به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمد اکبری ریابی

  • اصغر مولائی*، محمد اکبری ریابی
    بی نظمی و اغتشاش در مصالح نماها، فرم و سبک نماها، تعداد و فرم بازشوها، تابلوهای تبلیغاتی و الحاقات نماها، منظر شهرهای امروزی را از الگوی مطلوب اسلامی دور کرده است. آسیب های نما و ناایمنی آن، لزوم بررسی دقیق انطباق وضعیت نماها با توقعات فقه اسلامی را محرز می نماید. این پژوهش کیفی از طریق مطالعه کتابخانه ای، تحلیل محتوای متون فقهی شیعه و مشاهده میدانی، سعی در آسیب شناسی رویه های منظر و نماهای شهری، دارد. سنجش انطباق رویه های حاکم بر منظرسازی شهری با فقه شیعه هدف اصلی در این پژوهش بوده و با اشاره به قواعد حرمت الگوگیری از بیگانه، قاعده لاضرر، قاعده اتلاف، قاعده رعایت حق الناس و پرهیز از اشرافیگری، به نقد و آسیب شناسی نماهای شهری پرداخته است. این نوشتار نتیجه می گیرد کمیته ای متشکل از متخصصین نماسازی، منظرشهری و قواعد فقهی می بایست انطباق طرح ها و الگوهای نماسازی را با قواعد فقهی و قواعد اخلاقی منظر شهری بررسی نمایند. در سطح کارشناسی نیز آموزش مبانی فقهی حاکم بر منظر شهری به ناظران ساختمانی اهمیت دارد. همچنین هریک از مصالح به واسطه ویژگی های خود ممکن است با برخی از قواعد فقهی منافات داشته باشد که الزامی است طراحان نما مطابق با اخلاق منظرسازی و در انطباق با قواعد فقهی اقدام به ارایه الگوها نمایند.
    کلید واژگان: اخلاق اسلامی, قواعد فقهی, منظر شهری, نما}
    Asghar Molaei *, Mohammad Akbari Ryabi
    Irregularity and disturbance in facades’ materials, facades’ form and style, openings’ number and form, billboard advertisements, and extensions to facades have distanced the landscape of modern cities from the ideal Islamic model. The damages to the facades and their insecurity necessitate carefully examining the conformity of the facades’ condition with the expectations of Islamic jurisprudence. This qualitative research tries to pathologize urban landscape and facade policies through library studies, content analysis of Shia jurisprudence texts, and field observations. Assessing the conformity of the policies governing urban landscaping with Shia jurisprudence is the primary purpose of this research, and by referring to the rules of the sanctity of emulating outsiders, the rule of prohibition of detriment, the rule of destruction, and the rule of respecting human rights and avoiding aristocracy, it criticizes and analyzes the pathology of urban facades. This article concludes that a committee of experts in facade design, urban landscape, and jurisprudential rules should examine the conformity of facade designs and patterns with the jurisprudential rules and the ethical rules of the urban landscape. At the undergraduate level, it is essential to teach construction supervisors the policies of jurisprudence governing the urban landscape. Furthermore, due to its characteristics, each of the materials may conflict with some jurisprudential rules, which require facade designers to provide patterns in accordance with the ethics of landscaping and the jurisprudence rules.
    Keywords: Islamic ethics, Jurisprudential Rules, urban landscape, Façade}
  • محمد اکبری ریابی*، فرزانه سفلائی
    زمینه و هدف

    توسعه پایدار راهکاری است ایدیولوژیک برای برون رفت از مشکلات کنونی گریبانگیر شهرهای درحال توسعه برای حرکت به سوی آینده ای روشن که منابع محیطی جهت استفاده نسل های بعدی حفظ شده است. شهرگرایی به سرعت درحال گسترش است، بهره کشی از منابع و تولید زباله افزایش می یابد و خزش شهری بصورتی بلدوزرگونه اراضی بکر را به مصارف شهری می رساند. شهر کازرون در آینده با چالش های جدی توسعه مواجه خواهد بود؛ در چنین شرایطی سوال این است که چه راهبردهایی برای توسعه آتی شهر می توان ارایه داد و اصولا رویکرد توسعه پایدار در چه ابعادی و با چه پاسخ هایی ارایه می شود؟ به نظر می رسد توسعه پایدار بتواند با ارایه راهکارهای هوشمندانه و توسعه اندیشیده، تامین نیازهای نسل های آینده را تضمین نماید. پایگاه تیوریک این پژوهش مبتنی بر مطالعات اسنادی- کتابخانه ای بوده و معیارهای موردنظر را مشخص می سازد.

    روش

    داده های پژوهش مرتبط با نمونه موردی از طریق مشاهدات میدانی، مصاحبه های عمیق و مراجعه به نهادهای دخیل توسعه گردآوری شده و در فرایندی از تکنیک دلفی، بصورت جدول SWOT مورد تدوین و آنالیز قرار گرفته است. راهبردهای مستخرج از جدول سوات تحت ارزیابی با منطق AHP قرار گرفته و به کمک فرایند رفت و برگشتی دلفی، امتیازات هر راهبرد در نرم افزار Expert Choice محاسبه گردید.

    یافته ها و نتیجه گیری

    یافته ها نشان می دهد رعایت عدالت اجتماعی، ارتقای رفاه همگانی، رونق اقتصادی، شیوه های حمل و نقلی پایدار و راهبری هوشمندانه انرژی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی خواهند توانست موثرترین شیوه های برخورد با چالش پیش روی توسعه شهر کازرون باشند.

    کلید واژگان: توسعه پایدار, توسعه شهری, فرایند تحلیل سلسله مراتبی, استراتژی های توسعه شهری, شهر کازرون}
    Mohammad Akbari Riyabi *, Farzaneh Soflae
    Background and Aim

    Sustainable development (SD) is an ideological solution to the current problems of developing cities moving toward a brilliant future where environmental resources are maintained for generations to come. Urbanism is expanding rapidly, exploitation of resources and waste production increases, and urban sprawl is turning green lands into gray-lands. The city of Kazerun will face serious challenges of development, in the future; in such a situation, the question is: what kind of plans and what strategies can be presented for the future development of the city? And in what dimensions and with what answers does the sustainable development approach come? Sustainable development seems to provide assurances of future generations by providing clever strategies and thought-provoking development.

    Methods

    The theoretical basis of this research is based on documentary-library studies for specifies the criteria. Research data related to the case study has been gathered through field observations, deep interviews, and referrals to developmental entities, and has been developed and analyzed in a Delphi technique by a SWOT table. The strategies extracted from the SWOT tables were evaluated with AHP logic and, using the Delphi reciprocating process. The score of each strategy was calculated in Expert Choice software.

    Findings and Conclusion

    Findings show that observance of social justice, promotion of social welfare, economic prosperity, sustainable transportation methods, and also intelligent energy management in various social, economic and environmental dimensions due to City Development Strategic plan will be the most effective ways to deal with the challenge facing the development of the city of Kazerun.

    Keywords: sustainable development, Urban Development, Analytical Hierarchy Process, City Development Strategies, Kazerun city}
  • محمد اکبری ریابی*، حسین امیرعضدی
    زمینه و هدف

    مسیولیت پذیری شهروندی بستر وقوع مشارکت مدنی و از آن طریق ارتقای ابعاد اجتماعی مسایل توسعه شهری را فراهم می سازد. اگرچه مشارکت شهروندان توسط پژوهشهای علمی متعددی مورد کنکاش قرار گرفته، اما مسیولیت پذیری شهروندی بعنوان انگیزه درونی شهروندان برای مشارکت، هنوز بخوبی شناخته شده نیست. این تحقیق سعی دارد شاخص های مرتبط با مسیولیت پذیر شدن شهروندان را کشف و آنها را وابسته به دو بافت قدیم و جدید شهری مورد آزمون قرار دهد.

    روش بررسی

    این پژوهش با روش تحقیق آمیخته، از پژوهش کیفی در بخش شناسایی شاخص ها و از روش کمی با ابزار پرسشنامه جهت تحلیل داده ها و استخراج یافته ها بهره می برد. نوشتار به شیوه توصیفی- تحلیلی سعی در کنکاش پاسخ به اینکه چه متغیرهایی بیشترین تاثیر را روی پاسخگو بودن شهروندان داشته و اینکه آیا ساکنین بافت فرسوده و جدید شهری میزان متفاوتی از مسیولیت پذیری را نشان می دهند، دارد. معیارهای موثر برپایه مطالعات نظری و به شیوه دلفی توسط تعدادی از اساتید دانشگاهی استخراج شده و در قالب پرسشنامه ای شامل 24 سوال مابین 300 نفر از حاضرین در بافت فرسوده و جدید شهر تکمیل گردید.

