مهسا ناهیدی
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و پنجم شماره 6 (پیاپی 186، بهمن و اسفند 1401)، صص 2293 -2309مقدمهمطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی علایم اضطراب، افسردگی و استرس و همبسته های روانی-اجتماعی آن در دانشجویان پزشکی در دوره همه گیری COVID-19، انجام شد.روش کارمطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی بود که روی 347 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی سال تحصیلی 1399-1400 انجام شد. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه ساختاریافته آنلاین جمع آوری گردید. به منظور سنجش میزان افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) استفاده شد.نتایجبر اساس آزمون DASS، به ترتیب 59/7، 55/5 و 57/4 درصد از دانشجویان پزشکی دارای درجاتی از افسردگی، اضطراب و استرس بودند. میزان افسردگی در دانشجویان رشته پزشکی که فرزند نداشتند (0/006=P)، رضایت کمتری از رشته تحصیلی خود داشتند (0/005>P)، سوء مصرف مواد داشتند (0/01=P)، و به COVID-19 مبتلا شده بودند بیشتر بود (0/02=P). فراوانی اضطراب در دانشجویان رشته پزشکی که سوء مصرف مواد داشتند (0/01=P) و رضایت کمتری از رشته تحصیلی خود داشتند بیشتر بود (0/001=P). استرس در افرادی که سوء مصرف مواد داشتند (0/005>P)، رضایت کمتری از رشته تحصیلی خود داشتند (0/005>P) و واکسن COVID-19 دریافت نکرده بودند، بیشتر بود. (0/02=P).نتیجه گیریبیش از 50 درصد از دانشجویان پزشکی در دوره پاندمی COVID-19 درجاتی از افسردگی، اضطراب و استرس را گزارش کردند. عدم رضایت از رشته تحصیلی و سوء مصرف مواد با هر سه خرده مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان پزشکی مرتبط بود. میزان استرس در دانشجویانی که واکسن COVID-19 دریافت کرده بودند، کمتر از کسانی بود که واکسن دریافت نکرده بودند.کلید واژگان: اضطراب, COVID-19, افسردگی, دانشجویان پزشکی, استرسIntroductionThe present study aimed to investigate the frequency of anxiety, depression, and stress, as well as their psychosocial correlates, in medical students during the COVID-19 pandemic.Materials and MethodsThis cross-sectional study was conducted on 347 medical students at Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, during the academic year 2020-2021. Data were collected using a structured online questionnaire. Depression, anxiety, and stress scale (DASS-21) was used to measure students' depression, anxiety, and stress levels.ResultsThe results of the DASS test showed that 59.7%, 55.5%, and 57.4% of medical students experienced degrees of depression, anxiety, and stress, respectively. The frequency of depression was higher in medical students who did not have children (P=0.006), were less satisfied with their field of study (P<0.005), had substance abuse (P=0.01), and had history of infection with COVID-19 (P=0.02). The frequency of anxiety was higher in medical students who were less satisfied with their field of study (P=0.001), and had substance abuse (P=0.01). The frequency of stress was higher in medical students who were less satisfied with their field of study (P<0.005), had substance abuse (P=0.01), and did not receive COVID-19 vaccine (P=0.02).ConclusionMore than 50% of the medical students reported some degree of depression, anxiety, and stress during the COVID-19 pandemic. The level of satisfaction with the academic field and substance abuse were related to all three subscales of depression, anxiety, and stress in medical students. The stress level was lower in students who received the COVID-19 vaccine.Keywords: Anxiety, COVID-19, Depression, medical students, stress
-
مقدمه
درمان نگهدارنده با متادون و تنتور اپیوم به عنوان راهکارهای کاهش آسیب در بیماران وابسته به مواد افیونی در ایران توصیه می شود. با این حال ، اثرات مصرف طولانی مدت متادون و تنتور اپیوم بر مغز بیماران مبتلا به اختلال وابستگی به تریاک کاملا درک نشده است. در این مطالعه اثرات درمانهای نگهدارنده با متادون و تنتور اپیوم بر روی حجم مغز معتادان به تریاک تحت درمان نگهدارنده از طریق حجم سنجی با تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI) مغز و مقایسه آنها با شرکت کنندگان سالم بررسی شده است.
مواد و روش هااین مطالعه مورد- شاهدی در سالهای 2015-2017 در شهر مشهد انجام شد. از طریق روش نمونه گیری در دسترس، 36 شرکت کننده در 3 گروه مساوی (درمان نگهدارنده با متادون ، تنتور اپیوم و کنترل نرمال) تخصیص یافتند. حجم ماده خاکستری ، لوب فرونتال ، لوب تمپورال ، شکنج سینگولیت ، سیستم لیمبیک ، آمیگدال و هیپوکامپ همه شرکت کنندگان با استفاده از حجم سنجی با MRI ارزیابی شد.
یافته هامیانگین حجم هر منطقه مورد ارزیابی از مغز بین سه گروه ، اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد (05 / 0>p).
نتیجه گیریدرمان نگهدارنده با متادون و تنتور اپیوم تاثیرات منفی بر حجم ماده خاکستری ، لوب فرونتال ، لوب تمپورال ، شکنج سینگولیت ، سیستم لمبیک ، آمیگدال و هیپوکامپ معتادان به تریاک تحت درمان نگهدارنده ندارد.
کلید واژگان: تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی, متادون, وابستگی به تریاک, مغزIntroductionMethadone maintenance and opium tincture treatments has been recommended as harm reduction strategies for opioid-dependent patients in Iran. However, the effects of long-term administration of methadone and opium tincture on the brain are not fully understood. In this study we investigated the effects of methadone and opium tincture maintenance treatments on the brain volumes of former opium addicts by magnetic resonance imaging (MRI) volumetry of brain compared to healthy participants.
Materials and MethodsThe present case-control study was performed in Mashhad, Iran in 2015-2017. Via convenient sampling method, 36 participants were selected and allocated in 3 equal groups (methadone maintenance treatment, opium tincture treatment, and normal control). The volumes of gray matter, frontal lobe, temporal lobe, cingulate gyrus, limbic system, amygdala, and hippocampus of all participants were assessed using MRI volumetry. Data analyzed by ANOVA, using SPSS software (ver. 16).
ResultsThere were no significant statistical differences between mean volumes of any assessed region of the brain among three groups (P>0.05).
ConclusionMethadone maintenance treatment and opium tincture treatment have no hazardous effects on the volumes of gray matter, frontal lobe, temporal lobe, cingulate gyrus, limbic system, amygdala, and hippocampus of former opium addicts.
Keywords: Brain, Dependence, magnetic resonance imaging, methadone, Opium -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و نهم شماره 5 (پیاپی 148، آذر و دی 1395)، صص 337 -344مقدمه شیوع بالای اختلالات روانی در بیماران مبتلا به بیماری های پوستی در تحقیقات متعددی تایید شده است. پسوریازیس یک بیماری مزمن پوستی است که جنبه روان - تنی داشته و تحقیقات مختلف بیانگر ظهور یا تشدید علائم بیماری با عوامل روانشناختی می باشد. همچنین مطالعات نشان دهنده شیوع بالاتر اضطراب و افسردگی در بیماران پسوریازیس نسبت به جمعیت عمومی است. پسوریازیس بر کیفیت زندگی این بیماران نیز تاثیر زیادی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس است.
روش کار این پژوهش، مطالعه ای شبه تجربی مورد شاهدی که در سال 1391 دربیمارستان قائم مشهد که با پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد انجام شده است. نمونه شامل 16 بیمار با تشخیص پسوریازیس بود که پس از انجام مصاحبه تشخیصی و تایید اضطراب و افسردگی در آنها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایشو شاهد(8 نفر) قرار داده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس بالینی اضطراب و افسردگی HADS، پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت SF-36 و شاخص کیفیت زندگی در بیماران پوستی DLQI استفاده شد. درمان شناختی -رفتاری مدیریت استرس طی 8 جلسه روی گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
نتایج نتایج نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد (0.05P<) و میانگین نمرات اضطراب و افسردگی کاهش داشت(0.05p<). نتایج این پژوهش حاکی از اثر بخشی مداخله گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس بود.
نتیجه گیری نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی مداخله گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس بود.کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, پسوریازیس, درمان شناختی, رفتاری مدیریت استرس, کیفیت زندگیIntroductionThe high prevalence of mental disorders in patients with skin diseases has been confirmed in several studies. Psoriasis is a chronic skin disease with psychosomatic element and various studies indicate the emergence or aggravation of disease symptoms with psychological factors. Studies also showed a higher incidence of anxiety and depression in patients with psoriasis relative to general population. Psoriasis can highly affect the quality of life of these patients. The aim of this study was to investigate the effectiveness of cognitive-behavioral stress management on anxiety, depression and quality of life in patients with psoriasis.MethodsThis study is a quasi-experimental study conducted with pretest, posttest and control group. The sample consisted of 16 patients diagnosed with psoriasis which were randomly assigned to experimental (8 patients) and control (8 patients) groups, following diagnostic interview and confirmation of anxiety and depression. Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS), Short Form (36) Health Survey (SF-36) andDermatology Life Quality Index (DLQI) were used for data collection.The test group was subject to cognitive-behavioral stress managementin 8 sessions. Data were analyzed using analysis of covariance.ResultsThe results showed that the average scores of quality of life in the experimental group were significantly increased (PConclusionThe results of this study demonstrated the effectiveness of group intervention for stress management using cognitive-behavioral approach on anxiety,depression and quality of life of patients with psoriasis.Keywords: Anxiety, Cognitive-behavioral stress management, Depression, Psoriasis, Quality of life
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.