فهرست مطالب ali mohammad parvinian
-
مقدمهچالش هایی که بوسیله مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی تجربه می شود متعددومداومند. این چالش ها برسلامت روان آنهاتاثیرمی گذارد.بدین ترتیب مادران رابایدبوسیله برنامه های حمایتی موردحمایت قرارداد.خانواده و خصوصا مادر را با چالش زیادی روبرو می کند.هدفتعیین تاثیر برنامه حمایتی طراحی شده بر سلامت روان مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی.روشدر این مطالعه شبه تجربی 60 مادر در دو گروه آزمون (30 نفر) و شاهد (30 نفر) از دو مرکز توانبخشی مستقل با استفاده از نمونه گیری دردسترس انتخاب و بررسی شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه دموگرافیک و سلامت روان GHQ-12 بود. برنامه حمایتی طراحی شده، در سه مرحله بررسی و شناخت، حمایت و ارزشیابی اجرا شد. داده ها توسط آزمونهای مجذورکای و تی مستقل و زوجی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد.یافته هاآزمون مجذورکای بین دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک اختلاف معنی داری را نشان نداد. آزمون تی مستقل نشان داد که بین میانگین نمره سلامت روان در دو گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله، اختلاف معنی داری وجود دارد(001/0p<). نتایج تی زوجی نیز اختلاف معنی داری در گروه آزمون قبل و بعد از مداخله نشان داد (001/0 p<)، ولی این اختلاف در گروه شاهد معنی دار نبود.نتیجه گیریبرنامه حمایتی طراحی شده روش موثری در ارتقای سلامت روان مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی است. بنابراین پیشنهاد می شود در ارتقای سلامت روان مادران کودکان فلج مغزی بکار گرفته شود.
کلید واژگان: برنامه حمایتی, سلامت روان, کودک, فلج مغزی, مادر}BackgroundThe challenges experienced by mothers of children with cerebral palsy usually are multiple and ongoing. These challenges affect the mental health of mothers. Thus they need to be supported with supportive programs.AimThis study was carried out to determine the effect of a designed- supportive program on mental health of mothers who have children with cerebral palsy.MethodIn this quasi-experimental study 60 mothers who had children with cerebral palsy were firstly selected by convenience sampling method and then allocated to two groups of experimental (n=30) and control (n=30). Data collection tools included the demographic and General Health Questionnaires (GHQ-12). Designed supportive program was implemented for experimental group through three steps including assessment of needs، giving support and evaluation. Data were analyzed with SPSS software Version 16 using Chi-square، t student and paired t-test.ResultsChi-square showed no significant difference in terms of demographic variables between two groups. Independent t-test showed that there is a significant difference between two groups in relation to mean scores of mental health after intervention (P<0. 001). Based on Paired t-test there was a significant difference between mean scores of mental health before and after intervention in experimental group (P<0. 001)، but this difference was not seen in control group.ConclusionAccording to the findings، applying a designed- supportive program could affect positively the mental health status of the mothers who had children with cerebral palsy. So it is suggested that designed- supportive programs to be applied as an effective method to promote mental health of mothers of children with cerebral palsy.Keywords: program, mental health, mother, child, cerebral palsy} -
مقدمهوجود کودک مبتلا به فلج مغزی کیفیت زندگی مراقب اصلی یعنی مادر را در تمام ابعاد متاثر می سازد. لذا پژوهش حاضربا هدف تعیین میزان تاثیر برنامه حمایتی سلامت محور بر کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی انجام شد.مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است که باانتخاب تصادفی دو گروه آزمون(30 نفر) و شاهد(30 نفر) انجام شد. برنامه حمایتی سلامت محور برای گروه آزمون، در سه مرحله بررسی و شناخت، حمایت و ارزشیابی اجرا شد. ابزارهای گرد آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی Sf36 بود. داده ها قبل و دو ماه بعد از مداخله جمع آوری و توسط نرم افزار spss 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاآزمون آماری کای دو نشان داد دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک مثل سن، درآمد و سطح تحصیلات و... یکسان هستند (05/0 p>). بین ابعاد کیفیت زندگی در دو گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله، آزمون آماری تی مستقل اختلاف معنی داری را نشان داد(05/0 p<). همچنین تی زوجی در گروه آزمون نیزاختلاف معنی داری را قبل و بعد از مداخله دربین ابعاد کیفیت زندگی نشان داد(05/0 p<)، لیکن در گروه شاهد این اختلاف معنی دار نبود(05/0 p>). اختلاف میانگین نمره کلی کیفیت زندگی نیزدر دو گروه آزمون شاهد معنی دار بود (0/000 p=).نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامه حمایتی سلامت محور بر کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی موثر می باشد، لذا پیشنهاد می گردد برنامه حمایتی سلامت محور به عنوان یک روش موثر در ارتقاء کیفیت زندگی مادران کودکان با بیماری های مزمن بکار گرفته شود.
کلید واژگان: برنامه حمایتی سلامت محور, کیفیت زندگی, فلج مغزی}IntroductionHaving a child with cerebral palsy affected all aspects of quality of life the mothers. This is a Quasi-experimental study which was carried out in order to determine the effects of applying supportive program health-centered on the quality of life of cerebral palsy children’s mothers. Method& materials: This study is a quasi-experimental research with two groups case (n=30) and control (n=30) who were selected by random sampling method. Supportive Programs health-centered for case group performed in three stages (assessment, protection and evaluation). Data collection tools include: demographic questionnaire and quality of life questionnaire. Data collected before and two months after intervention. Statistical analysis was done by spss16 software.ResultData analysis with Chi-square showed that demographic data were similar in both groups (p>0.05). Comparison of quality of life after intervention by independent samples t-test was significant in two groups (P<0.05) But in dimensions of social function this difference is not significant (P> 0.05). Paired t-test showed that there is a significant difference between mean scores of eight dimensions of QOL and whole QOL before and after study in experimental group (P<0.05) But this difference is not significant in control group (P> 0.05).meams difference of whole QOL was significant in Both groups (P<0.05).ConclusionAccording to these findings, applying supportive program health-centered on the quality of life of cerebral palsy children’s mothers is effective. So it is suggested that supportive program health-centered to be applied as an effective method to promotion quality of life of chronic disease children’s mothers.Keywords: supportive program health, centered, quality of life, cerebral palsy} -
مقدمهمراقبت مبتنی بر شواهد به دلیل به روز بودن تدابیر و رویه های مراقبتی و هزینه و اثربخشی برای بیماران نقش مهمی در ارتقای کیفیت مراقبت های پرستاری دارد با وجود این در سر راه اجرای آن موانعی وجود دارد که باید بررسی شود. از این رو این مطالعه با هدف بررسی موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در کارکنان پرستاری انجام شد.روش هااین مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است که بر روی 70 نفر از پرستاران بخش های مختلف بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته ای بود که به بررسی موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد می پرداخت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آمار توصیفی استفاده شد.نتایجکارکنان پرستاری در 6/78 درصد موارد، موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد را مربوط به بعد مدیریتی، و شامل کافی نبودن تعداد کارکنان و عدم آگاهی مدیران پرستاری نسبت به ضرورت مراقبت مبتنی بر شواهد می دانستند. در بعد فردی - مراقبتی نیز، فقدان وقت کافی برای پرستاران جهت مطالعه تحقیقات انجام شده از مهم ترین موانع بود.نتیجه گیریعوامل مرتبط با موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در دو حیطه فردی و مدیریتی می باشد، بنابراین پیشنهاد می گردد ازطریق برگزاری کارگاه ها و گردهم آیی های آموزشی، و ایجاد تعامل با مراکز اجراکننده مراقبت مبتنی برشواهد و استفاده ازتجارب زندگی آنها باتوجه به امکانات موجود، به این مقوله اهمیت بیشتری داده شود.
کلید واژگان: مراقبت مبتنی بر شواهد, عملکرد پرستاری, مدیریت پرستاری, پرستاری مبتنی بر شواهد}IntroductionEvidence-based health care provides up to date and cost-effective strategies and procedures. Hence, it plays an important role in the quality promotion of nursing care. Despite these benefits, there are barriers to its implementation which must be investigated. Therefore, this study is an endeavor to investigate barriers to implement evidence-based care among nursing staff.MethodsThis descriptive cross-sectional study was conducted on 70 nurses working in different wards of Tehran Children's Medical Center who were selected through simple random sampling method. Data gathering tool was a researcher-made questionnaire about barriers to implementation of evidence -based care. Descriptive statistics were used for data analysis.ResultsFrom the viewpoints of nursing staff, 78.6 percent of barriers to implementation of evidence based health care were related to management aspects including lack of enough human resources and lack of sufficient awareness about the necessity of evidence-based health care. Considering the individual aspects, lack of time to review studies in this field was mentioned as an important obstacle.ConclusionFactors related to barriers of implementing evidence-based health care are in individual and management areas. Therefore it is recommended to pay more attention to this subject through holding educational workshops and meetings, and to have more interaction and cooperation with centers which implement evidence-based care and make use of their life experiences according to existing facilities.
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.