مهدی اسمعیلی
-
سیاست جغرافیایی مرزها یکی از مهم ترین مقوله های امنیت ملی کشورها است، منطقه قفقاز از اهمیت ژئوپلیتیکی و راهبردی برخوردار است، این موقعیت راهبردی، قفقاز را به صحنه رقابت نظامی، امنیتی و سیاسی قدرت های ژئوپلیتیکی منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل نموده است. در سال های اخیر جمهوری آذربایجان همواره سعی نموده تا دالان زنگزور در مرز مشترک ایران و ارمنستان را تصرف نموده و یا در آن تغییراتی ایجاد نماید. این مقاله در پی آن است که با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای نقش تغییر احتمالی مرزهای جمهوری آذربایجان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در بعد نظامی را به شیوه علمی و نظام مند موردبررسی قرارمی دهد. نتایج تحقیق در قالب 153 کدباز و درنهایت 6 مقوله در حوزه امنیت نظامی دسته بندی و موردبررسی قرار گرفته است که افزایش هزینه های نظامی و رقابت های تسلیحاتی، تغییر جغرافیای نظامی منطقه و گسترش نفوذ نظامی رژیم صهیونیستی، حضور ناتو در منطقه، افزایش تنش و احتمال درگیری نظامی و گسترش نفوذ نظامی آمریکا از مقوله های تاثیرگذار بر امنیت نظامی ج.ا.ایران بوده اند.
کلید واژگان: ژئوپلیتیک, مرز, جمهوری آذربایجان, امنیت نظامی, جمهوری اسلامی ایرانOne of the most crucial aspects of a country's national security is its border policy. The Caucasus region holds significant geopolitical and strategic importance, making it a focal point for military, security, and political competition among regional and extra-regional geopolitical powers. It has been converted. In recent years, Azerbaijan has consistently attempted to seize control of the Zangzor Corridor, located on the shared border between Iran and Armenia, or to alter its existing boundaries. This article seeks to use the qualitative approach and the method of qualitative content analysis to investigate the role of the possible change of the borders of the Republic of Azerbaijan on the national security of the Islamic Republic of Iran in a scientific and systematic way. The research results have been classified and analyzed in the form of 153 open codes and finally, six categories in the field of military security, which include the increase in military costs and arms races, the change in the military geography of the region and the expansion of the military influence of the Zionist regime, the presence of NATO in the region, the increase in tension and the possibility of military conflict and the expansion of American military influence. These are among the categories affecting the military security of Iran.
Keywords: Geopolitics, Border, Republic Of Azerbaijan, Military Security, Islamic Republic Of Iran -
رخداد انقلاب اسلامی در ایران و بازتعریف کدهای ژیوپلیتیکی، سبب تولید گفتمان های تازه ای شد که دال شناور آن، تقابل ایران با میدان ژیوپلیتیکی غرب بود. ایران، برای تولید گفتمان متقابل علیه آمریکا، در پی نوعی سازوکار جبرانی برای مدیریت آثار تحریمی بر اقتصاد خود است که یکی از آن ها برنامه راهبردی 25 ساله است. پژوهش حاضر از منظر ژیوپلیتیک انتقادی و روش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف به بازکاوی متن برنامه 25 ساله ایران و چین پرداخته تا گزاره ها و روندهای ژیوپلیتیکی آن را شناسایی و تحلیل کند. براین اساس، متن در سه مقیاس کارگزاران، کنش ها و بافت بررسی شد. در مقیاس کارگزاران، کشور چین به عنوان مرجع تضمین کننده امنیت، شناسایی شده است. یافته های حاصل از تحلیل انتقادی متن برنامه 25 ساله نشان داد، دال شناور در متن، تضمین امنیت ژیواکونومیک ایران در برابر پادگفتمان تحریمی آمریکا است. مدلول مرجع شناسایی شده دوم، یا مرجع تهدیدکننده ژیوپلیتیکی، آمریکا و اروپای غربی (میدان ژیوپلیتیکی غرب) است که با اتخاذ رویکردهای چندگانه، از تاثیر و تضمین فشار علیه ایران، اطمینان حاصل می کنند. ایران با یکسان انگاری مصادیق تهدید علیه خود و چین، سعی در ایجاد یک گفتمان جامعه ژیوپلیتیکی بر اساس متن برنامه 25 ساله را دارد. در مقیاس کنش ها، کشور چین با دو اقدام طرح مسیله ایران در دستورکار غیرامنیتی و فاصله گذاری و تحمیل نگرش، به دنبال شراکت راهبردی با ایران است. در مقیاس سوم نیز نخست تاثیر کنشگر تولید کننده تهدید بر بافت (برنامه 25 ساله) بررسی شد که طی آن، آمریکا با انضمامی کردن برنامه 25 ساله به پرونده هسته ای، می کوشد تا دستاوردهای ایران از بافت را به حداقل برساند. در مقابل، رهیافت های کنشگر تضمین کننده امنیت ناظر بر فعالیت های کشور چین برای اثربخشی بافت است.
کلید واژگان: ژئوپلیتیک انتقادی, تحلیل گفتمان, شرق گرایی, برنامه همکاری 25 ساله, ایران, چینThe advent of the Islamic Revolution in Iran and the redefinition of geopolitical codes led to the production of new discourses whose floating sign consisted of Iran's confrontation with the West’s geopolitical field. In order to produce a counter-discourse against the United States, Iran seeks a compensatory mechanism to manage the effects of sanctions on its economy, resulting in a 25-year Iran-China strategic plan. From the perspective of critical geopolitics and Fairclough’s critical discourse analysis, this study has reviewed the text of the 25-Year Iran-China Cooperation Plan in order to identify and analyze its geopolitical propositions and trends. Accordingly, the text was examined in three scales: agents, actions, and context. At the agents’ scale, China has been identified as the guarantor of security. Findings from this critical analysis showed that the floating sign in the text was to ensure Iran's geo-economic security against US sanctions. The meaning of the second identified reference, or geopolitical threatening reference, is the United States and Western Europe (Western geopolitical field). Iran seeks to create a geopolitical society discourse based on the text of a 25-year plan by identifying examples of threats against itself and China. In terms of actions, China seeks a strategic partnership with Iran by taking two steps to raise the issue of Iran on the non-security agenda and to distance itself and impose its position. In the third scale, the impact of the threat-generating actor on the context (25-year plan) was first examined, during which the United States seeks to minimize Iran's achievements by attaching the 25-year plan into Iran's nuclear program.
Keywords: Critical geopolitics, critical discourse analysis, Orientalism, 25-Year Cooperation Plan, Iran, China -
گرایش فزاینده به شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با تشدید تحریم های آمریکا و خروج یک جانبه از برجام، روندی پرشتاب گرفت. در این میان، کشور چین با برخورداری از قابلیت های اقتصادی و وزن ژیوپلیتیکی بالا، به قابل اتکا ترین گزینه برای مدیریت تحریم های علیه ایران تبدیل شده است؛ به گونه ای که سطح روابط میان ایران و چین به سطح راهبردی ارتقا یافته است. ازاین رو، تحقیق حاضر به تحلیل سناریوهای مرتبط با مناسبات امنیتی ایران و چین در حوزه نظامی- دفاعی پرداخته است. برای تدوین و تحلیل سناریوها در افق زمانی 2026، از روش ماتریس برنامه ریزی راهبردی (QSPM) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که سه سناریو در مناسبات امنیتی ایران و چین وجود دارد: الف) ناکارآمدی مناسبات راهبردی با چین در حوزه امنیتی به دلیل وجود روابط راهبردی چین با آمریکا؛ ب) کارآمد بودن مناسبات راهبردی با چین در حوزه امنیتی در صورت مدیریت تحریم ها و ج) موثر بودن مناسبات راهبردی با چین در صورت برقراری روابط و ایتلاف راهبردی پایدار با کشورهای دیگر هم راستا با چین. در صورت تحقق سناریوهای ب و ج، راهبرد SO3 یعنی تقویت توانایی های نظامی ایران از بعد سخت افزاری و راهبرد WO1 یعنی هم تکمیلی قدرت منطقه ای ایران با قدرت جهانی چین به عنوان مهم ترین اولویت های راهبردی نظامی-دفاعی در روابط ایران و چین شناسایی شده اند؛ بنابراین به نظر می رسد که کارآمدی روابط راهبردی ایران و چین، درگرو مدیریت تحریم ها و هم زمان با آن، تقویت مناسبات راهبردی با کشورهای دیگر است.
کلید واژگان: سناریو, آینده پژوهی, مناسبات راهبردی, امنیت نظامی- دفاعی, ایران و چین -
به نظر می رسد باوجود ظهور نظریات مختلف در حوزه روابط بین الملل، همچنان واقع گرایی در عمل مهم ترین و پایدارترین نظریه روابط بین الملل باشد و این به خاطر نزدیکی مفروضات این نظریه، با عملکرد واقعی کشورها در دنیای بیرونی است. از همین زاویه، نگاه بدبینانه ریالیستی در محیط آشوب زده خاورمیانه بیش از هر جای دیگری قابل ردیابی است. در این منطقه با توجه عدم استقرار یک هژمون منطقه ای، شاهد حجم بالایی از اختلافات، کشمکش ها و حتی جنگ در چندین دهه ی اخیر بوده ایم. عدم استقرار نظم ژیوپلیتیکی، سبب غلبه وضعیت بر موقعیت در سیاست خارجی کشورها شده است و این امر زمینه ساز تکوین اتحادها و ایتلاف هایی ناپایدار در این منطقه گشته است که هدفشان حفظ موازنه قدرت و جلوگیری از نیل به هژمونی دشمنان است. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی، با بهره گیری از منابع متعدد کتابخانه ای و با کاربست نظریه واقع گرایی تهاجمی، سعی در پاسخ به این پرسش دارد که انعقاد و اجرای مفاد پیمان ابراهیم چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟ یافته ها بیانگر آن است که این توافق از طریق شکل دهی به یک ایتلاف ضد ایرانی، ضمن بر هم زدن موازنه قدرت منطقه ای، سبب تشدید تقابل و اصطکاک ج.ا. ایران و رژیم صهیونیستی در منطقه شده و از سوی دیگر، دستیابی کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه امارت متحده عربی به تسلیحات پیشرفته غربی و صهیونیستی را تسهیل کرده است.
کلید واژگان: پیمان ابراهیم, امنیت ملی, ایران, رژمی صهیونیستی, رقابت ژئوپلیتیکی -
این مقاله در مقام پاسخ به این سوال که تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ج.ا.ا در بیانات مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ایمدظله العالی کدماند؟ تلاش دارد با احصاء مولفهها و شاخصهای تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ج.ا.ا این مهم را مورد توجه قرار دهد. نوع تحقیق توصیفی و از روش تحلیل محتوا با استناد به بیانات، تدابیر و فرمانهای مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای مدظلهالعالی استفاده شده است. این مقاله جهت گیریها، نقاط تاکید و تحلیل معظم له در مورد تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ج.ا.ا را دستهبندی نموده که نتایج حاصله از بررسیها حاکی از آن است که مولفههای تهدید نظامی آمریکا اقدامات خصمانه نظامی، مخدوش کردن تمامیت ارضی، جنگ نرم و جلوگیری از دسترسی به دانش، فناوری و تجهیزات نظامی هستند همچنین شاخصهای این مولفهها را به ترتیب حمایت و پشتیبانی از متجاوز، ایجاد ناامنی، حمله نظامی، جنگ تمامعیار، عبور غیرمجاز نظامی، حضور نظامی در منطقه، جنگ روانی، ایران هراسی، تحریم نظامی و وابستگی نظامی تشکیل می دهند.
کلید واژگان: تهدید نظامی, تهدید, آیت الله خامنه ای, برآوردThis article deals with the US military threats against the Islamic Republic as declared in the statements of the Supreme Leader Imam Khamenei (ph) as a question. To that end, it seeks to address this issue by enumerating the components and indicators of US military threats against the Islamic Republic of Iran. This research is descriptive which exploits content analysis in reference to the statements, measures and decrees of the Supreme Leader Imam Khamenei (ph). This article categorizes his Majesty's orientations, points of emphasis, and analysis of US military threats against the Islamic Republic of Iran. Studies show that the components of the US military threat are hostile military actions, undermining territorial integrity, soft warfare, and denial of access to military knowledge, technology, and equipment, the indices of which are composed of support of aggressor, creation of insecurity, full-scale war, illegal military passage, military presence in the region, psychological warfare, Iranophobia, military sanctions and military affiliation, respectively.
Keywords: Ayatollah Khamenei, estimation of threat, military threat
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.