afshin raoofi
-
پاسخ تهدید و رفلکس مردمک به نور به عنوان بخشی از معاینات عصبی و چشمی در دام ها استفاده می شوند. این مطالعه برای بررسی پاسخ تهدید و رفلکس مردمک به نور در گوساله های بومی انجام گرفت که پس از تولد از مادران خود جدا نشده بودند و به صورت سنتی پرورش داده می شدند. 30 گوساله بومی سالم وارد مطالعه شدند. پاسخ تهدید با نزدیک کردن دست به صورت تهدیدآمیز و بدون تماس با چشم و صورت دام ارزیابی شد. رفلکس نوری مردمک با تاباندن نور به چشم ها و مشاهده تنگ شدن مردمک در چشم همان سمت تابش نور تست شد. گوساله ها از زمان تولد تا زمان ایجاد کامل پاسخ تهدید و رفلکس مردمک به نور مورد تست قرار گرفتند. رفلکس مردمک به نور در همه گوساله ها در نخستین تست انجام گرفته پس از تولد مثبت بود. پاسخ تهدید در سن 3 تا 6 روز ایجاد شد و این پاسخ در گوساله های نر نسبت به گوساله های ماده زودتر ایجاد شد. بر اساس مطالعه قبلی، تا زمانی که گوساله ها در جایگاه انفرادی نگهداری می شوند، پاسخ تهدیدی در آن ها منفی است اما تحقیق حاضر نشان داد که این پاسخ در گوساله هایی که به صورت سنتی (همراه مادر در جایگاه مشترک) نگهداری می شوند در روز 6 بعد از تولد مثبت می شود.
کلید واژگان: گوساله, نوزاد, چشم, پاسخ تهدید, رفلکس مردمک به نورMenace response and pupillary light reflex are used as part of the ophthalmic and neurological examinations in animals. This study was conducted to investigate the menace response and pupillary light reflex in native calves that were not separated from their mothers after birth and had traditional rearing conditions. Thirty healthy native calves were included in the study. The menace response was assessed by applying a non-tactile visual threat to each eye. The direct pupillary light reflex was tested by shining a bright light into each eye and observing constriction of the pupil in the ipsilateral eye. Calves were observed after birth until the menace response and pupillary light reflex were well present. The pupillary light reflex was positive in all calves in the first test performed after birth. The menace response developed in the age range of 3 to 6 days in calves and this response developed earlier in male than female calves. According to the results of previous study, none of the calves developed a menace response during the time they were housed in individual stalls. The present study indicated that development of menace response in traditionally reared calves (housing with their mothers in a common pen) was observed on the 6th day after birth.
Keywords: Calf, Neonate, Eye, Menace Response, Pupillary Light Reflex -
التهاب گوش میانی در بسیاری از دام ها به ویژه گونه گاو رخ می دهد. عمده ترین عوامل مسبب التهاب گوش میانی در گوساله ها باکتری ها هستند. التهاب گوش میانی می تواند به صورت تک گیر ویا همه گیری رخ دهد. سن و تغذیه از شیر دو فاکتور خطر مهم برای وقوع التهاب گوش میانی در گوساله ها هستند. باکتری های مسبب التهاب گوش میانی از سه طریق به گوش میانی می رسند: 1. از طریق کانال گوش خارجی 2. از طریق شیپور استاش و حلق 3. از طریق خون (هماتوژن). نشانه های بالینی شامل افسردگی، تب، کم اشتهایی و ترشحات چرکی از گوش مبتلا، چرخش سر، افتادگی گوش و علائم مربوط به درگیری عصب زوج هفت و هشت (عصب صورت، و عصب دهلیزی-حلزونی) هستند. تشخیص بالینی التهاب گوش میانی در گوساله بر اساس وجود نشانه هایی مانند اختلال عملکرد عصب صورت و عصب دهلیزی-حلزونی، ترشحات از گوش، تب و ریزش اشک انجام می شود، با این حال برای تایید تشخیص نیاز به روش های تشخیصی دیگری مانند رادیوگرافی، توموگرافی کامپیوتری و تیمپانوسنتز است. توموگرافی کامپیوتری، استاندارد طلایی برای تشخیص التهاب گوش میانی است. از آنجایی که عمده موارد التهاب گوش میانی در گوساله های شیری در اثر گونه های مایکوپلاسما رخ می دهد، بهتر است از آنتی بیوتیک هایی مانند تتراسایکلین ها، فلورفنیکل، ماکرولیدها و فلوروکینولون ها در موارد حاد بیماری استفاده شود و برای پیشگیری باید گاوهای دفع کننده مایکوپلاسماها در شیر حذف شوند یا شیر آن ها به مصرف گوساله ها نرسد و یا پاستوریزه شود. عوامل مختلفی در بروز این بیماری دخالت دارند که همین امر پیشگیری، کنترل و درمان آن را با چالش همراه کرده است. هدف از انجام این مطالعه بازنگری مقالات علمی مرتبط با التهاب گوش میانی در گوساله و بررسی سبب شناسی، همه گیری شناسی، بیماری زایی، نشانه های بالینی، تشخیص، درمان و کنترل این بیماری است.
کلید واژگان: گوساله, التهاب گوش میانی, سبب شناسی, نشانههای بالینی, درمان و کنترلOtitis media (inflammation of the middle ear) occurs in several animal species, especially cattle. Bacterial infection is the main cause of otitis media in calves. Sporadic otitis media is mostly reported in calves. However, it can also occur as the outbreaks in calves. Age and milk feeding are two important risk factors for otitis media in calves. There are three routes of entry for bacteria: 1. Through the external ear canal 2. Through the eustachian tube 3. Through hematogenous way. Clinical signs include depression, fever, anorexia, ear discharge, ear drooping, and symptoms related to the involvement of the Ⅶ and Ⅷ (facial and vestibulocochlear) nerves. Clinical diagnosis of otitis media in calves is based on the presence of symptoms such as facial and vestibulocochlear nerve dysfunction, ear discharge, fever, and ocular discharge. However, other diagnostic methods such as radiography, computed tomography (CT scan) and tympanocentesis are needed to confirm the diagnosis. CT scan is the gold standard for diagnosing otitis media. Since most cases of otitis media in calves are caused by Mycoplasma species, tetracyclines, florfenicol, macrolides or fluoroquinolones are favored. For prevention of otitis media in calves, cows excreting mycoplasmas in milk should be culled or their milk should not be consumed by calves or should be pasteurized. In general, otitis media is one of the important diseases of calves that can occur as outbreaks. Treatment, control, and prevention of the otitis media could be difficult, as different factors are associated with the disease. The purpose of this study was to review the scientific articles related to otitis media in calves focusing on the etiology, epidemiology, pathogenesis, clinical signs, diagnosis, treatment, and control of the disease.
Keywords: Calf, Otitis Media, Etiology, Clinical Signs, Treatment, Control -
زمینه مطالعه
کراتوکونژونکتیویت عفونی گاوان، شایع ترین بیماری چشمی گاوها در سرتاسر جهان است. افزون بر موراکسلا بویس به عنوان عامل اصلی بیماری، ویروس رینوتراکییت عفونی گاو (هرپس ویروس تیپ 1 گاوی) و گونه های مایکوپلاسما احتمالا به عنوان فاکتورهای خطر کراتوکونژونکتیویت عفونی گاوان مطرح می باشند.
هدفاین مطالعه با هدف ارزیابی وجود ارتباط بین شناسایی گونه های مایکوپلاسما، هرپس ویروس تیپ 1 گاوی و ویروس اسهال ویروسی گاو در کیسه ملتحمه چشم و کراتوکونژونکتیویت عفونی گاوان انجام شد.
روش کارواکنش زنجیره ای پلیمراز برای شناسایی گونه های مایکوپلاسما، هرپس ویروس تیپ 1 گاوی و ویروس اسهال ویروسی گاو در نمونه های دریافت شده از چشم های مبتلا به کراتوکونژونکتیویت عفونی و چشم های سالم به کار گرفته شد.
نتایجبراساس نتایج آزمون پی سی آر، گونه های مایکوپلاسما به ترتیب در 6/63 درصد از چشم های مبتلا و 2/47 درصد از چشم های سالم شناسایی شدند. هرپس ویروس تیپ 1 گاوی به ترتیب در 59/1 درصد از چشم های مبتلا و 36/1 درصد از چشم های سالم و ویروس اسهال ویروسی گاو نیز در 65/9 درصد از چشم های مبتلا و 58/3 درصد از چشم های سالم شناسایی شدند. هرپس ویروس تیپ 1 گاوی به عنوان تنها عامل دارای ارتباط معنادار (P<0/05) با ضایعات بیماری مورد شناسایی قرار گرفت (جداشده از 59/1 درصد از چشم های مبتلا و 36/1 درصد از چشم های سالم).
نتیجه گیری نهایی:
براساس نتایج این مطالعه، هرپس ویروس تیپ 1 گاوی ممکن است به عنوان فاکتور خطر در پاتوژنز کراتوکونژونکتیویت عفونی گاوان نقش داشته باشد و مکانیسم هایی به غیر از تضعیف ایمنی نیز در پاتوژنیسیته بیماری دخالت داشته باشد.
کلید واژگان: بیماری های چشمی, کراتوکونژونکتیویت عفونی گاوان, گونه های مایکوپلاسما, ویروس اسهال ویروسی گاو, هرپس ویروس تیپ 1 گاویBackgroundInfectious bovine keratoconjunctivitis (IBK or “pink eye”) is the most common infectious ocular disease in cattle worldwide. In addition to Moraxella bovis as the principal causative agent, infectious bovine rhinotracheitis virus (BHV-1) and Mycoplasma species probably act as risk factors for IBK.
ObjectivesThis study aimed to evaluate the association between the detection of Mycoplasma sp., bovine herpesvirus 1 (BHV-1), and bovine viral diarrhea virus (BVDV) in the conjunctival sac of the eye and IBK.
MethodsPolymerase chain reaction (PCR) was employed to detect Mycoplasma sp., BHV-1, and BVDV in samples collected from IBK-affected and healthy eyes.
ResultsBased on the PCR results, Mycoplasma sp. was detected in 63.6% and 47.2% of IBK-affected and healthy eyes, respectively. BHV-1 was detected in 59.1% and 36.1% of affected and healthy eyes, respectively. BVDV was detected in 65.9% and 58.3% of affected and healthy eyes, respectively. BHV-1 was the only agent significantly (P<0.05) associated with IBK lesions (isolated from 59.1% of affected vs 36.1% of healthy eyes).
ConclusionBased on the study results, BHV-1 may be a risk factor in the pathogenesis of infectious bovine keratoconjunctivitis, and mechanisms other than immune depression might be involved in its pathogenicity.
Keywords: BHV-1, BVDV, Infectious bovine keratoconjunctivitis, Mycoplasma sp -
پیتی ریازیس یا شوره به حضور بیش از حد پوسته های سبوس مانند روی پوست گفته می شود. بنا به اطلاعات موجود و بررسی های به عمل آمده، این عارضه در مراکز نگه داری و پرورش اسب در استان های تهران، البرز و گلستان با فراوانی های متفاوت وجود دارد. هدف از این مطالعه شناسایی علل رخداد پیتی ریازیس و عوامل احتمالی موثر بر آن در اسبان استان های مذکور است. مطالعه حاضر در جمعیت اسبان مجتمع های اسبداری استان های تهران، البرز و گلستان انجام شد و بر اساس سابقه و یافته های بالینی اسب های مبتلا به پیتی ریازیس شناسایی و پس از آن برای تشخیص علت عارضه، نمونه های لازم اخذ و به آزمایشگاه مربوطه ارسال گردید. در این تحقیق 74 اسب مبتلا به پیتی ریازیس شناسایی شد که آلودگی به جرب (76/56 درصد)، ازدیاد حساسیت ناشی از نیش حشره (32/24 درصد) و آلودگی قارچی (92/18 درصد) به عنوان مهم ترین علل پیتی ریازیس تعیین گردید. در میان فاکتورهای احتمالی موثر بر پیتی ریازیس ارتباط معنی داری بین نژاد، جنس، سن، روش های کنترل حشرات و تراکم با این عارضه وجود نداشت، اما بین رخداد پیتی ریازیس با فصل، شرایط بهداشتی، نوع جراحت همراه و بستر حیوان از نظر آماری ارتباط معنی داری به دست آمد (05/0<p). بر اساس این مطالعه آلودگی به جرب متداول ترین علت این عارضه در اسب های سه استان تهران، البرز، گلستان می باشد. پیتی ریازیس اغلب در فصل تابستان در اسب ها رخ می دهد و بیشترین جراحت همراه با این عارضه ریزش مو در ناحیه مبتلا است.
کلید واژگان: پیتی ریازیس, اسب, جرب, قارچ, ایرانPityriasis or dandruff is the presence of too many bran-like scales on the skin. According to the available information and based on previous studies, this complication exists in horse care and breeding centers in Tehran, Alborz and Golestan provinces with different frequencies. The aim of this study was to identify the causes of Pityriasis and its effective factors in horses of the mentioned provinces. The present study was performed on the population of horses in equestrian complexes of Tehran, Alborz and Golestan provinces. Based on history and clinical findings, horses with Pityriasis were identified and then the necessary samples were taken and sent to the relevant laboratories. In this study, 74 horses with Pityriasis were identified that mange (56.76%), insect bites hypersensitivity (24.32%) and ringworm (18.92%) were the most important causes of Pityriasis. Among possible affecting factors, breed, sex, age, insect control and density had no significant association but significant relationship (p<0.05) was recorded among season, sanitary conditions, type of accompanying lesion and animal bedding with Pityriasis. According to this study, mange is the most common cause of Pityriasis in horses in Tehran, Alborz and Golestan provinces. Pityriasis predominantly occurs in summer and the most common type of accompanying lesion is alopecia.
Keywords: Fungus, horse, Iran, Mange, Pityriasis -
بیماری طاعون نشخوار کنندگان کوچک یک بیماری ویروسی بسیار واگیردار، کشنده و وخیم در نشخوار کننده کوچک می باشد. عامل بیماری، ویروس طاعون نشخوار کننده کوچک بوده(Peste des petits ruminants virus) که در جنس موربیلی ویروس قرار دارد. مطالعه حاضر جهت تعیین هویت ژنتیکی ویروس طاعون نشخوار کننده کوچک(PPRV) در حال گردش در استان خراسان رضوی انجام شد. اخیرا گزارشات متعددی از حضور بیماری در خراسان رضوی موجود است. در مطالعه پیش رو تعداد 100 نمونه (خون، طحال و غدد لمفاوی) از دام های دارای علایم بالینی و تلف شده تهیه گردید. کلیه نمونه ها از نظر حضور ژن های نوکلیوکپسید (N) و فیوژن (F)و با روش RT-PCR مورد ارزیابی قرار گرفته و همه ی نمونه های مورد آزمون مثبت گزارش شدند. تعداد هفت نمونه از موارد مثبت به طور تصادفی انتخاب شده و جهت تعیین توالی ژن های N و F ارسال گردید. به طور کلی براساس آنالیز فیلوژنتیکی توالی ژن های N و F، ویروس طاعون نشخوار کننده کوچک به چهار دودمان تقسیم می شود. پس از تعیین هویت و آنالیز سکانس ژن های F و N و مقایسه آن با سایر سویه های موجود در بانک ژنی، برای هر ژن به طور مجزا درخت فیلو ژنتیکی رسم گردید. با اینکه هر یک از درخت های رسم شده برای ژن N و یا F دارای دو خوشه مجزا و زیر خوشه های متفاوت بودند اما کلیه سویه های مورد آزمون در دودمان چهار قرار گرفتند.
کلید واژگان: ویروس طاعون نشخوار کننده کوچک, تشخیص مولکولی, گوسفند, بز, خراسان رضویPeste des Petits Ruminants (PPR) is a highly contagious, fatal, and severe viral disease of small ruminants. The causative agent is a morbillivirus, Peste des petitsruminants virus (PPRV). This study was performed to detect and identify recently circulating PPR virus in small ruminants in the Khorasan Razavi region in Iran. A total of 100 samples(blood, spleen and lymph node) were collected from affected and dead animals. All of the samples were positive with Reverse Transcriptase PCR for viral genome. 7 positive samples by RT-PCR were selected randomly for sequencing of the nucleoprotein (N) gene and fusion gene (F), and genetically characterized phylogenetic analysis of PPR virus strains. Four lineages of PPR virus have been identified based on sequence analysis of the nucleoprotein (N) and fusion (F) gene all around the world. In this study Phylogenetic trees were drawn up based on sequence of the N gene and gene. Both trees have two distinct clusters, and all the detected strains are in the 4th lineage and are located in the first cluster of each tree.
Keywords: PPRV, Molecular characterization, Small ruminants, Iran -
زمینه مطالعه
تیلریوز یکی از بیماریهای مهم گاو در ایران است که باعث خسارات اقتصادی از طریق کاهش تولید و مرگ دام ها می شود. در نواحی اندمیک ممکن است این بیماری در گاوهای بومی به صورت خفیف و تحت بالینی ودر گاوهای غیربومی به شکل بالینی و حاد بروز یابد.
هدفهدف این تحقیق ارزیابی مقاومت گاوهای بومی در مقایسه با گاوهای هلشتاین و دورگ در مقابل آلودگی با تیلریا آنولاتا از طریق بررسی نشانه های بالینی و پاسخ به درمان است.
روش کاراخذ سابقه و معاینه بالینی روی 51 راس گاو مبتلا به تیلریوز (17 راس هلشتاین، 17 راس دو رگ، 17 راس بومی) انجام شد. مبنای تشخیص بیماری بررسی گسترش خون و در موارد مشکوک یافتن شیزونت انگل در نمونه های بیوپسی عقده های لنفاوی بود. تمامی گاوها در سه گروه با تجویز بوپارواکن همراه با اکسی تتراسیکلین تحت درمان قرار گرفتند. نشانه های بالینی و نتایج بررسی گسترش های خون قبل از شروع درمان و 48 ساعت بعد از آن ثبت شد. شدت نشانه های بالینی، میزان پارازیتمی و پاسخ به درمان در سه گروه با هم مقایسه شد.
نتایجمطالعه حاضر نشان داد که تفاو تهای معنی داری (05 / P >0) در شدت تب، شدت صداهای ریه، صداهای غیرطبیعی ریه، تغییر در مخاطات کمرنگی، زردی، خونریز یهای نقطه ای و کاهش حرکات شکمبه در بین گروه ها وجود دارد. تفاوت معنی داری از نظر میزان پارازیتمی و پاسخ به درمان در بین گروه ها وجود نداشت.
نتیجه گیری نهایی:
این تحقیق نشان داد که گاوهای بومی ایران در مقایسه با گاوهای هلشتاین و دو رگ نشانه های بالینی تیلریوز را به شکل خفیف تری بروز م یدهند ولی تفاوت معن یداری از نظر پاسخ به درمان بین آنها وجود ندارد.
کلید واژگان: نژاد, گاو, نشانه های بالینی, پاسخ به درمان, تیلریوزreducing production and death. The disease in endemic areas would be mild or subclinical in indigenous cattle and clinically acute in exotics.
OBJECTIVESThis study was conducted to evaluate the resistance of indigenous cattle in comparison with Holstein and crossbred cattle against Theileria annulata through assessment of clinical signs and response to treatment.
METHODSFor this purpose, the data history and clinical examination were observed on 51 naturally affected cattle with T. annulata (17 Holstein, 17 crossbred and 17 indigenous cows). Examination of blood smears was used for diagnosis. Detection of schizonts in lymph node punctured smears confirmed validity of the suspect samples. All three groups of cows were treated with buparvaquone along with oxytetracycline. Their clinical signs and the results of blood smear examinations were recorded before and 48 hours after treatment. The severity of clinical signs, parasitemia rates and response to treatment were compared among the groups.
RESULTSThe results showed significant difference (p <0.05) in severity of fever, intense and abnormal lung sounds, mucosal changes (pallor, jaundice, petechiae) and ruminal hypomotility among the groups. There was no significant difference in parasitemia rate and response to treatment among the groups.
CONCLUSIONSThis study indicated that Iranian indigenous cattle in comparison with Holsteins and crossbreeds had milder clinical manifestations and no significant difference in response to treatment for tropical theileriosis.
Keywords: breed, Cattle, clinical signs, Response to treatment, theileriosis -
In the lexicographic texts as well as in veterinary resources and specialized books on horses, the Islamic civilization period has focused on the types of sounds heard from horses; the concept of sounds has been explained as well. Exposure of horses to some infectious diseases affects their larynx in such a way that this consequently changes the animals’ sound. Laryngeal problems in horses have been identified in ancient veterinary medicine by examining or hearing how the horse whines. The methods of identifying laryngeal problems and changes in the sound of the infected horses have been mentioned in ancient veterinary and specialized horse books in detail (FARASNAMEH- BEITAREHNAMEH, etc.). The purpose of this study was to conceptually obtain and classify the sounds of an infected horse followed by identifying its laryngeal problems that altered its natural sound.This is a qualitative research article used to describe and document the analysis methods. Using the designed vocabulary keyword, references were searched in the veterinary, and some other medical literature resources, followed by employing various stages of content analysis method.FindingsHorses produce various sounds that include: Hamhameh, Sahil, Wahvaheh, Rahraheh, Shakhir, Nakhir, Karir, Dhabh, etc. For example, Sahil is divided in two: Salsaleh and Jaljaleh. For each of these voices, the meaning has been mentioned in the respective books. While infected, the animal’s voice is altered due to damage to the larynx, a vital member of the horse’s sound production. This impairs the horse’s communication with the rider or trainer.The findings showed that during the period of Islamic civilization, special attention was paid to horses. A variety of sounds produced by the animals were named, and their meanings were explained. Other unrelated Larynx problems also causing altered sounds due to laryngeal injuries were considered as independent illnesses, which they can be documented and read afterward.In conclusion, this study provides a comprehensive description of the identification and interpretation of sounds produced by horses in the history of the Islamic era. Also, further research in this field can determine the capability of veterinary knowledge in the Islamic regions more than before.Keywords: Horses, Veterinary medicine, Larynx, Civilization, Islamic era
-
زمینه مطالعه
ویروس تورم سرخرگی اسبان سبب ایجاد بیماری های تنفسی، سقط و گاهی نشانه های عصبی می گردد. سیلمی ها در صورت آلودگی دایمی به این ویروس حاملان همیشگی ویروس با واسطه منی خود هستند و از طریق تماس جنسی این ویروس را به سایر اسبان منتقل می کنند.
هدفهدف از این تحقیق، بررسی آلودگی اسب ها با ویروس تورم سرخرگی اسبان در استان های تهران، گلستان، خوزستان و آذربایجان غربی و ارتباط آن با عواملی مثل سن، جنس و نژاد اسبان مورد مطالعه بود.
روش کارنمونه گیری از خون 149 راس اسب با سابقه یا نشانه های بالینی مرتبط با تورم سرخرگی اسبان شامل: نشانه های تنفسی (تب، ریزش از بینی، سرفه)، عصبی (آتاکسی، دیس متری، ازپاافتادگی) و سقط جنین صورت پذیرفت و پس از جداسازی سرم به کمک کیت الایزا نمونه ها از نظر حضور آنتی بادی مورد بررسی سرولوژی قرار گرفت.
نتایجاز مجموع 149راس اسب نمونه گیری شده، 11 مورد (4/7 درصد) از نظر آنتی بادی علیه ویروس تورم سرخرگی اسبان مثبت بودند. از این موارد مثبت، به ترتیب 7/2 درصد، 3/4 درصد، 7/6 درصد و 8/23 درصد مربوط به استان های تهران، گلستان، خوزستان و آذربایجان غربی بودند.
نتیجه گیری نهاییاین مطالعه، وجود آلودگی با ویروس تورم سرخرگی اسبان را در اسب های 4 استان کشور با روش الیزا با حساسیت (9/98 درصد) و ویژگی (3/98 درصد) تایید نمود و بنابراین لزوم اجرای برنامه های کنترل و پیشگیری در سطح کشور برای جلوگیری از اشاعه این ویروس باید مد نظر باشد.
کلید واژگان: اسب, ویروس, تورم سرخرگی, سرولوژی, الایزاBACKGROUNDEquine arteritis virus (EAV) causes respiratory disease, abortion and sometimes, neurological signs. Stallions which are permanently infected with the virus, are the constant carriers of the virus in their semen and transmit the virus to other horses through sexual contact.
OBJECTIVESThe aim of this study was to evaluate EAV infection in horses in four provinces of Iran and its relationship with age, sex, and race.
METHODSBlood samples were taken from 149 horses with different sex, age and race with history or clinical signs associated with equine viral arteritis, including the manifestation of respiratory disease (fever, nasal secretion, coughing), nervous signs (ataxia, dysmetria, recumbency) and abortion. The commercial ELISA kit was used for viral antibody detection.
RESULTSFrom 149 sampled horses, 11 cases (7.4%) were found to be positive for EAV. Seropositive cases were recorded in Tehran (2.7%), Golestan (4.3%), Khuzestan (6.7%) and West Azerbaijan (23.8%) provinces.
CONCLUSIONSThis survey confirmed the presence of EVAV in horses from four provinces of Iran with the sensitive (98.3%) and special (98.9%) test. Therefore, consideration should be given to the control and prevention programs for the spread of this virus.
Keywords: Horse, virus, Arteritis, serology, ELISA -
زمینه مطالعه
هرپس ویروس تیپ 1 تک سمیان یکی از علل مهم خسارت های اقتصادی در صنعت پرورش اسب است و به عنوان علتی برای سقط، بیماری تنفسی، اختلالات عصبی و مرگ کره اسبهای نوزاد شناخته شده است.
هدفهدف از این مطالعه ارزیابی فراوانی هرپس ویروس تیپ 1 تک سمیان در اسبهای با نشانه های بالینی و یا سابقه بالینی مرتبط با این ویروس در 4 استان ایران (گلستان، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی) که دارای جمعیت اسب قابل توجهی هستند و به دنبال آن مطالعه فیلوژنی موارد مثبت و مقایسه آنها با هرپس ویروسها در سایر مناطق دنیا می باشد.
روش کارنمونه های خون و سواب بینی از 150 راس اسب از 4 استان فوق الذکر اخذ گردید. DNA نمونه ها استخراج شد و با روش real-time PCR TaqMan مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت بررسی خویشاوندی با ترسیم درخت فیلوژنی بر اساس الگوریتم اتصال همسایه انجام گرفت.
نتایجاز مجموع 150 راس اسب نمونه گیری شده، 14 راس (33/9%) از نظر هرپس ویروس تیپ 1 تک سمیان مثبت بودند. نتایج نشان داد که موارد مثبت هرپس ویروس تیپ 1 تک سمیان حاصل از این مطالعه قرابت قابل توجهی با هرپس ویروس ها از سایر مناطق دنیا دارند.
نتیجه گیری نهایی:
مطالعه حاضر وجود این ویروس در استانهای مورد بررسی در ایران را تایید کرد و بنابراین توجه به برنامه های پیشگیری و کنترل به منظور جلوگیری از پراکندگی و شیوع این ویروس باید مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: تشخیص مولکولی, هرپس ویروس تیپ 1 تک سمیان, آنالیز فیلوژنی, اسبBACKGROUNDEquine herpes virus-1 (EHV-1) is a major cause of economic loss in horse industry and is well recognized as a cause of abortion, respiratory disease, neurologic disorders and death of neonatal foals.
OBJECTIVESThe aim of this study was to evaluate the frequency of EHV-1 in horses with clinical signs and/or history associated with this virus from four provinces of Iran (Golestan, Tehran, Khuzestan, West Azer- baijan) that have considerable horse population, followed by phylogenetic study of positive cases and compare them with herpes viruses in other parts of the world.
METHODSBlood samples and nasal swabs were taken from 150 horses from four aforementioned provinc- es. DNA of samples was extracted and used for detection in real-time PCR TaqMan assay. Finally, phyloge- netic trees were designed based on neighbor joining method.
RESULTSOut of 150 sampled horses, a total of 14 (9.33%) were found to be positive for EHV-1. The results indicated that positive cases of EHV-1 from this study were clustered to herpes virus cases in other parts of the world with a noticeable similarity.
CONCLUSIONSThis study confirmed the presence of EHV-1 in these provinces of Iran, thus consideration should be given to preventive and control programs to prevent dissemination and outbreak of this virus.
Keywords: Equine herpes virus-1, Horse, Molecular detection, Phylogenetic analysis -
زمینه مطالعهعفونت های حاصل از هرپس ویروس ها در جمعیت تک سمیان در تمامی مناطق دنیا پراکنده بوده و از میان آن ها، هرپس ویروس های تیپ 4 تک سمیان یکی از مهمترین علل خسارت های اقتصادی در صنعت پرورش اسب هستند. آلودگی با هرپس ویروس تیپ 4 تک سمیان عمدتا منجر به بیماری تنفسی می شود.هدفهدف از این مطالعه ارزیابی شیوع هرپس ویروس تیپ 4 تک سمیان در میان اسب های با نشانه های بالینی یا سابقه بالینی مرتبط با این ویروس در 4 استان کشور با حساس ترین روش موجود یعنی روش Real Time PCR تکنیک Taqman می باشد.روش کارنمونه های خون و سواب بینی از تعداد 150 راس اسب با نشانه های بالینی یا سابقه بالینی مرتبط با این ویروس از 4 استان گلستان، خوزستان، تهران و آذربایجان غربی اخذ گردید. DNA نمونه ها استخراج شد و سپس با روش Real Time PCR Taqman پیشنهادی سازمان OIE از جهت وجود این ویروس مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایجاز مجموع 150 راس اسب نمونه گیری شده، 18 راس (12%) از نظر هرپس ویروس تیپ 4 تک سمیان مثبت بودند. از نمونه های خون 7 مورد (6/4%) و از نمونه های سواب بینی 11 مورد (3/7%) از نظر هرپس ویروس تیپ 4 تک سمیان مثبت بودند. از 47 راس اسب نمونه گیری شده از استان گلستان، 45 راس اسب نمونه گیری شده از استان خوزستان، 37 راس اسب نمونه گیری شده از استان تهران و 21 راس اسب نمونه گیری شده از استان آذربایجان غربی به ترتیب 6 راس (76/12%) ، 3 راس (6/6%) ، 5 راس (5/13%) و 4 راس (04/19%) از نظر هرپس ویروس تیپ 4 تک سمیان مثبت بودند.
نتیجه گیری نهایی: مطالعه حاضر وجود این ویروس را در اسب های 4 استان کشور با روشی حساس و ویژه تایید نمود و بنابراین توجه به برنامه های کنترل و پیشگیری در مورد انتشار این ویروس باید مد نظر قرار گیرد.کلید واژگان: اسب, هرپس ویروس تیپ 4, Real Time PCR, TaqmanBACKGROUNDHerpes virus infections are ubiquitous in equine populations worldwide, among them equine herpes virus 4 (EHV-4) is one of the major cause of economic losses in equine industry. Infection with equine herpes virus 4 (EHV4) is well recognized as a cause of respiratory disease.OBJECTIVESEvaluation of prevalence of the EHV4 in horses with clinical signs or history associated with these viruses from four provinces of Iran using the most sensitive method, Real Time PCR Taqman assay. METHODES: Blood samples and nasal swabs were taken from 150 horses with clinical signs or history associated with these viruses from four provinces (Tehran, Golestan, West Azarbaijan and Khuzestan) of Iran. DNA of samples extracted then were used for detection by Real Time PCR.RESULTSFrom 150 sampled horses, a total of 18 (12%) were found to be positive for EHV-4. A total of 7 (4.6%) blood samples and 11 (7.3%) nasal swab samples were found to be positive for EHV-4. Out of 47 sampled horses from Golestan province, 45 sampled horses from Khuzestan province, 37 sampled horses from Tehran province and 21 sampled horses from West Azarbaijan, 6 (12.76%), 3 (6.6%), 5 (13.5%) and 4 (19.04%) were positive for EHV-4, respectively.CONCLUSIONSThis survey confirm the presence of EHV-4 in these provinces of Iran thus consideration should be given to preventive and control programs to dissemination of these viruses.Keywords: equine, herpes virus 4, Real Time PCR, Taqman -
زمینه مطالعهبر اساس بررسی های قبلی در شهرستان گرمسار موارد وقوع گواتر مادرزادی در بزهای نژاد دورگ بیتال بسیار بیشتر از بزهای بومی منطقه می باشد.هدفاین تحقیق با هدف مقایسه غلظت سرمی تری یدوتیرونین (T3)، تترا یدوتیرونین (T4) و هورمون محرک تیروئید(TSH) در بزهای آبستن و شیروار از دو نژاد دورگ بیتال و بومی در شهرستان گرمسار انجام شد.روش کاراز تعداد 100 راس بز شامل 50 راس نژاد دورگ بیتال و 50 راس نژاد بومی منطقه گرمسار در 4 گروه 25تایی (دورگ بیتال آبستن، دورگ بیتال شیروار، بومی آبستن و بومی شیروار) خونگیری از ورید وداج صورت گرفت و غلظت سرمی T3، T4 وTSH اندازه گیری شد.نتایجنتایج این تحقیق نشان داد که نژاد تاثیر معنی داری (0.05>p) بر میزان T4 سرم و آبستنی تاثیر معنی داری (0.05>p) بر میزان T3 و TSH سرم داشته است. در بزهای بومی تفاوت معنی داری از نظر میزان T3، T4 وTSH بین دامهای آبستن و شیروار دیده نشد ولی در بزهای آبستن دورگ بیتال به طور معنی داری (0.05>p) غلظت سرمی T3 و T4 کمتر و غلظت سرمی TSH بیشتر از دامهای شیروار بود.
نتیجه گیری نهایی: نتایج این بررسی حاکی از آن است که می تواند ارتباطی بین فعالیت غده تیروئید و نژاد در بز وجود داشته باشد و این موضوع ممکن است نقشی در وقوع بیشتر گواتر مادرزادی در بزهای نژاد دورگ بیتال در شهرستان گرمسار ایفا نماید.کلید واژگان: نژاد, بز, T3, TSH, T4BackgroundThe preliminary survey made about congenital goiter in goats in Garmsar township indicated that the disease occurs much more in Beetal-cross than native goats raised in the same area.ObjectivesThe aim of the present study was to compare of serum triiodothyronine (T3), tetraiodothyronine (T4) and thyroid stimulating hormone concentrations in pregnant and lactating Beetal-cross and native goats in Garmsar township.MethodsOne hundred Beetal-cross (n=50) and native (n=50) does in 4 groups (25 pregnant Beetal-cross, 25 lactating Beetal-cross, 25 pregnant native and 25 lactating native) were used in this study. Blood samples were obtained via jugular venipuncture and analyzed for serum T3, T4 and TSH concentrations.ResultsBreed had a significant (PConclusionsThe results of the present study highlight the relationships between thyroid activity and breed in the goat species that may play a role in more occurrence of congenital goiter in Beetal-cross in Garmsar township.Keywords: breed, goat, T3, T4, TSH -
زمینه مطالعهنژاد لری-بختیاری یکی از متداولترین نژادهای بومی گوسفند در بخش های جنوب غربی ایران است. به طور کلی دوره حوالی زایش (از 2 هفته قبل تا 2 هفته بعد از زایمان) از نظر سلامتی، تولید و سودآوری میش ها اهمیتی بحرانی دارد.هدفاین تحقیق با هدف مقایسه غلظت سرمی گلوکز، اسیدهای چرب غیراستریفیه (NEFA)، بتا هیدروکسی بوتیرات (BHBA)، کلسترول، نیتروژن اوره خون (BUN) و کلسیم در دوره حوالی زایش در 30 راس میش آبستن تک قلو و 30 راس میش آبستن دوقلو از نژاد لری-بختیاری انجام گردید.روش کارتمامی پارامترهای خونی در میش های سالم و در روزهای 14 و 7 قبل از زایمان و روزهای 7 و 14 بعد از زایمان اندازه گیری شد.نتایجمیزان گلوکز سرم در میش های با آبستنی دوقلو در مقایسه با میش های با آبستنی تک قلو در قبل از زایمان و روز 7 بعد از زایمان کمتر بود. مقادیر سرمی NEFA، BHBA و کلسترول در میش های آبستن دوقلو در دوره حوالی زایش بیشتر از میش های آبستن تک قلو بود. میزان کلسیم سرم در روزهای 7 قبل و بعد از زایمان در میش های با آبستنی دوقلو کمتر از میش های آبستن تک قلو بود.
نتیجه گیری نهایی: نتایج نشان داد که تغییرات در میزان NEFA و BHBA در دوره حوالی زایش در میش های آبستن دوقلو معنی دار (05/ 0>p) هستند. این تفاوت های معنی دار می تواند ناشی از افزایش نیازهای متابولیک جنین ها در میش های آبستن دوقلو باشد.
کلید واژگان: متابولیتهای انرژی, گوسفند لری, بختیاری, دوره حوالی زایش, آبستنی دوقلوBackgroundThe Lori-Bakhtiari sheep breed is one of the most common native breed in the south-western parts of Iran. The peri-parturition period (2 weeks before to, 2 weeks after parturition), is generally of critical importance regarding the health, production and profitability of the ewes.ObjectivesThis study was carried out to compare the serum concentrations of glucose, non-esterified fatty acid (NEFA), β-hydroxybutyrate (BHBA), cholesterol, blood urea nitrogen (BUN) and calcium (Ca) during peri-parturition period in 30 single and 30 twin-bearing Lori-Bakhtiari ewes.MethodsAll blood profiles were determined in healthy ewes on days 14, 7 prepartum, and days 7 and 14 postpartum.ResultsSerum glucose levels were lower in twin-bearing ewes, compared to single-bearing ewes on prepartum and day 7 after lambing. Serum NEFA, BHBA and cholesterol levels were higher in twin-bearing ewes compared to single-bearing ewes during the peri-parturition period. Lower serum Ca levels were recorded 7 days before and after parturition in twin-bearing ewes, compared to single-bearing ewes.ConclusionsThe results showed that NEFA and BHBA recorded significant (p<0.05) changes during the peri-parturition period in twin-bearing ewes. These significant differences could be related to increased metabolic demands of the fetuses in twin-bearing ewes.Keywords: Energy metabolites, Lori, Bakhtiari sheep, peri, parturition period, twin, bearing -
زمینه مطالعهبرای تشخیص اسیدوز تحت حاد شکمبه در گاوهای شیری، pH مایع شکمبه اندازه گیری می شود ولی امکان استفاده از روش غیرتهاجمی پیش بینی pH شکمبه بر اساس اندازه گیری فیبر موثر جیره نیز وجود دارد.
هدفاین مطالعه با هدف ارزیابی همبستگی مقدار فیبر موثر جیره ارزیابی شده با دو مدل قدیمی و جدید الک پنسیلوانیایی با pH مایع شکمبه اجرا گردید.روش کاردر 17 گروه تغذیه ای (7 گروه تازه زا و 10 گروه پرتولید) فیبر موثر جیره با استفاده از دو مدل قدیمی و جدید الک پنسیلوانیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. همزمان مایع شکمبه به روش بزل شکمبه از دام ها اخذ و با تعیین pH، گاوهای مبتلا به اسیدوز تحت حاد شکمبه مشخص گردیدند. میزان همبستگی pH شکمبه با فیبر موثر جیره ارزیابی شده با دو مدل قدیمی و جدید الک، نسبت دام های مبتلا به اسیدوز تحت حاد شکمبه و نیز NDF جیره بررسی گردید.نتایجمقدار فیبر موثر که با الک پنسیلوانیایی مدل جدید اندازه گیری شده بود، همبستگی معنی داری با متوسط pH شکمبه گاوها در گروه های تغذیه ای داشت (012/0 p=، 595/0r=. ) همینطور همبستگی منفی و معنی داری بین مقدار فیبر موثر که با الک پنسیلوانیایی مدل جدید اندازه گیری شده بود با نسبت گاوهای مبتلا به اسیدوز تحت حاد در گروه های تغذیه ای وجود داشت (027/0p=، 533/0r=-. ) جیره گروه هایی از گاوهای پرتولید که مبتلا به اسیدوز تحت حاد تشخیص داده شدند، دارای فیبر موثر کمتری نسبت به گروه های گاو پرتولید غیرمبتلا بود (041/0p=. ) نتیجه گیری نهایی: بر اساس نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر فیبر موثر اندازه گیری شده با استفاده از الک جدید همبستگی بیشتری با pH شکمبه در گاوهای شیری دارد و می تواند به عنوان یک شاخص در پیش بینی pH شکمبه مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: فیبر موثر جیره, pH شکمبه, الک پنسیلوانیایی, اسیدوز تحت حادEvaluation of the correlation between ration physically effective fiber and rumen pH in dairy cattleBackgroundThe current definition of subacute ruminal acidosis (SARA) is based on the pH of the ruminal fluid in dairy cattle and ration physically effective fiber could be used as a non-invasive method for prediction of ruminal pH.ObjectivesThe purpose of this study was to evaluate the correlation between ration physically effective fiber, measured using old and modified Penn-state particle separator and ruminal pH. METHODES: The physically effective fiber measured in the ration of 17 rational group (7 fresh and 10 mid lactation cow groups). Ruminal fluid obtiained by rumenocentesis and SARA affected cows were detected.ResultsThe physically effective fiber measured by modifed Penn-state particle separator had a correlation with mean ruminal pH of cows (r= 0.595, p= 0.012) and the ratio of subacute ruminal acidosis affected cows in rational groups (r= -0.533, p= 0.027). The ration of SARA affected mid lactation groups had less physically effective fiber than non affected groups (p= 0.041).ConclusionsAccording to our results, the physically effective fiber measured by modifed Penn-state particle separator had more correlation with ruminal pH in dairy cattle and can be used as a predictive index for ruminal pH.Keywords: physically effective fiber, penn, state particle separator, rumen pH, subacute ruminal acidosis -
زمینه مطالعهدو بیماری اسهال ویروسی گاوان (Bovine viral diarrhea، BVD) و رینوتراکئیت عفونی گاوان (Infectious bovine rhinotracheitis، IBR)، از جمله عوامل تحمیل خسارات اقتصادی قابل توجه در صنعت دامپروری ایران می باشد.هدفبا توجه به فقدان واکسن تولید داخل، ضروری است، اثربخشی واکسن های تجاری وارداتی بررسی شود.روش کارکارآزمایی شاهددار تصادفی شده و کور با هدف تعیین اثربخشی بالینی واکسن های تجاری غیرفعال ویروس اسهال ویروسی گاوان (Bovine viral diarrhea virus، BVDV) و هرپس ویروس تیپ یک گاوی (1، BHV-1)Bovine herpes virus type در کاهش رخداد تلفات و حذف، بروز بیماری، تولید شیر و پیشگیری از تولد گوساله با عفونت پایدار صورت گرفت. دام ها به دو گروه تیمار (342 راس) و کنترل (351 راس)، به صورت تصادفی کردن نظام مند تخصیص یافتند، تلقیح واکسن های غیرفعال BVDV و 1Intervet-Schering Plough) BHV-) به دام های گروه تیمار صورت گرفت و در یکماه و هفت ماه بعد تکرار شد. به مدت یکسال تمام موارد بیماری، حذف، تولد گوساله های با عفونت پایدار و تولید شیر در دو گروه ثبت و مقایسه گردید. کلیه محاسبات آماری با نرم افزار 20 IBM SPSS statistics انجام شد.نتایجدر ابتدای مطالعه، سن (روز)، تعداد زایش، روزهای شیردهی، میانگین تولید شیر و سطح پادتن BVDV و 1BHV-، اختلاف معنی دار نداشت. هم چنین در طول مدت مطالعه در هیچ یک از پارامترهای مورد بررسی اختلاف معنی دار بین گروه تیمار و شاهد مشاهده نگردید. با این حال برخلاف سال های قبل از شروع مطالعه، بیماری تنفسی به علت 1BHV- و تولد گوساله با عفونت پایدار در گله گزارش نشد.
نتیجه گیری نهایی: اگرچه کارایی واکسن های مذکور تایید شده بود ولی اثربخشی آنها در مطالعه حاضر اثبات نشد. به منظور واکسینولوژی مبتنی بر شواهد، انجام مطالعات اثربخشی در زمان واردات واکسن ها در کشورهای در حال توسعه توصیه می گردد.
کلید واژگان: BVDV, 1BHV, واکسن غیر فعال, اثربخشی بالینیBackgroundBovine viral diarrhea (BVD) and infectious bovine rhinotracheitis (IBR) are two of the most important diseases responsible for major economic losses in the Iranian dairy industry. Since there are not in-house vaccines، the evaluations of the effectiveness of imported commercial vaccines are imperative.ObjectivesThe purpose of the present study was to assess the clinical effectiveness of commercial inactivated Bovine viral diarrhea virus (BVDV) and Bovine herpes virus type 1 (BHV-1) vaccines to reduce the occurrence of culling and diseases، as well as their impact on milk production and prevention of birth of calves persistently infected (PI) with BVDV.MethodsA blind randomized controlled trial was performed. Animals were assigned to treatment (n=342) and control (n=351) groups by systematic randomization. Animals in the treatment group were inoculated with inactivated BVDV and BHV-1 vaccines (Intervet-Schering Plough). One and seven months later، vaccination was repeated. Over a one-year period، the incidence of disease، death and culling، birth of PI calves and milk production were recorded and compared. All statistical analyses were done with IBM SPSS statistics 20 software.ResultsAt the start of the study، the two groups showed no significant differences in the means of age (day)، parities، days in milk، milk production and preexisting antibodies of BVDV and BHV-1. In addition، significant difference was not observed between treatment and control groups during the period of study. Unlike previous years، there were no reports of BHV-1 respiratory disease and birth of PI calves in the herd as a whole.ConclusionsAlthough the efficacies of the mentioned vaccines were approved previously، effectiveness was not augmented in our study. Evidence-based Vaccinology in the developing countries should be performed by implementation of effectiveness studies.Keywords: BVDV, BHV, 1, inactivated vaccine, clinical effectiveness
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.