به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدصادق منتظری

  • محمد صادق منتظری *، شاهرخ مکوند حسینی، ایمان الله بیگدلی، پرویز صباحی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله اصلاح سوگیری های شناختی (سوگیری توجه و گرایش به سیگار) بر کاهش وابستگی به سیگار در افراد سیگاری اجرا شد. طرح پژوهش کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری های یکماهه و دوماهه بود. جامعه پژوهش کلیه مردان سیگاری در تابستان سال 1395 در شهر گرگان بودند. تعداد 60 نفر افراد سیگاری واجد شرایط تعیین و به گونه تصادفی به گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. پرسشنامه سنجش وابستگی به سیگار (فاگرستروم) و تکالیف سنجش شناخت های ناآشکار (تکلیف گرایش-اجتناب، سنجش سوگیری توجه و تکلیف تداعی ضمنی) بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس به گروه آزمایشی تکالیف مربوط به بازآموزی شناخت های ناآشکار (تکلیف بازآموزی گرایش- اجتناب و اصلاح سوگیری توجه) در طی 10 جلسه آموزش داده شد، درحالیکه گروه کنترل تنها مداخله هایی دارونما دریافت کردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تفاوت های معنی داری بین دو گروه در میانگین نمره های وابستگی به سیگار (فاگرستروم) و نیز تکالیف گرایش-اجتناب و سوگیری توجه در پس آزمون، پیگیری یکماهه و دوماهه نشان داد، اما در تداعی ناآشکار تفاوتی ایجاد نشد. مداخله درمانی اصلاح سوگیری های شناختی از طریق تاثیر بر اصلاح شناخت های ناآشکار گرایش- اجتناب و اصلاح سوگیری توجه افراد سیگاری منجر به کاهش وابستگی به سیگار در بزرگسالان سیگاری می گردد و می توان از این مداخله در برنامه های ترک سیگار به گونه موثر بهره جست.
    کلید واژگان: ترک سیگار, اصلاح سوگیری شناختی, تکلیف گرایش - اجتناب, اصلاح سوگیری توجه
    Mohammad Sadegh Montazeri *, Shahrokh Makvand Hoseini, Imanollah Bigdeli, Parviz Sabahi
    The aim of the present study was investigating the effectiveness of Cognitive Bias Modification (Attention and Approach Bias to Cigarette)to reduce the cigarette dependence in smokers. A randomized control group design, with pretest-posttest and two follow-ups, was applied. The study population included all of the male smokers in the Summer of 2016 in Gorgan city. A number of 60 eligible adult smokers were selected according to a specific inclusion and exclusion criteria of the research and were randomly divided into experimental and control groups. For assessing the variables, the Tasks for Assessment Implicit Cognitions (Approach-Avoidance Task, Attentional-Bias Assessment, and Implicit-Association Task), and, the Fagerstrom Questionnaire for Assessment of Cigarette Dependence were administered to the two groups. The experimental group then received 10 sessions (twice weekly) of training in Implicit Cognitions (Approach-Avoidance Task (AAT) and Attentional-Bias Modification (ABM), whereas the control group (placebo) received an intervention-like activity. A Multivariate Analysis of Covariance showed significant differences between the two groups in Fagerstrom, Questionnaire, the Approach-Avoidance Task and the Attention-Bias Modification, in posttest and two follow up stages. However, there was not a significant difference in the Implicit-Association Task between groups. It could be concluded that the Cognitive-Bias Modification effectively reduces the cigarette dependency in adults, through modification of Approach-Avoidance Task and Attentional-Bias Assessment, which is highly recommended for smoking cessation interventions.
    Keywords: Smoking cessation, cognitive-bias modification, Approach-avoidance task, attentional-bias modification
  • محمد صادق منتظری*، شاهرخ مکوند حسینی، ایمان الله بیگدلی، پرویز صباحی
    : وجود نقایص در کارکردهای اجرایی می تواند منجر به ضعف کنترل فرد بر رفتارهای سلامتی و مصرف سیگار گردد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله جامع به منظور باز آموزی کارکرد های اجرایی در افراد سیگاری بود.
    طرح پژوهش کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری های یک ماهه و دو ماهه بود. جامعه پژوهش کلیه مردان سیگاری در تابستان سال 1395 در شهر گرگان بودند. تعداد 60 نفر افراد سیگاری واجد شرایط تعیین و به گونه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. پرسشنامه سنجش وابستگی به سیگار (فاگرستروم) بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس به گروه آزمایش تکالیف مربوط به باز آموزی کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و کنترل بازداری) در طی 10 جلسه (هفته ای دو جلسه) آموزش داده شد، درحالیکه گروه کنترل تنها مداخله هایی تصنعی شبیه به تکالیف اصلی دریافت کردند. پس از مداخلات درمانی و نیز در فواصل یکماهه و دوماهه شرکت کنندگان ابزار ها را اجرا کردند.
    داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تفاوت های معنی داری بین دو گروه در میانگین نمرات وابستگی به سیگار (فاگرستروم) در پس آزمون، پیگیری یک ماهه و دوماهه نشان داد.
    کلید واژگان: ترک سیگار, بازآموزی کارکردهای اجرایی, حافظه کاری, کنترل بازداری
    Mohammad Sadegh Montazeri *, Shahrokh Makvand Hosseini Dr, Imanollah Bigdeli Dr, Parviz Sabahi Dr
    Aim: The being of impairments in executive functions could lead to weakness individual control on health behaviors and cigarette consumption. The aim of present research was to investigate effectiveness of comprehensive intervention in order to retraining executive functions in smokers.
    Method
    A randomized controlled trial design with pre-posttest and two monthly follow up was applied. The study population included all smoker men in the summer 2016 in Gorgan city. A number of 60 eligible adult smokers were chosen according to specific inclusion and exclusion criteria of the research and were randomly divided into experimental and control groups. The Fagerstrom questionnaire for assessment of cigarette dependence was administered to two groups people. The experiment group then received 10 sessions (twice weekly) retraining of executive functions (Working Memory and Inhibitory Control), whereas in the control (placebo) group a placebo intervention like the original tasks were performed. The Fagerstrom questionnaire was again performed at post-test and in one month and two month follow up stages in both groups.
    Results
    A repeated measure GLM: Multivariate Analysis of Variance showed significant differences between two groups in Fagerstrom in posttest and two follow up stages.
    Conclusion
    Overall, the retraining executive functions intervention was effective on cigarette dependency and could use from this intervention in cigarette treatment programs.
    Keywords: Smoking cessation, retraining of Executive Functions, Working Memory, Inhibition Control
  • روح الله آهون، معصومه اسماعیلی، فرحناز شاکه نیا، علیرضا اخلاقی، محمدصادق منتظری
    هدف از پژوهش حاضر، مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجانات در اختلال وسواسی اجباری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار بود. روش این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به این سه اختلال در مراکز روانپزشکی خصوصی شهر شیراز (سال 1391 و 1392) تشکیل دادند که از میان آنان 300 بیمار (در هر گروه اختلال، 100 بیمار) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنی های بهنجار نیز شامل 100 نفر از همراهان بیماران بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001)، نارسایی هیجانی تورنتو20 مقوله ای (بگبی و همکاران، 1994) و سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که سه گروه بیمار در مقایسه با گروه بهنجار راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان بیشتر، راهبردهای انطباقی کمتر و درک ضعیف تری از هیجان ها را گزارش دادند (001/0>P). در استفاده از راهبردهای انطباقی و درک ضعیف هیجانات بین سه گروه بیمار تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). به طور کلی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجان ها در این اختلالات به صورت متفاوتی بروز می کند.
    کلید واژگان: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان, درک هیجانات, اختلال وسواسی, اجباری, اختلال اضطراب منتشر, اختلال اضطراب اجتماعی
    Rohalah Ahoun, Masoumeh Esmaeily, Farahnaz Shakehnia, Ali Reza Akhlaghi, Mohammad Sadegh Montazeri
    The aim of this study was to examin if perceived effects can predispose male adolescents to addiction. The population included addicted male adolescents in Tehran Reformatory and male high school students from District the two in Tehran in 2012. The sample was 33 of addicted male adolescents from Reformatory Who were selected via purposeful random sampling، and 33 students of male high school students which were chosen by cluster sampling. The research type was qualitative. Data were collected by an open-ended questionnaire، a semi-structured interview. Data were analyzed using content analysis. Descriptive statistical analyses and frequency tables were used. The Chi square test was used to examine the differences between groups. The addicted sample in the three factors of family، attachment and belief had more pathology than students. Chi square findings revealed a significant difference between the two groups regarding indices of their parents education، age، job، life status، number of siblings، conflict of parents، emotional deprivation، feelings of deprivation and failure، childhood deprivation، and attention to social and religious values (P<0. 001). There was no a significant difference regarding the feeling of being inferior or worthless among family members (P>0. 005). The findings have important implications concerning prevention and therapy for adolescents disposed to addiction.
    Keywords: adolescents, addiction, reformatory
  • محمدصادق منتظری، حمیدطاهر نشاط دوست، محمدرضا عابدی، احمد عابدی
    مقدمه
    طرحواره درمانی که توسط یانگ و همکارانش به وجود آمده، درمانی نوین و یکپارچه است که عمدتا بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های درمان شناختی- رفتاری کلاسیک برای درمان اختلالات منش شناختی بنا شده است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری و افسردگی در یک مورد مبتلا به شخصیت وسواسی- جبری بود.
    روش
    شرکت کننده این پژوهش یک زن مجرد 32 ساله مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته SCID برای اختلالات محور یک و دو تشخیص داده شد. برای سنجش علائم شخصیت وسواسی- جبری از پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری مارتوکویچ و برای سنجش علائم افسردگی از پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B استفاده شد. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و 16 جلسه طرحواره درمانی برای این بیمار اجرا شد. دو جلسه پیگیری، یک ماه و دو ماه بعد از جلسه شانزدهم اجرا گردید.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش که طی تحلیل دیداری نمودار داده ها بر اساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه مداخله در کاهش افسردگی و علائم شخصیت وسواسی شرکت کننده موثر بوده است.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه همسو با پژوهش های قبلی نشان داد که طرحواره درمانی باعث کاهش علائم افسردگی و شخصیت وسواسی- جبری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری می شود.
    کلید واژگان: طرحواره درمانی, اختلال شخصیت وسواسی, جبری, افسردگی, پژوهش مورد منفرد
    Introduction
    Schema Therapy created by young et al, new and integrated treatment which is mainly based on development of concepts and methods of classical cognitive - behavioral therapy for treatment of characterical disorders. The aim of this study was determine the effectiveness of schema therapy on symptoms of obsessive-compulsive personality disorder and depression in a case with obsessive-compulsive personality.
    Method
    The participant of this study was a 32 years single woman with obsessive compulsive personality disorder, that diagnosed by semi-structure interview for axis I and II of DSM-IV-TR (SCID). Martukovich questionnaire was used to assessment of obsessive compulsive personality disorder and the beck depression inventory was used to assessment depressive symptoms. In this study single case series with A-B design was used. In this method after baseline, the intervention began and Schema therapy was administered for 16 sessions. Two follows-up were applied, one month and two month after the 16th session.
    Results
    The results of this study based on the visual analyses indicators and descriptive statistics showed that in the follow up phase compared to the baseline, the intervention was effective in reduction of OCPD and depression.
    Conclusion
    The results of this study consistent with previous researches showed that schema therapy reduces symptopms of depression and obsessive compulsive personality disorder in patients with obsessive compulsive personality disorder.
    Keywords: Schema Therapy, Obsessive Compulsive Personality Disorder, Depression, Single Case
  • محمدصادق منتظری، ذبیح الله کاوه فارسانی، حسینعلی مهرابی، عباس شکیبا
    سابقه و هدف
    طرحواره های ناسازگار اولیه که باعث آسیب پذیری نسبت به بسیاری از اختلالات روانی می گردند در دوران کودکی شکل می گیرند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و افسردگی در بین کودکان شهرستان فلاورجان بود.
    مواد و روش ها
    بر این اساس، در قالب طرحی توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 250 نفر از جامعه دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهرستان فلاورجان به صورت خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های طرحواره کودک ریجکبور و دیبو و افسردگی بیرلسون مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد با بالا رفتن نمرات طرحواره ای تنهایی، آسیب پذیری، بی اعتمادی، نقص، شکست، معیارهای سرسختانه و استحقاق، علایم افسردگی دانش آموزان افزایش پیدا می کند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام حاکی از آن بود که طرحواره های تنهایی، نقص، بی اعتمادی/ بد رفتاری،آسیب پذیری و معیارهای سرسختانه قادر به پیش بینی 4/38 درصد از افسردگی در این دانش آموزان می باشد (05/0p<).
    استنتاج
    در مجموع یافته های این پژوهش نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه به میزان قابل توجهی افسردگی را در کودکان پیش بینی می کند و همسو با نظریه های شناختی در تبیین افسردگی بود. لذا می طلبد در فریند درمان افسردگی کودکان و نوجوان به این مقوله شناختی هم توجه داشت.
    کلید واژگان: طرحواره های ناسازگار اولیه, افسردگی, کودک
    Mohammad Sadegh Montazeri, Zabihollah Kaveh Farsan, Hoseynali Mehrab, Abbas Shakiba
    Background and
    Purpose
    Early maladaptive schemas develop in childhood and result in high vulnerability to mental disorder. The aim of this study was investigating the relationship between early maladaptive schemas and depression in guidance school students in Falavarjan.
    Materials And Methods
    In a relational design study, 250 male students from guidance school in Falavarjan were selected using cluster sampling. To collect the data Schema Inventory for Children (2010) and Depression Self-Rating Scale (DSRS_R, Birleson, 1981) were used.
    Results
    The results of Pearson correlation showed significant correlations between some maladaptive schemas such as loneliness, vulnerability, mistrust, defectiveness, failure, unrelated standards, entitlement and depression among 11-13 year-old boys. Furthermore, stepwise regression showed five schemas including loneliness, defectiveness, mistrust/abuse, vulnerability and unrelated standards could predict 38.4% depression on the studied population (p<0/05).
    Conclusion
    This study found that early maladaptive schemas can predict significant rate of depression among adolescents. These findings confirmed cognitive theories of depression. Thus, it is necessary to consider maladaptive schemas in treatment plans for adolescent’s depression.
    Keywords: Early maladaptive schemas, depression, children
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال