به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

نصرالله جباری

  • Negin Farhad, Leila Zarei *, Nasrolah Jabbari, Reza Gholikhani-Darbroud
    Objective
    The studies have been shown that aspirin, an anti-inflammatory agent, could reduce occurrence of different cancers. The aim of the present study was to evaluate pharmacological effective concentrations of aspirin with/without radiotherapy on growth rate of MCF-7 breast cancer cell line
    Design: Experimental Study
    Animals: The MCF-7 breast cancer cell line from rats
    Procedures: The MCF-7 breast cancer cell line was prepared commercially and cultured. The cultured cells were then separated to labelled tubes and treated for 24 hours with 1, 2, 3, 4, and 5 mg aspirin plus 0.1 mg doxorubicin. Cells were then exposed to radiation. Cell proliferation and survival were measured by MTT assay, following acridine orange and propidium iodide staining methods using spectrophotometry and fluorescence microscopy.
    Results
    The findings showed that proliferation and survival of the cells treated with 5 mM aspirin followed by radiotherapy were significantly decreased compared to them of the control group (PConclusion and Clinical Relevance: Although anti-proliferative activity of aspirin was lower than that of doxorubicin, it can be considered in combination therapy because of its affordability and cost-effectiveness
    Keywords: Aspirin, Breast cancer, MCF-7 Cell Line, Survival
  • ایوب امیرنیا، پریناز محنتی، نصرالله جباری*
    زمینه و هدف
    در ناحیه شکم و لگن به دلیل بودن ارگان های حساس به پرتو و افزایش تعداد درخواست های آزمون های سی تی اسکن، نگرانی ها نسبت به افزایش دوز بیماران به شدت افزیش یافته است. از این رو هدف از این مطالعه تعیین دوز جذبی ارگان های حساس به پرتو و دوز موثر بیماران در سی تی اسکن شکم و لگن با استفاده از نرم افزار ImPACT CT Patient Dosimetry بود.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی-مقطعی، از آبان تا اسفند سال 1394 در بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه انجام شد. داده های دموگرافی و دوزیمتری 100 بیمار اسکن شده با سی تی اسکن 6 اسلایسی، از طریق فرم های جمع آوری داده ها، گردآوری شدند. برای تعیین دوز جذبی ارگان های حساس به پرتو و در نهایت دوز موثر بیماران، نرم افزار محاسباتیImPACT CT Patients Dosimetry Calculator (version 1.0.4، Imaging Performance Assessment on Computed Tomography، www.impactscan.org) مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین و انحراف معیار دوز بیماران در اسکن سی تی شکم و لگن برابر با 0/164±4/927 میلی سیورت (milliSievert، mSv) بود. مثانه در هر دو جنس بالاترین میانگین دوز ارگان را داشت که میانگین و انحراف معیار آن در مردان 17/15±64/71 میلی گری و در زنان 18/48±77/56 میلی گری بود (0/001P<).
    نتیجه گیری
    مقادیر دوز موثر این آزمون در محدوده مقادیر گزارش شده از مطالعات پیشین و توصیه های International Commission on Radiological Protection (ICRP) است. با این حال، دوز پرتوی در اسکن سی تی، هنوز بیشترین سهم را در تصویربرداری پزشکی دارد. بر اساس اصل As low as reasonably achievable (ALARA) توصیه می شود که پارامترهای اسکن، به ویژه میلی آمپر ثانیه (mAs)، طوری انتخاب شوند که دوز بیمار حداقل و کیفیت تصویر حداکثر باشد. همچنین از سایر روش های تصویربرداری به عنوان جایگزین سی تی استفاده شود.
    کلید واژگان: مطالعات مقطعی, توموگرافی کامپیوتری, دوز پرتوی
    Ayoub Amirnia, Parinaz Mehnati, Nasrollah Jabbari *
    Background
    Due to the presence of radiosensitive organs in the abdominopelvic region and increasing the number of requests for CT scan examinations, concerns about increasing radiation doses in patients has been greatly elevated. Therefore, the goal of this study was to determine the absorbed dose of radiosensitive organs and the effective dose in patients underwent abdominopelvic CT scan using ImPACT CT patient dosimetry Calculator (version 1.0.4, Imaging Performance Assessment on Computed Tomography, www.impactscan.org).
    Methods
    This prospective cross-sectional study was conducted in Imam Reza Hospital from November to February 2015 February 2015 in the Imam Reza Hospital, in Urmia, Iran. The demographic and dosimetric information of 100 patients who underwent abdominopelvic CT scan in a 6-slice CT scanner were obtained through the data collection forms. The demographic data of the patients included age, weight, gender, and BMI. The dosimetric parameters included pitch value, CT dose volume index (CTDIvol), dose-length product (DLP), tube voltage, tube current, exposure time, collimation size, scan length, and scan time. To determine the absorbed dose of radiosensitive organs and also the effective dose in patients, ImPACT CT patient dosimetry calculator was used.
    Results
    The results of this study demonstrated that the mean and standard deviation (SD) of patient's effective dose in abdominopelvic CT scan was 4.927±0.164 mSv. The bladder in both genders had the greatest mean organ dose, which was 64.71±17.15 mGy for men and 77.56±18.48 mGy for women (P
    Conclusion
    The effective dose values of this examination are in the same range as previous studies, as well as International Commission on Radiological Protection (ICRP) recommendations. However, the radiation dose from CT scan has the largest contribution to the medical imaging. According to the ALARA principle, it is recommended that the scan parameters, especially mAs, should be chosen so that the patient dose is minimum, and the image quality is maximum. Furthermore, other imaging modalities are used as an alternative to the CT scan.
    Keywords: cross-sectional studies, radiation dosage, X-ray computed tomography
  • نصرالله جباری، سید رضا موسوی، کمال فیروزی
    زمینه و هدف
    افزایش استفاده از اسکن های توموگرافی کامپیوتری در دندانپزشکی، به ویژه برای ایمپلنت ممکن است پرتوگیری و خطرات آن را به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهد. در طی سال های اخیر توموگرافی کامپیوتری پرتو مخروطی به عنوان یک مدالیته تصویربرداری دندانپزشکی معرفی شده است. هدف این مطالعه مروری ارایه اطلاعات جامعی بود که تا به امروز درباره دوز پرتوی و کیفیت تصاویر توموگرافی کامپیوتری مولتی اسلایس (MSCT) معمولی، توموگرافی کامپیوتری پرتو مخروطی (CBCT) و رادیوگرافی پری اپیکال در تصویربرداری دندانپزشکی منتشر شده است.
    روش بررسی
    مروری بر متون با جستجو در بانک های اطلاعاتی PubMed، Google Scholar، Science Direct and Scopus با استفاده از واژگان کلیدی (CBCT، MSCT، Periapical radiography، radiation dose of dentistry) انجام شد. محدوده جستجوی مقالات بین سال های 1993 تا 2015 بود.
    نتیجه گیری
    در مقایسه با MSCT زمان اسکن کوتاه و دوز پرتوی کمی داشته، اما در مقایسه با رادیوگرافی پری اپیکال دوز پرتوی بالاتری داشت. در عوض CBCT با آشکارساز صفحه مسطح نسبت به MSCT از قدرت تفکیک فضایی بالاتری برخوردار بود. همچنین رادیوگرافی پری اپیکال کنتراست تصویر خوب و قدرت تفکیک نسبتا بالایی داشت. به طور کلی، CBCT برای تصویربرداری از بافت های سخت مناسب بوده و MSCT برای تصویربرداری از بافت های نرم ترجیح داده می شود.
    کلید واژگان: توموگرافی کامپیوتری پرتو مخروطی, توموگرافی کامپیوتری مولتی اسلایس معمولی, کیفیت تصویر
    Nasrollah Jabbari, Seyyed Reza Mousavi, Kamal Firoozi
    Background And Aims
    With the increasing use of CT (Computed Tomoghraphy) scans in dentistry especially in the implantology, there may be significant increases in the radiation exposure and its risk. During the last year’s ConeBeam Computed Tomoghraphy (CBCT) has been introduced as an imaging modality for dentistry. The aim of this review article was to present comprehensive information have been published, regarding the radiation dose and image quality of Conventional Multislice Computed Tomography (MSCT), Cone-Beam CT (CBCT) and periapical radiography in dentistry imaging.
    Materials And Methods
    A review of the literature was carried out in PubMed, Google Scholar, Science Direct and Scopus database using key words (CBCT, MSCT, periapical radiography, radiation dose of dentistry and image quality). These searches were limited to the articles published between the years of 1993 to 2015.
    Conclusion
    In comparison to MSCT, CBCT had a short scanning times and lower radiation dose, but in comparison to periapical radiography, CBCT had higher radiation dose. In contrast, CBCT with flat panel detector had higher spatial resolution to MSCT. The periapical radiography also had a good image contrast and relatively high resolution. Generally, CBCT was suitable for hard tissue imaging and MSCT was preferred for soft tissue imaging.
    Keywords: Cone beam computed tomography (CBCT), Multislice computed tomography (MSCT), Image quality
  • سید رضا موسوی، نصرالله جباری
    هدف
    هدف از مطالعه ی حاضر بررسی تاثیر استراتژی های درمان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سر و گردن پس از درمان با رادیوتراپی کانفورمال سه بعدی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کیفیت زندگی 45 بیمار برای ارگان های (تیروئید، غدد بزاقی، چشم) پس از درمان با 3D - CRT تحت تاثیر پارامترهای ناحیه ی درمان، دوز تجویزی، گرید کانسر و نوع درمان بدست آمد. در این تحقیق از پرسشنامه های EORTC QLQ – C30 و QLQ – H & N 35 برای بررسی کیفیت زندگی بیماران سرطانی سر و گردن استفاده گردید. سپس از آزمون های mann-whitney و kruskal wallis برای بررسی نتایج استفاده شد.
    نتایج
    موقعیت تومور و کاهش کیفیت زندگی تیروئید بیماران با 05/0P< ارتباط معناداری دارد. در این تحقیق بین کیفیت زندگی بیماران با کل دوز دریافتی، Stage تومور و نوع درمان ارتباط معناداری مشاهده نشد.
    بحث و نتیجه گیری
    براساس نتایج این تحقیق و مطالعات صورت گرفته 3D - CRT نمی تواند به اندازه ی رضایت بخشی سبب حفظ بافت های نرمال ناحیه ی سر و گردن پس از اتمام درمان شود. و این امر بیانگر اهمیت موضوع و فراهم آوردن تکنیک ها و روش های جدید جهت کاهش احتمال عارضه ی بافت های نرمال بیماران پس از گذراندن دوره ی درمان می باشد. به گونه ای که حداکثر دوز تابشی به بافت تومور رسیده و بافت های نرمال مجاور کمترین مقدار دوز تابشی را دریافت کنند.
    کلید واژگان: سرطان سر و گردن, پرتودرمانی تطبیقی سه بعدی, کیفیت زندگی
    Seyed Reza Mousavi, Nasrollah Jabbari
    Background
    The present study aimed to investigate the influence of therapeutic parameters of radiation therapy on the quality life in patients suffering from head and neck cancer after being treated with three-dimensional conformal radiotherapy (3D-CRT).
    Methods
    In this study, the quality life of 45 patients with organs at risks of thyroid, salivary glands and eyes was assessed after treatment of three-dimensional conformal radiotherapy under the influence of parameters such as the treatment region, prescribed dose, the grade of cancer and the type of treatment. The European organization for research and treatment of cancer quality of life questionnaire-core 30 (EORTC QLQ-C30) and the Quality of life questionnaire-head and neck 35 (QLQ–H&N35) were used to assess the quality of life in patients with head and neck cancer. Having collected data, Mann-Whitney and Kruskal Wallis tests were used to analyze. The level of significance was considered as 0.05 in all the tests.
    Findings
    There was a significant correlation between the site of the tumors in different regions of head and neck and the reduction in quality life due to thyroid dysfunction (P = 0.002). However, there was not any significant correlation between the quality life and total received dose, the grade of cancer, and the type of treatment.
    Conclusion
    According to the results of this study and other researches, three dimensional conformal radiotherapy with protection of organs at risk lead to satisfactory maintenance of normal tissues of head and neck regions after the treatment. This reveals the importance of using new techniques and methods to reduce the probability of normal tissue side effects and finally improve the quality life of the patients after taking the course of treatment.
    Keywords: Head, neck cancer, Three, Dimensional conformal radiotherapy, Quality of life
  • نصرالله جباری، سید رضا موسوی، امید اثناعشری، مهدی اقدسی، حمیدرضا خلخالی
    مقدمه
    هدف از این مطالعه، ارزیابی اثرات راهبردهای درمانی و اطلاعات دموگرافیکی بیماران روی احتمال بروز عوارض در بافت های طبیعی در رادیوتراپی سر و گردن با استفاده از مدل Lyman بود.
    روش ها
    این مطالعه، بر روی 78 بیمار مبتلا به سرطان سر و گردن که در طی سه سال گذشته دوره ی درمان آن ها به پایان رسیده بود، انجام گردید. در این تحقیق، از اطلاعات موجود بیماران در سیستم طراحی درمان CorePlan استفاده شد. در نهایت، احتمال آسیب وارده به بافت های طبیعی (بافت های در معرض خطر) از روی مقدار دوز رسیده به حجم های مورد نظر و همچنین، اندازه ی حجم تحت تابش آن ها با استفاده از مدل آماری (مدل Lyman) به کار رفته در NTCP (Normal tissue complication probability) سیستم طراحی درمانی CorePlan تعیین شد. از نرم افزار SPSS نسخه ی 20 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. در این مطالعه، از آمارهای توصیفی مانند میانگین و نسبت ها برای توصیف داده ها و همچنین از آزمون های Mann-Whitney، Kruskal-Wallis و ضریب همبستگی Spearman استفاده گردید.
    یافته ها
    احتمال عوارض بافت های طبیعی به شدت تحت تاثیر موقعیت این بافت ها نسبت به تابش قرار دارد؛ به طوری که بین موقعیت تومور و احتمال عارضه ی تمامی بافت های طبیعی مجاور ارتباط معنی دار مشاهده گردید (050/0 > P). افزایش دوز با احتمال عارضه ی تیروئید ارتباط معنی داری نشان داد (004/0 = P)، اما بین گروه سنی بیماران، جنسیت بیماران، Stage تومور و نوع درمان یا احتمال عوارض بافت های طبیعی ارتباط معنی داری مشاهده نشد (050/0 < P).
    نتیجه گیری
    بر اساس داده های این مطالعه، بین موقعیت تومور و احتمال عوارض بافت های طبیعی مجاور، ارتباط معنی داری مشاهده گردید که این امر، بیانگر تاثیر طراحی درمان بهینه و استفاده از تجهیزات مناسب رادیوتراپی در بهبود عوارض بیماران مبتلا به سرطان سر و گردن پس از تکمیل روند درمان می باشد. همچنین، هنگام استفاده از دوز تابشی بالا برای پرتودرمانی بیماران مبتلا به سرطان سر و گردن، بایستی تدابیری جهت حفظ تیروئید به خصوص مواقعی که تومور در گردن بیمار قرار دارد، در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: رادیوتراپی, سرطان سر و گردن, احتمال عارضه ی بافت های طبیعی, هیستوگرام دوز حجمی
    Nasrollah Jabbari, Seyed Reza Mousavi, Omid Esnaashari, Mehdi Aghdasi, Hamid Reza Khalkhali
    Background
    This study aimed to evaluate the effects of treatment strategies and patient's demographics characteristics on normal tissue complication probability in head and neck radiotherapy using the Lyman model.
    Methods
    78 patients with head and neck cancers who had finished their period of treatment in the last three years were investigated. The available information in the CorePlan treatment Planning system for each patient was gathered. Finally, the normal tissue complication probability (NTCP) was determined from the dose received to the target volume and the irradiated volume using statistical model used in the CorePlan treatment planning system (Lyman model). In this work, descriptive statistics such as mean and proportion was applied to describe the data and Mann-Whitney, Kruskal-Wallis, and Spearman correlation-coefficient test also were employed.
    Findings
    The normal tissue complication probability was found to be strongly influenced by the position of normal tissues to radiation. In addition, a significant relationship was observed between the tumor and its adjacent normal tissues (P < 0.050). Complication risk of thyroid and dose increasement was significantly correlated (P = 0.004). There was no significant relationship between the age group, sex, stage of tumor, treatment type and normal tissue complication probability (P > 0.050).
    Conclusion
    According to our findings, there was a significant relationship between the tumor location and the normal tissue complication probability. Thus, optimization of treatment planning system and use of appropriate equipment are useful in improving the symptoms of head and neck cancer after radiotherapy. Using high-dose radiation for head and neck cancers should be evaluated to protect thyroid, especially when the tumor is in the neck.
    Keywords: Radiotherapy, Head, neck cancer, Normal tissue complication Probability, Dose volume histogram
  • خانم زهرا زارع فضل الهی، آقای محمد جبراییلی، نصرالله جباری*، آقای ناصر شیخی، خانم خدیجه صوفیان
    پیش زمینه و هدف
    مشاوره امری ضروری و موثر در فرآیند تحصیلی دانشجویان محسوب می شود. صلاحیت مشاوران در انجام وظایف خود در قبال دانشجویان منجر به بهبود اهداف آموزشی می گردد. این مطالعه به منظور تعیین نظرات دانشجویان پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه در مورد عملکرد اساتید در زمینه مشاوره تحصیلی صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بوده که در سال 1392 انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل دانشجویان کلیه رشته های پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه (280 نفر) می باشد. داده ها از طریق یک پرسشنامه که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت، جمع آوری گردیده و توسط نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که درصد زیادی از دانشجویان مشاوره را امری موثر و ضروری می دانند (41.4 درصد خیلی زیاد و 33.6 درصد زیاد) و فقط 7.9 درصد از دانشجویان مشاوره را امری غیرضروری می دانند؛94.3 درصد دانشجویان با استاد مشاور خود آشنایی کامل داشتند ولی از این تعداد فقط 8.9 درصد از راهنمایی استاد مشاور خود اعلام رضایت داشتند و 13.6 درصد در دسترس بودن استاد مشاور خود را تایید نمودند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد اساتید مشاور، با وظایف و جایگاه خود آشنایی لازم را ندارند لذا ضروری است به منظور بهبود ارائه خدمات مشاوره، دانشکده نسبت به بهبود وضعیت موجود با بررسی علل ضعف عملکرد اساتید مشاور در دوره های قبل اقدام نماید و مسئولیت مشاوره به افراد با صلاحیت علمی واگذار گردد.
    کلید واژگان: اساتید مشاور, عملکرد, دانشگاه علوم پزشکی ارومیه, دانشجویان پیراپزشکی
    Mis Zahra Zare, Mr Mohammad Jabraily, Dr Nasrolah Jabari *, Mr Naser Shikhi, Mis Kadigheh Sofyan
    Background and Aims
    Counseling can be considered as an essential and effective action in the education process of the students. The qualification of advisers leads to improving the educational goals. This study was designed to evaluate adviser’s performance in educational counseling in paramedical faculty of Urmia University of Medical Sciences.
    Materials and Methods
    This descriptive, cross-sectional study was performed on the volunteer paramedical students of all majors (280) in Urmia University of Medical Sciences. Data were collected using a researcher-made questionnaire. The reliability and validity of the questionnaire has been approved.
    Results
    In this study, a high percentage of students stated that the consultation is an effective and necessary work (41.4% very much and 33.6% much). Only 7.9% of students stated that the consultation is an unnecessary work. While 94.3% of students were familiar with their advisors but only 8.9% were satisfied from the consultation of advisors. Only 13.6% of students confirmed the availability of your advisors.
    Conclusion
    According to the results of this study it seems that both involved groups in the counseling may not be familiar with consultation and/or advisors are not responsible for the students and fail in their duties. In order to improve the consulting services, it is necessary to investigate the causes of the poor performance of the faculty advisors, and counseling responsibility should be suggested to the qualified persons.
    Keywords: advisors, performance, University of Medical Sciences, paramedical student
  • فریده حسینی، محمدرضا سام*، نصرالله جباری
    هدف
    از پرتودرمانی در درمان بسیاری از سرطان ها استفاده می شود. پرتودرمانی عوارض جانبی بالایی دارد. ترکیبات حساس کننده پرتوی، تکثیر سلول های توموری و نیز دوز پرتوی در پرتودرمانی را کاهش می دهند. دوکوزاهگزانویک اسید (DHA) روغن ماهی اثر ضد تکثیری بر سلول های بدخیم دارد. در این مطالعه، اثر ترکیبی DHA و پرتو گاما بر رشد و بقا سلول های کولورکتال HT-29 بررسی شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه آزمایشگاهی، سلول های بدخیم در محیط کشت کامل در تعداد 105 5 در پلیت شش خانه ای به مدت یک روز کشت داده شدند و با دو غلظت 50 یا M 100 DHA به مدت چهار ساعت تیمار و در دوزهای دو و 10 گری پرتودهی شدند. میزان زنده مانی سلول ها پس از 48 ساعت با رنگ آمیزی تریپان بلو بررسی شد. همچنین سلول های بدخیم ابتدا با 50 یا M 100 DHA به مدت 48 ساعت تیمار و سپس با دوزهای 10-2 گری پرتودهی شدند و پس از شش روز میزان بقا توسط آزمون MTT بررسی شد.
    یافته ها
    میزان زنده مانی در تیمار همزمان سلول ها با 50 و M 100 DHA و دوز پرتوی دو و 10گری به ترتیب به 8/59%، 5/17%، 47% و 9/13% کاهش یافت. تیمار سلول ها با DHA به همراه دوزهای افزاینده دو، چهار، شش، هشت و 10 گری پرتو گاما میزان بقا سلول های بدخیم را به ترتیب 1/79%، 6/57%، 8/42%، 5/40% و 34% برای M 50 DHA و 8/55%، 7/43%، 6/33%، 9/27% و 5/23% برای M 100 DHA رساند.
    نتیجه گیری
    DHA می تواند به عنوان داروی حساس کننده سلول های سرطان کولورکتال در پرتودرمانی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: پرتودرمانی, پرتو گاما, سرطان کولورکتال, دوکوزاهگزانویک اسید (DHA, HT, 29)
    Farideh Hosseini, Mohammad Reza Sam *, Nasrollah Jabbari
    Background
    Radiotherapy has been used to treat many types of cancers over the past years. Radiotherapy generates side effects on normal tissues. Radiosensitizer products provide decrease in tumor proliferation and reduce radiation dose in radiotherapy. Docosahexaenoic Acid (DHA) as an omega-3 polyunsaturated fatty acid has anti-proliferative effects on malignant cells. In this study، the effects of DHA accompanied by ionizing radiation on growth rate and survival fraction of HT29 colorectal cancer cells were evaluated.
    Methods
    The present study was performed at the Institute of Biotechnology، affiliated to Urmia University، Urmia، Iran in the year 2013. In this laboratory experiment، ma-lignant cells were cultured in RPMI-1640 supplemented with 10% fetal bovine serum. HT-29 cells were cultured at 5105 cells/well into 6-well culture plates for overnight. Thereafter، the cells were pretreated with either 50 or 100 µM DHA for 4 hours and malignant cells were irradiated with either dose of 2 or 10 Gy. Cell viability was evalu-ated by trypan blue staining after 48 hours. Moreover، malignant cells were pretreated with either 50 or 100 µM DHA for 48 hours and irradiated with dose of 2 to 10 Gy. Thereafter، survival rate was evaluated by 3- (4،5-Dimethylthiazol-2-Yl) -2،5-Diphenyltetrazolium Bromide (MTT) assay after 6 days.
    Results
    Cell viabilities were found to be 59. 8% and 17. 5% for 50 µM DHA in combi-nation with doses of 2 and 10 Gy respectively. Using 100 µM DHA diminished cell vi-ability up to 47% and 13. 9% following doses of 2 and 10 Gy respectively. Treatment of cells with DHA accompanied by increasing doses of γ-rays significantly diminished survival rate. In treated cells with 50 and 100 µM DHA، survival rate were measured to be 79. 1%، 57. 6%، 42. 8%، 40. 5%، 34% and 55. 8%، 43. 7%، 33. 6%، 27. 9%، 23. 5% for doses of 2، 4، 6، 8 and 10 Gy respectively.
    Conclusion
    Our study indicates that DHA decreases colorectal cancer cells prolifera-tion and could provide a new radiosensitizer drug to enhance the efficacy of colorectal cancer radiotherapy.
    Keywords: colorectal neoplasms, docosahexaenoic acids, fatty acids, gamma rays, HT29 cells, radiotherapy, unsaturated
  • نصرالله جباری، کاوه هومن، بهلول رحیمی *
    زمینه و هدف

    امروزه استفاده از مواد حاجب داخل وریدی برای افتراق تصاویر بین بافت ها در بخش های رادیولوژی کاربرد فراوانی دارد. از طرفی به کار گیری روش ها و پروتکل های ایمنی در استفاده از مواد حاجب به منظور جلوگیری از واکنش های خطرساز ضرورتی انکار ناپذیر به نظر می رسد. لذا در این مطالعه بر آن شدیم تا میزان رعایت موارد ایمنی در تزریق مواد حاجب داخل وریدی در بخش های رادیولوژی مراکز آموزشی- درمانی ارومیه را مورد ارزیابی قرار دهیم.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر از نوع توصیفی–مقطعی بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه هایی بودند که با بهره گیری از مقالات مرتبط و راهنماهای استاندارد جهانی همچون ESUR و RCR در سه حوزه، شامل: داروها، پروتکل ها و تجهیزات طراحی گردیدند.

    یافته ها

    نتایج بدست آمده نشان داد که میزان رعایت ایمنی از لحاظ پروتکل ها، تجهیزات و داروها به ترتیب 91.3%، 69.4% و 100% بود. در مجموع میزان رعایت موارد ایمنی 80.9% بود. نتایج وجود نواقصی در تجهیزات همچون پالس اکسی متر و ECG را نشان داد. علاوه بر این، مشخص گردید که دستورالعمل واحدی درتزریق مواد حاجب داخل وریدی بین بخش های مورد بررسی وجود ندارد.

    نتیجه گیری

    با عنایت به اهمیت موضوع می بایست عواملی که میزان رعایت ایمنی بیماران را در مراکز آموزشی-درمانی تحت تاثیر قرار می دهد، از طریق ابلاغ دستورالعمل واحد در خصوص به کارگیری مواد حاجب تزریقی و مهیا نمودن تمامی تجهیزات مورد نیاز، فرایند ایمنی بیمار را بهبود بخشیده و نظارت کامل از سوی مراجع ذیربط از قبیل مراکز نظارتی داخل-خارج سازمانی اجرا گردد.

    کلید واژگان: ایمنی بیمار, مواد حاجب داخل وریدی, رادیولوژی
    N. Jabbari, K. Houman, B. Rahimi
    Background

    Today using contrast media in order to diagnose different tissues in radiology section has found a vast range of applications. Thus application of safe procedures and protocols in usage of contrast media to prevent dangerous reactions seems to be of great necessity. That is why in this study we aimed to evaluate the safety of intravenous administration of contrast media in the radiology sections of medical-educational Centers of Urmia.

    Materials and Methods

    This is a descriptive and cross sectional study. Data were gathered using questionnaires derived from articles and international standard guidelines such as (ESURE، RCR) in three areas including: drugs، protocols and facilities.

    Results

    Results indicated that the level of compliance with safety protocols، facilities and drugs were 91. 3% and 69. 4% and 100% respectively. The average safety observance was 80. 9% totally. The results showed that there were some deficiencies in some equipment such as pulse Oximeter and ECG. Moreover، it was found that a unique protocol is not used in all surveyed sections.

    Conclusion

    Regarding the importance of this issue it is necessary to publish and implement a unique protocol for contrast media administrating and to provide all required equipment for improving patient safety process. Meanwhile a wide supervision should have been done by related authorities in or out of the organization.

    Keywords: Patient Safety, Contrast Media – Radiology
  • نصرالله جباری، هادی لطف نژاد افشار، احد زینالی، آرام فیضی، جانسون شنو علی کومی
    زمینه و هدف
    سیستم آرشیو و انتقال تصاویر (PACS) امکان ذخیره سازی و ارسال تصاویر پزشکی را بصورت الکترونیکی در واحدهای مختلف مراکز آموزشی درمانی فراهم می سازد. هدف اساسی این مطالعه تعیین مشکلات و موانع موجود در پیاده سازی PACS در بیمارستان امام خمینی ارومیه بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی 88 نفر از پزشکان،پرستاران بخشها، پرتو کاران، کارکنان مدارک پزشکی و مدیران اجرائی بیمارستان امام خمینی ارومیه مورد بررسی قرار گرفتند. حجم نمونه منطبق بر حجم جامعه بوده و از روش سرشماری در نمونه گیری استفاده گردید. گردآوری داده ها بوسیله دو پرسشنامه صورت گرفت. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوا و پایائی آنها از روش آزمون- بازآزمون تعیین گردید با استفاده از این پرسشنامه ها چهارحوزه: نیروی انسانی، مدیریتی، سازمانی و عوامل تکنولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج در چهار محور مورد بررسی در این تحقیق نشان داد که میزان آشنایی کارکنان و مدیران با مفهوم PACS به ترتیب 43/1 و 83/3 درصد بود. یافته ها همچنین میزان استقبال کارکنان و مدیران از پیاده سازی چنین سیستمی را به ترتیب 80 و66/7 درصد نشان داد. مشخص شد که هم مدیران و هم کارکنان عدم آگاهی دست اندرکاران اجرائی بیمارستان از مزایای PACS را مهم ترین مانع در پیاده نشدن PACS عنوان کرده بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به پیشرفت حوزه انفورماتیک پزشکی و کاربردهای سیستم های اطلاعاتی بهداشتی ضروری است که مدیران اجرائی از ورود این گونه سیستم ها در بیمارستانها استقبال نمایند.
    کلید واژگان: PACS, مدیریت اطلاعات بیمارستانی, سیستم اطلاعات رادیولوژی, DICOM
    Nasrollah Jabbari, Hadi Lotfnezhad Afshar, Ahad Zeinali, Aram Feizi, Johnson Sheno Ali, Komi
    Background
    Picture Archiving and Communication System (PACS) provides the possibility of electronic transfer and storage of medical images in different units of treatment and educational centers. The aim of this study was to determine the problems and obstacles related to implementation of PACS in Urmia Imam Khomeini hospital.
    Material And Methods
    In this descriptive study, 88 physicians, nurses, radiographers, health information managers and executive managers in Urmia Imam Khomeini hospital were assessed. The sample size was accordance to the size of population; so, the census method was used for sampling.Data collection was performed by two questionnaires. The validity and reliability of the questionnaires were confirmed by content validity and test-retest method respectively. The four areas composed of human resources, management, organizational and technological factors which evaluated with those questionnaires. The data analysis was conducted based on the descriptive analysis.
    Results
    Results in four areas showed that the knowledge of employees and managers with the concept of PACS was 43.1% and 83.3% respectively. The findings also indicated that the interest of employees and managers to implementing such a system were 80% and 66.7% respectively. Based on the opinions of both managers and employees, it was found that the lack of awareness of hospital executive managers was the most important obstacle in the implementation of the PACS.
    Conclusion
    Considering the progress in the medical informatics domain and applications of health information systems, it is necessary that the executive managers apply such systems in hospitals.
    Keywords: PACS, Hospital information system, Radiology information system, DICOM
  • نصرالله جباری، بیژن هاشمی ملایری *
    مقدمه

    در باریکه های الکترونی بالینی، اغلب پرتوهای ترمزیدر اثر برخورد الکترونها با ساختارهای مختلف سر شتابدهنده تولید می شوند. شکل هندسی و ترکیب هر یک از ساختارها بر دوز پرتوهای ترمزیموثر است. بنابراین، می توان انتظار داشت که دوز آلودگی فوتونی ناشی از پرتوهای ترمزیدر شتابدهنده های مختلف، حتی برای باریکه های الکترونی با انرژی های یکسان، با هم متفاوت باشد. هدف از این مطالعه شبیه سازی باریکه های الکترونی شتابدهنده نپتون و محاسبه دوز آلودگی فوتونی ناشی از پرتوهای ترمزیدر این باریکه ها به روش مونت کارلو بود.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق برای شبیه سازی شتابدهنده خطی نپتون 10PC در مد الکترونی از کد مونت کارلوی BEAMnrc استفاده شده است. این شتابدهنده قادر به تولید سه باریکه الکترونی با انرژی های 10 و 8، 6 مگا الکترون ولت است. اطلاعات لازم برای شبیه سازی شتابدهنده، شامل هندسه و ترکیب ساختارهای مختلف سر شتابدهنده، توسط شرکت سازنده فراهم شد. در تمام شبیه سازی ها، انرژی های قطع برای ترابرد الکترون برابر با 521/0 مگا الکترون ولت و برای ترابرد فوتون 01/0 مگا الکترون ولت در نظر گرفته شد. جهت اعتبارسنجی مدلهای شبیه سازی شده، مقادیر درصد دوزهای عمقی و پروفایل های دوز محاسبه شده توسط روش مونت کارلو با مقادیر اندازه گیری شده مورد مقایسه قرار گرفت. برای این منظور از آزمون آماری KS استفاده شد. سپس، دوز مربوط به پرتوهای ترمزی برای سه انرژی باریکه های الکترونی شتابدهنده مورد بررسی در میدان مرجع به روش مونت کارلو محاسبه گردید.

    نتایج

    آزمون آماری KS توافق بسیار خوبی را بین درصد دوزهای عمقی و پروفایل های دوز محاسبه شده و اندازه گیری شده نشان داد. مشخص شد که در سطح فانتوم دوز آلودگی فوتونی ناشی از پرتوهای ترمزی تولید شده از ساختارهای مختلف شتابدهنده نپتون در میدان مرجع برای سه انرژی شتابدهنده در حدود 5/0-2/0 درصد حداکثر دوز است.

    نتیجه گیری

    با توجه به همخوانی خوب مشاهده شده بین نتایج حاصل از اندازه گیری وشبیه سازی در این تحقیق می توان گفت که روش شبیه سازی بکار رفته و مقادیر دوز پرتوهای ترمزی محاسبه شده از صحت و دقت خوبی برخوردار می باشند. با توجه به نتایج این تحقیق می توان گفت که دوز مربوط به آلودگی فوتونی در باریکه های الکترونی شتابدهنده نپتون قابل توجه نیست. بنابراین، به نظر می رسد که از این سیستم بتوان در تابش دهی کل پوست با الکترونها استفاده نمود.

    کلید واژگان: باریکه های الکترونی, پرتوهای ترمزی, آلودگی فوتونی, مونت کارلو, شتابدهنده خطی پزشکی
    Nasrollah Jabbari, Bijan Hashemi
    Introduction

    In clinical electron beams, most of bremsstrahlung radiation is produced by various linac head structures. This bremsstrahlung radiation dose is influenced by the geometry and construction of every component of the linac treatment head structures. Thus, it can be expected that the amount of the contaminated photon dose due to bremsstrahlung radiation varies among different linacs, even for the same electron beam energy. The aims of this study were to simulate the NEPTUN 10PC linac electron beams and to calculate the photon contamination dose due to bremsstrahlung radiation in these beams using a Monte Carlo method.

    Materials And Methods

    A NEPTUN 10PC linac was simulated in its electron mode using the BEAMnrc code. This linac can provide three electron beam energies of 6, 8 and 10 MeV. Detailed information required for the simulation, including the geometry and materials of various components of the linac treatment head, was provided by the vender. For all simulations, the cut-off energies for electron and photon transport were set at ECUT=0.521 MeV and PCUT=0.010 MeV, respectively. The KS statistical test was used for validation of the simulated models. Then, relevant bremsstrahlung radiation doses for the three electron beam energies of the linac were calculated for the reference field using the Monte Carlo method.

    Results

    The KS test showed a good agreement between the calculated values (resulting from the simulations) and the measured ones. The results showed that the amount of contaminated photon dose due to bremsstrahlung radiation from various components of the simulated linac at the surface of the phantom was between 0.2%-0.5% of the maximum dose for the three electron beam energies.

    Conclusion

    Considering the good agreement between the measured and simulated data, it can be concluded that the simulation method as well as the calculated bremsstrahlung doses have been made at a good level of accuracy and precision. The results of this study indicate that photon contamination in the NEPTUN 10PC electron beams is not significant. Therefore, it seems that this linac can be used for total skin electron irradiation.

    Keywords: Electron Beams, Bremsstrahlung Radiation, Photon Contamination, Monte Carlo, Linac
  • نصرالله جباری، بیژن هاشمی ملایری، علی فرج الهی، انوشیروان کاظم نژاد، عباس شفایی، شهین جباری
    باریکه های الکترونی بطور وسیعی در پرتو درمانی مورد استفاده قرار می گیرند. با توجه به اینکه مقدار انرژی اسمی الکترونها ویژگی های باریکه های الکترونی را برای مقاصد درمانی به اندازه کافی فراهم نمی آورند، لازم است داده های دز عمقی را برای باریکه های الکترونی مشخص کرده و آنها را مورد استفاده قرار داد. هدف از این تحقیق بدست آوردن داده های دز عمقی باریکه های الکترونی 6 MeV و 8 MeV حاصل از شتابدهنده خطی نپتون 10PC و ارزیابی ویژگی های این باریکه ها به روش شبیه سازی مونت کارلو است. در این تحقیق از کد BEAMnrc برای مدل سازی شتابدهنده مورد نظر استفاده شد. همچنین برای شبیه سازی فانتوم آب مورد استفاده (RFA300) ، کد DOSXYZnrc بکار رفت. نمودارهای دز عمقی در امتداد محور مرکزی و عمود بر آن برای این باریکه های الکترونی در میدان 10 × 10 cm2 به روش مونت کارلو ترسیم شدند. پارامترهای عمق دز R100 ،Rq، R85، R50 و Rp از نمودارهای دز عمقی بهنجار شده بدست آمدند. نمودارهای دز عمقی محاسباتی در امتداد محور مرکزی و عمود بر آن سازگاری بسیار خوبی با مقادیر نمودارهای تجربی نشان دادند. با توجه به اینکه شتابدهنده های مختلف از یک سازنده و با مدل مشابه اغلب ساختارهای مشابهی دارند، به نظر می رسد که با شبیه سازی یک شتابدهنده از یک سازنده و با تغییر بیناب انرژی و شاخص کیفیت باریکه های مدل شبیه سازی شده، بتوان به مدل محاسباتی سایر شتابدهنده ها از همان سازنده دست یافت. علاوه بر این، به نظر می رسد با فراهم شدن مدل محاسباتی برای هر شتابدهنده، بتوان اثر هر یک از ساختارهای سر درمانی شتابدهنده را بر باریکه های الکترونی بررسی کرد و در نهایت توزیع دز حاصل را بدست آورده و مورد ارزیابی قرار داد.
    کلید واژگان: مونت کارلو, شتابدهنده خطی پزشکی, باریکه الکترونی, پرتو درمانی
    N. Jabbari, B. Hashemi Malayeri*, A. Farajollahi, A. kazemnejzad, A. Shafaei, Sh. Jabbari
    Electron beams are widely used in radiation therapy. Since the nominal electron energy value is not quite meaningful for physics or dosimetry purposes in treatment planning, depth dose data for electron beams must be determined and used. The purpose of this study was to obtain the depth dose data for the 6 and 8 MeV electron beams of a NEPTUN 10PC linac and evaluating its beam characteristics using Monte Carlo method. The linac electron beams were modeled using the BEAMnrc code. The DOSXYZnrc code was also used for the simulation of RFA 300 water phantom. The central axis depth dose and the beam profiles were calculated for the beam energies at the 10×10 cm2 field size. The R100, Rq, R85, R50 and Rp parameters were extracted from the normalized depth-dose curves. The calculated results were compared with the experimental data, where the agreement between them was very good. Since different linacs from the same manufacturer and model usually have the same structures, it seems that it can be possible to model different linacs based on a particular one from the same manufacturer by defining their energy spectra and the beam quality indexes. In addition, using this method enables us to assess the characteristics of the electron beam at the exit of the linac and the effects of every part of the linacs head structure on the electron beams. It may also be possible to study and evaluate the final dose distribution.
    Keywords: Monte Carlo, Medical Linear Accelerator, Electron Beam, Radiotherapy
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال