به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

abbas alimohammadi

  • استفاده از فن آوری اینترنت اشیا در جمع آوری اطلاعات محیطی اراضی کشاورزی با استفاده از سرویس مشاهده حسگر
    نیما قاسملو، علی اکبر متکان*، عباس علیمحمدی سراب، حسین عقیقی، بابک میرباقری

    چالش های تولید مواد غذایی در قرن بیست و یکم به دلیل افزایش جمعیت، به کارگیری فناوری های نوین در کشاورزی را بیش ازپیش ضروری می نماید. اینترنت اشیا نقش تعیین کننده ای در تبدیل و ارتقای فناوری سنتی به فناوری مدرن دارد و می تواند نقش مهمی در به حداقل رساندن ضایعات و افزایش بهره وری ها در کشاورزی هوشمند ایفا نماید. در پیاده سازی اینترنت اشیا با توجه به اینکه متولیان داده، از فرمت ها و استانداردهای جداگانه ای استفاده می کنند، لذا استفاده از این روش در محدوده های بزرگ شهری و یا ملی به صورت یکپارچه، دچار مشکل می گردد. یکی از چالش های مهم بهره گیری از اینترنت اشیا در کشاورزی، ارائه اطلاعات جمع آوری شده و نمایش بر خط این اطلاعات در یک فرمت استاندارد است. در این پژوهش با به کارگیری فناوری اینترنت اشیا، روشی برای دریافت اطلاعات از حسگرهای اطلاعاتی، ذخیره سازی آن ها، ارائه آن ها در یک بستر استاندارد موردبررسی قرارگرفته است. خروجی این تحقیق نشان می دهد که با استفاده از استاندارد سرویس مشاهده حسگر از کنسرسیوم مکانی باز، می توان اطلاعات حسگرها و مشاهدات آن ها را در یک فرمت استاندارد ذخیره نمود. برای ایجاد یک بستر یکپارچه، از زیرساخت داده های مکانی استفاده شده است. درواقع، استفاده از فرمت استاندارد، تعداد سرویس های درخواستی و پارامترهای مربوط به نام سنسور، زمان برداشت و موقعیت سنسور را کاهش می دهد. بنابراین، خروجی مشاهدات حسگرها در پورتال مکانی زیرساخت داده های مکانی، با سهولت بیشتری نسبت به روش هایی که تنها از سرویس های تحت وب استفاده می کنند، قابل دسترس خواهند بود. استفاده از زیرساخت داده های مکانی سبب می شود که امکان نمایش داده های سنسورها در کنار لایه های مکانی استاندارد دیگر فراهم شود. به کار گیری این روش، داده های محیطی کشاورزی که با استفاده از حسگر برداشت شده اند, با سهولت بیشتری به صورت آنی و بر خط در اختیار کشاورزان و تصمیم گیران قرار می دهد.

    کلید واژگان: اینترنت اشیا, حسگر, کنسرسیوم مکانی باز, سرویس مشاهده حسگر, کشاورزی هوشمند, زیر ساخت داده های مکانی
    The Use of the Internet of Things Technology in Collecting Environmental Information of Agricultural Lands using Sensor Observation Service
    Nima Ghasemloo, Ali Akbar Matkan *, Abbas Alimohammadi, Hossein Aghighi, babak mirbagheri

    The challenges of food production in the 21st century make the employment of modern agricultural technologies increasingly vital due to population growth. The Internet of Things (IoT( is critical in changing traditional technology into modern technology, and it could help smart agriculture reduce waste and increase output. The integrated use of this technology in large metropolitan or national areas is problematic since data producers employ various formats and standards to implement the IoT. One of the most challenging aspects of utilizing the IoT in agriculture is gathering the collected data and displaying it online and in a standard format. This research has examined a method for receiving information from sensors, storing it, and presenting it in a standard context utilizing IoT technology. The result of this research shows that the sensor's data and their observations can be recorded in a standard format using the standard sensor observation service from the Open Geospatial Consortium. An integrated platform is built using spatial data infrastructure. In fact, using a standard format reduces the number of services requested and the parameters associated with the sensor name, retrieval time, and sensor position. Therefore, the output of sensor observations in the spatial portal of spatial data infrastructure will be more easily accessible than methods that use only web services. The use of spatial data infrastructure makes it possible to display sensor data alongside other spatial layers. Using this method, agricultural environmental data collected using sensors are more easily provided to farmers and decision-makers instantly and online.

    Keywords: smart agriculture, Internet of Things, sensor, sensor observation service, Open Geospatial Consortium, Spatial Data Infrastructure
  • ایوب مرادی*، حدیثه بابایی، عباس علیمحمدی، سهیل رادیوم

    کمبود روزافزون منابع آب تجدیدپذیر در کشور، برآورد نیاز آبی مزارع را به یکی از اولویت های مهم مدیریت آب در کشاورزی تبدیل نموده است. نیاز آبی مزارع توسط مولفه های اقلیمی منطقه کنترل می شود و برابر است با تبخیر-تعرق مرجع که با یک ضریب ویژ ه (بسته به نوع محصول و منطقه جغرافیایی کاشت) اصلاح می گردد. در تحقیق حاضر، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست8، ضریب محصولات عمده کشاورزی منطقه کشت و صنعت مغان از دو روش برآورد و مقایسه شده است. روش نخست بر مبنای اندازه گیری تبخیر- تعرق مزارع و روش دوم بر مبنای اندازه گیری شاخص گیاهی NDVI است. مقایسه این دو روش برای پنج محصول عمده منطقه نشان داد که مقدار خطای جذر میانگین مربعات قابل قبول (کمتر از 28/0) است. در ادامه، برای برآورد نیاز آبی محصولات، از ضریب محصول تولید شده بر مبنای تبخیر- تعرق استفاده شد. نیاز آبی محصولات با شش متد برآورد شد: ترکیب دو روش برآورد تبخیر- تعرق واقعی و سه روش برآورد تبخیر- تعرق مرجع. از میان آنها، متد متریک- پنمن مونتیث برای برآورد نیاز آبیاری بکارگرفته شد. تخمین نیاز آبیاری مستلزم کسرکردن بارش موثر از نیاز آبی است. برای برآورد بارش موثر، پس از بررسی چهار روش متداول، روش فایو برای شیب های کم ترجیح داده شد. نیاز آبیاری محصولات منطقه کشت و صنعت مغان بر از حداقل 270 میلی متر (برای جو دیم) تا حداکثر 1500 میلی متر (برای باغ زیتون) برآورد شده است. . بررسی آماری اندازه گیری ها سه ساله وجود یک همبستگی را بین میزان عملکرد محصول و میزان تبخیر- تعرق مزارع آشکار کرد. همچنین مشخص شد که عملکرد محصولات با شاخص های طیفی گیاه نیز دارای رابطه معنی دار است. هدف نخست تحقیق حاضر، برآورد ضرایب محلی محصولات کشاورزی منطقه مغان است؛ هدف دوم، بررسی رابطه مندی ضریب محصولات کشاورزی و شاخص های طیفی آنها به منظور تخمین ضریب محصولات بصورت مستقیم از این شاخص هاست.

    کلید واژگان: تبخیر-تعرق, ضریب محصول, نیاز آبی, کشت و صنعت مغان
    Ayoub Moradi*, Hadiseh Babaei, Abbas Alimohammadi, Soheil Radiom

    The increasing shortage of the renewable water resources in the country has made the farm water needs estimation to become as one of the important priorities in agricultural water management. Farm water needs are normally controlled by climatologic factors. It equals to the reference evapotranspiration which is corrected by a scaling factor associated to the crop kind and to local characteristics. In this research, using Landsat satellite imagery, we estimated and compared the crop coefficients for main agricultural crops in the Moghan cultivation industry, from two procedures: the first based on evapotranspiration measuring, and the second based on NDVI measuring. The comparisons in the case of the five main crops showed that the Root Mean Square Errors are within an acceptable range, leass than 0.28. In the following, the evapotranspiration based crop coefficient has been used in order to estimate farm water needs. Farm's water needs are indeed estimated by six methods a combination of two actual evapotranspiration and three reference evapotranspiration ways. Among the six methods, the Metric/PenmanMonteith method was selected for final step, i.e. farm irrigation needs. The farm irrigation needs is equivalent to farm water need minus effective rain. We compared four different ways for estimating the effective rains but preferred the FAO method assigned for low slopes. Based on our results, farm irrigation needs in the Moghan cultivation industry range from 270 mm (for rainfed barley) to 1500 mm (olive groves). Statistical investigation in three years data revealed a dependency between yield performance and evapotranspiration rate. In addition, it showed that yield performance is correlated with crop spectral indices such as NDVI, LAI and SAVI. The primary goal of this research is to estimate local agricultural crop coefficient in the Moghan cultivation industry. The second goal is to investigate of relationships between crop coefficient and crop spectral indices in order to make the crop coefficient estimable directly from spectral indices.

    Keywords: Evapotranspiration, Crop Coefficient, Water Need, Moghan Cultivation Industry
  • محمدعلی صالحی ابرقویی*، عباس علیمحمدی

    امنیت یکی از اساسی ترین نیازهای یک کشور است و در سایه امنیت است که پیشرفت و رفاه حاصل می شود. از طرفی لازمه امنیت، توان و قدرت دفاعی کشور در برابر تجاوز و بدخواهی ها است. این توان و قدرت دفاعی حاصل نمی گردد مگر با توسعه تحقیقات و پژوهش های دفاعی و امنیتی. در حقیقت بدون تحقیقاتی که منجر به طراحی و توسعه توان دفاعی گردد، افزایش امنیت وابسته به تجهیزات خارجی می گردد که خود، امنیت را زیر سوال می برد. از طرفی تحقیقات و پژوهش های دفاعی و امنیتی و تقویت و توسعه آن ها، نیازمند منابع مالی است و بودجه های دولتی محدود. از این رو، شناسایی ظرفیت های جدید تامین منابع مالی برای تحقیقات و پژوهش های دفاعی و امنیتی امری ضروری است. یکی از این گزینه ها، ظرفیت جامعه خیرین و واقفین کشور است که شواهد نشان دهنده مشارکت ارزشمند ایشان در بسیاری از حوزه های اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و غیره است. بر این اساس، تحقیق حاضر، به دنبال شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر گرایش و انگیزش خیرین و واقفین برای حمایت مالی از تحقیقات و پژوهش های دفاعی و امنیتی کشور است. برای این منظور پس از مرور ادبیات، جهت شناسایی شاخص های تاثیرگذار بر رفتار حمایتی خیرین و واقفین از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خیرین، واقفین، پژوهشگران و کارشناسان سازمان اوقاف و امور خیریه استفاده شد و سپس اولویت بندی عوامل با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بر اساس نظر 30 نفر از خیرین و واقفین (متشکل از مجمع خیرین کشور و موسسات خیریه) انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که از میان 25 شاخص اصلی موثر بر رفتار حمایتی خیرین و واقفین، شاخص های سابقه و پیشینه، میهن دوستی و ماندگاری نام دارای بیشترین اهمیت و بالاترین اولویت در انگیزش حمایت از تحقیقات دفاعی و امنیتی و برانگیخته شدن احساسات، عدم نگرانی از مصادره اموال و مشوق های مالیاتی دارای کمترین اهمیت و پایین اولویت هستند.

    کلید واژگان: امنیت, دفاع, خیرات, وقف, خیرین و واقفین, عوامل انگیزشی, AHP
    MohammadAli Salehi Abarquee*, Abbas Alimohammadi

    Security is one of the most basic needs of any country and progress and prosperity are achieved by security. On the other hand, power and defense of the country against violation and malice is necessary for the security. This power and defense is achieved through the development of defense and security researches. Without defense research, security is dependent on foreign equipment, which itself challenges security. On the other hand, defense and security research and its development requires financial resources while government budgets are limited. So, identifying new sources of funding for defense and security research is essential. One of these options is the capacity of the charitable society. Accordingly, the present study seeks to identify and prioritize the factors affecting the attitudes and incentives of the benefactors to finance defense and security research. For this purpose, after reviewing the literature, for identifying the indicators that affect the supportive behavior of the benefactors, semi-structured interviews were conducted with the benefactors, Organization of Endowment and Charity experts and researchers. Then the factors were prioritized using the Hierarchical Analysis Process based on the opinion of 30 experts (consisting of the charitable foundations of the country and charity institutes). The results of the research showed that among the 25 main indicators affecting the behavior of the benevolent, the indices of one’s history, patriotism and durability of one’s name are the most important indicators and excitement of feelings, lack of concern about confiscation of property and tax incentives are the low priority.

    Keywords: security, defense, Charity, Endowment, Benevolent, Motivational factors, AHP
  • محمدرضا ساحل گزین*، عباس علیمحمدی
    در طراحی و توسعه سیستم های حمل ونقل عمومی مانند راه آهن شهری، علاوه بر طراحی مسیر شبکه و مکان ایستگاه ها، ارائه زمان بندی حرکت ناوگان نیز مرحله ای از طراحی است. در زمان بندی مترو، جدا از فاصله زمانی میان ورود دو قطار متوالی به ایستگاه ها، متغیرهایی مانند مدت زمان شتاب گیری قطارها در شروع حرکت بین دو ایستگاه، اندازه شتاب حرکت آنها، مدت زمان ترمز گرفتن آنها در پایان حرکت بین دو ایستگاه، اندازه شتاب آنها در هنگام ترمز و مدت زمان توقف آنها در ایستگاه ها، تاثیر بسزایی در معیارهای زمان بندی مانند مدت زمان سفر مسافران، هزینه های شرکت بهره برداری مترو و انرژی مصرف شده توسط قطارها دارد. از آنجایی که معیارهای مذکور در تضاد با یکدیگر هستند، در این مطالعه سعی شده است با استفاده از الگوریتم NSGA-II، بهینه سازی زمان بندی حرکت و توقف قطارهای خط 1 متروی تهران انجام گیرد. برای این کار، پس از مدل سازی مسئله و طراحی توابع هدف بهینه سازی مطابق با معیارهای موردنظر در طراحی، راه حل های واقع در سطح پارتو مسئله به دست آمد. به علت تعداد زیاد راه حل ها، با استفاده از تحلیل K-Means خوشه بندی راه حل ها صورت گرفت و مراکز خوشه ها به عنوان راه حل های کاندید که در اختیار مدیر تصمیم گیرنده قرار می گیرد، مشخص شد. با بررسی نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که روش ارائه شده در این تحقیق، مجموعه ای از راه حل های متنوع را در اختیار تصمیم گیرنده می گذارد که وی می تواند بسته به اهمیت هر کدام از سه معیار زمان، هزینه و انرژی مصرف شده، در شرایط مختلف راه حل ترجیح داده شده را برگزیند. در مرحله آخر، با مقایسه توابع هدف به ازای راه حل های کاندید با زمان بندی کنونی، راه حل ترجیح داده شده انتخاب شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بکارگیری این راه حل در مقایسه با زمان بندی کنونی، زمان سفر مسافران و هزینه ناشی از خالی ماندن ظرفیت قطارها را به ترتیب تا 16/7 و 13/5 درصد کاهش می دهد.
    کلید واژگان: زمان بندی مترو, بهینه سازی چندهدفه, الگوریتم NSGA-II, تحلیل K-Means
    Mohammadreza Sahelgozin*, Abbas Alimohammadi
    Scheduling vehicles’ runtime and dwell time is one important phase of designing and developing public transportation systems. Apart from trains’ headway time in subway systems, parameters such as time and rate of acceleration when trains startup or brake and also their dwell time at stations influence scheduling design criteria including passengers travel time, economic efficiency of the service and the amount of energy consumed. Since these criteria are not positively correlated, Tehran subway line no. 1 service schedule has been optimized using NSGA-II in this study. To achieve this goal, the problem was modelled first and objective functions of optimization procedure were formulated based on scheduling criteria. Then, by performing the multi-objection algorithm, solutions occurred on the Pareto Front was obtained. Since the number of solutions obtained by NSGA-II are numerous, K-Means analysis was used to cluster solutions. Centroids of each cluster could be considered as candidate solutions that one of them will be chosen by decision makers as the preferred solution. Results of the study show that using the suggested approach would output a wide variety of solutions and provide possibility of choosing the final solution based on decision preferences for the decision maker. Calculated objective functions for candidate solutions were compared with those for current subway schedule that resulted in the preferred solution to be chosen which leads to passengers travel time and economy loss of the system decreasing by 7.16 and 5.13 percent respectively.
    Keywords: Subway scheduling, multi-objective optimization, NSGA-II, k-means clustering
  • وحید بیگی، عباس علیمحمدی
    صنایع دفاعی یکی از مهم ترین استفاده کنندگان از تکنولوژی های جدید در کشور هستند که نقشی فعال در فرآیند نوآوری ایفا می کنند. در سال های اخیر اهمیت شبکه همکاری های علمی و نوآوری در بخش های دفاعی کشور نیز به خوبی درک شده است و نهادهای میانجی به منظور شبکه سازی ظرفیت های نخبگان، دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی و شرکت های دانش بنیان دفاعی در راستای ایجاد و توسعه شبکه علمی صنایع دفاعی تاسیس شده اند. در این پژوهش با تمرکز بر دفاتر نهاد میانجی در شبکه، با استفاده از رویکردی کیفی مهم ترین عوامل تاثیرگذار در ناکامی شبکه ها در حوزه صنایع دفاعی شناسایی گردید. برای تحقق این مهم پس از بررسی ادبیات نظری و مفاهیم شبکه های نوآوری و همکاری های علمی و فناوری، مصاحبه های انجام شده با 10 تن از مسئولین دفاتر نهاد میانجی یکی از شبکه های اصلی در صنایع دفاعی با استفاده از روش تحلیل تم، تحلیل و درنهایت در قالب تم های اصلی و فرعی تبیین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل مربوط به کارکنان، عوامل محیطی و عوامل مدیریتی و زیرساختی، اثربخشی دفاتر نهاد میانجی را در ایفای نقش خود در شبکه مدنظر، کاهش می دهد و زمینه شکست شبکه ها را فراهم می کند.
    کلید واژگان: شبکه همکاری های علمی و نوآوری, شکست شبکه, نهاد میانجی, صنایع دفاعی
    Vahid Beygi, Abbas Alimohammadi
    Defense industry is one of the most important users of new technologies in the country that plays an active role in the innovation process. In recent years the importance of science and innovation cooperation networks in the areas of defense is well understood and to networking capabilities of the elite, universities, research centers and knowledge – based companies “Center of scientific cooperation and the elite affiers” was established to creation and development of scientific network of Defense industry. So far, the mission of the Center of scientific cooperation and the elite affairs has not yet fully achieved and there are many barriers along the way. The study focused on the offices of mediator in the network, by using of a qualitative approach major obstacles to the formation of effective networks in the field of defense industry were identified. To this end After reviewing the literature and concepts of scientific collaboration and innovation’s network, interviews with 10 officials of the offices of a mediator in one of the main networks in the Defense industry by thematical analysis method was analysed and ultimately in the form of major and minor themes were defined. The results show that barriers to staff, environmental condition and managerial and structural elements decreases the effectiveness of the mediator's offices to play their role in the network.
    Keywords: scientific collaboration, innovation's network, network faliure, mediator institusion, Defence industry
  • سارا بهشتی فر، عباس علیمحمد
    رشد جمعیت، استقرار مراکز خدماتی جدید مختلف از جمله مراکز آموزشی را ضروری میسازد. یکی از گامهای اساسی در استقرار این مراکز، انتخاب مکان بهینه برای آن ها با توجه به اهداف و معیارهای مختلف است؛ به گونهای که ضمن برخورداری مراکز از توزیع فضایی مناسب و تخصیص متعادل، ناسازگاری بین کاربری ها نیز در سطح منطقه تا حد ممکن کاهش یابد. افزایش تعداد معیارها و عوامل موثر، منجر به پیچیدهتر شدن مساله می شود و استفاده از روش های قوی و کارآمد را ضروری میسازد. در این پژوهش به منظور تعیین مکانهای مناسب جهت استقرار چندین مدرسه ابتدایی دخترانه در بخشی از منطقه 17 تهران و تخصیص آن ها به دانشآموزان، از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی[1]، روش های تصمیمگیری چندمعیاره[2] و رویکرد بهینهسازی تکاملی چندهدفه[3] استفاده شده است. برای انجام بهینهسازی، اصل عدالت در دسترسی، تعادل ظرفیت مدارس و نیز تناسب و مطلوبیت مکانهای انتخابی با توجه به موقعیت کاربری های سازگار و ناسازگار مدنظر قرار گرفته است. به دلیل استفاده از یک روش تکاملی چندهدفه، نتایج تحقیق به جای یک پاسخ، شامل چندین پاسخ بهینه است. در این تحقیق پنج پاسخ به طور نمونه انتخاب و بررسی شدند. در حالتی که مکان ها از سازگاری و مطلوبیت بالایی برخوردار بوده اند، تابع تعادل ظرفیت وضعیت مناسبی نداشته است. در بهترین پاسخ مربوط به تابع عدالت در دسترسی، مکان های پیشنهادی از توزیع فضایی مناسبی برخوردار هستند اما مطلوبیت و سازگاری آن ها چندان مناسب نیست. مکان های مربوط به بهترین پاسخ تابع تعادل ظرفیت نیز از نظر مطلوبیت و سازگاری ضعیف هستند. در هر صورت تصمیمگیرندگان میتوانند پاسخهای بهینه را از دیدگاه های مختلف با یکدیگر مقایسه و پاسخ نهایی را با توجه به اهمیت نسبی هر یک از اهداف از بین آن ها برای پیادهسازی انتخاب نمایند.
    کلید واژگان: مکانیابی و تخصیص, تصمیم گیری چندمعیاره, بهینه سازی چندهدفه, سیستم اطلاعات جغرافیایی
    Sara Beheshtifar*, Abbas Alimohammadi
    The ever-increasing population leads to establishing new educational centers. One of the important stages in school establishing, is selecting the optimal locations for them according to different objectives and criteria. The objectives are defined to determine well-distributed schools with balanced capacity and minimize the incompatibility of land-uses in the area. Increasing the related factors and criteria makes the location-allocation problem more complicated. Therefore, it is necessary to use efficient methods to solve it. In this paper, GIS, Multi-criteria decision making methods and multi-objective evolutionary algorithm were used to location-allocation of multiple girls’ primary schools in region 17 of Tehran urban area. Equity in geographic access and balance of schools capacity were considered in optimization process. Furthermore, suitability of the selected sites was determined considering the distance from the compatible and incompatible land-uses of the area. Because of using a multi-objective evolutionary algorithm, multiple solutions are presented in results instead of only one solution. In this research, five solutions were selected and investigated. In the best solution according to the first objective function, although the suitability of sites is adequate, the capacities of schools are imbalanced. In the best solution according to the second objective function (equity in geographic access), the chosen sites are well-distributed, but the compatibility of the land-uses and suitability of the sites are not satisfactory. Similarly, in the best solution according to the third objective function (balance of schools capacity), compatibility of the land-uses and suitability of the sites are inappropriate. Anyway, decision-makers can compare different optimal solutions and choose one of them to implementation according to different relative importance of objective functions.
  • مرتضی عاشورلو، عباس علیمحمدی، پرویز رضاییان، داود عاشورلو

    استفاده از علم سنجش از دور در تهیه نقشه پراکنش ا راضی و آمار سطح زیر کشت گندم در شهرستان بهار همدان مدنظر قرار گرفته است از این رو با انجام مطالعات پایه در مورد این محصول کشاورزی بر اساس سطح شهرستان و تحقیق در خصوص تکنیک های مناسب پردازش تصویر، تصاویر ماهواره اسپات در دو زمان مورد استفاده قرار گرفتند. تابع تحلیل تشخیص به عنوان یک روش آماری چند متغیره برای طبقه بندی کلاس های کشاورزی بر روی تصاویر مورد استفاده قرا رگرفت تصاویر دو زمانه ماهواره SPOT با الگوریتم چند مقیاسه قطعه بندی شدند سپس خصوصیات آماری پیکسل های محاط در هر قطعه به عنوان متغیرهای تحلیل تشخیص در نظر گرفته شدند . بعد از انجام تحلیل تشخیص گام به گام ، قطعات تصویر با استفاده ازتوابع تشخیص حاصله ازنمونه های آموزشی در چند مرحله طبقه بندی شدند. دقت تفکیک و دقت طبقه بندی به عنوان مفاهیمی جداگانه شناخته شدند از طرف دیگر تحلیل تشخیص پیکسل مبنا با در نظر گرفتن پیکسل های هر باند به عنوان متغیرهای ورودی تحلیل به صورت جداگانه انجام پذیرفت. با مقایسه نتایج هر دو روش مشخص گردید که روش پیکسل مبنا در تفکیک گندم از سایر کلاس ها از جمله جو دقت بیشتری دارد.

    کلید واژگان: طبقه بندی, گندم, تابع تشخیص, سنجش از دور, تصاویر دو زمانه
    Morteza Ashorlo, Abbas Alimohammadi, Parviz Ziaeian, Davoud Ashorlo

    In this paper, has been tried to discriminate wheat_cultivated fields from those crops that have similar characteristics to this class, spectrally and phonologically, in bahar_hamedan region. So based on cultivation calendar of study region, decided to apply bitemporal or dual_season multispectral spot5 images for this aim. Both images divided to discrete objects(polygpns) using multiresoluion segmentation algorithm. The zonal attributes of segments entered to discriminant analysis as variables. After the stepwise discrimination analysis, all the segments were classified using outputted discrimination functions. ‘’discrimination accuracy’’ and ‘’ classification accuracy’’ were defined as discrete concepts. Also, with assuming the DNs of each band pixels as variables “pixel based” discriminant analysis was applied. Comparison of both methods results indicated that generally, accuracy of pixel_based classification is upper than other method.

    Keywords: classification, wheat, discriminant analysis, remote sensing, bitemporal images
  • عباس علی محمدی، هادی اکبری

    تمامی پدیده های موجود در جهان هستی در حال تغییر و دگرگونی می باشند. به طور قطع و یقین می توان گفت هیچ پدیده ای در کره زمین وجود ندارد که دچار تغییر و دگرگونی نباشد. تفاوتی که بین پدیده ها از لحاظ تغییر وجود دارد تفاوت در سرعت تغییرات می باشد....

    کلید واژگان: بازیابی تغییرات, سنجش از دور, کاربری اراضی
    Abbas Alimohammadi, Hadi Akbari

    All phenomena in the universe are undergoing change and transformation. Certainly, we can say that there is no phenomenon on the planet that does not undergo metamorphosis. The difference between the phenomena in terms of change is the difference in the rate of change. In studies on land and natural resources, phenomena in general can be classified in terms of the rate of change into three categories: high speed (flood, earthquake, storm, climate change), average speed (land use, urban development) and slow (topographic changes, etc.) phenomena. Remote sensing has made it possible to study average and high speed changes. With the availability of images for two different times, changes can be assessed. In this regard, using images of the years 1988 and 1998 from the city of Tehran, changes in land use in this city have been retrieved and determined.

    Keywords: change retrieval, Remote Sensing, Land use
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال