به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهرنوش بیات

  • علی اصغر میرباقری فرد *، احسان رئیسی، مهرنوش بیات
    به سبب اهمیت مثنوی معنوی و بسیاری پژوهش های علمی، مقاله های گوناگون و پرشماری درباره این اثر نوشته شده است. هریک از این مقاله ها از دیدگاهی ویژه می کوشند جنبه ای از جنبه های مثنوی را تحلیل و تبیین کنند. شمار بسیاری از این مقاله ها به شرح بیت یا ابیاتی از مثنوی، فهم متن آن و مطالعه تطبیقی مثنوی با آثار دیگر می پردازند. فهم مثنوی و شرح ابیات و تبیین منظومه فکری مولوی بدون شناخت دقیق و عمیق از سنت و مشرب عرفانی مولانا یا ممکن نیست و یا ناتمام و ناقص خواهد بود. متاسفانه با وجود نگارش مقاله های پرشمار و سودمندی که در باب مثنوی نگاشته شده است، بخش بسیاری از این مقاله ها به مشرب عرفانی مولانا توجهی نداشته اند. این پژوهش مقاله هایی را بررسی و تبیین می کند که درباره مثنوی در بین سال های 1380 تا 1395 در چهل و شش مجله علمی انتشار یافته اند. از مجموع 486 مقاله، در 36 مقاله توجه به شیوه عرفانی مولوی ضروری بوده است. از این 36 مقاله فقط 11 مقاله به این موضوع توجه کرده اند و از 11 مقاله نیز تنها در 7 مقاله، آن هم به طور غیرروشمند و نامنسجم، چنین تبیین شده است که شیوه عرفانی مولوی از روش ابن عربی متفاوت است. در هیچ یک از مقاله های حوزه مثنوی پژوهی، سنت و مشرب عرفانی مولوی تببین نشده؛ همچنین در هیچ یک برای دستیابی به اهداف پژوهش، به اصول و فروع شیوه عرفانی مولوی نیز توجهی نشده است.
    کلید واژگان: سنت اول عرفانی, سنت دوم عرفانی, مقاله های مثنوی, مثنوی, مولوی, ابن عربی
    Aliasghar Mirbagherifard *, Ehsan Reisi, Mehrnoosh Bayat
    The importance of Masnavi on the one hand, and the increasing tendency for writing academic articles on the other hand has led to the creation of numerous and varied articles on this work. Each of these articles, from a particular point of view, seeks to analyze and explain some of Masnavi's aspects. Many of these articles seek to elaborate on the verses of Masnavi, their understanding of the text, and the comparative study of Masnavi with other works. It is clear that the understanding of Masnavi, the explanation of the verses and expressing the poetry of Mowlavi without a well-defined and profound knowledge of Mowlana’s mystical tradition and practice can be either impossible or incomplete. Unfortunately, despite the compilation of numerous and useful articles written on Masnavi, most of these articles ignored Mowlana's mystical disposition. This article checked academic articles about Masnavi published in 36 journals from 2011 to 2016 and it has been argued that out of the total of 486 articles in 36 journals, it was necessary to pay attention to Mowlavi’s mystical style. Out of these 36 articles, only 11 articles have been taken into account in this regard, and out of 11 articles, in seven articles, it has been explained in a non-humanistic and incoherent manner that Mowlavi’s disposition is different from that of Ibn Arabi. In all of the articles on Masnavi field of study, Mowlavi’s mystical disposition has not been constructed and his mystical principles have been ignored in order to fulfill the research goals.
    Keywords: The First Mysticism Tradition, the Second Mysticism Tradition, Articles about Masnavi, Masnavi, Mowlavi, Ibn, e, Arabi
  • مهرنوش بیات*، نرگس قاسمی
    استان فارس به سبب تنوع مکان های ژئومورفیک در ارتباط با عملکرد دیاپیریسم، از توانایی بالقوه آمایش ژئوتوریسمی برخوردار است. عملکرد این دیاپیریسم در استان، به صورت پلاگ ها و گنبدهای نمکی رخنمون یافته است. به گونه ای که تعداد 56 پلاگ نمکی در محدوده فارس و در زون زمین شناسی کمربند زاگرس گزارش شده است. اکثر این مکان ها دارای جاذبه زمین شناختی بوده و قابلیت تبدیل شدن به ژئوسایت را دارند. هم چنین با توجه به ارزش علمی، فرهنگی- تاریخی، زیبایی شناختی و اجتماعی- اقتصادی، از گنبدهای نمکی می توان به عنوان مکان های ژئومورفیک نام برد. در پژوهش حاضر سعی بر ورود برآوردهای کمی در مدیریت ژئوتوریسمی کشور شده است. این کار با استناد به اطلاعات و آمار موجود اعم از ژئولوژیک، ژئومورفیک، توپوگرافیک و حوزه های دموگرافیکی استان و با بهره گیری از آنالیزهای اولیه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیائی (GIS) انجام گردیده است. متغیرهای مختلفی در مدیریت بهینه ژئوتوریسم دیاپیری استان فارس مورد بررسی قرار گرفته اند که با توجه به ضابطه ها و محاسبات انجام شده به این ترتیب اولویت بندی شده اند: راه (تقریبا 100%)، تجهیزات مراکز شهرستان (98%)، ارتفاع گنبدها (97%)، فاصله گنبدها از آبادی ها (82%). خروجی های این پژوهش، کاربرد ژئوتوریسم دیاپیری در تسریع روند توسعه پایدار منطقه و پیشرفت اقتصادی مراکز شهرستان ها و حتی آبادی های نزدیک این گنبدها، که بستر ژئوسایت ها هستند را نشان می دهد.
    کلید واژگان: مدیریت ژئوتوریسم, مورفولوژی فضایی, دیاپیر نمکی, ژئومورفیک, فارس
    Mehrnosh Bayat*, Narges Ghasemi
    Fars province has the potential of geo-tourism manipulation due to having a variety of geomorphic sites with diapirism function. The performance of this diapirism has been exposed as plugs and salt-domes form in this province. 56 Salt plugs reported within Fars region and the Zagros geological belt-zone are as great evidence. Most of these phenomena have geological attraction, which makes them wonderful places as geo-sites. In addition, salt domes can be considered as geomorphic sites due to having scientific, cultural, historical, aesthetical and economical value. Despite of most investigations, which have been done on descriptive method, this research integrates quantitative results with geo-tourism agenda, based on existing data on geologic, geomorphic, topographic and demographic zones in the province by using Geographical Information System (GIS) as the primary analysis field. Different evaluated variables, in the optimal management of diapir geo-tourism, have been sorted as following based on the existing criteria and research calculations: Roads (about 100%), the equipment of county centers (98%), domes’ height (97%), distance between the domes and villages/oasis (82%).The result of this research will show the function of diapir geo-tourism on the acceleration of sustainable development process in the area as well as the economic progress of county centers and other oasis near these domes, as the main bases of geo-sites.
    Keywords: Geo, tourism Management, Spatial Morphology, Geomorphic, Salt diapir, Fars Province
  • مهرنوش بیات، داریوش باغبانی
    زیرخانواده Biseriammininae شامل جنس هایی است که این جنس ها از تنوع گونه ای قابل ملاحظه ای در پرمین بالایی برخوردار بوده اند. افراد این زیرخانواده گسترش فوق العاده ای در رسوبات پرمین بالایی اکثر نقاط ایران به خصوص حوضه زاگرس داشته اند. تفکیک و معرفی گونه های مربوط به این جنس ها، ایجاد بایوزوناسیون بر مبنای گونه های ممیز و کاربرد چینه شناسی آنها به عنوان بیوزون های مشخص، به پیشنهاد یک بیواستراتیگرافی دقیق رسوبات پرمین منطقه می انجامد. همچنین می توان با توجه به شباهت ها و تفاوت هایی که بین جنس ها و گونه های مربوط به هر جنس وجود دارد، ارتباط فیلوژنی آنها را مشخص نمود. نمونه های مورد مطالعه مربوط به اشترانکوه می باشند. علت انتخاب، کامل بودن رسوبات پرمین بالایی و نمونه برداری سیستماتیک در این منطقه نسبت به سایر مناطق در حوضه زاگرس است.
    در این پژوهش، برش های مربوط به گونه های مختلف جنس های مورد مطالعه به وسیله دستگاه Camera lucida رسم و تفکیک گونه ها براساس مشخصات ساختمانی صدف صورت گرفته است. نتیجه این کار معرفی 24 گونه مربوط به جنس Globivalvulina، 8 گونه مربوط به Paraglobivalvulina و 1 گونه از Paraglobivalvulinoides و ارائه طرح تکاملی این جنس ها و گونه های مربوط به آنها می باشد.
    کلید واژگان: Biseriammininae, Globivalvulina, Paraglobivalvulina Paraglobivalvulinoides, اشترانکوه, پرمین بالایی, زاگرس مرتفع, فرامینیفرهای کوچک, سازند دالان
    Bayatm., Baghbani, D
    Biseriammininae subfamily includes genera that have great species diversity in Upper Permian sediments. This subfamily has a great distribution in Upper Permian sediments in most parts of Iran, especially Zagros Mountains. Based on identification of species and index species, the biozones have been presented that can be used for biostratigraphic study of the Permian sediments in the region Furthermore, according to the similarities and differences between genera and species of each genus phylogenic relationship can be demonstrated. The Oshtoran-kuh region has been selected of this study, be ….. the complete section of Upper Permian sediments is exposed in the Zagros basin. Sections of the different genera have been drawn by camera lucida instrument and species have been differentiated based on the structural properties of the shell. Finally 24 species of Globivalvulina genus, 8 species of Paraglobivalvulina genus and 1 species of Paraglobiva¬lvulinoides genus have been identified and the evolutionary pattern of these genera and their species are presented.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال