ندا ادیبی
-
هدف
آکنه به عنوان یکی از عوامل اصلی ناتوانی در جهان، اثرات منفی روانی و اجتماعی عمیقی را ایجاد می کند. هدف این مطالعه، بررسی رابطه کیفیت زندگی و بیماری آکنه است.
روش پژوهش:
این مطالعه از روش توصیفی از نوع پیش بینی استفاده کرده است. 93 نفر در این آزمون شرکت کردند که در بازه سنی 15 تا 50 سال بودند و با روش نمونهگیری در دسترس وارد پژوهش شدند. برای شدت ابتلا از مقیاس درجه بندی GAGS استفاده شد. برای تعیین میزان کیفیت زندگی افراد مبتلا به آکنه از پرسش نامه کیفیت زندگی پوستی (DLQI) استفاده گردید.
یافته ها:
کیفیت زندگی در میان گروه های شدت آکنه نرمال نبود، بنابراین برای محاسبه همبستگی از آزمون کروسکال- والیس استفاده گردید که بیان کرد رابطه ای معنی دار میان این دو متغیر برقرار است (001/0 < P).
نتیجه گیری:
کیفیت زندگی و آکنه ولگاریس همبستگی بسیار زیادی دارند. باتوجه به فراوانی این اختلال و تاثیر آن بر عملکرد اجتماعی و عاطفی افراد، لزوم بررسی بیشتر جهت پیشگیری و درمان این اختلال نیز امری ضروری است.
کلید واژگان: آکنه, کیفیت زندگی, اختلالات روان شناختیAimThe purpose of this study is to investigate the relationship between quality of life and acne disease.
MethodsIn this study, a descriptive study method has used. There were 93 patients aged 15 to 50 years with acne skin disorder who included in the study by available sampling method. The GAGS rating scale was used for the severity of the disease. Also, The Skin Quality of Life Questionnaire (DLQI), was used to determine the quality of life of acne patients.
ResultsQuality of life was not normal among the acne severity groups, so the Kruskal-Wallis test was used to calculate the correlation, which stated that there is a significant correlation between these two variables (P<0.001).
ConclusionQuality of life and acne vulgaris have a strong correlation. Considering the frequency of this disorder and its effect on the social and emotional performance of people, it is necessary to investigate more in order to prevent and treat this disorder
Keywords: Acne, Quality of Life, psychological effects -
مقدمه
آکنه یک اختلال روان تنی بسیار شایع میباشد که باعث تاثیرات جسمی، روانی و اجتماعی در افراد میشود. هدف این مطالعه پاسخ به این سوال است: آیا هیجان بین شخصی میتواند در رابطهی بین استرس ادراک شده و شدت آکنه نقش واسطهایی داشته باشد. آیا شدت آکنه مستقیما با نمرات کل هیجان بین شخصی ارتباط دارد.
روش کارروش مطالعه توصیفی از نوع پیشبینی میباشد.93بیمار 15 تا50 سال دارای اختلال پوستی آکنه با روش نمونهگیری در دسترس وارد پژوهش شدند. برای شدت ابتلا از مقیاس درجه بندی GAGS استفاده شد. همچنین از پرسشنامه ی استرس ادراک شده کوهن و پرسشنامه تنظیم هیجان بین شخصی استفاده گردید.در نهایت داده ها با استفاده از رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
در بیماران مبتلا به آکنه استرس ادراک شده به صورت معکوس بر تنظیم هیجان تاثیر داشته و میزان این تاثیر برابر با 27/0- و معنی دار بوده است (01/0>P). میزان رابطه استرس ادراک شده با شدت آکنه 30/0، مثبت و معنی دار است (01/0>P). علاوه بر این یافته ها تنظیم هیجان به صورت معکوس بر شدت آکنه تاثیر داشته، میزان رابطه 18/0- و معنی دار نیست (05/0<P).
نتیجه گیری:
هیجانات بین شخصی نقش اساسی در رابطه بین استرس و شدت آکنه ایفا می کنند. راهبردهای تنظیم هیجان در بافتار بین شخصی می تواند بر شدت استرس بر روی علایم اختلال آکنه تاثیر گذار باشد. با توجه به فراوانی این اختلال و تاثیر آن بر عملکرد اجتماعی و عاطفی افراد لزوم بررسی بیشتر جهت پیشگیری و درمان اختلال نیز امری ضروری است.
کلید واژگان: آکنه, استرس ادراک شده, تنظیم هیجان بین شخصی, روان تنیIntroductionAcne is a very common psychosomatic disorder that causes physical, psychological and social effects in individuals. This study aims to answer this question: Can interpersonal emotion mediate the relationship between perceived stress and the severity of acne. Is the severity of acne directly related to the total scores of interpersonal excitement and does it support the relationship between acne and stress?
MethodsThis is a descriptive predictive study method. 93 15-to-50-year-old patients with acne skin disorder were included in the study using convenience sampling method. the GAGS rating scale was used for the severity of the disease. Cohen Perceived Stress Questionnaire and Interpersonal Emotion Regulation Questionnaire were also used. Finally, the data were analyzed using regression and path analysis.
FindingsPerceived stress in patients with acne had an inverse effect on emotion regulation and the amount of its effect was -0.27 and significant (P <0.01). The amount of relationship between perceived stress and acne severity is 0.30, positive and significant (P<0.01). In addition to these findings, emotion regulation had an inverse effect on acne severity, the amount of relationship was -0.18 and was not significant (P<0.05).
ConclusionStrategies for regulating maladaptive emotions in patients with acne vulgaris may be associated with higher psychological symptoms and lower beliefs about the effectiveness of treatment.due to the frequency of this disorder and its impact on social and emotional functioning of individuals, the need for further investigation to prevent and treat the disorder is also essential.
Keywords: Acne, Perceived stress, Interpersonal emotion regulation, Psychosomatic -
-
مقدمهدیابت نوع دو شایع ترین نوع دیابت و یک اختلال متابولیک و درون ریز پیچیده است که از جمله عوارض اصلی آن زخم پای دیابتی می باشد. ماتریکس متالوپروتئینازها از جمله آنزیم های کلیدی در بازسازی ماتریکس خارج سلولی اند و دارای فعالیت پروتئولیتیکی هستند. هدف ما از پژوهش حاضر بررسی ارتباط واریانت -1562C>T (rs3918242) پروموتر ژن MMP-9 با زخم پای دیابتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو است تا در صورت تایید همبستگی، از آن به عنوان مارکر زیستی پیش آگهی دهنده در بیماران با خطر بالای ابتلا استفاده شود.روش هااین مطالعه از نوع مورد-شاهد است. پلی مورفیسم -1562C>T پروموتر ژن MMP-9 در 100 بیمار دیابتی دارای زخم پا با درجه ی 1 یا 2 طبق طبقه بندی وگنر در گروه مورد و 132 بیمار دیابتی فاقد زخم در گروه شاهد، با استفاده از تکنیک PCR Tetra ARMS تعیین ژنوتیپ گردید.یافته هاآزمون Chi-square بین دو گروه شاهد و مورد، از نظر آماری یک اختلاف معنادار را در فراوانی ژنوتیپ های (CC )، (CT) و(TT) متعلق به پلی مورفیسم -1562C>T در پروموتر ژن MMP-9 نشان داد. (P=0.000).نتیجه گیریطبق این مطالعه ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم -1562C>T در پروموتر ژن MMP-9 و خطر ابتلا به زخم پای دیابتی در بین افراد مبتلا به دیابت نوع دو وجود دارد. بنابراین می توان این بیومارکر را برای بررسی میزان و پیش آگهی خطر ابتلا به زخم پای دیابتی معرفی کرد.کلید واژگان: دیابت نوع دو, زخم پای دیابتی, ماتریکس متالوپروتئیناز, 9(MMP, 9), بیومارکر, پلی مورفیسم 1562C>TBackgroundType 2 diabetes is the most common type of diabetes, and a complex endocrine metabolic disorder that one of its main complications is diabetic foot ulcers. Matrix metalloproteinases (MMPs) are one of the key enzymes in the reconstruction of extracellular matrix which have proteolytic activity. The aim of this research is based on evaluating relationship between -1562 C>T allele at MMP-9 gene promoter with diabetic foot ulcer in type II diabetic patients. If such correlation proves, it can be used as a prognostic biomarker in patients with high-risk.MethodsThis is a case-control study. The single nucleotide polymorphism of -1562C>T allele of MMP9 gene promoter was genotyped by hit Tetra ARMS PCR technique in 100 diabetic patients with foot ulcer grade 1 or 2 as the case group according Wagner classification and in 100 diabetic patients without foot ulcer as the control group.ResultsThe Chi-square test revealed significant difference in genotype frequency of CC, CT and TT alleles of -1562C>T allele of MMP9 gene promoter between case and control groups (P=0.000).ConclusionAccording to this study, there is a relationship between -1562C>T allele of MMP9 gene promoter with diabetic foot ulcer in type2 diabetes patients. Thus we can introduce this biomarker for evaluation of risk and prognosis of diabetic foot ulcers.Keywords: Type 2 Diabetes_Diabetic Foot Ulcer_Matrix Matalloproteins_9 (MMP_9)_Biomarker_Polymorphism_1562 C>T
-
مقدمهریزش مو می تواند همراه با نگرانی در مورد وضعیت ظاهری باشد که منجر به احساس بدشکلی یا کاهش اعتماد به نفس می گردد و علاوه بر این، می تواند باعث اضطراب و نگرانی شود و بر عملکردهای اجتماعی فرد مبتلا تاثیر بگذارد.روش هااین مطالعه به فرم مقطعی بر روی دو گروه مورد و شاهد (98 نفر در هر گروه) انجام شد. به هر یک از افراد دو گروه 4 پرسش نامه ی اضطراب و افسردگی (Hospital anxiety & depression scale)، اعتماد به نفس (Rosenberg self-esteem scale)، کیفیت زندگی (WHOQOL-Bref یا World health organization quality of life instrument) و احساس بدشکلی (BIDQ یا Body image disturbance questionnaire) داده شد و سپس نتایج این پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 (version 16، SPSS Inc.، Chicago، IL) و آزمون t مستقل مقایسه شد.یافته هادر این مطالعه بین افراد گروه مورد و شاهد از نظر اعتماد به نفس، اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی تفاوت معنی دار وجود نداشت؛ اما از لحاظ احساس بدشکلی بین دو گروه اختلاف معنی دار بود (001/0 > P).نتیجه گیریافراد مبتلا به ریزش مو به وضوح دچار احساس بدشکلی در ظاهر خود هستند که می تواند روی عملکرد اجتماعی و میزان حضورشان در جامعه تاثیر بگذارد.
کلید واژگان: ریزش مو, اضطراب, افسردگی, اعتماد به نفس, کیفیت زندگی, احساس بدشکلیBackgroundSince, hair loss can be accompanied by worries about general appearance and can cause feeling of being bad looking and low self-esteem and although it can produce anxiety, it has effects on social functions. This study was designed to assess psychological and behavioral impacts of hair loss on patients.MethodsThis cross-sectional study was performed on two groups of case and control (98 person in each group). Both groups were matched for age, marital status and education. Then, the two groups were given four self-administrate questionnaires, Hospital anxiety and depression scale (HADS), Rosenberg self-esteem scale, World health organization quality of life instrument (WHOQOL-BREF), and Body image disturbance questionnaire (BIDQ). Finally, the results were compared using independent t-test.FindingsThere were no significant differences between the case and control groups in anxiety and depression, quality of life, and self-esteem. Nevertheless, there was significant difference between the two groups in body image disturbance (P < 0.001).ConclusionPatients with hair loss clearly suffer from feeling of being bad looking and this can affect their social functions and their presence in community.Keywords: Hair loss, Anxiety, Depression, Self confidence, Quality of life, Body dysmorphism -
رابطه بین الکسی تایمیا و مولفه های آن با اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلالات روان تنی پوستاهداف
الکسی تایمیا صفت شخصیتی است که بیانگر ناتوانی در ابراز هیجانات است. این صفت که زمینه در مشکلات تنظیم هیجانی فرد دارد، به عنوان یک صفت شخصیتی موثر در سبب شناسی بیماری های روان تنی مطرح شده است. از طرفی بیماران مبتلا به اختلالات روان تنی هم به دلیل دشواری های مربوط به تنظیم هیجانات خود و هم به دلیل تجربه ی بیماری جسمی، علایم روانشناختی مانند اضطراب و افسردگی را تجربه می کنند که در یک چرخه ی معیوب (هم بیماری پوستی و هم اضطراب و افسردگی)، یکدیگر را تشدید می نمایند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین الکسی تایمیا با اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلالات روان تنی پوست بود.
روش هادر پژوهش حاضر که از نوع همبستگی و مقطعی پس رویدادی است، به کلیه ی 215 بیمار مبتلا به اختلالات روان تنی پوست که در فاصله ی مهر 1389 تا آبان 1391 به درمانگاه اختلالات روان تنی پوست دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مراجعه نمودند، پرسشنامه ی 20 ماده ای الکسی تایمیای تورنتو (TAS-20) و مقیاس بیمارستانی سنجش اضطراب و افسردگی (HADS) داده شد. حجم نمونه ی نهایی شامل 140 بیمار بود که داده های آنها با استفاده از نرم افزار
SPSS18 مورد تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج این پژوهش نشان داد که شیوع الکسی تایمیا با شدت بالا، اضطراب و افسردگی در میان بیماران روان تنی پوستی به ترتیب 8/41%، 2/51% و 40% می باشد. بررسی ضرایب همبستگی پیرسون بین الکسی تایمیا با اضطراب و افسردگی در بیماران روان تنی پوست بیانگر رابطه ی معنی دار بین این متغیرها بود (001/0>p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان خرده مقیاس های الکسی تایمیا، دشواری در شناسایی و توصیف احساسات پیش بینی کننده های افسردگی در بیماران و خرده مقیاس دشواری در شناسایی احساسات پیش بینی کننده ی اضطراب در بیماران روان تنی پوست بود.
نتیجه گیریالکسی تایمیا یکی از عوامل پیش بینی کننده ی اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلالات روان تنی پوست است که می بایست در درمان همه جانبه ی این بیماران مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: الکسی تایمیا, اضطراب, افسردگی, اختلالات روان تنی پوستAimsAlexithymia is a personality trait that demonstrates inability in emotional expression. This trait emerging from emotion disregulation has an effective role in etiology of psychosomatic illnesses. Psychosomatic patients, due to somatic illness and also difficulty in emotion regulation, experience anxiety and depression symptoms that exacerbate each other in a cycle with dermatologic illnesses.
MethodsIn this post-hoc, cross-sectional and correlational study, Toronto Alexithymia Scale-20 (TAS-20) and the Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS) were administered to all 215 patients who were referred to psychodermatology clinic of Isfahan University of Medical Sciences from autumn 2010 to autumn 2012. The final sample consisted of 140 patients. To analyze the data, we used SPSS software V.18.
ResultsThe results showed that the frequency of high alexithymia, anxiety and depression in psychodermatologic patients were 41.8%, 51.2% & 40%, respectively. Assessing the relationship between alexithymia and its subscales with anxiety and depression showed that there were significant positive correlations between alexithymia and difficulty in identifying and describing feelings with anxiety and depression (p<0/001). The results of regression analyses of alexithymia on anxiety and depression showed that difficulty in identifying and describing feelings predicts depression and difficulty in identifying feelings predicts anxiety in patients.
ConculusionAlexithymia predicts anxiety and depression of psychodermatology patients and a complete treatment of these patients should be considered.
Keywords: alexithymia, anxiety, depression, psychodermatology disease -
مقدمه
توانمند بودن افراد از نظر هیجانی، رو به رو شدن آن ها را با چالش های زندگی آسان می کند و در نتیجه آن ها را از سلامت روان بیشتری برخوردار می نماید. نارسایی هیجانی در بر گیرنده ی ویژگی هایی چون دشواری در تشخیص و شناسایی احساسات، دشواری در بیان و توصیف احساسات و تمرکز بر تجارب بیرونی است که به لحاظ ایجاد واماندگی هیجانی در فرد، می تواند با بروز بیماری های مختلف روانی و طبی همراه شود.
روش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود. 126 نفر در گروه سنی 18 تا 65 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. 63 نفر از افراد مورد مطالعه مبتلا به اختلالات پوستی با تشخیص متخصص پوست و 63 نفر دیگر سالم بودند. دو گروه از نظر نارسایی هیجانی (Alexithymia) و راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته هانمره ی نارسایی هیجانی بین دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی داری داشت، در حالی که اختلاف معنی داری بین دو گروه از نظر نمره ی سلامت عمومی و راهبردهای مقابله ای وجود نداشت.
نتیجه گیریبه متخصصین پوست پیشنهاد می شود که در درمان بیماران پوستی علاوه بر درمان اختلال پوستی عوامل سایکولوژیک و سلامت روانی بیمار را در نظر بگیرند و در صورت لزوم با ارجاع بیماران به روان پزشک اقدام موثری در جهت بهبود کیفیت زندگی بیمار ایفا کنند.
کلید واژگان: نارسایی هیجانی, راهبردهای مقابله ای, سلامت عمومیBackgroundPeople، who can identify، understand and express their inner feelings well، cope with negative experiences and adapt with environment and other people successfully. Alexithymia is a personality trait characterized by difficulty in identifying، describing and regulating feelings. Patients with alexithymia، who cannot cope with stress، somatize their emotional disturbance in a variety of medical disorders، particularly dermatologic diseases.
MethodsIn this prospective case-control study، 63 eligible subjects referring to dermatology clinics of Isfahan University of Medical sciences (Isfahan، Iran) were selected by convenience sampling method and implied case group. Control group was selected from normal population without any skin problem. The General health questionnaire (GHQ)، Toronto alexithymia scale (TAS-20) and Coping response index (CRI) were used to compare the variables between the groups.
FindingsAlexithymia had association with dermatologic diseases while CRI and GHQ scores showed no significant difference between the groups of case and control.
ConclusionPresent research suggests that in the treatment of dermatologic diseases، psychological problems should be considered. Dermatologist should be aware of alexithymia association with an underlying dermatologic disease.
Keywords: Alexithymia, Coping strategies, General health -
مقدمه
مشکلات روان شناختی در بین بیماران پوستی شایع است؛ در بین این بیماری ها، اختلالات خلقی از سایرین بارزتر است. بیماری های پوستی می توانند باعث کاهش اعتماد به نفس فرد شوند؛ به گونه ای که حتی افزایش خودکشی موفق، اقدام به خودکشی و فکر کردن به آن در بین این بیماران گزارش شده است. هدف از این مطالعه، بررسی نیم رخ روان شناختی بیماران مبتلا به ضایعات پوستی مراجعه کننده به درمانگاه های پوست بود.
روش هادر این مطالعه ی مقطعی- توصیفی، 250 بیمار 16 تا 60 ساله دارای ضایعه ی پوستی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس وارد مطالعه شدند. از پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسش نامه ی مقیاس افسردگی و اضطراب بیمارستانی (HADS) جهت تعیین وضعیت نیم رخ روان شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل، 2χ، Kruskal-Wallis، ضریب همبستگی Spearman، Mann-Whitney مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامشکلات روان شناختی بر اساس GHQ-28 شیوع 60 درصدی نشان داد؛ اختلال عملکرد اجتماعی، اضطراب و بی خوابی، علایم جسمانی و در نهایت افسردگی، به ترتیب بیشترین میانگین و شیوع را به خود اختصاص دادند. پرسش نامه ی HADS میزان شیوع اختلال روان شناختی را در زیرمجموعه های اضطراب و افسردگی به ترتیب 6/27 و 8/27 درصد نشان داد. سن و جنس با وضعیت نیم رخ روان شناختی رابطه ای نداشتند؛ ولی تاهل و محل ضایعات پوستی با وضعیت نیم رخ روان شناختی به طور معنی داری مرتبط بود.
نتیجه گیریاین مطالعه همراهی قابل توجه ضایعات پوستی را با ناخوشی های روان شناختی و وضعیت سلامت روان نشان می دهد. با توجه به شیوع بیماری های پوستی، توجه به مسایل روان شناختی در بیماران مراجعه کننده جهت پیش گیری و درمان اختلالات احتمالی حایز اهمیت است.
کلید واژگان: نیم رخ روان شناختی, پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ, 28), پرسش نامه ی مقیاس افسردگی و اضطراب بیمارستانی (HADS), ضایعه ی پوستیBackgroundHigh psychiatric disorders frequency، especially mood disorders، among patients with skin diseases has been proved. Skin diseases can reduce the self-esteem and more suicidal thought and commitment have been reported among these patients. The aim of this study was to evaluate the psychological profile of patients with skin diseases.
MethodsIn this cross-sectional study، 250 patients with skin lesions aged from 16 to 60 years were submitted to survey by random convenience sampling. General health questionnaire-28 (GHQ-28) and Hospital anxiety depression scale (HADS) were used for measuring psychological profile. Data were analyzed using Mann-Whitney، chi-square، independent-t، Kruskal-Wallis and Spearman correlation tests.
FindingsPsychiatric disorders prevalence، based on GHQ-28، was 60%. Social function disorder، anxiety and insomnia، somatic symptoms and depression had the higher average rank and frequency، respectively. HADS screening showed 27. 6% of prevalence for psychological profile problems and 27. 87% for anxiety and depression subscales. Sex and age had no significant correlation to the psychological profile of patients. On the other hand، the marriage status and body location of skin lesions were statistically correlated to psychological profile.
ConclusionThis study confirms the correlation between impaired psychological profile and skin lesions. With regards to high amount of outpatient refer to dermatology clinics، psychological consideration of dermatologic outpatients for preventive and probable therapeutic measurements is recommended.
Keywords: Psychological profile, Skin Lesion, Hospital anxiety depression scale (HADS), General health questionnaire, 28 (GHQ, 28) -
مقدمهآکنه یکی از شایع ترین بیماری های واحد پیلوسباسه است که به صورت پاپول و پوسچول های التهابی در نواحی صورت و تنه ی افراد جوان دیده می شود. عوامل متعددی مانند رژیم غذایی، استرس، تغییرات سیکل های هورمونی و برخی از داروها در تشدید و یا ایجاد آن موثر شناخته شده اند. محققین طراح این پژوهش به تازگی متوجه شکایات متعدد از تشدید یا ایجاد آکنه در بیمارانی که تحت عمل جراحی رینوپلاستی قرار گرفته بودند، شدند و در این طرح شدت آکنه قبل و بعد از این عمل مورد مقایسه قرار گرفت.روش هااین مطالعه ی آینده نگر تحلیلی، بر روی 32 بیمار مراجعه کننده به کلینیک جراحی پلاستیک بیمارستان الزهرا (س) بین سال های 1390-1389 انجام شد. شدت آکنه قبل از عمل و در فاصله ی 1 هفته، 1 ماه و 4 ماه بعد از عمل با استفاده از معیار ASI (Acne severity index) سنجیده شد و با آزمون های Repeated measures ANOVA و Friedman مقایسه گردید.یافته هادر این مطالعه میانگین شدت ASI قبل از عمل با 1 هفته، 1 ماه و 4 ماه بعد از عمل تفاوت آماری معنی دار داشت (001/0 > P)، اما این شدت در 1 ماه بعد از عمل به طور واضح نسبت به دو زمان سنجش دیگر بالاتر بود (05/0 > P).نتیجه گیریبه دلیل آن که اعمال جراحی رینوپلاستی اغلب جهت بهبود ظاهر افراد انجام می شود، تشدید آکنه پس از این نوع جراحی ها می تواند در احساس رضایت مندی بیمار از عمل به طور واضح تاثیر بگذارد و بنابراین انجام اقدامات پیشگیرانه از آکنه قبل از عمل توصیه می شود.
کلید واژگان: آکنه, رینوپلاستی, پاپول, پوسچولBackgroundAcne vulgaris is one of the most common diseases of pilosebaceous unit characterized by papules and pustules on the face and trunk of young people. Different factors have been suggested to influence acne including diet, stress, changes in hormonal cycles, and some medications. In fact, the authors have recently received numerous complaints regarding the exacerbation of acne in patients who have undergone rhinoplasty surgery. Accordingly, we determined to compare the severity of acne before and after the surgery.MethodsThis prospective analytical study was performed on 32 patients referred to plastic surgery clinics of Alzahra hospital during 2010-2011. Acne severity preoperatively and within one week, one month and four months after surgery was assessed using the acne severity index.FindingsThe mean acne severity index before and one week, one month and four months after surgery were significantly different (P < 0.001). However, the severity one month after surgery was significantly higher than the other time-points (P < 0.05).ConclusionBecause rhinoplasty surgery is often performed to improve the appearance of people, the exacerbation of acne after this type of surgery affects patient satisfaction. Therefore, considering acne preventive measures before the surgery is recommended.Keywords: Acne vulgaris, Rhinoplasty, Severity of illness index -
مقدمهبیماری درماتیت آتوپیک (خشکی سرشتی پوست اطفال) 10 درصد کودکان جامعه ی ایرانی را گرفتار می کند. حضور علایمی مانند خارش و خشکی شدید پوست می تواند سبب اختلالات خواب و اختلالات عاطفی در کودک و در نتیجه باعث ایجاد استرس ناشی از بیماری فرزند و صرف وقت و هزینه در محیط خانواده شود. والدین از عوارض روان شناختی بیماری آتوپی در امان نیستند. در نتیجه، انتخاب برنامه های مشاوره ای برای والدین می تواند در بهبود اثربخشی درمان موثر باشد. به همین دلیل شناخت ویژگی های روان شناختی مادران کودکان مبتلا به آتوپی و احتمال وجود رابطه ی آن با شدت بیماری کودکان می تواند به انتخاب درمان موثرتر و شیوه های حمایتی از خانواده ی کودکان مبتلا منجر شود.روش هااین مطالعه روی مادران کودکان مبتلا به درماتیت آتوپیک انجام شد. شدت بیماری درماتیت آتوپیک در 82 کودک مبتلا ارزیابی شد و در میان مادران آن ها 5 پرسشنامه ی افسردگی- اضطراب- استرس، کمال گرایی، ارزیابی شخصیت، سلامت عمومی و شیوه های فرزندپروری توزیع شد.
یافته هاآزمون همبستگی Pearson یک ارتباط مستقیم بین شدت بیماری کودک و استرس و کمال گرایی مادر (05/0 > P) و نیز یک ارتباط معکوس بین شدت یبماری کودک و برون گرایی و گشودگی (2 زیر مقیاس از آزمون سنجش شخصیت) و وضعیت سلامت عمومی مادر (0 > r) را نشان داد.
نتیجه گیریاز آن جایی که بین جنبه های مختلف ویژگی های روان شناختی مادر و شدت بیماری درماتیت آتوپیک در کودک ارتباط واضحی نشان داده شد، مداخلات هم زمان درمانی در مادران کودکان مبتلا در کنترل بیماری کودک موثر به نظر می رسد.
کلید واژگان: درماتیت آتوپیک, استرس سایکولوژیک, کمال گراییBackgroundMore than 10% of Iranian children are affected with atopic dermatitis. Symptoms of the disease like itching and eczema can lead to emotional and sleep disorders in children and impose a lot of stress on parents. It can also have great time and money burden for families. Hence implementing consultation programs for parents can improve the effectiveness of treatment. Similarly، recognizing the relations between psychological characteristics of sick children’s mothers and the severity of the disease can result in more efficient treatment and support.MethodsThe disease severity of 82 children with atopic dermatitis was measured. The psychological characteristics of the children’s mothers were evaluated by 5 questionnaires including depression anxiety stress scale (DASS)، the Frost’s multidimensional perfectionism scale، the neuroticism، extraversion، openness five-factor inventory (NEO-FFI)، general health questionnaire، and the parenting styles scale. Pearson’s correlation was used to analyze the relations between variables.FindingsThere were positive، significant relationships between severity of the child’s disease and the mother’s level of stress and perfectionism. Significant negative relationships were found between severity of the child’s disease and the mother’s level of extraversion، self-openness، and general health.ConclusionStrong relationships between severity of atopic dermatitis in children and psychological characteristics of mothers necessitate simultaneous therapeutic interventions for both children and mothers.Keywords: Atopic dermatitis, Psychological stress, Perfectionism -
آکنه (جوش) به عنوان یک بیماری تاثیرگذار در ظاهر فرد میتواند باعث اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات روانشناختی در بیمار شود و این مشکلات میتوانند مانند یک بیماری جدی جسمانی کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهند. مشکلات و عوارض روحی ایجاد شده توسط آکنه لازم است به شدت در فرایند درمان مورد توجه قرار گیرد، در غیر این صورت یک درمان پوستی صرف ممکن است به نتایج درمان مطلوب نرسد. عوارض روانشناختی آکنه همیشه ارتباطی با شدت آن ندارد و حتی یک آکنه خفیف در فردی که به ظاهر خود حساس است، میتواند باعث اضطراب یا افسردگی شدید شود. از این رو پیشنهاد میشود که بیمارانی که مبتلا به آکنه هستند و در عین حال از علایم اضطراب و افسردگی و یا احساس بد شکلی شکایت دارند، به طور همزمان توسط متخصص پوست، روانپزشک و روانشناس یا روانپرستار به صورت یک همکاری بین رشتهای درمان شوند.
کلید واژگان: آکنه ولگاریس, بیماری های روان تنیAcne vulgaris is a disfiguring disease which can induce anxiety, depression, and other psychological problems particularly in young adults. Like any other serious physical disease, theses problems can disturb the quality of life among the affected patients. However, not paying enough attention to the psychological aspects of the disease while treating acne would lead to treatment failure and high noncompliance rates.Acne severity and psychological side effects are not necessarily related. Even mild acne can induce a major depressive situation or sever anxiety in patients with hypersensitivity to their general appearance.The following review focused on the psychosomatic aspects of acne as one of the most commonpsychodermatologic problems.
Keywords: Acne vulgaris, Psychosomatic medicine, Review -
سندرم پروجریای Hutchinson-Gilford یک سندرم بسیار نادر است که با نمای تسریع فرآیندی پیری مشخص می شود. روش وراثت آن مشخص نیست ولی جهش های اتوزوم غالب در ایجاد آن موثر شناخته شده است. شروع بیماری در شیرخوارگی و اوایل کودکی با یک فنوتیپ اختصاصی شامل: قد کوتاه، پوست و ناخن غیر طبیعی، بینی منقاری شکل، فقدان چربی زیر جلدی، نبود رشد، آلوپسی به درجه های متفاوت همراه سفید شدن موها به طور زودرس و وریدهای برجسته پوست سر است.
یافته های آزمایشگاهی اختصاصی چه از لحاظ آسیب شناسی و چه از لحاظ آزمایشگاهی وجود ندارد و علت مرگ آن ها اغلب ناشی از حوادث قلبی و عروقی است که معمولا در 2 دهه اول عمر اتفاق می افتد. در این مقاله یک مورد کودک 4 ساله معرفی می شود که با علایم پوستی به شکل پیگمانتاسیون های لکه ای و شکایت از چهره غیرطبیعی به درمانگاه پوست بیمارستان افضلی پور کرمان مراجعه کرد و بر مبنای مجموعه علایم بالینی و نمای آسیب شناسی برای او تشخیص سندرم پروجریای Hutchinson-Gilford گذاشته شد.
کلید واژگان: سندرم پیری زودرس, پروجریا, سندرم هوچینسول گیلفورد
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.