    یافته ها و نتیجه گیری

    یافته ها نشان می دهد ساکنین بافت جدید کازرون با 55/0 نسبت به ساکنین بافت قدیم با 09/0 میزان معنی داری از تفاوت در مسیولیت پذیری را نشان می دهند و متغیرهایی همچون وظیفه شناس بودن شهروندان، مشارکت مدنی ایشان و آموزنده بودن محیط زندگی، تاثیر قابل توجهی در متغیر موردتحقیق خواهد داشت. همانطور که مشخص است تعدادی از این متغیرها وابسته به محیط و برخی مربوط به ویژگی های روانی و شخصی هر یک از شهروندان است. بنابراین با الگوگیری از شرایط متفاوت بافت جدید می توان حداقل بلحاظ کالبدی شرایط مسیولیت پذیری بیشتر شهروندان در بافت های مختلف شهری را فراهم آورد.

    کلید واژگان: مسئولیت پذیری شهروندی, مشارکت مدنی, بافت شهری, تحلیل آماری, شهر کازرون}
    Mohammad Akbari Riyabi *, Hossein Amir-Azodi
    Context and purpose

    Citizen Responsibility provides a platform for civic participation and through that, improving the social dimensions of urban development issues. Although citizen participation has been explored by many scientific researches, citizenship responsibility as the internal motivation of citizens to participate is still not well known. This research tries to discover the indicators related to the responsibility of citizens and examine them depending on the two old and new urban contexts.

    Research method

    This research chose a quantitative research method with a questionnaire in response to what variables have the greatest impact on the responsiveness of citizens and whether the residents of the old and new urban fabric show different levels of responsibility. Effective criteria were extracted based on theoretical studies and Delphi method by a number of university professors and completed in the form of a questionnaire including 24 questions among 300 people present in the old and new context of the city.

    Findings and conclusions

    The findings show that the residents of the new context of Kazeroon show a significant difference in responsibility with 0.55 compared to the residents of the old context with 0.09 and variables such as the conscientiousness of citizens, their civic participation and the informativeness of the living environment have a significant effect. It will have an effect on the researched variable. As it is known, some of these variables are related to the environment and some are related to the psychological and personal characteristics of each citizen. Therefore, by modeling the different conditions of the new context, it is possible to provide the conditions for more responsibility of citizens in different urban contexts, at least physically.

    Keywords: Responsibility, Citizenship Responsibility, urban fabric, Environment, Kazerun city}
  • حسین امیرعضدی*، محمد اکبری ریابی
    فضاهای عمومی زیرمجموع های از فضاهای شهری محسوب می شوند که وجه اشتراک مهم آنها تعاملات اجتماعی افراد می باشد که ضرورت شکل گیری تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی بر اساس سیاست های نوین شهرسازی در جهت افزایش امنیت و اعتماد عمومی می باشد. در شهر کازرون به طور کلی و در محله گنبد این شهر به طور تخصصی این تعاملات زیاد به چشم نمی خورد که به نظر می رسد این نارسانی معلول عدم طراحی مناسب فضاهای عمومی که به اجتماع مردمی کمک کند، می باشد. در پژوهش حاضر که در گروه مطالعات کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که پرسشنامه ها تکمیل و با نرم افزار spss آنالیز شده اند. در انتها پس از بررسی نتایج معلوم شد که برای شکل گیری فضای فعال اجتماعی ضمن توجه به مولفه های جامعه شناسی، از مولفه های کالبدی نیز باید استفاده کرد. از جمله مولفه هایی که می تواند به سرزندگی فضا کمک کند رعایت مقیاس انسان–فضا، توجه به مبلمان شهری و رویت پذیری عرصه های همگانی می باشد.
    کلید واژگان: فضاهای عمومی, تعامالت اجتماعی, طراحی شهری, شهر کازرون}
  • محمد اکبری ریابی*
    تحولات تکنولوژیک در هر زمان منجر به تغییر نوع نگان انسان به مفاهیم و ظهور پارادایم های نوین شده است. ایدئولوژی های جدید، سلایق و نیازهای تازه را به دنبال دارند و انتظار پاسخ های متناسبی را می کشند. مفهوم زمان بمثابه یکی از ابعاد مهم در دانش شهرسازی همواره توسط شهرسازان از دیدگاه های متفاوتی نگریسته شده است. دوران قبل از انقلاب صنعتی با سرعت کم تحولات، نگاه فلسفی و ازلی به مفهوم زمان را پدید آورده بود؛ اما با گسترش سرعت زندگی پس از انقلاب صنعتی، مفهوم زمان از عالم انتزاع به عینیات کشانده شده و اهمیتی فراتر از طلا می یابد. تغییر نوع نگاه به زمان، راهکارهای شهرسازانه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین پژوهش حاضر با مطالعات اسنادی کتابخانه ای در حوزه تئوری های شهرسازی به دنبال یافتن پاسخ برای پرسش هایی نظیر چگونگی تحول و تطور مفهوم زمان در ساحت اندیشه شهرسازان و نیز احیانا روند قابل تشخیص تحولات بوده است. یافته های حاصل از بررسی دیدگاه های متعدد نشان داد اگرچه بطور کلی تنوع برداشت ها از مفهوم زمان قابل تشخیص است، اما این سیر تحول با خط سیر زمانی انطباق ندارد؛ بدین معنا که نمیتوان گفت در هر دوره زمانی اجماعی مابین شهرسازان در طرز تلقی از مفهوم زمان شکل گرفته است. بلکه همواره ملغم های از نگاه خطی، نگاه لایه ای، نگاه چرخهای و... در تئوری شهرسازی وجود خواهد داشت.
    کلید واژگان: زمان, شهرسازی, ایدئولوژی, گذار پارادایم}
  • محمد ساسانی، رسول بلاغی اینالو*، محمد اکبری ریابی، میثم رضایی
    توجه به نیازهای زنان در برنامه ریزی فضاهای عمومی مترادف با به رسمیت شناختن و دعوت آنان به حضور در این فضاها و در نهایت، اجتماع است که می تواند بستری برای تامین و امکان مشارکت زنان را در فعالیت هایی اجتماعی فراهم کند. احساس ناامنی از جانب زنان در فضاهای شهری، مشارکت کامل آن ها را در اجتماع محدود می کند و افزون بر آسیب های روانی بر فرد، بر خانواده و جامعه نیز اثر می گذارد. هدف این پژوهش، بررسی عناصر محیطی تاثیرگذار بر احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی برخی مناطق شهر شیراز می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و نمونه گیری در جامعه آماری 608810 نفری مناطق 1،4 و 5 شیراز است. نمونه آماری 245 نفری از زنان کاربر فضاهای عمومی داده های پژوهش را تکمیل می کنند. برای آنالیز داده ها، 9 متغیر مستقل سن، اشتغال، تحصیلات، دسترسی و کیفیت کاربری، ویژگی های روان شناختی فضای عمومی، کیفیت کاربری ارضی، آلودگی محیطی فضای عمومی، الگوی طراحی فضای عمومی و عناصر محیطی فضای عمومی که همگی به گونه مستقیم بر مقدار احساس امنیت زنان تاثیرگذارند، در مدل تحلیل مسیر وارد شد. یافته های تحلیل مسیر داده ها حاکیست در مجموع، بیش ترین تغییرات متغیر وابسته به اثر عامل کیفیت کاربری ارضی فضاهای عمومی شهر (271/0) مربوط می شود.
    کلید واژگان: فضاهای عمومی, احساس امنیت, زنان, تحلیل مسیر, شیراز}
    M. Sasani, R. Balagi Enanloo *, M. Akbari, M. Rezaei
    Attention to women’s needs in urban public spaces means inviting them to participate in these social spaces and can lead to women’s urban participation in social activities. A feeling of insecurity among women in urban spaces limits their perfect participation in the city and lead to psychological damages for the person, family and society. The purpose of this paper is to search environmental and physical elements affecting on women’s sense of security in some public spaces of Shiraz. The research method is analytical- descriptive. The population included 608810 individuals living in four, one and five areas of Shiraz, 245 women in public spaces completed the research data as the sample group. For data analysis, nine independent variables included age, occupation, education, quality of land use, psychological characteristics of public space, urban pollution of public space, pattern of public space design and environmental elements of public space that have direct effect on women’s feeling of security were entered in path analysis. Findings of data path analysis show that the most changes of dependent variable relates to the effect of land use quality of urban public spaces (0.271).
    Keywords: Public Spaces, A Feeling of Security, Women, Path Analysis}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال