مهناز آقایی پور
-
مقدمهخون کم لکوسیت توسط فیلترهای لکوسیتی تهیه می شود، اما فیلتر مانع از عبور پروتئین های پلاسما نشده و عبور مکرر آن ها باعث بروز واکنش های آلرژیک می شود. برای حذف آن شستشوی خون انجام می شود. سیستم سنتی شستشو یک سیستم باز است که در آن پسماندهای خون وارد سیستم فاضلاب و آلودگی محیط زیست می شود. در روش جدید پیشنهاد شده، سیستم شستشو بسته است که پسماندها وارد کیسه می شود. در این تحقیق روش جدید شستشوی خون باروش سنتی مقایسه گردید.روش بررسیهدف مقایسه ی دو روش شستشوی بازوبسته و نتایج این دو روش از نظر بهداشتی و کاهش میزان لکوسیت، خطر انتقال عفونت و کیفیت سلامت گلبول های قرمز است. صد کیسه در هر روش شسته، کد گذاری شده و فقط با شماره به بخش های مختلف، کشت، فلوسیتومتری و کنترل کیفی فرستاده شدند.یافته هادویست کیسه (صد کیسه در هر روش) مطالعه شد. در میکرب شناسی، در هیچ نمونه ای رشد میکربی دیده نشد. در بخش کنترل کیفی، نتایج مشابه بود و اختلاف قابل توجهی مشاهده نشد. اختلاف معناداری در شمارش لکوسیتی در هر دو روش قبل از شستشو از لحاظ آماری مشاهده نشد (072/0=P). اما بعد ازشستشو، اختلاف معنی دار بود (0001/0< P) که به نوعی نشان دهنده ی کاهش واضح در شمارش لکوسیتی در روش جدید بود.نتیجه گیریروش شستشوی جدید (سیستم بسته)، روش برتری نسبت به روش سنتی (سیستم باز) است که قسمت عمده ی علل این برتری برای سیستم بهداشتی کشور از نظر دفع، از طریق زباله های بیمارستانی و نیز کاهش موثرتر در میزان لکوسیت است. با توجه به اینکه هنوز هم شستشوی خون در کشور ما انجام می شود، لذا این متد به صورت روش بهداشتی تر و با کیفیت بهتر می تواند جایگزین روش قدیمی شود. از طرفی از آنجایی که کشور ما در منطقه ی کم آبی واقع شده است، سلامت آب های زیرزمینی بسیار مهم است که با این روش از آلودگی محیط زیست و فاضلاب جلو گیری می شود.
کلید واژگان: تزریق خون, شستشوی خون, فرآورده ی کم لکوسیت, تالاسمیBackground And ObjectiveLeukocyte filters are effective for WBC reduction but they cannot inhibit passing plasma proteins and as a result repeated protein entry may produce allergic transfusion reactions. To deal with this problem, washed RBC method is used. The traditional wash method is an open system through which waste products are carried away in sewers with the risk of environmental pollution. Newly introduced approach for washed RBCs consists of a closed system whereby waste products enter into a bag. In this study, the two methods were compared.Materials And MethodsThe Two open and close wash methods were compared in terms of health system, leukoreduction, risk of transmission of infection and quality control. In each method, 100 bags were washed, coded and then transmitted to different units of blood culture, flowcytometry as well as quality control. The data were collected and analyzed by SPSS14.Results200 bags (100 for each method) were studied. Microbiologically, there were no positive results for any of the methods. In quality control also there was not any significant difference in the two methods. In flowcytometry, we didn’t observe any significant correlation in leukocyte count in the two methods before washing (p=0.072), however.there was correlation between them after washing (p<0.0001), demonstrating that the new method was better for leukoreduction.ConclusionThe new washing system method was a superior way because it involves a close system where waste products are discharged into a side bag and disposed as hospital waste. Meanwhile, this approach is more convenient for leukoreduction. In our country, since we still need a washing system for some transfusions, this method is deemed to be a decent and practical one because it impedes environmental pollution. -
سابقه و هدف تغییرات ژنتیکی و موتاسیون هایی که در سطح ژن روی می دهند؛ از جمله عوامل اتیولوژیک به وجود آورنده لوسمی ها می باشند. از این تغییرات می توان به پلی مورفیسم هایی اشاره کرد که در سطح ژن بعضی مولکول های حیاتی حضور دارند. هدف از این مطالعه، ارزیابی میزان شیوع دو پلی مورفیسم مهم در این ناحیه ژنی یعنی C667T و A1298C و بررسی نقش انفرادی و یا مشترک این دو در ایجاد حفاظت در برابر لوسمی حاد لنفوبلاستیک بیماران زیر 16 سال بود.
مواد و روش ها مطالعه انجام شده از نوع مورد شاهدی بود. با استفاده از روش PCR-RFLP، به صورت تصادفی تعداد 103 نفر از بیماران مبتلا به ALL زیر 16 سال و 160 نفر از گروه کنترل هماهنگ از نظر سن و جنس، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل آماری از آزمون های Hardy-weinberg equilibrium، کای دو و نرم افزار 16 SPSS استفاده گردید.
یافته ها ارتباط معناداری بین دو پلی مورفیسم آنزیم متیلن تتراهیدروفولات ردوکتاز(MTHFR) و ابتلا به لوسمی یافت نشد. در مورد C677T، برای 677CT در مقابل 677CC (95/1-58/0 = 95% CI) 08/1= OR، برای 677TT در مقابل 677CC (24/1-05/0 = 95% CI) 25/0= OR و برای مجموع 677TT/677CT در مقابل 677CC (66/1-53/0 = 95% CI) 94/0= OR بود. نتیجه مهم دیگر، شیوع بالای پلی مورفیسم A1298C (67/40% در مقابل 17% تا 19% در سایر جمعیت های آسیایی) در جمعیت مورد مطالعه ایرانی بود.
نتیجه گیری نتایج مطالعه نشان می دهد که واریانت های C677T و A1298C از آنزیم MTHFR، تاثیر چندانی بر کاهش خطر ابتلا به ALL ندارند. اما شیوع این پلی مورفیسم ها در افراد نرمال بیشتر از مبتلایان به ALL بود که می تواند حمایت کننده بعضی نتایج قبلی باشد.کلید واژگان: پلی مورفیسم, آنزیم متیلن تتراهیدروفولات ردوکتاز, لوسمی حاد لنفوبلاستیک کودکانBackground and ObjectivesGenetic variations and mutations are of the etiological factors leading to leukemia. Among these genetic alterations, polymorphisms are present on gene surfaces of some critical molecules. The aim of this study was to assess individual and/or combined role of these two polymorphisms (C677T and A1298C) in resistance against pediatric acute lymphoblastic leukemia. Moreover, the frequency rate of these important polymorphisms has not been reported in Iran so far and the present study is the first attempt to this end. Materials and MethodsUsing PCR and RFLP analyses, we studied the prevalence rate of the C677T and A1298C Methylenetetrahydrofolate (MTHFR) genotypes in 103 pediatric ALL patients and 160 age-sex matched control patients. The data were analyzed with Hardy-weinberg and Chi-square by SPSS 16. ResultsNo significant association between two common polymorphisms of MTHFR or combination of polymorphisms with the risk of ALL was observed. The study also showed the high prevalence of A1298C which was significantly higher than that reported for most Asian population (40.67% in our study versus 17-19% in Asian). It is proved that C677T prevalence pattern is similar with those in most Asian populations. ConclusionOur findings suggest that the MTHFR C677T and A1298C gene variants do not have a major influence on the susceptibility to pediatric ALL. But despite the absence of any significant association, the frequency of MTHFR 677TT was lower among patients than general population which may support previous evidence about its protective effect against ALL.
-
هدفانتقال خون نقش گسترده و انکارناپذیری در ارتقای سلامت و افزایش طول عمر بشر داشته است. اما در کنار این اثرات سودمند، انتقال خون همچنین دارای عوارض ناخواسته و ناخوشایندی نیز بوده است. TRIM یا تعدیل ایمنی ناشی از انتقال خون از موضوعات بحث برانگیز طب انتقال خون بوده و با توجه به این که مرگ برنامه ریزی شده سلولی یکی از مکانیسم های احتمالی TRIM است، هدف این مطالعه بررسی آثار خون نگهداری شده در ایجاد مرگ برنامه ریزی شده در یک مدل آزمایشگاهی بود.مواد و روش هابرای ارزیابی آثار خون نگهداری شده در ایجاد مرگ برنامه ریزی شده، تاثیر بخش پلاسمایی خون در روزهای مختلف نگهداری بر روی سلول های جرکات، که نسبت به مرگ برنامه ریزی شده حساس هستند، مطالعه شد. برای این منظور، در روزهای 3، 10، 21 و 35 بعد از اهدای خون کامل، بخش پلاسمایی خون توسط سانتریفوژ جدا و سپس به سلول های جرکات اضافه شد و به مدت 24 ساعت در کنار یکدیگر کشت داده شدند. در نهایت میزان مرگ برنامه ریزی شده از طریق بررسی انکسین V روی سلول های جرکات با استفاده از آنالیز فلوسیتومتری محاسبه شد.نتایجدرصد مرگ برنامه ریزی شده در سلول های جرکات در روزهای 3، 10، 21 و 35 به ترتیب 52/1±85/3، 12/2±27/5، 90/1±40/8 و 32/2±01/12 بود. همچنین درصد مرگ برنامه ریزی شده سلول ها در گروه کنترل منفی و مثبت به ترتیب 94/1±85/3 و 28/2±80/65 بود.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد که بخش پلاسمایی خون کامل دارای اثر القای مرگ برنامه ریزی شده بوده و این اثر پلاسما با افزایش زمان نگهداری آن تشدید می شود. این مدل آزمایشگاهی برای مطالعه و بررسی دیگر مکانیسم های مرتبط با آثار تعدیل ایمنی انتقال خون نیز مناسب است.
ObjectiveIt is a firm belief that blood transfusion is life-saving in many situations, but at the same time transfusion complications could be life-threatening. The possible effects of blood Transfusion Related Immunomodulatory (TRIM) and its related mechanisms is one of the important debatable subjects in the field of blood transfusion medicine. One of the mechanisms through which transfusion can induced TRIM effects in recipient is apoptosis induction. Aim of this study was to investigate the apoptotic effects of stored blood in an in vitro model.Materials And MethodsTo evaluate the apoptotic effects of blood storage, we studied the effect of the plasma (from whole blood) during storage on days 3, 10, 21 and 35 on Jurkat cells, which are sensitive to apoptosis. The plasma of whole blood was separated by centrifugation on different days. Then, Jurkat cells were cultured with plasma for 24 hours. Finally apoptosis level was studied by using flowcytometry for analyzing Annexin V on Jurkat cells (by SeroTec Annexin V:FITC Assay Kit).ResultsThe percentages of apoptosis on days 3, 10, 21 and 35 were 3.85±1.52, 5.27±2.12, 8.44±1.90, 12.01±2.32, respectively. The percentages of apoptotic cells in negative and positive control group was 3.85±1.94 and 65.80±2.28, respectively.ConclusionThe results of this study showed that plasma of whole blood have the apoptotic effects which enhanced during the storage of plasma. This in vitro model is also suitable for studying other TRIM related mechanisms. -
چکیده سابقه و هدف حضور گلبول های سفید در تمامی فرآورده های خون که با روش های استاندارد به دست می آید، سبب ایجاد واکنش های ناخواسته بیولوژیک بعد از انتقال خون می شود. با پیشرفت تکنولوژی ساخت فیلتر، امروزه از این روش برای حذف لکوسیت ها استفاده می شود. لذا در این تحقیق به ارزیابی عملکرد فیلترهای در کنار بستر ساخت داخل با به کارگیری روش استاندارد استفاده از غشاهای مصنوعی که به فلورسنت متصل شده اند وهمچنین روش آنتی بادی CD45 و آنالیز فلوسایتومتری پرداخته شده است. مواد وروش ها مطالعه انجام شده از نوع کاربردی بود. به روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 93 واحد گلبول قرمز متراکم از اهداکنندگان مستمر که روزانه به پایگاه انتقال خون تهران مراجعه می کردند تهیه و توسط دو گروه فیلترکاهش دهنده لکوسیت ساخت داخل، فیلتر شدند. هم چنین 8 فیلتر کنترل که دارای گواهینامه CE اروپا هستند نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. نتایج حاصله در نرم افزار 5/11 SPSS وارد و تحت آزمون کای دو تجزیه و تحلیل شد. یافته ها در 55 نمونه تحت بررسی که توسط فیلترهای گروه اول کاهش لکوسیت شده بودند، میانگین تعداد لکوسیت های شمارش شده در کیسه های فیلتر شده به روش استفاده از آنتی بادی، متجاوز از 106×9 و به روش استاندارد bead حدود 106×10 بود. این میزان در 30 نمونه که با فیلترهای گروه دوم کاهش لکوسیت شدند در روش آنتی بادی106× 2/4 و به روش استاندارد bead 106×8/4 بود. در حالی که میانگین تعداد لکوسیت های شمارش شده در 8 نمونه گروه کنترل که با استفاده از فیلترهای کنترل کاهش لکوسیت شده بودند، 106×3/2 لکوسیت و به مراتب کمتر از حداکثر قابل قبول استاندارد بود. نتیجه گیری پس از بهینه سازی تکنولوژی تولید و مواد اولیه، میانگین لکوسیت ها در حد استاندارد قرار گرفت. 20% از موارد حاوی بیش از 106 × 5 لکوسیت و 80% کمتر از میزان قید شده را داشتند(3/34-7/5 و 95% CI:). به این ترتیب متعاقب بهینه سازی، میزان اختلاف میانگین ها و انحراف از معیار در فیلترهای گروه دوم و کنترل، کاهش قابل توجهی یافت و در حد استانداردهای AABB قرار گرفت.
کلید واژگان: لکوسیت ها, فلوسایتومتری, ایرانExistence of leukocytes in all blood products causes a wide variety of side effects after transfusion. As a consequence, the use of filter technology for leukoreduction has been widely practiced. In this study, absolute leukocyte count in three types of home-made bedside filtered packed cell units is evaluated. Materials and Methods Ninety three packed cell units from blood donors were prepared in Tehran Regional Educational Blood Transfusion Center, stored at 4ºC, and filtered by two types of home-made filters within 1 hour at room temperature. The first type of filters was made prior to 2007 and the second type underwent optimization after 2007. Eight samples were filtered by control group filters with CE certificate. The results were analyzed with SPSS 11.5 and chi-square test. Results The mean values of leukocyte count/unit by CD45 and True Count Method were respectively 9×106 and 10×106 in 55 bags filtered by the first type filters; and these values were 4.2×106 and 4.8×106 in 30 bags filtered by the second type filters, whereas the mean value of leukocyte count/bag in 8 bags filtered by control filters was 2.3×106 -
زمینه و هدفجهش در ژن C-KIT منجر به تکثیر بدون کنترل سلولهای لوسمیک شده و یک پیش آگهی بد را به همراه دارد. وجود حذف و اضافه شدن(deletion and insertion) اگزون 8 که پنجمین دومن ایمونوگلوبولینی C-KIT را کد می کند و همچنین جهش نقطه ای(Point mutation) در اگزون 17 که ناحیه تیروزین کینازی C-KIT را کد می کند، در لوسمی حاد میلوئیدی مورد اهمیت قرار دارند. هدف از این مطالعه، اجرائی کردن آزمایشات مولکولار برای تشخیص و غربالگری این جهش ها در بیماران مبتلا به لوسمی میلوئیدی حاد بود.
روش بررسی212 بیمار مبتلا به لوسمی میلوئیدی حاد از نظر جهش در ژن C-KIT مورد مطالعه مشاهده ای توصیفی قرار گرفتند و درصد بروز جهش گزارش شد. جهش اگزون 8 در ژن C-KIT با انجام PCR (polymerase chain reaction) و با استفاده از پرایمرهای طراحی شده انجام شد و بعد از حرکت باند حاصل از PCR روی ژل CSGE، وجود جهش بر روی این ژن بررسی گردید. در مورد جهش نقطه ای در اگزون 17، ژن C-KIT، بعد از PCR روی DNA ژنومیک این بیماران، محصولات بیماران PCR شده با استفاده از آنزیم محدودالاثر ArtII و تکنیک RFLP مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته هاجهش اگزون 8 در 4/1% مبتلایان به لوسمی میلوئیدی حاد مورد مطالعه، مشاهده گردید که برای زیر گروه های مختلف، این نتایج متفاوت بود. همچنین 7/4% از بیماران مورد مطالعه هم، جهش نقطه ای D816 در اگزون 17 را داشتند که توزیع آنها در زیر گروه های لوسمی میلوئیدی حاد یکسان نبود.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که جهش های ژن C-KIT، درصد قابل توجهی از بیماران مبتلا به لوسمی میلوئیدی حاد(زیر گروه های M2، M4) در ایران را شامل می شود که می توان با تشخیص مولکولی این جهش ها، در مورد پروتکل درمانی صحیح تصمیم گرفت.
کلید واژگان: کلیدواژه ها: 1 - لوسمی میلوئیدی حاد 2 - موتاسیون های سی, کیت 3 - واکنش زنجیره ای پلی مراز 4- پلی مورفیسم محدود طولی قطعاتBackground and AimMutations in c-kit gene cause autonomously proliferation of leukemic cells with an unfavorable prognosis.These mutations including exon 8 deletion and insertion in the fifth extracellular Ig-like domain and exon 17 point mutation in tyrosine kinase domain of c-kit receptors are important in acute myeloid leukemia. The aim of this study was to set up molecular diagnosis and screening of these mutations in AML patients. Patients andMethodThis observational descriptive study of mutations in c-kit receptors was done on 212 patients with AML. Exon 8 mutations were analyzed by PCR method with specific primers.Then, PCR products were run in 10% CSGE and the results were documented. We also studied exon 17 point mutations with RFLP technique and using AatII enzyme on PCR products of these patients.ResultsExon 8 mutations were seen in 1.4% of AML patients though, the results were different in different subtypes. Also, 4.7% of the patients showed D816 (exon 17) mutations with different findings in the subtypes of AML.ConclusionThis study revealed that c-kit mutations constitute a significant percentage of AML (M2&M4 subtypes) cases in Iran. Thus, molecular diagnosis of these mutations could help to select a better treatment.Keywords: 1)AML(Acute Myeloid Leukemia) 2)C, Kit Mutations 3)PCR (Polymerase Chain Reaction) 4)RFLP(Restriction Fragment LengthPolymorphism) -
سابقه و هدف گلبول های سفید خون یا لکوسیت ها در همه فرآورده های سلولی که به روش استاندارد تهیه می شود وجود دارند. مطالعات نشان داده است که گلبول های سفید می توانند باعث عوارض مضری بعد از انتقال خون شوند. واکنش های بالینی ممکن است در اثر زیر گروه های خاصی از گلبول های سفید به وجود آیند. فیلترهای کاهنده گلبول سفید می توانند باعث کاهش قابل ملاحظه تعداد گلبول های سفید و در پی آن عوارض احتمالی آن ها شوند. در این مطالعه، زیر گروه های مختلف گلبول های سفید در خون کامل، قبل و بعد از کاهش با فیلتر Prestorage، در سازمان انتقال خون ایران مورد بررسی قرار گرفت.
مواد وروش ها در این بررسی نوع مطالعه تجربی بود. خون کامل از اهداکنندگان داوطلب درون کیسه های مخصوص چهارتایی جمع آوری شد. واحدهای خون در همان روز نمونه گیری، فیلتر شده و نمونه خون جهت آزمایش قبل و بعد از فیلتراسیون تهیه شد. تعداد گلبول های سفید و زیر گروه های مختلف گلبول سفید، قبل و بعد از فیلتراسیون خون کامل با روش فلوسایتومتری با هم مقایسه گردیدند. گلبول های سفید با استفاده از آنتی بادی های منوکلونال اختصاصی CD13، CD19، CD3، CD45 و CD14 بررسی شدند. جهت تحلیل نتایج آزمون آماری کای دو(Chi-square) و نرم افزار آماری SPSS نسخه 10 استفاده شد. محاسبات آماری در ابتدا شامل سنجش و اندازه گیری آمار توصیفی و مرحله بعد شامل تجزیه و تحلیل آماری بود. برای مقایسه بین دو جفت داده از آزمون آماری paired t-test استفاده شد.
یافته ها فیلتراسیون با این نوع فیلتر باعث کاهش 8/2 لگاریتم با انحراف معیار 35/0 گلبول های سفید به طور متوسط گردید. هم چنین فیلتراسیون یک سری تغییراتی را به طور نسبی در بعضی از زیر گروه های گلبول سفید به وجود آورد، به طوری که پلی مورفونوکلئرها(CD13+) و منوسیت ها(CD14+) بعد از فیلتراسیون به کل گلبول های سفید(CD45+) کاهش پیدا کرد، در صورتی که نسبت سلول های (CD3+) T و سلول های B (CD19+) قبل و بعد از فیلتراسیون تفاوت قابل ملاحظه ای نداشتند.
نتیجه گیری نتایج تحقیق مشخص کرد که فیلتراسیون قبل از نگهداری(Prestorage) باعث تغییر نسبت زیر گروه های مختلف گلبول سفید بعد از فیلتراسیون می شود، که به نظر می رسد به سایز سلولی بستگی دارد. هم چنین فیلتراسیون در کاهش قابل ملاحظه گلبول های سفید موثر است.
کلید واژگان: فیلتراسیون, فلوسایتومتری, گلبول سفیدBackground and objectives White blood cells (WBCs) are present in all cellular blood components which are prepared by standard techniques. Studies have shown that leucocytes can cause a variety of side effects after transfusion. Clinical reactions may be attributed to specific leucocyte subsets. Leukodepletion filters reduce leucocytes and some of their adverse effects. The aim of this study was to evaluate leucocyte subpopulations in whole blood prior and after Prestorage filter leukodepletion; it was performed in Iranian Blood Transfusion Organization. Materials and Methods In this experimental study, different leukocyte subpopulations in whole blood were identified and quantified before and after filtration in a blood collection system having integral whole blood filtration (Baxter Fenwal, USA) equipped with RZ 2000 (Asahi, Japan) filters. Leucocytes were analysed by flowcytometry with monoclonal antibodies specific for CD45, CD19, CD3, CD14 and CD13. Statistical analysis was performed through SPSS software. Results Leukodepletion by this type of filter reduced the leukocyte load by 2.8 log 10 on average. The proportion of PMNs (CD13+) and monocytes (CD14+) to total number of leucocytes (CD45+) significantly reduced, but that of CD3+ and CD19+ cells showed no considerable differences before and after filtration. Conclusions This type of filter caused difference in leucocyte subset distribution after filtration. It appears that these distributions were cell size dependent. Filtration also reduced the absolute number of WBCs significantly. -
زمینه و هدفلوسمی های حادی که در ایمنوفنوتایپینگ، خصوصیات فنوتیپی بیش از یک رده سلولی را از خود بروز می دهند، در طبقه بندی سازمان بهداشت جهانی (WHO) به عنوان لوسمی های حاد با رده سلولی مبهم (ambiguous) شناخته می شوند. یک زیر نوع از این لوسمی ها، لوسمی حاد دو فنوتیپی (BAL) است، که در آن بلاست های لوسمیک، مارکرهای دو رده سلولی متفاوت را عرضه می کنند. این نوع لوسمی بوسیله گروه EGIL به خوبی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و برای تشخیص آن یک سیستم امتیازبندی را پیشنهاد نموده است. که طبق آن مواردی از لوسمی های حاد که برای رده میلوئیدی و یکی از رده های لنفوئیدی (B و یا T) امتیاز بیش از 2 بگیرند، لوسمی حاد دوفنوتیپی (BAL) شناخته می شوند. در اینجا یک مورد نسبتا نادر از لوسمی حاد با فنوتیپ دو رده سلولی متفاوت و پیش آگهی نامطلوب که جهت ایمنوفنوتایپینگ به بخش فلوسیتومتری سازمان انتقال خون ایران مراجعه کرده بود گزارش می شود.
معرفی بیمار: در مهر ماه 1381 نمونه های خون محیطی و آسپیراسیون مغزاستخوان مرد 52 ساله ای که برای تشخیص و تعیین رده درگیر در روند بدخیمی به آزمایشگاه سازمان انتقال خون ایران، بخش فلوسیتومتری ارجاع شده بود از نظر مورفولوژی، سیتوشیمی، ایمنوفنوتایپینگ مورد بررسی و آنالیز قرارگرفت.یافته هابلاستهای خون محیطی و مغز استخوان مریض در زیر میکروسکوپ نوری نسبتا بزرگ، با نسبت هسته به سیتوپلاسم بالا و اکثرا فاقد گرانول بودند. رنگ آمیزی های سیتوشیمیائی NSE، SBB، MPO و PAS همگی منفی بودند. آنالیز فلوسیتومتری نشان داد که بلاستهای مغز استخوان مریض آنتی ژنهای لنفوئیدی CD19، CD20 CD7 و TdT؛ آنتی ژنهای میلوئیدی CD117 CD13 و CD15 و همچنین مارکرهای استم سل: CD34 و HLA-DR را عرضه کردند. آنالیز سیتوژنتیک کاریوتیپ نرمال را نشان داد. مریض با توجه به مورفولوژی و مثبت شدن CD13، M0-AML تشخیص داده شد. در پیگیری های بعدی مریض پس از دریافت رژیم شیمی درمانی AML و رفتن به پس رفت بالینی، 5 ماه بعد بدلیل عود بیماری فوت نمود. در هنگام جمع آوری و آنالیز داده ها متوجه شدیم که با توجه به معیارهای EGIL در تعریف و طبقه بندی لوسمی های حاد این مورد BAL بوده است.نتیجه گیریBAL یکی از موارد نادر لوسمی های حاد است که با مورفولوژی و سیتوشیمی به هیچ وجه قابل تشخیص نبوده و دارای پیش آگهی نامطلوب است. هر چند اهمیت بیولوژیک و بالینی شناسائی این نوع بدخیمی چندان روشن نیست، اما تشخیص صحیح و گزارش چنین مواردی بر اساس معیارهای استاندارد و پذیرفته شده، همانند معیارهای EGIL، می تواند در دستیابی به این امر، بهبود پروگنوز و انتخاب یک درمان اختصاصی کمک کند.
کلید واژگان: لوسمی حاد دو فنوتیپی, فلوسیتومتری, ایمنوفنوتایپینگ, پیش آگهیBackground And AimAcute leukemia demonstrating immunophenotypic features of more than 1 cell lineage are referred to as acute leukemia of ambiguous lineage in the World Health Organization classification system. A subtype of acute leukemia is biphenotypic acute leukemia in which the malignant cell population expresses markers of 2 different lineages. This entity has been defined by a scoring system proposed by the European Group for the Immunological Characterization of acute leukemias (EGIL). Cases having a score of greater than 2 for the myeloid and either the B- or T-lymphoid lineages are regarded as biphenotypic acute leukemia in this system. We report morphological, cytochemical, immunophenotypical, and cytogenetic features of a case of acute leukemia referred to our flow cytometry center of Iranian Blood Transfusion Organization (IBTO) in Tehran-Iran.Materials And MethodsPeripheral blood and bone marrow samples of a 52 year-old man with previous diagnosis of AML was submitted to flow cytometry department of IBTO for final diagnosis. Morphology, cytochemistry, and immunophenotypic features of blast cells were studied.ResultsBlast cells stained with Wright, were relatively large, with high N/C ratio, and often without any granules. Cytochemical stains (MPO, SBB, NSE, PAS) were negative. Multicolor flow cytometric analysis showed that BM blasts expressed CD19, CD20, CD7, and TdT as lymphoid markers, CD13, CD15, and CD117 as myeloid markers, D34 and HLA-DR as stem cell markers. Cytogenic analysis revealed a normal karyotype. Considering the morphology and CD13 positivity, the patient was diagnosed as a case of MO-AML. The patient was treated with AML chemotherapy regimen. He died 5 months later due to the relapse of the disease.ConclusionBAL is a rare case of acute leukemia with poor prognosis that can not be diagnosed with morphology and cytochemical stains. Although its clinical and biological significance is not yet determined but correct diagnosis and classification of this disease according to accepted and standard criteria like those of EGIL may help to achieve this aim, improve prognosis, and select a specific therapy. -
سابقه و هدف پلاکت ها نقش مهمی در هموستاز به عهده دارند. از پلاکت متراکم در موارد ترومبوسیتوپنی و اختلال عملکرد پلاکت ها استفاده می شود. از آن جایی که مطالعات پیشین نشان داده اند که فعال شدن پلاکت ها در واحدهای پلاکت متراکم از عملکرد مناسب آن ها می کاهد، در این مطالعه برای ارزیابی فعالیت پلاکت ها در طی تهیه و نگهداری، میزان بیان سطحی P-Selectin، آزمایش تجمع پلاکتی و میزان pH مورد بررسی قرار گرفت.
مواد وروش ها مطالعه انجام شده از نوع توصیفی مقطعی بود و تعداد 100 نمونه از پلاکت های متراکم تهیه شده در پایگاه تهران به صورت تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. از این تعداد 34 واحد مربوط به روز اول، 33 واحد مربوط به روز دوم و 33 مورد مربوط به روز سوم تهیه بود. برای هر واحد میزان بیان سطحی P-Selectin(CD62p) با استفاده از روش فلوسیتومتری و هم چنین میزان pH و آزمایش تجمع پلاکتی با استفاده از دو آگونیست آراشیدونیک اسید و ریستوستین مورد بررسی قرار گرفت. پس از به دست آمدن نتایج، تحلیل آماری به وسیله آزمون Anova با استفاده از نرم افزار آماری 5/11 SPSS انجام شد.
یافته ها در طی روز اول تا سوم میزان pH افزایش معنی داری یافته بود(35/0 ± 77/6 در روز اول و 30/0 ± 30/7 در روز سوم)(05/0 p<). میزان بیان سطحی P-Selestin در روز سوم نسبت به روز اول افزایش معنی داری یافته بود(2/9 ± 56/22 در روز اول نسبت به 74/12 ± 04/33 در روز سوم)(05/0 p<). میزان تجمع پلاکتی با استفاده از دو آگونیست آراشیدونیک اسید و ریستوستین در روز سوم نسبت به روز اول کاهش معنی داری نشان داد(05/0 p<).
نتیجه گیری این مطالعه نشان دهنده این است که پلاکت ها در طی نگهداری فعال می شوند و در اثر گذشت زمان بیان سطحی P-Selectin در پلاکت ها افزایش می یابد. بنابراین از این شاخص می توان برای بررسی in vitro کارایی فعالیت پلاکت متراکم استفاده کرد.
کلید واژگان: پلاکت, P, Selectin, فلوسیتومتری, تجمع پلاکتیBackground and ObjectivesPlatelets have a major role in haemostasis. Platelet concentrates are used in thrombocytopeny and platelet dysfunction disorders. Due to recent studies reporting loss of in vivo function of platelets in platelet concentrate units, we determined the level of surface expression of P-Selectin, conducted platelet aggregation tests and pH measurment to evaluate platelet activation during storage.Materials and MethodsIn a cross-sectional study, 100 platelet concentrate units prepared by PRP method were evaluated. 34, 33 and 33 units were taken from the first, second, and third day of storage respectively. For each platelet concentrate unit, pH, CD62P-Selectin and platelet aggregation tests with Arashidonic acid and Ristocetin agonists were conducted.ResultsExpression of P-Selectin in third day was significantly higher than first day (p<0.05). Platelet aggregation tests showed significant decrease in third day compared to first day (p<0.05). pH in third day was significantly higher than first day (p<0.05).ConclusionsThe present study shows that activated platelets during 3 days of storage have increased P- Selectin on their surface. Therefore, the P-Selectin expression can be used as an in vivo marker for platelet activation function. -
سابقه و هدف پلاکت ها یکی از اجزای مهم خون هستند که در روند فعالیت های هموستاز نقش به سزایی دارند. در این مطالعه شاخص های متابولیک پلاکت های متراکم پولد شده که به مدت 5 روز نگهداری شده بودند مورد بررسی قرار گرفت.
مواد وروش ها پلاکت های متراکم با عمل سانتریفوژ در دو مرحله تهیه شدند و تا زمان آزمایش در دمای 22 درجه سانتی گراد روی دستگاه روتاتور قرار گرفتند. 4 پولد پلاکتی که هر کدام شامل 5 واحد پلاکت متراکم بود، آماده گردید. شمارش پلاکت، لاکتات دهیدروژناز، غلظت گلوکز، غلظت لاکتات، pH، فشار اکسیژن(PO2)، فشار دی اکسید کربن(PCO2)، درصد اشباع اکسیژن(O2 sat) نسبت گاز اکسیژن به دی اکسید کربن(O2:CO2)، در روز اول(پلاکت های تازه) و روز پنجم(پلاکت های نگهداری شده) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار 10 SPSS و آزمون ویل کوکسون(Wilcoxon) استفاده شد.
یافته ها مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. میانگین شمارش پلاکت در 4 پولد پنج تایی در روز اول حدود 1011×7/2 بود در صورتی که میانگین شمارش پلاکت در 4 پولد پنج تایی نگهداری شده به مدت 5 روز، 1011 × 1/2 بود. واحد های پولد پلاکتی نگهداری شده کاهشی در حدود 10%- 5% را در مقایسه با واحدهای پولد پلاکتی تازه نشان دادند که حکایت از نابودی پلاکت ها در طول مدت نگهداری بود. pH تمام پولدهای پلاکتی در حدود ثابتی باقی ماند، اختلاف pH نمونه های روز اول و روز پنجم بسیار اندک بود و همگی در حدود pH فیزیولوژیک قرار داشتند. کاهش فشار اکسیژن نسبت به فشار دی اکسید کربن فوق العاده کمتر بود. نسبت گاز اکسیژن به دی اکسید کربن در روز اول برابر با 7/2 و این نسبت در روز پنجم برابر 6/3 بود. غلظت آنزیم های لاکتات دهیدروژناز و لاکتات در روز پنجم مقدار کمی افزایش پیدا کردند و سطح گلوکز به طور تدریجی از 8/24 تا 5/21 میلی مول در لیتر کاهش پیدا کرد.
نتیجه گیری نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که با انتخاب یک کیسه مناسب جهت نگهداری پلاکت، می توان غلظت لاکتات دهیدروژناز و لاکتات را به حداقل رساند و درصد اکسیژن به دی اکسید کربن را حتی بعد از مدت زمان 5 روز، در مقدار بالاتری نسبت به روز اول نگه داشت. این خود یکی از عوامل مهم در حفظ و نگهداری پلاکت با کیفیت مناسب است.
کلید واژگان: پلاکت, pH, لاکتات دهیدروژنازBackground and ObjectivesPlatelets prepared by random donor method were studied to measure metabolic parameters during 5 days of storage. Materials and MethodsThe random donor platelets were obtained by two-phase centrifugation; during the first phase the derived component was platelet-rich plasma from which platelet concentrate was obtained. They were then stored at 22 ° C on an agitator. Four pooled platelets (each pool containing 5 platelet concentrates from random blood donors) were examined. Platelet count, LDH (Lactate Dehydrogenize), changes in pH value, PO2, PCO2, O2 sat, O2:CO2, glucose and lactate concentrations were compared on the first and fifth day. ResultsThe average of pooled- platelet count in fresh units (day 1) was 2.7 × 1011 and in stored units (day 5) 2.1 × 1011. In stored units, platelet counts were lower as compared with fresh units. This indicates of platelet elimination during platelet storage. The pH values for all random pooled platelets were almost stable and no significant changes were observed. Changes between pH values of samples from the first day of collection and those of the fifth day of collection were very small. In fact, all pH values fell within the range of 7.4. Reduction in PO2 level in comparison to PCO2 level was sharply lower. In average, PO2 reduction in random pooled platelets on the fifth day was 12.4 ml Hg and it was 16.8 ml Hg for PCO2. The average O2/CO2 ratio on the first day was 2.7 and this ratio on the fifth day was 3.6 which shows an increase of 1.33% in the O2/CO2 ratio on the fifth day. In fact, PO2 level was higher than PCO2 thus contributing to pH stability. The concentration of Lactate dehydrogenizers (LDH) and Lactate considerably increased on the fifth day. The level of glucose decreased gradually from 24.8 to 21.5 m mol/l. ConclusionsThe results indicate that the selection of suitable bags for platelets collection and storage can keep O2/CO2 ratio significantly higher even after the fifth day of collection; it can contribute to the preservation and storage of platelets with acceptable quality. -
سابقه و هدفعفونت با ویروس های عامل هپاتیت در بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان (HIV) به واسطه راه های انتقال مشابه به وفور وجود دارد. عفونت با این ویروس ها منجر به کاهش بقای بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان می گردد. اما برخلاف انتظار برخی مطالعات حکایت از این دارند که عفونت هم زمان باHGV سبب کاهش پیشرفت عفونت HIV به طرف ایدز و در پایان مرگ می شود. هدف از این تحقیق بررسی میزان فراوانی عفونت فعال HGV در مبتلایان به HIV در تهران بود.مواد و روش هااین مطالعه به شکل توصیفی بر روی نمونه خون 103 بیمار مبتلا به HIV که به آزمایشگاه مرکزی سازمان انتقال خون تهران مراجعه کردند، صورت پذیرفت. آنالیز زیر دسته های لنفوسیت به روش فلوسایتومتری انجام گرفت و سپس به روش RT-PCR نمونه پلاسمای بیماران از نظر وجود HGV RNA بررسی شد و موارد HGV مثبت به روش PCR-ELISA تایید گردید.نتایجاز 103 بیمار تحت بررسی، تعداد 16 نفر (15.5%) دارایHGV RNA بودند و مشاهده شد که فراوانیHGV در مبتلایان به HIV با تعداد لنفوسیت CD4+ بالای 500 سلول در میکرولیتر، بیشتر است.نتیجه گیریدر مقایسه با مطالعات مشابه این فراوانی بالا نیست و فراوانی بیشترHGV در مرحله نهفتگی بالینی احتمالا به دلیل فقدان HGV RNA در مرحله های پیشرفته عفونت HIV می باشد.
کلید واژگان: هپاتیت G, ویروس نقص دستگاه ایمنی انسان و عفونت هم زمانBackgroundHepatitis virus infections are common in patients suffering from human immunodeficiency virus (HIV) infection due to similar transmission routes of these viruses. Hepatitis virus infections lead to impaired survival in HIV positive patients. In contrast to the expectations, some studies indicate that HGV infection slows down the progression and eventually death of AIDS patients. The aim of this study was to estimate the frequency of active HGV infection among HIV infected patients in Tehran.Material And MethodsFlow cytometric analysis of lymphocyte subpopulations was performed on blood samples of 103 patients with HIV infection referring to the central laboratory of Iranian blood transfusion organization. Their plasma samples were analyzed for the presence of HGV RNA by RT-PCR. HGV Positive cases were confirmed by PCR-ELISA.ResultsOf 103 HIV-positive patients, 16 (15.5%) were HGV RNA-positive. It was apparent that the frequency of HGV in patients with CD4 count above 500 cell/μl is higher.ConclusionSucha frequency is not high compared with those found in other studies. The high frequency of active HGV infection in patients with asymptomatic HIV infection may be due to the loss of active HGV infection in patients with advanced HIV infection. -
سابقه و هدفسلول های کشنده طبیعی (NK-cells) جزء سیستم ایمنی ذاتی بدن بوده، نقش مهمی در مکانیزم های تنظیمی و محافظتی در انسان ایفا می کنند. جهت ارزیابی فعالیت سیتوتوکسیسیتی سلول های NK روش های متعددی توسعه پیدا کرده است. روش کلاسیک سنجش رهاسازی 51Cr، یک روش مرسوم برای ارزیابی سیتوتوکسیسیتی است، اما وجود معایب متعدد در این روش، نیاز به یک روش ارزیابی قابل اعتماد جدید را افزایش داده است. در این تحقیق، یک روش مبتنی بر فلوسیتومتری جهت ارزیابی فعالیت کشندگی سلول های NK ارائه گردید. این سنجش مبتنی بر استفاده از دو رنگ فلوروکروم D275 و PI است.روش بررسیبه منظور ارزیابی روش فلوسیتومتری، سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMC) یک فرد به ظاهر سالم در زمان های متفاوت جمع آوری و سپس هر نمونه چند بار با دو روش فلوسیتومتری و روش استاندارد رهاسازی آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) مورد آزمون قرار گرفت. در این مطالعه، سلول های هدف (K562) قبل از انکوباسیون با سلول های افکتور (PBMC)، با رنگ D275 لیبل شدند و در نهایت رنگ PI افزوده شده و مورد تجزیه فلوسیتومتری قرار گرفتند. این روش فلوسیتومتری منجر به افتراق چهار جمعیت سلولی گشت: سلول های هدف زنده، سلول های هدف مرده، سلول های افکتور زنده، سلول های افکتور مرده.
یافته ها ونتیجه گیرینتایج حاصل از میزان سیتوتوکسیسیتی سلول های NK انسان با دو روش فلوسیتومتری و کالریمتریک رهاسازی لاکتات دهیدروژناز در دو شرایط عادی و پس از انجام ورزش شدید به طور کامل با هم متناسب بوده، هیچ اختلاف معناداری بین آن ها دیده نشد (3/0(p=. بنابراین سنجش فلوسیتومتری با استفاده از D275 و PI یک روش دقیق، قابل تکرار و حساس است که قابلیت ارزیابی فعالیت سیتوتوکسیسیتی سلول های NK را دارد.
کلید واژگان: سلول های کشنده طبیعی, سیتوتوکسیسیتی, فلوسیتومتری, رها سازی لاکتات دهیدروژناز -
سابقه و هدفگلبول های سفید موجود در فرآورده های خونی، یکی از مهم ترین عوامل ایجاد واکنش های زیان بخش بیولوژیک مانند واکنش های تب زای غیر همولیتیک، واکنش های ایمونیزاسیون در برابر آنتی ژن های HLA و انتقال عفونت سیتومگالوویروس می باشند. در این تحقیق اثر زمان نگهداری، بر قابلیت فیلتراسیون پلاکت های متراکم جهت حذف گلبول های سفید، مورد مطالعه قرار گرفت.مواد وروش هادر این بررسی نوع مطالعه تجربی آزمایشگاهی بود. خون کامل از اهداکنندگان داوطلب درون کیسه های سه تایی گرفته شد. در روز انجام آزمایش، پنج واحد پلاکت تازه از 5 اهداکننده به طور تصادفی تهیه شد. پلاکت های متراکم مشتق شده از پلاسمای غنی از پلاکت توسط ست انتقال پلاسما به یک کیسه نگهداری UPX-80 منتقل شدند و به این صورت پلاکت های متراکم به شکل پولد پلاکتی 5 تایی آماده گردیدند. پولدهای پلاکتی 5 تایی به صورت تازه و یا به صورت نگهداری شده (پنج روز پس از تهیه) فیلتراسیون شدند. تعداد کل گلبول های سفید و زیر گروه های گلبول های سفید در واحدهای فیلتر شده قبل و بعد از نگهداری با هم مقایسه گردیدند. برای شمارش سلول ها و تعیین درصد آن ها از روش های شمارش سلولی و فلوسیتومتری استفاده شد. در این بررسی از فیلترها و کیسه های نسل سوم استفاده گردید. نرم افزار آماری استفاده شده در این بررسی برنامه SPSS نسخه 10 بود. محاسبات آماری در ابتدا شامل سنجش و اندازه گیری آمار توصیفی و مرحله بعد شامل تجزیه و تحلیل آماری بود که برای مقایسه میانه ها در دو گروه از آزمون Wilcoxon استفاده شد.یافته هانتایج نشان می دهد که تعداد کل گلبول های سفید قبل از فیلتراسیون به طور معنی داری در واحدهای تازه بالاتر از واحدهای نگهداری شده می باشد در حالی که در نمونه های بعد از فیلتراسیون تعداد گلبول سفید به طور معنی داری در واحدهای تازه کمتر از واحدهای نگهداری شده است. به علاوه اگر چه شمارش مطلق گلبول سفید به شکل معنی داری کاهش فراوان می یابد، فیلتراسیون، یک سری تغییراتی را به طور نسبی بر زیر گروه های گلبول های سفید به وجود می آورد. در حالی که درصد سلول های T کاهش می یابد، درصد سلول های منوسیت و لنفوسیت B به طور نسبی افزایش می یابد.نتیجه گیریدر نهایت این که فیلتراسیون قبل از نگهداری (Pre-Storage) و فیلتراسیون بعد از نگهداری (Post-Storage) محصول نهایی، در کاهش گلبول های سفید موثر هستند ولی فیلتراسیون واحدهای تازه از قابلیت بالاتری در کاهش گلبول های سفید خون برخوردار است.
کلید واژگان: گلبول های سفید, پلاکت های متراکم, فیلتراسیون, خون -
سابقه و هدفبتا-2 میکروگلوبولین، پروتئین است با وزن مولکولی 11800 دالتون که توسط سلول های هسته دار ساخته می شود. این پروتئین اولین بار در ادرار بیماران مبتلا به نارسایی کلیه تخلیص شده است. افزایش سطح سرمی بتا-2 میکروگلوبولین در رد پیوند، لوکمی لنفوسیتیک، بدخیمی های خونی و در بیماری مولتیپل میلوما (MM) گزارش شده است و به عنوان شاخص مهم در MM مطرح می باشد. با توجه به اهمیت موضوع، به بررسی سطح سرمی? 2MG و بعضی از فاکتورهای مرتبط در بیماران مبتلا به منوکلونال و پلی کلونال گاماپاتی پرداختیم.مواد و روش هادر این مطالعه که از نوع توصیفی با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی بود، از بین مراجعه کنندگان، 8 بیمار مبتلا به گاماپاتی در طول مدت 3 ماه مورد ارزیابی قرار گرفتند. اندازه گیری میزان بتا-2 میکروگلوبولین به روش الیزا، بررسی میزان CRP به روش لاتکس آگلوتیناسیون و اندازه گیری میزان کراتینین نیز به روش ژافه با استفاه از اتوآنالیزر انجام گرفت. جداسازی پروتئین های سرم به روش الکتروفورز سلولز استات و اندازه گیری ایمونوگلوبولین های سرم نیز با استفاده از روش رادیال ایمونودیفیوژن (RID) انجام شد. با استفاده از ضریب ارتباط اسپیرمن Spearman (Rho)، ارتباط بین پارامترها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاطی بررسی انجام شده، در 87.5 درصد از بیماران مبتلا به گاماپاتی منوکلونال، افزایش میزان بتا-2 میکروگلوبولین مشاهده گردید. سطح سرمی CRP نیز در این بیماران افزایش یافته بود. طبق نتایج به دست آمده و محاسبات آماری، بین افزایش میزان غلظت سرمی بتا-2 میکروگلوبولین و CRP همبستگی قوی وجود داشت که معنی دار بود (Rho=0.693، P<0.05) و فقط در 40 درصد از بیماران، افزایش هم زمان? 2MG و کراتینین وجود داشت. در بیماری که مبتلا به گاماپاتی منوکلونال همراه با نارسایی کلیه بود، پیک بسیار بلندی در محدوده گاماگلوبولین مشاهده شد.نتیجه گیریاز این مطالعه می توان نتیجه گرفت که از مارکرهایی نظیر? 2MG، CRP، کراتینین و همچنین درصد باند پروتئین منوکلونال می توان به عنوان مارکرهای تشخیصی در وضعیت بیماری و طول عمر بیماران مبتلا به منوکلونال گاماپاتی استفاده کرد که بهتر است تمامی فاکتورهای ذکر شده در دوران عودورمیشن بیماری بررسی گردد و نقش اساسی آن ها در پیش آگهی و تشخیص بیماری مطرح شود که این خود احتیاج به مطالعات و تحقیقات بیشتری در این زمینه دارد.
کلید واژگان: منوکلونال گاماپاتی, بتا, 2 میکروگلوبولین, پروتئین, C فاز حاد کراتینین, الکتروفورز پروتئین, ایمونوگلوبولین -
سابقه و هدففعال شدن پلاکت ها سبب کاهش توانایی عملکرد آن ها می گردد و از این رو در بانک نگهداری فرآورده ها تلاش بر این است که آماده سازی و نگهداری پلاکت ها سبب فعال شدن آن ها نشود. دراین مطالعه با استفاده از فلوسیتومتری مارکرهای غشایی فعال شدن پلاکتی، CD63، CD62P را در فرآورده های پلاکتی که برای 3 روز تحت شرایط استاندارد بانک خون تهیه شده بودند، مورد ارزیابی قرار دادیم.مواد وروش هامطالعه انجام شده توصیفی بود و جمع آوری نمونه ها به صورت تصادفی صورت گرفت. 24 واحد پلاکت به صورت پلاسمای غنی از پلاکت تهیه شد و فرآورده های پلاکتی از نظر میزان اسیدیته و مارکرهای CD63، CD62P مورد بررسی قرار گرفت. به وسیله روش های آماری t- زوج(Paired t-test) و (t-test) t، آنالیز آماری یافته ها انجام شد.یافته هادر طی مدت 3روز اختلاف معنی داری در میزان اسیدیته و شمارش پلاکتی دیده نشد. میزان مارکرهای CD63، CD62P در طی مدت3 روز افزایش معنی داری نسبت به روز صفر نشان دادند (P<0.05).نتیجه گیریمدت نگهداری از عوامل مهم در فعال شدن پلاکتی محسوب می گردد. همچنین می توان از دو مارکر فوق به عنوان ابزاری حساس در جهت کنترل کیفی فرآورده های پلاکتی استفاده نمود.
کلید واژگان: پلاسمای غنی از پلاکت, CD62P, CD63 -
شرایط آماده کردن و نگه داری پلاکت جهت تزریق می تواند سبب فعال شدن پلاکت شود که این امر موجب کاهش توانایی عمل کرد پلاکت های ذخیره شده نسبت به پلاکت های تازه تهیه شده و حیات آن در محیط زنده بیولوژیک بعد از تزریق می گردد. در این مطالعه با استفاده از فلوسیتومتری، شاخص های غشایی 63 CD و CD62P در فراورده های پلاکتی که برای 3 روز تحت شرایط استاندارد بانک خون تهیه شده بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. کاهش لکوسیت قبل از تزریق در پلاکت ها روشی معمول در مراکز انتقال خون، برای جلوگیری از عوارض ناشی از گلبول های سفید می باشد. در این مطالعه 24 واحد پلاکت به صورت پلاسمای غنی از پلاکت تهیه شد سپس توسط فیلتر LRP10SE-Pall محصولی که لکوسیت آن کاهش یافته بود تهیه گردید و فراورده های پلاکتی فیلتر شده و فیلتر نشده از نظر میزان اسیدیته و شاخص های 63 CD و CD62P مورد مقایسه قرار گرفتند. در طی 3 روز نگه داری، واحدهای لکوسیت کاهش یافته در مقایسه با پلاکت هایی که به صورت معمولی تهیه شده بودند، هیچ اختلاف معنی داری را در میزان اسیدیته نشان ندادند (P<0.05). در طی 3 روز نگه داری (روزهای 1و 3) واحدهای پلاکتی که لکوسیت آن ها کاهش یافته بود، کاهشی را در میزان شاخص های CD63 و CD62P در مقایسه با محصولاتی که به صورت معمولی تهیه شده بود، نشان دادند (P<0.05). فیلتراسیون پلاکت ها ممکن است عاملی در جهت فعال شدن آن ها محسوب گردد که این امر ناشی از تماس مستقیم با فیلترها می باشد. از سوی دیگر فیلتراسیون پیش از ذخیره و حذف گلبول های سفید نیز ممکن است سبب کاهش فعال شدن پلاکت ها و در نتیجه حفظ عمل کرد پلاکت ها شود. این مطالعات نشان داد که فیلتراسیون سبب فعال شدن پلاکت ها نمی شود و شاخص های CD63 و CD62P، می توانند به عنوان مفیدترین ابزار جهت ارزیابی کیفی محصولات پلاکتی مورد استفاده قرار گیرند. در واقع هدف از این پژوهش بررسی تاثیر فیلتراسیون پیش از ذخیره کردن بر فعال شدن پلاکت ها در فراورده های پلاکتی بوده است.
کلید واژگان: فیلتراسیون پیش از ذخیره, پلاسمای غنی از پلاکت, CD62P, CD63Preparation conditions and platelet storage for transfusion may cause platelet activation, which contributes to decreased ability of stored platelet to function and survive in vivo after transfusion compared with that seen with freshly prepared platelets. Using flowcytometry, we investigated platelet membrane expression of CD62P, CD63 in platelet stored for up to 3 days under standard blood banking conditions. Leukocyte reduction of platelet before transfusion is a routine procedure in many blood transfusion centers to prevent leukocyte side-effects. Twenty-four platelet units prepared by platelet-rich plasma were processed by in-line leukdepletion using an LRP10SE-Pall filter. The filtered and unfiltered platelet concentrates were compared during storage for CD62P, CD63 markers and pH. During storage for up to 3 days, leukdepleted platelet units displayed no significant pH difference in comparison with routine platelet preparation (P>0.05). During storage for up to 3 days (1, 3 days) leukdepleted platelet units displayed a decrease in the CD62P and CD63 expressions as compared with routine platelet preparation (P<0.05). There has been concern that filtration of platelet concentrates might activate platelets through direct contact with the filter. On the other hand, prestorage filtration removal of leukocyte might actually decrease platelet activation and preserve platelet function. This data has shown no platelet activation after filtration and measurement of CD62P and CD63 expressions moreover, these markers can act as a useful in vitro mean to determine the quality of platelet components. In fact, the present research aimed at studying the effect of prestorage filtration on platelet activation in platelet concentrates.Keywords: Prestorage Filtration, Platelet, Rich Plasma, CD62P, CD63 -
سابقه و هدف
علیرغم این که اساس تشخیص و درمان لوسمی های حاد میلویید هنوز هم تقسیم بندی FAB می باشد، تحقیقات نشان داده که این گروه بندی دارای محدودیت هایی است و به همین جهت اخیرا ایمونوفنوتایپینگ به وسیله فلوسایتومتری به طور گسترده ای در این تشخیص به کار برده می شود. طبق بررسی های انجام شده در گروه لوسمی های حاد میلویید، ایمونوفنوتایپ با بررسی حضور یا عدم حضور CD14 کمک برجسته ای در افتراق زیر گروه میلویید (M0, M1, M2, M3, M6, M7) از زیرگروه منویید (M4, M5) داشته است. با این حال در چندین مطالعه نشان داده شده که CD14 دارای حساسیت بالایی نمی باشد. با توجه به این که (CD64(Fc?RI نیز رسپتور اختصاصی سلول های رده منویید بوده و در شمار نادری از سلول های میلویید بروز می یابد. در این مطالعه به بررسی ارزش تشخیصی CD14 و CD64 در افتراق زیرگروه منویید پرداختیم.
مواد و روش هامطالعه انجام شده تشخیصی بود. جمعیت مورد بررسی شامل 216 مورد لوسمی حاد میلویید ثابت شده به وسیله معیارهای FAB و ایمونوفنوتایپینگ بودند که به روش sequential از مراجعین به بخش فلوسایتومتری سازمان انتقال خون ایران در طی 29 ماه انتخاب شدند. نمونه های بیماران با آنتی بادی های منوکلونال بر علیه گیرنده های CD64 و CD14 که با فلورسانس Phyco Erythrin در اتصال بودند رنگ و با دستگاه فلوسایتومتری Epics-xl بررسی شدند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و تحت آزمون کای دو (Chi-square) تجزیه و تحلیل آماری شدند.
یافته هانتایج حاصله حکایت از اختصاصیت 88% و حساسیت 67% برای CD64 و اختصاصیت %96 و حساسیت 31% برای CD14 با ضریب اطمینان 95% در تشخیص زیرگروه منویید از غیرمنویید دارد.
نتیجه گیریحساسیت کم و اختصاصیت بالای CD14 و از طرف دیگر حساسیت و اختصاصیت بالای CD64 با درجات متفاوتی در منابع نیز گزارش شده است. با توجه به این که حساسیت CD64 به مراتب بالاتر از CD14 است، لذا استفاده از CD64 برای تشخیص زیرگروه منویید لوسمی های حاد میلویید الزامی بوده و پیشنهاد می شود که در تمامی پروتکل های ایمونوفنوتایپ به عنوان مارکر حساس و اختصاصی این رده منظور گردد.
کلید واژگان: لوسمی های حاد, fab, ایمونوفنوتایپینگ, فلوسایتومتری, لوسمی حاد میلوئید, لوسمی حاد منوئید, cd14, cd64 -
سابقه و هدفعفونت با ویروس سایتومگال (CMV) یکی از عوارض انتقال خون می باشد که در افراد مبتلا به نقص ایمنی نظیر دریافت کنندگان پیوند، افراد تحت درمان با داروهای سرکوب کننده ایمنی، مبتلایان به ایدز، بیماران مبتلا به تلاسمی و نوزادان نارس مشکلاتی را ایجاد می نماید.
با توجه به اهیمت این عفونت در دریافت کنندگان مکرر خون و عفونت CMV به دنبال انتقال خون، نیز با توجه به گزارش های متعدد از شیوع آنتی بادی های ضد CMV در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور، آنتی بادی های IgG و IgM ضد ویروس، در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور که سابقه دریافت موارد متعدد خون داشتند در مقایسه با اهداکنندگان خون بررسی شده اند.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، آنتی بادی های ضدCMV (IgGوIgM) در سرم 55 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور در مقایسه با 1040 فرد اهدا کننده خون به روش الایزا مورد بررسی قرار گرفتند. جهت مقایسه نتایج بین گروه ها از نظر شیوع آنتی بادی ها از آزمون کای دو (Chi-square) استفاده گردید.یافته ها45 نفر از بیماران طحال برداری نشده بودند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شیوع IgG ضد CMV در گروه شاهد 89.6 درصد و در گروه بیمار 100 درصد می باشد که از نظر آماری فاقد اختلاف معنی دار می باشد. شیوع IgM ضد CMV در گروه شاهد 0.4 درصد و در کل بیماران 9.1 درصد می باشد که از نظر آماری دارای اختلاف معنی دار است (P<0.001). همچنین به تفکیک شیوع این آنتی بادی در گروه بیماران طحال برداری شده 30 درصد و در بیماران طحال برداری نشده 4.5 درصد می باشد.نتیجه گیریعدم اختلاف معنی دار بین شیوع IgG در گروه شاهد و بیماران، بیانگر شیوع بالای این عفونت است و لزوم کاربرد فرآورده های کم لکوسیت برای گیرندگان در معرض خطر را یادآور می شود. همچنین اختلاف شیوع IgM در گروه بیماران طحال برداری شده و طحال برداری نشده بیانگر نقش طحال در پالایش عوامل عفونی و تولید IgM می باشد.
کلید واژگان: تالاسمی ماژور, اهدا کنندگان خون, آنتی بادی های ضد CMV -
بررسی بروز آنتی ژن (CD95) Fas بر روی سلولهای بلاستیک در لوکمی های حاد میلوئیدی و لنفوئیدی با روش فلوسایتومتریهدفتنظیم جمعیت های سلولی با موازنه سه عامل صورت می گیرد؛ تکثیر، تمایز و مرگ برنامه ریزی شده سلولی یا آپوپتوزیس، یکی از عوامل مؤثر در روند آپوپتوزیس، آنتی ژن (CD95) Fas می باشد که در پی اتصال به لیگاند خود (Fas L) باعث القای آپوپتوزیس در سلول های عرضه کننده این آنتی ژن می شود.مواد و روش هادر این تحقیق بنیادی، درصد بروز آنتی ژن Fas بر روی سلول های بلاستیک 100 بیمار مبتلا به AML و ALL در نمونه های مغز استخوان یا خون محیطی به روش فلوسایتومتری در سازمان انتقال خون ایران تعیین شد. همچنین درصد بروز این آنتی ژن بر روی سلول های گرانولوسیت، منوسیت و لنفوسیت 50 نفر کنترل سالم نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هابا توجه به پاسخ های بدست آمده، مشاهده گردید که در تمام نمونه ها، بروز آنتی ژن Fas وجود دارد، ولی سطح بروز آن متغیر است. درصد بروز آنتی ژن Fas در نمونه های ALL به طور کلی زیر 20% بود ولی، در نمونه های AML هشت مورد پاسخ بالای 20% نیز وجود داشت که بیشترین درصد آن مربوط به زیر گروه AML-M5 بود. در نمونه های شاهد سالم، میانگین درصد بروز در منوسیت ها بالاتر از گرانولوسیت ها ودر گرانولوسیت ها بالاتر از لنفوسیت ها مشاهده گشت.نتیجه گیریبروز آنتی ژن Fas در سلول های لوکمی در بیشتر بیماران پایین می باشد و گزارشات اولیه نشان داد که بروز Fas آنتی ژن بعد از درمان مشخص کننده پیشرفت بهبودی و طول عمر بیماران می باشد و علامت خوبی برای ارزیابی می باشد. بنابراین ارزیابی این آنتی ژن قبل از درمان، در طول درمان و بعد از درمان به عنوان یک عامل مفیدی می باشد و استفاده از این مارکر در پیش آگهی بیماری بدخیمی مهم می باشد.کلید واژگان: آپوپتوزیس, آنتی ژن Fas, لوکمی, فلوسایتومتری
-
سابقه و هدفاین مطالعه به منظور بررسی بروز کایمریسم گلبول های قرمز پس از پیوند مغز استخوان به روش فلوسایتومتری انجام شده است.مواد و روش هانوع مطالعه مقطعی بوده و برای انجام این مطالعه از آنتی بادی های ضد گروه های خونی ABH Rh، Kell، Duffy، Kidd، MNS، که با ماده فلورسانس FITC نشان دار شده اند استفاده گردید.? ?بیمار مبتلا به بدخیمی های هماتولوژیک که تحت پیوند مغز استخوان قرار گرفته بودند، جهت جمعیت مورد مطالعه انتخاب شدند. نمونه مورد نیاز 5 میلی لیتر خون محیطی (در لوله حاوی EDTA) بود. ابتدا فنوتیپ گلبول های قرمز دهندگان و گیرندگان پیوند با هر دو روش آگلوتیناسیون و فلوسایتومتری تعیین و سپس در روزهای 15، 30 و 60 پس از پیوند، فقط نمونه خون محیطی گیرنده از لحاظ آنتی ژن هایی که بین دهنده و گیرنده متفاوت بودند توسط فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش جستجوی آنتی بادی و سنجش تیتر ایزوهم آگلوتینین در نمونه پلاسمای بیماران قبل از پیوند و روز 60 پس از پیوند انجام شد.یافته هانتایج این مطالعه نشان دادند که کایمریسم گلبول های قرمز پس از پیوند در تمام بیماران مورد بررسی (در 9 نفر از بیماران در روز 15 و 5 نفر در روز 30 پس از پیوند) قابل مشاهده است. در پلاسمای هیچ یک از 14 بیمار مورد بررسی قبل و پس از پیوند، هیچ نوع آنتی بادی علیه گروه های فرعی و Rh شناسایی نگردید. ناسازگاری ABO بین دهنده و گیرنده مانع وقوع کایمریسم نشده اما در بیمارانی که با دهنده خود ناسازگاری ABO داشته اند، تیتر ایزوهم آگلوتینین های ABH پس از پیوند کاهش نشان داده است. اگرچه حضور ایزوهم آگلوتینین های ABH مانع از وقوع کایمریسم نشده ولی ظاهرا با اتصال به آنتی ژن های مربوطه در غشا گلبول های قرمز کایمریک، مانع ردیابی آنتی ژن شده است و وقوع کایمریسم از طریق پایش سایر آنتی ژن ها تایید شد. بروز GVHD و مصرف داروی فلودارابین باعث تاخیر در بروز کایمریسم نشده است.نتیجه گیریبررسی فنوتیپ گلبول های قرمز فرد اهدا کننده و مغز استخوان در خون محیطی گیرنده پیوند با روش فلوسایتومتری امکان پذیر است و با شناسایی فنوتیپ گلبول های قرمز در جمعیت های مخلوط، بررسی رتیکولوسیت ها در آتیه نیز ممکن شده و به این ترتیب بررسی کایمریسم در افرادی که اخیرا خون دریافت کرده اند نیز مقدور می باشد. هم چنین با ادامه ارزیابی کایمریسم گلبول های قرمز در صورت حصول به کایمریسم کامل و شناسایی گلبول های قرمز گیرنده، می توان عود بیماری را پیشگیری نمود.
کلید واژگان: پیوند مغز استخوان, کایمریسم, گلبول های قرمز, آنتی ژن های گروه های خونی, بدخیمی های هماتولوژیک -
مقدمهبیماری حاد پیوند علیه میزبان (acute Graft-Versus-Host Disease: aGVHD) یکی از عوارض اصلی پس از پیوند مغز استخوان (Bone marrow transplantations: BMT) است که پیش بینی وقوع آن مشکل می باشد. تصور می شود سایتوکائین های آزاد شده از لنفوسیت های TH1 نقش اساسی در آن ایفا می کنند. توانایی پیش بینی وقوع این عارضه بسیار ارزشمند است. با اندازه گیری دوره ای مقادیر سرمی گیرنده اینترلوکین-2 (IL-2R) و اینترلوکین-18 (IL-18) پس از پیوند آلوژن مغز استخوان تلاش نمودیم رابطه آنها را با aGVHD و بعنوان شاخص مفیدی برای پیشگویی آن تعیین نماییم.مواد و روش هاغلظت سرمی IL-2R و IL-18 با استفاده از روش ELISA در 219 نمونه بدست آمده از 39 بیمار (مبتلا به بدخیمی های خونی، قبل و بعد از BMT) و 28 فرد سالم بعنوان کنترل تعیین شدند. همه بیماران پیوند را از خواهر یا برادر خود دریافت نموده بودند.یافته هانتایج ما نشان دادند که 25 بیمار به aGVHD مبتلا شده و غلظت سرمی IL-2R و IL-18 در نمونه های قبل از پیوند در آنها در مقایسه با بیماران فاقد این عارضه aGVHD و گروه کنترل افزایش یافته و بین غلظت سرمی IL-2R و IL-18 در نمونه های قبل از پیوند در بیماران -aGVHD و گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. غلظت سرمی IL-18 در گروه +aGVHD طی روزهای 24-3 پس از پیوند بصورت معناداری نسبت به قبل از پیوند افزایش یافت و براساس شدت aGVHD بین (III GVHD-0 GVHD) نیز متفاوت بود. در اکثر بیماران +aGVHD (شصت درصد) غلظت های سرمی IL-2R و IL-18 در روز دهم پس از پیوند به حداکثر مقدار خود رسید و افزایش غلظت آن دو بر ظهور علائم aGVHD (با میانگین 15 روز پس از پیوند) پیشی گرفته است. غلظت سرمی IL-18 در روز دهم رابطه معناداری برحسب شدت aGVHD دارد (با افزایش شدت عارضه غلظت آن نیز افزایش می یابد). غلظت سرمی IL-18 در بیمارانی که تحت درمان با فلودارابین و بوسولفان بودند نسبت به بیماران تحت درمان با سیکلوفسفامید و بوسولفان کمتر می باشد.
نتیجه گیری و توصیه ها: این نتایج نشان دادند که IL-18 نقش مهمی در گسترش aGVHD پس از پیوند مغز استخوان ایفا می کند و مقدار آن ممکن است یکی از شاخص ها برای aGVHD و منعکس کننده شدت آن باشد همچنین این یافته ها مطرح می کنند IL-18 در بیماری زایی این عارضه موثر بوده و اندازه گیری مقادیر سرمی آن میتواند معیار مناسبی در پیش بینی aGVHD باشد.
-
جداسازی، تعیین فنوتیپ با روش فلوسیتومتری و بررسی عملکرد سلولهای دندریتیک طحال موشهدف. سلولهای دندریتیک از پیش سازهای مغز استخوان منشاء می گیرند و از طریق خون وارد بافتهای لنفاوی و غیرلنفاوی می شوند. سلولهای دندریتیک را به زیرگروه های مختلفی تقسیم بندی می کنند و به هر کدام از این زیر دسته ها وظیفه خاصی را نسبت می دهند. سلولهای دندریتیک رده میلوئیدی غالبا باعث القاء پاسخ ایمنی و سلولهای دندریتیک رده لنفوئیدی غالبا باعث القاء شکیبایی ایمنی می شوند. به نظر می رسد که تفاوت در نسبت فراوانی زیر دسته های مختلف سلولهای دندریتیک در بافتهای لنفاوی مختلف یکی از علل تفاوت پاسخ های ایمنی در این بافتها باشد.مواد و روش هادر این مطالعه به منظور بررسی فنوتیپ و عملکرد سلولهای دندریتیک طحال، این سلولها با روش های مکانیکی و آنزیمی از طحال موش جدا شدند و شاخصهای سطحی آنها با استفاده از روش فلوسیتومتری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی توانایی این سلولها در القاء پاسخ ایمنی، عملکرد آنها را با کمک آزمایش تکثیر لنفوسیتی مورد مطالعه قرار دادیم.یافته هابا هضم بافت طحال توسط آنزیم کلاژناز و استفاده از محیط گرادیان نایکودنز 13 درصد و با استفاده از خاصیت چسبندگی سلولهای دندریتیک به کف پلیت کشت، بیش از 105×9-7 سلول دندریتیک با خلوص 95-90 درصد از هر طحال جدا شد. نتایج بررسی فنوتیپی این سلولها نشان میدهد که حداقل سه زیر جمعیت CD11b+, CD8α-, CD11c+, CD11b-, CD11c+, Cd8α+ و CD11b+, CD8α+, CD11c+ در طحال وجود دارد. نسبت سلولهای دندریتیک رده میلوئیدی (CD11b+, CD8a-, CD11c+) و لنفوئیدی CD8α (CD11b-+, CD11c+) و در طحال تقریبا یکسان بود. نتایج آزمایش تکثیر لنفوسیتی نشان داد که میزان تکثیر لنفوسیتها در پاسخ به آنتی ژن اواآلبومین (OVA) در موشهایی که سلول دندریتیک پالس شده با آنتی ژن اواآلبومین دریافت نموده اند در مقایسه با گروه کنترل بیشتر است (P<0.004)نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که سلولهای دندریتیک طحال قادرند در in vitro آنتی ژن را پردازش و عرضه نموده و موجب القاء پاسخ اختصاصی آنتی ژن در in vitro گردند. نسبت یکسان سلولهای دندریتیک از رده لنفوئید و میلوئید در طحال ممکن است نشان دهنده نقش این عضو در تنظیم و تعادل پاسخهای ایمنی باشدکلید واژگان: سلولهای دندریتیک, طحال, تکثیر لنفوسیت, ایمونوفنوتایپینگ
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.