به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدکاظم رمضانی

  • افسون بهاری پور، رضا ارجمندی*، رکسانا موگوئی، محمدکاظم رمضانی
    زمینه و هدف‏

    سبزیجات تازه و فرآوری شده، به خصوص سبزیجات برگ دار، منابع عمده دریافت نیترات در رژیم غذایی هستند. اهمیت میزان رشد و عدم آلودگی این سبزیجات، به ویژه با توجه به تمرکز کشت آن ها در زمین های کشاورزی حاشیه شهرها که احتمال استفاده از منابع فاضلابی در آن ها می رود بسیار زیاد است. هدف این طرح تعیین غلظت نیترات در قسمت خوراکی محصولات تربچه، نعناع و جعفری و مقایسه آن با حدود مجاز بود و همچنین گیاهانی که دارای بیش ترین قدرت جذب نیترات در جنوب شهر تهران در سال 1394 بودند معرفی شدند.

    روش بررسی

    محصولات مورد نظر در ماه های مرداد و شهریور سال 1394 از منطقه کشاورزی شهرک احمدیه واقع در جنوب تهران طی 3 نوبت جمع آوری شدند .بر روی هر نمونه سه بار آزمایش تکرار شد و در نهایت 90 نمونه مورد آزمایش قرار گرفت آزمایشات با استفاده از دستور العمل ارایه شده توسط سازمان ملی استاندارد ایران انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میانگین نیترات در تربچه، برگ تربچه، برگ نعناع، ساقه نعناع، برگ جعفری و ساقه جعفری به ترتیب (342/±1 02/ 19)،(895/0 ± 00/11)،(369/1 ± 70/17)،(936/1 ± 69/26)،(261/1 ± 82/20)،(00/1 ± 43/22) میلی گرم بر- کیلوگرم بودند، بنابراین بیش ترین غلظت نیترات در بین نمونه های آزمایش شده مربوط به سبزی نعناع و کم ترین میزان آن مربوط به سبزی تربچه بود. همچنین غلظت نیترات در محصولات مورد نظر در جنوب تهران کم تر از حد مجاز بود.

    بحث و نتیجه گیری

    اگرچه غلظت نیترات در این محصولات کم تر از حد مجاز بود اما با توجه به آبیاری سبزیجات در این منطقه با فاضلاب هایی که غلظت نیترات را در محصولات ممکن است بالا ببرد، ضرورت دارد بررسی میزان نیترات با تعداد نمونه بیش تری صورت گیرد و کنترل دایمی غلظت نیترات در این محصولات ضروری می باشد.

    کلید واژگان: جذب نیترات, سبزی, حد مجاز
    Afsoon Baharipoor, Reza Arjmandi *, Roxana Mooguei, Mohammad Kazaem Ramezani
    Background and Objective

    Fresh and processed vegetables, in particular leafy vegetables are main sources of nitrate in the diet. The growth level and absence of contamination matters of these vegetables, particularly their cultivation in farm lands, in the suburb which may using sewage, is so critical. The primary target of this research is to determine nitrate concentration in the edible parts of radish, mint and parsley, and compare them with allowance limits and then introducing the most nitrate intaking herbs of the southern region of Tehran , in 2015.

    Material and Methodology

    Demanded products have been collected during three times sampling from Ahmadieh agricultural complex located in south of Tehran, in August and September of 2015, and the examinations have been repeated in three times for each sample. Eventually 90 samples were tested. The examinations carried out based on instruction provided by Iranian National Standard Organization

    Findings

    The results showed that mean concentration of nitrate in radish, radish leaves, mint leaves, mint roots, shoot mint, parsley leaf and parsley stem are respectively 19.02 ±1.342, 11.00±0.895, 17.70±1.369, 26.69±1.936, 20.82±1.261, 22.43±1.00 mg/kg, and also is indicative of the highest nitrate concentration is related to the mint and the lowest concentration in the radish, among all tested samples.
    Discussion and

    Conclusion

    By considering vegetables watering with sewages in this region which could increase nitrate concentration in the products, Then it is necessary to check nitrate concentration of more samples to achieve an accurate result.

    Keywords: nitrate intake, vegetable, allowance limit
  • محمدکاظم رمضانی*
    جذب، تجزیه و انتقال آفت کش ها در خاک به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر سرنوشت آفت کش ها تاثیر می گذارد. با توجه به تفاوت اکوسیستم شالیزارها به دلیل شرایط کاهش و یا نبود اکسیژن، سرنوشت آفت کش ها متمایز از خاک های زراعی معمولی است.. شرایط بی هوازی خاک های برنج تغییرات شیمیایی را در محیط ریشه ایجاد می کند که بر سرنوشت آفت کش های مورد استفاده در شالیزارها تاثیر زیادی دارد. مدت زمان شرایط بی هوازی می تواند بر ترکیب جامعه میکروبی تاثیر گذار و سرنوشت آفت کش ها را تغییر دهد. میزان و غلظت آفت کش ها در خاک های زراعی و شالیزارها به نحوه جذب آن ها به خاک و سرعت تجزیه آن ها بستگی دارد. انتقال آفت کش به عنوان فاکتور کلیدی در ارزیابی پتانسیل آلودگی منابع آبی استفاده می شود که این مساله در شالیزارهای کشور اهمیت دارد. با محاسبه شاخص پتانسیل انتقال به منابع آبی برای آفت کش های برنج، آفت کش هایی که ریسک بالایی برای منابع آبی داشتند تعیین و مشخص شد. ریسک آبشویی علفکش ها و قارچ کش ها در مزارع برنج و خطرات آن برای آلودگی منابع آبی در شالیزارها بیشتر از حشره کش ها می باشد. آلودگی محیط زیست خاک ها در شالیزارها یک مشکل جهانی است. بنابراین، نیاز به افزایش آگاهی از مساله و پیامدهای آن بر بهره وری محصولات زراعی، سلامت زنجیره غذایی و همچنین محیط زیست اهمیت زیادی دارد. آفت کش های برنج بر اساس پتانسیل انتقال یا عدم انتقال (احتمال تجمع) طبقه بندی شده است.
    کلید واژگان: باقیمانده آفتکش ها, شالیزار, جذب و تجزیه
  • مرجان دیانت*، سید اسماعیل مفیدی، محمد کاظم رمضانی

    متریبوزین یکی از رایج‏ترین علف کش های مورد استفاده در زراعت سیب‏زمینی است. به منظور بررسی تاثیر خصوصیات خاک و سابقه مصرف علف کش متریبوزین بر کارایی این علف کش در کنترل علف هرز تاج خروس وحشی، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور در سال 1391 انجام شد. عامل اول نوع خاک در شش سطح (همدان با 15 سال و بدون سابقه مصرف، جیرفت با 15 سال و بدون سابقه مصرف، اصفهان دو سال سابقه مصرف و مشهد سه سال سابقه مصرف) و عامل دوم غلظت علف کش متریبوزین در شش سطح (صفر، 100، 300، 700، 1000 و 1500 گرم در هکتار(به ترتیب 10،0، 30، 70، 100 و 150% درصد غلظت توصیه شده)) بود. قبل از کاشت تاج خروس وحشی، گلدان ها با مقادیر مورد نظر علف کش متریبوزین تیمار شد و 4 هفته بعد از کاشت، برداشت انجام شد و صفات طول ریشه و اندام هوایی و وزن خشک آن ها اندازه گیری و منحنی های غلظت-پاسخ رسم گردید. بالاترین و پایین ترین خسارت به تاج خروس وحشی به ترتیب در خاک های جیرفت بدون سابقه مصرف و همدان با 15 سال سابقه مصرف دیده شد. در خاک جیرفت با 15 سال سابقه ی مصرف، کاهش وزن خشک اندام هوایی در غلظت های 0/1، 0/3، 0/7، 1 و 1/5 کیلوگرم متریبوزین در هکتار نسبت به عدم مصرف آن، به ترتیب 15، 29، 45، 46 و 56 درصد بود، درحالی که در خاک همدان با 15 سال سابقه مصرف، کاهش وزن اندام هوایی در غلظت های مذکور متریبوزین نسبت به عدم مصرف علف‏کش به ترتیب 6، 11، 25، 31 و 36 درصد بود. نتایج نشان داد که در خاک های مختلف افزایش غلظت علف کش سبب کنترل مطلوب تر تاج خروس وحشی گردید ولی افزایش میزان رس و ماده آلی و همچنین افزایش سابقه مصرف، از شدت تاثیر بقایای متریبوزین کاست.

    کلید واژگان: سیب زمینی, متریبوزین, منحنی غلظت-پاسخ, وزن خشک
    Marjan Diyanat *, Seyyed Esmaeil Mofidi, Mohammad Kazem Ramezani

    Metribuzin is one of the most common herbicides used in potato cultivation. This experiment was conducted to study the effect of soil characterstics and utilization history of metribuzin on its efficiency to redroot pigweed control as factorial on the base of randomized complete blocks design with three replications at Institue of Plant Protection in 2012. First factor was soil type in six levels (Hamedan with 15 years and without utilization history, Jiroft with 15 years and without utilization history, Isfahan with 2 years utilization history and Mashhad with 3 years utilization history) and second factor was different concentrations of metribuzin (0, 100, 300, 700, 1000 and 1500 g ai ha-1). Before cultivating redroot pigweed seed, the pots with mentioned soils were treated with metribuzin and harvesting was done four weeks after cultivating. Then, length and dry weight of shoot and root were measured and dose-response curves were drawn. The highest and lowest damage to redroot pigweed was observed in soils of Jiroft without utilization history and Hamedan with 15 years utilization history, respectively. In Jiroft soil with 15 years utilization history, shoot dry weight reductions were 15, 29, 45, 46 and 56 percent at concentrations of 0.1, 0.3, 0.7, 1 and 1.5 kg ai ha-1 of metribuzin, while in Hamedan soil with 15 years utilization history shoot dry weight reductions in the mentioned concentrations of metribuzin were 6, 11, 25, 31 and 36 percent, respectively. Results showed in different soils, increasing the concentration of herbicide resulted in a more favorable control of redroot, but increasing the amount of clay and organic matter, as well as increasing the history of consumption, affected the severity of the effects of metribuzin residues.

    Keywords: Dose-response curve, dry weight, Metribuzin, Potato
  • اصغر حسینی نیا، سعید جوادی خدری *، محمد خانجانی، احمد حیدری، محمدکاظم رمضانی، هادی مصلی نژاد
    یکی از مهم ترین آفات کورم گلایول، کنه پیاز (Astigmata: Acaridae) Rhizoglyphus echinopusمی باشد. ضد عفونی کورم ها و رهاسازی کنه شکارگر از روش های دارای پتانسیل بالقوه در کنترل این آفت محسوب می شوند. لذا با توجه به اهمیت این آفت در کاهش کمی و کیفی محصول و همچنین اثر قابل توجه روش های کنترل شیمیایی، فیزیکی، بیولوژیک و تلفیقی در کاهش خسارت آن، این مطالعه در قالب بلوک های کاملا تصادفی با 24 تیمار و سه تکرار به بررسی اثر ضد عفونی کورم ها و رهاسازی کنهRaumilben (Acari: Laelapidae) aculeifer Hypoaspis (Geolaelaps) بر کنترل کنه R. echinopusروی کورم گلایول در شرایط گلخانه ای پرداخته است. تیمارهای ضد عفونی شامل تیمارهای شماره 2،1 و 3- آبامکتین (4/0، 8/0 و 2/1 میلی لیتر بر لیتر)؛ 4، 5 و 6- اتیون (1، 5/1 و 2 میلی لیتر بر لیتر)؛ 7، 8 و 9- فنازاکوئین (5/0، 1 و 5/1 میلی لیتر بر لیتر) بودند که کورم ها پیش از کاشت در هر محلول سمی به مدت 25 دقیقه غوطه ور شدند. تیمارهای 10، 11 و 12 کورم ها به مدت 25، 50 و 75 دقیقه در آب گرم با حرارت 45 درجه سلسیوس ضدعفونی گردیدند. تیمارهای شماره 13-14 و 15 مربوط به رهاسازی کنه شکارگر aculeifer H. به تعداد 10، 20 30 کنه به ازای 100 کورم آلوده به کنه پیاز بودند. تیمارهای شماره 16، 17 و 18 شامل رهاسازی 100، 250 و 500 کنه شکارگر در متر مربع پانزده روز بعد از کاشت؛ تیمارهای 19، 20 و 21- شاهد غوطه ور نمودن کورم ها در آب معمولی30 درجه سلسیوس به مدت 25، 50 و 75 دقیقه؛ تیمار 22 شامل آب گرم 45 درجه سلسیوس به مدت 25 دقیقه و سپس رهاسازی 10 کنه برای 100 پیاز؛ تیمار 23 شامل آب گرم 45 درجه سلسیوس به مدت 25 دقیقه با رهاسازی 100 کنه شکارگر در متر مربع و تیمار 24 شامل آب گرم 45 درجه سلسیوس در 25 دقیقه سپس رهاسازی 10 کنه به ازای 100 پیاز بعلاوه رهاسازی 100 کنه شکارگر در متر مربع 15 روز بعد از کاشت بود. در هر تیمار 150 کورم در نظر گرفته شد و آلودگی کورم ها برآورد گردید. کرت ها حاوی خاک ضد عفونی شده، پلاستیک مجزا و در هر کرت 30 کورم گلایول کاشته شد. نتایج نشان داد که بیش ترین شدت آلودگی در تیمار های شاهد (شماره های 19، 20 و 21)، کم ترین شدت آلودگی در تیمار های 22، 23 و 24؛ بیش ترین تعداد تولید کورم در تیمار 24؛ بلندترین طول گل آذین در تیمار های 13 و 24؛ بلندترین میانگین ارتفاع شاخه گل در تیمارهای 24، 23 و 13؛ بیش ترین قطر ساقه در تیمارهای 23، 12 و 7؛ طولانی ترین طول عمر گل در تیمار های 14، 17 و 23؛ و بیش ترین درصد جوانه زنی در تیمار های 24، 23، 22، 14، 15، 13 و 10 مشاهده شد. تعداد غنچه تحت تاثیر تیمارهای مختلف فاقد اختلاف معنی دار بود. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه و همچنین خصوصیات گیاه گلایول استفاده از عوامل کنترل بیولوژیک و استفاده همزمان از ضدعفونی کورم ها به همراه رهاسازی کنه شکارگر جهت کاهش آلودگی و کنترل کنه R. echinopus در قالب کنترل تلفیقی آفت توصیه می گردد.
    کلید واژگان: ضدعفونی, کنه پیاز, کنترل تلفیقی, گلایول, Hypoaspis (Geolaelap) aculeifer
    A. Hoseininia, S. Javadi Khederi *, M. Khanjani, A. Heidari, M. K. Ramezani, H. Mosalanejad
    Introduction
    Bulb mites of genus Rhizoglyphus (Acari: Acaridae) have been identified as pest of many crops in storage, greenhouse, and field. The most important hosts are species of family Liliaceae (e.g. Allium spp.) Rhizoglyphus echinopus (Fumouze & Robin) (Astigmata: Acaridae) is one of the most important pest of gladiolus corms in Mahallat. The mites infest bulbs and corms by penetrating through the basal plate or outer skin layers. Bulb mites may establish in the inner layers, which makes control extremely difficult. Feeding wounds created by bulb mites provide entry sites for soil-borne fungal pathogens such as pythium, rhizoctonia and fusarium. Despite their economic importance and broad distribution, the control of R. echinopus remains in a state of confusion and needs a thorough evaluation. In addition, the field biology and ecology of this mite is not well studied, and methods for sampling, monitoring and assessment are limited. Management of bulb mites is complicated because of their short generation time, high reproductive potential, broad food niche, interactions with other pests and pathogens, and unique adaptations for dispersal. Historically, these pests have been controlled by synthetic acaricides and insecticides, which are now limited due to their resistance. Alternative control strategies, including cultural and biological control, have shown limited success, but need to be further developed and implemented.
    Materials and Methods
    We evaluated the capacity of the soil-dwelling predatory mite, Hypoaspis (Geolaelaps) aculeifer (Canestrini) (Mesostigmata: Laelapidae), as well as disinfestations of corms to control attacking bulbs mite. The experiment was performed in 24 treatments and 3 replicates in randomized complete block design. Each plot was separated with plastic and its soil was sterilized by solarization. In addition, 30 gladiolus corms were cultivated in each plot. Disinfestations treatments (corms were soaked in poison solution for 25 minute) include: 1, 2 & 3- abamectin (0.4, 0.8, 1.2 ml/lit); 4, 5 & 6- ethion (1, 1.5, 2 ml/lit); 7, 8 & 9- fenazaquin (0.5, 1, 1.5 ml/lit); 10, 11 & 12- hot water (45°C for 25, 50 and 75 min); 13, 14 & 15- release of predator mite H. (Gaeolaelaps) aculeifer 10, 20 and 30 predator for every 100 Gladiolus bulb (previously infested with bulb mites); 16, 17 & 18- release of 100, 250 and 500 predator mites in square meter 15 days after planting; 19, 20 & 21- tap water as control treatments (30°C for 25, 50 and 75 min); 22- hot water (45°C for 25 min) and release 10 predator for every 100 gladiolus bulb; 23- hot water (45°C for 25 min) and release of 100 predator mites per square meter; 24- hot water (45°C for 25 min) and release 10 predator for every 100 gladiolus bulb and release of 100 predator mites per square meter 15 day after planting.
    Result and Discussion
    Significant differences were found among treatments and with control (α= 0.5). In all cases, the population of predatory mites increased as long as bulb mite densities were not too low. Experiments in the greenhouse showed that in the absence of predatory mite, populations of the bulb mite, R. echinopus, on gladiolus corms increased, whereas population growth of bulb mite was slowed down as the predatory mite were released. The highest infestation severity was observed in treatments 19, 20 and 21 (control), while the lowest percentage of corms infestation were recorded in treatments 24, 23 and 22. The highest frequency of corms was produced in treatment 24, also the highest inflorescence length was found in treatments 13 and 24. The height length mean of gladiolus stem was observed in treatments 24, 23 and 13, respectively. The flowers in treatments 7, 14, 17 and 23 lived the greatest. The fastest germination rate was recorded in corms in treatments 24, 23, 22, 14, 15, 13 and 10, respectively. But the number of buds was statistically located in the same group and their differences were not significant. Based on the results and with respect to the gladiolus features, biological and integrated pest control methods could be recommended for reducing R. echinopus infestation.
    Keywords: Bulb mite, Disinfestation, Integrated pest management, Gladiolus, H. aculeifer, R. echinopus
  • سیداسماعیل مفیدی، محمدکاظم رمضانی، مرجان دیانت
    جهت مطالعه اثر خصوصیات خاک و سابقه مصرف علف کش متریبوزین بر پایداری این علف کش و اثر آن بر گیاهسوزی یولاف زراعی، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور در سال 1391 انجام گرفت. عامل اول نوع خاک در شش سطح (شامل همدان 15 سال و بدون سابقه مصرف، جیرفت 15 سال و بدون سابقه مصرف، اصفهان دو سال و مشهد سه سال سابقه مصرف) بوده و عامل دوم مقادیر علف کش متریبوزین (شامل مقادیر صفر، 1/0، 3/0، 7/0، 1 و 5/1 کیلوگرم در هکتار) بود. سه ماه قبل از کشت یولاف، گلدان های حاوی خاک های مذکور با مقادیر مورد نظر علف کش متریبوزن تیمار شده و هر سه روز یکبار آبیاری گردیدند. بعد از سه ماه بذور یولاف در گلدان ها کشت و 4 هفته بعد برداشت انجام شد. صفات طول ریشه و ساقه و وزن تر ریشه و ساقه نسبت به شاهد (عدم مصرف علف کش) اندازه گیری و منحنی های دز-پاسخ رسم گردید. نتایج نشان داد در خاک های مختلف افزایش مقادیر علف کش سبب گیاهسوزی بالاتر در یولاف گردید ولی افزایش میزان رس و ماده آلی و همچنین افزایش سابقه مصرف، از شدت تاثیر بقایای متریبوزین کاست و بالاترین و پایین ترین میزان گیاهسوزی یولاف به ترتیب در خاک های جیرفت بدون سابقه مصرف و همدان با 15 سال سابقه مصرف مشاهده گردید.
    کلید واژگان: سیب زمینی, گیاهسوزی, منحنی دز, پاسخ
    Seyyed Esmaeil Mofidi, Mohammad Kazem Ramezani, Marjan Diyanat
    This experiment was conducted to study the effect of metribuzin on cultivated oat in soils with different characteristics and utilization history as factorial on the base of randomized complete block design with three replications in Institue of Plant Protection in 2012. First factor was soil type in six levels (Hamedan with 15 years and without utilization history, Jiroft with 15 years and without utilization history, Isfahan with 2 years utilization hisrory and Mashhadwith 3 years utilization history) and second factor was different amounts of metribuzin in six levels (0, 0.1, 0.3, 0.7, 1 and 1.5 kg/ha). Three months before cultivating, the pots with mentioned soils were treated with metribuzin and were irrigated every three days. Then oat seeds was cultivated in pots and harvested after four weeks. Shoot length, root lenght, shoot wet weight and root wet weight was measured and dose- response curves were drawn. According to results, more oats were burned due to increase of herbicide amounts, but the effects of metribuzin residue were decreased by increase of amounts of clay, organic matter and utilization history. The highest and lowest phytotoxicity was observed in soils of Jiroft without utilization history and Hamedan with 15 years utilization history, respectively.
  • اسماعیل مفیدی، محمد کاظم رمضانی، مرجان دیانت، منصور منتظری، جواد انگجی
    به منظور بررسی تاثیر خصوصیات خاک و سابقه مصرف علف کش متریبوزین بر کارایی این علف کش در کنترل علف هرز سلمه تره، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در گلخانه موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور در سال 1391 انجام شد. عامل اول نوع خاک در شش سطح (همدان با 15 سال و بدون سابقه مصرف، جیرفت با 15 سال و بدون سابقه مصرف، اصفهان دو سال و مشهد سه سال سابقه مصرف) و عامل دوم غلظت علف کش متریبوزین در شش سطح (شامل مقادیر صفر، 100، 300، 700، 1000 و 1500 گرم در هکتار ماده موثره) بودند. قبل از کاشت گلدان ها با مقادیر مورد نظر علف کش متریبوزین تیمار شدند. سپس بذرهای سلمه تره در گلدان ها کشت و 4 هفته بعد برداشت شدند. وزن خشک و طول اندام ریشه و اندام هوایی اندازه گیری شد و نمودارهای غلظت-پاسخ رسم گردید. نتایج نشان داد در خاک های مختلف افزایش مقادیر علف کش سبب کنترل مطلوب تر سلمه تره گردید ولی افزایش میزان رس و ماده آلی و همچنین افزایش سابقه مصرف، از شدت تاثیر بقایای متریبوزین کاست و بالاترین و پایین ترین خسارت به سلمه تره به ترتیب در خاک های جیرفت بدون سابقه مصرف و همدان با 15 سال سابقه مصرف دیده شد. بنابراین در خاک های با سابقه مصرف بالای متربیوزین به دلیل حضور بالای میکروارگانیسم های سازگار با این علف-کش و استفاده آن ها از این علف کش به عنوان منبع تغذیه از کارایی این علف کش در کنترل علف هرز سلمه تره به شدت کاسته می گردد، در این شرایط جهت کنترل علف هرز مذکور باید از مقادیر بالاتر علف کش متریبوزین استفاده شود.
    کلید واژگان: رس, غلظت های مختلف علف کش, منحنی غلظت, پاسخ و وزن خشک
    S. E. Mofidi, M. K. Ramezani, M. Diyanat, M. Montazeri, J. Angaji
    Introduction
    Potato is a cool-season vegetable that ranks with wheat and rice as one of the most important staple crops in the human diet around the world. Weed control is important in potato production management, because without doing it potato harvest would not be cost- effective. Metribuzin (4-amino-6-tert butyl-3-methylthio-1, 2, 4-triazin-5-one), a triazine, is used as a selective herbicides for control of annuals grasses and broadleaf weeds inpotato. Its herbicide efficiency and its relatively low toxicity are such that it is widely used around the world. Replacing metribuzin with other herbicide that have the greatest effect on weed control in potato seems unlikely. The persistence of metribuzin in soil is defined as the period or extension of time in which it remains active. Knowing the case of herbicides is particularly important because, on one hand, it determines the period of time in which weeds can be controlled, and on the other, it is related to the later phytotoxic effects which can damage the subsequent crops. In order to understand about affiance of this herbicide in potato fields, researches on metribuzin toxicity in common lamb’squarters in soils with different utilizations are essential.
    Material and
    Methods
    This experiment was conducted to study the effect of soil characteristics and utilization history of metribuzin on its efficiency to common lamb’squarters control as a factorial on the base of randomized complete blocks design with three replications in green house of Institue of Plant Protection in 2012. First factor was soil type in six levels (Hamedan with 15 years and without utilization history, Jiroft with 15 years and without utilization history, Isfahan with 2 years utilization history and Mashhad with 3 years utilization history) and second factor was concentration of metribuzin in six levels (included 0, 100, 300, 700 and 1000 g ai h-1). Soil samples were collected from 0-15 cm depth. Before cultivating, the pots with mentioned soils were treated with metribuzin. Each sample was thoroughly mixed to allow a homogeneous distribution. Non-sprayed samples were used as controls. Common lamb’squarters seeds were planted in pots and the soil in each pot was watered as mist. After emergence, the seedlings were thinned to two per pot. Harvesting weeds were done four weeks after sowing. Then, dry weight and the length of shoot and root were measured. All data were subjected to analysis of variance and means were compared at the 5% level of significance. The classical bioassay, often used to quantify the amount of herbicide in soil, employs a single “standard” dose-response curve. This standard curve show the plant response to different herbicide concentrations and report information of different concepts related to herbicide efficacy, such as selectivity, tolerance and resistance. A typical dose-response curve is sigmoid in shape. One example of such a curve is the loglogistic curve. The data were expressed as a percentage of the untreated control and dose- response curves were drawn.
    Results
    According to results, more common lamb’squarters was controlled due to increase of herbicide dose. But the effects of metribuzin residue were decreased by increase of amounts of clay, organic matter and utilization history. The amount of herbicide required to reduce the growth of weed by 50% (GR₅₀) when compared with the control was determined for each soil. In the soils with higher organic matter GR₅₀ were increased. The highest and lowest damage to common lamb’squarters was observed in soils of Jiroft without utilization history and Hamedan with 15 years utilization history, respectively So in the soil with long utilization history of metribuzin, common lamb’squarters control was greatly reduced due to the presence of microorganisms adapted to the herbicide and use of it to supply energy. The breakdown of herbicides by soil organisms known as microbes accounts for a large portion of herbicide degradation in soil. Certain bacteria, fungi, and algae use herbicide as a food source. Microbes are herbicide-specific and their population in the soil is related to the amount of herbicide can lead to increased microbe populations and a shorter duration of effective weed control. Organic matter provides excellent habitat for microbes. The adsorption degree of this herbicide is positively correlated with organic matter content and negatively with their persistence. In these situations for controlling this weed higher concentration of metribuzin must be used.
    Keywords: Survey of History Utilization on Metribuzin Efficiency to Control Commonlambsquarters (Chenopodium album) in Different Soils
  • ارزیابی مخاطرات حشره کش ها و کنه کش های مورد استفاده در کشور
    محمدکاظم رمضانی، احمد حیدری
  • محمد کاظم رمضانی، احمد حیدری
    در این تحقیق با استفاده از مدل های جدید 58 حشره کش و کنه کش موجود در کشور که عمدتا در مبارزه با آفات و کنه های گیاهی مورد استفاده قرار می گیرند مورد بررسی قرار گرفت. پارامتر های مهم پایداری کلی (Pov)، پتانسیل انتقال آن ها را از مکان مصرف (LRTP)، نسبت جذب انسانی (Intake fraction)، با استفاده از مدل های OECD POV & LRTP Screening Tool، USES-LCA 2.0 و SimpleBox 3.0 محاسبه و با تلفیق داده های بدست آمده با جذب قابل قبول روزانه (ADI)، اثرات سمی برای موجودات خاکزی (LD50 زنبور عسل) اثرات سمی برای موجودات آبزی (LC50 ماهی)، و اثرات سمی برای پستانداران (LD50 موش) ریسک حشره کش ها و کنه کش های موجود در کشور به تفکیک محاسبه و رتبه بندی شدند. 38 درصد از کنه کش های مورد استفاده در کشور در گروه با ریسک کم، 38 درصد در گروه خطر متوسط و 23 در صد در گروه خطر زیاد طبقه بندی شدند. در مورد حشره کش ها 31/7 درصد در گروه کم خطر، 26/9 درصد در گروه متوسط، 23/8 درصد در گروه با ریسک زیاد و 15/8 درصد حشره کش ها در گروه خطر خیلی زیاد طبقه بندی شدند. بر اساس نتایج مربوط به رتبه بندی ریسک حشره کش ها و کنه کش های مورد استفاده، در درختان میوه دانه دار و هسته دار 42/9 درصد، در پسته 41/2 درصد، در مرکبات 35 درصد، در سویا 10 درصد، در چغندر قند 29/4 درصد، در سبزی و جالیز 17/6 درصد، در پنبه 26/3، و در گندم و برنج 31 درصد از حشره کش ها و کنه کش های مورد بررسی در گروه خطر کم (I) قرار دارند. بنابراین، با توجه به این نتیجه امکان مدیریت کنه کش ها و حشره کش ها در جهت کاهش میزان ریسک وجود دارد. شناسائی آفتکش های کم خطر بر اساس هر گروه در محصولات مختلف امکان جایگزینی تدریجی از آفتکش های پر خطر به آفتکش های کم خطر را در طول زمان برای متولیان و مدیریت ریسک آفتکش ها امکان پذیر می نماید.
    کلید واژگان: ارزیابی خطر, حشره کش ها و کنه کش ها, رتبه بندی
    M. K. Ramezani, A. Heydari
    In this research، we used a new model to determine the risk of 58 current use insecticides and acaricides، mosly applied for agricultural purpuses. The OECD POV & LRTP Screening model used to calculate the environmental risk of pesticides using indices of overall persistence (POV)، long-range transport potential (LRTP)، and intake fraction (IF) was calculated using USES-LCA 2. 0 & Simple Box 3. 0. Integrating these parameters with acceptable daily intake (ADI)، LD50 bee، LD50 mice and LC50 fish made possible the risk assessment of 58 of current used pesticides. Screening and raking results showed that of 13 acaricides، 38% calssified with low، 38% with medium and 24% with high risk level. Of 45 studied insecticides 31. 7% showed low risk، 26. 9% showed medium، 23. 8% with high and 15. 8% showed very high risk. Risk assessment based on the most important crop/fruits demonstrated that pome and stone fruits 42. 9%، pistachio 41. 2%، citruses 35%، soybean 10%، sugarbeet 29. 4%، vegetables 17. 6%، cotton 26. 3% and cereal (wheat and rice) 31% of insecticides and acaricides are classified with low risk. Therefore، according to the results of the current research، it is clear that risk management of insecticides and acaricides in Iran toward reducing risk level is possible.
    Keywords: Risk assessment, insecticides, acaricides, ranking
  • محمدکاظم رمضانی
    آفت کش ها به طور وسیع برای محافظت گیاهان در مقابل آفات و بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرند و در سیستم های کشاورزی پیشرفته مصرف آفت کش ها غیر قابل اجتناب است. بر اساس اطلاعات موجود قسمت زیادی از آفت کش ها در زمان و یا پس از مصرف به هدف مورد نظر نرسیده و بقایای آن ها وارد بخش های مختلف محیط می شوند. بقایای آفت کش ها در محیط می تواند اثرات جانبی زیادی را بر سلامتی موجودات زنده در اکوسیستم های مختلف و همچنین پس از ورود به زنجیره های غذائی، سلامتی انسان را تحت تاثیر قرار دهد. اخیرا با شناخت اختلال آفت کش ها در سیستم های هورمونی و غدد درون ریز مهره داران نگرانی در مورد اثرات جانبی آفت کش ها تشدید یافته است. فرایند های مختلفی از جمله تجزیه زیستی و غیر زیستی، رونشینی و انتقال آفت کش ها به آب، هوا یا منابع غذائی سرنوشت آفت کش ها را تحت تاثیر قرار می دهند و اهمیت نسبی هر یک از این فرایند ها بسته به خصوصیات فیزیکی و شیمیائی آفت کش ها و شرایط اقلیمی، متفاوت است. تغییرات محیطی می تواند بر سرنوشت، پایداری و سمیت آفت کش ها در محیط تاثیر گذاشته و تاثیر آنها را بر موجودات کاهش و یا افزایش دهد. با توجه به پر هزینه بودن اندازه گیری بقایای آفت کشها در اجزاء مختلف محیط، اخیرا روش هائی برای کمی نمودن مخاطرات آفت کش ها بر محیط و سلامتی انسان با استفاده از شاخص های مختلف مورد توجه قرار گرفته است. این شاخص ها می تواند روند خطرات آفت کشها را در طول زمان بررسی و سلامتی اکوسیستم را مورد ارزیابی قرار دهند. در این مقاله ابتدا نقش فرایند های مختلف تعیین کننده سرنوشت آفت کش ها و فاکتور های موثر بر آنها در محیط مورد بررسی قرار می گیرد سپس اهمیت هر یک از مدل های مختلف ارزیابی مخاطرات آفت کش ها و مزایا و معایب آن ها بررسی و چگونگی ارزیابی مخاطرات آفت کش ها با در نظر گرفتن مشکلات موجود در زمینه اطلاعات لازم در کشور پیشنهاد خواهد شد.
    کلید واژگان: بقایای آفت کش ها, محیط زیست, ارزیابی مخاطرات
    M. K. Ramezani
    Pesticides are extensively used to protect crops and to prevent disease. The use of these compounds in modern agricultural systems is indispensable. It is estimated that a small portion of applied pesticides gets to the target pests and most of them enter various compartments of the environment. Pesticides losses from areas of application can be a threat to the different organisms in ecosystems as well as human health. Increasing concern about the pesticides has been emerged with the role of pesticides in disrupting endocrine systems of mammals. The endocrine system acts a significant role in normal growth and development and in reproduction. Once released to the environment, pesticides may be affected by various processes including abiotic and biotic degradation, adsorption and transfer to the water systems as well as air and food. The relative importance of each of these processes is related to physico-chemical nature of pesticide and climate conditions. Environmental changes can also influence the fate, persistence, and toxicity of pesticide and increase or decrease their side effects on organisms in the environment. Due to the high cost of pesticides trace in different matrices of the environment, it has been recently taken into consideration some indicators for quantifying the risks of pesticides for the environment and human health. These models are able to investigate the trend of pesticides risk in time and assess the ecosystem health. The present paper is an overview of the different factors affecting the behavior of pesticides in the environment as well as a critical review of different indicators for the assessment of pesticides risks. We also explore the extent to which these indicators can used in Iran with regards to the lack of data and advantage/disadvantage of the indicators will be presented.
    Keywords: Pesticides Residues, Environments, Risk assessment
  • محمد کاظم رمضانی، اسکندر زند
    معمولا پس از برداشت محصول زراعی، بقایای آن با اهداف و دلایل مختلف سوزانده میشوند. خاکستر حاصل از این عملیات پتانسیل ایجاد تغییر در بسیاری از خصوصیات فیزیکی، شیمیائی و بیولوژیکی خاک را موجب می شود. هرچند سوزاندن بقایای گیاهی ممکن است فوائدی را در سیستم های کشاورزی به همراه داشته باشد، ولی اثرات منفی بالقوه آن ها مانند جذب و غیر فعال شدن علف کش ها در خاک، می تواند باعث کاهش قابلیت دسترسی میکروارگانیسم های خاک برای تجزیه این ترکیبات شده و پایداری بیشتر علف کش ها را نیز به همراه داشته باشد که این امر در جای خود می تواند اثرات غیر قابل پیش بینی را بر گیاهان موجود در تناوب های زراعی داشته باشد. از طرف دیگر کاهش غلظت علف کش ها در محلول خاک، کاهش کارائی علف کش ها را در پی دارد و مشکلاتی را در مبارزه با علف های هرز ایجاد می کند. فرایندهای مختلفی از جمله رونشینی علف کش ها به روی کلوئید های خاک، فراریت (تبخیر)، تجزیه (شمیایی و میکروبی)، شستشوی سطحی و آبشویی سرنوشت علف کش ها را در خاک تعیین می کند. خاکستر افزوده شده به خاک در نتیجه سوزاندن بقایای گیاهی با تغییر خصوصیات فیزیکی و شیمیائی خاک بر هر یک از فرایندهای فوق تاثیر گذاشته و بنابراین، غلظت علف کش ها را در محیط خاک کاهش و یا افزایش می دهد. در این مقاله در ابتدا فرایندهای مهم و کلیدی تعیین کننده سرنوشت علف کش ها در خاک مورد بحث قرار گرفته و سپس اثرات خاکستر ناشی از سوزاندن بقایا بر میکروارگانیسم های موجود در خاک به عنوان عوامل مهم تجزیه بیولوژیکی علف کش ها در خاک، رونشینی و حذف رو نشینی علف کش ها و قابلیت دسترسی علف کش ها مورد بحث قرار می گیرد. سپس اهمیت زراعی و تاثیر سوزاندن بقایای گیاهی بر کارائی علف کش ها و جنبه های مهم مورد نیاز در تحقیقات آینده بیان می گردد.
    کلید واژگان: میکروارگانیسم های خاک, مدیریت علف های هرز, تناوب زراعی
    Mohammadkazem Ramezani, Eskanar Zand
    Crop residue burning is applied in agricultural systems to remove extra residues before or after harvest. Although, there are some benefits of crop residue burning, but soils amended with crop residue ashes would obviously be increased herbicide persistence, and change desorption, and bioavailability of herbicides in soils crop residues have burned. It may also limit the access of microorganisms to the herbicides and therefore, prolonged carryover effect of their residues on rotational crops, resulting in cost burden for farmers due to the enhancement of sorption and the decrease of herbicides efficacy. The behavior of herbicides (persistence and movement), uptake by plants, and efficacy of herbicides in soil for control of weeds is governed by a variety of physical, chemical, and biological processes that are often complex and dynamic. The key process includes sorption–desorption, volatilization, and chemical and biological degradation, transport from soils into water, is directly controlled by these processes. Ashes arising from the burning of crop residues may be an important factor leading to changes in soil properties with contact time resulting in increased immobilization and sorption of herbicides. This paper highlights some key factors affecting the behavior of pesticides in the soil, in particular, understanding the effects of ashes on fate and efficacy of herbicides especially dealing with agronomic and crop residue burning.
    Keywords: Soil microorganisms, weed management, crop rotation
  • محمد کاظم رمضانی
    در بیشتر کشور های دنیا استفاده از علف کش ها برای مبارزه با علف های هرز یکی از مهم ترین روش های مدیریت این گیاهان ناخواسته است. معرفی خانواده های جدید علف کش ها در سال های اخیر، به علت داشتن فوائد بی شمار از جمله میزان مصرف کم در هکتار، سمیت کم برای پستانداران و توانائی جذب از طریق اندام های هوائی و ریشه، به سرعت مورد توجه تولید کنندگان محصولات کشاورزی قرار گرفت. کنترل طیف وسیعی از علف های هرز و پایداری نسبتا بالای این علف کش ها در خاک که امکان مدیریت علف-های هرز را در طول فصل زراعی میسر می نماید، از عوامل دیگر در مقبولیت گروه های جدید علف کش ها از جمله بازدارنده های سنتز استولاکتات است. داشتن خصوصیات فوق، اگرچه از دیدگاه مدیریت شیمیائی علف های هرز در یک فصل زراعی بسیار مفید است، ولی به علت داشتن فعالیت زیاد، این گروه از علف کش ها می توانند پایداری خود را در خاک حفظ نموده و موجب صدمه به گیاهان زراعی حساس در تناوب های زراعی شوند. شناخت عوامل و فاکتورهای موثر بر پایداری بقایای این علف کش ها در خاک، مدیریت مناسب علف های هرز را در طول فصل زراعی امکان پذیر و کاهش اثرات زیان بار را به گیاهان غیر هدف در تناوب ها را ممکن می سازد. عوامل محیطی از جمله رطوبت و درجه حرارت فاکتور های بسیار مهم در تعیین میزان تجزیه و جذب علف کش ها در خاک هستند. مکانیسم های تعیین کننده سرنوشت علف کش ها در خاک از جمله، تجزیه نوری، فراریت، آبشوئی، رونشینی و تجزیه از مهم ترین عوامل تعیین کننده میزان پایداری علف کش ها در خاک هستند. فاکتور های محیطی و همچنین خصوصیات فیزیکی و شیمیائی علفکش و خاک بر هر یک از فرایند های فوق تاثیر گذاشته و برآیند اثرات این فاکتور ها میزان پایداری بقایای علف کش ها را در خاک و درنتیجه اثرات جانبی آن ها را بر گیاهان زراعی و میکروارگانیسم های خاک تعیین می کنند. میزان مواد آلی و همچنین اسیدیته خاک دو فاکتور مهم در تعیین میزان بقایای قابل دسترس علف کش ها در خاک هستند. اسیدی، بازی و یا خنثی بودن مولکول علف کش ها از خصوصیات مهمی است که در میزان تاثیر فرایند های تعیین کننده سرنوشت علف کش ها نقش دارد. در این مقاله مهم ترین فرایند های (رونشینی و تجزیه) موثر بر پایداری علف کش ها در خاک مورد بررسی قرار می گیرد و فاکتورهای محیطی، خصوصیات علف کش ها و ارتباط خصوصیات خاک با پایداری علف کش ها بحث خواهد شد
    کلید واژگان: علف کش, رونشینی, تجزیه, پایداری, خاک
    M.K. Ramezani
    Herbicides are one of the crucial options in weed management in most agricultural production systems of world. The introduction of the new herbicide families has had many benefits including very low application rates and low mammalian toxicity. As these herbicides can also be absorbed through the foliage or roots and have high mobility in plants, leading to broad-spectrum control of weeds and having soil residual persistence that gives some control of emerging weeds after application. That is why the use of these herbicide products was rapidly accepted by agricultural producers for crop production. Although, this aspect of the new herbicides is useful for control of emerging weed during the growth season, but the herbicides residues can persist to the next season(s) and damage subsequent crops. A wide range of interrelated factors impact the fate of herbicides in soil. Understanding these factors and processes can make possible the best weed control as well as reducing the potential for injury to non-target crops. Pertinent environmental conditions consist of the chemical, physical and biological characteristics of the soil to which the pesticides are used and climatic features such as rainfall, wind, temperature and light regime. These factors particularly moisture and temperature are two key factors that determine the extent of sorption and degradation of herbicides in the soil matrix. Various mechanisms including phtodegradation, volatilization, leaching, sorption and degradation are determinant processes of herbicide behavior in the environment. The present paper is an overview of the most important processes namely sorption and degradation of herbicides in soil, the environmental factors and herbicides nature which affect the behavior of these chemical in the soil.
  • محمدرضا لک، حمیدرضا دری، محمدکاظم رمضانی، محمدحسن هادیزاده

    به منظور تعیین دوره بحرانی کنترل علف های هرز در لوبیا چیتی لاین KS-21467 آزمایشی در سال های 1380 و 1381 در ایستگاه تحقیقات لوبیای خمین با طرح آماری بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. تیمارها در دو سری به ترتیب تداخل علف های هرز در 20، 28، 36 و 44 روز پس از کاشت و سری دوم، کنترل علف های هرز تا مراحل مذکور و دو شاهد بدون کنترل و کنترل کامل علف های هرز تا پایان فصل رشد بود. نتایج آزمایش نشان داد که دوره بحرانی کنترل علف های هرز در لوبیا چیتی لاین KS-21467 با در نظر گرفتن %5 کاهش عملکرد در سال های 1380 و 1381 به ترتیب 20-53 روز پس از کاشت (تقریبا منطبق با ظهور اولین سه برگچه تا شروع گل دهی) و 35-51 روز پس از کاشت (تقریبا منطبق با شروع غنچه دهی تا اواسط گل دهی) بود. وزن خشک علف های هرز در تیمار عاری از علف هرز تا 44 روز پس از کاشت به طور متوسط %81 نسبت به شاهد رقابت تمام فصل کاهش یافت. تداخل علف های هرز تا پایان فصل رشد به طور متوسط %63 کاهش عملکرد نسبت به شاهد بدون رقابت شد. رقابت با علف های هرز سبب افزایش ارتفاع لوبیا شد. ولی تاثیر آن بر تعداد بذر در غلاف و وزن صد دانه ناچیز بود. تعداد غلاف در بوته، تعداد بذر در بوته و عملکرد دانه با وزن خشک علف های هرز هم بستگی منفی و معنی دار داشت.

    کلید واژگان: علف هرز, دوره بحرانی, لوبیا, استان مرکزی
    M. R. Lak *, H. R. Dorei, M. K. Ramazani, M. H. Hadizadeh

    In orther to determine the critical period for weed control in the Chitti bean (Phaseolus vulgaris) line KS-21467 a field study was conducted at the Bean Research Station of Khomein by a randomized completele block design in 2001 and 2002. The treatments included weed free and weed infested period until 20, 28, 36 and 44 days after planting (DAP) with two weed free and weedy checks. The results indicated that the critical period at 5% allowable yield loss was 20-53 DAP (between first-trifoliate and flowering stages) in 2001 and 35-51 DAP ( between blossom and flowering stages) in 2002. Weed dry weight decreased averaglly 81% in weed-free period until 44 DAP compared to the weedy check. Yeild decreased averaglly 63% in weedy check compared to the weed free check. Weed competition increased the height of bean, wherease 100-seed weights and the number of seeds per pod were not substantially affected. There was a negative and significant correlation of weed dry weight with the number of pods per plant, the number of seeds per plant and yeild.

    Keywords: Weed, Critical period, Bean, Markazi province
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال