به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

وحید صابری

  • وحید صابری، حمید صابری، سید پوریا پناه خواه، عباسعلی صادقی، احسان نوروزی نژاد فرسنگی*
    در این تحقیق به مقایسه عملکرد اتصالات پیچی تیر به ستون با صفحه انتهایی و سپری اتصال تحت اثر بار آتش پرداخته شده است. بنابراین برای نیل به این هدف، نمونه ها در سه حالت تعداد پیچ، ضخامت صفحه انتهایی و سپری اتصال در نرم افزار اجزا محدود ABAQUS مورد بررسی و تحلیل غیر خطی قرار گرفته اند و منحنی های جابجایی-زمان، کانتورهای تنش و تغییرمکان مطالعه شده اند. با توجه به نتایج تحلیل های اجزا محدود غیر خطی، در حالت های اول و دوم به بررسی اتصالات تیر به ستون پیچی با تغییر تعداد پیچ و افزایش ضخامت صفحه انتهایی پرداخته شده که نشان می دهد بیشترین و کم ترین مقدار منحنی های جابجایی-زمان مربوط به نمونه -های دارای صفحه انتهایی با ضخامت 25 میلی متر و تعداد 4 پیچ و صفحه انتهایی با ضخامت 10 میلی متر و تعداد 4 پیچ می باشد، که با در نظر گرفتن تاثیر ضخامت صفحه انتهایی تحت آتش به ترتیب معادل 36% و 17% تا ایجاد گسیختگی مقاومت دارند. همچنین می توان مشاهده کرد که از میان نمونه های موردنظر، اتصالات با صفحه انتهایی ضعیف و تعداد پیچ کمتر در لحظه ی نهایی باربری در پایان تحلیل آتش به علت بالا بودن تنش، ایجاد مفاصل پلاستیک مشاهده می شود. در حالت سوم به بررسی سپری اتصال با افزایش ضخامت پرداخته شده که نتایج نشان دهنده این است که بیشترین و کم ترین مقدار جابجایی-زمان مربوط به نمونه های سپری اتصال با ضخامت 5/17 میلی متر و 9 میلی متر می باشد که تحت آتش به ترتیب معادل 25% و 11% تا ایجاد گسیختگی مقاومت می کنند. با مقایسه نتایج اتصالات تیر به ستون پیچی با تغییر تعداد پیچ و افزایش ضخامت صفحه انتهایی و اتصالات با سپری بهترین نمونه، نمونه ی دارای صفحه انتهایی به ضخامت 25 میلی متر با تعداد 8 پیچ می باشد.
    کلید واژگان: اتصالات پیچی تیر به ستون, صفحه انتهایی, سپری اتصال, آتش, تحلیل اجزا محدود غیر خطی
    Vahid Saberi, Hamid Saberi, Seyed Pouriya Panahkhah, Abbasali Sadeghi, Ehsan Noroozinejad Farsangi *
    In this study, comparison of the performance of beam-to-column bolted end plate connections and T-connection under fire is considered. To achieve this objective, samples are selected in three types of bolt number, the thickness of end-plate, and T-connection. Then, they are investigated and nonlinearly analyzed in ABAQUS finite element software and the results such as displacement-time curves, counters of stress and displacement are studied. According to the nonlinear finite element analyses results obtained in the first and second types, the beam-to-column connections have been investigated by changing the number of bolts and increasing the thickness of the end plate. The results indicated that the highest and lowest values of displacement-time curves are related to the samples have a 25 mm thickness end-plate with 4 bolts and a 10 mm thickness end-plate with 4 bolts, which affect the thickness of the end-plate with 36% and 17% fire resistance to rupture, respectively. It can also be seen that among the samples, connections with weak end-plates and fewer bolts in the final moment of loading at the end of fire analysis due to the high stress of plastic hinges can be seen. In the third type, the T-connection is examined with increasing thickness. The results showed that the maximum and minimum values of displacement-time curves are related to samples with a thickness of 17.5 mm and 9 mm with 25% and 11% fire resistance up to rupture, respectively. By comparison of the results of beam-to-column connection by changing the number of bolts and increasing the thickness of the end-plate and T-connection, the best sample has 25 mm thickness end plate with 8 bolts.
    Keywords: Beam-to-Column Bolted Connections, End plate, T-Connection, Fire, Nonlinear Finite Element Analysis
  • حمید صابری*، وحید صابری، محمدرضا یزدانی نژاد، عباسعلی صادقی
    امروزه در طراحی اتصالات خمشی سازه های فولادی استفاده از روش های نوآورانه ای همچون روش کاهش مقطع در میان طراحان رواج فراوانی یافته است. روش کاهش مقطع با تضعیف تعمدی تیر در قسمتی نزدیک به محل اتصال تیر و ستون باعث کاهش کرنش های پلاستیک اتصال و تشکیل مفصل پلاستیک در تیر می شود. در این تحقیق، تاثیر کاهش مقطع بال تیر (RBS) در مقاومت اتصال از طریق دور کردن مفصل پلاستیک از بر ستون و همچنین عملکرد بهینه ی اشکال مختلف کاهش مقطع در بال تیر از طریق شاخص های مختلف نظیر منحنی هیسترزیس، نمودار بارافزون، استهلاک انرژی توسط اتصال و... مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق، مدل-سازی و تحلیل غیرخطی 10 نمونه ی کاهش مقطع بال تیر بعلاوه یک نمونه بدون کاهش مقطع تیر با استفاده از نرم افزاراجزا محدودی آباکوس تحت بارگذاری چرخه ای صورت گرفته است. نتایج نشان داد، تمام مدل های دارای کاهش مقاطع، توانایی انتقال محل تشکیل کرنش های پلاستیک یا همان مفصل پلاستیک را به داخل تیر و دورتر از بر ستون دارند. در میان همه ی روش های کاهش مقاطع، روش کاهش مقطع بال تیر با سوراخ های نابرابر و بزرگ شونده رو به داخل تیر عملکرد بهتری را نسبت به سایر نمونه ها از خود نشان داده است. میزان استهلاک انرژی در نمونه ی حاوی این روش کاهش مقطع نسبت به نمونه ی مرجع بدون کاهش 68 درصد افزایش داشته است که اختلاف قابل توجهی نسبت به سایر نمونه ها داشته است. ظرفیت خمشی نمونه ی دارای کاهش مقطع بال تیر با سوراخ های نابرابر و بزرگ شونده رو به داخل تیر، عملکرد چرخه ای مناسب تری را نشان داده است، مقادیر ظرفیت خمشی در نمونه ی مذکور نسبت به نمونه ی مرجع بدون کاهش 33 درصد کاهش یافته است. این موضوع باعث پلاستیک شدگی زودتر و اتلاف انرژی بیشتر نسبت به سایر نمونه ها می شود.
    کلید واژگان: اتصال خمشی, کاهش مقطع بال تیر, بارگذاری چرخه ای, مفصل پلاستیک, اتلاف انرژی, نرم افزار آباکوس
    Hamid Saberi *, Vahid Saberi, Mohammadreza Yazdaninejad, Abbasali Sadeghi
    Nowadays, the use of innovative methods such as cross-sectional reduction method in designing moment connections of steel structures has become widespread among designers. The method of reducing the cross section by deliberately weakening the beam in a part close to the connection of the beam and column reduces the plastic strains of the joint and the formation of a plastic hinge in the beam. In this paper, the effect of reduced beam section (RBS) on joint strength by removing the plastic hinge from the column and also the optimal performance of various reduced beam section shapes through different indicators such as hysteresis curve, pushover diagram, energy dissipation of connection and … are checked. In this research, modelling and nonlinear analysis of 10 examples of reduced beam section with and without beam section reduction using ABAQUS software has been investigated under cyclic loading. The results showed that all models with reduced beam section have the ability to transfer the place of formation of plastic strains or the same plastic hinge into the beam and away from the column. Among all the methods of reducing the cross-section, the method of reducing flange beam section with uneven holes and enlarging inward to the beam has shown a better performance than other samples. The energy dissipation of this method is increased 68% versus the reference sample without reduced section. The flexural capacities of sample with reducing flange beam section with uneven holes and enlarging inward to the beam has shown better cyclic performance. The values of flexural capacity in the mentioned sample is decreased 33% versus the reference sample without reduced section. This subject causes plasticization faster and as a result, more energy dissipation is obtained versus other samples.
    Keywords: Moment connection, reduced beam section, cyclic loading, Plastic hinge, Energy dissipation, ABAQUS software
  • وحید صابری*، حمید صابری، داود سهرابی، رومینا نوریان
    روش کنترل غیر فعال که یکی از راهکارهای مقاوم سازی و طراحی سازه ها در برابر زلزله که زیرشاخه های مختلفی دارد. یکی از این روش های بهسازی ساختمان های ضعیف موجود با استفاده از انواع میراگرها می باشد. رفتار لرزه ای سازه بهسازی شده با میراگرهای مختلف یکی از مسایل اساسی در انتخاب روش بهسازی است. با توجه به خاصیت جذب انرژی، میراگرها دارای کاربردهای زیادی در هر دو زمینه احداث و مقاوم سازی می باشد. در طی زلزله این وسایل فعال شده و انرژی ورودی زلزله را به انرژی گرمایی تبدیل می کند و به عبارت دیگر انرژی وارده را جذب می کند. درپژوهش های قبلی، به موضوع کاربرد این میراگر در سازه های مختلف پرداخته شده است لیکن دسته بندی مشخصی برای بررسی میزان تاثیر آن درانواع سازه های فولادی به لحاظ ارتفاع و نوع میراگر وجود ندارد. در این مقاله به بررسی عملکرد این نوع میراگر ها در سازه های فولادی با ارتفاع مختلف پرداخته می شود. تاثیر استفاده از این نوع میراگرها بر پاسخ سازه نظیرتغییر شکل نسبی طبقه و برش پایه طبقات بررسی شده و عملکرد آن درسازه های فولادی با ارتفاع مختلف مقایسه می گردد. در بررسی پارامترهای تغییرمکان، برش پایه و جذب انرژی برای سه سازه 3 و 6 و 12 طبقه مشاهده شد که میراگر ویسکوز بهترین پاسخ را نسبت به دو میراگر اصطکاکی و ADAS در بر داشته است.
    کلید واژگان: طراحی لرز ه ای, جذب انرژی, سازه های فولادی, میراگر ویسکوز, میراگر تسلیمی, میراگر اصطکاک
    Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Davood Sohrabi, Romina Nourian
    Passive control method, which is one of the solutions for strengthening and designing structures under earthquake loadings, has different sub-branches. One of these methods is to improve the existing weak buildings by using different types of damper. The seismic behaviour of the strengthened structure with different type of dampers is one of the main issues in choosing the strengthening method. Due to the energy absorption property, dampers have many applications in both construction and retrofitting. During an earthquake, these devices are activated and convert the earthquake input energy into heat energy, in other words, it absorbs the incoming energy. In previous studies, the use of this damper in various structures has been evaluated, but there is no specific category to investigate its effect on various types of steel structures in terms of height and type of damper. In this paper, the performance of this type of dampers in steel structures with different heights is discussed. The effect of using this type of dampers on the response of the structure such as the story drifts and the base shear is investigated and its performance is compared in steel structures with different heights. In the study of displacement, base shear and energy absorption parameters for three structures of 3, 6 and 12 floors, it was observed that viscous dampers had the best response to friction dampers and ADAS.
    Keywords: Seismic Design, Energy absorption, Steel structures, viscous damper, Yield damper, Friction damper
  • وحید صابری*، حمید صابری، عباسعلی صادقی
    فروریزش لرزه ای ساختمان ها سطحی از عملکرد سازه ای است که در آن میزان خسارت به حداکثر خود می رسد، لذا این رخداد می تواند ناگوارترین حادثه در صنعت ساخت وساز باشد. با توجه به لرزه خیزی ایران، ارزیابی دقیق تر فروریزش سازه ها تحت زلزله از چالش های مهم مهندسی سازه می باشد. در این مقاله، به بررسی اثر تعداد دهانه بر پاسخ لرزه ای سه مجموعه قاب فولادی کوتاه مرتبه پرداخته شده است. در هر سه مجموعه، یک نمونه قاب خمشی و دو نمونه قاب مهاربندی شده هم محور و  برون محور منظم می باشد که تعداد دهانه ها در هر سه مجموعه قاب به ترتیب 2، 3 و  4 در نظر گرفته شده است. ابتدا، قاب ها تحت تحلیل استاتیکی غیرخطی بار افزون بر مبنای برش پایه و تغییر مکان بام قرار گرفته تا مکانیسم های خرابی محتمل قاب های مذکور مشخص شود.  در ادامه، تحلیل دینامیکی غیرخطی افزایشی با پارامتر سنجه شدت (IM) متناظر با بیشینه جابجایی نسبی بین طبقه ای و پارامتر سنجه خسارت (DM) متناظر با شتاب طیفی مد اول (T1, 5%)  Saلحاظ شده و سطح عملکرد جلوگیری از فروریزش  (CP) بررسی گردیده است. نتایج حاصله از منحنی های شکنندگی در حالت حدی بیانگر این مطلب است که با افزایش تعداد دهانه، احتمال خرابی ده درصد برای تمامی قاب های موردمطالعه افزایش و به تبع میزان آسیب پذیری آن ها کاهش یافته است.
    کلید واژگان: تعداد دهانه, قاب خمشی, قاب مهاربندی شده هم محور, قاب مهاربندی شده برون محور, منحنی شکنندگی
    Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Abbasali Sadeghi
    Seismic collapse of buildings is the level of structural performance in which the amount of damage reaches its maximum, so this event can be the worst happening in the construction industry. Due to the seismicity of Iran, more accurate assessment of the collapse of structures under earthquakes is one of the important challenges of structural engineering. In this paper, the effect of the number of bays on the seismic response of three sets of short steel frames is investigated. In all three sets, moment frame, an eccentric braced frame and the concentric braced frame are considered in the regular state. Then, the number of bays in all three sets of frames are 2, 3 and finally 4, respectively. Nonlinear static analysis is conducted based on base shear and roof displacement to determine the possible failure mechanisms of these frames and incremental nonlinear dynamic analysis is performed with intensity parameter (IM) corresponding to maximum relative displacement between stories and damage measure parameter (DM) corresponding to the spectral acceleration of the first mode Sa (T1, 5%) were considered. In addition, the collapse-preventing performance level of CP was analyzed. The results of the fragility curves in the limit state (CP) indicate that with increasing the number of bays, the probability of failure of ten percent for all studied frames has increased and consequently their vulnerability has decreased.
    Keywords: Number of Bay, Moment Frame, Eccentric braced frame, Concentric Braced Frame, Fragility curve
  • وحید صابری*، حمید صابری، مسعود سلیمی کیا، عباسعلی صادقی

    در این تحقیق، رفتار اتصالات تیر با مقطع کاهش یافته (RBS) تقویت شده با استفاده از سخت کننده های افقی و قایم تحت بارگذاری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفته و تاثیر سخت کننده ها بر بهبود رفتار چرخه ای اتصالات مطالعه گردیده است. از نرم افزار اجزا محدودی ABAQUS جهت صحت سنجی و شبیه سازی رفتار اتصال RBS استفاده شده است. مطالعه ی پارامتری با تغییر جنس و نحوه ی آرایش سخت کننده ها در محل اتصال انجام شد. نتایج تحلیل های اجزا محدودی انجام شده نشان داد که در حالت استفاده از ترکیب دو سخت کننده ی افقی و دو سخت کننده ی قایم، مقاومت اولیه و نهایی اتصال در مقایسه با اتصال بدون سخت کننده به ترتیب 2/6 و 1/26 درصد افزایش یافته است. در حالت استفاده از سخت کننده های افقی و قایم با پیکربندی مستطیلی، با طول برابر با 75 درصد طول ناحیه ی کاهش مقطع و ارتفاع برابر با 75 درصد ارتفاع تیر، مقاومت اولیه و نهایی اتصال در مقایسه با حالت بدون تقویت به ترتیب حدود 6 و 20 درصد افزایش یافته است. با مقایسه استفاده از فولاد های ST37 و ST52 در سخت کننده ها، مشاهده گردید که هر دو حالت دارای تاثیر یکسانی در افزایش مقاومت اتصال بوده اند و می توان از تاثیر جنس فولاد سخت کننده ها در افزایش مقاومت اتصال صرف نظر کرد.

    کلید واژگان: اتصال تیر با مقطع کاهش یافته (RBS), بارگذاری چرخه ای, سخت کننده افقی, سخت کننده قائم, نرم افزار ABAQUS
    Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Masoud Salimikia, Abbasali Sadeghi

    In this study, RBS connections behavior reinforced by horizontal and vertical stiffeners are assessed under cyclic loading and the effect of stiffeners is studied in order to improve the cyclic behavior of connections. The finite element ABAQUS software has been used to verify and simulate reduced beam section (RBS) connection behavior. Parametric study have been conducted by changing the stiffeners number, material and arrangement in connection area. The finite element analyses results showed that when using a combination of two horizontal and two vertical stiffeners, the initial and ultimate strength of the connection have been increased by 6.2% and 26.1%, respectively, compared to that of the connections without stiffeners. When using horizontal and vertical stiffeners in a rectangular arrangement with a length equals to 75% of the section reduction area length and its height equals to 75% beam height, the initial and ultimate strength of the connection has been increased by 6% and 20%, respectively in comparison the state without stiffeners. By comparing the use of ST37 and ST52 in stiffeners, it has been observed that both used steels have the same effect on the connection strength. Meanwhile, the effect of steel material of stiffeners could be ignored on improving the connection strength.

    Keywords: Reduced Beam Section (RBS) Connection, Cyclic loading, Horizontal Stiffener, Vertical Stiffener, ABAQUS Software
  • وحید صابری*، حمید صابری، ندا امیری کیا، عباسعلی صادقی
    در این تحقیق، ابتدا سازه ی فولادی سه بعدی 12 طبقه با سیستم ترکیبی مهاربند کمانش تاب و قاب خمشی در شش حالت 1) همه ی طبقات دارای سیستم مهاربند کمانش تاب، 2) شش طبقه اول مهاربند کمانش تاب و شش طبقه دوم قاب خمشی، 3) پنج طبقه اول مهاربند کمانش تاب و هفت طبقه دوم قاب خمشی، 4) هفت طبقه اول مهاربند کمانش تاب و پنج طبقه دوم قاب خمشی، 5) سه طبقه اول مهاربند کمانش تاب و نه طبقه دوم قاب خمشی، 6) نه طبقه اول مهاربند کمانش تاب و سه طبقه دوم قاب خمشی طراحی شدند. سپس با استفاده از نرم افزار Opensees، قاب محور کناری تحت تحلیل استاتیکی غیرخطی بار افزون و تحلیل دینامیکی غیرخطی افزایشی (IDA) با پارامتر شدت IM متناظر با بیشینه ی جابجایی نسبی بین طبقه ای و پارامتر پاسخ DM متناظر با شتاب طیفی مد اول  Sa (T1, 5%)قرار گرفته اند و سطح عملکرد جلوگیری از فروپاشی CP بررسی گردیده است. در ادامه، منحنی های شکنندگی و ضریب رفتار ارایه شده اند. با بررسی نتایج مشاهده گردید که قاب دارای تعداد مهاربند بیشتر، در یک سطح شدت لرزه ای ثابت دارای احتمال خرابی کمتری نسبت به سایر قاب ها می باشد. بنابراین، افزایش درصد استفاده از مهاربند منجر به ابجاد ضریب رفتار بیشتر و احتمال خرابی کمتر نسبت به سایر حالات می گردد و با کاهش شکل پذیری قاب ها، احتمال خرابی آن ها نیز کاهش می یابد.
    کلید واژگان: مهاربند کمانش تاب, قاب خمشی فولادی, تحلیل دینامیکی غیرخطی افزایشی (IDA), منحنی شکنندگی, ضریب رفتار
    Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Neda Amirikia, Abbasali Sadeghi
    In this study, firstly, the 12-story 3D structure with hybrid system of buckling restrained brace and moment frame with 6 states such as 1) whole stories with buckling restrained brace system, 2) the first 6 stories with buckling restrained brace system and the second one with moment frame, 3) the first 5 stories with buckling restrained brace and the 7 stories with moment frame, 4) the first 7 stories with buckling restrained brace and the 5 stories with moment frame, 5) the first 3 stories with buckling restrained brace and the 9 stories with moment frame, 6) the first 9 stories with buckling restrained brace and the 3 stories with moment frame. Then, using Opensees software, the side axle frame is modeled subjected to incremental nonlinear static analysis and incremental nonlinear dynamic analysis (IDA) with the intensity parameter (IM) corresponding to the maximum relative displacement and the DM response parameter corresponding to the first mode spectral acceleration Sa (T1, 5%)and the level of collapse prevention performance (CP) has been evaluated. In the following, fragility curves and modification factor are presented. By investigation of the results, it is observed that the frame with more braces, at a constant seismic intensity level, is less likely to fail than other frames. Therefore, increasing the percentage of brace use leads to a higher modifaction factor and less probability of failure than other cases, and by reducing the ductility of the frames, the probability of their failure also decreases.
    Keywords: Buckling Restrained Brace, Steel moment frame, Incremental Dynamic Analysis, Fragility curve, Modification Factor
  • حمید صابری، وحید صابری*، مائده زاهد، عباسعلی صادقی
    دیوار برشی فولادی کوپل به دلیل تامین فضاهای بزرگ برای ایجاد کاربری های گوناگون در طبقات و ملاحظات معماری از قبیل درها، پنجره ها و راهروها مورد توجه طراحان قرار گرفته است. در این تحقیق، به بررسی اثر زلزله های نزدیک و دور از گسل بر روی دو مجموعه قاب با سیستم دیوار برشی فولادی کوپل میان مرتبه پرداخته شده است. در هر دو مجموعه، سازه ی دیوار برشی فولادی کوپل 8 طبقه با تغییرات ابعاد بازشو یکی به طول 1 متر و دیگری به طول 2 متر و عرض 0.6 متر و 0.9 متر (مجموعا تعداد 4 قاب) با منظمی در پلان در نظر گرفته شده است. سازه ها به صورت سه بعدی در نرم افزار ETABS طراحی و سپس قاب دو بعدی کناری در نرم افزار OpenSees تحلیل غیرخطی شده اند. در این تحقیق، از تحلیل های استاتیکی غیرخطی بارافزون و دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی استفاده شده است. در تحلیل های استاتیکی غیرخطی بارافزون، برش پایه در برابر جابجایی لحاظ گردیده و در تحلیل های دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی، مقادیر تغییرمکان نسبی، مطلق، برش وارد بر طبقات و برش پایه بررسی شده است. نتایج حاصله از تحلیل های غیرخطی گویای این مطلب است که با افزایش ابعاد بازشوها، میزان تغییرمکان نسبی و مطلق طبقات افزایش و همچنین با کاهش ابعاد بازشوها میزان برش وارد بر طبقات و برش پایه کاهش می یابد که این مسئله نشانگر تاثیر زیاد ابعاد بازشوها بر رفتار لرزه ای دیوار برشی فولادی کوپل با در نظرگیری سطوح عملکرد قاب می باشد.
    کلید واژگان: دیوار برشی فولادی کوپل, تغییرات ابعاد بازشو, تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون, تحلیل دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی, سطوح عملکرد
    Hamid Saberi, Vahid Saberi *, Maede Zahed, Abbasali Sadeghi
    In recent years, Coupled Steel Plate Shear Wall system has been used in mid and high-rise buildings because it has advantages such as providing large spaces for creating various uses. So this was brought into the attention of the designers. The lateral structural response is exactly dependent on the shear walls behavior; therefor these elements must response well under different loading situation. So this paper aims to study the effects of near and far fault earthquakes on the two series of mid-rise frame with the steel plate shear wall with the coupling system. In both series, the coupled steel plate shear wall will be evaluated by variation of opening dimensions, one in length of 1 and 2 m and the width of 0.6 m and 0.9 m with regularity in the plan. Firstly, structures are modeled in ETABS software three dimensionally. Then, the axis frame is analysed in OpenSees two dimensionally. In this paper, the nonlinear static pushover and dynamic time history analyses are carried out. The results of nonlinear analyses show that by increasing the dimensions of the openings, the drift and absolute displacement of the stories are enhanced and also by decreasing the dimensions of the openings, the amount of stories shear and base shear are decreased, which indicates the great effect of the dimensions of the openings on the seismic behavior of coupled steel plate shear wall with considering the performance levels of the frame.
    Keywords: Coupled Steel Plate Shear Wall, Variation of Opening Dimension, Nonlinear Static Pushover Analysis, Nonlinear Dynamic Time History Analysis, Performance levels
  • مرتضی خلیلی، وحید صابری*، حمید صابری، وحید منصوری، عباسعلی صادقی، قاسم پاچیده
    با توجه به رشد روزافزون تقاضا برای استفاده از بتن سبک و همچنین گسترش حوادث تروریستی در اقصی نقاط جهان، پژوهش برای به دست آوردن نتیجه های بهینه از بتن سبک مقاوم در برابر ضربه و حرارت امری اجتناب ناپذیر است. بتن پلاستیک، بتنی با مقاومت بسیار کمتر از بتن معمولی، شکل پذیری زیاد و نفوذپذیری پایین است. این نوع بتن از مخلوط سیمان، شن و ماسه، آب و بنتونیت به دست می آید. بنتونیت در این اختلاط به عنوان نوعی خاک رس است که باعث شکل پذیری بتن شده و پایداری آن را ارتقاء می بخشد . در این مطالعه، تاثیر الیاف فولادی، پلی پروپیلن و شیشه در مقاومت کششی و فشاری بتن سبک پلاستیک موردبررسی تحت دماهای بالا قرار گرفته است. پس از انتخاب طرح شاهد و انجام عملیات حرارتی بر روی نمونه ها (دماهای 25-100-250-500 و 700 سانتی گراد)، آزمایش های مقاومت فشاری و کششی 28 روزه روی نمونه ها انجام گرفت که با توجه به نتایج می توان دریافت کرد که الیاف فولادی در افزایش مقاومت فشاری و کششی بتن سبک پلاستیک بسیار مفید بوده به طوری که در بعضی از مراحل آزمایش مقاومت فشاری و کششی بتن پس از حرارت را به بیش از 40% افزایش می دهد اما الیاف پلی پروپیلن و شیشه به خاطر خصوصیات فیزیکی و ظاهری که دارند در مقایسه با الیاف فولادی تاثیر اندکی در مقاومت فشاری و کششی بتن پس از حرارت داشته اند تا جایی که در دماهای 500 و 700 درجه، الیاف شیشه هیچ گونه تاثیری در افزایش مقاومت فشاری و کششی بتن سبک پلاستیک نداشته اند.
    کلید واژگان: بتن سبک پلاستیک, الیاف فولادی, الیاف پلی پروپیلن, الیاف شیشه, مشخصات مکانیکی, دما بالا
    Morteza Khalily, Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Vahid Mansouri, Abbasali Sadeghi, Ghasem Pachideh
    Increasing demands for the use of lightweight concrete as well as blast-induced hazards in all over the world have led to performing extensive studies to achieve a better understanding of the behavior of the impact and heat-resistant lightweight concrete. In fact, the plastic concrete is of high ductility and low permeability whose compressive strength is much lower than that of the ordinary concrete. This type of concrete is obtained by mixing cement, sand, water and bentonite. Bentonite in this mixture is a type of clay that promotes its formation and stability. In this paper, the effect of steel, polypropylene and glass fibers on the post-heat strength (both tensile and compressive) of the plastic lightweight concrete has been investigated. To do so, after the process of heating on the specimens (exposure temperatures of 25, 100, 250, 500 and 700 °C), the compressive and tensile strength tests were conducted on the specimens. Accordingly, the results indicate that the addition of the steel fibers greatly affects the concrete strengths such that in some cases, the post-heat strengths of the concrete was enhanced by more than 40%. However, it was found that in contrast to the steel fibers, polypropylene and glass fibers leave insignificant effects on the post-heat performance, which is attributed to their physical and visual characteristics.
    Keywords: Plastic Lightweight Concrete, Steel Fiber, Polypropylene fiber, glass fiber, Mechanical properties, high temperature
  • حمید صابری، وحید صابری*، صادق جوان، عباسعلی صادقی

    تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تعداد، جنس و چیدمان پیچ ها بر عملکرد اتصالات صلب پیچی تحت آتش می پردازد. در این مطالعه، 6 نمونه اتصال گیردار پیچی با ورق انتهایی با مشخصات مصالح A490 و A300 در نرم افزار ABAQUS مدل سازی و تحت آتش مورد تحلیل دینامیکی غیرخطی قرار گرفته اند. با بررسی نتایج، بیشترین تنش در پیچ با مصالح A300 رخ داده است. این امر به دلیل پایین تر بودن تنش تسلیم پیچ های A300 نسبت به A490 است؛ زیرا پیچ های A300 در تنش های پایین تری جاری شده و با وارد شدن به ناحیه پلاستیک، باعث می شود ورق های فولادی بیش تر درگیر شده و مقادیر تنش به خصوص در اطراف سوراخ های پیچ افزایش یابد. تنش نمونه های CON.M22-8B-A490 و CON.M18-12B-A490-T2 حدودا دارای 4 درصد اختلاف می باشند. بدین ترتیب این مقدار تغییرمکان برای نمونه های با مصالح A300 فقط تا مقدار تنش 240 مگاپاسکال که برابر با تنش تسلیم مصالح A300 است پیشروی کرده است.کرنش پیچ ها با مصالح A490 برای نمونه های CON.M22-8B-A490 و CON.M18-12B-A490-T2 حدود 59 درصد و برای نمونه های CON.M18-12B-A490 و CON.M22-8B-A490-T2 حدود 67 درصد می باشد. کرنش پیچ ها با مصالح A490برای نمونه-های CON.M22-8B-A490 و CON.M18-12B-A490-T2 حدود 38 درصد و برای نمونه های CON.M22-8B-A490 و CON.M18-12B-A490 حدود 20 درصد می باشد. مقدار تغییرمکان برای نمونه های CON.M22-8B-A300 و CON.M18-12B-A300-T2 به ترتیب بیشترین و کمترین تغییرمکان قایم که حدودا دارای 25 درصد اختلاف می باشند. در نمونه های CON.M22-8B، CON.M18-12B و CON.M18-12B-T2 که مصالح پیچ با هم تفاوت دارد احتلاف به ترتیب 15، 24 و 44 درصد می باشد. استفاده از مصالح با تنش تسلیم و گسیختگی پایین تر منجر به جاری شدن اتصال در دمای پایین تر شده و تاب آوری آن را در برابر آتش کاهش می دهد.

    کلید واژگان: جنس پیچ, چیدمان پیچ, اتصال صلب پیچی, آتش, نرم افزار ABAQUS
    Hamid Saberi, Vahid Saberi *, Sadegh Javan, Abbasali Sadeghi

    The present study investigates the influence of the number, material and configuration of bolts on rigid bolted connections under fire. In this study, 6 steel rigid bolted connection specimens with end-plate were modeled as A490 and A300 in ABAQUS software and they are assessed under fire by nonlinear dynamic analysis. By examining the results, the highest stress in the bolt is occurred with material A300. This is due to the lower yield stress of the A300 bolts than to the A490 because the A300 bolts yield at lower stresses and, as they enter the plastic deformations, cause the steel plates to become more involved and the values Increase the stress, especially around the bolt holes. Sample stresses CON.M22 8B A490 and CON.M18 12B A490 T2 are different about 4%. This displacement value for specimens with A300 bolt materials increses to 240 MPa which is equivalent to the yield stress of material A300. The strain with material A490 for CON.M22 8B A490 and CON.M18 12B A490 T2 samples is about 59% and for CON.M18 12B A490 and CON.M22 8B A490 T2 samples is about 67%. The strain with materials A490 for CON.M22 8B A490 and CON.M18 12B A490 T2 samples is about 38% and for CON.M22 8B A490 and CON.M18 12B A490 samples is about 20%. Specimen displacement for bolts with materials A490 whereas this value for specimens with A300 bolts for CON.M22 8B A300 and CON.M18 12B A300 T2 specimens had the highest and lowest vertical displacements, respectively, which is about 25% difference. In the CON.M22 8B, CON.M18 12B and CON.M18 12B T2 samples with different bolt materials, the percentages are 15, 24 and 44%, respectively. The use of materials with lower yield and rupture stresses caused yielding in the lower temperature and reducing the resilance of structure under fire.

    Keywords: Bolt Material, Configuration of Bolt, Rigid Bolted Connection, Fire, ABAQUS software
  • حمید صابری، وحید صابری*، علی حسین زاده، عباسعلی صادقی
    از آنجایی که سازه های غیرمسلح بیشترین پتانسیل خرابی در برابر زلزله را دارا می باشند و دارای مکانیسم های متعدد شکست هستند با توجه به وجود عدم قطعیت های فراوان در پارامترهای موجود در این نوع سازه ها، باید مطالعه آسیب پذیری آن ها با آگاهی مناسبی از این پارامترها و در نظر گرفتن بیشترین مدهای محتمل برای شکست آن در نظر گرفته شود. همچنین اغلب سازه هایی که دارای اهمیت تاریخی می باشند، با استفاده از مصالح بنایی و آجری ساخته شده اند. این نوع سازه ها  معمولا در برابر زلزله دارای ضعف های عمده ای می باشند. شناخت این ضعف ها مقدمه ای بر انتخاب روشی مناسب برای مقاوم سازی آن ها می باشد. در دهه های گذشته، محققین از روش های مختلفی برای تقویت رفتار لرزه ای دیوارهای آجری استفاده کرده اند. روش های متداول برای این کار عبارت است از روکش کاری و تقویت با گچ و بتن پاشیده که استفاده از بتن پاشیده متداول ترین روش است. در این تحقیق، از روش میکرو برای مدل سازی اجزای محدودی در نرم افزار  ABAQUS استفاده شده است. در مدل سازی، از سه روش مقاوم سازی استفاده می شود که شامل مقاوم سازی با ورق فولادی، ورق FRP و ملات است. نتایج این تحقیق نشان داد چیدمان راسته نوارهای FRP نسبت به سایر روش ها، تاثیر بیشتری در بهبود انعطاف پذیری و چیدمان قطری نوارهای مذکور تاثیر ملموسی در افزایش مقاومت نهایی دیوارهای بنایی داشته اند.
    کلید واژگان: دیوار آجری, مدل سازی اجزای محدودی, مقاوم سازی, ورق فولادی, ملات, ورق FRP, نرم افزار ABAQUS
    Hamid Saberi, Vahid Saberi *, Ali Hoseinzadeh, Abbasali Sadeghi
    Since unreinforced structures have the highest potential for earthquake damage and have multiple failure mechanisms, due to the lack of many uncertainties in the parameters of this type of structures, their vulnerability should be studied with proper knowledge of this and considering the parameters and the most probable modes for its failure. Also, most of the structures that are of historical importance are made of building materials and bricks. These types of structures usually have major weaknesses against earthquakes. Recognition of these weaknesses is a prelude to choosing the appropriate method to strengthen them. In recent decades, researchers have used various methods to enhance the seismic behavior of brick walls. Common methods for this work are coating and reinforcement with plaster and sprayed concrete, which is the most common method of using sprayed concrete. In this study, the micro method is used for finite element modeling in ABAQUS software. In modeling, three methods of reinforcement are used, which include reinforcement with steel sheet, FRP sheet and mortar. The results of this study showed that the sequential arrangement of FRP strips, compared to other methods, had a greater effect on improving the flexibility and the diagonal arrangement of the mentioned strips had a tangible effect on increasing the final strength of masonry walls.
    Keywords: Brick Wall, finite element modeling, Reinforcement, Steel Sheet, Mortar, FRP sheet, ABAQUS software
  • سید علی سیدمحمود، حمید صابری*، وحید صابری

    استفاده از سیستم های دوگانه قاب خمشی فولادی و قاب مهاربندی شده برای سیستم باربر جانبی سازه هایی که در مجاورت گسل های فعال قرار دارند یک انتخاب مناسب به حساب می آید. در این میان، سیستم قاب مهاربندی شده با مهاربندهای کمانش تاب (BRBF) با بهره گیری از مهاربندهایی که تحت نیروی فشاری بدون کمانش موضعی قادر به تحمل نیروها و تغییر شکل های بزرگ هستند می تواند به عنوان جایگزینی مناسب برای سیستم مهاربندی سنتی در سیستم های دوگانه مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اینکه برای طراحی سازه ها با استفاده از روش های تحلیل خطی لازم است ضریب رفتار سازه مشخص باشد، در این پژوهش به برآورد ضریب رفتار این سازه ها بر اساس سطح عملکرد پرداخته می شود. از آنجا که علاوه بر مشخصات سازه، ویژگی های بار لرزه ای نیز بر ظرفیت باربری و در نتیجه ضریب رفتار سازه تاثیر می گذارد، برآورد ضریب رفتار در این تحقیق به طور ویژه برای رکوردهای نزدیک به گسل انجام شده است. همچنین برای لحاظ مفهوم سطح عملکرد در فرآیند طراحی، مقادیر ضریب رفتار برای دو سطح عملکرد ایمنی جانی (LS) و جلوگیری از فروریزش (CP) به صورت جداگانه برآورد می شود. برای این هدف، از نتایج تحلیل های بارافزون و دینامیکی افزایشی (IDA) استفاده گردید و پارامترهای رفتار غیر خطی نظیر اضافه مقاومت و ضریب رفتار برای سازه های نمونه مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انجام تحلیلهای دینامیکی تحت زلزله های نزدیک به گسل از 10 رکورد ثبت شده در مجاورت گسل که دارای ماهیت پالسی هستند، استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، برای سطح عملکرد "ایمنی جانی" میانگین ضریب رفتار قاب های نمونه برابر 1/6 و برای سطح عملکرد "جلوگیری از فرو ریزش برابر 9/7 به دست آمد. همچنین مقایسه ضریب رفتار محاسبه شده برای زلزله های نزدیک به گسل با مقادیر به دست آمده برای رکوردهای دور از گسل نشان می دهد که به طور میانگین ضریب رفتار سازه ها برای رکوردهای نزدیک به گسل به طور میانگین 25 درصد کمتر است

    کلید واژگان: سیستم دوگانه قاب خمشی فولادی و مهاربند کمانش تاب, ضریب رفتار, سطح عملکرد, زلزله نزدیک به گسل, زلزله دور از گسل
    Seyed ali Seyedmahmoud, Hamid Saberi *, Vahid Saberi

    Application of dual SMRF-BRBF system can be considered as an appropriate choice for resisting seismic loads in high seismicity regions. Taking advantage of having buckling resistant braces which can resist high axial compressive forces without local and global buckling, buckling restrained bracing frame (BRBF) system can be used as an efficient alternative for conventional bracing system. Response modification factor (R factor) is required for seismic design of structures. Therefore, in this research, performance-based R factor is evaluated for dual SMRF-BRBF structures. Considering the fact that in addition to structural properties the seismic load characteristics effect on the load-carrying capacity and R factor, R factor is evaluated specifically for near fault ground motions. To consider the effect of performance level, the R factor is calculated distinctly for Life Safety (LS) and Collapse Prevention (CP) limit states. Nonlinear time history and pushover analysis results are employed for determination of ductility, over-strength and R factor of the sample structures. According to the obtained results, the average of R factor coincident to LS and CP performance levels is 6.1 and 7.9, respectively. The comparison of results obtained for near fault records with those obtained for far fault motions reveals that the R factor is averagely 25% lower for near fault ground motions.

    Keywords: Dual SMRF-BRBF system, Response modification factor, performance level, Near fault ground motion, Far fault ground motion
  • وحید صابری*، حمید صابری، مجتبی بابانگار، عباسعلی صادقی، علی معافی

    یکی از مسایل مهم در ساختمان ها، نامنظمی در پلان یا ارتفاع سازه می باشد که باعث افزایش خرابی های لرزه ای می گردد. در نامنظمی در ارتفاع، تغییرات ناگهانی در ویژگی های دینامیکی سازه شامل جرم، سختی و مقاومت جانبی رخ می دهد. در نتیجه، مرحله ی اتخاذ تصمیم در مورد پیکربندی ساختمان از اهمیت اساسی برخوردار است. ساختمان های نامنظم بایستی قادر به مقاومت در برابر نیروهای جانبی ناشی از زلزله و باد باشند. یکی از رایج ترین سیستم های مقاوم در برابر زلزله در ساز های فولادی، سیستم مهاربندی می باشد که به دلیل عملکرد مناسب در زلزله های گذشته و کاهش جابجایی نسبی ساختمان ها مورد توجه مهندسین قرارگرفته است. اما ممکن است برخی محدودیت های معماری باعث جابجایی مهاربندها در تراز طبقات شود که مشمول نامنظمی قطع سیستم باربرجانبی گردد و یا این که در اثر ضعف نظارت در برخی طبقات، مهاربند جانبی ضعیف یا حذف شده باشد که در این صورت امکان ایجاد نامنظمی طبقه ی خیلی نرم در ساختمان وجود دارد. در این تحقیق، قاب های 5 طبقه با در نظر گرفتن 7 سناریو در سه حالت منظم، نامنظم طبقه ی خیلی نرم و نامنظم قطع سیستم باربر جانبی در نظر گرفته شده است. این قاب ها بر اساس ضوابط لرزه ای استاندارد 2800 طراحی شده اند و سپس عملکرد آن ها با استفاده از روش های تحلیل استاتیکی معادل، دینامیکی طیفی و دینامیکی تاریخچه زمانی تحت زلزله های نزدیک به گسل توسط نرم افزار SAP2000 ارزیابی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی دقت روش های تحلیل استاتیکی معادل، دینامیکی طیفی و دینامیکی تاریخچه زمانی می باشد. نتایج نشان داد که روش تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی نسبت به سایر روش های مورد مطالعه دقت بیش تری دارد. به عنوان نمونه، درصد خطای پاسخ تغییر مکان حداکثر قاب دارای نامنظمی قطع سیستم باربر جانبی در تحلیل استاتیکی معادل نسبت به تحلیل های طیفی و تاریخچه زمانی به ترتیب 15 و 77 درصد می باشد.

    کلید واژگان: نامنظمی در ارتفاع, قطع سیستم باربر جانبی, طبقه خیلی نرم, تحلیل استاتیکی معادل, تحلیل دینامیکی طیفی, تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی, زلزله نزدیک به گسل
    Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Mojtaba Babanegar, Abbasali Sadeghi, Ali Moafi

    One of the most important issues in buildings is irregularity in the plan or height of the structure, which causes increasing the seismic damages. In irregularity in height, sudden changes in the dynamic properties of the structure including mass, lateral stiffness and strength of the structure occur. Therefore, the stage of making decision for determining the building configuration has a fundamental importance Irregular buildings must be able to withstand the lateral forces of earthquakes and winds. One of the most common earthquake-resistant systems in steel structures is the bracing system, which has been considered by engineers due to its good performance in previous earthquakes and reduced drift of buildings. However, some architectural constraints may cause the braces to be moved to the story level, which is subjected to irregularity of cutting the lateral bearing system, or the lateral braces may be weakened or removed due to poor supervision in some stories, in which case the story may be irregular. There is very soft story in the building. In this study, 7 scenarios in three states such as regular, very soft irregularity, and irregularity of cutting the lateral bearing system is considered for 5-story frame. These frames are designed based on seismic guidelines of standard 2800, and then, the performance of them has been evaluated by SAP2000 software using analyses methods such as equivalent static, spectral dynamics and time history dynamics under near-fault earthquakes. The aim of this study is to investigate the accuracy of these methods. The results showed that time history dynamic analysis is more accurate than other methods. For example, the error rate of the maximum displacement response of frame with irregularity of cutting the lateral bearing system in equivalent static analysis compared to spectral and time history dynamic analyses are 15% and 77%, respectively.

    Keywords: Height Irregularity, Cutting the Lateral Bearing System, very soft story, Equivalent static analysis, Spectral dynamic analysis, Time History Dynamic Analysis, Near-fault earthquake
  • وحید صابری*، حمید صابری، امید میثاق مظاهری، عباسعلی صادقی

    در اتصالات گیردار رایج، نقطه ضعف بزرگ، شکست ترد ناحیه ی جوشکاری هنگام وقوع زلزله می باشد. یک راهکار خلاقانه برای رفع چنین نقطه ضعف هایی استفاده از صفحات کناری در اتصال تیر به ستون می باشد. در مطالعات گذشته، تمرکز بیشتر بر عملکرد اتصالات با صفحه ی کناری و مقایسه ی این اتصالات با انواع دیگر اتصالات گیردار بوده است. در این تحقیق، به بررسی تاثیر جنس، ضخامت و سوراخ دار بودن صفحات کناری بر عملکرد چرخه ای اتصال خمشی پرداخته می شود. برای این منظور علاوه بر استفاده از صفحات کناری از جنس فولاد نرمه (ST37) و  فولاد پر مقاومت کم آلیاژ (ST52)، از آلیاژ حافظه دار شکلی نیکل- تیتانیوم (SMA-Ni-Ti) نیز استفاده شده است تا اثر فوق الاستیک این آلیاژ بر عملکرد اتصال نیز مورد بررسی قرار گیرد. مدل سازی و تحلیل در نرم افزار اجزاء محدود ABAQUS تحت بارگذاری چرخه ای صورت گرفته است و نتایج حاکی از افزایش ظرفیت و شکل پذیری اتصالات با صفحه ی کناری از جنس آلیاژ حافظه دار شکلی بوده و همچنین مشخص گردید که می توان ضخامت های بهینه ای را برای صفحات کناری انتخاب نمود تا بدین صورت بیشترین شکل پذیری ممکن در اتصال ایجاد گردد و از تشکیل مفصل پلاستیک جلوگیری شود. بر اساس نتایج به دست آمده، با تغییر پیکربندی و ایجاد برش در اتصال بطور کلی ظرفیت اتصال در دوران 0/04 رادیان (حد پذیرش قاب های خمشی) کاهش یافته و تمرکز تنش در گوشه های برش خورده بیشترین تاثیر را در گسیختگی صفحات کناری دارند.

    کلید واژگان: اتصال گیردار, صفحه ی کناری, شکست ترد, عملکرد چرخه ای, آلیاژ حافظه دار شکلی
    Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Omid Misagh Mazaheri, Abbasali Sadeghi

    The most common disadvantage in moment connections is the brittle fracture of the welded area during an earthquake. One creative way to fix such disadvantages is to use Side Plates to connect the beam to the column. Previous studies have focused more on the performance of connections with side plates and comparison of these connections with other types of moment connections. In this study, the effect of material type, thickness, and perforation of the side plates on the cyclic performance is investigated. For this purpose, in addition to using side plates of soft steel (ST37) and high strength structural steel (ST52), nickel-titanium-shaped memory alloy (SMA-Ni-Ti) was also used to investigate the superelastic effect of this alloy on the connection performance. Modeling and analysis were performed in ABAQUS finite element software under cyclic loading. The results showed that the increased capacity and ductility of the side plate connections with shape memory alloy. Also, the findings revealed that optimal thicknesses can be obtained for a side plate to create the maximum possible ductility at the connection and preventing the formation of plastic hinges. According to the results obtained by changing the configuration and cutting in connection and in general, the capacity of the connection decreased by 0.04 radian (moment frame acceptance limit) and stress concentration in the cutting corners had the greatest effect on the failure of the side plates.

    Keywords: Moment connection, Side Plate, Brittle fracture, Cyclic Performance, Shape Memory Alloy
  • علی معافی، علی خیرالدین، حمید صابری*، وحید صابری

    اغلب ساختمان های مسکونی موجود در برابر زلزله به دلیل قدمت ساخت آن ها و نیز عدم رعایت کامل نکات فنی آیین نامه-ها درحین طراحی و اجرای ساختمان ها، لازم است بر اساس روش های مناسب و اصولی سعی در ایمن سازی و مقاوم سازی سازه های موجود در برابر زلزله نمود. با افزودن دستک و طوقه به قاب بتن آرمه بسیاری از پارامترها نظیر مقاومت، شکل-پذیری و سختی تغییر می کند. این پژوهش به صورت عددی تاثیر افزودن میراگر شکاف دار، صفحه فولادی، دستک و طوقه و دستک به همراه حلقه شکل پذیر را در مقاومت، سختی، شکل پذیری و اتلاف انرژی در قاب های بتن آرمه بررسی می کند. برای این منظور با نرم افزار اجزاء محدود ABAQUS اثر روش های مذکور بر رفتار خطی و غیرخطی قاب خمشی بتن آرمه مورد بررسی قرارگرفته است. در این مطالعه 12 نمونه قاب بتن آرمه یک طبقه و یک دهانه با مشخصات مشابه به روش های مختلف مقاوم سازی شده اند و تمام قاب ها تحت بار جانبی افزاینده قرارگرفته و نمودار نیرو-جابه جایی آن ها ترسیم شده است. نوآوری پژوهش در استفاده از میراگر شکاف دار و دستک با حلقه فولادی در مقاوم سازی قاب های بتن آرمه می باشد. نتایج بدست آمده از مدلسازی نشان داد که نسبت به قاب مرجع اگر چه قاب مقاوم سازی شده با دستک عملکرد بهتری در مقاومت دارد (51 درصد افزایش) ولی قاب های مقاوم سازی شده با میراگر شکاف دار، صفحه فولادی و دستک با حلقه رفتار بهتری در مقاومت و سختی از خود نشان می دهند همچنین قاب های مقاوم سازی شده با میراگر و دستک با حلقه نسبت به قاب مقاوم سازی شده با دستک از شکل پذیری و اتلاف انرژی بالاتری نیز برخوردارند همچنین الگوی بهینه مقاوم سازی از نظر شکل پذیری، مقاومت و سختی میراگر شکاف دارمی باشد.

    کلید واژگان: مقاوم سازی قاب, بتن آرمه- دستک با حلقه فولادی, میراگر شکاف دار, دستک و طوقه فولادی, صفحه فولادی
    ALI MOAFI, Ali Kheyroddin, Hamid Saberi *, Vahid Saberi

    Due to several reasons as the low resistance of constructed concrete and also change in codes or application of structures, some concrete frames need to be retrofitted. By adding the steel prop and curb to the reinforced concrete, many parameters such as resistance, ductility, stiffness and the resistance reduction coefficient change. This study numerically investigates the impact of adding the prop and curb, slit damper, gusset plate and also prop with a ductile ring on resistance, stiffness, ductility and energy dissipation of RC frames. For this purpose, the effect of the aforementioned methods on the linear and nonlinear moment frame behavior of reinforced concrete under monotonic loads have been numerically investigated using the ABAQUS software. Twelve samples of RC frames with one span and one story with the same characteristics were constructed and retrofitted by different methods. All frames were subjected to the monotonic loading, and pushover-displacement graphs of them were plotted. The novelty of the work was using such props and slit damper in RC frames .The results obtained from the modeling showed that although the frame retrofitted by the steel prop and curb showed a better performance in terms of resistance and stiffness, but the retrofitted frame with a ring, slit damper and gusset plate also showed a better behavior in terms of resistance and stiffness compared to the RC frame and the sample with slit damper and prop with a ductile ring as well as compared to the sample with the prop and curb showed more ductility and energy dissipation Also the optimal pattern of reinforcement is in terms of ductility, resistance and stiffness of the slit dampers.

    Keywords: RC moment resisting frame, Ductile ring, Slit damper, Steel prop, gusset plate
  • حمید صابری، وحید صابری*، فاطمه ولی، نجمه فرج پور، زهرا ساداتی، محبوبه رازگردانی، عباسعلی صادقی

    روش های مختلفی برای تحلیل و طراحی سازه وجود دارد که یکی از آن ها تحلیل استاتیکی معادل می باشد محدودیت وجود دارد. 4 مدل در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد، شکل کلی پلان قاب پنج طبقه،در نمونه اول یک قاب منظم،نمونه دوم نامنظمی جرمی در طبقه اول، نمونه سوم نامنظمی جرمی در طبقه سوم و نمونه چهارم نامنظمی جرمی در طبقه پنجم می باشد که بارگذاری لرزه ای آن با استفاده از طیف طرح استاندارد 2800 ویرایش چهارم انجام شده، مورد مطالعه قرارگرفته است. نامنظمی جرمی در طبقه اول با اختلافی 45 درصدری نسبت به سایر طبقات بیشتر بود و نامنظمی جرمی در طبقه سوم با 15 درصد نسبت به نمونه منظم کمتر بوده است، آنالیز دینامیکی تاریخچه زمانی با استفاده از شتاب نگاشتهای مختلف در حوزه دور و نزدیک صورت گرفته و پاسخ ها تغییرمکان جانبی و نسبی برای طبقات مختلف محاسبه شده و با مقادیر مجاز آیین نامه مقایسه گردید. به عنوان نتیجه قابل استنتاج از این پژوهش می توان به محافظه کارانه بودن روش استاتیکی معادل در برآورد برش وارده و عدم توانایی این روش برای در نظر گرفتن شکل بارگذاری اشاره کرد. نتایج بدست آمده بیانگر کاهش ظرفیت لرزه ای سازه های با نا منظمی جرمی در ارتفاع گشته است و بنابراین پیشنهاد می گردد تا حد امکان از ایجاد نامنظمی جرمی در ارتفاع پرهیز شود.

    کلید واژگان: تحلیل استاتیکی, تحلیل دینامیکی طیفی, تحلیل تاریخچه زمانی, سازه فولادی, نامنظمی جرمی
    Hamid Saberi, Vahid Saberi *, Fatemeh Vali, Najmeh Farajpour, Zahra Sadati, Mahbube Razgordani, Abbasali Sadeghi

    There are several methods for structural analysis and design, one of which is equivalent to static analysis. There are limitations. 4 models are examined in this research, the general shape of the plan of a five-story frame, in the first sample is a regular frame, the second sample is a mass irregularity in the first floor, the third sample is a mass irregularity in the third floor and the fourth sample is a mass irregularity in the fifth floor and Its seismic loading has been studied using the standard design spectrum of 2800 fourth edition. Mass irregularities in the first floor with a difference of 45% were higher than other classes and mass irregularities in the third floor were 15% less than the regular sample. Dynamic time history analysis was performed using different near and far fault earthquakes. Responses of lateral and relative displacement were calculated for different stories and compared with the allowable values of the regulations. As a deductive result of this study, we can point to the conservatism of the equivalent static method in estimating the incision and the inability of this method to consider the shape of the load. The results show a decrease in the seismic capacity of structures with mass irregularities in height and therefore it is recommended to avoid creating mass irregularities in height as much as possible.

    Keywords: Static analysis, Spectral dynamic analysis, time history analysis, steel structure, Mass irregularity
  • حمید صابری، وحید صابری*، حامد بیات سرمدی، عباسعلی صادقی

    در این تحقیق، تاثیر چیدمان میراگرهای ویسکوز در ارتفاع بر کنترل رفتار لرزه ای سازه های قاب خمشی فولادی با ارتفاع بلند توسط تحلیل های دینامیکی غیرخطی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور سازه ای با تعداد طبقات 15 طبقه با سیستم قاب خمشی فولادی با شکل پذیری ویژه انتخاب شد و پاسخ لرزه ای آن شامل تغییرمکان نسبی طبقات و برش پایه تحت دو مجموعه ی 3 تایی از رکوردهای دور و نزدیک به گسل مورد ارزیابی قرار گرفت. در گام بعدی میراگرهای ویسکوز با چیدمان های مختلف در طبقات این سازه قرار داده شده و تاثیر محل قرارگیری آنها بر تغییر پاسخ لرزه ای  مورد مطالعه قرار گرفت. برای تعیین پاسخ لرزه ای از تحلیل های دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مشخص می شود که افزودن میراگرهای ویسکوز در طبقات سازه باعث کاهش پاسخ تغییرمکان نسبی طبقات و همزمان افزایش پاسخ برش پایه می شود. بر اساس همین نتایج، الگوی قرارگیری میراگرها در یک سوم بالایی سازه یا به صورت یکنواخت دو طبقه در میان نسبت به وضعیتی که میراگرها در یک سوم میانی یا تحتانی قرار بگیرند به مراتب نتایج بهتری را به لحاظ کنترل تغییرمکان نسبی طبقات و نیز کنترل افزایش برش پایه در سازه ارایه می دهد. شایان ذکر است که افزودن میراگرها در تمامی طبقات نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که افزودن میراگرها در تمامی طبقات هر چند در مقایسه با الگوهای یک سوم طبقات باعث کاهش بیشتر تغییرمکان نسبی در طبقات سازه می شود اما در عین حال برش پایه سازه را تا 40 درصد افزایش می دهد.

    کلید واژگان: میراگر ویسکوز, کنترل لرزه ای, چیدمان میراگر, قاب خمشی فولادی, تحلیل دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی
    Hamid Saberi, Vahid Saberi *, Hamed Bayat-Sarmadi, Abbasali Sadeghi

    This study focuses on the effect of viscos dampers arrangement over the height on the control of seismic behavior of tall steel moment-resisting frame structures by considering nonlinear dynamic analyses. To this end, 2D steel moment-resisting frame with 15-story is selected as sample structure with special ductility. The seismic demand parameters (i.e. inter-story drift ratio and base shear) of the sample frame is evaluated under two sets of near and far fault ground motions, each of which including 3 records. In next step, the sample structure is retrofitted by viscous dampers in different arrangements over the height and the effect of each arrangement on the seismic response of the sample structure is studied.  The nonlinear dynamic time history analysis is utilized to derive the seismic responses of the case study structure. The results of the study demonstrate that the application of dampers leads to reduction of inter-story drift response and increase in base shear demand. Also, it was found that the arrangement of the dampers in top one-third height of the structure or uniform distribution of the dampers over the height gives more efficient result than other arrangement patterns, in terms of inter-story and base-shear demand control.   Finally, it is observed that the insertion of dampers in all of the stories, although reduces the drift demand more than other patterns, but increases the base shear demand by up to 40%.

    Keywords: viscous damper, Seismic control, Damper Arrangement, Steel Moment-Resisting Frame, Nonlinear Dynamic Time History Analysis
  • وحید صابری*، حمید صابری، مجتبی تراش، عباسعلی صادقی
    این تحقیق به بررسی نوع، ضخامت و نحوه شبکه بندی و قرارگیری صفحات FRP با دال بتنی یک طرفه دارای بازشو  می پردازد. شکست های برشی و خمشی، دو حالت عمده شکست در اعضای بتنی می باشد. یکی از راه های تقویت اعضای سازه ای استفاده از صفحات پلیمری می باشد که به دلیل ضخامت کم و تاثیر خوب و قیمت متعادل مورد استفاده قرار می گیرد. در این مطالعه، 9 نمونه دال تقویت شده یک طرفه با کامپوزیت های تقویتی (FRP) به صورت تکی، دوبل و محل قرار گیری مختلف مدل سازی و نتایج بررسی شده، که از این مقدار 2 نمونه به صورت تک، 3 نمونه به صورت دوبل و 3 مورد با شبکه بندی مختلف می باشد که در انتها به مقایسه هریک از آنها پرداخته می شود. دال بتنی مسلح با ابعاد 3400 میلیمتر طول، 2500 میلیمتر عرض و 160 میلیمتر  ضخامت می باشد. میلگرد های طولی و عرضی با نمره 12 و در فاصله 20 میلیمتری از سطح دال قرار گرفته اند . پس از بررسی های صورت گرفته، مشخص شد که به طور کلی دال هایی که با الیاف CFRP تقویت شدند عملکرد بهتری به جهت باربری و شکست داشتند و با دو برابر کردن این صفحات تاثیر بهتری مشاهده می شود. در بحث قرار گیری FRP، هرچه نحوه شبکه بندی منظم و در محل قرار گیری نیرو قرار داده شود، تاثیر به سزایی دارد.
    کلید واژگان: دال بتنی, بازشو, ضخامت, نحوه شبکه بندی, شکست های برشی و خمشی
    Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Mojtaba Tarash, Abbasali Sadeghi
    This study examines the type, thickness, and the way of gridding and placement of FRP sheets with concrete slabs. Shear and bending failures are two major failures in concrete members. One of the ways to reinforce structural members is to use polymer plates that are used due to their low thickness, good effect and balanced price. In this study, eight samples of reinforced concrete reinforced slab reinforced single, double and different location of modeling and results were investigated, of which 2 samples were single FRP, 3 samples were double FRP and 3 were grid mode of Reinforced concrete slab. Reinforced concrete slabs with dimensions of 3400 mm in length, 2500 mm in width and 160 mm in thickness. Longitudinal and transverse rebars with a score of 12 and at a distance of 20 mm from the surface of the slab. After reviewing, it was found that in general, slabs reinforced with CFRP fibers performed better in terms of loading and breaking, and by doubling these plates, a better effect is observed. In the discussion of FRP placement, whatever the regular grid mode and the placement of the force, has a great impact.
    Keywords: Concrete Slab, opening, thickness, Grid Mode, Shear, Bending Failures
  • وحید صابری*، حمید صابری، مونا سراجی، عباسعلی صادقی
    در این تحقیق به ارزیابی تاثیر طول تیر پیوند بر رفتار لرزه ای قاب های مهاربندی برون محور تحت زلزله های نزدیک و دور از گسل پرداخته شده است. بدین منظور از چهار قاب سازه ای با تعداد طبقات 3، 6، 9 و 12 با در نظر گرفتن سه طول مختلف تیر پیوند استفاده شده است. پس از طراحی سازه های نمونه و تهیه مدل های غیرخطی، این مدل ها تحت مجموعه 10تایی از رکوردهای نزدیک به گسل و مجوعه 3 تایی از رکوردهای دور از گسل تحلیل شدند. تحلیل های دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی با استفاده از رکوردهای مقیاس شده برای این سازه ها انجام شد و مقادیر پاسخ لرزه ای تغییرمکان طبقات، برش پایه و چرخش تیر پیوند برای آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه مشخص شد که با افزایش طول تیر پیوند و تغییر مد رفتار تیر پیوند از حالت برشی به خمشی، مقدار پاسخ تغییرمکان نسبی طبقات به نحو قابل توجهی افزایش می یابد، اما افزایش در پاسخ تغییر مکانی با کاهش نسبی در برش پایه سازه همراه است. این نتیجه برای رکوردهای دور و نزدیک به گسل مشابه است. بنابراین به نظر می رسد در صورتی که شرایط معماری امکان دهد، استفاده از تیر پیوند کوتاه رفتار بهتری را برای قاب مهاربندی شده به همراه خواهد آورد. همچنین نتایج تحلیل ها نشان داد که در طول بهینه 8/0 متر، پاسخ تغییرمکانی قاب های نمونه تحت رکوردهای نزدیک به گسل تا 15 درصد بزرگتر از پاسخ آنها تحت رکوردهای دور از گسل است. این اختلاف برای پاسخ برش پایه کمتر است.
    کلید واژگان: مهاربند برون محور, تیر پیوند, طول بهینه, تحلیل دینامیکی غیر خطی, پاسخ لرزه ای
    Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Mona Seraji, Abbasali Sadeghi
    In this research, it will be paid to evaluate the effects of the link beam length on seismic behavior of eccentric braced frames under near and far-fault earthquakes. For this purpose, four frame structures with different number of stories such as 3, 6, 9 and 12 have been used. For each of these frames, three different lengths of link beam are considered. After designing structures and preparation of non-linear models, these models are analyzed under a suite of 10 and 3 near and far-fault records, respectively. Nonlinear dynamic time history analyses are performed using scaled records for these structures, and the response values of the stories displacement, base shear and the rotation of link beam are evaluated for them. Based on the results of this study, it is specified that increasing the length of link beam and change the mode of the link beam from the shear to bending, the values of stories drift are considerably increased, but the values of base shear are decreased relatively. This result is similar for near and far-fault records. Therefore, it seems that the use of a short link beam would offer a better behavior to the braced frame if the architectural conditions allow. The results showed that in 0.8 m as an optimal length, the displacement response of frames under near-fault records up to 15 percent larger than the far-fault records. This difference is lower for base shear response.
    Keywords: Eccentric brace, link beam, Optimal length, Nonlinear dynamic analysis, Seismic response
  • حمید صابری، وحید صابری*، سید محسن نورانی، عباسعلی صادقی
    در این پژوهش به بررسی تاثیر الیاف مسی و پلاستیکی به همراه پودر سنگ و همچنین تغییر در سایز سنگدانه های درشت  بر خصوصیات بتن تازه و پارامترهای مکانیکی یتن خودتراکم پرداخته شده است. بدین منظور الیاف مسی با طول 30 میلی متر و به میزان 1 درصد و الیاف پلاستیکی به میزان 4/0 در صد به بتن طرح شاهد اضافه گردید و پس از آزمایشات بتن تازه از قبیل جریان اسلامپ، قیف V شکل، جعبه  L شکل و جعبه U شکل و همچنین آزماش های بتن سخت شده شامل: اندازه گیری چگالی، مقاومت فشاری، مقاومت کششی و مدول الاستیسیته انجام گرفت. نتایج نشان می دهد با افزودن الیاف مسی و پلاستیکی به بتن شاهد، جریان اسلامپ 17 درصد  کاهش یافته و همچنین زمان خروج کامل بتن از قیف V شکل ، حدود 30 درصد به تاخیر افتاده است. همچنین وجود الیاف مسی به مقدار 1 درصد و الیاف پلاستیکی به مقدار 4/0 درصد، باعث یهیود مقاومت فشاری در حدود 64 درصد و از طرفی باعث بهبود مقاومت کششی در حدود 50 درصد شده است. در تحقیقات گذشته اثبات شده است که با بکار بردن الیاف فولادی در بتن خودتراکم، با افزایش عمر نمونه باعث افت مقاومت فشاری که دلیل آن را زنگ زدگی الیاف فولادی ذکر گردیده است، در این پژوهش با توجه به حضور الیاف مسی در بتن خودتراکم هیچ گونه زنگ زدگی و افت مقاومت دیده نشده است و باعث بهبود دوام بتن گردید. با افزودن الیاف به بتن خودتراکم باعث افزایش ظرفیت باربری بتن خودتراکم شده است. با بکار بردن الیاف مسی و پلاستیکی و همچنین پودر سنگ در بتن خودتراکم باعث بهبود مقاومت کششی در حدود 28 درصد شده است.
    کلید واژگان: بتن خودتراکم, الیاف مسی, الیاف پلاستیکی, مدول الاستیسیته, مقاومت کششی, مقاومت فشاری
    Hamid Saberi, Vahid Saberi *, Sayed Mohsen Noorani, Abbasali Sadeghi
    In this study, the effects of adding copper and plastic fibres and stone powder on flow parameters and hardening properties of self-compacting concrete have been investigated. The basic disadvantages of concrete include high specific gravity, low tensile strength compared to its compressive strength, low durability, and increasing tensile strength. By The use of fibres is expected to improve tensile strength, as well as reducing stiffness and, on the other hand, increasing the concrete plasticity. Today, self-compacting concrete solves one of the major problems in the implementation of concrete works in urban environments, which includes the noise pollution caused by the use of a vibrator to replacement concrete. Self-compacting concrete is a high-performance modern concrete that distinguishes its characteristics such as the lack need to internal or external density and the cross of dense reinforcement networks from conventional concrete. Another feature of self-compacting concrete is its high viscosity and stability as a result of the addition of fillers and the use of cement materials. But increasing the amount of cement materials and fillers in self-compacting concrete increases the brittleness of the concrete matrix, resulting in a decrease in deformability. Considering the successful experience of using fiber in concrete over the past years, in order to increase the deformability of ordinary, lightweight and high strength concrete, the use of fibres is an appropriate proposal to enhance of deformability of the self-compacting of concrete. Fiber concrete also has high energy absorption capacity and is not easily disassembled under impact loads.
    Keywords: Self-Compacting Concrete, Plastic Fibers, Copper Fibers, modulus of elasticity, tensile strength, Compressive strength
  • وسام کلمی زاده، حمید صابری*، امیر مختاری، وحید صابری
    در این پژوهش همکاری همزمان فولاد و بتن در ستون های مرکب مد نظر قرار گرفته و با استفاده از مدل سازی عددی به منظور مطالعه رفتار این مقاطع به معرفی نوع جدیدی از مقاطع به معرفی نوع جدیدی از مقاطع مرکب با عنوان ستون های فولادی دوجداره پر شده با بتن پرداخته شده است. عوامل موثر بر شبیه سازی عددی که این شبیه سازی را هرچه بیشتر به شرایط آزمایشگاهی نزدیک نماید تعیین و با تغییر در ابعاد و هندسه و همچنین خواص مصالح، مقاومت های محوری در نمونه ها بررسی و بیان می شود. هدف این مقاله، بررسی تاثیر مقاومت فشاری بتن در عملکرد محوری ستون های دوجداره فولادی پرشده با بتن CFDST می باشد. با بررسی سایر مقالات، می توان دریافت که تغییرات مقاومت بتن و ضخامت جداره های داخلی و خارجی در دو مقطع مربع و دایره ستون های بلند وجه تمایز این تحقیق نسبت به سایر تحقیقات بوده است. در مجموع 20 نمونه با پارامترهای مختلف از جمله تاثیرات بتن، ظرفیت باربری و نسبت عرض به ضخامت بر روی مقاومت ستون های با مقطع دایره و مربع در جداره داخلی و خارجی توسط نرم افزار اجزای محدود (ABAQUS) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان داد، ظرفیت باربری ستون های CFDST تحت فشار محوری، با افزایش مقاومت فشاری بتن در جداره ی داخلی حدودا 4% افزایش پیدا می کند. همچنین بررسی ها نشان داد که با افزایش مقطع در جداره داخلی، ظرفیت باربری در ستون های مربعی حدودا 7% افزایش و در ستون های دایره ای حدودا 3% کاهش می یابد.
    کلید واژگان: ستون های مرکب, ستون های دوجداره فولادی پرشده با بتن, عملکرد محوری, ظرفیت باربری, مدل سازی عددی
    Vesam Kolmi Zadeh, Hamid Saberi *, Amir Mokhtari, Vahid Saberi
    In this research, the co-operation of steel and concrete in composite columns is considered. Using numerical modeling to study the behavior of these sections, a new type of composite sections named concrete-filled double-skin steel column is introduced. The factors affecting numerical simulation, which bring this simulation closer to the laboratory conditions, determine the axial resistance of the samples by changing the dimensions and geometry as well as the properties of the materials. The purpose of this thesis is to investigate the effect of concrete compressive strength on the axial performance of concrete-filled double-skin steel column CFDST concrete. A total of 20 samples with different parameters such as effects of concrete, loading capacity and width to thickness ratio on the strength of columns with square and round cross section in inner and outer walls were investigated by ABAQUS software. The results of the study showed that the loading capacity of CFDST columns under axial pressure increased by about 4% with increasing compressive strength of concrete in the inner wall. Also, studies showed that with increasing cross-section in the inner wall, the loading capacity in square columns increased by about 7% and decreased by about 3% in circular columns.
    Keywords: composite columns, CFDST Columns, Axial Performance, Bearing Load, Numerical modeling
  • حمید صابری*، وحید صابری، مهرداد حسینی، ساعد حبیب زاده

    دیوارهای برشی فولادی یکی از مناسب ترینسیستم های رایج جهت مقاومت و پایداری سازه در برابر بارهای جانبی می باشد؛ که در مقاوم سازی و بهسازیلرزه ایسازه ها در مناطق لرزه خیز بکار گرفته می شوند.ازجملهمزیت هایی این سیستم مقاوم در برابر نیروهای جانبی نسبت به سیستم های مشابه می توان به شکل پذیری بالا، ظرفیت جذب و استهلاک انرژی فراوان، سختی اولیه ی بالا، سبک بودن نسبت به مشابه بتنی خود، صرفه جویی در مصالح مصرفی، کاهش زمان و هزینه ی ساخت اشاره نمود.تحقیقات اخیر نشان داده است که کمانش این صفحات پیش از تسلیم المان های محیطی موجب عملکرد بهتر این گونه از سیستم باربر جانبی خواهد شد. این موضوع موجب گسترش استفاده از صفحات باضخامت کمشده که منجر به پیدایش مشکلات اجرایی و تحت شعاع قرار دادن منافع اقتصادی طرح می گردد. به منظور غلبه بر معضلات اجرایی و تسریع در کمانش این صفحات، ایده استفاده از دیوار برشی فولادی با ورق میانی سوراخ دار مطرح گردید.در این مقاله، رفتار دیوار های برشی فولادی با ورق های دارای حفره بررسی شده است. جهت انجام یک مطالعه پارامتریک اثر سوراخ هایی با اشکال مختلف در ورق دیوار، نحوه چیدمان و قرارگیری سوراخ ها در دیوار بر عملکرد سازه برحسب میزان جذب انرژی، ظرفیت باربری کل سیستم بررسی شده است. جهت مدل سازی نمونه ها از نرم افزار اجزاء محدودآباکوساستفاده شد. نتایج پارامتریک انجام گرفته بر روی 60 نمونه یمدل اجزاء محدود ایجادشده تحت بارگذاری چرخه ای از نوع تغییر مکان،نشان داد که در صورت استفاده از درصد سوراخ های یکسان، بیشترین ظرفیت باربری به مدل دیوار برشی فولادی با سوراخ های با هندسه دایره ای شکل تعلق داشته است و بهترین رفتار لرزه ای را از خود نشان می دهد.

    کلید واژگان: دیوار برشی فولادی سوراخ دار, شکل پذیری, استهلاک انرژی, اجزاء محدود, بارگذاری چرخه ای
    Hamid Saberi *, Vahid Saberi, Mehrdad Hosseini, SAED HABIBZADEH

    Steel shear walls are one of the most commonly used systems for resistance and stability of structures to lateral loads, which are used to rehabilitate and improve the seismicity of structures in seismic zones.Among the advantages of this lateral load resistance system, similar to high-performance systems, high ductility, high absorption capacity and energy depreciation, high initial hardness, light weight relative to similar concrete, saving materials, reduced time and the cost of conruction pointed out.Recent research has shown that the buckling of these plates before the submission of environmental elements would produce a better performance of this kind of lateral load system.This leads to the expansion of the use of thin-walled plates that lead to emerging executive problems and affect the economic benefits of the plan.In order to overcome the dilemmas and accelerate the buckling of these sheets, the idea of using a perforated steel plate was introduced.In this paper, the behavior of steel shear walls with perforated plates is investigated.To perform a parametric study of the effects of holes with different geometric shapes on the shear wall, the method of laying and placing holes in the shear wall on structural performance, in terms of energy absorption, the total load bearing capacity of the system was investigated.For modeling the samples, Abaqus finite element software was used.Parametric results on 60 finite element models under cyclic loading of displacement type showed that if using the same hole percentage, the maximum bearing capacity was attributed to the shear wall model with holes with circular geometry It shows the best seismic behavior.

    Keywords: perforated steel shear, wall Ductility, Absorbing energy, Finite Element, cyclic loading
  • فرشاد گودرزی، وحید صابری*، حمید صابری، عباسعلی صادقی

    توزیع خرابی در ارتفاع سازه های قاب خمشی تا حد زیادی تابع زمان تناوب پالس زلزله است. علاوه بر محتوای فرکانسی زلزله، شدت بار لرزه ای نیز می تواند تاثیر زیادی بر الگوی توزیع نیازهای تغییرمکانی سازه داشته باشد. در این تحقیق، تاثیر زمان تناوب پالس زلزله های نزدیک به گسل بر الگوی توزیع نیاز جابجایی نسبی بین طبقه ای (به عنوان شاخص خرابی) در قاب های خمشی فولادی با شکل پذیری ویژه در سطوح عملکرد متناظر با حد عملکرد استفاده ی بی وقفه (IO)، ایمنی جانی (LS) و آستانه ی فروریزش (CP) مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور، سه سازه ی قاب خمشی فولادی با شکل پذیری ویژه با تعداد طبقات 3، 9 و 15 طبقه تحت 30 رکورد زلزله پالسی شکل با مشخصات فرکانسی مختلف در نظر گرفته شده است. در ادامه، از تحلیل دینامیکی افزایشی (IDA) استفاده شده و برای ارزیابی تاثیر زمان تناوب پالس، رکوردهای انتخابی بر حسب زمان تناوب پالس به سه دسته ی پالس کوتاه، متوسط و بلند دسته بندی شده اند. همچنین، برای اندازه گیری الگوی توزیع از دو متغیر کمی برای توصیف الگوی توزیع جابجایی نسبی بین طبقه ای در ارتفاع استفاده شده است. بر اساس نتایج این تحقیق مشخص شد که تجمع خرابی قاب های خمشی در محدوده رفتار غیرارتجاعی عمدتا در طبقات پایینی سازه متمرکز می شود، در حالی که در محدوده رفتار ارتجاعی اثر زمان تناوب پالس زلزله کمیتی تاثیرگذار است که با افزایش آن الگوی توزیع به سمت طبقات پایینی سازه حرکت می کند و با کاهش آن، جابجایی نسبی ها در طبقات بالایی و میانی سازه متمرکز می شوند.

    کلید واژگان: زلزله نزدیک به گسل, زمان تناوب پالس, توزیع خرابی, قاب خمشی فولادی, شکل پذیری ویژه
    Farshad Goudarzi, Vahid Saberi*, Hamid Saberi, Abbasali Sadeghi

    The damage distribution of the steel moment-resisting frame (SMRF) structures is greatly a function of the pulse period of earthquake. In addition of frequency content of earthquake, the deformation demand distribution pattern depends on the seismic intensity more. In this study, the effect of pulse period of near fault earthquakes on the damage index as inter-story drift demand distribution of SMRFs with special ductility is investigated for different performance levels, including Immediate Occupancy (IO), Life Safety (LS), and Collapse Prevention (CP) limit states. For this purpose, the seismic response parameters of three SMRFs with special ductility and 3, 9 and 15-story under the effect of 30 near fault earthquake records with different frequency characteristics are evaluated through the implementation of Incremental Dynamic Analysis (IDA). To study the effect of pulse period, the pulse-like near fault records are categorized into three groups of short, medium, and long-period records. Moreover, two numerical variables are defined to quantitatively describe the seismic demand distribution patterns over the height of the sample frames. Based on the results of this study, it is found that the concentration of the damage distribution in the SMRFs for highly nonlinear state of the seismic response, transfers to the lower stories. However, for elastic and near-elastic zones, the short-period pulse-like excitations transmit the seismic demands toward the upper and mid stories.

    Keywords: Near Fault Earthquake, Pulse Period, Damage Distribution, Steel Moment-Resisting Frame, Special Ductility
  • امیر مختاری، حمید صابری*، وسام کلمی زاده، وحید صابری

    ستون های مرکب دو لایه نیز از خانواده ستون های مرکب CFDSTمی باشد که از دو جداره فولادی دایره تشکیل شده و به صورت هم مرکز مونتاژ می-گردد و بین این دو جداره با بتن پر می گردد. در این نوع از ستون ها اثر مهم بتن این است که کمانش موضعی جداره فولادی را به تاخیر می اندازد و خود بتن در حالت محصور شدگی قادر است کرنش ها و تنش های بالاتری را نسبت به حالت غیر محصورشدگی تحمل کند. از مزایای ستون های مرکب دو لایه نسبت به ستون های مرکب تک لایه می توان به وزن کمتر ستون های مرکب دو لایه، شکل پذیری بیشتر و تحمل نیروهای محوری بیشتر اشاره کرد. رفتار این ستون ها تحت بار محوری خالص مورد توجه است لذا بررسی رفتار ستون های مرکب دو لایه تحت اثر بار محوری برای رفتار نزدیک به واقعیت این ستون ها از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود. در این مقاله ظرفیت ستون های دو جداره فولادی پر شده با بتن با استفاده از نرم افزار اجزاء محدود ABAQUS تحت اثر فشار محوری بررسی شده است. در این تحقیق با تغییر پارامتر های ضخامت لایه ها و قطر هسته داخلی و وجود و عدم وجود بتن درون هسته، مقاطع با یکدیگر مقایسه گردیدند. بررسی ها نشان دادند که ستون های دایره ای با افزایش قطر هسته به طور حتم ظرفیت باربری آن ها نیز افزایش نمی یابد و پارامتر موثر در این مسئله نسبت ضخامت به قطر (D/t) می باشد. در بحث وجود و عدم وجود بتن در هسته، مسئله محصورشدگی نتیجه مهمی داشته و در نمونه-هایی که بتن هسته موجود بوده ظرفیت مقاطع افزایش یافته است.

    کلید واژگان: ستون های دو جداره پر شده با بتن, بار محوری, ستون های مستطیلی, ستون های مربعی, ستون های دایره ای
    Amir Mokhtari, Hamid Saberi *, Vesam Kolmi Zadeh, Vahid Saberi

    Two-layer composite columns are a family of single-layer composite columns consisting of two circular steel tubes, which are assembled in a center and are filled with concrete. In this type of column, the important effect of concrete is that it delays local buckling of the steel skin, and that the concrete in its confined state can tolerate higher strains and tensions than the non-confined state. The advantages of two-layer composite columns, in comparison to single-layer columns, can be attributed to the lower weight of two-layer composite columns, more ductility and greater axial force strengthening. The behavior of these columns under pure axial load is of interest. Therefore, the study of the behavior of two-layer composite columns under the influence of axial load is of particular importance due to the behavior close to the reality in these columns. In this paper, the capacity of double-skin steel columns filled with concrete has been investigated using ABAQUS finite element, under the influence of axial stress. in this paper, sections were compared with changing the thickness of the layers and the diameter of the inner core and the existence and absence of concrete core. the results showed that the diameter of the tube increases with increasing the core diameter and the effective parameter in this issue is the ratio of thickness to diameter (D/t). In the discussion of the existence and absence of concrete in the core, the confinement effect has an important result and has increased the load strength capacity of the columns.

    Keywords: Double skin concrete filled columns, Axial load, rectangular columns, square columns, circular columns
  • علی عبدالهی، وحید صابری*، حمید صابری، عباسعلی صادقی
    امروزه استفاده از مصالح FRP به عنوان میلگردهای مصرفی در سازه های بتنی، عرشه ی پل ها و جاده ها به منظور جلوگیری از زنگ زدن میلگردهای فولادی رایج می باشد. هدف از انجام این پژوهش، تقویت خمشی تیرهای بتنی با میلگردهای FRP و همچنین بهسازی تیرهای ضعیفی است که با این میلگردها مسلح شدند و با چسباندن ورق های CFRP در بخش تحتانی تیر در جهت طول آن تقویت شده است، می باشد. به این منظور به بررسی دو پارامتر اصلی شکل پذیری و مقاومت خمشی مقاطع مسلح با میلگردهای FRP که در قالب 12 مدل طراحی و در نرم افزار ABAQUS تحت تحلیل استاتیکی غیرخطی بار افزون قرارگرفته شده اند همچنین نمونه ی GFRP تحت بار چرخه ای نیز قرار داده شده است. نتایج نشان می دهد که برای تقویت تیرها در صورت استفاده از این میلگردها در صورت نبود میلگرد فولادی بهتر است از میلگرد AFRP استفاده گردد زیرا مقاومت خمشی در حدود 8 الی 18 درصد بیشتر از مقاطع مسلح با میلگردهای CFRP و GFRP را تامین می کند و اگر بحث شکل پذیری مقطع مطرح است بهتر است از میلگرد GFRP استفاده گردد که شکل پذیری حدود 7 الی 15 درصد بیشتر از مقاطع AFRP و CFRP دارد و در صورت تقویت مقطع ضعیف با ورق های CFRP تحت بار چرخه ای می توان به ظرفیت خمشی در حدود 28/2 برابر بیشتر از تحلیل استاتیکی غیرخطی بار افزون دست یافت.
    کلید واژگان: میلگرد FRP, ورق CFRP, رفتار خمشی, شکل پذیری, مقاومت خمشی, نرم افزار ABAQUS
    Ali Abdolahi, Vahid Saberi *, Hamid Saberi, Abbasali Sadeghi
    Nowadays, using FRP materials as reinforcing rebars in concrete structures, bridge decks and roads is common to prevent rusting of steel rebars. The purpose of this study was to strengthen the flexural strength of the concrete beams with FRP rebars and also to improve the weak beams that were reinforced with these rebars and reinforced by attaching the CFRP Laminates in the lower part of the beam along its length. For this purpose, two main parameters of ductility and flexural strength of sections reinforced with FRP rebars, designed in 12 models and subjected to nonlinear static analysis (pushover) in ABAQUS software and then the GFRP sample is also subjected to cyclic loading. The results show that to reinforce the beams if these rebars are used in the absence of steel bars, it is better to use the AFRP rebar because it provides flexural strength of beam sections about 8 to 18% more than the sections reinforced with CFRP and GFRP rebars and if the ductility is considered, It is advisable to use GFRP rebar which has about 7-15% more ductility than AFRP and CFRP sections, and if the weak section is strengthened with CFRP Laminates under cyclic loading, the flexural capacity can be more than 2.28 times to the nonlinear static analysis (pushover).
    Keywords: FRP Rebar, CFRP Laminate, Flexural Behavior, Ductility, Flexural Strength, ABAQUS software
  • حمید صابری، وحید صابری*، الناز شندی آبادی، عباسعلی صادقی
    روشی که امروزه مورد توجه اکثر محققین در طراحی سازه های جدید و بهسازی سازه های موجود می باشد، کاهش حرکات و نیروهای حاصل از زلزله در سازه است. بر این اساس، کنترل سازه ها از طریق اعمال نیروهای کنترل کننده بر سازه به کمک ابزارها و وسایل مناسب و جدا کردن سازه از حرکت زمین شکل گرفته است. دستگاه های اتلاف انرژی غیرفعال، یگ گروه از این روش حفاظت لرزه ای هستند که خود به دو دسته دستگاه های وابسته به سرعت و غیروابسته به سرعت طبقه بندی می شوند. در سیستم های کنترلی سازه ها، میرایی نقش اساسی را در کنترل پاسخ های لرزه ای دارد. از طرفی دیگر رفتار غیرخطی سازه ها و مقدار انرژی هیسترزیس که میرایی هیسترزیس سازه مشهور است، تاثیر بسیار مهمی در مقدار خرابی های سازه داشته و آستانه فروریزش سازه را کنترل می کند. با تغییر مقدار میرایی الحاقی سازه، رفتار غیرخطی المان های مقاوم سازه تغییر یافته و مقدار انرژی هیسترزیس سازه تحت تاثیر قرار می گیرد. در این تحقیق، جهت بررسی این موضوع، قاب هایی با مهاربند شورون و تعداد طبقات 5، 10 و 15 در نرم افزار SeismoStruct مدلسازی و تحلیل دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی شده اند و میرایی به وسیله ی سیستم کنترلی میراگر ویسکوز به سازه ها، اعمال گردیده است. با بررسی نتایج مشاهده می گردد که میرایی باعث کاهش مقدار پاسخ های لرزه ای سازه ها می گردد اما رابطه افزایش میرایی و کاهش پاسخ ها خطی نیست. اما در حالت کلی مقدار میرایی باعث کاهش مقدار جابجایی، دریفت، برش پایه و افزایش سطح عملکرد سازه ها می گردد. بیشترین مقدار کاهش نیروی داخلی برای میرایی 10، 20 و 30 درصد به ترتیب برابر 35، 39 و 43 درصد بوده است. همچنین بیشترین مقدار کاهش برش پایه برای میرایی 10، 20 و 30 درصد به ترتیب برابر 55، 59 و 64 درصد بوده است
    کلید واژگان: میراگر ویسکوز, مهاربند شورون, تحلیل دینامیکی غیرخطی, پاسخ لرزه ای
    Hamid Saberi, Vahid Saberi *, Elnaz Shandi Abadi, Abbasali Sadeghi
    Today, the used method by most researchers to design new structures and retrofitting the existing structures is to reduce the movements and forces resulting from the earthquake in the structure. Accordingly, control of the structural behavior through the application of controlling forces on the structure by means of appropriate tools and separating the structure from the ground motion has been formed. The passive energy dissipation devices are grouped by seismic protection, which are quickly categorized into two groups of dependent velocity and non-dependent velocity devices. In structural control systems, damping has a crucial role in controlling seismic responses. On the other hand, nonlinear behavior of structures and the amount of hysteresis energy that is known as the structural hysteresis damping has a very important effect on the amount of structural damage and controls the collapse prevention state of the structure. By varying the damping values of the structure, the nonlinear behavior of the resistant elements of structure changes and the amount of hysteresis energy is affected. In this study, to investigate this topic, the structures with a number of different stories have been modelled in SeismoStruct software and dampers have been applied to the structure. By observing the results, the damping causes decreasing the seismic response of the structures, but the relationship between the increasing the damping and lowering the responses is not linear. But in general, the amount of damping value reduces displacement, drift, and base shear and increasing the performance level of the structures. The highest internal force reduction for the damping ratio 10, 20 and 30% has been 35, 39 and 43%, respectively. Also, the maximum reduction of the base shear for the damping ratio 10, 20 and 30 is 55, 59 and 64%, respectively.
    Keywords: Viscos Damper, Chevron Brace, Nonlinear dynamic analysis, Seismic response
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال