به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب نگار اذرپیرا

  • زهرا پشنگه، منصوره شمیلی*، نگار آذرپیرا، علیرضا یاوری

    گیاه گواوا (Psidium guajava L.)، به دامنه وسیعی از خاک ها سازگار است، اما نمو آن به شدت تحت تاثیر شوری قرار می گیرد. یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار در میزان متابولیت های ثانویه، به ویژه ترکیبات فنلی موجود در گیاهان، تنش های محیطی اعمال شده بر آن ها می باشد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه محتوای آنتی اکسیدانی و فلاونوییدی (کاتچین، کویرستین و روتین) برگ دانهال گواوا رشد یافته در شرایط رشد طبیعی و یا مواجه شده با شوری 100 میلی مولار از طریق آب آبیاری صورت پذیرفت. دوازده هفته بعد از تیمار نمک، نمونه های برگ جمع آوری و فنل کل، فعالیت آنتی اکسیدانی، مالون دی آلدیید، فعالیت کاتالاز، پراکسیداز و پروتیاز و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا انجام شد. با توجه به نتایج، شوری میزان فنل کل را از 31/15 (تیمار کنترل) به 12/32 میلی گرم در گرم گالیک اسید رسانید. میزان مالون دی آلدهید در برگ گواوا از 42/0 میلی گزم در گرم وزن تازه در شرایط غیر استرس به 76/0 میلی گرم در گرم وزن تازه در تیمار شوری رسید. بیشترین فعالیت کاتالاز (11/182 میکرومول در گرم وزن تازه در دقیقه)، پروتیاز (70/9 میکرومول در گرم وزن تازه در دقیقه) و پراکسیداز (99/19 میکرومول در گرم وزن تازه در دقیقه) در گیاهان مواجه شده با نمک مشاهده گردید. فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره برگ در گیاهان کنترل 90/60 درصد بود که بعد از تیمار نمک به 46/77 درصد رسید. بیشترین ترکیب فلاونوییدی عصاره برگ روتین (770 ماکرو گرم در میلی گرم وزن خشک) در گیاهان شاهد و کاتچین (1110 ماکرو گرم در میلی گرم وزن خشک) در گیاهان مواجه شده با شوری بود.  به عنوان نتیجه نهایی، تنش شوری، علاوه بر افزایش ملموس در فعالیت آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز و پروتیاز؛ محتوای فنل، کاتچین و کویرستین را افزایش داد.

    کلید واژگان: پراکسیداز, ظرفیت آنتی اکسیدانی, فنل کل, کاتالاز, کاتچین, مالون دی آلدئید}
    Zahra Pahangeh, Mansoore Shamili*, Negar Azarpira, Alireza Yavari

    Guava (Psidium guajava L.), is adapted to an extensive range of soils, however, its development is strongly affected by salinity. Environmental stresses are of the major and influential factors in the amount of secondary metabolites, especially phenolic compounds present in plants. The purpose of this investigation was to study the leaf antioxidant and flavonoid contents (catechin, quercetin and rutin) of guava seedlings grown under normal growth conditions or exposed to 100 mM salinity through irrigation water. Leaf samples collected 12 weeks after salinity stress treatment and total phenol, antioxidant capacity, malondialdehyde, catalase, peroxidase and protease activities and high performance liquid chromatography were examined.  According to the results, salinity enhanced the amount of total phenol from 15.31 mgg-1 GA (control) to 32.12 mgg-1 GA. The MDA value improved in guava leaves from 0.42 mg g-1FW under non-stress conditions to 0.76 mgg1 FW under salinity. The most catalase (182.11 μmol min-1g-1FW), protease (9.70 μmol min-1g-1 FW) and peroxidase (19.99 μmol min-1g-1 FW) activities were observed in salt exposed plants. The antioxidant capacity of leaf extract was 62.90% in control plants, which enhanced to 77.46% after salt treatment. The most abundant flavonoid composition of leaf extract was rutin (770 μg mg-1DW) in the control treatment and catechin (1110 μg mg-1DW) in salt exposed plants. We concluded salinity stress, in addition to a noticeable increase in the activities of catalase, peroxidase and protease enzymes; enhanced phenol, catechin and quercetin contents.

    Keywords: Antioxidant capacity, Catalase, Catechin, Peroxidase, Total phenol, Malondialdehyde}
  • صادق قربانی دالینی، نگار آذرپیرا، محمدحسین سنگتراش*، رامین یعقوبی، حمیدرضا سلیمان پور لیچایی
    زمینه و هدف

    جزایر پانکراس بخش اندوکرین پانکراس می باشند که با ترشح هورمون های مختلف موجب تنظیم قند خون و متابولیسم انرژی در بدن می گردد. سلول های بتا جزایر پانکراس وظیفه ترشح انسولین در پاسخ به تغییرات گلوکز را برعهده دارند. اولین مرحله در این فرآیند شامل ورود گلوکز به درون سلول توسط انتقال دهنده GLUT2 و سپس فسفوریلاسیون گلوکز توسط گلوکوکیناز به عنوان حس گر گلوکز درون سلولی می باشد. هدف از این پژوهش بررسی بیان GluT2 و گلوکوکیناز در جزایر پانکراس و مقایسه آن با بافت کامل پانکراس می باشد.

    روش کار

    این پژوهش بر روی بافت پانکراس دریافت شده از فرد مرگ مغزی انجام شد. جزایر پانکراس از بافت کامل جدا و به منظور بررسی جداسازی موفق جزایر، سطح بیان ژن Ptf1a، به عنوان مارکر بخش اگزوکرین پانکراس، بررسی شد. سپس بیان ژن های GluT2 و گلوکوکیناز در بافت پانکراس کامل و جزایر جدا شده مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    عدم بیان ژن Ptf1a در جزایر پانکراس نشان دهنده جداسازی موفق و خلوص بالای جزایر جدا شده بود. هم چنین ژن های GluT2 و گلوکوکیناز به مقدار زیادی در جزایر پانکراس بیان می شدند. هم چنین آنالیزهای آماری نشان دادند که بیان ژن های GluT2 و گلوکوکیناز به طور معنی داری در جزایر پانکراس بیشتر از بافت کامل می باشد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان دهنده بیان بالا و اهمیت ژن های GluT2 و گلوکوکینازدر بخش اندوکرین پانکراس به عنوان انتقال دهنده و حس گر گلوکز در فرآیند ترشح انسولین در پاسخ به گلوکز می باشد. هم چنین روش مورد استفاده در این پژوهش برای جداسازی جزایر از بافت پانکراس بسیار کارآمد است.

    کلید واژگان: جزایر پانکراس, GLUT2, گلوکوکیناز}
    S. Ghorbani, Dalini, N. Azarpira, M.H Sangtarash, R. Yaghobi, H.R. Soleimanpour, Lichaei

    Inroduction &

    Objective

    Pancreatic Islets are endocrine part of the pancreas responsible for several hormone secretions, which regulates blood glucose and involves in metabolism of energy. Islet β cell responsible for secretion of insulin in response to glucose changes. The first step of this process includes glucose entry into the cell using GluT2 transporter followed by glucose phosphorylation by glucokinase as an intra cellular glucose sensor. Therefore, the aim of this study was the analysis of GluT2 and glucokinase gene expression in pancreatic islets in comparison with whole pancreas tissue.

    Material and Methods

    This study was performed on a pancreatic tissue received from a brain death person. Islets were purified from a total pancreas. To investigate the successful isolation of the islets, the gene expression of Ptf1a, as a marker of the exocrine part of the pancreas, was investigated.Then, gene expression of GluT2 and glucokinase was investigated in both islets and total pancreatic tissue.

    Results

    The lack of expression of the Ptf1a in the pancreatic islets indicates successful separation and high purity of isolated islets. Moreover, GluT2 and glucokinase genes were highly expressed in pancreatic islets. Furthermore, statistical analysis revealed that gene expression of GluT2 and glucokinase was significantly higher in pancreatic islets than in complete tissue.

    Conclusion

    The results indicate the high expression and importance of GluT2 and glucokinase genes in the endocrine part of the pancreas as a glucose transporter and sensor, respectively in the process of glucose-stimulated insulin-secretion. In addition, the method used in this study is very efficient for purification of islets from pancreatic tissue.

    Keywords: Pancreatic Islets, GluT2, Glucokinase}
  • سیما سراوانی، نادر تنیده*، مهدی فاضلی، نگار آذرپیرا، الهام ندیمی، مریم مجاهد تقی، مهرزاد لطفی، آیدا ایرجی، شاهرخ زارع
    پیش
    زمینه
    استئوآرتریت به عنوان بیماری دژنراتیو مفصلی شناخنه می شود. داروهای سنتتیک در دسترس برای درمان استئوآرتریت، عوارض جانبی خطرناک و اثربخشی کم دارند. بنابراین، استفاده از داروهای گیاهی، جزء مهم طب مکمل و جایگزین است، سلول های بنیادی مزانشیمی از جایگاه ویژه ای در درمان بیماری ها برخوردار می باشند. برگ گواوا به عنوان آنتی اکسیدان، ضد التهاب و ضد درد استفاده می شود. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر تزریق داخل مفصلی عصاره هیدرو الکلی برگ گواوا همراه با سلول بنیادی در زانوی رت می باشد.
    مواد و روش ها
    ابتدا 90 سر رت نر انتخاب و برای ایجاد استئوآرتریت در مفصل زانو، کلاژناز نوع 2 تزریق شد. سپس به 9 گروه تقسیم شدند. که شامل: شم، کنترل، درمان با هایالگان، درمان با سلول های بنیادی، درمان با پلاسمای غنی از پلاکت، درمان با عصاره برگ گواوا، درمان با عصاره برگ گواوا و پلاسمای غنی از پلاکت، درمان با عصاره برگ گواوا و سلول بنیادی و درمان با عصاره برگ گواوا، سلول بنیادی و پلاسمای غنی از پلاکت می باشد. پس از 5 ماه از درمان، نتایج توسط رادیولوژیست و پاتولوژیست مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    ارزیابی رادیوگرافی و هیستوپاتولوژیکی، ترمیم غضروف مفصلی در گروه عصاره برگ گواوا همراه با سلول بنیادی و پلاسمای غنی از پلاکت را بهتر از گروه کنترل نشان داد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد عصاره هیدروالکلی برگ گواوا را به دلیل دارا بودن ترکیبات پلی فنولی زیاد، می توان به عنوان طب مکمل و جایگزین مناسب در استئوآرتریت پیشنهاد کرد
    کلید واژگان: استئوآرتریت, پسیدیوم گواوا, پلاسمای غنی از پلاکت, سلول های بنیادی سینوویوم, رت}
    S. Saravani Dr, N. Tanideh Dr *, M. Fazeli Dr, N. Azarpira Dr, E. Nadimi Dr, M. Lotfi Dr, Ayda Iraji Dr, Sh Zareh
    Background
    Osteoarthritis (OA) recognized, as degenerative arthritis. Synthetic drugs available to treat the OA have, the dangerous side effects and low efficacy. Therefore, using of herbal medicines is an important component of alternative and complementary medicine, Mesenchymal stem cells have a special site in the treatment of diseases. drugs.Psidium guajava Leaves used as antioxidant, anti-inflammatory antinociceptive and analgesic. The goals of scientific research of this study were to the evaluate the regeneration articular cartilage effect of injection of the hydroalcoholic extract of leave of Psidium Guajava with Stem Cell into the knee joints of rats.
    Methods
    Firstly, ninety male rats were choosen, and collagenase type II was prepared for an intra-articular knee injection, for them to induce OA in the animal models. Then, they were divided into nine treatment groups. (N = 10): (a) Sham, (b) Control, (c) injection of hyaluronic Acid intra-articular, (d) Injections of Stem Cell intra-articular, (e) Injections of PRP, (f): Injections of the extract Psidium guajava leaves (g) Injections of the extract Psidium guajava leave with PRP, (h) Injections of the extract Psidium guajava leaves with Stem Cell (i) Injections of the extract Psidium guajava leaves with Stem Cell and PRP. After 5 months, the results were assessments by a Radiologist and Histopathologist.
    Results
    Radiological and histopathological findings were in which the improvement of the articular cartilage was better in the leaves with Stem Cell and PRP compared with the control group(P
    Conclusions
    It seems that Psidium guajava leaves can be suggested as an effective complementary and alternative treatment for OA of the knee. Because it has a lot of polyphenol compounds.
    Keywords: Osteoarthritis, Knee, Psidium guajava, PRP, Stem Cell, Rat}
  • شکوفه بی آزار، الهام معظمیان *، نگار آذرپیرا
    هدف
    هدف از این تحقیق تاثیر پاراسپورین باسیلوس تورنجینسیس بر روی رده سلولی سرطان سینه موش در شرایط آزمایشگاهی بود.
    مواد و روش‏ها: جداسازی توکسین کریستالی از ایزوله های باسیلوس تورنجینسیس انجام شد. تیمار رده سلولی سرطان سینه 4T1 با توکسین فعال شده انجام شد. از اثرات سیتوپاتیک سلولی عکس‏برداری شد. توکسین کریستالی با بیشترین خاصیت سیتوسیدالی، با استفاده از SDS-PAGE و روش مولکولی شناسایی شد.
    نتایج
    از 47 باسیلوس تورنجینسیس، ایزوله E8 دارای بیشترین خاصیت سیتوسیدالی بر روی رده سلولی 4T1 می‏باشد. با توجه به نتایج شناسایی مولکولی ژن پاراسپورین و بررسی اندازه پروتئین جداسازی شده با استفاده از SDS-PAGE پاراسپورین-4 شناسایی شد. پاراسپورین-4 رده سلولی 4T1 را متلاشی نموده و دارای اثرات سیتولیزین می‏باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می‏کند که پاراسپورین یک پروتئین سیتولیزین بوده و دارای جایگاه اختصاصی در سطح سلول است و مرگ سلولی را در سلول‏های سرطانی سینه القا می‏نماید.
    کلید واژگان: باسیلوس تورنجینسیس, پاراسپورین, رده سلولی سرطان سینه, فعالیت سیتوسیدالی}
    Sh Shekufe Biazar, E. Moazamian *, N. Azarpira
    Aim:In the study, the effects of Bacillus thuringiensis parasporin were examined on mice cancer cell line (4T1).
    Material and
    Methods
    Purification of crystal toxins was done from the isolates of B. thuringiensis. Breast cancer cells line 4T1 were treated with activated toxins. Cytopathic effects were photographed. Crystal toxin with the most cytotoxicity was identified by using SDS-PAGE and also molecular method.
    Results
    From forty seven tested isolates of B. thuringiensis, E8 isolate shown the most cytotoxicity effect on 4T1 cell line. In addition, parasporin-4 was identified by using SDS-PAGE and PCR methods. Parasporin-4 disintegrated 4T1 cell line and it has cytolysin effects.
    Conclusion
    Our data suggest that, parasporin is cytolysin protein and has a specific site on the cell surface. This crystal protein can induce apoptosis in breast cancer cell line.
    Keywords: Bacillus thuringiensis, Parasporin, Breast cancer cell line, Cytotoxicity activity}
  • حسین سازگار، نگار آذرپیرا، اکبر وحدتی، محمدحسین کریمی، مسعود سلیمانی
    زمینه و هدف
    دیابت نوع 1 یک بیماری خود ایمنی است که با اختلال در عملکرد سلول های بتا پانکراس و کاهش ترشح انسولین همراه است. تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی (Mesenchymal Stem Cells) به سمت سلول های شبه بتا افق تازه ای را در درمان دیابت باز کرده است. MSCs را می توان از بند ناف استخراج و به سلول های تولید کننده انسولین تمایز داد. مشخص شده است کهmicroRNAs (miRNAs) نقش های کلیدی در چندین مرحله تمایزی سلول های پانکراس ایفا می کنند.
    مواد و روش ها
    سلول های بنیادی مشتق از بند ناف انسان را بعد از تولد جنین از ژله وارتون با کمک روش های کشت بافت و سلول جدا، تکثیر و با استفاده از روش فلوسایتومتری اصالت این سلول ها تایید شد. برای تمایز این سلول ها miR-375 با استفاده از لنتی وکتور به این سلول ها وارد و بیش بیان شد. بیش بیان PDX1 و انسولین به وسیله روش RT-PCR اندازه گیری گردید.
    نتایج
    در نهایت تغییرات مرفولوژیکی و بررسی بیان ژن های مارکر نشان داد که Human Umbilical Cord Derived Stem Cells (hUDSCs) را می توان با انتقال miR-375 با کمک وکتور ویروسی به سلول های تولید کننده انسولین تمایز داد.
    نتیجه گیری
    نتیجه این پژوهش، معرفی یک روش جدید و مقرون به صرفه بدون استفاده از سایر فاکتورهای تحریکی برای تمایز سلول های MSCs به سمت سلول های مولد انسولین است.
    کلید واژگان: دیابت, hUDSCs, miR, 375, وکتور لنتی ویروسی}
    Hossein Sazegar, Negar Azarpira, Akbar Vahdati, Mohammad Hossein Karimi, Masoud Soleimani
    Background and Objective
    Type1 diabetes is characterized by autoimmune destruction of pancreatic β cells, leading to reduced insulin secretion. Differentiation of mesenchymal stem cells (MSCs) into β-like cells offers new ways of diabetes treatment. MSCs can be insulated from the human umbilical cord tissue and differentiate into insulin-producing cells.
    Material &
    Methods
    Human umbilical cord–derived stem cells (hUDSCs) were attained after birth, selected by plastic adhesion, and considered by flow cytometric analysis. For the differentiation induction, miR-375 was lentivirally over expressed in hUDSCs.
    Results
    Meaningful that microRNAs (miRNAs) are the key players in several stages of pancreatic Differentiation, we have presented a novel and cost-effective strategy in which the over-expression of miR-375 promotes the pancreatic differentiation in hUDSCs in the absence of any other stimulator. The major expressions of PDX1 and insulin were identified by quantitative Reverse Transcription Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) (P
    Conclusion
    In conclusion, the Morphological assessment and the expression analysis of islet marker genes demonstrated that hUDSCs are able to differentiate into insulin-producing cells by transduction with lentiviral vector miR-375
    Keywords: Diabetes, HUDSCs, MiR, 375, Lentiviral Vector}
  • ندا چوبینی، نگار آذرپیرا *، محمد زضا مشایخی
    زمینه و هدف
    بیماری کبد چرب غیر الکلی ( NAFLD ( طیفی از استئاتوز ساده تا سرطان کبد می باشد. در این بیماری علاوه بر عوامل زیست محیطی ، عوامل ژنتیکی نیز نقش مهمی دارند. پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی ) C>G ) rs738409 ژن PNPLA3 با افزایش محتوای چربی کبدی و آسیب های کبدی در اختلالات متابولیک همراه است. این مطالعه، ارتباط بین این پلی مورفیسم با بیماری کبد چرب غیر الکلی و پارامترهای دموگرافیکی و بالینی در بیماران جمعیت جنوب ایران بررسی میکند.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد شاهدی، 95 بیمار و 183 فرد کنترل بررسی شده اند. نمونه های خون بیماران از کوهورت کوار و نمونه های خون افراد نرمال از سازمان انتقال خون شیراز جمع آوری شد. ژنوتیپ های این پلی مورفیسم با روش PCR-RFLP تعیین گردید.
    نتایج
    نتایج ما نشان داد که اختلاف معناداری در ژنوتیپ و سن گروه بیمار و کنترل وجود دارد) 005 / 0 > )سن( ،01 / 0 (p-value (CG)= .همچنین ارتباطی بین اطلاعات دموگرافیک و بالینی بیماران و ژنوتیپ های مختلف این پلی مورفیسم یافت نشد.
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر، آلل G به عنوان آلل خطر محسوب نشد و افراد حامل ژنوتیپ CG ، 63 / 2 برابر احتمال ابتلای بیشتری به NAFLD داشتند) 63 / 295،OR= % CI ، 16 / 1 تا 98 / 5 ، 01 / 0p-value= (. سن یک فاکتور خطر در احتمال ابتلا به بیماری مطرح بود که با تعدیل متغیر سن و سه ژنوتیپ پلی مورفیسم rs738409 نشان داده شد که با در نظر گرفتن فاکتور سن،ژنوتیپ بیماران در ایجاد NAFLD نقشی ندارد. همچنین ارتباطی بین ژنوتیپ های بیماران و پارامترهای دموگرافیکی و بالینی مشاهده نشد.
    کلید واژگان: بیماری کبد چرب غیر الکلی, PNPLA3, پلی مورفیسم}
    Neda Choobini, Negar Azarpira *, Mohammad Reza Mashayekhi
    Background and Objective
    Nonalcoholic fatty liver disease (NAFLD) is the spectrum of NAFLD ranges from simple steatosis to hepatocellular carcinoma. Genetic factors play an important role in developing the disease. Single nucleotide polymorphism (C> G) rs738409 of PNPLA3 gene increase liver fat content and metabolic disorders associated with liver damage. In this study, the relationship between this gene polymorphism with NAFLD and demographic and clinical characteristics were evaluated in the south Iranian population.
    Materials and Method
    In this case-control study, 95 patients and 183 control subjects were studied. Blood samples from a cohort of Kavar were collected and normal blood donors from Shiraz blood transfusion center. The polymorphism genotypes were determined by PCR-RFLP.
    Results
    Our results showed that there is significant association in genotype and sex parameter between patients and control subject (P-value(CG)=0.01, (SEX)
    Conclusion
    In the present study, G allele wasn’t a risk allele and CG genotype Carriers had a 2.63-fold (95% CI, 1.16 to 5.98, p-value = 0.01) increased risk of NAFLD. Age were identified as a risk factor for NAFLD in this study and by adjusting the variable age and three genotypes, it showed that by considering the age factor, the genotype didnt have a role in disease development. Also the no association between genotypes with demographic and clinical parameters was identified.
    Keywords: Nonalcoholic fatty liver disease, PNPLA3, Polymorphism}
  • مریم مقبول *، محمد جواد اشرف، نگار اذرپیرا
    زمینه و هدف
    همانژیوپری سیتوما تومور عروقی غیرمعمول سلول های پریسایت از منشا زیمرمن است. شایع ترین محل تومور ناحیه خلف صفاقی لگن و سیستم عضلانی اسکلتی اندام تحتانی است. این تومور به ندرت در منطقه سر و گردن دیده می شود. به طوری که تنها 8/0 تا 3 درصد تومورهای اولیه چشم و کمتر از 5 درصد تومورهای اولیه بینی را تشکیل می دهد.
    مورد: ما دو مورد همانژیوپری سیتومای اولیه در ناحیه چشم و سینونازال که با موفقیت از طریق عمل جراحی تحت درمان قرار گرفتند گزارش کردیم.
    نتیجه گیری
    همانژیوپری سیتوما تومور عروقی ناشایعی است که پتانسیل رفتار بدخیم را نیز دارا می باشد. ویژگی های هیستوپاتولوژیک به تنهایی رفتار بیولوژیک آن را مشخص نمی کنند. وجود سلولاریتی بالا، نکروز، خونریزی و وجود بیش از 4 عدد میتوز در 10 فیلد بالای میکروسکوپ به نفع تشخیص همانژیوپریسیتومای بدخیم است. عود محلی و متاستاز نیز ممکن است با برداشت ناقص تومور رخ دهد. ریه، استخوان و کبد محل های شایع متاستاز دور دست می باشد. بنابراین، در دراز مدت پیگیری پس از عمل جراحی توصیه می شود.
    کلید واژگان: همانژیو پری سیتومای چشم و سینونازال, پروپتوز, خونریزی از بینی}
    Maryam Maghbol *, Mohammadjavad Ashraf, Negar Azarpira
    Background and Objective
    Hemangiopericytoma is an uncommon vascular tumor derived from the pericytes of Zimmermann. . The most common location of the tumor is pelvic retroperitoneum and musculoskeletal system of the lower extremities. It is rarely seen in the head and neck area. In addition, only 0.8% to 3% of all orbital tumors and less than 5 % of primary sinonasal tumors are primary hemangiopericytoma, which demonstrates that the orbital and sinonasal cavities are rare locations for this tumor.
    Case: 2 cases of primary orbital and sinonasal hemangiopericytoma that were successfully treated through surgery were reported.
    Conclusion
    Hemangiopericytoma is an uncommon vascular tumor which has a potentially malignant behavior. Histopathologic features alone do not predict the biologic behavior of the tumor but the increased cellularity, necrosis, hemorrhage and more than 4 mitotic figures per 10 high power field, may elicit a diagnosis of malignant hemangiopericytoma . The local recurrence and the distant metastasis might also occur with an incomplete excision. The lung, bone and liver are the most common sites of distant metastasis. Thus, the long-term follow-up is recommended after the surgical removal of the tumor.
    Keywords: Orbital, sinonasal hemangiopericytoma, Proptosis, Epistaxis}
  • مریم مقبول *، نگار اذرپیرا، سعیدرضا باعزت
    زمینه و هدف
    مولاسکوم یک عفونت ویروسی خوش خیم پوست در ناحیه تناسلی در بیماران بالغ و در صورت، بازوها، پاها و تنه در کودکان است که توسط تماس مستقیم پوستی منتقل می شود. ضایعات این عفونت به صورت کوچک، به رنگ گوشتی و ناف دار با هسته مرکزی حاوی مواد سفید شاخی می باشد. این ضایعه به ندرت درمناطق کف دست و کف پا مشاهده می شود.
    مورد: مورد حاضر مولاسکوم کانتاجیزیوم در منطقه کف پا در یک خانم 30 ساله به صورت چند پاپول نافدار کوچک و بدون درد در ناحیه کف پای راست می باشد که با فشار دادن ضایعات، مواد پنیری از آن ها خارج می شود. تشخیص از طریق بیوپسی و برداشتن هامپ داده شده است. بیمار به دنبال درمان جراحی بدون علامت شد.
    نتیجه گیری
    با وجود نظر قبلی که تصور می شد مولاسکوم کانتاجیزیوم بر مبنای سنتز مجدد فولیکول های مو است و تنها در مناطق مودار بدن دیده می شود، در واقع این یک عفونت ویروسی است که می تواند تمام سطوح بدن از جمله مناطق کف دست و کف پا را هم درگیر کند.
    کلید واژگان: مولاسکوم کانتاجیزیوم, سطح کف پا}
    Maryam Maghbol *, Negar Azarpira, Saeedreza Baezzat
    Background and Objectives
    Molluscum contagiosum is a benign viral infection of the skin in the genital area of adult patients and children’s faces, arms, legs, and trunk. It is spread by direct contact. Lesions are small, flesh-colored, and umbilicated with central cores containing white keratinous material. It is rarely observed in palmar and plantar areas.Case: We present a case of Molluscum contagiosum in the plantar area of a 30-year-old lady as small, painless,nonpruritic and umbilicated papules in the right. By squeezing lesions cheesy materials were pushed out. The diagnosis was made by excisional biopsy. The patient became asymptomatic by surgical excision and cutherizations.
    Result
    Despite the previous opinion that Molluscum contagiosum is based on the synthesis of new hair follicles and only seen in hairy body, it is in fact a viral infection that can affect the whole surface of the body including palmar and plantar area.
    Keywords: Molluscum contagiosum, Plantar area}
  • سیده معصومه نکوهی مدویی *، نگار آذر پیرا، لادن صادقی، سولماز کمالی فر
    زمینه و هدف
    دیابت یکی از بیماری های مزمن عمده ی متابولیک می باشد. پیوند جزایر لانگرهانس روشی برای درمان دیابت است ولی به علت مشکلاتی مانند رد سیستم ایمنی و کمبود جزایر اهداء کننده محدود می شود. سلول های بنیادی مزانشیمی قابلیت تمایز به سلول های تولید کننده انسولین را دارا هستند. در این مطالعه، تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی بند ناف انسان (HUMSCS) به سلول های بتا، را بررسی می کنیم.
    مواد و روش ها
    نمونه بند ناف انسان بعد از اتمام زایمان (سزارین) از بیمارستان حافظ جمع آوری شد. HUMSCS تحت شرایط استریل در سه مرحله به مدت 20 روز در مجاورت محیط کشت DMEM- F12، رتینوئیک اسید، فاکتور رشد اپیدرمی(EGF)، اگزندین-4، نیکوتینیک اسید، سرم جنین گاوی (FBS) و آنتی بیوتیک به سلول های تولید کننده انسولین (Islets) تمایز داده شد. از رنگ آمیزی DTZ برای حضور انسولین و از رونویسی معکوس واکنش زنجیره ای پلی مراز (RT-PCR) برای شناسایی بیان ژن انسولین، PDX1 و NGN3 استفاده شد. همچنین ترشح انسولین توسط تست ایمونورادیومتریک ارزیابی شد.
    نتایج
    HUMSCS تحت شرایط فوق به تدریج از سلول های دوکی شکل فیبروبلاستی به سلول های اپیتلوئید و سرانجام به Islets تغییر شکل دادند. آزمایشات RT-PCR نشان داد که سلول ها نشان دهنده ی انسولین و ژن های PDX1 و NGN3 هستند و با استفاده از رنگ DTZ سلول های Islet-like cell به رنگ قرمز رویت و ترشح انسولین نشان داده شد.
    نتیجه گیری
    HUMSCS دارای توانایی تمایز بهIslet-like cells در محیط آزمایشگاهی است و شاید یک پتانسیل جدیدی برای سلول درمانی در دیابت باشد.
    کلید واژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی, ژله ی وارتون, تمایز سلول ها, انسولین}
    Masoomeh Nekohi Madoei *, Negar Azarpirz, Ladan Sadeghi, Solmaz Kamali Far
    Background and Objective
    Diabetes is a major chronic metabolic disease in the world. Islet transplantation is a way to treat diabetes. Unfortunately، this method is restricted due to graft rejection and lack of donor islets. Mesenchymal Stem Cells (MSCS) have the ability to differentiate into Insulin-Producing Cells (IPCs). In this study، Human Umbilical Mesenchymal Stem Cells (HUMSCS) were induced to differentiate into pancreatic β-like cells.
    Materials and Methods
    The samples were collected after cesarean section delivery at Hafez hospital. HUMSCS were cultured in sterile condition، in three steps for 20 days in DMEM-F12، Retinoic Acid (RA)، Epidermal Growth Factor (EGF)، exendin-4، Fetal Bovine Serum (FBS)، and antibiotic. Then، they were differentiated into IPC. DTZ staining employed for determining the presence of insulin and Reveres Transcription- Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) was done for identifying of gene expression including insulin، PDX1، and NGN3. The Insulin concentration was also evaluated by Immunoradiometric assay.
    Results
    HUMSCS gradually changed from fibroblast-shaped cells to epithelial-like cells and eventually to IPC under special conditions. RT-PCR experiments revealed that these cells expressed insulin، PDX1، and NGN3 genes. The cells became red color when stained with DTZ and the insulin secretion was confirmed.
    Conclusion
    HUMSCS have the ability to differentiate into islet-like cells in vitro and may be a new potential source for cell transplantation in diabetes treatment.
    Keywords: Wharton Jelly, Mesenchymal Stromal Cells, Cell Differentiation, Insulin}
  • مریم مقبول*، محمد جواد اشرف، نگار آذرپیرا
    زمینه و هدف
    لیپوما (تومور خوش خیم مشتق از بافت چربی) یکی از شایع ترین تومورهای مزانشیمی خوش خیم در بافت نرم می باشد اما در غده پاروتید نادر است.
    مورد: ما یک مورد از لیپومای غده پاروتید را در مردی 54 ساله گزارش کردیم. معمولا این تومور از لوب سطحی منشا می گردد،. بنابراین درمان انتخابی آن برداشتن لوب سطحی است.
    نتیجه گیری
    لیپوما به عنوان یکی از شایع ترین تومورهای بافت نرم می تواند به ندرت در غده بزاقی هم دیده شود.
    کلید واژگان: غده پاروتید, لیپوما}
    Maryam Maghbol *, Mohammad Javad Ashraf, Negar Azarpira
    Background and Objective
    Lipoma (a benign tumor composed of adipose tissue) is the most common benign mesenchymal tumors in soft tissue but it is very rare in the parotid gland. Case: We reported a 54 years old man with parotid gland lipoma. Parotid gland lipoma usually originates from the superficial lobe. Superficial parotidectomy has been considered as the choice method of the treatment.
    Result
    lipoma، as a prevalent tumor of the soft tissue، is rarely seen in salivary glands.
    Keywords: Parotid gland, lipoma}
  • زهرا پرویزی*، نگار آذرپیرا، لیلا کهن، کورش کاظمی، محمد مهدی پرویزی
    زمینه و هدف
    ابتلا به دیابت در گیرندگان پیوند کبد یکی از مشکلات رایج در این بیماران بوده که دارای تاثیر منفی در موفقیت پیوند و حیات بیمار می باشد. دیابت پس از پیوند (PTDM) از نظر پاتوفیزیولوژی، بالینی و ژنتیکی با دیابت نوع 2 شباهت های زیادی دارد. یکی از ژنوتیپ های دخیل در ایجاد PTDM، 5219rs در ژن KCNJ11 می باشد که در عملکرد سلول های بتا دخیل بوده و اثر تنظیم کننده بر کانال پتاسیمی حساس به ATP دارد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط میان این پلی مورفیسم و دیابت پس از پیوند کبد در یک جمعیت ایرانی می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه، یک مطالعه مورد شاهدی می باشد که بر روی 120 بیمار دریافت کننده پیوند کبد (60 بیمار مبتلا و 60 بیمار غیر مبتلا به دیابت پس از پیوند) انجام گرفته است. نمونه گلبول های سفید از بانک سلولی مرکز تحقیقات پیوند اعضا بیمارستان نمازی شیراز از بیمارانی که در سال های 1390-1386 پیوند کبد دریافت کرده اند انتخاب شده است. فراوانی ژنوتیپ های مختلف در این افراد با روش PCR-RFLP تعیین گردیده است. برای بیان نتایج از شاخص های پراکندگی و تست های آماری پارامتری استفاده شد.
    نتایج
    آنالیز آماری نشان می دهد که اختلاف معناداری بین فراوانی آللی و ژنوتیپی در دو گروه بیمار و کنترل وجود دارد و ژنوتیپ KK با (0/001 =p) و CI95% (1.60-7.6); OR=1.19، ریسک ابتلا به PTDM را افزایش می دهد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه بین بروز دیابت پس از پیوند با جنس، سن، دوز پردینوزولون، پلی مورفیسم KCNJ11 و ژنوتیپ KK ارتباط وجود داشت.
    کلید واژگان: KCNJ11, 5219rs, دیابت پس از پیوند کبد, پیوند کبد}
    Zahra Parvizi *, Negar Azarpira, Leila Kohan, Kurosh Kazemi, Mohammad Mahdi Parvizi
    Background and Objective
    The incidence of diabetes in liver transplant recipients is one of the common problems among these patients witha negative effect on the success of the transplant and the patient's life. Post Transplant Diabetes Mellitus (PTDM) has many similarities with type 2 diabetes from pathophysiplogical, clinical, and genetic viewpoints... One of the genotypes involved in PTDM is KCNJ11 (rs 5219) that has role in beta-cell function and has regulator effect on ATP sensitive K channels. The purpose of this study is to review the relation between this polymorphism and diabetes after liver transplantation in an Iranian population.
    Materials and Methods
    This is a case-control study on 120 patients receiving liver transplant, including 60 patients with PTDM and 60 patients without PTDM. White blood cell samples were selected from the cell bank of organ transplantation research centre in Namazi Hospital from patients who had undergone liver transplantation during the years 2008 and2012. Frequency of genotypes in this population was determined by PCR-RFLP method. To express the results we used distribution indices and parametric statistical tests.
    Results
    Statistical analysis shows that there is a significant difference between the genotype and the allele frequencies of the two groups of case and control.. KK genotype (P=0.001; 95%CI (1.60-7.6); OR=1.19 increases the risk of PTDM.
    Conclusion
    Our study shows that there is a relation between the incidence of PTDM and sex, age, prednisolone dosage, KCNJ11 polymorphism, and KK genotype.
    Keywords: KCNJ11, rs5219, diabetes after liver transplantation, liver transplantation}
  • طاهره پیرجلی*، نگار آذرپیرا، صدیقه پیرجلی، مریم آیت اللهی، مهدخت حسین عقدایی، طاهره احمدی شمس آباد
    زمینه وهدف
    امروزه با توجه به وجودبیماری های مزمن بیشمار،سلول های بنیادی به عنوان منبع مناسبی برای سلول درمانی مورد توجه زیادی قرارگرفته اند. با این رویکرد، هدف از اجرای این پروژه، بررسی امکان استفاده از سلول های بنیادی انسانی با دیدگاه استفاده ازاین سلول ها در امر«سلول درمانی» بوده است.
    موادو روش ها
    پرده آمنیونوبندناف به صورت قطعات کوچک در پلیت کشت داده شد ومحیط کشت آن هر 3 روز یکبار تعویض گردید وبعد از 8-5 روز، سلول ها از کناره های بافت خارج شدند.مطالعه مورفولوژی،رشد وتکثیر آن ها در محیط کشت صورت گرفت.سپس بررسی شناسایی ومقایسه خصوصیات فنوتیپ سلول های بنیادی مزانشیمی پرده آمنیون(AM-HMSSCS)وبندناف انسان (UC-HMSCS)از طریق آنالیز فلوسایتومتری مارکرهای سطحی آنها وتمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به سلول هایپیش ساز استخوانی وپیش ساز بافت چربی با استفاده از محیط تمایزی استئوبلاست وآدیپوسیت صورت گرفت.
    نتایج
    AM-HMSSCSوUC-HMSSCSهر دو نسبت به CD105و CD44بیان مثبتونسبت بهCD34وCD133بیان منفی را نشان دادند.همچنین یافته های حاصل از مطالعات تمایزیو رنگ آمیزی های اختصاصی، حاکی از تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به سلول هایپیش ساز استخوانی وسلول های پیش ساز بافت چربی بوده است.
    نتیجه گیری
    AM-HMSSCSوUC-HMSSCSایمونوفنوتیپی وتوانایی تمایز به بافت های مزانشیمی را دارا می باشندوبرای سلول درمانی مشابه هستند.
    کلید واژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی, پرده آمنیون, ژله وارتون}
    Tahere Pirjali *, Negar Azarpira, Sedighe Pirjali, Maryam Ayatollahi, Mahdokht Hossein Aghdaei, Tahere Ahmadi Shamsabadi
    Backgrond&
    Objective
    The ability of mesenchymalstem cells (MSCs) differentiation into many cell types، as well as their ex vivo expansion potential، makes them as an attractive therapeutic tool for cell transplantation and tissue engineering. This project was designed to improve isolation culture and characterization of human amniotic membran-derivedMSSCS and human warton، s jelly- derived MSCs.
    Materials And Methods
    The amniotic membrane and warton، s jelly fragments were cultured as explants in the culture plates. After fourth passage، a population of homogenous cells was isolated from human amniotic membrane and warton ''sjelly. The phenotype identification of adherent cell was performed by flowcytometric analysis. The in vitro differentiation of MSSCS into osteoblast and adipocytes was also achieved. Resalts: The differentiation of osteoblasts was determined by deposition of a mineralized extracellular matrix in the culture plates that detected with Alizarin Red. A dipocyts were easily identified by their morphology and staining with Oil Red. AM-HMSSCS and the UC-HMSSCS both showed thanCD105، CD44positiveexpression and thanCD34، CD133 negative expression. In addition، the differentiation of specific staining، indicative of mesenchymal stem cells differentiating into precursor cells of bone precursor cells of adipose tissue.
    Conclusion
    It seems that both samples are similar and suitable for cell therapy.
    Keywords: Mesenchymal Stem Cells, Amniotic Membran, Warton's Jelly}
  • آناهیتا شاعر*، نگارآذرپیرا، اکبروحدتی، محمدحسین کریمی، مهردادشریعتی
    زمینه و هدف
    NGN3 پروتئینی است که در انسان توسط ژن Neurog3 رمزگذاری و در سلول های پروجنیتور اندوکرین بیان می-شود. برای تکامل سلول های اندوکرین در پانکراس و روده این ژن مورد نیاز است. هدف از این پژوهش بررسی نحوه ی بیان ژن NGN3 در بافت پانکراس انسان بالغ است
    روش کار
    بافت پانکراس بالغ انسان با رعایت ضوابط قانونی از نمونه های پانکراس که جهت پیوند به بیماران دیابتی فراهم شده اند، تهیه شد. بعد از استخراج RNA وسنتز DNA، بیان ژن NGN3 با استفاده از تکنیک های PCR (Polymerase Chain Reaction) مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج ارزیابی نشان داد که در بافت پانکراس بالغ انسان ژن NGN3 بیان می شود.
    نتیجه گیری
    طبق بررسی هایی که تا کنون انجام شده است بیان NGN3 مربوط به دوره کوتاهی در زمان تکامل پانکراس و تولید سلول های اندوکرین به خصوص سلول های بتا می باشد و نتایج این تحقیق می تواند بیانگر این نکته باشد که احتمالا در پانکراس بالغ جمعیتی از سلول های زاینده اندوکرین وجود دارد.
    کلید واژگان: پانکراس, سلول های زاینده اندوکرین, NGN3}
  • محمد جعفر امامی، فریدون مجتهد جابری، نگار آذرپیرا، امیررضا وثوقی*، نادر تنیده
    پیش
    زمینه
    پیشگیری از فیبروز داخل مفصلی از طریق داروها و روش های جراحی مختلف، مقوله مهمی در ارتوپدی مدرن می باشد. این مطالعه جهت تعیین اثر داروی بواسی زوماب بر فیبروز داخل مفصلی در خرگوش ها انجام شد.
    مواد و روش ها
    فیبروز داخل مفصلی با برداشتن استخوان کورتیکال در سمت داخل کوندیل فمور سمت راست 30 خرگوش سفید زیر بیهوشی القا شد. خرگوش ها به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه کنترل سرم نمکی گرفتند، گروه یک تزریقه؛ تحت تزریق داخل مفصلی داروی بواسی زرماب (2.5 mg/kg) و گروه دو تزریقه، تحت دو تزریق داخل مفصلی در روز عمل جراحی و 14 روز بعد از آن قرار گرفتند. چهل و پنج روز بعد از جراحی، حیوانات قربانی شدند. شدت فیبروز با میزان دامنه حرکت مفصل، مقیاس چسبندگی ماکروسکوپی و متغیرهای میکروسکوپی سنجیده شدند.
    یافته ها
    اگرچه اختلاف معناداری بین گروه های کنترل و یک تزریقه از لحاظ متغیرهای ماکروسکوپی (دامنه حرکت مفصل و مقیاس چسبندگی) دیده نشد اما از لحاظ میکروسکوپی، همه متغیرها به جز بافت گرانولاسیون در گروه یک تزریقه بهتر بودند. گروه دو تزریقه در مقایسه با گروه یک تزریقه، نه تنها از لحاظ دامنه حرکت مفصل (0.001=p) و مقیاس چسبندگی (0.012=p)، بلکه از لحاظ تمامی متغیرهای میکروسکوپی، به جز میزان سلول ها و بافت گرانولاسیون، نسبت به گروه یک تزریقه برتری داشتند.
    نتیجه گیری
    اگرچه تک دوز تزریق داخل مفصلی بواسی زوماب در پیشگیری از ایجاد فیبروز داخل مفصلی موثر است، اما تزریق مجدد آن باعث نتایج بهتری می شود.
    کلید واژگان: فیبروز, مفاصل, فاکتور رشد اندوتلیال عروق, خرگوش, تزریق}
    Dr. Mohammad Jafar Emami, Dr. Fereidoon Mojtahed Jaberi, Dr. Negar
    Background
    Prevention of arthrofibrosis by different drugs and surgical techniques is an essential issue in modern orthopaedics. This study investigated the effect of bevacizumab on intra-articular fibrosis in a rabbit animal model.
    Methods
    Arthrofibrosis was induced in right stifle joint of thirty male white rabbits by removing the cortical bone of femoral condyle in medial gutter under general anesthesia. The rabbits were randomly divided into three equal groups. The control group received intra-articular injection of saline; the «one-injection» group received a single dose of bevacizumab (2. 5 mg/kg)، and the «two-injection» group received two intra-articular injections on the day of operation and 14 days later. Forty five days after the surgery، the animals were sacrificed. The severity of fibrosis was assessed by range of motion of the stifles، macroscopic adhesion score، and histopathologic variables.
    Results
    Although no statistical difference was seen between the control group and the «one-injection» group in terms of range of motion and macroscopic evaluation، the histopathologic variables in prevention of arthrofibrosis، except for the granulation tissue، were significantly better in the «one-injection» group. The «two-injection» group in comparison to the «one-injection» group was better not only in range of motion evaluation (p=. 001) and visual adhesion score (p=. 012)، but also in most of the histopathologic variables، except for the cell count and granulation tissue.
    Conclusions
    Two injections of bevacizumab for prevention of arthrofibrosis resulted in better outcome than single injection.
    Keywords: Fibrosis, Joints, Vascular endothelial growth factor, Rabbits, Injection}
  • الهام معظمیان، نیما بهادر، منوچهر رسولی، نگار آذرپیرا، مهدی کلانی
    مقدمه و هدف
    پاراسپورین، پروتئین پاراسپورال باسیلوس تورنجینسیس بوده و فعالیت سیتوسیدالی ویژه ای در برابر سلول های سرطانی انسان داراست. این توکسین مشابه توکسین های کریستالی حشره کش باسیلوس تورنجینسیس، به طور اختصاصی به بافت هدف اتصال یافته و در غشاء سلولی آسیب ایجاد می کند. در این تحقیق، سویه های مختلف باسیلوس تورنجینسیس از نقاط مختلف جغرافیایی ایران جداسازی شده و فعالیت سیتوسیدالی آن ها بر علیه سلول های رده CCRF-CEM و اریتروسیت های انسانی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در تحقیق حاضر،50 نمونه خاک از استان های مختلف ایران تهیه شد و جداسازی سویه ها با استفاده از روش تغییر یافته سازمان بهداشت جهانی انجام گردید. شناسایی نمونه های جداسازی شده، بر اساس بررسی ساختار کریستالی پروتئین C ry با استفاده از میکروسکوپ فازکنتراست و تنوع توکسین پروتئینی Cry بر اساس SDS-PAGE مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از هضم آنزیمی با استفاده از آنزیم پروتئیناز کا، فعالیت پروتئین بر روی رده سلولی بررسی گردید.
    نتایج
    پروتئین های انکلوژن پاراسپورال، سیتوتوکسیسیتی متفاوتی را نسبت به رده سلولی CCRF-CEM نشان دادند ولی نسبت به سلول های لنفوسیت نرمال هیچ تاثیری نداشتند. پاراسپورین های جداسازی شده، فاقد فعالیت همولیتیکی در برابر اریتروسیت های انسانی بودند. به نظر می رسد این پروتئین ها توانایی افتراق بین لنفوسیت نرمال و سلول های سرطانی خون را دارا می باشد و دارای گیرنده اختصاصی بر روی رده سرطانی هستند.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان می دهد که توکسین پاراسپورین باسیلوس تورنجینسیس، در مناطق مختلف ایران یافت می شود.
    کلید واژگان: باسیلوس تورنجینسیس, پاراسپورین, سلول سرطانی, پروتئین های Cry}
    Elham Moazamian, Nima Bahador, Manouchehr Rasouli, Negar Azarpira, Mahdi Kalani
    Background and Objective
    Parasporin is a parasporal protein of Bacillus thuringiensis and exhibits special cytocidal activity against human cancer cells. Similar to other insecticidal Bacillus thuringiensis crystal toxins, parasporin shows target specificity and damages the cellular membrane. In this study, different strains of Bacillus thuringiensis isolated from various regions of Iran and their cytocidal activity against CCRF-CEM cell line and human erythrocyte were investigated.
    Materials and Methods
    Fifty soil samples were collected from different Iranian provinces, and characterization was performed based on protein crystal morphology by phase-contrast microscope and variations of Cry protein toxin using SDS-PAGE. After parasporin was processed with proteinase K, the active form was produced and protein activity on the cell line was evaluated.
    Results
    Parasporal inclusion proteins showed different cytotoxicity against acute lymphoblastic leukemia cells (ALL), but not against normal lymphocyte. Isolated parasporin demonstrated no hemolytic activity against human erythrocyte. It appears that these proteins have the ability to differentiate between normal lymphocytes and leukemia cells and have specific receptors on specific cancer cell lines.
    Conclusion
    Our results provide evidence that the parasporin-producing organism is a common member in Bacillus thuringiensis populations occurring in the natural environments of Iran.
    Keywords: Bacillus thuringiensis, Parasporin, Cancer cell, Cry proteins}
  • مریم پاک فطرت، جمشید روزبه، نگار آذرپیرا، فاطمه افتخاریان، رضا صحرایی
    مقدمه
    مرگ مغزی منجر به افزایش فعالیت سیتوکین ها می شود که می تواند موجب اختلال در عملکرد کلیه پیوندی شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی سطح سیتوکین ها در افراد دهنده کلیه زنده و مرگ مغزی و ارتباط آن با عملکرد حاد کلیه پیوندی در گیرندگان پیوند انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مورد- شاهدی روی 104 بیمار دریافت کننده کلیه از دهندگان مرگ مغزی و زنده انجام شد. سطح سیتوکین های سرم (Interleukine 2) IL2، (Interleukine 6) IL6 و (Tumor necrotizing factor α) TNF دهندگان، قبل از پیوند و کراتینین سرم و برون ده ادراری در گیرندگان، بعد از عمل اندازه گیری شد.
    یافته ها
    63 مورد (6/60 درصد) کلیه ها از بیماران مرگ مغزی (گروه 1) و بقیه از فرد زنده (گروه 2) دریافت شده بود. روند تغییرات کراتینین و برون ده ادراری بین دو گروه در طی زمان مشابه بود و اختلاف معناداری نداشتند. سطح IL2، IL6 و TNF قبل از پیوند در دهندگان مرگ مغزی بالاتر بود و بین سطح آن ها در دهندگان مرگ مغزی و زنده تفاوت معناداری داشت. سطح IL6 قبل از پیوند در دهندگان افرادی که پیوندشان به طور حاد رد شده بود بالاتر بود و با میزان آن در دهندگان افرادی که پیوندشان رد نشده بود تفاوت معناداری داشت.
    بحث و نتیجه گیری
    سطح بالایی از سیتوکین ها در دهندگان مرگ مغزی قبل از پیوند وجود دارد که بالا بودن سطح IL6 سرم با افزایش رد حاد پیوند کلیه در ارتباط است.
    کلید واژگان: سیتوکین, پیوند, کلیه, مرگ مغزی}
    P. Pakfetrat, J. Roozbeh, N. Azarpira, F. Eftekharian, R. Sahraei
    Introduction
    Brain death leads to increased activity of cytokine, which can lead to renal graft dysfunction in the recipient. This study aims at reviewing the cytokine levels in brain death donors and living ones and their relationship to early renal graft function in recipients.
    Methods
    This case-control study was conducted on 104 patients who had received kidney transplant, from brain death and living doners. Serum levels of cytokines IL2 (Interleukine2), IL6 (Interleukine 6), TNFα (Tumor necrotizing factor α) in the donors before transplantation and serum creatinine levels and urine output after operation in the recipients were measured.
    Results
    Of all the patients, 63 cases (60.6%) received kidney from brain death donors (group 1) and the rest from the living donors (group 2). The urine output and creatinine changes in the two groups were similar over time; no significant differences were found. There were high levels of IL2, IL6, and TNFα in brain death donors before transplantation and a statistically significant difference was observed between brain death and living donors. IL6 levels before transplantation was higher in those who donated kidney to the group suffering from acute rejection and there was a significant difference between the groups not undergoing rejection.
    Conclusion
    Based on the results, there are high levels of cytokines in brain death donors before transplantation. Among them, the serum level of IL6 is associated with an increase in acute rejection in kidney transplantation.
  • معصومه اقتداری، فاطمه جمالی پور، نگار آذرپیرا، علیرضا آستانه
    هدف
    یافتن ارتباط بین عفونت با HPV (human papilloma virus) و تومورهای اپی تلیوم سطحی چشم.
    روش پژوهش: بیست نمونه تومور داخل اپیتلیومی ملتحمه (CIN: conjunctival intra-epithelial neoplasia) درجه 1(CIN-I)، 20 نمونه CIN درجه 3 (CIN-III) و کارسینوم یاخته سنگ فرشی (SCC) و 20 نمونه ناخنک (به عنوان شاهد) به روش PCR (polymerase chain reaction) برای یافتن شواهدی از عفونت HPV ارزیابی شدند. PCR به روش General Primer برای یافتن هرگونه رد پایی از HPV به طور جداگانه برای همه نمونه ها انجام شد. ارزیابی ها روی قطعات برش داده شده از بافت های پارافینه موجود در آرشیو آزمایشگاهی انجام شدند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران هنگام برداشتن نمونه ها در گروه CIN-I برابر 856 سال (86-30 سال)، در گروه CIN-III و SCC برابر 97/61 سال (82-43 سال) و در گروه ناخنک برابر 105/41 سال (67-24 سال) بود. همه نمونه ها از نظر وجود HPV منفی بودند.
    نتیجه گیری
    در مطالعه ما هیچ گونه رابطه ای بین HPV و تومورهای سطحی چشم یافت نشد.
    Eghtedari M‚, Jamalipoor F‚, Azarpira N‚, Astaneh Ar‚
    Purpose
    To explore any association between human papilloma virus (HPV) infection and ocular surface squamous neoplasia.
    Methods
    Forty pathological specimens including 20 cases of conjunctival intra-epithelial neoplasia grade I (CIN I) and 20 cases of CIN III and invasive squamous cell carcinoma (SCC) together with 20 pterygium samples (controls) were analyzed by polymerase chain reaction (PCR) to find any evidence of HPV infection. The examinations were performed on cut sections of paraffin embedded tissue blocks from our laboratory archive.
    Results
    Mean age of patients at the time of sampling was 568 (range, 30-86) years in the CIN I group; 61.79 (range, 43-82) years in the CIN III and SCC group and 41.510 (range, 24-67) years in the pterygium group. All specimens were negative for HPV.
    Conclusion
    No association was found between HPV infection and ocular surface neoplasia in our series.
  • الهام معظمیان، نیما بهادر، منوچهر رسولی، نگار آذرپیرا
    سابقه و هدف
    باسیلوس تورنجینسیس، باکتری تولید کننده یک یا چند سم پروتئینی بلوری در مرحله اسپورزایی و با قابلیت از بین بردن حشره ها، نماتودها و سلول های سرطانی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، جداسازی، شناسایی و مقایسه سم پروتئینی Cry از این باکتری در سویه های بومی جداسازی شده از مناطق مختلف استان فارس می باشد.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش به صورت تصادفی 25 نمونه خاک از 6 منطقه استان فارس جمع آوری گردید و با استفاده از 7 روش متفاوت جداسازی سویه ها انجام شد. شناسایی نمونه ها بر اساس آزمون های بیوشیمیایی، بررسی ساختار بلوری پروتئین Cry با استفاده از میکروسکوپ فازکنتراست و SDS-PAGE به منظور بررسی تنوع توکسین پروتئینی Cry انجام گرفت.
    یافته ها
    نمونه های خاک شهر شیراز بیشترین سویه باکتری باسیلوس تورنجینسیس را داشتند. از طرف دیگر بر اساس آزمون های بیوشیمیایی شامل تخمیر سوکروز و سالیسین، تولید لسیتیناز و هیدرولیز اسکولین، جدایه ها در سه سروتیپ قرار گرفتند.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که با وجود این که جدایه های مورد بررسی دارای نوارهای پروتئینی با فراوانی متفاوت هستند، اما پس از برش با پروتئیناز K، تقریبا تمامی نمونه وزنی حدود اندازه 34 کیلو دالتون را داشتند.
    کلید واژگان: باسیلوس تورنجینسیس, پروتئین Cry, تعیین سروتیپ, SDS, page}
    Elham Moazamian, Nima Bahador, Manochehr Rasouli, Negar Azarpira
    Background And Objective
    Bacillus thuringiensis (Bt) is a bacterium best known for its production of crystal-like bodies comprised of one or more crystal proteins in sporulation phase, which can be toxic to insects, nematodes and cancer cells. The purpose of this study is isolation, characterization and comparison of Cry proteins in the isolated strains obtained in different parts of Fars province.
    Material And Methods
    25 soil samples were collected from six different habitats in Fars province using seven different methods. Characterization was performed based on biochemical tests, protein crystal morphology by phase-contrast microscope and variation of cry protein toxin using SDS-PAGE.
    Results
    The tests showed a highest count of Bt strains in soil samples obtained from Shiraz city. The Bt colonies were classified according to biochemical tests such as: sucrose and salicin fermentation, lecithinase production and esculin hydrolyzing.
    Conclusion
    Results showed that although isolated strains have a variety of protein bands with different sizes, the proteins with 34KD was observed following proteinase K digestion in all the samples.
    Keywords: Bacillus thuringiensis, Cry protein, Serotyping, SDS, PAGE}
  • محمود سوید، مریم واشقانی، محمدرضا کلانتر هرمزی، نگار آذرپیرا، ذبیح الله عزیزی، غلامحسین رنجبر عمرانی
    مقدمه
    گلوکوکورتیکوییدها، شایع ترین علت استئوپروز ناشی از دارو هستند. تیازولیدین دیون ها مانند پیوگلیتازون، آنتاگونیست گلوکوکورتیکوییدها در متابولیسم قند و چربی می باشند و در درمان دیابت ناشی از مصرف گلوکوکورتیکوییدها نیز مصرف می شوند. در برخی مطالعات این داروها باعث کاهش توده استخوانی شده اند. این مطالعه اثر پیوگلیتازون بر استئوپروز ناشی از گلوکوکورتیکوییدها را بررسی می کند.
    روش ها
    80 سر موش (سن10 هفته؛ 40 نر و40 ماده) به صورت تصادفی در چهارگروه قرار گرفتند. گروه A: آمپول متیل پردنیزولون سوکسینات سدیم (MMS) mg/kg 5 سه بار در هفته زیر جلدی، گروه B: MMS و پیوگلیتازون mg/kg 30 روزانه خوراکی و گروه C: پیوگلیتازون به مدت چهار هفته دریافت کردند. گروه D به عنوان کنترل بود. در پایان استخوان های مهره کمری، ران و فک جدا شدند و پس از آماده سازی، شاخص های هیستومرفولوژی (ضخامت ترابکول ها و کورتکس، حجم استخوان ترابکولار و کورتیکال) بررسی شدند. تفاوت کمتر از 05/0 معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    در گروه B نسبت به A، حجم استخوان ترابکولار مهره بیشتر ولی حجم استخوان کورتکس مهره کمتر بود. در گروه B نسبت به گروه D، ضخامت ترابکول ها و کورتکس مهره، ضخامت کورتکس، حجم استخوان ترابکولار و کورتیکال فک کمتر بود. گروه C با D، موش های نر با ماده و شاخص های مختلف استخوان ران در چهار گروه تفاوت معنی داری نداشتند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه پیوگلیتازون به تنهایی باعث کاهش توده استخوان در هیچیک از نواحی نشد. مصرف همزمان پیوگلیتازون اثر حفاظتی در استخوان ترابکولار مهره داشت ولی استفاده توام این دارو، به طور سینرژیستیک توده استخوانی کورتیکال مهره و فک را کاهش داد.
    کلید واژگان: استئوپروز, گلوکوکورتیکویید, پیوگلیتازون, تیازولیدین دیون}
  • مسعود کاویانی، بیژن خادمی، سیدعلی موسوی، نگار آذر پیرا، محمد جواد اشرف
    مقدمه
    پولیپ بینی یک بیماری التهابی و با علت ناشناخته است. اخیرا بحث های زیادی در مورد ریفلاکس و هلیکوباکترپیلوری به عنوان عامل احتمالی پولیپ بینی وجود دارد. مطالعه ی حاضر به بررسی و جود هلیکوباکترپیلوری در پولیپ بینی می پردازد.
    روش کار
    در این مطالعه موردی- شاهدی، 37 بیمار مبتلا به پولیپ که تحت جراحی آندوسکوپی سینوس قرار گرفته و 38 نفر به عنوان گروه کنترل از نظر وجود هلیکوباکتر پیلوری در بافت و نمونه های سرمی مورد بررسی قرار گرفتند.
    نمونه های بافتی در هر دو گروه توسط تست سریع اوره آز و نمونه های سرمی از نظر آنتی بادی علیه هلیکوباکترپیلوری با استفاده از روش الایزا مورد بررسی قرار گرفتند. هلیکوباکتر پیلوری را زمانی برای هر نفر مثبت در نظر گرفتیم که هر دو تست در آن مثبت شده بودند.
    نتایج
    میزان موارد مثبت سرمی در بیماران مبتلا به پولیپ 2/66 درصد و در گروه کنترل 8/36% بود (001/0>P). تست سریع اوره آز در 9 بیمار مبتلا به پولیپ مثبت گردید، در حالی که در هیچ کدام از افراد گروه کنترل مثبت نشد (01/0>P). فقط در سه نفر از بیماران مبتلا به پولیپوز بینی، هر دو تست سرولوژی و اوره آز مثبت گردید.
    نتیجه گیری
    پولیپ بینی می تواند توسط سایر باکتری های دارای فعالیت اوره آزی کلونیزه شده و باعث ایجاد نتایج مثبت کاذب در تست اوره آز شود. لذا انجام مطالعات بعدی و با عنایت به تست های تشخیصی با میزان موارد مثبت و منفی کاذب کمتر توصیه می شود.
    کلید واژگان: پولیپ بینی, ریفلاکس اسید, هلیکوباکترپیلوری}
    Kaviani M., Khademi B., *Moosavi Sa., Azar Pira N., Ashraf Mj.
    ntroduction: Nasal polyposis is an inflammatory condition of unknown etiology. Recently concerns regarding gastroesophageal reflux or helicobacter pylori as a possible pathologic cause of nasal polyps have been increasing. The present study was planned to investigate the presence of helicobacter pylori in nasal polyps.
    Materials And Methods
    This case-control study was undertaken enrolling 37 patients with nasal polyps who had undergone nasal endoscopic sinus surgery and 38 control subjects. Biopsy specimens of nasal polyps and inferior turbinates were assessed by rapid urease test. Blood samples of both study and control subjects were evaluated for anti H.pylori IgG by ELISA. H. pylori status was regarded positive, if both tests were positive.
    Results
    Seropositivity was more common in the patients with nasal polyps (66.2%) than control subjects (36.8%) (P<0.001). Rapid urease test was positive in 9 patients with nasal polyps, but was not positive in control group (P<0.01). Only 3 patients with nasal polyps were positive for both rapid urease test and ELISA.
    Conclusion
    Polypoid tissue can be colonized by some bacteria with urease activity other than helicobacter pylori, causing false positive results in rapid urease test. So, other diagnostic tests with more sensitivity and specificity are recommended.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال