asma hosseini moghadam
-
فصلنامه نقد ادبی، پیاپی 52 (زمستان 1399)، صص 65 -109
منظومه شیرین و فرهاد یکی از نظیره های خسرو و شیرین نظامی گنجوی است که سلیمی جرونی آن را در قرن نهم هجری سروده است. وجه تمایز این منظومه با پیش متن آن افزوده شدن درون مایه عرفانی به بستر غنایی روایت است. در این پژوهش سعی شده با استفاده از نظریه بیش متنیت ژراژ ژنت و با تکیه بر تفسیر قصدگرا نشان داده شود ساختار روایی این منظومه در مقایسه با خسرو و شیرین نظامی گنجوی چه تغییراتی داشته و سلیمی جرونی چگونه توانسته است اندیشه های عرفانی خود را با عشق زمینی خسرو و شیرین پیوند دهد. با توجه به شواهد برون متنی و درون متنی و از طریق بازیابی قصد نویسنده ضمنی این نتیجه به دست آمد که سلیمی جرونی با کاربرد گشتارهای کمی و کاربردی، روایتی خلاقانه پدید آورده است که در ژرف ساخت خود، داستان سلوک عارفانه و گذر از صورت به معنا را نمایش می دهد. شخصیت های داستان نیز متناسب با محتوای عرفانی منظومه و همسو با تکامل شخصیت قهرمان (خسرو) در مسیر رسیدن به مقام انسان کامل معنای رمزی یافته اند. در این مقاله کوشش شده است با پر کردن شکاف های روایی و کاستن از تناقض ها، به خوانشی از شیرین و فرهاد دست یافته شود که بتواند درنهایت معنای تعین یافته در ذهن نویسنده ضمنی را به شکلی هنجارمند آشکار سازد.
کلید واژگان: سلیمی جرونی, شیرین و فرهاد, بیش متنیت, تفسیر قصدگرا, عرفانShirin and Farhad by Salimi Jerouni, composed in the ninth century AH, is adapted from Khosrow and Shirin by Nizami Ganjavi. The distinguishing feature of this poem is the addition of a mystical theme, as compared to its hypotext. The purpose of the current study was to investigate how the narrative structure of this poem has changed compared to Nizami Ganjavi’s Khosrow and Shirin, employing Gerard Genette’s theory of hypertextuality and also intentional interpretation. The researchers have also tried to show how Salimi Jerouni was able to connect his mystical thoughts with Khosrow and Shirin’s earthly love. Based on epitext and peritext analysis and through retrieval of the intention of the author, it was concluded that Salimi Jerouni had created a narrative, using quantitative transformation and pragmatic transformation that in its deep structure, illustrated mystical behavior. The characters of the story have gained symbolical interpretation, proportional to the mystical content of the poem and in line with the evolution of the hero (Khosrow) on the way of reaching the position of a perfect man.
Keywords: Salimi Jerouni, Shirin, Farhad, hypertextuality, intentional interpretation, Mysticism -
در این پژوهش تلاش می شود تا شخصیت شیرین و دگرگونی آن در دو روایت داستانی شاهنامه و خسرو و شیرین به روش تحلیل گفتمان بررسی شود. نویسندگان می کوشند تا نشان دهند چگونه عوامل زبانی و فرازبانی مانند شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی و نیز جهان بینی فردوسی و نظامی در بازنمایی این شخصیت موثر بوده است. در این جستار افزون بر تغییر گفتمان سیاسی فرهنگی عصر سامانی و غزنوی به گفتمان عصر سلجوقی، نگرش فردوسی و نظامی به زن نیز بررسی می شود تا دریافته شود که این نگرش ها تا چه اندازه در دگرگونی شخصیت شیرین تاثیر داشته اند. برپایه این پژوهش شیرین در شاهنامه دو چهره متفاوت منفی و مثبت دارد که به سبب جهان بینی طبقاتی و روابط قدرت حاکم بر متن شکل گرفته است. شیرین در خسرو و شیرین به سبب تغییر نوع ادبی متن و برخورد جهان بینانه نظامی با این شخصیت، هویتی متفاوت می یابد و از کنیزکی رومی به شاهدختی ارمنی تبدیل می شود.کلید واژگان: شیرین, فردوسی, نظامی, جهان بینی (ایدئولوژی), تحلیل گفتمانApplying discourse analysis as the research method, this paper analyzes Shirins characterization and its change in two different stories (Shahnameh, and Khosrow and Shirin) in order to show how the lingual and meta-lingual (social, political, cultural and historical status) factors besides the ideology of the authors (Ferdowsi and Nezami) have influenced the representation of her character. Furthermore, this paper focuses on the change of political and cultural discourse from the period of Samanids to the Seljuks and the alternation of the views towards women -Ferdowsis misogynist views in contrast to Nezamis philogynist views- as the other possible factor which have influenced Shirins characterization. According to this paper, Shirins image in Shahnameh is simultaneously negative and positive which is the result of class ideology plus power relations which have dominated Ferdowsis text, while in Khosrow and Shirin, the character of Shirin changes because of the change of genre and Nezamis ideological involvement with this especial character of his story. Accordingly, in Nezamis version, Shirin is not a Roman slave but an Armenian princess.Keywords: Shirin, Ferdowsi, Nezami, Ideology, discourse analysis
-
یکی از مهم ترین عناصر روایی در منظومه های داستانی نظامی، شخصیت های قوی و ماندگاری است که سبب مقبولیت این منظومه ها شده اند. در این پژوهش ویژگی های شخصیتی خسرو در منظومه خسرو و شیرین تحلیل می شود. این تحلیل بر پایه نظریه معنامحور صورت گرفته است و نیز تلفیقی از نظریه های بارت، هروشفسکی و مایک بال در آن به کار رفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خسرو یک شخصیت چند بعدی و دربردارنده صفات متعدد و گاه متناقض است که برجسته ترین صفت روایی او کام جویی است. همچنین این تحقیق اثبات می کند خسرو یک شخصیت پیچیده است و همین نکته عاملی برای تاثیرگذاری و ماندگاری این شخصیت در تاریخ ادبیات است.کلید واژگان: نظامی, خسرو و شیرین, شخصیت, نظریه معنامحورThe monumental and eminent characters are the most important narrative elements in Nezami`s narratives-in-verse that have caused acceptability of them and have created tend to imitation and Repeat of them among the many narrators. We are going to analyze Khosrow`s characteristics features in this study. This study is based on the theory of semantic axes and a combination of the theories of Barthes, Hrushovski, Mieke Bal, etc has been applied as well. The results of this paper manifest that Khosrow is a multidimensional character and his attributes include multiple and sometimes conflicting that his most prominent feature is lechery. Also the results of this paper prove that Khosrow is a round and dynamic character and this is a factor for influence and persistence of this character in literature.Keywords: Nezami, Khosrow va Shirin, character, the theory of semantic axes
-
منظومه های داستانی نظامی از حیث وجود شخصیت های قوی و ماندگار برجستگی قابل توجهی دارند. هدف این پژوهش بررسی شیوه هایی است که نظامی در شخصیت پردازی به کار گرفته است. بدین منظور سه تن از شخصیت های داستانی او (خسرو، بهرام و اسکندر) که در مقام شهریاری نقطه اشتراک دارند، انتخاب شده اند. این پژوهش که به دو روش توصیفی و آماری انجام گرفته، نشان می دهد که نظامی بر خلاف بسیاری از داستان پردازان کلاسیک از روش نمایش غیرمستقیم بیشتر از تعریف مستقیم بهره برده است و روش های مورد استفاده او در پرداخت شخصیت ها با خلق و خوی شخصیت و موضوع داستان رابطه مستقیم دارد. نظامی در کار خود روند رو به پیشرفتی داشته و کامل ترین الگوی شخصیت پردازی را در منظومه شرفنامه نشان داده است.
کلید واژگان: نظامی, شخصیت پردازی, خسرو, بهرام, اسکندرNezami’s narratives-in-verse are of high importance for their monumental and eminent characters. This study intends to analyze the methods applied by Nezami while characterization. Accordingly، three of his fictional characters are chosen to be studied، including: Khosrow، Bahram and Alexander who are all alike in the case of being kings. According to this study which has applied descriptive and statistical methods، it is shown that Nezami، unlike the many classic story-tellers، has utilized the indirect presentation much more than the direct definition and his own methods of characterization has a direct correlation with the temper and moods of his characters. Nezami had a constant progress in the field of characterization and his most perfect characterization can be found in Sharafname.
Keywords: Nezami, characterization, Khosrow, Bahram, Alexander
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.