به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

نرگس اکبرپور روشن

  • یاسین قاسمی، عباس خندان*، نرگس اکبرپور روشن

    پوشش بیمه سازمان تامین اجتماعی برای حرف و مشاغل آزاد به صورت اختیاری در سه نرخ 12، 14 و 18 درصد ارایه می شود اما نگاه به آمار نشان می دهد که تقاضای این بیمه نامه ها بسیار پایین است. این پژوهش با استفاده از داده کاوی و با به کارگیری دو الگوریتم یادگیری ماشین یعنی درخت تصمیم و جنگل تصادفی به بررسی مشخصه های خریداران این نوع بیمه نامه ها پرداخته و با ارایه یک مدل طبقه بندی، رفتار آن ها را پیش بینی می کند تا از این طریق به سازمان تامین اجتماعی در جهت بهبود مدیریت ارتباط با مشتری کمک کند. برای این منظور، از اطلاعات 1286174 نفر از خریداران انواع بیمه نامه های حرف و مشاغل آزاد سال 1399 استفاده شد که مشخصه های سن، جنسیت، متوسط درآمد ماهانه، میزان سابقه کار و نوع بیمه نامه خریداری شده را در بر می گیرد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که زنان به طور عمده متقاضی بیمه نامه با نرخ 12 درصد هستند در حالی که مردان به دلیل بر عهده داشتن بار تکفل خانواده عمدتا تمایل به خرید بیمه نامه های با نرخ 14 و 18 درصدی دارند. همچنین، در مردان با افزایش سن، درآمد و سابقه، تقاضای بیمه های با نرخ 14 و 18 درصد افزایش می یابد، اما چنین روندهایی برای زنان وجود ندارد. طبق نتایج به دست آمده متغیرهای میزان سابقه کار و پس از آن جنسیت در انتخاب نوع بیمه نامه تعیین کننده هستند، به گونه ای که طبق پیش بینی مدل افراد با سابقه کار کمتر از 5/4 سال متقاضیان قطعی بیمه نامه 12 درصدی شناخته شده اند. با توجه به نتایج و انگیزه پایین زنان و جوانان برای انتخاب بیمه های با خدمات گسترده تر، سازمان تامین اجتماعی می-تواند ازطریق ارایه مشوق ها یا خدمات کوتاه مدت، جذابیت این نوع بیمه نامه با خدمات گسترده تر را در بین این گروه خاص افزایش دهد.

    کلید واژگان: بیمه بازنشستگی حرف و مشاغل آزاد, سازمان تامین اجتماعی, داده کاوی, یادگیری ماشین, طبقه بندی
    Yasin Ghasemi, Abbas Khandan*, Narges Akbarpour-Roshan

    The pension coverage of the Iranian Social Security Organization for self-employed workers is offered at three contribution rates of 12, 14 and 18 percent, but looking at the statistics shows that the demand for these types of insurances is low. This research investigates the characteristics of these insured groups by using data mining and applying two machine learning algorithms, decision tree and random forest, and predicts their behavior by providing a classification model. This will help the Social Security Organization to improve customer relationship management. For this purpose, the information of 1286174 insured persons of self-employed in 2020 was used, which includes the characteristics of age, gender, average monthly income, the years of service, and the type of self-employed pension scheme. The obtained results show that women mainly apply for the scheme with 12 percent contribution, while men tend to be covered by schemes with contribution rates of 14 and 18 percent due to the burden of supporting the family. Also, for men, the demand for schemes of 14 and 18 percent increases with the increase of age, income and years of service, but there are no such trends for women. According to the obtained results, years of service and then gender are decisive in choosing the type of pension scheme in such a way that according to the prediction of the model, people with less than 4.5 years of service are known as definite applicants for 12 percent self-employed pension scheme.

    Keywords: Pension Insurance of self-employed, Social Security Organization, Data mining, Machine learning, Classification
  • نرگس اکبرپورروشن*
    ارزیابی سیاست ها وجه گمشده سیاست گذاری به طور عام و سیاست گذاری اجتماعی به طور خاص در ایران است. این امر سبب شده که بعضا طرح هایی مشابه با اهدافی یکسان تحت عناوین متفاوت در طول دوره های مختلف به اجرا گذاشته شوند و به رغم صرف هزینه های زیاد، تجارب ناموفق مشابهی تکرار شوند. در همین راستا، هدف از این تحقیق ارزیابی یکی از طرح هایی است که با شیوع ویروس کرونا در ایران برای حمایت از بیکاران به اجرا گذاشته شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از تحلیل اسنادی و مصاحبه با خبرگان و مطلعان کلیدی، طرح مقرری بیکاری در شرایط کرونا را از ابعاد مختلف اداری، قضایی و سیاسی ارزیابی می کند. در ارزیابی اداری، از معیارهای معرفی شده توسط OECD استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد گرچه طرح در هدف ارایه حمایت کافی و به موقع از مشمولین دچار کمبودهای جدی بود، از نظر گسترش پوشش در بین جامعه هدف و کاهش مراجعات به شعب در بازه زمانی مدنظر نتایج قابل قبولی به همراه داشته است. نتایج این ارزیابی بر ضرورت طراحی طرح مساعدت بیکاری مبتنی بر آزمون وسع تاکید دارد.
    کلید واژگان: بیمه بیکاری, مقرری بیکاری, بحران کرونا, ایران, ارزیابی پسینی
    Narges Akbarpour-Roshan *
    Policy evaluation is the missing part of policymaking in general and social policymaking in particular in Iran. This has caused implementing of some similar projects with the same goals under different titles during different periods which resulted similar unsuccessful experiences, despite spending a lot of money. In this regard, the purpose of this research is to evaluate a scheme which was implemented to support the unemployed from Coronavirus Pandemic in Iran. This research is an applied research in terms of purpose and is a descriptive-analytical research in terms of methodology, which uses document analysis and interviews with experts and key informants to evaluate Corona Unemployment Benefit Scheme from administrative, judicial and political dimensions. In the administrative evaluation, the criteria introduced by the OECD have been used according to the available data and information. The results show that the scheme had serious shortcomings in providing adequate and timely support to those involved, but acceptable results in expanding coverage among the target population and reducing referrals to executive branches have been achieved. The results of this evaluation emphasize the need for a means-tested unemployment assistance scheme in the country.
    Keywords: Unemployment Insurance, Unemployment benefit, Covid-19 Crisis, Iran, Subsequent Evaluation
  • مهنوش عبدالله میلانی*، جاوید بهرامی، حسین توکلیان، نرگس اکبرپور روشن
    هدف از این تحقیق برآورد میزان اقتصاد زیرزمینی و همچنین بررسی اثر سیاست های مالیاتی مختلف بر اقتصاد زیرزمینی در ایران است. برای این منظور، یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی با حضور اقتصاد زیرزمینی طراحی شد و داده های فصلی سال های 1393-1360 برای برآورد مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط 23 درصد از مصرف خانوارهای کشور طی دوره مورد بررسی از محل کالاهای زیرزمینی تامین شده است که حدود 17 درصد از این کالاهای زیرزمینی از طریق واردات زیرزمینی یا قاچاق به کشور وارد شده اند. براساس این، متوسط میزان قاچاق و تولید زیرزمینی در کشور طی دوره یادشده به ترتیب معادل 29023 میلیارد ریال و 141702.5 میلیارد ریال برآورد شده است. همچنین به استناد نتایج این پژوهش، متوسط سهم اشتغال زیرزمینی از کل اشتغال کشور حدود 18 درصد بوده است. افزون بر این، متوسط میزان فرار مالیاتی در این تحقیق با در نظر گرفتن درآمد ازدست رفته دولت از محل مالیات بر مصرف، واردات و مزد و حقوق، معادل 8/17درصد متوسط درآمد مالیاتی دولت طی این دوره تخمین زده شده است. براساس نتایج پژوهش، از چهار تکانه مالیاتی مورد بررسی (مالیات بر دستمزد، مالیات بر مصرف، مالیات بر سود و مالیات بر واردات) که سبب افزایش تولید زیرزمینی می شوند، مالیات بر سود و مالیات بر واردات به ترتیب بیشترین تاثیر را بر افزایش اقتصاد زیرزمینی داشته اند. همچنین بررسی اثرات تکانه های مالیاتی بر تولید زیرزمینی و تولید رسمی نشان داد که شدت و طول دوره اثرگذاری تکانه های مالیاتی بر تولید زیرزمینی از تولید رسمی بیشتر است.
    کلید واژگان: اقتصاد زیرزمینی, فرار مالیاتی, قاچاق, سیاست مالیاتی, الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی
    Mahnoush Abdollah Milani *, Javid Bahrami, Hossein Tavakolian, Narges Akbarpur
    The aim of this study is to estimate the amount of underground economy as well as to determine the effect of tax policy on it in Iran. For this purpose, a Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model is developed incorporating the underground economy. Quarterly data for 1360-1393 in Iran are used for estimation. The results show that on the average 23 percent of household consumption during the examined period is from underground goods, and about 17 percent of these goods are imported into the country through underground import or smuggling. Real average amount of smuggling and underground production in Iran during the considered period is estimated as 29023 and 141702.5 billion Rials, respectively. In addition, the results show that the average share of underground employment in total employment over the period is about 18 percent. The average tax evasion of consumption tax, import tax and wage tax is estimated about 17.8 percent of average government tax revenue during this period. Comparing the effects of four different tax shocks on underground economy also shows that the profit tax shock has the largest effect on underground economy, and after that is import tax shock. The effects of tax shocks show that the severity and duration of the impact of tax shocks on underground production is more than that of the formal economy.
    Keywords: Underground Economy, Tax Evasion, Smuggling, Tax policy, DSGE Model (Dynamic Stochastic General Equilibrium)
  • نرگس اکبرپور روشن، میلاد شهرازی *
    منحنی لافر ارتباط سهمی بین درآمدهای مالیاتی و نرخ مالیات را نشان می دهد و آن نرخ مالیاتی که حداکثر درآمد مالیاتی را برای دولت به همراه دارد، تعیین می کند. هدف از مقاله حاضر، آزمون این موضوع است که آیا چنین رابطه ای بین درآمدهای حاصل از کسورات و نرخ کسور در سازمان تامین اجتماعی وجود دارد یا خیر و در صورت وجود این رابطه، چه نرخ کسوری حداکثر درآمد حاصل از کسورات را برای این سازمان ایجاد خواهد کرد؟ برای این منظور، از الگوی خودرگرسیون با وقفه‎های توزیعی [1] (ARDL) استفاده شده است. نتایج برای دوره زمانی 1395-1358 نشان می دهد که اثر نرخ موثر کسور بر درآمد کسورات سازمان تامین اجتماعی به صورت U معکوس است، بنابراین، وجود اثرات لافری این نرخ بر درآمد کسورات سازمان تایید می‎شود. به‎علاوه، زمانی که نرخ موثر کسور برابر با 34/20 درصد است، درآمد حاصل از کسورات سازمان به حداکثر می‏رسد.
    کلید واژگان: نرخ کسور, درآمد حاصل از کسورات, سازمان تامین اجتماعی, منحنی لافر
    Narges Akbarpour Roshan, Milad Shahrazi*
    The Laffer curve represents a parabola relationship between tax revenues and tax rates, and identifies the tax rate that maximizes tax revenues for the government. The aim of this paper is to test whether there is such a relationship between contribution revenues and contribution rate in Iranian Social Security Organization. Moreover, if the answer is yes, what is the contribution rate that maximizes revenues for the Organization? In this regard, we have used an Autoregressive Distributed Lag (ARDL) model. The results for the period of 1979-2016 show that the impact of effective contribution rate on the Organization’s revenues has the shape of an inverted U. Therefore, the results confirm the Laffer effects of this rate on the Organization’s contribution revenues. Additionally, a contribution rate of 20.34 percent will maximize the Organization's revenues.
    Keywords: Contribution Rate, Contribution Revenues, Social Security Organization, Laffer Curve
  • نرگس اکبرپور روشن *، مرضیه حاجی کرمی
    هدف این مقاله بررسی ارتباط بین تغییر ترکیب مالیاتی و رشد بلندمدت با استفاده از داده های 37 کشور درحال توسعه آسیایی و آفریقایی شامل ایران، طی دوره 2012-1972 است. بدین منظور، اثر تغییر در اجزاء تشکیل دهنده درآمدهای مالیاتی بر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه با استفاده از روش میانگین گروهی تلفیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که حرکت از سمت مالیات های بر مصرف و دارایی به سمت مالیات های درآمدی بر رشد اقتصادی اثری منفی دارد. سایر یافته های مهم این تحقیق عبارتند از: بین رشد بلندمدت و مالیات های بر فروش و دارایی ارتباطی قوی و مثبت وجود دارد؛ انتقال از مالیات های درآمدی به مالیات بر دارایی، بیشتر از انتقال به مالیات های بر مصرف و فروش، رشد بلندمدت را افزایش می دهد؛ مالیات بر ارزش افزوده و فروش بر رشد بلندمدت اثری مثبت و معنادار دارد.
    کلید واژگان: رشد اقتصادی, ترکیب مالیاتی, کشورهای در حال توسعه, روش میانگین گروهی تلفیقی(PMG)
    Narges Akbarpoor Roshan *, Marzieh Haji Karami
    The purpose of this paper is to investigate the relation between changes in tax composition and long-run economic growth using a dataset of 37 Asian and African developing countries including Iran during the period 1972-2012. To do this, a Pooled Mean Group (PMG) procedure has been used to estimate the impacts of changes in tax component on the rate of growthof GDP per capita. Findings show that a shift from consumption and property taxes to income taxes has a negative association with economic growth. Other results are: (1) there is a strong positive relation between sales and property taxes and long-run economic growth; (2) a shift from income taxes to property taxes increases long-run economic growth more than a shift from income taxes to consumption and sales taxes; (3) value added and sales taxes have a significantly positive effect on long-run economic growth.
    Keywords: economic growth, Tax Composition, Developing Countries, Pooled Mean Group (PMG) Method
  • مرضیه حاجی کرمی، نرگس اکبرپور روشن
    هدف این مقاله بررسی آن است که آیا پذیرش مالیات بر ارزش افزوده در ایران و سایر کشورهای آسیایی در ایجاد ثبات درآمدهای مالیاتی دولت موثر بوده است یا خیر. به این منظور از داده های تابلویی 51 کشور آسیایی طی دوره 2009-1995 استفاده شده است و الگوی نظری– تجربی درآمدهای مالیاتی دولت تصریح و به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد شده است. نتایج تحقیق، وجود رابطه منفی بین مالیات بر ارزش افزوده و بی ثباتی مالی را تایید می کند.
    کلید واژگان: بی ثباتی مالیاتی, مالیات بر ارزش افزوده, کشورهای آسیایی, روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)
    Marzieh Hajikarami, Narges Akbarpourroshan
    The purpose of this paper is to study whether the adoption of the Value-Added Tax (VAT) in Iran and other Asian countries is an effective way of stabilizing tax revenues. To do so, a generalized method of moment (GMM) has been applied using a panel of 51 Asian countries observed over 1995-2009. We found negative correlation between the Value- Added Tax and tax instability.
    Keywords: Tax Instability, Value Added Tax, Asian Countries, GMM
  • مهنوش عبدالله میلانی، نرگس اکبرپور روشن
    فرار مالیاتی یکی از مسائل مهمی است که بسیاری از کشورها، بخصوص کشورهای در حال توسعه با آن درگیرند. ما در این مقاله به تخمین حجم فرار مالیاتی ناشی از اقتصاد غیررسمی با روش تابع تقاضای پول پرداخته ایم و از الگوی ARDL برای برآورد، بهره جسته ایم. نتایج نشان داد که این پدیده از سال 1370 تا 1389 افزایش یافته است.
    کلید واژگان: اقتصاد غیررسمی, فرار مالیاتی, روش تقاضای پول, الگوی ARDL
    Mahnoush Abdollahmilani, Narges Akbarpourroshan
    Tax evasion is considered as a major problem for governments in many countries especially in developing countries. Because it affects tax revenue therefore, it reduces the government’s ability in providing public goods. The objective of this paper is to estimate and analyze tax evasion from the underground economy in Iran during 1370-89.Keywords: Tax Evasion, Underground Economy, Currency Demand Approach, ARDL Model
سامانه نویسندگان
  • دکتر نرگس اکبرپور روشن
    دکتر نرگس اکبرپور روشن
    استادیار پژوهشکده اقتصاد، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال