به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

a.r. khoshdel

  • مصطفی الماسی، علیرضا رنجبر نائینی*، علیرضا خوشدل، رضا اسلامی، حمیدرضا محسن زاده
    مقدمه

    کار خلبان جریان مستمری از فعالی تهایی است که مستلزم جهت یابی، توجه و حافظه کاری ناوبری کارا است. خلبانان جنگنده به علت تحمل شتاب گرانشی بیشتر، در معرض اختلالات شناختی هستند و انجام ارزیابی های شناختی در آ نها اهمیت بسزایی دارد.

    هدف

    هدف از پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد شناختی بینایی-فضایی و توجه خلبانان ارتش جمهوری اسلامی ایران و مقایسه بین خلبانان جنگنده و سایر پرسنل پروازی می باشد.

    مواد و رو ش ها: 

    یک مطالعه مقطعی مشاهده ای تحلیلی بر روی 49 نفر از خلبانان هواپیماهای جنگنده (گروه اول) و سایر پرسنل هوانوردی (گروه دوم) انجام شد. پس از ثبت متغیرهای دموگرافیک و مشخصات پروازی، آزمون های شناختی ادنبروک، شکل پیچیده ری-استریث، گستره ارقام رو به جلو و رو به عقب (FDS و BDS) و خلاصه حافظه دیداری فضایی گرفته شد. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 تحلیل شد. سطح معن یداری، 05/P< 0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    هر دو گروه از نظر سن، جنسیت، سطح تحصیلات، درجه نظامی، سابقه پرواز و شکای تهای شخصی علائم شناختی یکسان بودند. نمرات آزمون های شناختی بین دو گروه تفاوت معنادار آماری نداشت. سابقه پرواز بالای 10 سال با نمرات بالاتر در آزمون BDS ؛ و سابقه پرواز کمتر مساوی 10 سال با نمره یادآوری کلمات بیشتر مرتبط بود. نمرات آزمون ،FDS در افراد با کمتر مساوی 400 ساعت پرواز بیشتر بود. نمرات یادآوری تاخیری در بالای 400 ساعت پرواز و بالای 40 ساعت پرواز در 6 ماه گذشته، بیشتر بود.

    بحث و نتیجه گیری

    عملکرد بینایی-فضایی و توجه در بین خلبانان هواپیماهای جنگنده و سایر پرسنل هوانوردی تفاوت نداشت ولی میزان سابقه پرواز با برخی از خرده آزمو ن ها مرتبط بود.

    کلید واژگان: توجه, خلبان, عملکرد شناختی
    AR Ranjbar Naeeni *, AR Khoshdel, R Eslami, HR Mohsenzadeh, M Almasi Dooghaee
    Introduction

     The pilot has a continuous flow of various activities that require navigation, attention, and navigation working memory. Fighter pilots are more vulnerable to cognitive impairment due to positive gravitational acceleration. This point indicates the importance of their cognitive assessments.

    Objective

     This study aimed to evaluate visual-spatial cognitive function and attention in the pilots of the Airforce of the Islamic Republic of Iran and compare these factors between fighter pilots and other aviation personnel.

    Materials and Methods

     An analytic observational cross-sectional study was performed on 49 fighter pilots (group 1) and other aviation personnel (group 2). A list of demographic variables and flight histories was recorded. Then Addenbrooke's Cognitive Examination-Revised, Rey– Osterrieth complex figure test, Forward and Backward Digit Span (FDS and BDS), and Brief Visual-spatial Memory Test-Revised were token. Data were analyzed by SPSS 18 (P <0.05).

    Results

     Both groups were homogeneous regarding age, sex, education, military-grade, flight history, and complaints of cognitive symptoms. The scores of the tests were not statistically significant between the two groups. More than 10 years of flight history and equal or less than 10 years of flight history were respectively related to higher and lower scores in BDS and “recalling words”. The scores of FDS were higher in those with equal or less than 400 hours of flight history. The scores of “delayed recalling” were higher in people with more than 400 hours of flight history and those with more than 40 hours of flight history in the last 6 months.
    Discussion and

    conclusion

     There was no difference in visual-spatial function and attention between fighter pilots and other aviation personnel, but flight history was related to the scores of some cognitive subtests.

    Keywords: Attention, Cognition, Pilots
  • آتنا سادات قریشی، مهدی محمودی، محمدرضا حاجی زاده، محمود شیخ فتح اللهی، محمدرضا شفیع پور، علیرضا خوشدل
    زمینه و هدف

    دیابت نوع 1 (دیابت ملیتوس) یک بیماری وابسته به متابولیسم می باشد. شایع ترین شکل دیابت نوع 1، نوع خود ایمن آن است. آلفا 1- آنتی تریپسین](AAT)[Alpha1-ntitrypsin یک عضو از خانواده مهار کننده سرین پروتئاز می باشد و نقش اصلی آن، حفاظت از تخریب بافت ها توسط پروتئازها است. بنابراین نقص یا کمبود آن خطر ابتلا به بیماری های مختلف را افزایش می دهد. این مطالعه جهت مقایسه فعالیت پروتئین آلفا 1- آنتی تریپسین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با افراد سالم انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی، روی 42 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 بین رده سنی 28-18 سال مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان رفسنجان در سال 1394 انجام شد. افراد سالم، دانشجویان دختر و پسر بومی رده سنی 18 تا 28 سال دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان بودند که از لحاظ سن و جنس با بیماران دیابتی همسان سازی شدند. فعالیت AAT به روش ظرفیت مهاری تریپسین (TIC(Trypsin Inhibitory Capacity)) مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های آماری مجذور کای، t مستقل و ضریب هم بستگی پیرسون استفاده شد.

    یافته ها

    میزان TIC سرم افراد مبتلا به دیابت نوع 1 با مقدار (μmol/min/ml) 40/0± 35/2 به طور معنی داری پایین تر از میزان TIC افراد سالم با مقدار ((μmol/min/ml 36/0±36/3 بود (001/0p<).

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد فعالیت AAT در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 کمتر از افراد سالم است. بنابراین AAT می تواند به عنوان یک هدف دارویی برای دیابت نوع 1مطرح شود.

    کلید واژگان: دیابت نوع 1, آلفا1-آنتی تریپسین, ظرفیت مهاری تریپسین
    A.S. Ghoreishi, M. Mahmoodi, M.R. Hajizadeh, M. Sheykhfathollahi, M.R. Shafipour, A.R. Khoshdel
    Background And Objectives

    Type 1 diabetes (diabetes mellitus) is a disease associated with metabolism. The most common form of type 1 diabetes is its autoimmune type. Alpha-1-antitrypsin (AAT) is a member of the serine protease inhibitors family and its role is to protect tissue degradation by protease. Hence, its defect or deficiency significantly increases the risk of various diseases. This study aimed to compare the activity of alpha-1 antitrypsin protein in patients with type 1 diabetes with healthy individuals.

    Materials And Methods

    This descriptive study carried out on 42 patients with type 1 diabetes between the ages of 18-28 years old who referred to the Diabetes Clinic in the city of Rafsanjan in 2015. Healthy people were chosen among native male and female students aged from 18 to 28 years of Rafsanjan University of Medical Sciences who were matched for age and sex with the patients. AAT activity by trypsin inhibitory capacity (TIC) was studied. For statistical analysis the chi-square test, t-test, and Pearson correlation coefficient were used.

    Results

    The amount of TIC in the patients with type 1 diabetes was 2.35 ±0.40 (μmol/min/ml) which was significantly lower than the amount in the healthy individuals that was 3.36 ±0.36 (μmol/min/ml) (P-value

    Conclusion

    The results of this study revealed that AAT activity in the patients with type 1 diabetes was lower than the healthy individuals. Therefore, it can be stated that AAT can be introduced as a potential target for treatment of type 1 diabetes.

    Keywords: Type 1 diabetes, Alpha-1 Antitrypsin, Trypsin Inhibitory Capacity
  • حدیث احمدی راد، فرزانه حسینی، محمدرضا حاجی زاده، علیرضا خوشدل، محسن رضاییان، امیر آدینه پور، مهدی محمودی
    مقدمه
    افزایش چربی خون یکی از عوامل موثر در ایجاد بیماری های قلبی - عروقی است. یکی از راه های کاهش عوارض این بیماری، استفاده از گیاهان دارویی است. بر همین اساس، هدف از این مطالعه بررسی اثر پسته وحشی(بنه) بر لیپیدها و برخی فاکتورهای بیوشیمیایی در نمونه های انسانی هایپرلیپیدمیک بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور، بر روی60 نفر از افراد هایپرلیپیدمیک با تری گلیسرید بالای mg/dl200 و کلسترول بالای mg/dl 245 انجام گردید. 30 نفر از آنها به صورت تصادفی 5/2 گرم و 30 نفر بعدی 5 گرم پودر بنه دریافت کردند. قبل از شروع مطالعه، از هر دو گروه نمونه خون به صورت ناشتا گرفته شد و سپس به افراد بسته های مورد نظر برای مصرف روزانه به مدت دو ماه داده شد. بعد از مصرف مجددا نمونه خون ناشتا از افراد تهیه گردید. نتایج با استفاده از آزمون های تی مستقل و تی زوج تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    در هر دو گروه میزان تری گلیسرید، کلسترول و LDL به صورت معنی دار کاهش و میزان HDL نیز به صورت معنی داری افزایش یافت و در مورد سایر فاکتورها بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد مصرف پودر پسته وحشی می تواند میزان تری گلیسرید، کلسترول و LDL را کاهش و HDL را افزایش دهد. بنابراین، احتمالا پسته وحشی می تواند در افراد با هایپرلیپدمی خفیف مفید باشد.
    کلید واژگان: پسته وحشی, متابولیت های بیوشیمیایی, هایپرلیپیدمی, کارآزمایی بالینی
    H. Ahmadi Rad, F. Hosseini, Mr Hajizadeh, Ar Khoshdel, M. Rezaeian, A. Adineh Poor, M. Mahmoudi
    Introduction
    Hyperlipidemia is one of the factors contributing to cardiovascular disease (CVD). One way of reducing the complications of this disease is the use of medicinal plants. Accordingly, the aim of this study was to evaluate the effect of Pistacia atlantica powder consumption on lipids and other biochemical factors in hyperlipidemic individuals.
    Materials And Methods
    This double blind clinical trial was conducted on 60 hyperlipidemic volunteers with blood triglycerides more than 200 mg/dl and cholesterol level over 245 mg/dl. The individuals were randomly divided into two groups, consuming 2.5 (30) and 5 gr (other 30) pistachio powder daily. Before using pistacia powder, fasting blood samples were collected from both groups then, they used pistacia atlantica for two months every day and at the end of study, fasting blood samples were collected again. Blood factors including: triglycerides, cholesterol, LDL-C and HDL-C were measured. The results were analyzed using SPSS software and p
    Results
    Blood triglycerides, cholesterol and LDL-C decreased significantly but the level of HDL-C increased significantly in both groups. There was no significant difference between the two groups based on the other factors.
    Conclusion
    According to the results of the present study, pistacia powder consumption can decrease triglyceride, cholesterol, LDL and increase HDL levels, therefore the pistacia atlantica can be useful for individuals with mild hyperlipidemia.
    Keywords: Pistacia Atlantica, Biochemical Metabolites, Hyperlipidemia, clinical trial
  • نیره اسماعیل زاده، عبدالرضا صلاحی مقدم، علیرضا خوشدل *
    مقدمه

    سالانه در جهان 10 میلیون نفر با تشخیص سرطان روبرو می شوند و حدود 6 میلیون نفر از آنها فوت می کنند. این مطالعه با هدف بررسی توزیع جغرافیایی (کشوری) سرطان و عوامل محیطی موثر بر توزیع آنها در ایران انجام شده است.

    روش کار

    مطالعه حاضر بر مبنای اطلاعات موجود است که به منظور تعیین توزیع فراوانی بروز ده سرطان شایع کشور (کارسینوم های معده، مری، کلورکتال، مثانه، ریه، سیستم اعصاب مرکزی، غدد لنفاوی، پروستات، تخمدان و پستان) از نقشه سازی داده های بروز تعدیل شده سنی ASR)) مربوط به هر استان، بر روی نقشه کشور با نرم افزار ArcGIS 9.3 در سال های 1384 تا 1385 توسط ری (اداره ن) انجام شده است، می باشد و همچنین به منظور تعیین عوامل خطر محیطی، مطالعه مروری از منابع اطلاعاتی دیجیتال در دسترس شامل منابع عمومی و منابع انگلیسی و فارسی از جمله: Scopus، Pubmed، IranMedex، IranDOC، SID و magiran و جستجوی دستی از کتاب ها و دستورالعمل ها با کلید واژه های مورد نظر انجام شد.

    نتایج

    از نظر جغرافیایی بروز برخی سرطان ها در نواحی مختلف کشور متفاوت است. در سالهای 1384 تا 1385ASR، سرطان 4/102 و 3/117 در 100000 در میان زنان و مردان است که این میزان سرطان در شمال بیش از جنوب ایران و بین پایگاه های داده متفاوت است که ممکن است به دلیل روش ثبت و تفاوت سایت باشد. فاکتورهای سبک زندگی، عوامل عفونی، مواجهه های محیطی و عوامل داخلی بدن، با انواع خاصی از سرطان ها این اختلافات را تا حدی توجیه می کند.

    نتیجه گیری

    توسعه، استقرار و اجرای برنامه جامع ملی کنترل سرطان باید اولین اولویت برای سیاست گذاران سلامت و درمان باشد و به نظر می رسد ارتش با توجه به پراکندگی کشوری در صورت دارا بودن سامانه ثبت و کنترل موارد سرطان می تواند کمک بزرگی به گردآوری و تحلیل اطلاعات کند.

    کلید واژگان: سرطان - نقشه سازی, عوامل خطر, ایران
    N. Esmaeimzadeh, A. Salahi, Moghaddam, A.R. Khoshdel
    Introduction

    Each year، 10 million people are faced with cancer and about 6 million of them die throughout the world. This study aimed at investigating the geographical distribution of cancer and its environmental risk factors in Iran.

    Methods

    The present study was mapping the available data collected from the reports of Iranian Center for Disease Control (Cancer Bureau) regarding the frequency of 10 common cancers (stomach، esophageal، colorectal، bladder، lung، CNS، lymphoma، prostate، ovarian، and breast) as their age-standardized incidence rate (ASR) for each province in between 2005 and 2006 using ArcGIS 9. 3. The published information about environmental risk factors was also gathered based on reviewing available public sources of digital databases including Scopus، Pubmed and Persian sources of IranMedex، Iran DOC، SID، and magiran، as well as through hand searching of books and manuals using keywords.

    Results

    Geographically، the incidence of certain cancers varied in different regions of Iran. Between 2005 and 2006، the estimated ASR of cancers was 102. 4 and 117. 3 per 100،000 among females and males، respectively. The ASR of cancer was higher in the north than in the south of Iran. This difference is possibly due to the methods of registry and difference in the site. Lifestyle، infectious agents، environmental exposures، and constitutional factors are risk factors that have been attributed to certain types of cancer.

    Conclusion

    Development، establishment، and implementation of Comprehensive National Cancer Control Program should be the first priority for health policy-makers. Given its nationwide distribution، Iranian Army can provide substantial assistance in collection and analysis of data on cancer in case of access to a record and control system of cancer.

    Keywords: Cancer – Mapping, Risk Factors, Iran
  • محمدحسین تقدیسی، زهراالسادات اسدی*، علیرضا خوشدل
    مقدمه
    نیازهای مطرح شده، تصمیمات در آموزش بهداشت و ارتقا سلامت معمولا به طور همزمان تحت تاثیر عوامل متعدد قرار می گیرد،بدین معنی که پژوهشگران با محیط تصمیم گیری چند معیاره مواجه می شوند که همین امر طراحی و انتخاب گزینه صحیح را با حساسیت بیشتری روبرو می سازد. با توجه به اهمیت اصول علمی در تصمیم گیری مربوط به مداخلات مطالعه حاضر به معرفی و تبیین مدلهای تصمیم گیری چند معیاره در آموزش بهداشت و ارتقا سلامت می پردازد.
    روش بررسی
    مقاله حاضر با بررسی متون خارجی منتشر شده درپایگاه های اطلاعاتی Web of Sciences Science Direct Medline، Google Scholar، متون فارسی منتشر شده، بررسی کتب مربوطه و پایان نامه های فارسی به خصوص در زمینه آموزش بهداشت و ارتقا سلامت و با استفاده از کلید واژه مرتبط به بررسی مدلهای خاص تصمیم گیری چند معیاره در آموزش بهداشت و ارتقا سلامت پرداخت.
    یافته ها
    بررسی پژوهش ها و مقالات آموزش بهداشت و ارتقا سلامت به خصوص در ایران نشان می دهد که اگرچه تکنیکهای تصمیم گیری نظیر روش دلفی، گروه های اسمی و بارش افکار و سایر رویکردها مورد استفاده قرار گرفته ولی روش های تصمیم گیری چند معیاره که دارای پشتوانه تئوریکی ریاضی و صحت پیش بینی نتایج هستند مورد غفلت قرار گرفته است.
    نتیجه گیری
    به کارگیری مدلهای تصمیم گیری چند معیاره در حیطه تصمیمات ارتقا سلامت که نوعا طیف وسیعی از ملاحظات وعوامل مختلف را همزمان علاوه بر ارزیابی اقتصادی در آموزش بهداشت و ارتقا سلامت مد نظر قرار می دهد ضروری است.
    کلید واژگان: تصمیم گیری چند معیاره, اولویت بندی مداخلات, برنامه ریزی آموزش بهداشت و ارتقا سلامت
    Mh Taghdisi, Zs Asadi *, Ar Khoshdel
    Introduction
    Decisions in health promotion are multidimensional. It means that there are multi criteria situations in decision-making for health promotion. Regarding the importance of designing ast selecting appropriate alternatives, some Multi-Criteria Decision-Making (MCDM) methods for health promotion have been introduced ast explained in this article.
    Method
    Articles published in some reliable data bases such as Web of Sciences, Medline, Ebsco, Science Direct, Google scholar as well as some Persian articles ast dissertations specially in health education ast health promotion fields were reviewed.
    Results
    Reviewing health education ast health promotions articles ast dissertations published in Iran isticated that some decision-making techniques such as Delfi method, Brain Storming ast Nominal Groups ast some other approaches have been applied, but methods with mathematical, theoretical, ast reliable predictive power backgrousts have been ignored.
    Conclusion
    Applying Multi-Criteria Decision-Making methods that typically consider different factors simultaneously with economic assessment are necessary for health education ast health promotion interventions.
    Keywords: Multi, Criteria Decision, Making, Needs assessment, Health education ast promotion interventions
  • شهرام محمدی*، رحیمه مهدی زاده، علیرضا خوشدل، ایرج میرزایی دیزگاه
    مقدمه
    تمرین مقاومتی از مولفه های ضروری اکثر برنامه های ورزشی محسوب می گردد. هدف کلی از انجام این تحقیق، بررسی اثر تمرین مقاومتی کم شدت با جریان خون محدود شده بر سطح سرمی هورمون رشد (GH) و فاکتور رشد شبه انسولین-1(IGF-1) در مردان جوان بود.
    روش بررسی
    30 مرد جوان سالم با دامنه سنی 24-19 سال که داوطلب شرکت در مطالعه شدند، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به طورتصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی کم شدت با جریان خون محدود شده (BFR) (با شدت 20 % یک تکرار بیشینه [one repetition maximum یا 1RM]، 3 ست 15 تکرار)، تمرین مقاومتی شدید بدون BFR (سه ست 10 تکرار با شدت 80 % 1RM) و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه تمرینی هفته ای سه روز تمرین های اسکوات و جلو پا را به مدت سه هفته انجام دادند. سطح سرمی GH و IGF-1 قبل و بعد از تمرین صبح و در حالت ناشتا اندازه گیری شد. برای مقایسه تفاوت میانگین متغیرها از آزمون آماری ANOVA استفاده شد. سطح معنی داری آماری p< 0.05 تعیین شد.
    یافته ها
    تحلیل داده ها نشان داد تمرین مقاومتی BFR باعث افزایش معنی دار سطح سرمی GH و IGF-1 در مقایسه با مقادیر پیش از تمرین شد(p< 0.05). در گروه تمرین مقاومتی بدون BFR فقط افزایش در سطح سرمی GH در مقایسه با مقادیر پیش از تمرین معنی دار بود (p< 0.05). بین سطوح سرمی GHو IGF-1 گروه تمرین BFR با گروه تمرین مقاومتی بدون BFR و گروه کنترل اختلاف معنی داری مشاهده شد (p< 0.05).
    بحث و نتیجه گیری
    به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تمرین مقاومتی کم شدت BFR کوتاه مدت می تواند باعث افزایش بیشتر هورمون های آنابولیک در مردان جوان شود.
    کلید واژگان: تمرین مقاومت, قدرت عضلات, هورمون رشد, فاکتور رشد شبه انسولین, 1
    S. Mohammadi *, R. Madizadeh, Ar Khoshdel, I. Mirzaii, Dizgah
    Background
    Resistance training is one of the most essential components of exercise programs. The aim of the study was to investigate the effect of blood flow restricted resistance (BFR) training on serum levels of growth hormone (GH) and insulin like growth factor 1 (IGF-1).
    Materials And Methods
    A total of 30 healthy young men (aged 19-24 yrs) were volunteered for this study. Subjects were randomly assigned into three groups: a low intensity blood flow restricted resistance exercise (BFR) group (20% of 1-RM, 3 sets 15 reps), a traditional high intensity resistance exercise without blood flow restriction (HI) group (3 sets of 10 repetitions at 80% of 1-RM) and a control group. Both BFR and HI groups trained 3 days per week for 3 weeks for knee extension and squat exercises. Fasting growth hormone (GH) and IGF-1 levels were measured in the morning pre-and post- exercise sessions. Data were analyzed with one-way ANOVA in the level of p< 0.05.
    Results
    GH and IGF-1 significantly increased in post exercise in BFR group compared to baseline (P<0.05). GH significantly increased in post exercise in HI group compared to baseline (P<0.05). After 3 weeks, serum GH and IGF-1 levels increased significantly in BFR group compared to HI and control groups (P<0.05).
    Conclusion
    In conclusion, short term BFR exercise stimulated increases in anabolic hormones in young men.
    Keywords: Resistance Training, Muscle Strength, Growth Hormone, Insulin, like growth factor 1
  • علیرضا خوشدل، مرتضی سید جعفری، سید تقی حیدری، فیروزه ابطحی، علیرضا عبدی
    مقدمه
    بیماری های قلبی و عروقی از علل مهم مرگ و میر و ناتوان سازی در دنیا می باشند. هدف این مطالعه تعیین شیوع ریسک فاکتورهای قلبی عروقی و سندرم متابولیک در بین چتربازان نظامی بود.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی در بین 96 نفر از چتربازان فشارخون، وزن، قد، شاخص توده بدنی، دورکمر، دورباسن، میزان قند ناشتا و پروفایل لیپیدی اندازه گیری گردید و سپس میزان سندرم متابولیک بررسی شد.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد مورد مطالعه 4/37 بود. 24 نفر (25%) از افراد مورد بررسی دارای فشارخون و 36 نفر (5/37%) در معرض فشارخون بودند. 5 نفر (2/5%) دارای دیابت و 4 نفر (2/4%) از افراد در معرض دیابت بودند. هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی به ترتیب در 46 نفر (47%) و 23 نفر (24%) مشاهده گردید. سندرم متابولیک در 5 نفر (2/5 %) براساس معیارهای ATPШ و 13 نفر (5/13%) براساس معیارهای IDF محاسبه گردیده است.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج کلینیکی و پاراکلینیکی نشان می دهند که ریسک فاکتورهای معمول قلبی عروقی در بین نظامیان کمتر از بقیه جامعه است و شیوه زندگی نظامیان می تواند دلیل آن باشد اما به دلیل ریسک بالای شغلی در این گروه پیشنهاد می شود برنامه غربالگری قلبی عروقی به طور مستمر انجام گیرد تا بتوان در امر بیماری های زودرس و پیشگیری از حوادث ناگوار توفیق لازم را کسب نمود.
    کلید واژگان: قلبی, عروقی, سندرم متابولیک, چتربازی
    Ar Khoshdel, M. Seyed Jafari, St Heidari, F. Abtahi, Ar Abdi
    Background
    The cardiovascular disease (CVD) is one of the main causes of morbidity and mortality worldwide. The aim of present study was to determine prevalence of cardiovascular risk factors and metabolic syndrome among military parachutists in Iran.
    Materials And Methods
    In a cross-sectional study on 96 military parachutists، arterial blood pressure، weight، height، body mass index، waist circumference، hip circumference، fasting blood glucose، and lipid profile were assessed and then the rate of metabolic syndrome was evaluated.
    Results
    Mean age was 37. 4 years. Totally، 24 (25%) parachutists fulfilled the criteria of hypertension، while 36 (37. 5%) exhibited blood pressure in the range of pre-hypertension. Five (5. 2%) cases suffered from diabetes mellitus and 4 (4. 2%) were pre-diabetics. Hypertriglyceridemia and hypercholesterolemia was seen in 23 (24%) and 46 (47%) participants، respectively. The rate of metabolic syndrome based on ATP III and IDF criteria was 5. 2% (5 cases) and 13. 5% (13 cases)، respectively.
    Conclusions
    Although war-related stressors and high intensity physical activities are associated with both acute cardiac events and cardiac risk factors، our data is in favor of lower frequency of cardiovascular risk factors among military parachutists. However، routine monitoring of military parachutists is necessary to find the cardiovascular risk factors.
    Keywords: Cardiovascular, Metabolic Syndrome, Parachuting
  • امیر نوروزپور، محمدهادی مدقق، علیرضا خوشدل، غلامحسین کاظم زاده
    مقدمه
    نحوه برخورد اولیه با بیماران ترومایی با گلوله، قبل از رسیدن به مراکز درمانی مناسب، می تواند در موربیدیته و مورتالیته ی ناشی از آسیب، موثر باشد. هدف این مطالعه ارزیابی نحوه برخورد اولیه با مصدومین ناشی از گلوله، با تاکید بر پروتکل انتقال مصدومین به مراکز تشخیصی- درمانی مناسب بود.
    روش بررسی
    در این طرح، بیماران ترومایی با گلوله مراجعه کننده به چهار بیمارستان بزرگ سطح شهر مشهد در سال 1389 مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    در مجموع 66 مورد مراجعه کننده به بیمارستان های فوق، 51 مورد مراجعه مستقیم داشته و 15 مورد از مراکز دیگر به بیمارستان های فوق ارجاع شده بودند، شایعترین محل آناتومیک آسیب، اندام ها بود (6/60%) مدت زمان بستری مصدوم در بیمارستان در گروه های فوق تفاوت معنی داری نداشت (188/0p=). همچنین، در بین مصدومینی که به طور مستقیم از محل حادثه درون شهری، بوسیله آمبولانس اورژانس یا وسیله ای غیرآمبولانس، به مراکز فوق مراجعه کرده بودند، تفاوتی از نظر مدت زمان بستری در بیمارستان وجود نداشت (553/0p=). لازم به ذکر است که و بیشترین مورتالیته در مصدومینی بود که همزمان بیش از یک قسمت بدن مورد آسیب قرار گرفته بود (مثلا قفسه صدری و شکم).
    نتیجه گیری
    عدم تفاوت مدت زمان بستری مصدومین منتقل شده با آمبولانس اورژانس در مقایسه با وسایل نقلیه دیگر، لزوم تامل بیشتر در تقویت نیروهای انسانی و تجهیزات درمانی خدمات درمانی اورژانس را نمایان می سازد.
    کلید واژگان: ترومای گلوله, تریاژ, خدمات پزشکی اورژانس
    A. Noruzpour, Mh Modaghegh, Ar Khoshdel, Gh.H. Kazemzadeh
    Background
    The initial treatment of patients with gun shot trauma، before reaching proper care، can be effective in patient’s morbidity and mortality. The aim of this study was to evaluate the trauma system in the pre-hospital approaches for patients with bullet trauma.
    Materials And Methods
    In this study، the bullet trauma patients presenting in four major hospitals in Mashhad between 2010 and 2011 were studied.
    Results
    A total of 66 patients admitted to our hospitals (51 with directly admission and 15 were referred from other centers). The most common anatomic site of injury was extremities (60. 6%) and the highest mortality rate was seen in patients with more than one site injury (e. g. chest and abdomen). The length of stay in hospital had no significant difference in these groups (P = 0. 188). Also، the length of stay in hospital was similar between patients who were transferred with ambulance and others who were transferred with other vehicles (P = 0. 553).
    Conclusion
    Similarity in the length of stay in hospital between emergency ambulance and other vehicles transmitted patients reflects the need for more strengthening the manpower and equipments in the health care in emergency services.
    Keywords: Gunshot Wound, Triages, emergency medical services
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال