به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی عبداللهی

  • فاطمه حیدری، قاسمعلی دیانتی تیلکی*، یحیی کوچ، مهدی عبداللهی
    تنش آبی از مهم ترین تنش های غیر زیستی است که تاثیر نامطلوبی بر رشد گیاهان در مناطق خشک و نیمه خشک دارد و صفات گیاهی منعکس کننده واکنش و سازگاری گیاهان به تغییرات محیطی هستند که نقش مهمی در پیش بینی اثرات مختلف محیطی بر گیاهان و فرآیندهای گیاهی ایفا می کنند. در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر بیوچار بر مشخصه های مورفوفیزیولوژیک گونه(Kochia prostrata.L) در شرایط کم آبی،. آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. تیمارهای تنش کم آبی شامل چهار سطح] 25، 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی مزرعه [و تیمار بیوچارتولید شده از آزولا شامل چهار سطح (شاهد ، 5 گرم، 15 گرم و 30 گرم) بودند. مشخصه های مورفولوژیکی (ارتفاع گیاه، طول ریشه، وزن زیست توده اندام های هوایی، وزن زیست توده ریشه) و مشخصه های فیزیولوژیکی (فتوسنتز، پتانسیل آبی گیاه، هدایت روزنه ای و تعرق)گونه مورد نظر تحت دو تیمار خشکی و بیوچار قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر متقابل تنش خشکی و بیوچار بر تمامی مشخصه ها (بجز ارتفاع گیاه) معنی دار شد. اثر اصلی تنش خشکی بجز مشخصه های (فتوسنتز و پتانسیل آبی) و اثر اصلی بیوچار بجز مشخصه (طول ریشه) بر سایر مشخصه ها اثر معنی داری داشتند. تیمار 30 گرم بیوچار باعث افزایش مشخصه های مورفولوژی (طول ریشه، ارتفاع گیاه، زیست توده گیاهی) به ترتیب به میزان 22، 36 و 50 درصد نسبت به شاهد شد و همچنین تیمار 30 گرم بیوچار باعث افزایش معنی دار مشخصه فتوسنتز و هدایت روزنه ای به میزان 107 و 32 درصد نسبت به شاهد گردید. با توجه به نتایج این پژوهش می توان اذعان کرد که تیمار بیوچار 15 گرم در بین سطوح مختلف عملکرد بهتری نشان داده است و می تواند مقدار مناسبی برای افزایش کارایی گونه مورد مطالعه باشد. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند گامی مهم، در جهت استفاده کاربردی از بیوچار در احیا و اصلاح مراتع باشد.
    کلید واژگان: آزولا, بیوچار, تنش حشکی, فتوسنتز, Kochia prostrata
    Fateme Heydari, Ghasem Ali Dianati Tilaki *, Yahya Kooch, Mahdi Abdollahi
    Water stress is one of the most important abiotic stresses that harms the growth of plants in arid and semi-arid regions. Plant traits reflect their response and adaptation to environmental changes, which play an essential role in predicting various environmental effects on plants and plant processes. In order to investigate the effect of biochar on the morpho-physiological characteristics of the species (Kochia prostrata L.) in water shortage conditions, a factorial experiment was conducted in the form of a completely randomized design with three replications in greenhouse condition. Drought stress treatments included four levels (25, 50, 75, and 100% of the field capacity), and biochar treatment included four levels (control, 5 g, 15 g, and 30 g). Morphological traits (plant height, root length, aerial biomass weight, and root biomass weight) and physiological traits (photosynthesis, plant water potential, stomatal conductance, and transpiration) of the target species were assayed under drought and biochar treatments. Results showed that the interaction effect of drought stress and biochar on all characteristics except for plant height was significant. Moreover, the main effect of drought stress on all characteristics except for photosynthesis and water potential and also the main effect of biochar on all characteristics except for root length) were significant. The treatment with 30 grams of biochar caused an increase in morphological characteristics (root length, plant height, and plant biomass) by 22%, 36%, and 50%, respectively, compared to the control; this treatment also caused a significant increase in photosynthesis and stomatal conductance by 107% and 32%, respectively compared to control. According to the findings, the biochar treatment of 15 grams resulted in a better performance and can be suitable to increase the efficiency in the species under study. The results obtained from this research can be an essential step toward the practical use of biochar in restoration and improvement of rangelands.
    Keywords: Azolla filiculoides, Biochar, Kochia prostrata, Photosynthesis, . Water stress
  • مهدی عبداللهی*
    در خصوص تحلیل کنش ارادی دو نگرش کلی در فلسفه غرب وجود دارد: تبیین علی و تبیین عقلانی غیرعلی. دیدگاه نخست، نظریه کلاسیک و رایج در تاریخ فلسفه و اندیشه غربی بوده است، اما دسته دوم در قرن معاصر شکل گرفته است. بنا بر دیگاه نخست، عناصر درونی کنشگر یعنی میل، قصد و باور با کنش وی رابطه علی دارند و تبیین کنش با استناد به آنها مصداقی از تبیین علی است. جان سرل فیلسوف پرآوازه معاصر از طرفداران دیدگاه دوم، شش پیش فرض را برای نظریه نخست برشمرده، آنها را به نقد می کشد. این مقاله با استناد به سخنان سرل و طرفداران دیدگاه نخست، پیش انگاره های شش گانه سرل و انتقادات او را تبیین، تحلیل عقلانی و ارزیابی می کند. پیش فرض های یادشده عبارتند از: علیت باورها و امیال برای کنش های عقلانی، عقلانیت به مثابه پیروی از اصول و قواعد خاص، عقلانیت به مثابه یک قوه شناختی مستقل، ضعف اراده معلول اختلال در مقدمات روان شناختی کنش، عدم وجود دلایل غیرتمایلی برای کنش و تحقق عقلانیت در فرض سازگاری مجموعه امیال پیشین. سرل معتقد است این پیش فرض ها ناتمام اند. برخی از انتقادات سرل و دیدگاه های ایجابی وی جای مناقشه دارد، از جمله این که نفس کنشگر علت کنش است، نه باورها و امیالش، ایده دلیل غیرتمایلی برای کنش سرل ناتمام است و در این گونه دلیل نیز پای تمایل در میان است، برخلاف مدعای نظریه پردازان الگوی کلاسیک، قلمرو عقلانیت شامل اهداف و باورهای نخستین نیز می شود.
    کلید واژگان: کنش, تبیین علی, دلیل غیرتمایلی, جان سرل
    Mahdi Abdollahi *
    Regarding the analysis of voluntary action, there are two general attitudes in Western philosophy: causal explanation and non-causal rational explanation. The first view has been the classic and common theory in the history of Western philosophy and thought, but the second has been formed in the contemporary century. According to the first view, the inner elements of the agent, i.e., desire, intention and belief, have a causal relationship with his action, and the explanation of the action based on them is an example of causal explanation. John Searle, a famous contemporary philosopher who defends the second view, lists six assumptions for the first theory and criticizes them. Based on the words of Searle and other proponents of the first view, this article explains, rationally analyzes and evaluates Searle's six assumptions and his criticisms.The mentioned assumptions are: the causality of beliefs and desires for rational actions, rationality as following certain principles and rules, rationality as a separate cognitive faculty, weakness of will caused by disturbance in the psychological antecedents of the action, denial of desire-independent reasons for action and realization of rationality in the assumption of consistent collection of previous desires. Searle believes that these assumptions are incomplete. Some of Searle's criticisms and his positive views are debatable, including that the agent himself is the cause of action, not his beliefs and desires, and that Searle's idea of the desire-independent reason is incomplete and there is a desire in this kind of reason. The rationality includes primary goals and beliefs.
    Keywords: action, causal explanation, desire-independent reason, John Searle
  • مهدی عبداللهی*، آریا گرزین مطائی
    فرضیه

    جاذب های بر پایه لیگنین یکی از مواد متداول برای حذف فلزات سنگین در تصفیه پساب ها و برای جذب فلزات در استخراج آن ها از معادن هستند. بنابراین به نظر می رسد، لیگنین و به ویژه مشتق کربوکسی متیل دارشده آن قابلیت جذب کاتیون های روی و مس در محلول آبی دارای هر دو کاتیون را در شرایط عملیاتی مختلف داشته باشد.

    روش ها

    ابتدا، لیگنین در اثر واکنش با سدیم کلرواستات، کربوکسی متیل دار شد. آزمون های شناسایی شامل طیف سنجی زیرقرمز تبدیل فوریه (FTIR)، طیف سنجی رزونانس مغناطیسی هسته پروتون (1H NMR)، تیترکردن اسید-باز، تعیین pHpzc (نقطه pH با بار صفر) و پتانسیل زتا به منظور شناسایی نمونه انجام شد. همچنین، برای تعیین غلظت یون ها از آزمون جذب اتمی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج آزمون های شناسایی نشان داد، در اثر واکنش لیگنین با سدیم کلرواستات، گروه های هیدروکسیل آروماتیک لیگنین از بین رفته و غلظت گروه های کربوکسیل افزایش یافته است. بنابراین استنباط شد، لیگنین با موفقیت کربوکسی متیل دار شده است. نتایج جذب یون های روی (II) و مس (II) نشان داد، بیشترین جذب مس در مقایسه با روی در مجاورت جاذب لیگنین اصلاح شده در pH نزدیک به 4 اتفاق می افتد. در مطالعات سینتیکی مشخص شد، جذب هر دو یون از مدل سینتیکی شبه درجه دوم پیروی می کنند. در مطالعات هم دما، مدل Sips بهترین عملکرد را برای هر دو نمونه لیگنین و لیگنین اصلاح شده داشت. بیشترین ظرفیت جذب یون   روی و مس برای لیگنین کربوکسی متیل دارشده، به ترتیب 0.25 و  0.37mmol/g به دست آمد که نسبت به لیگنین بهبود شایان توجهی نشان داد. اما، گزینش پذیری مس کاهش داشت. این بهبود می تواند به طور عمده به دلیل افزایش تعداد موقعیت های فعال روی جاذب اصلاح شده باشد.

    کلید واژگان: جذب سطحی, لیگنین, کربوکسی متیل دار کردن, تبادل یون, یون های مس(II) و روی(II)
    Mahdi Abdollahi *, Arya Gorzin Motaie
    Hypothesis

    Lignin-based adsorbents are one of the common materials for removal of heavy metal ions in wastewater treatment and the adsorption of metals extracted in mines. Therefore, it seems that industrial lignin and its carboxymethylated derivative are able to adsorb zinc and copper cations from aqueous solutions under different operating conditions.

    Methods

    Firs, industrial lignin was carboxymethylated by reacting with sodium chloroacetate. After carboxymethylation of lignin, the characterization tests including FTIR spectroscopy, 1H NMR spectroscopy, acid-base titration, pHpzc (pH point of zero charge) and zeta potential tests were performed. Concentration of ions in aqueous solutions was determined by atomic adsorption technique.

    Findings

    The results of structural characterization tests showed that the reaction of lignin with sodium chloroacetate removed the aromatic hydroxyl groups of lignin, while the concentration of carboxyl groups increased. Thus, it was found that lignin was carboxymethylated successfully. The results of zinc (II) and copper (II) ions adsorption showed that the maximum adsorption of copper ion in comparison with zinc ion occurs in the presence of the modified industrial lignin adsorbent at a pH close to 4. The kinetic study results showed that the adsorption of both ions follows a pseudo second-order model. In the isotherm studies, the Sips model showed the best performance for both the industrial and modified lignin samples. Maximum adsorption capacities for the zinc and copper ions by carboxymethylated lignin were observed to be 0.25 and 0.37 mmol/g, respectively, showing a significant improvement in comparison with unmodified kraft lignin. However, selectivity of the copper ion decreased in contrast. This improvement could be mainly attributed to the significant increase in active sites on carboxymethylated lignin.

    Keywords: adsorption, lignin, carboxymethylation, ion exchange, copper(II), zinc (II) ions
  • علی قربانی*، مهدی عبداللهی

    معنویت مدرن نظریه‌ای است که طی چند دهه اخیر از سوی پاره‌ای از روشن‌فکران تجددگرا در کشور ما مطرح شده است. براساس این نظریه، امروزه معنویت دینی برای بشر مدرن کارآمدی خود را از دست داده و او را با رنج و سرگردانی مواجه ساخته است. لذا این رویکرد، درصدد است براساس عقلانیت مدرن، معنویتی متناسب با نیاز انسان امروزی ارایه دهد. به هر تقدیر، ازآنجاکه حقانیت هر رویکرد فکری و فلسفی دست‌کم وابسته به آن است که از انسجام درونی میان مولفه‌ها و اجزای نظریه خود برخوردار باشد، پژوهش حاضر می‌کوشد با تاکید بر یکی از مسایل بنیادین فلسفه دین (رابطه عقل و دین)، نظریه معنویت مدرن را از زاویه انسجام و هماهنگی درونی میان مولفه‌‌هایش تحلیل و واکاوی نماید. نتیجه‌ای که در این تحقیق با روش کتابخانه‌ای و شیوه توصیفی تحلیلی حاصل آمده، گویای آن است که معنویت مدرن در این جهت دارای اشکالات و ابهامات عمده‌ای است. نتیجه مزبور، با ارایه شواهد متعددی همچون تعبدگریزی، اثبات‌ناپذیری مدعیات دینی و... در پژوهش حاضر نشان داده شده است.

    کلید واژگان: عقل, دین, عقلانیت مدرن, معنویت مدرن, عقل گرایی, عقلانیت حداکثری, ایمان گرایی
    Ali Ghorbani *, Mahdi Abdollahi

    The modern spirituality is a theory that has been proposed in recent decades by some Iranian modernist intellectuals. According to this theory, religious spirituality has lost its effectiveness for modern man and has caused him suffering and confusion. Based on the modern rationality, this theory seeks to provide a spirituality commensurate with the needs of modern man. In any case, emphasizing one of the fundamental issues of philosophy of religion (the relationship of reason and religion) and since the legitimacy of any intellectual and philosophical approach depends, at least, on having an internal coherence between the components of its theory, this paper tries to analyze the theory of modern spirituality from the point of view of internal coherence and harmony between the components. Using a descriptive-analytical and desk-research method, and presenting numerous pieces of evidence - such as refusing devotionalism, the unprovability of religious claims and etc. we conclude that, the modern spirituality has major drawbacks and ambiguities in this regard.

    Keywords: reason, religion, modern rationality, modern spirituality, rationalism, maximum rationality, fideism
  • سمانه پزشک، مسعود رضایی*، مهدی عبداللهی، هدایت حسینی

    هدف از این تحقیق تولید ایزوله پروتئینی از ضایعات ماهی قزل آلای رنگین کمان و بررسی خواص تغذیه ای، ساختاری، کاربردی و حسی آن بود.  ایزوله پروتئین ماهی با روش تغییر pH با استفاده از pHهای قلیایی و اسیدی تولید گردید. پروتئین استخراج شده از نظر ارزش غذایی، خواص کارکردی، خواص حسی، رنگ و تغییرات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. پروتئین های استخراج شده ارزش غذایی نسبتا" بالایی را در مقدار اسید آمینه ضروری نشان دادند. میزان حلالیت ، ژل دهی و ظرفیت کف کنندگی پروتئین ها به طور معنی درای به pH آن بستگی داشت. به طوری که درصد حلالیت و ظرفیت کف کنندگی پروتئین های استخراج شده در شرایط قلیایی میزان بالاتری را نسبت به شرایط اسیدی نشان داد در حالیکه کمترین غلظت تولید ژل مربوط به pH 5/11 بود. بررسی و مقایسه خصوصیات رنگی  و حسی پروتئین های ایزوله شده نشان داد که در pH اسیدی رنگ روشنتر و سفیدتر و خواص حسی بهتری را نسبت به پروتئین های ایزوله شده در pH قلیایی داشتند. تغییر pH باعث تخریب گسترده پروتئین شد که توسط FTIR و SEM  نشان داده شد. نتایج فوق نشان داد ایزوله پروتئین ضایعات ماهی قزل آلای رنگین کمان تولید شده دارای ویژگی های عملکردی و تغذیه ای مناسبی در شرایط قلیایی است در حالی خواص حسی و رنگ شرایط اسیدی نتایج بهتری را نشان داد.

    کلید واژگان: ضایعات ماهی, تغییر pH, پروتئین ایزوله, خواص کارکردی
    Samaneh Pezeshk, Masoud Rezaei*, Mehdi Abdollahi, Hedayat Hosseini

    The aim of this study was to produce protein isolates from rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) and to investigate its nutritional, structural, functional and sensory properties. Fish protein isolates were produced by pH change method using alkaline and acidic pHs (2.5, 3.5, 11 and 11.5). The extracted proteins were evaluated for nutritional value, and functional properties, sensory properties, color, and structural changes of proteins. The extracted proteins showed relatively high nutritional value in the amount of essential amino acids. The solubility, gelling and foaming capacity of the proteins depended significantly on its extraction pH. So that the percentage of solubility and foaming capacity of proteins extracted under alkaline conditions showed a higher rate than acidic conditions while the least gelation concentration was related to pH 11.5. Examination and comparison of color (L, a, b and whiteness) and sensory properties of isolated proteins showed that proteins at acidic pH had a brighter and whiter color and better sensory properties than those from alkaline pH. The change in pH caused extensive protein degradation as shown by FTIR and SEM. The above results showed that the protein isolated from rainbow trout waste has good functional and nutritional properties in alkaline conditions, while the sensory properties and color of acidic conditions showed better results

    Keywords: Fish waste, pH change, Isolated protein, Functional properties
  • محمد مالکی شهرکی*، مهدی دلشاد چهرمهینی، مهدی عبداللهی
    در این تحقیق به بررسی اثر افزودن اکسید تالیوم در درصد های مولی0 ، 1/0 ،25/0 ، 5/0 و 1 بر ریزساختار و خواص الکتریکی وریستورهای بر پایه اکسید قلع در کاربرد ولتاژ بالا پرداخته شده است. نتایج الگوی پراش اشعه ایکس (XRD) و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FESEM) نشان می دهد که علاوه بر فاز اکسید قلع، فاز ثانویه ای اکسید تالیوم در نمونه های حاوی اکسید تالیوم با درصد مولی بیشتر از 25/0 وجود دارد. با افزودن اکسید تالیوم به وریستور اکسید قلع اندازه متوسط دانه از µm 4 در نمونه بدون افزودنی اکسید تالیوم تا µm 3/2 در نمونه حاوی 1 درصد مولی کاهش می یابد که می تواند ناشی از اثر فاز ثانویه بر کاهش رشد دانه بر اساس سازکار و کار زنر باشد. بهترین خواص الکتریکی غیراهمی در نمونه دوپ شده با 5/0 درصد اکسید تالیوم با جریان نشتی µA/cm2 95 و ضریب غیرخطی (1/15) مشاهده شده است. علاوه براین، میدان الکتریکی شکست در این نمونه در حدود V/mm 532 است. افزودن مقدار بیشتر اکسید تالیوم تاثیر چندانی بر ضریب غیرخطی ندارد اما سبب افزایش ولتاژ شکست بدلیل کاهش اندازه دانه می شود.
    کلید واژگان: وریستور, اکسید قلع, اکسید تالیوم, خواص الکتریکی
    Mohammad Maleki Shahraki *, Mehdi Delshad Chermahini, Mehdi Abdollahi
    In this research, the effects of various molar amounts of Tl2O3 addition (x= 0, 0.1, 0.25, 0.5, and 1.0) on microstructure and electrical properties of high-voltage SnO2 varistors were investigated. According to XRD and FE-SEM results, the presence of Tl2O3 was detected as secondary phase in samples which their x values are higher than 0.25. By Tl2O3 addition from 0 to 1%, the grain size decreased from 4 µm to 2.3 µm which it is resulted from a grain growth suppression induced by secondary phase based on Zener mechanism. The best non-Ohmic properties with the nonlinear coefficient of 15.1 and the leakage current density of 95 µA/cm2 were observed in samples doped with 0.5% Tl2O3. Furthermore, the breakdown electric field of this sample was 532 V/mm. Further addition of Tl2O3 had no considerable effect on nonlinearity of samples, but it increased the breakdown electric field of samples through the reduction in grain size.
    Keywords: Varistor, SnO2, Tl2O3, Electrical properties
  • هاجر احمدی مقدم*، مهدی عبداللهی
    کنترل فرآیند تولید کاشی های کف برای دست یابی به خواص مناسب اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق، تاثیر دمای تف جوشی بر رفتار چگالش و خواص مکانیکی بدنه کاشی کف بررسی گردید. به این منظور نمونه های تهیه شده با روش پرس تک محوره در محدوده دمایی 900 تا ºC 1200 به مدت 2 ساعت تف جوشی شدند. طبق نتایج حاصل از آنالیز اشعه ایکس، فازهای کوارتز و مولایت به عنوان فازهای اصلی در بدنه های کاشی کف شناسایی گردید. بیش ترین مقدار چگالی، انقباض خطی و استحکام فشاری برای نمونه ی تف جوشی شده در دمای ºC 1150 حاصل شد و این نمونه کم ترین درصد تخلخل (5/0 درصد) و جذب آب (3/0 درصد) را داشت. طبق نتایج به دست آمده چگالی و استحکام فشاری نمونه تف جوشی شده در دمای ºC 1200 با کاهش قابل توجهی همراه بود. وجود حفره و ترک در ریزساختار این نمونه را می توان به پدیده تف جوشی بیش از حد نسبت داد. طبق نتایج حاصل از این تحقیق، می توان یک ارتباط خطی با شیب زیاد بین استحکام فشاری و چگالی نمونه ها برقرار نمود که بیان گر وابستگی شدید استحکام فشاری به چگالی آن ها می باشد. مقاومت سایشی بالا در نمونه تف جوشی شده در دمای ºC 1200 می تواند به دلیل سطح شیشه ای و زجاجی آن باشد.
    کلید واژگان: کاشی کف, دمای تف جوشی, چگالش, استحکام فشاری, مقاومت سایشی
    Hajar Ahmadimoghadam *, Mehdi Abdollahi
    It is very important to control the process of production of floor tiles to achieve the proper properties. In this study, the effect of sintering temperature on densification behavior and mechanical properties of the floor tile was investigated. For this purpose, specimens prepared with the conventional dry pressing method and sintering was performed in the range of 900 to 1200 °C for 2 hours. According to X-ray analysis, quartz and mullite phases were identified as the main phases in the floor tile bodies. Maximum density, linear shrinkage and compressive strength were obtained for the specimen sintered at 1150 ºC, and this sample had the lowest porosity (0.5%) and water absorption (0.3%). The results showed a sharp decrease in the density and compressive strength of samples sintered at 1200 °C. The existence of porosity and cracks in the microstructure of this sample could be attributed to the oversintering phenomenon. According to the results of this study, a linear relationship between the compressive strength and density of samples can be established, which indicates a strong dependence of compressive strength on the density. The high abrasion resistance of the sample sintered at 1200 °C could be due to its glassy surface.
    Keywords: Floor tile, Sintering temperature, Densification, Compressive strength, Abrasion resistance
  • مهدی عبداللهی*
    در این مقاله پس از مفهوم شناسی وحدت، توحید و اشاره به اقسام واحد، دیدگاه فیلسوفان اسلامی و مفاد متون دینی درباره توحید ذاتی را تبیین خواهیم کرد. همه فیلسوفان اسلامی واجب بالذات را منحصر در یک مصداق می دانند و معتقدند مصداق دیگری برای واجب الوجود ممکن نیست. اما دیدگاه ایشان درباره مصادیق فرضی واجب تطور داشته و از وحدت عددی واجب به وحدت حقه حقیقیه رسیده اند و به این ترتیب به وحدت شخصی عرفانی نزدیک شده اند. در روایات اسلامی نیز وحدت عددی خداوند، به صراحت نفی شده است. قرآن کریم نیز با توصیف وحدت خداوند متعال به قهاریت، بیان می کند که وحدت خداوند متعال به گونه ای است که مجالی برای فرض غیر باقی نمی گذارد.
    کلید واژگان: توحید ذاتی, وحدت حقه, وحدت شخصی وجود, وحدت عددی
    Mahdi Abdullahu *
    After the terminology of unity and monotheism and referring to the kinds of the unique, this article explains the viewpoints of Islamic philosophers and the content of religious texts about the unity of Divine Essence. All Islamic philosophers consider the instance of necessary being as unique, and believe that the other instance of necessary being is impossible. But they disagree in the hypothetical examples of necessary being. Previously they believed in numerical unity, but finally they arrived at the theory of the true and real unity of God. And thus they have approached the mystical personal unity.
    In Islamic narrations, the numerical unity of God has been negated. The Holy Quran, by describing the unity of Allah Almighty with overwhelming (قهاریت), expresses the fact that the unity of Allah Almighty is such that it does not leave room for a presumption of the other.
    Keywords: the unity of Divine Essence, true unity, numerical unity, personal unity of being
  • محمد بختیاری*، مهدی عبداللهی
    هدف اصلی منطق دانان از طرح بحث دلالت، بررسی اقسام دلالت های وضعی لفظی بوده است. ازاین‏رو، جای خالی تحلیل های دقیق از چیستی دلالت و عناصر سازنده آن، احساس می شود. با وجود این، چیستی دلالت در شمار بحث هایی است که در تاریخ دانش منطق پذیرای برخی تحولات بوده است. بعضی از منطق دانان، چیستی دلالت را در قالب تعریفی منطقی ارائه نداده اند، اما فرایند دلالت را توصیف و مراحل آن را از آغاز تا انجام ترسیم کرده اند. گروهی دیگر، دلالت را صفت انسان دانسته و از آن با عنوان فهم معنا تعبیر کرده اند. دسته سوم با رد این دیدگاه، آن را صفت شیء خارجی و حالتی برای شیء دانسته اند. نوشتار پیش رو درپی آن است تا با ارائه سیر تحول آرای منطق دانان مسلمان درباره چیستی دلالت، به ترمیم کاستی‏های آن بپردازد. از نگاه این مقاله، دلالت وصف آن دسته از صورت های ذهنی است که با معنا انس دارند؛ بنابراین، دلالت، «تغییر التفات توسط یک مفهوم به سوی مفهوم دیگر» است. راه رسیدن به این تعریف، تحلیل گام به گام فرایند دلالت و کشف همه عناصری است که در آن نقش دارند.
    کلید واژگان: دلالت, علم, التفات, انس, حکایت, انتاج
  • سید مهدی اجاق*، فاطمه شریعتمداری، معظمه کردجزی، مهدی عبداللهی
    به منظور بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی، کاهش نفوذپذیری به بخار آب، ایجاد خواص ضدمیکروبی و افزایش آب گریزی، اسانس مریم گلی با فیلم کیتوزان-کتیرا-نانورس ترکیب گردید. ترکیب نانوکامپوزیت با سه غلظت اسانس مریم گلی (1، 5/1 و2 %) به منظور انتخاب بهترین پوشش جهت کاربرد در نگه داری ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد مطالعه قرار گرفت. بهترین خصوصیات (خواص مکانیکی و ضد باکتریایی و جذب آب) فیلم در غلظت 5/1 % اسانس مریم گلی در ترکیب با نانوکامپوزیت مشاهده شد. نمونه های پوشش داده شده با این نانوکامپوزیت زیست فعال مقدار بار باکتریایی کل و سرمادوست کم تری در مقایسه با تیمار شاهد طی دوره 16 روزه نگه داری نشان دادند (05/0 >P). با توجه به نتایج، ترکیب کیتوزان-کتیرا-نانورس با اسانس مریم گلی، می تواند ضمن بهبود ویژگی های فیزیکی و مکانیکی کیتوزان در حالت فیلم، کارایی آن را در نگه داری محصولات غذایی دریایی نظیر ماهی قزل آلا بهبود بخشد.
    کلید واژگان: کیتوزان, کتیرا, نانورس, اسانس مریم گلی, قزل آلا
    Seyed Mahdi Ojagh *, Fatemeh Shariatmadari, Moazameh Kordjazi, Mehdi Abdollahi
    In order to improve the physical and mechanical properties,reduce permeability to water vapor, antimicrobial properties and increase hydrophobicity, Salvia officinalis essential oils was combined with the chitosan-tragacanth-clay film. The combination of nanocomposite with three levels of S. officinalis essential oil (1, 1.5 and 2%) in order to choose the best coverage for using in the maintenance of rainbow trout were studied. The best properties of film (Mechanical and antibacterial properties and water absorption)were showed in1.5 % S. officinalis essential oil in combination with nanocomposite. Samples coated with this bionanocomposite, showed the lowest amount of total bacterial loadand phsycrotrophic bacteria when compared to the control during 16 days storage period (p<0.05). According to the results, the combination of chitosan-tragacanth-clay withS.officinalisessential oil, can improve the physical and mechanical properties of chitosan in the film, moreover it can improve its ability to seafood preservation like trout.
    Keywords: chitosan, Tragacanth, Nanoclay, Salvia officinalis essential oil, trout
  • مهدی عبداللهی، فاطمه تشریفی، باقر مرادی *
    سابقه و هدف
    لیشمانیوز پوستی یا سالک یکی از بیماری های اندمیک در برخی از نواحی ایران می باشد که موجب مشکلات بهداشتی در مناطق یاد شده می شود. این بیماری توسط تک یاخته لیشمانیا و از طریق نیش پشه خاکی به انسان منتقل می شود. در این مطالعه یک مورد لیشمانیوز پوستی گزارش شد که بدلیل عدم تشخیص میکروسکوپی و درمان غیر اختصاصی تبدیل به سالک منتشر پوستی شده بود.
    مواد و روش ها
    بیمار آقای 55 ساله بود که بدلیل زخم پوستی مزمن بر روی بینی بعد از یک ماه به پزشک کرده بود و در همان ابتدا تشخیص احتمالی لوپوس پوستی انجام گرفته بود. جهت درمان پردنیزون تجویز شده بودکه همین موضوع در نهایت موجب گسترش زخمها به شکل لیشمانیوز پوستی همراه با ضایعات ندولار و پاپولار متعدد در سطح صورت شده بود. لازم به ذکر است در بررسی ها مشخص شده بود که این بیمار دارای بیماری ضعف سیستم ایمنی نبود و محل زندگی بیمار در منطقه اندمیک بیماری سالک بوده و زخم های بیمار می تواند مشکوک به آلودگی به لیشمانیا باشد. به همین منظور بیمار به آزمایشگاه معرفی شد و نمونه گیری و رنگ آمیزی گیمسا انجام گردید.
    یافته ها
    بعد از نمونه گیری ،بررسی میکروسکوپی با دقت مناسب انجام شد و اجسام لیشمان در نمونه همه زخمهای بیمار مشاهده شد و بعد از گزارش آزمایشگاه تشخیص بیماری سالک منتشر داده شد و درمان با گلوکانتیم آغاز شد.
    استنتاج
    در مواردی در افراد زخمهای پوستی مزمن مشاهده گردد می توان بر اساس مناطق مختلف جغرافیایی ایران به بیماری های اندمیک همچون سالک مشکوک شد و در صورت منفی شدن تست آزمایشگاهی آن، به بررسی سایر علل بیماری های پوستی پرداخت. همچنین جهت تشخیص اختصاصی تر و تایید تشخیص اولیه می توان از روش های ملکولی استانداردی مانند PCR کمی و کیفی استفاده نمود.
    کلید واژگان: لیشمانیا, کورتیکواستروئید, مشاهده مستقیم, PCR
    Mahdi Abdollahi, Fateme Tashrifi, Bagher Moradi *
    Background and purpose
    Cutaneous leishmaniasis is one of important diseases that is endemic in some areas in iran. Leishmaniasis causes by leishmania parasite and can transmit by sand fly. The aim of this study was report of a cutaneous disseminated leishmaniasis case caused by corticosteroid injection after incorrect microscopic diagnosis.
    Materials and methods
    Patient was a 55 years old man who referred to the physician by a painful and wet papule on nose skin. The initial diagnosis of lupus was considered. Prednisone as a corticosteroid had been injected by physician and after a few months several painful nodular and papular lesions were appeared on patient's face, so that the simple cutaneous lishmaniasis became a Cutaneous disseminated leishmaniasis. It should be noted that the immune system of patient was normal. The patient's hom is an endemic area of the disease and the patient's wounds can be suspected of contamination with leishmaniasis. For this purpose, the patient was introduced to the laboratory and Giemsa sampling and staining were carried out.
    Results
    After sampling and microscopic examination leishman bodies were observed in the all samples of wounds. lishmaniasis was diagnosed and then systemic treatment with glucantime was initiated immediately.
    Conclusion
    It is proposed that in negative clinical diagnosis, the microscopic exam and high sensitive standard molecular detection tests, such as quantitative and qualitative PCR can be useful.
    Keywords: PCR, Cutaneous leishmaniasis, Corticosteroid, Leishmania
  • سمیه بهرام*، سیدروح الله جوادیان، مهدی عبداللهی

    در تحقیق حاضر خواص فیزیکی و مکانیکی فیلم کتیرا حاوی ترکیبات آنتی اکسیدانی مختلف شامل عصاره علف چای، عصاره چوبر و ویتامین C در غلظت 25% (وزنی/حجمی) بررسی شد. افزودن عصاره علف چای، چوبر و ویتامین C میزان رطوبت و حلالیت فیلم کتیرا را کاهش داد (0/05>p). کمترین میزان حلالیت در تیمارهای کتیرا+ویتامین C (%51/59) و کتیرا+عصاره علف چای (%52/05) مشاهده شد (0/05>p). میزان نفوذپذیری به بخار آب در تیمار حاوی ویتامین C (7-10×0/06±1/68گرم بر ثانیه بر متر بر پاسکال) کاهش و در فیلم های حاوی عصاره به طور معنی داری افزایش یافت (0/05>p). افزودن هر دو عصاره و ویتامین C مقاومت مکانیکی فیلم کتیرا را کاهش داد. همچنین کمترین مقدار کدورت در فیلم خالص کتیرا (1/72) و فیلم حاوی ویتامین C (0/89) مشاهده شد (0/05>p). کمترین مقادیر عبور نور در فیلم کتیرای حاوی عصاره علف چای و عصاره چویر بود (0/05>p).

    کلید واژگان: فیلم خوراکی, کتیرا, علف چای, عصاره چویر, ویتامین C
    S. Bahram*, S.R. Javadian, M. Abdollahi

    In this study, the physical and mechanical properties of tragacanth film incorporated with different antioxidant compounds including Hypericum perforatum extract, Ferulago angulata extract and vitamin C 25% (w/v) were studied. Adding Hypericum perforatum extract, Ferulago angulata extract and vitamin C reduced the moisture content and the solubility of the tragacanth film (p<0.05). The lowest amount of the solubility was observed in the tragacanth film containing vitamin C (51.59%) and Hypericum perforatum extract (52.05%). The amount of water vapor permeability (WVP) decreased in the tragacanth film containing vitamin C (1.68±0.06×10-7 gs-1m-1Pa-1 ), and in the films containing extracts increased significantly (p<0.05). Adding both extract and vitamin C to the tragacanth film decreased the mechanical properties of the film. Also, the lowest amounts of opacity were observed in the tragacanth film and tragacanth film containing vitamin C 1.72 and 0.98, respectively (p<0.05). The lowest amount of light transmission was observed in the tragacanth film containing Hypericum perforatum and Ferulago angulata extract (p<0.05).

    Keywords: Edible film, Tragacanth, Hypericum perforatum, Chavir Extract, Vitamin C
  • محمدرضا پورمحمدی، رسول قربانی، مهدی عبداللهی*
    عادات سفر نقش کلیدی در انتخاب شیوه سفر دارند به گونه ای که ساختاربندی و هدایت تمایلات کاربران بر اساس منافع جمعی منجر به شکل بندی ارگانیک ظرفیت های برنامه ریزی حمل ونقل شهری می شود. هدف این مقاله، شناسایی الگوی دائمی استفاده از شیوه های حمل ونقل خصوصی و عمومی در جهت برنامه ریزی رفتار حمل ونقل کلان شهر تبریز هست. بدین منظور از روش خوشه ایبرای طبقه بندی مسافران بر اساس شاخص عادت یا تکرار مدل خاص سفر استفاده شده است. روش شناسی مقاله، توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جمع آوری داده ها در قالب پرسشنامه و اخذ نظرات در حوزه جابجایی عمومی در سطح شهر تبریز صورت گرفت. برآورد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران برابر با 1100 نفر برای 166 ناحیه ترافیکی تبریز به صورت نمونه گیری خوشه اییک مرحله ای و به صورت تصادفی تعیین گردید و با آزمون های واریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل گردید. بر اساس یافته های تحقیق هفت الگو شیوه انتخاب سفر شناسایی شد که دراین بین کاربران باقابلیت تغییر شیوه سفر و کاربران حمل ونقل عمومی، خوشه های کلیدی به شمار می روند که رفتار و ویژگی های متفاوتی را نسبت به سایر خوشه ها نشان می دهند. بنابراین این تفکر که الگوهای مختلف شیوه سفر مسافران ممکن است در جهت اثربخشی برنامه های حمل ونقل به روش های متفاوت متمایل شوند را تائید می کنند.
    کلید واژگان: عادات انتخاب سفر, طبقه بندی خوشه ای, تحلیل چند متغیره, کلان شهر تبریز
    Mohammad Reza Pourmohammadi, Rasoul Ghorbani, Mehdi Abdullahi *
    Travel habits play a key role in choosing travel mode in a way that Structuring and guiding the user intentions based on the collective interests lead to an organic formation of urban transport planning capacities. The aim of this article is to identify the Permanent pattern in using private and public modes of transport, so the transport behavior of Tabriz can be planned. For this purpose, the cluster method has been used to classify travellers based on habit index or frequency of particular travel model. Methodology of the article is descriptive, analytical and survey. Data was collected in the form of questionnaires and obtaining comments in relation to public relocation in Tabriz. The samples were estimated randomly using Cochran formula for 1100 people in 166 traffic area of Tabriz as one-step cluster sampling, then analyzed through multivariate variance tests. According to research findings, seven patterns of travel choice mode were identified, among them, users with the ability to change the travel mode and public transport users are substantial clusters which show different behaviors and features compared to other clusters. Therefore, this idea is confirmed that different patterns of travel mode may be directed towards various methods for effective transport plans.
    Keywords: Travel Choice Habits, Cluster Classification, Multivariate Analysis, Tabriz Metropolis
  • مهدی عبداللهی *
    بسیاری از شرق شناسان با طرح دلایل چون فرومایگی نژاد سامی عرب زبانان و ناتوانی آنان از فلسفه ورزی، و منع قرآن از آزاداندیشی بر این باورند که آنچه در نزد مسلمانان فلسفه نامیده می شود، چیزی بیش از ترجمه و شرح فلسفه یونان به ویژه ارسطو نیست. نویسندگان عرب زبان نیز برخی از همین دیدگاه پیروی کرده اند. از سوی دیگر، به اعتقاد بسیاری از این دو دسته، فلسفه عربی شامل علم کلام و تصوف، بلکه حتی اصول فقه نیز می باشد.
    این مقاله نشان می دهد که هر چند آشنایی با فلسفه یونان نقطه آغاز جریان فلسفه در فرهنگ اسلامی است، فلسفه ورزی مسلمانان در حد ترجمه و شرح فلسفه یونان متوقف نشده، بسیار از آن فراتر رفته است. فلسفه به مثابه «هستی شناسی عقلی نظام مند» دانشی مستقل از سایر علوم اسلامی است که از کندی/فارابی آغاز شده و تا به امروز به ویژه در فرهنگ شیعی تداوم یافته است. سومین محور اصلی این مقاله، تحلیل سیر تکاملی اندیشه فلسفی در سایه آموزه های اسلامی است. دین اسلام با تشویق به عقل ورزی و نیز طرح مسائل فلسفی بستری بسیار مناسب برای تکامل فلسفه فراهم آورده است. اندیشه های فیلسوفان از جهات گوناگونی چون جهت دهی، طرح مسئله، پیشنهاد برهان و تصحیح اشتباهات از آموزه های دینی کمک گرفته اند، در نتیجه فلسفه اسلامی در طول حیات خود روزبه روز بالندتر شده، و اکنون به یک نظام فکری توان مند تبدیل گشته است.
    کلید واژگان: فلسفه اسلامی, شرق شناسی, فلسفه عربی, تاثیر اسلام در فلسفه
  • مریم پورمهدی، مهدی عبداللهی *، علیرضا نصیری
    لیگنین پس از سلولوز، فراوان ترین پلیمر طبیعی موجود در جهان است که اصلاح شیمیایی آن بهترین راه برای بهبود خواص این ماده به منظور استفاده در سنتز مواد شیمیایی و پلیمری است. از میان مونومرهایی که تاکنون برای اصلاح لیگنین استفاده شده اند، آکریل آمید (AAm) بازده بیشتری در کوپلیمرشدن پیوندی داشته است. در پژوهش حاضر، لیگنین بومی مصرفی با استفاده از کلریدریک اسید (HCl) به روش رسوب دهی اسیدی از مایع سیاه حاصل از صنعت کاغذسازی استخراج و سپس با انحلال در تتراهیدروفوران خالص سازی شد. اصلاح شیمیایی لیگنین با مونومر آکریل آمید در مجاورت آغازگرهای مختلف شامل هیدروژن پراکسید (H2O2)-کلسیم کلرید (CaCl2)، هیدروژن پراکسید-آهن (II) کلرید (FeCl2)، آمونیوم پرسولفات (APS)، پتاسیم پرسولفات (KPS)، پتاسیم پرسولفات-آمونیوم آهن (II) سولفات 6 آبه (AFS.6H2O) و سریک آمونیوم نیترات (CAN)-نیتریک اسید (HNO3) بررسی شد. سپس، کوپلیمرهای پیوندی با روش های طیف سنجی زیرقرمز تبدیل فوریه و رزونانس مغناطیسی هسته پروتون شناسایی شدند. بیشترین و کمترین درصد تبدیل مونومر با استفاده از آغازگرهای مختلف در گروه کوپلیمرهای سنتزی روی لیگنین، به ترتیب مربوط به سامانه های آمونیوم پرسولفات با مقدار %94.32 و پتاسیم پرسولفات با مقدار %77.83 بود. از میان انواع آغازگرهای استفاده شده فقط سامانه اکسایش -کاهش هیدروژن پراکسید-کلسیم کلرید در دمای 30 درجه سلسیوس به بازده پیوندزنی %100 و بدون تشکیل هیچ گونه زنجیر هوموپلیمر آزاد منجر شد، درحالی که در مجاورت سایر سامانه ها، زنجیرهای هوموپلیمر آزاد نیز افزون بر زنجیرهای کوپلیمر پیوندی تشکیل شدند. نتایج نشان داد، در مجاورت سامانه CAN/HNO3، واکنش پیش نمی رود.
    کلید واژگان: لیگنین بومی, آکریل آمید, کوپلیمرشدن پیوندی, پلیمرشدن اکسایش, کاهش, سنتز و شناسایی
    Maryam Pourmahdi, Mahdi Abdollahi *, Ali Reza Nasiri
    Hypothesis: After cellulose, lignin is the most abundant natural polymer in the world. The chemical modification of lignin is the best way to improve its performance in the synthesis of the chemicals and polymeric materials. Among monomers employed in modification of the lignin, acrylamide (AAm) increases the highest yield in graft copolymerization reaction.
    Methods
    A native lignin was extracted from its black liquor derived from paper-making processes by precipitation with HCl, and then purified by dissolving in tetrahydrofuran (THF). Chemical modification of the lignin with acrylamide monomer was investigated in the presence of different initiators including hydrogen peroxide (H2O2)/calcium chloride (CaCl2), H2O2/Fe(II) chloride (FeCl2), ammonium persulfate (APS), potassium persulfate (KPS), KPS/ammonium iron(II) sulfate hexahydrate (AFS.6H2O) and ceric ammonium nitrate (CAN)/HNO3. The graft copolymers were then characterized using Fourier transform infrared (FTIR) and proton nuclear magnetic resonance (1HNMR) spectroscopy methods.
    Findings: The highest and lowest conversions of AAm monomer in the presence of different initiators used in synthesizing the lignin graft copolymers were observed for the APS and KPS systems to be 94.32% and 77.83%, respectively. Among all initiators used in the present study, only H2O2/CaCl2 redox system led to a 100% grafting percentage at 30°C without any free homopolymer chain, while in the presence of other systems, free homopolymer chains were also formed in addition to the grafted chains. It was found from the results that, the graft polymerization did not proceed in the presence of CAN/HNO3 system.
    Keywords: native lignin, acrylamide, graft copolymerization, redox polymerization, synthesis, characterization
  • پریسا هاشم پور، مهدی عبداللهی
    از آن جایی که مسکن کالای همگنی نیست، تعریف دقیق مسکن از مهم ترین الزامات شناسایی مختصات آن محسوب می شود و استانداردسازی مفاهیم در این حوزه می تواند بسیار راهگشا باشد. در این راستا، باید به شاخص هایی نظیر کیفیت کالبدی – فضایی، کیفیت عملکردی، کیفیت محیطی و کیفیت مربوط به نیازهای انسان توجه شود. در چهارچوب همین مفاهیم کلیدی، ارتباط بین سطح کیفیت محیطی و قیمت فروش مسکن در شهر تبریز بررسی شده است. این تحلیل در دو مرحله انجام شده است. در مرحله اول شاخص های ذهنی و عینی کیفیت محیطی با استفاده از مولفه های اصلی در 184 حوزه سرشماری کلان شهر تبریز که 29 محله (ناحیه) شاخص شهر تبریز را در برمی گیرد، تجزیه وتحلیل شده است. نتایج مرحله اول حاکی از این است که مزیت های کالبدی، عدم رضایت از تراکم بالا و برخی اثرات جانبی منفی ناشی از مناطق نامتجانس در سطح نخست تاثیرگذاری بر شاخص های محیطی قرار دارند. در مرحله دوم، ارتباط بین سطح شاخص های محیطی و قیمت فروش مسکن بررسی شده است. به این منظور از ضریب همبستگی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج بیانگر رابطه خطی مثبت و قوی بین سطح کیفیت محیطی و قیمت فروش مسکن در مناطق مختلف شهر تبریز است؛ به گونه ای که متغیر قیمت فروش مسکن به سطح کیفیت محیطی وابسته است.
    کلید واژگان: تحلیل آماری, شاخص ها, قیمت فروش مسکن, کیفیت محیطی, محله های شهر تبریز
    Parisa Hashempour, Mehdi Abdullahi
    Introduction
    Focus on the studies of the environmental quality goes back to the 1960s (Connerly & Marans, 1985). The importance of the studies of the environmental quality stems from the measurement and comparison of different housing environmental potentials (Sive & Chertok, 2013), because the measurement and comparison of environmental quality between different areas, not only for researchers but also for residents, workers, managers and policy makers in the public and private sectors are important (Blomquist, Berger & Hoehn, 2001). Although quite detailed studies on environmental quality assessment have been done, the criteria are not developed in the operational programs.
    To check the environmental quality of housing, researchers have focused on three main issues. The first issue is to review the relationship between environmental quality of residential areas, welfare and comfort of the inhabitants. The latter focuses on the sense of the inhabitant's satisfaction of the house and its surroundings. Finally, the third issue is related to the environmental quality as a factor in structure of housing price. The literature of this paper is organized according to these three themes. Different researches have used several different methods and indicators for measuring environmental quality and gathered some instances for heterogeneous areas of cities in different time periods (Kamp, Leidelmeijer, Marsman & Hollander, 2003). It is expected proposing new topics for Tabriz metropolis helps to clarify the issue.
    Several studies have been conducted regarding to the impact of environmental features on housing prices. Almost all studies in this field were exploratory and focused on the impact of environmental quality on housing prices. Rosiers,Theriault, Kestens & Villeneuve (2007) have defined environmental quality as one of characteristics of neighborhood units and evaluated the impact of these components on housing prices. They found that all the characteristics of neighborhood units are important and make a positive effect on housing prices. In the analysis of distribution of spatial inequalities of access and environmental quality in the metropolitan area of Paris, Palma, Kiarash, Picard & Waddell, (2007) recognized major investments of local-welfare facilities in the housing market. The importance of different environmental attributes associated with housing prices was assessed by Chau, Yung, Leung & Law, (2006) through exploring resident's environmental sense. Also Potepan (1994) concluded that the sale price of housing depends on the amenities associated with the residential area of neighborhood units and despite the high cost of housing, prosperous areas are selected in migration to cities. In a more general perspective, Rogerson (1999) has investigated the impact of absorbing new investments on environmental quality in urban development patterns.
    Obviously, the components of the promotion of environmental quality section are of particular importance, which have a positive impact on both housing prices and rental prices. Instead of determining the effect of the price of environmental quality on housing prices, this exploratory study addresses the relationship between the level of environmental quality and housing prices. In this paper, environmental quality is assessed on the basis of environmental and housing characteristics and subsequently a consistent relationship between the level of environmental quality and housing prices is reviewed. The geographical scale of the study area covers 29 neighborhoods in the city of Tabriz. The range of indicators is the level of environmental quality for residential areas that includes both objective and subjective-perceptual indicators. It also ranks the level of environmental quality for residential areas based on geographic levels.
    Methodology
    Tabriz metropolitan indicators are a set of multidimensional data over time included the objective and subjective characteristics of the residential environments. In this paper, we selected 28 indicators of environmental quality. These indicators have been classified into six main groups: 1) social indicators, 2) economic indicators, 3) indicators of access, 4) perceptual problems of housing environment, 5) satisfaction of the housing environment and 6) housing characteristics. Social indicators describe the number of persons per household, educational level, population increase and crime rates in residential areas.
    Results
    Three distinct groups in the metropolitan areas of Tabriz are introduced through the level of environmental quality indicator. In 4 of 29 neighborhoods, the level of environmental quality indicator is greater than 1 and in other sets, the level of 14 neighborhoods is below zero. Also in 11 districts, the environmental quality indicator is between 0-1.
    Despite some exceptions, compatibility between environmental quality indicator and sale price of housing in the metropolitan area of Tabriz is remarkable. The three dispersion diagrams provide the evidences of positive linear relationship (slope = 1402/0). However, this analysis is exploratory. To test the intensity of linear relationship between housing prices and the level of the environmental quality indicator, the test of correlation coefficient was used. The test proves that there is a strong and positive correlation between the level of environmental quality indicator and the sale price of housing (The Pearson correlation coefficient is 0.596 and is significant at 0.01). This means that the rising level of environmental quality indicator refers to the increasing prices of housing and vice versa.
    Although the correlation coefficient confirms the linear and positive relationship between two variables, it does not reflect the dependency between them. To test the dependency between the level of environmental quality indicator and housing sales prices, the chi-square test was used. The null hypothesis is that the two variables are independent and the variable to be tested against these two variables is dependent. The results of the test proves that these two variables are related to each other (chi-square = 19,432, sig = 0,008); as a result, any change in the level of environmental quality indicator means a change in the price of housing. In addition, the level of probability coefficient is close to 1, which confirms the high dependency between two variables.
    The results are: 1. there is a strong and positive correlation between the level of environmental quality indicator and sale price of housing in the metropolitan area of Tabriz 2. The level of environmental quality indicator and the average sales price of the housing are dependent variables.
    Conclusion
    In this study, the relationship between the level of environmental quality and sale price of housing in metropolis of Tabriz was investigated. The study was conducted in two stages. Firstly, the environmental quality indicator was developed using principal component analysis. Secondly, the relationship between environmental quality indicator and sale price of housing was investigated. Therefore, the correlation coefficient and chi-square tests were used. The results show that there is a strong and positive linear relationship between the environmental quality indicator and the sale price of housing in the metropolitan area of Tabriz and the environmental quality indicator and the sale price of housing are dependent variables.
    The results of the study are important for several reasons. The results increase the understanding of the resident's environmental sense and the assessment of the environmental characteristics associated with the residential environment and can be used by decision makers in the public and private sectors, including planners, allowing them to obtain environmental quality indicator at the district level through a comprehensive view. Also, the results indicate that the environmental quality of residential areas can be part of the metropolitan area's competition, because the higher the level of environmental quality indicator in a given area is, the more the housing price in that area will be.
    The main limitation of this study is the lack of time series data. The analysis is based on limited data that doesnt provide an opportunity to control and monitor periodically. Therefore, improving the environmental quality indicator based on criteria such as the number of family members, stage of life cycle and duration of residence can be the subject of subsequent studies.
    Keywords: Environmental quality, housing sale price, indicators, statistical analysis, Tabriz neighborhoods
  • رامین بایرامی، مهدی عبداللهی *
    در چند دهه گذشته، مقالات زیادی در ارتباط با توسعه لیگنین منتشر شده که بیشتر درباره اصلاح شیمیایی لیگنین بوده است. استفاده از لیگنین به طور مستقیم، اغلب به سنتز و تولید مواد کم ارزش منجر می شود. از این رو، اصلاح شیمیایی لیگنین، نه تنها موجب افزایش واکنش پذیری آن شده، بلکه موجب پخش بهتر آن در مواد پلیمری می شود. ساختار شیمیایی لیگنین شامل واحدهای فنیل پروپان است که از سه ترکیب پیش ساز آروماتیکی و الکلی پاراکوماریل الکل، کانیفریل الکل و سیناپیل الکل ناشی می شود. لیگنین با دو روش استفاده می شود. در روش اول، لیگنین بدون اصلاح شیمیایی برای بهبود خواص مد نظر به ماتریس پلیمری افزوده می شود. اما در روش دوم، با اصلاح شیمیایی لیگنین و آماده سازی آن برای سنتز طیف گسترده ای از مواد پلیمری استفاده می شود. اصلاح شیمیایی لیگنین بارها برای اهداف مختلف مطالعه شده است. اصلاح لیگنین از راه واکنش با فرمالدهید، اپی کلروهیدرین، فنول، پروپیلن اکسید، پروپیلن کربنات، پلی اتیلن گلیکول و سنتز کوپلیمرهای بر پایه لیگنین از جمله واکنش هایی هستند که بحث و بررسی شده اند. با این حال، این مقاله به بحث درباره اصلاح شیمیایی لیگنین و استفاده از آن به عنوان منبع مونومر در فرایند پلیمرشدن، محدود شده است.
    کلید واژگان: لیگنین, اصلاح شیمیایی, پلی ال, پلیمرشدن تراکمی, پلی یورتان
    Mahdi Abdollahi *
    In the recent decades, many articles have been published on the development of lignin and mostly related to the chemical modification of lignin.The direct use of lignin often leads to the synthesis and production of low-value added materials. Hence, chemical modification of lignin not only increases its activity in the reactions but also represents a fine dispersion in the polymer materials. Chemical structure of lignin contains phenyl propane units, originating from three aromatic alcohol precursors of p-coumaryl alcohol, coniferyl alcohol and sinapyl alcohol. The main uses of lignin can be classified into two different methods. In the first method, without chemical modification, lignin is directly incorporated into a polymer matrix to give new or improved properties. In the second method, a large range of polymer materials is synthesized via chemical modification of the lignin. Chemical modification of the lignin has been studied frequently for various purposes. Lignin modification through reaction with formaldehyde, epichlorohydrin, phenol, propylene oxide, propylene carbonate, polyethylene glycol and synthesis of lignin-based copolymers are among reactions studied in the literature. However, this article has been restricted to the discussion on chemical modification of lignin and its use as a source of monomer in the polymerization process.
    Keywords: lignin, chemical modification, polyol, condensation polymerization, polyurethane
  • مهدی عبداللهی، محمدرضا پورمحمدی *، رسول قربانی
    درک پیشینه مدل کنونی سفر، یک موضوع کلیدی در توسعه کارآمد برنامه ریزی حمل ونقل شهری می باشد چراکه شناخت شیوه و عوامل انتخاب سفر به دلیل تسهیل در تغییر رفتار حائز اهمیت است. در اکثر موارد واقعیت های حمل ونقل با رهیافت های رفتاری نسبت به مدل های منطقی بهتر تبیین می شوند. هدف این مقاله تجزیه وتحلیل تاثیر عوامل مختلف در انتخاب شیوه سفر کاربران وسایط نقلیه شخصی و عمومی می باشد. بر این اساس مدل مفهومی عادت های سفر با ترکیب محدودیت های انتخاب رفتار ادراکی و نگرش برنامه ریزی شده طراحی شده است. روش شناسی مقاله با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی _ توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جمع آوری داده ها در قالب پرسشنامه و اخذ نظرات در حوزه جابجایی عمومی در سطح شهر تبریز صورت گرفت. برآورد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران برابر با 1100 نفر برای 166 ناحیه ترافیکی تبریز تعیین گردید. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری الگوی سفر نشان دهنده واریانس بیش از 1 7 درصدی در کاربران وسایط نقلیه خصوصی و واریانس بیش از 1 4 درصدی در کاربران حمل ونقل عمومی بود. سایر مولفه ها از آن جمله محدودیت های نگرشی و انتخابی دارای اهمیت چندانی نبودند. برخلاف نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، باورهای نگرشی امکان پیش بینی را فراهم می سازند. بر همین اساس با انجام رگرسیون لجستیک دوحالته، تمایل مسافران در استفاده از حمل ونقل عمومی موردبررسی قرار گرفت که حاکی از تاثیر منفی قابل توجه و چشمگیر عادات رانندگی بر احتمال انتخاب حمل ونقل عمومی است. بر اساس یافته های این تحقیق پیشنهادهای راهبردی باهدف شکستن عادت های ناپایدار رانندگی و تشکیل عادت های جدید پایدار ارائه شده است.
    کلید واژگان: محدودیت های رفتاری, چشم انداز سفر, شاخص عادت سفر, مدل یابی معادلات ساختاری, رگرسیون لجستیک دوحالته
    M. Abdullahi, M. Pourmohammadi *, R. Ghorbani
    To understand the background of current travel model is a key issue in the efficient development of urban transport planning, because identifying the mode and factors of travel choice is important to facilitate behavior change. In most cases, the realities of transportation on behavioral approaches are explained better than the logic models. The objective of this paper is to analyze the impact of various factors on the choice of the way of travel for users of personal and public transport. Therefore, conceptual model of travel habits was designed by combining the constraints on the choice of perceptual behavior and planned attitude. Based on the objective, the methodology of this study is of the type of applied-developmental research and also descriptive, analytical and survey method in terms of objective and also, nature and method, respectively. Data were collected through questionnaires and obtaining public comments according to the general displacement in Tabriz city. The sample was estimated using Cochran formula for 1,100 people in 166 traffic area of Tabriz. The results of the Structural equation modeling of travel pattern represent a variance more than 17 percent in private vehicle users and more than 14 percent in public transport users. Other factors such as attitudinal and choice constraints were not so important. Unlike the results of structural equation modeling, attitudinal believes provide possibility of prediction. Accordingly, through binary logistic regression, the willingness of travellers in using public transport was studied, suggesting a significant negative effect of travel habits on the probability of choosing public transportation. Based on the findings of this study, strategic suggestions have been presented aimed at breaking unsustainable driving habits and forming new sustainable habits.
    Keywords: Behavioural Constraints, Travel Prospect, Travel Habit Index, Structural Equation Modeling, Binary Logistic Regression
  • مهدی عبداللهی، سید امیر موسویان، اکبر ورامش، امین اسدی
    در این پژوهش، دو نمونه لیگنین، یکی استخراج شده از پساب صنعتی کارخانه چوب و کاغذ ایران (چوکا) تحت عنوان مایع سیاه و دیگری تهیه شده از شرکت آلدریچ، مطالعه شدند. لیگنین ابتدا از مایع سیاه آن توسط اسید رقیق رسوب داده شده و سپس با انحلال در تتراهیدروفوران خالص سازی شد. ساختار کلی نمونه های لیگنین با استفاده از آزمون های طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) و تشدید مغناطیسی هسته پروتون (1HNMR) شناسایی شدند. نتایج نشان داد که لیگنین تهیه شده از شرکت آلدریچ ساختاری مشابه با لیگنوسولفونات دارد، در حالی که لیگنین استخراج شده از مایع سیاه فاقد گروه های سولفوناتی بوده و از نوع لیگنین کرافت می باشد. با استفاده از واکنش استیل دار کردن لیگنین کرافت و شناسایی تکمیلی با طیف سنجی تشدید مغناطیسی هسته پروتون (1HNMR)، نسبت تعداد گروه های عاملی هیدروکسیل به متوکسی 11/1 به 1 و تعداد گروه های هیدروکسیل آن به طور متوسط 91/5 میلی مول بر گرم لیگنین استیل دار محاسبه شد؛ که 53% آن به گروه های هیدروکسیل آروماتیکی مربوط بود. با داشتن وزن مولکولی لیگنین استیل دار شده که از آزمون کروماتوگرافی ژل تراوایی برابر1260 گرم بر مول بدست آمد، تعداد متوسط گروه های عاملی هیدروکسیل به ازای هر زنجیر لیگنین کرافت استیل دار شده محاسبه و مقدار 44/7 بدست آمد.
    کلید واژگان: لیگنین, استیل دار کردن, شناسایی ساختار, FTIR, طیف سنجی مغناطیسی هسته پروتون (1HNMR)
    Mehdi Abdolahi, Seaid Amir Mosavian, Akbar Vramsh, Amin Asadi
    In this research, two types of lignin, i.e. one extracted from industrial waste water of the Iran wood and paper (choka) factory as black liquor and another provided from Aldrich company, were studied. Firstly, the lignin was precipitated from its black liquor by a dilute acid and was then purified by dissolving in tetrahydrofuran (THF). Lignin samples were characterized using Fourier transform infrared (FTIR) and proton nuclear magnetic resonance (1HNMR) spectroscopies. It was found from results that the Aldrich lignin has a structure similar with the lignosulfonate while lignin extracted from black liquor does not have a hydrophilic sulfonate group and has a Kraft lignin structure. Using acetylation of Kraft lignin and complementary characterization with 1HNMR spectroscopy, the ratio of hydroxyl functional groups to methoxy groups was calculated to be 1.11 to 1, and amount of the hydroxyl groups was calculated to be 5.91 mmol/g of acetylated lignin, where 53% of the hydroxyl groups is related to the aromatic hydroxyl groups. By having the molecular weight of the Kraft lignin which was obtained from the gel permeation chromatography (GPC) analysis of the acetylated Kraft lignin to be 1260 g/mol, average number of the hydroxyl groups per acetylated lignin chain was calculated to be 7.44.
    Keywords: lignin, acetylation, Structural characterization, FTIR, 1H-NMR
  • مجتبی بزرگ، مهدی عبداللهی*، محمدعلی سمسارزاده
    اثر ید مولکولی بر وزن مولکولی و توزیع وزن مولکولی پلی استیرن تولید شده در پلیمرشدن رادیکالی استیرن بررسی شد. پلیمرشدن رادیکالی استیرن شروع شده با آغازگر 2،׳2-آزوبیس(ایزوبوتیرونیتریل) (AIBN) در دمای 70 درجه سلسیوس و در مجاورت مولکول ید انجام شد. از آزمون های رنگ نگاری ژل تراوایی (GPC) و طیف بینی رزونانس مغناطیسی پروتون (1H NMR) برای شناسایی پلیمرها استفاده شد. نتایج این آزمون ها شامل تبدیل واکنش، وزن مولکولی متوسط و توزیع وزن مولکولی با نتایج به دست آمده برای پلیمرشدن رادیکالی استیرن شروع شده با آغازگر AIBN در دمای مشابه، در غیاب مولکول های ید مقایسه شد. نتایج نشان داد، ید اثر بسزایی بر وزن مولکولی و توزیع وزن مولکولی پلیمر نهایی سنتز شده دارد و به خوبی قابلیت کنترل پلیمرشدن را با سازوکار پلیمرشدن رادیکالی انتقال ید معکوس دارد و به تولید پلیمری با وزن مولکولی l10600g/molو توزیع وزن مولکولی 1.3 منجر شود. با توجه به اهمیت دوره القا در پلیمرشدن رادیکالی انتقال ید معکوس، دوره القا با افزایش دما تا 120 درجه بسیار کوتاه تر شد و گونه های تشکیل شده طی این دوره به کنترل بهتر وزن مولکولی منجر شدند. همچنین، با توجه به اینکه مولکول های ید در ابتدا به عنوان بازدارنده رادیکالی عمل می کنند، نقش وجود بازدارنده رادیکالی 4-ترشیوبوتیل کتکول در کنار مولکول های ید در پلیمرشدن رادیکالی استیرن شروع شده با آغازگر AIBN بررسی شد. مشاهده شد، وجود بازدارنده رادیکالی، مانع از مصرف مولکول های ید به وسیله رادیکال های حاصل از تجزیه آغازگر شیمیایی و تشکیل آلکیل هالید طی دوره القا می شود.
    کلید واژگان: پلیمرشدن رادیکالی, استیرن, بازدارنده, پلیمرشدن کنترل شده, پلیمرشدن انتقال ید معکوس
    Mojtaba Bozorg, Mahdi Abdollahi *, Mohammad Ali Semsarzadeh
    The presence of molecular iodine was studied in relation the molecular weight and molecular weight distribution of polystyrene, produced by radical poly merization. Radical polymerization of styrene initiated by 2, 2׳-azobisisobutyronitrile (AIBN) was performed at 70°C in the presence of molecular iodine. The synthesized polymers were characterized by gel permeation chromatography (GPC) and proton- nuclear magnetic resonance (1H NMR) techniques. The results of these reactions including conversion data, number-average molecular weight and molecular weight distribution were compared with those obtained for styrene radical polymerization initiated by AIBN at the same temperature in the absence of molecular iodine. It was found that the presence of iodine had a profound effect on the molecular weight and its distribution in the produced polystyrene. This was attributed to the ability of iodine to control the polymerization of styrene initiated by AIBN via reverse iodine transfer polymerization (RITP) mechanism. The polymer produced by this method had a molecular weight of 10600 g/mol with a molecular weight polydispersity index of 1. 3. Due to the importance of induction period in reverse iodine transfer radical polymerization, increasing the temperature to 120°C during the induction period resulted in shorter induction periods and the produced species led to better control of the molecular weight. Also, due to the role of iodine molecules as a radical inhibitor, the presence of a secondary radical inhibitor, i. e. 4-tert-butylcatechol, along with the iodine was investigated in radical polymerization of polystyrene initiated by AIBN. It was observed that the secondary radical inhibitor prevented the consumption of the iodine molecules by the radicals produced from decomposition of the AIBN initiator; therefore, alkyl halides were not produced during the induction period.
    Keywords: radical polymerization, styrene, inhibitor, controlled polymerization, reverse iodine transfer polymerization
  • سید مهدی اجاق*، فاطمه شریعتمداری، افشین عادلی، معظمه کردجزی، مهدی عبداللهی
    در این تحقیق، اثر ترکیب دو سطح کتیرا (15 و 30 %) بر فیلم کیتوزان 2% مورد مطالعه قرار گرفت و خصوصیات فیلم تولیدی بررسی شد. نتایج آزمون ها، بهترین خصوصیات را در غلظت 30% کتیرا در ترکیب با پلیمر کیتوزان به اثبات رسانید. درصد رطوبت و حلالیت فیلم با افزودن کتیرا به کیتوزان افزایش معنی داری نداشت (p<0/05). میزان نفوذپذیری به بخار آب در فیلم شاهد (کیتوزان) و فیلم کامپوزیت اختلاف معنی داری با یکدیگر داشتند (p>0/05)، کم ترین میزان در کامپوزیت 15% مشاهده شد که 1/53 (10-10 g/ms Pa) بود. مقاومت کششی فیلم کیتوزان با افزودن کتیرا تغییر معنی داری نداشت (p<0/05) ولی کم ترین مقاومت کششی در کامپوزیت 15% مشاهده شد. درصد افزایش طول با افزودن کتیرا کاهش یافت. افزودن کتیرا به فیلم کیتوزان تغییر معنی داری (p<0/05) در شفافیت آن ایجاد نکرد، اما از درجه شفافیت کاسته شد. به طوری که کم ترین شفافیت در کامپوزیت 30% مشاهده گردید. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که افزودن کتیرا به کیتوزان باعث بهبود ویژگی های فیزیکی و مکانیکی این پلیمر در حالت فیلم و افزایش کارایی جهت بسته بندی ماهی گردد.
    کلید واژگان: کامپوزیت, کتیرا, کیتوزان, کارایی
    S. Mahdi Ojagh*, Fatemeh Shariatmadari, Afshin Adeli, Moazameh Kordjazi, Mehdi Abdollahi
    In this research, the combination of two levels of tragacanth gum (15 and 30%) on chitosan film 2 % were studied and produced film characteristics checked out. The results are proved the best properties in tragacanth 30% in combination with chitosan. Moisture and solubility was not significantly increased by adding tragacanth to chitosan (p>0.05). There was a significant difference between water vapor permeability of chitosan (control) and composite (p-1 s-1 p-1. Tensile strength of chitosan did not change significantly with the addition of tragacanth (p>0.05) but the lowest tensile strength showed in the composite 15%. Elongation percentage was reduced by addition of tragacanth. Add tragacanth to chitosan did not cause significant changes in its transparency (p>0.05) but the degree of transparency was reduced, so that the lowest transparency was observed in the composite 30%. The results of the present study demonstrated that the addition of tragacanth into the chitosan improve the physical and mechanical properties of this polymer in the film and increase its efficiency for fish packaging.
    Keywords: Composite, Tragacanth, Chitosan, Efficiency
  • رامین بایرامی، مهدی عبداللهی*
    لیگنین دومین پلیمر طبیعی فراوان پس از سلولوز در دنیاست که به عنوان ماده ای ارزان، غیرسمی و
    زیست تخریب پذیر، جایگزین مناسبی برای پلی ال های بر پایه نفت شناخته شده است. پژوهشگران تلاش فراوانی به منظور شناسایی ساختار شیمیایی لیگنین انجام داده اند. اما، همچنان مشکلات بسیاری در جایگزینی مونومرهای به دست آمده از نفت خام و به کار رفته در ساخت و سنتز مواد پلیمری، مانند پلی یورتان ها، با لیگنین وجود دارد. از مشکلات عمده در شناسایی این پلیمر طبیعی، نبود پروتکل های مشخص و استاندارد است. در این مقاله، مطالعه ای نظام مند به منظور شناسایی کمی گروه های عاملی لیگنین، با استفاده از فنون مختلف، مانند تیترکردن و طیف سنجی های 19FNMR ،31PNMR ،13CNMR ،1HNMR و UV-VIS انجام شده است. در ادامه، با بررسی مزایا و محدودیت های هر روش، شیوه های تعیین وزن مولکولی و خواص گرمایی لیگنین نیز بیان شده است.
    کلید واژگان: لیگنین, شناسایی ساختار شیمیایی, تیترکردن, طیف سنجی, وزن مولکولی
    Ramin Bairami Habashi, Mahdi Abdollahi*
    Lignin is the second most abundant natural polymer after cellulose in the world; and as a cheap, non-toxic and biodegradable material, it is a good alternative to the petroleum-based polyols. Despite researchers’ efforts to identify the structure of lignin, there are many problems which hinder lignin to be accepted as an appropriate monomer and a competitive alternative to the monomers derived from the crude oil for synthesis of polymers such as polyurethane. One of the major problems related to identification of the lignin structure is lack of well-defined protocols and standard. In this paper, a systematic study has been performed to quantitatively identify the functional groups present in the lignin structure using different techniques such as 1H NMR, 13C NMR, 31P NMR, 19F NMR and UV-VIS spectroscopies and titration. The advantages and limitations of each method havealso been discussed. Moreover, the molecular weight and thermal properties of lignin have been determined by a variety of methods.
    Keywords: lignin, chemical structure characterization, titration, spectroscopy, molecular weight
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • مهدی عبداللهی
    مهدی عبداللهی
    دانشیار فلسفه، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ، ایران
  • دکتر مهدی عبداللهی
    دکتر مهدی عبداللهی

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال