به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مریم قضایی

  • ندا کمالیان*، مریم قضایی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه احساس گناه جنسی، افسردگی، احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد «موسسه آموزش عالی شاندیز» انجام شده است. روش پژوهش از نوع «توصیفی همبستگی» است. جامعه آماری دانشجویان مجرد یکی از موسسات آموزش عالی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 179 تن که دست کم یک بار اقدام به خودارضایی کرده بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شد. آزمودنی ها پرسشنامه های «احساس گناه جنسی» موشر (SGQM)، مقیاس «افسردگی» بک (BDI)، مقیاس «احساس تنهایی هیجانی و اجتماعی بزرگسالان» دیتوماسو و اسپینر (SELSA)، پرسشنامه «جهت گیری مذهبی» آلپورت (AROS) و پرسشنامه محقق ساخته «شدت خودارضایی» را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که افسردگی، مذهب بیرونی، و احساس تنهایی با شدت خودارضایی رابطه ای مثبت و معنادار و با احساس گناه جنسی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد دارای رابطه ای منفی و معنادار است.

    کلید واژگان: خود ارضایی, احساس گناه جنسی, افسردگی, احساس تنهایی, گرایش مذهبی}
    Neda Kamalian*, Maryam Ghazaei

    This study tries to investigate the relationship between sexual guilt, depression, loneliness, religious orientation and the intensity of masturbation in single students of "Shandiz Institute of Higher Education". The research method is "descriptive correlational". The statistical population was the unmarried students of one of the higher education institutions of Mashhad city in the academic year of 2018-2019. A sample of 179 students who had masturbated at least once were selected from this institute by the "available sampling" method. Subjects were asked to fill out Mosher's "Sex Guilt" questionnaire (SGQM), Beck's "Depression" scale (BDI), DiTomaso and Spiner's "Emotional and Social Loneliness of Adults" scale (SELSA), Allport's "Religious Orientation" questionnaire (AROS) and researcher-made “intensity of masturbation” questionnaire. The data was analyzed using Pearson's correlation coefficient and simultaneous regression analysis. According to the results of the regression analysis, depression, external religion, and loneliness have a positive and significant relationship with the intensity of masturbation, and sexual guilt has a negative and significant relationship with the intensity of masturbation in single students.

    Keywords: Masturbation, Sexual Guilt, Depression, Loneliness, Religious Orientation}
  • ناهید اکبرزاده، مریم قضایی *

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نشانگان اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه بر عملکرد شغلی با میانجی گری کیفیت زندگی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل 400 نفر از کارمندان شرکت ایران خودرو مشهد بود که طبق جدول مورگان 196 نفر به صورت تصادفی انتخاب گردید و برای گرد آوردی داده ها از پرسش نامه های اختلال بیش فعالی/کاستی توجه بزرگسالان(Barkley, 2011)، عملکرد شغلی (Paterson, 1970)، کیفیت زندگی (Sheboune & Ware, 1992) استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS و SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد الگوی نهایی از برازش مطلوبی برخودار است. تاثیرات مستقیم نقص توجه و عملکرد شغلی، نقص توجه و کیفیت زندگی، تکانشگری و کیفیت زندگی و کیفیت زندگی و عملکرد شغلی در الگوی نهایی معنی دار بودند (01/0>p). هم چنین نتایج بوت استراپ نشان دادکه تاثیر غیرمستقیم بین متغیرهای نقص توجه و عملکرد شغلی، تکانشگری و عملکرد شغلی از طریق میانجی گری کیفیت زندگی معنی دار است (01/0>p).

    کلید واژگان: اختلال بیش فعالی, نقص توجه, عملکرد شغلی, کیفیت زندگی}
    nahid akbarzadeh, maryam ghazaei *

    Aim of this present study was investigating the effect of Attention Deficit/Hyperactivity Disorder symptoms on job performance with meditation of quality. The research method was descriptive correlational. The research population consisted of 400 employees of Iran Khodro Mashhad Company, which according to Morgan table, 196 people were randomly selected. Questionnaires were used to collect data were Adult ADHD Rating Scale (Barkley, 2011), Job Performance (Paterson, 1970), Quality of Life ( Sheboune & Ware, 1992). The proposed model was evaluated using structural equation modeling using AMOS and SPSS software version 22. The finding showed that the final model has suitable fitness to research data. Direct effect of deficit attention and job performance, attention deficit and life quality, impulsivity and life quality, life quality and performance job were significant (p<0.01). The results of Bootstrap for the intermediate pathways of the final model showed that the indirect effect between the variables of attention deficit and job performance, impulsivity and job performance through mediation life quality was significant (p <0.01).

    Keywords: ADHD, job performance, quality of life}
  • مریم قضایی*، زهرا خودراه، ایمان قطب
    مقدمه

    با توجه به این که باروری، از ارزش بالایی در اکثر فرهنگ ها برخوردار است، اگر تلاش برای حاملگی با شکست مواجه شود، ممکن است منجر به مختل شدن سلامت روانی فرد شود، لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه ترس از زایمان، نشانگان افسردگی و PTSD پس از زایمان در زنان دارای سقط جنین (خود به خودی)، زایمان طبیعی و سزارین انجام شد.

    روش کار: 

    این مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای از بهمن ماه 1399 تا خرداد 1400 بر روی 300 نفر از زنان تازه زایمان کرده مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر مشهد انجام شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه های تجربه زایمان ویژما، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه PTSD پس از زایمان بود. با استفاده از این ابزارها، ترس از زایمان، علایم افسردگی و PTSD پس از زایمان اندازه گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    ترس از زایمان، نشانگان افسردگی و PTSD پس از زایمان در زنان دارای سقط خود به خودی به طور معنی داری بیشتر از زنان دارای زایمان طبیعی و سزارین بود (001/0>p). گروه زایمان طبیعی و سزارین از نظر میزان ترس از زایمان و نشانگان افسردگی پس از زایمان تفاوت معنی داری نداشتند (05/0<p). نشانگان PTSD پس از زایمان در گروه زنان دارای سزارین به طور معنی داری بیشتر از زنان دارای زایمان طبیعی بود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    ترس از زایمان، افسردگی و PTSD پس از زایمان در زنان دارای سقط خود به خودی نسبت به زنانی که زایمان داشته اند، بیشتر است و از این نظر باید مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: افسردگی پس از زایمان, ترس از زایمان, سقط خود به خودی, PTSD پس از زایمان}
    Maryam Ghazaei *, Zahra Khodrah, Iman Ghotb
    Introduction

    Considering that fertility has a high value in most cultures, if attempt to get pregnant fails, it may lead to the mental health dysfunction of the person. Therefore, the present study was conducted with the aim to compare the postpartum fear of childbirth, postpartum symptoms of depression and postpartum PTSD in women with miscarriage, vaginal delivery and cesarean section.

    Methods

    The present study was a causal-comparative description research which was conducted from February 2021 to June 2021 on 300 women who had just given birth and referred to health centers in Mashhad. The tools used in this study were Wijma Delivery Experience Questionnaire, Beck Depression Inventory and Perinatal PTSD Questionnaire. Fear of childbirth, depression symptoms and postpartum PTSD were measured. Data were analyzed by SPSS (version 22.0) and multivariate analysis of variance test. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    Postpartum fear of childbirth, symptoms of depression and PTSD in women with miscarriage was significantly higher than women with vaginal delivery and cesarean section (p<0.001). There was no significant difference between the vaginal delivery and cesarean delivery groups in terms of postpartum fear of childbirth and postpartum depression (p>0.05). Symptoms of postpartum PTSD was significantly higher in the vaginal delivery group than cesarean group (p<0.05).

    Conclusion

    Postpartum fear of childbirth, depression and PTSD was higher in women with miscarriage than women with delivery.

    Keywords: Postpartum Depression, Postpartum fear of childbirth, Postpartum PTSD, Miscarriage}
  • مریم قضایی*، نسترن صدری، لیلی رمضان ساعتچی
    ارگاسم حسی زودگر از اوج لذت جنسی است که معمولا با انقباضات غیرارادی و ریتمیک ماهیچه های خاصره ی لگنی، شکمی و مقعدی همراه است. ارگاسم زنان می تواند با تحریک شهوانی بخش های متفاوت جنسی و غیرجنسی ایجاد شود. توانایی زنان در رسیدن به ارگاسم از عدم تجربه  ارگاسم تا تجربه ی چندین ارگاسم متغیر است. اختلال ارگاسم در زنان با تاخیر مکرر و دایم یا غیاب ارگاسم به دنبال یک مرحله ی طبیعی برانگیختگی جنسی همراه با استرس و مشکلات بین فردی تعریف می شود. هدف این پژوهش، پیش بینی علایم اختلال ارگاسم بر اساس رضایت زناشویی، نگرانی از تصویر بدن، احساس گناه و خودمختاری جنسی در زنان متاهل بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 288 نفر از زنان متاهل مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر خودمختاری جنسی، شاخص عملکرد جنسی زنان، احساس گناه، رضایت زناشویی و نگرانی از تصویر بدنی  مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام بیانگر این بود که احساس گناه، رضایت زناشویی و نگرانی از تصویر تن به ترتیب بهترین پیش بین های علایم اختلال ارگاسم در زنان هستند. نتایج این پژوهش از ارتباط بین احساس گناه، رضایت زناشویی و تصویر تن با نشانگان اختلال ارگاسم حمایت می کند.
    کلید واژگان: ارگاسم, تصویر تن, احساس گناه, خودمختاری جنسی, رضایت زناشویی}
    Maryam Ghazaie *, Nastaran Sadri, Leyly Ramezan Saatchi
    Orgasm is a rapid sense of sexual pleasure peak that is usually accompanied by involuntary and rhythmic contractions of the pelvic, abdominal, and anal muscles. Female orgasm can be caused by sexual stimulation of different sexual and asexual parts. Women's ability to reach orgasm varies from not having an orgasm to having multiple orgasms. Orgasmic disorder in women is defined as the frequent and permanent delay or absence of orgasm following a natural stage of sexual arousal associated with stress and interpersonal problems. The aim of this study was to predict the symptoms of orgasmic disorder based on marital satisfaction, body image concern, guilt and sexual autonomy in married women. For this purpose, in a descriptive correlational study, 288 married women referring to cultural centers in Tehran were selected by available sampling method and in terms of sexual autonomy, female sexual function index, guilt feeling, marital satisfaction and concern about Body image were evaluated. The results of stepwise regression analysis showed that guilt feeling, marital satisfaction and body image concern are the best predictors of orgasmic symptoms in women, respectively. The results of this study support the relationship between guilt feeling, marital satisfaction and body image with orgasmic disorder syndrome.
    Keywords: orgasm, Body Image, guilt, sexual autonomy, marital satisfaction}
  • مریم قضایی، ایران داودی، عبدالکاظم نیسی، مهناز مهرابی زاده هنرمند، سودابه بساک نژاد
    هدف
    هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری در مقایسه با آموزش روانی بر ترس از زایمان و متغیرهای مرتبط با آن بود.
    روش
    روش پژوهش نیمه تجربی و جامعه آماری زن های نخست زای شهر اهواز در سال 1394 به تعداد تقریبی 8000 نفر بود. از بین آن ها 54 زن که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند؛ با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه 18 نفری گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه انتظار زایمان ویژما، ویژما و زر (1998)، نشانه های اضطراب درد مک کراکن و دینگرا (2002)، خودکارامدی زایمان لویی (1993)، 9 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری نایمینن، (2016) و 6 جلسه 90 دقیقه ای آموزش روانی روحی، سالملا-آرو، تویوانن، توکولا، هالمسماکی و سایستو، (2013) هفته ای دو بار بود. پس از حذف 8 نفر به دلیل غیبت در دو سوم جلسه ها داده های 46 نفر با استفاده از روش کوواریانس و مقایسه دو نسبت مستقل تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری ترس از زایمان (64/70 =F، 001/0 =P) و ترس از درد ( 25/4 =F، 02/0 =P) را کاهش و تمایل به زایمان طبیعی (12/3 =Z، 002/0 =P) و خودکارامدی زایمان را افزایش داده (73/108=F، 001/0 =P) و اثربخشی آن در مورد این متغیرها بیش از آموزش روانی است. آموزش روانی تنها باعث افزایش خودکارامدی زایمان (73/ 108=F، 001/0 =P) و کاهش ترس از زایمان شده بود (64/70=F، 01/0 =P). همچنین تفاوت فراوانی نهایی زایمان طبیعی در گروه شناختی رفتاری با گروه گواه (56/1=Z، 1/0 =P)، و گروه آموزش روانی (7/0 =Z، 4/0 =P) معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    درمان شناختی رفتاری با هدف قرار دادن افکار غیرمنطقی زن ها نسبت به زایمان طبیعی و استفاده از راهبردهای رفتاری باعث کاهش ترس زن ها از زایمان می شود و موثرتر از آموزش روانی در زمینه های مذکور است.
    کلید واژگان: ترس, خودکارآمدی, درد, زایمان طبیعی}
    M. Ghazaei, I. Davodi, A. Neysi, M. Mehrabizadeh Honarmand, S. Basak Nejad
    Aim: The aim of the current study was the determination of the effectiveness of Cognitive Behavioural Therapy in comparison with psycho-education, on the fear of childbirth and its related variables.
    Methods
    Method was quasi-experimental and the statistical population of nulliparous women from Ahvaz was 8000. Among them 54 women who had the entrance criteria for being considered in the research were selected. Selection was based on participants’ availability and they were randomly assigned to three groups of 18 women. Research tools were Wijma, Wijma and Zar’s Delivery Expectancy Questionnaire (1998) McCracken and Dhingra’s Pain Anxiety Symptoms (2002), Lowe’s Childbirth Self-Efficacy Inventory (1993), also nine sessions of 90-minute of Cognitive Behavioral Therapy Niminen (2016) and six sessions of 90-minute of psycho-education (Rouhi, Salmela‐Aro, Toivanen, Tokola, Halmesmäki & Saisto, 2013) for two times a week. After removing eight persons due to their absentees in two-thirds of sessions, the data of 46 persons were analyzed by the use of covariance method and comparison of two independent ratios.
    Results
    Result revealed that Cognitive Behavioural Therapy decreases the fear of childbirth (F= 70.64, P= 0.001), fear of pain (F= 4.25, P= 0.02) and increases the tendency to natural childbirth (Z= 3.12, P= 0.002) and self-efficacy of childbirth (F=108.73, P= 0.001) and its effectiveness on these variables is more than psych education. Psych education only led to the increase of self-efficacy of childbirth (F=108.73, P= 0.001) and a decrease of fear of childbirth (F= 70.64, P= 0.01). The difference in the final frequency of natural childbirth in the experimental group with the control group (Z= 1.56, P= 0.1) and psych education (Z= 0.7, P= 0.4) group was not significant.
    Conclusion
    Since Cognitive Behavioural Therapy uses behavioural strategies and targets the irrational thoughts of women toward natural childbirth, it leads to the decrease of fear of childbirth and more effective than psychological training in the aforementioned fields.
    Keywords: fear, natural childbirth, pain, self, efficacy}
  • مریم قضایی، ایران داودی، عبدالکاظم نیسی، مهناز مهرابی زاده هنرمند، سودابه بساک نژاد
    مقدمه
    در طول دهه گذشتهنرخ سزارین در کشورهای صنعتی و در حال توسعه افزایش یافته است. دلایل زیادی برای افزایش جهانی نرخ سزارین وجود دارد، اما یک عامل مهم و تاثیرگذار ترس از زایمان طبیعی است. ترس از زایمان نیز خود به دلایلی همچون ترس از درد و خودکارآمدی پایین زایمان ایجاد می شود. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ترس از زایمان، ترس از درد، خودکارآمدی زایمان و تمایل به سزارین زنان نخست زا انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1394 بر روی 25 نفر از زنان نخست زای شهر مشهد انجام شد. افراد به دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند. 9 جلسه درمان شناختی رفتاری توسط پژوهشگر (روانشناس بالینی) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسشنامه انتظار از زایمان ویژما، خودکارآمدی زایمان و نشانه های اضطراب از درد به عنوان ابزار در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شدند. تمایل زنان به نوع زایمان با یک سوال در ابتدای نمونه گیری و در پایان درمان سنجیده شد، به علاوه پس از اتمام بارداری طی یک تماس تلفنی، نوع نهایی زایمان از مادران پرسیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 16) و آزمون های تحلیل کواریانس و آزمون دقیق فیشر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر ترس از زایمان، ترس از درد، تمایل به سزارین و سزارین در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (05/0>p). هم چنین خودکارآمدی زایمان در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (05/0>p).
    نتیجه گیری
    درمان شناختی رفتاری از طریق کاهش ترس از زایمان، ترس از درد و افزایش خودکارآمدی زایمان، سزارین های غیرضروری را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: ترس از زایمان, ترس از درد, خودکارآمدی زایمان و تمایل به سزارین}
    Maryam Ghazaie, Iran Davoodi, Abdolkazem Neysi, Mahnaz Mehrabizadeh Honarmand, Sodabeh Bassak Nejad
    Introduction
    Over the past decades, the rate of caesarean section has increased in industrialized and developing countries. There are many reasons for the global rise in caesarean section rates, but an important and influential factor is the fear of childbirth. Fear of childbirth itself is created for reasons such as fear of pain and low self-efficacy of childbirth. Therefore, this study was performed with aim to determine the effectiveness of cognitive-behavioral therapy on fear of childbirth, fear of pain, self-efficacy of childbirth and tendency toward caesarean section in nulliparous women.
    Methods
    This clinical randomized study was performed on 25 nulliparous women in Mashhad. The subjects were assigned to two groups of case and control. 9 sessions of cognitive-behavioral therapy was performed on intervention group by the researcher (clinical psychologist). Wijma fear of childbirth questionnaire, self-efficacy of childbirth questionnaire and fear of pain Scale were used as tools in post and pretest. Women's tendency to mode of delivery was assessed by a question at the beginning of sampling and at the end of treatment. In addition, the final mode of delivery was asked by phone call at the end of pregnancy. Data were analyzed by SPSS software (16 version) and covariance analysis and Fisher exact test. P
    Results
    Fear of childbirth, fear of pain, tendency to cesarean and cesarean rate ere reduced in the intervention group compared with the control group (P
    Conclusion
    Cognitive-behavioral therapy decreases unnecessary cesarean sections by reducing the fear of childbirth, fear of pain and increasing self-efficacy of childbirth.
    Keywords: Fear of childbirth, Fear of pain, Self, efficacy of childbirth, Tendency to cesarean}
  • مریم قضایی، فخری تاجیک زاده، راضیه صادقی، لیلی رمضان ساعتچی
    مقدمه
    درد، تجربه ی حسی ناخوش آیندی است که در برابر آسیب جسمی واقعی یا بالقوه به وجود می آید. ورزش، یکی از عوامل تاثیرگذار بر درد است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی ادراک شدت درد، راهبردهای مقابله با درد و خودکارآمدی درد در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار است.
    روش کار
    اینمطالعه به روش علی–مقایسه ای بر روی 60 نفر زن ورزشکار حرفه ای و 60 نفر زن غیر ورزشکار از دانشجویان سال تحصیلی 93-1392، دانشگاه شیراز صورت گرفته که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسش نامه ی درد مک گیل، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابله با درد بوده اند. داده ها از طریق آمار توصیفی، آزمون لوین و تحلیل واریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که زنان ورزشکار نسبت به زنان غیر ورزشکار ادراک درد پایین تر (003/0=P) و خودکارآمدی درد بالاتری (001/0P<) دارند. به علاوه این زنان از راهبردهای مقابله ی توجه برگردانی، تفسیر مجدد از درد، نادیده انگاشتن، امیدواری یا دعا، گفتگو با خود و افزایش فعالیت به میزان بیشتری (001/0P<) استفاده می کنند. این در حالی است که زنان ورزشکار کمتر از زنان غیر ورزشکار به فاجعه آفرینی درد (003/0=P) می پردازند.
    نتیجه گیری
    بنا بر نتایجاین پژوهش، ورزش بر تجربه ی ادراک درد، خودکارآمدی درد و استفاده از راهبردهای مقابله با درد در زنان، موثر است.
    کلید واژگان: ادراک درد, خودکارآمدی, درد, ورزش}
    Maryam Ghazaie, Fakhri Tajikzadeh, Razieh Sadeghi, Lili Ramezan Saatchi
    Introduction
    Pain is an unpleasant sensory experience which occurs in actual or potential physical harm. Exercise is one of the factors affecting pain. The aim of this study is comparison of pain perception, coping strategies with pain and self efficacy of pain in athletes and non-athletes women.
    Materials And Methods
    Ex post facto method was used on 60 female professional athletes and 60 non-athletes women from students of academic year 2013-14 of Shiraz University who were selected through multi-stage random sampling. The instrument was McGill pain, coping strategies with pain and self efficacy of pain questionnaire. The findings were analyzed through descriptive statistic, Leven Test Multivariate variance analysis using SPSS version 16.
    Results
    Results showed that female athletes in comparison with non-athletes women have lower pain perception (P=0.003) and high self efficacy of pain (P<0.001). In addition, these women used coping strategies of distraction, reinterpreting the pain, ignoring, hoping or praying, self talking and increase of activity more than others (P<0.001) while female athletes exaggerated their pain less than non-athletes women (P=0.003).
    Conclusion
    This research indicated that exercise affected on pain perception experience, self-efficacy of pain and use of coping strategies with pain among women.
    Keywords: Exercise, Pain, Pain perception, Self, efficacy}
  • مریم قضایی، نجمه حمید، مهناز مهرابی زاده هنرمند
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر گروه درمانی شناختی- رفتاری بر علائم اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه ی اولیه شامل 800 نفر دانشجو بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ی اختلال بیش فعالی و کاستی توجه بزرگسالان بارکلی پاسخ دادند. از بین آنها کسانی که نمره ی بالاتر از نقطه ی برش در پرسشنامه ی اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه داشتند، انتخاب و مورد مصاحبه ی تشخیصی قرار گرفتند. سپس 30 نفر از کسانی که تشخیص اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه گرفتند به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ی اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه بزرگسالان بارکلی (BAARS) و مصاحبه ی ساختار یافته ی بارکلی بوده است. سپس 13 جلسه ی 90 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری بر روی گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه پس از پایان دوره ی مداخله به پرسشنامه ی اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه بزرگسالان بارکلی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس و کوواریانس چند متغیری تحت برنامه ی نرم افزاری SPSS و در سطح معنی داری 05/0>p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که نشانه های اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته است (05/0>p). این نتایج در دوره ی پیگیری کماکان ادامه داشت. گروه درمانی شناختی- رفتاری در کاهش علائم اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه در دانشجویان موثر است. بنابراین از این روش می توان در درمان اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه و نشانه های آن در بزرگسالان استفاده کرد.
    کلید واژگان: درمانی شناختی, رفتاری, اختلال بیش فعالی, کاستی توجه}
سامانه نویسندگان
  • مریم قضایی
    قضایی، مریم
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال