به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

anooshiravan kazemnejad

  • شهرزاد غیاثوندیان، هومن شهسواری، انوشیروان کاظم نژاد، زهرا گودرزی*، سیده نرجس رضوی
    مقدمه
    اشتیاق به مطالعه و موفقیت تحصیلی از انتظارات مدرسین و دانشجویان از فرایند تدریس- یادگیری است که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله ویژگی های مدرس و شیوه مدیریت او در کلاس درس قرار گیرد. تعیین اینکه کدام شیوه مدیریت کلاس درس مدرس با اشتیاق به مطالعه و موفقیت تحصیلی دانشجویان ارتباط بیشتری دارد می تواند مدرس را در انتخاب شیوه مدیریت بهتر کلاس یاری نماید. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط شیوه مدیریت کلاس با اشتیاق به مطالعه و موفقیت تحصیلی در دانشجویان پرستاری انجام شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی و مقطعی است که در سال 1394 در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. جامعه پژوهش شامل 23 مدرس و 117 دانشجوی پرستاری بودند که به روش تمام شماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه تعدیل شده PCMSA، پرسشنامه UWES-S، و فرم جمع آوری اطلاعات دموگرافیک بود، برای موفقیت تحصیلی دانشجویان، معدل دروس اختصاصی محاسبه شد. پس از ترجمه و بازترجمه هر دو ابزار روایی صوری آنها توسط 4 تن از اساتید پرستاری باتجربه در امر آموزش تایید شد. جهت محاسبه پایایی پرسشنامه شیوه های مدیریت کلاس درس در شرایط دو مشاهده گر همزمان از فرمول محاسباتی کاپا استفاده شد که حداقل 92/0 برآورد گردید. پایایی پرسشنامه اشتیاق به یادگیری با محاسبه ضریب الفای کرونباخ 87/0 بدست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 آنالیز شد و با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ANOVA و Gabriel) ضریب همبستگی اسپیرمن و کای اسکوئر) مورد تحلیل قرارگرفت.
    یافته ها
    بیشتر مدرسین با 2/65% شیوه غیرمداخله ای، 13% از شیوه مداخله ای و 7/21% شیوه تعاملی را در مدیریت کلاس درس بکار می گرفتند. ارتباط بین شیوه مدیریت کلاس درس و اشتیاق به یادگیری در دانشجویان معنی داری نبود (331/0 = P) ولی بین شیوه مدیریت کلاس درس و موفقیت تحصیلی دانشجویان ارتباط معنی داری وجود داشت (001/0>P). همچنین بین اشتیاق به یادگیری و موفقیت تحصیلی در شیوه تعاملی مدیریت کلاس درس رابطه معنی دار اما ضعیفی وجود داشت (33/0 = r، 001/0 > P).
    نتیجه گیری
    براساس یافته ها با توجه به اینکه شیوه مدیریت تعاملی ارتباط معنی داری قوی با موفقیت تحصیلی دانشجویان و ارتباط معنی دار اما ضعیفی با اشتیاق به مطالعه دارد، از این رو پیشنهاد می شود به عنوان شیوه انتخابی با احتیاط (به علت کم بودن حجم نمونه) مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: شیوه مدیریت کلاس درس, موفقیت تحصیلی, اشتیاق به مطالعه, آموزش پرستاری
    Shahrzad Ghiyasvandian, Hooman Shahsavari, Anooshiravan Kazemnejad, Zahra Goodarzi*, Seyede Narjes Razavi
    Introduction
    The engagement of learning and academic achievement is the expectation of instructors and students of the teaching-learning process, which can be influenced by various factors, such as the characteristics of the teacher and his management style in the classroom. Determining which classroom management styles are more relevant to students' engagement and academic achievement can help the instructor in choosing a better classroom management approach. The aim of this study was to determine the relationship between classroom management style and engagement to learning and academic achievement in nursing students.
    Methods
    This descriptive-analytical and cross-sectional study was conducted in 1394 at Nursing and Midwifery School of Tehran University of Medical Sciences. The sample consisted of 23 teachers and 177 students who selected by counting all method. Data collection tools included modified PCMSA and UWES-S questionnaires and demographic data forms. After translating and redefining, both of their factual validity tools were confirmed by 4 experienced teaching nurses. In order to calculate the reliability of the classroom management practices questionnaire, the Kappa computational formula was used simultaneously for two observers, which was at least 0.92. The reliability of the desire to learning questionnaire by calculating the Cronbach's alpha coefficient was 0.87. The data was analyzed using spss16 software and analyzed by descriptive statistics (frequency, mean and standard deviation) and inferential statistics (ANOVA and Gabriel, Spearman and Chi-square correlation coefficient).
    Results
    Most teachers use 65.2% non-interactive, 13% intermediate and 21.7% interactive in classroom management. There was no significant relationship between classroom management practices and students engagement to learning (P = 0.331), but there was a significant relationship between classroom management practices and students' academic achievement (P < 0.001). There was also a significant, but weak, relationship between the engagement to learning and academic achievement in the interactive classroom management (r = 0.33, P < 0.001).
    Conclusions
    According to the results, considering that the interactive management method has a significant relationship with the academic success of the students and has a meaningful but weak relationship with enthusiasm for studying, it is therefore proposed to use as a selective method with caution (due to the low volume Sample) to be used.
    Keywords: Classroom Management Style, Academic Achievement, Engagement, Nursing Education
  • بررسی تاثیر آموزش و مشاوره تلفنی بر خودکارآمدی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتودرمانی
    شادان پدرام رازی، اسماء ساتیاروند *، فریبا تباری، انوشیروان کاظم نژاد، زهرا تیزمغز، مژده نویدحمیدی
    مقدمه

    خودکارآمدی منبع روانی کلیدی در سازگاری با بیماری های مزمن محسوب می شود و نقش اساسی در چگونگی سازگاری بیمار با چالش های ناشی از سرطان به عنوان یک بیماری مزمن دارد. ارتقاء خودکارآمدی در بیماران مبتلا به سرطان پستان منجر به سازگاری بهتر با تشخیص و درمان سرطان، کاهش علائم ناشی از سرطان، بهبود تصویر ذهنی و ارتقاء ارتباط بیماران با پرسنل درمانی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش و مشاوره تلفنی بر خودکارآمدی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی می باشد.

    روش کار

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده 64 بیمار کاندید پرتودرمانی پستان مراجعه کننده به انستیتو کانسر امام خمینی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند؛ سپس نمونه ها به روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمون (32=n) و کنترل (32=n) قرار گرفتند. قبل از شروع پرتودرمانی پرسشنامه خودکارآمدی بیماری های مزمن توسط نمونه های پژوهش در گروه های مورد مطالعه تکمیل گردید. مجددا 1 ماه و 3 ماه پس از آموزش و مشاوره تلفنی، خودکارآمدی بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت و داده ها با استفاده از نرم افزار 22 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    قبل از مداخله بین گروه های آزمون و کنترل از نظر میزان خودکارآمدی تفاوت آماری معناداری وجود نداشت، اما 1 ماه و 3 ماه بعد از شروع مداخله، افراد گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل تفاوت آماری معناداری در افزایش خودکارآمدی نشان دادند p<0.001)).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش، استفاده از آموزش و مشاوره تلفنی جهت ارتقاء خودکارآمدی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتودرمانی توصیه و تاکید می گردد.

    کلید واژگان: آموزش, مشاوره تلفنی, خودکارآمدی, سرطان پستان, پرتودرمان
    The Effect of Education and Telephone Counseling On The Self- Efficacy Of Women With Breast Cancer Undergoing Radiotherapy
    Shadan Pedram Razi, Asma Satiyarvand *, Fariba Tabari, Anooshiravan Kazemnejad, Zahra Tizh Maghz, Mojdeh Navidhamidi
    Introduction

    Self-efficacy is a key psychological source in adapting to chronic diseases and plays a crucial role in how patients adapt to the challenges of cancer as a chronic disease. Promoting self-efficacy in patients with breast cancer leads to better Compatibility with the diagnosis and treatment of cancer, reducing cancer symptoms, improving mental image, and improving the communication of patients with therapeutic personnel. The purpose of this study was to investigate the effect of education and telephone counseling on the self-efficacy of women with breast cancer undergoing radiotherapy.

    Methods

    In This Randomized Clinical Trial Study, 64 patients who were scheduled for the Breast Cancer Radiotherapy and Referring To Cancer Institute of Imam Khomeini , Tehran University Of Medical Sciences, were recruited using the convenience sampling method. Participants were randomly assigned into Two Groups of Test (N = 32) And Control (N = 32). Before The Start Of Radiotherapy, Chronic Disease Self-Efficacy Scale Was Completed By Research Samples In The Studied Groups. Patient's Self-Efficacy Was Evaluated Again 1 Month And 3 Months After Education and Telephone Counseling, And Data Were Analyzed Using SPSS-22 Software.

    Results

    Before The Intervention, There Was No Significant Difference Between The Mean Score Of Self – Efficacy Of The Two Groups. However, 1 Month And 3 Month After The Beginning Of Intervention, The Mean Score Of Self-Efficacy In The Experimental Group Was Significantly Higher Than In The Control Group (P

    Conclusion

    According To The Results Of This Study, The Use Of Education And Telephone Counseling To Promote Self-Efficacy Of Women With Breast Cancer Under Radiotherapy Is Emphasized.

    Keywords: Education, Telephone Counseling, Self, Efficacy, Breast Cancer, Radiotherapy
  • منصوره علی اصغرپور، ثریا نجاتی، سیدعبدالمطلب حسنی، کیارش ساعتچی، انوشیروان کاظم نژاد
    زمینه و هدف
    خستگی یکی از شایعترین عارضه در بیماران تحت درمان باهمودیالیز می باشد. از جمله اقداماتی که می تواند به عنوان یک مداخله پرستاری جهت کاهش خستگی به کار رود، ماساژ بازتابی است. این پژوهش باهدف مقایسه تاثیر ماساژ بازتابی کف پا و کف دست بر شدت خستگی بیماران همودیالیزی انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شاهد دارسه گروهه یک سو کور بود که بر روی 90 بیمار همودیالیزی انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات فردی و سنجش شدت خستگی بود. پس از تکمیل پرسشنامه، ماساژ بازتابی کف پا و کف دست به مدت هفته ای 2بار و هر جلسه 20 دقیقه و به مدت 5 هفته انجام شد. پرسشنامه تعیین شدت خستگی قبل مداخله، هفته سوم و پنجم مداخله توسط هر سه گروه تکمیل گردید.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که قبل و هفته سوم بعد از شروع ماساژ بازتابی کف پا و دست، اختلاف آماری معنی داری بین گروه کنترل و دو گروه مداخله وجود ندارد (346/0p= قبل مداخله)؛( 813/0p= هفته سوم مداخله)، اما بعد از 5 هفته، تفاوت آماری معنی داری بین گروه کنترل و دو گروه مداخله دست و پا داشت (002/0 p=).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد، ماساژ بازتابی، روشی موثر جهت کاهش شدت خستگی می باشد، لذا توصیه می شود با توجه به هزینه کم، عدم عوارض و سهولت انجام آن، در بیماران تحت درمان با همودیالیز جهت کاهش شدت خستگی به کار رود.
    کلید واژگان: ماساژ بازتابی, خستگی, همودیالیز
    Mansoure Aliasgharpoor, Soraya Nejati, Seyed Abdolmotaleb Hasani, Kiarash Saatchi, Anooshiravan Kazemnejad
    Background And Objective
    Fatigue is a common complication in patients undergoing hemodialysis. Among the measures that could be used as a nursing intervention to reduce fatigue, is reflexology. This study was conducted to Compar foot and hand Reflexology on fatigue in patients undergoing hemodialysis.
    Methods
    This study was a randomized clinical trial and single-blind, in three-group on 90 hemodialysis patients. Data collected included demographic questionnaire and a questionnaire fatigue severity. Fatigue questionnaire before and after the intervention of the third week and the fifth week of the intervention was completed by all three groups.
    Results
    Findings from this study showed before and after the start of the third week foot and hand reflexology there was not statistically significant difference between the control and intervention groups exist (p=0.346 pre-intervention) (p=0.813 third week of intervention) But fifth weeks, significant difference was observed between control and intervention groups (p=0.002).
    Conclusion
    Based on the findings of this study in seem reflexology as a part of alternative medicine, is an effective way to reduce fatigue. It is recommended due to its low cost, and ease of its lack of side effects in patients with hemodialysis are used to reduce fatigue.
    Keywords: Reflexology, Fatigue, Hemodialysis.
  • فاطمه تیموری، فاطمه الحانی، انوشیروان کاظم نژاد
    مقدمه وا
    هدف
    مراقبت از کودک مبتلا به آسم تنش زیادی برای والدین ایجاد می کند و به علت مزمن بودن، اثرات قابل توجه ای در کارکرد خانواده و کیفیت زندگی والدین دارد. لذا این پژوهش به منظور، بررسی تاثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور برکیفیت زندگی والدین کودکان مبتلا به آسم انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که با حضور60 نفر از والدین کودکان مبتلا به آسم در قالب دو گروه آزمون و شاهد به صورت تصادفی انجام شد. 7 جلسه برنامه منطبق با مراحل الگوی توانمندسازی بر اساس نیازسنجی در طول چهار ماه در گروه آزمون به کار گرفته شد پس از چهار ماه اجرای برنامه، ابزار کیفیت زندگی مجددا در اختیار گروه آزمون و شاهد قرار گرفت و تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (ویرایش 16) و آزمون های آماری تی زوجی، تی مستقل و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    قبل از مداخله بین میانگین نمرات دانش، خودکارآمدی، عزت نفس و کیفیت زندگی گروه آزمون و شاهد اختلاف معناداری وجود نداشت. اما بعد از مداخله این اختلاف معنادار بود (001/0 P<). همچنین تفاوت معناداری بین میانگین دانش، خودکارآمدی، عزت نفس و کیفیت زندگی والدین گروه آزمون بعد از مداخله و چهار ماه بعد از آن وجود داشت (001/0 P<).
    نتیجه نهائی: با توجه به موثر بودن الگو برکیفیت زندگی والدین کودکان مبتلا به آسم اجرای این الگو در سطح وسیع تر پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: الگوی توانمندسازی خانواده محور, کیفیت زندگی, والدین, آسم
    Fatemeh Teimouri, Fatemeh Alhani, Anooshiravan Kazemnejad
    Background and Objective(s)
    Caring for child with asthma brings about a lot of tension for the parents. As well, this chronic illness has main effects on family function and quality of life of the patients. Thus, the purpose of this study is to investigate effect of family-centered empowerment model on quality of life of the parents of children with asthma.
    Materials and Methods
    This is a Quasi-experimental study with 60 parents of children with asthma classified in two case and control groups based on random allocation. The seven sessions of educational program based on educational needs of parents in case group done for four months. After four months of program done measured parent quality of life questionnaire in case and control groups. Data analysis was performed using statistical methods including, t-test, paired t-test and Fisher`s Exact test.
    Results
    There was no significant difference in the mean knowledge, self-efficacy, self-esteem and quality of life scores in case and control groups before intervention. whereas the difference was significant after intervention (P<0.001). thus, there was significant difference in the mean knowledge, self-efficacy, self-esteem and quality of life scores of parents in the case group after intervention and four mounts after that (P<0.001).
    Conclusions
    This study shows the effect of family-centered empowerment model on quality of life of the parents of children with asthma and it is suggested that such a model be implemented in much more study population.
    Keywords: family, centered empowerment model, quality of life, parents, asthma
  • فرهاد آزادی*، محمد پرنیان پور، حسن شاکری، نوشیروان کاظم نژاد، حمدعلی اکبری کامرانی، امیر مسعود عرب لو، ایرج عبداللهی
    اهداف
    تکرارپذیری نسبی و مطلق از خصوصیات سایکومتریک آزمون هستند که مبنای بسیاری از تصمیم گیری های بالینی قرار می گیرند. در بسیاری موارد تنها تکرارپذیری نسبی مبنای تصمیم گیری و توجه قرار می گیرد در حالیکه تکرارپذیری مطلق هم از اهمیت بسیاری برخوردار است
    مواد و روش ها
    11 سالمند ساکن اجتماع در دامنه سنی 65 سال و بالاتر (58/3 ± 64/69 سال) و 20 جوان سالم ساکن اجتماع در دامنه سنی 20 تا 35 سال (15/4 ±. 80/28سال) با استفاده از نسخ سه گانه آزمون Timed Up and Go دوبار با فاصله زمانی 2تا 5 روز مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بطور کلی، غیر همگن بودن جمعیت مورد مطالعه باعث افزایش ضریب همبستگی درون طبقه ای شده و این ضریب درسالمندان بیش از جوانان بوده و افزودن فعالیت ثانویه باعث کاهش آن می گردد در این تحقیق، شاخص های تکرارپذیری مطلق با استفاده از منابع داده ای و معادلات مختلف منجر به نتایج کم و بیش مشابه ای شد. و در کل، سالمندان در آزمون مجدد نیازمند تغییر بیشتری نسبت به جوانان هستند تا تغییرات مشاهد شده به عنوان یک تغییر واقعی و نه تصادفی قلمداد شود. سهم خطای تصادفی در متغیر های مورد تحقیق در سالمندان اندکی بیش از جوانان بوده و افزودن فعالیت ثانویه باعث افزایش آن می گردد.به نظر میرسد غیر همگن بودن جمعیت باعث تعدیل شاخص های تکرار پذیری مطلق می شود.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق نشان داد که محققین و درمانگران در هنگام توجه به تکرارپذیری نسبی بایستی مواردی چون همگن بودن جمعیت مورد مطالعه را مورد توجه قرار دهند.از طرفی توجه به تکرارپذیری مطلق در کنار تکرارپذیری نسبی هم در تصمیم گیری های بالینی لازم و مورد نیاز می باشد.
    کلید واژگان: سالمند, جوان, آزمون Timed Up and Go, تکرارپذیری نسبی, تکرارپذیری مطلق
    Farhad Azadi *, Ohammad Parnianpour, Hasan Shakeri, Anooshiravan Kazemnejad, Ahmad Ali Akbari Kamrani, Amir Masoud Arab, Iraj Abollahi
    Objectives
    Relative and absolute reliability are psychometric properties of the test that many clinical decisions are based on them. In many cases، only relative reliability takes into consideration while the absolute reliability is also very important.
    Materials And Methods
    11 community-dwelling older adults 65 years and older aged (69. 64±3. 585) and 20 healthy young in the age range 20 to 35 years (28. 80±4. 15) using three versions of Timed Up and Go test were evaluated twice with an interval of 2 to 5 days.
    Results
    Generally، the non- homogeneity of the study population was stratified to increase the Intraclass Correlation Coefficient (ICC); this coefficient in elderly people is greater than young people and with a secondary task is reduced. In This study، absolute reliability indices using different data sources and equations lead to in more or less similar results. At general، in test –retest situations، the elderly more than the young people must be changed to be interpreted as a real change، not random. The random error contribution is slightly greater in elderly than young and with a secondary task is increased. It seems، heterogeneity leads to moderation in absolute reliability indices.
    Conclusion
    In relative reliability studies، researchers and clinicians should pay attention to factors such as homogeneity of population and etc. As well as، absolute reliability beside relative reliability is needed and necessary in clinical decision making.
    Keywords: Elderly, Young, Timed Up, Go Test, Relative Reliability, Absolute Reliability
  • Mohammad Mahdi Ahmadian-Attari, Mahmoud Mosaddegh, Anooshiravan Kazemnejad, Ahmad Ali Noorbala
    Background
    Dietary notifications have been introduced recently for Alzheimer Disease (AD). In Iranian old medical manuscripts, there are some nutritional recommendations related to Nesyan (AD equivalent). The aim of this article was to compare dietary recommendations of Iranian traditional medicine (ITM) with novel medical outcomes.
    Methods
    1) Searching for dietary recommendations and abstinences described in ITM credible manuscripts; 2) Extracting fatty components of ITM diet according to the database of the Department of Agriculture of the USA; 3) Statistical analysis of fatty elements of traditionally recommended foods via Mann-Whitney Test in comparison with elements of the abstinent ones; 4) Searching for AD dietary recommendations and abstinences which currently published in medical journals; 5) Comparing traditional and new dietary suggestions with each other.
    Results
    1) Traditionally recommended foods are fattier than abstinent ones (P<0.001). There are meaningful differences between unsaturated fatty acids (UFAs) (P<0.001), saturated fatty acids (P<0.001), and cholesterol (P<0.05) of recommended foods and abstinent ones. 2) Traditionally recommended diet is also fattier than the abstinent diet (4.5 times); UFAs of the recommended diet is 11 times more than that of the abstinent one; it is the same story for cholesterol (1.4 times); 3) Recent studies show that diets with high amounts of UFAs have positive effects on AD; a considerable number of papers emphasizes on probable positive role of cholesterol on AD; 4) Traditional recommended diet is in agreement with recent studies.
    Conclusion
    ITM recommended diet which is full of unsaturated fatty acids and cholesterol can be utilized for complementary treatment of AD.
    Keywords: Alzheimer disease, Traditional Medicine, Diet therapy, Fatty acids, Cholesterol
  • مریم مریدی، سعیده ضیایی، انوشیروان کاظم نژاد
    زمینه و اهداف
    آلودگی هوا یکی از مشکلات مهم شهرهای بزرگ و صنعتی است و به طور جدی سلامت ساکنین این شهرها به خصوص افراد پر خطر از جمله زنان باردار را تهدید می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر منوکسیدکربن محیط بر میزان سقط خودبخودی جنین بود.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر، مطالعه ای مورد-شاهدی است که در مقطع زمانی تیرماه تا بهمن ماه 1389بر روی 148 سقط خودبخودی و 148 خانم باردار انجام شد. نمونه ها به صورت در دسترس، از 10 بیمارستان در سطح شهر تهران جمع آوری شدند و ارتباط بین منوکسیدکربن به عنوان آلاینده محیطی و سقط خودبخودی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    دو گروه از نظر سن، سن همسر، سن اولین زایمان، میزان تحصیلات، متوسط درآمد خانوار، نوع و فاصله با زایمان قبلی، سابقه سقط قبلی، پاریتی، شاخص توده بدن، مدت زمان اقامت در تهران، مدت زمان کاری و مدت زمانی که در طی روز بیرون از منزل سپری می کردند، همسان بودند (05/0 > P). یافته های حاصل از آزمون آماری T-test نشان داد که میانگین غلظت منواکسیدکربن محیط در گروه مورد(PPM09/2±09/4) به طور معنی داری بالاتر از گروه شاهد(PPM 07/1±81/2) بود(001/0 > P). و همچنین سقط جنین در این مناطق 98/1 برابر بیشتر بود(53/2 –55/1 CI95%). جهت بررسی ارتباط میان سن حاملگی و غلظت منوکسیدکربن محیط از مدل رگرسیون خطی استفاده شد که نتایج نشان دهنده ارتباط آماری معکوس میان دو متغیر مذکور بود (001/0 > P).
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش نشان داد که میان غلظت منوکسیدکربن موجود در محیط و وقوع سقط خودبخودی جنین رابطه معنی داری وجود دارد.
    کلید واژگان: آلودگی هوا, منوکسیدکربن, سقط جنین
    Maryam Moridi, Saeedeh Ziaei, Anooshiravan Kazemnejad
    Background And Objectives
    Air pollution is the major problem in industrial cities. It seriously threatens the inhabitants'' health، especially high-risk people like pregnant women’s. Spontaneous abortion could happen as a consequence of carbon monoxide in this situation. This study was aimed to examining the effect of environmental carbon monoxide concentration on the rate of spontaneous abortion.
    Materials And Methods
    This study was conducted on 148 pregnant women who had spontaneous abortion (case group) and 148 pregnant women without abortion (control group). They were collected randomly from 10 hospitals in different area of Tehran between June 2010 to February 2011 and the correlation between spontaneous abortion and environmental carbon monoxide was investigated.
    Results
    Two groups were matched by their age، their husbands'' age، age at the first childbirth، educational level، average of family income، previous delivery type، interval between deliveries، history of previous abortion، body mass index، parity، duration of residence in Tehran and the amount of time spent at work and outside of the home (P>0. 05). The study revealed that the mean of environmental carbon monoxide concentration in case group (4. 09±2. 09PPM) was significantly higher than control group (2. 81±1/07PPM) (P<0. 001) and the rate of abortion was 1. 98 times higher in highly concentrated areas (CI95% 1. 55-2. 53). There was also a negative relationship between gestational age and carbon monoxide concentration.
    Conclusion
    The results of the study showed that there was a significant relationship between the occurrence of spontaneous abortion and the environmental carbon monoxide concentration.
    Keywords: Air pollution, Carbon monoxide, Spontaneous abortion
  • سهیلا شهشهانی، روشنک وامقی، نادیا آذری، فیروزه ساجدی*، انوشیروان کاظم نژاد
    هدف

    این مطالعه به منظور بررسی وضعیت تکاملی کودکان 4-60 ماهه شهر تهران با استفاده از آزمون های غربالگری تکاملی دنور2 (DDST-II) و پرسشنامه سنین و مراحل (ASQ)، مقایسه نتایج غربالگری و تعیین ضریب توافق دو آزمون صورت گرفت.

    روش بررسی

    در این مطالعه مقطعی، 197 کودک (104 پسر و 93 دختر) 60-4 ماهه (میانگین 23٫5) به وسیله DDST-II و ASQ در چهار مرکز بهداشتی درمانی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، مورد غربالگری تکاملی قرار گرفتند؛ که در 15٪ کودکان، ارزیابی به وسیله متخصصین کودکان آشنا به حیطه تکامل – که از نتیجه غربالگری اطلاعی نداشتند – تکرار شد.

    یافته ها

    نتایج DDST-II و ASQ به ترتیب ٪37 و ٪18 از کودکان را مبتلا به تاخیر تکاملی نشان داد؛ که با در نظر گرفتن مواردی که علیرغم طبیعی بودن، از نظر والدین مشکوک بودند، این میزان به ترتیب به ٪38 و ٪43 می رسید. ضریب توافق کاپا بین دو آزمون ضعیف بود (0٫21) (0٫002=P) (حیطه حرکات درشت 0٫24، گفتار و زبان 0٫18، فردی- اجتماعی 0٫06و حرکات ظریف 0٫05). ضریب توافق بین معاینه پزشک با DDST-II و ASQ به ترتیب 0٫17 (0٫099=P) و 0٫47 (0٫003=P) بود.

    نتیجه گیری

    این مطالعه مشخص کرد که ضریب توافق بین نتایج آزمون های غربالگری DDST-II و ASQ ضعیف است، بنابراین برای انتخاب یک ابزار غربالگری مناسب، باید نتایج حاصل از هر دو آزمون با یک آزمون استاندارد طلایی تشخیصی مقایسه شوند.

    کلید واژگان: کودکان, غربالگری اختلال تکاملی, آزمون دنور2, پرسشنامه سنین و مراحل
    Soheila Shahshahani, Roshanak Vameghi, Nadia Azari, Firoozeh Sajedi, Anooshiravan Kazemnejad
    Objective

    This research was designed to evaluate the developmental status of children aged 4–60 months in Tehran city by two developmental screening tests, Denver Developmental Screening Test II (DDST II) and Ages and Stages Questionnaires (ASQ) and also to determine the consistency coefficient between these two tests.

    Materials and Methods

    In this cross–sectional study, DDST II and ASQ were performed on 197 children (104 boys, 93 girls), aged 4–60 months (Mean=23.5 months), at four health centers in Tehran city. Evaluation of 15% of children was repeated by Developmental Pediatricians who were blinded to the screening results.

    Results

    Developmental disorders were observed in 37% and 18% of children who were examined by DDST II and ASQ tests, respectively. Considering those children who were healthy but their parents were concerned about their developmental status, these figures changed to 38% and 43%, respectively. The estimated consistency coefficient between DDST II and ASQ was 0.21 which is weak (P=0.002) (for gross motor 0.24, language 0.18, personal-social 0.06 and fine motor 0.05). The consistency coefficient between the physicians’ examination with DDST II and ASQ were 0.17 (P=0.099) and 0.47 (P=0.003), respectively.

    Conclusion

    A weak consistency coefficient was found between DDST II and ASQ tests. Therefore, the results of these two screening tools should be compared with a developmental diagnostic test in order to choose an appropriate screening tool.

  • بهروز کاوه ئی، سقراط فقیه زاده، فرزاد اسکندری، انوشیروان کاظم نژاد، طوبی غضنفری
    گاهی در تحقیقات پزشکی نمی توان اثر مداخله (دارو یا روش درمانی) را به دلیل هزینه زیاد، زمان زیاد، تهاجمی بودن روش های درمانی، در دسترس نبودن پاسخ های بالینی و... به صورت مستقیم اندازه گیری کرد. در این گونه موارد اثر مداخله بر متغیرهای جانشین اندازه گیری می شوند. مطالعات آماری زیادی برای اعتبار سنجی جانشین ها و معرفی ملاکی برای آزمون انجام شده است. اولین ملاک بر مبنای آزمون فرض بنا نهاده شد. در طی زمان ملاک های دیگری معرفی شدند. سپس با استفاده از روش فراوانی گرا عامل فروکاهی درستنمایی معرفی گردید. پس از آن ملاک عامل فروکاهی درستنمایی بیزی معرفی شد. در این مقاله عامل فروکاهی درستنمایی بیزی برای داده های وابسته به زمان معرفی می شود. بیماری تحت بررسی ناراحتی ریه در جانبازان شیمیایی است. روش درمانی جانشین نیز حجم هوای بازدمی تحت فشار در ثانیه اول در نظر گرفته شده است.
    کلید واژگان: نقطه پایانی جانشین, مطالعه وابسته به زبان, نسبت بخت ها, عامل بیز, مونت کارلوی زنجیره مارکوفی
    Behrooz Kavehie, Soghrat Faghihzadeh, Farzad Eskandari, Anooshiravan Kazemnejad, Tooba Ghazanfari
    Sometimes it is impossible to directly measure the effect of intervention (medicine or therapeutic methods) in medical researches. That is because of high costs, long time, the aggressiveness of therapeutic methods, lack of clinical responses, and etc. In such cases, the effect of intervention on surrogate variables is measured. Many statistical studies have been accomplished for measuring the validity of surrogates and introducing a criterion for testing. The first criterion was established based on hypothesis testing. Other criterions were introduced over time. Then by using the classic methods, the Likelihood Ratio Factor was introduced. After that, the Bayesian Likelihood Ratio Factor developed and published. This article aims to introduce the Bayesian Likelihood Ratio Factor based on time dependent data. The illness under study is lung disease in victims of chemical weapons. The surrogate therapy method uses the forced expiratory volume at fist second.
    Keywords: Surrogate Endpoint, Time Dependent Research, Odds Ratio, Bayes Factor, MCMC
  • محمدرضا آخوند، انوشیروان کاظم نژاد، ابراهیم حاجی زاده، علی قنبری مطلق، محمدرضا زالی
    سابقه و هدف
    سرطان کولورکتال شایع ترین سرطان دستگاه گوارش و هم چنین چهارمین دلیل مرگ بر اثر سرطان در جهان است. مطالعات مختلف نشان می دهد که در سال های اخیر بقای بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال در برخی از مناطق جهان بهبود یافته است اما مشخص نیست که چه عواملی در این بهبودی نقش داشته اند. این مطالعه با هدف بررسی برخی عوامل بالینی و پاتولوژیک بر پیش آگهی این بیماران به تفکیک سرطان کولون و رکتوم صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق از اطلاعات 1194 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال ثبت شده در مرکز ثبت سرطان مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، ایران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل ریسک های رقابتی صورت گرفت. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده STATA نسخه 11 و سطح معنی داری نیز 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    شاخص توده بدنی، مصرف الکل، بیماری التهابی روده، درجه تومور، متاستاز به گره های لنفاوی و متاستاز به ارگان های دیگر دارای اثری معنی دار بر مرگ در اثر سرطان کولون بودند، در حالی که بر مرگ در اثر سرطان رکتوم، شاخص توده بدنی، متاستاز به ارگان های دیگر و نوع اولین درمان اثر معنی داری داشتند (05/0 P<). میانه بقاء برای بیماران مبتلا به سرطان کولون 118/1±75/7 سال و برای بیماران مبتلا به سرطان رکتوم 26/0±917/3 سال بود. هم چنین میزان های بقاء 1، 2، 3، 4 و 5 ساله برای سرطان کولون به ترتیب 7/88%، 9/77%، 5/68%، 4/61% و 8/56% بود در حالی که برای سرطان رکتوم این میزان ها به ترتیب 1/89%، 2/74%، 7/60%، 1/47% و 9/41% بود.
    نتیجه گیری
    همان طوری که نشان داده شد برخی عوامل ممکن است اثرات متفاوتی بر روی بقاء بیماران مبتلا به سرطان کولون و رکتوم داشته باشند، در نتیجه نیاز است تا در پژوهش های آتی تاثیر فاکتورها بر بخش های مختلف روده بزرگ به صورت مجزا مورد بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: سرطان کولون, سرطان رکتوم, بقا, ریسک های رقابتی
    Mohammad Reza Akhoond, Anooshiravan Kazemnejad, Ebrahim Hajizadeh, Ali Ganbary Motlagh, Mohammad Reza Zali
    Introduction
    Colorectal cancer is the most common cancer of digestive system and also fourth cause for death of cancer around the world. Different studies indicate that survival of patients suffering from colorectal cancer has recently developed in some areas of the world. However, it is not clear which factors involve in this improvement. This study aims at investigating some clinical and pathologic factors in prognosis of these patients with colon and rectum cancers separately.
    Material And Methods
    Data recorded from 1194 patients with colorectal cancer in Cancer Record Center of Research Center for Gastroenterology and Liver Disease, Shahid Beheshti University of Medical Sciences (Tehran, Iran) was used in this study. Data analysis was performed using competing risks model. Software used for data analysis was STATA, 11 version, and significance level was regarded as 0.05.
    Results
    Body mass index, alcohol consumption, tumor site, inflammatory bowel disease, metastasis to lymph nodes and metastasis to other organs had significant effect on death of colon cancer, while body mass index, metastasis to other organs and kind of the first treatment had significant effect (P<0.05) on rectum cancer. Median survival was 7.75±1.118 and 3.917±0.26 years for patients with colon cancer and rectum cancer respectively. Also, 1, 2, 3, 4 and 5 years of survival rates for colon cancer were 88.7%, 77.9%, 68.5%, 61.4% and 56.8%, respectively, while they were 89.1%, 74.2%, 60.7%, 47.1% and 41.9% for rectum cancer, respectively.
    Conclusion
    According to the results of this study, some variables may have different impacts on colon and rectum carcinoma; therefore it is needed that the effects of the factors on different parts of the large bowel be considered separately in the future studies.
  • مریم نعمت الله زاده، سعیده ضیایی، انوشیروان کاظم نژاد
    زمینه و هدف
    زایمان زودرس به زایمان قبل از 37 هفته کامل حاملگی اطلاق می شود. در مطالعات موجود ارتباط BMI قبل از بارداری و افزایش وزن دوران بارداری با زایمان زودرس به طور متناقض گزارش شده است. مطالعه حاضر به منظور تعیین ارتباط دو عامل فوق با زایمان زودرس صورت گرفت.
    مواد و روش کار
    پژوهش حاضر بر روی 502 زن باردار 35-18 ساله با سن حاملگی 18-14 هفته صورت گرفت. سن حاملگی توسط LMP و سونوگرافی اوایل بارداری و BMI بر اساس وزن قبل از بارداری محاسبه گردید. سپس پرسشنامه سابقه پزشکی-مامایی تکمیل و از نظر وزن گیری دوران بارداری و وقوع زایمان زودرس مورد بررسی قرار گرفتند. درنهایت براساس BMI قبل از بارداری و هم چنین افزایش وزن دوران بارداری به سه گروه بیشتر از نرمال، نرمال و کمتر از نرمال تقسیم شدند، سپس هر گروه BMI براساس افزایش وزن دوران بارداری خود به سه دسته دیگر تقسیم شد.
    یافته ها
    در این پژوهش میزان وقوع زایمان زودرس در زنان با BMI بیشتر از نرمال و کمتر از نرمال در مقایسه با زنان دارای BMI نرمال، بالاتر بود (002/0= p). بین افزایش وزن دوران بارداری و میزان بروز زایمان زودرس اختلاف آماری معنی دار مشاهده نگردید (82/0= p). در بررسی تاثیر توام افزایش وزن و BMI بر روی زایمان زودرس اختلاف آماری معنی داری به دست آمد (04/0= p) که در واقع ناشی از تاثیر BMI بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه بین BMI خارج از محدوده نرمال و زایمان زودرس ارتباط معنی داری مشاهده گردید. لذا ارائه برنامه های آموزشی، انجام مشاوره تغذیه و... به زنان واقع در سنین باروری توصیه می گردد.
    کلید واژگان: زایمان زودرس, شاخص توده بدن, افزایش وزن, بارداری
    Maryam Nematollahzadeh, Saeedeh Ziaei, Anooshiravan Kazemnejad
    Background
    Preterm delivery is the birth of an infant before 37 gestational weeks. In prior studies, relationship between body mass index (BMI) and preterm delivery before pregnancy and weight again during pregnancy has been inconsistently reported. This study was done to determine the association of the above two factors with preterm labor.
    Materials And Method
    This research was done on 502 pregnant women age range between 18 - 35 years and gestational age between 14 - 18 weeks of pregnancy. Gestational age determined by last menstrual period (LMP) and ultrasound imaging of the first trimester pregnancy. BMI was measured based on pre-pregnancy weight. The medical history and midwifery questionnaires, completed and their weight gain during pregnancy and the occurrence of preterm delivery were studied. Participants in the study, divided into three groups based on pre-pregnancy BMI and three other groups based on weight again during pregnancy; then each group of BMI divided into three subgroups based on pregnancy weight.
    Results
    In this study, the incidence of preterm labor in women with higher and lower BMI was higher than pregnant women with normal BM (p = 0.002). Statistical analysis did not show any statistical significant difference between weight again during pregnancy and preterm delivery (p = 0.82). Survey of both pre-pregnancy BMI and weight again during was apparently significant (p = 0.04) but it was only due to the effect of BMI.
    Conclusion
    This study showed that there is an association between abnormal BMI and preterm deliver. Therefore, education programs and consultation with a specialist in nutrition are suggested for women in reproductive aged
  • Mohammad Reza Akhoond, Anooshiravan Kazemnejad, Ebrahim Hajizadeh, Ali Ghanbari Motlagh
    Aim
    This study aims to investigate some clinical and pathologic factors associated with the prognosis of patients with colon and rectum cancers separately.
    Background
    Colorectal cancer is the most common cancer of the digestive system and also the fourth cause of cancer-related deaths around the world. Different studies indicate that survival of patients with colorectal cancer has improved in some areas of the world. However, it remains unclear which factors are involved in this improvement.Patients and
    Methods
    Data for 1194 patients with colorectal cancer registered in the Cancer Registry Center of the Research Center of Gastroenterology and Liver Disease, Shahid Beheshti University of Medical Sciences were used in this study. Data analysis was performed using competing risks model. Software used for data analysis included STATA, Version11, and significance level was regarded as p.
  • سعید عامل جامه دار، فرزانه صباحی، مهدی فروزنده مقدم، محبوبه حاجی عبدالباقی، انوشیروان کاظم نژاد، رزیتا عدالت، مهرناز رسولی نژاد، فرزانه برخورداری، فریدون مهبودی
    هدف
    در این تحقیق روش Real Time RT-PCRبا استفاده از رنگ سایبرگرین به منظور سنجش کمی ویروس نقص سیستم ایمنی انسانی نوع یک (HIV-1) راه اندازی شد.
    مواد و روش ها
    این آزمایش بر اساس تکثیر ناحیه ژن pol ویروس بوده و از دستگاه ترموسایکلرBI 7500 استفاده شد. 26 بیمار مبتلا به HIV-1 با این روش مطالعه شدند و سپس نتایج با آزمون تجارتی استاندارد کوباس آمپلی کور مونیتور تست (COBAS Amplicor HIV-1 Monitor Test)مقایسه شد.
    نتایج
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این روش قادر به اندازه گیری حداقل 500 کپی از HIV-1 RNA در هر میلی لیتر است. علاوه بر این، آزمایش در محدوده 5-109×5 کپی از RNA ویروس در هر میکرولیتر خطی است. از آنجایی که در هیچ کدام از افراد کنترل هیچگونه علامت مثبتی نشان داده نشد، ویژگی این روش 100 درصد محاسبه شد. اندازه گیری کمی HIV-1 در بیماران با استفاده از روش راه اندازی شده و روش استاندارد نشان داد که همبستگی بسیار خوبی بین دو روش وجود دارد (95/0=R2).
    نتیجه گیری
    بر اساس آخرین اطلاعات موجود، شیوع HIV در جمهوری اسلامی ایران در یک وضعیت هشدار دهنده در حال افزایش است. از آنجایی که سطح پلاسمایی ویروس، موثرترین شاخص برای بررسی درمان بیماری است، اندازه گیری سطح پلاسمایی HIV-1 ابزار بسیار مهمی برای پیگیری فعالیت ویروس در افراد آلوده است. در این راستا راه اندازی و توسعه روش های اندازه گیری HIV-1 RNA ابزار منحصر به فردی است که به پزشک برای آگاهی از وضعیت درمان در بیمارانی که تحت درمان ضد رتروویروسی قرار گرفته اند کمک می کند. در این تحقیق روشSYBR-green Real Time RT-PCR را به منظور سنجش کمی HIV-1 در بیماران آلوده راه اندازی شد. از آنجایی که در این روش از RNA استاندارد سنتز شده استفاده شد، محدوده شناسایی بالادست در این روش بسیار بالاتر از روش استاندارد بود (109 ×5 در مقابل 105×5/7). بنابراین اگر نیازی به محدوده دینامیکی گسترده تری باشد- مانند موارد حاد بیماری- این استاندارد مفید خواهد بود. در این تحقیق تکرارپذیری در سطح درون سنجش (Intra assay) و بین سنجش (Inter assay) بررسی شد. ضریب تغییرات Ct به دست آمده در آزمون تکرارپذیری درون سنجش و بین سنجش به ترتیب کمتر از 3 و 5/4 درصد بود که نشان می دهد این روش تکرارپذیری بالایی دارد. با توجه به نتایج به دست آمده روش راه اندازی شده، می تواند جایگزین مناسبی برای روش استاندارد در سنجش کمی HIV-1 باشد.
    Saeid Amel Jamehdar, Farzaneh Sabahi*, Mehdi Forouzandeh, Mahboubeh Haji Abdolbaghi, Anooshiravan Kazemnejad, Rosita Edalat, Mehrnaz Rasoolinejad, Farzaneh Barkhordari, Fereidoun Mahboudi
    Objective
    In this study, a SYBR Green real-time RT-PCR assay for quantification of HIV-1 viral RNA was developed.
    Materials And Methods
    This assay was performed based on amplification of the pol region of HIV-1 and product analysis by an ABI 7500 system. We quantified HIV-1 viral load in 26 seropositive patients by this system and the data were subsequently compared with results obtained with a reference technique represented by COBAS AMPLICOR HIV-1 Monitor test.
    Results
    The results demonstrated that this technique could detecte up to 500 HIV-1 RNA copies/ml of plasma. The linearity of this approach was conserved over a wide range of HIV-1 copy numbers (5×102-5×109). Since no positive signal was observed in seronegative volunteers, the specificity of the test was calculated as 100%. Comparison of the results with those obtained by the reference quantification method, revealed a significant correlation between the results (R2= 0.95).
    Conclusion
    On the basis of the most recent recorded cases for HIV-1 infection and AIDS in Iran, the prevalence of this disease is rising rapidly and the situation has been called to be alarming by national health representatives. Determination of HIV-1 viral load in plasma has been considered as the most effective single prediction tool of clinical outcome. Indeed, the development and stabilization of HIV-1 RNA assays have given physicians a unique tool for monitoring HIV-1 patients treated with antiviral drugs. In this study, we have developed a SYBR-Green Real Time RT-PCR assay for quantitative analysis of HIV-1 in infected patients. Since a synthetic RNA standard was used in this assay, the upper limit of detection was detected to be higher than the standard test (5×10 9 versus 7.5×10 5). This can be important in patients with acute high viral load infections. Reproducibility was assessed by Intra assay and Inter assay analysis. Coefficient of variations Ct, in reproducibility tests for Intra assay and Inter assay variability were less than
  • Sanaz Tavasoli, Hassan Heidarnazhad, Anooshiravan Kazemnejad
    Asthma affects an estimated 300 million people worldwide. Poor compliance with the prescribed medication leads to increased mortality and morbidity. Various determinants of compliance have been described. The purpose of this study was to determine factors that can influence patients'' compliance with prescribed Metered Dose Inhaler drugs.179 patients with diagnosis of asthma were selected from two asthma clinics in Tehran. 160 of them met the inclusion criteria. Collected data consisted of patients'' demographic data, asthma symptoms and severity, medical history of patients and their attitude towards asthma control and using drugs. Compliance was assessed by four questions regarding using Metered Dose Inhaler drugs.There was a significant correlation between compliance and patient''s literacy level, attitude about using drugs, and their knowledge about asthma (p=0.012, p=0.0001, p=0.001 respectively). However there was significant negative correlation between symptom control score and compliance (r =-0.270, p=0.004). Other factors including sex, patients'' attitude about asthma control and severity of asthma did not show any significant relation.There are four major factors influencing the patients'' compliance: level of literacy, attitude towards asthma management, knowledge about asthma, and symptom control. The negative relation between compliance and symptom control may be caused by patients'' inadequate knowledge towards continuing treatment after improvement in their conditions. The study emphasizes on the importance of enhancing the patients'' compliance. This could be done by providing patients with adequate information about their disease and treatment.
  • علیرضا اکبر زاده باغبان، غلامرضا بابایی، انوشیروان کاظم نژاد، سقراط فقیه زاده
    زمینه و هدف

    معمولا دندانپزشکان در تشخیص نیاز به درمان ارتودنسی برای گروه مشترکی از افراد، دارای نظرات متفاوتی نسبت به استاندارد طلایی هستند. برای بررسی میزان تطابق اندازه های حاصل توسط دندانپزشکان با استاندارد طلایی و تعیین اعتبار اینگونه اندازه گیری ها که دارای مقیاس ترتیبی می باشند، در آمار روش هایی از قبیل محاسبه ضرایب توافق و همچنین مدل بندی توافق موجود است. در این مقاله ابتدا مشکلات ضرایب توافق از قبیل کاپا و کاپا وزندار بیان گردیده و سپس بررسی اعتبار داده ها از طریق مدل بندی انجام می شود. هدف از انجام این کار ارایه جایگزین مناسبتر برای ضرایب توافق می باشد.

    روش بررسی

    تحقیق حاضر که از نوع مقطعی می باشد بر روی داده های شاخص نیاز به درمان ارتودنسی انجام شده است. این شاخص که توسط یک دندانپزشک مجرب به عنوان استاندارد طلایی و ده دندانپزشک دیگر بطور مستقل، روی 51 کست استاندارد مطالعه ارتودنسی با استفاده از خط کش استاندارد DHC اندازه گیری شده است دارای پنج سطح عدم نیاز به درمان، نیاز جزیی به درمان، نیاز متوسط به درمان، نیاز شدید به درمان و نیاز بسیار شدید به درمان باشد، اما در این مقاله از شاخص اصلاح شده سه سطحی استفاده شده است. مدلهای آماری پارامتر قطری و پیوند یکنواخت نیز به عنوان مدلهای آماری مورد نظر مبنای استنباطها قرار گرفتند. در نهایت مدلهای مذکور به 10 جدول حاصل از نرخ گذاری متقاطع هر کدام از 10 دندانپزشک در مقایسه با استاندارد طلایی برازش داده شدند.

    یافته ها

    در 6 مورد مورد مدل پارامتر قطری (با حداقل سطح معنی داری 0.34) و در 4 مورد دیگر مدل پیوند یکنواخت (با حداقل سطح معنی داری 0.36) برازش داشتند. نزدیکترین ارزیابی ها به استاندارد طلایی مربوط به دندانپزشکانی بود که برای آنها مدل آماری پیوند یکنواخت مناسب بود در حالی که دندانپزشکانی که برای آنها مدل آماری پارامتر قطری مناسب بود، نمونه ها را بسیار بالاتر از استاندارد طلایی ارزیابی کرده بودند.

    نتیجه گیری

    همه دندانپزشکان کستها را بالاتر از استاندارد طلایی ارزیابی کردند بطوریکه کمترین مقدار نسبت بخت موضعی برابر 6.4 و بیشترین مقدار آن برابر 121.5 بود، بنابراین آموزش همه آنها برای اندازه گیری شاخص نیاز به درمان ارتودنسی لازم به نظر می رسد.

    کلید واژگان: مدل بندی توافق, داده های ترتیبی, مدل آماری پیوند, شاخص نیاز به درمان ارتدنسی (IOTN)
    Dr. Alireza Akbarzadeh Baghban, Dr. Golamreza Babaei, Dr. Anooshiravan Kazemnejad, Dr. Soghrat Faghihzadeh, Dr. Mohammadreza Safavi, Dr. Mahtab Nouri, Dr. Ali Akbar Sefidroodi
    Background and Aim

    In assessment orthodontic treatment need, for the same group of people, dentists usually have different ideas with respect to a gold standard. The most common way of determining validity of the assessments is computing coefficients of agreement like Kappa and Weighted Kappa. In this article we first present shortcomings of the coefficients and then propose a more appropriate alternative method for evaluating of agreement. Methods & Materials: This analytic cross-sectional investigation has been done with the Index of Orthodontic Treatment Need (IOTN). This index which independently was measured on 51 study models by an expert dentist (as gold standard) and 10 other dentists (as raters), has 5 ordinal levels (no need, little/mild need, moderate/borderline need, severe need, extreme need). Diagonal parameter model and uniform association model were used for modeling agreement to evaluate validity of the assessments.

    Results

    In 6 cases, diagonal parameter model (with significance level at least 0.34) and in 4 other cases, uniform association model (with significance level at least 0.36) were appropriate to the relevant data. The best assessments belong to the dentists for whom uniform association model was fitted and the worst of them to the dentists for whom diagonal parameter model was fitted.

    Conclusions

    All of the dentists tended to rate casts higher than the gold standard, so that local odds ratio for dentist who had the least(most) tendency to rate casts higher than the gold standard was 6.4(121.5), So all of them needed to be further educated to assess the index.

  • Azam Kouhkan, Zahra Pourpak, Mostafa Moin, Ahmad Reza Dorosty, Reza Safar Alizadeh, Shahram Teimorian, Abolhassan Farhoudi, Asghar Aghamohammadi, Mehrnaz Mesdaghi, Anooshiravan Kazemnejad
    Nutrition is an important factor that influences immunity, and nutritional deficiencies can impair resistance to infections. Malnutrition is the most common cause of immunodeficiency worldwide. Trace elements such as zinc, selenium, iron, and copper can influence several components of immunity. Primary antibody deficiency disorders are a group of disorders characterized by an unusual susceptibility to infections and malnutrition. Impaired nutritional status has been reported in immunodeficient patients. The aim of this study was to determine anthropometric indices and trace elements status in these patients. Thirty-eight children (28 males, 10 females, aged 2-18 years) with primary antibody deficiency referring to Children’s Medical Center of Tehran University of Medical Science were enrolled in this research. Primary immunodeficiency disorders consisting of CVID, XLA, IgA deficiency, IgG subclass deficiency, and hyper IgM were assessed. Anthropometric indices, comprised of height, weight that were measured and body mass index (BMI) was calculated. Height-for-age (HAZ), weight-for-height (WHZ) and weight-for-age (WAZ) were determined according to Z-score to study mild, moderate and severe malnutrition. Serum copper, zinc, selenium and iron levels were measured by an atomic absorption spectrometer. The most common disorders were CVID 52.5% and X-linked agammaglobulinaemia 27.5%. Based on BMI measurements 21.1% of patients had malnutrition. According to HAZ, 13.2%, 13.2% and 36.8% had severe, moderate and mild malnutrition, respectively. According to WAZ, 10.5%, 18.4% and 28.6% had severe, moderate and mild malnutrition, respectively. Regarding to WHZ, 14.3% and 28.6% had moderate and mild malnutrition, respectively. Low selenium levels and high copper levels were observed in 37.5% and 70.3%, respectively. Anthropometric data showed that the frequency of malnutrition in these patients was higher than the CDC standard. Low serum selenium levels and high serum copper levels were observed, suggesting further research is needed on these parameters. Most of the patients had serum zinc and iron levels within the normal range. It is recommeded that clinical immunologists and nutritionists should make a collective effort to provide these patients with standard or specialized diets so as to decrease the risk of infection.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال