مهرداد منصوری
-
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ابعاد الگوی فرهنگ معنویت دینی و اخلاق حرفه ای سرمایه انسانی با رویکرد توسعه فرهنگ سازمانی معنویی در سازمان (مورد مطالعه سازمان شهر داری تهران) صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است.در بخشتحلیل محتوی مقاله ها 160 مقاله گردآوری شد که 80 مقاله داخلی(از سال 1398 تا 1401) و خارجی (2018 تا 2022) دسته بندی شد، روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود شاخص های اساسی استخراج شد .سوال های مصاحبه زیر نظر کمیته علمی طراحی و بصورت مصاحبه نیمه ساختار یافته طراحی شد.جامعه آماری مدیران و معاونان ذیربط در شهرداری تهران بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی 30 نفر آنها به عنوان نمونه تا اشباع نظری انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی و 6 کد انتخابی شدو 18کد 275 کد باز قرار گرفت.شاخص اصلی شامل هویت معنویت دینی فردی شامل زیر مولفه های،استقرار معنویت سازمانی،اخلاق حرفه ای فردی ،استقرار اخلاق حرفه ای سازمانی ،مدیریت منابع انسانی سازمان و سبک رهبری سازمانی بود. در دور دوم پرسشنامه ای با لطف لیکرت برای 30 نفز از خبرگان ارسال شد تا شدت اثر هریک از مولفه ها مشخص شود که در این پژوهش با استفاده از آمون با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و مقایسه میانگین و شدت اثر کوهنd میزان اثر هریک از مولفه ها و زیر مولفه ها در الگوی پیشنهادی مشخص شد.
کلید واژگان: اخلاق حرفه ای, فرهنگ معنویت, سرمایه انسانی, فرهنگ سازمانیThe current research has been carried out with the aim of analyzing the dimensions of the model of religious spirituality culture and professional ethics of human capital with the approach of developing a spiritual organizational culture in the organization (the case study of Tehran Municipality Organization). The qualitative research method is based on the data theory of the foundation. 160 articles were collected in the content analysis section of which 80 domestic (from 1398 to 1401) and foreign (2018 to 2022) articles were categorized, the data analysis method in the section Qualitative using open coding, axial coding and selective coding, basic indicators were extracted. The interview questions were designed under the supervision of the scientific committee and designed as a semi-structured interview. Targeted sampling method by snowball method, 30 of them were selected as a sample until theoretical saturation. The results of the current research led to the identification of 6 codes and 18 codes out of 275 were open codes. The main index includes the identity of individual religious spirituality, including sub-components, establishment of organizational spirituality, individual professional ethics, establishment of organizational professional ethics, organization's human resources management and leadership style. It was an organization. In the second round, a Likert questionnaire was sent to 30 experts to determine the intensity of the effect of each component. The components and sub-components in the proposed model were specified
Keywords: Professional Ethics, Spiritual Culture, Human Capital, Organizational Culture -
مقدمه
Minor head trauma از علل شایع مراجعه اطفال به اورژانس می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط هماتوم اسکالپ با شکستگی جمجمه و ضایعات اینتراکرانیال در اطفال می باشد.
روش بررسیدر این مطالعه که از نوع توصیفی- مقطعی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده مرتبط به مدت یکسال از آذرماه 1395 تا آذر ماه 1396 بود. تمام اطفال زیر 18 سال (933 نفر)که با شکایت Minor head trauma به مرکز اورژانس اطفال شهید رهنمون یزد مراجعه کرده بودند و بر اساس معیارAmerican academy تحت سی تی اسکن قرار گرفته بودند وارد مطالعه شدند. (تعداد 933 نفر). میانگین سنی در بین بیماران 11/67 سال بود. در سی تی اسکن 209 نفر از بیماران (22/41%) هماتوم اسکالپ گزارش شده بود. یک نفر متخصص رادیولوژی که در جریان طرح نبود درخواست شد تا تصاویر سی تی اسکن را بر اساس چک لیستی که از قبل طراحی شده بود تفسیر کند. در نهایت داده ها با کد گذاری وارد فایل اکسل شد و توسط نرم افزار STATA10 و با استفاده از آزمون Chi-square و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایجوجود هماتوم اسکالپ به طور معنی داری با خونریزی داخل بطنی (0/001>P) خونریزی تحت عنکبوتیه (0/001>P) خونریزی داخل مغزی (0/001>P) ادم مغزی (0/001>P) خونریزی تحت سخت شامه ای (0/001>P) کوفتگی مغزی (0/001>P) شیفت مغزی (0/001>P) پنوماتوسفال (0/001>P) و شکستگی جمجمه (0/001>P) ارتباط داشت. اما هماتوم اسکالپ با آسیب منتشر آکسونی (Diffuse axonal injury) ارتباط معنی داری نداشت (0/27=P).
نتیجه گیری:
یافته های مطالعه ما اهمیت وجود هماتوم اسکالپ در ارزیابی بالینی در اطفال زیر 18 سال دچار ترومای خفیف سر را تایید می کند و پیشنهاد می شود که کودکان دچار ترومای خفیف سر در اورژانس مورد مراقبت و ارزیابی بیشتری قرار بگیرند.
کلید واژگان: هماتوم اسکالپ, ترومای مینور سر, شکستگی کرانیال, ضایعات اینتراکرانیالJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:29 Issue: 4, 2021, PP 3642 -3647IntroductionMinor head trauma is one of the common causes of pediatric reference to emergency ward. This study investigated the correlation between scalp hematoma,cranial fractures and intracranial lesions in children presenting with minor head traumata.
MethodsThis was a descriptive cross-sectional study. The data gathering were done in 2016-17. All children under 18 years of age (933 individuals) who referred to Shahid Rahnemoun Pediatric Emergency Center in Yazd with a complaint of minor head trauma and underwent a CT scan according to American Academy Criteria were included in the study. The mean age of the children was 11.67 years. CT scan of 209 patients (%22.41) reported scalp hematoma. A radiologist who did not have any information about the study was asked to interpret the CT scans using a predesigned checklist. Finally, the data were encoded into an Excel file and statistically analyzed by STATA10 software using Chi-square test and logistic regression.
ResultsThe scalp hematoma was significantly related to intraventricular hemorrhage (P<0.001), subarachnoid hemorrhage (P<0.001), intracerebral hemorrhage (P<0.001), cerebral edema (P<0.001), subepidural hemorrhage (P<0.001), cerebral concussion (P<0.001), cerebral shift (P<0.001), pneumocephalus (P<0.001), and cranial fracture (P<0.001); however, scalp hematoma was not significantly related to diffuse axonal injury (P=0.27).
ConclusionOur findings confirmed the importance of presence of scalp hematoma in clinical assessment of children with minor head trauma aged less than 18 years. It is recommended that children with minor head trauma be treated and evaluated more in the emergency department more vigilantly and meticulously.
Keywords: Scalp hematoma, Minor head trauma, Cranial fractures, Intracranial lesions -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و هشتم شماره 12 (پیاپی 172، اسفند 1399)، صص 3338 -3350مقدمه
کووید-19 یک نوع جدید از خانواده بزرگ کرونا ویروس ها می باشد که که برای اولین بار در اواخر دسامبر 2019 در شهر ووهان چین گزارش شد. در ایران اولین مورد ابتلا کرونا با تست قطعی در تاریخ 30 بهمن در استان قم و اولین مورد در استان یزد در تاریخ 6 اسفند ماه 1398گزارش شد. سازمان بهداشت جهانی عفونت کووید 19 را در 21 اسفند ماه 1398 یک پاندمی معرفی کرد. این مطالعه با هدف بررسی شیوع سرولوژی کووید 19 در استان یزد انجام شد.
روش بررسیمطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت از نوع سرواپیدمیولوژی است که جهت بررسی شیوع سرولوژیک کووید- 19 در بازه زمانی 13 تا 30 خرداد ماه 1399 در استان یزد اجرا شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و بدون محدودیت سنی و جنسی بود. اطلاعات شامل اطلاعات دموگرافی، رعایت موارد پروتکل های بهداشتی، سابقه علایم بالینی کووید 19 جمع آوری شد. جهت بررسی تیتر آنتی بادی های IgG ,IgM علیه کووید 19 از "کیت الیزا پیشتاز طب "استفاده شد. از نرم افزار .16 SPSS.version و از آزمون های کای دو ، آزمون تی و آنالیر واریانس استفاده گردید. برآورد شیوع با سطح اطمینان 95% ارایه شد.
نتایجمیانگین سنی شرکت کنندگان 17/5± 34/3 با محدود سنی (89-1) سال بود. از بین شرکت کنندگان مطالعه 507 نفر(54/5%) زن بودند. شیوع سرولوژیک موارد قطعی(16/91-12/91)14/91% و موارد مشکوک(3/85-1/85)2/85% کووید 19 استان یزد بود. شهرستان اردکان با 32% بالاترین و تفت-مهریز-خاتم با 7 % کمترین میزان شیوع کووید 19 را داشتند (0/05 <P).
نتیجه گیریتا ماه خرداد 1399 نزدیک به 18 % جمعیت استان به صورت قطعی یا مشکوک به کووید 19 مبتلا شدند. متاسفانه بالغ بر 25% جامعه پروتکل های پیشگیری اولیه کووید 19 را رعایت نمی کردند.
کلید واژگان: سرواپیدمیولوژی, شیوع سرولوژیک, استان یزد, کووید19Journal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:28 Issue: 12, 2021, PP 3338 -3350IntroductionSARS-COV 19 is a new coronavirus that was reported first time in 30 December 2019 in Wuhan, China. The first case of coronary heart disease in Iran was reported with a definitive test on February 18 in Qom province and the first case in Yazd province on 24 February. The World Health Organization (WHO) declared a Covid infection on March 11 a pandemic. The aim of this study was to investigate the seroepidemiology of COVID 19 in Yazd province.
MethodsThe present study was a cross-sectional population-based study of seroepidemiological type that was conducted to investigate the serological prevalence of Covid-19 in the period of 3 to 20 May 2020 in Yazd Province. Sampling was clustered and it was without age and sex restrictions. Information was collected including demographic information, adherence to health protocols, and history of clinical symptoms of COVID 19. "Pishtaz ELISA Kit" was used to evaluate the IgG and IgM antibody titers against Covid 19. Chi-square, analysis of variance and T tests were used via SPSS.version.16 software
ResultsMean age of the participants was 34.3± 17.5. Among the study participants, 507 (54.5%) were women. The serological prevalence of definite cases was 14.91% (95% CI: 12.91-16.91%) and suspicious cases were 2.85% (95% CI:1.85-3.85%). Ardakan City with 32% had the highest and Taft, Mehriz, Khatam with 7% had the lowest prevalence of COVID 19 (P <0.05).
ConclusionBy June 2020, nearly 18% of the population of the province was definitively or suspiciously infected with COVID 19. Unfortunately, up to 25% of the population does not follow the early prevention protocols of COVID 19.
Keywords: Seroepidemiology, Serological Prevalence, Yazd Province, COVID 19 -
سابقه و هدفسردرد جزء شایع ترین شکایت های پزشکی می باشد. یکی از علل مهم و شایع آن میگرن است. هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع میگرن در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی یزد بوده است.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی به روش مقطعی در سال 1395 انجام شد. تعداد 400 دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی یزد به روش تصادفی انتخاب و وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد خودایفا، مطابق معیارهای بین المللی سردرد (IHS) بود. داده ها با نرم افزار SPSS16 تجزیه و تحلیل شد.یافته هااز400 دانشجوی مورد مطالعه 58 درصد مونث و 5/72 درصد مجرد بودند . 5/75 درصد درمقطع بالینی تحصیل کرده و 7/51 درصدساکن خوابگاه بودند. شیوع میگرن، 3/10 درصد بدست آمد که در زنان 34/12 درصد و در مردان 27/7 درصد بود. 39 درصد بیماران میگرن اورا داشتند. سردرد یک طرفه ضربان دار (000/0= p) و همراهی سردرد با تهوع، استفراغ (000/0= p)، ترس از صدا (035/0= p) و نور (000/0= p) در بیماران مبتلا به میگرن بیش تر و سردرد مبهم (001/0= p) در غیرمیگرنی ها شایع تر بود. اکثر سردردهای میگرنی (5/80 درصد) متوسط/شدید و بیش تر سردردهای غیرمیگرنی (3/56 درصد) خفیف بودند (000/0= p). سابقه خانوادگی مثبت (028/0= p)، مراجعه به پزشک (000/0= p) و تسکین سردرد با دارو (035/0= p) در میگرنی ها شایع تر بود.استنتاجشیوع میگرن در این مطالعه مشابه سایر مطالعات بود.چون اکثرسردردهای میگرنی متوسط وشدید بوده و به مداخلات درمانی نیاز دارد،توجه به این بیماری وکنترل عوامل تشدیدکننده به ویژه دردانشجویان پزشکی اهمیت زیادی دارد.کلید واژگان: میگرن, سردرد, دانشجویان پزشکی, شیوعBackground and purposeHeadache is one of the most common medical complaints and migraine is one of its major causes. The aim of this study was to investigate the prevalence of migraine in medical students in Shahid Sadoughi University of Medical Sciences.Materials and methodsThis cross-sectional descriptive research was carried out in 400 medical students in Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran 2016, who were selected by random sampling. Data were collected using a self-administered standard questionnaire according to International Headache Society (IHS). SPSS V16 was used to analyze the data.ResultsThe subjects included 58% females and 72.5% of the participants were single, 75.5% were in clinical education program and 51.7% lived in university accommodation. The prevalence of migraine was 10.3% (12.34% in females and 7.27% in males. Among the subjects 39% had migraine aura. Unilateral and pulsatile headache (P=0.000), headache accompanied by nausea and vomiting (P=0.000), photophobia (P=0.000) and phonophobia (P=0.035) were more prevalent in those with migraines; whereas vague headache was more common in students suffering from non-migraine headaches. Most of the migraine headaches were both moderate and severe (80.5%) but non-migraine headaches were mostly mild (56.3%) (P=0.000). Positive family history (P=0.028), referral to physicians (P=0.000), and taking analgesics (P=0.035) were more common in migraines.ConclusionThe incidence of migraine in this study was similar to that reported by other studies. Most of the migraine attacks were moderate and severe and required medical intervention. So, it is important to focus more on this condition and control the exacerbating factors, especially in medical students.Keywords: migraine, medical students, prevalence, Iran
-
به دلیل تاثیر مناسب و شروع اثر سریع، لیدوکائین به طور معمول برای ساپرس تغییرات همودینامیک ناشی از لوله گذاری داخل تراشه مورد استفاده قرار می گیرد. از جمله عوارض جانبی این دارو تشنج می باشد که متعاقب تجویز موضعی و وریدی آن به صورت موردی گزارش شده است. در این مقاله به معرفی بیماری می پردازیم که با شکایت از تنگی نفس شدید و پیشرونده به بخش اورژانس ارجاع گردید و در حین انجام لوله گذاری داخل تراشه با توالی سریع و به دنبال تجویز لیدوکائین وریدی دچار تشنج تونیک کلونیک جنرالیزه شد.کلید واژگان: تشنج, لیدوکائین, لوله گذاری داخل تراشه, گزارش مواردLidocaine is commonly used for suppressing hemodynamic instabilities resulting from endotracheal intubation due to its good effect and rapid onset of action. Seizure is one of the side effects of this drug, which has been reported following its topical and intravenous administration in some cases. In this article, we present a patient referred to the emergency department with complaint of severe and progressive shortness of breath who had a generalized tonic-clonic seizure following lidocaine administration during rapid sequence intubation.Keywords: Seizure, Lidocaine, Intubation, Intratracheal, Case Reports
-
-
زمینه و هدفدرمان های سنتی هنوز هم در پاره ای موارد مؤثر می باشد، ولی به نظر می رسد در مورد سیستم اسکلتی عضلانی عوارض زیادی برجا می گذارد، لذا جهت تعیین این عوارض تصمیم گرفتیم که نتایج این درمان روی سیستم اسکلتی عضلانی را بررسی نمائیم. این درحالی است که شکسته بندهای محلی بدون هیچ مجوزی و به صورت آزادانه فعالیت می کنند و جوابگوی این عوارض نمی باشند.مواد و روش هااز تاریخ 1/1/84 لغایت 31/6/84 بیمارانی که به کلینیک ارتوپدی بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد مراجعه کردند و بخاطر آسیب های سیستم اسکلتی عضلانی شان تحت درمان سنتی از قبیل تخته بند کردن و مرهم گذاشتن قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند. عوارض حاصل از درمان ها و نیز نوع شکستگی، آسیب، سن، جنس، سطح تحصیلات فرد یا والدین وی ثبت شد.
یافته ها104بیمار توسط شکسته بند محلی درمان شده بودند. شایعترین آسیب که توسط روش سنتی درمان شده بود، شکستگی دیستال رادیوس بود (21%) و رتبه دوم شکستگی متافیز دیستال رادیوس (6/9%) بود. بیشترین تعداد بیماران یا والدین آنها دارای مدرک تحصیلی سیکل بودند (7/30%)، شایعترین عارضه آنها مالیونیون (بدجوش خوردن) و رتبه دوم کاهش حرکات مفصل مجاور عضو صدمه دیده بود (به ترتیب 41% و 17%). بیشترین روش درمان مورد استفاده تخته بندکردن بود (71%).نتیجه گیریبیشتر بیماران درمان شده به روش سنتی فقط دچار یک مشکل بودند، لذا نیازی به مراجعه به بیمارستان حس نکردند و به شکسته بند محلی مراجعه کردند. با توجه به اینکه شایعترین عارضه مالیونیون بود، به نظر می رسد که عدم انجام رادیوگرافی قبل از درمان سبب می شود که بیماران از جابجایی قطعات شکسته اطلاع نداشته باشند و وجود شکستگی و وخامت اوضاع برایشان عینیت نداشته است و نیز فرد درمان گر اطلاعی از وضعیت قطعات و جابجایی آنها نداشته باشد، لذا نتواند جااندازی خوبی انجام دهد. محدودیت حرکت مفاصل هم به خاطر وضعیت بد بی حرکتی و درمان توسط شکسته بند محلی و هم بخاطر عدم انجام فیزیوتراپی مناسب حین درمان و بعد درمان می باشد.
کلید واژگان: شکستگی, درمان سنتیIntroduction &ObjectiveTraditional treatments sometimes are effective but it seems that in musculoskeletal injuries it leads to many complications so we decide to evaluate the results in this field, on the other hand local bone setters do their intervention without any permission by health organizations and they are not responsible for the complications.Materials and MethodsThis study involves those patients who had been treated by bonesetters via traditional methods such as splinting by wood and referred to the orthopedic clinic of Khorramabad's Shohadaye Ashayer hospital in the time interval 20.01.2005 to 20.08.2005.Results104 Patients had been treated by nonscientific methods. The most common injury which was treated by this method was distal radius fracture (21%) and the second most common injury was fracture of metaphysis of distal radius (9.6%). The most common education level of patients or their parents was mid school certificate (30.7%). The most common complication was malunion and the second was restriction of range of motion (ROM) (41% and 17%by order). The most common method was wood splinting (71%).ConclusionsMost of the patients who had been treated with traditional methods had only one musculoskeletal injury. So they didn’t feel that it was necessary to refer to hospital, thereby referred they prefer to bonesetters. The most common complication is malunion so it seems that because patients have no X-rays they have no insight about displacement of bones and don’t exactly feel their problem's depth and on the other hand bone setters cannot reduce fractures correctly because they don’t know positions of fracture parts. Limitation of R.O.M occurs because of malpositioning of extremities by bonesetters and lack of appropriate physiotherapy during and after the treatment. -
زمینه و هدف
اسکولیوزیس، انحراف جانبی ستون فقرات بوده، که یا ساختاری است و باعث تغییر ساختمان مهره شده و بصورت تغییری دایمی میماند و یا اینکه تنها یک اختلال موقتی بوده که در اثر فعالیت وضعیتی یا رفلکسی عضلات ستون فقرات به وجود میآید. این اختلال از جمله معضلات مهم بهداشتی در سنین مدرسه بوده که در جنس مونث شیوع بیشتری داشته، عدم تشخیص به موقع و در نتیجه پیشرفت آن باعث بروز عوارض جسمی روحی و نهایتا افت تحصیلی خواهد شد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع اسکولیوزیس در بین دانش آموزان دختر 10 ساله خرمآباد صورت گرفت.
مواد و روشهااین مطالعه یک مطالعه مشاهدهای، از نوع مقطعی بود که بر روی 768 نفر از دانش آموزان دختر 10 ساله خرمآباد که بصورت خوشهای انتخاب شده بودند انجام گرفت. پس از گرفتن تاریخچه پزشکی از آنها در قالب پرسشنامه، ابتدا تمام آنها به وسیله شاقول معاینه شدند و در مواردی که فاقد علامتی به نفع انحراف جانبی بودند، معاینه در حالت خم شده به جلو صورت گرفت و موارد مشکوک به اسکولیوزیس به کلینیک تخصصی بیمارستان شهدای عشایر ارجاع شده، از آنها رادیوگرافی ستون فقرات جهت تشخیص قطعی به عمل آمد و زاویه انحراف با روش کاب محاسبه شد.
یافتههاتعداد موارد غربالگری شده، 97 نفر (6/12 درصد) بودند که با انجام پرتونگاری از ستون فقرات، 30 نفر از آنها به اسکولیوزیس مبتلا بودند. نتیجتا، شیوع اسکولیوزیس در نمونههای تحت مطالعه، 9/3 درصد بود که اغلب آنها (25/3%)، زاویه کاب زیر ده درجه داشته و 5 مورد (65/0%) زاویه بالای ده درجه داشتند. شیوع بیماری در بین دانش آموزان که ورزش هوازی منظم انجام میدادند نسبت به سایرین، از نظر آماری تفاوت معنیداری را نشان میداد (P<0.05).
نتیجهگیرینتیجه نهایی، نشانگر شیوع نسبتا بالای اسکولیوزیس در بین نمونههای تحت مطالعه ما بود که این مسئله نشان دهنده اهمیت غربالگری مدارس جهت شناسایی دانش آموزان مبتلا به این بیماری میباشد، چرا که با این کار و تشخیص بیماری، میتوان با درمان محافظه کارانه از پیشرفت آن ممانعت به عمل آورد.
کلید واژگان: اسکولیوزیس, شیوع, غربالگریIntroduction & ObjectiveThe term «scoliosis» denotes lateral curvature of the spine. The deformity may be structural; implying a permanent change in the bones or soft tissues, or it may be no more than a temporary disturbance produced by reflex or postural activity of the spinal muscles. This skeletal disorder is one of the important health problems in school ages that are much more common in females gender. The aim of this study was to investigate the prevalence of scoliosis among 10 years old female students of Khorramabad schools.
Materials & MethodsIt was a cross – sectional study which evaluated 768 ten-year old female students of Khorramabad School who were selected by the random clustering sampling method. After determination of samples and obtaining medical history through a questionnaire, physical examination was performed by the plumb line and then in the cases that had no signs of deviation, in this portion of examination, the second stage of examination was performed by the adams test. Finally the screened cases were referred to shohada hospital clinic. And thoracolumbar X-ray was obtained and the angle of deviation was measured using cobb's method.
ResultsThe number of screened cases was 97(12.6%) and after radiology was done, 30 were identified as being afflicted with scoliosis. Finally the prevalence of scoliosis in this study was 3.9 percent of which (3.25%) had cobb's angle below ten degree and only five cases (0.65%) had cobb's angle above ten degree. In this study there was statistical significant difference between student that perform regular aerobic exercise against those who did not perform this exercise.
ConclusionsAccording to this study a partly high prevalence of scoliosis existed among our female school children. This shows the necessity of school screening programs, because by early diagnosis of scoliosis and conservative treatment (by using brace), one may be prevent scoliosis's progression and finally the appearance of complication.
Keywords: Scoliosis, Prevalence, Screening -
مقدمهشکستگی های متافیزیال دیستال رادیوس از شایعترین شکستگی های سیستم اسکلتی بوده و شیوع آن به علت افزایش شیوع استئوپروز در حال افزایش است. هدف از مطالعه حاضر بررسی روش جااندازی و پین گذاری بسته در درمان این نوع شکستگی است.مواد و روش هادر این مطالعه تعداد 44 بیمارکه طبق تقسیم بندی یونیورسال در گروه 2 و در تقسیم بندی اولدر 2 و 3 بودند، در طی 3 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. شکستگی بیماران تحت بیهوشی عمومی و با استفاده از فلوروسکوپی جااندازی بسته شده و توسط دو عدد پین فیکس شدند. نتایج درمان از لحاظ پرتونگاری با بررسی طول رادیال، زاویه رادیال و چرخش ولار و از لحاظ بالینی توسط معیار مدیفیه دمریت بررسی شد.
یافته هاجااندازی خوب و قابل قبول از لحاظ پرتونگاری در68 درصد موارد و نتایج عالی و خوب از لحاظ بالینی طبق معیار دمریت در 84 درصد موارد بدست آمد. در هیچ موردی تغییر شکل آشکاری در اندام بعد از درمان بوجود نیامد و هیچ یک از عوارض بوجود آمده موجب تاثیر عمده ای در کارآیی کلی فرد نشدند.بحث و نتیجه گیریبا در نظر گرفتن سادگی روش جراحی و تهاجم بافتی کم و عوارض کمتر نسبت به دیگر روش ها، جااندازی بسته و پین گذاری روش درمانی مناسبی جهت استفاده در شکستگی های متافیزیال دیستال رادیوس بخصوص با خردشدگی دورسال میباشد.
کلید واژگان: شکستگی دیستال رادیوس, جااندازی بسته, پین گذاریBackgroundDistal radius fractures are one of the most common fractures of skeletal system and because of the aging of population, its incidence is rising. The aim of the present research was to evaluate the close reduction and percutaneous pin fixation as a treatment option.Material And Methods44 patients who were type 2 according to universal classification or type 2 or 3 according to Older classification studied for 3 years at 6 months period. Fractures reduced under general anesthesia with Image intensifier and fixed with 2 pins. Results evaluated radiologically in term of radial length, radial inclination and volar tilt and clinically by demerit point rating system.ResultsExcellent results were achieved in 68% of patients radiologically and in 84% clinically by Demerit point rating system with no obvious deformity in wrist and no complication affected gross function of the patients.ConclusionPutting the simplicity and minimal invasiveness of the operation and low complication rates, close reduction and percuteneous pin fixation is an appropriate way to treat distal metaphyseal radius fracture.Keywords: distal radius fracture, close reduction, pining -
مقدمهشکستگی های جا به جا شده استخوان های ساعد (رادیوس و النا) در بزرگسالان معمولا توسط جا اندازی باز شکستگی و فیکساسیون داخلی درمان می شوند. هدف این مطالعه بررسی نتایج فانکشنال این شکستگی ها بود.مواد و روش هادر این مطالعه طی مدت پنج سال تعداد 52 بیمار که توسط جا اندازی باز رادیوس و النا و فیکساسیون داخلی توسط پلاک های Dynamic compression plate (DCP) شماره 3.5 درمان شده اند مورد بررسی قرار گرفته اند. بعد از جراحی اندام به مدت یک هفته بی حرکت شده و سپس حرکات اکتیو آرنج و مچ دست و سپس تقویت عضلات ساعد بعد از دو ماه شروع شده است. مدت پیگیری 18 ماه (23-11) بوده و بیماران از لحاظ دامنه حرکات ساعد و مچ دست و قدرت گریپ گرفتن دست بررسی شدند. نتایج فانکشنال توسط پرسشنامه DASH بررسی شدند.یافته هاپرونیشن ساعد در مقایسه با سوپینیشن و در مقایسه با اندام سالم طرف مقابل کاهش یافته بود. دامنه حرکات فلکشن و اکستنشن مچ و آرنج به سطح نرمال قبل از عمل برگشته بود. قدرت Grip در مقایسه با طرف مقابل کاهش پیدا کرده بود. در پرسشنامه (DASH) نتایج رضایت بخش بودند.نتیجه گیریریداکشن اناتومیک و فیکساسیون داخلی روش استاندارد درمان شکستگی های با جابه جایی هر دو استخوان رادیوس و النای ساعد در بالغین است. با در نظر گرفتن یافته ها به نظر می رسد توجه بیشتر به انجام حرکات ساعد به خصوص پرونیشن و تقویت عضلات ساعد بعد از عمل جراحی در بهبود فانکشنال بیمار به خصوص پرونیشن و قدرت Grip تاثیر به سزایی داشته باشد.
کلید واژگان: شکستگی ساعد, جا اندازی باز, فیکساسیون داخلیBackgroundDisplaced fractures of radius and ulna bones in adults are usually treated with open reduction and internal fixation. The purpose of this research was to access functional outcome of these fractures.Materials And MethodsIn this research 52 Patients who underwent ORIF with DCP 3.5 in past 5 years were investigated. Post-operation protocol was one week immobilization and then active elbow and forearm motion and then muscle strengthening after 2 months. The patients were followed for 18 months and were assessed clinically for forearm and wrist ROM & grip strength & functionally with DASH questionnaire.FindingsPronation of the affected forearm by comparison with supination of unaffected forearm was reduced. Wrist and elbow flexion and extension were the same. Grip strength was reduced compared with unaffected limb. DASH questionnaire demonstrated high patient satisfaction.ConclusionAnatomic reduction and internal fixation is the standard method for treatment of fractures by displacing radios and ulna in adults. According to results, it seems more intension to motions specially pronation and muscle strengthening foream after surgery will have affect on improving patients’ function specially pronation and Grip strength.Keywords: Forearm fracture, ORIF, Ulna Fracture
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.