به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مسعود درودی

  • مسعود درودی*، ولی الله وحدانی نیا

    این مقاله بررسی انتقادی شبه پارادایم نفرین منابع است، یعنی این ایده که وفور مواد معدنی و سوختی نتایج منفی بر توسعه کشورهای کم ترتوسعه یافته دارد. به طور خاص، نظریه نفرین منابع به این ایده می پردازد که وفور مواد معدنی و سوختی باعث به وجودآمدن شکل هایی از مداخلات دولتی می شود که جلوی رشد را می گیرند، رانت خواری را عمیقا تشدید می کند و باعث گسترش فساد می شود، که از منظر سیاست گذاری توسعه این ها، همگی، اثرات و نتایج منفی و متعاقب آن موانعی برای توسعه و رشد در کشور به وجود می آورد. اما شواهد تاریخی و سیر پژوهش ها و مطالعات اخیر نشان می دهد عوامل دیگری نیز در توسعه نیافتگی کشورهای دارای منابع طبیعی دخیل اند که آثار پایدارتری بر روند توسعه یافتگی کشورها در سطوح تصمیم سازی و سیاست گذاری دارند. شواهدی چون تمرکز دولتی، فساد فراگیر سیستمی، میزان ظرفیت سیاست گذاری دولت و درمجموع اثرات آستانه ای (ظرفیت مالی دولت، ساختار مالکیت، و قابلیت دولت در توسعه استراتژی های دوگانه رشد) توانایی این را دارند که فرایند توسعه یک کشور را با آثار منفی خود به ورطه انحراف بکشانند و درنهایت از رشد آن جلوگیری کنند. این مقاله به بیماری هلندی، دولت رانت خوار، و نسخه رانت خواری نفرین منابع می پردازد و به این نتیجه می رسد که مفاهیم یادشده ازلحاظ نظریه و شواهد با کم بودهای بسیاری روبه رو هستند. هم چنین، عوامل موثر بر تعیین آستانه رفاه را در کشورهای درحال توسعه هم شناسایی می کند. پایین این آستانه ریسک نفرین منابع خیلی بالا می رود.

    کلید واژگان: نفرین منابع, عملکرد اقتصادی, دولت رانت خوار, مدل های رانت خواری, ظرفیت توسعه}
    Masoud Darroudi *, Valiollah Vahdaninia

    This article is a critical review on the topic of resource curse paradigm, which is the idea that the abundance of minerals and fuels can have negative effects on the development of less developed countries. In particular, resource cursing theory suggests that the abundance of minerals and fuels leads to the formation of government intervention that hinder growth, deepen rent-seeking, and spread corruption, all of which in terms of development policy can cause negative and consequential effects on the development and growth of a country. However according to historical evidences, recent researches, and related studies, there are other factors involved throughout the underdevelopment of countries which possess natural resources that can cause more lasting effects on the development of countries at the decision-making and policy-making levels. Certain factors such as government focus, pervasive systemic corruption, government policy-making capacity, and overall threshold effects (government financial capacity, ownership structure, and government capability in developing dual growth strategies) have the potential to negatively influence a country's development process and have it deviated towards its abyss and eventually prevent it from growing. Next to dealing with the Dutch disease, rent-seeking state, and rent-seeking version of the curse of resources, the present article concludes that these concepts are in short supply in terms of theory and evidence. This work also identifies the factors that can influence the determination of welfare threshold in developing countries, which suggests that as the threshold is lowered, the risk of cursing resources becomes higher.

    Keywords: Resource Curse theory, economic performance, rent-seeking government, rent-seeking models, development capacity}
  • مسعود درودی*
    مقاله حاضر تلاش دارد تا با مروری بر آثار نظری راجع به پر کردن شکاف پژوهش و سیاست گذاری، شواهد بین المللی و مطالعات موردی کشورها، موانع و فرصت های تقویت ارتباط بین پژوهشگران وسیاست گذاران درگیر در سیاست گذاری عمومی را بررسی نماید. همچنین نشان دهد که گزارش های سیاستی چه تاثیری بر فرایند تصمیم سازی و سیاست گذاری نهادهای عمومی گذاشته و چگونه به ارتقای ظرفیت سیاستی دولت یاری می رسانند؟ این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده و تلاش دارد بر پایه توصیف روند تاثیرگذاری گزارش های سیاستی، نحوه ارتقای ظرفیت سیاست گذاری را تحلیل نماید. نتایج نشان داد که گزارش های سیاستی با ارایه شواهد باکیفیت، دانش جدید تولید شده در پژوهش های خود را به پیام های بافت محور و رهنمودهای شفاف برای سیاست گذاران تبدیل می سازند، که این روند در مذاکره با سیاست گذاران درباره شواهد پژوهشی و ارایه رهنمودهای سیاستی تکمیل خواهد شود. در نهایت به منظور نفوذ و بهره گیری یافته ها و پیشنهادات گزارش های سیاستی در لایه های سیاست گذاری ضروری و لازم است تا  هماهنگی نزدیکی بین پژوهشگران و سیاست گذاران از همان ابتدا (به جای توزیع نتایج پژوهش در پایان پروژه) برای رسیدن به توافق بر سر مسایل کلیدی و ارتقای فهم روش پژوهش و نیز مالکیت یافته ها ایجاد شود.
    کلید واژگان: گزارش سیاستی, سیاست گذاری عمومی, پژوهش, انتقال دانش, توسعه}
    Masoud Darroudi *
    Policy reports are short documents that present the findings and recommendations of a research project to their audiences, including policymakers, experts, and perhaps non-experts. The special function of these documents is to provide them through workable proposals in the form of scientific frameworks and with support Accurate and observational data enhance the decision-making and policy-making process to increase accuracy and performance.Question and purpose of the research: Also, the present article tries to review the theoretical implications of filling the research and policy gap and first the international evidence and case studies of countries, barriers and opportunities to strengthen the relationship between researchers and policymakers involved in public policy. . And given the impact that policy reports have on the decision-making and policy-making process of public institutions, and how do they help enhance government policy capacity?Research
    Methodology
    The present article uses a descriptive and analytical method and tries to analyze how to improve policy-making capacity based on describing the impact of policy reports.Research
    Results
    By providing quality evidence, policy reports transform the new knowledge produced in their research into context-based messages and clear guidelines for policymakers, which will be complemented by discussions with policymakers on research evidence and policy guidance.
    Keywords: Policy report, Public Policy, Research, Knowledge Transfer, development}
  • عباس گرایلی افرا *، مسعود درودی، حسین اورجی، عبدالصمد کرامت، رضا صفری

    در این مطالعه، تاثیر عصاره الکلی و نانوریزپوشانی شده گیاه گزنه (Urtica dioica) بر رشد و شاخص های خونی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) بررسی شد. تعداد 225 قطعه قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن اولیه 0/16 ± 22/93(میانگین ± انحراف معیار) با جیره های فاقد عصاره گیاه گزنه (C)، واجد 1% عصاره الکلی این گیاه (A1)، %2 عصاره الکلی (A2)، %1 عصاره نانوریزپوشانی شده (N1) و 2% عصاره نانوریزپوشانی شده (N2) به مدت 8 هفته تغذیه شدند. نتایج نشان داد که ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی 2% عصاره الکلی و نانوریزپوشانی شده گزنه به طور معنی دار وزن نهایی و نرخ رشد ویژه بالاتری نسبت به دیگر تیمارها داشتند (0/05>p). نتایج مربوط به شاخص های خونی نشان داد که جیر ه های آزمایشی اثر معنی داری بر برخی از آنها داشتند و بالاترین میزان گلبول سفید، لنفوسیت، پروتئین تام، آلبومین و فعالیت لیزوزیم در ماهیانی که با جیره حاوی 2% عصاره الکلی و نانوریزپوشانی شده گیاه گزنه تغذیه شدند، مشاهده شد (0/05>p). این نتایج پیشنهاد می کند که استفاده از سطح 2% عصاره الکلی و نانوریزپوشانی شده گیاه گزنه در جیره غذایی ماهی قزل آلا سبب بهبود دستگاه ایمنی و تحریک رشد می شود.

    کلید واژگان: قزل آلای رنگین کمان, گیاه دارویی گزنه, رشد, ایمنی}
    abbas graily afra *, Masoud Darroudi Hossein Ouraji, Abdolsamad Keramat, Reza Safari

    This study was carried out to evaluate the effects of alcoholic and nanoencapsulated nettle (Urtica dioica) extracts on growth performance and hematological indices of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). A total of 225 rainbow trout with an average initial weight of 23 ± 0.16 g (mean ± standard deviation) were fed with five diets supplemented with 0% (control group), 1% alcoholic extract (A1), 2% alcoholic extract (A2), 1% nanoparticle extract (N1) and 2% nanoparticle extract (N2) for 8 weeks. The treatments A2 and N2 showed significantly higher final weight and specific growth rate compared to the control as well as A1 and N1. The experimental diets exhibited significant effects on some hematological indices, such that the highest levels of white blood cells, lymphocytes, total protein, albumin and also lysozyme activity were observed in A2 and N2. These results suggested that supplementing diet with the alcoholic and nanoencapsulated nettle extracts enhance immunity, and promote fish growth.

    Keywords: Rainbow trout, Nettle, Urtica dioica, Growth, Immunity}
  • ولی الله وحدانی نیا*، مسعود درودی

    ویژگی سیاست عمومی در هیبت کلاسیک، اراده معطوف به قدرت از سوی حکومتی بود که به طور اقتدارآمیز و متمرکز، سیاست هایش را تدوین و در جامعه تحت امر خود اجرا می کرد. با افزایش مشکلات و چالش های نوظهور که به گونه ای پیچیده و ریزوم وار بر بروز مشکلات دیگر تاثیر می گذارند، پیچیدگی اقدامات دولت و نتایج منبعث از آن، دوچندان شد که دولت ها وادار به تغییراتی در ماهیت سیاستگذاری عمومی خود گردیدند. این تغییر پارادایمی که در راستای افزایش قابلیت و ارتقای عمل دولت در طراحی و اجرای سیاست ها است، متضمن رویکردی غیرمتمرکز و شبکه ای به جای تمرکزگرایی و حکومت محوری می باشد؛ رویکردی که جهت حل مسائل عمومی، به جای «نهاد» و «برنامه» ، بر مجموعه وسیعی از «ابزارها»ی سیاستی یا فناوری های اقدام عمومی، متمرکز است. تجارب اخیر نیز، بیشتر متمایل به موضوع «سبدهای سیاستی» یا آرایش و تنظیم ابزارها در «آمیخته های سیاستی» هستند که محتوای جعبه ابزاریرا شکل می دهند که حکومت ها می توانند از آن، دست به انتخاب و ساخت سیاست های عمومی بزنند. این مقاله با اتخاذ رویکردی معرفت شناسانه، روایت گر ابعاد این تغییر پاردایمی در جهت شناسایی روش های جدید سیاستگذاری عمومی است؛ تلاشی برای فهم و استنباط منطق متاخر دانش سیاستگذاری عمومی مبتنی بر بازآفرینی نقش دولت که ظهور اشکال جدیدی از حکمرانی شبکه ای، چندسطحی و چندذینفعی را درپی داشته است.

    کلید واژگان: سیاستگذاری عمومی, پارادایم حکمرانی, ابزارهای سیاستگذاری, آمیخته های سیاستی}
    Valiallah Vahdaninia *, Masood Darodi

    The characteristic of classical public policy was the will to power by a government that authoritatively and centrally formulated its policies and implemented them in the society under its control. With the increase of emerging problems and challenges that are affecting other problems in a complicated and rhizome- like way, the complexity of the government's actions and their consequences has doubled as governments are forced to make changes in the nature of their public policy. This paradigm shift aimed at enhancing the capability and promoting government action in policy design and implementation implies a decentralized and network approach rather than a centralized and government-based one, an approach that focuses on a broad set of policy tools or technologies for public action, rather than the "institution" and "program", to solve public issues. More recent experiences are more inclined to the topic of 'policy baskets' or the arrangement of tools in 'policy blends' that form the content of a toolbox from which governments can choose and construct public policies. The present article, by adopting an epistemological approach, narrates the dimensions of this paradigm shift in identifying new public policy approaches; an attempt to understand the late logic of public policy knowledge based on the recreation of the role of government that has led to the emergence of new forms of network, multilevel and multipurpose governance.

    Keywords: Public Policy Making, Governance paradigm, Policy tools, Policy blends}
  • مسعود درودی *، شهربانو تاج بخش
    مقاله پیش رو متن پیاده شده ی سخنرانی خانم شهربانو تاجبخش است که در همایش حکمرانی و امنیت غرب آسیا که ذیل دومین کنفرانس امنیتی تهران در آذرماه 1396 در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، ارائه شده است. شهربانو تاجبخش که استاد و پژوهشگر استاد دانشگاه پاریس در حوزه مطالعات امنیت بین الملل است در این سخنرانی تلاش داشته است تا مفهوم امنیت انسانی را از ابعاد مختلف آن بررسی کرده و در نحوه نگریستن به امنیت از منظر انسانی اش مداقه نماید. امنیت انسانی در این نگاه امنیت از رویکرد محدودنگرش که امنیت را حفاظت از خشونت و ترس می داند فاصله گرفته و بر رویکرد موسع خود که مبتنی بر آزادی از احتیاجات و نیازمندی ها و آزادی بقا هست مبتنی است. وی در خلال ارائه خود استدلال می کند رویکرد امنیت انسانی تلاش دارد در رویکرد سیاست گذارانه خود به تجربه زیسته ی افراد نیز توجه نماید؛ موضوعی که برخلاف رویکردهای رئالیستی و نهادگرایانه است. در نهایت با امنیت انسانی در سطح برنامه ریزی با بافتارها، چندبعدی بودن مفهوم امنیت انسانی و شبکه مندی امنیتی توجه و تاکید دارد. در ادامه متن سخنرانی ایشان که البته به جهت فاقد سلیس و روان بودن فارسی سخنران در برخی موارد اصلاح و فارسی سازی شده است، می آید.
    کلید واژگان: امنیت انسانی, امنیت, رویکرد موسع امنیت, سیاست گذاری امنیت}
  • مسعود درودی *

    یکی از مفاهیمی که طی یک صد سال گذشته همواره ذهن اندیشمند ایرانی را به خود مشغول داشته است، علل توسعه نیافتگی جامعه ی ایرانی است. از منظرهای متعددی به این مسئله پرداخته شده است. یکی از سویه های مهم توسعه یافتگی دسترسی به سطح بالای صنعتی شدن است. سیاست گذاری توسعه صنعتی که به نوعی از دوران حکومت رضاشاه پهلوی به این سو به منظور بازسازی زیرساخت های کشور پیگیری شد به مثابه زیربنای توسعه کشور همواره یکی از نقاط مهم توسعه نیافتگی مورد توجه بوده است. علی رغم اهمیت بررسی و شناخت عوامل و علل توسعه صنعتی، کمتر اثری به طور مشخص به علل توسعه نیافتگی صنعتی تاکید کرده است. کتاب « نفت، دولت و صنعتی شدن در ایران» نوشته مسعود کارشناس (استاد دانشگاه سواز لندن- انگلستان) است یکی از آثار معدودی که به علل سیاست گذاری ناکارآمد صنعتی پرداخته است بررسی و نقد می شود.نویسنده تلاش داشته که با رویکردی ساختاری به بررسی تاثیر نفت بر سیاست گذاری صنعتی در دوران پهلوی بپردازد. مقاله حاضر ناظر به نقد رویکرد نویسنده به موضوع تاثیر نفت بر سیاست گذاری صنعتی و نتایج حاصل از رویکرد اتخاذ شده است.

    کلید واژگان: نفت, سیاست گذاری صنعتی, دولت, رویکرد ساختاری, توسعه}
    Masoud Darroudi *

    The reasons for non-development in Iranian society is one of the important concepts which Iranian thinkers have dealt with in the last hundred years. It is examined from different perspectives. The policy-making for industrial development which was pursued since Reza Shah’s government in order to reconstruct the substructures of Iran, is one of the most important phenomena for the study of non-development. Although the study and examination of reasons of Industrial development is very crucial in this regard, few works have dealt with the reasons for industrial non-development. The book “Oil, state, and industrialization in Iran” by Massoud Karshenas (Professor at SOAS University of London) is one of few works which deal with the reasons for inefficient industrial policy-making in Iran. Karshenas tries to study the effect of oil on industrial policy-making in Pahlavi era with a structural approach. This article provides a critique of his approach toward the effect of oil on industrial industrialization and its implications.

    Keywords: Oil, Industrial Policy-making, State, Structural Approach, Development}
  • مسعود درودی*، عباس مصلی نژاد
    مقاله حاضر به بررسی کاربست رویکرد آرایش سیاسی در مطالعه و فهم روندها و سیاست گذاری توسعه دولت ها می پردازد. اخذ چنین رویکردی در واکنش به فقدان مطالعه بخش غیررسمی و پنهان در مطالعات سیاست گذاری توسعه است. در این چارچوب معاملات سیاسی است که روندهای یک دولت راهی به سوی درک این مسئله است که چطور نهادهای رسمی بسیار مشابه، مانند قوانین دموکراسی یا قوانینی که بر مدیریت اقتصاد کلان یا آزادسازی تجارت تمرکز دارند، یا سیاست های صنعتی، به نتایج گاها بسیار متفاوت دست پیدا می کنند. استفاده از تحلیل رویکرد آرایش سیاسی می تواند منجر به درک تازه ای از «انگیزه های تغییر» در کشورهای در حال توسعه شود. این رویکرد کمک می کند تا منافع رقیب و موجود در هر کشوری که تغییر توسعه ای و بنیادین آن را تسهیل کرده یا با تاخیر مواجه می کنند، بهتر تحلیل شوند. همچنین چارچوبی برای تحلیل این مسئله است که دولت و جامعه چه رابطه ای با یکدیگر دارند و چه چیزی فرای سیاست رسمی در حکومت قرار دارد. آرایش سیاسی و به دنبال آن معامله ی نخبگان بخش های اصلی الگویی از ماندگاری و ثبات حکومت هستند. نقش سازمان سیاسی در آرایش سیاسی هم از لحاظ ثبات این آرایش و هم جهتی که در طول زمان در پیش می گیرد، بسیار حیاتی است. تحلیل و تجزیه ی آرایش سیاسی نشان می دهد که تشکیل حکومت تنها یک مجموعه فرمول تکنیکی نیست، بلکه فرآیندی بسیار سیاسی را هم در بر می گیرد.
    کلید واژگان: سیاست گذاری توسعه, آرایش سیاسی, استراتژی های توسعه, معامله نخبگان, ظرفیت دولت}
    Masoud Darroudi*, Abbas Mosallanejad
    The present paper examines the application of the political makeup approach to studying and understanding trends and policies of state development. Obtaining this approach is in response to the lack of an informal and hidden study in development policy studies. In this context, political transactions show that the processes of a state are a way to understand how very similar formal institutions, such as the laws of democracy or the laws that focus on macroeconomic management or trade liberalization, or industrial policy, bring about very different results at different times. They find. Using an analysis of the political arrangement approach can lead to a new understanding of the "motivations of change" in developing countries. This approach helps to better analyze the rival and existing interests of any country where its major developmental changes are facilitated or delayed. It also provides a framework for analyzing how the state and society interact with each other, and what lies behind official government policy. The political arrangement, followed by the elite deal, are the main components of the pattern of stability and stability of the state. The role of the political organization in political arrangement is crucial both in terms of the stability of this arrangement and the direction it takes over time. The analysis and analysis of political makeup shows that the formation of a government is not just a set of technical formulas but also a very political process.
    Keywords: Development Policies, Political Arrangements, Development Strategies, Elite Transactions, Government Capacity}
  • سیاست گذاری برند شهری / ضرورت ها و الزامات طراحی برند شهری تهران
    مسعود درودی
  • مسعود درودی*
    زنده نگه داشتن فرهنگ عمومی به گونه ای که قابلیت رقابت در عرصه های بین المللی را داشته باشد، خود مبتنی بر کیفیت نظام دانشگاهی و نظم درونی آن است. همچنین روزآمدکردن نظام ارزشی جامعه در چارچوب زمانی و مکانی خاص آن، تا حدودی بستگی به نظام دانشگاهی، تولیدات علمی و اشاعه آن در سطح کلان جامعه دارد . از دهه 1960 به بعد دانشگاه ها در کنار انتقال دانش به دانشجویان، عهده دار تولید دانش و پژوهش و تحقیق در زمینه های علمی و اجتماعی نیز گردیده و عهده دار مسئولیت های اجتماعی در حوزه های فرهنگی گردیدند. با توجه به اینکه تجارب کشورهای موفق درزمینه فعالیت های اجتماعی و فرهنگی در آموزش عالی، می تواند در ساماندهی موثرتر و کارآمدتر این نوع فعالیت ها در نظام دانشگاهی کشور ما به خدمت گرفته شود مقاله ی حاضر با هدف پاسخگویی به این سوال انجام شده است که نحوه سیاست فرهنگی در دانشگاه های نمونه این تحقیق چه قلمروهایی را دربرمی گیرند و چگونه سازماندهی می شوند؟ برای انتخاب دانشگاه های نمونه، براساس فهرست رتبه بندی دانشگاه ها، سه دانشگاه استنفورد، شیکاگو و ییل از حوزه آمریکای شمالی و کانادا و دو دانشگاه آکسفورد و منچستر از حوزه اروپا انتخاب شدند. برنامه های مورد اجرا در پنج دانشگاه در حوزه های فرهنگی، هنری،اجتماعی و عام المنفعه به تفصیل بررسی و گزارش شدند و در انتها پیشنهادات کاربردی محقق ارائه شده است.
    کلید واژگان: سیاست فرهنگی, آموزش عالی, نظام آموزشی, تولید علم, توسعه اجتماعی, توسعه فرهنگی, سیاست گذاری علم و فناوری}
    Masuod Doroodi *
    Upholding general culture for international competition requires a qualified higher education system and an internally systematic order. Rather, by relying on higher education, scientific production and distribution it is possible to update social value system in a given time and space at social macro level. From 1960s onwards, besides their task of transferring knowledge, universities became involved in knowledge production and research in various scientific and social fields, and even grew as socially responsible entities in the cultural sphere. Considering the fruitful socio-cultural experiences of Higher education in foreign countries and their critical impact for our academic organization, the current article is determined to explore the modality of cultural policy, administration and scope adopted by the sample universities under study. Based on ranking criteria, we selected Stanford, Chicago and Yale universities from North America and Canada, and Oxford and Manchester universities from Europe. The academic programs in different fields of culture, arts, community and public welfare were examined for each university. The paper ends with some practical suggestions.
    Keywords: cultural policy, higher education, education system, knowledge production, social development, cultural development, Science, Technology Policy Making}
  • مسعود درودی
    در این پ‍ژوهش سعی بر این است تا با نگاهی تاریخی – تحلیلی و در قالب روش ساختیکارکردی به کارکرد سیاسی انواع هیات های مذهبی در ایران (با تاکید بر دوران جمهوری اسلامی ایران) در کاهش و مهار بحران های سیاسی بپردازد. لذا با بررسی های صورت گرفته، می توان چندین نوع هیات مذهبی را از یکدیگر و با معیارهای متفاوتی از یکدیگر بازشناساند و تفکیک کرد. اما اگر بخواهیم از منظر سیاسی به طور عام و کارکرد سیاسی به طور خاص به موضوع هیات های مذهبی نظری افکنیم، بایستی آنها را در دو دسته کلی جای دهیم:هیات های معتقد به اسلام عرفی (یعنی اعتقاد به جدایی دین از سیاست) و هیات های معتقد به اسلام سیاسی (یعنی معتقد به پیوند دین و سیاست)؛ با این نگاه هیات های مذهبی دسته اول فاقد کارکرد سیاسی هستند و در بحران ها و مسائل سیاسی نقشی منفعل و تبعی را ایفا می کنند. اما دسته دوم دارای کارکرد سیاسی هستند و سعی دارند بر فضای سیاسی تاثیر بگذارند. در این پژوهش به واسطه مولفه ها و نیز نگاه تاریخی، کارکرد سیاسی انواع هیات های مذهبی در باب کاهش بحران های سیاسی مورد واکاوی قرار می گیرد.
    کلید واژگان: هیات های مذهبی, کارکرد سیاسی, کاهش بحران های سیاسی, اسلام سیاسی, اسلام عرفی}
    Masoud Darroudi
    This study uses a historical-analytical viewpoint in a constructive-functional framework to analyze the political functionality of various religious processions in Iran (in the Islamic regiment) and their role in alleviating political crises. Here different kinds of religious groups with various features have been identified; but if we look at their political functionality, we can divide them into two broad categories: groups believing in conventional Islam (meaning the separation between religion and politics) and groups believing in political Islam (advocating the union between religion and politics). With this definition, one can say that the first group lacks a political functionality and is passive and submissive in political crises. But the second group has certain functionalities and tries to affect the political situation. This study uses various features and a historical framework to deconstruct the political role of different religious processions in Iran.
    Keywords: religious processions, political functionality, alleviating political crises, political Islam, conventional Islam}
  • مسعود درودی*، فاطمه صلواتی

    رویکرد پسااستعماری در رشته روابط بین الملل نوپا است. این رویکرد کشورهای غیرغربی را در کانون تحلیل های خود قرار می دهد و علاقه مند است مناسبات پیچیده قدرت/دانش را برملاساخته و تغییر دهد؛ مناسباتی که اکنون نظم جهانی را بازتولید می کند. تعریف متفاوت پسااستعمارگرایی از گذشته، حال و آینده روابط بین الملل چشم انداز متفاوتی را در تفسیر رویدادهای جهانی نشان می دهد و ابعاد ناآشکار دانش روابط بین بین الملل برجسته می کند. به لحاظ نظری نقش پسااستعمارگرایی در دانش روابط بین الملل روشن کردن ابعادی در روابط بین الملل است که رهیافت های دیگر آن را نادیده می گیرند که به دو صورت بررسی می شود؛ «رابطه تباین با جریان اصلی روابط بین الملل» و «رابطه تکمیل کننده با روابط بین الملل انتقادی». مقاله حاضر رابطه تکمیل کننده نظریه پسااستعماری و روابط بین الملل انتقادی و امکانات پژوهشی آن را بررسی می کند.

    کلید واژگان: مطالعات پسااستعماری, روابط بین الملل انتقادی, واسازی, رهایی بخشی}
    Masoud Darroudi *, Fatemeh Salavati

    The post-colonialism approach in international relations is one of the most recent trends in the discipline. This approach focuses on non-Western and underdeveloped countries, and tries to expose and change the complex power/knowledge relations that define the current world order. Post-colonialism has a different definition for the past, present and future of international relations, and presents a different view on interpreting world affairs, highlighting undiscovered aspects of international relations. Theoretically, post-colonialism is charged with the task of shedding light on those aspects of the international relations field which other approaches leave untouched. The theory plays two roles with regard to the other theories in the discipline: objecting main stream theories and complementing the critical international relations theory. The present study focuses on the complementary role of the post-colonialism and critical international relations theory, analyzing its research capabilities.

    Keywords: post, colonial studies, critical international relations, deconstruction, liberation}
  • فرزاد نوابخش، مسعود درودی
    مطالعات پسا استعماری یکی از حوزه های مطالعاتی جدید درباره ی مسائل کشورهای غیر غربی و فرهنگ آنهاست. این نگرش انتقادی در تعریفی اجمالی به مجموعه ای از رهیافت های نظری اشاره دارد که با تاکید بر پیامدهای استعمارگران به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. نظریه و نقد پسااستعماری بیش از هر چیز به تحلیل گفتمان استعماری و به چالش کشیدن سوژه امپریالیستی و هژمونی انسان غربی مربوط می شود. است .به طور کلی مطالعات پسااستعماری تلاشی متن محورانه در جهت وارونه سازی چشم انداز غربی به دیگری غیرغربی است. دامنه ی وسیع موضوعات مورد علاقه ی مطالعات پسااستعماری از نظریه و نقد ادبی تا مطالعات اقتصاد سیاسی، پژوهش درباره ی حکومت های استعماری، مسئله ی هویت و مطالعات فرهنگی و...؛ را در بر می گیرد. در این مقاله تلاش می شود تا از رهگذر بررسی مطالعات پسااستعماری به این امر پرداخته شود که این دسته از مطالعات دارای چه ضرورت و نیز الزامی برای گسترش و تعمیق در جوامع غیرغربی همچون ایران هستند.
    کلید واژگان: مطالعات پسااستعماری, بومی سازی, علم بومی, علم غربی, ساختارشکنی و واسازی}
  • مسعود درودی*، سید صدرالدین موسوی، نفیسه اسلانی کتولی
    گفتمان «غرب زدگی» با ماهیتی بومی گرا در دهه های سی و چهل شمسی فضای روشنفکری را تحت تاثیر خود قرار داد. این گفتمان شامل موتیف های مختلفی است، از قبیل حسرت بر سنت و از دست رفتن یکپارچگی آن؛ تحقیر روشنفکر طرفدار غرب، بیزاری از غرب و آن را عامل کلیه ویرانی ها و مصیبت های مادی و معنوی دانستن و.... متنی که کلیه این موتیف ها را دارد، کتاب غرب زدگی نوشته جلال آل احمد است. او در این کتاب نشان می دهد که غرب از همان آغاز شکل گیری اش با انواع حربه ها و توطئه ها درصدد نابودی جهان اسلام بوده است. در این پژوهش تاثیر گفتمان غرب زدگی را بر ادبیات داستانی دهه های چهل و پنچاه شمسی در ایران بررسی و دو رمان شازده احتجاب و بره گمشده راعی اثر هوشنگ گلشیری و نیز رمان سووشون سیمین دانشور را در بستر این گفتمان بازخوانی میکنیم.
    Westomania is a peculiar interpretation Westernisation Discourse that affected Iranian intellectual life in 1960’s and 1970’s. The motifs of this discourse include some sort of nostalgia، degradation of pro-western intellectuals، anti-westernism، and considering West as the cause of all earthly and metaphysical disasters. Westomania by Jalāl Al Ahmad insists that The West has always been the enemy of Islam and has incessantly attacked the Islamic values. The present article investigates the effect of this book on Persian fiction in 60’s and70’s; meanwhile some other major novels of the time will be reviewed from the perspective of westomania
  • منصور انصاری، مسعود درودی
    مطالعات پسا استعماری مجموعه ای از ره یافت های نظری است که، با تاکید بر پیامدهای استعمارگرایی، به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. از جهتی، نقد پسااستعماری در پی فهم موقعیت کنونی از طریق بازاندیشی و واکاوی و تحلیل انتقادی تاریخ استعماری گذشته است که بیش از آن که درباره هند، افریقا، امریکای لاتین، خاورمیانه، و اروپا باشد، دربرگیرنده خیال پروری ها و سرهم بندی ها و دریافت های یک جانبه غربی درباره «غرب» و «شرق» است. به طور کلی، مطالعات پسااستعماری تلاشی متن محورانه در جهت وارونه سازی چشم انداز غربی به دیگری غیرغربی است. دامنه وسیع موضوعات مورد علاقه مطالعات پسااستعماری را از نظریه و نقد ادبی تا مطالعات اقتصاد سیاسی و پژوهش درباره حکومت های استعماری و مسئله هویت و مطالعات فرهنگی در بر می گیرد. این امر باعث ابهامات و مناقشاتی در برخوردهای نخستین مخاطبان و پژوهشگران با این حوزه از مطالعات شده است و تدقیق در رویکردهای این مطالعات ضروری می نماید. مقاله حاضر بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که ماهیت و ادعای مطالعات پسااستعماری چیست و چه رویکردهای درون مطالعاتی دارد. در پاسخ به این سوال، سعی می شود از ره گذر بررسی مطالعات پسااستعماری و رویکردهای متضاد آن به شناخت هر چه صحیح و دقیق تر این حوزه مطالعاتی دست یابیم.
    کلید واژگان: مطالعات پسااستعماری, غرب, شرق, بازنمایی, دیگری, فرودست, گفتمان, دانش, قدرت}
    Mansour Ansari, Masoud Darroudi
    The postcolonial studies is a new research field dealing with the problems of the non-Western countries and their culture through critical discourse analysis. This critical approach covers theoretical approaches which analyze the post-colonial discourse by emphasizing on the consequences of Colonialism. Due to the emergence of new issues، the scope of postcolonial studies is a very vast subject which stems from strong interest in different issues of this field، including a range of studies from literary critique and theory to political economic issues، colonial governments، identity، culture، etc. This vastness has caused some ambiguities and controversies between researchers of this field. Hence، it is necessary to be more precise in the approaches and indicators of this field. Attempts have been made in the present paper to shed light on the postcolonial subjects، problems and approaches in order to be more accurate understanding this field and having a closer look at the ties between this field of cultural studies and political studies.
    Keywords: post, colonialism, west, representation, Critical Discourse Analysis}
  • سید صدرالدین موسوی جشنی، مسعود درودی، انسیه اسلانی کتولی
    هدف
    هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه صورت بندی گفتمانی خرده گفتمان های موجود در گفتمان علمای شیعه و واکاوی چگونگی ظهور این خرده گفتمان ها و مداقه تاریخی- گفتمانی در اندیشه ورزی این خرده گفتمان ها در باب مشروطیت است.
    روش/رویکرد پژوهش: این مقاله، با استفاده از روش گفتمانی «تضادمحور» میشل پشو و اتخاذ رویکردی تاریخی– تحلیلی به بررسی صورت بندی گفتمانی علمای شیعه در انقلاب مشروطه پرداخته است.
    یافته ها و نتایج پژوهش: انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخی و بی نظیر در تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. در این برهه، اندیشه ها، نظرها، و گفتمان های مختلفی از بطن جامعه سربرآوردند. بر این اساس، خرده گفتمان های موجود در گفتمان عام روحانیت شیعی، به مولفه ها و عناصر اصلی مدرنیته بی توجه بودند و بیشتر باتوجه به کنش گفتمان های رقیب (اعم از نظری و عملی) و در تضاد با یکدیگر بودند که به تولید متون و مفاهیم در باب مشروطه پرداخته و نسبت خویش را با مشروطیت تعیین کردند. این امر باعث شد که این گفتمان ها از درک واقعی مدرنیته عاجز باشند و در نسبت خود با آموزه های مشروطیت ناسازواری های زیادی داشته باشند. گو اینکه همین ناسازواری در ماهیت انقلاب مشروطیت در ایران باعث ابهام و بعدها شکست این جنبش گشت.
    کلید واژگان: انقلاب مشروطیت, گفتمان علمای شیعه, خرده گفتمان های شریعت محور, عدالت محور و نوگرایی, دینی, نظریه گفتمانی تضادمحور, صورت بندی گفتمانی}
    Seyyed Sadrudin Mosavi Jashni, Masoud Darroudi, Enseye Aslani Katoli
    Purpose
    Attempts to unravel the discursive discourses of Shia Ulema in the Iranian Constitutional Revolution. Methodology/Approach: Michel Pecheux’s antagonism-based discourse analysis is employed. Findings and
    Conclusion
    Three rival sub-discourses، namely Sharia- oriented، Justice – oriented، and modernist were identified. Noneconsidered components of the modernity of the Constitutional Revolution، but merely focused on actions (both theoretical and practical) of the other two. As a result، they failed to understand the nature of modernity، and their understanding of Revolution was paradoxical. Such paradoxical understanding caused ambiguity and later led to the failure of the movement.
    Keywords: Iran, Constitutional Revolution, Shia Ulama, modernity, Sharia, discourse, antagonism based discursive theory, discursive articulation}
  • سید حسین اطهری، مسعود درودی
    در چارچوب اندیشه ی سیاسی متاخر اسلام، وقوع انقلاب اسلامی به مثابه حرکتی آزادی خواهانه در تاریخ سیاسی ایران، بار دیگر پس از مشروطه، زمینه ی مناسبی را برای مداقه در باب مفهوم آزادی برای اندیشمندان و رهبران تئوریک انقلاب فراهم نمود. اگرچه که این مفهوم در سال های تثبیت نظام جمهوری اسلامی از فهرست دغدغه های رهبران اجتماعی به نوعی به حاشیه رانده شد اما شاید بتوان این ادعا را داشت که مفهوم آزادی و به ویژه نوع سیاسی آن مهمترین دغدغه ی انقلابیون در زمانه ی انقلاب بود. متفکران و اندیشمندان متعددی در آن مقطع تاریخی به اندیشه ورزی درباره این مقوله پرداختند. حضرت امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی به همراه دیگر اندیشمندان همچون آیت الله شهید بهشتی، آیت الله شهید مطهری و... مبادرت به تبیین مفهوم آزادی منطبق بر آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی کردند و سعی در ارائه نظریاتی در مقابل نظریات رقیب سیاسی خویش داشتند. در این مقاله تلاش شده است تا با به کارگیری رویکردی تطبیقی- مقایسه ای، مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) و شهید بهشتی به عنوان دو تن از مهم ترین رهبران فکری و سیاسی انقلاب اسلامی مورد مداقه قرار گیرد.
    کلید واژگان: آزادی, امام خمینی(ره), شهید بهشتی, انسان شناسی, آزادی سیاسی}
    Seyyed Hossein Athari, Masoud Doroudi
    In the framework of contemporary Islamic political thought، Islamic revolution event as a democratic movement in Iran''s political history، once the constitution، provide appropriate context for consideration on the concept of freedom for scholars and theoretical leaders Although this concept in consolidation during of Islamic Republic somehow marginalized from list of concerns of community leaders But perhaps claim that the concept of political freedom، especially in times of revolution were most concerned by the revolutionaries. Many thinkers in the historical period began thinking about this subject. Imam Khomeini as Supreme Leader of the Islamic Revolution، along with other scholars such as Ayatollah Beheshti، Ayatollah Motahari and attempt and try to explain the concept of freedom based on the ideals and values ​​of the Islamic Revolution. In this article we have tried to employing a comparative approach will scrutinize، the concept of freedom in the political thought of Imam Khomeini and martyr Beheshti as two of the most important intellectual and political leaders of Islamic Revolution.
    Keywords: freedom, Imam Khomeini, martyr Beheshti, anthropology, political freedom}
  • سید صدرالدین موسوی جشنی، مسعود درودی
    امام خمینی (ره) در گفتمان دفاعی خود برای تحقق اهداف کلان امنیتی- دفاعی دارالاسلام (جهان اسلام) از شیوه تصویرسازی یا بازتولید و بازنمایی «دیگری» به مثابه دشمن و بیگانه استفاده کرد. در این روش امام خمینی (ره) با دیگرسازی استکبار، سطح ملی امنیت و سطح امنیت و دفاع از جهان اسلام را به سطح فراملی یا بین المللی آن پیوند زد. دفاع از دارالاسلام در گفتمان دفاعی ایشان فقط شامل سرزمین نمی شود، بلکه دفاع از کیان و حوزه اسلام، دفاع از مسلمانانی است که موردحمله و تهاجم قرارگرفته اند، همچنین دفاع از هجوم بر خود و دفاع از مظلومان و مستضعفان موردتجاوز است. هدف اصلی این پژوهش نشانه شناسی عناصر، استعاره ها و اجزای بازنمایی و دیگرسازی استکبار در گفتمان دفاعی (معطوف به جهان اسلام) امام خمینی (ره) در سه سپهر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. سوال اصلی این پژوهش آن است که استکبار به مثابه «دیگری» در گفتمان دفاعی ایشان به چه صورت بازنمایی می شود. برای ارائه پاسخ به این سوال، از روش تحلیل گفتمان با اتکاء بر آثار امام خمینی (ره) استفاده شده است. در این نوشتار با تاکید بر نشانه شناسی تلاش شده است بازنمایی استکبار در اندیشه دفاعی او بر اساس «نمایش دیگری» یا «بازنمایی دیگری» در دیدگاه استورات هال بررسی شود.
    کلید واژگان: جهان اسلام, امام خمینی (ره), بازنمایی, دیگری, گفتمان دفاعی}
    Seyed Sadrodin Moosavi Jashni, Masood Daroodi
    In order to defend the abode of Islam (world of Islam), Imam Khomeini in his defense discourse, used the method of imaging and representation of other as enemy or alien. In this method, Imam Khomeini by otherization of the arrogance, connected the national level of security and the level of security and defense of the world of Islam to its transnational and international levels. The defense of the abode of Islam in Imam Khomeini’s defense discourse did not merely include the territory, but also protection of the dignity and field of Islam, protection of the Muslims under attack, defense against any attack and defense of the oppressed people who are under attack. The main objective of the present paper is to semantological study of elements, metaphors and components of representation and otherization of arrogance in Imam Khomeini’s defense discourse (with regard to Iran and the world of Islam) in three fields: political, economic and cultural. The main question of the present paper is: How is arrogance as other represented in Imam Khomeini’s discourse? In order to answer the above question, discourse analysis has been used and the data have been garnered from Imam Khomeini’s works. Attempts have been made to analyze Imam Khomeini’s representation of arrogance in his defense discourse within the framework of the representation of other in accordance with the notion of Stewart Hall.
    Keywords: World of Islam, Imam Khomeini, representation defense discourse, other}
  • سید صدرالدین موسوی، مسعود درودی، انسیه اصلانی کتولی
    موضوع مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی- سیاسی یکی از موضوعات مهم مطالعات علوم اجتماعی است. این امر زمانی تشدید می شود که بخواهیم این امر را در بستری انقلابی بررسی نماییم. مشارکت گسترده زنان در انقلاب اسلامی ایران، ناظران خارجی را برانگیخت. سوال اصلی مقاله حاضر این است که چگونه گفتمان انقلاب اسلامی برخلاف دو گفتمان پیشین خویش یعنی گفتمان های سنتی و مدرنیزاسیون، باعث جذب و متعاقبا مشارکت سیاسی زنان در عرصه ی اجتماعی- سیاسی در ایران گردید؟ مقاله ی حاضر برآن است تا با استفاده از امکانات مفهومی روش تحلیل گفتمان این مساله را بکاود. بنابراین سه گفتمان سنتی، مدرنیزاسیون و انقلاب اسلامی، در دو سطح تعاملات درون گفتمانی و بیرون گفتمانی مورد مطالعه قرار می گیرند. فرضیه ی اصلی این مقاله این است که در سطح درون گفتمانی، گسستگی در مفصل بندی دو گفتمان سنتی و مدرنیزاسیون و اتخاذ استراتژی های طرد و حذف در قبال دیگری و در سطح بیرون گفتمانی زمینه ناتوانی آن ها در حفظ مخاطبان سابق و جذب مخاطبان جدید در سال های قبل از انقلاب فراهم گردید. از سوی دیگر ماهیت سنتزی مفصل بندی گفتمان انقلاب اسلامی در سطح درون گفتمانی و اتخاذ استراتژی برخورد نقادانه و ایجابی با دیگری مبتنی بر اقتضائات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه، معنا و هویت سیاسی و اجتماعی جدیدی برای زن ایرانی رقم زد. این بازتعریف زن به نوبه ی خود توانست تعداد زیادی از زنان را وارد عرصه ی مبارزه علیه حکومت وقت نماید که نمادی سنتی یعنی حجاب را به عنوان سمبل مبارزه برگزیده بود.
    کلید واژگان: زنان, انقلاب اسلامی, تحلیل گفتمان, گفتمان سنتی, گفتمان مدرنیزاسیون}
    Seyyed Sadroddin Mousavi, Masoud Dorroudi, Ensieh Aslani Katoli
    The issue of women’s participation in social-political arenas is among important issues of social sciences studies. The issue gains more importance when it is studied within a revolutionary context. The participation of Iranian women in the course of the revolution gained them the designation of Revolution of Islamic Covers (chadurs). The main question of the present paper is: How the discourse of Islamic Revolution، contrary to its previous two discourses، i. e.، the traditional and modernization discourses، could win the participation of women in social-political arenas? The main objective of the present paper is to delve into the issue through discourse analysis method. Hence، the traditional، modernization and Islamic Revolution discourses are studied at two levels، i. e.، inter- and intra-discourse levels. The main hypothesis of the present paper is that the two first discourses at inter-discourse level faced discontinuation in their articulation and adopted the strategy of rejection and exclusion towards others، while at intra-discourse level they became incapable of preserving the former advocates and attracting new supporters. On the other hand، the synthetic nature of the articulation of Islamic Revolution’s discourse at the inter-discourse level and adoption of a critical and positive approach towards others based on cultural، social and political requirements of the society at intra-discourse level defined a new meaning and political and social identity for the Iranian women. This redefinition in its turn encouraged a large number of women to join the current of struggle against the government، who chose a traditional symbol، i. e.، hijab as their struggle of symbol.
    Keywords: women, Islamic Revolution, discourse analysis, traditional discourse, modernization discourse}
  • سید صدرالدین موسوی، مسعود درودی
    مطالعات پسا استعماری از حوزه های مطالعاتی جدید درباره مسائل کشورهای غیرغربی و فرهنگ آنهاست و در چارچوب مطالعات فرهنگی جای می گیرد. این نگرش انتقادی در تعریفی اجمالی به مجموعه ای از رهیافت های نظری اشاره دارد که با تاکید بر پیامدهای استعمارگرایی به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. این مطالعات بر استعمار به مثابه امری غیرفیزیکی و فرهنگی که کماکان ادامه دارد، تاکید می ورزد. حوزه و دامنه مطالعات پسااستعماری، به دلیل طرح مباحث جدید دارای وسعت گسترده ای است. این آشفتگی به ویژه به دلیل دامنه وسیع موضوعات مورد علاقه مطالعات پسااستعماری است که از نظریه و نقد ادبی تا مطالعات اقتصاد سیاسی، پژوهش درباره حکومت های استعماری، مسئله هویت و مطالعات فرهنگی و...؛ را دربرمی گیرد. این امر باعث ابهامات و مناقشاتی در برخوردهای نخستتین مخاطبان و پژوهشگران با این حوزه از مطالعات می گردد وباعث شده است برخی از نویسندگان این مطالعات را به طور یکپارچه و دارای وحدت مفهومی استنباط کنند. به نظر می رسد تدقیق در رویکردهای و شاخه های این مطالعات ضروری می نماید. براین اساس در این مقاله سعی برآنست تا از رهگذر بررسی دقیق موضوعات و مسائل و رویکردهای مطالعات پسااستعماری، به شناخت هر چه صحیح و دقیق تر از این حوزه مطالعاتی رسیده و با نگرشی انتقادی، به ابعاد مغفول در این مطالعات بپردازد.
    کلید واژگان: مطالعات پسااستعماری, غرب و شرق, دیگری, گفتمان استعماری, شرقشناسی, مطالعات فرودستان, نگرش انتقادی}
    Postcolonial studies is a new discipline dealing with non-Western countries and their cultures، which fall within the scope of cultural studies. This critical approach refers to a set of theoretical attitudes which analyze the colonial discourse with emphasis on colonial consequences. These studies lay emphasis on colonialism as an intangible and cultural issue which still exists. The field and subject matter of postcolonial studies، due to emergence of new issues، has a very wide scope. This is because of the wide scope of the subjects falling within scope of postcolonial studies، which include، theory، literary critique، economic and political studies as well as research about colonial governments، identity and cultural studies. This leads to some ambiguities and controversies in the primary encounters of the researchers with this field of studies، causing some writers to consider conceptual unity and integrity for this field. It seems that a more precise study of the branches and approaches of this field is necessary. Hence، attempts have been made in the present paper to restudy the subject matter and approaches of postcolonial studies and analyze the ignored aspects of this discipline through a critical approach.
    Keywords: Postcolonial studies, west, east, other, colonial discourse, Orientalism, study of downtrodden, critical approach}
  • سید صدرالدین موسوی، مسعود درودی
    تربیت شهروندی بهمثابه آموزش دانشها، مهارتها و خلقیات شهروندی، جهت مشارکت موفقیتآمیز در زندگی اجتماعی ازجمله اهداف و کارکردهای مشترک میان خانواده و دانشگاه است. بنیان این نوع تربیت از کودکی و در محیط خانواده شکل گرفته و میتواند با ورود فرد به مدرسه و در نهایت دانشگاه، از عمق و غنای بیشتری برخوردار گردد. در واقع تربیت شهروندی فرایندی تعاملی است و علاوه بر آموزش دانش شهروندی مستلزم یادگیری مهارتها و خلقیات شهروندی نیز است، از اینرو محیطهای آموزشی و بهطور خاص دانشگاهی، میتوانند زمینه ها و فرصتهایی را برای تعاملات واقعی و ارائه بازخورد لازم جهت تثبیت، اصلاح، تغییر، حذف و حتی ایجاد رفتارهای مناسب و در نتیجه ورزیدگی در مهارتها و خلقیات شهروندی را برای دانشجویان فراهم آورند. با توجه به اینکه چنانچه برنامه های طراحی شده دانشگاه در این خصوص با آموزشهای حاصل از محیط خانواده ها، هماهنگ و همسو باشد، یادگیری عمیقتر و پربارتری را در دانشجویان شکل خواهد داد، بنابراین ضروری است در این خصوص میان خانواده ها و دانشگاه ها، ارتباطی متقابل شکل گیرد. از این رو در مقاله حاضر این سوالات مورد بررسی قرار خواهند گرفت که چگونه دانشگاه ها میتوانند فرصتهایی را در زمینه تربیت شهروندی دانشجویان فراهم کنند؟ و خانواده ها نیز چگونه میتوانند به تحقق اهداف دانشگاه ها در تربیت شهروندی کمک کنند؟ به همین منظور دو راهبرد ایجاد کارگاه های آموزشی و نمایشگاه های علمی- فرهنگی بهمثابه راهکارهای تقویت کننده تعامل بین خانواده و دانشگاه در جهت تقویت تربیت شهروندی مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: تربیت شهروندی, دانش, مهارت, خلقیات, خانواده, دانشگاه, برنامه درسی رسمی و فعالیتهای فوق برنامه}
    Seyed Sadrodin Musavi, Masoud Dorudi
    The citizenship nurture is consist of teaching knowledge, skills and citizenship behaviors for participating in the community that is a common aim and function between the family and the university. The basis of this kind of nurture has made from the childhood in the family environment and it can be developed steps by steps when the person enters the school or university. Actually the citizenship nurture is an interactive process and in addition to the teaching of citizenship knowledge it needs learning the knowledge of citizenship behaviors, so the educational environments especially the universities can prepare fields and opportunities for the real interactions for consolidation, correction, change, deletion or even creation of proper behaviors and finally it can empower the citizenship behaviors in university students. If the university designed programs run in a way that is the same as family environment programs the learning will be better and deeper so a powerful relationship between the family and universities is needed. So in this article we are going to see how the universities can create the opportunities in citizenship nurturing of the university students? And how the families can help the universities’ aims in the field of citizenship nurture? So, two strategies are examined as the ways of empowering the interaction between the families and universities for achieving the major aim, citizenship nurture.
    Keywords: citizenship behaviors, knowledge, skills, family, university}
  • سید صدرالدین موسوی، مسعود درودی
    به طورکلی شناخت صحیح نقش و جایگاه مردم در حاکمیت از اموری است که در سرنوشت سیاسی جامعه نقش تعیین کننده دارد. صاحب نظران متعددی به این مقوله پرداخته و هریک براساس آرای خویش، به اصالت این جایگاه یا به عدم اصالت آن رای داده اند. در جهان اندیشگی مسلمانان این موضوع در قالب حکومت دینی مطرح شده است. این مقاله درصدد است تا آراء دو تن از اندیشمندان بزرگ شیعی- اسلامی در باب نقش مردم در حکومت اسلامی را به طور تطبیقی مورد مداقه قرار دهد که عبارتند از: حضرت امام خمینی و شهید محمدباقر صدر. این امر از رهگذر بررسی اندیشه سیاسی این دو فقیه اندیشمند از منظر مبانی نظری مردم سالاری و مولفه های ذهنی و عینی مردم سالاری صورت می پذیرد.
    کلید واژگان: مردم سالاری, حکومت اسلامی, اندیشه سیاسی امام خمینی, اندیشه سیاسی شهید صدر}
    Seyed Sadroddin Mousavi Jashni, Masoud Darroudi
    The realization of people’s role and place in governance of a country is among the issues that determine the political fate of a society. There are different approaches to this issue and each thinker on the basis of his understanding of the issue considers people’s role crucial or otherwise. In the Muslim political thought, the issue falls within the realm of religious government. The present paper is an attempt to comparatively study the viewpoints of two Muslim jurisprudents (Imam Khomeini and Mohammad Baqir Sadr) about the role of people in the governance. The issue will be studied in the light of theoretical principles of democracy and subjective and objective elements of democracy. The data for the present paper has been garnered through documental method.
    Keywords: Governance, people's role, Baqir Sadr, Imam Khomeini, democracy}
  • Masoud Darroudi, Seyed Sadrodin Moosavi Jashni
    Non-Western societies are trying to produce some theories and thoughts in humanities through indigenization of these sciences in order to solve their practical and theoretical problems. The discipline of postcolonial studies is one of the research fields dealing with the problems and cultures of non-Western countries. This critical approach refers to certain theoretical attitudes, which analyze the colonial discourse by laying emphasis on consequences of colonialism. At the same time the discipline of postcolonial studies lays emphasis on indigenous sciences visà- vis colonial sciences which have been a tool in the hands of Western colonial powers throughout the colonial history. In fact the deconstruction and deorganization of Western sciences is one of the tools of promotion and expansion of these postcolonial studies. Hence, the discipline of postcolonial studies is a theoretical background for Islamic-indigenous sciences in Iranian society.
    Keywords: postcolonial studies, indigenous humanities, western science, deconstruction}
  • محمدحسین جمشیدی، مسعود درودی
    حکومت به عنوان مهمترین نهاد سیاسی بشر و رکن بنیادین دولت، دارای دو پایه کلی است که اولی بیانگر شکل یا صورت آن و دومی نشانگر حقیقت و محتوای آن است. هر یک از این دو رکن از مولفه هایی چند تشکیل شده اند. شناخت این مولفه های صوری و محتوایی می تواند ما را به ماهیت و چیستی حکومت از منظر اندیشمندان، آگاه ساخته و با نمایش مزایا و محاسن یا کاستی های هر نظریه حکومتی، ارتباط آن را با رفتار و کنش سیاسی به لحاظ عملی، مبرهن سازد. عالم بزرگ؛ شهید رابع سیدمحمدباقر صدر در چارچوب گفتمان فلسفی کلامی و نگرش فقهی اصولی به اندیشه ورزی درباره حکومت اسلامی در دوران غیبت امام عصر (عج)، مبادرت ورزیده است و تلاش داشته تا بر اساس مفهوم «خلافهاللهی» انسان در زمان غیبت، نظریه ای متمایز و حائز اهمیت را ارائه کند. بر این اساس در این پژوهش، سعی بر آن است تا از رهگذر بررسی مولفه های صوری و محتوایی حکومت اسلامی در دوران غیبت، به شناخت و تبیین دقیق تری از نظریه سیاسی شهیدصدر در باب حکومت اسلامی برسیم.
    کلید واژگان: حکومت اسلامی, اندیشه سیاسی شیعی, اندیشه سیاسی سیدمحمدباقر صدر, غیبت, مولفه های صوری, مولفه های محتوایی}
    Muhammad Hussein Jamshidi, Masud Darodi
    Government as the most important political institution in the human realm and the fundamental element of the state, is laid on two foundations, one of which constitutes the form and the other represents the truth and content of it. Each of these two foundations has its own several constituents. Knowledge of the formal and content constituents can lead us to the understanding of the nature of government as viewed by Muslim scholars, making clear the advantages and the disadvantages or shortcomings of any governmental theory, its relation to the political behavior and function in practical realm. The great scholar and the Forth Martyr, Seyyed Muhammad Bāqir al-Sadr, embarked on theorizing on Islamic government in the periods of Imam of the Time’s occultation within the philosophical and theological discourse, making efforts to offer a distinguished and important theory in this regard basing his arguments on the concept of the “Divine Vicegerent” in times of occultation. Accordingly, the present research seeks to provide the reader with much deeper recognition and more precise explanation of Martyr Sadr’s political thought about Islamic government.
    Keywords: Islamic government, Shii political thought, Seyyed Muhammad Baqir Sadr's political thought, occultation, formal constituents, content constituents}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال