به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب کمال خرازی

  • حسن محجوب*، ابوالقاسم نادری، کمال خرازی، یعقوب انتظاری
    یافته های تجربی و تحلیل های نظری موید آن است که تصمیم گیری های استراتژیک مالی با توجه به اثر سیاستگذاری و جهت دهنده رفتارهای سازمانی اهمیت بسیاری دارند. هدف این پژوهش بررسی فرایندهای تصمیم سازی و تصمیم گیری های استراتژیک مالی در دانشگاه تهران بود. برای جمع آوری اطلاعات از روش های پژوهش کیفی استفاده شد. جامعه آماری کلیه کارشناسان و مدیران درگیر در فرایندهای تصمیم سازی و تصمیم گیری شامل هیئت رئیسه، معاونت ها، مدیران کل و روسای دانشکده ها بودند. برای جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و برای انتخاب نمونه های مصاحبه از روش نمونه گیری هدفمند و به طور مشخص از روش گلوله برفی استفاده شد. نتایج نشان داد که، مهم ترین مسئله استراتژیک مالی دانشگاه تهران نبود استقلال مالی است. همچنین فرایندهای تصمیم گیری غیرعلمی به ویژه توجه کم به بحث های داغ علمی در جلسات تصمیم گیری، نبود نظام هوشمند پشتیبان تصمیم گیری، اطلاعات ناقص و توجه ضعیف به کارهای کارشناسی موجب کارآمدی و اثربخشی پایین تصمیمات استراتژیک مالی شده است. اگر چه دانشگاه به تنوع بخشی در تامین منابع مالی توجه داشته است، سیاست های اتخاذشده در زمینه تامین مالی با وضعیت مطلوب فاصله دارد و بخش عظیمی از درآمدهای اختصاصی دانشگاه از فعالیت های آموزشی و از طریق توسعه پردیس های خودگردان، دوره های شبانه و دوره های مجازی تامین می شود. تخصیص منابع بدون توجه به عملکرد واحدها و بر اساس هزینه سرانه دانشجو، به صورت سنتی و بر اساس روندهای گذشته و چانه زنی انجام می شود و از بودجه ریزی عملیاتی استفاده نمی شود. به منظور بهبود وضعیت موجود پیشنهاد می شود دانشگاه تهران در سازکارهای تامین و تخصیص خود تجدیدنظر و برای راه اندازی سامانه هوشمند پشتیبان تصمیم گیری اقدام کند و برگزاری دوره های دانش افزایی در زمینه اقتصاد و مالیه آموزش عالی را در دستور کار خود قرار دهد.
    کلید واژگان: تصمیم گیری استراتژیک مالی, تامین مالی آموزش عالی, تخصیص مالی, دانشگاه, اقتصاد دانشگاه, دانشگاه تهران}
    Hassan Mahjub*, Aboualghasem Naderi, Seyed Kamal Kharazi, Yagoub Entezari
    Experimental results and theoretical analysis confirms that financial strategic decisions due to the effect of the policy and organizational behavior is very important. The aim of this paper was to study financial strategic making decision and decision-making processes at University of Tehran. Data was collected through qualitative research methods. The population of the study was all the experts and administrators involved in making decision and decision-making processes, including the Board of Executives, Vice Executives, Directors and Deans. In order to collect information, semi-structured interviews, purposive sampling and snowball technique were applied. The results showed that the most important strategic financial issue of University of Tehran is absence of financial independence. In addition, lack of sufficient attention to heated scientific debates in the decision-making meetings, lack of decision support system, incomplete information and poor attention to expert works are other reason for inefficiency and low effectiveness of strategic financial decisions at the university. Although the university has focused on diversification in funding, the financing policies are far from favorable condition and the large part of non-government revenues are provided by educational activities through development of university self- governing campuses and evening and online courses. Allocation of resources is done regardless of the performance of the units and is based on cost per student, past trends and bargaining. In addition, the operational budgeting is not used. To improve the existing situation, it is recommended that the University of Tehran review it's funding and allocation mechanisms and to launch an intelligent decision support system. Putting training courses in economics and finance in higher education on the agenda is also recommended.
    Keywords: Strategic financial decision making, financing higher eeducation, Financial allocation, University, Economics of university, University of Tehran}
  • علیرضا یوزباشی*، خدایار ابیلی، کمال خرازی
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی عوامل تسهیل کننده انتقال آموزش در شرکت ملی گاز ایران، به روش آمیخته انجام شده است. بدین منظور در مرحله کیفی، 16 نفر از متخصصان شرکت ملی گاز ایران و اعضای هیات علمی دانشگاه ها، به عنوان نمونه پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مرحله کمی، روش پژوهش پیمایشی بوده و از طریق فرمول کوکران 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کیفی از فن تحلیل موضوعی و جهت اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی از مدل یابی معادلات ساختاری (PLS) استفاده شد. در مرحله کیفی، نتایج تحلیل موضوعی نشان داد که عوامل سازمانی تسهیل کننده انتقال آموزش شامل؛ جو، فرهنگ، حمایت، پیامد، مدیریت عملکرد، عدالت سازمانی، خصیصه های مدیر مستقیم، مشارکت در تصمیم گیری، محیط یادگیرنده، فرصت کاربرد و تناسب شغل و شاغل است. نتایج آزمون استنباطی حاکی از آن بود که تمامی عوامل سازمانی انتقال یادگیری (به جز مدیریت عملکرد) در حد بالاتر از متوسط ارزیابی گردید. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهده پذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70 / 0 روی متغیر مکنون متناظر خود بوده و در سطح 01 / 0 مورد تایید قرار گرفتند. نتایج بخش ساختاری مدل نشان داد که عامل سازمانی می تواند 599 / 0 از انتقال یادگیری را تبیین کنند.
    کلید واژگان: اعتباربخشی, الگو, عوامل سازمانی, انتقال آموزش, شرکت ملی گاز ایران}
    Alireza Youzbashi*, Khodayar Abili, Kamal Kharrazi Seyyed
    This research aims to identify the facilitating factors of learning transfer in NIGC, using a mixed research method. In the qualitative phase, 16 experts of NIGC and university faculty members were selected as the research sample. In the qualitative phase, survey research method was applied and a sample of 376 subjects was selected based on Cochran formula. In order to analyze the qualitative data and to validate the proposed model, thematic analysis technique and Structural Equation Modeling (PLS) approach were utilized consecutively. To collect data in the qualitative step, semi-structured interviews, and in quantitative step, researcher-made questionnaires were used. In the qualitative step, the results of thematic analysis indicate that organizational facilitating factors of learning transfer include climate, culture, support, outcomes, organizational justice, performance management, characteristics of direct manager, participation in decision-making, learner’s environment, application opportunity, and job and job-holder match. Also, inferential tests indicate that NIGC employees assessed all organizational factors of learning transfer, excluding performance management, higher than average. The results of confirmatory factor analysis indicate that all observable and latent variables bear a factor value higher than 0.70 over their corresponding latent variable and they are confirmed at the level of 0.01. The results of structural part of the model show that organizational factors can determine 0.599 of the learning transfer. Finally, the results of Goodness of Fit Index (GOF) represents strong performance of proposed model of learning transfer.
    Keywords: Validating, Model, Organizational Factors, Learning Transfer, National Iranian Gas Company (NIGC)}
  • لیلا کاشانی وحید *، غلامعلی افروز، محسن شکوهی یکتا، کمال خرازی، باقر غباری بناب
    مقدمه
    تقویت مهارت حل مسئله بین فردی در دانش آموزان سرآمد می تواند به آن ها در مواجهه با مشکلات بین فردی و اجتماعی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حل مسئله برای دانش آموزان، به طراحی برنامه آموزش حل مسئله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارت های اجتماعی در دختران سرآمد پرداخته شد.
    روش
    این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده هوش ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد-بینه تهران (افروز و هومن، 1375) ازمیان دانش آموزانی که دارای هوش بهر بالاتر از 120 تشخیص داده شده بودند، 42 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه (هر جلسه 60-45 دقیقه) در برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی شرکت کردند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. به منظور ارزیابی مهارت های اجتماعی این دانش آموزان، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که در تمامی خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی و حل مسئله، بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (p
    کلید واژگان: مهارت های حل مسئله, برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی, مهارت های اجتماعی, دانش آموزان سرآمد}
    Leila Kashani Vahid, Gholam Ali Afroz, Mohsen Shokohi Yekta, Kamal Khrazi, Bagher Ghobari Bonab
    Improving interpersonal problem solving skills in gifted students would facilitate their confrontation with everyday conflict situations. Due to the necessity of these skills in the lives of the gifted students, a creative interpersonal problem solving training program was developed, and its effectiveness on social skills of the elementary gifted students was evaluated. The design of the study was semi-experimental with pretest-posttest and control group. Among 5 different 4th grade classes in an all-girl school in north Tehran, two were randomly selected and assigned as experimental and control groups. The students in these two classes were screened by the Raven Progressive Matrix of Intelligence (1938) and the Tehran Stanford-Binet test of intelligence (Afrooz & Hooman, 1996). The experiment group participated in the interpersonal creative problem solving program, and the control group did not receive any treatment. Teacher form of Social Skills Rating Scale (Gresham and Elliott, 1990) was used to measure their social skills. The obtained data were analyzed using repeated measures analysis of the variance showed significant differences (p
    Keywords: Problem Solving, Social Skills, Creative Problem Solving, Gifted Students}
  • حسن محجوب *، ابوالقاسم نادری، کمال خرازی، یعقوب انتظاری
    پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی تصمیم گیری های استراتژیک مالی در دانشگاه تهران انجام گرفت. هدف تحقیق، شناسایی عوامل موثر بر تصمیم گیری های استراتژیک مالی با رویکرد شناختی و اولویت بندی این عوامل بود. روش تحقیق به کاررفته آمیخته (کیفی و کمی) بود. در مرحله نخست، برای ارائه الگو از روش کیفی استفاده شد و با 16 نفر از خبرگان علمی و اجرایی این حوزه مصاحبه های اکتشافی انجام شد. تحلیل های کیفی نشان داد، تصمیم گیری های استراتژیک مالی در دانشگاه تهران تحت تاثیر «عوامل محیطی»، «عوامل سازمانی»، «ماهیت و شرایط تصمیم گیری» و «مولفه های فردی» هستند. در مرحله دوم پژوهش، الگوی ارائه شده در مرحله کیفی به صورت کمی آزمون شد. جامعه آماری تحقیق شامل 122 نفر از مدیران دانشگاه تهران بود که با نمونه گیری تصادفی ساده، 93 نفر از ایشان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای بررسی روابط و تاثیرات بیان شده در الگو از معادلات ساختاری و از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های تحقیق تاثیر عوامل محیطی بر مولفه های فردی و عوامل سازمانی را تائید کرد، اما بر ماهیت و شرایط تصمیم گیری را تائید نکرد. در ضمن رابطه ماهیت و شرایط تصمیم گیری، عوامل سازمانی و عوامل فردی بر تصمیم گیری های استراتژیک مالی تائید شد. علاوه بر آن تاثیر مولفه های فردی و عوامل سازمانی بر ماهیت و شرایط تصمیم گیری تائید شد که در این میان مولفه های فردی نسبت به عوامل سازمانی تاثیر بیشتری بر ماهیت و شرایط تصمیم گیری در دانشگاه داشت؛ لذا ایجاد وضعیت مناسب در این مولفه می تواند زیرساخت تقویت کننده ای برای اخذ تصمیمات اثربخش و کارآمد در سازمان فراهم سازد. در بین «عوامل محیطی» توسعه فن آوری؛ در بین «عوامل سازمانی» آئین نامه ها و ضوابط داخلی؛ در بین عوامل مربوط به «ماهیت و شرایط تصمیم گیری» رویه های تصمیم گیری و در بین «مولفه های فردی» شناخت، بیشترین تاثیر را بر تصمیم گیری های استراتژیک مالی نشان داد. به این ترتیب، نتایج تحقیق نشان داد که علاوه بر «عوامل محیطی»، «ماهیت و شرایط تصمیم گیری» و «عوامل سازمانی»، «مولفه های فردی» به ویژه شناخت و درک به شدت تصمیم گیری های استراتژیک مالی را متاثر می سازند.
    کلید واژگان: تصمیم گیری, تصمیم گیری مالی, تصمیم گیری راهبردی, تصمیم گیری شناختی, دانشگاه تهران}
    Hassan Mahjub *
    Current research is aimed at providing a model of financial strategic decision making processes. Its primary objectives are to determine the factors influencing financial strategic decision making adopting a cognitive approach and prioritizing them. In a cognitive pattern, in addition to environmental and organizational factors, facilities, the government and institutions, serious attention is also paid to individual components and,in actual fact, to cognitive process of decision making (the how-to of absorbing and processing knowledge and information along with the role of the values, cognition and motives).
    A key factor to the success of higher education universities and institutions is the quality of financial decisions. Analyzing these decisions can contribute both to knowing a most complex cognitive mechanism and improving strategic financial decision making processes. Therefore, in this study, a particular model of the effect of the factors influencing strategic financial decisions and the way this is carried out is provided. The method of the research is of mixed (qualitative and quantitative) type. In the first stage, the qualitative method has been adopted to provide the model and thirteen scientific and executive experts on the field have been thoroughly interviewed. The findings have been analyzed using three coding stages (open, selective and axial). This model shows that strategic financial decisions of the universities are affected by the environmental and organizational factors as well as the nature of decision making the circumstances under which the decisions are made and individual components. In the second stage of the research, the model provided in the first phase of the research is tested quantitatively. The population of the research includes 122 managers of University of Tehran of whom 93 have been chosen via a simple random sampling.
    To analyze the mentioned effects of the model, the PLS statistical software has been made use of. The findings verify the impact of environmental factors on individual components and organizational factors yet fail to confirm the effect of environmental factors on the nature of the decisions and the circumstances under which they are made. Moreover, the impact of the nature and circumstances of decision making and organizational factors on strategic financial decisions is supported. However, the direct effect of individual factors on strategic financial decisions is less than the process involves the nature and circumstances of decision making. Furthermore, the nature and circumstances of decision making is proved to be affected by the individual components and organizational factors. In addition, the findings suggest that individual components have considerable effects on the nature and circumstances of decision making in universities so that creating a desirable situation can provide supportive infrastructures to make effective, useful decisions in the organization. Considering these facts, a number of suggestions are offered to the managers and researchers.
    Keywords: Decision making, Financial decision, Cognitive, Individual factors, Organizational factor, Environmental factor, Context factor}
  • ابوالقاسم نادری، کمال خرازی، یعقوب انتظاری، حسن محجوب
    هدف از این مقاله ارائه الگوئی برای درک بهتر ماهیت فرایندهای تصمیم گیری های استراتژیک مالی است. فرا تحلیل کیفی حاصل از مطالعات انجام شده حاکی از آن است که تصمیم گیری های استراتژیک مالی با سه رویکرد عقلانیت، عقلانیت محدود و رویکرد شناختی قابل مطالعه اند. نقصان و عدم تقارن اطلاعات، عدم اطمینان، نقش ارزش ها، نگرش ها و تاثیر متغیرهای محیطی، شناختی، انگیزشی و احساسی بر تصمیم گیری های مالی موید این است که این تصمیم گیری ها پدیده ای مجزا از فرایندهای شناختی نیست و کیفیت فرایندهای تصمیم گیری به فرایندهای شناختی مربوطه وابسته است، از این رو الگوهای متعارف با محدودیت های قابل ملاحظه ای همراه هستند. رویکرد شناختی با توجه به در نظر گرفتن نقش فرد تصمیم گیرنده، عوامل سازمانی و تاثیر محیط، بهتر از دو رویکرد دیگر می تواند این نوع تصمیمات را تبیین نماید. با توجه به کارکردهای مغز و ذهن و متغیرهای روان شناسی در فرایندهای انتخاب افراد، می توان به تقویت نظریه های اقتصادی جهت درک این انتخاب ها مبادرت کرد. از طرفی رویکرد شناختی این پتانسیل را دارد تا تئوری های اقتصادی را ارتقاء و تقویت نمایند و دیدگاه های کامل تر و واقع گرایانه تری از رفتارهای اقتصادی ارائه نماید.
    کلید واژگان: تصمیم گیری, فرآیند شناختی, عقلانیت, عقلانیت محدود, اقتصاد شناختی}
    Abolghasem Naderi, Kamal Kharrazi, Yaghoub Entezari, Hassan Mahjoub
    The purpose of this paper is better understanding of the nature of financial strategic decision-making processes. For developing the model of financial strategic decision-making¡ qualitative meta-analysis of relevant literature in the fields of psychology¡ organizational behavior¡ strategic decisions and financial decisions are made. Meta-analysis of qualitative studies suggest that financial strategic decisions can be studied through three approaches: rationality¡ bounded rationality and cognitive approaches. The results of this study indicate that these decisions have the cognitive nature. Therefore¡ a cognitive approach due to considering the role of individual psychological variables can explain these decisions better than the other two approaches. By combining psychological phenomenon affecting the selection process¡ we can attempt to boost economic theory to understand the choices processes. Cognitive economic offers great tool for the study of decision making; besides¡ Cognitive economy has the potential to promote and strengthen economic theory and offer comprehensive and realistic perspective for economic behaviors.
    Keywords: decision making, cognitive process, limited rationality, rationality, cognitive economy}
  • لیلا کاشانی وحید *، غلامعلی افروز، محسن شکوهی یکتا، کمال خرازی
    تقویت مهارت حل مساله بین فردی در دانش آموزان سرآمد می تواند به آن ها در مواجهه با مشکلات زندگی یاری دهد. با توجه به اهمیت مهارت حل مساله برای دانش آموزان سرآمد به طراحی برنامه آموزش حل مساله بین فردی با رویکرد خلاقانه و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود مهارت حل مساله در دختران سرآمد دوره ابتدایی پرداخته شد. به این منظور، با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده هوش ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد-بینه تهران (افروز و هومن، 1375) ، 42 دانش آموز شاغل به تحصیل در دوره ابتدایی که دارای هوش بهر بالاتر از 120 تشخیص داده شدند، به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایشی طی 15 جلسه، هر جلسه 45 تا 60 دقیقه، در برنامه آموزش حل مساله خلاق بین فردی محقق ساخته شرکت کردند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. به منظور ارزیابی مهارت حل مساله، مقیاس راه حل های جایگزین (شور و اسپیوک، 1985) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایشی و گواه در مهارت حل مساله تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). در پایان استفاده از برنامه آموزش حل مساله خلاق بین فردی و اهمیت توجه به مهارت حل مساله مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
    کلید واژگان: مهارت حل مساله, برنامه آموزش حل مساله خلاق بین فردی, دانش آموزان سرآمد}
    Leyla Kashani Vahid *, Gholam Ali Afroz, Mohsen Shokohi Yekta, Kamal Kharazi
    Improving interpersonal problem solving skills of gifted students would facilitate their confrontation with everyday conflict situations. Due to the necessity of these skills in the lives of the gifted students, a creative interpersonal problem solving training program was developed, and its effectiveness on problem solving skills of the elementary gifted students was evaluated. The design of the study was semi-experimental with pretest-posttest and control group. Among 5 different 4th grade classes in an all-girl school in north Tehran, two were randomly selected and assigned as experimental and control groups. The students in these two classes were screened by the Raven Progressive Matrix of Intelligence (1938) and the verbal section of Tehran Stanford-Binet test of intelligence (Afrooz & Hooman,1996). The experiment group participated in the interpersonal creative problem solving program, and the control group did not receive any treatment. Alternative Solution Scale (Shure & Spivak, 1985) was used to measure their problem solving capabilities. Data was analyzed using analysis of covariance and repeated measures analysis of the variance. Findings showed significant differences (p
    Keywords: Problem solving skills, Creative interpersonal problem solving program, gifted students}
  • ابوالقاسم نادری، کمال خرازی، یعقوب انتظاری، حسن محجوب عشرت آبادی
    در این مقاله سازوکارهای مختلف تامین و تخصیص منابع مالی و تاثیر آن ها بر عملکرد موسسات آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی نظام های آموزش عالی در کشورهای مختلف سازوکار های مختلفی در جهت تامین و تخصیص منابع از طیف تامین مالی دولتی تا تامین مالی خصوصی در پیش گرفته اند. ولی میزان آن در کشورهای مختلف متفاوت است به طوری که در دانشگاه های اروپایی بیشتر تامین مالی دولتی و در دانشگاه های آمریکائی تامین مالی خصوصی شکل غالب تامین مالی می باشد. در زمینه تخصیص بعضی از دولت ها به طرف عرضه (موسسات آموزش عالی)، تعدادی به جانب تقاضا (مشتریان) و برخی نیز به هر دو طرف بازار خدمات آموزش عالی یارانه پرداخت می کنند. به طور کلی تخصیص بر اساس مذاکره و چانه زنی، مبتنی بر فرمول، تخصیص بر اساس پرسنل، بر اساس دانشجو، بر اساس هزینه سرانه، بر اساس اولویت ها و بر اساس عملکرد از جمله مکانیسم هایی هستند که در این رابطه استفاده شده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که سازوکار های تامین و تخصیص منابع در آموزش عالی نقش سیاست گذاری و هدایت گری رفتار عاملان را بازی می نمایند و می توانند بر عملکرد دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در سطح کلان و خرد (فرد) تاثیر بگذارند. در زمینه تامین، دانش آموختگان باید در تامین مالی دانشگاه ها مشارکت نمایند و در زمینه تخصیص برای دستیابی به کارایی، دسترسی و برابری بیشتر باید ازسازوکارهای تخصیص مبتنی بر عملکرد استفاده نمود.
    کلید واژگان: تامین مالی آموزش عالی, عملکرد دانشگاه ها, تخصیص منابع در آموزش عالی, تصمیم گیری های مالی}
    Abolghasem Naderi, Kamal Kharrazi, Yaghub Entezari, Hassan Mahjoub Eshrat Abadi
    In this paper, the Funding mechanisms and resource allocation in higher education was examined. In general various mechanisms were employed in higher education system of different countries. Providing a range of public funding and private funding can be observed in different countries, as in most European universities, public funding and in the U.S. universities, private funding is the dominant form of financing. In association with the resource allocation mechanism, some states subsidize the supply side (higher education institutions), a number of them subsidize demand side (customers), and some countries subsidize both sides.Generally, allocation is based on negotiation and bargaining, a formula, staff, student, per capita and the performance which are some mechanisms that have been used in this context. The results of this study shows that the funding mechanisms of higher education has the potential for policy making and guiding the behavior of different actors; in addition, it can affect the performance of universities and institutions of higher education at macro and micro (individual) levels. Graduates must participate in the funding of higher education. To increase efficiency and equity, and to achieve more equitable access, performance-based allocation mechanisms should be used.
    Keywords: Funding of higher education, Universities performance, resource allocation in higher education, Financial decision}
  • حسین تقوی قره بلاغ، دکتر مظفرالدین واعظی، دکتر کمال خرازی
    تحقیق حاضر با هدف شناسایی رابطه مدل پنج عاملی شخصیت و رهبری تحول آفرین و مشخص نمودن میزان پیش بینی پذیری رفتار رهبری تحول آفرین براساس ابعاد پنج گانه شخصیت و سهم تبیینی هر کدام از آنها در پیش بینی رهبری تحول آفرین انجام شده است. فرضیه های تحقیق حاضر دلالت بر پیشبینی رهبری تحول آفرین براساس ابعاد روان رنجورخویی، برون گرایی، همسازی، وظیفه شناسی و گشودگی به تجارب داشت. داده های تحقیق حاضر حاصل اجرای دو پرسش نامه بود. ابعاد شخصیت به وسیله نمرات خود ارزیابی مدیران و با استفاده از «فرم کوتاه شخصیت سنج نئو» سنجیده شد. رفتارهای رهبری تحول آفرین مدیران نیز توسط زیردستان و با استفاده از «پرسش نامه چند عاملی رهبری» مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل داده های حاصل از مطالعه 56 مدیر و 148 نفر از زیردستان آنها در مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران نشان داد که برون گرایی و گشودگی به تجارب جدید به طور مثبت رهبری تحول آفرین را پیش بینی می کند. وظیفه شناسی نیز رابطه معناداری با رهبری تحول آفرین دارد ولی نمی تواند رهبری تحول آفرین را پیش بینی کند. هم چنین رابطه بین دو بعد دیگر یعنی روان رنجورخویی و همسازی با رهبری تحول آفرین معنادار نبود. بنابر نتایج تحقیق حاضر می توان گفت: رفتارهای رهبری به وسیله بعضی ویژگی های شخصیتی قابل پیش بینی است و برخی تفاوت های رفتاری رهبران تحول آفرین می تواند نشات گرفته از ویژگی های شخصیتی باشد.
    کلید واژگان: شخصیت, رهبری تحول آفرین}
    This study was carried out in order to identify the link between the 5-factor model of personality (the Big 5) with transformational leadership and also to identify the extent of predictability of the transformational leadership in terms of five different facets of personality. Neuroticism, extraversion, agreeableness, conscientiousness and openness to experience were hypothesized to predict transformational leadership. Two questionnaires were used for data collection. Personality was measured through managers/ leaders’ self ratings using the NEO-FFI while subordinates rated their leaders’ behavior, using MLQ. Results based on 56 leaders and 148 subordinates from 19 Educational Districts of Tehran Metropolitan revealed that extraversion and openness to experience positively predicted transformational leadership. Conscientiousness was also positively correlated with transformational leadership, but cannot predict transformational leadership behaviors. Moreover there was no significant relationship between neuroticism and agreeableness, and transformational leadership. Accordingly, the results indicate that leadership behaviors can be predictable based on some personality traits. Also some behavioral differences among transformational leaders may originate from some personal traits.
    Keywords: Personality, transformational leadership, education}
  • ارایه الگویی برای بهبود کاربست دانش در رشته های مهندسی: دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی
    رضوان حسینقلی زاده، کمال خرازی، عباس بازرگان، خدایار ابیلی
    هدف اصلی این پژوهش، ارایه مدلی برای بهبود کاربست دانش در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، با تاکید بر روش پژوهش آمیخته اکتشافی است. در مرحله پژوهش کیفی، گروه مورد مطالعه، را 31 متغیر (29 مرد، 2 زن) از استادان دانشکده مهندسی و صاحبان صنایع تشکیل دادند. در مرحله پژوهش کمی نیز، حجم نمونه آماری مشتمل بر100 نفر (98 مرد، 2 زن) از اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی بودند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از مصاحبه اکتشافی، تحلیل اسناد و پرسشنامه محقق ساخته کاربست دانش (IKNQ) استفاده شد. بنابر نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی، هشت مقوله اصلی، درک سودمندی و ضرورت دانش، هدف گذاری و پیوستگی دانش، ارزش گذاری دانش، تناسب پژوهش و تخصص، یادگیری در حین عمل، فرهنگ دانشگاهی، ساختار و مدیریت و جنبه های مالی و اقتصادی، به عنوان مقوله های اصلی بهبود کاربست دانش شناسایی و استخراج شدند. آن گاه با پیمایش در جامعه آماری مورد مطالعه، فرضیات مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. در نتیجه، درک سودمندی و ضرورت کاربست دانش بالاترین میزان و هدف گذاری و پیوستگی دانش، کم ترین میزان را در وضع موجود در دانشکده مهندسی به خود اختصاص دادند. برازش مدل نشان داد که تاثیر سودمندی و ضرورت ادراک شده، هدف گذاری، ساختار و مدیریت و یادگیری هنگام عمل بر بهبود کاربست دانش، معنی دار است. با استناد به نتایج به دست آمده، الزامات اصلی پیاده سازی مدلی بهبود کاربست دانش در قالب الزامات فنی، الزامات فرهنگی، الزامات ساختاری و الزامات اقتصادی دسته بندی شدند.
    کلید واژگان: عالی, کاربست دانش, مدیریت دانش}
  • Farzaneh Badinloo, Abbas Rahiminezhad, Kamal Kharrazi, Hojat Lah Farahani
    Objective
    This study investigated the effects of concurrent cognitive tasks on right or lefthemispheric dominant brains. Lateral Preference Inventory was administered on 787 girlstudents and, using purposive sampling method, 60 were selected as participants. Aftercontrolling participants’ handedness and intelligence, they were divided into two groups of30 with right or left hemispheric dominant brains, and were tested against dual cognitive task interference.
    Results
    The independent t-test confirmed significant differences between the right and left hemispheric dominant brains’ reaction times, when and only when SOA was 50ms.
    Conclusion
    These findings supported the bottleneck theory of resolution of dual-task interference, and the difference between behavioral performance of right-and left-hemispheric dominant brains. They also suggested substantial impact of hemispheric dominance on cognitive functions, such as resolution of dual-task interference, instead of only control of handedness.
  • تاثیر علوم شناختی بر روانشناسی معاصر
    کمال خرازی
    علوم شناختی به عنوان یکی از دانش های نو در سال های اخیر توسعه قابل ملاحظه ای یافته است، به طوری که پیش بینی می شود با کمک سایر دانش های جدید از جمله فن آوری زیستی، فن آوری اطلاعات و فن آوری نانو تحول عمیقی در زندگی بشر ایجاد کند. این دانش که حوزه ای میان رشته ای مرکب از علم اعصاب، روانشناسی، زبان شناسی، هوش مصنوعی و فلسفه ذهن است، تاثیر چشمگیری بر روانشناسی داشته است، تا آنجا که امروزه رویکرد شناختی در اکثر دانشکده ها، مراکز تحقیقاتی و کتابها و مجله های روانشناسی گرایش حاکم به شمار می رود.
    روانشناسی شناختی با تکیه بر تجربه توانسته است قفل های بسیاری را از مغز و ذهن انسان بگشاید و به برکت شناخت مغز و کارکردهای آن اطلاعات با ارزشی درباره ریشه های رفتار آدمی به دست دهد که می تواند به استفاده بهینه از مغز، معالجه آسیب های مغزی و طراحی الگوهای مصنوعی از روی مغز کمک کند. امروزه مغز دیگر جعبه سیاه تلقی نمی شود و بشر نه فقط به درون آن دسترسی دارد، بلکه می تواند در آن مداخله کند.
    مداخله در مغز به صور مختلف صورت می گیرد که در این مقاله سعی می شود به برخی از آنها اشاره و آینده علوم شناختی و تاثیر آن بر روانشناسی شناختی بررسی شود؛ آن گاه ضرورت آماده سازی منابع علمی از جمله کتاب های درسی روانشناسی بر اساس آخرین دستاوردهای علوم شناختی و رشته های زیرمجموعه آن و نیز ضرورت تحول در نظام آموزشی کشور مورد تاکید قرار گیرد.
  • کمال خرازی
    علوم شناختی به عنوان دانشی چند رشته ای مرکب از علم اعصاب، روان شناسی، زبان شناسی، هوش مصنوعی و فلسفه ذهن یکی از دانش های نو است که در چند دهه اخیر توانسته است رازهای نهفته بیشتری را درباره مغز و ذهن آدمی بگشاید. این دانش نو بر همه ابعاد حیات انسانی، هر آنچه با مغز و ذهن انسان سروکار دارد، تاثیرگذار است و طبعا یکی از مهم ترین زمینه هایی که بیشترین تاثیر را از یافته های آن خواهد پذیرفت آموزش و پرورش می باشد.
    روان شناسی شناختی به عنوان یکی از شاخه های فرعی علوم شناختی تلاش دارد کارکردهای مغز را بر اساس یافته های علوم شناختی تبیین کند و آموزش و پرورش شناختی بر آن است که رویکرد شناختی را در صحنه آموزش و پرورش تجربه نماید1. در این مقاله یکی از موضوعات مهم روان شناسی یعنی یادگیری بر اساس رویکردشناختی تبیین می گردد.
  • سرمقاله
    کمال خرازی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال