به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

atosa modiri

  • ریحانه اسدی، علیرضا بندرآباد *، آتوسا مدیری

    از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تاثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تامل واقع شده تاثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متاثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تاثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.

    کلید واژگان: الگوی رفتاری, رفتار تعاملی, فضای عمومی, فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی, فضای سایبری
    Reyhaneh Asadi, Alireza Bandarabad *, Atosa Modiri
    Introduction

    In the latter half of the 20th century, it was recognized that good urban spaces must provide opportunities for social interaction and communication. This was deemed essential for the survival of cities. However, the advent of social media and mobile communication has gradually shifted the focus away from physical presence and towards the content and nature of cities. Information and communication technologies have become pervasive in human life, yet their impact on human presence and behavior in urban spaces is often overlooked. The introduction of connected users has redefined the concept of urban spaces in the age of technology, resulting in significant changes in interactive, cognitive, and spatial behaviors.

    Methodology

    This study utilizes the qualitative content analysis method and coding technique in ATLAS.it software to explore the shifts in user behavior within Tehran's 6 and 12 districts. Specifically, the focus is on changes in relationships and interactive patterns.

    Results

    The research based on behavioral maps shows that users' interaction behavior has shifted from direct and active communication to indirect and two-way communication. This change is more focused on the media, attention, and perception of the surrounding space and communication with others. As a result, the nature of public spaces has moved from traditional landmarks to temporal domains. This blurs the connection between the user and the space, causing the connected user to be moved from the center of the space to the margin. In an interactive approach, the user's focal role in space is weakened.

    Conclusion

    The research shows that technology plays a crucial role in how people choose, navigate, and socialize in physical spaces. This dependence on technology has led to changes in how people interact with each other and their environment. These changes offer valuable insights for urban planners and designers to create more efficient and effective spaces in modern cities. By understanding the various dimensions of these changes, planners can develop optimal solutions and patterns to enhance the user experience.

    Keywords: Behavioral pattern, interactive behavior, public space, information, communicationtechnologies, cyberspace
  • رضا اسدی، آتوسا مدیری*، علی اکبر قلی زاده، فرهاد حسینعلی

    نظریه «ادوار زندگی» مهم ترین ابزار برای درک صحیح از ویژگی های مسکن و خانوارها است که رفتار خانوارها در سطح شهر را منعکس می کند. در این نظریه، خانوارها براساس ویژگی هایی نظیر بعد خانوار، تعداد فرزندان محصل، وضعیت اشتغال سرپرست، دهک درآمد و... تعریف می شوند و در نتیجه هر خانوار اولویت های متفاوتی در انتخاب مسکن دارد. هدف این پژوهش تحلیل ویژگی های موثر خانوارها بر انتخاب مسکن است که در دو بخش واحد مسکونی و کیفیت دسترسی به خدمات تدوین شد. به منظور سنجش متغیرها، شهر تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شد و داده های پژوهش از طرح هزینه-درآمد مرکز آمار و برداشت کاربری طرح تفصیلی شهر تهران اخذ شده است. در ابتدا و با استفاده از روش مولتی نامینال تک متغیره و تحلیل خوشه ای، از میان دو گروه ویژگی های «واحد مسکونی» و «کیفیت دسترسی به خدمات»، ویژگی های موثر در مدل انتخاب مسکن شناسایی شدند، متغیرهای موثر در انتخاب «واحد مسکونی» شامل متراژ زیربنا، نوع اسکلت بنا و متغیرهای موثر در «دسترسی به خدمات» شامل دسترسی به خدمات آموزشی و سیستم حمل ونقل عمومی بودند که در مجموع 6 حالت برای انتخاب واحد مسکونی و 8 حالت برای دسترسی به خدمات ایجاد شد. سپس ارتباط میان ویژگی خانوار و انتخاب مسکن با استفاده از روش رگرسیونی مولتی نامینال چند متغیره در نرم افزار R اجرا شد. تحلیل نتایج مشخص کرد، (1) واحدهای مسکونی با متراژ 60-90 مترمربع برای خانوارهای دارای محصل بیشترین جذابیت را دارد، هرچند در پیشینه پژوهش، رابطه میان محصلان و متراژ واحد مسکونی اثبات شده است لیکن در این پژوهش مساحت مشخصی برای خانوارهای دارای محصل مشخص شده است و در سایر متراژ زیربناها، این رابطه وجود ندارد. (2) با افزایش دهک درآمدی تمایل خانوارها به سکونت در نزدیکی فضاهای آموزشی و فاصله گرفتن از سیستم حمل ونقل عمومی بیشتر می شود. (3) خانوارهای با وضعیت اشتغال سرپرست در گروه کارگر غیرساده در مقایسه با خانوارها با سرپرست کارگرساده، تمایل بیشتری به انتخاب سکونت در نزدیکی به سیستم حمل ونقل عمومی دارند که نشان دهنده ی اختلاف استطاعت مالی این دو گروه خانوار است. نتیجه ی مهم دیگر در گروه متغیرهای «محل سکونت» و «ویژگی خانوار» آن است که تنها متغیرهای مرتبط با شغل و درآمد در انتخاب محل سکونت موثر است و سایر ویژگی های اجتماعی و جمعیتی خانوارها رابطه ی معناداری با محل سکونت خانوار ندارد که خود می تواند بازتابی از شرایط سکونت، نداشتن هویت و پرستیژ محله های شهر، جدایی گزینی اجتماعی در شهر تهران، سیاست گذاری های نادرست در حوزه کالای عمومی و شرایط نامناسب توزیع مسکن در این شهر است.

    کلید واژگان: نظریه ادوار زندگی, انتخاب گسسته, رگرسیون لجستیک چند جمله ای, انتخاب مسکن, شهر تهران, تسهیلات شهری
    Reza Asadi, Atosa Modiri*, Aliakbar Gholizadeh, Farhad Hoseinali
    Introduction

    The "life cycle" theory is the most important tool for understanding the relationship among characteristics of housing and households, which reflects the behavior of households in the city. The theory, households are defined based on characteristics such as household size, number of students, employment status, income, age of household, etc. Every household, based on what are their characters, has different priorities in housing choice. The purpose of this study is to analyze that characteristics of households are effective on housing choice, which was developed in two parts: quality of housing unit and access to urban facilities.

    Methodology

    To measure the variables, the city of Tehran was selected as a case study and the research data were obtained from two sources; the data for households characters was obtained from the households expenditure-income survey which w implemented annually by the National Statistics Center and the locations of urban facilities were gained by urban development plan of Tehran.By using a univariate multi-nominal method and cluster analysis, effective characteristics in the housing selection model were identified from the two groups of characteristics of quality of "housing unit" and "access to urban facilities", effective variables in selecting "housing unit" are, area of hous unit, the type of structure building, variables in "access to urban facilities" included access to educational services and public transportation system, which created a total of 6 options for selecting residential units and 8 options for accessing urban facilities. Then, the relationship between household characteristics and housing selection was performed using the multivariate regression method in R software.

    Results

    The analysis of the model revealed that residential units with an area of ​​60-90 square meters are the most attractive ones for households with students. Also, increasing the income decile of households, the tendency of households to live near educational spaces and distance from the public transportation system increases. Households with the employment status of a caregiver in a non-simple working group are more inclined to choose to live in houses close to the public transportation system than households with a caregiver, which indicates the difference in financial capacity between the two groups of households.

    Conclusion

    The relationship between students and the area of ​​residential units has been proven in research background, but in this study, a specific range for the unit area(60-90 square meters) is proved for households with students. However, the relationship was not proved in other areas of housing characters such as the situation of access to urban facilities.Another important conclusion has occurred in the relation between the group of variables "residence" and "household characteristics". Only the variables related to job and income are effective in choosing a place of residence and other social and demographic characteristics of households do not have a significant relationship with the household location that can be reflected in living conditions, lack of identity and prestige in the city's neighborhoods, social segregation in Tehran, incorrect policies in the field of public goods and inappropriate housing distribution conditions in this city.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال