مستانه داهی
-
نشریه آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران، سال چهل و پنجم شماره 4 (پیاپی 120، زمستان 1401)، صص 15 -21هدف
خارش یکی از عوارض جانبی اصلی تزریق داخل نخاعی مخدرها می باشد. در مطالعه حاضر، شیوع خارش متعاقب تزریق فنتانیل داخل نخاعی و عوامل مرتبط با آن در بیماران بزرگسال ایرانی کاندید عمل جراحی اندام تحتانی بررسی شده است.
مواد و روش هااین مطالعه بر روی 320 بیمار کاندید جراحی اندام تحتانی تحت بیحسی نخاعی انجام شده است . بی حسی نخاعی در شرایط استریل و با ترکیبی از بوپیواکائین و فنتانیل انجام شد. پس از تایید و تثبیت سطح بیحسی، به بیماران 2-1 میلی گرم میدازولام وریدی داده شد. سپس یک پرستار بیهوش پرسشنامه مربوطه را تکمیل می نماید.
نتایجخارش در 84 بیمار (27%) با میانگین نمره شدت 4.94 گزارش شد. از 84 بیمار که خارش را گزارش کردند، 70 نفر نیاز به درمان داشتند. شدت خارش در مردان به طور معنی داری بیشتر از زنان بود (029/0=P). هیچ یک از شاخص های شدت و شیوع خارش با BMI بیماران ارتباط معنی داری نداشت (05/0P>). میانگین سنی بیمارانی که در آنها خارش گزارش شده بود به طور معنی داری کمتر از سن سایر بیماران بود (044/0=P).
نتیجه گیرینتایج ما نشان داد که شدت خارش در مردان به طور قابل توجهی بیشتر است. علاوه بر این، بروز خارش در بیماران جوان تر نیز بیشتر بود.
کلید واژگان: اوپیوئید درون نخاعی, اوپیوئید, خارش, فنتانیلIntrosuction:
Itching is one of the main side effects of intrathecal opioids administration. In the present study, prevalence of itching following intrathecal fentanyl administration and its related factors have been investigated in adult patients who were candidates for lower extremity surgeries.
Materials and Methods320 patients had participated in the study. Spinal anesthesia was done in a standard setting with a combination of bupivacaine and fentanyl. After confirming and stabilizing block height patients were provided sedation with 1-2mg intravenous midazolam. A nurse anesthetist then collected data regarding pruritis and its severity if applicable.
ResultsItching was reported in 84 patients (27%) with a mean severity score of 4.94. Of the 84 patients who reported pruritus, 70 were in need of treatment. The severity of itching was significantly higher in men than in women (P=0.029). None of the indicators of severity and prevalence of itching had a significant relationship with the BMI of the patients (P>0.05). The average age of patients in whom itching was reported was significantly lower than the age of other patients (P=0.044).
ConclusionOur results showed that the intensity of itching is significantly higher in men. Moreover, the incidence of itching was also higher in younger patients.
Keywords: Intrathecal Opioid, Opioid, Itching, Fentanyl -
مقدمه
درک بهتر مکانیسم و/یا پاتوفیزیولوژی سندرم درد شانه پس از اعمال جراحی لاپاراسکوپیک زنان منجر به افزایش تعداد کارآزمایی های بالینی جهت پیشگیری از این عارضه می شود؛ لذا مطالعه حاضر با هدف تعریف، مکانیسم و روش های پیشگیری از سندرم درد شانه پس از جراحی های لاپاراسکوپیک زنان انجام شد.
روش کار:
در این مطالعه مروری روایتی، جهت یافتن مقالات مرتبط با سندرم درد شانه پس از اعمال جراحی لاپاراسکوپیک زنان، مطالعات منتشر شده از سال 2000 به بعد شامل مطالعات کارآزمایی بالینی، مشاهده ای، توصیفی و همبستگی در پایگاه های الکترونیکی PubMed، Scopus، EMBASE، PEDro، Google Scholar، CINAHL، SID و Magiran با کلیدواژه های سندرم درد شانه، درد شانه، جراحی، لاپاراسکوپی، زنان، جراحی، پس از جراحی و لاپاراسکوپی زنان مورد جستجو قرار گرفتند.
یافته هامکانیسم های اصلی جستجو شده شامل: مکانیسم درد، درد ناشی از برش زخم جراحی، علل سندرم درد شانه پس از اعمال جراحی لاپاراسکوپیک حیطه زنان، استفاده از یک گاز دمنده جایگزین برای کاهش سندرم درد شانه، استفاده از پنوموپریتونوم با فشار کم در کاهش سندرم درد شانه، لاپاراسکوپی بدون گاز و دفع فعال گاز برای کاهش سندرم درد شانه، استفاده از CO2 گرم شده یا گرم و مرطوب شده در کاهش سندرم درد شانه، استفاده از بی حسی داخل صفاقی زیر دیافراگماتیک یا بی حسی داخل صفاقی موضعی در کاهش درد نوک شانه و استفاده از مانور ریکورتمان ریوی در کاهش سندرم درد شانه بودند.
نتیجه گیریسندرم درد شانه در جراحی های لاپاراسکوپیک زنان می تواند با اقدامات پیشگیرانه همچون استفاده از گاز مرطوب و گرم، تجویز داخل صفاقی ضددردهای موضعی و مانور ریکورتمان ریوی به حداقل برسد.
کلید واژگان: ژنیکولوژی, سندرم درد شانه, لاپاراسکوپیIntroductionA better understanding of the mechanism and / or pathophysiology of shoulder pain syndrome after laparoscopic gynecological surgery leads to an increase in the number of clinical trials to prevent this complication. Therefore, the present study was conducted with aim to define the mechanism and prevention methods of shoulder pain syndrome after laparoscopic gynecology surgeries.
MethodsIn this narrative review study, to find the articles related to shoulder pain syndrome after laparoscopic gynecology surgeries, the published articles from 2000 including observational and clinical trials, descriptive and correlational studies were searched in the electronic databases of PubMed, Scopus, EMBASE, PEDro, Google Scholar, CINAHL , SID and Magiran with the keywords of shoulder pain syndrome, shoulder pain, surgery, laparoscopy, gynecology, postoperative and gynecology laparoscopy.
ResultsThe main searched mechanisms included the pain mechanism, pain due to surgical incision, causes of shoulder pain syndrome after laparoscopic surgery in women, use of an alternative blowing gas to reduce shoulder pain syndrome, use of low pressure pneumoperitoneum to reduce the shoulder pain syndrome, gas-free laparoscopy and active gas excretion to reduce shoulder pain syndrome, use of heated or heated and humidified CO2 to reduce shoulder pain syndrome, use of sub-diaphragmatic intraperitoneal anesthesia or localized intraperitoneal anesthesia to reduce tip shoulder pain and use of pulmonary recurrence maneuvers in reducing shoulder pain syndrome.
ConclusionShoulder pain syndrome in laparoscopic gynecological surgeries can be minimized with preventive measures such as the use of hot and humid gas, intraperitoneal administration of local analgesics and pulmonary recovery maneuver.
Keywords: Gynecology, Laparoscopy, Shoulder Pain Syndrome -
مقدمه
اغلب افرادی که تحت القای سقط سه ماهه اول بارداری با دارو قرار می گیرند، درد شکم و کرامپ را تجربه می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست (TENS) بر کاهش درد القای سقط طبی سه ماهه اول بارداری انجام شد.
روش کار:
در این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور که در سال های 1400-1399 انجام شد، برای 40 زن باردار در سه ماهه اول که کاندید سقط درمانی با میزوپروستول بودند، به منظور کاهش درد به صورت تصادفی ایبوبروفن و TENS غیرفعال یا ایبوبروفن و TENS فعال با تواتر 80 هرتز و شدت بین صفر تا 80 میلی آمپر تجویز شد. این دو گروه از نظر شدت درد قبل و بعد از استفاده از TENS و میزان استفاده از ایبوبروفن، رضایت از فرآیند سقط طبی و عوارض مورد مقایسه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های آماری کای اسکویر و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هادر گروه TENS فعال بدون افزایش عوارض، میزان استفاده از ایبوبروفن به طور معنی داری کمتر (001/0=p) و میزان کاهش درد به طور معنی داری بیشتر (001/0=p) از گروه دیگر بود. هم چنین در این گروه رضایت از فرآیند سقط بیشتر بود (044/0=p).
نتیجه گیریدر افرادی که به منظور سقط طبی در سه ماهه اول بارداری در بیمارستان بستری می شوند، به منظور تسکین بیشتر می توان علاوه بر ایبوبروفن از TENS نیز استفاده کرد.
کلید واژگان: القای سقط, تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست, درد, سه ماهه اول بارداریIntroductionMost women who undergo first trimester medical abortion experience abdominal pain and cramps. The present study was performed aimed to evaluate the effect of Transcutaneous Electrical Nerve Stimulation (TENS) on reducing the pain of induction of abortion in the first trimester of pregnancy.
MethodsIn this single-blind clinical trial which was performed in 2020-2021, for 40 women in the first trimester of pregnancy who were candidate for medical abortion with misoprostol in order to reduce pain, randomly administered Ibuprofen and inactive TENS or Ibuprofen and active TENS with a frequency of 80 Hertz and intensity of 0 to 80 milliampere to reduce pain. These two groups were compared in terms of pain intensity before and after the use of TENS, the amount of used Ibuprofen, satisfaction from the process of medical abortion and complications. Data were analyzed by SPSS (version 16) and Chi-square and Mann-Whitney statistical tests. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsIn the active TENS group, the use of ibuprofen was significantly lower (P= 0.001) and pain reduction was significantly higher (P= 0.001) than the other group. Also in this group, satisfaction with the abortion process was higher (P=0.044).
ConclusionIn patients who are hospitalized for medical abortion in the first trimester of pregnancy, in addition to Ibuprofen, TENS can be used for further relief.
Keywords: First trimester of pregnancy, Induced abortion, Pain, Transcutaneous Electric Nerve Stimulation -
مقدمه
سلامتی مادران باردار از اولویت های سازمان بهداشت جهانی و تمام کشورهای دنیا است. در این راستا ترویج زایمان فیزیولوژیک همیشه از نظر کارگزاران و سیاست گزاران سلامت اهمیت داشته است. یکی از دلایل مهم عدم پذیرش زایمان طبیعی توسط مادران باردار ترس از درد زایمان است در حالی که این درد می تواند با روش های بیدردی مختلف کاهش یابد. این مطالعه گزارشی از تجربیات ما در انجام زایمان بی درد و مشکلات و عوارض آن است.
مواد و روش هادر این مطالعه گذشته نگر مقطعی موارد زایمان بی درد انجام شده در بازه زمانی هفت ساله در بیمارستان طالقانی تهران وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بررسی شده است. اطلاعات ثبت شده در دفاتر بخش زایمان با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید.
یافته هااز 3398 خانم باردار مراجعه کننده به بلوک زایمان، 421 نفر(11%) تحت انواع روش های بی دردی قرار گرفتند. از این تعداد در 283 نفر (67%) روش های نوراگزیال انجام شد که شامل 208 (73%) اسپاینال، 33 (11%) اپیدورال و 46 (16%) ترکیب اسپاینال و اپیدورال بودند. 13 بیمار (4%) علیرغم بی حسی نوراگزیال، زایمان همراه با درد داشتند.
نتیجه گیریدر اکثر موارد روش اسپاینال انجام شد. نتایج نشان داد که علیرغم وجود مرکز مجهز و امکانات مناسب، تعداد قابل توجهی از مادران باردار با انجام بیحسی نوراگزیال موافق نبودند.
کلید واژگان: زایمان طبیعی, مدیریت درد, بی دردی اسپاینال, بی دردی اپیدورال, عوارضBackgroundThe maternal health is one of the priorities of the World Health Organization and countries around the world. In this regard, promoting physiological childbirth has always been important for health care policy makers. However, fear of pain is one of the main reasons for pregnant women to refuse a natural childbirth, while this pain can be reduced by various analgesic methods. This study is a report of our experiences in painless deliveryand the related problems and complications.
Materials and MethodsIn this retrospective cross-sectional study,all cases of painless delivery performed over a period of seven years in Taleghani Hospital affiliated to the Shahid Beheshti University of Medical Sciences in Tehran were investigated. The data was collected from the maternity ward by a questionnaire.
ResultsOut of 3398 pregnant women referred to the maternity ward, 421 (11%) underwent various analgesic methods for painless delivery. Out of 421 pregnant mothers, neuraxial analgesia performed in 283 cases including 208 (73%) spinal, 33 (11%) epidural and 46 (16%) combined spinal and epidural methods. Thirteen patients (4%) had labor pain despite neuraxial analgesia.
ConclusionMost cases underwent spinal anesthesia. The results showed that despite a well-equipped center and appropriate facilities, a significant number of pregnant mothers did not agree with neuraxial analgesia.
Keywords: Normal delivery, Pain Management, Spinal Analgesia, Epidural Analgesia, Complications -
بررسی اثر داروی دکسمدتومیدین بر پارامترهای همودینامیک و میزان خونریزی حین عمل در بیماران تحت عمل جراحی الکتیومقدمهکنترل پارامترهای همودینامیک و ایجاد ثبات همودینامیک همراه کاهش میزان خونریزی حین جراحی های ماژور ارتوپدی از ارکان مدیریت بیهوشی پیرامون عمل برای این بیماران است که می تواند علاوه بر کاهش عوارض قلبی عروقی پیرامون جراحی، احتمال تزریق خون و عوارض مرتبط با آن مانند همولیز، عفونت، واکنش های غیر همولیتیک و عوارض ریوی را کاهش دهد. ما در این مطالعه فرض کردیم که داروی دکسمدتومیدین که یک آگونیست انتخابی رسپتور ɑ2 است ممکن است میزان خونریزی و تغییرات همودینامیک حین عمل مانند فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و ضربان قلب را تحت تاثیر قرار دهد.هدفهدف ما از این مطالعه تعیین اثر داروی دکسمدتومیدین بر پارامترهای همودینامیک و میزان خونریزی در بیماران تحت عمل جراحی شکستگی شفت فمور است.مواد و روش هادر یک مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 50 بیمار، کاندید عمل جراحی الکتیو شکستگی شفت فمور، بین 18 تا 55 سال و با ASA کلاس 1 و 2 به صورت کاملا تصادفی و بر اساس جدول اعداد تصادفی وارد این مطالعه شدند. پروتکل بیهوشی عمومی و کنترل درد بعد از عمل در تمامی بیماران یکسان بود. در گروه دکسمدتومیدین به میزان 5/0 میکروگرم / کیلوگرم / ساعت از داروی دکسمدتومیدین در طول عمل و در گروه شاهد سدیم کلرید 9/0% به روش مشابه انفوزیون شد.نتایجروند تغییرات فشار خون سیستولیک و دیاستولیک از لحاظ آماری به طور معناداری بین دو گروه تفاوت داشت (001/0 P<). اما روند تغییرات میزان ضربان قلب از لحاظ آماری بین دو گروه معنادار نبود (055/0 P=). میزان خونریزی بین عمل در گروه دکسمدتومیدین به طور معناداری کمتر از گروه دیگر بود.نتیجه گیریانفوزیون داروی دکسمدتومیدین سبب کنترل بهتر فشار خون سیستولیک و دیاستولیک شده و نیز می تواند باعث کاهش خونریزی حین عمل جراحی شکستگی شفت فمور گردد.کلید واژگان: شکستگی شفت فمور, بیهوشی عمومی, انفوزیون
-
تاثیر بازآموزی پرستاران در موفقیت احیاء قلبی-ریوی و بقای کوتاه مدت و بلند مدت آن در بیماران احیا شدهزمینه و هدفاحیای قلبی- ریوی اقدامی است که برای بازگرداندن اعمال حیاتی دو عضو مهم قلب و مغز انجام می شود. هدف این پژوهش، تعیین تاثیر بازآموزی پرستاران در موفقیت احیای قلبی- ریوی و بقای کوتاه مدت و بلند مدت آن در بیماران احیا شده بود.مواد و روش هاجامعه پژوهش مطالعه نیمه تجربی حاضر را پرستاران شاغل در بیمارستان طالقانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران در سال 1390 تشکیل دادند. 400 نفر به روش مبتنی بر هدف و به صورت در دسترس انتخاب شدند. میزان بقا در 24 ساعت اول (بقای کوتاه مدت) و ترخیص یا خروج از بیمارستان (بقای طولانی مدت) در بیماران به دنبال CPR (اعلام کد) اندازه گیری گردید. سپس پرستاران به صورت گروه های 20 نفره در کلاس های نظری و عملی CPR شرکت کردند. میزان بقای کوتاه مدت (24 ساعت بعد از احیا) و بلند مدت (ترخیص و خروج از بیمارستان) در بیماران به دنبال CPR دوباره مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 و آزمون های تی و کای دو انجام شد.یافته هابازآموزی سبب ارتقای موفقیت در احیای قلبی- ریوی شد که این امر در میزان بقای کوتاه مدت (24 ساعت اول) به لحاظ آماری معنی دار نبود و فقط بقای طولانی مدت یا ترخیص از بیمارستان با وضعیت پایدار افزایش معنی داری را نشان داد (007/0 = P).نتیجه گیریبازآموزی مدون پرستاران به عنوان اولین گروه حاضر شونده بر بالین بیماران بعد از اعلام کد می تواند سبب بهبود نتایج طولانی مدت CPR و در نتیجه ترخیص بیماران با وضعیت پایدار گردد. با توجه به اهمیت این امر، انجام مطالعات وسیع تر با در نظر گرفتن عوامل مداخله ای بیشتر توصیه می شود.
کلید واژگان: احیای قلبی, ریوی, بقای بلند و کوتاه مدت, بازآموزی, پرستارانBackground And ObjectiveCardiopulmonary resuscitation (CPR) is performed in order to restore the functioning of two most important body organs; the heart and brain. The present study was performed to investigate the effect of retraining of nurses on CPR success rate and short-term and long-term CPR survival.Materials And MethodThe study population of the present quasi-experimental study consisted of all nurses of Taleghani Hospital affiliated with Shahid Beheshti University, Tehran, Iran, in 2011. The study subjects (n = 400) were selected using convenience and purposive sampling method. The patient survival rate during the first 24 hours (short-term survival) and discharge from the hospital (long-term survival) after CPR were reported. Then, the study subjects, in groups of 20, participated in CPR training courses. Short-term (24 hours) and long-term (discharge from hospital in good mental status) survival subsequent to CPR were reevaluated and compared with pre-training results. Data were analyzed using SPSS software version 20, and t-test and chi-square test.ResultsRetraining promoted CPR success rates. This increase in the short-term success rate was not significant, but the increase in long-term success rate was statistically significant (P = 0.007).ConclusionPeriodic retraining of nurses may improve CPR success rate particularly long-term survival or discharge from hospital. Therefore, further studies on long-term success of CPR considering confounding factors are recommended.Keywords: Cardiopulmonary resuscitation (CPR), long, term survival, short, term survival, Retraining, nurses -
سابقه و هدفصدمات بافت های دهان و دندان از فراوان ترین پدیده ها طی لوله گذاری از راه دهان و بینی بوده، یک سوم تمام شکایات علیه متخصصین بیهوشی را تشکیل می دهند. این مطالعه با هدف بررسی صدمات دندانی ناشی از دو روش لوله گذاری از راه دهان و بینی (به خصوص صدمات دندانی خفیف (ترک)) و ریسک فاکتورهای آن صورت پذیرفت.
مواد و روش هااین تحقیق آینده نگر مشاهده ای بر روی 60 بیمار (30 نفر در گروه با لوله گذاری از دهان و 30 نفر در گروه با لوله گذاری از بینی) در سال های90-1389 در بیمارستان طالقانی تهران صورت گرفت. معاینه هر بیمار با ست معاینه یک بار مصرف استریل، پروب پریودنتال و دستگاه لایت کیور انجام شد. های سانترال بالا بیشترین میزان ایجاد ترک جدید را داشتند(60% و 3/63% به ترتیب در لوله گذاری از دهان و بینی). ارتباط معنی داری بین جنس، BMI، ASA، کلاس دندانی، و تجربه فرد لوله گذار با افزایش تعداد ترک در دو گروه دیده نشد. بروز صدمات دندانی مرئی پیرو لوله گذاری از بینی 7/1% و پیرو لوله گذاری دهانی10% بدست آمد.
یافته هایافته های بدست آمده نشان داد در هر دو گروه دندان های سانترال بالا بیشترین میزان ایجاد ترک جدید را داشتند(60% و 3/63% به ترتیب در لوله گذاری از دهان و بینی). ارتباط معنی داری بین جنس، BMI، ASA، کلاس دندانی، و تجربه فرد لوله گذار با افزایش تعداد ترک در دو گروه دیده نشد. بروز صدمات دندانی مرئی پیرو لوله گذاری از بینی 7/1% و پیرو لوله گذاری دهانی10% بدست آمد.نتیجه گیریصدمات نامرئی دندانی ناشی از لوله گذاری شیوع بالایی دارند. این صدمات مورد توجه متخصصین بیهوشی نیستند، زیرا قابل رویت نبوده، عامل شکایت و ایجاد عارضه در زمان انجام بیهوشی نیستند. آموزش آناتومی، فیزیولوژی و پاتولوژی دندان به متخصصین بیهوشی، همچنین استفاده از محافظ های دندانی برای پیشگیری از این صدمات باید مورد توجه قرارگیرد.
کلید واژگان: صدمات دندانی, بیهوشی, لوله گذاریObjectiveOral and dental injuries commonly occur during oral and nasal intubation and comprise one third of lawsuits against anesthesiologists. This study sought to assess dental traumas(especially minor injuries like cracks) due to oral and nasal intubation and related risk factors.MethodsThis observational prospective study was conducted on 60 patients (30 patients in the oral and 30 in the nasal intubation groups) during 2010-2011 in Taleghani Hospital in Tehran. Patients were examined using a disposable sterile clinical examination kit, a periodontal probe and a light curing unit.ResultsMaxillary central incisors had the highest incidence of new cracks (60% and 63.3% in the oral and nasal intubation groups, respectively). Gender, BMI, ASA class, Angle’s classification, and experience of the operator who inserted the tube had no significant association with higher frequency of cracks in the two groups. Incidence of visible dental injuries following nasal and oral intubation was 1.7% and 10%, respectively.ConclusionInvisible dental injuries due to intubation are highly prevalent. These injuries are mostly disregarded by the anesthesiologists since they are not visible and do not cause any complication or problem during anesthesia. Enhancing the knowledge of anesthesiologists about dental anatomy, physiology and pathology and use of teeth-guard are necessary measures to prevent such injuries.Keywords: Dental injuries, Anesthesia, Intubation -
سابقه و هدفیکی از مشکلات بیماران در دوره پس از عمل جراحی در مواردی که تحت بیهوشی اسپاینال قرار گرفته اند، وقوع سردرد پس از عمل جراحی است. این مطالعه جهت تاثیر راه اندازی زودهنگام بر بروز سردرد پس از عمل، در بیمارانی که با استفاده از بیهوشی اسپاینال سزارین شده اند در بیمارستان آیت الله طالقانی و در طی سا لهای 1388 الی 1389 انجام شد.روش بررسیدر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 80 مادر باردار کاندید سزارین با بیهوشی اسپاینال در 2 گروه 40 نفری تقسیم شدند: گروه اول راه اندازی در 9 ساعت پس از انجام اسپاینال و گروه دوم، راه اندازی در 18 ساعت. دو گروه از نظر شدت سردرد و میزان و نوع درمان های ضد سردرد با هم مقایسه شدند. از برنامه آماری SPSS ویرایش 11 برای تحلیل داده ها استفاده شد.یافته هادو گروه از نظر متغیرهای زمینه ای (سن، وزن، قد، مدت زمان جراحی و مدت زمان بلوک حسی پس از اسپاینال) با هم اختلاف نداشتند. همچنین، شدت سردرد پس از عمل (1/0=P) و نوع و میزان کاربرد درمان های ضد سردرد در دو گروه یکسان بود (3/0=P)نتیجه گیریراه اندازی زودهنگام در مقایسه با راه اندازی در زمان متداول، باعث کاهش شیوع سردرد پس از بیهوشی اسپاینال در سزارین نمیشود؛ اگرچه ممکن است راه اندازی زودهنگام منافع دیگری برای مادران داشته باشد.
کلید واژگان: سزارین, بیهوشی اسپاینال, سردرد, راه اندازی پس از عملBackgroundOne of the main problems in patients undergoing spinal anesthesia for surgical operations especially cesarean section is the post spinal headache. This study was done to assess the effects of early ambulation in such patients on the prevalence of headache.Materials And MethodsIn a randomized clinical trial, after taking informed written consent, 80 patients undergoing cesarean section under spinal anesthesia were divided in to 2 groups (40 in each group). Patients in the 1st group were ambulated 9 hours after surgery and patients in the 2nd group were ambulated after18 hours. The two groups were compared regarding prevalence and severity of headache, and the type of analgesic methods used for them. SPSS version 11 was used for data entry and analysis.ResultsNo difference was found between groups regarding prevalence and severity of headache, (p=0.1). Also, there was no difference between the 2 groups regarding the use of analgesia, (p=0.3).ConclusionEarly ambulation, though possibly beneficial for the pregnant mothers, is not effective regarding headache alleviation after spinal anesthesia for cesarean section.Keywords: Cesarean section, Spinal anesthesia, Postoperative Headache, Early ambulation -
سابقه و هدفدر برخی موارد اورژانس، نیاز به تزریق خون وجود دارد و زمان کافی برای انجام کراس مچ، غربال آنتی بادی و ABO-Rh وجود ندارد. گروه خون O منفی، دهنده عمومی است و در مواردی که امکان کراس مچ نیست از این خون استفاده می شود.مواد و روش هاخانم مسنی به دلیل ترومای اندام تحتانی، کاندید جراحی اورژانس گردید. در اتاق عمل، به دلیل در دسترس نبودن خون، به وی ابتدا مایعات ایزوتونیک تجویز شد، سپس بیهوش گردید و به دلیل مضیغه خونی، گلبول قرمز فشرده (پکد سل) با گروه خونی O منفی به بیمار تزریق شد. گروه خونی بیمار، AB مثبت تعیین شد که به دلیل در دسترس نبودن، دو واحد پکد سل با گروه خونی B مثبت، و در نهایت 2 واحد پکد سل AB به بیمار تجویز شد. بیمار، دوره های بعدی درمان را بدون مشکل خونی سپری کرد.نتیجه گیریدر مواردی که زمان کافی برای انجام کراس مچ و غربال آنتی بادی وجود ندارد می توان از گروه خون O منفی استفاده کرد و در این موارد پکد سل خون کامل ارجح است.
کلید واژگان: Array, ترانسفیوژن, تروما, کراس مچ, راه کار طبابت بالینی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.