مهدی کردبچه حسین آباد
-
زمینه و هدف
اختیار پدر و جد پدری در نکاح دختر و پسراز احکام مسلم فقهی است. رعایت مصلحت صغیر با نظرات فقهی همراستا می باشد. فقها معتقدند که در تزویج ولایی صغیر، عدم مفسدت کفایت می کند. هدف از پژوهش، تحلیل رعایت صغیر در خصوص روابط مالی ناشی از نکاح است.
مواد و روش هاروش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش اصالت متون، امانتداری و صداقت رعایت شده است.یافته هاولی نباید صغیره را به کمتر از مهرالمثل و یا صغیر را به بیشتر از آن، تزویج نماید، و اگر چنین کند، پس اگر مصلحتی باشد که چنین تزویجی را اقتضا کند، عقد و مهر هر دو صحیح است؛ ولی اگر مصلحت در خود تزویج باشد، نه در مهر، بنابر اقوی عقد صحیح و لازم است؛ به این معنی که مهر نافذ نیست و بعد از بلوغ، متوقف بر اجازه است.
نتیجهاقدام ولی نسبت به نکاح صغار باید در جهت غبطه و رعایت صلاح و سود آنان باشد، یا اینکه مستلزم مفسده و ضرر بر آنان نباشد، یعنی اگر ازدواج به مصلحت صغیر نباشد یا مضر به حال او باشد، این ازدواج نافذ نیست.
کلید واژگان: مهریه, نکاح صغیر, مصلحت, نفقهBackground and PurposeThe authority of father and paternal grandfather in the marriage of the boy and a girl is one of the fixed rules of jurisprudence. Failure to respect the interest and expediency of the minor is in the conflict with the great principles of jurisprudence.Jurists believe that in marriage by guardian permission, the absence of corruption is enough. The purpose of present research is to analyze the compilance of the minor expediency regarding financial relations resulting from marriage.
Materials and MethodsThe research method in present study is descriptive and analytical.
Ethical Considerations:In present study, the authenticity of the text trustworthiness and honesty have been observed.FindingsHowever, it should not couple the minor for less than the dowry or a minor for more than that, then if it is so and there is expediency that requires such a marriage ,both marriage and dowry are valid but if there is expedient in marriage not the dowery, it is clear that the marriage is correct and necessary after puberty though it is suspended on permission.
ResultsThe guardian's action regarding minor's marriage should be in the line with the observance of expediency and minors benefits or should not involve corruption and harm to them, that is if the marriage is not in the interest of minor or is harmful to him ,the marriage is not valid.
Keywords: Dowry, Minor', S Marriage, Expediency, Wife', S Maintenance (Nafaqah) -
طی سال های 1388 الی 1399 شش تن از دانشمندان فناوری هسته ای ایران توسط ناقضان فاحش حقوق بشر - رژیم منحوس صهیونیستی- هدف حملات سازمان یافته تروریستی قرار گرفتند، حملاتی که - علیرغم ممنوعیت و تقبیح آن به موجب بند یک ماده 6 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب 1966 سازمان ملل متحد و توسط جوامع انسانی-، به نظر «مثیر داگان» رئیس اسبق موساد امری اخلاقی و کارآمد است، زیرا جایگزینی مناسب برای جنگ گسترده می باشد. با وجود این نویسندگان شیوه ارتکابی ترورها را به طور جداگانه مورد مطالعه قرار داده اند و با استفاده از ظرفیت های حقوق داخلی و بین الملل به تحلیل آن ها پرداخته اند تا به این پرسش پاسخ داده شود که ترورها در حقوق داخلی و بین الملل چه عنوان یا عناوین مجرمانه ای هستند، همچنین رسیدگی به این جرایم در صلاحیت کدام مرجع است؟ و اینکه آیا ادعای دفاع بودن رفتار قابل پذیرش است یا خیر؟ نتایج پژوهش بیانگر این است که با توجه به گذشت دو دهه از تصویب قطعنامه 1373 شورای امنیت سازمان ملل متحد و عدم جرم انگاری تروریسم در نظام حقوقی ایران، هر ترور دارای عنوان مجرمانه و مجازات متفاوتی است، با توجه به شرایط وقوع جنایات علیه بشریت در اساسنامه رم مصوب 1998 رفتار مصداق این جرم بین المللی است، که علیرغم نپیوستن ایران به دیوان بین المللی کیفری می توان این مرجع قضائی را صالح به رسیدگی دانست، همچنین با استناد به ماده 51 منشور ملل متحد و قطعنامه 13314 مجمع عمومی سازمان ملل متحد ادعای دفاع بودن رفتار و توجیه پذیر بودن آن در هر صورت مردود است.
کلید واژگان: حقوق بشر, دفاع مشروع, تروریسم, ترور دانشمندان هسته ایThe purpose of this research is to investigate the follow-up of Iran's complaint against Israel in international authorities regarding the assassination of nuclear scientist Shahid Fakhrizadeh, which is done in a descriptive-analytical way. During the years 2008 to 2019, six scientists related to Iran's nuclear technology were targeted by organized terrorist attacks by human rights violators, despite the prohibition and condemnation of these attacks according to Article 6 of the International Covenant on Civil and Political Rights approved in 1966. The United Nations and by human societies, in the opinion of "Mother Dagan", the former head of the Mossad, it is much more ethical and efficient than creating a large-scale war, according to Dagan's belief, in the territory and sovereignty of Iran, leading to gross violations of human rights and taking the lives of five The target person became the perpetrators and their commanders. Despite these authors, they have studied the method of committing assassinations separately and analyzed them by using the capacities of domestic and international law in order to answer the question of what is the title of assassinations in domestic and international law. They are under criminal titles, and which authority is responsible for dealing with these crimes? And is it acceptable to claim that the behavior is a defense? The results of the research show that considering the passage of two decades since the approval of UN Security Council Resolution 1373 and the lack of criminalization of terrorism in Iran's legal system, each assassination has a different criminal title and punishment, so simply committing it creates the qualification for a special authority. It is not a domestic criminal offense. According to the circumstances of crimes against humanity in the Rome Statute approved in 1998, the behavior is an example of this international crime, which despite Iran not joining the International Criminal Court, this judicial authority can be considered competent to deal with it, also citing Article 51 of the United Nations Charter and Resolution 13314 of the United Nations General Assembly rejects the claim that the behavior is defensive and justifiable in any case.
Keywords: International Authorities, Assassination Of Nuclear Scientists, Shahid Fakhrizadeh, Iran's Complaint, Israel -
ولایت بر صغار تا زمان بلوغ بر عهده پدر، جد پدری، وصی، قیم و حاکم است که این ولایت مشروط به عدم مفسده و ضرر، رعایت اصلحیت و مصلحت برای صغار است و تنها چیزی که اختیارات ولی را محدود می سازد، مصلحت و غبطه صغیر است. لذا باید در اعمال و تصمیمات خود، مصلحت مولی علیه را رعایت نماید. در خصوص قصاص و جرایم کیفری نیز این مصلحت در عدم قصاص به صورت طلب دیه می باشد از نظر فقها معاصر غالبا اخذ دیه به مصلحت صغار است، ولی در مواردی ممکن است مصلحت صغار در عفو یا قصاص باشد. هدف از این پژوهش، تبیین نظریات فقهای معاصر است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به موضوع مصلحت صغار از نظر فقهای معاصر می پردازیم. اگر طفلی در اثر جنایت عمدی یا غیرعمدی به قتل برسد، اختیار قصاص یا اخذ دیه یا عفو با ولی او است، اما اگر جنایت بر صغیر، ضرب وجرحی باشد که موجب قصاص یا دیه گردد، قانون مجازات اسلامی در این مورد ساکت است و باید طبق اصل 167 قانون اساسی به فتوای مشهور فقها مراجعه نمود. در نتیجه در مورد قصاص، حق عفو برای ولی ثابت نیست و نسبت به گذشت از دیه هم، تنها در جایی ولی این حق را دارد که عفو برای صغیر مصلحت داشته باشد، نه برای خود ولی. فقهای معاصر در خصوص مصلحت صغیر نظریات متفاوتی دارند.کلید واژگان: جرایم کیفری, قصاص, دیه, مصلحت, صغیرGuardianship over the minors until the age of puberty is the responsibility of the paternal grandfather, the guardian, trustee and ruler, and this guardianship depends on the absence of corruption and harm, compliance with the principles of life and expediency for minors, and the only thing that limits the authority of the guardian is the expediency of the minor. Therefore, in his actions and decisions, he must respect the interests and expediency of the ward. Regarding retribution and criminal crimes, this is expedient in amnesty, retribution and asking for Diya (punitive compensations). From the point of view of contemporary jurists, receiving Diya is often in the interest of the minor, but in some cases, the expedient of the minor may be in amnesty or retribution. The purpose of the research is to explain the ideas of contemporary jurists. In this research, in a descriptive and analytical way, we deal with the issue of minor's expediency from the point of view of contemporary jurists. If a child is killed as a result of an intentional or unintentional crime, the guardian has the right to retaliate, take Diya or pardon, but if the crime against a minor is assault and battery, which causes retribution or Diya, the Islamic Penal Code is silent on this matter and according to Article 167 of the Constitution, one should refer to the famous fatwa of jurists. as a result In the case of retribution, the guardian's right to pardon is not fixed, and regarding remission the Dyia, the guardian only has the right in the cases where it is for the minor's benefit, not for himself. But, contemporary jurists have different opinions regarding the expediency of the minor.Keywords: Criminal Offenses, Retribution, Diya, Expediency, Minor
-
شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان نهادی که مسیول حفظ و تامین صلح و امنیت بین المللی است، نقش موثری در بحران جنگ عراق علیه ایران داشته است. پژوهش حاضر به بررسی مسیولیت شورای امنیت در قبال شناسایی متجاوز جنگی پرداخته است. سوال نوشتار این است: بر مبنای عملیات حفظ صلح، شورای امنیت چه وظایفی در قبال جنگ عراق علیه ایران داشته است؟ فرضیه این است: معرفی و شناسایی تهدید از سوی متجاوز، برقراری آتش بس، تعیین خسارت و سپردن متجاوز به نهادهای بین المللی برای برقراری عدالت، به عنوان عناصر عملیات حفظ صلح از سوی شورای امنیت هستند که هرگز به طور دقیق علیه عراق اعمال نشده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر عهده گرفتن شناسایی متجاوز جنگی و همچنین تامین صلح و امنیت بین المللی، علاوه بر اینکه برای دولت ها مسیولیت زاست، برای سازمان های بین المللی نظیر شورای امنیت نیز مسیولیت ایجاد می کند. از این جهت، علاوه بر کشور عراق که آغازگر جنگ علیه ایران بوده است، شورای امنیت ، چه در زمان جنگ و چه امروزه که بحث دریافت غرامت برای ایران مطرح است، مسیول است. ضمن اینکه کشورهای بی طرفی که اصل بی طرفی را در زمان جنگ رعایت نکردند، شامل مشارکت کنندگان در جنگ می باشند و از این رو ملزم به پرداخت غرامت هستند. پژوهش حاضر از روش توصیفی و تحلیلی و چارچوب نظری عملیات حفظ صلح بهره برده است.
کلید واژگان: شورای امنیت, عراق, جمهوری اسلامی ایران, جنگ, شناسایی متجاوزThe United Nations Security Council, as an institution responsible for maintaining and ensuring international peace and security, has played an effective role in the crisis of the Iraq war against Iran. The current research aims to examine the responsibility of the Security Council for the identification of the belligerent aggressor. The question of the article is: Based on the peacekeeping operation, what duties did the Security Council have regarding the war between Iraq and Iran? The hypothesis is: introducing and identifying the threat from the aggressor, establishing a cease-fire, determining damages and handing over the aggressor to international institutions to establish justice, are elements of peacekeeping operations by the Security Council, which have never been strictly implemented against Iraq. has not been The results of the research indicate that taking responsibility for the identification of war aggressors as well as ensuring international peace and security, in addition to being responsible for governments, also creates responsibility for international organizations such as the Security Council. . For this reason, in addition to the country of Iraq, which initiated the war against Iran, the United Nations Security Council is responsible, both during the war and today, when the question of receiving compensation for Iran is raised. In addition, the neutral countries that did not respect the principle of neutrality during the war are participants in the war and are therefore required to pay compensation. The current research has used the descriptive and analytical method and the theoretical framework of peacekeeping operations.
Keywords: Security Council, Iraq, Islamic Republic of Iran, war, identifying the aggressor -
زمینه و هدف
شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان نهاد حافظ صلح و امنیت جهانی نقش مهمی در مخاصمات و نزاع های بین المللی دارد. جنگ ها نیز یکی از مواردی است که نقش شورای امنیت در آنان برجسته است. به طور مشخص، شورای امنیت، مواضع و رویکردهای مختلفی در قبال جنگ های عراق علیه ایران و کویت ابراز داشته که پژوهش حاضر به بررسی این مساله می پردازد.
مواد و روش ها:
روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است که تجزیه و تحلیل داده ها نیز به شیوه استدلالی انجام شده است.
یافته ها:
شورای امنیت به عنوان نهادی که متولی صلح و امنیت بین المللی محسوب می شود، رویکرد متعارض و دوگانه ای در قبال تجاوز عراق علیه ایران و کویت اتخاذ نموده است. به طوری که هم در مرحله آغاز جنگ، حین جنگ و پایان آن، دوگانگی در تصمیمات این نهاد موج می زند. عدم صراحت در صدور قطعنامه ها علیه متخاصم (عراق) علیه ایران و البته دریافت خسارت از عراق و اعطای آنان به کویت به عنوان بخش های مهمی از این دوگانگی محسوب می شود.
نتیجه گیری:
وابستگی نهاد شورای امنیت به قدرت های جهانی و غربی، عدم استقلال در رای، نادیده گرفتن حقوق کشورهای در حال توسعه و مستقل، داشتن حق وتو و بکارگیری آراء پنج قدرت اصلی به ضرر کشورهای مستقل و آزاد به عنوان مهم ترین انتقادات مطرح شده علیه شورای امنیت قابل طرح است که نمود بارز آن در جنگ عراق علیه ایران و کویت در مراحل صدور قطعنامه، مدیریت جنگ و دریافت خسارت از تجاوزگر نمود یافته است. به نظر می رسد دریافت خسارت از عراق و تنبیه سایر متجاوزان جنگی در خاورمیانه بتواند اعتباری دوباره برای این نهاد به وجود آورد.
کلید واژگان: جنگ, شورای امنیت, عراق, ایران, کویتBackground and AimThe United Nations Security Council, as the Institution for Maintaining Global Peace and Security, Has an Important Role in International Conflicts and Disputes. Wars are Also One of the Cases in Which the Role of the Security Council is Prominent. Specifically, the Security Council has Expressed Various Positions and Approaches to the Iraq Wars Against Iran and Kuwait, and the Present Research Examines This Issue.
Materials and MethodsThe method used in the present research is descriptive-analytical that the data analysis has been done by reasoning method.
FindingsThe Security Council, Considered as an Institution Responsible for International Peace and Security, Has Taken a Conflicting and Dual Approach Regarding Iraqchr('39')s Aggression Against Iran and Kuwait. So That at the Beginning of the War, During the War and Also Its End, a Duality is Evident in the Decisions of This Institution. The Lack of Explicitness in Issuing Resolutions Against the Adversary (Iraq) Against Iran and, of Course, Receiving Compensation From Iraq and Granting Them to Kuwait are Considered as Important Parts of This Duality.
ConclusionThe Dependence of the Security Council Institution on Global and Western Powers, Lack of Independence in Voting, Disregarding the Rights of Developing and Independent Countries, Having Veto Right, and the Use of the Votes of the Five Main Powers to the Detriment of Independent and Free Countries are the Most Important Criticisms Proposed Against the Security Council That Can be Raised, Which Their Evident Manifestation have Been Reflected in the Iraq War Against Iran and Kuwait in the Stages of Issuing a Resolution, Managing the War and Receiving Compensation From the Aggressor. It Seems that Receiving Compensation From Iraq and Punishing Other Warring Aggressors in the Middle East Can Recreate Credibility for This Institution.
Keywords: War, Security Council, Iraq, Iran, Kuwait
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.