به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمدعلی رضایی

  • طاهره توان، محمدعلی رضایی*، مهرعلی محمود جانلو

    به منظور ارزیابی تغییرات حاصل از منابع نیتروژن، روی و پتاسیم بر مورفوفیزیولوژی ذرت هیبرید سینگل کراس 704 آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در بهار و تابستان سال 1397 در استان گلستان در منطقه ای واقع در شهر مزرعه کتول انجام شد. تیمارها شامل کود نیتروژن ، پتاسیم ، روی به تنهایی، کاربرد توام نیتروژن + پتاسیم، نیتروژن + روی، روی + پتاسیم، کاربرد توام نیتروژن + پتاسیم + روی، در مقابل شاهد بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تیمارهای مورد بررسی بر عملکرد دانه، وزن خشک بوته، طول بلال، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، قندهای محلول و پروتئین برگ و ابریشم ذرت در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. کاربرد این کودها منجر به افزایش طول بلال، وزن خشک بوته و عملکرد دانه و همچنین افزایش قندهای محلول و پروتئین برگ و ابریشم و رنگیزه های فتوسنتزی ذرت گردید. بیشترین محتوای رنگیزه های فتوسنتزی در تیمار کاربرد به تنهایی کود پتاسیم و کاربرد توام کودهای (نیتروژن+ پتاسیم+ روی) مشاهده گردید.

    کلید واژگان: روی, ذرت, نیتروژن, پتاسیم, سینگل کراس 704}
    Tahereh Tavan, Mohammadali Rezaei *, Mehrali Mahmod Janlou

    In order to evaluate the changes obtained from nitrogen, zinc and potassium sources on the morphophysiology of hybrid Maize SC704 experimental in the form of complete randomized block design in four replications was conducted in spring and summer of 2018 in Golestan province in an area located in Mazraeh Katoul. The treatment included nitrogen fertilizer, potassium, zinc alone, nitrogen + potassium, nitrogen + zinc, zinc + potassium, combined use of nitrogen + potassium + zinc, versus control. The results of analysis of variance showed that the treatments on grain yield, plant dry weight, corn length, chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, silk soluble sugars and silk protein were significant at a probability level of one percent. Application of these fertilizers increased corn length, plant dry weight and grain yield, as well as increased sugars and silk protein of corn and photosynthetic pigments of corn and the highest content of photosynthetic pigments was observed in the treatment of application of potassium fertilizer alone and combined application of fertilizers (Zn + K+ N).

    Keywords: Nitrogen, Zinc, Corn, Potassium, SC704}
  • طاهره توان، محمدعلی رضایی، مهرعلی محمودجانلو *

    ذرت یکی از گیاهان ارزشمند زراعی است که تنوع، سازگاری و ارزش غذایی ، آن را در ردیف مهمترین گیاهان زراعی جهان قرار داده است. محلولپاشی کود های نیتروژنه ، روی و پتاسیم بر گیاه ذرت می تواند اطلاعات بسیار مناسبی را در مورد تاثیر مصرف کود ازته و روی و پتاسیم در شرایط اقلیمی استان گلستان در اختیار زارعین و محققین قرار دهد.

    هدف

    با توجه به اثرات دارویی کاکل ذرت و اهمیت آن در پزشکی و وجود مواد موثره خاص در این ارتباط در ابریشم ذرت به نظر می رسد که کمیت و کیفیت آنها تحت تاثیر کاربرد نیتروژن ، روی ، پتاسیم قرار می گیرد . لذا بررسی این تغییرات از اهدف کاربردی این پژوهش می باشدمود و

    روش ها

    به منظور ارزیابی تغییرات حاصل از منابع نیتروژن، روی، پتاسیم و کاربرد توام آن ها بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی ذرت هیبرید سینگل کراس 704، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در بهار و تابستان سال 1398 در استان گلستان در منطقه ای واقع در شهر مزرعه کتول انجام شد. تیمارها شامل کود نیتروژن (اوره) ، پتاسیم (سولفات پتاسیم)، روی (سولفات روی) به تنهایی، کاربرد توام نیتروژن + پتاسیم، کاربرد توام نیتروژن + روی، کاربرد توام روی + پتاسیم و کاربرد توام نیتروژن + پتاسیم + روی در مقابل شاهد بود.

    نتایج

    نتایج نشان داد صفات مورد مطالعه تحت تاثیر منابع کودی قرار گرفتند و در سطح احتمال یک درصد معنی-دار شدند. تیمارهای مورد بررسی اثر معنی داری بر صفات ارتفاع تا اولین بلال، تعداد ردیف، طول بلال و قطر بلال در زمان رسیدگی کامل در سطح احتمال یک درصد داشتند. با کاربرد عناصر روی، نیتروژن و پتاسیم افزایش معنی-داری بر محتوای ترکیبات فنلی برگ، ابریشم و دانه ذرت مشاهده گردید. فلاونویید برگ، ابریشم و دانه تحت تاثیر تامین کودهای نیتروژن (N) ، روی (Zn) ، پتاسیم (K) و کاربرد توام آنها قرار گرفت. آنتوسیانین برگ در تیمارهای محلول پاشی با کود تکی پتاسیم، به واسطه ایجاد شرایط بهینه، بیشتر انرژی جاری گیاه در جهت رشد، توسعه و افزایش عملکرد گیاهان تحت تیمار خرج شد، لذا بیوسنتز و تولید آنتوسیانین در برگ ذرت با کاربرد تکی پتاسیم کمتر بود ولی آنتوسیانین ابریشم و دانه با کاربرد تکی پتاسیم و کاربرد توام پتاسیم+نیتروژن، پتاسیم + روی، پتاسیم + نیتروژن + روی افزایش معنی داری را نسبت به شاهد نشان داد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده، کاربرد توام کودها در بهبود صفات مورفوفیزیولوژیکی و بهبود عملکرد گیاهان توصیه می گردد.

    کلید واژگان: روی, ذرت, ترکیبات فنلی, آنتوسیانین, ابریشم, فلاونویید}
    Tahereh Tavan, Mohammad Ali Rezaei, Mehr Ali Mahmood Janlou *
    Introduction

    Corn is one of the valuable agricultural plants whose diversity, adaptability and high nutritional value have placed it among the most important agricultural plants in the world. Foliar spraying of nitrogen, zinc and potassium fertilizers on corn plants can provide farmers and researchers with very good information about the effect of nitrogen, zinc and potassium fertilizer consumption in the climatic conditions of Golestan province.

    Aim

    Considering the medicinal effects of corn cob and its importance in medicine and the presence of special effective substances in this connection in corn silk, it seems that their quantity and quality are affected by the use of nitrogen, zinc, and potassium. Therefore, examining these changes is one of the practical goals of this research.

    Materials and methods

    In order to evaluate the changes resulted from nitrogen, zinc, potassium and their simultaneous application were done on some morphophysiological traits of single cross 704 hybrid maize as a randomized complete block design with four replications in spring and summer of 2019 in Golestan province, the Katoul farm. Treatments included nitrogen(N), potassium(P), zinc(Z) fertilizer and combined application of nitrogen+potassium(NP), nitrogen+zinc(NZ), potassium+zinc(PZ) and their combined application of nitrogen+potassium+zinc(NPZ) with control. The results showed the traits were affected by fertilizer sources significantly (p≤ 0.01).

    Results

    The studied treatments had a significant effect on the traits of height to the first corn, number of rows, ear length and ear diameter at the time of full ripening at the probability level of (p≤ 0.01). With the application of zinc, nitrogen and potassium elements, a significant increase in the content of phenolic compounds of leaves, silk and corn seeds was observed. The flavonoids of leaves, silk and seeds were influenced by the supply of nitrogen (N), zinc (Zn), potassium (K) fertilizers and their simultaneous application. Leaf anthocyanin in foliar spraying treatments with single potassium fertilizer, due to creating optimal conditions, most of the current energy of the plant was spent in the direction of growth, development and increasing the yield of treated plants, so the biosynthesis and production of anthocyanin in corn leaves with single application of potassium was less, but silk anthocyanin And the seed with single application of potassium and simultaneous application of potassium+nitrogen, potassium+zinc, potassium+nitrogen+zinc showed a significant increase compared to the control.

    Conclusion

    according to the obtained results, the simultaneous application of fertilizers is recommended to increase the morpho-physiological traits and yield of plants.

    Keywords: Zinc, corn, flavonoid, Silk, Anthocyanin, phenolic compounds}
  • محمدعلی رضایی، شیما نیکو*، سید حسن کابلی

    بررسی و آشکار سازی مشکلات ناشی از بیابانزایی علاوه بر مشخص نمودن ابعاد این پدیده ، توجه خاصی را به این معضل معطوف می نماید و در تصمیم گیری درست برای مدیریت منابع اثرگذار است. لذا در پژوهش حاضراثرات اقتصادی و اجتماعی بیابانزایی در روستا های کلاته های شرقی شهرستان میامی مورد مطالعه قرار گرفت. این پژوهش در مرحله اول بصورت اسنادی و در مرحله دوم به شیوه پیمایشی و با به کارگیری تلفیقی روش های کمی و کیفی عملیاتی شد. جمعیت خانوار ساکن محدوده به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و بر اساس فرمول حداقل نمونه کوکران، 318 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان حداقل نمونه آماری تعیین شد. با استفاده از منابع علمی و مشورت با بهره برداران محلی و متخصصان حوزه بیابان، پرسشنامه ای با سه محور بیابان زایی، اثرات اجتماعی و اثرات اقتصادی آن، طراحی گردید. روایی پرسشنامه طبق نظر متخصصان ارزیابی و با اصلاحاتی نهایی شد. پایایی پرسشنامه با پیش آزمون بر اساس ضریب آلفای کرونباخ تایید و با مراجعه به آبادی ها بر اساس توزیع جمعیتی متناسب، تکمیل شد. نتایج نشان داد که بیش از90 درصد پرسش شوندگان نسبت به بیابانی شدن منطقه به اشکالی چون کاهش پوشش گیاهی، کاهش کمی و کیفی منابع آب، وقوع فرسایش بادی و گرد و غبار پاسخ کاملا موافق و موافق داده اند. بررسی اثرات اقتصادی بیابانزایی نشان داد که در تمامی گویه های مربوطه بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان با کاهش درآمد و قدرت خرید، کاهش فرصت های شغلی و افزایش هزینه های کشاورزی و دامداری در اثر بیابانزایی در منطقه کاملا موافق یا موافق بودند همچنین در بررسی اثرات اجتماعی بیابانزایی بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان گزینه های کاملا موافق و موافق را برای تمامی گویه های مربوط به افزایش بیکاری و مهاجرت جوانان، کاهش سطح رفاه، کاهش کیفیت زندگی، کاهش امید به زندگی و افزایش ناامنی انتخاب کردند.

    کلید واژگان: بیابان زایی, اثرات اقتصادی - اجتماعی, بهره برداران, شاهرود, پرسشنامه}
    MohammadAli Rezaei, Shima Nikoo *, Seyed Hasan Kaboli

    Investigating and revealing desertification problems, in addition to specifying the dimensions of this phenomenon, pays special attention to this problem and is effective in making the right decision for resource management. Therefore, the economic and social effects of desertification were studied in the Eastern Kalatea villages of Miami. This research was carried out in the first stage as a documentary and in the second stage as a survey method. The household population living in the area was selected as the statistical population of the research and based on Cochran's minimum sample formula, 318 household heads were determined as the minimum statistical sample. A questionnaire was designed with three axes of desertification, its social effects and its economic effects. The validity of the questionnaire was evaluated according to experts' opinion and finalized with modifications. The reliability of the questionnaire was confirmed with a pre-test based on Cronbach's alpha coefficient and was completed by referring to the villages based on proportional population distribution. The results showed that more than 90% of the respondents answered completely in favor of the region desertification in ways such as the reduction of vegetation, the water resources reduction, wind erosion and dust. The study of the economic effects of desertification showed that, more than 90 percent of the respondents agreed with the decrease in income and purchasing power, the decrease in job opportunities, and the increase in the costs of agriculture and animal husbandry as a result of desertification. Also, in the study of the social effects of desertification, more than 90% of the respondents chose the fully agree and agree options for all the items related to the increase in unemployment and youth migration, the decrease in the level of well-being, the decrease in the quality of life and life expectancy, and the increase in insecurity.

    Keywords: Desertification, socio-economic impacts, Beneficiaries, Shahroud, Questionnaire}
  • محمدعلی رضایی*

    بررسی شخصیت کلو در داستان سووشون مسیله اصلی این مقاله است که به سبب دوری از خانواده روستایی و محیط دلخواهش دچار اضطراب و پرخاشگری شده و در برابر یوسف و خانواده اش، مکانیسم های دفاعی روانی را به کار می برد که منطبق با نظریه کارن هورنای است.هدف از این تحقیق، آن است که تاثیر دوران کودکی و محیط رشد و تعلیم و تربیت را در شکل گیری شخصیت آینده کودک نشان دهد. کودکی که به خاطر احساس ناامنی و نبود محبت واقعی احساس درماندگی کند، راهی جز انتخاب مخالفت و ستیز ندارد.روش مقاله برای رسیدن به اهداف و نتایج مشخص به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده و استفاده از روش کتابخانه ای و گردآوری مطالب را در پیش گرفته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که وقتی کودک در دوران رشد از امنیت روانی بی بهره باشد، دچار اضطراب های فراوانی می گردد که زمینه روان رنجوری را فراهم آورده و باعث استحاله شخصیتی نیز می گردد؛ و سرانجام یک از تیپ های شخصیتی مورد نظر کارن هورنای در او آشکار می شود.

    کلید واژگان: کلو, اضطراب, مکانیسم های دفاعی, کارن هورنای, سووشون}
    MohammadAli Rezaei *

    The study of Kello's character in Suvashun's story is the main issue of this article that anxiety and aggression due to being away from the rural family and his favorite environment and uses psychological defense mechanisms against Yousef and his family Which is consistent with Karen Horney's theory. The purpose of this study is to show the effect of childhood and the environment of growth and education on the formation of the future personality of the child. The main question is how does the child feel helpless because of the feeling of insecurity and lack of true love and there is no other way but to choose opposition? The method of the article is to achieve specific goals and results in a descriptive-analytical manner and the results of the research show that Kello suffers from a lot of anxiety due to the lack of psychological security in childhood, Which provides the background for neurosis and also causes personality transformation; and finally, one of Karen Horney's favorite personality types is revealed in him.

    Keywords: klloe, anxiety, Defense mechanisms, Karen Horney, Suvashun}
  • محمدعلی رضایی، زهرا طاهری فر*، حجت الله فراهانی

    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های فرزندپروری و نشانه های اضطراب اجتماعی با نقش واسطه ای حساسیت بین فردی و نقش تعدیل کنندگی فرونشانی در میان دانشجویان دانشگاه تهران بود. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از لحاظ گردآوری داده ها، همبستگی و مطالعه ای مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تهران بود که در سال تحصیلی 1400 مشغول تحصیل بودند. نمونه مورد بررسی نیز 226 دانشجو (137 زن و 89 مرد) بودند که با نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های مقیاس اضطراب اجتماعی لیبوویتز (LSAS)، مقیاس سبک های فرزندپروری بوری (PAQ)، مقیاس حساسیت بین فردی بایس و پارکر (IPSM) و مقیاس تنظیم هیجان گراس (ERQ) استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل آماری تحلیل اثر میانجی - تعدیلکننده صورت گرفت. تمامی مراحل آماری نیز به کمک نرمافزارهای SPSS نسخه 21 و R.4.1.1 انجام شد. نتایج نشان می دهد بین سبک های فرزندپروری و نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (21/0=r،  01/0>P). همچنین حساسیت بین فردی سبب می شود سبک های فرزندپروری بر نشانه های اضطراب اجتماعی تاثیرگذار باشد (05/0 < P)؛ بنابراین حساسیت بین فردی نقش واسطه ای ایفا می کند، اما نقش فرونشانی بهعنوان تعدیلکننده در رابطه بین سبک های فرزندپروری و نشانه های اضطراب اجتماعی در مدل حاضر تایید نشده است (05/0 >P، 022/0- =β). با توجه به نتایج بهدستآمده پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی مناسب برای آموزش سبک های فرزندپروری به والدین برگزار شود تا از بروز مشکلات اضطرابی مانند اضطراب اجتماعی پیشگیری شود.

    کلید واژگان: سبک های فرزندپروری, نشانه های اضطراب اجتماعی, حساسیت بین فردی, فرونشانی}
    MohamadAli Rezaei, Zahra Taherifar *, Hojjatollah Farahani

    The aim of the present study was to examine the relationship between parenting styles and social anxiety signs in Tehran College students, with the mediating role of interpersonal sensitivity and the moderating role of suppression. As for the fundamental goal and data collection, the present study was a correlational and cross-sectional study. The participants of this study were the students of university of Tehran who were studying in the academic year 2021. The participants were 226 college students (137 females and 89 males) selected through an available sample. Due to the outbreak of Covid-19, questionnaires were distributed on online platforms. In this study, we used the questionnaires of Liebowitz social anxiety scale (LSAS), Buri parenting styles scale (PAQ), Boyce and Parker interpersonal sensitivity scale (IPSM), and Gross emotional regulation scale (ERQ). Pearson’s correlation coefficient and mediator-moderator effect analytical statistical model were used and all statistical procedures were performed using SPSS 21 and R.4.1.1. The results showed that there is a significant relationship between parenting styles and signs of social anxiety (P >0/01, r=0/21). This study also showed that parenting style influences social anxiety through interpersonal sensitivity (P>0/05). Therefore, interpersonal sensitivity plays a mediating role, but the suppression role as a moderator in the relationship of parenting styles and social anxiety symptoms was not confirmed (β =0/022, P < 0/05). In view of the results of this study, the implementation of appropriate parenting workshops to teach parenting styles to parents is highly recommended to prevent anxiety problems such as social anxiety

    Keywords: parenting styles, Social Anxiety signs, Interpersonal Sensitivity, Suppression}
  • یعقوبعلی برجی، محمدعلی رضایی

    انسان براساس عقل، زندگی اجتماعی را برمی گزیند و افراد جامعه در زندگی اجتماعی خود و در تعامل با یکدیگر و جهت نیل به اهداف و منافع خویش قطعا دچار تنازع و خصومت می شوند. از این رو برای حفظ منافع خود نیازمند تصویب و تدوین قوانین و مقررات معتبر و مناسب اند که تا آن ها را به اهداف شان برسانند. گرچه در مقابل تعدادی از علما و نخبگان اسلامی، قانون گذاری را قبول ندارند و آن را خلاف دین می دانند و بر آن مهر بطلان زده اند. از این رو قانون گذاری فقهی که یکی از منابع و مستندات آن عقل سلیم می باشد را رد می کنند و همواره تاکید دارند که با قوانین مجعول بشری ممکن است اداره زندگی و معاد و معاش مردم، دچار اختلال و بی نظمی گردد. افزون بر این، قانون گذاران ممکن است تحت تاثیر شرایط و احوال شخصی و حزبی قرار گیرند و به نفع خود تشریع و تقنین نمایند و فقط خداوند متعال است که به تمام مصالح و زوایای مایحتاج بشر آگاهی تام دارد و راه حل تعارض منافع مردم را به خوبی می داند. بنابراین در سایه حکومت اسلامی، تنها اطاعت از فرامین و مقررات الهی بر همه لازم و واجب خواهد بود، نه دیگران که حق تعیین تکلیف برای مسلمین را ندارند. لکن انصاف این است که جهت سر و سامان دادن به امور جامعه و حفظ نظام، قانون گذاری بر مبنای معتبر فقهی و با تشخیص عقل صریح که پشتوانه شرع دارد، نه تنها جایز بلکه از باب مقدمه واجب، لازم می باشد. زیرا در سایه تقنین مشروع، جامعه به فلاح و سعادت رهنمون خواهد شد. بنابراین با مراجعه به منابع فقهی به دست می آید که در حکومت اسلامی، به منظور فراهم آوری نظم اجتماعی و حفظ نظام معاش مردم، امنیت آنان در تمام ابعاد زندگی، اجرای عدالت و توجه به مصالح مردم و رفع فساد و حفظ وحدت کلمه، تامین منافع و ارزش ها و رسیدن به کمال و فلاح، قانون گذاری باید صورت بگیرد، وگرنه نظام اسلامی دچار اختلال و هرج ومرج می گردد و کیان اسلام به خطر می افتد و زمینه نفوذ و دخالت دشمنان را فراهم می کند. هرچند برای رسیدن به قانون گذاری مطلوب ساز و کارها و مقدماتی لازم است که آماده و فراهم گردد.

    کلید واژگان: فقه, مبانی, تقنین, حکومت, مشروعیت, مصلحت}
  • هادی جهانشاهی، حسین عجم نوروزی*، محمدرضا داداشی، محمدعلی رضایی، هدیه مصنعی

    به منظور ارزیابی کودهای شیمیایی و زیستی بر ویژگی زراعی و فیزیولوژیک گندم رقم مروارید در شرایط نوکنده آزمایشی در قالب بلوک های کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با سه تکرار در شهرستان نوکنده استان گلستان به اجرا درآمد. فاکتورهای آزمایش شامل منابع تامین کننده نیتروژن در چهار سطح ازتوباکتر (12 گرم بر 100 کیلوگرم بذر)، آزوسپیریلیوم (12 گرم بر 100 کیلوگرم بذر)، اوره (200 کیلوگرم در هکتار) و ترکیب مساوی از سه منبع (33 درصد ازتوباکتر+ 33 درصد آزوسپیریلیوم + 33 درصد اوره) و منابع تامین کننده فسفر در سطح سه سطح سوپرفسفات تریپل (100 کیلوگرم در هکتار)، فسفات بارور2 (12 گرم بر 100 کیلوگرم بذر) و ترکیب مساوی دو منبع (50 درصد سوپرفسفات تریپل + 50 درصد فسفات بارور 2) به همراه شاهد بود.نتایج تجزیه واریانس حاکی از آن بود که کودهای نیتروژنه و بیولوژیک بر تمامی صفات به جزء وزن هزار دانه در سطح احتمال یک درصد اثری معنی داری داشتند. نتایج نشان داد که بالاترین میزان ارتفاع گیاه، عملکرد بیولوژیک، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه، پروتیین گلدهی و رسیدگی، کلروفیل b و کل مربوط به تیمار کودی ترکیب سه منبع تامین کننده نیتروژن (33 درصد ازتوباکتر+ 33 درصد آزوسپیریلیوم + 33 درصد اوره) بود. مقادیر بالای شاخص سطح برگ، تعداد سنبله و کلروفیل a با تیمار ازتوباکتر به دست آمد. به طور خلاصه نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از تلفیق مناسب کودهای زیستی و نیتروژن دار می تواند موجب کاهش مصرف کودهای شیمیایی شده و بنابراین در راستای اهداف کشاورزی پایدار باشد.

    کلید واژگان: : آزوسیپریلیوم, ازتوباکتر, فسفات بارور2, صفات عملکردی و گندم}
    Hadi Jahanshahi, Hossein Ajamnorozi*, Mohamdreza Dadashi, Mohamad Bagher Rezaei, Hedieh Mosanaiey

    In order to evaluate the effect of chemical and biological fertilizers on crop and physiological characteristics of wheat, pearl cultivar was applied in experimental form in the form of complete randomized randomized blocks with three replications in Nokandeh city of Golestan province. Experimental factors include nitrogen supply sources at four levels of nitrogen (12 g/100 kg seed), Azospirillum (12 g/100 kg seed), urea (200 kg/ ha-1) and an equal combination of three sources (33% Azotobacter + 33% Azospirillum + 33% urea) and phosphorus-supplying sources at the level of three levels of triple superphosphate (100 kg / ha), fertile phosphate 2 (12g/100 kg seed) and equal combination of two sources (50% triple superphosphate + 50% fertile phosphate 2)) Was with the control.  The results of analysis of variance showed that nitrogen and biological fertilizers had a significant effect on all traits except the weight of one thousand seeds at the level of one percent probability. The results showed that the highest plant height, biological yield, spike length, number of seeds per spike, grain yield, flowering and care protein, chlorophyll b and total fertilizer treatment combined the three sources of nitrogen supply (33% Azotobacter + 33% of Azospirillum + 33% Urea). High levels of leaf area index, spike and chlorophyll a were obtained with Azotobacter treatment. In summary, the results of this study showed that using the right combination of biofertilizers and nitrogen fertilizers can reduce the use of chemical fertilizers and therefore be consistent with agricultural goals.

    Keywords: Azospirillum, Azobacter, fertile phosphate 2, functional traits, wheat}
  • سمیه عرفانی، محمدعلی رضایی*، فرهادفرهاد فرح وش، مهرعلی محمود جانلو

    کمبود آب از جمله عوامل محدودکننده رشد می باشد و تنش اکسیداتیو به عنوان یک تنش ثانویه در نتیجه تنش خشکی و کم آبی بوجود می آید. به منظور بررسی سطوح کودهای نانوکلات پتاسیم، سولفات پتاسیم و سالیسیک اسید در کاهش اثرات کم آبی بر تعدادی شاخص های فیزیولوژیکی گیاه همیشه بهار آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1398 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان انجام شد. عامل های مورد بررسی شامل آبیاری در دو سطح ، مصرف کود پتاسیم در دو سطح نانوکلات پتاسیم و سولفات پتاسیم، و سالیسیلک اسید در سه سطح صفر، یک و دو میلی مولار بودند. صفات فیزیولوژیکی از قبیل رنگیزه های فتوسنتزی، پرولین، فنل کل، آنزیم سوپراکسیداز، آنزیم کاتالاز، قند محلول، پروتیین و گلایسین بتایین مورد ارزیابی قرار گرفت. برپایه نتایج بدست آمده از این پژوهش تنش کم آبی به طور معنی داری میزان پرولین، آنزیم پراکسیداز، آنزیم کاتالاز، گلایسین بتایین و قند را افزایش داده و میزان کلروفیل a، b، کل برگ و پروتیین کل را کاهش داد. کاربرد برگی اسیدسالیسیلک در شرایط تنش کم آبی در غلظت به طور معنی داری باعث افزایش قند، پروتیین کل، گلایسین بتایین و فنل کل شد. کاربرد نانوکلات پتاسیم و سولفات پتاسیم باعث بهبود تحمل گیاه در شرایط تنش خشکی شد و موجب افزایش صفات فیزیولوژیکی نسبت به شاهد شد.

    کلید واژگان: پرولین, رنگیزه های فتوسنتزی, کاتالاز, گلایسین بتائین, همیشه بهار}
    Somayeh Erfani, Mohammadali Rezaei *, Farhad Farahvash, Mehrali Mahmoudjanlo

    Lack of water is one of the limiting factors for growth, and oxidative stress is a secondary stress resulting from drought and dehydration. In order to study the levels of potassium nanoclat fertilizers, potassium sulfate and salicylic acid in reducing water effects on a number of physiological indicators of evergreen plants, experimental spring was performed as a factorial based on a completely randomized design with three replications in 1398 in the research greenhouse of Islamic Azad University, Gorgan Branch. Factors involved included irrigation at two levels, consumption of potassium fertilizer at two levels of potassium nanocat and potassium sulfate, and salicylic acid at three levels of zero, one and two milliliters. Physiological traits such as photosynthetic pigments, proline, phenol total, superoxide dismutase, catalase enzyme, soluble sugar, protein and glycine betaine were evaluated. Based on the results of this study, dehydration stress significantly increased the levels of proline, the enzyme peroxidase, the enzyme catalase, glycine betaine and sugar, and reduced the levels of chlorophyll a, b, whole leaves and total protein. The use of salicylic acid leaf in conditions of dehydration stress in concentrations significantly increased sugar, total protein, glycine betaine and total phenol. The use of potassium nanocatalysts and potassium sulfate improved plant tolerance in drought stress conditions and increased physiological traits compared to control.

    Keywords: : Proline, Photosynthetic pigments, Catalase, glycine betaine, Calendula Officinalis L}
  • محمدعلی رضایی، امید اصغری*، محمد امامی نیری، رضا محبیان

    از آنجاکه خواص پتروفیزیکی همبستگی بالایی را با انواع مختلف رخساره ها نشان می دهند؛ رخساره ها اغلب اهمیت زیادی در مدل سازی های مخزنی دارند و توزیع رخساره ای در مدل سه بعدی می تواند بازه تغییرات تخلخل و تراوایی را محدود و آن را کنترل نماید. اما از نگاهی دیگر، مطالعه و مدل سازی مناسب رخساره ها زمان و هزینه قابل توجهی را در مطالعات مخزنی می طلبد و از طرف دیگر، با توجه به این که توزیع سه بعدی رخساره ها در بسیاری از مطالعات نتوانسته عدم قطعیت را به میزان قابل توجهی کاهش دهد، مدل سازی رخساره ای به خصوص در مخازن کربناته چندان مورد توجه نبوده است. در این پژوهش، پس از مدل سازی رخساره های الکتریکی در یک مخزن کربناته، به مقایسه شبیه سازی تخلخل با استفاده از توزیع سه بعدی رخساره های الکتریکی و بدون استفاده از آن پرداخته شد. از روش SIS برای شبیه سازی رخساره های الکتریکی و از روش SGS نیز جهت شبیه سازی تخلخل مخزن در این مطالعه استفاده شد. همچنین، برای بررسی میزان کاهش عدم قطعیت مدل به کمک داده های لرزه ای، از اکوستیک امپدانس به عنوان داده ثانویه در شبیه سازی تخلخل استفاده شد. علاوه بر آن، به کمک نشان گر های لرزه ای و آنالیز شبکه عصبی، مکعب احتمالی رخساره های الکتریکی حاصل شد و به عنوان روند در شبیه سازی SIS وارد شدند. بررسی میزان خطا در چاه های کور نشان دادند که استفاده از روش های زمین آماری SIS و SGS در صورت وجود داده های کافی در یک مخزن کربناته مناسب بوده و با به کارگیری داده لرزه ای و توزیع رخساره های الکتریکی در شبیه سازی تخلخل، عدم قطعیت توانست به میزان قابل قبولی کاهش یابد و به طور میانگین 87% مدل ساخته شده دارای صحت بود.

    کلید واژگان: شبیه سازی رخساره ای, شبیه سازی تخلخل, SIS, SGS, تلفیق داده لرزه ای, شبکه عصبی}
    MohammadAli Rezaei, Omid Asghari *, Mohammad Emami Niri, Reza Mohebian

    Facies are often imported in reservoir modeling because the petrophysical properties of interest are highly correlated with facies type. Knowledge of facies constrains the range of variability in porosity and other petrophysical properties. But on the other hand, proper study and modeling of facies requires considerable time and money in reservoir studies and also, due to the fact that the three-dimensional distribution of facies in many studies has not been able to significantly reduce uncertainty, Facial modeling has not received much attention, especially in carbonate reservoirs. In this study, after modeling the facies in a carbonate reservoir, comparison of porosity simulation has been performed using three-dimensional distribution of facies and without using it. In this study, SIS method was used to simulate facies and SGS method was used to porosity simulation. Also to investigate the reduction of model uncertainty with the seismic data integrating, Acoustics impedance has been used as secondary data in porosity simulation. Besides that, neural network analysis was performed on a set of seismic attributes to get facies probability cubes. These probability cubes was entered as a trend in the simulation of the facies. Examination of the error rate in blind wells showed that it is appropriate to use SIS and SGS geo-statistical methods in case of sufficient data in a carbonate reservoir and with the use of seismic data and the distribution of facies in porosity simulation, uncertainty was reduced to an acceptable level, with an average of 87% of the model being valid.

    Keywords: Facies Modeling, Porosity Simulation, SGS, SIS, neural network}
  • محمدعلی رضایی، حسین عجم نوروزی، مهرعلی محمود جانلو، حسن مدرس زاده*
    بررسی کاربرد مغذی ها و توازن مطلوب میان عناصر و غلظت ترکیبات قابل جذب مورد توجه پژوهشگران علوم زیستی و کشاورزی قرار دارد. در این پژوهش اثر منابع تامین نیتروژن در چهار سطح شامل: 100 درصد اوره، نانوکود کلات ازت، کود بیولوژیک پانارومیکس و 50 درصد اوره + 50 درصد کود بیولوژیک پانارومیکس و منابع تامین روی در 3 سطح: عدم مصرف روی، سولفات روی و نانوکود کلات روی و اثرات متقابل منابع تامین این دو عنصر بر فیزیولوژی و عملکرد گیاه گندم (Triticum aestivum L.) بررسی شد. این تحقیق با روش اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و 12 تیمار در مزرعه شخصی واقع در شمال شهر جلین واقع در 3 کیلومتری شرق گرگان، در سال زراعی 97-96 انجام شد. نتایج نشان داد صفات مورد بررسی تحت تاثیر منابع تامین نیتروژن و اثر متقابل منابع تامین این دو عنصر قرار گرفت، اما از نظر منابع تامین روی اختلاف معنی داری نداشتند. در تیمارهای منابع تامین نیتروژن، بیشترین میزان سطح و تعداد برگ، ارتفاع گیاه، کلروفیل b و مجموع کلروفیل (a+b)، نیترات ردوکتاز و عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه مربوط به تیمارهای 100 درصد اوره و 50 درصد اوره +50 درصد کود بیولوژیک بود. در تیمارهای اثر متقابل، بیشترین میزان پرولین در تیمار 100 درصد کود بیولوژیک + نانوکلات روی مشاهده شد و در تیمارهایی که با افزایش میزان پرولین همراه بود، افزایشی در میزان قندهای محلول و گلایسین بتایین صورت نگرفت. بالاترین میزان فعالیت نیترات ردوکتاز و مقدار کلروفیل a و کلروفیل (a+b) و نیز بالاترین میزان عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک در تیمار 100 درصد اوره + سولفات روی مشاهده گردید. نتایج نشان داد عملکرد بالای گندم در این تیمار تابعی از رفتار فیزیولوژیکی گیاه بوده و نشان دهنده برهم کنش مثبت بین عنصر نیتروژن و روی می باشد.
    کلید واژگان: منابع نیتروژن, منابع روی, شاخص های فیزیولوژیکی, صفات مورفولوژیکی, عملکرد, گندم}
    Mohammadali Rezaei, Hossein Ajamnorozi, Mehrali Mahmoudjanlo, Hassan Modares Zadeh *
    The study of use of nutrients and the optimal balance between nutrients and concentrations of absorbable compounds has always attracted the attention of researchers in biological and agricultural sciences. In this research, effects of four levels of Nitrogen sources (100 % urea, nano-chelate nitrogen, 100% Panaromix biologic fertilizer, and 50% urea + 50 % Panaromix biologic fertilizer) along with three levels of Zinc sources (control or without application of Zn, zinc sulfate, and nano-chelate zinc) and interaction effects of hese sources were investigated on physiology and yield of wheat. The study was carried out by split-plot method based on completely randomized blocks design with 3 replications and 12 treatments in a private farm located in the north of Jelin, a city located 3 Km east of Gorgan, during the 2017-2018 crop year. Results showed that the traits under study were affected by the sources of nitrogen supply and the interaction effects of sources of the two elements but there was no significant difference under treatment with sources of zinc supply. In Nitrogen supply sources, the maximum leaf area and number, shoot length, chlorophyll b and chlorophyll (a+b) content, and nitrate reductase activity as well as biological and grain yield was related to 100% urea and 50% urea + 50% biologic fertilizer. In combined treatments with the interaction effects, the highest amount of proline was related to 100% biological fertilizer + nano-chelate zinc and in the treatments that were associated with increased proline, there was no increase in the soluble sugars and glycine betaine contents. The highest level of NR activity, chlorophyll a, and total chlorophyll (a+b) content, and also the highest level of grain performance and biological yield were observed in 100% urea + Zinc sulfate fertilizer treatment. The results showed that high yield of wheat in this treatment was a function of plant physiological behavior, showing a positive interaction between nitrogen and zinc.
    Keywords: Morphological traits, Nitrogen Sources, physiological indicators, Wheat, Yield, Zinc sources}
  • مسعود نمازی زادگان، محمدعلی رضایی*، حسن نقی زاده

    برغم قرابت رویکرد عقلی امین الاسلام طبرسی و جارالله زمخشری در مسایل اساسی توحید و عدل، بررسی تفسیر کلامی طبرسی ره در جوامع الجامع که ناظر به آراء کلامی کشاف زمخشری نگاشته شده است، نشان از تفاوت عقلانیت شیعه و معتزله در تفسیر این گونه آیات قرآن کریم دارد. مبنا و روش طبرسی حاکمیت عقل توام با نقل و مبنای اساسی زمخشری، اعتماد به عقل حاکم بر نقل است. در این مقاله با بررسی تطبیقی اشتراکات و تمایزات رویکرد عقلانی شیعه و معتزله در این عرصه، عمده ترین آسیب های مبنایی و روشی مولفه های تفسیر کلامی کشاف ازدیدگاه طبرسی، تبیین گردیده است.

    کلید واژگان: تفسیر عقلی, تفسیر کلامی, تفسیر شیعی, تفسیر معتزلی, طبرسی, زمخشری}
    Massoud Namazi Zadegan, MohammadAli Rezaei *, Hassan Naghizadeh

    Despite the resemblance of the rational approach of Amin al-Islam Tabarsi and Jarullah Zamakhshari on the core issues of monotheism and justice, the study of Tabarsi's theological interpretation in Javāme al-Jāmeh based on the theological views of Zamakhshari’s Al-Kashshaaf reflects the rift between Shiite and Mu'tazilite rationality in interpreting such Qur'anic verses. Tabarsi’s method is founded upon the supremacy of reason along with narration and the fundamental principle of Zamakhshari rests upon the dominance of reasons over narration. This article, through a comparative study of the similarities and differences between the Shiite and Mu'tazilite rational approaches, expounds on the main fundamental and methodological drawbacks of the components of Kashaf's theological interpretation from Tabarsi's point of view.

    Keywords: Rational Interpretation, theological interpretation, Shiite Interpretation, Mu'tazilite Interpretation, Tabarsi, Zamakhshari}
  • سید مجید حسنی اژدری، آذر محمودزاده، محمد خویشه، محمدعلی رضایی

    در این مقاله روشی برای پنهان‎سازی سیگنال نهان‎نگاره در یک تصویر خاکستری، با استفاده از ترکیب الگوریتم فراابتکاری ژنتیک و روش طیف گسترده در حوزه‎ی تبدیل کسینوسی گسسته‎ ارایه می‎شود، در ابتدا سیگنال نهان نگاره با استفاده از ماتریس هادامارد گسترش می یابد که این امر باعث افزایش امنیت و سهولت در بازیابی سیگنال نهان نگاره می گردد. سپس تصویر به بلوک های 4×4 تقسیم شده و تبدیل کسینوسی گسسته بر روی هر بلوک انجام می‎شود. برای درج سیگنال نهان نگاره گسترش یافته با استفاده از الگوریتم ژنتیک بلوک هایی از کل تصویر انتخاب می گردد که بر اساس پارامترهای سنجش NC، PSNR و SIM بهینه هست همچنین در هر بلوک انتخابی، مهم ترین ضریب AC در جدول کوانتیزه JPEG برای درج سیگنال نهان‎نگاره انتخاب می شود. در ادامه برای به دست آوردن حساسیت روش پیشنهادی بر روی ضریب بهره نهان نگاری α آنالیز حساسیتی بر اساس مقدار مختلف α انجام گرفته و بهترین مقدار آن تعیین می گردد. روش پیشنهادی مقاومت مناسبی در برابر حملات عمدی و غیرعمدی، برای چند تصویر نمونه که خواص فرکانسی متفاوتی دارند، نسبت به روش های مرسوم انتخاب بلوک ها به صورت منظم و تصادفی، از خود نشان می دهد.

    کلید واژگان: تبدیل کسینوسی گسسته, طیف گسترده, نهان نگاری دیجیتال, فراابتکاری, الگوریتم ژنتیک}
    Majid Azhdari, Azar Mahmoodzadeh, Mohammad Khishe, MohammadAli Rezaii

    This paper presents a method for hiding watermarking signals in a gray level image, using a combination of genetic meta-heuristic algorithm and spread spectrum method in discrete cosine transform field, initially the watermarking signal expands using Hadamard matrix, which increases security and facilitates the retrieval of the watermark signal. The image is then divided into 4 × 4 blocks and the discrete cosine transform is performed on each block. For insertion of extended watermark signal using the Genetic Algorithm, blocks of the whole image are selected which is optimized based on NC, PSNR and SIM measurement parameters. Also in each selected block, the most important AC coefficient in JPEG quantized table is selected for the insertion of the watermark signal. In order to obtain the sensitivity of the proposed method, the sensitivity analysis is performed on the watermarking Interest coefficient α and the best value is determined. The proposed method exhibits good resistance to deliberate and unintentional attacks for several sample images having different frequency properties than the conventional methods of randomly selecting blocks.

    Keywords: Discrete cosine transform, spread spectrum, Digital watermarking, Hadamard}
  • محمدعلی رضایی، ساره زیرک*، امیراسماعیل آذر
    زمینه‌ و هدف

    شخصیت اصلیترین عنصر ساختمان روایی هر داستان است و شیوه بیان و آفرینش آنها، نقش اساسی در روند پردازش پیرنگ و شکلگیری رویدادها و حرکت روبه‌جلو هر متن روایی دارد. اگر در داستان، شخصیت وجود نداشته‌ باشد، ماجرایی رخ نخواهد داد. در این پژوهش شخصیتهای اصلی رمان سووشون، یوسف و زری، از دیدگاه شیوه بیان مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته‌است. بر مبنای الگوی سه‌گانه برتری‌طلبی، مهرطلبی و انزوا‌طلبی اوصاف شخصیتهایی است که اغلب شکلگیری آنها را متاثر از محیط و تربیت میدانند.

    روش مطالعه

    پژوهش پیش رو، بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و با شیوه مطالعه کتابخانه ای و یادداشت برداری از آثار کارن هورنای و رمان سیمین دانشور و تحلیل و بررسی دو شخصیت اصلی سووشون صورت گرفته‌است.

    یافته‌ها

    قهرمانان اصلی داستان دو تیپ شخصیتی قدرت‌طلب و مهرطلبند که نخستین، مرد و دیگری زن است. تحلیل نشان میدهد که علت اصلی شکلگیری شخصیت مهرطلب زن داستان، اضطرابها و نیازهایی است که وجود و حضور شخصیت قدرت‌طلب مرد در زن برمی‌انگیخته‌است. این چالشها زن را دچار خودتصوری کرده و به شخصیتی تسلیم‌پذیر، خودسرزنش‌‌کننده و وابسته به محبت و تصدیق دیگران مبدل ساخته‌است. زری در انتهای این کشمکشهای درونی و بیرونی، آنچه را که در وجود افرادی چون یوسف میجست و نسبت‌به عدم وجودشان در شخصیت خود همیشه حسرت میخورد، به یکباره در خود میبیند. نیاز یوسف به قدرت‌طلبی از اضطرابی ناشی میشود که در ارتباط با تاثیر خارجیها میبیند. او میترسد برادران و هموطنان او به جان هم بیفتند و حس عدم امنیت در او نیاز به قدرتمندی و پیروزی را برمی‌انگیزاند.

    نتیجه‌گیری

    شخصیتها بواسطه کشمکشهای درونی و بیرونی متحول میشوند و جایگاه اجتماعی خود را دگرگون میکنند یا تسلیم شرایط جامعه میگردند. همانطورکه با مرگ ناگهانی شخصیت مرد، یوسف، تحول در تیپ شخصیتی مهرطلب میسر میشود و فاصله نابهنجار بین خود واقعی و خود تصوری زن ازمیان میرود.

    کلید واژگان: روانشناسی شخصیت, کارن هورنای, سووشون, محیط, نیاز}
    M.A. Rezaei, S. Zirak*, A.I. Azar
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Personality is the main element of the narrative structure of any story and the way they are expressed and created has a fundamental role in the process of plot processing and the formation of events and the forward movement of each narrative text. If there is no character in the story, no story will happen. The main characters of Suoshun's novel, Yousef and Zari, have been studied and analyzed from the point of view of expression. Based on the triple pattern; Supremacy, benevolence and isolationism are the characteristics of personalities whose formation is often considered to be influenced by environment and upbringing.

    METHODOLOGY

    The following is the basis of the descriptive-analytical method and is based on the study of the spheres and the defense of Karen Hornay and the novel by Simin Daneshvar and the two main periods of Suoshun.

    FINDINGS

    The main protagonists of the story are two types of power-loving and loving characters, the first is a man and the other is a woman. The analysis shows that the main reason for the formation of the loving character of the woman in the story is the anxieties and needs that are aroused by the existence and presence of the powerful character of the man in the woman. These challenges have made the woman self-deprecating and transformed into a submissive, self-blaming, dependent on the love and acknowledgment of others. At the end of these internal and external conflicts, Zari suddenly sees in herself what is in the existence of people like Yusuf and she always regrets their absence in her character. Joseph's need for power stems from the anxiety he sees about the influence of outsiders. He fears that his brothers and compatriots will die, and his sense of insecurity raises the need for power and victory.

    CONCLUSION

    Characters evolve through the struggles of the world and they change their social status or submit to the conditions of society. As with the sudden death of the male character, Joseph, a transformation in the type of loving personality is possible, and the abnormal distance between the real self and the imaginary self of the woman disappears.

    Keywords: Personality Psychology, Karen Horney, Soushon, Environment, Need}
  • محمدعلی رضایی، ساره زیرک*، امیراسماعیل آذر
    در این مقاله، دو شخصیت اصلی رمان سووشون (یوسف و زری) با نظریه عصبیت کارن هورنای تحلیل روانکاوانه شده اند. کارن هورنای شکل گیری سه تیپ شخصیتی نابهنجار برتری طلب، انزوا طلب و مهرطلب را متاثر از محیط نابهنجار دوران کودکی شخص و نوع واکنش او به نابهنجاری های محیط تربیت می داند. هورنای عامل اضطراب را اصلی ترین نشانه وجود تضاد عصبی در شخصیت فرد می داند. تحلیل روانکاوانه نشان داد شخصیت مرد (یوسف) همه گونه های تمایلات، احساسات و رفتارهای طبیعی را بدون اضطراب بازتاب می دهد و تضادهای رفتاری او از نوع تضاد طبیعی است که در انسان های معمولی مشاهده می شود، ولی شخصیت زن (زری)، به شدت تحت اضطراب و ترس شدید قرار دارد. تضاد اساسی در رفتار او، علایم شخصیت عصبی مهرطلب را بازتاب می دهد. اضطراب شدید در شخصیت زری، ساختار دفاعی شخصیت او را از هم فرو می پاشد و ترس از دیوانگی زری را به مداوا برمی انگیزاند و نهایتا با مرگ یوسف و معالجه دکتر عبدالله خان از راه ارجاع زری به خود واقعی اش، موجب می شود او بر فاصله میان خود تصوری و خود واقعی اش غلبه کند و شجاعت از دست رفته اش را بازیابد.
    کلید واژگان: سووشون, روانکاوی, شخصیت, عصبیت, اضطراب}
    Mohammad Ali Rezaei, Sara Zirak *, Amir Ismail Azar
    In this article, the two main characters of Souvashun's novel (Yousef and Zari) are psychoanalyzed by Karen Horney's theory of neurosis. Karen Horneydescribes different types of neurotic behavior as a result of overusing coping strategies to deal with basic anxiety caused by interpersonal relationships. She identified three broad categories of three neurotic needs in her theory: needs for power, prestige and affection. Horney considers the presence of anxiety as the main sign of nervous conflict in personality. Psychoanalytic analysis showed that the male character of the novel (Joseph) reflects all kinds of natural desires, feelings, and behaviors without anxiety, and that his behavioral contradictions are the kind of natural contradictions seen in ordinary human beings. But the character of the female one (Zari) is very anxious. The fundamental contradiction in his behavior reflects the symptoms of a benevolent nervous personality. Severe anxiety in Zari's character breaks down his character's defense structure. Eventually the fear of madness comes. Here, the neurotic character prepares to heal and undergo treatment. In Souvashun's novel, Dr. Abdullah Khan, by referring Zarito her real self, helps her overcome the gap between her imaginary self and his real self and regain her lost courage.
    Keywords: Souvashun, psychoanalysis, character, neurosis, anxiety}
  • محمدعلی رضایی، سید مجید حسنی اژدری، آذر محمودزاده، محمد خویشه*

    شبکه های حسگر بی سیم زیرآب گونه ای از شبکه های حسگر هستند که در محیط زیرآب قرار می گیرند و توسط امواج صوتی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. تفاوت های اساسی بین انتشار صوت در زیرآب و امواج رادیویی در سطح زمین از یکسو و از سوی دیگر محدودیت منابع انرژی ایجاب می کند که معیارهای جدیدی برای طراحی پروتکل های مسیریابی در زیرآب در نظر گرفته شود. اغلب پروتکل های مسیریابی بر اساس موقعیت گره های حسگر هستند. از طرفی حفظ موقعیت گره ها در شبکه های حسگر زیرآب مهم ترین مسئله می باشد. در این مقاله، یک پروتکل مسیریابی مستقل از موقعیت و مبتنی بر خوشه بندی در شبکه های حسگر بی سیم زیرآب به نام EECRU را پیشنهاد می کنیم. الگوریتم EECRU، از مفهوم گره های ویژه که به عنوان سرخوشه ها عمل می کنند، استفاده می کند. اگر هیچ سرخوشه ای پیدا نشد، در این صورت، این الگوریتم با استفاده از روش گره های همسایه، به انتقال داده ها می پردازد. همچنین این الگوریتم از مفهوم CDMA، برای دریافت اطلاعات از گره های مختلف و گره های ویژه استفاده می کند. نتایج شبیه سازی به کمک نرم افزار MATLAB موثر بودن الگوریتم پیشنهادی در افزایش طول عمر شبکه و کاهش مصرف انرژی را تایید می کند.

    کلید واژگان: شبکه های حسگر بی سیم زیرآب, گره ویژه, امواج صوتی, پروتکل مسیریابی, خوشه بندی}
    MohammadAli Rezaii, Majid Azhdari, Azar Mahmoodzadeh, Mohammad Khishe *

    Underwater wireless sensor networks are a type of sensor networks that are submerged and communicate with each other by sound waves. The fundamental differences between underwater sound propagation and radio waves at ground level, on the one hand, and energy resource constraints, on the other hand, require new criteria for the design of underwater routing protocols. Most routing protocols are based on the location of the sensor nodes. On the other hand, maintaining the position of nodes in underwater sensor networks is the most important issue. In this paper, we propose a position-independent and cluster-based routing protocol in underwater wireless sensor networks called EECRU. The EECRU algorithm uses the concept of special nodes that act as headers. If no header is found, then this algorithm transfers data using the neighbor node method. It also uses the concept of CDMA to obtain information from different nodes and special nodes. The simulation results using MATLAB software confirm that the proposed algorithm is effective in increasing network lifetime and reducing power consumption.

    Keywords: Underwater wireless sensor networks, special nodes, sound waves, Routing Protocol, Clustering}
  • محمدعلی رضایی، ساره زیرک*، اسماعیل آذر

    این مقاله به بررسی نقش اضطراب در رفتار و کنش های شخصیت های اصلی رمان می پردازد. شخصیت های اصلی رمان جزیره ی سرگردانی، هستی و مراد و سلیم، منطبق بر نظریه ی کارن هورنای بررسی شده اند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش، این است که شخصیت های اصلی رمان و تغییر و تحول آنها تا چه اندازه مطابق با نظریه ی هورنای هست؟ روش کار با استفاده از تحلیل محتوا برای توصیف، تجزیه و تحلیل شخصیت های اصلی به شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل مشخص می گردد که تعارض ها یعنی؛ اضطراب ها و نگرانی ها و تضادهای بنیادینی بین رفتارهای سه گانه ی شخصیت وجود دارد. تمام مردم چه سالم و چه روان رنجور، از تعارض موجود بین این روندهای ناهمساز رنج می برند. شخصیت های رمان جزیره ی سرگردانی، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بر اساس تجربیاتی که در دوران کودکی داشته اند، ناگزیر تعارضاتی را داشته اند. به بیان صریح تر، شخصیت سه گانه ی این افراد از دوران کودکی آنها مایه می گیرد و تجربیات دوران کودکی دست مایه ای هستند برای این که کدام بعد از ابعاد سه گانه ی شخصیت، تا پایان عمر فرد، رهبری و قدرت اجرایی شخصیت را در دست بگیرد و بر آن تاثیر عاطفی و روانی بگذارد. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که افراد مهرطلب، برتری طلب و عزلت طلب در هر شرایطی به همان خود اصلی و خویشتن خویش باز می گردند، اما گاهی عواطف و احساسات شان و زمانی دیگر منافع شخصی و شاید گاهی جایگاه اجتماعی شان اجازه نمی دهد که بتوانند آن چهره ی واقعی خود را نشان بدهند. هستی در پایان داستان به همان خواسته ای می رسد که در ته قلب خود آرزوی آن را داشت. مراد دچار تغییر و تحول شده و به شخصیتی دیگرگونه تبدیل می گردد و سلیم نیز همچون اسمش، تسلیم شرایط اجتماعی حاکم بر زمان می گردد. بنابراین می توان گفت که در رمان جزیره ی سرگردانی، بر اساس نظریه ی هورنای، بیشتر شخصیت ها در همان طبقه بندی قرار می گیرند که بر شخصیت آنها حاکم است و تسلط دارد.

    کلید واژگان: جزیره ی سرگردانی, شخصیت, اضطراب, تغییر, کارن هورنای}
    Mohammad Ali Rezaei, Sara Zirak *, Ismail Azar

    This article examines the role of anxiety in the behavior and actions of the main characters of the Wandering Island novel. The main characters of the novel, Hasti and Murad and Salim, have been studied in accordance with Karen Horne's theory; Which shows that loving, superior, and solitary individuals return to their original selves in all circumstances, but sometimes their emotions and sometimes their personal interests and perhaps sometimes their social status do not allow them to show that true face. He believes that there are conflicts, that is, anxieties and worries and fundamental contradictions between the three behaviors of personality. In fact, all people, both healthy and mentally ill, suffer from the conflict between these inconsistent trends. The characters of the Wandering Island novel are no exception to this rule and have inevitably experienced conflicts based on their childhood experiences. In other words, the triple personality of these people is inspired by their childhood, and in fact, childhood experiences are the basis for which dimension of the three personality traits, until the end of a person's life, leadership and executive power of the personality and. Affect it emotionally and psychologically. Internal conflicts, on the one hand, empower them, on the other hand, erode them, and on the other hand, lead them to society. At the end of the story, Hasti achieves the same desire that she longed for in her heart. Murad undergoes a transformation and becomes a different personality, and Salim, like his name, surrenders to the social conditions that govern time. Thus, it can be said that in the novel The Wandering Island, according to Horne's theory, most of the characters fall into the same classification that dominates and dominates their character.

    Keywords: Wandering Island, personality, anxiety, change, Karen Horne}
  • حسن مدرس زاده *، محمدعلی رضایی

    در این پژوهش اثر منابع تامین نیتروژن (N) در چهار سطح شامل 100 درصد اوره (N1)، نانو کود کلات ازت (N2)، 100 درصد کود بیولوژیک پانارومیکس (N3) و 50 درصد اوره + 50 درصد کود بیولوژیک پانارومیکس (N4) و منابع تامین روی (Zn) در 3 سطح شامل عدم مصرف روی (Z1)، سولفات روی (Z2) و نانو کود کلات روی (Z3) و اثرات متقابل منابع تامین این دو عنصر بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز و پراکسیداز و غلظت روی (Zn) و آهن (Fe) دانه گندم (Triticum aestivum L.) با استفاده از آزمایش اسپلیت پلات (فاکتوریل) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و 12 تیمار در شهر جلین واقع در 5 کیلومتری شرق شهرستان گرگان در سال زراعی 97-1396 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز و نیز غلظت روی و آهن دانه تحت تاثیر سطوح مختلف منابع تامین نیتروژن، منابع تامین روی و اثر متقابل منابع تامین نیتروژن × روی قرار گرفت . میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز و پراکسیداز در تیمارهای مورد مطالعه شبیه هم بوده و بیشترین میزان فعالیت هر دو آنزیم به ترتیب در تیمار نانوکلات روی در تلفیق با تیمار 100 درصد کود بیولوژیک (Z3N3) و تیمار نانو کلات ازت (Z3N2) مشاهده شد. بیشترین میزان روی دانه مربوط به تیمار Z3N2 بود هم چنین بالاترین غلظت آهن دانه در تیمارهای ترکیبی مربوط به تیمارهای بدون استفاده از روی بود که بنظر می رسد فقدان روی اثر رقابتی جذب آهن را کاهش داده است و منجر به افزایش غلظت آهن بویژه در تیمارهایی شده است که از اوره بعنوان منبع تامین نیتروژن استفاده شده است و نوعی رابطه آنتاگونیستی بین روی و آهن را در این تیمارها به نمایش گذاشت.

    کلید واژگان: منابع تامین نیتروژن, منابع تامین روی, کاتالاز, پراکسیداز, روی, آهن و گندم}
  • محسن قائمی*، محمدعلی رضایی

    در این نوشتار، مقاله «تجوید» در دانشنامه قرآن با سرویراستاری اولیور لیمن، نوشته پروفسور نواد کهتران استاد دانشگاه سارایوو، به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفته و نقاط مثبت و ملاحظاتی پیرامون آن یادداشت شده است. در کنار نقاط مثبتی همچون اشاره به برخی روایات متفق فریقین در باب فضیلت قرائت قرآن، تاکید بر لزوم همراهی زبان با عقل و دل در وقت قرائت، تاکید بر موثرتر بودن روش سمعی بصری در آموزش قرآن، نقاط ضعفی نیز در ساختار، روش، منبع و محتوای این مقاله مشاهده شد. اشکالاتی همچون: عدم تخصص نویسنده در موضوع مقاله، عدم ذکر تاریخچه و پیشینه بحث، عدم ذکر منابع و اشاره به آنها در بحث ها، عدم اشاره به گستردگی دانش تجوید و ارتباط آن با دیگر علوم و نقصان مطلب درباره منشا پیدایش قرائات. همچنین به نواقص ترجمه این اثر و انتشار آن بدون مقدمه و پاورقی های اصلاحی در آن اشاراتی صورت گرفته است.

    کلید واژگان: تجوید, ترتیل, قرائت, دانشنامه قرآن, اولیور لیمن}
  • محمد علی رضایی، همام نفاخ موسوی*
    اینکونل 718 که یک سوپرآلیاژ پایه نیکلی رسوب سخت شونده محسوب می‏شود و به وسیله رسوبات γ′′-Ni3Nb مستحکم می‏شود، به صورت گسترده برای کاربردهای دمای متوسط و بالا در صنایع مختلفی به کار می‎رود. با وجود اینکه این آلیاژ مقاومت بالایی در برابر ترک خوردن پیرکرنشی از خود نشان می‎دهد، اما حساسیت بالایی نسبت به ترک های انجمادی و ترک های ذوبی در حین جوش کاری دارد. هدف از انجام این تحقیق مقایسه اثر لیزر پالسی Nd:YAG و لیزر پیوسته فیبری بر ریزساختار، هندسه اتصال و سازوکار ترک های داغ در اینکونل 718 می باشد. برای این منظور از یک دستگاه لیزر پالسی Nd:YAG و یک دستگاه لیزر موج پیوسته فیبری استفاده شد. برای تعیین درصد عناصر تشکیل دهنده آزمایش کوانتومتری، جهت بررسی ریزساختار از میکروسکوپ نوری (OM) و میکروسکوپ الکترونی (SEM) و هم چنین جهت آنالیز شیمیایی از میکروسکوپ الکترونی مجهز به EDS استفاده شد
    کلید واژگان: اینکونل 718, لیزر پالسی Nd:YAG, لیزر پیوسته فیبری, ترک ذوبی HAZ, جوش پذیری}
    Mohammad Ali Rezaei, Homam Naffakh, moosavy *
    Inconel 718 is precipitation strengthened Ni-base superalloy that is strengthened by γ″ precipitate with the Ni3Nb chemical composition, widely used for medium and high temperature applications in different industries. Despite high resistance to strain aging cracking for Inconel 718, this alloy is more sensitive to solidification and liquation cracking. The main purpose of this investigation is to compare the effect of Nd:YAG pulsed laser and fiber continuous laser on the Microstructure, Connection Geometry and Hot cracking Mechanism in Inconel 718. For this purpose, an Nd: YAG pulsed laser device and a continuous wave fiber laser device were used. To determine the percentage of the elements, using the quantum test and an electron microscope and optical microscope (OM) was used to investigate the microstructure and electron microscopy (SEM) equipped with EDS also used for chemical analysis.
    Keywords: Inconel 718, Nd:YAG pulsed laser, continuous wave Fiber laser, HAZ liquation cracking, Weldability}
  • محمدعلی رضایی، همام نفاخ موسوی*
    اینکونل 718 که یک سوپرآلیاژ پایه نیکلی رسوب سخت شونده محسوب می شود و براساس رسوبات گاما دابل پرایم (γ′′) با ترکیب شیمیایی Ni3Nb مستحکم می شود، به صورت گسترده برای کاربردهای دمای متوسط و بالا در صنایع مختلفی به کار می‎رود. هدف از انجام این پژوهش اثر عملیات پیش سرد در جوشکاری سوپرآلیاژ اینکونل 718 با استفاده از جوشکاری لیزر پالسی Nd: YAG و بررسی ریزساختار، هندسه جوش، جوش پذیری و مکانیزم ترک خوردگی در ناحیه متاثر از حرارت این سوپرآلیاژ است. برای بررسی ریزساختار از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی و برای بررسی خواص مکانیکی از آزمون سختی استفاده شد. نتایج محاسبات عددی با استفاده از رابطه رزنتال نشان داد که طول مناطق مختلف جوش شامل ناحیه خمیری، ناحیه ذوب جزیی شده و ناحیه متاثر از حرارت با اعمال شرایط پیش‎سرد به ترتیب 46، 46 و 56% کاهش می‎یابد. نتایج محاسبات تجربی نیز نشان داد که طول ناحیه ذوب جزیی شده و ناحیه متاثر از حرارت و همچنین مساحت ناحیه متاثر از حرارت با اعمال شرایط پیش‎سرد به ترتیب 2/1، 2/5، 2/5برابر کاهش یافته است. با توجه به اینکه ذوبی شدن مرزدانه ها در تمامی نمونه ها مشاهده شد، مکانیزم محتمل برای ترک ذوبی ناحیه متاثر از حرارت، ذوب ترکیبی کاربیدهای غنی از Nb و همچنین رسوبات دلتا است که تشکیل فیلم مذاب در مرزدانه ها را ترغیب می کند و موجب ترک ذوبی در این ناحیه می شود. همچنین پروفیل سختی نشان داد که با اعمال شرایط پیش‏سرد، سختی فلز جوش افزایش می‏یابد.
    کلید واژگان: اینکونل 718 لیزر پالسی Nd:YAG ترک ذوبی HAZ جوش پذیری}
    Mohammad, ali Rezaei, H. Naffakh, Moosavy*
    Inconel 718 is precipitation strengthened Ni-base superalloy that is strengthened by “γ″ precipitate with the Ni3Nb chemical composition, is widely used for medium and high temperature applications in many industries. The aim of this study is to evaluate the effects of pre-cold treatment on microstructure, geometry of weld, Weldability, and mechanism of HAZ liquation cracking in Inconel 718 superalloy by Nd:YAG pulsed laser welding. Microstructure was investigated, using optical microscope and scanning electron microscope and hardness test was used to investigate mechanical properties. The results of numerical calculations using Rosental relation showed that the length of different welding regions including Mushy Zone (MZ), Partially Melted Zone (PMZ), and Heat Affected Zone (HAZ) decreased by 46%, 46%, and 56%, respectively. The experimental calculations also indicated that the length of PMZ and HAZ, as well as the HAZ area decreased by 2.1, 2.5, and 2.5 times, respectively. Considering that grain boundary liquation was observed in all samples, the possible mechanism for HAZ liquation cracking is constitutional liquation of Nb-rich carbides and delta precipitates that encourages the formation of liquid films in the grain boundaries and causes HAZ liquation cracking in this region. Also, the hardness profile indicates that the hardness of the weld metal increased by using pre-cold conditions.
    Keywords: Inconel 718 Nd:YAG pulsed laser HAZ liquation cracking Weldability}
  • ارتباط بین سرطان پروستات با پلی مورفیسم ژن RNASEL جایگاه R462Q
    محمد علی رضایی، وریا حسینی، بهرام نیکخو، مظاهر خدابنده لو، محمدرضا رحمانی*
    زمینه و هدف
    RNase L یک آنزیم سیتوپلاسمی و جزو سیستم ایمنی ذاتی بوده که RNA ویروس ها را تخریب کرده و همچنین نقش مهمی در القا آپوپتوز سلول های مختلف دارد. ارتباط پلی مورفیسم های ژن ریبونوکلئاز L (RNASEL) با استعداد ابتلا به سرطان پروستات در جمعیت های مختلف گزارش شده است. در این مطالعه، ارتباط بین پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی (SNP) ژن RNASEL در جایگاه R462Q و سرطان پروستات در سنندج بررسی شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد-شاهد روی 61 بیمار با سرطان پروستات به عنوان گروه مورد و 101 بیمار با هایپرپلازی خوش خیم پروستات (BPH) به عنوان گروه کنترل انجام شد. DNA از بافت های پروستات هر دو گروه که در پارافین قرار داشتند، استخراج شد. فراوانی پلی مورفیسم ژن RNASEL در جایگاه R462Q با روش Amplification-Refractory Mutation System PCR (ARMS-PCR) در هر دو گروه تعیین و با آزمون کای دو مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران سرطان 37/13±12/70 سال و میانگین سن گروه کنترل 26/9±05/71 سال بود(60/0=P). فراوانی ژنوتیپ های GG و GA در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان نداد(05/0
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که ژنوتیپ AA ژن RNASEL در جایگاه R462Q با افزایش استعداد ابتلا به سرطان پروستات مرتبط است.
    کلید واژگان: RNASEL, R462Q, پلی مورفیسم, سرطان پروستات, هایپرپلازی خوش خیم پروستات}
    The association between RNASEL R462Q polymorphism and prostate cancer
    Mohammad Ali Rezaee, Worya Hossaini, Dr Bahram Nikkhoo, Dr Mazaher Khodabandeloo, Dr Mohammad Reza Rahmani *
    Background And Aim
    RNase L is a cytoplasmic enzyme of the innate immune system that destroys RNA viruses and also plays an important role in the apoptosis of different cells. The association of ribonuclease L (RNASEL) gene polymorphisms with susceptibility to prostate cancer in different populations has been reported. In this study, the association of RNase L R462Q single nucleotide polymorphism (SNP) and prostate cancer was investigated in Sanandaj City in Iran.
    Material and
    Methods
    This case-control study included 61 men with confirmed prostate cancer as our case group and 101 men with benign prostatic hyperplasia (BPH) as control group. The genomic DNA from prostate tissue samples were obtained from both groups and were embedded in paraffin blocks. The prevalence of the polymorphism of RNASEL gene in R462Q location was determined by using Amplification-Refractory Mutation System PCR (ARMS-PCR). Data were analyzed by chi-square test.
    Results
    The mean age was 70.12±13.37 years for the patients with cancer and 71.05±9.26 years for the control group (P=0.6). The frequencies of GG and GA genotypes in the two groups were not different significantly (p>0.05). The frequencies of AA genotype in the patients with cancer and control group were 18.03% and 5.94% respectively (p= 0.02, OR= 3.48, CI: 1.46-15.2).
    Conclusion
    The results of this study indicated that AA genotype polymorphism of RNASEL gene in R462Q location was associated with increased susceptibility to prostate cancer.
    Keywords: RNASEL, R462Q, Polymorphism, Prostate cancer, Benign Prostatic Hyperplasia}
  • محمدعلی رضایی، سکینه سبزواری، بهشید گروسی
    زمینه و هدف
    سلامت معنوی جدیدترین بعد سلامت می باشد که در کنار ابعاد دیگر سلامتی قرار می گیرد و نیروی یگانه ای است که ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی را هماهنگ می کند. رفتارهای مدنی تحصیلی، رفتارهایی داوطلبانه، انسان دوستانه، ارزشی و اخلاقی هستند که اغلب بدون چشم داشت توسط دانشجویان به مرحله اجرا در می آید. پژوهش حاضر جهت بررسی ارتباط سلامت معنوی و رفتارهای مدنی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بود و نمونه های آن را 350 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی کرمان تشکیل دادند که به روش نمونه گیری نسبتی از 7 دانشکده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های سلامت معنوی Ellison و Paloutzian و رفتارهای مدنی تحصیلی بود. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    سلامت معنوی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دو سطح متوسط و بالا و رفتارهای مدنی تحصیلی دانشجویان نیز در سطح بالا بود. دانشجویان مقطع تحصیلی دکتری، مونث، متاهل و دارای سن بالاتر، سلامت معنوی و رفتارهای مدنی تحصیلی بالاتری داشتند. همچنین هرچه نمره سلامت معنوی دانشجو بالاتر بود، نمره رفتارهای مدنی تحصیلی آنان نیز بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج مطالعه، به نظر می رسد ارزش های اخلاقی باید در عرصه تحصیل مورد توجه بیشتری قرار گیرد و دانشگاه ها به طور جدی برنامه های درسی مرتبط با اخلاق را به عنوان یک عامل اثرگذار ارزش های مثبت در بین دانشجویان معرفی کنند. همچنین با توجه به ارتباط سلامت معنوی دانشجویان با رفتارهای مدنی، با تقویت سلامت معنوی می توان انتظار داشت دانشجویان با بیشترین توانایی ها و اخلاق تحصیلی فارغ التحصیل و عهده دار تامین سلامت عمومی اقشار جامعه گردند.
    کلید واژگان: رفتار مدنی تحصیلی, سلامت معنوی, دانشجویان تحصیلات تکمیلی, دانشگاه علوم پزشکی کرمان}
    Mohammad Ali Rezaei, Sakineh Sabzevari, Behshid Garousi
    Background and Objective
    Spiritual wellbeing is the most recent aspect of health and is the sole force that harmonizes physical, mental, and social aspects. Academic citizenship behaviors are voluntary, humanitarian, value-based, and ethical acts carried out by students without any expectations. Therefore, the present study was designed to investigate the relationship between spiritual wellbeing and academic citizenship behaviors of postgraduate students of Kerman University of Medical Sciences, Iran.
    Methods
    This was a descriptive-analytic study. The study population consisted of 350 postgraduate students of Kerman University of Medical Sciences. The subjects were selected from 7 schools of this university using proportionate sampling. Data collection tools were the Ellison’s and Paloutzian’s Spiritual Wellbeing Scale and the Academic Citizenship Behavior Questionnaire. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics in SPSS software.
    Results
    The spiritual wellbeing of postgraduate students was at medium and high levels and academic citizenship behavior of students was also at a high level. The spiritual health and academic citizenship behaviors of doctoral degree, female, married, and older students were higher than others. The higher the score of student's spiritual health was, the higher the score of academic citizenship behaviors was.
    Conclusion
    According to the results of the study, it is recommended that more attention be given to the spiritual health of students. Moreover, curriculum related to ethics must be introduced by universities as an effective factor in positive values to students. In addition, through strengthening of students’ spiritual health, it can be expected that students with maximum ability and ethics will graduate and take responsibility for public health of the society.
    Keywords: Academic citizenship behavior, Spiritual wellbeing, Postgraduate students, Kerman University of Medical Sciences (Iran)}
  • Ghorbanli M.*, Hosseinpoor Sabet Z., Rezaei, M. A
    A fundamental base inthe ecology of plant societies is that the plant species separately respond to the environmental gradients anddepending on the habitat conditions, the ecological requirements of the plants and their tolerance range can vary. In order to identify the relation between plant vegetation parameters and the environmental and edaphic elements, some parts of the protected area of Jahannama in Saraliabad rangelands in Gorgan were examined. One meter square plots were randomly established through field experiments and ten R plots were used for measuring tree altitude in the fields. The percent of canopy and topographic factors (slope, direction, &altitude) were considered as dependent and independent variables in each plot, respectively. Afterwards, soil samples were collected from each region for edphic analysis as independent variable. The most effective factors on percent of canopy of plant vegetation were determined using multivariate stepwise regression analysis. The results indicated that the physical rather than the soil factors associated with altitude, slop, and direction significantly contributed to the distribution of plant vegetation (P<0.05). The relation between the physical factors and the percent of canopy the dominant species indicated that Juniperussabina, Cousiniaglaucopsisreversely correlated with altitude and slope while Festucaovina positively correlated with these factors. No Association was found betweenOnobrychiscornataand heightwhereas it significantly and negatively correlated withslope percent. Canopy percent inJuniperusSabina, Festucaovina,and Cousiniaglaucopsis decreasedwith soil acidification and positively correlated with the electrical conductivity of soil. In addition, canopy percent of JuniperusSabina, Onobrychiscornata, and Cousiniaglaucopsis increased as the soil got rocky but Festucaovina decreased with an increase in the percent of sand in the soil. With an increase in the effective depth of soil, the canopy percent of JuniperusSabina increased. InOnobrychiscornata and Juniperuscommunis, the canopy percent increased up to 75cm soil depth but decreased in deeper levels of soil.
    Keywords: Topographic factors, Edaphic factors, Canopy percent, Multivariate stepwise regression analysis, Jahannama protected area}
  • محمدعلی رضایی، محمدجعفر رضایی، محمدرضا رحمانی
    مقدمه
    سلول های شبه کرومافینی (Enterochromaffin like cells یا ECL cells) و سلول های مولد گاسترین (G یا Gastrine) نقش مهمی در عملکرد بافت معده دارند. کلونیزه شدن هلیکوباکترپیلوری در معده بر عملکرد و تعداد این سلول ها موثر است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر میان مدت (20 هفته ای) کلونیزاسیون هلیکوباکترپیلوری بر سلول های ECL و G در معده ی موش صحرایی بود.
    روش ها
    در این مطالعه ی آزمایشگاهی، 10 سر موش صحرایی به صورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. موش های گروه های مورد و شاهد به ترتیب هلیکوباکترپیلوری و PBS (Phosphate buffered saline) را به مدت 20 هفته از طریق گاواژ دریافت کردند. پس از این زمان، کلونیزاسیون باکتری و خصوصیات هیستوپاتولوژی بافت معده با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و گیمسا مورد بررسی قرار گرفت. سلول های ECL و G بافت معده ی موش ها در دو گروه به ترتیب با رنگ آمیزی نقره و روش ایمونوهیستوشیمی بررسی شد.
    یافته ها
    20 هفته پس از گاواژ هلیکوباکترپیلوری، کلونیزاسیون باکتری در بافت معده ی موش صحرایی با رنگ آمیزی گیمسا تایید شد. در گروه مورد، تغییرات هیستوپاتولوژی شامل دیس ارگانیزاسیون اپی تلیومی، واکوئلیزاسیون اپی تلیومی، بی نظمی در فضای لامیناپروپریا و اپی تلیوم معده با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین مشاهده شد. رنگ آمیزی نقره نشان داد که میانگین تعداد سلول های ECL در گروه های مورد و شاهد به ترتیب 79/1 ± 76/11 و 34/1 ± 35/8 سلول در واحد حجم بود (001/0 > P). میانگین تعداد سلول های G در رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی نیز در گروه های مورد و شاهد به ترتیب 21/1 ± 74/6 و 84/0 ± 65/3 سلول در واحد حجم بود (001/0 > P).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که با کلونیزاسیون هلیکوباکترپیلوری در معده ی موش صحرایی در مراحل قبل از القای سرطان در معده، آسیب های بافتی دیس ارگانیزاسیون و واکوئلیزاسیون اپی تلیومی، بی نظمی در فضای لامیناپروپریا و اپی تلیوم معده رخ می دهد و تعداد سلول های ECL و G افزایش می یابد.
    کلید واژگان: هلیکوباکترپیلوری, سلول شبه کرومافینی, سلول مولد گاسترین}
  • معصومه شابدین*، محمد علی رضایی، عمران عالیشاه، سید جلال میر قاسمی
    به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف شوری خاک بر خصوصیات فیزیولوژیک گیاه پنبه (Gossypium hirsutum) و مشخص نمودن ارقام متحمل، آزمایشی به صورت گلدانی، فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام پذیرفت. ارقام مورد بررسی شامل: Coker*349، Opal، Bol 539، N200، Acala sj2*seland، Sahel، Sepid و شوری (NaCl)، به عنوان فاکتور دوم با دو سطح، غیر شور و شور، 0/6 و 16/5 دسی زیمنس بر متر بوده است. بر اساس نتایج تجزیه واریانس، اثر شوری بر سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، کلر، به احتمال 1 درصد معنی دار بوده است و در بین ارقام، پتاسیم و کلر، به احتمال 1 درصد و سدیم، کلسیم، به احتمال 5 درصد معنی دار بوده است و منیزیم معنی دار نبود. با توجه به جمیع صفات مورد بررسی به نظر می رسد که ارقام Sahel و Sepid از مقاومت بیشتری نسبت به شوری برخوردار هستند.
    کلید واژگان: پنبه, رقم, شوری, یون}
    M. Shabdin *, M.A. Rezaei, O. Alishah, S.J. Mirgasemi
    A pot experiment was carried out to study the effect of different soil salinity on physiological characteristics of cotton plant (Gossypium hirsutum) and determining of resistant cultivars as factorial arrangeed by completely randomized design with 3 replications. Cotton cultivars were including Coker *349, Opal, Bol 539, N200, Acalas sj2* seland, Sahel, Sepid as first factor and levels of salinity in consist of nonesaline and saline, 0.6, 16.5ds/m as second factor. The results showed that effect of salinity on, Na, K, Ca2, Mg2, Cl-, was significant at 1% probability and.Between cultivars, K, Cl-, was significant at 1% probability and Na, Ca2, was significant at 5% probability and Mg2, wasnt significant. With regard of total masured characteristic it refered that, Sepid and Sahel cultivars were more tolerant to salinity stress.
    Keywords: Cotton, Cultivar, Ion, salinity}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال