محمدرضا شفیع پور
-
زمینه و هدف
هیپوگنادیسم، عارضه ای شایع در مردان مبتلا به دیابت نوع دو است. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی هیپوگنادیسم و برخی عوامل مرتبط با آن در مردان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک غدد بیمارستان علی ابن ابی طالب(ع) رفسنجان در سال 1400 انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، 111 مرد مبتلا به دیابت نوع دو بررسی شدند. پس از تکمیل پرسش نامه، اندازه گیری فشارخون و دورکمر، 10 سی سی خون ناشتا جهت سنجش سطح سرمی تستوسترون کل (Total Testosterone; TT)، هورمون محرک فولیکولی (Follicle-Stimulating Hormone; FSH)، هورمون لوتیینیزه کننده (Luteinizing Hormone; LH)، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) گرفته شد. داده ها با آزمون های مجذورکای، t مستقل، همبستگی Pearson و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هامیانگین و انحراف معیار سن بیماران 62/10±61/58 سال بود. تعداد 26 بیمار (42/23 درصد) دارای هیپوگنادیسم بودند. با افزایش شاخص توده بدنی، سطح TT (034/0=P)، LH (008/0=P) و FSH (028/0=P) به طور معنی داری کاهش، با افزایش HbA1c، سطح TT (035/0=P)، LH (004/0=P) و FSH (001/0=P) و با افزایش فشارخون سیستولیک، سطح LH (025/0=P) و با افزایش سن، سطح LH و FSH (001/0>P)، به صورت معنی داری افزایش و با افزایش دور کمر، سطح TT (006/0=P)، LH و FSH (001/0>P) به طور معنی داری کاهش یافت. میانگین سطح TT (011/0=P)، LH (017/0=P) و FSH (014/0=P)، در افراد مصرف کننده دارو به طور معنی داری بیشتر بود.
نتیجه گیریبا افزایش دور کمر، مدت بیماری و هورمون محرک فولیکولی، شانس ابتلاء به هیپوگنادیسم بیشتر شده است. پیشنهاد می شود مسیولین بهداشتی، اقدامات پیشگیرانه لازم از جمله افزایش آگاهی جامعه مردان را انجام دهند.
کلید واژگان: دیابت نوع دو, هیپوگنادیسم, تستوسترون, هورمون محرک فولیکول, هورمون لوتئینیزه کننده, رفسنجانBackground and ObjectivesHypogonadism is a common complication in men with type 2 diabetes. The present study aimed to determine the frequency of hypogonadism and some related factors in men with type 2 diabetes referred to the Endocrinology Clinic of Ali Ibn Abi Talib Hospital of Rafsanjan University of Medical Sciences in 2021.
Materials and MethodsIn this descriptive study, 111 men with type 2 diabetes were examined. After completing the questionnaire and measuring blood pressure and waist circumference, 10 cc of fasting blood was taken to measure serum levels of total testosterone (TT), follicle stimulating hormone (FSH), luteinizing hormone (LH), and glycosylated hemoglobin (HbA1c). Data was analyzed using chi-square test, independent t-test, Pearson’s correlation test, and logistic regression.
ResultsThe mean and standard deviation of age of patients was 58.61±10.62 years. Twenty six patients (23.42%) had hypogonadism. With increasing body mass index, the TT levels (p=0.034), LH (p=0.008) and FSH (p=0.028) significantly decreased. With increasing HbA1c, the levels of TT (p=0.035), LH (p=0.004) and FSH (p=0.001), with increasing systolic blood pressure, the level of LH (p=0.025), and with increasing age, the levels of LH and FSH (p<0.001) significantly increased; however, with increasing waist circumference, the levels of TT (p=0.006), LH and FSH (p<0.001) significantly reduced. Mean TT (p=0.011), LH (p=0.017), and FSH (p=0.014) levels were significantly higher in those taking the drug.
ConclusionWith an increase in waist circumference, disease duration, and follicle stimulating hormone, the odds of hypogonadism increased. It is recommended to the health officials to take the necessary preventive measures including increasing the awareness of the male community.
Keywords: Type 2 diabetes, Hypogonadism, Testosterone, Follicle-stimulating hormone, Luteinizing hormone, Rafsanjan -
زمینه و هدف
با توجه به اهمیت پایش ید در پیشگیری از اختلالات ناشی از کمبود ید، مطالعه حاضر با هدف تعیین کمبود ید و گواتر بالینی در دانش آموزان 12-7 ساله شهر رفسنجان در سال 98-1397 انجام شد.
مواد و روش ها:
جامعه آماری در این مطالعه توصیفی مقطعی شامل کلیه دانش آموزان 12-7 ساله تحت پوشش مدیریت آموزش و پرورش شهر رفسنجان در سال 1397 بود. از تعداد 21218 دانش آموز ساکن شهر، به شیوه تصادفی خوشه ای دو مرحله ای 1203 نفر)601 نفر پسر و 602 نفر دختر) انتخاب شدند. پس از کسب رضایت آگاهانه از والدین، دانش آموزان توسط دستیار داخلی مورد معاینه بالینی قرار گرفتند. در این مطالعه، وجود و شدت گواتر بر اساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی بررسی شد. در ادامه، 10 سی سی از نمونه ادرار صبحگاهی 10 درصد از کل دانش آموزان جهت اندازه گیری میزان ید ادرار با روش هضم اسیدی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها:
میانگین و انحراف معیار سن و ید ادرار افراد شرکت کننده به ترتیب در مطالعه71/1 ± 48/9 سال و 52/80±33/183 میکروگرم بر دسی لیتر بود. میزان فراوانی گواتر در جامعه، 1/87 درصد فاقد گواتر، 7/9 درصد (117 نفر) گواتر درجه یک و 2/3 درصد (39 نفر) دارای گواتر درجه دو بودند. شیوع گواتر بر حسب سن و جنس تفاوت معنی دار نداشت.
نتیجه گیری:
این مطالعه نشان داد که برنامه مبارزه با کمبود ید و مصرف نمک یددار سبب کاهش قابل توجهی در شیوع و شدت گواتر و کفایت ید دریافتی با توجه به افزایش مشخص در میزان ید دفعی ادرار در شهر رفسنجان شده است.
کلید واژگان: ید, گواتر, دانش آموزان, رفسنجانBackground and ObjectivesAccording the importance of iodine monitoring in the prevention of iodine deficiency disorders, this study aimed to evaluate the clinical iodine and goiter deficiency in 7-12 year-old students in Rafsanjan in 2018-19.
Materials and MethodsThe statistical population of this cross-sectional study included all students of 7-12 years old who were covered by Rafsanjan Education Management in 2018. From 21218 students aged 7 to 12 years living in the city, 1203 students (601 boys and 602 girls) based on inclusion criteria were enrolled in the study. After obtaining informed consent from the parents, the students were examined clinically by an internal trained resident. In this study, the presence and severity of goiter were evaluated based on the World Health Organiaztion classification. Then, 10 ml of the morning urine sample of 10% of all samples was taken to measure iodine by acid digestion method.
ResultsThe mean and standard deviation of age of participants was 9.48±1.71. In addition, mean and standard deviation of urinary iodine was 183.33±80.52 Ug / dl. In the study of the prevalence of goiter in the community, 87.1% (1047 samples) had no goiter, 9.7% (117 samples) had D1 grade and 3.2% (39 samples) had D2 grade. It was also found that the prevalence of goiter was not statistically significant in terms of age and sex.
ConclusionThe findings of this study indicate that the iodine deficiency control program and consumption of iodized salt has caused a significant decrease in the prevalence and severity of goiter, and also adequacy of the received iodine, given a marked increase in urinary iodine excretion in Rafsanjan city.
Keywords: Iodine, Goiter, Students, Rafsanjan -
مقدمهدیابت یکی از شایع ترین بیماری ها در دنیا می باشد. از طرفی، استرس، اضطراب وافسردگی جزء عوامل تشدیدکننده بیماری دیابت هستند. با توجه به عوارض روانی ناشی از دیابت و اهمیتی که آموزش برای مقابله با این عوارض دارد تحقیق حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش روان شناختی همراه با آرام سازی پیشرونده عضلانی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران دیابتی تیپ 2 انجام شد.مواد و روش هادر این کارآزمایی آموزشی شاهددار، 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک وارد مطالعه شدند و سپس به صورت کاملا تصادفی به دو گروه مساوی آزمون و شاهد تقسیم شدند. برای گروه آزمون، 12 جلسه آموزش روان شناختی همراه با تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی هر هفته دو جلسه انجام شد و برای گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه (دموگرافیک، اطلاعات مربوط به بیماری) و پرسش نامه DASS21 جمع آوری گردید و از آزمون های مجذور کای, فیشر، تی مستقل و آنالیز واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر برای تجزیه و تحلیل استفاده شد.یافته هابین میانگین نمرات استرس، اضطراب و افسردگی قبل، بلافاصله و پیگیری سه ماه گروه آزمون تفاوت معنی دار آماری وجود داشت (05/0>p) ولی در گروه شاهد تفاوت معنی دار آماری دیده نشد.نتیجه گیریمداخله آموزشی روان شناختی به همراه تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی می تواند موجب بهبود استرس، اضطراب و افسردگی شود. از این رو، نتیجه پژوهش، حمایتی تجربی برای درمان در جهت بهبود استرس، اضطراب و افسردگی را فراهم می نماید.کلید واژگان: آموزش روان شناختی, آرام سازی پیشرونده عضلانی, سلامت روانی, دیابتIntroductionDiabetes is one of the most common diseases in the world. On the other hand, stress, anxiety, and depression are exacerbated by diabetes. Given psychological complications of diabetes, together with the education importance concerning the tactics to cope with, the present study aims to determine the effect of psychological training with progressive muscle relaxation on stress, anxiety, and depression in Diabetes Type 2 patients.Materials and MethodsIn this study, the educational trial control group included 60 patients with Diabetes Type 2 who were affiliated with the Diabetes Clinic of Rafsanjan University of Medical Sciences. They were selected based on systematic random sampling from the records in the clinic and then divided randomly into two groups of intervention and control (30 in each). For the former, 12 sessions of psychological training with a progressive muscle relaxation technique were held, two sessions each weeks, and no intervention was performed for the latter. Data were collected using demographic (disease information) and DASS21 questionnaires. Data were analysed using Chi-square, Fisher's, Independent t-test, and Two-way ANOVA with Repeated Measurements before, immediately after, and three months follow-up.ResultsResults showed that there was a significant difference between the mean scores of stress, anxiety, and depression before, immediately after, and three months follow-up in the experimental group (p<0.050); however, no significant difference was found in the control group (p>0.050).ConclusionPsychological training intervention with a progressive muscle relaxation technique can improve depression, anxiety, and stress. Thus, the results of the study provide empirical support for the treatment in order to improve anxiety, depression, and stress.Keywords: Psychological education, Progressive muscle relaxation, mental health, Diabetes
-
زمینه و هدفرزیستین آدیپوکینی مترشحه از بافت چربی و سلول های ایمنی است. ارتباط میان رزیستین و سندرم متابولیک و اجزای آن مورد اختلاف است، هدف از این مطالعه تعیین سطح سرمی رزیستین، مقاومت به انسولین و برخی متغیرها در افراد مبتلا و غیر مبتلا به سندرم متابولیک است.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی که در سال 1394 انجام شد، تعداد 56 فرد در دسترس، شامل 31 فرد مبتلا به سندرم متابولیک و 25 فرد به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. غلظت سرمی رزیستین با روش الایزا اندازه گیری و ارتباط آن با شاخص های سندرم متابولیک بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، کای دو و آزمون پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.نتایجسطح سرمی رزیستین در گروه بیمار به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (002/0=p-Value). بررسی ارتباط میان رزیستین و سایر عوامل در افراد مبتلا به سندرم متابولیک نشان داد که ارتباط معنی داری بین سطح سرمی رزیستین با شاخص توده بدنی (015/0p=؛ 338/0r=)، دور کمر (005/0p=؛ 387/0r=)، فشارخون سیستولی (001/0>p؛ 575/0=r)، فشارخون دیاستولی (001/0=p؛ 449/0=r)، کلسترول (018/0=p؛ 421/0=r) و LDL (044/0=p؛ 283/0=r) وجود دارد.نتیجه گیریسطح سرمی رزیستین در افراد مبتلا به سندرم متابولیک بالاتر بوده و در این افراد با برخی اجزای سندرم متابولیک ارتباط دارد، ممکن است رزیستین با شدت این سندرم و عوارض ناشی از آن مرتبط باشد.کلید واژگان: رزیستین, سندرم متابولیک, مقاومت به انسولینBackground &ObjectiveResistin is an adipokin secreted from adipose tissue and immunity cells. Relationship between resistin and metabolic syndrome and its components is controversial. The aim of this study is measurement of serum resistin level, insulin resistance and other factors in subjects with and without metabolic syndrome.Materials & Methodsthis cross-sectional study was conducted in 2015, 56 availableperson including; 31subjects were enrolled as the study group and 25 subjects were recruited as the control group of the study. Serum resistin concentrations were measured by ELISA and its association with metabolic syndrome markers was measured. Data were Analyzed using independent T test, Pearson correlation Test and, Chi-squared TestResultsSerum resistin levels were significantly higher in the metabolic syndrome subject compared with control group (p-value=0.002). Correlation analysis revealed body mass index (p=0.018; r=0.480), waist circumference (p=0.015; r=0.431), systolic blood pressure (p=0.008; r=0.467), diastolic blood pressure (p=0.001; r=0.562), cholesterol (p=0.018; r=0.421) and LDL (p=0.003; r=0.515) were positively correlated with plasma resistin.ConclusionSerum resistin levels are elevated in subjects with metabolic syndrome and are associated with some of its components in metabolic syndrome patients, resistin may be associated with the severity of this syndrome and its complications.Keywords: Resistin, metabolic syndrome, Insulin Resistance
-
زمینه و هدف
دیابت نوع 1 (دیابت ملیتوس) یک بیماری وابسته به متابولیسم می باشد. شایع ترین شکل دیابت نوع 1، نوع خود ایمن آن است. آلفا 1- آنتی تریپسین](AAT)[Alpha1-ntitrypsin یک عضو از خانواده مهار کننده سرین پروتئاز می باشد و نقش اصلی آن، حفاظت از تخریب بافت ها توسط پروتئازها است. بنابراین نقص یا کمبود آن خطر ابتلا به بیماری های مختلف را افزایش می دهد. این مطالعه جهت مقایسه فعالیت پروتئین آلفا 1- آنتی تریپسین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با افراد سالم انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی، روی 42 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 بین رده سنی 28-18 سال مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان رفسنجان در سال 1394 انجام شد. افراد سالم، دانشجویان دختر و پسر بومی رده سنی 18 تا 28 سال دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بودند که از لحاظ سن و جنس با بیماران دیابتی همسان سازی شدند. فعالیت AAT به روش ظرفیت مهاری تریپسین (TIC(Trypsin Inhibitory Capacity)) مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های آماری مجذور کای، t مستقل و ضریب هم بستگی پیرسون استفاده شد.
یافته هامیزان TIC سرم افراد مبتلا به دیابت نوع 1 با مقدار (μmol/min/ml) 40/0± 35/2 به طور معنی داری پایین تر از میزان TIC افراد سالم با مقدار ((μmol/min/ml 36/0±36/3 بود (001/0p<).
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد فعالیت AAT در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 کمتر از افراد سالم است. بنابراین AAT می تواند به عنوان یک هدف دارویی برای دیابت نوع 1مطرح شود.
کلید واژگان: دیابت نوع 1, آلفا1-آنتی تریپسین, ظرفیت مهاری تریپسینBackground And ObjectivesType 1 diabetes (diabetes mellitus) is a disease associated with metabolism. The most common form of type 1 diabetes is its autoimmune type. Alpha-1-antitrypsin (AAT) is a member of the serine protease inhibitors family and its role is to protect tissue degradation by protease. Hence, its defect or deficiency significantly increases the risk of various diseases. This study aimed to compare the activity of alpha-1 antitrypsin protein in patients with type 1 diabetes with healthy individuals.
Materials And MethodsThis descriptive study carried out on 42 patients with type 1 diabetes between the ages of 18-28 years old who referred to the Diabetes Clinic in the city of Rafsanjan in 2015. Healthy people were chosen among native male and female students aged from 18 to 28 years of Rafsanjan University of Medical Sciences who were matched for age and sex with the patients. AAT activity by trypsin inhibitory capacity (TIC) was studied. For statistical analysis the chi-square test, t-test, and Pearson correlation coefficient were used.
ResultsThe amount of TIC in the patients with type 1 diabetes was 2.35 ±0.40 (μmol/min/ml) which was significantly lower than the amount in the healthy individuals that was 3.36 ±0.36 (μmol/min/ml) (P-value
ConclusionThe results of this study revealed that AAT activity in the patients with type 1 diabetes was lower than the healthy individuals. Therefore, it can be stated that AAT can be introduced as a potential target for treatment of type 1 diabetes.
Keywords: Type 1 diabetes, Alpha-1 Antitrypsin, Trypsin Inhibitory Capacity -
مقدمهدرد شانه از جمله شکایات شایع زنان پس از عمل جراحی سزارین میباشد که گاهی اوقات بسیار شدید بوده و باعث اختلال عملکرد مادر در شیردهی و مراقبت از نوزاد میشود. یکی از دلایل درد شانه، درد ارجاعی ناشی از تحریک دیافراگم به دلیل وجود خون و مایع آمنیوتیک در حفره صفاق پس از جراحی میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای تاثیر قرار دادن لنگاز در طرفین رحم و وضعیت 30 درجه ترندلنبرگ معکوس در کاهش بروز درد شانه به دنبال عمل جراحی سزارین تحت بی حسی نخاعی انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی سه سوکور در سال 1391 بر روی 201 زن داوطلب سزارین در بیمارستان نیک نفس رفسنجان انجام شد. افراد به طور مساوی به سه گروه تقسیم شدند. جراحی ها توسط دو جراح و به تعداد مساوی در هر گروه انجام شد. در بیماران گروه A، پس از انجام بی حسی نخاعی، دو عدد لنگاز آغشته به سرم نمکی با خط حاجب در طرفین رحم قرار داده شد و عمل جراحی در وضعیت خوابیده به پشت و در زاویه صفر نسبت به افق انجام شد. در گروه B، بیماران در حین عمل در وضعیت 30 درجه ترندلنبرگ معکوس و بدون استفاده از لنگاز قرار گرفتند. در بیماران گروه C، عمل سزارین بدون قرار دادن لنگاز و در وضعیت خوابیده به پشت انجام شد. شدت درد بیماران 24 ساعت پس از عمل در شانه راست، چپ یا هر دو شانه ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، کای دو، آزمون های تعقیبی PostHoc و آزمون تی تست دو نمونه ای انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هااختلاف میانگین شدت درد بین سه محل درد معنی دار نبود (728/0=p). همچنین اختلاف معنی داری بین میانگین شدت درد در بین سه گروه (111/0=p) و بین جراحی های انجام شده توسط جراح A و B مشاهده نشد (430/0=p).نتیجه گیریبا توجه به عدم وجود اختلاف معنی دار در گروه شاهد و گروه استفاده از لنگاز و ترندلنبرگ معکوس، احتمالا عامل دیگری غیر از وجود خون و مایع آمنیوتیک، باعث تحریک دیافراگم و درد ارجاعی شانه میشود.
کلید واژگان: بی حسی نخاعی, درد شانه, سزارینIntroductionShoulder pain is one of the most common complaints after cesarean section that sometimes may be serious and cause malfunction of mothers in breastfeeding and neonatal care. As one of the causes of shoulder pain is referred pain caused by diaphragm irritation due to existence of blood and amniotic fluid in the peritoneal cavity after surgery، we decided to investigate the comparison between placing surgical sponges on both sides of uterus and reverse trendelenburg position of 30 degree to reduce the incidence of shoulder pain after cesarean section with spinal anesthesia.MethodsThis three blind clinical trial was conducted on 201 women undergoing cesarean section in Niknafas hospital of Rafsanjan، Iran in 2011. Women were randomly divided into three groups. Surgeries were performed by two surgeons equally in each group. In group A، spinal anesthesia was performed and 2 surgical sponges with a radio opaque line impregnated with normal saline were placed on both sides of uterus and operation continued in supine position with no angle with horizon line. In group B، patients were operated in reverse trendelenburg position of 30 degree to horizon line without placing surgical sponges. In group C، cesarean was performed without any surgical sponges and in supine position. Severity of shoulder pain was assessed 24 hours after surgery in right، left or both shoulders in all patients. Data were analyzed using SPSS software (version 18) and one way ANOVA، chi-square، Post-hoc tests and t-test. P value less than 0. 05 was considered significant.ResultsMean of pain severity had no significant differences between the three sites of pain (p=0. 728). No significant differences were observed in pain severity between the three groups (p=0. 111) and between the operations were performed by the two surgeons (p=0. 430).ConclusionAccording to no statistically significant difference between groups in pain severity، there might be another agent exclusive of blood and amniotic fluid that irritates diaphragm and cause shoulder pain.Keywords: Shoulder Pain, Anesthesia, Spinal, Cesarean Section -
مقدمهبا توجه به شیوع بالای دیابت حاملگی در ایران و به تبع آن عوارض بیشتر ناشی از این عارضه در کشور، این مطالعه جهت بررسی درصد فراوانی دیابت حاملگی در جمعیت شهری براساس معیارهای قبلی ADA و IADPSG طراحی گردیده است.روش هااین مطالعه بر روی زنان بادار مراجعه کننده به درمانگاه های شهید مدرس و نیک نفس شهرستان رفسنجان انجام شد. برای همه 290 زن باردار در اولین مراجعه FBS و در هفته 24 به بعد تست OGTT با 75 گرم گلوکز انجام می شد. درصورتی که بیمار بعد از هفته 24 مراجعه می کرد براساس پرونده بیمار قند خون ناشتا قبل از 24 هفته وارد چک لیست می شد و تست OGTT با 75 گرم گلوکز انجام می شد و بیماران در تمام دوره توسط پزشک متخصص زنان پیگیری شدند. فراوانی دیابت حاملگی براساس 3 معیار ADA، WHO و IADPSG ارزیابی شد. سطح معنی دار 05/0 تعیین شده است.یافته هامیانگین سن این افراد 09/5±72/27 سال بود. میانگین تعداد حاملگی ها 02/1±91/1 (محدوده 1 تا 6، میانه 2) و میانگین تعداد زایمان ها 84/0±73/0 (محدوده 0 تا 4، میانه 1) بود. براساس معیارهای ADA، WHO و IADPSG، میزان درصد فراوانی دیابت حاملگی به ترتیب3/9%، 2/15% و 31% بود.نتیجه گیریفراوانی دیابت حاملگی براساس معیارهای IADPSG تقریبا 5/1 برابر معیارهایWHO و 3 برابر معیارهای ADA است. تشخیص به موقع و سریع دیابت حاملگی که توسط IADPSG بدست می آید، می تواند هم از نظر بهداشتی و هم اقتصادی به سیستم بهداشتی، مادر و کودک کمک کند.
کلید واژگان: دیابت حاملگی, HAPO, IADPSG, ADA, WHO, Criteria -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و دوم شماره 1 (پیاپی 103، بهار 1388)، صص 7 -12مقدمههیپرلیپیدمی یک اختلال متابولیک شایع بعد از پیوند کلیه است که در ایجاد بیماری های عروق کرونری نقش داردهدف این مطالعه بررسی شیوع و عوامل موثر بر دیس لیپیدمی بعداز پیوند کلیه می باشد.روش کاردر یک مطالعه توصیفی مقطعی 103 بیمار دریافت کننده پیوند کلیه در بیمارستان سینا تهران در سالهای 1383 تا 1385 وارد مطالعه شدند. مشخصات فردی، بیماری زمینه ای کلیه، رژیم ایمونوساپرسیو و اطلاعات آزمایشگاهی شامل کلسترول تام، تری گلیسیرید، کراتینین سرم و قند ناشتا بیماران ثبت شد و توسط آزمونهای کای دو و تی تجزیه و0 در نظر گرفته شد. / تحلیل شدند. حد آماری معنی دار در این مطالعه 05نتایج39 سال وارد مطالعه /25 ±13/ 58 %) بیمار مذکر با میانگین سنی 9 /3) 41 %) بیمار مونث و 60 /7) از مجموع بیماران، 43198 میلی گرم در دسی ± 158 میلی گرم در دسی لیتر و 43 ± شدند کلسترول تام بیماران قبل و بعد از پیوند به ترتیب 41152 میلی گرم در دسی لیتر و ± معنی دار بود همچنین تری گلیسیرید قبل و بعد از پیوند به ترتیب 78 p< 0/ لیتر با 001معنی دار بود. بین سن، جنس، طول مدت دیالیز قبل از پیوند، بیماری p< 0/ 195±83 میلی گرم در دسی لیتر با 001زمینه ای، دیابت بعد از پیوندو رژیم دارویی ایمونوساپرسیو رابطه معنی داری به دست نیامد.نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد بیماران پیوند کلیه در معرض خطر هیپرلیپیدمی می باشند و بررسی دقیق عوامل خطر در این بیماران ضروری است.
کلید واژگان: پیوند کلیه, هیپرلیپیدمی, رژیم ایمونوساپرسیوIntroductionHyperlipidemia is an important metabolic disorder that is common among renal transplant recipients and contributes to the development of post-transplant accelerated coronary artery diseases. This study investigates the prevalence and risk factors of post transplant dyslipidemia in our center.Materials And MethodsRetrospectively the records of 103 renal transplant recipients were evaluated at Sina Hospital in Tehran (Iran) between the years 2004 and 2007. The Patients’ demographic data, underlying renal disorder and immunosuppressive drugs regimen along with their laboratory data including total cholesterol (TC), Triglyceride (TG), serum creatinin (Cr) and fasting blood sugar were recorded.ResultsAmong the patients, there were 43 (41.7%) females and 60 (58.3%) males. The mean age (±SD) was 39.25± 13.9 years. The respective pre versus post transplantation lipid profile findings were: TC, 158±41 mg/dl versus 198±43 mg/dl, p<0.001; TG 152±78 mg/dl versus 195±83 mg/dl; p<0.001. Increased lipid levels were found to be independent of the patients’ age, gender, underlying renal disorder, duration of dialysis before the transplant, graft function, post transplant diabetes mellitus (PTDM) and immunosuppressive drugs regimen.ConclusionRenal transplant recipients are at a high risk of developing hyperlipidemia; therefore, they should be evaluated for risk factors.Keywords: Hyperlipidemia, Immunosuppressive regimen, Renal transplant
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.