به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدتحسین کریمی نژاد

  • ابتسام حمید، خوشناز پاینده*، محمد تحسین کریمی نژاد، نغمه سعادتی
    این تحقیق با هدف ارزیابی تغییرات غلظت آنزیم های پروتیاز و آلکالین فسفاتاز، کربن آلی، نیتروژن کل و فسفر کل در دو فصل زمستان و تابستان در خاک های ساحلی تالاب شادگان در سال 98-1397 انجام شد. در این تحقیق دو منطقه نمونه برداری شامل منطقهA  تحت پوشش گیاهی غالب و منطقهB  خاک های مرطوب بدون پوشش گیاهی انتخاب شدند. نمونه برداری خاک با استفاده از استاندارد ASTM شماره D2488 انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل واریانس داده ها نشان داد که تغییرات فصلی، پوشش گیاهی و عمق خاک به ترتیب بر مقدار نیتروژن کل، فسفر و فعالیت آنزیم های پروتیاز و آلکالین فسفاتاز در سطح احتمال یک درصد تاثیر معنی داری داشته است (p <0.001). تغییرات فصلی اثر معنی داری بر مقدار ماده آلی خاک نداشته در صورتی که پوشش گیاهی و عمق خاک به طور معنی داری مقدار کربن آلی خاک در خاک ساحلی تالاب شادگان را تحت تاثیر قرار داده اند (p <0.001). پروفایل عمقی عناصر و آنزیم های مورد مطالعه با تغییر فصل و پوشش گیاهی به این صورت بوده که عناصر غذایی و همچنین فعالیت آنزیم های بیرون سلولی پروتیاز و آلکالین فسفاتاز در خاک های تحت پوشش گیاهی بیشتر از خاک های بدون پوشش بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین استباط کرد که فعالیت آنزیم های پروتیاز (µmol/gh69/2) و آلکالین فسفاتاز (mgPNP/gh 05/3) در خاک های سطحی و عمق 15 سانتیمتری در مناطق دارای پوشش گیاهی در فصل تابستان بیشتر بوده که این موضوع ارتباط مستقیم و معنی دار با نیتروژن کل، فسفر و کربن آلی خاک داشت (p <0.05)، زیرا این عناصر غذایی در عمق 30-0 سانتیمتری خاک منطقه دارای پوشش گیاهی در فصل تابستان مقادیر بیشتری داشتند. در نهایت آنالیز مولفه اصلی و همبستگی اسپیرمن نیز ارتباط قوی و مثبت بین عناصر غذایی نیتروژن کل، فسفر کل و کربن آلی خاک (p <0.001) با فعالیت بیولوژیکی آنزیم های پروتیاز و آلکالین فسفاتاز را تایید کردند.
    کلید واژگان: پروتئاز, آلکالین فسفاتاز, ترکیبات معدنی, خاک های ساحلی, تالاب شادگان
    Ebtessam Hamid, Khoshnaz Payandeh *, Mohammad Tahsin Karimi Nezhad, Naghmeh Saadati
    The aim of this study was to evaluate the changes in proteases and alkaline phosphatase activities, organic carbon content, total nitrogen and phosphorus in winter and summer time in the coastal soils of Shadegan wetland in 2019-2020. Two sampling sites including site A with dominant vegetation and site B wetlands without vegetation were selected. Soil samples were colected using ASTM standard number D2488. The results of analysis of variance showed that seasonal changes, vegetation and soil depth had a significant effect on total nitrogen, phosphorus and protease and alkaline phosphatase activity (p < 0.001). Seasonal changes did not have a significant effect on the amount of soil organic matter, while vegetation and soil depth significantly affected the amount of soil organic carbon in the coastal soil of Shadegan wetland (p < 0.001). Nutrient elements and activity of extracellular enzymes (protease and alkaline phosphatase) in vegetated soils were higher than bare soils. According to the results, the activity of protease (2.69 µmol/gh) and alkaline phosphatase (3.5 mg/PNP/gh) enzymes in topsoil (0-15 cm) with vegetation was higher in summer time compare to the  bare soils. These results  can be related to total nitrogen, phosphorus and soil organic carbon (p < 0.05) which had higher values in the summer time.  Finally, principal component analysis and Spearman correlation  confirmed a strong and positive relationship between total nitrogen, total phosphorus and soil organic carbon (p < 0.001) with the biological activity of protease and alkaline phosphatase enzymes.
    Keywords: protease, akaline phosphatase, mineral compounds, coastal soils, Shadegan wetland
  • ابتسام حمید، خوشناز پاینده*، محمد تحسین کریمی نژاد، نغمه سعادتی

    این تحقیق در سال 99-1398 با هدف ارزیابی فلزات سنگین در دو گونه از گیاهان تالاب شادگان انجام شد. محل نمونه برداری گیاهان رمث و نسل در دو سایت متفاوت شامل سایتA و سایتB تالاب در دو فصل تابستان و زمستان بود. نمونه های گیاهان با 3 تکرار برداشت شدند. در گیاه نسل بالاترین مقدار شاخص تجمع زیستی فلزات روی و منگنز در برگ گیاه در ایستگاه اول در فصل تابستان به ترتیب 60/1 و 85/0 به دست آمد. بالاترین مقادیر این شاخص درمورد کبالت و مولیبدن در برگ گیاه نسل در ایستگاه دوم در فصل زمستان به ترتیب 8 و 37 بود. درمورد مس و سلنیوم بالاترین میزان شاخص تجمع زیستی در برگ گیاه در فصل زمستان به ترتیب در ایستگاه سوم و اول 11/1 و 22/6 مشاهده شد. پایین ترین میزان شاخص تجمع زیستی فلزات روی، مس، کبالت، منگنز، سلنیوم و مولیبدن در ریشه گیاه نسل به دست آمد. در فصل زمستان بالاترین و پایین ترین شاخص انتقال فلزات در گیاه نسل مربوط به فلزات مس و نیکل به ترتیب 22 و 02/0 بود. در فصل تابستان بالاترین و پایین ترین میزان این شاخص درمورد فلزات مولیبدن و نیکل 12/4 و 53/0 به دست آمد. شاخص تجمع زیستی فلزات در گیاهان نسل و رمث نشان داد که این گیاهان توانایی انباشت فلزات سنگین را دارند و جزء گیاهان انباشتگر می باشند، زیرا فلزات سنگین در برگ و ریشه این گیاهان در مقادیر بسیار کم سنجش شدند. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده از شاخص انتقال فلزات در گیاه نسل و رمث توانایی جذب و انباشت فلزات سنگین را دارند.

    کلید واژگان: فلزات سنگین, تجمع زیستی, رمث, نسل, تالاب شادگان
    Ebtesam Hamid, Khoshnaz Payandeh*, Mohammad Tahsin Kariminejad, Naghmeh Saadati

    This study was conducted in 2019-2020 with the aim of evaluating heavy metals in two species of plants of Shadegan wetland. The sampling site of Juncus acutus and Hammad salicornica in two different sites including site A and site B of the wetland was in two seasons of summer and winter. In the generation plant, the highest values ​​of bioaccumulation index of zinc and manganese metals in the leaves of the plant in the first station in summer were 1.60 and 0.85, respectively. The highest values ​​of this index for cobalt and molybdenum in the leaves of the second generation plant in winter were 8 and 37, respectively. Regarding copper and selenium, the highest amount of bioaccumulation index in plant leaves in winter was observed in the third and first stations of 1.11 and 6.22, respectively. The lowest bioaccumulation index of zinc, copper, cobalt, manganese, selenium and molybdenum was obtained in the roots of the generation plant. In winter, the highest and lowest metal transfer index in the generation plant was related to copper and nickel metals, respectively 22 and 0.02. In summer, the highest and lowest values ​​of molybdenum and nickel were 4.12 and 0.53, respectively. The bioaccumulation index of metals in generation and remnant plants showed that these plants have the ability to accumulate heavy metals and are part of accumulation plants, because heavy metals in the leaves and roots of these plants were measured in very small amounts. Also, according to the results obtained from the metal transfer index in the plant generation and remnant have the ability to absorb and accumulate heavy metals.

    Keywords: Heavy Metals, Bioaccumulation, Remeth, Generation, Shadegan Wetland
  • خسرو محمدی*، یوسف سهرابی، محمدتحسین کریمی نژاد، مجید آقاعلیخانی
    آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در 2 سال پیاپی اجرا گردید. روش های خاک ورزی در 3 سطح شامل خاک ورزی متداول (CT)، خاک ورزی حداقل (MT) و سیستم بدون خاک ورزی (NT) به عنوان عامل اصلی در کرت های اصلی قرار گرفتند. 6 روش کوددهی شامل کود دامی (1N)، کمپوست زباله شهری (2N)، کود شیمیایی (3N)، کمپوست + کود دامی (4N)، کمپوست + کود دامی + کود شیمیایی (5N) و تیمار شاهد (6N) به عنوان سطوح عامل فرعی تعیین گردید. نتایج نشان داد بیش ترین تعداد باکتری در تیمار 4N (106× 9/194) و NT (106×4/135) ایجاد گردید. بیش ترین فعالیت آنزیم های اوره آز (6/49 میکروگرم اوره)، کاتالاز (6/73 میکروگرم اکسیژن) و سلولاز (8/17 میکروگرم گلوکز) در تیمارهای 4N و 2N مشاهده شد. فعالیت فسفاتاز اسیدی و قلیایی و اوره آز در تیمار بدون خاک ورزی افزایش آماری معنی داری نسبت به سایر سیستم های خاک ورزی داشت. بیش ترین عملکرد دانه در تیمار های MT و 5N به دست آمد.
    کلید واژگان: بدون خاک ورزی, کمپوست, کود دامی, کلزا
    Kh. Mohammadi*, Y. Sohrabi, M.T. Karimi Nezhad, M. Aghaalikhani
    Experiment was carried in a split plot based on randomized complete block design with three replications in two years. Main plots were consisted of conventional tillage (CT), minimum tillage (MT) and no tillage (NT). Six methods of fertilization including (N1): farmyard manure; (N2): compost; (N3): chemical fertilizers; (N4): farmyard manure + compost; (N5): farmyard manure + compost + chemical fertilizers and (N6): control were arranged in sub plots. Results showed that the highest soil bacteria number was obtained in N4 (194.4 × 106) and NT (135.4 × 106) treatments. The activities of urease (49.6 µg urea g-1 h-1), catalase (73.6 µg o2 g-1 h-1) and cellulase (17.8 µg glucose g1 h-1) were generally higher in the N2 and N4 treatments. The activity of acid and alkaline phosphatase and urease tended to be higher in the NT treatment compared to the MT and CT treatments. The maximum amount of grain yield was obtained from MT and N5 treatments.
    Keywords: Canola, Compost, Farmyard manure, No, tillage
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال