محمود نفیسی بهابادی
-
شیوع عفونت های میکروبی در آبزیان از چالش های مهم بهداشتی محسوب می شود و آبزی پروران در این زمینه با مشکلات عدیده ای بویژه مقاومت باکتری ها نسبت به پادزیست ها مواجه هستند. هدف این پژوهش، ارزیابی مقایسه ای فعالیت ضد باکتریایی نانوذرات نقره علیه دو نمونه باکتری گرم مثبت (.Bacillus spp) و گرم منفی (Vibrio harveyi) بود. در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی برای بررسی فعالیت ضد باکتریایی کلویید نانوذرات نقره از روش انتشار چاهک با استفاده از اندازه گیری قطر هاله مهاری، تعیین حداقل غلظت بازدارندگی و کشندگی توسط روش رقیق سازی در لوله و سنجش سینتیک رشد بر روی این دو گونه باکتریایی استفاده شد. بر اساس تست انتشار چاهک در آگار، بیشترین میزان هاله عدم رشد مربوط به باکتری باسیلوس با قطر 15/0 ±6/44 میلی متر مشاهده شد. حداقل غلظت مهار کنندگی در دو باکتری Bacillus spp. و V. harveyi به ترتیب 95/1 و 91/3 و حداقل غلظت کشندگی نیز 91/3 میلی گرم در میلی لیتر بود. بررسی سینتیک رشد نیز تاییدی بر نتایج به دست آمده بود، به طوری که رشد باکتری های Bacillus spp. 5 ساعت و V. harveyi6 ساعت بعد از مواجهه با نانوذرات نقره متوقف شد. این مطالعه نشان داد که کلویید نانوذرات نقره اثرات ضدباکتریایی بیشتری بر باکتری های گرم مثبت در مقایسه با باکتری های گرم منفی دارد.و البته می تواند به عنوان گزینه مناسبی برای حذف هر دو نوع باکتری گرم مثبت و منفی، بویژه حذف باکتری های عفونت زای آبزیان استفاده گردد.
کلید واژگان: آبزی پروری, حداقل غلظت بازدارندگی, حداقل غلظت کشندگی, ضد باکتریایی, هاله عدم رشدMicrobial infections outbreak in aquatics are important challenges, and farmers have major difficulties dealing with microbes especially regarding their antibiotic resistance. The purpose of this study was comparative evaluating of antimicrobial activity of silver nanoparticles (Ag NPs) against one gram-positive bacteria (Bacillus spp) and a gram-negative (Vibrio harveyi). In this experimental study, the antibacterial effects of Ag NPs was determined by agar well diffusion method through the measurement of the inhibitory zone diameter and micro-broth dilution for determining the minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC). According to the results of well diffusion test in agar, the maximum diameter of inhibition zone (44.6 ± 0.15 mm) was related to Bacillus spp. MIC of Ag NPs against Bacillus spp and Vibrio harveyi were 1.95 and 3.91 mg/ml respectively and MBC was recorded 3.91 mg/ml for both bacteria. Also the kinetic study confirmed the results, So that growth of Bacillus spp 5 hours and V. harveyi 6 hours after exposure to silver nanoparticles was stopped.This study showed that colloidal Ag NPs have higher bactericidal effects on gram-positive bacteria compared with gram-negative bacteria and of course can be a candidate for the elimination of both gram negative and gram positive bacteria, especially in control of infective aquatic microorganisms.
Keywords: Antibacterial, Aquaculture, Minimum Bactericidal Concentration, Minimum Inhibitory Concentration, Zone of inhibition -
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر تراکم ذخیره سازی بر برخی از شاخصهای کارایی و فعالیت فراسنجه های بیوشیمیایی همولنف میگوی پاسفید غربی (Litopenaeus vannamei) در سیستم بیوفلاک طراحی شد. پستلاروهای سی روزه میگو برای این منظور با تراکمهای 100، 200، 300 و 400 قطعه در متر مکعب (با سه تکرار) در دوازده مخزن پلیاتیلنی با حجم کاری 200 لیتر و حاوی بیوفلاک توزیع و برای نه هفته با کمک غذای دستی تا حد سیری تغذیه شدند و در انتها شاخصهای کارایی، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی و برخی فراسنجه های استرس میگو مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد افزایش تراکم در سیستم بیوفلاک تاثیر معنیداری در میزان رشد داشت و منجر به کاهش وزن نهایی، نرخ رشد روزانه و کارآیی تغذیه شد. با این وجود، میزان زیتوده تولید شده میگوهای پاسفید غربی با افزایش تراکم در سیستم بیوفلاک افزایش یافت و در تراکم 400 قطعه میگو در متر مکعب به حدود 7/1 برابر بیشتر از میزان آن در تراکم 100 قطعه میگو در متر مکعب رسید. این در حالی است که فراسنجهها مربوط به دفاع آنتی اکسیدانی شامل سطح فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز همراه با افزایش تراکم تا 300 قطعه در متر مکعب در سیستم بیوفلاک افزایش یافت. میزان کورتیزول و سطح گلوکز همولنف نیز یک روند کاهشی را با افزایش تراکم تا 300 قطعه میگو در متر مکعب نشان داد. بنابراین تراکم 300 قطعه میگو در متر مکعب در شرایطی که هدف تولید بیشترین میزان زیتوده باشد برای تولید در سیستم فوقمتراکم بیوفلاک قابل توصیه خواهد بود، در حالی که تراکم 100 قطعه میگو در متر مکعب می تواند برای تولید میگو به منظور عرضه به بازار مفید باشد.
کلید واژگان: میگوی وانامی, نرخ رشد روزانه, زیتوده, کورتیزولThe present study was designed to investigate the effect of density on some performance and activity of biochemical parameters of white-leg shrimp (Litopenaeus vannamei). Twenty-day-old larvae (PL30) were distributed at densities of 100, 200, 300 and 400 No. m-2 in twelve polyethylene tanks (working volume of 200 L) containing bioflocks and fed ad libitum using artificial feed. Each triplicate tank was assigned to one treatment. At the end of experiment, performance indicators, antioxidant enzymes activities and some of the stress parameters were determined. The results showed that an increase in the shrimp density under the biofloc system had a significant effect on the growth performance and hemolymph biochemical properties of white-leg shrimp and declined the final weight, daily growth rate and feeding efficiency ratio. However, the amount of biomass increased with increasing density and reached to more than 1.7 folds higher than that in under the density of 100 No. m-2. However, the antioxidant defense parameters including the activity level of superoxide dismutase, catalase and glutathione peroxidase enhanced with increasing the shrimp density in the biofloc system. Cortisol and glucose levels of the hemolymph also showed a decreasing trend with increasing density to 300 No. m-2,
Keywords: Vannamei shrimp, Daily growth coefficient, Biomass, Cortisol -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سی و پنجم شماره 2 (پیاپی 135، تابستان 1401)، صص 110 -119
اثر جایگزینی جلبک قهوه ای سارگاسوم (Sargassum ilicifolium) با آرد ماهی بر ساختار بافت روده ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer) با وزن اولیه 1±29 گرم در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و سه تکرار به مدت 6 هفته انجام گرفت. جیره های آزمایشی با استفاده از جیره شاهد و سه جیره حاوی جلبک سارگاسوم با جایگزینی در سطوح 3، 6 و 9 درصد آماده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که در بین تیمارهای مختلف و گروه شاهد از نظر طول انتروسیت، عرض پرز و ضخامت عضله در بافت روده اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0<P). با این حال جایگزینی جلبک سارگاسوم در سطح 6 درصد اختلاف معنی داری را در طول پرز و سطح جذب پرز بافت روده نشان داد (05/0>P). در مجموع، با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد که استفاده از ماکروجلبک سارگاسوم در سطخ 6 درصد در جیره غذایی ماهی سی باس آسیایی تاثیر مثبت بر پارامترهای مورد مطالعه در بافت روده داشت.
کلید واژگان: سی باس آسیایی, ماکروجلبک, سارگاسوم, بافت رودهThe effect of replacement brown macroalgae (Sargassum ilicifolium) with fishmeal, intestinal tissue structure of Asian Lates calcarfer, with an initial weight of 29±1 g, in a completely randomized design with 4 treatments and three triplicates for 6 weeks was done. The experimental diets were prepared using a control diet and three diets including brown macroalgae with replacement at level 3, 6 and 9%. The obtained results indicated that there was no significant difference between enterocyte length, villi width and muscle thickness in intestinal tissue between different treatments and the control group (P>0.05). However, replacement of sargassum algae at the level of 6% on the villi length and villi uptake level of intestinal tissue showed a significant difference (P<0.05). According to the results, the use of sargassum macroalgae at the level of 6%, in the diet of Asian seabass, had a positive effect on studied parameters of intestinal tissue.
Keywords: Asian Seabass macroalgae, Sargassum, Intestine tissue -
این مطالعه به منظور ارزیابی تاثیر سطوح مختلف اسید بوتیریک جیره غذایی بر عملکرد رشد، ایمنی و فعالیت آنزیم های گوارشی بچه ماهیان شانک زرد باله (33/0 ± 59/8 گرم) در مدت 60 روز انجام شد. پس از دو هفته سازگاری، ماهیان در 12 حوضچه با تراکم 10 قطعه در هر مخزن در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و تکرار ذخیره سازی شدند. ماهیان با چهار سطح از اسید بوتیریک شامل صفر (گروه شاهد)، 5/2 (T1)، 5 (T2) و 10 (T3) گرم در هر کیلوگرم جیره دو بار در روز تغذیه شدند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف اسید بوتیریک جیره غذایی در مقایسه با شاهد تاثیر معنی داری بر عملکرد رشد و شاخص های تغذیه دارد (05/0>p). با وجود این، شاخص ارزش تولید پروتئین در ماهیان تغذیه شده در سطح g/kg 5/2 اسید بوتیریک (T1) با گروه شاهد اختلاف معنی دار نشان نداد (05/0<p). کارایی غذا در ماهیان تغذیه شده با تگروه شاهد به طور معنی دار نسبت به دیگر تیمارهای آزمایشی بالاتر بود (05/0>p). شاخص های ایمنی غیراختصاصی، فعالیت لایزوزیم و عامل کمپلمان در تیمار T3 به صورت معنی داری بالاتر از دیگر تیمارها بود (05/0>p). فعالیت آنزیم پروتیاز در تیمار T3 و آمیلاز در تیمارهای T2 و T3 در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی دار داشت (05/0>p)، در حالی که فعالیت آنزیم لیپاز اختلاف معنی داری را نشان نداد (05/0<p). در مجموع، نتایج تحقیق حاضر نشان داد که غنی سازی جیره های غذایی با اسید بوتیریک به خصوص در سطح g/kg 10 تاثیر مثبت بر شاخص های رشد، ایمنی و فعالیت آنزیم های گوارشی ماهی شانک زرد باله دارد.کلید واژگان: بوتیرات, اسیدهای آلی, شانک زرد باله, آنزیم, ایمنی غیراختصاصیThis study was conducted to evaluate the effects of different dietary levels of butyric acid on growth performance, immunity and digestive enzyme activities in yellowfin seabream (Acanthopagrus latus) (8.59 ± 0.33 g) at the period of 60 days. After 2-week adaptation, 120 fish with a density of 10 fish/tank in a completely randomized design were distributed to 12 tanks. Fish were fed with 4 levels of butyric acid including zero (control), 2.5 (T1), 5 (T2) and 10 g/kg (T3) of diet 2 times per day. The results showed that different levels of butyric acid in diet had significant effects on growth performance and nutritional indices compared to the control (p<0.05). However, protein productive value of T1 and control exhibited no significant difference (p>0.05). The food conversion ratio in control group was significantly higher than in the other treatments (p<0.05). Nonspecific immune responses, lysozyme activity and ACH50 in T3 were also significantly higher than in the other treatments (p<0.05). Protease activity in T3 and also amylase in T2 and T3 were significantly increased compared to the control (p<0.05), whereas lipase activity did not exhibit any significant difference (p>0.05). In conclusion, butyric acid, especially at the level of 10 g/kg of diet, displayed positive effects on the growth, immune indices and enzyme activities in yellowfin seabream.Keywords: Butyrate, Organic acid, Yellowfin seabream Enzyme, Non-specific immunity
-
گونه های مختلف از جنس Aplysia سالهاست در زمینه های پزشکی و داروسازی مورد توجه محققین می باشند. خرگوش دریایی خلیج فارس Aplysia dactylomela گونه ای بومی درخلیج فارس است و می تواند در زمینه های متعدد مورد ارزیابی قرار گیرد. در این مطالعه که در سال 1398 در پژوهشکده دانشگاه خلیج فارس انجام شد، توانایی ضد باکتریایی جوهر این گونه علیه سه نوع باکتری بیماری زا در آبزیان (Yersinia rukeri, Streptococcus iniae, Vibrio Harvey) مورد ارزیابی قرار گرفت. جوهر بنفش استخراج شده از ده عدد از این گونه استخراج شده و به صورت خام بر علیه باکتری های مذکور مورد تست ضد باکتریایی قرار گرفت. ارزیابی خاصیت ضد باکتریایی به روش انتشار دیسک و تعیین حداقل غلظت بازدارندگی(MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) به روش رقت های متوالی صورت گرفت و از دیسک آنتی بیوتیک جنتامایسین و تتراسایکلین به عنوان شاهد مثبت استفاده شد. میانگین قطر هاله عدم رشد برای باکتری V.havey به اندازه 24/19 میلی متر و حداقل غلظت بازدارندگی 200 میلی گرم در میلی لیتر و حداقل غلظت کشندگی 400میلی گرم در میلی لیتر اندازه گیری شد. هاله عدم رشد برای باکتریS.iniae به اندازه 72/21 میلی متر و حداقل غلظت بازدارندگی 50 میلی گرم در میلی لیتر و حداقل غلظت کشندگی 200 میلی گرم در میلی لیتر معین شد. به همین ترتیب هاله عدم رشد برای باکتری Y.rukeri به اندازه 36/22 میلی متر و حداقل غلظت بازدارندگی 50 میلی گرم در میلی لیتر و کشندگی 100 میلی گرم در میلی لیتر معین شد. جوهر خرگوش دریایی خلیج فارس در این مطالعه نسبت به هر سه نوع باکتری از خود اثر ضد باکتریایی نشان داد.
کلید واژگان: خرگوش دریایی خلیج فارس, جوهر بنفش, ضد باکتریایی,Different variations of Aplysia have been appealing options in medical and pharmaceutical researches for years. Persian Gulf’s sea hare—Aplysia dactylomela—is a species native to Persian Gulf and can be evaluated in various areas. In this research, carried out in 2019 in Persian Gulf University’s Research Centre, the antibacterial potential of the ink of this species has been measured against three pathogenic bacteria in aquatics, namely Yersinia rukeri, Streptococcus iniae, and Vibrio Harvey. The purple ink was extracted out of ten sea hares of Aplysia dactylomela species, the ink has then been applied in raw form against the above-mentioned bacteria in an anti-bacterial test. The measurement of the antibacterial properties has been done through disc diffusion method and the minimum inhibitory concentration(MIC) and the minimum bacterial concentration(MBC) have been determined with serial dilution. Gentamicin and Tetracycline antimicrobial discs have been used as positive evidence. The average inhibitory zone for V.harvey turned out to be 19/24 millimetres, the MIC was 200 milligrams in millilitre and the MBC was 400 milligrams in millilitre. The inhibitory zone for S.iniae turned out to be 21/72 millimetres; the MIC was 50 milligrams in millilitre and the MBC was 200 milligrams in millilitre. Accordingly, the inhibitory zone for Y.rukeri turned out to be 22/36 millimetres; the MIC was 50 milligrams in millilitre and the MBC was 100 milligrams in millilitre.The ink of Persian gulf’s sea hare in this research revealed antibacterial effect in reaction to all the three bacteria.
Keywords: Persian Gulf sea hare, purple fluid, Antibacterial -
در این تحقیق ارتباط های غذایی ماهی بوتک آغاجی با اجتماع ریزجلبک های رود فیروزآباد (استان فارس) و شاخص های تغذیه ی طبیعی آن بررسی شد. در چهار نمونه برداری ماهانه از مهر تا دی 1396 در مجموع 39 نمونه صید و در فرمالدهید 4 درصد تثبیت، زیست سنجی و تشریح شدند. احشای ماهی پس از جداسازی از روده، توزین و طول آن اندازه گیری شد. مواد درون روده پس از رقیق کردن روی لام شمارش بررسی، دسته بندی و شناسایی شدند. شاخص های گاستروسوماتیک وضعیت، شدت تغذیه، خالی بودن معده و طول نسبی روده محاسبه شدند. دامنه ی طول کل و وزن به ترتیب 4/4-0/13 سانتی متر و 93/0-00/25 گرم بود. شاخص گاستروسوماتیک، وضعیت، شدت تغذیه، خالی بودن معده و طول نسبی روده به ترتیب 64/23، 07/1، 70/1399 و 69/7 بود، که نشانگر شدت تغذیه ی خوب، شرایط زیستی خوب، پر بودن معده و پرخور بودن ماهی است. میانگین طول نسبی روده نیز 40/4 بود که گیاه خوار بودن ماهی را نشان می دهد. در محتویات معده بافت های گیاهان آلی دیده نشد و ریزجلبک های سرده های Navicula، Cymbella، Diatoma، Pinnularia، Gomphonema وCosmarium و شمار اندکی از Cymatopleura، Caloneis، Nitzschia، Spirogyra و Pediastrum در آن بود. مقداری گل ولای کف رودخانه نیز در روده دیده شد، که ممکن است ناخواسته هنگام تغذیه از بستر وارد شده باشد. از آن جایی که تنها مواد یافت شده در دستگاه گوارش این گونه فیتوپلانکتون است، می توان نتیجه گرفت که این گونه ماهی در شرایط فعلی در رودخانه ی فیروزآباد فیتوپلانکتون خوار است.
کلید واژگان: اکولوژی غذایی, رود فیروزآباد, شاخص تغذیه, فارس -
زمینه و هدف
ماهی سی باس آسیایی یک گونه پرورشی یوری هالین می باشد و قادر است تا طیف وسیعی از شوری را تحمل کند، از آن جایی که تاثیرات سطوح مختلف شوری می تواند بر فعالیت برخی از اندام ها و فاکتور های خونی موثر باشد، لذا بررسی سطوح مختلف شوری برفاکتورهای سلولی خون، فاکتور های بیوشیمیایی خون و هم چنین فعالیت آنزیم های کبدی به دلیل اهمیت کبد به عنوان بزرگ ترین ارگان داخلی بدن ماهی و محل استقرار اصلی سموم بدن، باعث می گردد تا این مطالعه اهمیت ویژه ای پیدا نماید.
روش کاربه منظور مطالعه سطوح مختلف شوری بر فعالیت آنزیم های GOT ،GPT وALP و تعیین میزان هماتوکریت و هموگلوبین هم چنین تعداد گلبول های سفید و قرمز خون در ماهی سی باس آسیایی تعداد250 قطعه ماهی در چهار سطح شوری متفاوت شامل تیمار شاهد (50گرم در لیتر)، تیمار اول (35میلی گرم در لیتر)، تیماردوم (15 میلی گرم در لیتر) و تیمار سوم (صفر میلی گرم در لیتر یا همان آب شیرین) که هر تیمار شامل 3 تکرار بود بر روی بچه ماهیان با میانگین وزنی411/0 ± 36/34 گرم مورد آزمایش و مطالعه قرار گرفت
یافته هادر ارتباط با شوری و میزان هماتوکریت و هموگلوبین در بین تیمار ها اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (05/0≤p). هم چنین در ارتباط با تعداد گلبول های قرمز و در بررسی گلبول های سفید نیز در بین تیمار ها اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0≤p)، در این مطالعه در رابطه با آنزیم ALP در بین تیمار های مختلف اختلاف معنی داری (05/0≤p) مشاهده نگردید. مطالعات صورت گرفته بر روی آنزیم GPT نشان داد که بین دو تیمار شاهدو تیمار دوم از لحاظ بررسی این آنزیم اختلاف معنی داری (05/0>p). از نظر آماری مشاهده شد. مطالعات صورت گرفته بر روی آنزیم GOT نشان می دهد که در طول دوره آزمایش هیچ گونه اختلاف معنی داری (05/0≤p) بین تیمار ها و تیمار شاهد و حتی در بین خود تیمار ها وجود نداشت.
