amirabas azizifar
-
در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است، در پی آنیم تا موارد تشابه یا تفاوت دو شاعر شهیر مدیحه گو در ادب فارسی و عربی یعنی انوری و متنبی را در زمینه مدح و اغراض آن بکاویم تا ضمن تحلیل گونه ها و دسته بندی های اغراض مدح، زبان و بلاغت این دو شاعر را نیز بنا به روش تطبیقی بسنجیم. در شعر انوری تاکید بر جلد اول قصاید و در شعر متنبی تاکید بر قصایدی است که در مدح سیف الدوله سروده شده است. پس از بررسی دریافتیم که ویژگی هایی همچون طلب دهش، کیاست، دلاوری و بخشندگی از وجوه تشابه و مواردی همچون انجام اعمال صالحه، دادگری، حب ذات، فروتنی، حکمت ورزی و ستایش کوشک ممدوح از موارد تفاوت دو شاعر است. یکی از وجوه تفاوت عمده هر دو شاعر در این است که متنبی از بلندهمتی و مناعت طبع بالاتری برخوردار است و در قسمت اعظم مدایح خود، به خودستایی پرداخته است. تحلیل این مشترکات و افتراقات از اهداف این پژوهش تطبیقی است که چارچوب نظری آن بر مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی استوار است.
کلید واژگان: انوری, متنبی, مدح, ادبیات تطبیقی, شعر عربی, شعر فارسیEulogy is one of the oldest and most frequent themes of poetry in Persian literature. Indeed, it can be considered as a fundamental theme that arose at the beginning of the formation of poetry. Originally, it comes from Arabic literature. In eulogy, the purpose of the poet is to praise a person to expresses his or her request to that person. Eulogy is a literary genre that, due to exaggerated descriptions of some poets, is criticized for exploiting literature. However, it should be noted that it has goals other than receiving rewards, gaining reputation, and so on in the works of some poets. Anvari is one of the most outstanding Persian poets who is considered as one of the prophets of Persian poetry. Anvari’s divan (poetry collection) consists of two volumes and the first volume includes eulogies. Abu Tayyeb Mutanabbi is one of the most renowned Arabic poets and, like Anvari, is considered as one of the prophets of Arabic poetry. He has written odes in praise of Seif-o-Doleh. This article, which is a descriptive-analytical study, aims at comparing the first volume of Anvari’s divan with Mutanabbi’s odes in the framework of American comparative literature. It tries to compare them in terms of their purpose of praise and their rhetoric. The findings reveal that there are similar themes such as bravery and generosity in their poetry. However, they differ from each other in that Anvari praises the appearance, the estate, and other worldly belongings of the object of his praise, while such praise is cannot be found in Mutanabbi’s poetry. Besides, has a high self-respect and shows great arrogance in the major parts of his poetry. Thus, the most important difference between them is Mutanabbi’s narcissism. The analysis of these commonalities and differences is one of the objectives of this comparative research.
Keywords: Anvari, Mutanabbi, Eulogy, Comparative literature, Arabic Poetry, Persian Poetry -
داراب نامه طرسوسی از جمله قصه های عامیانه بلندی است که ظرفیت پژوهشی بالایی دارد؛ نقد نمادین و ظرفیت های رمزی آن، نقد اسطوره ای، نقد حماسی و نقد سوررئالیستی از جنبه های پژوهشی این داستان است که اهمیت آن را نشان می دهد. طرسوسی در این قصه با اقتباس از حماسه ملی ایران، نوعی حماسه تاریخی-دینی منثور به دست داده است. بی تردید نقش حماسه ها و شخصیت های حماسی ملی در این قصه، بسیار تاثیرگذار بوده است. اسکندر در این قصه کنش هایی حماسی-پهلوانی همچون کنش های رستم، اسفندیار و سام(در سام نامه خواجو) دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است، درپی آنیم تا با بررسی بن مایه های اساطیری و تاریخی این قصه، دریابیم که طرسوسی تا چه میزان با اساطیر ملی و فراملی آشنا بوده است و آیا می توان به تفکیک و دسته بندی انواع اساطیر و باورها پرداخت. پس از بررسی به این دسته بندی ها رسیدیم: اساطیر و باورهایی که منشا ایرانی دارند، اساطیر و باورهایی که منشا اسلامی دارند و اساطیر و باورهایی که منشا سامی دارند.کلید واژگان: داراب نامه طرسوسی, اسطوره, اسکندر, دارابDarab name tarsusi is one of the most known of Persian folktales that has a high research capacity. Symbolic criticism and its cryptic capacity, myth criticism, epic criticism and surrealistic aspects of this story is that it will shows its important. Tarsusi brought out a prose religious- historical epic, with adaptation of national epic, that it show his knowledge and acquainted. The role of epics and national epic characters in this fiction, no doubt, is very effective. In this fiction iskandar, however, has same epic- heroic function as rustam, isfandyar and sam(in sam name of khajo- kermani). This research done in a descriptive-analytical and library attitude, and we sought to understand to know that how many acquainted tarsusi with national and transnational mythology and are we can separate and sort mythology and beliefs. After reviewing we are sorted them in this kind: myths and beliefs that are Iranian origin, myths and beliefs that are Islamic origin and myths and beliefs that are sami origin.Keywords: darab name of tarsusi, mythology, iskandar, darab
-
زبان، مهمترین عامل انتقال فرهنگ است و شاعران در میرایی یا حیات زبان بهعنوان بستر فرهنگ، نقشی تعیینکننده دارند؛ بنابراین، نوع بهکارگیری زبان و آگاهی از توانمندی های آن، از مهمترین ویژگیهای شاعر است. یکی از شاعرانی که شاید ازحیث زبان، بهنوعی «طرحی نو درانداخته»، پدر شعر نو، یعنی نیماست. بی تردید، شعر نیما که بهسبب پیشگامی در جریان نوین شعر معاصر، هدف پایه در این پژوهش بهشمار میرود، با ویژگیهای زبانی و ساختاری شعر شاعران کلاسیک، بسیار متفاوت است و این تفاوت در نوآوریها، باعث تشخص سبکی خاص این شاعر معاصر، بیشتر درحوزه هنجارگریزی ها شده است. هدف از این پژوهش، تبیین مهمترین ظرفیتهای متنوع زبانی شعر نیمایی در مقولهای بهنام هنجارگریزی زبانی است. مسئله محوری این پژوهش، آن است که آیا نیما در این مقوله زبانی، بهشیوهای قاعده مند و درچهارچوبی مشخص و منظم پیش رفته است و آیا می توان به دستهبندیای منطقی و پذیرفتنی از هنجارگریزی های زبانی در شعر این شاعر رسید یا خیر. در این پژوهش، بهشیوهای تحلیلی و با ژرفنگری در مبانی نظری پژوهشهای زبانی، ویژگیهای زبانی شعر نیما را بررسی کرده و پساز مطالعه مبانی نظری و منطبقکردن آنها با شعرهای نیما، به این نتیجه رسیدهایم که شعر نیما در شعرکهن فارسی ریشه دارد و شعرهای نوی این شاعر، بیانگر تلاش او برای گشودن روزنه ای جدید بهروی زبان فارسی است. در شعرهای نیما، انواع هنجارگریزی های زبانی، درقالب دستهبندیای خاص نشان داده شده و طبیعت اطراف شاعر، در ایجاد نوعی خاص از هنجارگریزی، بسیار موثر بوده است. درپی بررسی شعرهای نیما درمییابیم که درک برخی شعرهای او درگرو شناخت هنجارگریزی های زبانی است و اگر ابهامی در شعر این شاعر دیده می شود، ناشی از همیننوع هنجارگریزی هاست. نتیجه ملموس این مطالعه، دستهبندی کلی مهمترین هنجارگریزی های زبانی شعر نیما درقالب چهار دسته کلی است.
کلید واژگان: هنجارگریزی, نیما یوشیج, زبان ادبی, ساختار زبانLanguage is the most important and conspicuous factor in knowing a poet. That is language and its details determine the specification of a poet’s style. In the literary life of this land we have seen many poets, but among them, the only ones who we focuse on are those who have some innovations in language and linguistic matters.One of the poets who has made language innovations is "Nima" who has been studied by researchers and critics. This research looks at language matters and linguistic elements. The second issue of this study is about norm, deviance from the norm and its examples in Nima’s poetry.
Keywords: deviation from the norm, Nima yushij, literary language, language structure
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.