مهدی جعفری عوری
-
زمینه و هدف
در حوزه پرستاری، فضای کارآفرینی و فرصت های نوآورانه فراوانی وجود دارد، با این حال، آموزش آن در پرستاری به خصوص دانشجویان پرستاری، کمتر صورت گرفته است. به همین دلیل، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش بر نگرش و قصد کارآفرینانه دانشجویان پرستاری انجام شده است.
روش هادر این مطالعه نیمه تجربی، 102 دانشجوی پرستاری به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. جهت جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه که شامل بخش جمعیت شناختی و بخش سنجش قصد و نگرش کارآفرینی لینان و چن که مبتنی بر مدل رفتار برنامه ریزی شده بود، قبل و بلافاصله بعد از مداخله استفاده شد. مداخله به صورت کارگاه آموزش کارآفرینی در طول یک ماه برای گروه مداخله اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با سطح معنی داری 0/05 انجام شد.
یافته هاقبل از مداخله بین گروه کنترل و مداخله تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/05<P) اما پس از مداخله، به جز متغیر نگرش (0/05<P) در سایر متغیرها در گروه مداخله تفاوت معنی دار شد (0/05<P) میانگین نمرات متغیرهای قصد (0/001 = P) و کنترل رفتاری (0/003 = P) معنی دار بود، اما برای نگرش (0/16 = P) و هنجار ذهنی (0/052 =P) معنی دار نبود.
نتیجه گیریاین یافته ها نشان می دهند که آموزش کارآفرینی می تواند بهبود قصد و کنترل رفتاری دانشجویان پرستاری را در خصوص کارآفرینی داشته باشد. این مطالعه می تواند به مدیران و برنامه ریزان آموزشی در حوزه کارآفرینی کمک کند تا برنامه های آموزشی مناسبی را برای توسعه کارآفرینی در دانشجویان پرستاری طراحی کنند.
کلید واژگان: آموزش کارآفرینی, دانشجویان پرستاری, مدل رفتاری برنامه ریزی شده, قصد و نگرش کارآفرینیBackground & aimIn the field of nursing, there are many entrepreneurship and innovative opportunities, however, its education in nursing, especially nursing students, has been less. For this reason, the present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of education on the attitude and entrepreneurial intention of nursing students.
MethodsIn this semi-experimental study, 102 nursing students were randomly divided into intervention and control groups. In order to collect data, a questionnaire that included a demographic section and a section to measure Linan and Chen's entrepreneurial intention and attitude, which was based on the planned behavior model, was used before and immediately after the intervention. The intervention was implemented as a one-month entrepreneurship training workshop for the intervention group. Data analysis was carried out with a significance level of 0.05.
ResultsBefore the intervention, there was no significant difference between the control and intervention groups (P>0.05). However, after the intervention, except for the attitude variable (P>0.05), there was a significant difference in other variables in the intervention group (P<0.05). The mean scores of intention variables (P = 0.001) and behavioral control (P = 0.003) were significant, but for attitude (P = 0.16) and subjective norm (P = 0.052) was not significant.
ConclusionThese findings show that entrepreneurship education can improve the intention and behavioral control of nursing students regarding entrepreneurship. This study can help administrators and educational planners in the field of entrepreneurship to design appropriate educational programs for the development of entrepreneurship in nursing students.
Keywords: Entrepreneurship Education, Nursing Students, Planned Behavior Model, Entrepreneurial Intention, Attitude -
نشریه راهبردهای آموزش در علوم پزشکی، سال شانزدهم شماره 1 (پیاپی 77، فروردین و اردیبهشت 1402)، صص 1 -9مقدمه
انگیزه یکی از مهمترین مسایل تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی است. این مطالعه با هدف بررسی انگیزه تحصیلی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا...عج انجام شد.
روشدر مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر 180 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده شامل بخش های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس انگیزش تحصیلی و بخش چهار آیتمی مربوط به رضایت از وضعیت رفاهی، آموزشی، آینده شغلی و رشته تحصیلی بود. p ‹ 0.05 در نظر گرفته شد.
نتایجدانشجویان شامل 50 دانشجوی پزشکی، 4 دانشجوی داروسازی، 34 دانشجوی پرستاری، 24 دانشجوی اطاق عمل و 43 دانشجوی هوشبری بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان در پژوهش 55/1±66/21 بود. همچنین 2/82 درصد مرد، 6/90 درصد مجرد، 1/51 درصد مقطع کارشناسی، 3/93 درصد غیر بورسیه و 3/88 درصد ساکن خوابگاه دانشجویی بودند. میانگین (SD±) برای انگیزش درونی 77/52 (90/13±)، برای انگیزش بیرونی 08/55(07/14±)، برای بی انگیزشی 98/14(32/6 ±) و برای کل انگیزش تحصیلی 84/122(48/29 ±) گزراش شد. انگیزه تحصیلی با در رابطه با سطوح مختلفی سنی، تفاوت آماری معنی داشت (05/0 ≥ p) . همچنین انگیزه بیرونی با رضایت از آینده شغلی (20/0 = r) و رضایت از رشته تحصیلی (15/0 = r) همبستگی معنی داری نشان داد (05/0 ≥ p).
نتیجه گیریجهت افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان توانمند سازی اساتید در به کارگیری تیوری های مختلف انگیزشی و توجه بیشتر به رفاه دانشجویان پیشنهاد می شود. تحصیل داشنجویان در رشته مورد علاقه خود و اطمبنان از آینده شغلی میتواند زمینه را برای افزایش میزان موفقیت تحصیلی آنها را فراهم آورد.
کلید واژگان: انگیزه تحصیلی, عوامل مرتبط, دانشجو, دانشگاه علوم پزشکیIntroductionMotivation is one of the most important issues affecting academic achievement. The aim of this study was to investigate academic motivation and its related factors in students of Baqiyatallah University of Medical Sciences.
MethodIn the present cross-sectional descriptive study, 180 students were randomly selected. The study survey consisted from the demographic section, academic motivation questionnaire and a four-item section related to satisfaction with welfare and educational status, job future and field of study. Significance levels was considered less than 0.05.
ResultsThe students were 50 medical, 34 nursing, 24 operating room, 43 anesthesia and four pharmacy students participated. The mean (SD) age of subjects was 21.66 (1.55). In addition, out of them, they were 82.2% male, 90.6% single, 51.1% undergraduate, 93.3% non-scholarship holders and 88.3% dormitories' residents. The mean (SD) scores of internal and external motivation, lack of motivation, and total academic motivation were 52.77 ± 13.90, 55.08 ±14.07, and 14.98 ± 6.32, and 122.84 ± 29.48, respectively. Academic motivation was statistically significant with respect to different age levels (p ‹ 0.05). External motivation also showed a significant correlation with job satisfaction (p ‹ 0.05) and satisfaction with the field of study (r = 0.15) (p ‹ 0.05).
ConclusionFindings showed that students' academic motivation is not desirable and needs attention. Providing a basis for students to study in the field of interest, paying more attention to the welfare of students can be effective.
Keywords: Academic Motivation, Related Factors, Student, University of Medical Sciences -
زمینه و هدف
مراقبت از بیماران مبتلا به کووید-19 موضوع چالش برانگیزی است. کووید-19 نه تنها زندگی بیماران را مختل می سازد، بلکه ممکن است بر مراقبین آنها نیز تاثیر ناخوشایند داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین تجربه زنده مراقبین از مراقبت از عضو خانواده مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش ها:
مطالعه پدیدارشناختی توصیفی حاضر با استفاده از چک لیست معیارهای تلفیقی برای گزارش پژوهش کیفی (COREQ) انجام گرفت. مصاحبه های استقرایی و عمیق با 17 مراقب عضو خانواده از فروردین تا تیرماه 1400 در شهر تهران انجام گرفت.
یافته ها:
در مطالعه حاضر 17 مراقب عضو خانواده با محدوده سنی 28 تا 52 سال که تجربه مراقبت مستقیم از عضو خانواده مبتلا به کووید-19 را داشتند، شرکت نمودند. تجربیات مراقبین در چهار مضمون و 11 زیر مضمون طبقه بندی شد. مضامین عبارت بودند از: «مراقبت سنگین و خطرناک»، «پیامدهای منفی»، «درماندگی» و «ایثار و فداکاری».
نتیجه گیری:
مطالعه حاضر چالش های مراقبین عضو خانواده بیماران مبتلا به کووید-19 را منعکس کرد. با ادامه همه گیری، وضعیت مراقبین ممکن است سخت و چالش برانگیزتر شود. مهم ترین موضوع در چنین شرایطی حمایت می تواند باشد. حمایت های دولتی به صورت مالی و تجهیزاتی، حمایت های کادر درمان به صورت آموزش و حمایت های آشنایان نزدیک به فرد مراقب می توانند تا حدودی چالش های مطرح شده را تعدیل بخشند.
کلید واژگان: کووید-19, مراقب عضو خانواده, تجربه زیسته, مطالعه کیفیBackground and aimCaring for patients with Covid-19 is a challenging issue. Not only does Covid-19 disrupt the lives of patients, it may also have an unpleasant effect on their caregivers. The present study was conducted with the aim of explaining the caregivers' lived experience of caring for a family member infected with Covid-19.
MethodsThe present descriptive phenomenological study was conducted using the Consolidated Criteria for Reporting Qualitative Research (COREQ) checklist. Inductive and in-depth interviews were conducted with 17 caregivers of family members from April to July 2019 in Tehran.
ResultsIn the present study, 17 caregivers of family members with the age range of 28 to 52 years who had the experience of directly caring for a family member infected with Covid-19 participated. Caregivers' experiences were classified into four themes and 11 sub-themes. The themes were: "heavy and dangerous care", "negative consequences", "helplessness" and "sacrifice".
ConclusionThe present study showed the challenges of caregivers of family members of patients with covid-19 during the epidemic period. As the Covid-19 pandemic continues, the situation for caregivers may become more difficult and challenging. The most important issue in such a situation can be support, which in the form of government support in the form of financial and equipment, the support of the treatment staff in the form of training and the support of close acquaintances of the caregiver can moderate the challenges raised to some extent.
Keywords: Covid-19, Family Member Caregiver, Lived Experience, Qualitative Study -
هدف
با توجه به تاثیر چشم گیر مهارت های حرکتی بر حیطه های رشدی در کودکان با آسیب بینایی، ضروت سنجش مهارت های حرکتی درشت در آن ها و کمبود ابزارهای روا و پایا در این زمینه؛ مطالعه حاضر با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه دوم آزمون مهارت های حرکتی درشت (Test of Gross Motor Development-Second Edition;TGMD-2) در کودکان 10-7 ساله با آسیب بینایی شهر تهران انجام شد.
روش بررسیدر این پژوهشتوصیفی و روش شناسی که از نوع روان سنجی می باشد؛ برای بررسی روایی، از روایی وابسته به ملاک و همبستگی اسپیرمن (Spearman) استفاده شد. روایی همزمان با استفاده از نسخه دوم آزمون عملکرد حرکتی کودکان (Movement Assessment Battery for Children-Second Edition; MABC-2) انجام شد. در مطالعات قبلی، روایی محتوا و صوری انجام شده بود و انجام روایی سازه با توجه به محدود بودن تعداد جمعیت پژوهشی امکان پذیر نشد. به منظور بررسی پایایی، به صورت یک سو کور آزمون گر، مهارت های حرکتی درشت 50 دختر و پسر 10-7 ساله با آسیب بینایی شهر تهران را به فاصله یک ماه با آزمون TGMD-2 ارزیابی کرد. از آلفای کرونباخ (Alpha Cronbach) برای پایایی درونی و از روش آزمون باز آزمون از نوع همبستگی درون گروهی (Intra Class Correlation Coefficient; ICC) برای بررسی پایایی خارجی استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS نسخه 22 و با در نظر گرفتن فاصله اطمینان 95 % و سطح معنی داری 0/05 تحلیل شدند.
یافته ها:
روایی همزمان خرده مقیاس های دو آزمون TGMD-2 و MABC-2 معنادار (0/05 <p) و در سطح بالا حاصل شد. ضریب همبستگی اسپیرمن برای خرده آزمون های جابه جایی و تعادل، همچنین خرده آزمون های کنترل شی و گرفتن و هدف گیری در آزمون های TGMD-2و MABC-2 به ترتیب اعداد 0/80 و 0/75 را نشان داد. پایایی آزمون TGMD-2 با استفاده از آزمون ثبات داخلی و خارجی به تایید رسید. هم خوانی درونی برای خرده آزمون های جابه جایی و کنترل شی در سطح عالی و به ترتیب با آلفای کرونباخ 0/97 و 0/96 حاصل شد. ضریب همبستگی درون گروهی (پایایی خارجی) در سطح عالی و 0/97= ICC حاصل شد. همچنین پایایی مجدد، بین ارزیاب ها (Inter Rater) و یک مشاهده گر (Intra Rater) برای آزمون TGMD-2 به ترتیب 0/95 و 0/97 بود.
نتیجه گیری:
آزمون TGMD-2 می تواند ابزار مناسبی برای سنجش عملکرد حرکتی درشت کودکان 10-7 ساله با آسیب بینایی شهر تهران باشد. این ابزار قابل استفاده در کلینیک ها و مراکز درمانی است؛ همچنین می تواند جهت اهداف تحقیقی نیز به کار گرفته شود.
کلید واژگان: مهارت حرکتی, پایایی, روایی, ویژگی های روان سنجی, نسخه دوم آزمون عملکرد حرکتی کودکان, نسخه دوم آزمون مهارت های حرکتی درشت.PurposeDue to the significant effect of motor skills on developmental areas in children with visual impairment, the need to measure gross motor skills and the lack of valid and reliable tools in this field is essential. This study conducted with the aim of determining psychometric characteristics of the second version of the Test of Gross Motor Development (TGMD-2) in children with visual impairment aged 7-10 years in Tehran.
MethodsIn this descriptive and psychometric analysis study, criterion-related validity and Spearman correlation were used. Concurrent validity was assessed using the second edition of Movement Assessment Battery for Children (MABC-2). In previous studies, content and face validities were performed and construct validity was not possible to measure because of the limited sample size. To evaluate the reliability of the TGMD-2, a one blinded researcher measured the gross motor skills of 50 girls and boys aged 7-10 years with visual impairment with a one-month interval in three schools of visual impaired children (Mohebbi, Khazaeli and Narjes). Cronbach's alpha for internal reliability and Intraclass Correlation Coefficient (ICC) for external reliability were used. Data were analyzed using SPSS version 22 with a 95% confidence interval and a significance level of 0.05.
ResultsConcurrent validity of the sub-scales of TGMD-2 and MABC-2 tests were significant (P <0.05) in a high level. Pearson correlation coefficient between subscales of locomotion and balance and between object control and aiming-catching of the TGMD-2 and of MABC-2 were 0.80 and 0.75, respectively. Internal and external reliability of TGMD-2 were confirmed. Cronbach's alpha for the locomotion and object control subscale were 0.97 and 0.96, respectively. The Intra Class Correlation Coefficient (ICC) of the TGMD-2 was 0.97(P <0.05).Also, inter rater and intra rater were 95% and 97%, respectively for TGMD-2.
ConclusionThe TGMD-2 can be a useful tool for measurement of the gross motor skills of children with visual impairment in 7-10 years old. This tool can be used in clinics and treatment centers; it can also be used for research purposes.
Keywords: Motor skill, Reliability, Validity, Psychometric Properties, Second edition of Test of Gross Motor Development, second edition of Movement Assessment Battery for Children -
اهداف یکپارچگی حواس مختلف با یکدیگر در قالب فعالیت های ادراکی حرکتی می تواند به ارتقای حوزه های مختلف رشد فیزیکی، ادراکی، شناختی و اجتماعی منجر شود. کاهش دریافت محرکات بینایی در کودکان با آسیب بینایی، رشد مهارت های حرکتی از قبیل مهارت های حرکتی درشت را با مشکل مواجه می کند. مطالعات محدودی در زمینه مداخلات حرکتی در این کودکان انجام شده است و چارچوب مشخصی در ارایه تمرینات نداشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه درمانی ادراکی حرکتی مبتنی بر پروتکل جانستون و رامون بر ارتقای مهارت های حرکتی درشت کودکان 10-7ساله با آسیب بینایی است. روش بررسی در این مطالعه کارآزمایی بالینی، از 140 کودک 10-7 سال با آسیب بینایی در مدارس نابینایان و کم بینایان شهر تهران شامل مدرسه نرجس (دخترانه)، خزایلی و محبی (پسرانه)، 24 کودک دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند و با تخصیص تصادفی به صورت 1:1 به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برنامه ادراکی حرکتی بر مبنای پروتکل درمانی جانستون و رامون طراحی شد و با توافق بالای 75 درصدی پانل خبرگان که متشکل از 4 نفر از اعضای دپارتمان کار درمانی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی و 1 نفر اپتومتریست دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله بود، تایید شد. گروه آزمایش این برنامه را به مدت دو ماه، هفته ای سه جلسه 45دقیقه ای (24 جلسه) دریافت کردند. مهارت های حرکتی درشت هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و یک ماه بعد، بدون دریافت مداخله به منظور پیگیری، به وسیله نسخه دوم آزمون عملکرد حرکتی کودکان (2-MABC)؛ خرده آزمون های گرفتن و هدف گیری و تعادل و نسخه دوم آزمون مهارت های حرکتی درشت (2-TGMD) و خرده آزمون های جابه جایی و کنترل شیء سنجیده شد. تحلیل داده ها با آزمون های شاپیرو ویلک، فریدمن، من-ویتنی، بونفرونی و معادلات برآورد تعمیم یافته و به وسیله نسخه 22 نرم افزار SPSS انجام گردید. سطح معنی داری نیز 5 درصد لحاظ شد. یافته ها در گروه آزمایش و کنترل (به ترتیب)، کودکان با میانگین سنی 1/1±9/2 و 1/2 ± 8/3 حضور داشتند. میانگین و انحراف معیار خرده آزمون گرفتن و هدف گیری گروه آزمایش در آزمون 2-MABC، از 2/82±4/17 در پیش آزمون به 1/95±11/17 در پس آزمون و 1/62±10/92 در پیگیری رسیده است، ولی در گروه کنترل این عدد از 2/79±3/83 در پیش آزمون به 3/08 ± 4/25 و 2/93 ± 4/67 در پس آزمون و پیگیری رسیده است. میانگین و انحراف معیار خرده آزمون تعادل گروه آزمایش در آزمون MABC-2، از 2/42 ± 6/25 در پیش آزمون به 2/13±10 در پس آزمون و 2/19 ± 9/92 در پیگیری رسیده است؛ درحالی که در گروه کنترل این تغییرات از 3/09 ± 0/50 در پیش آزمون به 3/46 ± 3/83 و 3/36 ± 4 در پس آزمون و پیگیری تغییر یافته است. میانگین و انحراف معیار خرده آزمون جابه جایی گروه آزمایش در آزمون TGMD-2، از 9/34 ± 40/92 در پیش آزمون به 1/17 ± 47/58 در پس آزمون و 1/08 ± 47/42 در پیگیری رسیده است و در گروه کنترل این متغیر از 12/92 ± 35/83 در پیش آزمون به 13/17 ± 36/83 و 13/24 ± 37/67 در پس آزمون و پیگیری افزایش یافته است. میانگین و انحراف معیار خرده آزمون کنترل شیء گروه آزمایش در ارزیابی آزمون 2-TGMD از 14/74 ± 32/50 در پیش آزمون به 1/24 ± 47/50 در پس آزمون و 1/15 ± 47/66 در پیگیری افزایش یافته است؛ درحالی که در گروه کنترل این متغیر از 12/93 ± 29/25 در پیش آزمون به 12/89 ± 30/17 و 34/ 13 ± 30/08 در پس آزمون و پیگیری رسیده است. در گروه آزمایش اغلب مهارت های حرکتی درشت افزایش معنی داری داشت (05/P<0). در آزمون 2-MABC، خرده آزمون های گرفتن-هدف گیری و تعادل و در آزمون 2-TGMD، خرده آزمون کنترل شیء افزایش معنی داری نسبت به قبل از مداخله و گروه کنترل داشتند (P<0/05) که این افزایش تا یک ماه بعد از مداخله باقی ماند. در آزمون 2-TGMD، خرده آزمون جابه جایی در هیچ کدام از گروه ها تغییر معناداری نسبت به قبل از مداخله نداشت (P>0/05). نتیجه گیری به نظر می رسد استفاه از این برنامه درمانی ادراکی حرکتی بتواند در ارتقای مهارت های حرکتی درشت کودکان با آسیب بینایی تاثیر ماندگاری داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود در کارهای تحقیقاتی دیگر از این برنامه در کودکان با آسیب بینایی استفاده شود.
کلید واژگان: کودکان, ادراکی حرکتی, مهارت حرکتی, آسیب بینایی, کاردرمانیObjectiveThe integration of various senses with each other in the form of perceptual-motor activities can lead to the promotion of different aspects of physical, perceptual, cognitive, and psychosocial development. Decreased visual acuity in children with visual impairment makes it difficult to develop motor skills, including gross motor skills. A few studies have used perceptual-motor interventions in these children with no specific framework. The purpose of this study is to evaluate the effect of a perceptual-motor intervention based on Johnstone and Ramon’s method on the gross motor skills of children with visual impairment.
Materials & MethodsIn this randomized controlled trial, the study population consisted of children aged 7-10 years with visual impairment (blind or with low vision) studying in three schools of Narjes (Girls’ school), Shaid Mohebbi, and Shahid Khazaeli (Boys’ schools) in Tehran City, Iran in 2018 (n=140). Of these children, 24 who had met inclusion criteria were selected and randomly assigned into two intervention (n=12) and control (n=12) groups. The perceptual-motor program was designed based on Johnstone and Ramon’s method and validated by a panel of experts that included four members of the Department of Occupational Therapy, the University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences, and one optometrist from the Baqiyatallah University of Medical Sciences. The intervention group received the perceptual-motor program for two months, three 45-min sessions per week (24 sessions in total). The gross motor skills of both groups were measured by the second edition of Movement Assessment Battery for Children (MABC-2) test (aiming/catching and balance subscales) and the second edition of Test of Gross Motor Development (TGMD-2) (locomotor and object control subscales) in three stages: Pre-test, post-test, and 1-month follow-up. Data analysis was performed using the Shapiro-Wilk test, Mann-Whitney U test, Friedman test, Bonferroni test, and generalized estimating equation in SPSS v. 22. The significance level was set at 0.05.
ResultsThe mean±SD ages of children in the intervention and control groups were 9.2±1.1 and 8.3±1.2 years, respectively. The mean±SD scores of aiming/catching skill in the intervention group reached from 4.17±2.82 in the Pre-test phase to 11.17±1.95 in the post-test and 10.92±1.62 in the follow-up phases. In the control group, the mean±SD scores were 3.83±2.79 in the Pre-test, 4.25±3.08 in the post-test, and 4.67±2.93 in the follow-up. The mean±SD scores of the balance skill increased from 6.25±2.42 in the Pre-test to 10±2.13 in the post-test and 9.92±2.19 in the follow-up phase. In the control group, the scores were 3.50±3.09) in the Pre-test, 3.83±3.46) in the post-test, and 4±3.36) in the follow-up phase. The mean±SD score of the locomotor skill was 40.92±9.34 in the Pre-test, 47.58±1.17 in the post-test, and 47.42±1.08 in the follow-up phase. In the control group, these scores increased from 35.83±12.92 in the Pre-test to 36.83±13.17 and 37.67±13.24 in the post-test and follow-up phases, respectively. The mean±SD scores of object control skill increased from 32.50±14.74 in the Pre-test to 47.50±1.24 in the post-test and 47.66±1.15 in the follow-up, while in the control group, the scores were 29.25±12.93 in the Pre-test, and 30.17±12.89 and 30.08±13.34 in the post-test and follow-up phases. The aiming/catching, balance, and object control skills of children were significantly improved after the intervention (P<0.05), and continued after one month. In contrast, the locomotor skill was not improved after the intervention (P>0.05).
ConclusionThe perceptual-motor interventional program can be useful in promoting the gross motor skills of children with visual impairment. It is suggested that this program be used in other studies on visually-impaired children.
Keywords: Perceptual-motor, Motor skills, Visual impairment, Children, Occupational therapy -
زمینه و هدفبخش عمده ای از رضایتمندی بیماران در مراکز درمانی، مربوط به رعایت حقوق آنان توسط کارکنان مراکز می شود. با رعایت منشور حقوق بیمار، می توان از بیماران مراقبت های موثرتری به عمل آورد. این مطالعه با هدف بررسی میزان آگاهی بیماران بستری از حقوق بیمار و میزان رضایت آنها از رعایت حقوق بیمار انجام شد.روش کارمطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در سه بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. تعداد نمونه 306 بیمار به دست آمد و با در نظر گرفتن سنجش میزان آگاهی بیماران از منشور حقوق بیماران و نیز میزان رضایت از رعایت آن، در مجموع تعداد 612 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شد. برای تحلیل یافته ها از آزمون های T-Test و ANOVA در نرم افزار SPSS-18 استفاده شد.یافته هامیانگین آگاهی بیماران از حقوق خود 4/83 درصد و میانگین رضایت بیماران از رعایت حقوق خود 9/68 درصد به دست آمد. بیشترین میزان آگاهی مربوط به محور اول، کمترین میزان آگاهی مربوط به محور سوم، بیشترین میزان رضایت مربوط به محور چهارم و کمترین میزان رضایت نیز مربوط به محور سوم منشور حقوق بیمار بود.نتیجه گیریبا عنایت به اینکه کمترین میزان هم در بحث آگاهی و هم در بحث رضایت مربوط به محور سوم منشور حقوق بیمار یعنی حق انتخاب و تصمیم گیری آزادانه بیمار در دریافت خدمات بود، به نظر میرسد که باید توجه مدیران بیمارستان ها هم به اطلاع رسانی و آموزش این محور به بیماران و هم به رعایت مفاد این محور از طرف ارائه دهندگان خدمات سلامت، به منظور دستیابی به میزان رضایت بالاتر بیمار، هرچه بیشتر مدنظر قرار بگیرد.کلید واژگان: منشور حقوق بیمار, بیمارستان, رضایتBackground and ObjectivesAn important part of patient satisfaction in health care centers, is the concern to protect their rights from health care providers. By observing the Patient Bill Rights,they can effectively take care of patients. This study aimed to assess the inpatients awareness from patients rights and their satisfaction from observance of that rights.MethodsThis cross-sectional study was conducted in three hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences. The estimated sample size was 306 patients and with regard to the assessment of patient's awareness and also, total of questionnaires were 612. The data analyzed by using T Test and ANOVA in SPSS.18 software.ResultsAverage of patient's awareness from patient rights obtained 83.4% and average of patient's satisfaction from observance of that rights were 68.9%. The highest average of awareness was related to the first axis, lowest level of awareness related to the third axis, the greatest satisfaction related to the fourth axis and the lowest level of satisfaction is also related to third axis of the patient bill rights.ConclusionRegarding to the lowest average in the awareness and satisfaction of the patient's was related to the third axis of patient bill rights, it seems that hospital managers for increasing patient satisfaction, must pay further attention both to training of this axis to patient, and Also to The observance of this axis from health care providers.Keywords: Patient Rights, Hospital, Satisfaction
-
فصلنامه سالمند، پیاپی 39 (زمستان 1394)، صص 152 -161هدفترس از سقوط بامحدود کردن فعالیت ها می تواند باعث افزایش خطر سقوط مجدد و آسیب شود. هدف از این مطالعه بررسی شیوع سقوط و ترس از سقوط در سالمندان و ارتباط آنها با یکدیگر می باشد.روشدر یک تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی، 160 فرد سالمند(130زن، 30 مرد) با سن 65 سال به بالا با استفاده از نمونه گیری تمام شماری انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت آگاهانه فرم اطلاعات دموگرافیک، فرم ثبت دفعات سقوط و پرسشنامه خود کار آمدی ترس از سقوط جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. از آمار توصیفی برای طبقه بندی داده ها و آمار استنباطی شامل آنووای یک طرفه، تی مستقل و همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پرسشنامه خود کار آمدی ترس از سقوط پس از بررسی و تحلیل (95%= ). لازم به ذکر است که سطخ معنا داری در این مطالعه 05/ 0 در نظر گرفته شده است.یافته هااز بین 160نمونه اکثریت سالمندان زن(2/81%) و با میانگین (انحراف معیار) سنی 07/9±63/67 سال بودند. میانگین و انحراف معیار دفعات سقوط 85/0±6/2 بود. 9/46% از سالمندان سابقه 3 بار سقوط در شش ماه گذشته را داشتند در حالی که سطح ترس از سقوط در اکثر سالمندان(60%) متوسط بود.. بین جنس سالمندان ومصرف دارو با تعداد دفعات سقوط تفاوت آماری معنی داری وجود داشت(p< 0.001). بین ترس از سقوط و جنس(05/ 0> p) و سابقه اقامت(02/0(p تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد(p< 0.001). نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون بین دفعات سقوط و ترس ازسقوط رابطه معنا داری با اطمینان 99 در صد نشان داد.نتیجه گیریبا توجه به شیوع سقوط و ترس از سقوط در سالمندان و تاثیر مستقیم آنها با یکدیگر، برنامه ریزی مناسب برای کنترل و پیشگیری ازآنها جهت افزایش رفاه سالمندان باید انجام گردد.
کلید واژگان: سقوط, ترس از سقوط و سالمندیObjectivesFear of falling may restrict activities that can increase risk of falls. The aim of this study was to investigate the incidence of fall and fear of falling and their relationship.MethodsThis descriptive cross sectional study was performed on 160 institutionalized old people (130 females, 30 males) with aged 65 and older that enrolled by all number of sampling. after receiving informed consent. Data were collected by demographic and illness form, fall frequency form and FSE questionnaire. Descriptive statistics for data classification and inferential statistics including one-way ANOVA, t-test and Pearson correlation were used for data analys. Validity and reliability of FSE questionnaire was confirmed after analyzing (Cronbach's alpha = 95%).It should be noted that the level of significance in this study is considered 0/05.ResultsAmong 160 subjects, the majority of the elderly were women (81/2%) and with mean (SD) of age 67/63 ± 9/07 years. mean and SD of fall was 2.6 ± 0.85. 46/9% of the elderly have fallen three times in the past six months, while the majority of the elderly (76/2%), have moderate fear of falling. there was significant difference Between sex and using of drugs with the number of falls (p< 0.001). Between fear of falling and sex (p< 0.05) and residence time(p= 0.02) significant difference was seen. Pearson correlation showed a significant relationship between the number of falls and fear of falling With confidence of 99 percent. (p< 0.001).ConclusionsDue to the prevalence of falls and fear of falling in elderly and direct relationship with each other plan should be done for prevention and control them to improve the welfare of elderly life.Keywords: falls, fear of falling, elderly -
پیش زمینه و هدفعدم تعادل مهم ترین علت سقوط سالمندان هست. سقوط دارای عوارض جسمی، روحی، اقتصادی هست. پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر برنامه چندبعدی پیشگیری از سقوط بر تعادل ایستا و پویای سالمندان تهران انجام گرفت.
مواد و روش کاراین مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد بر روی 60 سالمند ساکن آسایشگاه سالمندی و دارای معیارهای ورود به مطالعه انجام شد. مداخله چندبعدی بر آموزش به سالمند و مراقبین، ورزش (ورزش کششی، تعادلی، قدرتی) و اصلاح محیطی متمرکز بود. پس از اخذ رضایت آگاهانه، قبل و پس از 6 ماه از شروع مداخله داده ها با استفاده از فرم اطلاعات دموگرافیک، آزمون برخاستن و حرکت کردن زمان دار (TUG) و آزمون ارزیابی قابلیت حرکتی (POAM) جمع آوری شد. از آمار توصیفی برای طبقه بندی داده ها و از آمار استنباطی من ویتنی، کروسکال والیس پس از تایید نرمال نبودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. سطح معناداری در این مطالعه 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته هامیانگین امتیاز آزمون ارزیابی قابلیت حرکتی سالمندان در 6 ماه بعد از مداخله به ترتیب 68/3±21/17 و 88/1± 54/24 بود. همچنین میانگین زمان ثبت شده برای سالمندان در آزمون برخاستن و حرکت کردن زمان دار قبل و شش ماه بعد از مداخله به ترتیب 99/6±55/21 و 54/3± 11/15 بود. نتایج مطالعه نشان داد واحدهای پژوهش قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی دار آماری در آزمون ارزیابی قابلیت حرکتی (001/0Pvalue <) و آزمون برخاستن و حرکت کردن زمان دار (001/0 Pvalue<) داشتند.
بحث و نتیجه گیریبعد از انجام مداخله وضعیت تعادل سالمندان ارتقاء یافت به این معنی که اجرای برنامه چندبعدی پیشگیری از سقوط موجب بهبود تعادل ایستا و پویای سالمندان گردید. مراقبین بهداشتی، به ویژه پرستاران می توانند با استفاده از این برنامه پیشگیری، در بهبود تعادل و به دنبال آن در کاهش سقوط سالمندان ساکن سرای سالمندی کمک نمایند.
کلید واژگان: سالمندان, تعادل, سقوط, سرای سالمندانBackground and AimsImbalance is the main cause of the fall in elderly. Falling have physical, spiritual, economic complications. The study aimed to determine the effect of multi-dimensional falling prevention on static and dynamic balance in the elderly.Material and MethodsThis quasi-experimental study with pre/post design was conducted on 60 older people living in nursing home that met the study inclusion criteria. The multidimensional intervention focused on the education of the older adults and caregivers, exercise (stretch, balance, and power exercises), and environmental modification. Intervention was carried out after obtaining informed consents, and data were collected before the intervention, and 6 months later by using demographic information form, Timed Up and Go test (TUG), and Performance Oriented Mobility Assessment (POMA). Descriptive statistics were used for classification of data, and inferential statistics for analysis of data including Mann-Whitney, and Kruskal-Wallis, and Kolomogorov-Smirnov tests to confirm normal distribution of the data. P<0.05 was considered significant.ResultsMean mobility assessment (POMA) scores in older adults, before and 6 months later intervention were17.21±3.68 and 24.54±1.88, respectively. Also mean recorded time for the elderly in TUG test before and 6 months after intervention were 21.55±6.99 and15.11±3.54, respectively. Results revealed a significant difference between before and after intervention among participants in mobility assessment test (P<0.001) and Timed Up and Go (P<0.001).ConclusionAfter the intervention, the balance in the elderly increased. Implementation of multidimensional fall prevention program led to the improvement in static and dynamic balance in older people. Health care providers, especially nurses can use fall prevention program to improve balance and subsequently reduce falls in the elderly living in nursing homes.Keywords: Elderly, Balance, Fall, Nursing Home -
زمینه و هدف
سقوط یکی از مشکلات شایع دوران سالمندی است که به سبب بروز تغییرات حسی- حرکتی رخ می دهد. سقوط موجب عوارض جسمی، روحی، مالی و کاهش کیفیت زندگی سالمندان می شود. از آن جا که سقوط پدیده چند عاملی است، بنابراین برای پیش گیری بایستی به صورت چندبعدی عمل نمود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اجرای برنامه چندبعدی پیش گیری از سقوط بر وقوع سقوط و کیفیت زندگی سالمندان اجرا گردیده است.
روش بررسیاین مطالعه نیمه تجربی با طراحی قبل و بعد در مورد 60 سالمند ساکن سرای سالمندی کامرانی شهر قدس انجام یافته است. مداخله چندبعدی با آموزش به سالمند و مراقبان، ورزش (ورزش کششی، تعادلی، قدرتی) و اصلاح محیطی صورت گرفت. قبل و پس از 6 ماه از شروع مداخله داده ها با استفاده از فرم ثبت دفعات سقوط و پرسشنامه کیفیت زندگی Liepad جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، t زوج، آنووای یک طرفه، من ویتنی، کروسکال والیس و ویلکاکسون در نرم افزار SPSS v.16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج پژوهش اختلاف معناداری در تعداد دفعات سقوط سالمندان و کیفیت زندگی سالمندان بعد از 4 ماه مداخله و2 ماه پیگیری در نمونه های مورد پژوهش نشان داد (001/0 p<).
نتیجه گیریبا توجه به تاثیر اجرای برنامه چندبعدی پیش گیری از سقوط بر کاهش دفعات سقوط و بهبود کیفیت زندگی سالمندان می توان این روش را در سراهای سالمندی و همچنین در منازل برای سالمندان به اجرا در آورد.
کلید واژگان: سالمندی, سقوط, کیفیت زندگی, برنامه چندبعدی پیشگیری از سقوطHayat, Volume:20 Issue: 2, 2014, PP 14 -24Background and AimFalling is common among elderly due to changes in sensory–motor function. Falling causes physical، emotional and financial problems and decreases the quality of life in elderly. Since the causes of falling are multifactorial، multi-dimensional approaches should be considered to prevent it. This study aimed to investigate the effect of a multidimensional fall prevention program on the incidence of falling and quality of life among old people living in nursing homes. Methods & Materials: This before-after quasi-experimental study was conducted on 60 old people living in nursing homes who met the inclusion criteria. Multidimensional fall prevention program was focused on: 1- exercise (stretching، balance، and strength); 2-training classes for caregivers and elderly and; 3-environmental modification. Data were collected before and six months after the intervention using demographic and illness form، fall frequency form and the LEIPAD questionnaire. Collected data were analyzed using the paired t-test، one-way ANOVA، Mann-Whitney and Wilcoxon tests in the SPSS-16.
ResultsBefore and six months after the intervention، the mean frequencies of falling were 2. 00 (±0. 70) and 0. 20 (±0. 55)، respectively. The mean scores of quality of life before and six months after the intervention w ere 56. 48 (±10. 45) and 77. 43 (±10. 45)، respectively. Results indicated that there were statistically significant difference between the study participants before and six months after the intervention regarding falling frequency (P<0. 001) and quality of life score (P<0. 001).
ConclusionThe multi-dimensional fall prevention program decreased the fall frequency and increased quality of life of participants. Health care providers، particularly nurses can use the prevention program to diminish falling incidence among elderly and improve their quality of life.
Keywords: elderly, falls, quality of life, multi, dimensional program, fall prevention
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.