نتیجه گیریبه طور کلی نتایج به دست آمده نشان داد که ماهی سی باس آسیایی، تغییرات شوری در حد آب های لب شور یا آب هایی با شوری های معمولی را می پسندد و می توان این ماهی را برای پرورش در فصول گرم سال در مزارع با آب های لب شور در استان بوشهر معرفی کرد.
کلید واژگان: ماهی سی باس آسیایی, شوری, آنزیم کبدی, فاکتور های خونیInroduction & ObjectivePresent study aimed to investigate salinity effects liver enzymes (AST, GOT and GPT) in Asian Sea bass (Lates calcarifer).
Material and MethodFor this purpose, juvenile fish with an average weight of 34.36±0.41 g were evaluated for 30 days. After 14 days of adaptation, the experiment carried out with 4 treatments and 3 replicates including 15, 35 and 50 gram per liter and fresh water. 15 fish were randomly distributed in each of the 12 fiberglass 300-liter cylindrical tanks. Fish were fed with feed pellets two times daily. Water salinity was reduced up to 3 ppt daily. At the end of experiment, blood samples was collected.
ResultsThe Alkaline phosphatase and GOT measurements showed no significant differentiation in all treatment. Moreover, difference were observed between 15 ppt group and control.Overall, at the present study sea bass fish showed a good compatibility in response to different salinity levels after 30 days.
ConclusionThe obtained results indicated that this species could tolerate salinity changes up to brackish water and high salinity water.
Keywords: Asian Sea bass, kidney tissue, Salinity, Histopathology -
کاتاپسین ها جزء اصلی سیستم پروتئولیتیک لیزوزومی و مسئول تجزیه پروتئین های داخل سلولی هستند. هدف این تحقیق ارزیابی تغییرات میزان بیان ژن کاتاپسین ال (CTSL) و فاکتورهای رشد در میگوی سفید غربی (Litopenaeus vannamei) تحت تاثیر بایوفلاک های متفاوت با استفاده از سطوح مختلف پروتئینی بود. چهار تیمار بایوفلاک مشتمل بر بایوفلاک خرما +جیره با پروتئین 25% (P25)، بایوفلاک ملاس+جیره با پروتئین 25% (M25)، بایوفلاک خرما+جیره با پروتئین 15% (P15) و بایوفلاک ملاس+جیره با پروتئین 15% (M15) و یک تیمار شاهد بدون بایوفلاک (38% پروتئین) با 3 تکرار بود. در یک دوره 35 روزه 35 قطعه میگوی جوان (0/33±5/37 گرم) به طور تصادفی در 15 مخزن 300 لیتری (تراکم 175 قطعه در متر مکعب) ذخیره سازی گردید. به منظور برآورد تاثیر بایوفلاک بر میزان بیان ژن کاتاپسین (L (CTSL در هپاتوپانکراس میگو از تکنیک Real time PCR و از ژن Beta actin به عنوان ژن کنترل داخلی استفاده شد. در تمام تیمارهای بایوفلاک نسبت به شاهد افزایش معنی داری در میزان بیان ژن CTSL مشاهده گردید (0/05>P)، هرچندکه تیمار 25P بالاترین میزان بیان را نشان داد (0/05>P). هم چنین بالاترین میزان پارامترهای رشد (وزن به دست آمده، ضریب تبدیل غذایی مطلوب، نرخ رشد و بازماندگی) در میگوهای تیمار P25 و کم ترین آن ها در تیمار شاهد دیده شد (0/05>P). نتایج نشان داد میزان بیان ژن CTSL با تغییر منابع کربنی یا میزان پروتئین جیره در بین تیمارهای بایوفلاک، اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (0/05<P). به نظر می رسد فناوری بایوفلاک با اثرات مثبت خود بر گوارش و ایمنی، سبب افزایش بیان ژن CTSL در این گونه شده است.کلید واژگان: میگوی وانامی, ژنتیک, بایوفلاک, شیره خرما, ملاس, رشدCathepsins represent a major component of the lysosomal proteolytic system and, as such, are responsible for intracellular protein degradation. The aim of this study was to evaluate the cathepsin-L (CTSL) gene expression changes and growth factors in Litopenaeus vannamei under various biofloc systems (BFT) and different protein levels. Four bioflocs were used: BFT fed diets of 25% CP and spoilage palm date extract (P25), diets of 25% CP and molasses (M25), diets of 15% CP and spoilage palm date extract (P15), diets of 15% CP and molasses (M15) and clear water without biofloc fed with 38% CP (Control) that were performed in triplicate. A 35-day study was conducted with 35 juvenile (average 5.37±0.33 g) shrimp randomly stocked in fifteen 300 L tanks at a stocking density of 175 shrimp m−3. Real time PCR technique was used to estimate the effect of biofloc on the CTSL gene expression in shrimp hepatopancreas and Beta actin gene was used as an internal control gene. In all the biofloc treatments, a significant increase in the expression of CTSL gene was observed (P <0.05), although P25 had the highest expression (P> 0.05). Moreover the highest growth parameters (weight gain, better feed conversion ratio (FCR), growth rate and survival) was showed in P25 and the lowest in the control (P <0.05). The results showed that there were no significant differences in the expression of CTSL gene in change of carbon sources or dietary protein in the biofloc treatments (P> 0.05). It seems the biofloc technology with its positive effects on digestion and immunity provides the basis of increasing the CTSL gene expression in this species.Keywords: Litopenaeus vannamei, Genetic, Biofloc, Date palm extract, Molasses, growth
-
هدف از این مطالعه بررسی امکان استفاده غیر مستقیم از فیلترهای سرامیکی محتوی نانوذرات نقره در سیستم فیلتراسیون آب پرورش پست لارو میگوی سفید غربی به منظور کنترل باکتری ویبریو هاروی بوده است. پس از اطمینان از خاصیت ضد باکتریایی فیلترهای سرامیکی محتوی نانوذرات نقره علیه باکتری مذکور در شرایط آزمایشگاهی از بسترهای فیلتر سرامیکی به منظور تصفیه آب استفاده گردید. بدین منظور جهت انجام آزمایش ها در شرایط درون تن، عملکرد فیلترها در دو مرحله مطالعه شد: در مرحله اول باکتری ویبریو هاروی (8 10×5/1 کلونی در میلی لیتر) به آب تلقیح گردید و کارایی فیلترها در مهار باکتری از طریق سنجش بار باکتریایی ارزیابی گردید، در مرحله دوم عملکرد فیلترها در حضور لاروهای میگوی سفید غربی از طریق سنجش بار باکتریایی آب، بررسی میزان مرگ و میر و علایم بالینی میگو ها و نیز کشت هپاتوپانکراس و عضله مطالعه شد. بر اساس نتایج به دست آمده بالاترین قطر هاله عدم رشد در حضور قطعات سرامیکی نقره اندود در حضور پیش ماده APTES (با غوطه وری به مدت مدت 24 ساعت در کلوئید) به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون فیلترها در شرایط درون تن نشان داد که باکتری ها به طور کامل توسط فیلترها با دبی 1 لیتر در دقیقه حذف شدند. در مرحله دوم نیز نتایج اختلاف معنی داری را در کاهش بار باکتریایی آب، تلفات میگو و ظهور علایم بیماری در تیمارهای حاوی نانوذرات نقره در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد.
کلید واژگان: سرامیک متخلخل, میگوی سفید غربی, نانوذرات نقره, ویبریو هارویThe purpose of this research was possibility evaluation of indirect use of Ag-NPs-coated porous ceramic in water filtration of culture system of shrimp post larvae to control Vibrio harveyi. After confidence of antibacterial activity of Ag-NPs-coated on porous ceramic against mentioned bacteria via in vitro experiments (Zone of inhibition test and Test tub test), porous ceramic filter media used for water treatment. Therefore, the performance of the Ag-NPs-coated on porous ceramics in removing pathogenic bacteria was studied in two phases: in the first phase, V. harveyi (1.5*108 cfu/ml) was inoculated to the water and efficacy of filters of inhibition of bacteria was evaluated via total count of bacteria in the test water; in the second phase, the performance of the Ag-NPs-coated on porous ceramic was tested in the presence of shrimp larvae and efficacy of filters in inhibition of bacteria was evaluated via total count of bacteria, mortality rate, clinical signs, and also hepatopancreas and muscle culture. Based on the results, the highest zone of inhibition obtained in presence of Ag-NPs-coated porous ceramic modified by an aminosilane coupling agent, 3-aminopropyltriethoxysilane (APTES) (The samples were immersed in the silver colloidal solution for 24 h).The results of flow test showed the highest bacteria removal efficiency from water with complete (100%) removal of the targeted pathogen in the flow rate of 1 L/min. In the second phase, the results indicated significant difference in decreasing of water bacteria, shrimp mortality and disease symptoms in treatment containing silver compounds compare to controls.
Keywords: Litopenaeus vannamei, Porous ceramic, Silver nanoparticles, Vibrio harveyi -
نشت تصادفی نفت در دریا اثرات زیادی بر اکوسیستم های دریایی داشته است. لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر نفت خام ایران بر برخی از پارامترهای بیوشیمیایی خون ماهی باس دریایی (Lates calcarifer) انجام شد. 225 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی 42/1± 22/7 گرم و میانگین طولی 47/3 ± 4/8 سانتی متر در پنج تیمار با سه تکرار در معرض تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد، نفت خام پخش شده به روش شیمیایی، نفت خام پخش شده به روش مکانیکی، بخش قابل حل نفت در آب و پخش کننده شیمیایی به عنوان شاهد مثبت بود. نمونه برداری در زمان های 48 و 96 ساعت پس از در معرض قرارگیری انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل آنزیم آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) ، آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) ، گلوکز، تری گلیسرید و پروتئین کل پلاسمای خون بود. تفاوت معنی داری در فعالیت آنزیم ALT، گلوکز و پروتئین کل مشاهده نشد (05/0p >) ، تفاوت معنی داری بین تیمارهای نفت پخش شده به روش مکانیکی و نیز تیمار نفت پخش شده به روش شیمیایی در سطوح آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) پس از 48 ساعت با سایر تیمارها مشاهده شد (05/0p <). پس از 96 ساعت تیمار نفت پخش شده به روش مکانیکی تفاوت معنی داری با سایر تیمارها نشان داد (05/0p <). تغییرات سطوح تری گلیسرید پلاسمای خون بعد از 48 و96 ساعت درمعرض قرارگیری، تفاوت معنی داری بین تیمارهای نفت پخش شده به روش مکانیکی و تیمار بخش قابل حل نفت در آب با تیمار شاهد را نشان داد (05/0p <). به طور کلی اطلاعات به دست آمده نشان می دهد آلاینده های نفتی توانایی بر هم زدن سطوح آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز و تری گلیسرید پلاسمای خون بچه ماهیان را دارند، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تیمارهای نفت پخش شده به روش شیمیایی و نیز تیمار نفت پخش شده به روش مکانیکی، غلظت بالایی از نفت را در ستون آب القاء و در نتیجه تاثیرات کوتاه مدت بالاتری نسبت به سایر تیمارهای مورد مطالعه بر پارامترهای بیوشیمیایی خون بچه ماهیان باس آسیایی دارند.کلید واژگان: نفت خام ایران, سی باس آسیایی, آنزیم های ترانس آمیناز, پروتئین کل, گلوکز, تری گلیسریدMarine oil spill has negative effects on marine ecosystems. This study aimed to evaluate the effects of Iranian crude oil on some blood biochemical parameters of Asian sea bass (Lates calcarifer) fish. A total of 225 fish with an average weight of 7.22± 1.42 grams and an average length of 8.4 ± 3.47 cm in five treatments and three replications exposed to experimental treatments. Treatments included the control group, crude oil dispersed by chemical method, crude oil distributed mechanically, water-soluble part of oil, and a chemical dispersant as a positive control. Sampling was performed at 48 and 96 hours after exposure. Factors examined include alanineamino transferase (ALT), aspartate aminotransferase (AST), glucose, triglycerides and total protein in the blood plasma. There are not any significant differences in the activity of the ALT, glucose and total protein between all treatment (p >. 05). There are Significant difference between treatments of mechanically oil dispersant and chemically oil dispersant at the levels of the aspartate aminotransferase (AST) after 48 hours with other treatments) p <. 05). after 96 h exposure of treatments, mechanically oil dispersant, showed significant difference with other treatments (p <. 05). Significant affected in the activity blood plasma triglycerides after 48 and 96 h exposure between mechanically dispersed oil and water-soluble part of oil to control showed (p < .05). In general, the data shows that oil pollutants capable of disrupting in blood biochemical parameters such as aspartate aminotransferase and triglyceride levels, The results of this study showed that chemical and mechanically dispersion of oil can be induced a high concentration of oil in the water column, resulted in higher effects in blood biochemical parameters of Asian seabass juveniles at short-term exposure than other treatments.Keywords: Iranian crude oil, Fish Asian sea bass, blood biochemical factors
-
هدف این تحقیق بررسی تاثیر بایوفلاک (با منابع قندی شیره ضایعات خرما و ملاس) بر کارایی رشد، بار باکتری های آب و بافت روده میگوی وانامی ((Litopenaeus vannamei با استفاده از سطوح مختلف پروتئینی بود. چهار تیمار بایوفلاک مشتمل بر بایوفلاک خرما+جیره با پروتئین 25% (P25)، بایوفلاک ملاس+جیره با پروتئین 25% (M25)، بایوفلاک خرما+جیره با پروتئین 15% (P15) و بایوفلاک ملاس+جیره با پروتئین 15% (M15) و یک تیمار شاهد (حاوی 38% پروتئین) با 3 تکرار بود. در یک دوره 35 روزه 35 قطعه میگوی جوان (33/0±37/5 گرم) به طور تصادفی در 15 تانک 300 لیتری (تراکم 175 قطعه در متر مکعب) ذخیره سازی گردید. بالاترین میزان پارامترهای رشد (وزن به دست آمده، ضریب تبدیل غذایی، نرخ رشد و بازماندگی) در میگوهای تیمار P25 و کمترین آنها در تیمار شاهد دیده شد (05/0p<). بالاترین درصد شاخص وزن بدن، کارایی غذا و نرخ رشد ویژه در تیمار P25 و کمترین آن در تیمار M15 دیده شد (05/0p<). نتایج حاکی از افزایش تعداد باکتری های هتروتروف در طول پژوهش بود که در همه تیمارهای بایوفلاک از شاهد بیشتر بودند. بیشترین و کمترین تعداد قارچ ها، ویبریو و باسیلوس به ترتیب در تیمار P25 و شاهد مشاهده گردید. طول سلول های اپی تلیال در بافت روده در همه تیمارهای بایوفلاک نسبت به شاهد افزایش یافت اما این اختلاف فقط در اولین بند شکمی معنی دار بود. نتایج حاکی از برتری شیره خرما نسبت به ملاس بود که می تواند به دلیل حضور ترکیبات مفیدی چون محرک های رشد و ایمنی باشد.
کلید واژگان: میگوی وانامی, بافت روده, بایوفلاک, شیره ضایعات خرما, بار باکتریاییThe aim of this study was to evaluate the effects of biofloc (with addition of spoilage date palm extract (SDE) and molasses as sugar sources) on bacterial load of water, growth performance and intestine of Litopenaeus vannamei using diets containing different protein levels. Four biofloc treatments were designated including the biofloc treatment with SDE + a diet containing 25% protein (P25), biofloc treatment with molasses + a diet containing 25% protein (M25), biofloc treatment with SDE + a diet containing 15% protein (P15), biofloc treatment with molasses + a diet containing 15% protein (M15) and the control treatment with a diet containing 38% protein (Control). All treatments were conducted in triplicates. A 35-day study was conducted on 35 juvenile shrimp (with average weight of 5.37±0.33 g) which randomly stocked in fifteen tanks (each 300 L) at a stocking density of 175 shrimp m−3. The highest amounts of growth parameters (weight gain, Feed Conversion Ratio (FCR), growth rate and survival) were observed in P25 treatment and the lowest amounts of growth parameters were observed in the control (P<0.05). Moreover, the highest percentages of body weight index, feed efficiency and specific growth rate were observed in P25 and the lowest percentages of those were observed in M15 treatment (P<0.05). Results showed that the number of total heterotrophic bacteria was increased during the study and the numbers of total heterotrophic bacteria in all biofloc treatments were higher than that of the control. The highest and the lowest numbers of fungi, vibrio and bacillus were found in P25 treatment and the control treatment, respectively. The length of the epithelial cells of the intestine was increased in all biofloc treatments as compared to the control but this difference was significant in the first abdominal segment, only. The result demonstrated that the effects of SDE were better than molasses, which could be due to the presence of useful compounds such as the growth and immunity promoters in it.
Keywords: Litopenaeus vannamei, Intestinal tissue, Biofloc, Spoilage date palm extract, Bacterial load -
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سیام شماره 4 (پیاپی 117، زمستان 1396)، صص 223 -230تقریبا 300 گونه از جلبک های دریایی در جنوب ایران شناسایی شده است که در دسته های جلبک قرمز (Rhodophytes)، جلبک قهوه ای (Phaeophytes) و جلبک سبز (Chlorophytes) طبقه بندی شده اند در بین جلبک های دریایی، جنس Gracilaria بدلیل تولیدات بالا و عصاره های با ارزش اقتصادی از جمله آگار، یکی از مهمترین جلبک ها است. جلبک گراسیلاریا از خانواده گراسیلاریاسه (Gracilariaceae) و رده جلبک های قرمز (Rhodophyta) است. هدف از این تحقیق بررسی اثر کاربرد پودر جلبک گراسیلاریا به صورت افزودنی در جیره غذایی ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer) بر پارامتر های خونی بود. بدین منظور 120 قطعه ماهی سی باس آسیایی با میانگین وزنی 8/1±28 گرم به چهار تیمار و سه تکرار در 12 تانک فایبرگلاس 300 لیتری (10 عدد ماهی به ازای هر تانک) تقسیم شد. تیمار های آزمایش بر اساس چهار جیره غذایی هریک به ترتیب حاوی 0، 1.5، 2 و 2.5 درصد پودر جلبک گراسیلاریا به ازا هر کیلو گرم غذا تهیه گردید. در پایان آزمایش از سیاهرگ ساقه ی دمی ماهیان خون گیری انجام و شاخص های خونی اندازه گیری شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن ماکروجلبک در جیره غذایی ماهی سی باس آسیایی بر روی فاکتور های خونی ماهی شامل هموگلوبین، هماتوکریت، گلبول های سفید و درصد افتراقی گلبول های سفید تاثیر معنی داری ندارد.کلید واژگان: مکمل غذایی, ماکروجلبک دریایی, شاخص های خونی, ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer)Almost 300 species of marine algae has been identified in south of Iran that they were classified in groups of red algae (Rhodophytes), brown algae (Phaeophytes) and green algae (Chlorophytes). Among seaweed, Gracilaria made due to high production and extraction of economic value such as agar, one of the most important algae. Graclaria algae are Gracilariaceae family and red algae (Rhodophyta) category. The aim of this study was to investigate the effect of algae powder as additives in the diet Grasilaria Asian Sea bass (Lates calcarifer) on hematological parameters were. For this purpose, 120 Asian sea bass fish with an average weight of 28 ± 8/1g in 4 treatments and 3 replications in twelve 300-liter fiberglass tanks (10 fish per tank) was divided. The treatments based on each of the four diets containing 0, 1.5, 2 and 2.5 percent algae powder Gracilaria per kg food was prepared. At the end of the experiment the fish tail vein stem collected blood samples and blood parameters were measured. The results of this study indicated that supplementation of the macroalgae didnt influence the blood parameters including hemoglobin, hematocrit, white blood cells count and differential WBC counts in Asian sea bass.Keywords: Supplementation, macroalgae, blood parameters, sea bass (Lates calcarifer)
-
اثر تغذیه ای ماکروجلبک قرمز گراسیلاریا (Gracilaria pygmaea) بر عملکرد رشد، شاخص های خونی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی باس دریایی آسیایی (Lates calcarifer) با وزن اولیه 9/5±28 گرم در یک دوره شش هفته ای بررسی شد. جیره های آزمایشی شامل دو جیره کنترل مثبت (آرد ماهی) و منفی (آرد ماهی-پودر سویا) و سه جیره حاوی جلبک گراسیلاریا با جایگزینی در سطوح 3، 6 و 9 درصد بود. نتایج نشان داد که جایگزینی سطوح متفاوت جلبک قرمز گراسیلاریا در جیره غذایی باس دریایی آسیایی بر میزان رشد روزانه، ضریب تبدیل غذایی و وزن نهایی تاثیر منفی نداشته و حتی وزن نهایی در تیمار نغذیه شده با 6% گراسیلاریا، بیشتر از سایر تیمارها بود. شاخص وضعیت در تیمار کنترل منفی (تیمار شاهد) و نرخ رشد ویژه در تیمار تغذیه شده با 6% گراسیلاریا بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0>p). در بین تیمارهای مختلف از نظر میزان هموگلوبین، هماتوکریت، تعداد گلبول های سفید و شمارش افتراقی آن اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0
p). مقادیر آلبومین در تیمار گراسیلاریا 6% و پروتئین کل، تری گلیسیرید و کلسترول در تیمار گراسیلاریا 3% پایین ترین سطح را داشتند. در مجموع، بنظر می رسد جایگزینی منبع گران آرد ماهی با ماکروجلبک قرمز گراسیلاریا در جیره غذایی ماهی گوشتخوار باس دریایی آسیایی تاثیر منفی بر شاخص های رشد و ایمنی ندارد و حتی موجب بهبود برخی شاخص های رشد و پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون در سطح جایگزینی 6% می شود.
کلید واژگان: باس دریایی آسیاییLates calcarifer, جلبک گراسیلاریا, جیره غذایی, نرخ رشد ویژه, ایمنی غیر اختصاصیEffects of dietary supplementation of red macroalgae Gracilaria pygmea on the growth performance, hematology and serum biochemistry parameters of Asian Seabass Lates calcarifer with initial fish weight of 28±5.9 g were investigated in a 6-week experiment. The experimental diets were composed of the positive control diet (containing fishmeal), the negative control diet (containing fishmeal-soy protein) and three diets which supplemented with varying leves of red algae (3, 6 and 9%). Results indicated that daily growth rate, feed conversion ratio and final weight of fish not only were not negatively affected by different substitution levels of red algae, but also the final weight of fish fed the diet containing 6% red algae was higher than the other experimental diets. Condition factor of the negative control group and the specific growth rate of the treatment containing 6% red algae were significantly higher than those of the other experimental diets (P0.05). Among the examined serum biochemistry parameters of Asian Seabass, only glucose was not significantly affected by various dietary treatments (P>0.05). The cholesterol levels of the negative control group and fish fed the diet containing 9% red algae were similar with each other and were significantly higher than the other treatments (PKeywords: Asian Seabass Lates calcarifer, Gracilaria algae, Diet, Specific growth rate, Innate immunity -
زمینه و هدفدر آبزی پروری، جلبک ها به منظور افزایش ایمنی و بازماندگی در ماهیان تجاری مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات جایگزینی ماکروجلبک گراسیلاریا با آرد ماهی در جیره غذایی و تاثیر آن روی فاکتورهای خونی ماهی سی باس آسیایی(Lates calcariferمی باشد.روش کاربرای این منظور 150قطعه ماهی با میانگین وزنی 28 گرم به صورت کاملا تصادفی با 3 تکرار و 3 تیمار در 15 تانک فایبرگلاس 300لیتری(10 عدد ماهی به ازای هر تانک) توزیع شدند. ماهیان به مدت 40 روز با جیره حاوی 3، 6 و 9 درصد پودر جلبک گراسیلاریا به ازای هر کیلو گرم غذا و گروه کنترل مثبت و کنترل منفی(هر دو فاقد جلبک) تغذیه گردیدند. در پایان آزمایش از سیاهرگ ساقه ی دمی ماهیان خونگیری انجام و شاخص های خونی اندازه گیری شدند.یافته هانتایج مطالعه حاضر نشان داد که جایگزینی ماکروجلبک در جیره غذایی ماهی سی باس آسیایی بر روی فاکتورهای خونی ماهی شامل هموگلوبین، هماتوکریت و درصد افتراقی گلبول های سفید تاثیر معنی داری ندارد. اما در تیمار 3% جایگزینی جلبک اختلاف معنی داری در تعداد گلبول سفید، میزان لیزوزیم و پروتئین کل مشاهده گردید(0/05Pنتیجه گیریبه طور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که جایگزینی جلبک(Gracilaria pygmaea) در سطح سه درصد باعث افزایش چشم گیری در میزان گلبول سفید و لیزوزیم نسبت به گروه شاهد گردیده است و مقدار پرتئین در سطح سه و شش درصد افزایش معنی داری نسبت به گروه شاهد داشته است.کلید واژگان: جایگزینی جلبک گراسیلاریا, پارامترهای خونی, پاسخ ایمنی, ماهی سی باس(Lates calcariferInroduction &ObjectiveIn aquaculture, algae to increase immunityand survival of fish used commercially. The purpose of this study was to evaluate the effects of replacing fish meal with Grasilaria macroalgae in the diet and its effect on bloodfactorsin Asian Sea bass (Latescalcarifer
Material andMethodsFor this purpose, 150 pieces of fish with an average weight of 28 grams perfectly with 3 replications and 3 treatments in the 15, 300-liter fiberglass tanks (10 fish per tank) were distributed. Fish for 40 days with a diet containing 3, 6 and 9 percent macroalgae powder Grasilaria per kg of food and two groups of positive and negative controls (both no algae) were fed. At the end of the experiment the fish Caudal vein collected blood samples and blood parameters were measured.ResultsThe results of the present study showed that the replacement of macroalgae in the diet of Asian Sea bass on fish blood factors including hemoglobin, hematocrit and differential percentage of white blood cells have no significant effect. But, at the treatment of 3% replacement of macroalgae were observed significant different in levels of white blood cells count, lysozyme and total protein amount (PConclusionThe results of this study showed that replacement of macroalgae (Gracilaria pygmaeaat level of 3 percent have resulted in significantly increase in the white blood cells and lysozyme than the control group and the amount of total protein at the 3 and 6 percent had a significant increase compared to the control group.Keywords: Replacement, Seaweed, Blood Parameters, ImmuneResponseFish Sea Bass (Lates calcarifer) -
در پژوهش حاضر اثر شیره ضایعات خرما (Phoenix dactylifera) و ملاس بر پرورش میگوی سفید غربی (vannamei Litopenaeus) به روش تکنولوژی بایوفلاک بررسی گردید. چهار تیمار بایوفلاک مشتمل بر بایوفلاک خرما + جیره با پروتئین 25% (P25)، بایوفلاک ملاس+ جیره با پروتئین 25% (M25)، بایوفلاک خرما + جیره با پروتئین 15% (P15) و بایوفلاک ملاس + جیره با پروتئین 15% (M15) و یک تیمار شاهد (38% پروتئین) با 3 تکرار بود. در یک دوره 35 روزه 35 قطعه میگوی جوان (33/0 ±37/5 گرم) به طور تصادفی در 15 تانک 300 لیتری (تراکم 175 قطعه در متر مکعب) ذخیره سازی گردید. بالاترین عملکرد فاکتورهای رشد (افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی بهتر، نرخ رشد، بازماندگی و افزایش بایومس) در تیمار P25 و کمترین آنها در تیمار شاهد تعیین شد. علاوه بر این بیشترین شاخص وزن بدن، بازده غذایی و ضریب رشد ویژه در تیمار P25 و کمترین آن در تیمار M15 به دست آمد. تیمار P15 با 72% سود در مقام نخست سوددهی قرار گرفت. از نتایج تحقیق حاضر می توان دریافت که استفاده از بایوفلاک خرما و جیره ای با پروتئین 15 تا 25 درصد مناسب تر به نظر می رسد و سبب صرفه جویی در مصرف پودر ماهی و کاهش هزینه های تولید می گردد.
کلید واژگان: رشد, میگوی سفید غربی, منابع کربنی, بایوفلاکIn the current study, the effect of spoilage date palm (Phoenix dactylifera L.) fruit juice and molasses on Pacific white shrimp (Litopenaeus vannamei) cultured in a biofloc technology (BFT) surveyed. Four bioflocs were managed: BFT fed diets of 25% CP and palm juice (P25), diets of 25% CP and Molasses (M25), diets of 15% CP and palm juice (P15), diets of 15% CP and Molasses (M15) and clear water without biofloc fed with 38% CP (Control) that were performed in triplicate. A 35-day study was conducted with 35 juvenile (average 5.37±0.33 g) shrimp randomly stocked in fifteen 300 L tanks at a stocking density of 175 shrimp m−3. The highest zootechnical performance (weight gain, significantly better feed conversion ratio (FCR), growth rate, survival and biomass increases) of the shrimps was rated in P25 and the lowest in the control (P <0.05). Moreover, the highest body weight index, efficiency feed, and specific growth rate shrimp both in P25 and the lowest in the M15 (P<0.05). P15 treatment with 72% profit was in the first step. Present results demonstrated that palm date juice biofloc appear to be more suitable and with a 15% - 25% CP feed could provide economy in fish meal and reduce production costs.
Keywords: growth performance, Pacific white shrimp, Litopenaeus vannamei, carbon sources, biofloc -
در این مطالعه تاثیر استفاده از سه ماده همبند شامل نشاسته ذرت، کربوکسی متیل سلولز (CMC)و اوره فرمالدهید (UFA) (حاوی 42 درصد کنجاله سویا) در مقایسه با یک جیره غذایی تجاری بر عملکرد رشد، پایداری پلت و ترکیب شیمیایی بدن میگوی سفید غربی بررسی شد. میگوهای وانامی با میانگین وزن اولیه 73/0 گرم در 12 عدد مخزن مدور 300 لیتری ذخیره و به مدت 52 روز با جیره های آزمایشی تغذیه شدند. این آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار در هر تیمار انجام شد. زیست سنجی میگوها در دو دوره 15 و یک دوره 21 روزه انجام شد. در پایان آزمایش نتایج نشان داد میانگین وزن نهایی میگوهای تغذیه شده با همبند اوره فرمالدهید (UFA) به طور معناداری کمتر از سایر تیمارها است (01/0(p<. ضریب رشد ویژه SGR)) در هر سه دوره (05/0(p< و در کل دوره (01/0(p< به طور معناداری تحت تاثیر نوع بایندرها قرار گرفت و در کل دوره آزمایش، کمترین ضریب رشد ویژه (SGR) در تیمار UFA و بیشترین آن در میگوهای تغذیه شده با تیمار شاهد مشاهده شد. مقایسه آماری نتایج سنجش ترکیبات شیمیایی بدن میگوهای آزمایش شده نشان داد تیمارهای آزمایشی تاثیر معناداری بر درصد پروتئین و چربی خام لاشه های میگوها ندارد. در مجموع با توجه به نتایج پایداری جیره ها، عملکرد رشد و تغذیه ای و همچنین ترکیبات شیمیایی میگوهای تغذیه شده با همبندهای مختلف می توان گفت نشاسته ذرت همبند مناسبی برای ساخت جیره این میگو می باشد.کلید واژگان: میگوی سفید غربی, همبند, رشد, ترکیب شیمیایی, تغذیهThis experiment was conducted to determine the effects of three binding agents, including corn starch, carboxymethyl cellulose (CMC) and urea formaldehyde (UFA) (in diets containing 42% soybean meal) on growth performance, pellet water stability and chemical composition of Litopenaeus vannamei. Shrimps with an average initial weight of 0.73 g stored in polyethylene tanks and fed experimental diets for 52 days (four treatments and three replicates). Biometric measurements of shrimp were carried out in two periods of 15 and 21 days. At the end of experiment results showed that the average final weight of shrimp fed the UFA binder is significantly lower than other treatments (pKeywords: Whiteleg shrimp, Binder, Growth, Chemical composition, Nutrition
-
تاثیر سطوح شوری های مختلف آب (15، 35، 50) گرم در لیتر و آب شیرین روی پارامترهای خونی و بافت روده ماهیان سی باس آسیایی (Lates calcarifer) به مدت 30 روز مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرحی کاملا تصادفی با 4 تیمار مختلف (15، 35، 50) گرم در لیتر شوری و آب شیرین (شاهد) و هر تیمار با 3 تکرار و برای هر تکرار 15 قطعه بچه ماهی با وزن اولیه 32 گرم در نظر گرفته شد. در این تحقیق برخی از پارامترهای بیوشیمیایی خون (سدیم، پتاسیم، کلراید، اسمولاریته) در پایان دوره آزمایش مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز پارامترهای بیوشیمیایی خون حاکی از عدم وجود اختلاف معنی دار بین تیمارهای مختلف بود (05/0P>). در این تحقیق نتایج بافت روده ماهی سی باس آسیایی نشان داد که ساختار ویلی ها و آنتروسیت های بافت روده کاملا طبیعی بوده و در محل قرارگیری هسته سلول های گوارشی نیز در تصاویر مختلف تفاوت چندانی مشاهده نشد. در تصاویر ارایه شده از تیمارهای مختلف ضایعات بافت شناسی دیده نشد. ساختار لایه های مخاطی، عضلانی و سروز و همچنین سلول های موکوس روده ای عادی و تغییرات چندانی را نشان نداد. عدم وجود اختلافات معنی دار در نتایج نشان می دهد که این ماهی یک گونه مقاوم نسبت به شوری بوده و محیط های هایپرهالین را تحمل می کند.
کلید واژگان: ماهی سی باس آسیایی, شوری, فاکتورهای بیوشیمیایی پلاسما, بافت رودهThe effect of different salinity levels (15, 35, 50 ppt) and Freshwater on biochemical parameters and intestinal tissue of Lates calcarifer was surveyed for 30 days. This experiment in a completely randomized design with 4 different treatments Freshwater and salinity levels (15, 35, 50 ppt) and treated with 3 replicates and 15 fishes (initial weight 32gr) were used for each repetition. In this study some blood biochemical parameters (Sodium, Potassium, Chloride, Osmolality) was measured at the end of the experiment. The analysis results of blood biochemical parameters showed no significant differences between the treatments (P>0.05). This study also covers intestine histology of Lates calcarifer in 4 treatments was investigated and the results showed that the digestive system has normal villi and enterocyte and there was no significant difference in the location of the cell nucleus in the various histological slides. The images from different treatments were observed no histological lesions. The structure of mucous layers, muscular, serous and intestinal mucosa cells was normal and did not show significant differences. No significant difference in the results show that this fish is a species resistant to salinity environments hyperhaline tolerated.
Keywords: Lates calcarifer, saline, plasma biochemical parameters, intestinal tissue -
این مطالعه با هدف ارزیابی بافت کلیه ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer) در پاسخ به شوری آب انجام گرفت. برای این تحقیق، پس از 14 روز سازگاری در مخازن، 4 تیمار 15، 35 و 50 گرم در لیتر شوری و تیمار آب شیرین (تیمار شاهد) با سه تکرار در نظر گرفته شد. بدین منظور بچه ماهیان با میانگین وزنی 41/0±36/34 گرم برای مدت 30 روز مورد سنجش قرار گرفتند. 15 قطعه بچه ماهی به صورت تصادفی در هر یک از 12 مخزن استوانه ای فایبرگلاس 300 لیتری توزیع شدند. ماهیان روزانه 2 نوبت تا حد سیری با غذای پلت تغذیه شدند. جهت سازگاری ماهیان با تیمارهای مورد نظر، روزانه به میزان 3 گرم در لیتر شوری آب مخازن کم شد تا به شوری های مورد نظر در تیمارها رسیدند. در پایان دوره تحقیق، نمونه های بافت کلیه جمع آوری شدند. در طول دوره آزمایش در میان تیمارها تلفات مشاهده نگردید. بررسی های آسیب شناسی بافت کلیه در تمام تیمارها (به جز شوری 50 گرم در لیتر) برخی تغییرات از جمله هیپرتروفی و واکوئله شدن سلول های اپیتلیال لوله های ادراری، کاهش فضای لومن و افزایش تجمع ملانوماکروفاژها، نفوذ گویچه های سفید خون و نکروز سلول های اپیتلیال لوله های ادراری را نشان داد. به طور کلی، بر اساس نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر، ماهی سی باس سازگاری خوبی در پاسخ به سطوح مختلف شوری بعد از 30 روز نشان داد. اما بطور کلی بیشترین اثرات بافتی متعلق به تیمار صفر و کمترین اثرات متعلق به شوری 35 درهزار بوده است. نتایج بدست آمده نشان داد که این گونه می تواند تغییرات شوری در دامنه آب های لب شور و شوری های معمول آب دریا را تحمل کند.کلید واژگان: ماهی سی باس آسیایی, بافت کلیه, شوری, هیستوپاتولوژیJournal of Fisheries, Volume:69 Issue: 3, 2016, PP 331 -339Present study aimed to investigate salinity effects histopathological of kidney in Asian Sea bass (Lates calcarifer). For this purpose, juvenile fish with an average weight of 34.36±0.41 g were evaluated for 30 days. After 14 days of adaptation, the experiment carried out with 4 treatments and 3 replicates including 15, 35 and 50 gram per liter and fresh water. 15 fish were randomly introduced in each of the 12 fiberglass 300-liter cylindrical tanks. Fish feeding time was twice daily. The daily water salinity decline ratio was 3 ppt. At the end of experiment, kidney tissue was sampled and the histopathological studies (except 50 ppt) showed some changes including hypertrophy and urina tract epithelial tubule, reducing the lumen and the melanomacrophage aggregation, leukocyte infiltration and necrotic cells. Overall, sea bass fish was demonstrated a suitable compatibility in response to different salinity levels. Results indicated that this species could tolerate salinity changes up to brackish water and high salinity water.Keywords: Asian Sea Bass, Kidney Tissue, Salinity, Histopathology
-
در مطالعه حاضر اثر آب شیرین و شوری های مختلف 15، 35 و 50 گرم بر لیتر (ppt) بر رشد، تغذیه، ترکیب لاشه و میزان گلوکز و کورتیزول پلاسما در ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer) بررسی شد. 180 قطعه بچه ماهی با میانگین وزن اولیه 41/0±36/34 گرم در یک طرح کاملا تصادفی بین 12 تانک فایبر گلاس مدور 300 لیتری توزیع شدند. غذادهی تا حد سیری دوبار در روز به مدت 30 روز انجام شد. در پایان آزمایش زیست سنجی انجام گرفت و نمونه های پلاسما و لاشه و برای بررسی پارامترهای بیوشیمیایی خون و ترکیب بیوشیمیایی بدن جمع آوری شد. نتایج حاصل نشان داد که تیمار آب شیرین دارای اختلاف معنی داری در پارامترهای رشد و تغذیه با سایر تیمارها بود (05/0> p). همچنین نتایج آنالیز لاشه نشان داد که درصد رطوبت تیمار آب شیرین در مقایسه با سایر تیمارها به صورت معنی داری بالاتر (11/0±07/72) بود (05/0> p). میزان گلوکز و کورتیزول در تیمار با شوری 15 گرم بر لیتر به ترتیب به طور معنی داری (05/0> P) بالاتر از تیمارهای با شوری 35 و 50 گرم بر لیتر و تیمار آب شیرین و تیمار با شوری 35 گرم بر لیتر بود. به طور کلی این مطالعه نشان داد که این گونه می تواند تغییرات در محدوده آب دریاها تا آب لب شور را در محدوده زمانی 30 روزه تحمل کند و به طور موفقیت آمیزی و بدون نشان دادن تلفات با آب شیرین سازگار شد. اما، به دلیل صرف انرژی بالا به منظور تنظیم اسمزی در آب شیرین این گونه نمی تواند گزینه مناسبی برای پرورش در آب شیرین باشد.کلید واژگان: سی باس (Lates calcarifer), شوری, رشد, گلوکز, کورتیزولIn the current study, the effect of fresh water and different salinities of 15, 35 and 50 ppt on growth, feeding, body composition, glucose and cortisol in Asian sea bass (Lates calcarifer); were investigated. 180 fingerlings with average weight of 34.36±0.41 gram in 12 circular fiberglass tanks with 300 liter volumes were administered. Feedinng was done to satiation twice a day for 30 days. At the end of the experiment, biometry carried out and plasma and carcass samples were collected for estimating blood biochemical parameters and whole body composition. The obtained results showed that freshwater treatment had a significant difference in growth and feeding performance with other treatments (pKeywords: sea bass (Lates calcarifer), water salinity, Growth, glucose, cortisol
-
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی اثرات علف کش بوتاکلر بر برخی از پارامترهای خونی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) بود. ابتدا غلظت LC50علف کش بوتاکلردر مدت 96 ساعت تعیین و سپس تعداد 150 قطعه بچه ماهی قزل آلا با میانگین وزنی33/2±25/20 گرم در 5 تیمار، شامل 4 تیمار آزمایشی(25، 50، 75 و 100 درصد میزان LC50) و یک تیمار شاهد و هر تیمار شامل سه تکرار به مدت 6 روز، مورد آزمایش قرار گرفتند و تغییر تعدادی از پارامترهای خونی بررسی شد. نتایج نشان داد که تعداد گلبول های قرمز و سفید، میزان هموگلوبین و هماتوکریت و مقادیر حجم متوسط گلبولی، هموگلوبین متوسط گلبولی و غلظت متوسط هموگلوبین گلبولی در تیمارهای مختلف آزمایشی اختلاف معنادار آماری داشتند(p<0.05)، بطوریکه با افزایش غلظت سم بوتاکلر تعداد گلبول های قرمز، گلبول های سفید و مقادیر هموگلوبین و هماتوکریت، همچنین فاکتورهای MCH و MCHC سیر نزولی داشتند. تفاوت معنادار ( p<0.05) بین تیمار شاهد با تیمارهای مورد آزمون در این دو فاکتور نیز مشاهده گردید. از لحاظ MCV نیز، اختلاف معنادار آماری بین تیمار شاهد و سایر تیمارها مشاهده گردید ( p<0.05). این سم موجب کاهش معنی دار در تمامی فاکتورهای مورد بررسی در این آزمایش گردید که تمام فاکتورها با افزایش غلظت سم بوتاکلر روند کاهشی را نشان دادند. همچنین در تمامی فاکتورها به استثنای WBC اختلاف معنی دار بین دو غلظت پایینتر (%25 و %50) با دو غلظت بالاتر (%75 و %100) از این علف کش نیز وجود داشت. بنظر می رسد تغییر حاصله در فاکتورهای خونی ماهیان قرار گرفته در معرض سم بوتاکلر باعث کاهش ایمنی غیراختصاصی و بروز تلفات آنها شده است.کلید واژگان: ماهی قزل آلای رنگین کمان, Oncorhynchus mykiss, بوتاکلر, ایمنی غیر اختصاصی, فاکتورهای خونیThe purpose of this study was to evaluate the effect of Butachlor on some blood parameters of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). 150 pieces of fish in five experimental groups (25, 50, 75, 100% dosage of LC50 and control) were exposed to various concentrations of the herbicide Butachlor for 6 days and changes in the blood parameters were studied. At the end of experiment, there were significant difference (pKeywords: Rainbow trout, Oncorhynchusmykiss, Butachlor, Blood factors
-
زمینهفناوری نانو، رشته ای از دانش کاربردی و فناوری است که جستارهای گسترده ای را پوشش می دهد. استفاده از فناوری نانو و نانوذرات نقره در سال های اخیر به منظور کنترل بیماری های باکتریایی مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر ضدباکتریایی بسترهای فیلتر سرامیکی حاوی نانو ذرات نقره در کنترل باکتری باسیلوس (spp. Bacillus) در شرایط آزمایشگاهی بود.مواد و روش هادر این پژوهش ابتدا خواص ضد باکتریایی کلوئید نانوذرات نقره با استفاده از روش رقیق سازی در محیط مایع (براث میکرو دایلوشن) بررسی شد. پس از اطمینان از توان بازدارندگی کلوئید نانوذرات نقره، تاثیر بسترهای فیلتر سرامیکی حاوی نانوذرات نقره برای کنترل باکتری مذکور در شرایط برون تن از طریق تست های آنتی بیوگرام روی پلیت و آنتی بیوگرام داخل لوله بررسی شد.یافته هادر این مطالعه، مشاهده شد که کلوئید نانوذرات نقره اثرگذاری مطلوب و مناسبی را بر باکتری مورد آزمایش دارد به طوری که حداقل غلظت بازدارندگی برای باکتری مذکور، غلظت 9/3 میلی گرم در لیتر و حداقل غلظت باکتری کشی، غلظت 25/31 میلی گرم در لیتر محاسبه شد. همچنین در آزمون های آنتی بیوگرام روی پلیت و آنتی بیوگرام داخل لوله کاهش قابل مقایسه ای از باکتری ها در مقابل بسترهای فیلتر سرامیکی پوشش یافته با نانوذرات نقره مشاهده گردید.نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد که بسترهای فیلتر سرامیکی حاوی نانوذرات نقره دارای اثرات ضد میکروبی قابل ملاحظه ای می باشند، بنابراین با تعمیم نتایج این مطالعه می توان از این بسترهای فیلتر سرامیکی در تصفیه و فیلتراسیون آب آشامیدنی و کنترل بیماری های ناشی از بیماری زاهای انسانی استفاده نمود.کلید واژگان: سرامیک, ضد باکتری, آنتی بیوگرام, نانوذرات نقره, spp, BacillusAssessing antibacterial effect of filter media coated with silver nanoparticles against Bacillus sppBackgroundNanotechnology is a field of applied science and technology covering a broad range of topics. Use of nanotechnology and especially silver nanoparticles in control of bacterial diseases and infections has been studied in the recent years. The aim of the present study was to investigate the in vitro antibacterial effect of filter media coated with silver nanoparticles against Bacillus spp.Materials And MethodsIn this research, first, the antibacterial effects of silver nanoparticles against mentioned bacteria were evaluated by microdilution method in Broth medium. After confidence of inhibitory effect of colloidal silver nanoparticles, antibacterial effect of filter media coated with silver nanoparticles was evaluated via in vitro microbiology tests (zone of inhibition test and test tube test).ResultsPresent study showed that colloidal silver nanoparticles have good antimicrobial effects against tested bacteria, so that MIC and MBC of silver nanoparticles for Bacillus spp. were calculated 3.9 and 31.25 mg/L, respectively. Also significant decrease was observed in bacterial growth after exposure to filter media coated with silver nanoparticles in test tube test and zone of inhibition test (P≤ 5%).ConclusionThe results of this research indicate that filter media coated with silver nanoparticles have considerable antimicrobial effects; therefore they could possibly be used as excellent antibacterial water filters and would have several applications in other sectors.Keywords: Antibacterial, Antibiogram, Bacillus spp., Ceramic, silver nanoparticles
-
زمینه و هدفاسترس در محیط های پرورشی و طبیعی همواره وجود دارد، شوری نیز یکی از فاکتورهای استرس زای محیطی است کهبرفیزیولوژی،کاراییرشدوجذبغذادرماهیموثرمیباشد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استرس شوری بر فاکتورهای خونی در ماهی سی باس آسیایی(Lates Calcarifer)می باشد، تا شرایط مناسب رشد ماهی و حدتحمل آن به غلظت های شوری به هنگام سازش پذیری در انتقال به آب های با شوری های مختلف معین گردد.روش کاردر این تحقیق ابتدا ماهیان جوان با وزن اولیه ی 34/36±0/411 به مدت 14 روز به تدریج به شوری آب سازگار شدند. سپس آزمایش های مربوطه به مدت 30 روز تحت تیمارهای مختلف شوری 0، 15، 35 و 50 گرم در لیتر ادامه یافت. این آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار شوری و هرتیمار با سه تکرار انجام گردید که ماهیان بین 12 تانک فایبرگلاس توزیع شدند و هر تکرار حاوی 15 قطعه ماهی بود. در پایان آزمایش از سیاهرگ ساقه ی دمی ماهیان خونگیری انجام و شاخص های خونی اندازه گیری شد.یافته هانتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که با کاهش میزان شوری آب بین هیچ یک از تیمارها با هم و با گروه شاهد از نظر میزان فاکتورهای خونی بررسی شده اختلاف آماری معنی داری وجود ندارد(P> 0.05).نتیجه گیرییافته های این تحقیق نشان می دهد که روند تدریجی تغییر شوری محیط از آب دریا با شوری50گرم بر لیتر به آب شیرین با شوری 0 گرم بر لیتر، به عنوان عامل استرس زا برای ماهی یوری هالین سی باس آسیایی (Lates Calcarifer)شناخته نمی شود و این ماهی توانایی سازش با سطوح مختلف شوری را داشته که نشان دهنده ی غلبه موفق آن بر استرس محیطی وارد شده است.
کلید واژگان: سی باس آسیایی, شوری, فاکتورهای خونیInroduction &ObjectiveIn this study the effect of different levels of salinity in the amount of hemoglobin (Hb), hematocrit (Ht), the number of red blood cells (RBC) and white (WBC), RBC indices (MCV, MCH, MCHC) count and differential white blood ceel fish Asian sea bass (Lates calcarifer) weight 34/36±0/411 was investigated.Materials And MethodsYoung fish initially for 14 days and has gradually been adapted to salt water. The relevant experiments for 30 days under different levels of salinity 0, 15, 35 and 50 ppt continued. The experiment in a completely randomized design with three replications with four treatments, salt and Hrtymar fiberglass fish tanks were distributed between 12 and repeat with 15 pieces of fish. At the end of the experiment the fish tail vein blood sampling was performed.ResultsThe results of this study showed that the decrease in salinity between any of the treatments together with the control group in terms of blood factors studied, there was no significant difference (P> 0.05). The research findings show that the process of gradual change in salinity of sea water with salinity of 50 ppt of fresh water with salinity of 0, as Euryhaline Fish Asian sea bass (Lates calcarifer) it is not knownConclusionThese fish have the ability to adapt to different levels of salinity that it is able to cope with environmental stressKeywords: Lates calcarifer, Salinity, Hematological Parameters -
در تحقیق حاضر اثرات شوری آب بر عملکرد رشد و تغذیه و فاکتورهای بیوشیمیایی خون ماهیان قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) پیش پرواری با وزن اولیه 11/4±22/93 گرم به مدت 60 روز بررسی شد. پس از 10 روز سازگاری به شوری آب، 450 قطعه ماهی در قالب یک طرح کاملا تصادفی در 5 تیمار و 3 تکرار توزیع شدند. شاخص های رشد، تغذیه و برخی فاکتورهای بیوشیمیایی خون، قبل از مرحله سازش پذیری به آب شور و 1، 10، 25 و 50 روز پس از معرفی به شوری های مختلف (صفر، 40،30،20،10 گرم در لیتر) مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج حاصل از این تحقیق با افزایش میزان شوری آب تا 20 گرم در لیتر شاخص های رشد و تغذیه شامل میزان رشد روزانه، ضریب رشد ویژه و بازده تبدیل غذا به صورت معنی داری کاهش یافت (0/05>P) و شوری های بالاتر (30 و 40 گرم در لیتر) به تلفات دسته جمعی منجر شد. در طول آزمایش، فاکتورهای بیوشیمیایی خون شامل اسمولاریته، کورتیزول، کلرینیتی، گلوکز، تری یدو تیرونین و تیروکسین خون با افزایش میزان شوری به صورت معنی داری افزایش یافت (0/05>P). به طور کلی، نتایج به دست آمده نشان می دهد که ماهی قزل آلا رنگین کمان با وزن اولیه 90 گرم می تواند، در آب هایی با شوری حدود 20 گرم در لیتر به صورت موفقیت آمیز پرورش یابد، اگرچه میزان رشد در این شرایط کمتر از آب شیرین است.
At the present study effects of salinity were studied on growth and feeding performance، survival rate and blood biochemical parameters of pre on-growing rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) with initial weight 93. 22±4. 11 g for 60 days. After adaptation for 10 days to water salinity، 450 fish were distributed in 5 treatments and 3 replicates according to completely randomized design. Before adaptation to water salinity and 1، 10، 25 and 50 days after introduction to different salinity (10، 20، 30 and 40 ppt)، growth and feeding parameters and some blood biochemical parameters were investigated. According to the obtained results from this study، salinities up to and including 20 ppt significantly decreased growth and feeding parameters including daily growth rate، specific growth rate، feed conversion efficiency between salinity groups and control group (P<0/05) and higher salinities (30 and 40 ppt)، caused gregarious mortality. During the experiment، blood biochemistry parameters including osmolality، chlorine، sugar، cortisol، tri-iodo thyronin (T3)، and Tetra–iodo–thyronin (T4) significantly increased with increasing in water salinity (P<0/05). Overall، the obtained results indicated that rainbow trout with initial weighing 90 g could be cultured successfully in water with salinity up to 20 ppt، although fish growth rate is lower than that in the fresh water. -
هدف از این مطالعه ارزیابی اثر تجویز خوراکی بتاگلوکان (ماکروگارد) (1 گرم به ازای هر کیلوگرم غذا به مدت 45 روز) و واکسن ضد استرپتوکوکوزیس بر عوامل رشد و پارامترهای خونی شامل میزان هماتوکریت، هموگلوبین، MCV، MCH، MCHC و تعداد کلی گویچه های قرمز و سفید ماهی قزل آلای رنگین کمان بود. تیمار ها شامل 4 تیمار شاهد، واکسن، واکسن به همراه ماکروگارد و ماکروگارد بود، که در یک دوره 45 روزه بررسی شدند. واکسیناسیون به روش حمام و در یک نوبت انجام شد. نتایج حاصله نشان داد که وزن نهایی و ضریب تبدیل غذایی در تیمار حاوی ماکروگارد نسبت به تیمار شاهد اثر مثبت و معنی داری داشت (05/0p<). افزایش معنی دار تعداد کل گویچه های سفید در تیمارهای واکسن و ماکروگارد به همراه واکسن نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد (05/0p<). در شمارش افتراقی گویچه های سفید، تعداد لنفوسیت ها در تیمارهای ماکروگارد، واکسن و واکسن به همراه ماکروگارد اختلاف معنی داری با تیمار شاهد نشان داد (05/0p<). نتایج بقا در حمام باکتریایی با عامل حاد استرپتوکوکوزیس اینیایی در تیمار شاهد 75/46 درصد، در حالی که در تیمارهای واکسن، واکسن به همراه ماکروگارد و ماکروگارد به ترتیب 18/68، 95/83 و 91/50 درصد بود. نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن بتاگلوکان به غذا تاثیر مثبتی بر رشد و مقاومت ماهی قزل آلای رنگین دارد و می تواند کارایی واکسن ضد استرپتوکوکوزیس را افزایش دهد.
کلید واژگان: رشد, قزل آلای رنگین کمان, لنفوسیت, ماکروگاردThe purpose of this study was to evaluate the effect of orally administered β-glucan (Macrogard) (1 g/kg food/day for 45 days) and Streptococcus vaccines on growth and hematological parameters (including hematocrit، hemoglobin، MCV، MCH، MCHC and total red and white blood cells) of rainbow trout. Treatments of control، vaccine، vaccines to Macrogard and Macrogard were examined in a 45 days period. Vaccination was performed once using the immersion. The results showed that the fish growth and FCR in Macrogard treatment significant effect compared to control (p<0. 05). Significant increase observed with total numbers of white blood cells in vaccine treatment and Macrogard plus vaccine compared to control. (p<0. 05). The white cell differential and lymphocyte counts showed significant difference in Macrogard، vaccine and vaccine plus Macrogard treatments in comparison with control (p<0. 05). The result of survival of fish challenged with Streptococcus iniae via bath route was 46. 75%، while those for vaccine treatment، Macrogard plus vaccine and Macrogard were 68. 18، 83. 95 and 50. 91%، respectively. The results of this study showed that supplement of Macrogard has positive effect on growth and viability of rainbow trout and can enhance efficacy of anti- streptococcus iniae vaccine.Keywords: growth, rainbow trout, lymphocyte, Macrogard -
خیار دریایی، یکی از مهم ترین انواع خارپوستان، متعلق به رده خیارسانان می باشد. برخی از فعالیت های بیولوژیکی شناخته شده آن ها شامل اثرات ضد سرطانی، ضد انعقاد، ضد فشار خون، ضد التهاب، ضد میکروبی، آنتی اکسیدانی، ضد تصلب شرائین، ضد توموری و تسریع در بهبود زخم می باشد. حضور ترکیباتی چون ساپونین ها، کندرویتین سولفات، گلوکزآمینوگلیکان، پلی ساکاریدهای سولفاته، گلیکوپروتئین، گلیکواسفنگولیپیدها و اسید های چرب ضروری، منشاء وجود چنین خواص زیستی در آن ها است. ساپونین ها که به منظور سازگاری با شرایط محیطی تولید می گردند؛ به عنوان متابولیت های ثانویه عمده این خانواده شناخته می شوند. این ترکیبات فعال دارای خواص زیستی متفاوتی نظیر همولیزکنندگی، ضدتوموری، ضد التهابی، ضد باکتری، ضد ویروسی، ایکتیوتوکسیکی، سیتواستاتیکی، آنتی آنژیونیکی، آنتی نئوپلاستی و کاهندگی اسیداوریک می باشند. خیار دریایی، دارای ارزش اقتصادی بالایی بوده و از قدیم در شرق آسیا، به صورت سنتی، برای معالجه ضعف، ناتوانی جنسی، ناتوانی در اثر پیری، یبوست ناشی از خشکی روده و بی اختیاری ادراری، آسم، فشارخون بالا، روماتیسم و آنمی استفاده می گردیده است. توکسین های به دست آمده از خیار دریایی، دارای خواص ضد ویروسی، ضد تومور، ضدسرطان و ضد بارداری هستند. بر اساس تحقیقات موجود، عصاره آبی و ترکیباتی با وزن مولکولی بالا از خیارهای دریایی، ممکن است از طریق القاء آپوپتوزیس، باعث مهار فعالیت توموری گردند. خیار دریایی به دلیل درصد بالای پروتئین و عدم کلسترول، در زمره مواد غذایی نیروبخش قرار می گیرد. به دلیل وجود گونه های مختلف خیار دریایی در خلیج فارس و دریای عمان، شناسایی ترکیبات موجود و بررسی خواص زیستی در گونه های این جانداران دریایی، در این مناطق، به دانش پژوهان پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: خیار دریایی, ترکیبات فعال زیستی, ساپونین, خلیج فارسSea cucumbers are one of the most echinoderms and from the class Holothuroidea. Some of their specific biological activities are including anti-cancer, anticoagulant, antihypertensive, anti-inflammatory, antimicrobial, antioxidant, anti-atherosclerosis and anti-tumor properties, as well as accelerate wound healing. The presence of different compounds such as saponins, chondroitin sulfates, glycosaminoglycans, sulfated Polysaccharides, glycoprotein, glycosphingolipids and essential and non essential fatty acids, are the causes of their biological properties. Saponins, which are produced for compatibility with the environment, are as theire secondary metabolites. These active compounds have biological properties like hemolytic, anti-tumor, anti-inflammatory, antibacterial, antiviral, ichthyotoxic, cytostatic, anti neogenic, antineoplastic, and uric acid lowering effects. Sea cucumber, have high economic value. In East Asia, Since ancient times, it have been traditionally used for the treatment of fatigue, sexual impotence, impotence caused by aging, constipation due to intestinal dryness, urinary incontinence, asthma, hypertension, arthritis and anemia. Also, toxins obtained from sea cucumber, have anti-viral, anti-tumor, anti-cancer and anti-pregnancy properties. According to literatures, the aqueous extract and high molecular weight compounds from sea cucumbers can inhibit tumor activity, via the apoptosis induction. Sea cucumbers because of the high percentage of protein and the absence of cholesterol, classified as an invigorating food. Because of different species of sea cucumbers in the Persian Gulf and Oman Sea; the identification of compounds and biological properties of sea cucumber species in these regions is recommended to the researchers.Keywords: sea cucumber, bioactive compounds, saponins, Persian Gulf
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.