به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مولود فخری

  • محمود موسی زاده، زهرا فروغی، مولود فخری، سمانه فرنیا، سید حسن نیکوکار، مطهره خردمند*
    سابقه و هدف

    اختلالات افسردگی و اضطراب به صورت فزاینده در سراسر جهان در حال افزایش است که بیانگر نگرانی عمده بهداشت عمومی است. ارتباط روزه داری با سلامت فیزیکی، اجتماعی، روانی و ذهنی در افراد سالم و نیز افراد مبتلا به بیماری هایی مختلف در برخی مطالعات متعدد گزارش شده است، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط روزه داری با اضطراب با رویکرد مرور سیستماتیک  طراحی شده است.

    مواد و روش ها

    در مطالعه مرور سیستماتیک و متاآنالیز حاضر، تمامی مقالات کوهورت، مورد- شاهد و مقطعی که درخصوص ارتباط انواع متفاوت روزه داری با اضطراب بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. پیامد مورد انتظار در مطالعه مرور سیستماتیک حاضر، سطح اضطراب بود. پایگاه های اطلاعاتی بین المللی Google scholar، Medline، Scopus، Web of Science و SinceDirect (تا پایان سال 2021) با کلید واژه های اضطراب و روزه داری و معادل انگلیسی آن به دو زبان فارسی و انگلیسی مورد جستجو قرار گرفتند. داده های استخراج شده از مطالعات، در یک چک لیست شامل نام محقق، نوع مطالعه، سال اجرا، ابزار مورد استفاده، نوع روزه، میانگین و انحراف معیار اضطراب قبل از روزه داری و بعد از روزه داری وارد شد. آنالیز داده ها با نرم افزار stata Ver.11 انجام شد. جهت برآورد تفاوت میانگین استاندارد شده، تعداد نمونه، میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب از مطالعات اولیه استخراج شده است. با استفاده از دستور متان، مدل اثر تصادفی و آماره کوهن، تفاوت میانگین استاندارد شده نمره اضطراب با فاصله اطمینان 95 درصد براورد گردید. هتروژنیتی بین نتایج مطالعات اولیه با شاخص Q و I-square و سوگیری انتشار با آزمون Begg و Egger ارزیابی گردید. از چک لیست NOS برای ارزیابی کیفیت مطالعات استفاده شده است.

    یافته ها

    در مطالعه حاضر، در مجموع 1408 مقاله مورد بازیابی قرار گرفت که در نهایت 13 مقاله مرتبط با موضوع بود. از میان آن ها، 4 مقاله به دلیل عدم بیان میانگین از آنالیز خارج شدند. در نهایت 9 مقاله وارد فرایند مرورسیستماتیک(9مطالعه) و متاانالیز(8 مطالعه) شدند. نتایج 8 مطالعه وارد شده به متاآنالیز با استفاده از مدل اثر تصادفی، تفاوت میانگین استاندارد شده نمره اضطراب بین قبل و بعد از روزه داری با فاصله اطمینان 95 درصد برابر (0/21- ، 1/41-)0/67- براورد شده است. هم چنین نتایج متاآنالیز بر حسب نوع روزه داری و نوع پرسشنامه مورد استفاده در بین مطالعات اولیه نشان داد که براورد کلی تفاوت میانگین استاندارد شده نمره اضطراب بین قبل و بعد از روزه داری به تفکیک ابزار گرداوری اطلاعات و نوع روزه داری معنی دار نبوده است. براساس شاخص های هتروزنیتی (0/001P< ،114/88Q= ،93/9 درصدI-square:)، میزان ناهمگونی بین نتایج مطالعات اولیه بالا بوده است. نتایج ارزیابی سوگیری انتشار با آزمون (0/322=P) Begg و (0/735=P) Egger نشان می دهد که سوگیری انتشار معنی دار نیست.

    استنتاج

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که متوسط نمره اضطراب پس از روزه داری 67/0- واحد (67 درصد) در مقایسه با قبل روزه داری کاهش یافته است. هم چنین به طور کلی هر 9 مطالعه، تاثیر روزه داری را روی کاهش نمره اضطراب گزارش نمودند که میزان کاهش در 6 مطالعه (7/66 درصد) از نظر آماری قابل ملاحظه بوده است. نتایج این مطالعه مرور سیستماتیک و متاآنالیز نشان داد که روزه داری به طور قابل ملاحظه ای کاهش نمره اضطراب را به همراه دارد.

    کلید واژگان: اضطراب, روزه داری, مرور سیستماتیک, متاآنالیز
    Mahmood Moosazadeh, Zahra Foroughi, Moloud Fakhri, Samaneh Farnia, Seyed Hassan Nikookar, Motahareh Kheradmand*
    Background and Purpose

    Depression and anxiety disorders are increasing globally and represent major public health concerns. The relationship between fasting and the physical, social, psychological, and mental health of both healthy individuals and those suffering from various diseases has been reported in several studies. This systematic review aims to determine the association between fasting and anxiety.

    Materials and Methods

    This systematic review examined studies, including cohort, case-control, cross-sectional, and clinical trials, that explored the relationship between different types of fasting and anxiety. In this study, the population (P) consisted of participants with fasting experience, the intervention (I) was fasting, the comparison (C) was between the periods before and after fasting, and the outcome (O) was the level of anxiety before and after fasting. International databases, including Google Scholar, Medline, Scopus, Web of Science, and ScienceDirect (up to the end of 2021), were searched using the keywords "anxiety" and "fasting" in both English and Persian. The extracted data were entered into a checklist, which included the researcher's name, type of study, year of implementation, instrument used, type of fasting, and the mean and standard deviation of anxiety scores before and after fasting. Data were analyzed using Stata software (version 11). To estimate the difference in standardized means, the number of samples, the mean, and the standard deviation of the anxiety scores were extracted from the primary studies. Using the Metan command, the random-effects model, and Cohen's estimator, the standardized mean difference in anxiety scores with a 95% confidence interval was calculated. Heterogeneity between the results of the primary studies was assessed using the Q statistic and I-squared index, and publication bias was evaluated using the Begg and Egger tests. The NOS checklist was used to evaluate the quality of the included studies.

    Results

    A total of 1,408 articles were retrieved, of which 13 were related to the topic. Four articles were excluded from the analysis because they did not report the mean. Finally, nine articles were included in the systematic review (nine studies) and meta-analysis (eight studies). The results of the eight studies included in the meta-analysis using the random-effects model showed that the standardized mean difference of the anxiety scores before and after fasting, with a 95% confidence interval (-1.14, -0.21), was estimated to be -0.67. Additionally, the results of the meta-analysis, stratified by the type of fasting and the questionnaire used in the primary studies, indicated that the overall estimate of the standardized mean difference in anxiety scores before and after fasting was not significant when considering the data collection tool and the type of fasting. Based on the heterogeneity indices (I-squared: 93.9%, Q= 114.88, P<0.001), the level of heterogeneity between the results of the primary studies was high. Publication bias was evaluated using the Begg (P=0.322) and Egger (P=0.753) tests, which indicated that publication bias was not significant.

    Conclusion

    The results of this systematic review and meta-analysis showed that the average anxiety score after fasting decreased by 0.67 units (67%) compared to before fasting, indicating a significant reduction in anxiety following a period of fasting.

    Keywords: Anxiety, Fasting, Systematic Review, Meta-Analysis
  • مهناز شیری، محمد آزادبخت*، مریم مبینی، حسین عسگری راد، شروین امیرخوانلو، مولود فخری، فاطمه علیزاده
    سابقه و هدف

    استئوآرتریت شایع ترین بیماری مفصلی در انسان است که علائم اصلی آن درد و خشکی مفاصل است. از طرفی زانو، شایع ترین مفصلی است که گرفتار استئوآرتریت می شود. اهداف اصلی در درمان این بیماری کاهش درد و بازگرداندن عملکرد و بهبود کیفیت زندگی بیمار است. در بسیاری از مناطق دنیا از داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی، به عنوان درمان خط اول بیماری استئوآرتریت استفاده می شود. اما هم چنان محققان به بررسی درمان های گیاهی و جایگزین می پردازند. لذا این مطالعه با هدف، ساختن یک لیپوژل گیاهی موضعی، انجام پذیرفت که بتواند در بهبود علائم استئوآرتریت موثر باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور می باشد. هفتاد بیمار به صورت تصادفی از بین مراجعه کنندگان به مطب پزشک روماتولوژیست وبا تشخیص استئوآرتریت و رد بیماری های سیستمیک روماتیسم مفصلی با رعایت معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. بیماران جهت درمان استئوآرتریت درجه 1 و 2 به پزشک مراجعه نموده بودند و پس از توجیه آن ها در مورد اهداف مطالعه، با اخذ رضایت نامه کتبی، وارد مطالعه شدند و به دو گروه دریافت کننده لیپوژل آرتروهیل(35 نفر) و دریافت کننده لیپوژل پلاسبو(35 نفر) تقسیم شدند. جهت تهیه ژل پلاستی بیس، ابتدا 5 درصد پلی اتیلن با دانسیته کم (LDPE) در 95 درصد پارافین مایع اضافه شد و به مدت سه ساعت با دمای 130 درجه سانتی گراد به طور غیرمستقیم حرارت داده شد. سپس آن را خیلی سریع سرد کرده تا ژل پلاستی بیس شکل بگیرد. ژل حاصل از پلاستی بیس از نظر پایداری فیزیکی در دمای محیط و یخچال، از نظر بروز کدورت، پدیده سینرزیس، تغییر ظاهری قوام و pH بررسی شد. عصاره هر یک از گیاهان زردچوبه (2 درصد)، بتولا (4 درصد) و مرمکی (4 درصد) به طور جداگانه به پایه ژل افزوده شد و تا رسیدن ژل به قوام مناسب، مخلوط شد. لیپوژل به مدت دو ماه به صورت موضعی روزی دو بار و هر بار به مقدار دو بند انگشت بر روی هر مفصل استفاده شد. نتایج حاصل از پرسشنامه های WOMAC و VAS در مراحل قبل از درمان، پایان ماه اول و پایان ماه دوم بعد از درمان، جمع آوری شدند. سطح معناداری آزمون ها 0/05<p در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    بیماران مورد بررسی، درمحدوده ی سنی40 تا 73 سال بودند. لیپوژل گیاهی تهیه شده ازنظرکنترل میکروبی برای تست های بالینی قابل استفاده است و حاوی 0/03 درصد فلاونوئید تام و 0/1027 درصد فنل تام بود. میزان پایداری لیپوژل گیاهی بیش از 94 درصد بود. براساس پرسشنامه WOMAC، لیپوژل گیاهی نسبت به پلاسبو، به طور معناداری باعث کاهش درد، خشکی مفاصل و اختلال حرکتی بیماران استئوآرتریت شد (0/05<p). نتایج تست فریدمن، برای مقایسه ی نمرات پرسشنامه VAS قبل از شروع درمان، در پایان ماه اول و در پایان ماه دوم نشان داد که پس از درمان با لیپوژل گیاهی، میزان درد احساس شده توسط بیماران به طور معناداری کاهش یافت (05/0<p).

    استنتاج

    با مقایسه نمرات حاصل از پرسش نامه های WOMAC و VAS در گروه های پلاسبو و لیپوژل گیاهی، دریافت شد که استفاده موضعی از لیپوژل گیاهی در افزایش عملکرد و کنترل درد بیماران مبتلا به استئوآرتریت موثر بوده است که با توجه به خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی ترکیبات موجود در این لیپوژل، بدیهی به نظر می رسد.

    کلید واژگان: استئوآرتریت, درد, خشکی مفصل, زانو, بتولا پندولا, زردچوبه, مرمکی
    Mahnaz Shiri, Mohammad Azadbakht*, Maryam Mobini, Hosein Asgari Rad, Shervin Amirkhanloo, Moloud Fakhri, Fateme Alizade
    Background and purpose

    Osteoarthritis is the most common joint disease in humans, the main symptoms of which are joint pain and dryness. On the other hand, the knee is the most common joint affected by osteoarthritis. The main goals in the treatment of this disease are to reduce pain restore function and improve the patient's quality of life. In many parts of the world, non-steroidal anti-inflammatory drugs are used as the first-line treatment for osteoarthritis. However, researchers are still investigating herbal and alternative treatments. Therefore, this research aimed to make a local herbal lipogel that can be effective in improving the symptoms of osteoarthritis.

    Materials and methods

    This study was a double-blind randomized clinical trial study. Seventy patients were randomly selected from those who were referred to the rheumatologist's office and were diagnosed with osteoarthritis and ruled out systemic rheumatism diseases by observing the entry and exit criteria. The patients had been referred to the doctor for the treatment of 1st and 2nd-degree osteoarthritis and after explaining to them the objectives of the study, after obtaining written consent, they entered the study and were divided into two groups receiving lipogel Arthrohil (35 people) and receiving lipogel placebo (35 people) were divided. To prepare plastic base gel, first, 5% low-density polyethylene (LDPE) was added in 95% liquid paraffin and it was indirectly heated at 130°C for three hours. Then we cooled it very quickly to form a plastic base gel. The gel obtained from Plastibase was investigated in terms of physical stability in ambient and refrigerator temperatures, in terms of occurrence of turbidity, syneresis phenomenon, appearance change of consistency, and pH. The extracts of each of the plants Turmeric (2%), Betula (4%), and Marmaki (4%) were added separately to the gel base and mixed until the gel reached the appropriate consistency. Lipogel was used topically for two months twice a day each time in the amount of two knuckles on each joint. The results of the WOMAC and VAS questionnaires were collected before the treatment, at the end of the first month, and the end of the second month after the treatment. The significance level of the tests was considered P<0.05.

    Results

    The studied patients were in the age range of 40 to 73 years. The prepared herbal lipogel can be used for clinical tests in terms of microbial control and it contained 0.03% of total flavonoid and 0.1027% of total phenol. The stability of herbal lipogel was more than 94%. According to the WOMAC questionnaire, compared to placebo, herbal lipogel significantly reduced pain, joint stiffness, and movement disorder in osteoarthritis patients (P<0.05). The results of the Friedman test, to compare the scores of the VAS questionnaire before the start of the treatment, at the end of the first month, and at the end of the second month showed that after the treatment with herbal lipogel, the amount of pain felt by the patients decreased significantly (P<0.05).

    Conclusion

    By comparing the scores obtained from the WOMAC and VAS questionnaires in the placebo and herbal lipogel groups, we found that the topical use of herbal lipogel has been effective in increasing the performance and pain control of patients with osteoarthritis, which is due to the antioxidant and anti-inflammatory properties of the compounds. In this lipogel, it seems obvious.

    Keywords: Osteoarthritis, Pain, Dry Joint, Knee, Betula Pendula, Turmeric, Marmaki
  • مجید حاجی زاده، محمد آزادبخت، حسین عسگری راد، قاسم رحمت پوررکنی، مولود فخری*، فاطمه میرزائی
    سابقه و هدف

    اختلال موخوره به همراه شکنندگی و ریزش مو از جمله مشکلات رایجی است که اکثر افراد به آن دچار می شوند. با این وجود هنوز درمان مشخص و کارآمدی در بازار دارویی برای این اختلال وجود ندارد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر ژل عصاره دانه گیاه شنبلیله در درمان موخوره در یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با پلاسبو بود.

    مواد و روش ها:

     این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسویه کور کنترل شده با گروه دریافت کننده پلاسبو بر روی 60 بیمار مبتلا به اختلال موخوره در کلینیک طوبی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام پذیرفت. بیماران به دو گروه ژل پلاسبو و ژل دارو تقسیم شدند. عصاره در غلظت 500 میکروگرم بر میلی لیتر آماده شد و دوره درمان 2 ماه بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T مستقل، T زوجی، فیشر و معادلات برآوردی تعمیم یافته استفاده شد.

    یافته ها: 

    در روند درمان به طور میانگین میزان دو شاخه شدن مو در گروه درمانی در مقایسه با گروه پلاسبو به صورت معنی دار (0/001>P) کاهش یافت. سایر فاکتورها اعم از خشکی، شکنندگی و ریزش موها نیز در گروه درمانی نسبت به گروه پلاسبو روندهای کاهشی قابل توجهی (به ترتیب با معنی داری 0/001 P≤ ، 0/001>P و 0/042=P) از خود نشان دادند.

    استنتاج

    اثرات مطلوب مشاهده شده از ژل دانه گیاه شنبلیله در کاهش بروز موخوره در بیماران، احتمالا به دلیل وجود دیوسژنین و سایر ساپونین های استروییدی با اثرات آنتی اکسیدانتی و ضد التهابی است.

    کلید واژگان: شنبلیله, موخوره, ژل گیاهی, فلاونوئید, دیوسژنین
    Majid Hajizadeh, Mohammad Azadbakht, Hossein Asgarirad, Ghasem Rahmatpour Rokni, Moloud Fakhri*, Fatemeh Mirzaee
    Background and purpose

    Trichoptilosis with fragility and hair loss is a common disorder, but, still there is no specific and effective treatment for this condition. The aim of this study was to evaluate the efficacy of gel from the seed of Trigonella foenum-graceum L. in prevention of trichoptilosis in people with trichoptilosis.

    Materials and methods

    A double-blind placebo controlled clinical trial was carried out in 60 people with trichoptilosis in Sari Touba Clinic affiliated with Mazandaran University of Medical Sciences. The participants received either T. foenum-graceum seed gel or placebo gel. The extract was prepared at 500 μg/ml and the treatment period was two months. Data were analyzed using Independent t-test, Paired t-test, Fisher's exact test, and Generalized estimating equations.

    Results

    In this study, the average rate of hair splitting in experimental group decreased significantly compared with the placebo group (P<0.001). Other factors such as dryness, fragility, and hair loss showed considerable decreasing rate in experimental group compared to the placebo group (P≤0.001, P<0.001, and P=0.042, respectively)

    Conclusion

    The positive effects of the herbal gel in reducing the incidence of trichoptilosis may probably be due to the presence of diosgenin and other steroidal saponins with antioxidant and anti-inflammatory effects.

    Keywords: Trigonella foenum-graceum, trichoptilosis, herbal gel, flavonoid, diosgenin
  • مولود فخری، محمد آزادبخت*، سیده صدیقه یوسفی، سید نورالدین موسوی نسب، رویا فرهادی، مسعود آزاد بخت، علی داوودی
    مقدمه

    زردی نوزادان، یک بیماری ناشی از عدم متابولیسم طبیعی بیلی روبین است که جهت درمان آن مردم به طب سنتی گرایش بسیار زیادی دارند.

    هدف

    هدف از این بررسی راهکارهای درمانی بخصوص درمان های گیاهی، موثر در درمان زردی نوزادان به صورت تفکیک شده برای مادر و نوزاد بر مبنای طب سنتی شفاهی نقل شده توسط عطاران در استان مازندران می باشد.

    روش بررسی

    این مطالعه مقطعی توصیفی در سال 1394 بر روی کلیه ی عطاران استان مازندران و با استفاده از یک پرسشنامه به روش گلوله برفی نمونه گیری صورت گرفت. داده های مربوط به چگونگی درمان زردی نوزادان با استفاده از فرآورده های طبیعی به روش مستقیم جمع آوری شد.

    نتایج

    این مطالعه نشان داد که 12 گیاه دارویی برای نوزاد و 49 فرآورده ی گیاهی برای مادران نوزاد دچار زردی توصیه می شود. همچنین، 87 نفر (9/98 درصد) از عطاری ها از شیر خشت به عنوان اولین انتخاب گیاه دارویی جهت تجویز به مادر و نوزاد نام برده اند.

    نتیجه گیری

    بر اساس این مطالعه، گیاهان دارویی شیرخشت، خاکشی، کاسنی و ترنجبین به عنوان گیاهان دارویی اصلی بودند که در استان مازندران برای درمان زردی نوزادان استفاده می شوند. بهرحال این تحقیق گام اول جهت شناسایی و توسعه داروهای جدید جهت درمان زردی نوزادان است و نیاز به مطالعات تکمیلی فارماکگنوستیک، فارماکولوژی، توکسیکولوژی، حیوانی و بویژه انجام فازهای مختلف بالینی برای ارزیابی اثرات دقیق این داروها می باشد.

    کلید واژگان: بیلی روبین, داروهای گیاهی, زردی نوزادان, عطاری
    Moloud Fakhri, Mohammad Azadbakht*, Seyede Seddigheh Yousefi, Seyyed Nuraldin Mousavinasab, Roya Farhadi, Masoud Azadbakht, Ali Davoodi
    Background

    Neonatal jaundice is as a disease caused by the abnormality of bilirubin metabolism that tendency of people to traditional medicine is very high for the treatment.

    Objective

    The aim of this study was to determine the therapeutic strategies, especially herbal treatments, in the neonatal jaundice, for mother and infant, based on verbally traditional medicine recommended by medicinal herbalists in Mazandaran province.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was performed on all medicinal herbalists in Mazandaran province in 1394 and a snowball questionnaire was used for sampling. Data on demographic characteristics and treat neonatal jaundice using natural products were collected by direct method and the results were analyzed.

    Results

    In this study, 12 medicinal plants for the baby and 49 herbal preparations for the mother were recommended. Moreover, based on recommendation of eighty-nine (98.9%) of the medicinal herbalists, Cotoneaster discolor (shir-e-khesht) was first choice of herbal medicine for prescribing to mother and baby.

    Conclusion

    As based on this study, the medicinal plants such as: Cotoneaster discolor, Descurainia sophia, Cichorium intybus, and Alhagi maurorum are used for neonatal jaundice as the main herbal remedies in Mazandaran province. However, this study is the first step in identifying and developing new drugs to treat neonatal jaundice, and requires additional pharmacological studies, pharmacology, toxicology, animal studies, and in particular different clinical phases to assess the exact effects of these drugs.

    Keywords: Bilirubin, Herbal medicine, Neonatal jaundice, Medicinal herbalist
  • محمد آزادبخت *، امیر سعید حسینی، مولود فخری
    زمینه و هدف
    بیش از 80 درصد از جمعیت جهان برای زندگی سالم به داروها و فرآورده های گیاهی وابسته هستند و همچنین، حدود 80 درصد از تمام مواد دارویی مستقیم یا غیر مستقیم از منابع گیاهی مشتق شده اند. به همین جهت، امروزه مقبولیت عمومی برای استفاده از گیاهان دارویی در تحقیقات علوم پزشکی افزایش یافته است. استفاده به عنوان ماده خام برای تهیه ترکیبات نیمه سنتتیک یا به عنوان مدل برای ساخت ترکیبات سنتتیک جدید یا منبع کشف ترکیبات جدید و نیز استفاده مستقیم در درمان بیماری ها، چهار مزیت گیاهان در طب جدید به شمار می روند.
    عصاره های گیاهی به مانند یک ترکیب ساده و خالص عمل نمی کنند چون عوامل بسیاری، دراثر بخشی بیولوژیکی و تکرار پذیر بودن نتایج آن ها دخالت دارند. بدیهی است که عصاره های گیاهی استاندارد شده و حاوی ترکیبات مشخص و با کیفیت ثابت، برای دستیابی به اثرات بالینی ثابت و قابل اعتماد مورد نیاز هستند. استفاده از فن آوری برای تبدیل ترکیبات گیاهی به دارو، با ادغام مناسب تکنیک های علمی مدرن و دانش سنتی برای استاندارد سازی و کنترل کیفیت عصاره ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
    روش کار
    کنترل کیفیت و استاندارد سازی عصاره های گیاهی شامل چند مرحله بوده که به ویژه منبع و کیفیت مواد اولیه نقش مهمی در تضمین کیفیت و ثبات اثر آن ها دارد. استانداردسازی یک فرآیند ارزیابی کیفیت و خلوص گیاهان دارویی و عصاره های آن ها است که از طریق سنجش پارامترهای مختلفی مانند شاخص های مورفولوژیکی، میکروسکوپی، فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی حاصل می شود.
    نتیجه گیری
    امروزه بسیاری از تحقیقات روی عصاره های گیاهان دارویی، بدون استانداردسازی آن ها بر اساس فارماکوپه ها و روش های علمی انجام می شود. در این مقاله، تلاش شده است تا ضرورت استانداردسازی عصاره گیاهان دارویی در تحقیقات و نحوه انجام آن ارائه شود.
    کلید واژگان: استانداردسازی, کنترل کیفیت, عصاره های گیاهی, گیاهان دارویی, ارزیابی عصاره ها
    Mohammad Azadbakht*, Amir Saeid Hosseini, Moloud Fakhri
    Background
    Over 80% of the world population depends on herbal medicines and products for healthy living, and also, around 80% of all pharmaceutical materials are derived directly or indirectly from plant sources. So, there is increasing general acceptability of the use of medicinal plants in today’s medical sciences researches. Plants are valuable for modern medicine in four basic ways; they are used as a source of direct therapeutic agents, as a raw material for semi synthetic chemical compounds, as models for new synthetic compounds and finally medicinal plants can be used as taxonomic markers for the discovery of new compounds.
    Herbal extracts are not a simple task since many factors influence the biological efficacy and reproducible results. Standardized herbal extracts of consistent quality and containing well-defined constituents are required to provide reliable and consistent clinical effects. Herbal drug technology is used for converting botanicals materials into medicines, where standardization and quality control with proper integration of modern scientific techniques and traditional knowledge is important.
    Methods
    Quality control and standardization of herbal medicines involve several steps. The source and quality of raw materials play essential role in guaranteeing the quality and stability of herbal preparations.
    Standardization is a process of evaluating the quality and purity of medicinal plants and their extracts by various parameters like morphological, microscopical, physical, chemical and biological specifications.
    Conclusion
    The researches, however, suffer from lack of standardization parameters and proper documentation based on scientific screening procedures.
    In this present study, an attempt has been made to give an overview of necessity of standardization of extract of medicinal plants in the investigations and the manner to perform it.
    Keywords: Standardization, Quality control, Herbal extracts, Medicinal plants, Evaluation of extracts
  • مولود فخری، محمد آزادبخت، زینب حمزه گردشی، رویا فرهادی
    سابقه و هدف
    طب سنتی ایران که بخشی از میراث علمی و تاریخی کشورمان است دارای دستورات و تدابیر خاص است که نشان می دهد ایرانیان نه تنها در زمان های گذشته از پایه گذاران دانش پزشکی بوده اند، بلکه پس از ظهور اسلام و در جریان شکل گیری تمدن اسلامی نقش مهمی در رشد دانش پزشکی داشته اند. در این میان انتقال علمی یافته های طب سنتی به طب نوین در فرآیندی کاملا علمی تجربی از وظایف بسیار خطیری است که به عهده تمامی میراث داران تاریخ پزشکی کشورمان است. شیرخشت یا شیرخشک با نام انگلیسی Purgative manna یکی از محصولات گیاهی است که با فرصت انتقال تجارب طب سنتی به طب نوین روبه روست. هدف از مطالعه حاضر، مروری بر مواد موثره شیرخشت در طب سنتی و کلاسیک است.
    مواد و روش ها
    روش این مطالعه که از نوع کتابخانه ای است، به شیوه مروری نقلی با بهره گیری از کتب طب سنتی و جست و جو در پایگاه های اطلاعاتی در دسترس نظیرGoogle scholar ، Pubmed، Magiran، SID، Science direct انجام شد.
    یافته ها
    ابتدا به بررسی شیرخشت در منابع طب و داروسازی سنتی و تجارب حکیمان گذشته پرداخته شده است و سپس به یافته های جدید دانشمندان درباره خواص دارویی شیرخشت و مواد موثر اصلی آن اشاره شده است. در بخش آخر اشاره اجمالی به کاربرد اختصاصی شیرخشت در درمان زردی نوزادان شده است.
    نتیجه گیری
    با عنایت به سابقه تاریخی کاربرد شیرخشت در درمان برخی بیماری ها و با لحاظ اینکه درختچه حاوی شیرخشت بومی مناطق مختلف ایران نیز است، توصیه می شود که مراکز تحقیقاتی با به کارگیری فناوری های روز به جمع بندی کامل از تاثیر شیرخشت با توجه به صرفه های اقتصادی- اجتماعی آن بپردازند.
    کلید واژگان: شیرخشت, طب سنتی, زردی نوزادان
    M. Fakhri, M. Azadbakht, Z. Hamze Gardeshi, R. Farhadi
    Background and
    Purpose
    Those who inherit medical history of Iran have the crucial responsibility of transferring the scientific findings of traditional medicine to modern medicine through a scientific experimental process. Cotoneaster, scientifically known as purgative manna, is an herb with the capacity of being used both in traditional and in modern medicine. This study was conducted to review active ingredients of cotoneaster in Iranian traditional medicine.
    Material and
    Methods
    This library study was performed through a narrative review of books on traditional medicine and searching databases such as Google scholar, Pubmed, Magiran, SID, and Science Direct.
    Results
    First, traditional medicine references and experiences of hakims on cotoneaster are presented, and then, new findings of modern scientists about medicinal properties of cotoneaster and its active ingredients. The last section of this study briefly describes the specific use of cotoneaster for treatment of infant jaundice.
    Conclusion
    Regarding the history of using cotoneaster for treatment of some diseases and that the cotoneaster shrub is native to Iran, research centers are recommended to use modern technologies to examine the efficiency of cotoneaster given its socioeconomic benefits.
    Keywords: Cotoneaster, traditional medicine, infant jaundice
  • مولود فخری، محبوبه یعقوبیان، محمد علی محسنی بندپی، احمد علی عنایتی، مرجان احمد شیروانی، حافظ تیرگر فاخری
    سابقه و هدف
    ارزشیابی استادان یکی از ابزارهای مهم در فرآیندهای آموزشی است که با استفاده از روش های مختلف از جمله نظرخواهی از دانشجویان انجام می گیرد. این امر در حال حاضر یکی از مسائل بحث برانگیز آموزشی است و موضع گیری های مختلفی در مورد آن وجود دارد. لذا این مطالعه با هدف بررسی پایایی نظر دانشجویان در رشته ها یا ترم های مختلف در مورد استادانی که درس یکسانی را برای آن ها تدریس می کردند انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در مطالعه مقطعی- تحلیلی حاضر، ارزشیابی 40 نفر از استادان که به صورت سرشماری انتخاب شده اند، توسط 89 گروه از دانشجویان انجام شد. هر یک از این استادان درس تئوری واحدی را به چند گروه تدریس می کردند. سوالات در چهار حیطه دسته بندی شدند. نتایج کلی ارزشیابی هر استاد به صورت میانگین نمره کلی با استفاده از آمار توصیفی و آزمون همبستگی مورد بررسی قرار گرفتند. پایایی با ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد.
    یافته ها
    پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد. بیشترین پایایی مربوط به حیطه مهارت های تدریس (96/0 = α) و کمترین مربوط به حیطه رعایت نظم آموزشی (81/0= α) بود. رابطه معنی داری بین امتیاز گزینه های مربوط به یک استاد که توسط چند گروه داده شده بود وجود داشت. ارتباط بین میانگین کل و نمره کل نیز با 001/0 >p معنی دار بود.
    استنتاج
    پرشسنامه ارزشیابی استادان دارای پایایی بالایی است. پایایی تمام حیطه های ارزشیابی بالاتر از حد مطلوب می باشد. بنابراین به نظر می رسد که نظرخواهی از دانشجویان در این زمینه با استفاده از پرسشنامه مناسب یکی از روش های مطلوب است.
    Molood Fakhri, Mahboobeh Yaghoobian, Mohammad Ali Mohseni Bandpei, Ahmad Ali Enayatei, Marjan Ahmad Shirvani, Hafez Tirgar Fakheri
    Background and
    Purpose
    Teaching evaluation questionnaire of instructors is one of the important instruments used in educational processes which can be performed using different methods including student's feedbacks. This is now considered as a challenging educational issue and different positions exist in this regard. The purpose of this study was to assess the reliability of student's feedback in different terms and majors in the evaluation of instructors teaching the same course.
    Materials And Methods
    Ïn a cross-sectional analytic study, evaluation of 40 instructors was carried out by 89 groups of students. Ëach instructor was teaching a specific course to several groups of students. The questionnaire was classified into four areas. The total score was assessed for each instructor and analyzed using descriptive statistics and correlation test. Reliability was assessed by Çronbach's alpha coefficient.
    Results
    The reliability of the questionnaire was high (α=0.96) based on Çronbach's alpha coefficient. The reliability index was the highest in the area of teaching skills (α=0.96) and the lowest in terms of educational discipline (α=0.81). There was a significant correlation among different studied variables scored by different groups of students for each instructor. Â significant correlation was also found between the total and the average score (P<0.001).Çonclusion: The questionnaire used for the evaluation of the instructors was highly reliable and reliability was higher than optimal level in all areas. Therefore, it seems that student's feedback is one of the reliable methods in the evaluation of instructors using an appropriate questionnaire.
  • محمدعلی محسنی بندپی، مرجان احمد شیروانی، مولود فخری، ناهید رحمانی
    سابقه و هدف
    کمردرد یکی از مشکلات شایع و پر هزینه دوران حاملگی است و یکی از دلائل اصلی ناتوانی، غیبت از کار و مسئول هزینه های اقتصادی سنگین مستقیم و غیر مستقیم می باشد. به نظر می رسد که زنان بیشتر از مردان مستعد کمردرد بوده و حاملگی یکی از فاکتورهای زمینه ساز کمردرد می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ورزش و توصیه های ارگونومیکی در درمان کمردرد در زنان باردار بود.
    مواد و روش ها
    پس از تائید کمیته اخلاق پزشکی، در مطالعه حاضر که از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است، 120 زن باردار مبتلا به کمردرد به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. در گروه مورد (60 نفر)، آموزش توأم ورزش و توصیه های ارگونومیکی و گروه دوم (60 نفر) به عنوان شاهد انتخاب شده و مداخله ای دریافت نکردند. شدت درد توسط معیار دیداری سنجش درد (Visual Ânalogue Scale) و ناتوانی ناشی از کمردرد توسط (Ôswestry Low Back Disability Questionnaire)، بعد از انجام مداخله و پس از سه ماه پیگیری اندازه گیری شد.
    یافته ها
    تغییرات درون هر گروه نشان داد که میانگین شدت درد و ناتوانی در گروه مورد بطور معنی داری کاهش یافت (01/0p<) اما چنین تغییری در گروه شاهد مشاهده نشد (05/0p> برای هر دو مورد). تغییرات بین دو گروه بهبودی معنی داری را در میزان شدت درد و ناتوانی پس از درمان در گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد نشان داد (01/0p< در هر دو مورد). این اختلاف معنی دار در میزان شدت درد و ناتوانی بین دو گروه در سه ماه پیگیری نیز حفظ شده بود (01/0p< در هر دو مورد).
    استنتاج
    نتایج نشان می دهد که آموزش ورزش و توصیه های ارگونومیکی می تواند تاثیر معنی دار برکاهش درد و ناتوانی ناشی از کمردرد دوران حاملگی داشته باشد. بنابراین انجام ورزش های منظم و رعایت اصول ارگونومیک در دوران حامگی و پس از آن جهت پیشگیری و کنترل این مشکل شایع و پر هزینه توصیه می شود.
    کلید واژگان: کمردرد, حاملگی, ورزش درمانی, درد, ناتوانی
    Mohammad, Acirc, Li Mohseni Bandpei, Marjan, Acirc, Hmadshirvani, Moloud Fakhri, Nahid Rahmani
    Background and
    Purpose
    Low back pain is a common and costly problem in pregnancy. Ït is one of the main reasons of disability and absence from work with extremly direct and indirect economical impact. Women are more prone to low back pain and pregnancy is one of the predisposition. The purpose of this study was to assess the effect of an exercise program and ergonomic advices on the treatment of low back pain in pregnant women.
    Materials And Methods
    Following ethical approval and through a randomized controlled clinical trial, 120 pregnant women with low back pain were recruited into experimental and control groups. The experimental group (n=60) received therapeutic exercise combined with ergonomic advices and the control group (n=60) was given no intervention. Pain experienced by patients was assessed using Visual Ânalogue Scale and functional disability on Ôswestry Low Back Disability Questionnaire after the planned intervention within three months follow-up.
    Results
    Ïntra-group changes indicated that there was a significant reduction on pain intensity and functional disability in the experimental group (P<0.01 in both instances) but no such difference was found in the control group (P>0.05). Ïnter-groups changes showed significant improvements in both pain intensity and functional disability following intervention (P<0.01) in the experimental group in comparison with the control group (P<0.01 in both instances). The significance of differences held up within three months follow–up between the two groups (P<0.01 in both instances).Çonclusion: Ôur results demonstrate that therapeutic exercise and ergonomic advices could be considered as effective approaches in the treatment of low back pain during pregnancy. Therefore, we offer regular exercise and ergonomic advices during pregnancy and afterwards in order to prevent and to control low back pain
  • رویا ابهری، مریم مبینی، مولود فخری
    زمینه و هدف
    مطالعات متعددی درباره اثر ضدالتهابی و تعدیل کننده ایمنی استاتین ها انجام شده و ممکن است این اثرات در کاهش مارکرهای التهابی در آرتریت روماتوئید نیز وجود داشته باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر استاتین در مارکرهای بالینی و آزمایشگاهی آرتریت روماتوئید است
    روش بررسی
    این تحقیق، به روش کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور از فروردین 84 تا تیرماه 85 انجام شد. در این مطالعه، 66 بیمار با آرتریت روماتوئید که دچار بیماری فعال بودند و به کلینیک روماتولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) مراجعه کرده بودند، انتخاب شده و به صورت تصادفی و دو سوکور به دو گروه جهت دریافت 40 میلی گرم آتوروستاتین یا پلاسبو تقسیم شدند. دو گروه از نظر مدت و فعالیت بیماری و مصرف داروهای زمینه ای ضد روماتیسمی مشابه بودند. اطلاعات بیماران در ویزیت اول و پایان هفته چهارم و بیست و چهارم درمان ثبت شد. آنالیز آماری توسط Chi square و ANOVA با نرم افزار SPSS 11.5 انجام شد.
    یافته ها
    32 نفر در گروه آتوروستاتین و 34 نفر در گروه پلاسبو بودند. میانگین سنی در گروه دارو 84/51 سال و در گروه پلاسبو 47 سال بود. میانگین مدت بیماری در گروه دارو 06/7 و در گروه پلاسبو 8/7 سال بود. غیر از کاهش خشکی صبحگاهی در گروه پلاسبو، تفاوت مشخصی در یافته های بالینی و آزمایشگاهی بیماران یافت نشد.
    نتیجه گیری
    براساس این مطالعه، به نظر نمی رسد استاتین ها در کاهش مارکرهای التهابی در آرتریت روماتویید نقش موثری داشته باشند.
    کلید واژگان: آرتریت روماتوئید, آتوروستاتین, استاتین
    R. Abhari, M. Mobini, M. Fakhri
    Background and Aim
    There are many studies about statins showing that these drugs have some anti-inflammatory and immunomodulatory effects and might reduce inflammatory markers in rheumatoid arthritis. The aim of this study is to evaluate atorvastatin effect on clinical and laboratory markers in rheumatoid arthritis. Patients and
    Method
    This study is a randomized, double-blind, clinical trial carried out from March 2005 to July 2006. 66 patients with active rheumatoid arthritis who had been referred to rheumatology clinic in Hazrat Rasool-e-Akram Hospital were selected and divided into two groups to receive atorvastatin or placebo in a double-blind manner. The two groups were similar in terms of disease duration and activity and anti-rheumatoid therapy.
    Results
    32 patients received atorvastatin and 34 patients received placebo. Patient's data were recorded in the first visit and at the end of the 4th and 24th weeks of therapy. The mean age of the subjets was 51.84 years in atorvastatin group and 47 years in placebo group. Mean duration of the disease was 7.06 years in atorvastatin group and 7.8 years in placebo group. Except for morning stiffness in placebo group, no significant difference was seen in clinical and laboratory findings.
    Conclusion
    This study showed no significant decrease in inflammatory markers in rheumatoid arthritis treated with atorvastatin.
    Keywords: 1) Rheumatoid Arthritis 2) Atorvastatin 3) Statin
  • محمدعلی محسنی بندپی، مولود فخری، مرجان احمدشیروانی، معصومه باقری نسامی، علیرضا خلیلیان
    مقدمه
    هر ساله یک سوم عوارض شغلی را اختلال عضلانی- اسکلتی به خود اختصاص می دهند که کمردرد شایع ترین آنهاست. به رغم مداخله های درمانی زیاد برای درمان کمردرد، هنوز توافق کلی در مورد مؤثرترین روش درمانی وجود ندارد. این تحقیق به مقایسه تاثیر دو روش آموزش ورزش و توصیه های ارگونومی بر کاهش شدت کمردرد و ناتوانی حاصل از آن می پردازد.
    هدف
    هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه ای آموزش ورزش و توصیه های ارگونومیکی در درمان کمر درد مزمن در پرستاران شاغل استان مازندران می باشد.
    مواد و روش ها
    تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است که در آن 236 پرستار دچار کمردرد به طور تصادفی در 4 گروه قرار گرفتند. در گروه های مورد، به گروه اول، آموزش توأم ورزش و توصیه های ارگونومی به گروه دوم، آموزش ورزش و به گروه سوم توصیه های ارگونومی شد. گروه چهارم به عنوان شاهد انتخاب شدند و مداخله ای دریافت نکردند. شدت درد و ناتوانی ناشی از کمردرد، یک و شش ماه و سپس یکسال پس از مداخله اندازه گیری و تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین شدت درد و درصد ناتوانی در هر یک از پیگیری ها(1، 3، 6 ماه و سپس یکسال بعد از مداخله) در 4 گروه، با آزمون ANOVA اختلاف معنی دار نشان داد(.(P<0.001 آزمون Repeated Measurements روند بهبود میانگین شدت درد و درصد ناتوانی را در هر سه گروه نشان داد(P<0.01). تفاوت معنی دار در میانگین شدت درد و درصد ناتوانی، در 4 مرحله پیگیری در گروه شاهد دیده نشد. همچنین آزمون Dunnet تفاوت میزان بهبود درد و ناتوانی سه گروه مورد با شاهد را معنی دار نشان دادp<0.0001) در هر مورد).
    نتیجه گیری
    آموزش ورزش و توصیه های ارگونومیکی می تواند تاثیر معنی دار برکاهش درد و ناتوانی ناشی از کمردرد داشته باشد. بنابراین انجام ورزش های منظم و رعایت اصول ارگونومیک در حین انجام خدمات پرستاری و تاکید بر تداوم آن توصیه می شود.
    کلید واژگان: پرستاران, کمردرد, مهندسی محیط کار انسان, ورزش درمانی
  • محمدعلی محسنی بندپی، مولود فخری، مرجان احمدشیروانی، معصومه باقری نسامی، علیرضا خلیلیان
    سابقه و هدف
    کمردرد یکی از شایع ترین و پرهزینه ترین صدمات شغلی محسوب می شود و پرستاری از جمله مشاغلی است که به علت ماهیت کاری با شیوع بالای کمردرد همراه است. اکثر تحقیقات انجام شده، شیوع کمردرد در این گروه شغلی را بیش از 50 درصد گزارش کرده اند که هزینه های مستقیم و غیر مستقیم ناشی از آن قابل توجه است. تحقیق حاضر با هدف شناخت عوامل خطر کمردرد و در نتیجه کاهش هزینه های آن در پرستاران انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی – تحلیلی - مقطعی بر روی 1226 نمونه تصادفی از پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته، به دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های مختلف شامل اطلاعات فردی، شغلی، سوابق پزشکی، مشخصات کمردرد، اضطراب اسپیلبرگر و افسردگی بک استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی، کای دو و میزان خطر (Odds Ratio) انجام گرفت.
    یافته ها
    در نمونه مورد بررسی شیوع نقطه ای، یک ماهه، شش ماهه، یک ساله و در طول زندگی کمردرد به ترتیب 51.5، 56.3، 58.9، 59.6 و 62 درصد گزارش شد. سن، نمایه توده بدنی (Body Mass Index) BMI، تعداد حاملگی و زایمان، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، اضطراب و افسراگی با P<0.05 از عوامل خطر کمردرد محسوب شدند. کمردرد با عوامل مختلف شغلی از جمله سابقه کار، سمت در شغل، بخش محل خدمت و میزان رضایت شغلی ارتباط معنی داری داشت (P<0.05). بیشترین علت شیوع درد، بلند کردن بار سنگین (30.4 درصد) و شایع ترین عامل تشدید کننده و تسکین دهنده درد ایستادن طولانی و استراحت (57.6 درصد و 59.2 درصد به ترتیب) ذکر شد. از بین نمونه ها 33.7 درصد به علت کمردرد، مرخصی با میانگین 79 روز گرفته بودند.
    استنتاج
    یافته های این تحقیق تاییدی بر این مطلب است که پرستاران در معرض خطر بیشتری برای آسیب های کمری هستند. همچنین رابطه عوامل شغلی با کمردرد معنی دار بوده و به نظر می رسد که با کوشش جهت تصحیح یا تعدیل این عوامل خطر بتوان به ارتقا سلامت و بازده کاری در این گروه افزوده و به کاهش پی آمدها و هزینه های حاصل از آن کمک نمود.
    کلید واژگان: کمردرد, پرستاری, عوامل خطر
    M.A. Mohseni, Bandpei, M. Fakhri, M. Ahmad, Shirvani, M. Bagheri, Nesami, A.R. Khalilian
    Background and
    Purpose
    Low back pain (LBP) is one of the most common and costly work-related conditions and nursing profession has one of the highest rates of back injuries (more than 50%) among all occupations. The purpose of the present study was to determine the prevalence and risk factors for back injuries in nursing personnel.
    Materials And Methods
    Following ethical approval, 1226 nurses were randomly recruited from 13 hospitals in North of Ïran. Different questionnaires were designed to cover a) personal and professional data b) the prevalence of back pain and c) possible causes and their effects on nursing activities.
    Results
    LBP was reported by 51.5%, 56.3%, 58.9%, 59.6% and 62% of nurses indicating point, last month, 6 month, last year and lifetime prevalence of LBP respectively. There was a correlation between LBP and age, BMÏ, number of pregnancy and delivery, socio-economical class, anxiety and depression (p<0.01). There was also a significant correlation between duration of work, nursing post, ward and job satisfaction (p<0.01). Lifting was the most common mechanism for back injury (30.4%). Prolonged standing and rest were found to be the significant aggravating and relieving factors (57.6% and 59.2% respectively). Âbsenteesm due to LBP in the last month was reported by 33.7% of the sample with an average of 79 days/year. Çonclusion: The results demonstrate that the magnitude of LBP amongst nursing personnel appears to be high and therefore more resources should be allocated to prevent such an injury in nursing profession. However, further research is certainly needed to evaluate the effects of different prevention strategies.
    Keywords: Low Back Pain, nursing Profession, risk Factors
  • محمدعلی محسنی بندپی، معصومه باقری نسامی، مولود فخری، مرجان احمدشیروانی، علیرضا خلیلیان
    زمینه و هدف
    کمردرد در بالغین و نوجوانان شایع می باشد، ولی در نوجوانان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تعداد زیادی از بزرگسالانی که دچار این عارضه هستند، اولین شروع آن آن را در اوایل سنین نوجوانی یا دهه 20 زندگی خود گزارش می کنند. با توجه به اهمیت موضوع مطالعه فوق طراحی شد تا به بررسی شیوع کمردرد و عوامل موثر بر آن در دانش آموزان مدارس مقطع راهنمایی استان مازندران بپردازد.
    روش بررسی
    این تحقیق توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی در سال 1383 روی 5000 نفر از دانش آموزان مدارس راهنمایی استان مازندران انجام گرفت. نمونه گیری از نوع تصادفی چند مرحله ای بوده است. از پرسشنامه برای بررسی عوامل فردی، عوامل مکانیکال، سبک زندگی، شیوع و خصوصیات کمردرد استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 5000 دانش آموز مورد بررسی (4813 نفر) 2. 96 درصد پرسشنامه را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که 15 درصد دانش آموزان در زمان، 4. 14 درصد در طی یک ماه گذشته، 6. 15 درصد و طی 6 ماه گذشته و 4. 17 درصد و در طی یک سال گذشته از کمردرد شاکی بوده اند. کمردرد با سن و برخی از عوامل مکانیکال مانند بلند کردن بار سنگین رابطه داشته است (0.05 P<). نتایج ارتباط معنی داری بین کمردرد با عوامل سبک زندگی مانند وضعیت و مدت زمان تماشای تلویزیون، وضعیت و مدت زمان انجام تکالیف مدرسه نشان می دهد. (0.05 P<)
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه شیوع بالای کمردرد در این گروه و تاثیر عوامل مختلف را نشان می دهد. بنابراین مطالعه روی اثر اقدامات مختلف پیشگیرانه در این مقطع سنی ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: کمردرد, شیوع, دانش آموزان مقطع راهنمایی, عوامل موثر
    Ma.Mohseni-Bandpay, M.Bagheri-Nasami, M.Fakhri, M.Ahmad-Shirvani, Ar.Khaliliyan
    Background and Objective
    Low back pain (LBP) is common in youth, although `associated with chronic pain in adults. The purpose of this study was to determine the prevalence and risk factors of LBP in school children age 11-14.
    Materials and Methods
    A cross sectional study was carried out on school children aged 11-14 in north of Iran. Using random multistage sampling 5000 children were selected. Demographic, mechanical and lifestyle data as well as the prevalence and LBP characteristics were collected by a questionnaire. Data analysis was carried out using SPSS (version11) software.
    Results
    Of the original sample, 4813 (96.2%) children returned the questionnaire. Point, last month, last 6 months and annual prevalence were 15%, 14.4%, 15.6%, and 17.4%, respectively. LBP was significantly correlated with age (p<0.05), lifting (p<0.05), position and duration of watching TV, doing homework and duration of exercise (p<0.05).
    Conclusion
    The results indicated that the prevalence of LBP in school children is relatively high. Further studies evaluating the effect of different preventive strategies to reduce the prevalence of LBP in school children is strongly recommended.
    Keywords: Low back pain, School children, Risk factors, Prevalence
  • مولود فخری، مرجان احمد شیروانی، رضا علی محمد پور تهمتن
    سابقه و هدف
    پراکلامپسی یک سندرم اختصاصی دوران باردای است که مطالعات مختلفی برای دست یابی به نشانگرهای آن جهت شناخت زودرس بیماری انجام شده است. گزارش های مختلف درباره مفید بودن ارزیابی سطح اسیداوریک در تشخیص پراکلامپسی و پی آمدهای آن، مطالعات بیش تری را در این زمینه می طلبد. هدف از این تحقیق مقایسه سطح سرمی اسید اوریک و پی آمدهای مادری، جنینی آن در زنان پراکلامپتیک و زنان حامله سالم و تعیین حساسیت آن به عنوان نشانگر پراکلامپسی و شدت آن می باشد.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق که به صورت مورد - شاهدی انجام شد، 304 زن حامله بستری در زایشگاه بیمارستان حضرت فاطمه (س) شهر ساری (83-1380) مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد، 151 نفر که مبتلا به پراکلامپسی بودند به عنوان گروه مورد و 153 خانم حامله سالم به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. پس از جمع آوری و ثبت داده ها جهت تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS و آزمون کای دو، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسیون و تعیین حساسیت و ویژگی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد تعداد بارداری مادر و برخی از پی آمدهای مادری و جنینی در سه گروه (طبیعی، پراکلامپسی شدید و خفیف) اختلاف معنی داری داشت. میانگین غلظت اسیداوریک در سه گروه اختلاف معناداری را نشان داد، و بین گروه پراکلامپسی شدید با گروه طبیعی، بیش ترین اختلاف موجود بود. 34.2 درصد افراد تحت مطالعه در گروه هیپراورسمیک قرارداشتند (اسید اوریک بیش تر و مساوی 5.5 میلی گرم در دسی لیتر) که از این تعداد 71.2 درصد در گروه پراکلامپسی و 28.8 درصد در گروه طبیعی بودند و اختلاف معنی دار بود. با مقایسه مقادیر مختلف اسید اوریک برای تعیین پراکلامپسی و شدت آن، نقطه برش 5.5 میلی گرم در دسی لیتر با حساسیت 52 درصد و ویژگی 80 درصد مناسب تشخیص داده شد. با این معیار نسبت خطر پراکلامپسی شدید 1.93 بود.
    استنتاج
    نتایج تحقیق نشان داد که حساسیت اسیداوریک در تشخیص پراکلامپسی در حد متوسط می باشد و همچنین می توان از اندازه گیری اسیداوریک در تشخیص شدت پراکلامپسی پی آمدهای مادری و به ویژه جنینی (نوزاد کم وزن، نارس، کاهش یا توقف رشد داخل رحمی جنین و آپگار پایین) استفاده نمود.
    کلید واژگان: پراکلامپسی, اسید اوریک, هیپراورسمی
    M. Fakhri, M. Ahmad Shirvani, R.A. Mohammadpour Tahmtan
    Background and
    Purpose
    Preeclampsia is a hypertensive disorder in pregnancy and is known as a specific syndrom of pregnancy. Several studies have been done to asses the indicators of preeclampsia for early detection of the disease. Uric acid is considered by some investigators as one of the most sensetive indicators in preeclampsia. In contrast some researchers have found it not useful in prediction of preeclampsia. Hence, more studies are needed about the role of uric acid levels in diagnosis of preeclampsia. The aim of this research is to compare the serum uric acid levels in preeclamptic and normal pregnant women and its sensivity as an indicator of preeclampsia.
    Materials And Methods
    In this case-control study 304 pregnant women were enrolled in the study at Fatmeh Zahrah Hospital of Sari. Among them, 151 preeclamptic women were allocated in case group and 153 healthy pregnant women in control group. SPSS were used for analysis of data and variables were compared by Chi square, ANOVA, Pearson correlation index, and sensivity and specifity were calculated.
    Results
    Difference in the number of term delivery and primi gravidity between the three groups (normal, mild and severe preeclampsia) were significant (P<0.05). Considering maternal and fetal outcomes, only Decolman (two cases) had no significant difference between 3 groups. Mean of uric acid levels differed between three groups (P<0.0001). Severe preeclampsia had the most significant difference with normal group. Elevated uric acid (defined as up of 5.5 mg/dl) was observed in 34/2% in hyperuricemia group, 71.2 % in preeclamtic and 28.8% in control group (P<0.0001) The sensivity of uric acid levels for determining the preeclampsia and its severity elevated with increasing in concentration of uric acid but the specifity decreased.
    Conclusion
    Results showed that the sensivity of uric acid levels in diagnosis of preeclampsia is moderate and measuring uric acid can be used in determining the severity of preeclampsia, maternal and specially fetal outcomes (LBW, preterm, IUGR, low apgar).
    Keywords: Preeclampsia, uric acid, hyperuricemia
  • محمدعلی محسنی بندپی، مولود فخری، مرجان احمد شیروانی، معصومه باقری نسامی، علیرضا خلیلیان
    سابقه و هدف
    کمردرد دسته بزرگی از آسیب های شغلی را تشکیل می دهد و در این میان پرستاران یکی از گروه هایی هستند که بیشترین شیوع آسیب های عضلانی اسکلتی مخصوصا کمردرد در آنها دیده می شود. هدف این مطالعه تعیین شیوع کمردرد در پرستاران و بررسی تاثیر خصوصیات فردی و شغلی موثر بر آن می باشد.
    مواد و روش ها
    پس از تایید کمیته اخلاق پزشکی، 1226 پرستار بصورت تصادفی از 13 بیمارستان عمومی در استان مازندران انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه هایی که شامل مشخصات فردی و شغلی، شیوع کمردرد و علل احتمالی و آثار آن بر فعالیتهای پرستاران بود صورت گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان دادند که شیوع نقطه ای، یک ماهه، 6 ماهه، یک ساله و در طول زندگی کمردرد به ترتیب 51.5، 56.3، 58.9، 59.6 و 62 درصد بوده است. شایعترین علت کمردرد بلندکردن بارسنگین بود (%30.4) ایستادن طولانی و استراحت به ترتیب مهمترین عوامل تشدید کننده و تسکین دهنده درد بودند %57.6) و (%59.2 غیبت از کار به علت کمردرد در طی یک ماه گذشته %33.7 گزارش شد. بخش محل خدمت با کمردرد ارتباط معنی داری داشت (p<0.001) بطوری که بیشترین شیوع کمردرد در بخش اورژانس و کمترین آن در بخش مراقبت ویژه نوزادان و ارولوژی دیده شد. بین رضایت شغلی و شیوع کمردرد رابطه منفی وجود داشت (p<0.001).
    نتیجه گیری
    شیوع کمردرد در بین پرستاران بالاست و با بعضی از عوامل فردی و شغلی رابطه دارد. بنابراین اقداماتی برای پیشگیری از آن در این گروه ضروری است.
    کلید واژگان: کمر درد, پرستاران, شیوع, ضایعات شغلی
  • محمدعلی محسنی بندپی، مولود فخری
    سابقه و هدف
    کمردرد یکی ازمشکلات شایع و پرهزینه بارداری است و اغلب تصور می شود بخشی از یک حاملگی طبیعی است که به دنبال تغییرات فیزیولوژیک این دوران ایجاد می گردد. کمردرد حاملگی یکی از دلایل اصلی ناتوانی، غیبت از کار و صرف هزینه های هنگفت مستقیم و غیر مستقیم می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به مرور نظام دار تحقیقاتی می پردازد که همه گیری شناسی و عوامل خطر کمردرد در زنان حامله را مورد بررسی قرار داده اند. مقالات با جست و جوی اطلاعات موجود در MEDLINE،CINAHL،NET-ROSE،OVID،BIDS از سال 1985 تا 2003 و با استفاده از کلمات کلیدی کمردرد، همه گیری شناسی، حاملگی و عوامل خطر به دست آمدند. به علاوه منابع موجود در مقالات، مورد استفاده قرار گرفتند.
    یافته ها
    کلا از 18 مقاله به دست آمده 11 مطالعه، همه گیری شناسی کمردرد در طی حاملگی را بررسی که 8 مورد(73 درصد) از آن ها شیوع را بیش از 50 درصد گزارش کرده بودند.
    همه گیری شناسی کمردرد بعد از حاملگی نیز در 10 مقاله بررسی شده بود که 6 مطالعه (60 درصد) شیوع آن را بیش از 40 درصد گزارش کردند. از بین عوامل گوناگون، کمردرد قبلی و سن جوان تر، مهم ترین عوامل خطر بودند.
    استنتاج
    گر چه نقایصی (از جمله تعداد کم نمونه، عدم طبقه بندی و تعریف روشن از کمردرد، طراحی گوناگون مطالعات، روش های مختلف اجرا و غیره) در روش تحقیق مطالعات گذشته وجود داشته است که مانع از نتیجه گیری قطعی می شود، به نظر می رسد که کمردرد یکی از شایع ترین مشکلات حاملگی و بعد از زایمان باشد. آموزش و ورزش های معین در غیاب مشکلات طبی می تواند برای زنان حامله مفید باشد.
    کلید واژگان: کمردرد, بارداری, عوامل خطر, دوران پس از زایمان
    M.A. Mohseni Bandpei, M. Fakhri, M. Ahmad Shirvani, M. Bagheri Nesami
    Background and
    Purpose
    Low back pain (LBP) is a common and costly problem during pregnancy and assumes to be a part of normal pregnancy caused by normal physiological changes. Pregnancy-related LBP is one of the main reasons for disability, absence from work and responsible for huge direct and indirect economical impact. This article systematically reviews papers concerning the epidemiology and risk factors on LBP in pregnant women.
    Materials And Methods
    MËDLÏNË, ÇÏNÂHL, Rose-Net, ÔVÏD, and BÏDS were searched for the period of 1985-2003, using the key words 'low back pain', 'epidemiology', 'pregnancy', 'risk factors'. Ïn addition, references given in relevant publications were used.
    Results
    Ëighteen studies were identified. Ëleven studies investigated epidemiology of LBP during pregnancy and the prevalence were reported >50% in 8 (73%) studies. Ten studies were carried out on the epidemiology of LBP after pregnancy. The prevalence of LBP were reported >40% in 6 (60%) studies. Âmong different reported risk factors, previous LBP as well as younger age were the most important risk factors. Çonclusion: Âlthough there were some methodological flaws (e.g., small sample size of the study population, lack of clear classification and definition for LBP, different study design, different methods of study implementation, etc.) which precludes strong conclusion, it appears that LBP is one of the most common problem, during pregnancy and after delivery. Ït should also be noted that education and certain exercises can be beneficial to the pregnant women in the absence of medical complications.
    Keywords: Low back pain, pregnancy, risk factors
  • مولود فخری
    سابقه و هدف
    در صورت بروز ماکروزومی (نوزاد بزرگ جثه) میزان عوارض مادری – نوازادی بالا می رود. هدف این تحقیق ارزیابی این عوارض و ارتباط آن با ماکروزومی جنینی می باشد که در سال 1376 در بیمارستان امام خمینی(ره) ساری انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق Cohort، 5440 پرونده زایمانی (4400 مورد زایمان طبیعی و 1040 مورد سزارین) مورد بررسی قرار گرفت. گروه مورد شامل زایمانهای با نوزاد ترم به وزن 4000 گرم و بالاتر و گروه شاهد شامل زایمانهای با نوزاد ترم به وزن 3999-2500 گرم بوده اند. فاکتورهای سن، پاریتی و وضع حمل بین دو گروه همسان گردید. همچنین موارد سزارین تکراری در دو گروه کنار گذاشته شد.
    نتایج
    نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که میزان کلی سزارین 5/15 درصد در گروه مورد، در مقابل 5/11درصد در گروه شاهد است(037/0 P<) و مهمترین علل سزارین در گروه ماکروزومی زجر جنین و عدم پیشرفت بوده است. خروج سخت شانه ها (دیستوشی شانه) و دفع مکونیوم تنها عوارض مربوط به نوزادان ماکروزومی می باشد که در مقایسه با گروه شاهد اختلاف آماری معنی داری را نشان می دهد (002/0 P<). خونریزی پس از زایمان و کاربرد بیشتر اکسی توسین جهت تسریع زایمان نیز در گروه مورد اختلاف آماری معنی داری با گروه شاهد نشان می دهد (001/0P<).
    استنتاج
    بررسی نتایج حاصل نشان می دهد که علیرغم بالابودن میزان زایمان واژینال در گروه مادرانی که نوزادان با جثه بزرگ داشتند، بجز دیستوشی شانه، دفع ماکروزومی و خونریزی پس از زایمان، سایر عوارض مادری– نوزادی، افزایش معنی داری را نشان نمی دهد. با این حال مطالعات بیشتر پیرامون تولد این دسته از نوزادان توصیه می شود.
    کلید واژگان: ماکروزومی, اداره زایمان, عوارض مادری, عوارض نوزادی
    M. Fakhri
    Background and
    Purpose
    Macrosomia can increase maternal & neonatal complications.These complications and their relevance to macrosomia was evaluated in this study.
    Materials And Methods
    This was a cohort study done, by selecting 5440 delivery files, in which 4400 cases had natural delivery and 104 patients with cesarean section. Patients with full term delivery of neonate with 4000 grams were selected as a case group and the patients with full term delivery of neonate with 25000-3999 grams weight were selected as a control group. Factors like, parity, and delivery status were the same for both groups, the patients with repeated cesarean were omitted in this study.
    Results
    The results of this study showed that the total rate of cesarean section in control group was 15.5% against the rate of 11.5% in control group (P<0.037), and the main reason of cesarean in macrosomic group was due to fetal distress. Shoulder dystocia and excretion of moconium was the only complication of Macrosomic infants, which showed no statistically significant difference (P<0.002), post delivery bleeding and administration of oxytocin for acceleration of labour in case groups showed no significant difference with cantrol groups (P<0.01).
    Conclusion
    This study indicated that, despite high rate of vaginal delivery, of macrosomic infant, excluding shoulder dystocia, delivery of macrosomia and post delivery bleeding, there was no significant difference in maternal complications and further study is recemmonded in such type of deliveries.
    Keywords: Macrosomia, Delivery management, Maternal Complication, Neonatal Complication
سامانه نویسندگان
  • دکتر مولود فخری
    دکتر مولود فخری
    استادیار مرکز تحقیقات طب سنتی و مکمل، موسسه ترک اعتیاد، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال