به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

مقالات رزومه دکتر سیده مریم محمدی

  • جلیل هلالی، ابراهیم اسعدی اسکویی*، توران حسین زاده، منصوره کوهی، سیده مریم محمدی
    گردوغبار پدیده اقلیمی زیان باری است که موجب خسارت به بخش های محیط زیست و کشاورزی می گردد. هدف این مطالعه بررسی روند و تغییرات فصلی و سالانه رخداد گردوغبار در دوره بلندمدت اقلیمی 1977-2021 در اقلیم های خشک ایران در 42 ایستگاه سینوپتیک بود. ابتدا تغییرات روزهای گردوغبار در دوره بعد از 2005 نسبت به دوره قبل 2005 و بلندمدت بررسی گردید. سپس تحلیل روند سری زمانی با روش رگرسیونی و تحلیل مکانی با روش های منکندال و سن محاسبه گردید. نتایج نشان داد تعداد روزهای گردوغبار در دوره بعد از 2005 افزایش شدیدی نسبت به دوره قبل از 2005 و بلندمدت دارد. روند سری زمانی نیز وجود روند افزایشی را در اکثر اقلیم ها و ایستگاه ها نشان داد که شدیدترین شیب افزایشی در دوره های 2005 -2010 و بعد از 2011 دیده می شود. نتایج نشان داد فراوانی ایستگاه های با روند افزایشی معنادار در اقلیم فراخشک در مقیاس فصلی و سالانه به ترتیب تا 93 و 64، اقلیم خشک تا 83 و 83 درصد ایستگاه ها را در برگرفته است. از طرف دیگر، تغییرات افزایشی روزهای گردوغبار 45 ساله در اقلیم فراخشک در زمستان، بهار، تابستان، پاییز و سالانه به ترتیب تا 68، 69، 68، 55 و 261 روز؛ اقلیم خشک به ترتیب 54، 31، 37، 45 و 187 روز؛ و اقلیم نیمه خشک به ترتیب 23، 21، 9، 12 و 58 روز رسیده است. بنابراین تغییر زمانی فراوانی تعداد روزهای گردوغبار به طرف فصول زمستان و بهار است  که نشان دهنده گسترش این پدیده به فصول مرطوب است.
    کلید واژگان: گردوغبار, تحلیل روند زمانی-مکانی, اقلیم های خشک, منکندال}
    Jalil Helali, Ebrahim Asadi Oskouei *, Touran Hosseinzaheh, Mansoureh Kouhi, Seyedeh Maryam Mohammadi
    Dust storm (DS) is a harmful climatic phenomenon that causes damage to the environment and agriculture. The aim of this study was to investigate the trend analysis of seasonal and annual changes of DS during climatic period of 1977-2021 in arid climates of Iran in 42 synoptic stations. First, the long term changes of DS, before and after 2005 were compared togeather and investigated. Then, time series trend analysis was performed using regression method and spatial analysis by Menn-Kendall and Sen`s Slope methods. The results showed an increase of DS after 2005. The trend of time series also showed an increasing trend in most climates and stations, with the most intense increasing slope during the periods of 2005-2010 and after 2011. The results showed that the frequency of stations with a significant increasing trend in the semi-arid climates on a seasonal and annual basis were up to 93 and 64; and in arid climates up to 83 and 83 percent of the stations, respectively. On the other hand, the incremental changes of 45-year DS in the extra arid climate in winter, spring, summer, autumn and whole year were up to 68, 69, 68, 55 and 261 days; in arid climate up to 54, 31, 37, 45 and 187 days; and in semi-arid climate has reached 23, 21, 9, 12 and 58 days, respectively. Therefore, the temporal change of DS is towards the winter and spring seasons, which indicates the spread of this phenomenon to the wet seasons.
    Keywords: Dust storm (DS), spatiotemporal trend, Arid climates, Mann-Kendall trend}
  • یاور کریمی، جلیل هلالی*، بابک مهدی آزاد، اقدس خداکرمی، مژگان میرزایی، سیده مریم محمدی

    محل دفن زباله اصطلاحا  مدفن زباله یا پسماند نامیده می شود که یکی از روش های دفع استاندارد زباله محسوب می گردد. تجمع شیرابه در مدفن زباله می تواند از طریق نفوذ در آبخوان بر منابع آب های زیرزمینی پایین دست تاثیرات منفی بگذارد. در این مطالعه سعی گردید با استفاده از فناوری مقاومت ویژه الکتریکی با دو روش سونداژ الکتریکی قایم و توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی به ترتیب پتانسیل نفوذ شیرابه و پولوم آلودگی ناشی از حوضچه شیرابه در داخل و بیرون مدفن زباله مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور، در فاصله 60 و 580 متری از حوضچه شیرابه اقدام به برداشت داده های سونداژ الکتریکی قایم با طول فرستنده 200 متر و توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی به طول 120 متر و فواصل الکترودی 2 متری گردید. بررسی داده های ژیوتکنیکی و سونداژ الکتریکی قایم منطقه مورد مطالعه نشان دهنده وجود لایه نفوذناپذیر با تناوبی از لایه های رسی-مادستونی و آهکی-مارنی است که در اعماق حدود 15-10 متری درصد رس بیشتر می شود. بررسی داده های توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی در پروفیل شماره 1 نشان می دهد در فاصله 32 تا 76 متری از ابتدای پروفیل منطقه ای با مقاومت الکتریکی پایین تا عمق حدود 9 متری وجود دارد که نشان دهنده ناحیه نفوذ شیرابه است ولی در بخش های دیگر پروفیل نفوذ عمقی شیرابه به دلیل لایه نفوذناپذیر مادستونی و سیلت استونی دیده نمی شود. این در حالی است که در پروفیل شماره 2 وجود لایه نفوذناپذیر مانع از انتقال شیرابه به پایین دست و اعماق پایین تر شده است که این امر نشان دهنده انتخاب مناسب محل دفن پسماند است. بنابراین برخلاف آنچه که در برداشت های تک بعدی دیده می شود منطقه مورد مطالعه در حالت دوبعدی از نظر نفوذپذیری به شیرابه همگن نیست ولی وجود لایه نفوذناپذیر مانع از انتقال عمقی شیرابه به آبخوان شده است.

    کلید واژگان: مدفن زباله, توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی, سونداژ الکتریکی قائم, شیرابه}
    Yavar Karimi, Jalil Helali *, Babak Mahdiazad, Aghdas Khodakarami, Mojgan Mirzaei, Seyedeh Maryam Mohammadi

    Areas where waste is buried based on engineering design, which is one of the waste disposal methods. Leachate accumulation in landfills can adversely affect downstream groundwater resources by infiltrating the aquifer. In this study, we tried to investigate the potential of leachate penetration and the plume contamination caused by leachate pools inside and outside the landfill, respectively, using two methods of electrical resistivity tomography (ERT) and vertical electric sounding (VES). For this purpose, at a distance of 60 and 580 meters from the leachate basin, VES data were collected with a transmitter length of 200 meters and ERT with a length of 120 meters and electrode distances of 2 meters. Examination of geotechnical and VES data in the study area shows an impermeable layer with an alternation of clay-madstone and calcareous-marl layers at a depth of about 10-15 meters the percentage of the clay were increased. The ERT data in profile number 1 shows that at a distance of 32-76 meters from the beginning of the profile at deptt of 9 meters there are areas with low electrical resistivity, which indicates the area of leachate penetration, but in the other section of profile leachate deep penetration are not visible due to the Madstone and Siltstone impermeable layers. However, in the ERT data in profile number 2, the presence of an impermeable layer prevents the infiltration of leachate to the downstream and lower depths, which indicates the proper selection of the landfill. Therefore, contrary to what can be seen in the VES data, the study area is not homogeneous in terms of permeability to leachate in the two dimensions of ERT, but the presence of an impermeable layer prevents the deep transfer and infiltration of leachate to the aquifer.

    Keywords: Landfill, Electrical Resistivity Tomography, Vertical Electrical Sounding, leachate}
  • سیده مریم محمدی، بهاره لرستانی*، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، لیما طیبی
    سابقه و هدف

    فلزهای سنگین از شایع ترین آلاینده های خاک هستند که از قابلیت ایجاد خطر برای سلامت انسان و بویژه کودکان برخوردارند. از این رو، این پژوهش با هدف منشاءیابی و ارزیابی خطر بالقوه بوم شناختی عناصر آهن، روی، سرب، کادمیم، کروم و نیکل در خاک سطحی اطراف مجتمع دفع و پردازش پسماند جامد شهری آرادکوه تهران در سال 1399 انجام یافت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی، پس از جمع آوری 30 نمونه خاک سطحی از 10 ایستگاه منتخب واقع در مجاور مجتمع آرادکوه و سپس آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها در آزمایشگاه، محتوی عناصر به روش طیف سنجی نوری پلاسمای جفت شده القایی1 خوانده شد. همچنین، نسبت به محاسبه سنجه های ارزیابی درجه آلودگی خاک، خطرپذیری بالقوه بوم شناختی2 و خطرپذیری بالقوه بوم شناختی تجمعی3 اقدام شد. برای شناسایی منابع بالقوه عناصر در نمونه های خاک از روش تحلیل مولفه های اصلی4 و برای تشخیص گروه بندی عناصر از خوشه بندی سلسله مراتبی5 استفاده شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرم افزار SPSS انجام یافت.

    نتایج و بحث

    نتایج نشان داد که میانگین غلظت عناصر (میلی گرم در کیلوگرم) در نمونه های خاک برابر با 6/26651 برای آهن، 7/71 برای روی، 7/27 برای سرب، 22/1 برای کادمیم، 3/22 برای کروم و 8/32 برای نیکل بوده است. از طرفی، کیفیت خاک سطحی منطقه مورد مطالعه بنابر مقادیر فاکتور غنی شدگی از "غنی شدگی جزیی" تا "غنی شدگی متوسط به بالا"، بنابر مقادیر سنجه آلودگی از "آلودگی ناچیز" تا "آلودگی زیاد"، برطبق مقادیر سنجه درجه آلودگی در "درجه متوسط آلودگی"، برطبق مقادیر سنجه ژیوشیمیایی مولر از "غیرآلوده" تا "آلودگی متوسط" متغیر بوده است. نتایج محاسبه سنجه Er نشان داد که خطر بالقوه بوم شناختی برای عناصر روی، سرب، کروم و نیکل "کم" و برای عنصر کادمیم "متوسط" بوده است. از طرفی، با توجه به این که میانگین مقدار سنجه RI برابر با 9/170 بود، بنابراین، سنجه خطرپذیری بالقوه بوم شناختی تجمعی عناصر در نمونه های خاک مورد مطالعه در دسته "مخاطره بوم شناختی متوسط" قرار داشت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و سنجه های ژیوشیمیایی مولر، PI و IPI در تطابق با نتایج PCA و HCA، بیان گر آن بود که عناصر روی، کادمیم، کروم و نیکل در نمونه های خاک احتمالا از منابع انسان ساخت و سرب نیز از منبع طبیعی نشات گرفته است.

    نتیجه گیری

    هر چند میانگین مقادیر سنجه RI عناصر در نمونه های خاک منطقه مورد مطالعه در محدوده خطر بوم شناختی متوسط قرار داشت، ولی از آن جا که عنصر کادمیم با %3/93 بیش ترین سهم را در ایجاد مخاطره بوم شناختی داشته است، از این رو، توجه به شناسایی و کنترل منابع انتشار این عنصر در محیط خاک با قابلیت انتقال آلاینده ها به زنجیر غذایی و یا ایجاد خطر برای سلامت شهروندان از طریق تماس پوستی و یا تنفس ذرات آلوده برای حفظ سلامت شهروندان توصیه می شود.

    کلید واژگان: خاک سطحی, خطر بالقوه بوم شناختی, درجه آلودگی, فلزات سنگین, مجتمع پردازش و دفع پسماند آرادکوه}
    Seyedeh Maryam Mohammadi, Bahareh Lorestani *, Soheil Sobhan Ardakani, Mehrdad Cheraghi, Lima Tayebi
    Introduction

    Heavy metals are the common pollutants of soils, which pose a potential threat to the public and particularly children's health. Therefore, this study was conducted to assess the source identification and potential ecological risk of Fe, Zn, Pb, Cd, Cr, and Ni in surface soils collected from the vicinity of Arad-Kouh processing and disposal complex, Tehran, Iran in 2020.

    Material and methods

    In this descriptive study, a total of 30 surface soil samples were collected from 10 sampling sites. After acid digestion of soil samples, the element contents were determined using ICP-OES. Also, pollution indices, potential ecological risk were computed. Moreover, principal component analyses (PCA) and hierarchical cluster analysis (HCA) were performed to find out the contamination sources and distinguish the different groups of analyzed elements from different sources, respectively. Furthermore, all statistical analyses were performed by SPSS software.

    Results and discussion

    Based on the results obtained, the mean content of elements in soil specimens (mg/kg) was 26651.6 for Fe, 71.7 for Zn, 27.7 for Pb, 1.22 for Cd, 22.3 for Cr, and 32.8 for Ni. On the other hand, the soil quality of the study area was varied between 'minor enrichment' to 'moderately severe enrichment' based on the enrichment factor (EF) values, between 'low contamination' to 'high contamination' based on the pollution index (PI) values, and between 'unpolluted' to 'moderately polluted' based on the geo-accumulation index (I-geo) values and also showed 'moderate degree of contamination' based on the degree of contamination (DC) values. The computed values of Er showed that the potential ecological risk of Zn, Pb, Cr, and Ni was low and for Cd was moderate. Also, as the mean values of RI were 170.9, all the examined elements could be classified as a moderate ecological risk. The results of Pearson correlation coefficient, I-geo, PI, and IPI in accordance with PCA and HCA indicated that Zn, Cd, Cr, and Ni were originated from anthropogenic sources, while, Pb had a lithogenic origin.

    Conclusion

    Although the studied elements had moderate potential ecological risk, since the Cd with 93.3% of the mean RI values showed a higher potential environmental risk compared to other elements, therefore, source identification and source control of this element with potentially adverse effects on humans and also environmental health is recommended.

    Keywords: Surface soil, Potential ecological risk, Degree of contamination, Heavy Metals, Arad-Kouh processing, disposal complex}
  • سیده مریم محمدی، بهاره لرستانی*، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، مریم کیانی صدر

    هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای (PAHs) آلاینده های فراگیر با قابلیت ناهنجاری زایی، جهش زایی و سرطان زایی هستند که وجود آن ها در محیط و یا قرار گرفتن در معرض آن ها می تواند خطرات بالقوه ای را برای محیط زیست و سلامت انسان بدنبال داشته باشد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی، تعیین مقادیر و ارزیابی خطر بوم شناختی PAHها در نمونه های خاک سطحی در مجاورت مجتمع پردازش و بازیافت آرادکوه تهران در سال 1399 انجام شد. بدین منظور، 30 نمونه خاک سطحی از 10 ایستگاه نمونه برداری در مجاورت مجتمع آرادکوه جمع آوری شد. پس از استخراج آنالیت ها، از روش کروماتوگرافی گازی-طیف سنجی جرمی (GC-MS) برای شناسایی و تعیین محتوی ترکیبات PAH در نمونه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که، مجموع غلظت 16 هیدروکربن آروماتیک شناسایی شده از 863 تا 1384 میکروگرم در کیلوگرم با میانگین 1123 میکروگرم در کیلوگرم متغیر بود. از طرفی، ترکیبات کرایسن و بنزو (جی،اچ،آی) پریلندر نمونه های خاک "فاقد خطر بوم شناختی" و سایر ترکیبات واجد "خطر بوم شناختی متوسط" بودند. از طرفی، با توجه به مقادیر محاسبه شده  RQ∑PAHs (MPCsکه برای همه ایستگاه های نمونه برداری کوچک تر از 800 بود، نتیجه گرفته شد که خطر بوم شناختی مربوط به مجموع مقادیر 16 ترکیب PAHنمونه های خاک در همه ایستگاه ها در دسته "خطر متوسط 2" بود. نتایج مقایسه میانگین مقادیر ترکیبات PAH شناسایی شده در نمونه ها با بیشینه رواداری (MAC) سازمان حفاظت محیط زیست ایران نشان داد که بجز در مورد ترکیباتبنزو (آلفا) آنتراسن (B (a) A) و بنزو (جی،اچ،آی) پریلن (B(ghi) p)، میانگین غلظت سایر ترکیبات PAH کوچک تر از حد مجاز بوده است. علاوه بر این، میانگین محتوی همه ترکیبات PAH شناسایی شده در نمونه های خاک سطحی منطقه مورد مطالعه از بیشینه رواداری وزارت بهداشت آلمان کوچک تر بود. به طور کلی، با توجه به مخاطرات هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای بر سلامت محیط و انسان، نسبت به شناسایی، تعیین محتوی، منشاء یابی و نظارت منظم و دوره ای این ترکیبات در محیط و کنترل منابع تولید آن ها به منظور حفظ سلامت شهروندان توصیه می شود.

    کلید واژگان: زباله جامد شهری, سلامت شهروندان, آلاینده های فراگیر}
    Seyedeh Maryam Mohammadi, Bahareh Lorestani *, Soheil Sobhan Ardakani, Mehrdad Cheraghi, Maryam Kiani Sadr

    Polycyclic aromatic hydrocarbons (PAHs) are ubiquitous pollutants with teratogenic, mutagenic and carcinogenic potential, which can pose potential risks to the environment and human health. Therefore, this study was conducted todetect and assess the potential ecological risk of PAHs in surface soils in the vicinity of Arad-Kouh Processing and Disposal Complex, Tehran, Iran, in 2020. In so doing, 30 surface soil samples were collected from 10 sampling sites adjacent to the Arad-Kouh complex. After extraction of analytes, the gas chromatography/mass spectrometry (GC–MS) method was used for determination of 16 PAHs in the samples. The results showed that the total concentrations of 16 PAHs (∑16PAHs) ranged from 863 to 1384 µg/kg with an average of 1123 µg/kg. Moreover, Chy and B(ghi)P showed no potential ecological risk, while other PAHs had a moderate potential ecological risk. Also, as computed values of RQ∑PAHs(MPCs for all the sampling sites were lower than 800, the total ecological risk of PAHs in surface soil samples of the study area was classified in the moderate-risk2 category. Based on the results, although the mean concentrations of B(a)A and B(ghi)p < /span> were higher than MPC established by Iranian Department of Environment, the mean concentrations of all of the 16 PAHs were lower than MPC established by MHWS. Overall, since PAHs have adverse effects on human health, detection and determination of concentration, source identification, and also periodical monitoring of these compounds in the environment is recommended in order to safeguard human health maintenance.

    Keywords: Municipal solid waste, Human health, Ubiquitous pollutants}
فهرست مطالب این نویسنده: 4 عنوان
  • دکتر سیده مریم محمدی
    محمدی، سیده مریم
    دانش آموخته دکتری گروه علوم و مهندسی محیط زیست، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
  • نویسندگان همکار
  • جلیل هلالی
    : 2
    هلالی، جلیل
    پژوهشگر بخش هواشناسی کشاورزی، گروه آب، دانشگاه تهران
  • دکتر سهیل سبحان اردکانی
    : 2
    سبحان اردکانی، سهیل
    استاد علوم محیط زیست، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
  • دکتر مهرداد چراغی
    : 2
    چراغی، مهرداد
    استاد محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
  • دکتر مژگان میرزایی
    : 1
    میرزایی، مژگان
    دانش آموخته دکتری محیط زیست، مرکز تحقیقات زیست محیطی زنده رود
  • دکتر لیما طیبی
    : 1
    طیبی، لیما
    استادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال