به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدرضا اخلاقی

  • سید علی حسینی، محمدرضا اخلاقی*

    درک مناسب از الگوهای هزینه کرد گردشگران، این امکان را فراهم می سازد، تا سیاست گذاران، برنامه ریزان، بازاریابان و محققان بتوانند تعامل اقتصادی گردشگران با جامعه مقصد را موردبررسی قرار دهند. خانواده ها، بخش اصلی مصرف کنندگان محصولات گردشگری می باشند؛ لذا اهمیت دارد که ویژگی های مصرف خانوار و عوامل موثر بر آن درک و تبیین شود، تا سیاست های گردشگری و استراتژی های بازاریابی به خوبی اتخاذ شوند. سوال اساسی در این پژوهش این است که آیا میزان هزینه کرد خانوارهای ایرانی به ازای هر عضو خانوار حاضر در سفرهای داخلی، متاثر از مشخصه های اقتصادی، جمعیت شناختی، روان شناختی و مرتبط با سفر، دستخوش تغییرات قابل توجهی می باشد؛ و اینکه این عوامل، تا چه حدودی تعیین کننده میزان هزینه کرد می باشند؟ این پژوهش، با استفاده از یک رویکرد سیستماتیک در سطح خرد اقتصادی، به این سوال پاسخ داده و در راستای ترغیب دیگر محققان برای ورود به این موضوع تلاش می کند. داده های این پژوهش شامل مشخصه های اقتصادی، جمعیت شناختی و روان شناختی 628 خانوار ایرانی و اطلاعات مرتبط با آخرین سفر داخلی آن ها تا پایان سال 1398 و پیش از شیوع رسمی ویروس کرونا در ایران است. نتایج این پژوهش، نشان دهنده تاثیرپذیری میزان هزینه کرد خانوارها از شاخص های درآمد، سن، تحصیلات و نوع شغل سرپرست، تعداد فرزندان وابسته و مستقل، تعداد اعضای خانواده حاضر در سفر، استفاده از وسیله نقلیه شخصی و اقامت در خانه اقوام در طول سفر و اهمیت سفرهای تفریحی در سبد مصرفی خانوار می باشد. همچنین پس از مقایسه میزان هزینه کرد خانوارها در مراحل مختلف چرخه زندگی خانوار، مشخص شد که مراحل زوج بدون فرزند، مجرد، فاز سوم لانه کامل و والد مجرد، به ترتیب بیشترین میزان هزینه کرد گردشگری، و حداقل این میزان متعلق به خانوارهای بیوه می باشد. در انتها پیشنهادهایی در راستای افزایش گردش مالی و منتفع شدن هر چه بیشتر زنجیره تامین گردشگری در ایران ارایه گردید که می تواند راهنمای مناسبی جهت سیاست گذاری های آتی در گردشگری باشد.

    کلید واژگان: چرخه زندگی خانوار, هزینه کرد گردشگری, خانوارهای ایرانی, هزینه سفر, سفرهای تفریحی داخلی
    Seyed Ali Hosseini, Mohammadreza Akhlaghi *

    A proper understanding of tourists' spending patterns makes it possible for policy makers, planners, marketers and researchers to examine the economic interaction of tourists with the destination community. Families are the main consumers of tourism products; Therefore, it is important to understand and explain the characteristics of household consumption and the factors affecting it, so that tourism policies and marketing strategies are well adopted. The basic question in this research is whether the amount of money spent by Iranian households per household member on domestic trips undergoes significant changes due to economic, demographic, psychological and travel-related characteristics; And to what extent do these factors determine the cost? This research, using a systematic approach at the level of micro-economics, has answered this question and tries to encourage other researchers to enter this issue. The data of this research includes the economic, demographic and psychological characteristics of 628 Iranian households and information related to their last domestic trip until the end of 2018 and before the official outbreak of the corona virus in Iran. The results of this research show the influence of the amount of expenses of the households on the indicators of income, age, education and the type of occupation of the caretaker, the number of dependent and independent children, the number of family members on the trip, the use of a private vehicle and staying at relatives' houses during the trip and the importance Recreational trips are in the consumption basket of the household. Also, after comparing the amount of expenditure of households in different stages of the household life cycle, it was found that the stages of couples without children, single, the third phase of full nest and single parent, respectively, have the highest amount of expenditure on tourism, and the least amount belongs to widowed households. . At the end, suggestions were presented in order to increase financial circulation and benefit as much as possible from the supply chain of tourism in Iran, which can be a suitable guide for future policies in tourism.

    Keywords: Family life cycle, tourism expenditure, Iranian households, domestic recreational trips, trip expenditure
  • سید علی حسینی، محمدرضا اخلاقی*، حسین اربابی، هادی سجادی راد
    لازمه توسعه پایدار در بخش گردشگری وجود زیرساخت ها و تاسیسات لازم برای گردشگری است که شامل طیفی از سازه ها، دستگاه های اساسی و موسسات خدماتی است که به تسهیل و رونق سفر منجر می شوند. از مشکلات مهم توسعه گردشگری، در ایران، پراکنده نبودن این زیرساخت ها و تاسیسات به گونه ای متوازن و متعادل در سطوح ملی و استانی است. اغلب این زیرساخت ها در چند استان مهم و به خصوص در شهرهای بزرگ متمرکز شده اند. این مسئله موجب هدایت عمده جریان گردشگری به این مقاصد، مغفول ماندن بسیاری از مقاصد مستعد و بالقوه گردشگری و، به تبع آن، توزیع ناعادلانه منافع و عواید حاصل از گردشگری در سطوح ملی و استانی شده است. در این مطالعه، تلاش شده است تا، با به کارگیری روشی شامل استفاده از مطالعات پیشین و سیاست های توسعه در ایران، تحلیل اسناد بالادستی گردشگری، مطالعات تطبیقی سیاست های دیگر کشورها و همچنین تحلیل داده های مستخرج از سالنامه های آماری، ضمن شناسایی وضعیت فعلی پراکندگی زیرساخت های گردشگری در پهنه جغرافیایی ایران، راهکارهایی برای توسعه این گونه زیرساخت ها در سراسر کشور، با رویکردی متوازن و عدالت محور، ارایه شود. از این طریق، می توان نقش صنعت گردشگری در رونق اقتصادی مناطق کمتر برخوردار کشور، اشتغال و ایجاد رفاه و آسایش برای ساکنان این مناطق را پررنگ تر کرد.
    کلید واژگان: گردشگری, زیرساخت, تاسیسات, توزیع متوازن, توسعه
    Seyed Ali Hosseini, Mohammadreza Akhlaghi *, Hossein Arbabi, Hadi Sajjadi Rad
    Sustainable development in the tourism sector requires the existence of infrastructure and facilities for tourism, including a range of structures, basic institutions, and service institutions that facilitate and promote travel. One of the important challenges of tourism development in Iran is the lack of distribution of these infrastructures and facilities in a balanced way at the national and provincial levels. Most of these infrastructures are concentrated in several important provinces, especially in large cities. This issue has led to the main direction of tourism flow to these destinations, the neglect of many potential tourism destinations, and consequently, the lack of fair distribution of benefits and revenues from tourism at the national and provincial levels. In this study, we tried to use a  method including reviewing previous studies and development policies in Iran and also analyzing the upstream tourism documents, data extracted from statistical yearbooks, and comparative studies of other countries, to identify the current distribution of tourism infrastructure in a geographical area and also provide solutions for the development of such infrastructure throughout the country with a balanced and justice-oriented approach. In this way, the role of the tourism industry in the economic prosperity of the less privileged areas of the country, employment, and creating welfare for the residents of these areas can be highlighted
    Keywords: infrastructure, facilities, balanced distribution, Tourism, Development
  • علیرضا حقانی، راحله کافیه*، محمدرضا اخلاقی
    مقدمه

    تخریب ماکولایی وابسته به سن (Age-related macular degeneration یا AMD) یکی از اختلالات به وجود آمده در شبکیه است که موجب اختلال بینایی مرکزی می‌گردد. جهت تشخیص این بیماری از تصاویر Optical coherence tomography (OCT) استفاده می‌شود و با توجه به تغییرات به وجود آمده‌ی ناشی از بیماری به صورت ایجاد بالازدگی‌هایی در لایه‌ی Retinal pigment epithelium (RPE) شبکیه، عارضه مورد تشخیص قرار می‌گیرد.

    روش‌ها

    در روش پیشنهادی، نقطه‌ی ابتدایی لایه‌ی RPE در تعداد محدودی از اسلایدهای OCT توسط کاربر علامت‌گذاری می‌شود تا احتمال تشخیص اشتباه لایه‌های دیگر مانند Retinal nerve fiber layer (RNFL) از بین برود. سپس، الگوریتم مبتنی بر گراف بر مبنای برنامه‌نویسی پویا در قطعات کم عرض به تصویر اعمال شده، الگوریتمی برای حفظ پیوستگی قطعات استفاده شد تا در نهایت، مکان لایه‌ی RPE تخمین زده شود. با الگوریتمی مشابه، لایه‌ی Bruch نیز در هر اسکن مکان‌یابی شد و با تخمین فاصله‌ی دو لایه، بالازدگی‌های Persistent epithelial defect (PED) شناسایی گردید.

    یافته‌ها

    روش پیشنهادی بر روی سه دیتاست با تعداد 35، 15 و 10 بیمار بررسی شد. در مقایسه با روش مبتنی بر گراف در دیتاست اول، دوم و سوم میزان خطای بدون علامت در لایه‌ی RPE به ترتیب از 3392/4 به 7827/2، از 3340/3 به 1623/2 و از 4842/6 به 3924/2 پیکسل و در لایه‌ی Bruch از 7576/5 به 8473/4، از 3353/4 به 6023/2 و از 67/6 به 5446/2 پیکسل بهبود یافت.

    نتیجه‌گیری

    روش پیشنهادی در تصاویر سالم و دارای PED قابل اعتبار است و می‌تواند در امر تشخیص بیماری AMD موثر واقع شود.

    کلید واژگان: اپی تلیوم رنگدانه ی شبکیه, مقطع نگاری همدوسی اپتیکی, برنامه نویسی پویا, تخریب ماکولایی وابسته به سن, جداشدگی اپی تلیال رنگدانه
    Alireza HaghaniRahele Kafieh*, Mohammadreza Akhlaghi
    Background

    Age-related macular degeneration (AMD) is one of the disorders in the retina that causes central vision disorders. Optical coherence tomography (OCT) images are used to diagnose this disease, and given the changes in the disease caused by elevations in the retinal pigment epithelium (RPE) layer of the retina, the complication is diagnosed.

    Methods

    In the proposed method, the starting point of the RPE layer was labeled by the user on a limited number of OCT slides to eliminate the possibility of mistaking other layers such as the retinal nerve fiber layer (RNFL). The graph-based algorithm was then applied to the image in low width parts; an algorithm was used to maintain the continuity of the parts to eventually estimate the location of the RPE layer. With a similar algorithm, the bruch layer was also located at each scan, and by estimating the distance of the two layers, PED elevations were identified.

    Findings

    The proposed method was evaluated on three datasets with 35, 15, and 10 patients. Compared to the graph-based method in the first, second, and third datasets, respectively, the unsigned error in the RPE layer improved from 4.3392 to 2.7827, 3.3340 to 2.1623, and 6.4842 to 2.3924 pixels, and the bruch layer improved from 5.7576 to 4.8473, 4.3353 to 2.6023, and 6.67 to 2.5446 pixels, respectively.

    Conclusion

    The proposed method is valid in PED images, and can be effective in diagnosing AMD.

    Keywords: Retinal pigment epithelium, Optical coherence tomography, Age-related macular degeneration, Retinal pigment epithelial detachment
  • سید علی حسینی، محمدرضا اخلاقی*، محمد مرادی

    یکی از چالش های اساسی سازمان های دولتی در ایران، گزینش و مدیریت نیروی انسانی است. این ضعف ناشی از عواملی همچون عدم تناسب میان شغل و شاغل و نیز عدم وجود شفافیت در شرح وظایف شغلی هر سمت و ماموریت های ابلاغی سازمان می باشد، که منجر به بروز مشکلاتی من جمله ناکارآمدی سازمان، عدم وجود تعهد شغلی، نارضایتی شغلی، ترک شغل، دوباره کاری و اتلاف منابع و زمان خواهد شد. این پژوهش به بررسی شرایط موجود در شهرداری منطقه 7 تهران با 908 نیروی شاغل در حوزه های تخصصی متنوع می پردازد، که روند فعلی گزینش و جابجایی نیروی انسانی در آن بر اساس توصیه و یا سلیقه شخصی افراد شکل می گیرد؛ همچنین ضمن استفاده از مطالعات اسنادی سازمان مربوطه و طراحی کاربرگ هایی جهت سنجش میزان آگاهی و تسلط کارکنان هر واحد بر شرح وظایف شغلی و نحوه عملکرد آن ها در راستای دستیابی به اهداف و ماموریت های سازمان، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، وضعیت نیروی انسانی معاونت خدمات شهری و محیط زیست این سازمان را به صورت موردی تشریح کرده و راهکارهایی را جهت بهبود ارایه می دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان شهرداری منطقه 7 تهران بوده و روش اجرای طرح، سرشماری از تمام کارکنان است. با توجه به مسیله مهم و حیاتی مهندسی مجدد شرح وظایف شغلی، که امروزه اکثر سازمان ها از این رویکرد به منظور ارتقاء بهره وری و جلب رضایت ذینفعان خود بهره می برند، نتایج این پژوهش می تواند یک ابزار مهم و حیاتی برای تصمیم گیری مدیران در حوزه مدیریت شهری باشد. نتایج تجربی حاصل از این پژوهش نشان می دهد اگر چه به ظاهر و در لایه های سطحی سازمان پراکندگی نیرو و وظایف سازمانی به نحو احسن و با کمترین چالش شکل گرفته است ، اما هنگامی که با نگاهی دقیق تر به موشکافی وضعیت و لایه های عمیق تر می پردازیم، متوجه گسیختگی هایی می شویم که بنظر می رسد این موضوع در اکثر مناطق تهران صدق نماید.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, تناسب شغلی, نیروی انسانی, شرح وظایف شغلی, شهرداری منطقه 7 تهران
    Seyed Ali Hosseini, Mohammadreza Akhlaghi*, Mohammad Moradi

    One of the main challenges of government organizations in Iran is the selection and management of human resources. This weakness is due to factors such as mismatch between job and employee and also lack of transparency in the job description of each position and communication missions of the organization, which leads to problems such as inefficiency of the organization, lack of job commitment, job dissatisfaction, leaving the job, re-employment. And will waste resources and time. This study examines the current situation in the municipality of Tehran's 7th district with 908 employees in various specialized fields, in which the current process of selection and relocation of human resources is formed based on the personal recommendation or taste of individuals; Also, while using the documentary studies of the relevant organization and designing worksheets to measure the level of knowledge and mastery of the employees of each unit on job descriptions and how they perform in order to achieve the goals and missions of the organization, using descriptive-analytical method, Urban and environmental describes the organization on a case-by-case basis and offers solutions for improvement. The statistical population of this study includes all employees of Tehran Municipality, District 7, and the method of implementing the plan is a census of all employees. Given the crucial issue of re-engineering job descriptions, which most organizations today use this approach to improve productivity and satisfy their stakeholders, the results of this study can be an important and vital tool for managers to make decisions in the field of urban management. The experimental results of this study show that although the distribution of organizational forces and tasks is apparently and efficiently formed in the surface layers of the organization with the least challenge, but when we take a closer look at the situation and deeper layers, we notice ruptures. This seems to be the case in most areas of Tehran.

    Keywords: Human resources, job fit, expertise, Iranian government organizations, job description
  • حشمت الله قنبری، امید پیرحاجی *، محمدرضا اخلاقی
    مقدمه
    این مطالعه، با هدف تعیین اثربخشی میکروپالس دیود لیزر در بهبود وضعیت بینایی در بیماران مبتلا به کریورتینوپاتی سروز مرکزی انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه ی کارآزمایی بالینی، 26 بیمار مبتلا به کرویورتینوپاتی سروز مرکزی در دو گروه 13 نفره توزیع شدند. گروه اول تحت درمان با میکروپالس دیود لیزر قرار گرفتند و در گروه دوم، مداخله ای انجام نشد. بیماران دو گروه برای سه ماه پی گیری شدند و حدت بینایی و وضعیت بهبودی در دو گروه مقایسه شد.
    یافته ها
    لگاریتم حدت بینایی قبل از شروع درمان و در زمان های 4 و 12 هفته بعد از شروع درمان، اختلاف معنی داری را بین دو گروه نشان نداد، اما در بررسی درون گروهی، لگاریتم حدت بینایی در هر دو گروه تفاوت معنی داری داشته (001/0 > P)، اما در بررسی بین گروهی، تفاوت معنی داری بین دو گروه دیده نشد (820/0 = P).
    نتیجه گیری
    اگر چه نتایج مطالعه ی حاضر نشان می دهد که میکروپالس دیود لیزر به صورت بالینی و آناتومیک باعث بهبود در بیماران مبتلا به کوریو رتینوپاتی سروز مرکزی حاد می گردد، اما از نظر آماری تفاوت معنی داری در مقایسه با بهبود خودبه خودی این بیماران ندارد.
    کلید واژگان: کوریورتینوپاتی سروز مرکزی, لیزر, حدت بینایی
    Heshmatollah Ghanbari, Omid Pirhaji *, Mohamadreza Akhlaghi
    Background
    The aim of this study was to determine the effectiveness of diode MicroPulse laser for improving visual acuity in patients with acute central serous retinopathy.
    Methods
    In this clinical trial study, 26 patients with acute central serous retinopathy were selected and divided into two groups of 13; the first group was treated with diode MicroPulse laser; and in the second group, no intervention was performed. Patients in both groups were followed for three months, and visual acuity and recovery were compared between the two groups.
    Findings
    The visual acuity (logMAR) before the start of treatment and at the 4th and 12th week of treatment did not show a significant difference between the two groups. In intragroup examination, visual acuity (logMAR) in both groups was significantly different (P < 0.01), but there was no significant difference between the two groups in the intergroup analysis (P = 0.82).
    Conclusion
    Although the results of this study indicate that diode MicroPulse laser improves clinical and anatomical results in patients with acute central serous retinopathy, there is no statistically significant difference compared with spontaneous improvement of these patients.
    Keywords: Central Serous Chorioretinopathy, Lasers, Visual acuity
  • رحیم باقری*، مهدی میری، فرشید خبیری، محمدرضا اخلاقی
    تولید نفت و گاز در میادین نفتی و گازی همراه با تولید آب ((Produced Water می باشد. اکثر مخازن در ابتدای تولید، حاوی آب تولیدی شیرین بوده که با گذر زمان و افزایش برداشت و افت فشار، شوری آب تولیدی افزایش یافته است. تولید آب شور باعث ایجاد خوردگی و گرفتگی در تاسیسات سرچاهی و در نتیجه کاهش تولید گاز می گردد. منشایابی این پدیده به منظور ارائه راهکار مناسب جهت کم کردن شوری امری ضروری است. میدان گازی خانگیران واقع در شمال شرق ایران دارای دو سازند گازی مجزای مزدوران در پایین و شوریجه در قسمت بالاتر می باشد. نمونه آب تولیدی سرچاهی از چاه های شور و شیرین در مخزن مزدوران و 2 نمونه درون چاهی از آبران زیر مخزن (عمق حدود 3 کیلومتری) جهت مقایسه و آنالیزهای مختلف گرفته شد. مخزن مزدوران دارای دو مشکل عمده شوری بالای آب تولیدی و همچنین حجم آب تولیدی زیاد بوده که در برخی از چاه ها باعث مرگ آنها شده است. نتایج نشان داد که دو نمونه عمقی آبران رفتار متفاوتی نشان می دهند. بطوریکه نمونه عمقی شماره 17 که در ارتفاع بالاتری از نمونه شماره 13 گرفته شده است، منشا انحلال نمک را نشان داده است، در حالیکه نمونه 13، منشا آب دریای قدیمی تبخیر شده را نشان می دهد. بنابراین در مخزن خانگیران، آبرانهای مختلفی وجود دارد که می توانند هر کدام منشا احتمالی آبهای تولیدی سرچاهی باشند. نمونه های آب تولیدی سرچاهی شور رفتاری مشابه با آبران شماره 13 را نشان دادند. منشا آب تولیدی شیرین نیز حاصل میعان بخارات آب موجود در مخزن در طی تولید است. بنابراین آبهای تولیدی شور سرچاهی حاصل اختلاط آب شورابه با ترکیب مشابه آبران شماره 13 با آب شیرین مانند بخار آب مایع شده موجود در مخزن می باشند.
    کلید واژگان: آب تولیدی, شورابه, منشا شوری, مخزن گاز مزدور
    M. Miri, R. Bagheri*, F. Kheybari, M.R. Akhlaghi
    The production of oil and gas in oil and gas fields is accompanied by production of water (Produced Water). Most of the reservoirs at the beginning of production have fresh water; but with passing time due to the increase in productions and decrease in pressure of reservoir, the produced water gradually becomes saline. The saline Production water causes severe corrosion in pipelines and well head facilitis leading to reduction in gas production. Determining the origin of salinity for reducing the salinity is most important. Khangiran gas field is located in the northeast of Iran which composed of two separate gas formations, Mozduran at lower and Shurijeh at the upper part. The produced water samples were collected from fresh and salty wells in the Mozduran reservoir as well as two deep samples from brine below the gas reservoir (at depth of 3 km) for comparison and different analyzes. The Mozduran reservoir has two major problems, high salinity of the produced water, as well as the volume of water produced, rendering some wells unexploitable. The results revealed that two deep water samples have different behaviors. The deep sample No. 17, taken at a higher elevation than sample No. 13, showed the signs of salt dissolution; whereas the brine from sample no.13 had the origin of the evaporated old sea water. Therefore, any of these brines in the Khangiran reservoir can be the possible source of salinity in produced waters. The saline produced water samples showed a similar behavior to brine sample no.13. The source of fresh produced water is also the condensation of water vapor in the reservoir during production.
    Keywords: Map produced water, Brine, Salinity origin, Mozduran gas reservoir
  • مهدی میری، رحیم باقری*، محمدرضا اخلاقی، فرزاد ستوهیان
    مخزن مزدوران یکی از مخازن میدان گازی خانگیران است که به شکل سکانس های پسروی و پیشروی آب دریای قدیمی در حوضه رسوبی کپه داغ تشکیل شده است. این مخزن در سازندهای شوریجه و مزدوران که از آهک، دولومیت، ماسه سنگ و شیل تشکیل شده اند قرار گرفته است. سازند مزدوران در پلت فرم کربناته و سازند شوریجه در سیستم رودخانه ای طی ژوراسیک نهشته شده اند. آب دریای قدیمی تبخیرشده منشا آب های شور سازندی موجود در مخزن مزدوران بوده است. آب دریای تبخیرشده قدیمی از زمان دفن تا حال حاضر در تماس با سازندهای مختلفی بوده و ترکیب اولیه آنها تغییر کرده است. مقادیر غلظت یون های اصلی، فرعی و عناصر کمیاب در آب های تولیدی سرچاهی مخزن مزدوران و دو نمونه عمقی از آبران شور زیر مخزن شوریجه برای بررسی تکامل ژئوشیمیایی اندازه گیری شد. در اثر تبخیر آب دریا، غلظت همه یون ها در شورابه تا حد اشباع زیاد شده است؛ اما طی گذشت زمان، غلظت یون های کلسیم، لیتیم، استرانسیم، بور، ید نسبت به منشا اولیه افزایش و غلظت یون های سدیم، منیزیم، سولفات کاهش یافته است. در طول زمان غلظت عناصر شورابه های تولیدی این مخزن به علت تبخیر، واکنش آب و گاز و واکنش آب و سنگ همچون دولومیتی شدن، آلبیتی شدن پلاژیوکلاز، ایلیتی شدن اسمکتیت، رسوب یا انحلال کانی های سولفاته، رسوب کربنات های منیزیم دار تغییر کرده است؛ غلظت پتاسیم و کلر عمدتا تحت تاثیر فرایند تبخیر آب دریای قدیمی قرار داشته است. نتایج پژوهش حاضر در راستای شناخت تاریخچه رسوب گذاری، فرایندهای ژئوشیمیایی ثانویه در مخزن، تعیین منشا و سازوکار شوری آب های تولیدی مخازن گاز برای مدیریت پایدار مخزن کاربرد دارد.
    کلید واژگان: میدان خانگیران, آب دریای قدیمی تبخیرشده, تکامل ژئوشیمیایی, آب شور سازندی
    Mahdi Miri, Rahim Bagheri *, Mohammad Reza Akhlaghi, Farzad Sotohian
    Abstract

    The Mozduran gas reservoir in the Khangiran gas-field is formed in the Kopet-Dagh sedimentary basin in the form of sequential sequences of clastic and carbonate sediments of the old sea water. The reservoir is located in the formations of Shurijeh and Mozduran, consisting of limestone, dolomite, sandstone and shale. The Mozduran Formation was deposited in a carbonate platform and Shurijeh Formation in the river systems to coastal deltas during the Jurassic. The origin of brine formation waters was the old evaporated seawater. The old evaporated seawater has been in contact with various formations since the burial time, and their initial composition has altered. Ion concentration of major, minor and trace elements in the produced waters and two deep brine samples below the Shurijeh reservoir were measured to investigate the geochemical evolution of the brine formation waters. The concentration of all ions has increased to saturation in brine due to the evaporation of sea water. However, over the time, the concentrations of Ca, Li, Sr, B and I ions have been increased compared to the original source and the concentration of Na, Mg and SO4 ions have been decreased. The geochemical evolution of this reservoir has been affected by evaporation, water-gas and water-rock reactions such as dolomitization, albitization of plagioclase, ilitization of Smectite, sedimentation or dissolution of sulfate minerals, magnesium carbonate precipitation. Concentration of potassium and chloride ions was mainly influenced by the process of evaporating the old sea water. The results of this research are used to identify the history of sedimentation, secondary geochemical processes in the reservoir, determination the origin and the salinization mechanism of produced water from the gas reservoirs area to achieve sustainable management of the reservoir.
    Introduction
    The concentrations of brine formation waters reflect both the chemical characteristics of the sources from which they originated and the diagenetic reactions that had taken place. The modified original seawater, locked in during the time of sedimentation, is proposed as an origin of most deep saline formation waters. The evaporated seawater has been in contact with various formations in oil/gas fields since the time of burial. The chemistry of produced water in oil and gas reservoirs can be changed over the time by various processes and secondary reactions such as water-rock and/or water-gas interactions. The study area, Khangiran gas field, is located northwest of Iran. This gas field composed from three reservoirs of Mozduran, Shurijeh B and Shurijeh D. Mozduran reservoir consists of thick layer of carbonate rocks and interlayers of marl and shale. According to geological, hydrochemical and isotopic studies, the old evaporated sea water is proposed as main origin of the produced water and salinity. Over the time, the effect of various secondary processes inside the reservoir has caused a change in the initial concentration of the main ions of the brine relative to its original source (evaporated sea water). The main agent of this research is to investigate the geochemical evolution of the brine below the Mozduran gas reservoir and also to identify the secondary processes that affect its chemical composition during the geological times.
    Material & Methods
    Two brine water samples were taken from observation well no. 13 and 17 which drilled to Shurijeh B and D reservoir. The water content in the wellbore was drained by gas flow and after that, the brine sample was brought to the surface from a depth of 3000 m below sea level using a bottom-hole sampling device. In this study, the 6 samples are also taken from saline and fresh produced waters of the Mozduran gas wells to measure the concentration of major ions and trace elements. The trace elements, and Br and I anion concentrations were analyzed by ICP-MS, ICPOES and IC techniques.
    Discussion of Results & Conclusions
    Various methods have been used to investigate the geochemistry evolution of the Mozduran reservoir. The water chemistry of brine formation waters can be altered by evaporation or water–rock interactions during burial. Br is conservative ions and cannot be easily removed from solution and used to study for geochemical evolution; therefore, Br ion concentration of Mozduran reservoir waters is most probably equal to the original Br concentration of its source, evaporated seawater. The brine and produced waters in the study area are enriched in Ca, Sr, Li, I and Rb, and depleted in SO4, Na and Mg ions, with respect to the initial evaporated seawater. Therefore, the seawater evaporation is not the only process controlling the geochemical composition of the brines in the area. The ion concentration variations are due to processes such as sulfate reduction, anhydrite precipitation, organic material-water reactions, limestone dolomitization, and albitization of plagioclase feldspar.  Based on the chemical evolution after seawater evaporation, the KA waters are classified into four groups: (1) no evolution (Cl, K ions), (2) water-rock interaction (Na, Ca, Mg, Li and Sr ions), (3) water-gas interaction (SO4 and I ions) and (4) both water-rock and water-gas interactions (Mn and B ions). The chemical evolution processes of the KA waters include dolomitization, precipitation, ion exchange and recrystallization in water-rock interaction. Bacterial reduction and diagenesis of organic material in water-gas interaction also occur. Therefore, the concentration of all ions increases due to the evaporation of seawater up to saturation, but some of the ions’ concentrations have changed under the influence of rock/gas-water interactions. The chemical evolution of the brine waters is classified into four groups: (1) only evaporation, (2) water-rock interaction, (3) water-gas interaction and (4) the interaction of both rock and gas with water.
    Keywords: Mozduran gas reservoir, Evaporated seawater, Chemical evolution, Brine formation water
  • محمدرضا اخلاقی، حسین فرازمند، رضا وفایی شوشتری
    مگس های میوه و سرخرطومی جالیز، از مهمترین عوامل خسارت زای خربزه در مزارع کشور بوده و موجب خسارت کمی و کیفی می شوند. با توجه به خسارت بالای این آفات، همه ساله جالیز کاران برای کنترل آنها از انواع حشره کش ها استفاده می کنند. با هدف کاهش مصرف سموم شیمیایی، تاثیر روش های مختلف غیرشیمیایی بر روی تخمریزی آفات و آلودگی میوه در منطقه سمنان، بررسی شد. به همین منظور، تاثیر پوشش میوه با پاکت کاغذی و توری پارچه ای، محلول پاشی با کائولین فرآوری شده (غلظت 50000 پی پی ام)، اختلاط کائولین (غلظت 50000 پی پی ام) با گوگرد میکرونیزه (غلظت 10000 پی پی ام)، اختلاط کائولین (50000 پی پی ام) با حشره کش نیمارین (غلظت 2500 پی پی ام) و حشره کش دیمتوآت (غلظت 1500 پی پی ام) مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، کاربرد پوشش میوه و کائولین موجب بازدارندگی تخمریزی و کاهش میزان آلودگی میوه به مگس های میوه و سرخرطومی جالیز شد. میانگین درصد بازدارندگی تخمریزی مگس های میوه و سرخرطومی جالیز در تیمار پوشش پارچه ای، به ترتیب، 93 و 78 درصد و در تیمار اختلاط کائولین با گوگرد، به ترتیب، 83 و 38 درصد بدست آمد. همچنین درصد آلودگی کل به آفات میوه در تیمارهای پوشش پارچه ای، پوشش کاغذی، اختلاط کائولین با گوگرد، تیمار کائولین و شاهد، به ترتیب، حدود 11، 14، 22، 25 و 86 درصد بود. علاوه براین، کاربرد کائولین موجب افزایش وزن میوه در مقایسه با شاهد گردید. لذا کاربرد پوشش میوه و ترکیبات معدنی از قبیل کائولین فرآوری شده و گوگرد می توانند به طور موفقیت آمیزی تخمریزی و خسارت آفات میوه خربزه را کنترل نمایند.
    کلید واژگان: خربزه, مگس خربزه, مگس جالیز, سرخرطومی جالیز, بازدارندگی تخمریزی
    Mohammad Reza Akhlaghi, Hossein Farazmand, Reza Vafaei Shooshtari
    The fruit flies and cucurbit weevil are the most important pests of melon which reduce the quantity and quality of the product. Several different synthetic insecticides have been used to control melon fruit pests by farmers. To reduce the use of chemical insecticides, application of non-chemical methods were tested in the melon farms in Semnan region in 2014. Fruit cover with paper and cloth net, kaolin clay (Sepidan® WP 95%, 50000 ppm), mixture of kaolin (50000 ppm) and sulfur (WDG 80%, 10000 ppm), mixture of kaolin (50000 ppm) and azadirachtin (Nimarin® EC 15%, 2500 ppm), and dimethoate insecticide (Roxion® EC 40%, 1500 ppm) were sprayed over the whole canopy of melon. Based on the field studies, fruit covering and kaolin application deterred oviposition and reduced the fruit pest's damage. The percentage of oviposition deterrence for fruit flies and cucurbit weevil, were 93.4, 78.2 for fruit cover with cloth net treatment and 83.5 and 38.2 for mixture of kaolin and sulfur treatment, respectively. The percentage of damage reduction for melon fruit pests, were 11, 14, 22, 25 and 86 in cloth net cover, paper cover, mixture of kaolin and sulfur, kaolin and control treatments, respectively. Also, the results show that the fruit weight was increased in the kaolin treatments. Therefore, application of fruit covers and mineral compounds such as kaolin and sulfur could be used successfully to reduce fruit pest oviposition and its damage on melon.
    Keywords: melon, melon fly, cucurbit fly, cucurbit weevil, oviposition deterrence
  • علیرضا دهقانی، حسن رزمجو، حشمت الله قنبری، فرهاد فاضل، فرزان کیان ارثی، علی صالحی، محمدرضا اخلاقی، یاسمن محسنی
    مقدمه
    هدف از انجام این مطالعه، بررسی ویژگی های اپیدمیولوژی علل عمل جراحی ویترکتومی در مرکز چشم پزشکی فیض در استان اصفهان بود.
    روش ها
    این مطالعه، یک مطالعه ی توصیفی گذشته نگر بود که بر روی بیمارانی که در مرکز پزشکی فیض دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال های 94-1390 تحت ویترکتومی عمیق قرار گرفته بودند، انجام شد. پرونده ی این بیماران، بررسی و اطلاعات شامل اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به جراحی ویترکتومی بیماران از آن استخراج شد و تحت آنالیز قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه، پرونده ی 2437 بیمار تحت ویترکتومی در سال های 94-1390 تحت بررسی قرار گرفت که میانگین سنی 40/17 ± 25/54 داشتند و 4/56 درصد آن ها مرد بودند. همچنین، 2/35 و 2/37 درصد بیماران به ترتیب دید در حد Hand motion و Finger count داشتند. عمل جراحی ویترکتومی در 2/49 درصد بیماران در چشم راست انجام شده بود. شایع ترین علت عمل جراحی ویترکتومی در بیماران، رتینوپاتی پرولیفراتیو دیابتی (3/35 درصد) و پس از آن دکولمان شبکیه (3/29 درصد) بود. 5/7 درصد از بیماران سابقه ی ویترکتومی قبلی داشتند.
    نتیجه گیری
    ویترکتومی از اعمال جراحی شایع در بیمارستان های چشم پزشکی است که بیشتر بر روی مردان، در رده ی سنی 70-50 سال و اغلب به دنبال رتینوپاتی پرولیفراتیو دیابتی و دکولمان شبکیه انجام می شود.
    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, ویترکتومی, اصفهان
    Alireza Dehghani, Hasan Razmju, Heshmatollah Ghanbari, Farhad Fazel, Farzan Kianersi, Ali Salehi, Mohamadreza Akhlaghi, Yasaman Mohseni
    Background
    The aim of this study was to evaluate the epidemiological characteristics of deep vitrectomy surgery at the Feiz Ophthalmology center in Isfahan, Iran.
    Methods
    This was a retrospective descriptive study on patients underwent deep vitrectomy in Feiz Medical Center during 2011 to 2015. Reviewing patient's medical records and information including demographic data was done and the data were analyzed.
    Findings: In this study, 2437 patients undergoing deep vitrectomy were reviewed, with a mean age of 54.25 ± 17.40 years, of them, 56.4% were men. 35.2% and 37.2% of patients had visual acuity of hand motion and counting fingers, respectively. Vitrectomy was performed in right eye in 49.2% of the patients. The most common cause of vitrectomy was proliferative diabetic retinopathy (35.3%), followed by retinal detachment (29.3%). 7.5% of patients had a history of previous vitrectomy.
    Conclusion
    Deep vitrectomy surgery is common in ophthalmology centers and is more common in men, and in the age category of 50-70 years. Generally, proliferative diabetic retinopathy and retinal detachment were the most common causes of deep vitrectomy in this study.
    Keywords: Epidemiology, Vitrectomy, Iran
  • مرضیه مختاری، حسین ربانی، علیرضا مهری دهنوی، محمدرضا اخلاقی
    مقدمه
    بررسی تقارن در عضوهایی از بدن که به صورت زوج وجود دارد، می تواند در تشخیص زودهنگام بیماری ها به پزشکان کمک کند. در این مطالعه، حد آستانه ی تقارن با محاسبه ی نسبت کاپ به دیسک در چشم افراد سالم با استفاده از داده های Optical coherence tomography (OCT) به صورت محلی و نقطه به نقطه با استفاده از هر B-scan بررسی شد.
    روش ها
    در این مطالعه، 40 داده ی مربوط به افراد سالم که از دستگاه 3D-OCT1000 مدل تاپکن استخراج شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. مراحل انجام کار به این صورت بود که با استخراج لایه ی Internal limiting membrane (ILM) و Retinal pigment epithelium (RPE)، محدوده ی کاپ و دیسک به ازای هر B-scan محاسبه شد و سپس به ازای B-scanهای معادل در چشم های چپ و راست، این نسبت به صورت نقطه به نقطه، مقایسه و پارامترهای تقارن بررسی قرار گردید.
    یافته ها
    نسبت کاپ به دیسک در سه ناحیه ی فوقانی، میانی و تحتانی برای چشم های چپ و راست به دست آمد که به ترتیب برای چشم راست 054/0 ± 433/0، 061/0 ± 432/0 و 063/0 ± 405/0 و برای چشم چپ، 063/0 ± 441/0، 073/0 ± 443/0 و 067/0 ± بود؛ میزان اختلاف این نسبت برای دو چشم به طور میانگین 042/0 ± 048/0، 038/0 ± 042/0 و 045/0 ± 067/0 بود.
    نتیجه گیری
    عدم تقارن در قسمت تحتانی دیسک نسبت به قسمت فوقانی و میانی بیشتر است و در قسمت میانی، بیشترین تقارن دیده می شود. همچنین در بررسی نقطه به نقطه، بیشترین تقارن در دومین B-scan در قسمت تحتانی محور افقی بین مرکز دیسک نوری و ماکولا مشاهده می شود.
    کلید واژگان: ارزیابی عدم تقارن, نسبت کاپ به دیسک, تصاویر Optical coherence tomography
    Marzieh Mokhtari, Hossein Rabbani, Alireza Mehridehnavi, Mohammadreza Akhlaghi
    Background
    The symmetricity of even organs of body may help clinicians in the early detection of diseases. So, we estimated the cup-to-disk ratio (CDR) in left and right eyes and checked the symmetricity between the two eyes using the data of optical coherence tomography (OCT).
    Methods
    In this study, data from 40 normal subjects were used. This data was taken from the 3D-OCT1000 Tapcon model. For estimating CDR in each B-scan, at first the internal limiting membrane (ILM) and retinal pigment epithelium (RPE) layers were extracted; then using the end-point of RPE layer and the depth of cup, the boundary of disk and cup were determined. Finally, CDR of each B-scan was compared point-by-point and the symmetricity parameters were evaluated.
    Findings: CDRs in the left and right eyes of 40 normal data were investigated locally. We divided optic disk area into three regions named upper, middle and lower. Then, CDR of each region was calculated for left and right eyes of each patient. The local CDR were 0.433 ± 0.0548, 0.432 ± 0.061, and 0.432 ± 0.0635 for the right eyes and 0.441 ± 0.0635, 0.443 ± 0.0731, and 0.417 ± 0.675 for the left eyes in upper, middle and lower regions, respectively. The differences between local CDRs in different regions of the two eyes were 0.0483± 0.042, 0.0420 ± 0.039, and 0.067 ± 0.045, respectively.
    Conclusion
    The results of local comparison of CDRs between the left and right eyes indicated that the level of asymmetricity in the lower region of disk was higher than upper and middle regions, and the middle region has the most symmetricity. In addition, in point-by-point symmetricity evaluation of CDRs, the highest level of symmetricity is seen in the second B-scan, near the center of optic disk.
    Keywords: Asymmetry evaluation, Cup, to, disk ratio, Optical coherence tomography
  • فرزان کیان ارثی، علیرضا جمشیدی مدد، علیرضا دهقانی، خدایار گلابچی، حشمت الله قنبری، محمدرضا اخلاقی
    مقدمه
    درمان استاندارد رتینوپاتی دیابتی پرولیفراتیو، لیزر فتوکواگولاسیون رتین می باشد این درمان به صورت تک نقطه ای و Pattern scan انجام می شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی تغییرات ایسکمی رتین و پسرفت نئوواسکولاریزاسیون رتین با استفاده از روش Pattern scan در مقایسه با تک نقطه ای در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی پرولیفراتیو بود.
    روش ها
    این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی آینده نگر بود که در 146 چشم از 73 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی پرولیفراتیو انجام شد. یک چشم بیماران به صورت تصادفی با لیزر Pattern scan و چشم دیگر، با لیزر تک نقطه ای تحت درمان قرار گرفت. بعد از مدت 6 ماه، میزان پسرفت نئوواسکولاریزاسیون رتین در ناحیه ی دیسک عصب اپتیک و رتین و نیز تغییرات ایسکمی رتین بر اساس میزان ناحیه ی خون رسانی نشده که در فلورسئین آنژیوگرافی مشخص گردید، مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری در میزان پسرفت نئوواسکولاریزاسیون رتین در ناحیه ی دیسک و رتین خارج از Pole خلفی بر اساس میزان لیک در آنژیوگرافی در دو روش لیزر شامل تک نقطه ای (31/0 = P) و Pattern scan (26/0 = P) وجود نداشت. پیشرفت ایسکمی در 9 چشم درمان شده با روش Pattern scan مشاهده شد، در حالی که این میزان پیشرفت در گروه دیگر تنها 2 مورد بود (02/0 = P).
    نتیجه گیری
    نواحی پیشرفت ایسکمی رتین در گروه درمان شده با لیزر Pattern scan در مقایسه با لیزر تک نقطه ای بالاتر بود. این یافته نشان داد که مطالعات بیشتری لازم است تا روشی بهتر از Pattern scan پیدا شود که اثرات مشابه پسرفت ایسکمی رتین در روش تک نقطه ای داشته باشد.
    کلید واژگان: لیزر فتوکواگولاسیون تک نقطه ای, لیزر Pattern scan, لیزر فتوکواگولاسیون Panretinal
    Alireza Jamshidimadad, Alireza Dehghani, Farzan Kianersi, Khodayar Golabchi, Heshmatollah Ghanbari, Mohamadreza Akhlaghi
    Background
    The retinal laser photocoagulation is the gold standard treatment of the proliferative diabetic retinopathy. Nowadays, we can perform panretinal photocoagulation with single spot or pattern scan laser methods. This study aimed to compare the retinal ischemic changes and the retinal neovascularization regression between these two techniques.
    Methods
    In a prospective clinical trial study, 146 eyes of 73 patients with proliferative diabetic retinopathy was enrolled. One eye of patients was treated with single spot laser photocoagulation randomly and other eye was preserved for pattern scan laser photocoagulation. The changes of retinal ischemia on the basis of noncapillary perfusion and the regression of neovascularization on the basis of amount of leakage on fluorescein angiography were compared between the two groups after 6 months.
    Findings
    There was no significant difference in the retinal neovascularization regression of disc and elsewhere in eyes treated with pattern scan (P = 0.26) or single spot laser (P = 0.31). While the areas of the retinal ischemia progression was significantly higher (9 cases) in group treated with pattern scan in comparison to other group (2 cases) (P = 0.02).
    Conclusion
    The areas of retinal ischemia progression were higher after treatment with pattern scan laser compared to single spot laser. Future researches are recommended to find a better modality than the pattern scan to induce regression of the retinal ischemia similar to the single spot laser technique.
    Keywords: Diabetic retinopathy, Pattern scan laser photocoagulation, Single spot laser photocoagulation, Panretinal photocoagulation
  • جلیل جلیلی، حسین ربانی*، علیرضا مهری دهنوی، محمدرضا اخلاقی
    مقدمه

    OCT (Optical coherence tomography) یک مدالیته ی مهم و شناخته شده برای ارزیابی و تشخیص غیر تهاجمی بیماری های چشم مانند زوال چشمی وابسته به سن (Age related macular degeneration یا AMD)، DME (Diabetic macular edema) و گلوکوما می باشد. OCT حوزه ی طیف (Spectral domain optical coherence tomography یا SD-OCT) حجم های سه بعدی از شبکیه را ایجاد می کند که در شرایط بالینی بسیار مفید هستند. در همین راستا ایجاد تصاویر پروجکشن منحصر به هر لایه ی شبکیه علاوه بر ارائه ی اطلاعات مربوط به اجزای شبکیه در هر لایه ی آن، می تواند میزان آسیب پذیری هر لایه را در اثر بروز یک بیماری خاص به صورت مجزا به تصویر کشد.

    روش ها

    در این مطالعه در اولین گام با ترکیب میزان روشنایی واکسل های (Voxels) بین هر دو مرز متوالی با استفاده از عملگرهای آماری متفاوت از جمله میانگین، میانه، بیشینه و کمینه، تصویر پروجکشن مرتبط با هر یک از 11 لایه ی شبکیه ایجاد شد. سپس تصاویر پروجکشن لایه های شبکیه با استفاده از عملگرهای آماری با یکدیگرترکیب گردیدند تا تصویری به دست آمد که علاوه بر رفع Noise، دارای وضوح بهتری از اطلاعات برجسته ی شبکیه در محور X-Y بود.

    یافته ها

    تصاویر پروجکشن مرتبط با هر لایه ی شبکیه با استفاده از روش های متفاوت آماری به دست آمدند. هر کدام از این روش ها در لایه های خاصی تصاویر بهتری را نسبت به سایر روش ها ایجاد کردند که در گام های بعدی کار مورد استفاده قرار گرفتند. ترکیب لایه ها با یکدیگر نیز اطلاعات مناسبی از عمق شبکیه را در بخش های متفاوت آن ارائه کرد. بهبود وضوح تصاویر مرتبط لایه ها در تصویر ترکیب شده و ایجاد مختصات کامل تری از وجود رگ ها، از ویژگی های مهم این تصویر بود.

    نتیجه گیری

    از تصویر پروجکشن به دست آمده می توان در استخراج ویژگی های مهم شبکیه از جمله استخراج رگ ها، محدوده و مرکز ناحیه ی ماکولا بهره گرفت. همچنین ممکن است استفاده از تبدیلات چند مقیاسی جدید مانند تبدیل کرولت به نتایج بهتری برای تصویر ترکیب شده ی نهایی بیانجامد.

    کلید واژگان: تصویربرداری هم دوست نوری, تصویر پروجکشن, ترکیب تصاویر
    Jalil Jalili, Hossein Rabbani, Alireza Mehri Dehnavi, Mohammad Reza Akhlaghi
    Background

    Optical coherence tomography (OCT) is a progressively important modality for the noninvasive management of retinal diseases، including age-related macular degeneration (AMD)، glaucoma، and diabetic macular edema. Spectral domain OCT (SD-OCT) generates 3-dimensional (3-D) volumes، which have proven to be useful in clinical practice. In this regards، forming projection images limited to each layer of retina not only represents information of each layer but also، it would individually display the amount of vulnerability in the each layer caused by a specific disease.

    Methods

    In the first step، a projection image associated with 11 retinal layers was formed with merging the levels and voxels between each pair of boundaries by using different statistical indicators including average، mean، maximum and minimum. Then، retinal layers with more information through statistical indicators were fused with each other to gain an image without any noise and other deficiencies to possess a better clarify and contrast of specific information in X-Y axis.

    Findings

    Using different statistical methods such as average، mean، maximum، minimum and variance، projection images associated with each layer of retina were gotten. Each of these methods made better images in the specific layers than other methods used in the next steps. Fusing of layers with each other was also provided appropriate information from retinal depth in different parts. Contrast enhancement of images related with layers of fused images and creating more complete coordinate of vessels presence were important characteristics of final image.

    Conclusion

    Resulting projection image would be used more effectively in the extraction of important characteristics of retina including vessels extraction as well as determination of confinement and the center of macular region. Moreover، newer multi-resolution transforms such as curvelet transform would be used to obtain better final fused image.

    Keywords: Optical coherence tomography, Projection image, Image fusion
  • طاهره محمودی، راحله کافیه، حسین ربانی*، علیرضا مهری دهنوی، محمدرضا اخلاقی، خاطره اربابیان، محمد احمدی
    مقدمه

    تشخیص زودهنگام بیماری ها به دلایلی مانند رضایت بخش نبودن حساسیت دستگاه های تصویربرداری و متغیر بودن شاخص ها در بین افراد مشکل می باشد. آنالیز عدم تقارن ضخامت لایه ی فیبر عصبی شبکیه و ضخامت کل شبکیه در ناحیه ی ماکولا می تواند معیار مناسبی جهت تشخیص زودهنگام در اختیار پزشکان قرار دهد. در این مطالعه ضخامت فیبر عصبی شبکیه و کل شبکیه اندازه گیری شد.

    روش ها

    در این مطالعه داده های مربوط به 50 نفر با ویژگی های تعیین شده برای چشم سالم، با استفاده از دستگاه 3D - OCT 1000 مدل تاپکن اخذ گردید. مراحل کار به ترتیب بخش بندی داده های OCT (Ocular coherence tomography)، استفاده از عملگر مقیاس، پیدا کردن اتوماتیک نقطه ی وسط ماکولا (Fovea)، تقسیم ناحیه ی اطراف ماکولا به 9 بخش متمایز، محاسبه ی میانگین و واریانس ضخامت در هر بخش و سرانجام محاسبه ی حد آستانه ی عدم تقارن ضخامت لایه ی فیبر عصبی و ضخامت کل شبکیه بود.

    یافته ها

    ضخامت لایه ی فیبر عصبی شبکیه فقط در ناحیه ی Fovea بین چشم چپ و راست عدم تقارن طبیعی دارد (05/0 > P). حد آستانه ی تغییرات طبیعی در لایه ی فیبر عصبی شبکیه در 9 ناحیه به ترتیب 99/0 ± 16/1، 57/1 ± 43/2، 08/2 ± 96/3، 09/1 ± 11/1، 66/1 ± 83/2، 39/1 ± 09/3، 97/1 ± 91/4، 25/1 ± 82/0، 63/1 ± 31/3 میکرومتر بود. ضخامت کل شبکیه هیچ گونه عدم تقارن طبیعی بین چشم راست و چپ نداشت (05/0 < P). حد آستانه ی تغییرات نرمال در کل شبکیه در 9 ناحیه به ترتیب 75/2 ± 84/9، 74/2 ± 60/3، 23/3 ± 82/4، 76/1 ± 33/3، 69/3 ± 51/6، 30/1 ± 23/3، 62/2 ± 96/5، 42/1 ± 79/2، 57/2 ± 72/6 میکرومتر بود.

    نتیجه گیری

    با استفاده از آنالیز عدم تقارن می توان معیار مناسبی جهت تشخیص زودهنگام بیماری ها به دست آورد.

    کلید واژگان: Ocular coherence tomography, شبکیه, آنالیز عدم تقارن
    Mostafa Maneian, Sayyed Hamid Zarkesh Esfahani, Mojtaba Akbari, Hossein Khanahmad, Mohsen Masjedi
    Background

    Human growth hormone (hGH) is a secretory protein of the blood which is used extensively in biotechnology and medical sciences. Recombinant human growth hormone production is still one of the priorities of the Iranian Ministry of Health. One of the most sensitive and accurate techniques for the measurement of this hormone is the ELISA method. Scientists need to produce antibody against hGH to measure the serum level of hGH in patients. Commercial ELISA kits are commonly imported from other countries to Iran. Therefore، the current study aimed to produce a polyclonal antibody against hGH in order to make a domestic ELISA kit to measure this hormone.

    Methods

    Rabbit polyclonal antibody against hGH was produced following 10 weeks of immunization by the antigen injection. The antibody characteristics were evaluated by immunoblotting. The purified antibody was used to design the ELISA kit. The designed sandwich ELISA method was standardized concerning the amount of antibody coating and antibody conjugate. Ultimately، the sensitivity and specificity of the designed kit was compared with the foreign kits.

    Findings

    The polyclonal antibody against hGH was produced in rabbits and purified successfully. This antibody can be used in the western blot and ELISA methods. The diagnostic value of the designed kit was 98%، compared with the foreign kits.

    Conclusion

    This kit has a diagnostic value in the assessment of hGH; therefore، it can be a good alternative to the commercial kits. Therefore، this antibody and ELISA kit can be produced more cost-effectively and can be a step towards self-sufficiency.

    Keywords: Growth hormone, Polyclonal antibody, ELISA
  • حسن رزمجو، لیلا رضایی*، علیرضا دهقانی، اکرم ریسمانچیان، علیرضا پیمان، محمدرضا اخلاقی، محمد ایزدی
    هدف
    بررسی بالینی بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه بسته حاد دارویی مراجعه کننده به بیمارستان فیض اصفهان در سال های 1389 - 1387.
    گزارش موارد
    در یک مطالعه گذشته نگر، 7 بیمار مبتلا به گلوکوم زاویه بسته حاد به دنبال مصرف داروی توپیرامات بررسی گردیدند. همه بیماران زن بودند و میانگین سنی آن ها 28 / 33 (44 - 19) سال بود. متوسط بهترین دید اصلاح شده در حد شمارش انگشتان در فاصله 3 متری بود. متوسط عیب انکساری بعد از شفاف شدن کافی قرنیه 5 / 6 (3 - تا 12 -) دیوپتر، متوسط فشار داخل چشمی (IOP) ا 71 / 44 (60 - 34) میلی متر جیوه و میانگین زمان طبیعی شدن فشار داخل چشمی 30 / 12 (23 - 8) ساعت بود.
    نتیجه گیری
    گلوکوم زاویه بسته و میوپی حاد از عوارض جدی مصرف توپیرامات بوده که هر دو عارضه، با قطع درمان قابل برگشت می باشند. اطلاع از سوابق دارویی در ارزیابی بیماران مبتلا به گلوکوم حاد دوطرفه زاویه بسته به خصوص در زنان مهم است.
    Razmju H., Rezaei L.*, Dehghani Ar, Rismanchian A., Peyman Ar, Akhlaghi Mr, Izadi M
    Purpose
    To evaluate all cases of drug induced angle closure glaucoma cases who presented to Feiz Hospital, Isfahan during 2008-2010.Case Report: In this retrospective case series, we present 7 cases of drug induced angle closure glaucoma after administration of Topiramate. All patients were female. The average age of patients was 33.28 years old (ranging from 19 to 44). With sufficient corneal clarity, mean BCVA was 20/400 and mean refractive error was -6.50 (rang -3.00 to-12.00) diopters. Mean intraocular pressure was 44.71 (rang 34 to 60) mmHg. Mean time normalization of intraocular pressure was 12.30 (rang 8 to 23) hours.
    Conclusion
    Acute myopia and acute angle closure glaucoma are serious adverse effects of Topiramate, both of which are reversible with immediate discontinuation of the drug. So, taking a complete drug history and thinking about culprit drugs is critical in the evaluation of such cases.
    Keywords: Topiramate, Myopia, Angle Closure Glaucoma
  • علیرضا دهقانی، امین مسجدی*، فرهاد فاضل، حشمت الله قنبری، محمدرضا اخلاقی، نجمه کرباسی، محمدعلی ابطحی
    هدف

    گزارش یک مورد اندوفتالمیت اندوژن با کلبسیلا در بیمار مبتلا به آبسه کبدی.
    گزارش مورد: آقای 79 ساله ای با شکایت کاهش شدید بینایی و درد چشم چپ مراجعه نمود. در معاینه بالینی بیمار، پرخونی در ملتحمه، ادم قرنیه، هیپوپیون و واکنش سلولی شدید در فضای زجاجیه چشم چپ و تغییر رنگ زرد ملتحمه چشم راست مشهود بود. سی تی اسکن شکمی نشان دهنده آبسه کبدی در لوب راست بود که توسط بیوپسی از پوست تحت راهنمایی سونوگرافی تایید شد. کشت خون، زجاجیه و بیوپسی کبد نشان دهنده رشد کلبسیلا بود. بیمار مبتلا به اندوفتالمیت اندوژن کلبسیلایی ثانویه به باکترمی حاصل از آبسه کبدی بود.

    نتیجه گیری

    گزارش این مورد نشان می دهد که این بیماری محدود به شرق آسیا نبوده و ممکن است مساله ای جهانی باشد.

    Dehghani Ar, Masjedi A., Fazel F., Ghanbari H., Akhlaghi Mr, Karbasi N., Abtahi Ma
    Purpose

    To report a case of endogenous Klebsiella endophthalmitis associated with liver abscess in Iran.Case report: A 79 year old man was referred with chief complaint of left eye pain and visual loss. The patient had conjunctival hyperemia, corneal edema, hypopyon and severe vitreous cellular reaction in the left eye and yellowish conjunctival discoloration which was apparent in the right eye. Abdominal CT scan revealed a right liver lobe abscess that underwent percutaneous liver biopsy under sonography guide. Blood, vitreous and liver mass cultures revealed Klebsiella Pneumonia growth. The patient was diagnosed as a case of endogenous Klebsiella endophthalmitis secondary to bacteremia associated with liver abscess.

    Conclusion

    This report suggests that rather than being confined to Far East, endogenous endophthalmitis secondary to liver abscess due to Klebsiella pneumonia may be a global problem.

  • حسن رزمجو، لیلا رضایی*، حمید فشارکی، کبری نصراللهی، علیرضا پیمان، محمدرضا اخلاقی
    مقدمه

    این مطالعه جهت مقایسه ی نتایج کراتکتومی فتورفرکتیو (Photoreactive keratectomy یا PRK) و جبهه ی موج در بیماران میوپیک و میوپیک آستیگمات به کمک دو سیستم لیزری متفاوت تکنولاس 217z و لیزرسایت LSX انجام شد.

    روش ها

    در این کارآزمایی بالینی که بین سال های 1386 تا 1390 در کلینیک چشم پزشکی صدرا انجام شد، 183 چشم در 95 بیمار تحت جراحی با یکی از دو دستگاه قرار گرفتند. در هر گروه ابلیشن لیزری سطح قرنیه به کمک یکی از دو دستگاه تکنولاس و یا لیزرسایت انجام شد. تمام بیماران قبل از عمل و 24 ماه بعد از عمل معاینه شدند و حدت بینایی، رفرکشن، توپوگرافی و جبهه ی موج ثبت شد. برای آنالیز آماری داده ها از SPSS نسخه ی 16 و آزمون Student-t استفاده گردید.

    یافته ها

    83 چشم تحت عمل جراحی با لیزرسایت و 100 چشم تحت جراحی با تکنولاس قرار گرفتند. معادل اسفری قبل از عمل در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت و بعد از عمل به 73/0 ± 93/0- در تکنولاس و40/0- ± 19/0- در گروه لیزرسایت رسید که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (001/0 > P). Log MAR BCVA بعد از عمل در تکنولاس 027/0 ± 015/0 و در لیزرسایت 005/0 ± 0005/0 بود (001/0 > P). مقدار Q در تکنولاس 33/0 ± 24/0 و در لیزرسایت 37/0 ± 46/0 بود (001/0 > P). HOA (High order) در قطر 3 میلی متری در تکنولاس بهتر بود و LOA (Low order) در قطر 6 میلی متری در لیزرسایت بهتر بود ولی در هر دو دستگاه مقدار کل Root mean square (RMS) یکسان بود.

    نتیجه گیری

    معادل اسفری و بهترین دید اصلاح شده بعد از عمل و میزان رضایت مندی در گروه لیزرسایت بهتر بود اما تفاوت واضحی در آنالیز جبهه ی موج بین دو گروه مشاهده نشد.

    کلید واژگان: فتورفرکتیو کراتکتومی, نزدیک بینی, لیزرسایت, تکنولاس
    Hassan Razmju, Leila Rezaei, Hamid Fesharaki, Kobra Nasrollahi, Alireza Peyman, Mohammad Reza Akhlaghi
    Background

    To evaluate refractive, visual, topographic, and wavefront outcome of photorefractive keratectomy (PRK) for treatment of myopia and myopic astigmatism with two different excimer laser systems: Technolas 217z and Lasersight LSX excimer lasers.

    Methods

    183 eyes of 95 patients enrolled in this clinical trial. Patients underwent PRK in a Sadra refractive surgery center with Technolas or Lasersight system by a single surgeon between 2007 and 2011. For PRK we used Technolas 217z in one group and Lasersight LSX excimer laser in another group. Subjects examined before and 24 months after surgery evaluating vision, refraction, Orbscan topography, and Wavefront analysis. Data collected, analyzed with SPSS 16. We used Student t-test for statistical data analysis.

    Finding

    83 eyes were in the Lasersight group and 100 eyes in the Technolas group. Pre-op spherical equivalent refraction was not different in two groops. After surgery it was -0.93 ± 0.73 in Technolas and -0.19 ± 0.40 in Lasersight group, the difference was statistically significant (P < 0.001). Post-op difference vector of astigmatic correction was 0.44 ± 0.58 in Technolas and 0.41 ± 0.26 diopters in Lasersight group (P = 0.04). Post-op LogMAR Acuity was 0.015 ± 0.027 in Technolas and 0.0005 ± 0.005 in Lasersight group (P < 0.001). Post-op Q value of asphericity was 0.24 ± 0.33 in Technolas and 0.46 ± 0.37 in Lasersight group (P < 0.001).

    Conclusion

    Post-op spherical equivalent refractive outcome, best corrected distance visual acuity and satisfaction were better in Lasersight group. We did not find any difference regarding post-op wavefront analysis between groups.

  • حسن رزمجو، حسین عطارزاده، لیلا رضایی*، هوشنگ احمدیان، کبری نصراللهی، محمدرضا اخلاقی، حمید فشارکی، آزاده کرمی
    مقدمه

    فتورفرکتیو کراتکتومی (Photorefractive keratectomy یا PRK) یک روش مناسب در اصلاح میوپی خفیف، متوسط، شدید و آستیگماتیسم است. به دلیل گزارش چندین مورد عوارض تهدیدکننده ی بینایی، اثربخشی PRK هیپروپیک کمتر از PRK میوپیک شناخته شده است. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات انکساری بعد از PRK برای اصلاح هیپروپی بالاتر از 3 دیوپتر و وضعیت انکساری و تغییرات آستیگماتیسم همراه آن طراحی شد.

    روش ها

    در این مطالعه ی مداخله ای 30 چشم با عیب انکساری کروی 3+ تا 11+ دیوپتر و آستیگماتیسم صفر تا 75/4- دیوپتر بررسی شدند. تمام بیماران تحت لیزر اگزایمر با دستگاه تکنولاس 217z قرار گرفتند و12 ماه بعد معادل اسفریک (SE) و رفرکشن و دید اصلاح نشده (UCVA) و بهترین دید اصلاح شده (BCVA) و وضعیت قرنیه ثبت گردید و با مقادیر قبل از عمل مقایسه شد.

    یافته ها

    متوسط عیب انکساری کروی بعد از عمل 1+ (از 2- تا 5+) دیوپتر و متوسط آستیگماتیسم 95/0- (از 25/0- تا 2-) دیوپتر و میانگین SE 55/0 دیوپتر گردید. BCVA در 4/83 درصد بی تغییر ماند یا بهتر شد (Log MARقبل از عمل 10/0 و Log MAR بعد از عمل 11/0 بود) اما 5 چشم (6/16 درصد) یک یا دو خط افت کرد. در 6/46 درصد رفرکشن در محدوده ی 1± دیوپتر و در 80 درصد در محدوده ی 2± دیوپتر از مقدار هدف بود. 18 چشم (66 درصد) کدورت در حد 5/0 یا صفر و یک چشم کدورت درجه ی 3 داشتند و هیچ کدام کدورت درجه 4 نداشتند.

    نتیجه گیری

    اگرچه PRK در درمان هیپروپیک می تواند در تعدادی از بیماران باعث بهبود وضعیت انکساری شود ولی به دلیل قابلیت پیش بینی ضعیف نتایج در هیپروپی بالا به خصوص در همراهی با آستیگماتیسم توصیه نمی شود.

    کلید واژگان: فتورفرکتیو کراتکتومی, هیپروپی, آستیگماتیسم
    Hassan Razmju, Hossein Attarzadeh, Leila Rezaei, Hushang Ahmadian, Kobra Nasrollahi, Mohammadreza Akhlaghi, Hamid Fesharaki, Azadeh Karami
    Background

    Photorefractive keratectomy or PRK is a good way to correct mild, moderate and severe myopia and astigmatism. Because of several reports about the sight threatening of Hyperopic PRK, it’s effectiveness is less known. This study was done to characterize the refractive changes after excimer laser PRK for correction of hyperopia > 3 diopters and to assess refractive state and changes in astigmatism after 1year.

    Methods

    In an interventional study, thirty eyes of nineteen patients were participated. Their mean refractive error was +5.45 diopters and mean astigmatism was -1.42D. All of the patients were treated by Technolas 217-z excimer laser. Post operative SE (sphere equivalent), UNCVA (uncorrected visual acuity), BCVA (best corrected visual acuity) and all of the complications examined at 12 months later.

    Finding

    The mean post operative refraction was +1.00D (range-2.00 to +5.00), the mean SE was 0.55D and mean astigmatism was -0.95D (range -0.25 to-2.00D). Mean BCVA was unchanged or improved in 83.4% of cases (pre op log MAR = 0.10 and post op log MAR = 0.11) but five eyes (16.6%) lost 1 or 2 lines of snellen BCVA. In 46.6% refraction was within +/-1.00D and 80% was within +/-2.00 from target refraction. The grade corneal haze in eighteen eyes (66%) was 0 or 0.5 and in one eye was 3 and neither developed to grade 4.

    Conclusion

    Hyperopic PRK has a low predictability for high hyperopia but it is effective for low hyperopia. We do not recomended PRK in highly hyperopic-astigmatic eyes.

  • مریم آویژگان، اطهر امید، مصطفی دهقانی، آتوسا اسماعیلی، علی اصیلیان، محمدرضا اخلاقی، پروانه نصری، مرضیه حسینی، وحید عشوریون
    مقدمه
    ارزیابی برنامه های آموزشی جزیی از نظام آموزشی است. بدون شناسایی وضعیت موجود هرگونه مداخله و اقدامی بدون پشتوانه خواهد بود. تعیین میزان عدم دستیابی به حداقل توانمندی های دوره کارآموزی پیشرفته (اکسترنی) دانشکده پزشکی اصفهان با استفاده از log book هدف این مطالعه بوده است.
    روش ها
    مطالعه توصیفی مقطعی گذشته نگر بر روی Log bookهای (دفترچه ثبت فعالیت های یادگیری) دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که در فاصله زمانی خرداد تا دی ماه 1389 دوره کارآموزی پیشرفته خود را سپری می نمودند انجام شد. نمونه گیری به طور تصادفی به تعداد 30 دفترچه از هر گروه ارتوپدی، گوش و حلق و بینی، داخلی اعصاب، بیهوشی و مسمومیت ها، عفونی و داخلی انجام شد. داده ها با نرم افزارSPSS و آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    تعداد 180 جدول ثبت تجربیات مربوط به یادگیری توانمندی ها تجزیه و تحلیل شد. میانگین تعداد اجرای با نظارت یک بار یا بیشتر در گروه بیهوشی و مسمومین 8 توانمندی (از 10)، گروه عفونی 5 (از 11)، گروه داخلی 7 (از 20)، ارتوپدی8 (از 13)، گوش و حلق و بینی 11 (از 11) و گروه اعصاب 10 (از 10) به دست آمد.
    بحث: نتایج نشان داد که میزان دستیابی به حداقل توانمندی های مورد نظر هر گروه با وضعیت ایده آل فاصله دارد، پس نیاز به مداخلاتی از جمله استفاده از دستیاران در امر آموزش، آموزش عملی بیشتر در CSLC بر روی مولاژ، استفاده از فیلم های آموزشی، برقراری کشیک آموزشی برای کارآموزان، استفاده از امتحانات OSCE و... می باشد.
    کلید واژگان: Log book, کارآموزی پیشرفته, آموزش بالینی, توانمندی, اکسترنی
    Maryam Avizhgan, Athar Omid, Mostafa Dehghani, Atoosa Esmaeili, Ali Asilian, Mohammad Reza Akhlaghi, Parvaneh Nasr, Marzieh Hosseini, Vahid Ashourioun
    Introduction
    Curriculum assessment is part of educational systems. In the absence of an assessment of present situations, any intervention would be futile. This study was done to determine achievement rate of medical students in advanced clerkship (externship) courses through using logbooks.
    Methods
    This retrospective cross-sectional descriptive study was done on medical student's logbooks between June and December 2010 in Isfahan University of Medical Sciences. The students were passing their externship courses. Random sampling was done and 30 logbooks from departments of orthopedics, ENT, neurology, anesthesiology and toxicology, infectious diseases, and internal medicine were analyzed; descriptive statistics and SPSS were used for data analysis.
    Results
    180 logbook tables were analyzed. Average number of skill performances supervised once or more were found to be: 8 (out of 10) skills in anesthesiology and toxicology, 5(out of 11) skills in infectios diseases,7(out of 20)skills in internal medicine, 8 (out of 13) skills in orthopedics, 11 (out of 11) in ENT, and 10 (out of 10) in neurology.
    Conclusion
    Findings showed that actual skills achievement is far from ideal in the studied departments. Therefore, interventional measures such as involving residents in instruction, more practical instructions in CSLC, using instructional films,arranging hospital shifts for interns, applying OSCEs, etc. shoud be taken.
  • مصطفی دهقانی پوده، اطهر امید، وحید عشوریون، مریم آویژگان، آتوسا اسماعیلی، محمدرضا اخلاقی، پروانه نصری، مرضیه حسینی، علی اصیلیان
    مقدمه

    مطالعات مختلف نشان می دهد که کارنامه عملکرد بالینی علاوه بر ارزشیابی میزان پیشرفت تحصیلی دانشجو و تعیین سطح شایستگی های وی، در امر ارزشیابی برنامه آموزشی رشته پزشکی درمقطع بالینی نیز قابل استفاده می باشد. این مقاله در پی بررسی میزان عملی بودن این نوع استفاده از آن می باشد.

    روش ها

    با برگزاری جلسات مختلف، کارنامه عملکرد بالینی دانشجویان کارآموزی پیشرفته رشته پزشکی، توسط اساتید گروه های بالینی در شش قسمت، مقدمه، پیامدها و ضروریات یادگیری، گزارش موارد مواجهه با بیماری ها، ارزشیابی مهارت های ارتباطی، و گزارش یادگیری مهارت های عملی در صبح و در زمان کشیک تدوین گردید. کارنامه ها توسط دانشجویان تکمیل و عودت داده می شد که از میان اطلاعات آنها، فراوانی موارد مشاهده شده توسط دانشجو و نیز عرصه های مورد استفاده توسط گروه محاسبه شد.

    نتایج

    در گروه ارتوپدی 5 بیماری (26 درصد)، گروه داخلی اعصاب 6 بیماری (50 درصد)، گروه بیماری های عفونی15 بیماری (68 درصد) و گروه مسمومیت ها، 1 بیماری (6 درصد) توسط دانشجویان اصلا مشاهده نشده بود. اما در گروه گوش و حلق و بینی تمامی بیماری ها مشاهده شده بود و تکمیل کارنامه عملکرد بالینی های گروه داخلی به گونه ای ناقص بود که اطلاعات آن قابل استفاده نبود.گروه های ارتوپدی و داخلی اعصاب از درمانگاه بیمارستان، گروه بیماری های عفونی از بخش بستری، گروه مسمومیت ها از اورژانس بیشترین استفاده را داشته اند.
    بحث: در صورتی که دانشجویان، اساتید و دستیاران گروه های آموزشی در مورد اهمیت و نقش کارنامه عملکرد بالینی در ارزشیابی و بهبود برنامه به خوبی توجیه شوند و همگی، نتایج آن را مشاهده نمایند، می توان از کارنامه عملکرد بالینی برای ارزشیابی برنامه آموزشی استفاده نمود.

    کلید واژگان: آموزش بالینی, کارنامه عملکرد بالینی, ارزشیابی برنامه
    Mostfa Dehghani, Athar Omid, Vahid Ashourioun, Maryam Avizhgan, Atousa Esmaeilee, Mohammad Reza Akhlaghi, Parvaneh Nasri, Marzieh Hosseini, Ali Asilian
    Introduction

    Various studies show that Log book can be also used in evaluation of medical course curriculum in clinical level in addition to evaluation of students’ achievement and their level of competencies. This article was to investigate the applicability of this new usage of Log book.

    Methods

    Logbooks were designed by faculty members through various sessions in clinical departments in six sections of introduction, outcomes and essentials of learning, disease exposure case reports, communication skills evaluation, procedural skills learning in the morning and at the time of shift. Logbooks were filled by students and returned.Then, frequency of observed cases by students and the fields used by the departments were calculated.

    Results

    The students had not observed 5 diseases (26%) in orthopedic Dept., 6 diseases (50%) in neurology Dept., 15diseases (68%) in infectious diseases Dept. and 1 disease (6%) in toxicology Dept. But, all diseases had been observed in ENT Dept by students. Log books in Dept. of internal medicine were so incomplete that their data were not usable. Departments of orthopedics and neurology from outpatient clinics, Department of infectious diseases from hospitalization ward, Department of toxicology from emergency had the highest usage.

    Discussion

    If students, faculty members and residents in educational departments know well about the importance and role of logbook and observe its function results, logbook can be used for evaluation of educational curriculum.

  • فرهاد فاضل، سیدعلی اکبر مرتضوی، محمدرضا اخلاقی، سمیه عینی
    مقدمه
    زخم فعال قرنیه از اورژانس های جدی و از علل مهم موربیدیتی چشم است که عدم تشخیص و درمان به موقع آن می تواند موجب کاهش یا فقدان دایم بینایی شود؛ در صورت عدم پاسخ به درمان های دارویی، استفاده از اعمال جراحی برای درمان بیماران مبتلا ضرورت می یابد. با توجه نظرات متفاوت صاحب نظران در مورد اندیکاسیون عمل فلپ ملتحمه در زخم فعال قرنیه، در این مطالعه نتایج آن را بررسی کردیم.
    روش ها
    این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی گذشته نگر، به بررسی 83 بیمار با زخم قرنیه که طی سال های 1385-1383 در بیمارستان فیض اصفهان به روش فلپ ملتحمه درمان شده بودند، پرداخت. جمع آوری اطلاعات از پرونده ی بیماران انجام شد و سپس نتایج عمل شامل بهبودی، عمل مجدد، پیوند قرنیه بررسی شد. ارتباط سن و نتایج عمل جراحی با t-test و ارتباط جنس و نتایج با 2χ بررسی شد.
    یافته ها
    بیماران شامل 57 مرد (7/68 درصد) و 26 زن (3/31 درصد) بودند. میانگین سن آنان 3/19 ± 1/62 سال بود. 67 نفر (7/80 درصد) پس از عمل فلپ ملتحمه، بهبودی کامل پیدا کردند، 12 نفر (5/14 درصد) عمل مجدد شدند و در 4 نفر (8/4 درصد) پیوند قرنیه انجام شد. میانگین سن بیماران در 3 گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت و توزیع فراوانی نتایج عمل جراحی در دو جنس نیز از نظر آماری تفوت معنی دار نشان نداد. در این بیماران فقط در 12 نفر کشت مثبت در پرونده ی بیماران به چشم می خورد که از این 12 نفر، 4 نفر (33 درصد) بعد از عمل بهبودی داشتند، 6 نفر (50 درصد) عمل مجدد شده بودند و در 2 نفر (16 درصد) پیوند قرنیه انجام شده بود؛ یعنی در 66 درصد موارد اولسر فعال قرنیه، فلپ ملتحمه موفقیت آمیز نبوده است.
    نتیجه گیری
    انجام عمل فلپ ملتحمه در زخم فعال باکتریال قرنیه، مادامی که استریل نشده، توصیه نمی شود.
    کلید واژگان: فلپ ملتحمه, اولسر فعال قرنیه, پیوند قرنیه
  • حمید فشارکی، احمد عزیززاده، محمد قریشی، فرزان کیان ارثی، محمدرضا اخلاقی، حسین عطارزاده، کبری نصرالهی، محمد فصیحی، سجاد بدیعی
    Hamid Fesharaki, Ahmad Aziz.Zadeh, Mohammad Ghoraishi, Farzan Kianersi, Mohammad Reza Akhlaghi, Hossein Attarzadeh, Kobra Nasrollahi, Mohammad Fasihi, Sajjad Badiei
    Purpose
    Controversy has recently risen about the presence of compensatory ocular countertorsion (COCT) after head tilt. This study was performed to define the functional range of this phenomenon.
    Methods
    Cycloplegic autorefraction was performed on 80 eyes with regular astigmatism 2D. Objective autorefraction was performed in normal position, right and left head tilt positions of 5º, 10º, 15º, 20º, and 25º. Any change in astigmatic axis after head tilt was considered as COCT defect. The authors designed a tiltometer which was fixed over the patient's head without disturbing proper refractometry in various head positions. Enrolled eyes had no other ocular disease except refractive error.
    Results
    Seventy eyes completed the study process. Mean age of the patients was 26.5±10 (15-48) years. Mean amplitude of COCT was 1.87°±1.81 (0°-5°) at 5° and 6.91°±4.96 (0º-20°) at 25° head tilt angles. COCT values with left head tilt were significantly lower than COCT values with right head tilt (P<0.026). Incyclotorsional compensation in each eye was not necessarily equal to the excyclotorsional compensation of the fellow eye, but this torsional discrepancy was not overal significant (P>0.237).
    Conclusion
    COCT was found to be an unreliable phenomenon. Any minimal head tilt can induce erroneous measurement of astigmatic axis during refractometry.
  • فرهاد فاضل، علیرضا دهقانی، محمدرضا اخلاقی، لیلا رضایی، علیرضا پیمان، صدیقه شجاعی
    هدف
    مقایسه میزان درد بعد از عمل فتورفرکتیوکراتکتومی در محیط سرد (cooling PRK) و روش معمول PRK.
    روش پژوهش: این کارآزمایی بالینی بر روی 94 چشم از 47 بیمار انجام شد. یکی از دو چشم بیمارانی که جهت درمان عیب انکساری مراجعه نموده بودند، به صورت تصادفی تحت درمان با روش PRK در محیط سرد (گروه 1) و چشم دیگر با روش معمول PRK (گروه 2) جراحی شد. جهت ارزیابی میزان درد بیماران از مقیاس (visual analogue scale) VAS در ساعات 6 و 12 و روزهای 2 و 3 بعد از عمل استفاده شد. هم چنین حدت بینایی، کدورت قرنیه و ادم پلک و ملتحمه در دو گروه بررسی و مقایسه شد.
    یافته ها
    متوسط سن بیماران مورد مطالعه 5/4±8/24 سال (محدوده 36-18 سال) و میانگین عیب انکساری آنان 6/1±6/3 دیوپتر بود. میانه شدت درد در گروه (1) در 6 و 12 ساعت اول به ترتیب 15 و 10 و در ساعات 24 و 48 صفر بود. میانه شدت درد در گروه (2) در 6 ساعت اول 30، در 12 ساعت اول 15 و در ساعات 24 و 48 صفر بود که در 6 ساعت اول اختلاف دو گروه از نظر آماری معنی دار بود. هر دو گروه فاقد عوارض ناخواسته بودند.
    نتیجه گیری
    روش PRK در محیط سرد در کاهش شدت و میزان درد، تسریع بهبود درد و حفظ شفافیت قرنیه بیماران موثر می باشد.
    Farhad Fazel, Alireza Dehghani, Mohammad Reza Akhlaghi, Leila Rezaei, Alireza Peyman, Sedighe Shojaei
    Purpose
    To compare post-operative pain with cooling photorefractive keratectomy (PRK) versus conventional PRK.
    Methods
    A prospective clinical trial was performed on 94 eyes from 47 patients scheduled for PRK. Patients were randomly assigned to either cooling or conventional PRK. Pain was evaluated 6, 12, 24 and 48 hours post-operation using a visual analogue scale (VAS). Corneal haze, conjunctival and palpebral edema, and complications were also assessed.
    Results
    Mean age of the patients was 24.8±4.5 (range: 18-36 years) and mean refractive error was 3.6±1.6 diopters. Median pain score in the cooling group at 6 and 12 hours was 15 and 10, respectively and zero at 24 and 48 hours. Median pain score in the conventional group at 6 and 12 hours was 30 and 15 and was zero at 24 and 48 hours. There was no adverse effect in either of the groups.
    Conclusion
    Cooling PRK effectively reduces post-operative pain after PRK without any additional adverse effect.
  • حسن رزمجو، فرزان کیان ارثی، حیدرعلی معینی، علیرضا دهقانی، محمدرضا ایلانلو، محمدرضا اخلاقی*، اکرم ریسمانچیان، حمید فشارکی
    هدف

     ارزیابی اثر تزریق تریامسینولون داخل ویتره بر حدت بینایی بیماران مبتلا به انسداد ایسکمیک ورید مرکزی شبکیه (CRVO).

    روش پژوهش: 

    این مطالعه با روش کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی بیماران مبتلا به CRVO ایسکمیک مراجعه کننده به درمانگاه شبکیه بیمارستان فیض در سال 87-1386 انجام گرفت. بیمارانی که کم‌تر از یک ماه از حمله اولیه بیماری آنان می‌گذشت و فاقد فشار بالای چشم، رتینوپاتی دیابتی، رتینوپاتی ناشی از فشار خون، سابقه لیزر درمانی یا اعمال جراحی چشم و بیماری‌های عروقی بودند وارد مطالعه شدند. بیماران بطور تصادفی به دو گروه مداخله با تزریق cc 1 از محلول تریامسینولون داخل ویتره (IVT) و گروه شاهد (بدون تزریق) تقسیم شدند. معاینات چشم در تمام بیماران در ماه اول، دوم، سوم و ششم صورت گرفت. جهت بررسی آماری از نرم افزار SPSS13 و نیز آزمون آماری t-test استفاده شد.

    یافته‌ها: 

    تعداد 52 بیمار شامل 22 مرد و 30 زن در دو گروه مداخله (25 نفر) و شاهد (27 نفر) مورد مطالعه قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران، 7/9±5/60 سال (محدوده 30 تا 80 سال) بود. طول مدت علامت‌دار بودن بیماران در گروه شاهد 5/5±21 و در گروه مداخله 6±19 روز بود (66/0P=). در تمام بیماران علایم بیماری CRVO نوع ایسکمیک از جمله نقص نسبی آوران مردمک (RAPD) وجود داشت. میانگین دید بیماران در گروه مداخله 20/0±75/1 و در گروه شاهد 08/0±91/1 لوگمار بود (1/0P=). اختلاف دو گروه از نظر بهبود ایجاد شده در حدت بینایی، تنها در پایان ماه اول معنی‌دار بود (019/0P=) و در سایر معاینات تفاوت معنی‌داری دیده نشد. در میزان فشار داخل چشم قبل و پس از تزریق در معاینات مختلف، تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد.

    نتیجه‌گیری:

     این مطالعه نشان داد که استفاده از تریامسینولون داخل ویتره باعث تغییر قابل ملاحظه‌ای در نتیجه بینایی بیماران مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه نمی‌گردد.

    Razmjoo, Farzan Kian-Ersi, Heidar Ali Moenei, Ali Reza Dehghani, Mohammad Reza Ilanloo, Mohammad Reza Akhlaghi, Akram Rismanchian, Hamid Fesharaki
    Purpose

    To determine the effect of intravitreal triamcinolone (IVT) injection on visual acuity in patients with ischemic central retinal occlusion (CRVO).

    Methods

    This randomized clinical trial was performed on patients with ischemic CRVO referred to the retina clinic at Feiz Hospital in 2007-2008. Inclusion criteria were: duration of CRVO less than one month, normal IOP, no sign of diabetic retinopathy or hypertensive retinopathy, no history of laser therapy and ocular surgery and vascular diseases. Patients were randomly allocated to two groups: intervention group (injection of 0.1cc IVT) and control group (no injection). Follow up examinations for all patients were scheduled 1, 2, 3 and 6 months after injection. The results were analyzed by SPSS13 and t-test.

    Results

    Overall, 52 patients (22 male and 30 female) entered the study. Mean age was 60.5+9.7 (range: 30-80) years. Duration of signs was 21+5.5 days in the control group and 19+6 days in the IVT group (P= 0.66).All patients had signs of ischemic CRVO. Mean baseline visual acuity was 1.75+0.20 logMAR in the IVT group and 1.91+0.08 logMAR in the control group (P= 0.1). VA improvement in the IVT group was greater in comparison with the control group at one month (P= 0.019) however this difference was not significant at other follow-up examinations. In addition, the difference in IOP between before and after the injection was not significant (P= 0.802).

    Conclusion

    This study showed that in patients with CRVO, intravitreal injection of triamcinolone, has no significant long-term effect on visual acuity.

    Keywords: Triamcinolone, Central Retinal Artery Occlusion
  • حسن رزمجو، محسن رزمجو، مهدی توکلی*، محمدرضا اخلاقی، اکرم ریسمانچیان، علیرضا دهقانی، کبری نصرالهی
    هدف

    مقایسه میزان فشار داخل چشم (IOP) اندازه گیری شده توسط تونومتر غیرتماسی پالس ایر 3000 و تونومتر اپلاناسیون گلدمن.
    روش پژوهش: در این مطالعه مقطعی، پس از انجام معاینه کامل چشم پزشکی، فشار چشم بیماران 3 نوبت با فاصله 5 دقیقه توسط دستگاه پالس ایر 3000 و پس از آن با همان توالی توسط تونومتر گلدمن اندازه گیری شد. میانگین مقادیر مختلف فشار چشم محاسبه و تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    تعداد 458 چشم از 250 بیمار تحت بررسی قرار گرفتند. متوسط IOP اندازه گیری شده توسط دستگاه گلدمن mmHg 04/9±45/19 و این میزان با دستگاه پالس ایر mmHg 42/8±11/20 بود (075/0P=). ضریب همبستگی بین این دو مقدار برابر 96/0 (004/0P=) و متوسط اختلاف دو روش (تفاضل مقادیر پالس ایر از گلدمن) برابر با 52/1±65/0 (محدوده اطمینان 95 درصد بین 59/3 تا 29/2-) بود. در بیماران با فشار چشم بین 10 تا 25 میلی متر جیوه، متوسط اختلاف فشار بین دو روش 23/1±49/0 (32/0P=) و در فشارهای بالای 25 این مقدار برابر با 91/1±75/1- میلی متر جیوه بود (06/0P=).

    نتیجه گیری

    دستگاه پالس ایر از دقت کافی در مقایسه با تونومتر گلدمن، به ویژه در محدوده فشار بین 10 تا 25 میلی متر جیوه برخوردار است.

    Hassan Razmjoo, Mehdi Razmjoo, Mehdi Tavakoli, Mohamadreza Akhlaghi, Akram Rismanchian, Alireza Dehghani, Kobra Nasrollahi
    Purpose

    To compare intraocular pressure (IOP) measurement with Pulsair non-contact tonometer and Goldmann applanation tonometer (GAT).

    Methods

    In this cross-sectional study, during a complete ophthalmologic examination, each patient underwent Pulsair tonometry three times at 5 minutes intervals and then Goldmann tonometry at the same intervals. Mean IOP values were measured and analyzed.

    Results

    We evaluated 458 eyes of 250 patients (138 males and 112 female subjects). Mean IOP was 19.45±9.04 mmHg with GAT and 20.11±8.42 mmHg with Pulsair (P=0.075). Correlation coefficient between the two methods was 0.96 (P= 0.004) and the mean difference (Pulsair-GAT) was 0.65±1.52 (confidence interval 95%, +3.5 to -2.29). With IOPs between 10-25mmHg, mean difference between the two methods was 0.49±1.23 (P= 0.32) mmHg, however it was -1.75±1.91 (P= 0.06) at IOPs over than 25 mm Hg.

    Conclusion

    Pulsair tonometry has acceptable accuracy in comparison with GAT, especially in IOP ranging from 10 to 25 mmHg

  • سید محمد قریشی، حسین عطارزاده، محمدرضا اخلاقی*، اکرم ریسمانچیان، حیدرعلی معینی، حمید فشارکی، مهرداد امینی
    هدف

    مقایسه کراتکتومی فوتورفرکتیو (PRK) به روش استاندارد حفظ بافت (TS: tissue saving) و به روش انفرادی شده(P: personalized) از نظر تغییرات اعوجاج (aberration) بعد از عمل.
    روش پژوهش: این مطالعه بر روی مراجعه کنندگان به کلینیک پارسیان اصفهان طی سال 1386 انجام پذیرفت. همه افراد داوطلب عمل PRK که هیچ منع شناخته شده ای برای عمل رفرکتیو قرنیه نداشتند؛ وارد مطالعه شدند. معیارهای خروج از مطالعه شامل ایجاد عارضه شدید قرنیه به نحوی که امکان ابرومتری (aberrometry) وجود نداشته باشد و عدم مراجعه بیمار برای پی گیری های لازم بودند. پس از انجام معاینات کامل چشم پزشکی، یکی از چشم ها به طور تصادفی تحت PRK با روش TS و چشم مقابل تحت PRK با روش P قرار گرفت. دستگاه انجام جراحی ثابت بود. برای بیماران، قبل و 6 ماه پس از عمل ابرومتری انجام شد.

    یافته ها

    مطالعه بر روی 296 چشم از 148 بیمار (67 مرد و 81 زن) با میانگین سنی 0/7±1/29 سال انجام شد. دو گروه از نظر چشم چپ یا راست، قطر مردمک و اندازه نزدیک بینی قبل از عمل تفاوت معنی داری نداشتند (65/0P=). پس از عمل، گروه TS در 9/88 درصد موارد و گروه P در 6/92 درصد موارد دید اصلاح نشده 25/20 یا بهتر داشتند (83/0P=). هم چنین رفرکشن چشم ها در 6 ماه پس از عمل، 36/0±50/0- دیوپتر در گروه TS و 43/0±31/0 دیوپتر در گروه P بود (95/0P=). اندازه RMS (root-mean-square) در گروه TS قبل از عمل، 17/0±41/0- و پس از عمل 43/0±86/0 بود (01/0P<). این اندازه ها در گروه P، به ترتیب 39/0±47/0 و 43/0±77/0 بودند (01/0P<). تفاوت RMS قبل (30/0P=) و بعد (25/0P=) از عمل بین دو گروه معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    اعوجاج بعد از PRK، در هر دو شیوه حفظ بافت و انفرادی شده، به طور معنی داری افزایش می یابد ولی این دو روش از نظر اندازه اعوجاج تفاوت معنی داری ندارند.

    Seyyed Mohammad Ghoreishi, Hossein Attarzadeh, Mohammad Reza Akhlaghi, Akram Rismanchi, Heidar Ali Moeini, Hamid Fesharaki, Mehrdad Amini
    Purpose

    To compare the effects of standard tissue saving method and personalized techniques of photorefractive keratectomy (PRK) on aberration changes in fellow eyes.

    Methods

    This randomized controlled trial was performed on patients who were referred to Isfahan Parsian Clinic during 2007. After a comprehensive ophthalmologic examination, PRK was randomly performed using tissue saving (TS) technique in one eye and personalized (P) technique in the fellow eye. Aberrometry was performed pre- and 6 months postoperatively.

    Results

    This study included 296 eyes of 148 (67 male and 81 female) patients with mean age of 29.1±7.0 years. The two groups had no significant difference in terms of laterality, pupil size and level of myopia preoperatively (P=0.65). Uncorrected visual acuity was 20/25 or more in 88.9% of the TS group and 92.6% of the P group (P=0.83). Mean refractive error 6 months postoperatively was -0.50±0.36 diopter (D) in the TS group and 0.31±0.43 D in the P group (P=0.95). Mean root-mean-square (RMS) value was -0.41±0.17 preoperatively and 0.86±0.43 postoperatively in the group TS (P<0.01). Corresponding figures were 0.47±0.39 and 0.77±0.43 in the P group (P<0.01). The two groups did not differ regarding pre- and postoperative RMS.

    Conclusion

    Postoperative aberrations may be increased with both tissues saving and personalized techniques of PRK with no significant difference between them in this regard.

نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال