معصومه حسینیان
-
سابقه و هدف
نماز یکی از عبادات اصلی مسلمانان است که در قرآن و متون دینی درباره آن بسیار تاکید شده است. این مطالعه به منظور بررسی موانع اقامه نماز در بیماران بستری در بیمارستان صورت گرفت.
مواد و روش ها:
در این پژوهش توصیفی-تحلیلی 300 بیمار بستری در بخش های مختلف بیمارستان های کاشان در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های موانع اقامه نماز و ویژگی های فردی و بالینی بیماران بود. اطلاعات حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 و آزمون های آماری همبستگی پیرسون، تی تست و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد.
نتایجنتایج نشان داد میانگین سنی افراد شرکت کننده 18/95±50/53 سال، 52 درصد افراد مرد، 35/5 درصد افراد دارای تحصیلات راهنمایی و دبیرستانی، 77/7 درصد افراد دارای زندگی شهری و 60/7 درصد افراد به علت بیماری های داخلی در بیمارستان بستری شده بودند. میانگین نمره اقامه نماز بیماران 12/12±30/31 بود. همچنین بر اساس یافته ها، ارتباط معنی داری بین موانع اقامه نماز و سن کمتر، بستری در بخش های جراحی، عدم توانایی انجام کارهای شخصی توسط خود بیمار و احتیاج بیمار به کمک به هنگام راه رفتن وجود داشت. همچنین نمره کل ابزار بیشترین همبستگی را با بعد عوامل مرتبط با بیماری (0/852=r) و کمترین همبستگی را با بعد امکانات بخش داشت (0/214=r).
نتیجه گیری:
یافته ها نشان داد نمره موانع انجام نماز بیماران در بیمارستان در حد متوسط است و پاره ای از عوامل مربوط به شرایط بیمار و امکانات بیمارستان به عنوان موانع اقامه نماز می باشند.
کلید واژگان: موانع, اقامه ی نماز, بیمار, بیمارستانFeyz, Volume:23 Issue: 7, 2020, PP 778 -786BackgroundPrayer is one of the main muslim worships that have been emphasized in Qur'an and religious texts. This study aimed to determine the barriers for prayer performance in patients admitted to educational hospitals in Kashan.
Materials and MethodsThis cross-sectional study was performed on 300 patients hospitalized in different wards of hospitals in Kashan. The tool used in this study has two parts: demographic and clinical data and Prayer barriers scale. The statistical analysis was conducted by using T-test, ANOVA and Pearson correlation coefficients through SPSS 16.
ResultsThe finding showed the mean age of the participants was 50.53±18.95 years, 52% were male, 35.7% had secondary education, 77.7% had urban life and 60.7% were hospitalized due to internal medicine. The overall mean scores of prayer barriers scale was 30.31±12.12. There was a significant relationship between prayer barriers and younger age, hospitalization in surgery department, not being able to do personal affairs and to walk alone. Regarding the correlation between the scores of subscales and the total score of the prayer barriers scale, the findings showed that the highest correlation obtained for factors related to patient's illness (r=0.852) and the lowest correlation obtained for the hospital facilities (r=0.214).
ConclusionFindings showed that the score of prayer barriers was moderate and some factors including the patient's condition and hospital facilities are barriers for prayer.
Keywords: Barriers, Prayer performance, Hospital, Illness -
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگویی برای پیش بینی مصرف سیگار و قلیان در دانشگاه براساس نقش سازگاری با دانشگاه، سلامت روان و انگیزه های مصرف در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش همبستگی و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام شد. نمونه پژوهش، 634 دانشجویان دانشگاه های شهر کاشان بودند. روش نمونه گیری خوشه ایکه به پرسشنامه های سازگاری با دانشگاه، انگیزه های مصرف، رفتارهای پرخطر و سلامت عمومی پاسخ دادند. هیچ کدام از ابعاد سازگاری با دانشگاه دارای اثر علی معناداری بر مصرف سیگار و یا قلیان نبودند و برخی ابعاد (سازگاری فردی-هیجانی و دلبستگی به دانشگاه) به واسطه ی نقش میانجی گر سلامت روان و انگیزه های مصرف اثرات معنادار غیرمستقمی بر مصرف سیگار و یا قلیان داشتند. همچنین، اثر سلامت روان و انگیزه مقابله ای با مصرف سیگار، و اثر سلامت روان و انگیزه افزایشی با مصرف قلیان نیز مستقیم و معناداربود. در مجموع کاهش سازگاری با دانشگاه در دو بعد سازگاری هیجانی – فردی و دلبستگی با دانشگاه منجر به مشکلاتی در سلامت روان می شود و در صورت وجود انگیزه های مقابله ای برای مصرف سیگار و انگیزه های افزایشی برای مصرف قلیان، احتمال مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان افزایش می یابد. باتوجه به یافته ها، تدوین برنامه های پیشگیرانه متفاوت برای سیگار و قلیان، غربال گری مشکلات سلامت روان دانشجویان در سالهای تحصیل خصوصا برای دانشجویان آسیب پذیر توصیه می شود.کلید واژگان: سازگاری با دانشگاه, سلامت روان, انگیزه های مصرف, سیگار, قلیان, دانشجویان
-
سابقه و هدفباتوجه به افزایش شیوع مصرف سیگار و قلیان در میان جوانان و از جمله در میان دانشجویان، و باتوجه به پیامدهای روانی-اجتماعی زیان بار این پدیده، هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی گر سلامت روان و انگیزه های مصرف در رابطه میان سازگاری با دانشگاه و مصرف سیگار و قلیان دانشجویان بود.مواد و روش هاپژوهش حاضر مبتنی بر همبستگی و دارای طرح معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش شامل 634 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر کاشان بود. از پرسشنامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه، پرسشنامه های انگیزه های مصرف، رفتارهای پرخطر و پرسشنامه سلامت عمومی برای گردآوری داده ها استفاده شد.نتایجمدل پژوهش حاضر دارای شاخص های برازش نسبتا مناسبی بود: 1/42X2=، 5DF=، 0/92P=، (Adjusted goodness of fit index)0/99 AGFI=، (Comparative fit index) 0/99CFI=، (Nor med fit index) 0/99NFI=، Goodness of fit index)( 0/99CFI=، (Root mean square error of appro xi ma tion) 0/019RMSE=. نتایج ضرایب مسیر و معنی داری آنها نشان داد که رابطه سازگاری فردی-هیجانی و رابطه دلبستگی به دانشگاه با مشکلات سلامت روان و انگیزه های مصرف معکوس و معنی دار است (0/05>P). همچنین، رابطه سلامت روان و انگیزه های مصرف با مصرف سیگار، و رابطه انگیزه های مصرف با مصرف قلیان نیز مستقیم و معنی دار است (0/05>P).نتیجه گیریکاهش سازگاری با دانشگاه در دو بعد سازگاری هیجانی-فردی و دلبستگی با دانشگاه منجر به بروز مشکلاتی در سلامت روان می شود و در صورت وجود انگیزه های مقابله ای برای مصرف سیگار و انگیزه های افزایشی برای مصرف قلیان، احتمال مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان افزایش می یابد. تدوین برنامه های پیشگیرانه متفاوت برای سیگار و قلیان، و غربال گری مشکلات سلامت روان دانشجویان در سال های تحصیل به خصوص برای دانشجویان آسیب پذیر توصیه می شود.کلید واژگان: سازگاری با دانشگاه, سلامت روان, انگیزه های مصرف, سیگار, قلیان, دانشجویانFeyz, Volume:22 Issue: 2, 2018, PP 192 -205BackgroundThe prevalence of cigarette and water-pipe smoking is gradually increasing among the students in Iran. Considering the psychosocial consequences of smoking, this study aimed at examining the mediating role of mental health and motives to drug abuse in the relationship between adjustment to university and cigarette and water-pipe smoking among students.Materials And MethodsThis correlational study with a structural equation modeling approach was conducted on 634 students selected from Kashan universities by cluster sampling. Data were collected using the Student Adaptation to College Questionnaire (SACQ), Substance Use Motives questionnaires, Young Risk Behavior Scale (YRBS), and General Health Questionnaire (GHQ-28).ResultsThe study model had good fit indices (X2=1.42, DF=5, P=0.92, AGFI=0.99, CFI=0.99, NFI=0.99, GFI=0.99, RMSE=0.019).The results of the study showed that there was a reverse and meaningful relationship between individual-emotional adjustment and attachment to university with mental health and substance use motives (PConclusionFindings show decrease in the two dimensions of adjustment to university and individual-emotional adjustment, which can lead to mental health problems. Coping motives for cigarette smoking and enhancement motives for water-pipe smoking may increase the probability of cigarette and water pipe smoking in students. Implementing different smoking prevention programs and screening the student's mental health, especially students with mental disorders, are recommended.Keywords: Adjustment to university, Mental health, Motivations to drug use, Cigarette, Water, pipe, Students
-
اهدافمطالعات نشان می دهند فعالیت ورزشی احتمالا از طریق بهبود سطوح آپولیپوپروتئین ها (ApoA و ApoB) و ویسفاتین به کاهش خطر امراض قلبی- عروقی در افراد دیابتی کمک می کند. هدف این مطالعه، مقایسه تاثیر دو نوع تمرین تناوبی شدید و ترکیبی بر سطوح آپولیپوپروتئین A و B، ویسفاتین و مقاومت به انسولین در زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع دو بود.مواد و روش هادر این تحقیق نیمه تجربی در سال 1394 در شهرستان شهرکرد، 52 زن میانسال مبتلا به دیابت نوع دو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه تمرین همزمان قدرتی- استقامتی، تمرین شدید تناوبی و کنترل قرار گرفتند. گروه ترکیبی قدرتی- استقامتی به مدت 12 هفته سه جلسه در هفته تمرین استقامتی با 60% حداکثر ضربان قلب و دو جلسه در هفته تمرین مقاومتی با 70% یک تکرار بیشینه، و گروه تمرین شدید تناوبی سه جلسه تمرین در هفته 10-4 تکرار آزمون وینگیت 30ثانیه ای روی ارگومتر را با حداکثر تلاش انجام دادند. داده ها توسط آزمون T وابسته، تحلیل کوواریانس و آزمون LSD به کمک نرم افزار SPSS 21 تحلیل شدند.یافته هادر مرحله پس آزمون، کاهش ApoA (03/0=p) و نسبت ApoA/ApoB (01/0=p) به دنبال تمرین تناوبی شدید معنی دار بود، ولی در گروه ترکیبی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. میزان ویسفاتین، انسولین سرمی و شاخص مقاومت به انسولین در هر دو گروه تمرینی کاهش معنی دار داشت (01/0p<).نتیجه گیریتمرین شدید تناوبی نسبت به تمرینات ترکیبی قدرتی- استقامتی اثرات بهتری بر سطوح آپولیپوپروتئین های خون، ویسفاتین و مقاومت به انسولین در زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع دو دارد.کلید واژگان: دیابت نوع دو, تمرین ترکیبی قدرتی, استقامتی, تمرین شدید تناوبی, آپولیپوپروتئین, ویسفاتینAims: Probabely through improvements in the levels of apolipoproteins (ApoA and ApoB) and visfatin, the sport activities helps to reduce the risks of cardio-vascular diseases in the diabetic persons. The aim of this study was to compare the effects of intensive interval and combined trainings on the levels of ApoA and ApoB, visfatin, and insulin resistance in the middle-aged women with Type II diabetes.Materials and MethodsIn the semi-experimental study, 52 middle-aged female patients with Type II diabetes were studied in Shahr-e-Kord in 2015. The subjects, selected by convenience sampling method, were randomly divided into three groups, incluing simultaneous strength-endurance training, interval intensive training, and control groups. 12-week trainings, composed of three endurance training sessions per week with 60% of maximum heart rate and two resistance training sessions per week with 70% of one maximum repetition, were done in strength-endurance group. Three training sessions per week with 4-10 repetition of 30-second Wingate test on the ergometer were conducted in interval intensive training group with maximum effort. Data was analyzed by SPSS 21 software using dependent T test, covariance analysis, and LSD test.
Findings: At the post-test stage and following interval intensive trainings, ApoA reduction (p=0.03) and ApoB/ApoA (p=0.01) were significant. However, no significant difference was observed in combined group. The levels of visfatin and serum insulin and insulin resistance index significantly decreased in both training groups (pConclusionThe interval intensive trainings further affect the levels of blood apolipoprotein, visfatin, and insulin resistance in the middle-aged women with Type II diabetes, than the combined endurance-resistance trainings.Keywords: Diabetes Mellitus, Type 2, Plyometric Exercise, Apolipoproteins, Visfatin -
مقدمه و هدففعالیت جسمانی یکی از مهم ترین مولفه های سلامت در دوران سالمندی است. بر اساس نوع فعالیت ها در میزان مصرف انرژی فعالیتی تفاوت وجود دارد. مطالعه ی حاضر باهدف ارزیابی مصرف انرژی معادل متابولیک بر اساس الگوی فعالیت جسمانی هفتگی در سالمندان کاشان انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود که در سال 1393 انجام شد. جامعه پژوهش 400 سالمند بالای 60 سال تحت پوشش پایگاه های بهداشتی شهر کاشان بود. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه ی تعیین سطح انرژی مصرفی فعالیت جسمانی سالمندان ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16، آمار توصیفی و آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، کروسکال والیس و رگرسیون رتبه ای در سطح معنی داری 0/05>p تجزیه و تحلیل شدند.یافته هانتایج نشان داد متوسط انرژی مصرفی در فعالیت جسمانی سالمندان شهر کاشان 21/ 326 ±364/84برحسب معادل متابولیک در هفته بود (22/2=IQR). بیشتر سالمندان (79/2 درصد) ازلحاظ مصرف انرژی فعالیتی در سطح مصرف کم بودند. اکثریت جامعه پژوهش (87/2 درصد) سطح فعالیت جسمانی سبک داشتند. نتایج اختلاف معناداری بین متوسط مصرف انرژی فعالیتی با سطح فعالیت جسمانی (0/000=P) و سطوح مصرف انرژی فعالیتی (0/000=P) نشان داد. بیشترین پیش بینی کننده موثر در وضعیت مصرف انرژی در فعالیت جسمانی سالمندان شهر کاشان بر اساس نتایج رگرسیون رتبه ای فعالیت های مرتبط با پیاده روی (0/00=p)، فعالیت های شخصی (0/00=p)، امور خانه داری (0/00=p)، فعالیت های مربوط به اوقات فراغت (0/00=p) و فعالیت های نشسته (0/00=p) بود.نتیجه گیرینتایج نشان داد سالمندان مورد بررسی از لحاظ مصرف انرژی در سطح مصرف کم انرژی بودند و سطح فعالیت جسمانی در آن ها پایین بود. می توان با طراحی اتاق های ورزش در کلیه پایگاه های بهداشتی و درمانی و آموزش کارکنان دست اندرکار در زمینه فعالیت های جسمانی سالمندان، جهت رسیدن به سطح مطلوب فعالیت در سالمندان فوق گام برداشت.
کلید واژگان: سالمند, فعالیت جسمانی, انرژی مصرفیIntroduction andPurposePhysical activity is an important component of health in old age. There is difference according to the type of activity، in energy expenditure. The current study aimed to evaluation energy expenditure metabolic equivalent based on the physical activity pattern of weekly in the elderly Kashan، Iran.Materials and MethodsThis is descriptive cross-sectional study in 2014. The study populations were 400 elderly above 60 years covered in health care center situation Kashan Iran. The energy expenditure physical activity elderly survey recorded in the questionnaire. Data analyzed by SPSS version 16. Descriptive statistics، Kolmogorov-Smirnov test، Kruskal-Wallis test and regression ordinal test used in data analysis. The significance level for all the tests were considered p<0.. 05FindingsThe results showed that moderate physical activity energy expenditure in elderly Kashan was 364. 84 ±326. 21per week based on metabolic equivalent (IQR=22/2). The most seniors (79. 2%) were in low energy expenditure activity. The majority population study (87. 2%) had low levels of physical activity. Results showed a significant difference between the average energy expenditure with physical activity level (p=0. 001) and energy expenditure levels (p=0. 001). The most effective predictor of energy expenditure activity in elderly Kashan based on regression ordinal results was related activities walks (p=0. 001)، personal affairs (p=0. 001)، housekeeping Affairs (p=0. 001)، activities related to leisure time (p=0. 001) and sedentary activities (p=0. 001).ConclusionThe results showed Elderly surveyed in terms of energy consumption levels were low energy expenditure and physical activity levels are low. Exercise room design in all healthcare sites and Education of staff involved in physical activities for the elderly to achieve the desired level of activity in the elderly mentioned steps.Keywords: Aging, Physical activity, Energy expenditure -
BackgroundPulmonary rehabilitation is an evidence-based، multidisciplinary، comprehensive intervention for patients with chronic respiratory diseases who are symptomatic and whose daily living activities are often restricted. Pulmonary rehabilitation programs are designed to improve the physical and emotional condition of people with chronic respiratory disease and to promote long-term adherence to health-enhancing behavior.MethodsThis study was a semi-experimental study on 50 patients who were older than 60 years and had chronic respiratory disease. The patients were divided randomly in to two groups. In the experiment group the exercise program was initiated with a pattern of 3 times per week for 2 months، according to the walking check list. The walking distant for the patients was 400 meters، following a physician’s approval and its duration was 15 to 35 minutes each time. At the end of the 2 months intervention، the quality of life was evaluated in both groups for the second time.Resultsthe results showed a statistical significant relation between the quality of life in patients and some of their demographic characteristics such as age، sex، marital status، level of education، duration of the disease and smoking (P<0. 05). It was also proved that a regular walking program can lead to an increase in the quality of life of patients with moderate COPD (P<0. 05).ConclusionPulmonary rehabilitation programs improved quality of life in chronic respiratory disease.Keywords: Pulmonary rehabilitation programs, exercise, quality of life, respiratory disease
-
مقدمه
برخورداری از شاخص توده بدنی مناسب در سالمندان وابسته به فعالیت جسمانی است. عوامل زیادی از انجام سطح مطلوب فعالیت جلوگیری می کنند. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط عوامل بازدارنده انجام فعالیت جسمانی با شاخص توده بدنی در سالمندان کاشان بود.
مواد و روش هااین مطالعه از نوع توصیفی است که بر روی400 سالمند بالای60 سال در سال1393 انجام شد. روش نمونه گیری چند مرحله ای سهمیه ای بر حسب جنس و تعداد سالمندان تحت پوشش پایگاه های بهداشتی شهر کاشان بود. شرکت کنندگان از لحاظ سطح شاخص توده بدنی و پرسشنامه استاندارد تعیین منافع و موانع فعالیت ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، اسپیرمن، ضریب اتا و رگرسیون رتبه ای (Ordinal Regression) تجزیه و تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد 294 نفر (6/ 73٪) از سالمندان دارای شاخص توده بدنی اضافه وزن و چاقی بودند. متوسط شاخص توده بدنی 1/ 3±01 /27 کیلوگرم بر متر مربع و متوسط امتیاز عوامل بازدارنده انجام فعالیت جسمانی سالمندان 53/ 6±3/ 32 بود. بیشترین فاکتور بازدارنده فعالیت مربوط به نداشتن مکان مناسب برای فعالیت جسمانی بود. نتایج آزمون مجذور اتا بین میانگین شاخص توده بدنی سالمندان شهر کاشان با عوامل بازدارنده نداشتن وقت کافی (02/ 0=p)، بالا بودن سن (03 /0=p)، بالا بودن وزن (04/ 0=p)، ایجاد خستگی (04/ 0=p)، نداشتن مشوق فعالیت (001/ 0=p)، نداشتن مکان مناسب (005/ 0=p) و بی فایده بودن فعالیت جسمانی (016/ 0=p) ارتباط معنی داری نشان داد.
نتیجه گیریبراساس یافته های پژوهش با پیگیری های مناسب و آماده سازی مکان های ورزشی مورد نیاز سالمندان، در مراکز بهداشتی درمانی می توان از بالا رفتن شاخص توده بدنی پیشگیری نمود.
کلید واژگان: شاخص توده بدنی, سالمند, فعالیت جسمانی, عوامل بازدارندهIntroductionThe appropriate body mass index and balanced weight in elderly were dependent to physical activity. Many factors prevent adequate level of physical activities. The current study aimed to survey the relationship between barrier factors to physical activity and body mass index levels in Kashan elderly.
Material and MethodsThis descriptive study was conducted on 400 elderly people ages 60 years. Multistage quota sampling base on gender and number covered elderly in health situation. The body mass index، and Exercise Benefits/Barriers Scale survey was used to gather the data. Data was analyzed using descriptive statistics, such as Kolmogorov-Smirnov test، spearman and Eta correlation coefficient test and ordinal regression was used for the data analysis.
ResultsThe results indicated that 294 elderly individuals (73. 6%) had overweight and obesity body mass index level. The average body mass index of elderly was 27. 01±3. 1 kg/m2. The mean barrier factors for physical activity score was 32. 3±6. 53. The most barrier factors according to BMI was related to lack of appropriate facilities for conducting physical activities. The result of Eta test showed a significant relationship between body mass index levels and barrier factors of not having enough time (p=0. 02), elderliness (p=0. 03), being overweight (p=0. 04), fatigue (p=0. 04), lack of supportive activities (p=0. 001), lack of appropriate facilities for conducting physical activity (p=0. 005) and futility of physical activity (p=0. 016).
Conclusionbased on the results with appropriate follow-up methods in the healthcare centers and providing sports space facilities needed for the elderly، increasing BMI in the elderly can be prevented.
Keywords: Body mass index, Aging, Physical activity, Barrier factors -
مقدمهبا توجه به اهمیت درس تکنولوژی جراحی برای دانشجویان اتاق عمل، روش های تدریس این درس اهمیت دارد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر دو روش سخنرانی و نرم افزار چند رسانه ای بر میزان یادگیری دانشجویان در درس تکنولوژی جراحی گوارش انجام شد.مواد و روش هامطالعه نیمه تجربی روی60 دانشجوی اتاق عمل که در نیمسال اول و دوم سال 1392 درس تکنولوژی جراحی گوارش را اخذ نموده بودند، انجام شد. دانشجویان در دو گروه30، که گروه اول به روش سخنرانی و گروه دوم از طریق نرم افزار چند رسانه ای آموزش داده شدند. ابزار گردآوری داده ها در بردارنده اطلاعات فردی و یک آزمون چند گزینه ای بود که قبل و یک ماه بعد از آخرین جلسه آموزشی از آنها پرسیده شد. برای بررسی میزان رضایت گروه آزمون از پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه14 و آمار توصیفی و آزمون-های t زوجی و مستقل انجام شدیافته هامیانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در گروه سخنرانی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری نداشت(081/0=p). ولی این تفاوت در گروه آموزش از طریق نرم افزار معنی داری بود (024/0=p). مقایسه دو گروه نرم افزار چند رسانه ای و سخنرانی بعد از مداخله تفاوت معنی داری را نشان داد(013/0=p).نتیجه گیریروش آموزش به وسیله نرم افزار چند رسانه ای با تقویت انگیزه درونی و افزایش رضایت و یادگیری دانشجو در تدریس درس تکنولوژی جراحی گوارش مفید می باشد.
کلید واژگان: سخنرانی, نرم افزار چند رسانه ای, یادگیری, رضایتمندی, جراحیIntroductionConsidering the importance of Gastrointestinal Surgical Technology courses for Operating Room students، the teaching methods are important. The aim of this study was to determine the effects of lecture and Multimedia software on the learning of medical students in Gastrointestinal Surgical Technology course and also to assess students’ satisfaction from the Multimedia software method.Material And MethodsIn this quasi-experimental study، 60 Operating Room students of Kashan''s Nursing faculty who had selected Gastrointestinal Surgical Technology in the first and second term were divided into two groups as experimental and control. To assess their knowledge، students were given a pre-test. Then، the control group received instruction through lecture method and the experimental group received instruction through Multimedia Software method. Then، both groups took a post-test. Also، the attitude of the experimental group was assessed by a researcher-made Likert scale questionnaire. Data analysis was conducted using independent and paired t-test and Smirnov Kolmogorov through SPSS14.ResultsThere was no statistically significant difference between the mean of pre-test and post-test of the lecture groups، (P=0. 081). But this difference was significantly meaningful in the expriemental group (P=0. 024). There was significant difference between two group after intervention (p=0. 013).ConclusionMultimedia software teaching method could be useful in teaching Gastrointestinal Surgical Technology of medical students by promoting learner''s internal motivation، increasing learning and satisfaction.Keywords: Lecture, Multi media software, Learning, Satisfaction, Surgery -
-
مقدمهدر این تحقیق تاثیر خیساندن و بلانچینگ در محلول های اسمزی مختلف بر جذب روغن و ویژگی های کیفی چیپس سیب زمینی بررسی شد.مواد و روش هاابتدا خواص فیزیکی و شیمیایی سیب زمینی رقم کنبک تعیین شد. سپس محلول های اسمزی کلرور سدیم (غلظت های 3 و 5 درصد وزنی- حجمی)، کلرور کلسیم و کلرور پتاسیم با غلطت 1 و 2 درصد (وزنی- حجمی)، مخلوط کلرور کلسیم و کلرور پتاسیم 1 درصد و مخلوط کلرور کلسیم و کلرور سدیم 1 درصد تهیه و سیب زمینی ها، به صورت ورقه هایی با ضخامت 9/1-7/1 میلیمتر و قطر 6-7 سانتی متر درآمدند. سپس برش های حاصل به منظور آنزیم بری به مدت 5/1 دقیقه در آب جوش 95-90 درجه سانتی گراد بلانچ شده و بلافاصله با آب سرد شسته و سرخ شدند. سپس آزمایشات فیزیکی و شیمیایی و ارزیابی حسی بر روی چیپس های تولیدی صورت پذیرفت.یافته هانتایج نشان داد که پیش تیمار خیساندن در مخلوط کلرور سدیم و کلرور کلسیم 1 درصد بالاترین درصد کاهش جذب روغن (03/63 درصد) را دارا بود و به لحاظ امتیاز حسی نیز با نمونه شاهد اختلاف معنی داری نداشت. بالاترین امتیاز حسی مربوط به نمونه های غوطه ور شده در محلول اسمزی کلرور سدیم 3 درصد بود. در بین نمونه های بلانچ شده در محلول های اسمزی بالاترین میزان درصد کاهش جذب روغن به ترتیب مربوط به نمونه های بلانچ شده در مخلوط کلرور سدیم و کلسیم 1 درصد، مخلوط کلرور پتاسیم و کلسیم 1 درصد و نمونه های بلانچ شده در محلول کلرور کلسیم 2 درصد بود.نتیجه گیریاستفاده از محلول های اسمزی و بلانچینگ به عنوان یک روش برای کاهش میزان جذب روغن چیپس سیب زمینی توصیه می شود.
کلید واژگان: بلانچینگ, جذب روغن, چیپس سیب زمینی, خیساندن, محلول های اسمزی -
مقدمهاستفاده از طب فشاری درحال گسترش است. مطالعات متعددی از طب فشاری بر نقطه PC6 برای کاهش تهوع و استفراغ و درد پس از جراحی استفاده کرده و نتایج متناقضی را گزارش داده اند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر طب فشاری بر نقطه PC6 بر درد، تهوع و استفراغ در بیماران پس از آپاندکتومی انجام شده است.مواد و روش هاکارآزمایی بالینی دو گروهی و یک سو کور روی 88 بیمار آپاندکتومی شده انجام شد. معیارهای ورود عبارت بود از حاضر بودن به شرکت در تحقیق، نداشتن مشکل اناتومیک در نقطه PC6، سن بین 15 تا 70 سال، قرار داشتند در لیست جراحی اپاندکتومی با بیهوشی جنرال. نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه تخصیص داده شدند. درگروه مداخله، پس از هوشیاری بیمار فشار با استفاده از دستبند دارای دکمه فشاری، بر روی نقطه PC6 انجام شد. در گروه پلاسبو (کنترل) دستبند فاقد دکمه فشار به صورت شل بسته شد. بعد از عمل جراحی، نقطه PC6 به مدت 7 ساعت بوسیله دستبند مخصوص تحت فشار قرار گرفت و سپس شدت درد (توسط یک مقیاس آنالوگ دیداری)، شدت تهوع (با یک مقیاس آنالوگ دیداری) و دفعات استفراغ بیمار، هر ساعت تا ساعت هفتم اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل، از نرم افزار SPSS 5/11 وآزمونهای test T، و Chi-square استفاده شد.یافته هاتفاوت اماری معنی داری از نظر سن، شاخص توده بدن، طول مدت بیهوشی و طول برش جراحی بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین شدت درد گروه PC6 در ساعتهای مختلف نسبت به گروه پلاسبو تفاوت معنی دار نداشت. درمجموع 4/45% در گروه PC6 و 7/47% در گروه پلاسبو دچار تهوع شدند. میانگین شدت تهوع در تمام ساعات پس از عمل در گروه PC6 نسبت به گروه پلاسبو کمتر بود اما این تفاوت از نظر اماری معنی دار نبود. همچنین 12 نفردر گروه PC6 و 18 نفر در گروه کنترل دچار استفراغ شدند (01/0 = p)نتیجه گیریفشار روی نقطه PC6 تاثیر معنی داری در کاهش درد بعد از جراحی اپاندیس نداشت اما در کاهش شدت تهوع و استفراغ از نظر بالینی موثر بود.
کلید واژگان: طب فشاری, اپاندکتومی, درد, تهوع, استفراغ, نقطه PC6The effect of acupressure on the Pericardium 6 point on pain, nausea and vomiting after appendectomyIntroductionThe use of acupressure is growing. Several studies have used acupressure on PC6 point to reduce postoperative nausea، vomiting and pain and have reported conflicting results. This study aimed to investigate the effect of acupressure of the PC6 point on pain، nausea and vomiting in patients after appendectomy.MethodsA single blinded randomized controlled clinical trial was conducted on 88 post appendectomy patients. Patients who have not any problem in the Pericardium 6 (PC6) point، having an age between 17 to 70 years، were in the list of appendectomy under general anesthesia were selected and were randomly assigned within two groups. In the intervention group، after parients recovered from anesthesia، using special acubands with a pressure button، acupressure was applied on PC6 acupoint. In the placebo (control) group، the acubands were loosely closed on the patients'' wrist. Acubands were kept for 7 hours and pain (using a visual analog scale)، nausea (using a visual analog scale) and frequency of vomiting، was measured hourly until the seventh postoperative hour. SPSS 11. 5 software was used for data analysis. T test، and Chi-square test was used.ResultsNo significant differences in terms of age، body mass index، duration of anesthesia and the length of incision were observed between the three groups. Average pain intensity was not significantly different at different times in the two groups. Overall، 45. 4% of subjects in the PC6 group and 47. 7% in the placebo group experienced postoperative nausea. The mean of nausea intensity was lower in the PC6 group than the control group in all postoperative hours but the difference was not statistically significant. In total، 12 patients in the PC6 group and 18 ones in the control group had vomiting (p=0. 01).ConclusionPC6 acupressure did not significantly reduce pain after appendectomy. However، it was clinically effective in reducing postoperative nausea and vomiting.Keywords: acupressure, appendectomy, pain, nausea, vomiting, acupoint PC6 -
سابقه و هدفباوجود اهمیت رضایت بیمار به عنوان نشان گر کیفیت، اطلاعات به روزی از میزان رضایت مادران کودکان بستری در بیمارستان های کاشان دردسترس نیست. هدف این پژوهش تعیین رضایت مادران کودکان بستری در بخش اطفال از مراقبت های بیمارستانی بوده است.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی با استفاده از پرسشنامه (Pediatric Family Satisfaction Questionnaire; PFSQ) و از طریق مصاحبه با 280 نفر از مادران بخش اطفال در 6 ماهه دوم سال 1389 انجام شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجمیانگین سن مادران 04/28 سال بود. میانگین سن کودکان بستری 4/2 سال و مدت بستری آنها 97/4 روز بود. موارد ضعیف ارزیابی شده در حیطه ی مراقبت های پزشکی شامل عدم امکان دسترسی به موقع به پزشک و عدم مطلع ساختن والدین از نتایج آزمایشات کودک، در حیطه پرستاری، عدم آموزش در مورد اقدامات درمانی و مراقبت های پس از ترخیص، و در حیطه خدمات رفاهی، عدم فراهم کردن فضای مناسب برای بازی کردن کودک (4/71 درصد) بود. میانگین نمرات رضایت در مورد مراقبت های پزشکی 19/6±25/22، پرستاری 88/6±05/29 و خدمات رفاهی 93/6±68/26 بود. بین رضایت مندی با نوع بیماری کودک رابطه معناداری به دست آمد (0001/0>P).نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که در مجموع رضایت از سه گروه پزشکی، پرستاری و رفاهی کم در بخش اطفال بیمارستان مذکور بود. توجه هوشیارانه پزشکان و پرستاران به مراقبت ها می تواند سطوح نارضایتی ها را کاهش دهد.
کلید واژگان: کودکان, مراقبت های بیمارستانی, رضایت مادرانFeyz, Volume:15 Issue: 2, 2011, PP 153 -160BackgroundDespite the importance of patient satisfaction as an indicator of care quality, no data are available on the satisfaction of mothers whose children admitted to hospitals. This study aimed to evaluate the mothers satisfaction of hospital care in the pediatric ward of Kashan Shahid Beheshti hospital.Materials And MethodsA descriptive study was conducted using the pediatric family satisfaction (PFS) questionnaire and through interviewing with 280 mothers during 2010-11. Data were analyzed using SPSS software and descriptive statistics.ResultsMean maternal age of subjects was 28.04 years. Average age of admitted children was 2.4 years and the mean of hospital stay 4.97 days. The mothers were dissatisfied with doctors for not being available on time and their failure to notify the results of their childs tests. They were also dissatisfied with nurses for the lack of education about their childs treatment and also the lack of post-discharge care. The mothers were also dissatisfied with welfare services (e.g. providing an appropriate play room for children (71.4%). Average satisfaction scores for the medical, nursing and welfare staff were 22.25±6.19, 29.05±6.88 and 26.68±6.93, respectively. A significant relationship was observed between the child's disease and the mothers satisfaction (P<0.0001).ConclusionsOverall satisfaction with medical, nursing and welfare staff was low in pediatric ward of this hospital. Doctors and nurses attention to the quality of care can reduce the levels of dissatisfaction. -
سابقه و هدفیکی از نگرانی های جامعه نیازهای جسمی افراد به ویژه در سنین رشد است و با توجه به اهمیت نقش معلم و تامین نیازهای جسمی کودکان و عدم اطلاع از وضعیت آن در این منطقه و به منظور تعیین نگرش معلمین نسبت به رفع نیازهای جسمی کوکان و عوامل مرتبط با آن این تحقیق در مورد معلمین دوره ابتدایی در سال 1379 انجام گرفت.مواد و روش هاتحقیق به روش مقطعی روی کلیه معلمین ابتدایی مدارس کاشان در سال 1379 انجام شد و نگرش با طیف لیکرت با 22گویه در زمینه نیازهای جسمی و 12گویه در مورد اطلاعات دموگرافیک مورد بررسی قرار گرفت و از آنان درخواست شد تا یکی از گزینه های کاملا موافق، موافق، مخالف و کاملا مخالف را انتخاب نمایند. عوامل مرتبط شامل سن، جنس، تجربه، تاهل، تعداد فرزندان، وجود مربی بهداشت، وجود فرزند در دوره ابتدایی و ارجاع کودک بود. کسب امتیاز در زیر معدل به عنوان نگرش منفی و بالای آن نگرش مثبت تلقی گردید.یافته هااز 507 مدرسه ای که مورد بررسی قرار گرفتند نگرش در مورد رفع نیازهای جسمی در42% موارد منفی بود و عواملی چون سن، تجربه، تاهل و تعداد فرزندان، وجود مربی بهداشت و فرزند دوره ابتدایی در خانواده بر نگرش موثر نبود و فقط با جنس و ارجاع کودک ارتباط معنی دار داشت.
نتیجه گیری و توصیه ها: نگرش مثبت معلمین در مورد رفع نیازهای جسمی دانش آموزان دوره ابتدایی تقرییا کمی از نصف بیشتر بود و تحقیقات دیگر در زمینه بهینه سازی نگرش از طریق آموزش و افزایش آگاهی معلمین در مورد رفع نیازهای جسمی کودکان دوره ابتدایی پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: نگرش, معلم, نیاز جسمی, دوره ابتداییBackgroundIndividuals’ needs especially during the growth period is a matter of worry, for which, teachers are considered to be an inseparable part. The present study was conducted to draw teachers’ attitude towards primary school students’ physical needs in Kashan in 2000.Materials And MethodsFor this cross sectional study, teachers’ of primary schools in Kashan were selected. Their attitude as well as demographic characteristics was surveyed. Associated factors were considered as below: Age, sex, experience, marital status, number of children, having a primary school-aged child and child referral. Scores that were below the mean were considered as negative attitude whereas those above the mean value were positive attitude.ResultsOf 507 schools, 42% have shown negative attitude towards physical needs. Age, experience, marital status and number of children have not shown any association with teachers’ attitude, however, there was a significant correlation between sex and child referral with their attitude.ConclusionPositive attitude towards the students’ physical needs was relatively low. Further studies with special emphasis on improvement of attitude through educational programs are strongly recommended.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.