به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مهین غیبی زاده

  • سمیرا زردکوهی*، سودابه بساک نژاد، مهین غیبی زاده
    زمینه و هدف

    توکو فوبیا ترس بیمار گونه از زایمان است که می تواند منجر به بروز اضطراب و نگرانی در زنان باردار گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شدت توکوفوبیا در میان زنان باردار بود.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی بوده و نمونه پژوهش شامل 205 نفر از زنان باردار بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.  در این مطالعه داده ها با استفاده از مقیاس شدت توکوفوبیا ووتن و همکاران (2020) و  پرسش نامه سنجش شدت نگرانی گلادستون و همکاران (2005) جمع آوری شدند. برای اندازه گیری پایایی مقیاس، از روش آلفای کرونباخ و تنصیف و برای انداره گیری روایی از تحلیل عامل تاییدی و روایی همزمان  از طریق همبستگی با مقیاس سنجش شدت نگرانی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 24 استفاده و سطح معنی داری آزمون 01/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل عامل تاییدی، نشان داد که مدل دو عاملی مقیاس شدت توکوفوبیا در جامعه زنان باردار قابلیت برازش دارد. پایایی به روش آلفای کرونباخ و تنصیف به ترتیب برابر 87/0 و 84/0 به دست آمد که حاکی از پایایی و روایی مطلوب بود.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد با توجه به صحت پایایی و روایی قابل قبول مقیاس شدت توکوفوبیا در زنان باردار می توان از آن به عنوان یک ابزار تشخیصی برای شناسایی ترس شدید از زایمان و شروع آموزش مدیریت این ترس در مادران باردار استفاده کرد.
    واژه های کلیدی: توکوفوبیا، روان سنجی، زنان باردار

    کلید واژگان: اضطراب و نگرانی, روان سنجی, زنان باردار}
    Samira Zardkoohi*, Soodabeh Bassaknejad, Mahin Gheibizadeh
    Aim and Background

    Tokophobia is a pathological fear of childbirth that can lead to anxiety and worry in pregnant women. The aim of present study was to investigate of the psychometric characteristics of Tokophobia Severity Scale amongst pregnant women.

    Methods and Materials: 

    This descriptive study, the sample has been carried out on 205 pregnant women which were selected through available sampling. In this study, data were collected using Wooten et al.  Tokophobia Severity Scale of (2020) and Gladstone et al.  Brief Measure of Worry Severity (2005). The reliability coeffcients were calculated by Cronbach alpha and Halving method and to determine the validity of the scale, confirmatory factory analysis and concurrent validity were used. For analysis the data SPSS version 22 and AMOS version 24 soft ware were used and significant level was 0.01.

    Findings

    Confirmatory factor analysis showed that the two factor model of Tokophobia Severity Scale fits among the pregnant women. Reliability by Cronbach's alpha method and halving was obtained as 0.87 and 0.84, respectively, which indicated good reliability and validity.

    Conclusions

    It seems that due to the acceptable reliability and validity of the tokophobia severity scale in pregnant women, it can be used as a diagnostic tool to identify the severe fear of childbirth and to start teaching the management of this fear in pregnant mothers.

    Keywords: Anxiety, worry, Psychometric, Pregnant women}
  • سمیرا زردکوهی، سودابه بساک نژاد*، مهین غیبی زاده

    پیش زمینه و هدف:

    توکوفوبیا ترس بیمارگونه از زایمان است که می تواند منجر به بروز اضطراب و نگرانی در زنان باردار گردد. مطالعه حاضر باهدف مقایسه پیش بینی توکوفوبیا بر اساس باورهای فراشناختی، اضطراب کرونا و اضطراب بیماری در مادران سه ماهه آخر؛ و شش ماهه اول بارداری در سال 1400 اجرا گردید.

    مواد و روش کار:

     این پژوهش از نوع مورد-شاهدی بوده که در سال 1400 در مورد 104 نفر از مادران باردار نخست زا  (52 نفر سه ماهه آخر و 52 نفر شش ماهه اول) انجام شد. روش نمونه گیری، روش در دسترس بود و با همکاری پرستاران و  ماماها در مراکز بهداشتی شهرستان شوشتر انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه شدت توکوفوبیا، باور های فراشناخت، اضطراب کرونا و اضطراب بیماری گرد آوری و در مدل رگرسیون خطی چند گانه در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.

    یافته ها:

     متغیرهای مهارناپذیری و خطر (β= 0/41)، علایم روانی اضطراب کرونا (β= 0/31)، نگرانی کلی سلامتی (β= 0/33) و باورهای مثبت در مورد نگرانی (31/0-β=) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کننده توکوفوبیا در مادران سه ماهه آخر بارداری بودند. همچنین متغیرهای ابتلا به بیماری (35/0β=) ، نیاز به مهار افکار (42/0β=)، اطمینان به حافظه (27/0β=) و علایم جسمانی اضطراب کرونا (23/0β=) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کننده توکوفوبیا در مادران شش ماهه اول بارداری بودند.

    بحث و نتیجه گیری:

     این پژوهش نشان داد که در مادران سه ماهه آخر بارداری، متغیر مهارناپذیری و خطر و در مادران شش ماهه آخر، متغیر ابتلا به بیماری، توان پیش بینی کنندگی بیشتری را دارد. بر این اساس، با اجرای برنامه های آموزشی بهداشت عمومی و نحوه مراقبت های بهداشت روان در مراکز بهداشتی مادران را در کاهش تو کوفوبیا می توان یاری داد.

    کلید واژگان: مقایسه, اضطراب کرونا, اضطراب بیماری, باورهای فراشناختی, توکوفوبیا}
    Samira Zardkoohi, Soodabeh Bassaknejad*, Mahin Gheibizadeh

    Background & Aims:

     Tokophobia is a pathological fear of childbirth that can lead to anxiety and worry in pregnant women. The current study was performed to compare predictors of tokophobia in mothers in the last trimester and first six months of pregnancy based on metacognitive beliefs, corona anxiety, and ilness anxiety in 2022.

    Materials & Methods:

     This is a case-control study and was conducted on 104 primiparous mothers (52 people last trimester and 52 people first six months) in 2022. The sampling method was convenient method, and was done with the cooperation of nurses and midwives in the health centers of Shushtar city, Iran. Data was collected using Tokophobia Severity Questionnaire, Metacognitive Beliefs, Coronary Anxiety, and Disease Anxiety, and analyzed in a multiple linear regression model with 95% confidence level by SPSS software version 22.

    Results

    The variables of uncontrollability and risk (β=0.41), psychological symptoms of corona anxiety (β=0.31), general health concern (β=0.33), and positive beliefs about worry (β=0.31) were the most important, respectively. The predictive factors of tokophobia in mothers were in the last trimester of pregnancy. Also, the variables of illness (β=0.35), need to restrain thoughts (β=0.42), confidence in memory (β=0.27) and physical symptoms of corona anxiety (β=0.23) were respectively the most important predictors of tokophobia in the mothers in the first six months of pregnancy.

    Conclusion

    This study showed that in the mothers of the last trimester of pregnancy, the variable of inhibition and danger and in the mothers of the last six months, the variable of contract the disease has the most predictive ability. Based on this, by implementing public health education programs and how to provide mental health care in health centers, mothers can be helped in reducing tokophobia.

    Keywords: Comparison, Corona Anxiety, Illness Anxiety, Metacognitive Beliefs, Tokophobia}
  • سیما محمدحسینی*، مهین غیبی زاده، امل ساکی مالحی، کوروش زارع
    زمینه و هدف

    مراقبت یک علم است که بشر را در برگرفته است، بیانگر تجارب و پدیده ها در مراقبت بوده و در برگیرنده هنر و انسانیت می باشد. انسانیت در تعاملات بین فردی قلب و روح مراقبت و مراقبت فرصتی برای ظهور انسانیت و رشد است، لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین مراقبت های انسانی که نیاز میتلایان به سوختگی می باشد، انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع  کیفی می باشد که در آن از نمونه گیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع استفاده شد. داده ها از طریق 18 مصاحبه عمیق فردی بدون ساختار با بیماران سوختگی درجه دو بستری، پرستار و روانشناس در بیمارستان سوختگی طالقانی اهواز انجام شد. شرکت کنندگان در مصاحبه به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای ورود به پژوهش  انتخاب شدند، مشارکت کنندگان قبل از آغاز مصاحبه اولیه فرم رضایت آگاهانه شرکت در تحقیق پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای قراردادی با روش الو و کینگاس آنالیز شدند.
     

    یافته ها

    از مجموع مصاحبه ها 564 کد اولیه به دست آمد که این کدها در فرآیند تجزیه و تحلیل در 10 زیر طبقه، 4 طبقه اصلی و یک درونمایه قرار گرفتند. طبقات اصلی شامل نیاز به ارتباط مناسب، پاسخگو بودن در مراقبت، مراقبت با روش های نوین، رعایت انطباق جنسی در مراقبت و درونمایه مراقبت انسانی بودند.
     

    نتیجه گیری

    با استفاده از طبقات استخراج شده می توان گفت بیمار سوختگی به عنوان یک انسان حق دارد مراقبتی در خور دریافت کند و برای ارایه مراقبت انسانی ویژه بیماران به سوختگی باید اقداماتی جهت رفع موانع موجود و ارتقای تسهیلات لازم از سوی دست اندرکاران صورت گیرد.

    کلید واژگان: مراقبت انسانی, سوختگی, نیاز, تحلیل محتوا}
    S Mohammadhossini*, M Gheibizadeh, A Saki Malehi, K Zarea
    Background & aim

    Caring is a science that encompasses human beings, reflecting experiences and phenomena in caring including: art and humanity. Humanity in the interpersonal interactions of the heart and the spirit of care and is an opportunity care for humanity to emerge and grow.  The purpose of this study was to determine the human care needs of burn victims.

    Methods

    This is a qualitative study in which purposeful sampling with maximum diversity was used. Data were collected through 18 unstructured in-depth interviews with second-degree burn patients admitted to Taleghani burn hospital in Ahvaz using purposive sampling method. In the research they answered. The collected data were analyzed using conventional content analysis approach by Elo and Kingas method.

    Results

    From the interviews, 564 initial codes were obtained. These codes were subdivided into 10 subcategories, four main categories and one theme in the analysis process. The main categories included the need for appropriate communication, accountability in care, care in new ways, observance of sexuality in care, and the theme of human care.

    Conclusion

    Using extracted classes, it can be said that patients, as a human being, have the right to receive care in their own blood, and measures should be taken by the stakeholders to provide human care to those suffering from burns.

    Keywords: Human Care, Burn, Need, Content Analysis}
  • بیان صابری پور، مهین غیبی زاده*، سعید قنبری، اکرم همتی پور
    مقدمه
    سرطان پستان امیدواری به زندگی در بیماران را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار می‏ دهد. از آنجا که حمایت اجتماعی می ‏تواند تا حد زیادی سبب بهبود عوارض در بیماری‏ های مزمن گردد، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین حمایت اجتماعی و امیدواری در بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
    روش بررسی
    در این پژوهش مقطعی 100 زن مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی ‏درمانی در بیمارستان‏ های تابعه دانشگاه علوم پزشکی جندی‏ شاپور اهواز مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه‏ ها با استفاده از نمونه‏ گیری در دسترس و با توجه به معیارهای ورود انتخاب شدند. پس از جمع ‏آوری داده ‏ها با استفاده از پرسش‏نامه‏ های امیدواری اسنایدر و حمایت اجتماعی شربورن و استوارت، تحلیل داده‏ ها با نرم‏ افزارSPSS  صورت گرفت.
    یافته‏ ها
    بر اساس یافته‏ ها 80% زنان مورد مطالعه حمایت اجتماعی خود را در سطح بالا (53% آنان امیدواری به زندگی خود را در حد متوسط) گزارش نمودند. همچنین یافته‏ ها نشان داد که نمونه‏ ها بیشترین حمایت را در بعد حمایت هیجانی (40/31±83/30) و کم‏ترین حمایت را در بعد تعامل اجتماعی (60/3±79/11) دریافت نموده ‏اند. یافته‏ ها وجود ارتباط مستقیم و معنادار بین امیدواری و حمایت اجتماعی (278/0r=، 004/0P=) را نشان دادند.
    نتیجه ‏گیری
     تقویت و توسعه حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به سرطان پستان می‏ تواند راه ‏کار مناسبی برای ایجاد امیدواری به زندگی و در نتیجه تحمل و سازش بهتر با مشکلات ناشی از بیماری و درمان‏ های آن باشد.
    کلید واژگان: حمایت اجتماعی, امیدواری, سرطان پستان, شیمی درمانی}
    Bayan Saberipour, Mahin Gheibizadeh*, Saeed Ghanbari, Akram Hemmatipour
    Introduction
    Breast cancer greatly affects the life expectancy of patients. Since social support can greatly improve complications in chronic diseases, this study was conducted to determine the relationship between social support and hope in patients with breast cancer.
    Methods
    In this cross-sectional study, 100 women with breast cancer undergoing chemotherapy in hospitals of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences were studied. Samples were selected using convenience sampling and according to inclusion criteria. After collecting data using Snyder’s Adult Trait Hope Scale and Sherburne and Stewart’s Social Support Scale, data analysis was done using the SPSS software.
    Results
    According to the findings, 80% of the studied women reported high levels of social support and 53% had moderate levels of life hope. The findings also showed that the participants received the most support in the emotional dimension (30.83 ± 31.40), the least support in the social interaction dimension (11.79 ± 3.60). Findings showed a direct and significant relationship between hope and social support (r = 0.278, P = 0.004).
    Conclusion
    Strengthening and promoting social support in women with breast cancer can be a good way to create hope for life and thus better tolerance of and compromise with problems associated with the disease and its treatments.
    Keywords: Social Support, Hope, Breast Cancer, Chemotherapy}
  • لیلا حصیمی، مهین غیبی زاده، سیمین جهانی*، کوروش زارع، بهمن چراغیان
    زمینه و هدف
    آموزش به بیمار به عنوان یکی از محورهای حاکمیت بالینی، در تمامی بیماران از جمله قربانیان سوختگی اهمیت دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی مدل بهینه سازی فرهنگ سازمانی آموزش بیمار بر میزان اضطراب و رضایتمندی بیماران سوختگی انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی که به صورت نیمه تجربی انجام شد، 80 بیمار سوختگی به صورت غیر تصادفی انتخاب و در دو گروه مداخله (40 بیمار) و کنترل (40 بیمار) قرار گرفتند. ابتدا جلساتی جهت نهادینه سازی آموزش بیمار در پرستاران و مدیران پرستاری در ابعاد فرآیند برقراری ارتباط موثر، تصمیم گیری مشارکتی، هدف گذاری، برنامه ریزی، اجرا، ثبت، نظارت و افزایش انگیزه برگزار شد که اثربخشی این آموزش در بیماران توسط پرسشنامه اضطراب اشپیلبرگر و رضایتمندی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در مجموع 80 بیمار مطالعه را به اتمام رساندند. قبل از مداخله میانگین اضطراب موقعیتی در گروه کنترل و مداخله به ترتیب 47.12±4.40 و 45.55±4.86 بود که از نظر آماری معنی دار نبود (0/13=P)؛ این مقادیر پس از مداخله به ترتیب در گروه کنترل و مداخله به 43.70±5.36 و 38.45±4.08 رسیدند و اختلاف معنی داری را بین دو گروه نشان دادند (0/002=P). همچنین میانگین رضایتمندی افراد در گروه کنترل و مداخله قبل از مداخله به ترتیب 18.82±5.76 و 20.75±4.22 بود که پس از انجام مداخله، به ترتیب به 21.02±6.56 و 26.75±4.51 افزایش یافت که افزایش مقادیر، در گروه مداخله به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (0/001=P).
    نتیجه گیری
    نتایج نشانگر راهبردی بودن این مدل در ارتقای آموزش بیماران سوختگی از طریق ارتقای مهارت های آموزشی و انگیزه پرستاران، افزایش تعهد و مسئولیت پذیری سیستم بر اجرای بهینه آموزش بیمار بود؛ لذا به کارگیری این مدل در ارتقای سلامت این بیمارن پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: آموزش بیمار, فرهنگ سازمانی, سوختگی, اضطراب, رضایتمندی}
    Leila Hasimi, Mahin Gheibizadeh, Simin Jahani*, Kourosh Zarea, Bahman Cheraghian
    Background And Aims
    Patient education as one of the pillars of clinical governance has a special importance in all patients including burn victims. This study employed a model of organizational culture in order to optimize the institutionalization of patient's education for anxiety and increasing burned patient's satisfaction.
    Methods
    In this clinical trial quasi experimental study, 80 burned hospitalized patients were included in the intervention group and control group. First, the intervention was consisted of sessions based on Organizational Culture Improvement Model of Patient Education in order to institutionalize patient education for nurses and nurse managers in dimensions of the effective communication process, cooperative decision making, goal setting, planning, implementing and recording, supervision and control, and incentive increasing.
    Results
    Findings showed that the means of situational anxiety in the control group and intervention group were 47.12±4.40 and 45.55±4.86, respectively before the intervention which was not be statistically significance. But the mean of situational anxiety were 43.70±5.36 and 38.45±4.08 in the control and intervention groups respectively after the intervention which showed statistical significance (P=0.002). The means of satisfaction in control and intervention groups before the intervention were 18.82±5.76 and 20.75±4.22 respectively which reached to 21.02±6.56 and 26.75±4.51 respectively after the intervention, that showed a significant increase in satisfaction of education in intervention group (P=0.001).
    Conclusion
    This model represents the results of a strategy to improve patient education through the promotion of academic skills and motivation of nurses increasing of the system's commitment on and responsibility for optimized implementation of patient education. So, applying this model will play an important role in the patient's health.
    Keywords: Patient Education, Organizational Culture, Burns, Anxiety, Satisfaction}
  • ندا صیادی، صدیقه فیاضی*، مهین غیبی زاده
    زمینه

    در سال های اخیر بررسی کیفیت زندگی اهمیت ویژه ای یافته است. در این راستا بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری های قلبی - عروقی با توجه به شیوع بالای اعمال جراحی قلب در اولویت می باشد؛ لذا مطالعه ی حاضر با هدف تعیین تاثیر عمل جراحی قلب باز بر کیفیت زندگی بیماران طراحی شده است.

    روش

    در این مطالعه ی توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی که در بیمارستان گلستان شهر اهواز در سال 1386 صورت گرفت، 49 بیمار به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب گردیدند. معیارهای ورود شامل محدوده ی سنی 65-45 سال، انجام عمل جراحی (صرفا«انجام عمل جراحی عروق کرونری) به صورت انتخابی بود. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ی اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه ی استاندارد sf-36 بود.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل طرح اندازه گیری مکرر استفاده گردید.

    نتایج

    بر اساس نتایج حاصل از مطالعه، نمره ی کیفیت زندگی 3 ماه بعداز عمل افزایش یافت(001/0 =p)، اما 1 ماه بعد از عمل بهبودی مشاهده نشد(62/0 =p). همچنین نتایج نشان می داد که پس از 3 ماه از نظر جسمی، در مولفه های عملکرد جسمی و نشاط و سرزندگی (001/0 =p) بهبودی معنی دار بود و در بعد روحی، در حیطه رفاه عاطفی و نقش سلامت روحی در ایفای نقش (001/0 =p) بهبودی حاصل شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به رضایت بیماران از عمل جراحی قلب و بهبود کیفیت زندگی 3 ماه بعد از عمل، پیشنهاد می شود بیمار با انجام مداخلات و اقدامات درمانی مناسب در جهت بهبود هر چه بیشتر کیفیت زندگی گام بردارد.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی, جراحی قلب باز, sf, 36}
    ÄÏÇ ÕÍÇÏÍ, ÕÏÍÞÅ ÝÍÇÖÍ, ÃÅÍÄ ÛÍÈÍ ÒÇÏÅ
    Background

    Assessing the quality of life has received special attention in recent years. In this context, assessing quality of life of the patients with cardiovascular diseases considering the fact of high prevalence of heart surgery is a priority. The present study was conducted with to assess the Impact of open heart surgery on quality of life of patients with coronary artery disorders.

    Methods

    In this cross sectional, descriptive, analytical study, performed in Golestan hospital in Ahwaz in 2007, 49 patients had participated. Sampling method was purposeful, and samples were chosen according to inclusion and exclusion criteria. The tools that used in this study were demographic and sf-36 questionnaire. Data analysis was performed by using descriptive and analytical statistics consisting repeated measures design.

    Results

    According to the results of the, the score of quality of life, 3 months after surgery increased (P= 0.001), but no progression was seen one month after surgery (P=0.62). The study results showed that in the physical dimensions, joy and vitality (P= 0.001) on 3 months after surgery there was significant progression and in the spiritual dimension, welfare and the role of spiritual health in role playing (P= 0.001).

    Conclusion

    Due to the of patient satisfaction of surgery and improving the quality of life 3 months after surgery, it is recommended to may improve the quality of life by using useful therapeutic interventions.

  • مهین غیبی زاده، شایسته صالحی، خسرو توکل، افسانه نکویی
    مقدمه
    به منظور شناخت ماهیت ارتباط و تعامل نوجوان با خانواده که بیانگر واقعیت تجربه شده توسط بخش کثیری از جمعیت جوان کشور می باشد، این تحقیق با هدف توصیف تجارب خانوادگی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان صورت گرفت.
    روش کار
    این پژوهش کیفی و به روش پدیدارشناسی در سال 1384 در شهر اصفهان انجام شد. نمونه ها از میان دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، انتخاب گردیدند. پس از اشباع اطلاعاتی، تعداد شرکت کنندگان به 15 نفر رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق وتجزیه و تحلیل داده ها به روش استرابرت انجام شد.
    یافته ها
    یافته های حاصل از تجارب خانوادگی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان، 65 کد، 3 زیر مفهوم و 2 مفهوم محوری تحت عناوین حمایت عاطفی (صمیمیت) در خانواده و واکنش ها در خانواده استخراج گردید.
    نتیجه گیری
    علی رغم اهمیت حیاتی خانواده و نقشی که در زندگی نوجوانان دارد، نوجوانان ارتباط مؤثر و اثربخشی را با خانواده تجربه نمی کنند و این مساله کاملا مشهود است. این تحقیق ضرورت آموزش خانواده ها را بر اساس نیازها و خصوصیات دوران نوجوانی مورد تاکید قرار می دهد.
    کلید واژگان: ارتباطات خانوادگی, خانواده, نوجوان}
    Mahin Gheibizadeh, Dr Shayesteh Salehi, Khosro Tavakol, Afsaneh Nekooee
    Introduction
    With the aim to recognize the identity of relationship and communication with family as a reality experienced by large amount of young population in country, this research was carried out to describe females high school students on their family experiences.
    Methods
    A phenomenological qualitative approach was used in year 2005 in Isfahan. A sample was chosen based on purposeful sampling method amongst females’ high school students. Sample size was dependent on the data saturation with a total 15 participants at the end. Data gathering was done using deep interviews, then data were analyzed through Straubert method.
    Results
    From the lived experiences of female adolescents, sixty five codes, three sub concepts and two core concepts were emerged. The two core concepts were emotional support (intimacy) in family and reactions in family.
    Conclusion
    In spite of the vital role of families in adolescent's life, they are not experiencing useful interactions with their families. This study expresses the importance of educating families according to the needs and characteristics of adolescence period.
  • شایسته صالحی، مهین غیبی زاده، خسرو توکل
    در کشورهایی چون کشور ما که بخش قابل توجهی از جمعیت آن را نوجوانان تشکیل می دهد، تهیه و اجرای برنامه های کلان بهداشتی خاص نوجوانان، باید در صدر برنامه های ملی قرار گیرد. بیش از نیمی از جمعیت دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان را دختران تشکیل داده که با توجه به آسیب پذیری بیشتر آنان در مقایسه با پسران و نقشی ه در سلامت نسل آینده ایفا می کنند، لازم است جامعه ی بهداشتی از آنچه این افراد در مورد نیازهای بهداشتی شان تجربه نموده اند، آگاه شده تا بتوانند بر این اساس برنامه های دقیقی را جهت تامین، حفظ و ارتقاء سلامت آنان تدوین و اجرا نمایند...
    کلید واژگان: سلامت اجتماعی, نوجوانان, تعامل اجتماعی}
سامانه نویسندگان
  • دکتر مهین غیبی زاده
    غیبی زاده، مهین
    دانشیار دانشکده پرستاری و مامایی- مرکز تحقیقات مراقبت در بیماری های مزمن، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال