کاظم بیابانی خامنه
-
امروزه همگام با افزایش ادغام تجاری کشورها و گسترش پراکندگی بین المللی تولید، زنجیره های جهانی ارزش (GVCs) حجم بزرگی از تجارت را به خود اختصاص داده اند و مشارکت در شبکه ای از شرکای تجاری در بالادست و پایین دست، زنجیره ارزش ظرفیت های قابل توجهی از جمله بهبود جریان ورود دانش، روش ها و تکنولوژی های تولید پیشرفته تر، بویژه برای کشورهای درحال توسعه داشته است. از این رو، دور از انتظار نیست که GVCs و مشارکت در آن از منظر زیست محیطی نیز برای کشورها دارای ظرفیت های بالقوه مفید باشد. در همین راستا، تحقیق حاضر به مطالعه نقش GVCs در عملکرد زیست محیطی کشورها پرداخته است. به این منظور، با استفاده از نمونه ای شامل 65 کشور درحال توسعه و 36 کشور توسعه یافته و به روش اقتصادسنجی داده های تابلویی فضایی، خودهمبستگی فضایی، همگرایی شرطی و اثرات مستقیم و سرریز مشارکت در GVCs برای کشورها در قالب تجارت دوجانبه ارزش افزوده جنوب - جنوب، شمال- جنوب و شمال- شمال برآورد شده است. نتایج تحقیق، نشان می دهد که برای تمام کشورها، همگرایی شرطی و خودهمبستگی فضایی مبتنی بر GVCs وجود دارد، اگرچه برای تجارت شمال- شمال کشورهای توسعه یافته با شدت بیشتری برقرار است. همچنین مطابق برآوردها، مشارکت در GVCs در صورتی که تجارت دوجانبه ارزش افزوده شامل کشورهای توسعه یافته باشد، اثرات سرریز بر کشورهای شریک تجاری دارد، اما در تجارت جنوب - جنوب کشورهای درحال توسعه، این اثر از نظر آماری، قابل پذیرش نیست. بنابراین، برقراری روابط تجاری تحت GVCs با کشورهای توسعه یافته، می تواند یک سیاست بالقوه مفید برای بهبود عملکرد زیست محیطی کشورهای درحال توسعه، تلقی شود.
کلید واژگان: زنجیره های جهانی ارزش, شدت کربن, اقتصادسنجی فضایی, تجارت ارزش افزودهAlong with the increased trade integration of countries and the expansion of international production fragmentation, Global Value Chains (GVCs) amount to a huge part of trade today, and participation in a network of trade partners at downstream and upstream of the value chains brings about considerable potentials such as the improvement of the flow of knowledge and more advanced production technologies and techniques, particularly for developing countries. It would not be unexpected for GVCs and participating in them from an environmental aspect to have potential benefits for countries as well.
In this regard, the present study discusses the role that GVCs play in countries' environmental performance. For this purpose, a sample of 65 developing and 36 developed countries was investigated using spatial panel data econometrics, conditional convergence, spatial auto-correlation, and GVCs participation spillover and direct impacts for countries in the form of south-south, north-south, and north-north bilateral added-value trade. The results indicated that there was spatial auto-correlation and conditional convergence based on GVCs for all countries although they are more intense in the case of north-north trade in developed countries. Besides, participation in GVCs has spillover impacts on the trading partner countries if developed countries are included in the bilateral value-added trade but this impact is not statistically acceptable in south-south trade of developing countries according to estimations. Thus, establishing trading relations with developed countries through GVCs is a potentially beneficial policy to improve developing countries’ environmental performance.Keywords: Global value chains, Carbon intensity, Spatial econometrics, Value-added trade -
زنجیره های جهانی ارزش، محصول پیچیده گسترش پراکندگی بین المللی تولید است که سازمان تولید اقتصاد جهانی را متحول کرده و تجارت خدمات و کالاهای واسطه ای را افزایش داده است. این شکل نوین تجارت به کشورهای در حال توسعه اجازه داده است تا بدون دارا بودن مزیت نسبی در کل یک صنعت، با تخصص یافتن و مزیت نسبی در وظایف، از منافع تجارت بین الملل بهره ببرند. با توجه به اهمیت فزاینده زنجیره های جهانی ارزش، هدف تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل جایگاه اقتصاد ایران در زنجیره های جهانی ارزش برای سال های 1990 و 2015 است. به این منظور با استفاده از جداول داده-ستانده جهانی UNCTAD-EORA، شاخص های مشارکت، موقعیت و طول زنجیره ارزش برای کل اقتصاد ایران و نیز 24 بخش آن محاسبه شده است. به طور کلی نتایج نشان می دهد ادغام پسین اقتصاد ایران در زنجیره های جهانی ارزش افزایش یافته اما ادغام پیشین آن کم شده و اقتصاد ایران به سمت بالادست زنجیره ارزش حرکت کرده است. ضمن اینکه ایران برای کسب منفعت از زنجیره های جهانی ارزش، مسیر رقابت با اتکا به وفور عوامل را در بخش های آلاینده و انرژی بر نظیر نفت، معدن، پتروشیمی و صنایع فلزی دنبال می کند و ظرفیت های قابل توجه آن در بخش های خدماتی مغفول مانده اند.
کلید واژگان: زنجیره های جهانی ارزش, مشارکت پسین, مشارکت پیشین, شاخص موقعیت نسبی, طول زنجیره ارزش, جداول داده-ستانده جهانیGlobal value chains are a complex product of the international fragmentation of production expansion that has revolutionized the production organization of the global economy and increased trade in services and intermediary goods. This new form of trade has allowed developing countries to benefit from international trade with specialization and comparative advantage in tasks, without having a comparative advantage in an entire industry. Given the increasing importance of global value chains, the goal of this paper is to analyze the position of the Iranian economy in the global value chains for 1990-2015. For this purpose, using the UNCTAD-EORA World Input-Output Tables, the indices of participation, position and length of value chain are calculated for the Iranian economy and its 24 sectors. The results show that the Iranian economychr('39')s forward integration into global value chains has increased, but its backward integration has reduced and Iran’s economy has moved to the upstream of value chain. Moreover, for a benefit from global value chains, Iran is pursuing a competing path, in polluting and energy-intensive sectors such as the oil, mining, petrochemical and metal industries, and its considerable capacity in the service sectors remains neglected.
Keywords: Global Value Chains, Forward Participation, Backward Participation, Relative Position Index, Length of Value Chain, World Input-Output Tables -
نرخ ارز حقیقی نشانگر نسبت قیمت کالاهای قابل مبادله به قیمت کالاهای غیرقابل مبادله و یکی از نماگرهای کلیدی در اقتصاد ایران است که در سالهای اخیر جهش های چشمگیری داشت. در تحقیق حاضر با درنظر گرفتن چهار مکانیسم اثر قیمتی (تغییر قیمت نسبی انرژی)، اثر مقیاس (تغییر حجم اقتصاد)، اثر ترکیبی (تغییر ترکیب فعالیت های اقتصادی) و اثر تکنیکی (تغییر بهره وری)، آثار تکانه های نرخ ارز حقیقی بر شدت انرژی اقتصاد ایران به عنوان یکی از شاخص های مهم اقتصادی-زیست محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. پس از مدلسازی الگوی تحقیق به وسیله روش خودرگرسیون برداری ساختاری با داده های سال های 1395-1353، نتایج نشان می دهد که افزایش نرخ ارز حقیقی از کانال اثر قیمتی و اثر مقیاس شدت انرژی را کاهش می دهد، در مقابل اثر تکنیکی آن باعث افزایش شدت انرژی می شود. ضمن اینکه اثر ترکیبی معناداری مشاهده نشد. نهایتا به دلیل غالب بودن اثر تکنیکی مثبت، برآیند اثر نرخ ارز حقیقی بر شدت انرژی در دوره مورد بررسی مثبت بوده و در نتیجه با کاهش ارزش حقیقی ریال و ثبات سایر شرایط، شدت انرژی افزایش می یابد. دلایل این پدیده را می توان افزایش قیمت نسبی تجهیزات و تکنولوژی های با کارایی انرژی بیشتر (هم برای مصرف کننده و هم تولید کننده، که عمدتا وارداتی هستند) و همچنین افزایش قاچاق انرژی دانست که منجر به افزایش شدت انرژی می شوند.
کلید واژگان: شدت انرژی, نرخ ارز حقیقی, قیمت انرژی, قاچاق سوخت, خودرگرسیون برداری ساختاریThe real exchange rate indicates the ratio of the price of tradable goods to the price of non-tradable goods and is one of the key indicators in the Iranian economy that has undergone significant leaps in recent years. In the present study, the effects of real exchange rate shocks on energy intensity (as one of the important economic-environmental indicators) of Iran's economy is investigated with recognising four mechanisms: price effect (relative energy price change), scale effect (change in economic volume), composite effect (change in mix of economic activities) and technical effect (change in productivity). By modelling the empirical model by Structural Vector Autoregressive method with data from 1974-2016 period, the results show that increasing the real exchange rate reduces energy intensity from the price effect and the scale effect channel, while its technical effect increases the energy intensity. Also, there is no significant composite effect. Finally, due to the dominant positive technical effect, the impact of the real exchange rate on the energy intensity was positive during the sample period, and as an outcome, the energy intensity would increase by decreasing the real value of the rial, ceteris paribus. This result can be due to the increase in the relative price of energy-efficient equipment and technologies (which are mainly imported goods, for both consumers and producers), as well as the increase in energy smuggling, which lead to increase the energy intensity.
Keywords: Energy Intensity, Real Exchange Rate, Energy Smuggling, Energy Price, SVAR -
تمرکز منابع سوخت های فسیلی در مناطق جغرافیایی خاص و ماهیت استراتژیک سوخت به عنوان یک کالای قابل مبادله، شبکه ای درهم تنیده و پیچیده از روابط تجاری میان کشورهای واردکننده و صادرکننده سوخت را پدید آورده است. در این تحقیق با بهره گیری از نظریه گراف، توپولوژی شبکه تجارت سوخت در سال 1995 و 2017 تجزیه وتحلیل و خوشه های تجاری در تجارت سوخت و کشورهای عضو آنها شناسایی شده اند. سپس جایگاه و اهمیت بازیگران اصلی تجارت سوخت مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شبکه تجارت سوخت یک شبکه تماما هم بند است که به طور محسوس تحولاتی از قبیل رشد تعداد ارتباطات تجاری و افزایش شکل گیری روابط در قالب خوشه های تجاری و منطقه ای شدن را شاهد بوده است. همچنین لزوما کشورهای با سهم صادراتی بالا تاثیرگذاری بیشتری در تجارت سوخت ندارند و درعین حال با افزایش سهم در تجارت سوخت، کشورها به تجارت فراتر از خوشه های تجاری متمایل تر می شوند. نهایتا نتایج حاکی از کم شدن اهمیت ایران در تجارت سوخت است.کلید واژگان: نظریه گراف, سوخت های فسیلی, شبکه های پیچیده, خوشه های تجاریThe concentration of fossil fuel resources in specific geographic regions of the world and the strategic nature of fuel as a tradable commodity has created an intertwined and complex network of trade relationships among importing and exporting countries of fuel. In this research, using Graph Theory, the topology of the fuel trade network in 1995 and 2017 is analyzed and the position and significance of the main actors of the fuel trade were evaluated. The results show that the fuel trade network is a fully connected network with different growth patterns of trade clusters. It was also observed that countries with higher export share do not necessarily have a greater influence on the volume of fuel trade. While increasing the share of fuel trade, countries tend to trade beyond trade clusters. We also found that changes in trade clusters indicate a more regionalized trade in fuel. Finally, the results show a decrease in Iran's influence in fuel trade.Keywords: Graph Theory, Fossil Fuels, Complex Networks, Trade Clusters
-
پژوهشنامه اقتصادی، پیاپی 66 (پاییز 1396)، صص 201 -226گسترش تجارت خارجی بسته به شرایط ساختاری و ماهیت اقتصادی کشورها، اثرات مهمی بر
شدت انرژی دارد. در تحقیق حاضر اثر مقیاس (تغییر حجم اقتصاد)، اثر ترکیبی (تغییر ساختار
فعالیت های اقتصادی) و اثر تکنیکی (تغییر بهره وری) ناشی از تجارت بر شدت انرژی در
اقتصاد ایران، به عنوان یکی از شاخص های مهم اقتصادی زیست محیطی، مورد بررسی قرار -
گرفته است. به این منظور مدل تجربی پژوهش مطابق نظر یه اقتصادی با استفاده ازروشخودرگرسیون برداری ساختاری در دوره 1353 - 1392 مدل سازی شد. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد که اولا توسعه تجارت اثر مقیاس و اثر ترکیبی مثبت بر شدت انرژی ایران
دارد اما اثر تکنیکی آن منفی است. ثانیا اندازه اثر تکنیکی از برآیند دو اثر دیگر بزرگ تر
است. طبس نتایج تحقیق، افزایش حجم تجارت خارجی در اقتصاد ایران با انرژی بری بیشتر
همراه نشده و حتی شواهدی از کاهش شدت انرژی از کانال بهبود بهره وری کل عوامل تولید
(به عنوان شاخصی از تغییرات فنی) وجود دارد. بنابرا ین، توسعه تجارت خارجی در ایران
انرژی اندوز ارزیابی می شود.کلید واژگان: شدت انرژ ی, شدت تجارت, آزادساز ی تجار ی, خودرگرسیون برداری ساختاریEconomic Research, Volume:17 Issue: 66, 2017, PP 201 -226Expansion of foreign trade has important effects on energy intensity based on the structural conditions and economic nature of countries. In the present research the scale effect (the economy volume changing), the composite effect (the structure of economic activities changing) and the technical effect (productivity changing) resulting from the trade on the energy intensity of Iran economy, as one of the important economic-environmental indicators is investigated. For this purpose the empirical model of the research according to the economic theories by using the structural vector autoregression in 1353-1392 is modeled. The results of the model show that the trade expansion have positive scale and composite effects but negative technical effect on the energy intensity of Iran. Also the size of technical effect is bigger than the resultant of the two other effects. Therefore according to the results, increasing the volume of foreign trade has not energy intensive effect and there is evidence that energy intensity decreases from the total factors productivity channel (as an indicator of technical changes). Therefore the expansion of foreign trade in Iran is considered energy saving.Keywords: Energy Intensity, Trade Liberalization, Trade Intensity, Structural Vector Autoregression -
تتغییرات شدت انرژی را می توان به سه عامل درآمدی، قیمتی و بهبود مستقل کارایی انرژی (وابسته به ساختار و تغییرات فنی) مرتبط دانست. هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل موثر بر شدت انرژی و ارزیابی اهمیت این عوامل در توضیح تغییرات شدت انرژی در اقتصاد ایران است. به عنوان هدف جانبی نیز نقش بهبود کیفیت انرژی در ارتقاء بهره وری کل عوامل و کاهش شدت انرژی بررسی گردیده است. به این منظور از تکنیک تجزیه شاخصی، روش های اقتصادسنجی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی و خودرگرسیون برداری ساختاری (رویکرد بلانچارد-کوآ) برای دستیابی به اهداف پژوهش بهره برده شده است. نتایج تجزیه شدت انرژی در دوره 1391-1353 نشان می دهد که ناکارایی مصرف انرژی اصلی ترین عامل پیش برنده شدت انرژی است. بنابر نتایج الگوهای برآوردی، رابطه شدت انرژی با درآمد سرانه حقیقی خطی و مثبت بوده و کشش درآمدی تقاضای انرژی بزرگ تر از واحد است. رشد سهم بخش صنعت از تولید، ارتقاء بهره وری کل عوامل تولید و افزایش قیمت نسبی انرژی در بلندمدت و کوتاه مدت از شدت انرژی می کاهد. از نظر درجه اهمیت به ترتیب عوامل مرتبط با بهره وری کل، عامل قیمتی، عامل ساختار تولید و در آخر عامل درآمدی تاثیر بیشتری بر شدت انرژی دارند. همچنین اثر بهبود کیفیت انرژی بر کاهش شدت انرژی از کانال ارتقاء بهره وری کل تایید شد. بنابراین واقعی شدن قیمت نسبی انرژی اگرچه شرط لازم کاهش شدت انرژی است ولی باید به بهبود بهره وری کل عوامل تولید ختم شود به این جهت توجه به سایر الزامات ارتقای بهره وری ضروری است.کلید واژگان: کارایی انرژی, شدت انرژی, کیفیت انرژی, بهره وری کل عوامل تولید, اقتصاد ایرانThe main goal of this study is to identify the determinants of the energy intensity in the Iranian economy using annual data for the period 1974-2012. Changes in energy intensity can be seen as related to three factors including price, income, and autonomous energy efficiency improvements (based on technical progress). Moreover the role of energy quality in enhancement of total factor productivity and the reduction of energy intensity are also investigated. Hence, methods such as index decomposition technique, ARDL, 3SLS, and SVAR (Blanchard-Quah approach) models are used for these purposes. Energy intensity decomposition results show that energy consumption inefficiency is the most essential factor that forcing the energy intensity. Estimated results show that there is a linear positive relationship between energy intensity and real income per capita, and the income elasticity of energy demand is larger than unit. Growth in the industry share of production, increase in total factor productivity, and growth of the relative price of energy in long or short term reduce energy intensity. Considering the level of importance, factors related to the TFP, relative price of energy, structure of production, and income will have more impact on the energy intensity, respectively. The policy implication of this research is the energy relative prices reform is just necessary and not sufficient condition for the energy intensity reduction and this policy should be considered with other complementary factors aimed to the technical progress and the TFP improvement.Keywords: Energy Intensity, Energy Efficiency, Energy Quality, Total Factor Productivity, Economy of Iran
-
هدف از این پژوهش آزمون وجود رفتار انفجاری و شناسایی دوره های حبابی محتمل در بازار سهام ایران در دوره دی ماه 1387 تا شهریور 1393 است. در دوره هایی که چندین حباب قیمتی رخ می دهد فرآیندی که سری زمانی مورد بررسی از آن پیروی می کند از یک فرآیند گام تصادفی به فرآیندی انفجاری تبدیل می شود. در این حالت اغلب آزمون های سنتی قدرت تشخیص مناسبی نخواهند داشت زیرا لازم است که آزمون توانایی تشخیص تغییر فرآیند سری زمانی از I(0) به I(1) هنگام وقوع حباب و از I(1) به I(0) در زمان رکود را داشته باشد . به این دلیل در این پژوهش از روش GSADF و SADF که مبتنی بر آزمون ریشه واحد ADF راست دم بوده و اخیرا توسط فیلیپس و همکاران(2014) معرفی گردیده، بهره گرفته شده است. بر اساس نتایج بدست آمده در 69 ماه مورد بررسی 15 ماه، از جمله تیرماه 1392 تا دی ماه 1392 بازار سهام با پدیده حباب مواجه بوده است.کلید واژگان: رفتار انفجاری, حباب, آزمون ریشه واحد دیکی فولر تعمیم یافته راست دم, GSADF, SADFThe purpose of this research is testing of existence explosive behavior and identifying periods with price bubbles in stock market of Iran in January 2008 until September 2014. In periods that multiple price bubbles occurs, process of time series change from random walk to an explosive behavior. In this cases most of the traditional unit roots tests has less power in detecting bubbles because It is necessary that unit root test is able to detecting changes in time series from I(0) to I(1) during bubbles and changing I(1) to I(0) during collapse. For this reason, in the present study Sup ADF and Generalized SADF tests thats based on right tail augmented Dickey-Fuller unit root test that recently Introduced by Phillips et.al (2014) was applied for testing explosive behavior. According to the results, existence of bubbles in the 15 months of samples, and specially July 2013 until December 2013 is confirmed.Keywords: Explosive behavior, bubbles, right tail ADF, SADF, GSADF
-
پس از تجدید ساختار در صنعت برق و آغاز به کار بازار رقابتی در ایران کنترل ریسک یکی از ملزومات مدیریت اقتصادی و فعالیت کارآمد برای بازیگران بازار برق است. در این مقاله تئوری پرتفوی و رویکرد میانگین-واریانس و ارزش در معرض خطر شرطی که دو روش مدیریت ریسک مطرح در مباحث مالی هستند، برای مدیریت ریسک در بازار برق معرفی شده و همچنین کاربردی از این روش در بازار برق ایران ارائه گردیده است. اگرچه الکتریسیته و بازار برق تفاوت های عمده ای با سایر بازارها دارند اما بررسی ها اذعان دارند که با استفاده از مدل های مالی تعمیم یافته تر می توان به رویکرد مناسبی از مدیریت ریسک در بازار رقابتی دست یافت.
کلید واژگان: بهینه سازی مالی, تئوری پرتفوی, مدیریت ریسک, بازار برق, ارزش در معرض خطر شرطیFollowing the restructuring in electricity industry and competitive market debut in iran، risk control is one of the requirements of the economic management and effective activity for major actors in electricity market. This paper introduced portfolio theory and the mean - variance approach and the conditional value-at-risk for risk management in electricity market which are two major risk management methods in financial issues and also the application of this method in electricity market of iran is presented. Although there are major differences between electricity and power markets and other markets، but the studies show that using more generalized financial models، Appropriate Approach can be achieved for risk management in a competitive market.Keywords: Financial Optimization, Portfolio theory, Electricity Market, Conditional Value, at, Risk, Risk Managment -
محدودیت نقدینگی کارگزاران اقتصادی با اختلال در بهینه یابی منجر به انتخاب سطحی غیربهینه از متغیرهای تصمیم گیری می شود. در ادبیات اقتصاد انرژی نیز یکی از دلایل بروز شکاف کارایی انرژی به محدودیت های اعتباری و نواقص بازارهای سرمایه مربوط می شود. زیرا توسعه مالی علاوه بر رفع محدودیت های نقدینگی و انباشت بیشتر سرمایه، با تسریع پیشرفت فناوری می تواند تاثیر چشمگیری بر کارایی انرژی داشته باشد. در این پژوهش نقش اعتبارات بانکی، به عنوان شاخصی از توسعه مالی، بر بهبود کارایی انرژی اقتصاد ایران، با مطالعه دوره 1353-1391 بررسی می شود. نتایج برآورد الگوهای پژوهش نشان می دهند که توسعه مالی و اعطای اعتبارات به طور مستقیم و از طریق رفع محدودیت های اعتباری با کاهش شدت انرژی و در نتیجه بهبود کارایی انرژی همراه بوده اما این اثربخشی از کانال بهبود بهره وری کل عوامل تولید نیست. به عبارت دیگر در دوره مورد بررسی، توسعه مالی از کانال بهبود فناوری منجر به افزایش کارایی انرژی در اقتصاد ایران نشده است.کلید واژگان: شدت انرژی, شکاف کارایی انرژی, توسعه مالی, آزمون کران هاLiquidity constraint of economic agents with disturbance in optimization leads to selection a non-optimal level of decision variables. In the energy economics literature also one reason of energy efficiency gap is related to credit constraint and capital market imperfections. Financial development by easing liquidity constraints also accelerates technological progress and could have a significant effect on energy efficiency. In present study the role of banks credits, as an indicator of financial development, on the energy efficiency of Irans economy in 1974-2012 was investigated. Results of the estimated models indicate that financial development through ease of credit constraints directly leads to decrease of energy intensity and therefore energy efficiency improvement, but this effectiveness does not via total factor productivity improvement. In the other words, in period of study financial development through improvement of technological progress does not lead to increase of Irans energy efficiency.Keywords: Energy Intensity, Energy Efficiency Gap, financial development, Bounds Test
-
هدف از این پژوهش بررسی نقش اعتبارات اعطا شده به بخش خصوصی در میزان سهم صادرات از تولید یک اقتصاد و تاثیر آن بر عملکرد و پویایی های صادراتی بنگاه های فعال در بازارهای خارجی است. بر اساس ادبیات جدید تجارت بین الملل انتظار داریم با رفع محدودیت های اعتباری و سهولت بنگاه ها در تامین مالی حضور موثرتر آنها در بازارهای صادراتی افزایش یابد. به این جهت با استفاده از داده های 45 کشور و بهره گیری از روش هم انباشتگی و علیت گرنجر پانلی این ارتباط را در سطح کلان بررسی کرده و سپس با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته تاثیر اعتبارات اعطایی بر رفتارها و عملکرد صادراتی بنگاه ها ارزیابی شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهند که افزایش اعتبارات به افزایش سهم صادرات از تولید منجر می شود. همچنین این تاثیر مثبت بر تعداد صادرکنندگان، تعداد بازارهای مقصد و نرخ ورود بنگاه ها به بازارهای صادراتی نیز تایید می گردد. در نتیجه دسترسی بهتر به اعتبارات می تواند به عنوان یک مزیت نسبی در جریان تجارت بین الملل تلقی شود.
کلید واژگان: اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی, توسعه مالی, صادرات, مزیت نسبیThe purpose of this study was to investigate the role of credit provided to the private sector in the share of exports in production of an economy and its impact on the export performance and dynamics of firms in foreign markets. According to recent literature of international trade we expected with resolves credit constraints and ease of firms in financing، their performance in export markets Increased. Therefore، with using statistical data on 45 countries under the panel cointegration approach and Granger causality examined this relationship in macro-level، then with using the generalized method of moments investigating credits impact on firms'' export behavior and performance. The results indicate that increasing in credits increase the share of exports in production. It is also confirmed a positive impact on the number of exporters، number of destinations and firm entry rate into export markets. As a result، access to credits can be seen as a comparative advantage in international trade.Keywords: Credit Provided To The Private Sector, Financial Development, Exports, Comparative advantage -
اکولوژی و محیط زیست نه تنها برای خود و انسان که برای سیستم اقتصادی نیز اهمیت فراوان دارد و در بسیاری از تولیدات کالایی و خدماتی عامل ایجاد ارزش افزوده است. از این رو شناخت عوامل مخرب آن در جهت پیشگیری و حفاظت از محیط زیست بسیار مهم است. در این میان اصلی ترین عامل مخرب محیط زیست، تولید و مصرف سوختهای فسیلی است. در نتیجه با گسترش تولید انرژی های پاک می توان از بخش اعظمی از تخریب محیط زیست به دلیل مزایای این نوع انرژی ها کاست. در این پژوهش، رابطه میان تولید انرژی الکتریسیته از منابع تجدید شونده و انتشار کربن دی اکسید در ایران در دوره 1971 تا 2009 با بهره گیری از روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده و آزمون باند مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج برآورد ها نشان می دهد که افزایش یک درصدی تولید برق از منابع تجدید پذیر باعث کاهش 0.31 درصدی در بلند مدت و 0.07 درصدی در کوتاه مدت انتشار کربن دی اکسید می شود. فرضیه EKC نیز در بلند مدت و کوتاه مدت برای ایران در دوره مورد مطالعه رد شد.
کلید واژگان: انرژی های نو, فرضیه کوزنتس زیست محیطی, تخریب زیست محیطی, خودتوضیحی با وقفه های گسترده, آزمون باندEcology and environment have important role for human and in economic system and creating value-added in many products and services. for this porpuse Understanding The destructive factors for the prevention and protection of the environment is very important. Among the damaging environmental factors, production and consumption of fossil fuels is a majar factor. As a result of expanding clean energy production, environmental degradation can be much reduced because of the benefits of this type of energy. this study investigated the relationship between electricity production from renewable sources and carbon dioxide emissions in the period 1971 to 2009 using ARDL apporach and bounds test. The results show that an increase of 1 percent of electricity generation from renewable sources reduces the carbon dioxide 0.31and 0.07 percent in long and short-run. also EKC hypothesis in the long and short-run rejected in period of study.Keywords: Renewable energy, environmental kuznets hypotesis, environmental degradation, ARDL, Bounds test
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.