گیتی میرمحمدصادقی
-
اتیلن کربنات به عنوان یک حلال مایع سازی جدید به منظور ایجاد یک فرایند مایع سازی سریع برای تبدیل ضایعات لیگنوسلولزی به موادشیمیایی سودمند انتخاب شد. خاک اره چوب راش با استفاده از اتیلن کربنات به عنوان حلال و سولفوریک اسید به عنوان کاتالیست در دمای زیاد (°C160-110) در سه زمان (20، 40 و 60 دقیقه) برای تهیه پلی ال مناسب مایع سازی شد. پس از فرایند مایع سازی در دماها و زمان های گوناگون و بررسی ویژگی های مقدار عدد هیدروکسیل، عدد اسیدی و بازده پلی ال دیده شد که، دمای °C130 به عنوان دمای مناسب برای تولید پلی ال بود. سپس به منظور تعیین زمان مناسب برای تولید پلی ال در این دما فرآیند مایع سازی در زمان های گوناگون (40، 60، 90، 120 و180 دقیقه) ادامه یافت که در نتیجه، زمان 120 دقیقه به عنوان زمان مناسب برای تولید پلی ال انتخاب شد. هم چنین، نتیجه ها نشان داد که با افزایش دما و زمان مایع سازی مقدار عدد اسیدی، بازده وگرانروی پلی ال افزایش، ولی مقدارعدد هیدروکسیل کاهش یافت. آنالیز طیف سنجی FT-IR، حضور گروه های هیدروکسیل (OH) را در خاک اره راش مایع شده (پلی ال) نشان داد و تایید کرد که خاک اره چوب به عنوان منبع پلی ال زیستی می باشد. هم چنین می توان نتیجه گرفت که، پلی ال زیستی برای تهیه فراورده های پلیمری از جمله چسب پلی یورتان مناسب می باشد. آنالیز آماری نشان داد که تغییرهای عدد هیدروکسیل، عدد اسیدی، بازده وگرانروی با افزایش دما و زمان تفاوت معنا داری دارد.کلید واژگان: اتیلن کربنات, فرآیند مایع سازی, خاک اره چوب راش, پلی ال زیستیEthylene Carbonate (EC) was selected as a new solvent in order to establish a rapid liquefaction technique converting lignocellulosic waste into useful chemicals. Beechwood sawdust was liquefied by using Ethylene Carbonate (EC) as a solvent and sulfuric acid as a catalyst at high temperatures (110-160°C) and at three times (20, 40, 60 minutes) for the preparation of suitable polyol. After the liquefaction process at different temperatures and times and investigation of characterization of hydroxyl number, acid number, and yield of polyol were seen that the temperature of 130°C was an appropriate temperature for the production of polyol. Then in order to determine the appropriate time for producing the polyol at this temperature, the liquefaction process was continued at different times (40, 60, 90, 120, and 180 min) which as a result 120 minutes being selected as an appropriate time for the preparation of polyol. Also, the results showed that with increasing the temperature and time of liquefaction, the acid number and yield, and viscosity were increased, but hydroxyl number was reduced. The FTIR spectroscopy analysis showed the existence of the hydroxyl groups (OH) in the liquefied Beech sawdust (polyol) and confirmed that wood sawdust is a source of bio polyols. Also, it can be concluded that bio polyol is suitable for the preparation of polymeric products, including polyurethane adhesive. Statistical analysis showed that variation of hydroxyl and acid number, yield, and viscosity have a significant difference with increasing at temperature and time.Keywords: Ethylene carbonate, Liquefaction process, Beechwood sawdust, Bio Polyol
-
شناسایی ماکروفولینگ ها اولین قدم در کنترل این موجودات مزاحم چسبنده بر روی ساختارهای موجود در دریاها می باشد. طی چهار مرحله نمونه برداری از تیر 1394 تا خرداد 1395 از قفس های صیادی بندر لنگه، 8 گونه/جنس متعلق به 8 خانواده ماکروفولینگ شناسایی و طبقه بندی شدند. پارامترهای آب شامل دما، شوری، اکسیژن محلول و pH در هر چهار فصل اندازه گیری شدند و به منظور بررسی تنوع زیستی از آنالیز تحلیل کاهشی استفاده شد. ماکروفولینگ غالب در این مطالعه بارناکل Amphibalanus sp. بود که در تمامی فصول مشاهده شد. بیش ترین میانگین زی توده (39/4±214/62 گرم/سانتی مترمربع) در ماکروفولینگ ها متعلق به آب پاش دریایی Perophora sp. در فصل پاییز بود. اختلاف معنی داری بین میانگین وزن ماکروفولینگ ها در فصول مختلف و هم چنین بین میانگین پارامترهای آب در چهار فصل مشاهده گردید (0/05>p). نتایج حاصل از آنالیز تحلیل کاهشی و همبستگی پیرسون نشان داد که دما و اکسیژن محلول آب دو پارامتر محیطی موثر بر تنوع و زی توده بیوفولینگ ها در بندر لنگه بودند.
کلید واژگان: ماکروفولینگ, دما, قفس صیادی, بندر لنگهIdentification of macrofouling is the first step in their controlling on existing structures in the seas. During the four sampling phases from June 2015 to September 2016, eight species/genus belonging to 8 macrofouling families were identified and classified from the fish cages of Bandar Lengeh. Water physico-chemical parameters including temperature, salinity, dissolved oxygen and pH were measured in all seasons, and RDA test was used to assess biodiversity. The dominant macrofouling in this study was Amphibalanus sp. which was observed in all seasons. The highest mean biomass in macrofoulings belonged to Perophora sp. with a mean weight of 214.39 ± 62.4 gr/cm2 in autumn. Significant differences were observed between the mean weight of macrofoulings in different seasons and also between mean water factors in four seasons (p<0.05). There was a significant difference between the mean water parameters in the four seasons (p<0.05). The results of RDA and Pearson correlation tests showed that temperature and oxygen were two environmental parameters affecting the diversity and biomass of cages biofouling in Bandar Lengeh.
Keywords: Macrofoul, Temperature, Fish cage, Bandar Lengeh -
با توجه به مشکلات ایجاد شده توسط بیوفولینگ ها در قفس های صیادی، مطالعه حاضر با هدف بررسی کاهش تجمع بیوفولینگ ها بر روی قفس های صیادی با استفاده از دو ماده ضد فولینگ اکسید مس (Cu2O) و تین کلرید دی هیدرات (SnCl2. 2H2O) با چهار دوز (5، 25، 50 و 75 گرم به ازای هر کیلوگرم تور) انجام شد. نمونه برداری از فروردین تا شهریور 1394 در یک دوره شش ماهه در بندرلنگه انجام شد. در فصل بهار ماکروفولینگ های Saccostrea cucullata، Amphibalanus sp.، Enteromorpha clathrata وParacyathus stokesii در فصل تابستان نیز چهار ماکروفولینگ P. stokesii، S. cucullata، Thais mutabilis و Amphibalanus sp. شناسایی شدند. نتایج آماری نشان دادند که در هر دو فصل تیمارهای رزین آکریلیک 35% + اکسید مس 75 گرم به ازای هر کیلوگرم تور و تیمار رزین آکریلیک 35% + تین کلراید دی هیدرات 75 گرم به ازای هر کیلوگرم تور موجب کاهش معنی دار بیوماس اکثر گونه ها شدند (05/0p<). همچنین با توجه به نتایج آنالیز nMDS و ANOSIM در هر دو فصل مشخص شد که تیمارهای ذکر شده موجب تغییر معنی دار در ترکیب گونه ای پانل های توری در فصل بهار (%2/0 p= ،35/0 R= ANOSIM:) و در فصل تابستان (%1/0 p= ،59/0 R= ANOSIM:) شدند.کلید واژگان: اکسید مس, تین کلرایددی هیدرات, قفس صیادی
-
تاکنون پژوهش های مختلفی در زمینه پلیی ورتان های دارای حافظه شکلی انجام شده، اما درباره پلیی ورتان بر پایه پلی کاپرولاکتون با وزن مولکولی 20 g/mol گزارشی اعلام نشده است. دراین پژوهش سعی شد، به این سوال پاسخ داده شود که ساختار شیمیایی، نحوه پراکنش نانوذرات در بستر پلیمر و برهم کنش های بین نانوذرات و پلیمر در کامپوزیت های پلیی ورتان نانوخاک رس بر پایه پلی کاپرولاکتون با وزن مولکولی 20 g/mol چگونه است. قطعه های نرم و سخت به ترتیب بر پایه پلی کاپرولاکتون) PCL (با وزن مولکولی 20 g/mol و 4،1 - بوتان دی ال و 4،4 - دی فنیل متان دی ایزوسیانات)MDI/BDO (هستند. نسبت وزنی قطعه های نرم به سخت 65/ 35 در نظرگرفته شده است. کامپوزیت ها در مقادیر 1 و 3 درصد وزنی نانوذرات خاک رس)Closite 30B یاC30B(با پلیمرشدن درجا به روش دومرحله ای سنتز شدند. اثر نانوذرات بر برهم کنش زنجیرهای پلیی ورتان – نانوخاک رس، بلورینگی، خواص مکانیکی و اثر حافظه شکلی به ترتیب با استفاده از روش های طیف سنجی زیرقرمز، گرماسنجی پویشی تفاضلی، آزمون کشش و آزمون حافظه شکلی بررسی شد. مقدار اختلاط فازها و پیوندهای هیدروژنی در مقادیر 1% وزنی نانوذرات خاک رس افزایش یافت، در حالی که وجود 3% وزنی نانوخاک رس سبب جدایی فاز شد. روش های گرماسنجی پویشی تفاضلی مدوله، پراش پرتوX و میکروسکوپی نیروی اتمی، پراکنش مناسب نانوذرات را برای 1% وزنی نانوذرات خاک رس در ماتریس پلیمر نشان داد. افزودن نانوذرات منجر به استحکام کششی بهتر نسبت به نمونه خالص و بازگشت شکلی بیشتر نسبت به تمام نمونه ها شد. مشخص شد، بلورینگی قطعه های نرم منجر به افزایش مدول و بهبود پارامتر تثبیت شکلی می شود. نتایج حاصل از آزمون گرماوزن سنجی ساز و کار تخریب سه مرحله ای را برای پلیی ورتان بر پایه PCL،MDI و BDO نشان داد.
کلید واژگان: کامپوزیت پلی یورتان, نانوخاک رس, پلیمرشدن دومرحله ای درجا, خواص حافظه شکلی, ساختار شیمیاییAlthough there are many works published on shape memory polyurethanes,but no report is found on PCL-based polyurethane composite using PCLwith molecular weight of 2000 g/mol and nanoclay particles via in-situ polymerization. In this work, we try to approach some problems concerning the chemical structure, dispersion of nanoparticles in the matrix and interaction between nanoparticles and polymer in shape memory of PCL (Mn= 2000 g/mol)-based polyurethane/nanoclay composites. While PCL (Mn= 2000 g/mol) polyurethane constituted the soft segments, MDI/BD formed the hard segments. The weight ratio of soft to hard segments was found to be 65/35. Composites were synthesized in presence 1 and 3 wt% of nanoclay (Cloisite®30B) via in-situ polymerization by a twostep method. Effect of nano particles on their interactions with polyurethane chains,crystallinity, mechanical properties and shape memory have been investigated using FTIR, DSC, tensile test and shape memory analysis, respectively. Phase mixing and hydrogen bonding intensified with 1 wt% nanoclay particles, whereas 3 wt% nanoclay led to phase separation. XRD, MTDSC, AFM analyses showed exfoliation of samples with 1 wt% nanoclay in the matrix and better tensile strength in comparison with pure sample and higher shape recovery compared to all other samples. Crystallinity of soft segments resulted in higher modulus and improvement of shape memory. TGA results showed a three-step degradation mechanism for PCL, MDI and BDO-based polyurethane.
Keywords: polyurethane composite, nanoclay, two, step in, situ polymerization, shape memory properties, chemical tructure
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.