به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ali mousavizadeh

  • اشرف شمسایی، محسن شمس*، علی موسوی زاده، مصطفی ملکی
    مقدمه

     کمک های نقدی افراد و سازمان های خیریه یکی از منابع مالی برنامه های بخش سلامت است. این مطالعه به دنبال استخراج و درک عمیق  نظرات و دیدگاه های آنان در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران در این خصوص بود.

    روش کار

     در این مطالعه تحلیل محتوای کیفی در سال 1397، داده ها طی 22 مصاحبه عمیق با خیرین (9 نفر زن و 13 نفر مرد) ساکن استان کهگیلویه و بویراحمد جمع آوری شد. مصاحبه شوندگان با بررسی بانک اطلاعاتی مجمع خیرین سلامت استان و معرفی از طرف دیگر سازمان های خیریه شناسایی و انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل چارچوب و به صورت دستی تحلیل شد.

    یافته ها

     محدوده سنی مشارکت کنندگان 74-32 سال بود. در تحلیل داده ها پنج تم اصلی و 11 تم فرعی به دست آمد. اکثر شرکت کنندگان علت تمایل خود برای اهدای کمک نقدی را انگیزه های درونی بیان کردند. داشتن احساس خوب و رضایت بعد از اهدای کمک مهم ترین منفعت مورد نظر و نداشتن شناخت و اعتماد به سازمان های خیریه، مهم ترین مانع برای اهدای کمک مطرح شد. انجام تبلیغات مناسب، جلب اعتماد جامعه به خیریه ها، مهم ترین مداخلات پیشنهادی بود. اعضای خانواده به ویژه همسران، مهم ترین گروه تاثیرگذار برای اقدام به کمک خیر بیان شدند.

    نتیجه گیری

     تمرکز بر احساس رضایت درونی و داشتن حس خوب پس از اهدای کمک نقدی، حمایت طلبی از طریق همسر خیرین و نیز رفع موانع بیان شده می تواندمنجر به ترغیب افراد برای اهدای کمک های نقدی به برنامه های نظام سلامت شود.

    کلید واژگان: خیرین سلامت, کمک های نقدی, مطالعه کیفی, نظام سلامت
    Ashraf Shamsaei, Mohsen Shams *, Ali Mousavizadeh, Mostafa Maleki
    Introduction

     Monetary donations from charitable individuals and organizations are one of the financial sources of health sector programs. This study sought to extract and deeply understand their views and opinions in Kohgiluyeh and Boyer Ahmad provinces.

    Methods

     In this qualitative content analysis study in 2017, the data was collected through 22 in-depth interviews with donors (9 women and 13 men) living in Kohgiluyeh and Boyer Ahmad provinces. The interviewees were identified and selected by checking the database of the province’s Health Charity Forum and referrals from other charity organizations. The data was analyzed manually using the framework analysis method.

    Results

     The age range of the participants was 32-74. Data analysis led to five main themes and 11 subthemes. Most participants expressed their reasons for donations as intrinsic motivations and positive attitudes towards these activities. Moreover, the majority of them believed that; a sense of commitment, sense of responsibility, altruism, as well as brotherhood, and equality inherent in human beings were the main reasons for their donations. Lack of recognition and lack of trust in charitable organizations were the main obstacles to donation. Conducting appropriate advertisements, and gaining community trust in charities were the most important interventions suggested by the interviewees. Family members, especially spouses, were the most important influential group for monetary donations.

    Conclusion

     Focusing on the feeling of inner satisfaction and having a good feeling after donating cash and highlighting it, as well as removing the stated obstacles can lead to encouraging people and society to do this behavior.

    Keywords: Qualitative Study, Monetary donation, Health charity, Health system
  • Zeynab Salehnasab, Ali Mousavizadeh, Ghasem Ghalamfarsa, Ali Garavand, Cirruse Salehnasab *
    Introduction

    The global COVID-19 pandemic has led to a health crisis, emphasizing the need to identify high-risk patients for effective resource allocation and prioritized hospitalization. Previous studies have been limited in their use of algorithms and variables, while this research expands to include lifestyle factors and optimizes hyperparameters for twenty machine learning algorithms, enhancing prediction accuracy and identifying key predictors.

    Material and Methods

    In this cross-sectional study, we analyzed data from 207 COVID-19 patients. The Boruta algorithm was used to select the best features for twenty classification algorithms, and RandomizedSearchCV was utilized to optimize hyperparameters. The models were evaluated using performance metrics such as accuracy, f-measure, and area under the curve (AUC).

    Results

    The study identified eight key predictors of COVID-19 hospitalization, which include gamma-glutamyl transpeptidase, alkaline phosphatase, diagnosis by CT scan, mean platelet volume, mean corpuscular volume, fasting blood sugar, red blood cell count, and mean corpuscular hemoglobin concentration. By optimizing the hyperparameters of twenty machine learning algorithms, the accuracy and AUC were improved. With an outstanding AUC of 81.25, the XGBClassifier model exhibited superior performance.

    Conclusion

    The findings of this study can assist clinicians in allocating resources effectively and improving patient care. Additionally, this approach can aid healthcare researchers in leveraging artificial intelligence to manage diseases.

    Keywords: Machine Learning, COVID-19 Hospitalization, Cohort Data, Prediction
  • علیرضا پاکدل، محسن شمس، سهیلا رضایی، علی موسوی زاده، نرگس روستایی، محمدمهدی بانشی*
    زمینه و هدف

    افزایش سطح آگاهی بهداشتی کارکنان تهیه، تولید و توزیع مواد غذایی تاثیر مستقیمی را در ارتقای سطح بهداشت عمومی جامعه دارد. سیستم آموزشی آموزشگاه های بهداشت اصناف نیز مانند سایر نظام های آموزشی، در برگیرنده درون داد، فرایند و برون داد آموزش هستند. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی این عناصر نظام آموزشی آموزشگاه های بهداشت اصناف شهر شیراز است.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی-تحلیلی به ارزیابی درون داد، فرایند و برون داد آموزشی 7 آموزشگاه بهداشت فعال در شهر شیراز پرداخته شد. عوامل موثر در درون داد آموزشگاه ها به کمک چک لیست بازرسی آموزشگاه های بهداشت، فرایند آموزش با استفاده از فرم رضایت سنجی و برون داد آموزشی به کمک چک لیست بازرسی اماکن آیین نامه ماده 13 ارزیابی شد. عملکرد بهداشتی تعداد 160 واحد صنفی دارای گواهینامه بهداشت و 160 واحد صنفی فاقد گواهینامه، به عنوان معیار اثربخشی، بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار  IBM SPSS21و به کمک ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون های آماری ناپارامتری من-ویتنی و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها:

     یافته های ارزیابی درون داد آموزش، همبستگی قوی و ارتباط معنی داری را بین امتیاز کل ارزیابی آموزشگاه ها و "نحوه نظارت" (0/96)، "مدیر آموزشگاه" (0/941) نشان داد. همچنین در ارزیابی فرایند نیز "محیط آموزشی" و "کلیات برنامه های آموزشی" با ضریب همبستگی 0/99 و 0/84، بیشترین ارتباط را با نمره کل ارزیابی فرایند داشتند. در تمام زمینه های بهداشتی مورد بررسی، تفاوت معنی داری (0/001= p) بین میانگین نمره کسب شده توسط اصناف دارا و فاقد گواهینامه وجود داشت. میانگین نمره کسب شده توسط اماکن عمومی و مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی دارای گواهینامه به ترتیب برابر با 91/81 و 70/71 بود.

    نتیجه گیری:

     آموزش بهداشت تاثیر زیادی در عملکرد بهداشتی افراد دارد. برخی عناصر تاثیر بیشتری را بر روی رسیدن به برون داد آموزشی مطلوب دارند. برای مثال، تجدیدنظر و به روزرسانی محتوای آموزش و تدوین برنامه آموزشی متناسب با تمامی گروه های آموزش گیرنده می تواند عملکرد برون داد فرایند آموزش را بهبود ببخشد.

    کلید واژگان: آموزش, آموزشگاه اصناف, بهداشت محیط, بهداشت صنوف, بازرسی بهداشتی
    Alireza Pakdel, Mohsen Shams, Soheila Rezaei, Ali Mousavizadeh, Narges Roustaei, MohammadMehdi Baneshi*
    Background and Objective

    Increasing the level of health awareness of food preparation and distribution staff can have a direct impact on improving the level of public health in the community. Education can change people's knowledge, attitudes, and practices. Health education courses that provide integrated education as well as to other education systems, include educational inputs, processes, and outputs. The objective of this research is to evaluate these elements of the educational system of health education courses in Shiraz.

    Materials and Methods

    The current study evaluated the educational input, process, and output of 7 current health education institutions in Shiraz. Factors that influence the input of educational courses were evaluated using an inspection checklist of health education courses, the educational process was measured employing a satisfaction survey, and the educational output was assessed through a checklist of inspection of Article 13 of the Regulations. The health performance of 160 guild health certified units and 160 uncertified education units was analyzed as a criterion for effectiveness. Data were analyzed using the IBM SPSS21 software. Data related to the assessment of the input and educational process were analyzed using the Spearman correlation coefficient. Mann-Whitney and Kruskal-Wallis non-parametric statistical tests were also used for cross-group comparisons of output evaluation data.

    Results

    The findings of the educational input evaluation showed a strong correlation and a significant relationship between the overall evaluation score of the educational courses and the "observation" (0.96) "educational course principal" (0.94). Also, in the process evaluation, the "educational environment" and "general educational programs" with correlation coefficients of 0.99 and 0.84 had the most correlation with the overall process evaluation score. In all the health fields studied, there was a significant difference (p = 0.001) between the average score obtained for educational courses with and without certificates. There was a significant difference (p <0.0001) between the mean score obtained by public health with and without health certification. The average score obtained by the certified public and non-public places was 91.81 and 70.71, respectively.

    Conclusion

    Health education can have a major impact on people's health performance. Some of the elements that make up the educational output have a greater impact on achieving the desired educational output. For example, the revision and updating of the educational content and the development of the educational program according to all groups of learners can improve the performance of the learning process and the satisfaction of learners.

    Keywords: Education, Guild school, Environmental health, Guild health, Health inspection
  • Zahra Hashemi*, Ali Mousavizadeh, Farzaneh Zohrabi
    Background and Aim

    Avulsion of anterior teeth has a negative impact on the quality of life, performance and facial esthetics of children, decreases the children's self-confidence and imposes a financial burden on their families. School staff have a signif-icant role in management and timely referral of children with avulsed anterior teeth to health centers. The aim of this study was to determine the level of knowledge, attitude and self-reported practice of Yasuj primary school teachers regarding avulsed permanent teeth.

    Materials and Methods

    This descriptive cross-sectional study was conducted on 250 male and female elementary school teachers in Yasuj using cluster random sam-pling. Data were collected via a researcher-made questionnaire including questions on teachers' knowledge, attitude, and self-reported practice of teachers on management of children with avulsed teeth.

    Results

    About 20% of teachers had good knowledge, 59% had good attitude, and only 1.2% and 8% of teachers had good practice and efficiency to manage traumatic injuries of permanent teeth, respectively. Among the study variables (age, gender, educational level, teaching experience, and teaching course(, the strongest relationship was found between the teachers' educational level and age with their knowledge, attitude, performance and efficiency using generalized linear multivariate analysis. Only the relationship between age and scores of knowledge (P=0.009) and efficiency (P=0.03) was statistically significant.

    Conclusion

    In the current study, the knowledge level of Yasuj primary school teach-ers about avulsed permanent teeth was poor, and their attitude and performance were moderate and very poor, respectively.

    Keywords: Awareness, Attitude, Tooth Avulsion
  • Masoumeh Majdpour, Mohsen Shams *, Saadat Parhizkar, Ali Mousavizadeh, Zahra Rahimi, Mostafa Maleki, Sedigheh Shariatinia
    Background

     Sexuality education is one of the most important educational needs for adolescents. Parents play a significant role in shaping healthy sexuality in adolescents. There is little evidence in Iran about sexuality education for empowering adolescences.

    Objectives

     This study aimed at developing, implementing, and evaluating a training program for mothers to educate sexuality matters to their adolescent girls in Mahshahr, Iran.

    Patients and Methods

     This field trial was conducted among 140 mothers with 12- to 18-year-old adolescent girls in Mahshahr during the second half of 2014. The multi-stratified sampling method was performed for determining the study participants. Data was collected by using “Parent-Child Relationship: Mother” and “Knowledge and Attitude About Sexuality Education to Adolescents” questionnaires. Based on the baseline results, an educational intervention for mothers was designed and implemented. Data were collected, analyzed, and compared before and three months after the intervention implementation. Means and standard deviations were calculated, and statistical analysis was performed using a paired t-test. A confidence interval of 95% with significance at P < 0.05 was used.

    Results

     Compared with the pre-intervention phase, mothers’ awareness of sexual issues significantly increased from 30.00 to 36.50 (P < 0.001). While the mean score of attitudes towards sexuality education significantly increased from 46.65 to 48.57 (P < 0.001), no significant difference was observed between mothers’ communication skills before and after the educational intervention (P = 0.98).

    Conclusions

     The designed educational program was an effective tool to improve the knowledge and attitudes toward sexuality matters in mothers. Thus, continuous and regular programs are required to improve communication skills in mothers.

    Keywords: Mothers, Sexuality, Education, Adolescent, Women
  • معصومه مجدپور، محسن شمس*، سعادت پرهیزکار، علی موسوی زاده، زهرا رحیمی
    زمینه و هدف
    آموزش مسایل جنسی یکی از نیازهای آموزشی نوجوانان است و مادران می توانند نقش کلیدی در آموزش این مسایل به دختران خود داشته باشند. این مطالعه با هدف طراحی، اجرا و ارزیابی یک برنامه مهارت آموزی برای مادران با هدف آموزش مسایل جنسی به دختران نوجوان خود در شهر ماهشهر انجام شده است.
    روش کار
    این کارآزمایی میدانی از شهریور تا اسفند 1393 بر روی 140 نفر مادر دارای دختر نوجوان 12 تا 18 ساله انجام شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از دو پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا شده استفاده شد. پرسشنامه اول با پرسش از دختران نوجوان مهارت های ارتباطی مادران را می سنجید و پرسشنامه دوم با پرسش از مادران سطح آگاهی و نگرش آنان درباره مسایل جنسی و مهارت های ارتباطی آنها را ارزیابی می کرد. براساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، مداخله آموزشی برای مادران به صورت سه جلسه آموزش حضوری طراحی و اجرا شد و داده های قبل و سه ماه بعد از مداخله با هم مقایسه گردید.
    نتایج
    مقایسه قبل و سه ماه بعد از مداخله نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین امتیازات آگاهی و (01/0>p) و نگرش (01/0>p) مادران ایجاد شد ولی مهارت های ارتباطی تفاوت معناداری نداشت (37/0=p).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که مداخله آموزشی طراحی شده بر بهبود آگاهی و نگرش موثر بود، ولی ارتقاء مهارت های ارتباطی به عنوان عامل مهم در مهارت آموزی مادران برای آموزش مسایل جنسی به دختران خود، نیاز به جلسات آموزشی پیوسته، منظم و همراه با تجربه و تمرین دارد.
    کلید واژگان: مهارت آموزی, مادران, آموزش مسایل جنسی, دختران نوجوان
    Masoumeh Majdpour, Mohsen Shams *, Saadat Parhizkar, Ali Mousavizadeh, Zahra Rahimi
    Background And Aim
    Sexuality education is one of the most important educational needs of adolescents, and mothers can have a key role in sex education of their daughters. This study aimed at developing, implementing and evaluating a skill-based training program for mothers for sexuality education of adolescent girls in Mahshahr, Iran.
    Materials And Methods
    This was a field trial conducted on 140 mothers having 12- to18-year-old girls between September and March 2012. Data were collected using two reliable questionnaires developed by the investigators ─ a "Parent-Child Relationship: Mother" questionnaire for assessing the mothers’ communication skills completed by the adolescent girls, and a "Knowledge and attitude about sexuality education of adolescents" questionnaire for assessing the mothers’ knowledge and attitude about sex matters and communication, skills completed by the mothers themselves. Based on the results, an educational intervention for mothers was designed consisting of three training sessions and implemented. The mothers’ knowledge, attitude and communication scores after a period of three months were compared with the respective baseline scores.
    Results
    Three months after the intervention, the mean scores of mothers’ knowledge and attitude about sexuality matters increased significantly (in both cases p
    Conclusion
    Based on the findings it can be concluded that the designed educational program was effective in improving the knowledge and attitudes of the mother about sexuality matters although it did not affect their communication skills. Promoting communication skills of mothers as an important factor for sexuality education of their daughters requires regular, continuous educational sessions, as well as practice and experiences.
    Keywords: Skills Training, Mothers, Sexuality Education, Adolescent Girls
  • Seyed Mohammadreza Rabani *, Ali Mousavizadeh
    Background
    Ureterovesical junction obstruction (UVJO) is the result of an anatomic or a functional abnormality in the distal segment of the ureter. There are many types of UVJO, different in their cause, presentation, imaging characters, and prognosis.
    Objectives
    The aim of this study was to discuss the postoperative natural course and prognosis of patients undergoing standard approaches on the management of primary UVJO by one surgeon in a 10-year period starting from 2004.
    Methods
    From January 2004 to October 2013, 64 patients who underwent ureteral tapering and stenting ureteroneocystostomy for complicated primary UVJO participated in the study.
    Results
    The mean age of patients was 26 years (range: 11 months to 73 years). The mean hospital stay was 5 days (range: 4 to 7 days). The post-operative time was between 1 and 2 hours. Double J stent was left in place for 4 weeks. Post-operative follow-up was at least one year. No major complication was encountered, instead, a decrease in symptoms in all patients and an increase in renal function in 40 out of 64 (62.5%) patients were observed in the one-year follow-up of the diethylenetriaminepentaacetic acid (DTPA) renal scanning. Only 3 patients had fever as a postoperative minor complication.
    Conclusions
    Decision making in the treatment of UVJO is somewhat a dilemma. This condition is occasionally asymptomatic and uneventful, and may be detected accidentally during an unrelated work-up; nonetheless, it may also cause serious life threatening complications. Surgical management in complicated cases may be a safe and viable treatment option both in children and in adults.
    Keywords: Congenital Abnormalities, Ureteral Obstruction, Hydroureteronephrosis
  • مصطفی ملکی، علی موسوی زاده، سعادت پرهیزکار، محسن شمس *
    زمینه و هدف
    48% از زایمان ها در ایران به روش سزارین انجام می شود که بسیار بالاتر از مقدار توصیه شده سازمان بهداشت جهانی است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مداخله مبتنی بر الگوی بازاریابی اجتماعی در کاهش قصد سزارین زنان باردار شکم اول انجام شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی در عرصه بود که گروه هدف آن 39 نفر از زنان باردار شکم اولی بود که قصد سزارین داشتند و در شروع مطالعه در ماه حاملگی سوم و چهارم بودند. برای دستیابی به اجزای آمیزه بازاریابی اجتماعی پژوهش تکوینی انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از آن مداخله طراحی و در زنان گروه هدف پیش آزمون و اصلاحات لازم انجام شد. مداخله به مدت یک ماه اجرا شد و اثربخشی آن حداقل یک ماه بعد بر اساس آزمون نسبت یک دامنه ارزیابی شد.
    نتایج
    میانگین سنی زنان باردار 82/25 سال بود. 5/38% از زنان مورد مطالعه دارای تحصیلات دیپلم و پایین تر و 5/61% دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. یک ماه بعد از اجرای مداخله قصد 30 نفر از زنان باردار به طور معنی دار تغییر کرد (01/0p=).
    نتیجه گیری
    الگوی مخاطب محور بازاریابی اجتماعی یک چارچوب علمی و اثربخش را در طراحی، اجرا و ارزشیابی مداخلات کاهش قصد سزارین فراهم می کند.
    کلید واژگان: ترویج, زایمان طبیعی, زنان باردار شکم اول, بازاریابی اجتماعی
    Mostafa Maleki, Ali Mousavizadeh, Saadat Parhizkar, Mohsen Shamsi *
    Background And Aim
    In Iran the rate of Cesarean section is reported to be 48%, which is higher than the acceptable rate recommended by WHO (15%). This study was conducted to determine the effect of an intervention based on social marketing on the reduction of intention to choose Cesarean section by primigravidae in Boyer-Ahmad County, Iran in 2015.
    Materials And Methods
    In this field trial 39 primigravidae three to four months pregnant who had an intention to choose Cesarean section for delivery participated. A formative research (a quantitative survey and a qualitative study) was done to achieve the social marketing mix, and based on the results a tailored intervention was designed and pretested on the subjects. The final intervention was implemented for a period of one month and its effectiveness assessed after at least one month by a proportion test.
    Results
    The average age of the women was 25.82 years. The proportion of the women with a high school (or lower) and university education was 38.5% and 61.5%, respectively. One month after the intervention thirty of the pregnant women expressed willingness and intention to have a normal delivery, which was a statistically significant change (p=0.01).
    Conclusion
    An educational intervention based on the consumer-oriented social marketing theory can be effective in designing, implementing and evaluating a program aiming at reducing Cesarean section intention.
    Keywords: Promotion, Normal Vaginal Delivery, Primigravida, Social Marketing
  • الهه الهیان بروجنی، اردشیر افراسیابی فر*، شهلا نجفی دولت آباد، علی موسوی زاده
    زمینه و هدف
    در دهه های اخیر استفاده از آموزش رسانه ای جهت کنترل مشکلات بیماران مبتلا به بیماری های مزمن مورد توجه کارکنان درمانی قرار گرفته است اما مطالعات اندکی در زمینه اثربخشی آنها در بهبود کیفیت خواب بیماران مبتلا به آسم برونشیال گزارش شده اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر نمایش فیلم بر کیفیت خواب بیماران آسم برونشیال انجام شده است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است که جامعه پژوهش آن راکلیه بیماران آسم برونشیال مراجعه کننده به کلینیک آسم شهر بروجن تشکیل می دهند. پنجاه و یک بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری غیر احتمالی تمام سرشماری انتخاب شدند. نمونه های مورد مطالعه بر اساس تخصیص تصادفی بلوکی بین دو گروه آزمون و کنترل تخصیص یافتند. جهت بیماران گروه آزمون ، آموزش های بیمار از طریق فیلم 15 دقیقه ای قابل اجرا توسط کامپیوتر، دستگاه دی وی دی و گوشی موبایل اجرا گردید اما بیماران گروه کنترل فقط مراقبت های روتین را دریافت کردند. از پرسشنامه شاخص کیفیت خواب پیترزبورگ جهت جمع آوری داده ها یک هفته قبل از مداخله و یک ماه پس از شروع مداخله استفاده گردید. داده ها ی جمع آوری شده با استفاده ازنسخه21 نرم افزار آماری SPSS ، از طریق آمارهای توصیفی و آزمون های آماری تی ،کای اسکور، من ویتنی و ویلکاکسون با سطح معنی داری p<0.05 تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد قبل از مداخله تفاوت معنی دار آماری در نمره کلی کیفیت خواب و ابعاد آن در دو گروه آزمون و کنترل نداشته اند(p=0.06). پس از مداخله در نمره کلی کیفیت کلی خواب و ابعاد کیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب و تاخیر در به خواب رفتن بین دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنی دار آماری مشاهده گردید(p=0.001)، اما در ابعاد استفاده از داروهای خواب آور، مدت زمان خواب، کفایت خواب و اختلال عملکرد روزانه بین گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نگردید(p>0.05).
    نتیجه گیری
    آموزش مبتنی بر نمایش فیلم توانسته است کیفیت خواب بیماران مبتلا به آسم برونشیال را بهبود بخشد.با توجه به سهولت اجرای این روش آموزشی، ضمن پیشنهاد پژوهش های دیگری جهت ارزیابی تاثیر آن در سایر بیماران مبتلا به بیماری های مزمن ، به عنوان یک روش آموزش بیمار جهت مراقبت از خود در منزل مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: آموزش بیمار, نمایش فیلم, خواب, آسم برونشیال
    Elahe Elahiyan Borojeni, Ardashir Afrasiabifar *, Shalla Najafi Doulatabad, Ali Mousavi Zadeh
    Background And Aim
    Use of media education has been noted to control the problems of patients with chronic diseases by health professional staffs in recent decades. This study aimed to determine the effect of the movie- based education on sleep quality in patients with bronchial asthma.
    Methods
    This randomized clinical trial was conducted on patients with bronchial asthma referred to a clinical office in Borojen city, Iran. Fifty one eligible patients were conventionally selected but were randomly allocated to either the intervention group or the control group using block randomization. One patient in control group was excluded because of hospitalization. Education about sleep was provided for intervention group through showing a 15 minutes film which could be simply read by computer, DVD player and cell phone. In addition to demographic information, patient's sleep quality was evaluated using the Pittsburgh Sleep Quality Index. Data were collected one week before and one month after intervention. Collected data were analyzed through statistical software of SPSS, version 21, using central tendency and dispersion indices as well as statistical testes including Chi square test, independent sample test, Fisher exact test, Mann-Whitney U and Wilcoxon test that P
    Results
    The results showed no statistically significant differences in the total quality of sleep and its dimensions in the test and control groups before the intervention (p>0.05). There was observed a significant difference by the total score of sleep quality and dimensions of subjective sleep quality, sleep disturbances and sleep latency in both groups post intervention (p=0.001). There was, however, observed no statistically significant differences in the scores of dimensions such as sleep duration, sleep efficiency, use of sleep medication and day time dysfunction between the test and control groups after intervention(p>0.05).
    Conclusion
    The movie-based education could improve the quality of sleep in patients with bronchial asthma. The further studies were suggested to examine its effectiveness in patients with other chronic diseases due to the ease of its implementation. If the results of this study would confirm, this method may be considered as a way to teach the patient to self-care at home
    Keywords: Bronchial Asthma, Movie- based Education, Patient Education, Sleep
  • محسن شمس، علی موسوی زاده، سعادت پرهیزکار، مصطفی ملکی*، پروین عنقا
    مقدمه
    با وجود اینکه انجام سزارین در شرایط خاص می تواند نجات بخش مادر و نوزاد باشد، ولی دارای عوارض قابل توجهی است. کاهش سزارین در بین زنان باردار نخست زا یکی از بهترین راهکارهای کاهش میزان سزارین است. لذا مطالعه حاضر با هدف طراحی مداخله اختصاصی برای ترویج زایمان طبیعی در بین زنان باردار نخست زا انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه تکوینی به منظور طراحی مداخله مبتنی بر الگوی ابزار سنجش و پاسخ بازاریابی اجتماعی برای کاهش سزارین در زنان باردار نخست زا در تابستان سال 1394 در شهرستان بویراحمد انجام شد. داده های مطالعه کیفی از طریق مصاحبه فردی و بحث گروهی متمرکز و داده های پیمایش کمی به کمک ابزار سنجش سازه های الگوی رفتار برنامه ریزی شده جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) انجام شد. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و به صورت دستی و داده های کمی با استفاده از آماره های توصیفی معمول، رگرسیون لجستیک، آزمون کای اسکوئر و من ویتنی تحلیل شدند.
    یافته ها
    در بخش کیفی، مهم ترین موانع زایمان طبیعی ناخوشایند بودن فضای زایشگاه، ترس، توصیه دیگران، تجربه بد از زایشگاه و آگاهی پایین زنان، و اصلی ترین مداخلات پیشنهادی برای افزایش زایمان طبیعی شامل: آموزش، مشاوره و خوشایندسازی زایمان طبیعی بود. در بخش کمی، 39 نفر (2/25%) از زنان قصد انجام سزارین داشتند. میانه و دامنه میان چارکی نگرش 4±18، هنجارهای ذهنی 3±5/16 و کنترل رفتاری درک شده 3±16 بود. مهم ترین پیشگویی کننده های انتخاب نوع زایمان نگرش، هنجارهای ذهنی، محل سکونت و شغل همسر بودند.
    نتیجه گیری
    برای تدوین مداخله اختصاصی اثربخش با هدف ترویج زایمان طبیعی در بین زنان باردار نخست زا باید نیازها و خواسته های آن ها را در نظر گرفت. آموزش، ارائه مشاوره های تلفنی و انجام مداخلات مختصر به وسیله پزشکان و ماماها در مراکز بهداشتی درمانی اجزاء اصلی یک مداخله اختصاصی می باشند.
    کلید واژگان: زایمان طبیعی, زنان باردار نخست زا, مداخله, مطالعه تکوینی
    Mohsen Shams, Ali Mousavizadeh, Saadat Parhizkar, Mostafa Maleki *, Parvin Angha
    Introduction
    Although performing cesarean section in specific condition can save life of mother and neonate, but has considerable complications. Reducing cesarean among primigravida is one of the best strategies to reduce cesarean. Therefore, this study was performed with aim to develop a tailored intervention to promote normal vaginal delivery (NVD) among primigravida women.
    Methods
    This formative research was done to develop an intervention based on assessment tools pattern and social marketing response to reduce cesarean section among primigravida women in Boyer-Ahmad city in 2015. The qualitative data were collected through individual interviews and focused group discussions. The quantitative data were collected by a questionnaire based on the constructs of Theory of Planned Behavior. Data was analyzed by SPSS software (version 16). The qualitative data were analyzed by content analysis method as manual and the quantitative data by routine descriptive statistics, logistic regression, Chi-Square and Mann-Whitney tests.
    Results
    In qualitative part, the most important barriers for selecting NVD were: maternity being unpleasant, fear, other's recommendations, and negative experiences of referring to maternity and low level of knowledge among women. The main interventions recommended for increasing NVD were: education, counseling, making the process of NVD more pleasant. In the quantitative survey, we found that 25.2% of the women were intended to do cesarean. In quantitative part, 39 women (25.2%) had intention to perform cesarean section. The median and interquartile range of attitude was 18±4, subjective norms 16.5±3, and perceived control behavior 16±3. Attitude, subjective norms, place of residence, and the spouse's job were the main predictors in selecting the mode of delivery.
    Conclusion
    To design an effective tailored intervention to promote NVD among primigravida women, their wants and needs should be considered. Education, offering telephone counseling, and implement of brief interventions by physicians and midwives in health centers are the main elements of the tailored intervention.
    Keywords: Formative Research, Intervention, Normal vaginal delivery, Primigravida women
  • Sahar Almasi Turk, Ali Mousavizadeh, Amrollah Roozbehi
    Introduction
    Peer assisted learning (PAL) is the expansion of knowledge and abilities through active assistance and guidance among groups of people who are not trained teachers, but still assist and support one another’s learning. The aim of this study was evaluation of PAL in teaching skills and learning limb anatomy for medical students.
    Methods
    In this quasi-experimental study, students entering Yasuj University of Medical Sciences (YUMS) in academic year 2012-13 were allocated to two equal groups of 28 participants, with PAL as the intervention group and conventional teaching methods as the comparison group at the beginning of the fourth week of the course. The course content for the PAL group was divided into seven roughly equal parts, the duties of students were determined and the time table was the same for two groups. Formative exams from each topic and summative exams about upper and lower limb anatomy were given. Abilities and skills of peer teachers were assessed by a researcher-made questionnaire through peer assessment. Data was analyzed using a paired t-test.
    Results
    The mean scores of the PAL intervention group showed a significant statistical increase on seven out of ninth formative exams in relation to the comparison group (P
    Conclusion
    The mean scores of PAL group were higher than those of the comparison group. Since learning in this method occurs through debate and discussion and acquisition of skills and communication grew in students, it could be an accountable approach.
    Keywords: Peer assisted learning, Education, Anatomy, student, centered
  • Parviz Yazdanpanah*, Hamidreza Mohamadi, Ali Mousavizadeh, Ali Sahuli-Tanha
    Background
    Carpal tunnel syndrome is entrapment of the median nerve in carpal tunnel of the wrist. In severe cases of carpal tunnel syndrome, or those refractory to conservative treatment, surgery is performed. The main aim of this research was to determine the incidence of recurrent and persistent rates of carpal tunnel syndrome following open surgery.
    Materials And Methods
    This descriptive cross sectional study was performed on 105 patients having open carpal tunnel release in the range of 5 to 60 months ago. These cases were operated at Shahid Beheshti hospital in Yasuj, Iran. Assessment of carpal tunnel syndrome after open surgical release of the median nerve was done by electrodiagnostic studies and MRI. If symptoms of carpal tunnel syndrome maintain after surgery, this condition is persistent and if reappearance of the syndrome 3 months or more following surgery this is recurrent. In cases of observing changes from severe to lower stages of the disease in electrodiagnostic studies, treatment is considered successful.
    Results
    All of 58.1% of patients had right severe carpal tunnel syndrome and 41.9 % had left severe carpal tunnel syndrome prior to surgery. The incidence of recurrent and persistent carpal tunnel syndrome following open transverse carpal release was 12.4% and 10.4%, respectively.
    Conclusion
    The incidence of persistent and recurrent rates of carpal tunnel syndrome following open transverse carpal release was higher than the expected rate. These rates were dependant to the appropriate patient, the correct diagnosis and duration of symptoms before surgery.
    Keywords: Carpal tunnel syndrome, Recurrent, Persistent
  • Sadrollah Mehrabi, Ali Mousavi Zadeh, Mehdi Akbartabar Toori, Farhad Mehrabi
    Purpose
    To compare efficacy and complications of spinal anesthesia versus general anesthesia in percutaneous nephrolithotomy (PCNL).
    Materials And Methods
    In a prospective randomized study, 110 patients were randomly assigned into two groups for PCNL; group 1 (n = 52) underwent general anesthesia and group 2 (n = 58) received spinal anesthesia. In group 1, PCNL was performed using standard technique under general anesthesia. In group 2, spinal anesthesia was done by injecting bupivacaine and fentanyl in spinal space L4 in sitting position. Thereafter, a urethral catheter was placed in lithotomy position, head of the bed was tilted down for 5 to 10 minutes, and the level of anesthesia was checked. Then, PCNL was done by standard technique. Complications were recorded and analyzed by SPSS software using Chi-Square and Student’s t tests.
    Results
    Mean stone size in groups 1 and 2 was 34.2 ± 9.8 mm and 31.3 ± 7.9 mm, respectively. Intra-operative hypotension and postoperative headache and low back pain were more in spinal group than the general group with a significant difference (P <. 05). No neurologic complication was observed in both groups. Need to narcotic medications on the day of operation in groups 1 and 2 was 12.4 ± 3.1 mg and 7.8 ± 2.3 mg of morphine sulphate, respectively (P =. 03). The cost of anesthetic drugs was 23 ± 3.7 US $ and 4.5 ± 1.3 US $ in groups 1 and 2, respectively (P =. 001).
    Conclusion
    Spinal anesthesia with combined bupivacaine and fentanyl is a safe, effective, and cost-effective method for performing PCNL in adult patients.
  • ابوالقاسم هادی نیا، اورنگ ایلامی، علی موسوی زاده، مهدی اکبرتبار طوری، سید عبدالمجید خسروانی
    سابقه و هدف
    تب خونریزی دهنده کریمه کنگو یک بیماری مشترک انسان و دام است که از نواحی مختلف ایران گزارش شده است. هدف از این مطالعه بررسی سرواپیدمیولوژی تب خونریزی دهنده کریمه کنگو در مشاغل در معرض خطر شهر یاسوج بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی تعداد 108 نفر از افراد در معرض خطر شامل؛ 34 نفر قصاب،20 نفر سلاخ، 14 نفر کارگر کشتارگاه، 20 نفر کارگر رستوران و20 زن خانه دار به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و سابقه ابتلاء به بیماری های تب دار، از آنان نمونه خون تهیه شد و وجود آنتی بادی IgG اختصاصی ضد ویروس عامل تب خونریزی دهنده کریمه کنگو به روش ایمونوفلوروسانس بررسی شد. داده های حاصل با آماره های توصیفی میانگین و درصد و آزمون آماری کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    تعداد 5 نفر (6/4 درصد)، از افراد مورد بررسی دارای تست سرولوژی مثبت بودند. موارد مثبت در بین سلاخان 3 نفر (15 درصد) و کارگران رستوران 2 نفر (10 درصد) بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (05/0 p<). در سایر گروه ها مورد مثبت وجود نداشت.
    استنتاج
    این مطالعه نشان داد که سروپروالانس تب خونریزی دهنده کریمه کنگو در مشاغل پر خطر شهر یاسوج از شیوع بالایی برخوردار نیست، با این حال لزوم ادامه برنامه مراقبتی و پیشگیری از ابتلاء هم چنان احساس می شود.
    کلید واژگان: تب کریمه کنگو, سرواپیدمیولوژی, در معرض خطر
    Abolghasem Hadinia, Owrang Ilami, Ali Mousavizadeh, Mahdi Akbartabar Tori, Seyed Abdolmajid Khosravani
    Background and
    Purpose
    Crimean-Congo hemorrhagic fever is a zoonotic disease that has been reported from different parts of Iran. The aim of this study was to investigate the Seroepidemiology of Crimean-Congo hemorrhagic fever in high risk professions in Yasuj، Iran.
    Materials And Methods
    The present study included 108 subjects at risk; 34 butchers، 20 slaughters، 14 slaughter-house workers، 20 waiters، and 20 housewives were randomly selected. After completing the demographic characteristics and history of febrile diseases، blood samples were obtained and specific IgG antibodies against Crimean-Congo hemorrhagic fever virus were tested. The collected data were analyzed with descriptive statistics and percentages and chi-square tests.
    Results
    Of the 108 subjects، 5 (4. 6 percent) with positive serology were among restaurant the workers 2 (10 percent) and slaughterers 3 (15 percent)، respectively، which was statistically significant. There were no positive serologies in the other groups.
    Conclusion
    The present study showed that the Seroepidemiology of Crimean-Congo hemorrhagic fever in high risk professions is not highly prevalent in Yasuj، Iran. However، the need for further surveillance and prevention programs is still recommended.
    Keywords: Crimean, Congo Fever, seroepidemiology, high risk
  • سیدعلی موسوی زاده، عبدالرضا صالحی، محمد مهدی امین افشار، محمدحسین ناظم شیرازی
    ژن ABCG2 در کرموزم 6 گاو واقع شده و با بیان پروتئین ABCG2 درانتقال مواد داروئی از غشا پلاسما و کلسترول به شیر نقش دارد. در اثر جهش در باز شماره 86 اگزون 14 آلل A به آلل C تبدیل شده و در نتیجه اسیدآمینه تیروزین به سرین تغییر یافته و افزایش میزان شیر و کاهش درصد پروتئین و چربی را به همراه دارد. هدف از این تحقیق بررسی چند شکلی ژن ABCG2 در گاوهای نر نژاد هلشتاین ایرانی بود. DNAژنومی از 105 نمونه اسپرم گاوهای نر هلشتاین استخراج شد. آغازگرها توسط نرم افزار Oligo طراحی و برای تکثیر قطعات مورد نظر استفاده گردید. محصولات PCR تعیین توالی شدند، نتایج با توالی موجود در بانک جهانی ژن NCBI مقایسه شدند. جهش A/C در باز شماره 86 اگزون 14 با فراوانی 02/0 مشاهده شد.
    کلید واژگان: چندشکلی, ژن ABCG2, گاوهای هلشتاین ایران
    Ali Mousavizadeh, Abdolreza Salehi, Mehdi Aminafshar, Mohammadhossein Nazemshirazi
    ABCG2 (ATP binding cassette subfamily G member 2) gene have located in chromosome which is encoded ABCG2 protein that transports various xenobiotics, cytostatic drugs across the plasma membrane and cholesterol into milk. A single nucleotide change (A/C) in base 86 of exon 14 is capable of encoding a substitution of tyrosine to serine in the ABCG2 gene and increases milk yield and decreases fat and protein concentration. The major aim of this research is to identify ABCG2 gene polymorphism in Iranian population of Holstein bulls. Genomic DNA of 105 bulls was extracted from semen samples using high Pure PCR template preparation kit. Primers were designed with Oligo software and utilized in PCR. Then the PCR fragments were sequenced. Results of sequences were compared with NCBI sequence databases. A/C mutation in base 86 of exon 14 was observed with 2% frequency.
    Keywords: ABCG2 gene, Iranian Holstein bulls, Polymorphism
  • حیدرعلی معینی، بابک وحدت پور، محمدرضا اخلاقی*، سیدعلی اکبر مرتضوی، حشمت الله قنبری، علی صالحی، اکرم ریسمانچیان، علی موسی زاده
    هدف

    تعیین فراوانی نسبی الگوی درست نشستن چشم پزشکان در خلال معاینه بیماران و حین عمل جراحی و تعیین ارتباط دردهای اسکلتی با میانگین ساعات کار.
    روش پژوهش: در این مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی (cross sectional)، وضعیت نشستن چشم پزشکان در موقعیت های مختلف شامل پشت میز کار، حین معاینه با اسلیت لمپ و حین عمل جراحی بررسی شد و با نحوه نشستن درست در شرایط فوق مقایسه گردید. مولفه های مورد بررسی شامل زاویه درست قرارگیری گردن نسبت به بدن، حفظ لوردوز کمری، زاویه درست قرارگیری لگن و ران، موقعیت ساق پا نسبت به زمین و قرارگیری درست کف پا روی زمین بودند. هم چنین به وسیله پرسش نامه در مورد دردهای احتمالی ستون فقرات، شانه ها و ساعات کار در مطب و در اتاق عمل سوال شد.

    یافته ها

    مطالعه بر روی 73 چشم پزشک شامل 60 مرد و 13 زن انجام شد که از این تعداد، 43 نفر (9/58 درصد) از نظر وضعیت گردن، 36 نفر (3/49 درصد) از نظر لوردوز کمری، 9 نفر (3/12 درصد) از نظر زاویه لگن، 49 نفر (1/67 درصد) از نظر موقعیت ساق پا و 31 نفر (6/42 درصد) از نظر قرارگیری کف پا هنگام کار با اسلیت لمپ دچار اشکال بودند. از 62 چشم پزشک که عمل جراحی انجام می دادند؛ 23 نفر (3/61 درصد) از نظر زاویه گردن، 38 نفر (3/61 درصد) از نظر لوردوز کمری، 23 نفر (1/37 درصد) از نظر زاویه لگن، 43 نفر (4/69 درصد) از نظر زاویه زانو (وضعیت ساق پا) و 44 نفر (0/71 درصد) از نظر قرارگیری کف پا هنگام کار با میکروسکوپ اتاق عمل دچار اشکال بودند. شکایت از درد ستون فقرات و شانه با افزایش ساعات کاری در مطب (01/0P=) و اتاق عمل (02/0P=) افزایش می یافت.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج فوق و ارتباط بین درد ستون فقرات و شانه با ساعات کاری، ارایه آگاهی های لازم به چشم پزشکان در مورد نحوه درست نشستن حین کار ضرورت دارد.

    Heidar Ali Moeini, Babak Vahdatpour, Mohammad Reza Akhlaghi, Seyyed Ali Akbar Mortazavi, Heshmatollah Ghanbari, Ali Salehi, Akram Rismanchian, Ali Mousavizadeh
    Purpose

    To evaluate ophthalmologists’ sitting position during ocular examination and surgery and to evaluate any correlation between musculoskeletal disorders and mean work time.

    Methods

    This cross-sectional study was performed on ophthalmologists in Isfahan, Iran in different occupational positions including the office, during slitlamp examination and in the operating room. The evaluation included neck angle, lumbar lordosis, pelvic angle and the position of lower leg and foot. Ophthalmologists were asked about spinal and shoulder pains and mean work time in the office and operating room.

    Results

    Among 73 studied ophthalmologists (including 60 male and 13 female subjects), there were malpositions in neck angle in 43 (58.9%), lumbar lordosis in 36 (49.3%), hip angle in 9 (12.3%), lower leg in 49 (67.1%) and foot in 31 (42.4%) cases. Among 62 ophthalmologists who performed surgery there were malpositions in neck angle in 38 (61.3%), lumbar lordosis in 38 (61.3%), hip angle in 2 (37.1%), knee angle in 43 (69.4%) and foot in 44 (71.0%) cases. There was a significant correlation between spinal pains and mean work time in the office (P=0.02) and operating room (P=0.01).

    Conclusion

    According to the correlation between spinal pains and work time, it is necessary to educate ophthalmologists for correct sitting position during work.

سامانه نویسندگان
  • سید علی موسوی زاده
    سید علی موسوی زاده
    استادیار کشاورزی، نهال وبدر، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال