babak mohammadian
-
گونه های فعال اکسیژن و آسیب اکسیداتیو اصلی ترین عوامل دخیل در آسیب های بافتی ناشی از آرسنیک تری اکساید است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات محافظتی ژل رویال بر پارامترهای استرس اکسیداتیو و آسیب های هیستوپاتولوژیک وارده بر بافت ریه ناشی از مسمومیت با آرسنیک تری اکساید بوده است. 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار آلبینو به مدت 30 روز به صورت خوراکی آرسنیک تری اکساید و ژل رویال دریافت کردند و به صورت تصادفی در 8 گروه پنج تایی تقسیم شدند؛ گروه اول نرمال سالین را با دوز mg/kg1، گروه دوم ژل رویال را با دوز mg/kg 150، گروه سوم آرسنیک تری اکساید را با دوز mg/kg 1، گروه چهارم آرسنیک تری اکساید (mg/kg1) را به همراه ژل رویال با دوز mg/kg 150، گروه پنجم آرسنیک تری اکساید (mg/kg1) را به همراه ژل رویال با دوز mg/kg 100، گروه ششم آرسنیک تری اکساید (mg/kg1) را به همراه ژل رویال با دوز mg/kg 50، گروه هفتم آرسنیک تری اکساید (mg/kg1) را به همراه ویتامین E با دوز mg/kg 100، گروه هشتم آرسنیک تری اکساید (mg/kg1)را به همراه ویتامین E و ژل رویال (هر دو) با دوز mg/kg 100 دریافت کردند. سپس فراسنجه های استرس اکسیداتیو شامل: مالون دی آلدئید (MDA)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و کاتالاز (CAT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین آسیب های وارده به بافت ریه از طریق رنگ آمیزی بافتی هماتوکسیلین-ائوزین مورد سنجش قرار گرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آرسنیک تری اکساید سبب افزایش MDA و کاهش GPx، SOD و CAT گردید. درمان با ژل رویال باعث کاهش سطح MDA و افزایش غلظت GPx، SOD و CAT در بافت ریه گردید. همچنین شدت آسیب های بافتی ریه کاهش یافت. به طور کلی ژل رویال سبب کاهش استرس اکسیداتیو و آسیب های بافتی ریه گردید.کلید واژگان: آرسنیک تری اکساید, ژل رویال, ریه, استرس اکسیداتیوReactive oxygen species (ROS) and the oxidative damage are the main factors involved in tissue damage caused by arsenic trioxide. In the present study, we investigated the protective effects of royal jelly on the parameters of oxidative stress and histopathological damage to lung tissue due to arsenic trioxide toxicity. Forty male Wistar albino rats received arsenic trioxide and royal jelly orally for 30 days and were randomly divided into eight groups of five; The first group received normal saline at a dose of 1 mg /kg, the second group received royal jelly at a dose of 150 mg /kg, the third group received arsenic trioxide at a dose of 1 mg / kg, the fourth group received arsenic trioxide (1 mg /kg) with Royal jelly at a dose of 150 mg /kg, the fifth group received arsenic trioxide (1 mg /kg) with royal jelly at a dose of 100 mg /kg, the sixth group received arsenic trioxide (1 mg /kg) with royal jelly at a dose of 50 mg /kg, the seventh group received arsenic trioxide (1 mg /kg) with vitamin E at a dose of 100 mg /kg, and the eighth group received arsenic trioxide (1 mg /kg) with vitamin E and royal jelly (both) at a dose of mg/ kg 100. Oxidative stress parameters including malondialdehyde (MDA), glutathione peroxidase (GPx), superoxide dismutase (SOD) and catalase (CAT) were evaluated. Damage to lung tissue was also assessed by hematoxylin-eosin (H&E) tissue staining. The results of the present study revealed that arsenic trioxide increased the level of MDA and decreased the levels of GPx, SOD and CAT. Royal jelly treatment decreased MDA levels and increased GPx, SOD and CAT concentrations in lung tissue. The severity of lung tissue damage was also reduced. In general, Royal Jelly reduced oxidative stress and lung tissue damage.Keywords: Arsenic Trioxide, Royal Jelly, Lung, Oxidative Stress
-
این مطالعه که به منظور بررسی ارتباط بین میزان آفلاتوکسین با ضایعات پاتولوژی مشاهده شده درکبدهای ماکیان صورت گرفته است، 50 نمونه کبد شامل 10 نمونه با ظاهر سالم و 40 نمونه با ظاهر رنگ پریده از 10 گله در کشتارگاه های شهر اهواز به روش تصادفی ، انتخاب گردیدند. قسمتی از نمونه های کبد پس از رنگ آمیزی به روش هماتوکسیلین-ائوزین و پریودیک اسید شیف از نظر ضایعات هیستوپاتولوژیک موردارزیابی قرار گرفت و بخش دیگر با هدف اندازه گیری انواع آفلاتوکسین ها با تکنیک HPLC فریز گردیدند. نتایج نشان داد که آلودگی به آفلاتوکسین در هیچ یک از 10 نمونه بافت کبد با ظاهر سالم مشاهده نگردید، در مقابل، از مجموع 30 نمونه بافت کبد با ظاهر متورم و رنگ پریده، 2 مورد آلودگی به آفلاتوکسین های B1، G1 و B2 (به ترتیب 0.01 μg kg ±0.19 ، 0.04±0.17، 0.007±0.0.075) نشان داده شد. یافته های هیستوپاتولوژی هم در بافت های کبد با ظاهر سالم و هم در کبدهای با ظاهر متورم و رنگ پریده اغلب به صورت تورم سلول های کبدی و دژنراسیون واکوئلار قابل مشاهده بود. نتایج این مطالعه نشان داد که بین ضایعات هیستوپاتولوژی کبد با آلودگی آفلاتوکسینی در نمونه های مربوطه، ارتباط خاصی دیده نشد و این ضایعات عمومی تحت تاثیر عوامل پاتوژنز دیگر هم رخ می دهند، لذا تاثیرسایر عوامل تاثیرگذار در حین رشد جوجه های گوشتی بایستی مدنظر قرار گیرد.کلید واژگان: آفلاتوکسین, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا, هیستوپاتولوژی, کبد مرغThis study was aimed to investigate the relationship between aflatoxin levels and pathological lesions observed in poultry liver. Out of 50 liver samples including 10 samples with healthy appearance and 40 samples with pale appearance from 10 herds in Ahvaz slaughterhouses were randomly selected. One part of the selected liver was evaluated for histopathological lesions after staining by hematoxylin & eosin and periodic schiff method, and the other part was frozen to measure different types of aflatoxins by HPLC technique. The results showed that none of the 10 liver tissue samples with healthy appearance and 2 of 30 liver tissue samples with swollen and pale appearance were infected with aflatoxins B1, G1, B2 0.19 ± 0.01 , 0.17 ± 0.04, 0.075 ±.007 μg kg, respectively. In liver tissues with healthy appearance and with swollen and pale appearance, histopathological lesions were often observed in the form of hepatocellular swelling and vacuolar degeneration. The results of this study showed that there was no significant relationship between histopathological lesions of the liver and aflatoxin contamination in the relevant samples and these general lesions also occur under the influence of other pathogenesis factors, so the effect of other factors affecting the growth of broilers should be studied.Keywords: Aflatoxin, HPLC, Pathology, Liver chicken
-
داروی آرسنیک تری اکساید برای درمان لوسمی پرومیلوسیتیک حاد مورد استفاده قرار می گیرد. سمیت کبدی یکی از عوارض شایع استفاده از این دارو می باشد. در مطالعات مختلف دوزهای متفاوتی از این دارو مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس پروتکل درمانی ATO در بیماران APL(mg/day15/0) و فرمول تبدیل دوز بین انسان و حیوان آزمایشگاهی که توسط FDA معرفی شده، دوز mg/kg1 انتخاب گردید. ژل سلطنتی از جمله موادی است که به دلیل ظرفیت آنتی اکسیدانتی بالا اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ژل سلطنتی بر تغییرات هیستوپاتولوژیک و بیوشیمیایی در کبد بر اساس ایجاد سمیت کبدی ناشی از داروی تری اکساید آرسنیک می باشد. در این مطالعه 8 گروه 5 تایی از موش صحرایی انتخاب گردید. در گروه های یک، دو و سه به ترتیب نرمال سالین، ژل سلطنتی و تری اکساید آرسنیک در گروه های چهارم، پنجم و ششم تری اکساید آرسنیک به همراه ژل سلطنتی با دوزهای مختلف؛ در گروه های هفتم تری اکساید آرسنیک به همراه ویتامین E ؛ در گروه هشتم علاوه بر تری اکساید آرسنیک، ویتامین E و ژل سلطنتی به مدت 30 روز به صورت خوراکی داده شد. نتایج نشان داد که بافت کبد در گروه نرمال سالین و گروه دریافت کننده ژل سلطنتی طبیعی می باشد و در دیگر گروه ها تغییر بافت به صورت تورم سلولی و پرخونی که شامل ضایعات برگشت پذیر می باشند. مشاهده گردید که میزان این آسیب ها در گروه های دریافت کننده ژل سلطنتی کاهش یافته است. در تمامی گروه ها تغییرات معنی دار در میزان آنزیم های کبدی مشاهده نگردید.کلید واژگان: آرسنیک تری اکسید, کبد, ژل سلطنتی, هیستوپاتولوژیک, موش صحراییArsenic trioxide (ATO) is used in treatment of acute promyelocytic leukemia (APL). One of the major side effects of this drug is liver toxicity. Different doses of this drug have been used in different studies. Based on the ATO treatment protocol in APL patients (0.15 mg / kg) and the dose conversion formula between humans and laboratory animals introduced by the FDA, a dose of 1 mg / kg was selected. Royal jelly has attracted increasing attention in recent years given its high antioxidants capacity. This study aimed to evaluate the effect of royal jelly on histopathologic and biochemical changes of liver based on arsenic trioxide-induced hepatotoxicity in 8 groups of 5 rats. In groups one, two and three respectively, normal saline, royal jelly and arsenic trioxide; in groups four, five and six, different doses of royal jelly along with fixed dose of arsenic trioxide; in group seven arsenic trioxide along with vitamin E; in group eight arsenic trioxide alonge with vitamin E and royal jelly were given orally for 30 days. According to the results, the liver was normal in the normal salin group and royal jelly receiving groups, while it had pathological changes as hyperemia and cellular swelling (reversible changes) in other groups. The severity of these changes was reduced in royal jelly receiving groups. There was no significant change in the liver enzymes activity in all study groups.Keywords: trioxide, Liver, Royal Jelly, Histopathological, Rat
-
بیماری مایکوپلاسموز طیور یکی از بیماری های مهم در صنعت طیور است. مایکوپلاسما سینوویه از عوامل مهم ایجاد کننده ی بیماری در ماکیان است که موجب عفونت دستگاه تنفسی و سینوویت می گردد، که منجر به خسارات اقتصادی قابل توجهی به صنعت طیور در سراسر جهان می شود. در این مطالعه، عفونت مایکوپلاسما از گله های طیور گوشتی کشتارگاه اهواز با استفاده از روش مولکولی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 200 نمونه از بافت های ریه و نای و مایع مفصل خرگوشی از 20 گله مرغ گوشتی دارای علایم ماکروسکوپی و 20 نمونه از قسمت های مذکور از مرغ های گوشتی سالم هر گله در فصل زمستان جمع آوری شد. استخراج DNA بافت با استفاده از کیت تجاری شرکت رها زیست پادتن طبق دستورالعمل کیت استفاده شد. سپس آزمایش PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی مربوط به ژن Vlha استفاده شد. نتایج حاصل از PCR برای 55 نمونه ریه و 45 نمونه نای از گله های دارای علایم ماکروسکوپی و 4 نمونه ریه و نای از پرنده های به ظاهر سالم مثبت تشخیص داده شد. در بررسی مولکولی نمونه های مفصل مورد مثبتی از نظر وجود مایکوپلاسما سینوویه مشاهده نگردید. نمونه مثبت مایکوپلاسما سینوویه جهت تعیین توالی به شرکت ژن فن آوران فرستاده شد. توالی بخشی از ژن Vlha این جدایه با سایر جدایه های موجود در بانک ژن مورد مقایسه قرار گرفت و حدود 99 درصد با جدایه های ایرانی قبلی شباهت داشت (IRG11/C/09، IRG6/C/08، IRG1/C/08).
کلید واژگان: مایکوپلاسما سینوویه, مرغ گوشتی, PCR, اهوازMycoplasmosis is one of the most important diseases in the poultry industry. mycoplasma synoviae is one of the important disease-causing factors in chickens, which causes respiratory tract infection and synovitis. and leads to significant economic losses to the poultry industry all over the world. In this study, mycoplasma infection of broiler flocks in Ahvaz slaughterhouse was investigated using molecular method. For this purpose, 200 samples of lung and trachea tissues and joint fluid of hock joint were collected from 20 broiler flocks with macroscopic symptoms and 20 samples from the mentioned parts from apparently healthy broiler chickens of each flock in the winter season. Tissue DNA extraction was performed. The polymerase chain reaction (PCR) was performed to detect Vlha gene of mycoplasma synoviae. Of the 200 samples, 55 lungs and 45 tracheas from flocks with macroscopic symptoms and 4 lung and trachea samples from apparently healthy birds were positive. In the molecular examination of joint samples, no positive cases were observed for the presence of mycoplasma synoviae. The PCR products of positive samples were sent to Gene FanAvaran Company for sequencing. The sequence of a part of the Vlha gene of this isolate was compared with other isolates in the gene bank and it was about 99% similar to the previous Iranian isolates (IRG11/C/09, IRG6/C/08, IRG1/C/08). According to the results of the present study, mycoplasma synoviae is common among broiler flocks under investigation in Ahvaz slaughterhouse. Therefore, the policy makers of the health system of the poultry industry should prevent the economic losses caused by this disease with preventive measures.
Keywords: Mycoplasma Synoviae, broiler poultry, PCR, Ahvaz -
This study aimed to determine cytological, histopathological and cytomorphometrical characteristics of endometrium in healthy and endometritic uterus in the water buffalo. Fifty eight non-pregnant reproductive systems were collected from slaughterhouse. Efficiency of three methods of sampling including cotton swab, smear, and aspiration were compared for cytologic study. Concurrent histopathologic examination revealed endometritis in 38 uteri including 8 (21.00%) with mild endometritis, 7 (18.42%) with moderate endometritis, 6 (15.90%) with severe endometritis and 17 (44.73%) with chronic endometritis. Cytomorphometrical results showed significant relationship between diameter and area of epithelial nuclei with phases of estrus cycle. Neutrophil and lymphocytes densities in swab and aspiration samples were significantly higher in severe endometritis than normal and chronic endometritis samples. Similarly, lymphocytes density in smear and aspiration methods was significant between normal and moderates, and also severe and chronic endometritis. Cytomorphometric analysis of epithelial nuclei characteristics (diameter and area) in buffalo were performed for the first time and it could be valuable to identify estrus cycle in this species. Aspiration had the most efficiency to identify endometritis in comparison with other methods.Keywords: Bubalus bubalis, Cytology, Cytomorphometry, Endometritis, Histopathology
-
تیپ D کلستریدیوم پرفرینجنس، عامل بیماری حاد و کشنده ای به نام آنتروتوکسمی بوده که غالبا گوسفند و بز را درگیر می کند. هدف از این مطالعه، ارزیابی جنبه های پاتولوژی، باکتریولوژی، سرولوژی و مولکولی این بیماری در گوسفندان منطقه ی اهواز بوده است. بدین منظور در فاصله ی زمانی 23 ماهه،20 راس گوسفند مشکوک به آنتروتوکسمی، (بر پایه ی اطلاعات بالینی) به طور معمول کالبدگشایی شده و نمونه های لازم از آن ها جهت آزمایش های بعدی اخذ گردید. در 50 درصد از دام ها مرگ ناگهانی به عنوان بارزترین یافته ی بالینی گزارش شده بود. معمول ترین نشانه های آسیب شناسی مشاهده شده در حیوانات مزبور خون ریزی اندوکارد (70 درصد)، پنومونی بینابینی (65 درصد)، ادم و خون ریزی مغزی (60 درصد) و نکروز حاد لوله ای (65 درصد) بود. علاوه بر این در 50 درصد از دام های مزبور، گلوکوزاوری نیز به اثبات رسید. بررسی های معمول باکتریولوژیک بر روی محتویات روده، نشان دهنده ی جداسازی 6 جدایه مشکوک به کلستریدیوم پرفرینجنس بود که بر پایه ی یافته های PCR، 4 جدایه تیپ A و 1 جدایه از هر یک از تیپ های C و D بودند. تشخیص توکسین در محتویات روده با استفاده از آزمون الایزای غیرمستقیم صورت پذیرفت که نتایج آن با یافته های PCR هم خوانی داشت. با فرض ضایعات مغزی و گلوکوزاوری به عنوان شاخص آنتروتوکسمی تیپ D، وقوع آنتروتوکسمی در حداقل 50 درصد نمونه ها مورد گمان است که البته با یافته های دیگر آزمون ها، هم خوانی نداشت. یافته های این مطالعه نشان دهنده ی اهمیت تازه بودن نمونه ها در نتایج آزمون های قابل استفاده برای ردیابی کلستریدیوم پرفرینجنس و توکسین های آن، است. همچنین با توجه به سابقه ی واکسیناسیون در اغلب حیوانات مورد مطالعه، رعایت اصول واکسیناسیون در دامداری های محلی مورد تردید است.کلید واژگان: آنتروتوکسمی, کلستریدیوم پرفرینجنس, الایزا, PCR, پاتولوژیClostridium perfringens type D is the cause of an acute and fatal disease; called enterotoxemia which mostly infects sheep and goats. This study aimed to evaluate the pathological, bacteriological, serological and molecular aspects of this disease in sheep in city of Ahvaz. During 23 months, 20 suspected sheep (based on clinical history) were taken for routine necropsy and required specimens were prepared for complementary studies. In 50% of the cases, sudden death was reported as the most obvious clinical finding. The most common pathological lesions were endocardial hemorrhage (70%) interstitial pneumonia (65%) brain haemorrhage and edema (60%) and acute tubular necrosis (65%). Moreover, in 50% of the cases, glucosuria was also noted. The conventional bacteriological methods on the intestinal content showed 6 suspected strains of C. perfringens which in the PCR method, four were identified as type A and two as type C and D, (each one). The toxin detection in the intestinal content was performed using indirect Elisa test the results of which were consistent with PCR findings. Assuming the brain lesions and glucosuria as indicators of type D enterotoxemia, the disease was suspected at least 50% of the cases, which however didn’t match with finding of the other tests, so it needs to be studied more. The findings of the present study revealed the importance of freshness of samples in the results of tests that can be used to trace C. perfringens and their toxins. Furthermore, considering the history of vaccination in most of the animals studied, the principles of vaccination in local farms are questionable.Keywords: Enterotoxemia, Clostridium perfringens, Elisa. PCR, Pathology
-
بیماری یون (پاراتوبرکلوزیس) نوعی آنتریت گرانولوماتوز، پیشرونده، غیر قابل درمان به ویژه در نشخوار کنندگان اهلی و وحشی است که به وسیله ی مایکوباکتریوم آویوم تحت گونه ی پاراتوبرکلوزیس ایجاد می شود. اطلاعات آماری دقیقی از شیوع بیماری یون در جمعیت گاومیش های مناطق مختلف کشور در دسترس نیست. این مطالعه به منظور تشخیص مایکوباکتریوم آویوم پاراتوبرکلوزیس با روش های مختلف تشخیصی شامل: الایزا، PCR، هیستوپاتولوژی و مقایسه ی آن ها با هم انجام شده است. به این منظور از دی 1395 لغایت مهر 1396 نمونه های بافتی از گره ی لنفاوی ایلئوسکال، دریچه ی ایلئوسکال، کبد و همچنین نمونه ی خون از 97 راس گاومیش لاغر کشتار شده با سن بالای دو سال جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شد. آزمون سرمی میزان آلودگی را 1/4 درصد، آزمون مولکولی میزان آلودگی در روده را 32، در عقده ی لنفاوی 31 و در کبد 7/24 درصد و آزمون هیستوپاتولوژی با رنگ آمیزی اختصاصی زیل-نلسون میزان آلودگی در روده 2/7، عقده ی لنفاوی 2/8 و در کبد نیز 1/3 درصد نشان داد. با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین در روده ی 11 راس از گاومیش ها ضایعات گرانولوماتوزی مشاهده شد ولی فقط نتیجه ی آزمون مولکولی 9 راس از آن ها مثبت بود. سایر یافته های هیستوپاتولوژی شامل آنتریت ائوزینوفیلیک، آنتریت لنفوسیتیک، آنتریت گرانولوماتوز، آنتریت موکوسی چرکی به ترتیب به میزان 9/37 درصد، 3/29 درصد، 19 درصد، 8/13 بود. در عقده ی لنفاوی نیز 6/68 درصد لنفادنیت گرانولوماتوز، 7/25 درصد لنفادنیت چرکی و در کبد 6/32 درصد هپاتیت مزمن، 96/11 درصد هپاتیت مزمن انگلی، 9/23 درصد پری هپاتیت، 5/6 درصد سیروز و 25 درصد لیومیوم مشاهده شد. با توجه به عدم مشاهده ی باسیل های اسیدفست تیپیک در مطالعه ی حاضر می توان موارد مشاهده شده ی بیماری یون را فرم paucibacillary (اندک باسیلی) تلقی نمود. در عین حال افزایش میزان آلودگی گاومیش های شهر اهواز نسبت به مطالعه ی قبلی نیازمند توجه جدی تر مراجع علمی و اجرایی است.کلید واژگان: بیماری یون, هیستوپاتولوژی, سرولوژی, مولکولی, گاومیشJohne’s Disease (paratuberculosis) is granulomatous, progressive enteritis, which is untreatable, especially in domestic and wild ruminants caused by mycobacterium avium subsp. paratuberculosis. There is no accurate statistical information on the prevalence of Johne’s disease in buffaloes of different regions of the country. This study was performed to detect mycobacterium avium subsp. paratuberculosis with different diagnosticmethodsELISA, PCR, Histopathology and their comparison. For this purpose, from December 2016 to October 2017, Among 97 slaughtered buffaloes, above two years of age with poor physical conditions were collected from blood samples, associated ileocecal lymph nodes, ileocecal valve and liver tissue were transferred to the laboratory. The serum level of infection (ELISA) was 4.1%, The molecular (PCR) test showed an infection rate of 32% in the intestin , 31% in the associated lymph node and 24.7% in the liver, Histopathology examination by Ziehl-Neelsen's specific staining, The prevalence of infections in the intestines are 7.2%, associated lymph nodes are 8.2% and 3.1% in the liver. The granulomatous lesions of the intestine were stained by hematoxylin-eosin (H&E) method in 11 buffaloes, only in 9 buffaloes their molecular test results were positive. Other histopathology findings of eosinophilic enteritis, Lymphocytic enteritis, granulomatous enteritis, mucu purulent enteritis were 37.9%, 29.3%, 19%, 13.8%, respectively. In the associated mesenteric lymph nodes, granulomatous lymphadenitis was 68.6%, purulent lymphadenitis were 25.7%, and in liver chronic hepatitis were 32.6%, chronic parasitic hepatitis 11.66%, perihepatitis 23.9%, cirrhosis 6.5%, and leiomyoma 25% have been observed. Due to the lack of observation of acid-fast bacilli in the present study, acid-fast granular debris (Paucibacillary) form of suspected Johneʼs disease can be found. At the same time, the increase of Ahvaz buffaloes contamination requires more serious attention to scientific and administrative references than the previous study.Keywords: Johne’s Disease, histopathology, Serology, molecular, buffalo
-
Scorpion envenomation is a main general health problem in developing countries, especially in tropical and subtropical regions. Hemiscorpius lepturus as a member of the Hemiscorpiidae family is cause of the most scorpion sting lethality in Iran. In the present study, the oxidative stress and antioxidant defense in serum of envenomated sheep with the venom of Hemiscorpius lepturus were investigated. Nine sheep were randomly divided into three groups (three in each). Groups A, B and C received 0.10, 0.05 and 0.01 mg kg-1 of H. lepturus venom subcutaneously, respectively. Blood sampling were performed 30 min before envenomation (control) and 30 min, 1, 2, 3 and 6 hr after envenomation and serum levels of total antioxidant capacity (TAC), malonedialdehyde (MDA) and protein carbonyl (PCO) were determined. The TAC was significantly increased at the doses of 0.10 mg kg-1 (at 3 hr) and 0.05 mg kg-1 (at 6 hr) compared to pre-injection time. However, no significant differences were observed in serum levels of MDA and PCO in different groups. It can be concluded that the dose of 0.01 mg kg-1 of venom had no effect on stress factors of serum, but according to increased level of TAC at the doses of 0.05 and 0.10 and no significant changes in serum levels of MDA and PCO, the oxidative damage has been prevented by the antioxidant defense system response.
Keywords: antioxidant capacity, Malonedialdehyde, Scorpion, Sheep -
Background
Methotrexate as a chemotherapy agent causes oxidative stress in the liver. Chicory (Cichorium intybus), a member of the Asteraceae family, is a well-known herb possessing various biological activities.
ObjectivesThe present study was conducted to assess the protective effect of Cichorium intybus extract against methotrexate-induced oxidative stress in rats.
MethodsThirty male Wistar rats were divided into five groups. The negative control group was administered 5 mL/kg of normal saline. In the positive control group, normal saline was administered for 11 days, and a single dose of methotrexate (MTX; 20 mg/kg, i.p) was injected on the 7th day. Groups 3 - 5 received Cichorium intybus extract (CIE) at the doses of 100, 200, and 400 mg/kg p.o., respectively, for 11 days, and a single dose of MTX was administered on the 7th day. The animals were sacrificed 24 h after the last injection. Blood samples were withdrawn to measure serum aspartate aminotransferase (AST), alanine aminotransferase (ALT), alkaline phosphatase (ALP), and total bilirubin (TB) levels. Glutathione (GSH), malondialdehyde (MDA) levels and catalase (CAT), superoxide dismutase (SOD), and glutathione peroxidase (GPx) activities were assayed in liver tissues. A portion of the liver tissues was used for histological examination.
ResultsThe results showed a dramatic reduction in the levels of AST, ALT, ALP, GSH, CAT, SOD, and GPx and a significant increase in the levels of TB and MDA by MTX administration. The groups pretreated with CIE showed a significant increase in the levels of AST, ALT, ALP, GSH, CAT, SOD, and GPx and a significant decrease in the levels of TB and MDA at all the doses, but the most significant change was observed at the dose of 400 mg/kg (P < 0.05). Our histological findings confirmed the above-mentioned results.
ConclusionsThe results revealed that Cichorium intybus has protective effects against the liver tissue damage induced by MTX.
Keywords: Methotrexate, Oxidative Stress, Cichorium intybus, Rats -
بیماری های انگلی یکی از عوامل محدود کننده صنعت طیور به خصوص در سیستم های پرورش متراکم می باشند. هیستوموناس مله آگریدیس در بسیاری از پرندگان از قبیل بوقلمون، کبک، جوجه، مرغ گینه ای، بلدرچین باب وایت و شتر مرغ شناسایی شده است. مطالعه حاضر براساس گزارش تلفات در یک مزرعه پرورش کبک ارجاعی به بیمارستان دامپزشکی دانشگاه شهید چمران صورت گرفت. نشانه های بالینی پرندگان ارجاع شده شامل بی حالی، افتادگی بال ها و کاهش اشتها به مدت چند روز بود و همچنین میزان تلفات 3/36 درصد گزارش گردید. در بررسی میکروسکوپی، التهاب سکوم و تعداد زیادی انگل هسیتوموناس به صورت کم رنگ و اجسام بیضی شکل در لاکوناهای پارین مشاهده شد. پرندگان تحت درمان با مترونیدازول و آلبندازول قرار گرفتند که به طور موثری باعث کنترل هیستومونیاز در گله شد. گزارش های مختلفی از درگیری کبک به هیستومونیاز وجود دارد اما به نظر می رسد شیوع بیماری هیستومونیاز در مزرعه پرورش کبک چوکار در ایران اولین بار است که گزارش می گردد.کلید واژگان: هیستومونیاز, کبک, هیستوپاتولوژی, ایرانParasitic diseases are one of the limiting factors in the poultry industry especially in intensive farming systems. Histomonas meleagridis has been identified in a wide range of birds including turkey, partridge, guinea fowl, Bobwhite quail, and ostrich. The present study was done after reporting the mortality at a farm of Canadian partridge that was referred to the veterinary hospital of Shahid Chamran university, Iran. Clinical symptoms of the birds included drowsiness, dropping of the wings, depression and anorexia for a few days and mortality was 3.36 % in the infected farm. Microscopically, typhlitis and numerous of histomonads as a pale and ovoid bodies within lacunae in the lamina propria was observed. The birds were administered metronidazole and albendazole, which effectively controlled the histomoniasis There are several reports about histomoniasis in partridge, but it seems this case is the first report of histomoniasis outbreak in a Chukar partridge (Alectoris chukar) farm in Iran.Keywords: Histomoniasis, Partridge, Histopathology, Iran
-
BackgroundArsenic trioxide (As2O3) is used for treating patients with acute promyelocytic leukemia (APL). The extensive application of this drug has been limited due to its severe cardiotoxicity. Montelukast is a selective leukotriene receptor antagonist with antioxidant and anti-inflammatory properties.ObjectivesThis study evaluated whether montelukast could protect against As2O3-induced cardiotoxicity in vivo.MethodsThirty-two male Wistar rats (150 to 200 g) were divided to 4 treatment groups: control (0.2 mL of saline, ip), As2O3 (5 mg/kg, ip), As2O3 plus MONT, and MONT (20 mg/kg, po). All drugs were administered daily for 10 days and pretreatment with MONT was performed 1 hour prior to As2O3 administration. Cardiotoxicity was estimated by electrocardiological, biochemical, and histopathological evaluations.ResultsThe results indicated that the combination treatment of montelukast and As2O3 markedly (PConclusionsIn conclusion, the current results demonstrated that montelukast possesses beneficial cardio-protective properties against As2O3 toxicity. It was also proposed that these protective effects were mediated by antioxidant modifications of montelukast.Keywords: Arsenic Trioxide, Cardiotoxicity, Montelukast, Rats
-
سیکلوفسفامید دارویی رایج در شیمی درمانی است اما عوارض جانبی سمی داشته و از داروهای مختلف برای جلوگیری این اثرات جانبی استفاده می شود. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات محافظتی مسنا در برابر سمیت ناشی از سیکلوفسفامید در بافت جفت موش صحرایی می باشد. 15 سر موش صحرایی آبستن به طور تصادفی در 3 گروه قرار گرفتند: 1) کنترل (سرم فیزیولوژی)، 2) سیکلوفسفامید (mg/kg15)، 3) سیکلوفسفامید (mg/kg15) و مسنا (mg/kg100). داروها روز سیزدهم آبستنی تجویز و موش ها در روز بیستم آبستنی آسان کشی شدند. جفت ها جدا و در محلول فیکساتیو غوطه ور شدند. از جفت ها مقاطع 5 میکرومتری تهیه و پس از رنگ آمیزی عمومی و اختصاصی با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. سیکلوفسفامید وزن و طول قطرهای جفت را کاهش داد. در سطح بافتی، موجب کاهش ضخامت لایه های لابیرنت و بازال، نکروز و پرخونی آن ها، کاهش تعداد سلول های غول پیکر و جمع شدگی هسته ی آن ها شد (05/0P<). مسنا روی مورفومتری جفت نسبت به گروه سیکلوفسفامید اثر معنی دار نداشت (05/0P>) اما در سطح بافتی به طور معنی داری توانست ضخامت نواحی لابیرنت و بازال و تعداد سلول های غول پیکر را افزایش دهد (05/0P<). همچنین توانست مانع از جمع شدگی هسته و نکروز سلول های غول پیکر و اسپانژیوتروفوبلاست در لایه ی بازال شود و پرخونی در ناحیه ی لابیرنت را کاهش دهد (05/0P<). گروه های سولفیدریل مسنا احتمالا با آکرولئین (عامل اصلی سمیت سیکلوفسفامید) واکنش داده و آن را به ترکیبات غیر سمی تبدیل می کنند. مسنا بدین طریق ممکن است بافت جفت موش صحرایی را در برابر اثرات سمی سیکلوفسفامید محافظت کند.کلید واژگان: مسنا, سیکلوفسفامید, هیستومورفومتری, جفت, موش صحراییCyclophosphamide is a common chemotherapic medicine but it has toxic side effects. Different medicines are used to prevent its side effects. The aim of this study is evaluation of the protective effects of Mesna against cyclophosphamide toxicity in rat placenta tissue.
Fifteen pregnant rats were randomly divided into 3 groups (1) control (normal saline), (2) cyclophosphamide (15 mg/kg), (3) cyclophosphamide (15mg/kg) and Mesna (100mg/kg). Medicines were administered intraperitoneally on the 13th day of pregnancy. Rats were sacrificed on the 20th day. The placentae were separated and floated in fixative solution. Five µm placental tissue sections were prepared and after staining generally and specially they were studied by light microscopy. Cyclophosphamide decreased placental weight and diameters (P0.05) but histologically, increased labyrinth and basal layers thickness and giant cells number (PKeywords: MESNA, Cyclophosphamide, Histomorphometry, Placenta, Rat -
مقدمهدیابت مادری می تواند ناهنجاری های تکاملی از جمله ناهنجاری های صورت و کام را ایجاد کند و این اثرات ناهنجاری زایی با مصرف داروهای آنتی اکسیدان کاهش می یابد. در این مطالعه اثر پیشگیری کننده کوارستین در وقوع ناهنجاری های جنینی ناشی از دیابت ارزیابی شد.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی از 24 سر موش صحرایی ماده ویستار در 4 گروه استفاده شد. پس از تزریق داخل وریدی 50 میلی گرم برای هر کیلوگرم وزن بدن استرپتوزوتوسین به دو گروه و تایید دیابتی شدن، موش های همه گروه ها جفت گیری داده شدند. یک گروه دیابتی و یک گروه غیر دیابتی از موش ها، کوارستین را در روزهای صفر، 7، 14 و 20 آبستنی 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و گروه های دیگر سرم فیزیولوژی را به صورت خوراکی دریافت کردند. جنین ها در روز بیستم آبستنی جمع آوری شدند و بعد از تعیین طول و وزن و رنگ آمیزی، ناهنجاری های اسکلتی با استریو میکروسکوپ بررسی شد.یافته هادرصد شکاف کام، دنده مواج و چسبیدن دنده در گروه کنترل دیابتی 09/38، 76/4 و 28/14 درصد بود ولی به وسیله کوارستین به ترتیب 12/16، صفر و صفر درصد کاهش یافت. همچنین کوارستین ناهنجاری های جناغ و دنده ها را کاهش داد.بحث و نتیجه گیریکوارستین به عنوان یک ماده آنتی اکسیدان می تواند ناهنجاری های ناشی از دیابت شیرین را کاهش دهد.کلید واژگان: دیابت مادری, استرپتوزوتوسین, کوارستین, ناهنجاری زایی, موش صحراییYafteh, Volume:18 Issue: 4, 2017, PP 48 -58BackgroundMaternal diabetes can induce a number of developmental abnormalities including deformities of the face and palate and these teratogenic effects decrease by application of antioxidant drugs. In this study, the prophylactic effect of quercetin on fetal teratogenesis incidence from diabetes was evaluated.Materials And MethodsIn this experimental study, 24 female Wistar rats were used into four groups. After intravenous injection of streptozotocin (50 mg/kg) and confirm of diabetes in 2 groups of rats, all rats were mated. One group of diabetic and non-diabetic rats received quercetin (75 mg/kg/ orally) in 0,7,14 and 20 days of gestation while two control groups received normal saline. Fetuses were collected at 20th day of gestation and after determination of weight and length were stained by Alizarin red - Alcian blue method and skeletal abnormalities was evaluated by stereomicroscope.ResultsCleft palate, wavy rib and rib adhesion incidence were 38.09%, 4.86% and 14.28% range in control diabetic group but their incidence were respectively decreased 16.12%, 0% and 0% by quercetin. Also, quercetin decreased skeletal anomalies incidence including sternum, and ribs.ConclusionQuercetin as one antioxidant can decrease teratogenicity induced by diabetes mellitus.Keywords: Maternal diabetes, Streptozotocin, Quercetin, Teratogenicity, Rat
-
در مطالعه ی کشتارگاهی حاضر، فراوانی ضایعات هیستوپاتولوژیک در غده ی تیروئید و سطح هورمون های تیروئیدی در مادر و جنین گوسفند در دو فصل گرم و سرد در کشتارگاه اهواز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، به صورت جداگانه از گوسفندانی که دوره ی آبستنی خود را در فصول سرد و یا گرم سال گذرانده بودند نمونه گیری انجام شد. پس از مراجعه به کشتارگاه به صورت تصادفی از 29 راس میش آبستن و جنین های آن ها در پایان فصل سرد (اسفند ماه) و از 25 راس میش آبستن و جنین های آن ها در پایان فصل گرم (مهر ماه) نمونه ی خون و غده ی تیروئید اخذ گردید. میزان سرمی هورمون های تیروئیدی T3 و T4 به روش الیزا اندازه گیری شد و غدد تیروئید مورد مطالعه هیستوپاتولوژیک قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان دهنده ی فراوانی بالایی از جراحات تیروئیدی در میش ها و جنین های آن ها بود. انواع مختلفی از جراحات نظیر کیست، هایپرپلازی فولیکولار، دژنرسانس فولیکولار، خونریزی و التهاب و گواتر کلوئید در میش ها و جراحاتی نظیر کیست، پرخونی و دژنرسانس فولیکولار در جنین ها مشاهده گردید. فصول سرد و گرم دارای اثر معنی دار بر فراوانی ضایعات تیروئیدی در میش های آبستن و جنین آن ها نبودند. میانگین سطح سرمی هورمون های T3 و T4در میش های آبستن و جنین های آن ها در دو فصل سرد و گرم اختلاف معنی داری نداشتند. در مدل مورد تحقیق، وجود ضایعه در تیروئید اثر معنی داری بر روی مقادیر T3 و T4 مادر نداشت در صورتی که در همین مدل، وجود ضایعه در تیروئید جنین ها باعث افزایش ترشح هورمون T3 و T4 شده بود.کلید واژگان: تیروئید, هورمون, میش, جنین, هیستوپاتولوژیThe aims of this study were to investigate the prevalence of histopathologic lesions of thyroid gland and respective thyroid hormones changes in ewes and their fetuses in hot and cold seasons at the Ahvaz abattoir. The blood and thyroid samples were taken from 29 pregnant ewes and their fetuses at the end of cold season (March) and 25 ewes and their fetuses at the end of hot season (September - October). Tissue samples were subjected to histopathological examination and ELISA procedure was used for detection of T3 and T4 levels. The results showed high prevalence of thyroid lesions in ewes and their fetuses. The observed histopathological lesions included parenchymal cyst, follicular hyperplasia, follicular degeneration, hemorrhagia, inflammation and colloid goiter in the ewes, and parenchymal cyst, hyperemia and follicular degeneration in the fetuses. The hot and cold seasons had not any effect on thyroid lesions in ewes and their fetuses. There was no difference of T3 and T4 in ewes and their fetuses between hot and cold seasons. Also, the results showed that the thyroid lesions had no effect on ewes T3 and T4 levels, but significant increase in the serum concentration of these hormones was noticed in the fetuses with thyroid lesions.Keywords: Thyroid, hormone, Ewe, Fetus, Histopathology
-
BackgroundHemiscorpius lepturus is one of the most dangerous scorpion species, endemic in Khuzestan province. Its venom has hemolytic activity and can lead to hemoglobinuria and death..ObjectivesThe aim of this study was to determine the effects of three different time treatment protocols on changes of coagulation parameters in sheep received Hemiscorpius lepturus venom..Materials And MethodsSixteen healthy male lambs were divided randomly into four groups. Hemiscorpius lepturus venom (0.01 mg/kg of body weight) injected subcutaneously. Blood samples were taken at 30 minutes before and 1, 6, 12, 24, 48, 96 and 168 hours after injection. The sheep of group 1 were treated only by injection of Hemiscorpius lepturus venom. In groups 2, 3 and 4 (Experimental groups), treatment of animals began at 1, 24 and 48 hours respectively after the venom injection. In addition to intravenous injection of 5 mL antivenom, supportive therapy was performed as well. Prothrombin time (PT), activated partial thromboplastin time (APTT) and fibrinogen were measured by commercial kit and platelet (PLT) count was performed by hematology analyzer. All results were statistically analyzed using two way repeated measures analysis of variance..ResultsIn the studied groups, the effect of time on PT and platelets counts was significant (PConclusionsHemiscorpius lepturus venom in sheep can cause severe changes in some of the coagulation factors. This should be considered as part of the pathogenesis of scorpion sting and seriously in the treatment protocol of scorpion sting victims..Keywords: Venom, Antivenom, Coagulation Parameters, Sheep, Hemiscorpius lepturus
-
زمینه مطالعهآهن فراوان ترین فلز موجود در بدن است و ماده ای بالقوه خطرناک در محیط بدن محسوب می شود زیرا به راحتی می تواند رادیکال های مضر ی ایجاد کند.هدفبا توجه به عوارض آهن و نانو ذرات آهن و احتمال وجود آنها در آلودگی های زیست محیطی از قبیل آلودگی هوا ، مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات اکسید آهن معمولی و نانو ذرات اکسید آهن و همچنین مقایسه اثرات آنها بر برخی از شاخص های بافت تخمدان موش صحرایی در مدل تجربی طراحی شد.روش کاراین تحقیق در 5 گروه از موش های صحرایی ماده شامل گروه های شاهد، اکسید آهن (با دوز mg/kg 15) و نانواکسید آهن (با دوزهای mg/kg 5، 15و 30) انجام شد. مواد بصورت داخل صفاقی و روزانه به مدت 16 روز تزریق شدند. در روز هفدهم موش ها آسان کشی شده و بافت تخمدان آنها جدا شد و از نظر تغییرات بافتی و تجمع آهن بوسیله رنگ آمیزی اختصاصی و به کمک میکروسکوپ نوری ارزیابی شدند.نتایجطبق یافته های این مطالعه روند فولیکولوژنز در تمام گروه های دریافت کننده آهن نسبت به گروه شاهد تحت تاثیر قرار گرفت و تعداد اجسام زرد در گروه های دریافت کننده نانواکسید آهن با دوزهای مختلف، کاهش، و تعداد فولیکول های آترتیک در تمام گروه ها نسبت به گروه شاهد افزایش معنی دار یافت.
نتیجه گیری نهایی: آهن و نانو ذرات آهن احتمالا با اختلال در مسیرهای اکسیداتیو سلولی، تعداد فولیکول ها و اجسام زرد را کاهش و همچنین در اثر ایجاد شدن رادیکال های آزاد اکسیژن و تخریب میکروفیلامنت ها به دنبال سرباری آهن، تعداد فولیکول های آترتیک را افزایش می دهند که این حالت می تواند تاثیر منفی بر باروری موش های ماده ایجادکند.کلید واژگان: فولیکولوژنز, نانو ذرات آهن, تخمدان, رتBackgroundThe most common metal used in the body is iron and since it may produce ROS, it could potentially be a dangerous substance.ObjectivesRegarding the side effects of nanomaterials such as nano iron particles and possibility of environmental contamination including air pollution with nanoscale iron particle, this study was designed to compare the effects of conventional iron oxide with iron oxide nanoparticles, on certain indexes of ovarian tissue in a rat experimental model.MethodsThis animal model was carried out in 5 groups of female rats, including control, iron oxide (15 mg) and iron oxide nanoparticles (5, 15 and 30 mg). The drugs were intraperitoneally injected daily for 16 days. On the seventeenth day the rats were euthanized by chloroform. Ovarian tissue was removed, and histological changes and iron accumulation were assessed by special staining and light microscopy.ResultsAccording to our findings, folliculogenesis was decreased in all groups receiving iron. The number of corpus luteum in the groups receiving different doses of nanoparticle was reduced and the number of atretic follicles was significantly increased in all groups compared to the control group.ConclusionsIn conclusion, probably iron nanoparticles with impaired cellular oxidative pathways, reduces the number of follicles and corpus luteum and increase atretic follicles by producing oxygen free radicals and destructing microfilaments. This can cause a negative effect on the fertility of female rats.Keywords: folliculogenesis, iron nanoparticles, ovary, rat -
یک علت ناباروری در زنان دیابت است. یکی از اندام هایی که دیابت روی ساختار و عملکرد آن اثر سوء می گذارد تخمدان است. نانو اکسید روی یکی از مشتقات روی است که در مطالعات اخیر از آن به عنوان یک عامل آنتی دیابتی قوی نام برده شده است. همچنین، روی عنصری مهم در باروری است. بنابراین در مطالعه ی حاضر اثرات نانواکسید روی و اکسید روی بر ساختار تخمدان در موش های صحرایی دیابتی با اکسید روی مقایسه شده است. در این مطالعه تعداد 40 سر موش صحرایی ماده ی بالغ نژاد ویستار به طور تصادفی به 5 گروه کنترل، شاهد (سرم فیزیولوژی)، دیابتی (استرپتوزوتوسین: mg/kg60، داخل صفاقی)، دیابتی دریافت کننده ی اکسید روی (mg/kg30) و دیابتی دریافت کننده ی نانو اکسید روی (mg/kg30) تقسیم شدند. پس از 4 هفته تیمار، قند خون و وزن هر حیوان اندازه گیری شد. پس از آسان کشی، تخمدان ها جدا و پس از توزین در فیکساتیو مناسب غوطه ور شدند. از تخمدان به روش معمول تهیه ی مقاطع بافتی، برش هایی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه و رنگ آمیزی شدند و با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند. دیابت تعداد فولیکول های آغازین و جسم زرد را کاهش داد (05/0P<) در حالی که روی سایر فولیکول ها شامل فولیکول های اولیه، ثانویه و ثالثیه و همچنین قطر فولیکولی اثر نداشت (05/0P>). تجویز اکسید روی از کاهش تعداد فولیکول های آغازین و جسم زرد جلوگیری کرد (05/0P<). تجویز نانو اکسید روی از کاهش تعداد فولیکول های آغازین جلوگیری کرد و تعداد جسم های زرد را افزایش داد (05/0P<). نانو اکسید روی در مقایسه با اکسید روی ممکن است اثرات محافظتی بیش تری داشته باشد و بر فولیکول زایی نیز اثر تحریکی داشته باشد.کلید واژگان: دیابت, نانو اکسید روی, تخمدان, موش صحرایی, هیستومتریAn infertility cause in women is diabetes. One of the organs that diabetes has adverse effects on its structure and function is ovary. Nano zinc oxide (nZnO) is the one of zinc derivatives that has been mentioned as a potent anti-diabetic agent in recent studies. Moreover, zinc is an important element in fertility. Thus, at the present study nZnO effects on ovary in diabetic rats has been compared with zinc oxide. Fourty adult female wistar rats were randomly divided into 5 groups as control, sham (normal saline), diabetic (STZ=60 mg/kg, IP), Diabetic receiving ZnO (30 mg/kg) and diabetic receiving nZnO (30 mg/kg). After treatment for 4 weeks, every animal blood glucose and body weight were measured. Following euthanasia, the ovaries were isolated and floated in appropriate fixative. Five µm sections were prepared as routine histotechnique and stained and studied by light microscopy. Diabetes reduced primordial follicles and corpus luteum numbers (PKeywords: diabetes, nano zinc oxide, ovary, rat, histometrical
-
تومورهای خوش خیم در کبد نادر می باشند و در کبد شتر گزارش نشده است. این مطالعه به شرح مشخصات هیستوپاتولوژی لیپوم، همانژیوم غاری و لیومیوم در کبد شتران می پردازد. هفتاد کبد شتر که به منظور مصرف انسانی مورد کشتار قرار گرفتند از تیر تا آبان ماه 1390 از شمال شرقی ایران جمع آوری شدند و آن ها دارای ضایعات ماکروسکوپی بودند و تمامی کبدها از نظر هیستوپاتولوژی مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی هیستوپاتولوژی موید تغییرات متاپلاستیک و نئوپلاستیک مختلف در کبد شتران بود. لیپوم (همراه با تعداد متعددی سلول های بزرگ واکوئله)، همانژیوم غاری (همراه با دریاچه های بزرگ مملو از اریتروسیت های بیضی شکل) و لیومیوم (همراه با سلول های دوکی شکل یک دست، ائوزینوفیلیک و فشرده) به عنوان تومورهای خوش خیم تشخیص داده شدند. شیوع به نسبت بالای این جراحات نئوپلاستی مزانشیمی ممکن است به علت برخی بیماری های متابولیکی و یا مسمومیت در شتران باشد که در صحرا زندگی می کنند. همچنین برخی تغییرات متاپلاستی نیز می تواند مسبب لیپوم باشد.بر اساس جستجوهای صورت گرفته این اولین گزارش همانژیوم غاری و لیومیوم در کبد شتران می باشد.
کلید واژگان: شتر یک کوهانه, کبد, همانژیوم غاری, لیومیوم, لیپومIranian Journal of Veterinary Science and Technology, Volume:7 Issue: 2, Summer and Autumn 2015, PP 20 -27Benign tumors in liver are rare and appear not to have been previously reported in camel (Camelus dromedarius). This study describes histopathologic characteristics of lipoma, cavernous hemangioma and leiomyoma in the liver of dromedary camels. Seventy livers of dromedary camels which were slaughtered for human consumption were collected from July to November 2011 from the north east of Iran and they had macroscopic lesions and all of them were studied histopathologically. Microscopic examination revealed different metaplastic and neoplastic lesions in the liver of the camels. Lipoma (with multiple large vacuolated cells), cavernous hemangioma (with large lakes filled with oval erythrocytes) and leiomyoma (with homogenous intense eosinophilic spindle cells) were diagnosed as benign tumors. The relatively high occurrence of these mesenchymal neoplastic lesions may be due to some metabolic imbalances and some toxicosis in dromedary camels which live in the deserts. Also, metaplastic changes are the causes of lipoma. According to the literature, this is the first report of hepatic cavernous hemangioma and leiomyoma in camels (Camelus dromedarius).
Keywords: camel, liver, cavernous hemangioma, leiomyoma, lipoma -
این بررسی به منظور شناسایی آلودگی به بیماری یون در کشتارگاه اهواز، استان خوزستان صورت گرفت. در بررسی ماکروسکوپی روده 1950 گوسفند کشتار شده، 111 مورد (69/5 درصد) مشکوک به بیماری یون تشخیص داده شدند. تشخیص نهایی توسط بررسی هیستوپاتولوژی دریچه ی ایلئوسکال و رنگ آمیزی زیل- نلسون گسترش مستقیم مدفوع و رکتوم صورت گرفت. در بررسی میکروسکوپی بافتی، 02/18 درصد از حیوانات مشکوک به بیماری (111 مورد)، مثبت تشخیص داده شدند در حالی که در گسترش مستقیم مدفوع، 3/6 درصد موارد مثبت بودند. علاوه بر این، در 83/37 درصد، 51/13 درصد و 5/4 درصد نمونه ها به ترتیب انتریت ائوزینوفیلیک، انتریت لنفوسیتیک و انتریت چرکی مشاهده شد. میزان موارد مثبت آلودگی در نژاد عربی (56/0 درصد) بیش تر از نژاد لری (21/0 درصد) و نژاد بختیاری (26/0 درصد) بود اما این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (34/0P=). میزان تفاوت آلودگی بین گروه های سنی معنی دار نبود (59/0P=). بین وضعیت لاشه و میزان فراوانی بیماری یون ارتباط معنی داری مشاهده گردید (001/0P<). بر اساس نتایج هیستوپاتولوژی، میزان فراوانی بیماری یون در کشتارگاه اهواز 03/1 درصد می باشد که مشابه سایر مطالعات است.
کلید واژگان: بیماری یون, مایکوباکتریوم اویوم پاراتوبرکلوزیس, زیل نلسون, اهواز, گوسفندThis survey was carried out to determine the prevalence of Mycobacterium avium paratuberculosis in Ahvaz abattoir، khozestan، Iran. From a pathological examination of the intestinal tracts of 1950 sheeps killed at slaughterhouse، 111 cases (5. 69%) were suspected on gross examination، for having paratuberculosis. The diagnosis was confirmed by histopathological study and Ziehl-Neelsen staining on direct smears of rectal faeces. High numbers of acid-fast organisms were present in epithelioid macrophages of both intetestine and mesenteric lymph nodes. On microscopic examination، 18. 02 % of the suspected animals (111 cases) were found to have paratuberculosis in comparison with 6. 3 % by direct faecal smears. In addition، 37. 83% and 13. 51% and 4. 5% of the animals were diagnosed as having eosinophilic enteritis، lymphocytic enteritis and suppurative enteritis، respectively. Infection rate in arabian breed (0. 56%) was higher comparing to the rate in Lori (0. 21%) and Bakhtiari breed (0. 26%)، however differences between sheep breeds were not statistically significant (P=0. 34). The age specific infection rates among age groups were not significant (P=0. 59). Significant association was found between caracass condition and the rate of infection recated to Mycobacterium avium paratuberculosis (P<0. 001). According to the histopathology results، the prevalence of Johne''s disease in Ahvaz abattoir is 1. 03 % which correlates with previously published estimates.Keywords: Paratuberculosis, Mycobacterium avium paratuberculosis, Ziehl, Neelsen, Ahvaz, Sheep -
هدفبررسی شیوع عفونت های ادرار و ارتباط آن با ضایعات هیستوپاتولوژی مثانه و کلیه در گاو میشروش کار535 راس گاو (143 راس ماده، 210 راس نر) ارجاعی به کشتارگاه اهواز تحت مطالعه قرار گرفتند. بعد از کشتار نمونه ادرار از مثانه اخذ گردید. نمونه های ادرار بر روی محیط های مک کانکی وبلاد آگارکشت و بعد از 48-24 ساعت انکوبه از نظر رشد باکتری بررسی شدند. باکتری های جداشده با استفاده از روش های بیوشیمیایی تعیین هویت شدند. از بافت کلیه و مثانه نمونه برای بررسی های هیستوپاتولوژی تهیه گردید. نمونه ها با استفاده از رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.نتایجازمجموع 353 نمونه ادرار (5/38%) 19 نمونه دارای باکتری بودند که این مقدار در گاوهای ماده 6/3% و گاوهای نر 4/8% بوده است. (21%) E.coli، استافیلوکوکوس (31/6%)، استرپتوکوکوس (15/8%)، پروتئوس (15/8%) و کلبسیلا (5/3%)، یرسینیا (5/3%)، اکتینومایسس و پاستورلا همزمان جدا شدند. در بررسی های هیستوپاتولوژی (14/4%)51 و (1/4%)5 نمونه به ترتیب واجد دارای التهاب مزمن مثانه و پیلونفریت بودند. از ادرار 3 راس مبتلا به التهاب مزمن مثانه و 2 راس مبتلا به پیلونفریت باکتری جدا شد. بررسی های آماری نشان داد ارتباطی بین آلودگی ادرار با التهاب مزمن مثانه و پیلونفریت وجود ندارد.نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که در تمام موارد ضایعات عفونی دستگاه ادراری امکان جدا نمودن باکتری وجود ندارد و در دام های فاقد ضایعه دستگاه ادرای نیز باکتری های مسبب بیماری حضور دارد و برای ایجاد ضایعه نیاز به عوامل مستعد کننده دارند.
کلید واژگان: گاومیش, کلیه, مثانه, باکتریولوژی, پاتولوژیBackgroundCystitis and pyelonephnitis in ruminants most often result from ascending urinary tract infection (UTI).ObjectivesInvestigating the prevalence of urine infection and its relationship with histopathological findings of bladder and kidney.MethodsThis study was carried out on 353 slaughtered buffalos (143 female and 210 male) at Ahvaz abattoir, southwest of Iran. After slaughter, urinary samples were taken directly from bladder by sterile syringe. The bladder and kidney were inspected and samples from them were taken for histophatological study. All of the urine samples were incubated for isolation of bacteria on blood agar and MacConkey. Biochemical characterizations of the isolates were performed according to Bergey's manual of systemic bacteriology. Histopathological samples were taken from representative parts of each bladder and kidney and were stained with haematoxylin and eosin.ResultsOut of the 353 urine samples, 19 (5.38%) were positive. The percentages of infected cattle in female and male were 6.3% and 4.8%, respectively. These bacteria were isolated: E.coli (21%), Staphylococcus spp. (31.6%), Streptococcus spp. (15.8%), Proteus spp. (15.8%), Klebciella spp. (5.3%), Yercinia spp. (5.3%), and Actinimyces and Pasteurelle spp.(5.3%). In histopathological examination, 51(14.4%) and 5 (1.4%) of the buffalos had chronic cystitis and pyelonephritis, respectively. Bacteria were isolated only in 3 cases of chronic cystitis and 2 cases of pyelonephritis. Statistical analysis showed there was no relationship between isolation of bacteria from urine with cystitis and pyelonephritis.ConclusionsSome cases of chronic cystitis are not able to isolate of bacteria from urine and for causing pyelonephritis they need predisposing factors which caused urine retention.Keywords: buffalo, bacteriology, bladder, kidney, pathology -
BackgroundPrenatal rat embryo exposure to retinoid induces some malformations in various organs, the most active and teratogenic metablolite is all-trans-retinoic acid (atRA). The teratogenic effects of some drugs can be prevented by the application of antioxidant drugs and stimulation of the maternal immune system. Also, quercetin, a naturally occurring flavonoid has excellent antioxidant properties. Therefore, in this study, the prophylactic effect of quercetin on teratogenic effects of atRA was evaluated.Materials And MethodsIn this experimental study, 40 pregnant rats were divided into 7 groups. Control group received normal saline and test groups received dimethylsulfoxide (DMSO), quercetin (75 mg/kg), quercetin (200 mg/kg), atRA (25 mg/kg), atRA (25 mg/kg) plus quercetin (75 mg/kg) and atRA (25 mg/kg) plus quercetin (200 mg/kg), intraperitoneally at 8-10th days of gestation. Fetuses were collected at 20th day of gestation and after determination of weight and length; they were stained by Alizarin red-Alcian blue method.ResultsCleft palate, exencephaly and spina bifida incidence were 30.76, 61.53 and 30.76% range in group which received only atRA. Cleft palate, exencephaly and spina bifida incidence were 11.11, 16.66 and 5.55% in group which received atRA plus quercetin (75 mg/kg). However, cleft palate, exencephaly and spina bifida incidence were 10.52, 10.52 and 0% in group which received atRA plus quercetin (200 mg/kg). The means of weight and length of fetuses from rat that received atRA plus quercetin (75 mg/kg) were significantly greater than those received only atRA.ConclusionIt is concluded that quercetin decreased teratogenicity induced by atRA, but this subject needs more detailed evaluation.Keywords: Retinoic acid, Quercetin, Pregnancy, Cleft palate, Teratogenicity, Fetus, Rat
-
BackgroundTheophylline has been shown to cause heart anomaly in animal and human fetus.ObjectivesThe present study aimed to investigate the protective effect of quercetin on theophylline-induced heart disorders in rat embryo.Materials And MethodsTheophylline-induced teratogenicity in rats was used as the animal model. Pregnant rats were administered theophylline (259 mg/kg, po) or theophylline plus quercetin (259 mg/kg, po and 100 mg/kg, ip, respectively) on 9th and 10th days of pregnancy. On day 19, cardiac changes were assessed, measuring malondialdehyde (MDA) and glutathione peroxidase (GPx) activity levels in blood samples and also the fetus heart weight. Histopathological examination was also performed on all specimens.ResultsTheophylline-treated rats showed MDA level elevation and GPx activity reduction. Quercetin treatment improved heart conditions and resulted in a significant reduction in MDA levels and elevation in GPx activity. Moreover, co-administration of quercetin and theophylline increased the heart weight significantly. Furthermore, histophatological study showed no changes in the treated groups.ConclusionsThis study demonstrated that quercetin have beneficial effects on theophylline-induced-anomalies in rat embryo.Keywords: Theophylline, Quercetin, Malondialdehyde, Glutathione peroxidase
-
Iranian Journal of Veterinary Science and Technology, Volume:5 Issue: 2, Summer and Autumn 2013, PP 1 -8Cobalt is an essential co-factor in red blood cell production and function and its deficiency may produce clinical signs in sheep. Thus، present study was designed to evaluate the effect of cobalt nano-particles on serum biochemical factors and histopathological changes in liver and kidnies of lambs. Study was carried out in 3 groups of lambs (4 lambs per group). One group of lambs was kept as control group. Second and third group respectively received cobalt nano-particles and conventional cobalt chloride suspension daily for a period 25 day. Blood sample and then serum was collected before and at the end of study. Activity of ALT، AST، ALP and level of BUN، creatinine and vitamin B12 were measured in serum of lambs. Tissue sections of liver and kidney were stained with hematoxylin and eosin and examined by light microscopy. Activity of ALT، BUN and vitamin B12 was significantly increased by cobalt nano-particles and conventional cobalt chloride. Fatty change of hepatocytes occured by conventional cobalt and granulomatous hepatitis، focal necrosis of hepatocytes and degeneration of hepatocytes by the nano cobalt was identified in liver. There were not any significant lesions and alteration in the kidnies of treated groups. Thus، cobalt nano particles have similar effect to conventional cobalt for using in sheep with cobalt deficiency.Keywords: Cobalt nano, particles, hepatotoxicity, renal toxicity, lamb
-
BackgroundEvaluation of healing effects of Echinacea extract in Arsenic induced dermal necrosis in rat is the objective of this study.Materials And MethodsIn this experimental study 20 male Wistar rats were divided to 2 groups. Dermal necrosis was induced by subcutaneously arsenic injection (4mg/kg) for 10 days. In group 2, after arsenic receiving, Echinacea were injected intraperitoneally (400mg/kg). After last day of injection, rats were euthanizes and pathologic samples were collected from dermal ulcers.ResultsHistopathologic results revealed necrosis of different dermal layers in arsenic group. There were inflammatory exudates instead of impaired structures. In group 2, there were granulation tissue with high cellularity and new vessels.ConclusionAccording to this research findings arsenic can induce dermal necrosis which is a good animal model for dermatologic researches and also Echinacea has healing effects and can protect and limit the Arsenic effects.Keywords: Arsenic, Necrosis, Echinacea purpura, Wound healing
-
زمینه و اهدافآرسنیک یکی از خطرناک ترین آلاینده های محیطی است که مسمومیت با آن سبب ایجاد ضایعات مختلفی می گردد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نقش محافظتی ویتامین E در مسمومیت کبدی حاصل از آرسنیک می باشد.مواد و روش هاجهت انجام این مطالعه از 30 سر موش صحرائی نژاد ویستار (15 سر نابالغ و 15سر بالغ) استفاده شد و هر گروه به سه زیرگروه پنج تایی تقسیم گردید. زیر گروه اول از هر گروه به عنوان شاهد، فقط سرم فیزیولوژی، زیر گروه های2 و3 از هر گروه نیز، آرسنیک را روزانه به میزان mg/kg3 به صورت زیر جلدی و زیر گروه 3 علاوه بر آرسنیک روزانه mg/kg400 ویتامین E به صورت داخل صفاقی به مدت 10روز دریافت نمودند. در پایان 10 روز خونگیری و پس از کالبدگشایی، از کبد نمونه گرفته شد.
یافته هادر بررسی های هیستوپاتولوژیک تورم سلولی، تغییر چربی و نکروز هپاتوسیت ها، مهم ترین مشخصات میکروسکوپی کبد موش های صحرائی گروه 2 بوده که این ضایعات با شدت کمتر در گروه 3 نیز رویت گردید. لکوسیتوز به دنبال سمیت آرسنیک نیز مشاهده گردید، که در گروه 3 از شدت کمتری برخوردار بود. فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز در گروه آرسنیک کاهش معنی داری داشته، درحالی که تجویز ویتامین E اثر معنی داری بر تغییرات فعالیت این آنزیم نداشته است.نتیجه گیرینتایج بدست آمده از این تحقیق حاکی است که ویتامین E بعضی جوانب سمیت ناشی از آرسنیک را برطرف نموده و از شدت تغییرات ناشی از آن تا حدودی می کاهد. بدیهی است انجام مطالعات تکمیلی با دوز بالاتر و یا دوره درمانی طولانی تر، ممکن است اثرات حمایتی بیشتری را القا نماید.
کلید واژگان: ویتامین E, آرسنیک, موش صحرائی, گلوتاتیون پراکسیداز, پاتولوژیBackground And ObjectivesArsenic is one of the most hazardous metals. The objective of this study was to evaluate the preventive effects of vitamin E on a Rat model of arsenic induced hepatotoxicity.Materials And MethodsIn this study 30 Wistar rats (immature and mature) were used and each was randomly divided to 3 subgroups. Subgroup received normal saline and subgroup 2 and 3 both received Arsenic، 3mg/kg، subcutaneously، but subgroup 3 also received vitamin E، 400mg/kg، intraperitoneally for 10 days.ResultsHistopathologic examination revealed cell swelling، fatty changes and necrosis in hepatocytes of Arsenic group. In subgroup 3 the severities of lesions were less than group 2. Leukocytosis in both arsenic and arsenic-vitamin E groups was observed، but there was no significant difference between them. Activity of glutathione peroxidase in arsenic group was significantly decreased in compared with control group. However in group 3، the activity of glutathione peroxidase was increased but it was not significant.ConclusionVitamin E supplement decreases the hepatotoxic effects of Arsenic.Keywords: Vitamin E Arsenic_Rat_Glutathione Peroxidase_Pathology
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.