ahmad momeni
-
نشریه فضای گردشگری، پیاپی 45 (زمستان 1401)، صص 119 -135اگر گردشگری صنعت یک جامعه باشد، مشارکت ساکنان محلی بسیار مهم است تا در درازمدت موفق و پایدار باشد. در این پژوهش سعی بر این است که به تبیین نقش مولفه های مشارکت اجتماعی ساکنان محلی در کاهش پیامدهای منفی گردشگری روستایی بخش مرکزی شهرستان فریدن بپردایم. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر روش پژوهش از نوعی توصیفی -پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستاهای بخش مرکزی شهرستان فریدن است که طبق آخرین سرشماری سال 1395، برابر با 14050 نفر جمعیت و 4673 خانوار است که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار موردسنجش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن صوری و توسط پنل متخصصان تایید و پایایی آن بر اساس فرمول آلفای کرونباخ برای مولفه های مختلف بین 963/0 تا 776/0 محاسبه شد. توزیع پرسشنامه بر اساس تقسیم به نسبت جمعیت روستا و به صورت کاملا تصادفی میان ساکنین انجام پذیرفت. یافته های پژوهش ناشی از آزمون همبستگی پیرسون بین تمام مولفه مای اثرگذار پژوهش (مشارکت اجتماعی) و متغیر اجتماعی- فرهنگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. در آزمون رگرسیون نیز متغیر آموزشی با 39/0 درصد بیشتر از سایر متغیرها در بهبود گردشگری روستایی تاثیر دارد. به سخن دیگر افرایش مشارکت نشات گرفته از سرمایه اجتماعی می تواند منجر به بهبود گردشگری و کاهش پیامدهای اجتماعی گردشگری در روستاهای منطقه مورد مطالعه شود.کلید واژگان: مشارکت اجتماعی, گردشگری روستایی, جامعه محلی, آگاهی و شناختTourism is a community-based industry, and the participation of residents is crucial for its success and long-term sustainability. This research aims to explore the role of social participation components of local residents in reducing the negative consequences of rural tourism in the central part of Faridan. The research is of an applied type, and in terms of research method, it is a descriptive-survey type based on a questionnaire. The statistical population of the research includes the residents of villages in the central part of Faridan, which according to the last census of 2015, is equal to 14,050 people and 4,673 households. Using Cochran's formula, a sample size of 375 people was sampled. A researcher-made questionnaire was used as the measuring instrument and the face validity was verified by a panel of experts. Its reliability was calculated based on Cronbach's alpha formula, ranging between 0.963 and 0.776 for different components. The questionnaire was randomly distributed among the residents based on the distribution of the village population. The findings suggest a positive and significant relationship between all the effective components of the research (social participation) and the socio-cultural variable. In the regression test, it was found that the educational level had a more significant effect compared to other variables in improving rural tourism. Therefore, increasing participation through social capital can lead to the improvement of tourism and the reduction of the social consequences of tourism in the villages of the studied region.Keywords: Social Participation, Rural tourism, Local community, awareness, recognition
-
هدف این مقاله تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر بهبود شاخصهای رفاه اجتماعی مناطق روستایی بخش مهردشت شهرستان نجف آباد است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از یافته های کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه ساکنان 26 روستای بخش جلگه بود که بر اساس آمار سال 1395 کل کشور برابر با 9066 نفر و 2863 خانوار بود که از این میان تعداد 370 نفر با استفاده از فرمول کوکران بهعنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد سنجش پرسشنامه محقق ساخته بود که روای صوری پرسشنامه توسط پنل کارشناسان تایید شد. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسشنامه صورت گرفت و با داده-های کسب شده و استفاده از فرمول آلفای کرونباخ در نرمافزار Spss، پایایی برای مولفههای سرمایه اجتماعی 801/0 و رفاه اجتماعی 802/0 محاسبه شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان از رابطه قوی بین مولفه سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی در حد 854/0 بود. در آزمون رگرسیون چندگانه نیز تمامی شاخصهای سرمایه اجتماعی بر بهبود مولفه رفاه اجتماعی تاثیرگذار بود. دراینبین شاخص ارتباطات اجتماعی با 751/0 درصد بیشترین نقش را در تبین شاخصهای رفاه اجتماعی مناطق روستایی بخش مهردشت داشت. میتوان اینچنین نتیجه گرفت که با افزایش و تقویت سرمایه اجتماعی سطح رفاه اجتماعی مناطق روستایی نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همه فرضیههای پژوهش تایید شد و در پایان با توجه به نتایج پیشنهادهایی ارایه گردید.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, رفاه اجتماعی, توسعه پایدار, بخش مهر دشتThe purpose of this article is to analyze the effects of social capital on the improvement of social welfare indicators in rural areas of Mehrdasht district of Najaf Abad city. This research is of applied type and descriptive-analytical method which was done using library and survey findings. The statistical population of the research was all the residents of 26 villages of Jalgah district, which according to the statistics of 2015, the whole country was equal to 9066 people and 2863 households, of which 370 people were selected as a statistical sample using Cochran's formula. The measuring tool was a questionnaire made by the researcher, and the face validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts. The guide study was conducted in the same area of the statistical population with 30 questionnaires and with the data obtained and using Cronbach's alpha formula in Spss software, reliability was calculated for the components of social capital 0.801 and social welfare 0.802. The results of the Pearson correlation test showed a strong relationship between the social capital component and social well-being at the level of 0.854. In the multiple regression test, all the indicators of social capital were effective on the improvement of the social welfare component. Meanwhile, the index of social communication with 0.751 percent had the biggest role in explaining the indicators of social welfare in the rural areas of Mehrdasht. It can be concluded that with the increase and strengthening of social capital, the level of social welfare in rural areas will also increase. All the hypotheses of the research were confirmed and at the end suggestions were presented according to the results.
Keywords: Social capital, social welfare, sustainable development, Mehr Dasht sector -
گسترش روابط بین الملل و نیز گسترش مسایل سیاسی و اجتماعی مختلف در جهان، موجب شده تا روابط مردم دنیا افزایش بیابد و به دنبال آن ورود اتباع بیگانه به کشورهای مختلف گردد که می تواند در مواردی زمینه ساز تعارض با منافع کشور میزبان و به وجود آورنده مسایل مختلف حقوقی باشد. اما این ورود اتباع در زمان جنگ و شرایط خاص جنگی، ویژگی های و ابعاد حقوقی خاص خود را پیدا می کند. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی حقوق اتباع برای مقابله با اخراج و تبعید در زمان جنگ در حقوق بین الملل و چالش های مهم و اساسی مربوط به آن است. در زمان جنگ شرایط و ضوابط اخراج اتباع با زمان صلح فرق دارد. حتی کشوری که قبل از جنگ همسایه و متحد کشوری بوده، با شروع شرایط جنگی روند ارتباطات خود را تغییر می دهد که اولین اثرات آن در اخراج و آزار و اذیت اتباع دیده می شود. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به دنبال مطالعه حقوق اتباع برای مقابله با اخراج و تبعید در حقوق بین الملل است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که اخراج بیگانگان حتی در زمان مخاصمات مسلحانه باید براساس محدودیتهای شکلی و ماهوی اخراج طبق حقوق بین الملل در زمان صلح، مثل محدودیت های حقوق بشری، صورت بگیرد.
کلید واژگان: دولت, ملت, اخراج, تبعید, حقوق بین المللThe expansion of international relations, as well as the expansion of various political and social issues in the world, has led to an increase in the relations of the people of the world, followed by the entry of foreign nationals into different countries, which can in some cases lead to conflict with the interests of the host country. Various legal issues. But this entry of citizens in time of war and special conditions of war, finds its own characteristics and legal dimensions. Accordingly, the purpose of this study is to examine the rights of citizens to deal with deportation and deportation during wartime in international law and its important and fundamental challenges. In time of war, the conditions and rules of deportation are different from in time of peace. Even a country that was a neighbor and ally before the war, changes the course of its relations with the onset of war, the first effects of which are seen in the expulsion and persecution of its citizens. This article seeks to study the rights of citizens to deal with deportation and deportation in international law through descriptive and analytical methods. The results show that the expulsion of aliens, even in times of armed conflict, must be based on formal and substantive deportations under peacetime international law, such as human rights restrictions.
Keywords: State, nation expulsion exile international law -
مهاجرت معکوس یک امر خودجوش است که اگر تداوم داشته باشد می تواند راهکاری بسیار موثر برای احیای دوباره روستاها باشد و جان تازه ای به هویت و کارکرد روستا ببخشد. در این تحقیق با توجه به ضرورت مسئله پیش آمده سعی بر آن است که به تحلیل عوامل اثرگذار در رشد مهاجرت معکوس به سکونت گاه های پیراشهری نجف آباد بپردازد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی -توصیفی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های اسنادی و پیمایش میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش برابر با 11662 نفر و 3550 خانوار ساکن در مناطق روستایی دهستان صادقیه می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 370 نفراز سرپرستان خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار موردسنجش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن صوری و توسط پنل متخصصان تایید و پایایی آن بر اساس فرمول آلفای کرونباخ برای ابعاد مختلف بین 922/0 تا 710/0 محاسبه شد. توزیع پرسشنامه بر اساس تقسیم به نسبت جمعیت روستا و به صورت کاملا تصادفی میان سرپرستان خانوار انجام پذیرفت. جهت تحلیل نتایج از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد و برای تمامی تحلیل ها از نرم افزار Spss استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که عمده عوامل جمعیت پذیر شدن روستاهای پیراشهری دهستان صادقیه ناشی از عوامل (اقتصادی) با تاثیرپذیری از نقش ضرورت شغل و نزدیکی به محل کار، عوامل (اجتماعی) با تاثیرپذیری بازگشت به زادگاه خود، عوامل (فرهنگی) دل نکندن ساکنان بومی از شهید خود، به عنوان نمونه روستایی حاجی اباد با 101 شهید، عوامل (زیست محیطی) پایین بودن تراکم جمعیت، عوامل (زیرساختی) قرار گرفتن روستا در مسیر جاده های مواصلاتی استان و شهرستان است. با توجه به نتایج، پیشنهادات کاربردی ارایه گردید.
کلید واژگان: مهاجرت معکوس, سکونتگاه های پیراشهری, نجف آبادReverse migration is a spontaneous thing that, if it continues, can be a very effective way to revitalize villages and give new life to the identity and function of the village. In this study, due to the necessity of the issue, it tries to analyze the factors affecting the growth of reverse migration to the suburban settlements of Najafabad. This research is applied in terms of purpose and analytical-descriptive in terms of method. The required data was collected through documentary methods and field survey.The statistical population of the study is 11662 people and 3550 households living in rural areas of Sadeghieh district, of which 370 household heads were selected as the sample size using Cochran's formula. The instrument was a researcher-made questionnaire whose validity was formalized and confirmed by a panel of experts and its reliability was calculated based on Cronbach's alpha formula for different dimensions between 0.922 and 0.710. The questionnaire was distributed based on the distribution in proportion to the population of the village and was done completely randomly among the heads of households. One-sample t-test was used to analyze the results and Spss software was used for all analyzes. The results show that the main factors in the population of suburban villages of Sadeghieh district are due to (economic) factors with the impact of the role of job necessity and proximity to the workplace, (social) factors with the impact of returning to their homeland, (cultural) factors Indigenous residents of their martyr, as a rural example of Hajiabad with 101 martyrs, are the factors (environment) of low population density, factors (infrastructure) of the village being located on the roads of the province and the city. According to the results, practical suggestions were presented.
Keywords: Population, Urban Peripheral, Sadeghie -
کشور ما سالهاست به دنبال تعامل مسیولین با مردم و بلعکس بوده است. ایجاد مدیریت محلی از میان خود مردم محلی، نیز تداعی بخش همین موضوع است. در این میان حکمروایی خوب از طریق مولفه هایی مانند مشارکت، پاسخ گویی،...می تواند اتصال دهنده همین موضوع باشد. در این پژوهش سعی بر این است که به مطالعه و تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر بهبود شاخص های رفاه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان فریدن بپردازد. این تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه سرپرستان خانوار ساکن روستاهای شهرستان فریدن است که طبق آخرین سرشماری سال 1395 برابر با 23311 نفر جمعیت و 8430 خانوار است که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر به نمونه انتخاب شد. ابزار مورد سنجش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن صوری و به وسیله اساتید دانشگاه محقق تایید شد و با ضریب آلفای کرونباخ توسط نرم افزار Spss23 پایایی پرسشنامه برای متغیرهای حکمروایی خوب 830/0 درصد و برای شاخص های رفاه اجتماعی 837/0 درصد به دست آمد. پرسشنامه به صورت کاملا تصادفی بین ساکنین توزیع شد. در تحلیل نتایج ابتدا وضعیت حکمروایی خوب و رفاه اجتماعی مناطق سنجیده شد و سپس در ادامه به کمک آزمون همبستگی پیرسون رابطه و آزمون رگرسیون چندگانه میزان رابطه متغیر مستقل بر وابسته سنجیده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد میان تمام متغیرهای حکمروایی خوب و رفاه اجتماعی رابطه متوسط تا قوی وجود دارد. در رگرسیون چندگانه نیز متغیرهای (حکمروایی خوب) 61 درصد از میزان واریانس (رفاه اجتماعی) را پیش بینی می کند. در این بین متغیر مسئولیت پذیری با ضریب بتای 300/0 بیشتر از سایر متغیرها در بهبود شاخص های رفاه اجتماعی تاثیر دارد. می توان این گونه عنوان کرد که احساس مسئولیت مدیران محلی طبق الگوی حکمروایی خوب باعث افزایش سطح رفاه اجتماعی روستاهای شهرستان فریدن می شود.
کلید واژگان: حکمروایی خوب, رفاه اجتماعی, مناطق روستایی شهرستان فریدنOur country has been seeking the interaction of officials with the people and vice versa for many years. The creation of local management among the local people themselves is also associated with this issue. In the meantime, good governance through components such as participation, accountability, etc. can be the connecting factor. In this study, we try to study and analyze the effects of good governance on improving the social welfare indicators of rural areas of Frieden city. This research is applied in terms of purpose and is descriptive-analytical and correlational. The statistical population of the study is all heads of households living in the villages of Frieden city, which according to the last census in 2016 is equal to 23311 people and 8430 households, of which 385 people were selected using the Cochran's formula. The instrument was measured by the Mohaghegh Questionnaire, the validity of which was formally verified by Mohaghegh University professors. With Cronbach's alpha coefficient by Spss23 software, the reliability of the questionnaire for good governance variables was 0.830% and for social welfare indicators was 0.837. Percentage was obtained. Sampling was based on the principle of proportional division and the questionnaire was distributed randomly among residents. In analyzing the results, first the good governance situation and social welfare of the regions were measured and then with the help of Pearson correlation correlation test and multiple regression test, the relationship of independent variable to dependent was measured. Pearson correlation results showed that there was a moderate to strong relationship between all variables of good governance and social welfare. In multiple regression, variables (good governance) predict 61% of the variance (social welfare). Meanwhile, the responsibility variable with beta coefficient of 0.30% is more effective than other variables in improving social welfare indicators. It can be said that the sense of responsibility of local managers according to the pattern of good governance increases the level of social welfare of the villages of Frieden city
Keywords: Good Governance, Social Welfare, Rural Areas of Frieden County -
هدف از پژوهش حاضر تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری روستاهای پیراشهری در دهستان آدران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش برابر با 5831 نفر و 2107 خانوار از ساکنان مناطق روستایی دهستان آدران انتخاب گردیده است. از مجموع جمعیت دهستان با استفاده از فرمول کوکران 365 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار مورد سنجش پرسشنامه محقق ساخته بود تمامی نمونه ها تصادفی انتخاب شده است. میزان آلفای کرونباخ برای متغیر حکمروایی 87/0 و زیست پذیری 89/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد وضعیت شاخص های حکمروایی خوب در دهستان آدران نامطلوب(59/2) و وضعیت شاخص های زیست پذیری تا حدودی نسبتا مطلوب (77/2) است. جهت تبیین رابطه دومتغیر از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج نشان داد رابطه قوی بین تمام شاخص های حکمروایی خوب و زیست پذیری برقرار است. در این بین متغیرهای عدالت محوری، مسئولیت پذیری، قانون محوری به ترتیب دارای بیشترین رابطه و متغیر شفافیت دارای کمترین رابطه با زیست پذیری بودند. می توان این گونه عنوان کرد رعایت عدالت از جانب مدیران محلی با استفاده از الگوی حکمروایی خوب باعث توزیع برابر امکانات و بهبود زیست پذیری و افزایش کیفیت زندگی هرچه بیشتر در مناطق روستاهای پیراشهری منطقه مورد مطالعه شده است. شفافیت باید نزد مدیران افزایش پیدا کند و مردم در جریان طرح ها و تخصیص بودجه قرار داده شوند. در پایان با توجه به نتایج پژوهش برای کمک به چالش های موجود پیشنهاد هایی ارایه گردید.کلید واژگان: حکمروایی, زیست پذیری, سکونتگاه های پیراشهری, دهستان آدرانThe purpose of this study is to study the effects of good governance on the viability of suburban villages in Adran rural district. This research was conducted in terms of applied purpose of correlation and descriptive-analytical method. The statistical population of the study is 5831 people and 2107 households have been selected from the rural areas of Adran district. From the total population of the village using Cochran's formula, 365 people were selected as the sample. The instrument of the questionnaire was researcher-made. All samples were randomly selected. Cronbach's alpha for the governance variable was 0.87 and the viability was 0.89. The results showed that the status of good governance indicators in Adran rural district is unfavorable (2.59) and the status of livability indicators is somewhat relatively favorable (2.77). Pearson correlation test was used to see the relationship between the two variables and the results showed that there is a strong relationship between all indicators of good governance and livability. Among these, the variables of justice - centeredness , accountability, law- centeredness had the most relationship and transparency had the least relationship with livability, respectively. It can be said that the observance of justice by local managers using a good governance model has led to equal distribution of facilities and improved livelihood and increased quality of life in the suburban rural areas of the study area. Transparency among managers must be increased and people must be informed about plans and budget allocations. Finally, according to the results of the research, suggestions were made to help the existing challengesKeywords: : Governance, bioavailability, Adran Count
-
مفهوم رفتار خودتوسعه ای و توسعه دواطلبانه ی کارکنان، در ادبیات رفتار سازمانی و مدیریت منابع سازمانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و اندیشمندان و صاحب نظران مدیریت، نظرات متفاوتی در این باره ارائه نموده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی رفتار خودتوسعه ای کارکنان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل 425 نفر از کارکنان شرکت گاز خراسان رضوی، شمالی و جنوبی بود و از روش نمونه گیری هدفمند برای نمونه گیری استفاده شد. نمونه مورد مطالعه شامل 21 نفر از کارکنان این شرکت بود که دارای آگاهی تئوریک و تجربه عملی در زمینه رفتار خودتوسعه ای بودند و از مصاحبه نیمه ساختاریافته ی عمیق برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، رفتار خودتوسعه ای در قالب ده مقوله کلیدی تعهد سازمانی، خودآگاهی، خود کارآمدی، خود سامانی، توانمندی، خود شکوفایی، انعطاف پذیری، یادگیری خود هدایتی، تاب آوری و خوش بینی دسته بندی گردیدند. پیشایندهای رفتار خودتوسعه ای نیز در سه دسته فردی، سازمانی و فراسازمانی دسته بندی شدند. نتایج رفتار خودتوسعه ای نیز در سه دسته فردی، سازمانی و فراسازمانی شناسایی گردیدند.
کلید واژگان: رفتار خودتوسعه ای, رفتار خودهدایتی, خودتوانمندسازی, توسعه منابع انسانی, توسعه داوطلبانه کارکنانThe concept of "self-development behavior and the voluntary development of employees" has a special position in the literature of organizational behavior and organizational resource management; and management scholars and experts have different views on this. The main purpose of the present study was to present a conceptual framework for employees' self-development behavior. This research was done with qualitative approach and thematic analysis. The study population consisted of 425 employees of Khorasan Razavi, North and South Gas Company. Purposeful sampling method was used for this study. The sample consisted of 21 employees with theoretical knowledge and practical experience in self-development behavior. In-depth semi-structured interviews were used to collect data. Based on the results of the research, self-development behavior was categorized into ten key categories of organizational commitment, self-awareness, self-efficacy, self-organization, empowerment, self-efficacy, flexibility, self-learning, resilience, and optimism. The antecedents of self-development behavior were also categorized into three categories: individual, organizational and extracurricular. The results of self-development behavior were also identified in three categories: individual, organizational and extracurricular.
Keywords: Self-development Behavior, Self-directed Behavior, Self-empowerment, Human Resource Development, Voluntary Development of Employees -
امروزه، اقتصاد پایدار عاملی حیاتی در ماندگاری جمعیت روستایی است. در پژوهش حاضر، ناحیه مورد مطالعه با مشکلاتی همچون درآمد محدود و ناپایدار، عدم تنوع در فعالیت های اقتصادی، کمبود فرصت های اشتغال، گسترش فقر و بیکاری و به تبع آن، مهاجرت های روستایی و فشار بر منابع اقتصادی محدود روستا مواجه است. متنوع سازی اقتصاد نواحی روستایی به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای پایداری اقتصادی تلقی شده و تاثیر بسزایی در اقتصاد منطقه دارد.. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی بوده است. جامعه آماری تحقیق، دهستان ورزق شهرستان فریدن در استان اصفهان است که در سال 1395 برابر با (9288N=) نفر جمعیت در قالب 3757 خانوار را دارا بوده است؛ که طبق فرمول کوکران تعداد (370n=) خانوار به عنوان نمونه مورد مطالعه از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تعیین ضریب اعتبار پرسش نامه پس از تدوین آن، بر اساس نظرسنجی از اساتید و صاحب نظران درباره محتوای پرسشنامه و تایید ایشان، ابتدا تعداد 30 نفر به صورت آزمون اولیه مورد پرسشگری قرار گرفته که با استفاده از نرم افزار SPSS میزان آلفا کرونباخ برای کل پرسشنامه 873/0 محاسبه شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش کمی انجام پذیرفت و ویژگی ها توصیفی شناسایی شد و برای تحلیل آزمون استنباطی از آزمون های رتبه ای اسپریمن، تی تک نمونه ای، همبستگی رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج از این قرار است که متنوع سازی مشاغل روستایی با اقتصاد پایدار منطقه رابطه معنادار وجود دارد. بیشترین اثرات متنوع سازی مربوط به شاخص افزایش درامد با میزان (576/0) و کمترین اثرات کلی به شاخص بهبود زیرساخت های اولیه با میزان (008/0) می باشد. و با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد هایی ارائه گردید.کلید واژگان: کلید واژه گان: متنوع سازی, دهستان ورزق, اقتصاد پایدارToday, sustainable economics is a vital factor in the survival of rural populations. In the present study, the study area faces problems such as limited and unsustainable income, lack of diversification in economic activities, lack of employment opportunities, the spread of poverty and unemployment, and consequently rural immigration and pressure on the limited economic resources of the village. The diversification of the rural economy is considered as one of the most important economic sustainability strategies and has a significant impact on the region's economy. The present research has been a descriptive-analytical research method for the purpose of applied research. The statistical population of the study is Varzagh rural district of Frieden city in Isfahan province which in year 1395 was equal to (9288 N =) population in the form of 3757 households. According to Cochran formula, the number (370 n =) of households was studied as a sample by questionnaire. Was evaluated. To determine the coefficient of validity of the questionnaire after its compilation, based on survey of professors and experts about the content of the questionnaire and its confirmation, at first, 30 people were questioned in the first test. Using SPSS software, the alpha cronbach For the whole questionnaire, 873/0 was calculated. Data analysis was performed quantitatively and descriptive characteristics were identified. For analyzing the inferential test, the sprayman, single sample t-test, regression correlation and path analysis were used. The results indicate that there is a meaningful relationship between the diversification of rural businesses and the sustainable economy of the region. The greatest effects of diversification are related to the index of increase in revenue with the rate of (576/0) and the least general effects on the index of improvement of the initial infrastructure with the level (0,008). And according to the results of the research, suggestions were presented.Keywords: diversification, Varzagh rural, sustainable economy
-
هدف از پژوهش حاضر نقش گردشگری مذهبی در توسعه اقتصادی سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی روستاهای بخش مرکزی اردبیل است. این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی که با استفاده از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 16 روستای بخش مرکزی اردبیل است که به جهت داشتن پتانسیل و کانون گردشگری که جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند مراجعه شد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل روستاییان انتخاب شده ساکن در مناطق روستایی اردبیل مرکزی است که بر اساس سرشماری سال 1395، برابر با 16474N= نفر و 4835 خانوار است که با توجه به مشخص بودن جامعه آماری مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده و حجم نمونه برابر با 375n= برای دقت بیشتر حجم نمونه 380 انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود،روایی صوری پرسشنامه توسط پنل متخصصان مورد تائید قرارگرفت و برای تعیین پایایی کمی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شد که مقدار آلفای ذکر شده برای قسمت های مختلف پرسش نامه 76/0 تا 85/0 محاسبه شد. به منظور به دست آوردن سنجش دیدگاه ساکنان در خصوص مولفه های ذکر شده از آزمون های آماری میانگین پاسخ ها و واریانس و آزمون T تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین گردشگری مذهبی و مولفه های اقتصادی پژوهش وجود داشته است به طوری بیشترین نقش گردشگری مذهبی در توسعه اقتصادی مناطق روستایی به این ترتیب است که درآمد (92/2)، اشتغال زا شدن (89/2)، بالا رفتن قیمت زمین و املاک (29/3)، سرمایه گذاری (91/2)، بیان کننده ای این موضوع است که گردشگری مذهبی بیشترین تاثیر را بر بالا رفتن قیمت زمین و املاک و کمترین تاثیر را بر اشتغال زا شدن جامعه محلی داشته است.کلید واژگان: گردشگری مذهبی, توسعه اقتصادی, اردبیل مرکزیThe purpose of this research is to investigate the role of religious tourism in the economic development of rural settlements in the villages of central part of Ardebil. This research is a descriptive - analytic study using a survey method and a library. The statistical population of the study was 16 villages in the central part of Ardabil which were referred to as the potential tourism center and the statistical community of the study. The statistical population of this study was selected villagers living in rural areas of central Ardabil, which according to the census of 1395, is equal to 16474 N = 4835 families and according to the specificity of the studied population, the Cochran formula is used and The sample size was 375n = For a more accurate sample size of 380 was selected. A researcher-made questionnaire was used to measure the validity of the questionnaire. The Cronbach's alpha coefficient was used to determine the reliability of the questionnaire, and the alpha value for the various parts of the questionnaire was 0.76-0.85 Calculated. In order to obtain residents' perceptions about the components, statistical tests of mean of responses and variance and T-test of single sample and Pearson correlation test were used. The results of this study showed that there was a positive and significant relationship between religious tourism and economic components of research. Thus, the most important role of religious tourism in rural economic development is that income (2.92), employment (89.2), rising land and property prices (29.3), investment (2.91), suggesting that religious tourism had the greatest impact on rising land prices and real estate and had the least effect on the formation of society Has been local.Keywords: religious tourism, Economic Development, central Ardabil
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.