به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

پریوش احمدپور

  • مژگان میرغفوروند، پریوش احمدپور*، پری راهی، حمید صالحی نیا
    مقدمه
    درد پستان یکی از شایع ترین ناراحتی های پستان است. با توجه به کمبود مطالعات در زمینه علت شناسی درد دوره ای پستان و اتیولوژی ناشناخته این اختلال، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط افسردگی و اضطراب با شدت و طول مدت درد پستان دوره ای در زنان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال های 94-1393 بر روی 322 زن 45-18 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان تبریز انجام شد. از پرسشنامه های مشخصات فردی - اجتماعی، مقیاس ارزیابی شدت درد و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای برآورد میزان تاثیر هر یک از متغیرهای مستقل (افسردگی، اضطراب و مشخصات فردی- اجتماعی) بر متغیر وابسته (شدت درد پستان) از مدل خطی عمومی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون های پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه انجام گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج آزمون های دو متغیره، بین طول و شدت ماستالژی با نمره اضطراب و افسردگی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (05/0>p). بر اساس مدل خطی عمومی، نمره اضطراب و افسردگی جزء پیش گویی کننده های شدت درد پستان بودند.
    نتیجه گیری
    اضطراب و افسردگی از عوامل موثر بر شدت و طول مدت درد پستان دوره ای است، لذا گنجاندن حمایت های روانی عاطفی برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی باید جزء پروتکل درمانی در این زمینه باشد.
    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, درد پستان دوره ای
    Mojgan Mirghafourvand, Parivash Ahmadpour, Pari Rahi, Hamid Salehiniya
    Introduction
    Mastalgia is one of the most common breast problems. Due to the lack of studies on the etiology of mastalgia and unknown etiology of this disorder, this study was performed with aim to assess the relationship between depression and anxiety with the severity and length of cyclic mastalgia in women.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on 322 women aged 18-45 years old referred to Tabriz health and treatment centers in 2014-2015. The questionnaires of socio-demographic, Nominal Day Breast Pain (NDBP), and Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS) were used for data collection. General linear model was used to estimate the effect of each of the independent variables (depression, anxiety and socio-demographic characteristics) on the dependent variable (severity of mastalgia). Data was analyzed by SPSS software (version 21), and Pearson test, t-test and ANOVA. P
    Results
    According to the results of bivariate tests, there was a significant correlation between the length and severity of mastalgia with anxiety and depression (P<0.05). According to the general linear model, the scores of anxiety and depression were the predictors of length and severity of mastalgia.
    Conclusion
    Anxiety and depression are of the effective factors on the severity and length of cyclic mastalgia, therefore, psychological and emotional support for reducing the level of anxiety and depression should be included in the treatment protocol in this regard.
    Keywords: Anxiety, Depression, Mastalgia
  • مژگان میرغفوروند، پری راهی، پریوش احمدپور، مرتضی فتوتی، قادر صادقی
    زمینه و هدف
    فعالیت فیزیکی، یک رفتار مهم ارتقا دهنده سلامت و یکی از عوامل مهم در حفظ سلامتی و پیشگیری از بیماری های غیرواگیر می باشد. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت فعالیت فیزیکی و عوامل موثر بر آن، بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در دانشجویان پسر ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1393 انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی بر روی 260 دانشجوی پسر انجام گرفت. نحوه نمونه گیری از نوع تصادفی بود. از پرسشنامه های فردی-اجتماعی، فعالیت فیزیکی IPAQ و پرسشنامه های طراحی شده بر مبنای مدل اعتقاد بهداشتی، شامل سازه های خودکارآمدی، موانع درک شده و منافع درک شده برای جمع آوری داده ها استفاده شد. از آزمون های پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    میانه (صدک 25 تا 75) نمره فعالیت فیزیکی 1331 (594 تا 5/4999) بود. 1/28 درصد دانشجویان فعالیت فیزیکی شدید، 5/48 درصد فعالیت فیزیکی متوسط و 5/23 درصد فعالیت فیزیکی ضعیف داشتند. بین سازه های منافع درک شده، خودکارآمدی و موانع درک شدهو مشخصات فردی-اجتماعی با نمره کل فعالیت فیزیکی ارتباط معنی دار آماری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    حدود یک چهارم از دانشجویان فعالیت فیزیکی ضعیف دارند، لذا باید منابع و تسهیلات انجام فعالیت فیزیکی منظم بویژه در محیط خوابگاه را برای دانشجویان فراهم نمود و با برنامه ریزی صحیح فواید ورزش را به اطلاع عموم بخصوص قشر جوان رساند تا از میزان بروز بیماری های غیرواگیر جلوگیری نمود.
    کلید واژگان: فعالیت فیزیکی, مدل اعتقاد بهداشتی, دانشجویان علوم پزشکی
    Mojgan Mirghafourvand, Pari Rahi, Parivash Ahmadpour, Morteza Fotouti, Ghader Sadeghi
    Background And Objective
    Physical activity is an important health promoting behavior and one of the most important factors in health maintenance and prevention of non-communicable diseases. This study aimed to determine the status of physical activity and its effective factors based on Health Belief Model in the male students resident in dormitories of Tabriz University of Medical Sciences -1393.
    Methods
    This study was performed on 260 male students. Sampling method was random. Questionnaires including Socio-demographic, physical activity (IPAQ) and a questionnaire based on Health Belief Model including constructs of self efficacy, perceived barriers and perceived benefits were used for collecting data. Pearson test, independent t-test and one-way ANOVA were used for data analysis.
    Results
    Median (Percentile 25 to percentile 75) of physical activity score was 1331 (594 to 4999.5). 28.1%, 48.5% and 23.5% of students had severe, moderate and low physical activity, respectively. There was no statistically significant relationship between physical activity and the constructs of self-efficacy, perceived benefits, perceived barriers and socio-demographic characteristic.
    Discussion
    About a quarter of the students had low physical activity. Thus, the sources and facilitators of regular physical activity should be provided in the dormitories for students and also with the proper planning; all people especially the young people are informed from the benefits of exercise in order to prevent the incidence of non-communicable diseases.
    Keywords: Physical activity, Health belief model, Medical students
  • مژگان میرغفوروند، سکینه محمدعلیزاده چرندابی، یوسف جوادزاده، پریوش احمدپور
    زمینه و هدف
    حدود 10 تا 30 درصد زنان سنین باروری از خونریزی زیاد قاعدگی رنج می برند. خونریزی زیاد قاعدگی باعث کاهش کیفیت زندگی و کم خونی می شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر بذرکتان و ویتاگنوس بر میزان خونریزی قاعدگی در زنان مراجعه کننده ی به مراکز بهداشتی درمانی تبریز، انجام گرفت.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده سه سوکور بر روی 159 زن انجام شد. افراد به روش بلوک بندی تصادفی در 3 گروه 53 نفری قرار گرفتند. گروه اول پودر بذر کتان 25 گرم روزانه، گروه دوم روزانه یک عدد قرص ویتاگنوس 8/4 تا 2/3 میلی گرم و گروه سوم پلاسبوی هر دو دارو را به مدت 2 سیکل قاعدگی دریافت نمودند. جدول تصویری هیگام (Higham) توسط مشارکت کنندگان قبل از مداخله، یک و دو ماه بعد از مداخله تکمیل گردید. از آزمون (ANCOVA) برای آنالیز داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    بین سه گروه از نظر مشخصات فردی-اجتماعی و میانگین خونریزی قاعدگی قبل از مداخله تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت. نمره خونریزی قاعدگی در هر دو گروه مداخله در ماه اول و دوم بعد از مداخله بطور معنی داری کاهش یافت، بطوری که میانگین نمره خونریزی قاعدگی به طور معناداری در ماه اول بعد از مداخله در گروه ویتاگنوس](0/4- تا 8/11-: فاصله اطمینان 95 درصد)، 9/7-:[تفاوت میانگین تعدیل یافته) و بذر کتان](6/5- تا 5/13-)، 6/9-[و همچنین در ماه دوم پس از مداخله در گروه ویتاگنوس](0/5- تا 2/15-)، 1/10-[و بذر کتان](2/5- تا 5/15-)، 4/10-[کمتر از گروه کنترل بود. تفاوت معنی داری بین دو گروه ویتاگنوس و بذرکتان وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه بذرکتان و ویتاگنوس هر دو جهت کاهش میزان خونریزی قاعدگی موثر می باشند، با این حال استفاده روتین از آن ها نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
    کلید واژگان: ویتاگنوس, بذرکتان, منوراژی
    M. Mirghafourvand, S. Mohammad Alizadeh Charandabi, Y. Javadzadeh, P. Ahmadpour
    Background And Objective
    About 10 to 30 percent of women in reproductive age suffer from heavy menstrual bleeding. Excessive menstrual bleeding, cause decreased quality of life and anemia.This study aimed to assess the effect of Vitexagnus and Flaxseed on menstrual bleeding in women referred to health centers of Tabriz.
    Materials And Methods
    This triple-blind randomized controlled trial was conducted on 159 women. Using block randomization, subjects were allocated into three groups (n=53 per group). Group I received 25 grams of Flaxseed powder daily; group II received 3.2-4.8 mg Vitex agnus tablet daily and control group received placebo of two drugs for two menstrual cycles. Participants completed Pictorial Blood Lost Assessment Chart (Higham) at baseline, 1, and 2 months after the intervention. Data was analyzed using ANOVA tests.
    Results
    There was no statistically significant difference between groups in terms of the demographic and the Higham score before the intervention. The menstrual bleeding score reduced significantly in both intervention groups during the first and second months after the intervention. Mean Higham score was significantly lower than that in the control group in the first month after the intervention in the Vitex agnus group [adjusted mean difference: [-7.9 (95% CI: -11.8 to -4.0)] and Flaxseed [-9.6 (-13.5 to -5.6)] and the second month after the intervention in Vitex agnus [-10.1 (-15.2 to -5.0] and Flaxseed [-10.4 (-15.5 to -5.2]. There was no significant difference between Vitex agnus and Flaxseed groups.
    Conclusion
    Based on the results of this study, Flaxseed and Vitex agnus are effective for reduction of menstrual bleeding amount. However, for routine use of Flaxseed and Vitex agnus more research is needed.
    Keywords: Flaxseed, Vitex agnus, Menorrhagia
  • مژگان میرغفوروند، سکینه محمد علیزاده چرندابی، یوسف جوادزاده، پریوش احمدپور*
    زمینه و هدف
    سندروم پیش از قاعدگی باعث اختلالات قابل توجهی در زندگی و فعالیت های روزانه می شود. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر بذر کتان و ویتاگنوس بر نشانه های سندروم پیش از قاعدگی در زنان، انجام گرفته است.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده سه سوکور 159 زن مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی تشخیص داده شده از طریق فرم ارزیابی نشانه های قبل از قاعدگی (PAF= The Shortened Premenstrual Assessment Form) از میان زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز از آبان 1392 تا شهریور 1393 انتخاب و به روش بلوک بندی تصادفی در 3 گروه 53 نفری قرار گرفتند. گروه اول پودر بذر کتان و پلاسبوی قرص ویتاگنوس، گروه دوم قرص ویتاگنوس به علاوه پلاسبوی بذر کتان و گروه سوم پلاسبوی هر دو دارو را دریافت نمودند. فرم ارزیابی نشانه های قبل از قاعدگی توسط نمونه ها قبل از مداخله، یک و دو ماه بعد از مداخله تکمیل گردید. از آزمون اندازه های تکراری (Repeated Measurement) برای آنالیز داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    نمره نشانه های قبل از قاعدگی در هر دو گروه مداخله هم در ماه اول و هم در ماه دوم به طور معناداری بهبود یافت. به طوری که میانگین نمره شدت سندروم قبل از قاعدگی به طور معناداری در ماه اول بعد از مداخله در گروه ویتاگنوس (1/2- تا 0/4-: فاصله اطمینان 95%، 3/3-: تفاوت میانگین تعدیل یافته) و بذر کتان (0/3- تا 5/5-، 3/4-) و ماه دوم پس از مداخله در گروه ویتاگنوس (7/4- تا 0/7-، 8/5-) و بذر کتان (7/5- تا 1/8-، 6/6-) کم تر از گروه شاهد بود. تفاوت معناداری بین دو گروه ویتاگنوس و بذرکتان مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه، بذر کتان و ویتاگنوس هر دو جهت بهبود سندروم قبل از قاعدگی موثر می باشد.
    کلید واژگان: سندروم قبل از قاعدگی, بذرکتان, ویتاگنوس
    Mojgan Mirghafourvand, Sakineh Mohammad Alizadeh Charandabi, Yousef Javadzadeh, Parivash Ahmadpour*
    Background and Aim
    Premenopausal syndrome affects daily activities of many women. This study aimed to compare the effects of Vitexagnus and Flaxseed on premenstrual symptoms in women referred to health centers of Tabriz from October 2013 to September 2014. Methods & Materials: This randomized controlled trial was conducted among 159 women suffered from premenstrual syndrome (PMS). The PMS was measured using the premenstrual assessment form (PAF). The participants were allocated into three groups (n=53 per group) using block randomization. The group I received 25 grams/d Flaxseed powder and placebo of the Vitexagnus; group II received 3.2-4.8 mg/d Vitexagnus tablets and placebo of the Flaxseed; and the control group received both placeboes. The PAF was completed at baseline and 1 and 2 month after the intervention. Data were analyzed using the general linear model.
    Results
    The PMS improved significantly in both intervention groups during the first and the second month after the intervention. In the Vitexagnus and Flaxseed groups, the mean total PMS score were significantly lower than that in the control group at the first months after the intervention (adjusted mean difference: -3.3 (95% CI: -4.0 to -2.1); -4.3 (-5.5 to -3.0), respectively). In the second month after the intervention, the mean total PMS score was -5.8 (-7.0 to -4.7) in the Vitexagnus group and -6.6 (-8.1 to -5.7) in the Flaxseed group. There was no significant difference between the Vitexagnus and Flaxseed groups in terms of the PMS score.
    Conclusion
    According to the results of this study, Flaxseed and Vitexagnus are effective in improving PMS.
    Keywords: Premenstrual syndrome, Flaxseed, Vitexagnus
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال