به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمد جمالی تازه کند

  • بررسی عوامل موثر بر بین المللی سازی آموزش علوم پزشکی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
    حامد زمانی منش*، محمد جمالی تازه کند، رسول نظری
    در چند دهه اخیر کوشش های زیادی برای بین المللی سازی نظام های آموزشی در سطح جهانی صورت گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر بین المللی سازی آموزش علوم پزشکی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است.
    روش این پژوهش توصیفی- مقطعی و جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال تحصیلی 96- 1395 بوده که با استفاده از فرمول کوکران 205 نفر به عنوان نمونه انتخاب و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مطالعات اسنادی بوده که روایی آن به روش اعتبار محتوا و با استفاده از نظرات پنج متخصص دانشگاهی تعیین شده و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ برابر با 0/879به دست آمد. داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (t تک نمونه ای و آزمون اولویت بندی فریدمن) با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    میانگین کل حیطه های اقتصادی (3/82±0/641) ، فرهنگی (3/37±0/735) ، سیاسی (3/73±0/245) ، دانشگاهی (3/64 ±0/620) ، مدیریتی (3/65 ±0/749) و اطلاع رسانی (3/88±0/732) در سطح متوسط بودند و نتایج اولویت بندی فریدمن نشان داد که حیطه سیاسی بیشترین و حیطه فرهنگی کم ترین تاثیرگذاری را بر بین المللی سازی آموزش علوم پزشکی دارد.
    کلید واژگان: بین المللی سازی, اعضای هیئت علمی, آموزش علوم پزشکی}
    Effective factors on Internationalization of Medical Education from Faculty Member's Viewpoints in Shahid Beheshti University of Medical Sciences Members
    H. Zamani Manesh *, M. Jamali-Tazeh Kand, R. Nazari
    Introduction
    In the last decades, several attempts have been made to internationalize of higher education. This study aimed to analyze factors influencing the internationalization of medical education from viewpoint of faculty members.
    Methods
    This is a descriptive and cross- sectional study. The statistical population included faculty members of medical school at Shahid Beheshti University in which 205 members by using Cochran formula were selected as the sample. The research instrument was a researcher-made questionnaire based on documentary studies so that its validity determined by content validity method and using the opinions of five academic experts and the reliability calculated by Cronbach's alpha coefficient 0.897. Data were analyzed using descriptive statistics (Mean & Standard Deviation) and inferential statistics (One-Sample T- Test & Friedman Test) through SPSS.
    Results
    The mean of economic domains (3.82± 0.641), cultural (3.37± 0.735), political (3.73± 0.452), academic (3.64± 0.620), managerial (3.65± 0.749) and information (3.88± 0.732) were moderate, and Friedman's test results showed that political and cultural domains had the highest and the lowest impact on internationalization of medical education respectively.
    Conclusion
    It can be concluded that all the identified factors affecting the internationalization of medical education, but factors such as increasing the financial resources for internationalization, increasing optimism about the presence of international students, facilitating the issuance of passport and visas, paying attention to internationalization in the university vision, improving organizational structure for international cooperation and communicating with international associations is more important.
    Keywords: Internationalization, Faculty Members, Medical Education}
  • محمد جمالی تازه کند *، کوروش فتحی واجارگاه، محبوبه عارفی
    هدف
    تحقیق حاضر با هدف واکاوی محیط های یادگیری شخصی مبتنی بر وب 2 و راهبردهای پشتیبان اجرای برنامه درسی در این گونه محیط های یادگیری انجام گرفت.
    روش
    در این تحقیق رویکرد آمیخته اکتشافی، ابتدا روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و سپس روش کمی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموزش الکترونیکی، مدرسان و خبرگان یادگیری الکترونیکی و متخصصان برنامه درسی بودند که تعداد 11 نفر از میان آنها به صورت هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمه ساختمند انتخاب شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی براون و کلارک صورت پذیرفت. مطابق یافته های تحقیق راهبردهای اجرایی در سه مقوله راهبردهای فراسازمانی، سازمانی و پداگوژیک دسته بندی شد. در بخش کمی پژوهش، مدرسان، پرسنل تخصصی مراکز آموزش مجازی و اساتید علوم تربیتی 6 دانشگاه جامع و صنعتی تهران (550 نفر) به دلیل دسترسی محقق به اعضای جامعه، دایر بودن گروه علوم تربیتی در سه دانشگاه جامع و همچنین برخورداری این دانشگاه ها از سابقه و تجربه موفق در راه اندازی دوره های آموزش مجازی به عنوان اعضا جامعه آماری تعیین و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 225 نفر با رعایت نسبت ها در جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این مرحله براساس یافته های بخش کیفی، پرسشنامه ای تنظیم و پاسخ 177 نفر دریافت شد. داده های کمی با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم تحلیل شد.
    یافته ها
    براساس یافته های کمی، شاخص های برازش تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول مقوله راهبردهای اجرایی همسو بودن گویه ها با سازه نظری و تایید تحلیلی عاملی را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم نشان داد مولفه راهبردهای فراسازمانی به میزان 90، سازمانی به میزان 84 و پداگوژیک به میزان 83 درصد در تبیین واریانس سازه اصلی نقش داشتند. یافته های تحقیق را می توان در تنظیم راهبردها و خط مشی های آموزش مجازی در سطوح خرد و کلان و همچنین طراحی یا بازنگری برنامه درسی بویژه یادگیری مبتنی بر وب 2 مورد استفاده قرار داد.
    کلید واژگان: وب 2, محیطهای یادگیری شخصی, اجرای برنامه درسی, راهبردها}
    M. Jamali Tazehkand *, K. Fati Vajargah, M. Arefi
    Purpose
    The present study aimed to analyze strategies for effective curriculum implementation in web 2.0-based personal learning environments.
    Method
    For this purpose, the exploratory mixed design including the phenomenological qualitative method and quantitative survey used. The participants in qualitative section were 11 people selected by purposeful sampling from administrators, faculties, E-learning experts and curriculum specialists. Data collected by using indepth interview and analyzed by Braun and Clarke's thematic analysis method. The results shown strategies were classified into three; crossorganizational, organizational and pedagogical. In the quantitative part of the study, lecturers, elearning staff and faculty members of education selected from 6 public and industrial universities located in Tehran (N=550). Based on the findings of qualitative study, a questionnaire designed and 177 replies received from total of 225 samples. Data analyzed by using descriptive statistics and first and second order confirmatory factor analysis.
    Results
    The first-order confirmatory factor analysis revealed the alignment of the items with the theoretical construct. Based on second-order confirmatory factor analysis, Cross-organizational (90%), organizational (84%) and pedagogical (83%) strategies explained the variance of the main theme respectively.
    Keywords: web 2.0, personal learning environment, curriculum implementation, strategies}
  • محمد جمالی تازه کند، کورش فتحی واجارگاه *، محبوبه عارفی
    شروع قرن بیست و یکم با ظهور فناوری های موسوم به وب 2.0 همراه بوده است. این فناوری ها هر چند با رویکرد کاربست آموزشی شکل نگرفته اند، مفهوم پردازی های جدیدی را در حوزه آموزش مجازی دانشگاهی شکل داده اند. تلفیق و بهره جستن از فناوری های وب 2.0 در یادگیری الکترونیکی، به جهت قابلیت شان در شبکه سازی، تولید دانش ارتباطی و بستر سازی برای یادگیری شبکه ای، عناصر اصلی برنامه درسی (مبانی معرفت شناختی و نظری، رویکرد پداگوژیک، محتوا، سنجش و...) را تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو مقاله حاضر با هدف واکاوی مفاهیم نوین یادگیری الکترونیکی در عصر شبکه و همچنین تبیین دلالت های فضای یادگیری مبتنی بر وب 2.0 برای رویکردهای معرفت شناسی و نظری الگوی برنامه درسی آموزش مجازی انجام گرفت. برای دستیابی به این هدف، از روش مطالعه تحیلی- کیفی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد وب 2.0 مفاهیم نوینی را وارد ادبیات حوزه یادگیری الکترونیکی می کند، رویکردهای سنتی برنامه درسی مبتنی بر وب را به چالش می کشد، ملاحظات معرفت شناختی نوینی را مطرح می کند و مبنای نظری متفاوتی را پیشنهاد می دهد.
    کلید واژگان: پداگوژی 2, 0, معرفت شناسی دانش ارتباطی, نظریه ارتباط گرایی, وب 2, 0, یادگیری الکترونیکی 2, 0}
    Mohammad Jamali Tazeh Kand, Dr Kourosh Fathi Vajargah *, Dr Mahboubeh Arefi
    The beginning of the twenty-first century witnessed the advent of technologies known as Web 2.0. Though most of these technologies not developed for the educational application, but they added and gave rise to reconceptualize in the field of virtual learning. Studies show that integrating and utilizing Web 2.0 in E-learning, having the potential of networking, generating connective knowledge and directing to Networked learning, influence key elements of the curriculum (epistomplogical and theoretical foundations, pedagogy, content, evaluation, etc.). Thus, this article aimed to explore emergent E-learning concepts in the networked era and explain the implications of Web 2.0 learning environment for epistemological and theoretical approaches of E-learning curriculum design model. To this end, analytic- qualitative desing used.The findings show that Web 2.0 enters new concepts into e-learning literature, challenges traditional models of web-based curriculum design and poses new and different epistemological and theoretical considerations.
    Keywords: Pedagogy 2.0, Connective knowledge epistemology, Connectivism theory, Web 2.0, E-learning 2.0}
  • محمد جمالی تازه کند، محسن طالب زاده نوبریان، محمود ابوالقاسمی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مولفه های تربیت شهروندی یعنی دانش، مهارت و نگرش های شهروندی در کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه صورت گرفته است. در این تحقیق از روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه بود و با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و به دلیل محدودیت جامعه آماری از نمونه گیری صرف نظر شده، کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. جهت گردآوری داده ها چک لیست تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت و روایی آن توسط متخصصان این حوزه تایید شد. به منظور تعیین پایای ابزار تحقیق از روش حاصل گشت. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر 87 بازآزمایی استفاده و مقدار ضریب همبستگی واحد 99 واحد به دانش شهروندی، 248 واحد ضبط شمارش شده، 3194 آن است که از مجموع واحد به نگرش شهروندی اختصاص دارد. این در حالی است که هر 103به مهارت شهروندی و یک از شاخص های مربوط به مولفه های تحقیق به صورت نامتوازن مورد توجه قرار گرفته و کتاب های درسی نیز به یک نسبت به مولفه های شهروندی نپرداخته است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر بازنگری برنامه درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه در راستای توجه بیشتر به مولفه ها و شاخص های کمتر مورد توجه، ضروری به شمار می آید.
    کلید واژگان: تربیت شهروندی, مولفه های شهروندی, تحلیل محتوا, آنتروپی شانون}
    Mohammad Jamali Tazehkand, Mohsen Talebzadeh Nobarian, Mahmoud Abolghasemi
    The present study was conducted with the aim of checking the amount of considering the citizenship education components presented in the social science textbooks of the secondary school. Since there was no specific course for citizenship training in Iranian education system, social science textbooks of the secondary school were analyzed. Citizenship education components were categorized into three sections including knowledge, skills and attitudes. The research samples were consisted of all social science textbooks at the secondary school level in the academic year of 2009-2010. Shannon entropy method was used for content analysis. The units of analysis were text, questions, exercises and pictures. The results of research demonstrated that from the total of 3194 counted units, 248 units were allocated to knowledge of citizenship, 99 units were allocated to citizenship skills and 103 units were allocated to citizenship attitudes. It should be taken into consideration that all of the components of the research categories were not equally attended and textbooks did not address citizenship categories in a proportionate manner too.
    Keywords: Citizenship education, Components of citizenship, Content analysis, Shannon entropy method}
  • محسن طالب زاده نوبریان، محمود ابوالقاسمی، محمد جمالی تازه کند
    اهداف
    با توجه به تاثیر اساسی آموزش و پرورش در جامعه پذیر کردن دانش آموزان، آماده سازی نسل جدید برای ایفای نقش شهروندی در جامعه محلی، ملی و جهانی نیز امری است که از این نهاد آموزشی انتظار می رود. هدف این پژوهش، بررسی میزان تاثیرگذاری محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی در راستای اهداف تعیین شده و میزان ارایه مهارت های تربیت شهروندی در کتاب ها بود.
    روش ها
    این مطالعه تحلیل محتوی در کلیه کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه در سال تحصیلی 89-1388 انجام شد. براساس عملیات برش، محتوای کتاب های علوم اجتماعی دوره متوسطه طبقه بندی و به 4 بخش متن، تصویر، پرسش و فعالیت تقسیم شدند. برای پردازش داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. پس از بهنجارسازی داده ها، بار اطلاعاتی هر مقوله محاسبه و در نهایت، با استفاده از بار اطلاعاتی مقوله ها، ضریب اهمیت هر یک از مقوله ها محاسبه شد.
    یافته ها
    از مجموع 3194 واحد محاسبه شده در محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه، تنها 99 واحد به مهارت ویژه شهروندی اختصاص داشت. بیشترین میزان توجه با 31 واحد متعلق به شاخص «خودآگاهی» بود. به شاخص «استفاده درست از امکانات شهری» هیچ اشاره ای نشده بود.
    نتیجه گیری
    با وجود آنکه برنامه های درسی رسمی و به ویژه علوم اجتماعی در تحقق تربیت شهروندی نقش اساسی ایفا می کنند، بیشتر شاخص های مربوط به مهارت شهروندی از توجه بسیار کمی در محتوای برنامه درسی علوم اجتماعی برخوردار است.
    کلید واژگان: علوم اجتماعی, مهارت های شهروندی, تحلیل محتوی, آنتروپی شانون}
    Talebzadeh Nobarian, Abolghasemi, Jamali Tazehkand
    Aims
    With regard to the fundamental effect of traing and education in the students’ sociablity, preparing the young generation to play citizenship role in the local, national and global community is an issue which is expected of this educational entity. The present study was conducted to evaluate the effect of the content of social sciences textbooks in line with the determined objectives and the degree of presenting the citizenship training skills in such textbooks.
    Methods
    This content analysis study was conducted in social sciences textbooks of middle school courses in 2010-11. Based on sectioning or cutting procedure, social sciences textbooks’ contents of secondary school was categorized and divided into four sections including text, image, question and activity. Shannon entropy method was used for data analysis. After normalizing the data, information load of each category was calculated and finally, importance coefficience of each one of categories was estimated using categories’ information load.
    Results
    From among the 3149 units calculated in the content of the secondary school’s social sciences textbooks, just 99 units were allocated to the special citizenship skill. The highest rate of attention belonged to the Self-awareness with 31 units. No reference was made to “appropriate use of civil facilities”.
    Conclusion
    Although formal curricula, especially social sciences play substantial role in the realization of citizenship training, little attention has been paid to the indexes pertinent to citizenship skills in the social sciences curricula content.
    Keywords: Social Sciences, Citizenship Skills, Content Analysis, Shannon Entropy}
  • کورش فتحی واجارگاه، محمد جمالی تازه کند، حامد زمانی منش، علیرضا یوزباشی
    مقدمه
    برنامه درسی، جوهره هر نظام آموزشی محسوب شده و کارآمدی، کیفیت و اثربخشی آن نظام را تضمین می کند. تغییر در این برنامه ها به منظور تامین نیازهای اجتماعی و انعکاس آخرین دست آوردهای علمی از جمله ضروریات محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع تغییر برنامه های درسی در دانشگاه شهید بهشتی و علوم پزشکی شهید بهشتی طراحی و اجرا گردید.
    روش ها
    پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی است. از بین اعضای هیات علمی رسمی دانشگاه شهید بهشتی و علوم پزشکی شهید بهشتی 130 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق اجرای پرسشنامه محقق ساخته که شامل 30 سوال در 5 حیطه موانع حرفه ای انگیزشی، درون دانشگاهی، برون دانشگاهی و اقتصادی بوده با استفاده از مقیاس 5 ارزشی لیکرت صورت گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر صاحب نظران و پایایی آن با آلفای کرونباخ 88/0 مورد تایید قرار گرفت. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آمارتوصیفی و آمار استنباطی شامل؛ آزمون های t تک نمونه ای، آزمون رتبه بندی فریدمن، و t مستقل انجام شد.
    نتایج
    آزمون t تک گروهی نشان داد که از دیدگاه هر دو گروه تمامی گویه های طراحی شده، جزو موانع تغییر محسوب می شوند. آزمون فریدمن اولویت بندی پنج زمینه مورد بررسی را از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به ترتیب: موانع درون دانشگاهی، موانع برون دانشگاهی، موانع اقتصادی/مالی، موانع انگیزشی/انسانی و موانع حرفه ای/شغلی؛ و از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به ترتیب: موانع درون دانشگاهی، موانع برون دانشگاهی، موانع اقتصادی/مالی، موانع حرفه ای/شغلی و موانع انگیزشی/انسانی نشان داد.
    نتیجه گیری
    با در نظرگرفتن موانع تغییر، راه کارهایی چون برگزاری کارگاه های آموزشی مناسب در مورد تغییر و بازنگری برنامه های درسی، ایجاد یک ساختار متناسب با تفویض اختیار بازنگری برنامه های درسی و نهادینه کردن آن در دانشگاه، تامین و تخصیص بودجه کافی برای پیشبرد برنامه های درسی اعضای هیات علمی در فرایند تغییر و بازنگری در برنامه های درسی دانشگاهی، جهت رفع موانع پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: بازنگری برنامه درسی, تغییر برنامه درسی, دانشگاه شهید بهشتی, دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی}
    Kourosh Fathi Vajargah, Mohammad Jamali Tazehkand, Hamed Zamanaimanesh, Alirezza Youzbashi
    Introduction
    Curriculum in higher education plays a key role and can affect the efficiency, quality and effectiveness of the educational system. It is important to change curricula for meeting social needs and reflecting the latest scientific achievements. The present study aims to identify barriers to change curricula in Shahid Beheshti University and Shahid Behehsti Medical University.
    Methods
    In this descriptive-survey study, a sample of 130 faculty members from the above-mentioned universities was randomly selected through multi level cluster sampling method. Data was collected by using a researcher-made questionnaire, with 30 items related to 5 areas of main obstacles in curriculum change. The validity of the questionnaire was determined by curriculum studies scholars; the reliability was calculated 0.88 by using the alpha correlation. Data was analysed using descriptive and inferential statistics including sample T-test, independent T-test and Friedman test according to the variables.
    Results
    One sample T- test showed that both groups had considered all the designed items as the barriers to curriculum change. Friedman test prioritized five areas studied from the perspective of the faculty members of Shahid Beheshti University as internal barriers, external barriers, economic & financial barriers, motivational & human barriers, and professional & career barriers; and from the view point of faculty members of Shahid Beheshti Medical University as internal barriers, external barriers, economic & financial barriers, professional & career barriers, and motivational & human barriers.
    Conclusion
    According to the barriers to change, strategies such as holding appropriate workshops and reviewing the curricula, creating a structure that will delegate reviewing the curricula and will institutionalize it in university and providing adequate funding to promote faculty members curricula in the process of change and reforming academic curricula are recommended for the elimination of the barriers.
  • علیرضا ذاکری، حامد زمانی منش، صالح رشید حاجی خواجه لو، محمد جمالی تازه کند

    هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ چگونگی جمع آوری اطلاعات از جمله پژوهش های توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی (750N=) بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 235 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بوده که روایی آن مورد تایید متخصصان دانشگاهی قرار گرفته و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر 88/0 به دست آمد. داده های گردآوری شده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های t تک نمونه ای، t گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه) مورد تحلیل قرار گرفته است. عمده ترین نتایج، بیان گر آن است که از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، شکل گیری مراکزی برای پاسخ گویی در جهت رفع مشکلات فن آوری دانشجویان موثرترین عامل در کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات است هم چنین یافته های جانبی حکایت از آن دارد که تفاوت معناداری در سطح 05/0 بر اساس متغیرهای تعدیل کننده وجود ندارد.

    کلید واژگان: فن آوری اطلاعات و ارتباطات, دانشجویان تحصیلات تکمیلی, دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی}
    Alireza Zakeri, Hamed Zamani Manesh, Saleh Rashid Haji Khajelu, Mohammad Jamali Tazehkand

    The present research was aimed at studying factors influencing the use of information and communication technology from perspective of graduate students studying in Teacher Training University of Shahid Rajaee. In this descriptive- survey research, a sample of 235 were randomly selected among 750 populations for collecting data. Research data collected by using self- developed questionnaire. Its validity was confirmed by experts and the Reliability was 88% by using Cronbach’s alpha coefficient. One sample t test, independent t test and one way ANOVA were used for analyzing data. The results indicated that the establishment of centers to solve technology problems of students is the major factor in using information and communications technology. Findings, also, suggested that there were found no significant difference in terms of moderating variables in the level of 0/05.

    Keywords: Information, Communication Technology, Graduate Students, Teacher Training University of Shahid Rajaee}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال