به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

پریسا دارویی

  • محمد کلثوم، پریسا داروئی*، امیر قمرانی
    زمینه

    مطالعات نشان داده است که جنگ در سوریه به طور قابل توجهی بر روی سلامت روان کودکان تاثیر گذاشته و باعث افزایش میزان استرس و اضطراب آن ها شده است، پژوهش های مختلف حاکی از آن است که میزان استرس و اضطراب را می توان با بهره گیری از مداخلات هنردرمانی و روانشناختی تعدیل کرد. با وجود این، کاربرد هنردرمانی مبتنی بر مداخلات روانشناختی، در آسیب های ناشی از جنگ بر کودکان سوری، مغفول مانده است.

    هدف

    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار در کاهش ترس از شکست در کودکان تحت تاثیر جنگ سوریه و دچار استرس آسیب ثانویه (STS) انجام شده است.

    روش

    طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (3 ماهه) با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کودکان 10-12 سال سوری در معرض جنگ بود که از این جامعه آماری، کودکانی که به علت جنگ به شهر السلمیه نقل مکان کرده بودند (153 نفر) مورد آزمون مقیاس تشخیصی استرس آسیب ثانویه (براید و همکاران،2004)، قرار گرفتند که تعداد 44 نفر با علائم بیشتر (کسب نمره بالاتر) انتخاب شدند و بر اساس ملاک ورود و خروج، از این کودکان 20 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش (گروه مداخله هنردرمانی بیانگر) وگواه گمارده شدند. در جلسات مداخله هنردرمانی از بسته هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار (کلثوم و همکاران، 2023) و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارزیابی شکست در عملکرد PFAI (کونروی و همکاران، 2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز تحلیل واریانس اندازه گیری تکرارشده (مکرر) و نرم افزار SPSSv26 مورد استفاده قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد مداخله هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار بر کاهش علائم ترس از شکست و ابعاد آن (ترس از تجربه شرم و خجالت، ترس از کاهش عزت نفس، ترس از داشتن آینده ای نامعلوم، ترس از دست دادن علاقه افراد مهم و ترس از ناراحت شدن افراد مهم (در کودکان سوری موثر بوده است (0/05 p<).

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل شد که هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار می تواند باعث کاهش میزان علائم ترس از شکست و زیرمقیاس های آن بر کودکان متاثر از جنگ شده و تکرار آزمایش در کودکان دیگر متاثر از جنگ با نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: هنردرمانی بیانگر, برنامه گربه سازگار, ترس از شکست, استرس آسیب ثانویه (STS), کودکان جنگ سوریه
    Mohammad Kalthom, Parisa Darouei*, Amir Ghamarani
    Background

    Studies have shown that the Syrian war has significantly impacted the mental health of children, leading to increased levels of stress and anxiety. Various studies indicate that stress and anxiety levels can be modified using art therapy and psychological interventions. However, the utilization of art therapy grounded in psychological interventions for addressing the repercussions of war on Syrian children remains underexplored.

    Aims

    This research aimed to investigate the effectiveness of an art therapy intervention based on the coping cat program in reducing the fear of failure in children affected by the Syrian war and experiencing secondary traumatic stress (STS).

    Methods

    The current study utilized a semi-experimental design with pre-test, post-test, and follow-up (3 months) measurements, involving a sample of Syrian children aged 10–12 exposed to the war. From this population, 153 children who had relocated to the city of Salamieh due to the war were assessed using the Secondary Traumatic Stress Scale (Bride et al., 2004). Out of these, 44 children with higher symptom scores were selected, and, based on entry and exit criteria, 20 of them were randomly assigned to two groups of 10 children: the experimental group (Expressive Art Therapy) and the control group. The art therapy intervention sessions used the Art Therapy Based on Coping Cat Program (Kalthom et al., 2023), and data was collected using the Performance Failure Apprehension Inventory (PFAI) questionnaire (Conrow et al., 2002). Data analysis was performed using repeated measures analysis of variance and the SPSS 26 software.

    Results

    The result of this research demonstrated that art therapy based on Coping Cat Program significantly reduced fear of failure and its dimensions (fear of experiencing shame and embarrassment, fear of loss of self-esteem, fear of an unknown future, fear of losing the love of important people, and fear of upsetting important people) in Syrian children (p< 0.05).

    Conclusion

    Based on the obtained results, it can be concluded that art therapy based on Coping Cat Program can reduce the levels of fear of failure and its sub-dimensions in children affected by the war, and it is recommended to replicate the experiment with a larger sample of war-affected children for further validation.

    Keywords: Expressive Art Therapy, Coping Cat Program, Fear Of Failure, Secondary Traumatic Stress (STS), Syrian War-Affected Children
  • زهرا میرزایی ارجنکی، ندا ترابی فارسانی*، پریسا داروئی، مهدی راست قلم

    در دنیا روستاهایی وجود دارند که ظاهری متفاوت از آنچه که همیشه از یک روستا تصور می شود دارند و رنگ آمیزی منظر در این روستاها نه تنها شادی و نشاط را برای جامعه محلی تامین می کند، بلکه با جذب گردشگر به روستا رونق اقتصاد محلی را هم به دنبال دارد. پژوهش حاضر به کمک روش کیفی (راهبرد تحلیل مضمون) و مطالعات ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میک مک به دنبال شناسایی پیشران های کلیدی برای تبدیل روستا به یک مقصد گردشگری با محوریت رنگ آمیزی منظر است. ابزار گردآوری داده در پژوهش حاضر، فرم مصاحبه بوده و داده ها به کمک روش گلوله برفی جمع آوری شده است . نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که سه عامل ایمن بودن مسیرهای دسترسی به روستا به منظور انتقال مصالح و رنگ مصرفی به روستا، بهبود و توسعه زیرساخت ها و تسهیلات گردشگری به کمک رنگ آمیزی و نزدیکی به معادن رنگ های طبیعی از بحرانی ترین و کلیدی ترین پیشران های زیرساختی هستند. همچنین، بر اساس نتایج مستخرج از نرم افزار میک مک توانمندسازی جامعه محلی مهمترین پیشران اجتماعی شناسایی شد. به علاوه، انتخاب رنگ مصرفی و کیفیت آن با توجه به معماری و اقلیم روستا، ترک گیری و زیرسازی دیوارها، استفاده از رنگ های مخصوص نما (سیلکون دار)، پرهیز از شلوغ کاری در نقش های دیواره ، رنگ خاک روستا و نوع مصالح مصرفی روستا به عنوان تاثیرگذارترین متغیرهای کالبدی معرفی شدند. در نهایت، می توان گفت که توجه به پیشران های کلیدی در رنگ آمیزی منظر روستایی می تواند راهکار اقتصادی خلاق در راستای رونق گردشگری روستایی باشد.

    کلید واژگان: رنگ, روستا, روستاهای رنگی, منظر, گردشگری روستایی
    Zahra Mirzaei Arjanaki, Neda Torabi Farsani *, Parisa Darouei, Mahdi Rastghalam

    There are villages in the world that have a different color than what is always thought of as a village, and the coloring of the landscape in these villages not only provides happiness and vitality to the local community but also by attracting tourists to the village and promotes the local economy. The present research, with the help of a qualitative method (Thematic analysis) and interpretive structural modeling through MICMAC software, strive to identify the key drivers for turning the village into a tourist destination with the help of coloring the rural landscape. The tool of data collection in the present study was an interview form and the data was collected using the snowball sampling method. The results of the data analysis illustrated that the three factors of the safety of access routes to the village, the existence and possibility of developing infrastructure and tourism facilities, and the proximity to natural color mines are among the most critical and key infrastructure drivers. Also, based on the results extracted from MICMAC software, empowerment of the local community was identified as one of the most important social drivers. In addition, the choice of color to be used and its quality according to the architecture and climate of the village, cracking and underlying of the walls, using special colors for the facade (silicone), avoiding busy work on the patterns of the walls, the color of the village soil and the type of materials used was introduced as the most effective physical variables.Lastly, it can be said that paying attention to the key drivers in the coloring of the rural landscape can be a creative economic solution for promoting rural tourism.There are villages in the world that have a different color than what is always thought of as a village, and the coloring of the landscape in these villages not only provides happiness and vitality to the local community but also by attracting tourists to the village and promotes the local economy. The present research, with the help of a qualitative method (Thematic analysis) and interpretive structural modeling through MICMAC software, strive to identify the key drivers for turning the village into a tourist destination with the help of coloring the rural landscape. The tool of data collection in the present study was an interview form and the data was collected using the snowball sampling method. The results of the data analysis illustrated that the three factors of the safety of access routes to the village, the existence and possibility of developing infrastructure and tourism facilities, and the proximity to natural color mines are among the most critical and key infrastructure drivers. Also, based on the results extracted from MICMAC software, empowerment of the local community was identified as one of the most important social

    Keywords: Color, Village, Colored Villages, Landscape, Rural Tourism
  • فائزه داوری، پریسا داروئی*

    بیان مسیله: 

    وجود برنامه های آموزشی هنر در راستای اهدافی مشخص و با رویکردی متناسب با آن می تواند تاثیرگذاری مطلوبی بر کودکان داشته باشد. از سویی، با توسعه حس زیبایی شناسی در کودکان که به صورت بالقوه در نهاد آن ها نهفته است می توان در دریافت پیوسته زیبایی ها و شگفتی های جهان اطراف به آن ها کمک کرد و هنر ابزار مناسبی برای برای افزایش و توسعه این درک است. از سویی دیگر، رویکرد آموزشی دیسیپلین محور با تمرکز بر روی آثار هنری می تواند در طراحی برنامه های آموزشی با این هدف موثر باشد؛ از این رو، سوال پژوهش این است که بسته آموزشی طراحی شده با رویکرد دیسیپلین محور بر درک زیبایی شناسی کودکان چه تاثیری دارد؟

    هدف پژوهش: 

    هدف این پژوهش، سنجش تاثیر یک بسته آموزشی تدوین شده برمبنای رویکرد دیسیپلین محور بر درک زیبایی شناسی کودکان 7 تا 9 شهر اصفهان است.

    روش پژوهش: 

    به لحاظ هدف، کاربردی و در روش به صورت ترکیبی است. در ابتدا با روش کیفی از نوع اکتشافی با رویکرد دیسیپلین محور به طراحی برنامه آموزشی پرداخته شد و سپس جهت سنجش تاثیر این برنامه به روش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون زیبایی شناسی پیرسون که براساس تحول زیبایی شناسی پارسونز طراحی شده، بر روی 10 کودک در سنین 7 تا 9 سال انجام گرفت. کودکان به صورت تصادفی انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برنامه مداخله به مدت 12 جلسه آموزشی، که هر جلسه 90 دقیقه طول می کشید، انجام گرفت. داده های به دست آمده با روش آماری میانگین t زوجی بررسی شد.

    نتیجه گیری

    یافته های آماری نشان داد که بین عملکرد کودکان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>p) و می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی حاضر بر افزایش زیبایی شناسی کودکان تاثیر داشته است.

    کلید واژگان: آموزش هنر دیسیپلین محور, زیبایی شناسی پارسونز, آزمون زیبایی شناسی پیرسون, کودکان 7- 9 سال
    Faezeh Davari, Parisa Darouei *

    Problem statement: 

    using art education programs –compiled with defined goals and appropriate approaches would make a positive influence on children. On one hand, it could help them to receive continually the beauties and wonders of the universe to which the art is a suitable implement for this perception growth and promotion. On the other hand, discipline-based art education can be effective in designing educational programs with this goal, focusing on artworks; hence, the research question is what effect does the educational package designed with a discipline-based approach have on children’s perception of aesthetics?

    Research objective

    to evaluate the effect of an educational package compiled based on the discipline-based approach on the aesthetic perception of children from 7 to 9 in Isfahan city.

    Research method

    In terms of purpose, it is practical and in terms of method it is mixed. At first, the educational program was designed with a qualitative method of exploratory type with a discipline-based approach, and then to evaluate the effect of this program with a quantitative method of semi-experimental type with a pre-test-post-test design, using Pearson’s Aesthetic Test (which was designed based on Parsons’ Aesthetic Evolution), was conducted on 10 children aged 7 to 9 years. Children were randomly selected and participated in the research. The intervention program was conducted for 12 training sessions, each session lasting 90 minutes. The obtained data were analyzed by paired t-test mean statistical method.

    Conclusion

    The statistical findings show that there is a significant difference between the children’s performance in the pre-test and post-test stages (p<0.01) and it can be concluded that the present educational program affects growing children’s aesthetic perception.

    Keywords: Discipline-based art education, Parsons Aesthetics, Pearson aesthetics test, children 7- 9 years old
  • سارا معافی پور، پریسا داروئی*، امیر قمرانی

    فرایند انجام کار هنری، تجربه ای است که باعث رشد و آگاهی انسان شده و می توان آن را پلی بین تجربیات درونی و بیرونی فرد دانست که پایه درمانی دارد. هنر و ارتباط آن با ماندالا می تواند به عنوان پل ارتباطی با درون فرد باشد و به واسطه حالت آرام بخشی خود به کمک فرد آید. ماندالا، می تواند احساساتی را که در ناخودآگاه، فرد را آزار می دهد، آرام کند و آنچه را که در آن پنهان بوده به سطح خودآگاهی آورده و التیام بخشد و به این دلیل که ذاتا درمانی است می تواند ابزار مناسبی برای ارتباط با درون فرد باشد و احساسات، عواطف و هیجانات سرکوب شده و هر عامل مانع و مزاحم را ترمیم و برطرف کند. مقاله پیش رو با هدف تدوین بسته هنردرمانی با استفاده از الگوی ماندالا به روش کیفی از نوع اکتشافی به طراحی برنامه ها و تمرین هایی پرداخته است و در این جا در جهت کاهش احساس تنهایی با روش و رویکرد هنر درمانی بیانگر، که بر پایه تخیل و خلاقیت با بهره گیری هم زمان از گونه های متنوع هنری پایه ریزی شده، انجام پذیرفته است و دست یابی به 14 برنامه متنوع، با تلفیق خاصیت درمانی ماندالا و هنر بیانگر در جهت کاهش احساس تنهایی از نتایج و دستاوردهای این پژوهش است.

    کلید واژگان: هنردرمانی, هنردرمانی بیانگر, ماندالا, احساس تنهایی
    Sara Moafipour, Parisa Darouei *, Amir Ghamarani

    The process of artistic work creation is an experience that leads to human growth and awareness and thus can be considered as a bridge between internal and external experiences of a person who has a therapeutic basis. Art and its connection with the mandala can serve as a bridge of communication with the inner person and help the person through its relaxing state. The mandala can calm the emotions and therefore helps the person to express him/herself deeply and because it is inherently healing, it can be a good medium for communicate with the inside of the person and his/her suppressed feelings, emotions, excitement and repair and to tackle any interfering and vicious cause.   The aim of the present article is to compile an expressive art therapy package based on the mandala pattern and to achieve that, it uses the exploratory research method and approach of expressive art therapy, and uses different types of art, that has been used in this article for reducing loneliness feeling.    Expressive art therapy has been linked to the traditions and cultural precedents of world healing practices because they frequently involve the integration of all the arts. Expressive therapy has been defined as using the arts and their products to foster awareness, encourage emotional growth and to enhance relationships with others through access to imagination; including arts as therapy, arts psychotherapy, and the use of arts for traditional healing; and emphasizing the interrelatedness of the arts in therapy.   About how to compile this package it should be said that first, after examining the consequences of feeling loneliness, fear, sadness, anger, depression, having experience of anxiety and stress, etc. it has been tried to combine the therapeutic feature of art and the adopted art therapy method using expressive art therapy, that used of various art forms such as painting, collage, pottery, music, etc. The implementation of this package in the form of mandala pattern with expressive art therapy approach (which is based on imagination and creativity) was considered to improve the above (loneliness feeling) consequences.   The therapeutic property of the mandala was used as a symbol of self to provide a basis for projecting unconscious mechanisms in symbolic relationships and balance of personality and concentration for the individual. Mandala, which is the best tool for concentration, meditation and mindfulness, as a therapeutic tool can provide insight and awareness, like dream analysis; it also shows the order that so-called imposes itself on psychological chaos. Because in mandala, a person has the opportunity to be creative and can use all of his/her personality and discover him/herself. Finally, mandala causes concentration and relief from stress and anxiety, emptying and refining the mind and calming the person, and helps to empty the mind and its projection, as well as the connection between the unconscious and the conscious in people and with these features, its application in the mentioned package can help the factors and negative consequences of loneliness feeling. In each program, an attempt was made to consider art programs with a variety of types, with the aim of improving the feeling of loneliness and in line with the therapeutic properties of mandala in order to eliminate one of the consequences of loneliness feeling and to be integrated and arranged with the method and approach of art therapy. Finally, with using and combining therapeutic nature of mandala patterns and expressive art therapy, for reducing loneliness feeling, 14 diverse art therapy plans (any plan in one session) was compiled.  As a result, the answer to the research question on how to compile this treatment package and its description will be determined, and to clarify it, three of the schedules will be described:  For example, the plan of the second session, that was called “My Inner World” and its aim was “mental projection”, which has been compiled based on: First, drawing in circle form; because, an important feature of the mandala is helping to empty and project the mind and it is effective in overcoming stress and anxiety (which is a consequence of loneliness feeling). Secondly, due to the simultaneous use of several types of art in the expressive art therapy method, painting in the form of Doodle Art style was used. Because in addition to the expressive and projective nature of color in the release the emotions, the art of doodling as an unconscious stimulus, can be effective in mental cohesion and inner concentration and can subconsciously integrate the scattered elements in the subconscious, which can cause mental fragmentation, with complementary movements on paper, and reduce the scattering of the art work and its internal stimuli and mental associations. This schedule was also done with the method of self-expression in the happy process of inner discovery based on creativity and imagination (which is characteristic of the expressive art therapy approach) and so the rest of the sessions were done in the same way.   The third session, entitled "Me and the Other", was compiled with the aim of increasing communication with the other, overcoming feelings of sadness and anger, and throwing internal issues out and creating self-awareness gained from internal dialogue, and was implemented through the artistic media of painting. In collage and the quilling art, members were first asked to draw a circle and then use their personal photos and magazine photos to think about their relationship and position with others.   The twelfth session was entitled "Creating A Group Mandala" which was created by group interaction programs jointly and improving relationships, creating peace and relief from anxiety and overcoming shyness and withdrawal. Painting media was used alone. Creating a group mandala required a large size of circle  that how to measure it and the layer-by-layer divisions of the inner circle of the mandala were done with the concurrence of the subjects themselves and to draw the mandala, they started from the central point of the mandala, the "Common Starting Point" to its end.   In this research, the person who creates and colors the mandala, talks to him/herself; it means that he/she has an inner discourse with him/her. Mandala coloring can subconsciously improve and regulate the inner discourse by creating awareness; therefore, at this stage, the person has become aware of him/herself of these discourses and gained a clear understanding of the positive and negative aspects of these inner discourses. As a result, the therapeutic properties of mandala can be effective in reducing the consequences of loneliness feeling. Expressive art therapy is also, due to the method of spontaneous self- expression and the variety of art models that can be used in this method and approach, provide different methods for individual expression that can reduce fear and low risk and extreme introversion (consequences of loneliness feeling).   The present study was only about how to compile a mandala-based art therapy package with an art therapy approach to improve the loneliness feeling.   For a case study, it was performed on an experimental group of 10 orphan female teenagers aged 12 to 18 years in Isfahan which according to the statistical results of the relevant test (LACA: Loneliness & Aloneness Scale for Children & Adolescents Questionnaire) before and after the sessions and compared with the control group showed that it has been effective.

    Keywords: Art Therapy, Expressive Art Therapy, Mandala, Loneliness Feeling
  • سمیه چترائی*، مرضیه پیراوی ونک، نادر شایگانفر، پریسا داروئی
    ادراک بصری نقش بسزایی در دستیابی ما به سطح بالایی از شناخت، ایفا می کند و ارتقای آن می تواند بیشترین تاثیر را برروی کیفیت تجارب زیباشناختی ما داشته باشد. براین اساس فهم ماهیت و سازوکار آن درجهت غنای بیشتر، از الزامات حوزه آموزش هنر می باشد؛ بسیاری از تلاش ها برای فهم چیستی ادراک و پدیده های آن، حاصل اندیشه های پدیدارشناسان و روان شناسان گشتالت بوده است و موریس مرلوپونتی و رودلف آرنهایم، دو فیلسوف و نظریه پرداز برجسته در این حوزه اند که عمده آراء آنها تحت تاثیر این مکتب و با رویکرد پدیدارشناختی صورت گرفته است؛ نوشتار حاضر سعی دارد با تطبیق آراء این دو فیلسوف به شناخت گسترده تری از ماهیت ادراک دست یابد و رهیافت آن را در حوزه آموزش هنر واکاوی نماید. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی، به شیوه تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از اسناد معتبر و منابع کتابخانه ای نگاشته شده است؛ یافته های این نوشتار نشان می دهد مرلوپونتی و آرنهایم در اندیشه ای یکسان بر این باورند که در ادراک بصری، جوهر عالم درون و بیرون، برخلاف آموزه های دوآلیستی دکارتی، در هیات بازی میان نیروهای مختلف به شکل یک گشتالت در می آید و از خلال همین درهم تنیدگی ارگانیسم با جهان مدرک است که می توان به درک امر واقعی رسید؛ همچنین با اتکا به این هیات کلی می توان به معانی و مفاهیمی دست یافت که در دیدن و هنرهای دیداری وجود دارد و ابزار ارتباطی هنرمند به شمار می آید. بنابراین لازمه آفرینش و درک اثر هنری، توانایی ذهنی در درک همین ساختارهای یکپارچه و معنادار می باشد و این ضرورت فهم عالی پدیده های بصری را در تربیت هنری دوچندان می کند.
    کلید واژگان: ادراک بصری, آرنهایم, آموزش هنر, مرلوپونتی, مطالعه تطبیقی
    Somayeh Chatrayi *, Marzieh Piravi Vanak, Nader Shayganfar, Parisa Darouei
    Many attempts to understand the nature of perception and its phenomena have been the result of the thoughts of phenomenologists and Gestalt psychologists. Maurice Merleau-Ponty and Rudolph Arnheim are two of the prominent philosophers and theorists in this field, who’s their opinions are influenced by Gestalt school with a phenomenological approach.The present article aims at achieving a broad cognition of the nature of perception by comparing the opinions of these two philosophers and analyzes these implications in the field of art education.This research was carried out with phenomenological approach, using an analytically-comparative method and utilizing authentic documents and library resources.The findings of the study show that Merleau-Ponty and Arnheim share the same thoughts, they believe that in visual perception, contrary to the dualistic doctrines of Descartes, the essence of the inner and outer world (subject & object) takes the form of a gestalt in the interplay between different forces and it is through this intertwining of the organism with the perceived world and it,s possible to understand the real thing. Also, by relying on this overall structure, we can achieve the meanings and Visual expression that there are in vision and visual arts as communication tools of artist. Therefore, the necessity of creating and understanding an artwork is the mental ability to understand these integrated and meaningful structures, which doubles the excellent understanding of visual phenomena in art education.
    Keywords: Arnheim, art education, Comparative Study, Merleau-Ponty, visual perception
  • افسانه ناظری، امیر قمرانی، پریسا داروئی، غزاله قاسمی طباطبایی*
    زمینه و هدف

    هنردرمانگری کمک می کند که افراد با احساسات و هیجانات ناشناخته خود روبرو شده و در نتیجه به شناختی از خود دست یابند و توانایی غلبه بر مشکلات را در قالب روش های گوناگون، به دست آورند. تنظیم هیجان نقش کلیدی در سلامت روانی کودکان داشته و می تواند در موفقیت های آینده آنها تاثیرگذار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان دانش آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان بود.

    روش

    روش پژوهش شبه آزمایشی در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. نمونه مورد مطالعه شامل 32 نفر از دانش آموزان پسر 9- 8 سال مقطع دوم دبستان شهر اصفهان در سال 1396 بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش (هر گروه 16 دانش آموز) به تصادف جایدهی شدند. بسته هنردرمانگری بیانگر در 12 جلسه 90-60 دقیق ه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی در طی این مدت، افراد گروه گواه هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (2001) به عنوان ابزار مورد نظر جهت جمع آوری داده ها استفاده شد و در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس، تحزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    براساس نتایج تحلیل داده ها، هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان مثبت تاثیر داشته است؛ بدین معنا که بین نمرات تنظیم هیجان مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش با گروه گواه، تفاوت معناداری مشاهده شده است (4/72F=، 0/05>P). نتایج همچنین نشان داد که تاثیر هنردرمانگری بیانگر در زیرمقیاس های تنظیم هیجان مثبت بر مولفه پذیرش و تمرکز مجدد، مثبت معنادار بوده (8/39F=، 0/000≥P)، ولی تاثیر آن بر تنظیم هیجان منفی (0/10F=، 0/755≤P)، معنادار نبوده است.

    نتیجه گیری: 

    هنردرمانگری بیانگر با استفاده از ویژگی های خودبیانگری، تخیل، مشارکت فعال، برقراری ارتباط بین ذهن و جسم، و همچنین با فعال و قوی کردن شبکه های قشری مغز، می تواند مهارت های تنظیم هیجان مثبت را افزایش دهد که همین توانایی در رویارویی کودکان با شرایط تنش آور و مدیریت رفتارشان، مفید است.

    کلید واژگان: هنردرمانگری بیانگر, تنظیم هیجان, دانش آموزان مقطع دبستان
    Afsane Nazeri, Amir Ghamarani, Parisa Darouei, Ghazaleh Ghasemi Tabatabaei*
    Background and Purpose

    Art therapy helps people to cope with their unknown feelings and emotions and, as a result, to achieve the self-awareness and the ability to overcome problems in a variety of ways. Emotion regulation plays a pivotal role in children’s mental health and it can contribute to their future achievements. The goal of this research was to study the effect of expressive art therapy on emotion regulation of primary school students in Isfahan.

    Method

    This research was a quasi-experimental study with pretest-posttest design. The sample included thirty two 8-9 year-old boys studying at grade two of primary school in Isfahan in 2017, who were selected by purposive sampling. Then the participants were randomly assigned to either the experimental or control group (16 students per group). The experimental group received twelve 60-90 sessions of expressive art therapy whereas the control group underwent no intervention. Emotion Regulation Questionnaire (2001) was used to gather the data. Finally, data were analyzed by analysis of covariance (ANCOVA).

    Results

    Based on the results of ANCOVA, expressive art therapy was effective on positive emotion regulation; in such a way that there was significant difference between the experimental and control group in terms of emotion regulation scores (p<0.05, F=4.72). Also, results showed that expressive art therapy had a significant positive effect on positive emotion regulation and reappraisal (p≤0.000, F=8.39) whereas it had not a significant effect on negative emotion regulation (p≥0.755, F=0.10). 

    Conclusion

    Through using self-expression, imagination, active participation, mind-body relationship and by activating and strengthening the cerebral cortex networks, expressive arts therapy can improve the positive emotion regulation skills which can help children to cope with stressful situations and to manage their behaviors.

    Keywords: Expressive arts therapy, emotion regulation, primary school students
  • علی زاده محمدی، افسانه ناظری، مهدی مطیع، پریسا دارویی *
    درک و شناسایی معناداری وقایع زندگی، یکی از اساسی ترین موضوعات در کیفیت و تحول مثبت زندگی انسان است و همواره در سلامت روانی و رضایت مندی او از زندگی نقش مهمی داشته است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی معناداری وقایع زندگی در قرآن و روان شناسی وحدت مدار، به ساختاری مفهومی برسد تا بر اساس آن، تمرین ها و برنامه های هنری موثر برای استفاده در مداخلات روان شناختی طراحی شود؛ بنابراین، با بررسی مسئله معناداری وقایع زندگی در قرآن و روان شناسی وحدت مدار، مفهوم نگرش وحدانی در تجربه ها و رخدادهای زندگی استنباط شد که به منظور عینی سازی، ملموس کردن و انطباق بهتر با رویدادهای زندگی، به ترتیب، سه شاخص شناخت و پذیرش وحدت مدار وقایع زندگی، پیوستگی کثرت های متضاد و معنابخشیدن به کثرت های زندگی از آن استخراج شد و هریک مبنای طراحی تمرین هایی هنری قرار گرفت تا با استفاده از هنر وحدت مدار، وقایع زندگی معنادار شوند و با از بین بردن بار منفی برخی وقایع، نقش مثبت آنها در رشد و تعادل زندگی جستجو شوند؛ به طوری که فرد باروایت وحدانی زندگی خویش و با انجام تمرین های هنری وحدت مدار، منطبق با مفاهیم استخراج شده، به همراه تفسیر آن با دیدگاه قرآنی و روان شناسی وحدت مدار، به خوبی هر آنچه از وقایع زندگی برداشت کرده است ، شرح و با مثال های زندگی خود انطباق دهد.
    کلید واژگان: قرآن, معناداری وقایع زندگی, روان شناسی وحدت مدار, هنر
    Ali Zadeh Mohammadi, Afsaneh Nazeri, Mahdi Motia, Parisa Darouei *
    Identification and understanding of meaningfulness of life events is one of the most fundamental issues in the quality of human life and its positive changes which also has always had an important role in his mental health and life satisfaction. This study by surveying meaningfulness of life events in Quran and unity-oriented psychology, aims to achieve a conceptual structure, so that effective artistic practices and programs could be designed on its basis to be used in the psychological interventions.
    Some psychologists such as Alport, Frankl and Maslow consider meaningfulness of life as the most important factor affecting positive psychosocial actions. So it can be said that giving attention to the meaning of life has been very much considered in the field of psychology. The answer given to the question of “meaning of life” affects our life experiences and everyday practices. It is creation of meanings that makes sense of the world to us and specifies the path of our life in the world; thus true achieving of it decreases the level of negative emotions (such as depression and anxiety) and also reduces the risk of mental illnesses, so that the “Meaning Therapy” (MT) is considered as one of the main interventions in psychology. Although meaningfulness of life is a subjective perception and mental cognition; but it depends entirely on the attitude of man to life, and religion is the factor that gives direction to the attitude and worldview of an individual. As a result, the necessity of examining religious psychology is also felt.
    In Islam, the Holy Quran has repeatedly expressed the divine goal in meaningfulness of life and giving meaning to the living of human beings. It has stated - in the verses of belief through the explanation of this principle and in the verses of the commandments and ethics by mentioning the way of meaningful life- that it is the wonder and psychological miracle of Quran. One of the psychological characteristics of Quran is its consideration of its goal-oriented and immortal human conduct which is reminiscent of human attachment to the One Being and his origin “God Almighty” which he ultimately will return to (Al-Baqarah, v. 46). The forgetfulness of this connection leads to separation from the true self, forgetting oneself and fear of loss and insecurity which are the main root of concerns and fundamental anxieties (al-Hashr: 19 and al-Yunus: 62).
    Unity-oriented psychology as a new meaning-oriented approach in psychology based on religious knowledge with the centrality and theoretical framework of the concepts of the unity of being and the Quranic teachings, and relying on the unity-oriented transcendent wisdom and by its use, has tried to make a unitary connection between the self of person, his environment and the changes. So that; one can get a positive perception of his life events_ which are the natural causes of his developmental stages_ leading to the constructive change of himself/herself. This monotheistic and religious attitude to the nature of man and the universe describes all the changes and subtleties of individuals in how to respond to the need for one's own monotheistic connection in growth stages of life and considers the separation, lack of interconnectedness and weakening of its attachment in the stages of development as the main causes of anxiety and fundamental fear and the origin of many mental disorders.
    Hence, by examining the issue of meaningfulness of life events based on Quran and unity-oriented psychology and the concept of monotheistic outlook toward life experiences and events, it was concluded that in order to objectify, materialize and better adapt to the life events, respectively, three indicators are derived from it: 1. “unity-oriented recognition and acceptance of life events”, referring to verse 23 of Surah al-Hadid, and related concepts in unity-oriented psychology to create a balanced and meaningful life with reminiscent of the lack of ecstasy in joys and lack of disappointment and frustration in plights; 2. “the conjunction of opposite pluralities” on the basis of the verses 5 of surah al-Yunus, verse 3 of surah al-Molk and other verses referring to the conjunction of divine guidance such as the chain loops, and interpretation of the same concept in unity-oriented psychology with an emphasis on the continuity of any incident with the past, future, nature and environment, and the adventures before and after it; 3. “giving meaning to multiplicities of life” referring to verse 216 of Surah al-Baqara, and the concept of the existence of the purpose and wisdom of good and the constructive cultivation of all that occurs, with the intention of opening up and guiding man to purity and consciousness and discovering himself towards progress, prosperity and enlightenment of the path in the unity-oriented attitude.
    On the other hand, since the main attribute of religious and Islamic art in Iran has monotheistic foundation, and art is also considered in the unity-oriented approach as a facilitating tool for opening the way for the influence of positive imagination and receiving inspiration and intuition on the mind and makes the clients see their status in an integrated mode and get consistent with the events of life; as a result, artistic design, media and artistic techniques (design, painting, collage, photography, sandbox, etc.) could be used in this regard. Hence, each of the three indicators deduced from unity-oriented psychology and the teachings of Holy Quran in the context of the concept of a unitary attitude in experiences and events of life can be the basis for designing artistic exercises, so that by the use of unity-oriented art, one could give meaning to his/her life events and by removing negative effect of some events, their positive role in the growth and life balance could be found. In this approach; by unitary narrative of his/her life and doing artistic and unity-oriented practices in accordance with the extracted concepts and along with their interpretation by the viewpoint of Quran and unity-oriented psychology approach, one could be able to explain what she/he has perceived from life events and adapt them with examples of his/her own life.
    Keywords: Quran, Meaningfulness of life events, Unity-oriented psychology, Art
  • افسانه ناظری، پریسا دارویی *، کریم عسگری، صالح غایی
    تداعی تصویری ذهنی از فرمی مبهم و بی شکل، ممکن است برای هر شخصی اتفاق افتد اما تبدیل آن به فرمی عینی به صورت رسامی در حیطه توانایی های یک هنرمند است. در این پژوهش رابطه بین تداعی های تصویری ترسیم شده از یک قطعه مقوایی بی هدف به عنوان الگو توسط هنرمندان، با نوع شخصیت و میزان خلاقیت آنها بررسی می شود. نمونه پژوهش شامل 80 هنرمند در مقاطع تحصیلی کارشناسی، ارشد و دکترای دانشگاه هنر اصفهان و انجمن هنرمندان نقاش اصفهان بوده است که به صورت نمونه گیری تصادفی دردسترس، انتخاب شده اند. به افراد، یک قطعه سفید مقوایی با فرمی بی هدف و یکسان داده شده و از آنان خواسته شد تصویر تداعی شده در ذهن خود را روی آن ترسیم کنند. سپس، به سوالات یک پرسش نامه محقق ساخته به همراه آزمون شخصیت بزرگسال آیزنگ و آزمون خلاقیت عابدی پاسخ دهند. این پژوهش، از نوع کمی با روش همبستگی (رابطه ای) است که داده های آن با روش های آماری- توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین ابعاد شخصیتی و خلاقیت افراد با تداعی تصویری رابطه معنی داری وجود دارد. بدین گونه که افراد دارای خلاقیت بالا از حساسیت های شخصیتی بیشتری برخوردار بوده و نسبت به افرادی با خلاقیت کمتر برون گراتر هستند. همچنین نتایج نشان داد که بین مضامین مختلف حاصل از تداعی های تصویری افراد از قطعه مقوایی فقط تجسم چهره کلاه به سر با فرم قطعه رابطه معنی داری دارد. به طوری که افراد خلاق تر، بیشتر موضوعات متفرقه و متفاوت را ترسیم کردند و افراد کمتر خلاق به ترسیم موضوع چهره کلاه به سر، بیشتر تمایل داشتند. همچنین، افراد برون گرا بیشترین تعداد را بین آزمون گران داشتند. بیشترین تفاوت برون گراها و درون گراها در تداعی و ترسیم موضوع چهره کلاه به سر بود که تعداد برون گراها بیشتر بود. بین احساس حرکت و تداعی های تصویری مختلف نیز رابطه معنی دار وجود داشته و احتمالا ناشی حالت یا فرمی است که قطعه داشته است.
    پس می توان گفت بین ابعاد شخصیتی (درون گرایی- برون گرایی) و خلاقیت با تداعی های تصویری بین هنرمندان، رابطه معنی داری وجود دارد.
    کلید واژگان: خلاقیت, درون گرایی, برون گرایی, تداعی های تصویری, هنرمند
    Afsaneh Nazeri, Parisa Darouei*, Karim Asgari, Saleh Ghaei
    The mental visual association of a vague and shapeless form may happen for anybody but only an artist can make an objective form out of it through drawing. This article studies the relationship between the visual associations of a random cardboard piece as the pattern drawn by the artists and the type of their personality as well as the level of their creativity. The samples consist of 80 artists in different educational levels including BA, MA and PhD in the Art University of Isfahan and Isfahan Painters Association that were selected by convenience sampling. A white piece of cardboard with an identical random form was given to samples on which they were asked to draw their visual association. Then, they were asked to answer a questionnaire made by the researcher along with Eysenck personality test and Torrance creativity test. This research is a quantitative study using correlation method and its data was analyzed drawing on descriptive-statistical and deductive techniques as well as SPSS software. The results of this study show that there is a significant relation between the type of personality, creativity and visual association; that is, the samples with higher level of creativity had higher personal sensitivity and were more extrovert relative to lower-creativity samples. The results also show that among various themes acquired from visual association of the cardboard piece only the association of “the man in hat” has a significant relation with the form of the piece so that the samples with higher level of creativity drew different themes whereas samples with lower level of creativity tended more to draw “the man in hat” theme. Moreover, amongst the samples, extrovert persons outnumbered other groups. The most prominent difference between extroverts and introverts lies in the association and drawing of “the man in hat” theme in which extroverts outnumbered other groups. There is also a significant relationship between the feeling of motion and various visual associations which may be due to the state or form of the piece.Hence, it could be suggested that there is a significant relation between the type of personality (introversion or extroversion), creativity and visual association among visual artists.
    Keywords: creativity, extroversion, introversion, visual associations, artist
  • پریسا دارویی، دکترمحسن مراثی
    نقاشی لاکی در دوره قاجار به اوج شکوفایی خود رسید و پس از آن به آرامی روبه زوال نهاد. در اینمیان هنرمندان اصفهانی بیش ترین سهم را در گسترش و شکوفایی آثار نقاشی و تصویر سازی لاکیبر عهده داشته اند. این مقاله به منظور شناخت هرچه بیش تر زمینه و قابلی تهای هنر تصوی رسازی در هنرایرانی تصاویر لاکی در اصفهان دوره قاجار را گردآوری کرده و با توجه به مفهوم و تعریف تصویرسازی،مضامین و موضوعات موجود در نقاشی های لاکی مکتب اصفهان، آن ها را مورد بررسی قرار داده است.
    پرسش هایا صلیا ین پژوهش عبارتندا ز: 1- آیا می توان بعضیا ز آثار شیوه لاکی را در ردیف هنر تصویرسازیقرار داد؟ 2- مضامین آثار تصویرسازی شده توسط هنرمندان اصفهانی دوره قاجار چیست؟ 3- کدام موضوعبیش تر مورد توجه تصویرسازی به شیوه لاکی در اصفهان بوده است؟ نتایج تحقیق نشان داد نقاشی لاکیعصر قاجار، علاوه بر ویژگی های رایج شیوه نقاشی قاجاری، جنبه های تزئینی، تصویری و کاربردی هم داردو بستر مناسبی برای تصویرسازی نیز محسوب می شود. هنرمندان با وجود محدودیت های این بستر جدیدو نامتعارف، هم چنان علاقه مند به تصویرسازی موضوع های متنوع ادبی، تاریخی و دینی بر روی قلمدان ها وسایر اشیاء لاکی بودند. در پاسخ به سئوالات تحقیق مشخص شد موضوعا ین آثار براساس مشترکات محتوایی، در سه مضمون: 1- ادبی 2- تاریخی 3- دینی، قابل طبق هبندی می باشد وموضوع بیش تر این آثار در بخش ادبی، داستان هایی از پنج گنج نظامی، در بخش تاریخی صحنه هایی از جنگ ها و در بخش دینی، روایاتی از حضرت مریم و مسیح (ع)است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات،کتابخانه ای و مشاهد های است.
    کلید واژگان: تصویرسازی, لاکی, قاجار, اصفهان, قلمدان
سامانه نویسندگان
  • دکتر پریسا دارویی
    دکتر پریسا دارویی
    استادیار دانشکده هنرهای تجسمی، گروه ارتباط تصویری، دانشگاه هنر اصفهان، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال