محمد بیات مختاری
-
حفظ و نگهداری نیروی انسانی متخصص اهمیت و جایگاه ویژه ای در تحقق اهداف سازمان ها دارد. از این رو سازمان ها باید تدابیر لازم بهمنظور حذف عوامل اثر گذار بر تمایل کارکنان به ترک خدمت را بیاندیشند. هدف از این پژوهش بهبود و تقویت انگیزه کارکنان جهت ماندگاری در سازمان است. در این تحقیق رابطه رضایت شغلی اسلامی و تمایل به ترک خدمت با نقش میانجی تعهد سازمانی و تعدیل کنندگی اخلاق کار اسلامی بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان ستادی اداره کل امور اقتصادی و دارایی خراسان رضوی تشکیل دادند. به علت محدود بودن جامعه، از روش سرشماری استفاده گردید. روش گردآوری دادهها پرسشنامه بود، بدین منظور از چهار پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه با بهکارگیری روش های پایایی مرکب و آزمون های روایی همگرا بررسی و تایید شد. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات جمع آوری شده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS 24 استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین رضایت شغلی اسلامی و تعهد سازمانی با تمایل به ترک خدمت کارکنان رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد؛ تعهد سازمانی، نقش میانجی در رابطه رضایت شغلی اسلامی و تمایل به ترک کار دارد. از سویی مشخص شد که اخلاق کار اسلامی اثر رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر تمایل به ترک خدمت را تعدیل نمی کند. با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که با ایجاد عوامل رضایت شغلی اسلامی، تعهد سازمانی کارکنان افزایش یافته و در نهایت تمایل کارکنان به ترک شغل کاهش پیدا می کند.
کلید واژگان: رضایت شغلی اسلامی, تعهد سازمانی, اخلاق کار اسلامی, تمایل به ترک خدمت -
چکیدههدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بدبینی سازمانی و تعهد سازمانی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری در بین کارکنان صدا و سیمای خراسان شمالی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه کارکنان صدا و سیمای خراسان شمالی به تعداد 210 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 131 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. جهت جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه استفاده گردید. بدین ترتیب که جهت سنجش بدبینی سازمان از پرسشنامه برندس و همکاران (1999) جهت سنجش کیفیت زندگی کاری از پرسشنامه استون و همکاران (2009) و برای سنجش تعهد سازمانی از پرسشنامه آلن و می یر (1993) استفاده گردید. جهت بررسی روایی پرسشنامه ها از روایی صوری و سازه استفاده شد و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای سنجش کیفیت زندگی کاری (949/0) بدبینی سازمانی (781/0) تعهد سازمانی (912/0) بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات جمع آوری شده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS 24 استفاده شد. برای معنادار بودن یک ضریب، عدد معنی داری آن باید خارج از بازه (96/1 ، 96/1-) باشد، با توجه به مقادیرنسبت بحرانی (C.R) بدست آمده در هر فرضیه نتایج بیان کننده معنادار بودن روابط بین تمامی فرضیه ها می باشد. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی کاری، رابطه بدبینی سازمانی با تعهد سازمانی را میانجی گری می نماید. همچنین بین بدبینی سازمانی با تعهد سازمانی رابطه معکوس و معنا داری وجود دارد. علاوه بر این بین تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری رابطه معناداری وجود دارد .
کلید واژگان: کیفیت زندگی کاری, بدبینی سازمانی, تعهد سازمانی, میانجیThe purpose of this study is to explain the role of mediating the quality of work life in relation between organizational pessimism and organizational commitment among North Korean students. The research method is descriptive survey-correlation type. The statistical population of this research is the total number of 210 employees in the northern Khorasan province. The sample size was determined by Grigose and Morgan tables of 131 people. The research method is simple random sampling. The data were collected by library and field method and the tools used were standard quality of work life, organizational commitment and organizational pessimism. The reliability of the questionnaires was determined using Cronbach's alpha method to assess the quality of working life (0.949), organizational pessimism (0.781), organizational commitment (0.912), and validity of the tool was confirmed by content method. Bootstrapping method was used to investigate the mediating effect of organizational pessimism variable. According to the reported results, the indirect path of organizational cynicism → quality of work life → organizational commitment, with 95% confidence, is significant. According to the Bootstrap decision-making diagram, the final step is to test the direct path between organizational pessimism and Organizational commitment in the model is influenced by the mediating variable of the quality of working life. Structural equation modeling and AMOS 24 software were used for statistical analysis of the collected data. For a coefficient to be significant, its significance number must be out of range (1.96, -1.96). According to the critical ratio (CR) values obtained in each hypothesis, the results indicate the significance of the relationships between all hypotheses.For this purpose, the results showed that the organizational pessimism-organizational commitment is negative (-0.17) and significant. Therefore, according to the Bootstrap decision making diagram, the quality of work life mediates negatively the negative impact of organizational pessimism on organizational commitment, so the hypothesis is confirmed.
Keywords: Quality of Work Life, organizational cynicism, organizational commitment, mediation -
در میان کتاب ها و رساله های منسوب به خیام، رساله ای به نام نوروزنامه وجود دارد که از دیرباز آن را به خیام نسبت داده اند. مجتبی مینوی در سال 1312، آن را به نام خیام منتشر کرد و در مقدمه کتاب به جز خیام، هیچ کس را شایسته عنوان نویسنده آن ندانست. در همان اوان کسانی چون مینورسکی، مستشرق معروف، بنابه دلایلی با این نظر مخالفت کردند تا این که محسن فرزانه طی مقاله ای که در سال 1363 در مجله آینده نوشت، مدعی شد که نوروزنامه از خیام نیست و از فردی به نام کی خسرو شیرازی است. فرزانه هنگام مطالعه فرخ نامه جمالی، نوشته ابوبکر مطهر جمالی یزدی در سال 580 ه.ق، متوجه شباهت های عباراتی از کتاب با نوروزنامه می شود که نویسنده آن ها را از قول کی خسرو شیرازی نقل می کند. وی با ذکر برخی شباهت ها میان نوروزنامه و فرخ نامه، نویسنده نوروزنامه را کی خسرو شیرازی می داند، اما فرزانه می نویسد که من به جز در این کتاب (فرخ نامه) نام کی خسرو شیرازی را در جایی دیگر نشنیده ام و نمی دانم که او چه کسی است. در این مقاله با دلایلی دیگر حدس فرزانه تایید و تقویت شده و نیز آشکار شده است که کی خسرو شیرازی چه کسی است.کلید واژگان: نوروزنامه, خیام, کی خسرو شیرازی, فرخ نامه جمالی, محسن فرزانهAmong books and treaties ascribed to Khayyam, there is a treatise in the name of Noruznameh which has been ascribed to Khayyam since the antiquity. Mojtaba Minovi in 1312 published it in the name of Khayyam and in its introduction, he has recognized no one as worthy of the title author but Khayyam. Shortly afterwards certain individuals such as Minoverski, the renowned orientalist due to certain reasons opposed to the idea, till Mohsen Farzaneh in the article he wrote in Ayandeh magazine claimed that the author of Noruznameh is not Khayyam but is a person in the name of Kaykhosrow shirazi. While studying Jamalis Farrokhnameh, written by Abubakr Motahar Jamali yazdi in the year 580 Hj, Farzaneh realized certain similarities in phrases of the book with that of Noruznameh which the writer quoted on the behalf of Kaykhosrow Shirazi. Based on a few similarities between the two, Farzaneh believes that the writer of Noruznameh is Kaykhosrow Shirazi but he also writes that apart from Farokhnameh he has not come across this name and that he does not know who he really is. In this article Farzanehs assumption has been verified and strengthened based on other lines of evidence. Kaykhosrows real identity was also revealed.Keywords: Noruznameh, Khayyam, Kaykhosrow Shirazi, Farrokhnameh written by Jamali, Mohsen Farzaneh
-
رساله ی نوروزنامه اثری است که از دیرباز آن را به خیام نسبت داده اند. مجتبی مینوی در سال 1312، آن را به نام خیام منتشر کرد و در مقدمه ی کتاب به جز خیام، هیچ کس را شایسته ی عنوان نویسنده ی آن ندانست. در همان اوان کسانی چون مینورسکی، مستشرق معروف، بنابه دلایلی با این نظر مخالفت کردند تا این که محسن فرزانه طی مقاله ای که در 1363 مدعی شد که نوروزنامه از خیام نیست و نویسنده ی آن کی خسرو شیرازی است. فرزانه هنگام مطالعه ی فرخ نامه جمالی، در سال 580 ه.ق، عباراتی از کتاب که نویسنده آن ها را از قول کی خسرو شیرازی مطالعه می کند. سپس وی با ذکر برخی شباهت ها بین نوروزنامه و فرخ نامه، نویسنده ی نوروزنامه را کی خسرو شیرازی می داند اما فرزانه می نویسد که من به جز در این کتاب (فرخ نامه) نام کی خسرو شیرازی را در جای دیگر نشنیده ام و نمی دانم که او چه کسی است. در این مقاله با دلایل دیگری حدس فرزانه تایید و تقویت شده و نیز آشکار شده است که کی خسرو شیرازی چه کسی است.
کلید واژگان: نوروزنامه, خیام, کی خسرو شیرازی, فرخ نامه جمالی, محسن فرزانهThere are some books or monographs attributed to Khayyam. One is a monograph named Nowrooznameh, which is attributed to Khayyam. In his 1933 publication of this monograph, Mojtaba Minavi attributed it to Khayyam and stated, in the preface, that nobody else deserves to be the author. Minorsky, a famous orientologist, opposed this attribution. In addition, Mohsen Farzaneh, in an article in 1984, claimed that Nowrooznameh did not belong to Khayyam, but to Kaykhosrow Shirazi. Farzaneh compares Shirazi's sentences quoted in Farrokhnameh Jamali with Nowrooznameh and notices some similarities, but he also states that he has found Shirazi's name only in this book (Farrokhnameh Jamali) and does not know him well. The present article offers other reasons to prove Farrokhi's conjecture and introduces Kaykhosrow Shirazi.Keywords: Nowrooznameh, Khayyam, Kaykhosrow Shirazi, Farrokhnameh Jamali, Mohsen Farzaneh
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.