به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

معین گنجعلیخانی

  • سعید دلگرم، معین گنجعلی خانی، بهرام بختیاری*

    تغییرات کاربری اراضی به ویژه اراضی کشاورزی، تاثیر بسزایی در خرداقلیم و مدیریت منابع طبیعی و تبادل شار مابین سطح زمین و جو دارد. سنجش ازدور، یکی از روش های قابل اعتماد و دقیق در تهیه نقشه های کاربری اراضی بویژه در گسترهای وسیع می باشد.هدف از این مطالعه تهیه نقشه کاربری اراضی و آشکارسازی تغییر سطح پوشش مشتمل بر صنعتی، کشاورزی ، مسکونی و بایر در شهرستان زرند واقع در استان کرمان در سال های 1366 و 1399 ، با استفاده از تصاویر ماهواره ای می باشد. به منظور طبقه بندی کاربری اراضی در هریک ازین گروه های 4 گانه، از سه روش حداکثر درستنمایی، شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان استفاده شد که ماشین بردار پشتیبان به عنوان روش برگزیده انتخاب گردید. به طورکلی نتایج نقشه های کاربری اراضی در سال های مورد مطالعه حاکی از افزایش 64 هکتاری بخش کشاورزی، 17 هکتاری بخش شهری و 2 هکتاری بخش صنعتی می باشد. افزایش مناطق صنعتی شهرستان و افزایش مناطق با کاربری کشاورزی دو مورد بسیار با اهمیت در تغییر محتمل الگوهای کشت و اقلیم کشاورزی منطقه بوده و شایسته توجه بیشتر در برنامه ریزی های بلند مدت زیست محیطی منطقه است.

    کلید واژگان: اقلیم کشاورزی, شبکه عصبی مصنوعی, کاربری اراضی, ماشین بردار پشتیبان, Etm+
    S .Delgarm, M. Ganjalikhani, B .Bakhtiari *

    Land-use changes especially agricultural lands have a significant impact on  the microclimate of a region,natural resrource managrment and land-atmoshptre interactions .Remote sensing is a reliable and precise techniques in generating land-use maps. The aim of this study, is producing to a land use map by and detection of land cover pattern changes including urban,industrial agricultural and fallow land in Zarand region, Kerman province,south of Iran, during 1987 to 2020. In order to classify land use in four above mentioned types, three methods of maximum likelihood, artificial neural network, and support vector machine were used. The support vector machine was found to be the best performing method. In general, the generated land-use maps in the studied years showed an increase of 64,17 and 2 hectares in the agricultural, urban and industrial land uses, respectively. The observed increase in industrial and agricultural lands are quite important in possible changes of cropping pattern and agroclimatic condtion of the region and needs further investigatin in long term environmental management planing.

    Keywords: Agro-climate, Artificial Neural Network, Etm+, Land-use, Support Vector Machine
  • محمد ذو نعمت کرمانی، معین گنجعلیخانی
    در بسیاری از پروژه های کنترل سیل، آبخیزداری و توسعه منابع آب محاسبات مربوط به دبی رودخانه بسیار حائز اهمیت است که این امر نیازمند مدل سازی جامع هیدرولوژیکی در منطقه است. ضرورت آگاهی از وضعیت منابع آب و نزولات جوی در حوزه های آبریز مختلف برای اجرای طرح های آبی از یک سو و عدم وجود شبکه قابل قبولی از ایستگاه های اندازه گیری پارامترهای هواشناسی و هیدرومتری از سوی دیگر، اهمیت استفاده از روش های غیرمستقیم برای استفاده از حجم رواناب در حوزه های آبریز را بیش از پیش آشکار می سازد. افزون بر این، طراحی سازه های آبی مورد نیاز رودخانه ها از جمله پل و آب بند، نیازمند پیش بینی سیلاب های عظیم منطقه است. در همین راستا و در پژوهش حاضر تعیین گروه های هیدرولوژیکی خاک حوزه آب بخشا واقع در بردسیر کرمان که یکی از اساسی ترین شاخص ها برای تخمین حجم و پیک سیلاب منطقه است، مورد بررسی قرار گرفت. در حوزه مذکور، به استثنا یک زیرحوزه، گروه های هیدرولوژیکی خاک در دسترس نبوده که در ابتدا این مقادیر با استفاده از نقشه شیب منطقه تخمین اولیه گروه های هیدرولوژیکی خاک انجام شد که بررسی های آتی تطابق 87 درصدی مقادیر تخمین زده شده با مقادیر اندازه گیری شده در زیرحوزه با داده های موجود را بیان می دارد. در ادامه، هشت سیلاب تک رخداد با توجه به داده های تخمین زده شده و مشاهداتی بارش- رواناب با استفاده از نرم افزارHEC-HMS مدل سازی شد و واسنجی مدل با به کارگیری روش چهار تابع هدف برای پارامترهای شماره منحنی و ضریب Kمربوط به روندیابی به روش ماسکینگام انجام پذیرفت. در انتها به منظور ارزیابی مدل واسنجی شده، شبیه سازی چهار سیلاب تک رخداد با توجه به آزمون های نکویی برازش NOF و EF مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصله، روش RMSE به عنوان بهترین تابع هدف انتخاب شد و بهینه سازی های مورد نظر بر اساس آن انجام گرفت. در مجموع، با توجه به در دسترس نبودن شماره منحنی خاک و نتایج خوب مدل مورد استفاده، می توان این روش را شیوه مناسبی برای محاسبه حجم سیلاب ها در مراحل اولیه طرح های مطالعاتی دانست.
    کلید واژگان: گروه های هیدرولوژیکی خاک, حوزه آب بخشا, HEC, HMS, شماره منحنی خاک, CN
    Mohammad Zounemat Kermani, Moein Ganjalikhani
    In many floods controlling, watershed-management and water-resources projects, estimating of river flow-rate is important and needs a comprehensive hydrological modeling of flow-rate evaluation. Need for enlightening the status of water-resources and precipitation in different watersheds and the lack of networks of hydro-meteorological gauging stations, reveal the importance of estimating the runoff volume in watersheds. In addition, designing of hydro-structures on rivers such as bridges and weirs are in need of forecasting related floods of the territory. In this research explores discovering of the hydrological soil groups of Ab-Bakhsha watershed in Bardisr in Kerman province for evaluating the flood peak and volume. There is soil group data just for one sub-basin therefore; the watershed suffers from lack of hydrological soil group data. For that reason, slope maps evaluate the hydrological soil group which shows the 87% accordance with the available data. To continue, the HEC - HMS software modeled eight flood events using estimated data and rainfall-runoff observation. Four target-functions calibrated the model for curve number and coefficient K in Muskingum method. In the end, to evaluating the calibrated model, four flood events by NOF and EF goodness of fit tests were simulated. According to the results, the RMSE method as the best target-function used for optimizations. In general based on the lack of information about the soil curve number and promising results of this model, one can knows this method as a proper method for calculating the flood volume in preliminary study plans.
    Keywords: Ab, Bakhsha watershed, CN, Curve number, HEC, HMS, Soil hydrological groups
  • معین گنجعلیخانی، محمد ذونعمت کرمانی، محسن رضاپور، محمدباقر رهنما
    پژوهش حاضر به ارائه روشی برای درون یابی با استفاده از تابع مفصل به منظور پهنه بندی کیفی آب زیرزمینی می پردازد. در این راستا داده های مربوط به غلظت بی کربنات در 87 چاه مشاهده ای مربوط به دشت های کرمان و راور مربوط به شهریورماه سال 1392 موردبررسی قرار گرفته است. برای این منظور از چهار تابع مفصل ارشمیدسی شامل توابع کلایتون، فرانک، گامبل و جو بهره گیری شده است. تحلیل ضریب همبستگی جفت چاه ها، فاصله مکانی بیش از 17 کیلومتر را به عنوان فاصله مستقل نشان می دهد. در ادامه به منظور ارزیابی عملکرد توابع مفصل، نتایج به دست آمده با نتایج حاصل از روش های متداول پهنه بندی مورد مقایسه قرار گرفت. تحلیل نتایج با توجه به معیار جذر میانگین مربعات خطا در پهنه بندی با استفاده از تابع مفصل بر اساس میانه 84/1 و بر اساس میانگین 95/1 میلی اکی والان بر لیتر به دست آمد که در مقایسه با دو روش کریگینگ با خطای 21/2، کریگینگ با تبدیل باکس کاکس با خطای 14/2، کریگینگ با تبدیل لگاریتمی 98/1 و روش معکوس فاصله موزون با خطای 83/2 میلی اکی والان بر لیتر عملکرد مناسب تری را نشان داد.
    کلید واژگان: توابع مفصل ارشمیدسی, درون یابی کریگینگ, مدلسازی بی کربنات, پیش بینی مکانی, زمین آمار
    Moein Ganjalikhani, Mohammad Zounemat, Kermani, Mohsen Rezapour, Mohammad Bagher Rahnama
    This study presents a new method for interpolation by use of copula for groundwater quality zoning. In this regard, the data of the concentration of bicarbonate in 87 piezometric wells on the plains of Kerman and Ravar in September 2013 were examined. For this purpose, four Archimedean copula including Clayton, Frank, Gumbel and Joe have been used. Then, the obtained results were compared to the results obtained from conventional zoning methods to evaluate the performance of copulas. Analysis of the results with respect to the root mean square error criterion in the zoning was obtained about 1.84 and 1.95 mg/L based on median and mean respectively, by use of copula which had a better performance compared to kriging method with an error of 2.21 meq/l, kriging method within Box-Cox transformation and error of 2.14 meq/l, kriging with Logarithmic transformation of 1.98 meq/l and inverse distance weighting method with an error of 2.83 meq/l.
    Keywords: Archimedean copula, Kriging interpolation, Bicarbonate modeling, Spatial prediction, Geostatistics
  • محمد سهیل رضازاده، معین گنجعلیخانی، محمد ذونعمت کرمانی
    مطالعات سیل و کنترل سیلاب یکی از مباحث اصلی مرتبط با علم هیدرواکولوژی است که از نتایج آن در مدیریت اراضی و تغییر کاربری مناطق مد نظر استفاده می شود. این در حالی است که مدل های هیدرولوژیکی ای که برای شبیه سازی حوضه های آبخیز استفاده می شوند عموما به دو گروه یکپارچه و توزیعی تقسیم می شوند. به علت تفاوت مدل های هیدرولوژیکی در استفاده از داده ها و روش های مختلف برای شبیه سازی جریان، شناسایی مدلی کارآمد که با توجه به اینکه بیشتر حوضه های آبخیز کشور فاقد ایستگاه های اندازه گیری به تعداد کافی هستند، بتواند شبیه سازی را در کوتاه ترین زمان و با کمترین هزینه به طور مطلوب انجام دهد، امری ضروری است. در پژوهش حاضر به منظور مقایسه عملکرد مدل های نیمه توزیعی و یکپارچه در شبیه سازی حوضه های آبخیز از مدل SWAT در شبیه سازی دبی جریان رودخانه به عنوان یک مدل نیمه توزیعی و مدل HEC-HMS به عنوان مدل یکپارچه استفاده شد. بدین منظور از داده های 31 ساله حوضه آبخیز آب بخشا واقع در شهرستان بردسیر استان کرمان شامل کلیه اطلاعات ایستگاه های هیدرومتری و هواشناسی منطقه استفاده شد. یافته های به دست آمده از پژوهش برتری نتایج مدل SWAT را نسبت به مدل HEC-HMS نشان می دهد. به طوری که مدل نیمه توزیعی SWAT در مرحله اعتبارسنجی با ضریب تعیین معادل 71/0 و ضریب راندمان برابر با 68/0 دقتی بیشتر از مدل HEC-HMS با ضریب تعیین معادل 58/0 و ضریب راندمان برابر با 48/0 را دار است. از مهم ترین دلایل برتری مدل نیمه توزیعی نسبت به مدل یکپارچه می توان به مواردی همچون داشتن مولد اقلیمی و امکان به کارگیری واحد پاسخ هیدرولوژیک در آن اشاره کرد.
    کلید واژگان: حوضه آبخیز آب بخشا, مدل نیمه توزیعی, مدل یکپارچه, SWAT, HEC, HMS
    Mohammad Soheil Rezazadeh, Moein Ganjalikhani, Mohammad Zounemat, Kermani
    In many flood control projects, watershed management and water resources development, calculation of the river flow discharge is of the paramount importance which requires a comprehensive hydrological modeling of the region of interest. In this respect, lack of the existence of hydrometric and meteorology measuring stations in most of watersheds, has caused numerous problems in development and management of water resources planning. The hydrological models which are used to simulate watersheds are generally categorized into two groups of lumped anddistributed models. In this study SWAT and HEC-HMS models were used to compare the capability of semi-distributed and lumped models in watershed simulation. For this, 31-year data of Abakhsha Watershed - including the whole information of hydrometer and meteorology stations in the region which are located in Bardsir County in Kerman province - have been used. The obtained results indicate that both models have acceptable accuracy; however, semi-distributed SWAT model is superior to HEC-HMS model. Being semi-distributed is one of the most important reasons for SWAT’s superiority which gets the advantage of considering climate components and using hydrological response units.
    Keywords: SWAT, HEC, HMS, Semi, distributed model, lumped model, Ab, Bakhsha Watershed
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال