به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

bahareh deljou

  • بهاره دلجو، عباس بخشی پور رودسری*، علیرضا فرنام
    زمینه

     سطح فعالیت سیستم های مغزی رفتاری به عنوان عوامل موثر در بروز یا تداوم رفتارهای سایکوپاتیک در نظر گرفته می شوند. بنابراین هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری اختلال سایکوپاتی اولیه و ثانویه براساس سیستم های مغزی رفتاری بود.

    روش کار

    این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود. تعداد 284 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و مقیاس سایکوپاتی لونسون، کیل و فتیزپاتریک و مقیاس سیستم های مغزی- رفتاری کارور و وایت در آنها اجرا شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و LISREL نسخه 80/8 تحلیل شد.

    یافته ها

      نتایج نشان داد که سیستم فعال ساز رفتاری با سایکوپاتی اولیه و ثانویه رابطه مثبت و معنی داری و سیستم بازداری رفتاری با سایکوپاتی اولیه و ثانویه رابطه منفی و معنی داری دارد (P <0.01). نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری بر سایکوپاتی اولیه و ثانویه نقش موثری دارند (P <0.01). نتایج مدل معادلات ساختاری مدل قابل قبولی را نشان داد (2/df= 2.50، RMSEA= 0.075، CFI= 0.96، NFI= 0.94، GFI= 0.94).

    نتیجه گیری

      با توجه به عملکرد سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری می توان صفات یا رگه های شخصیتی پاتولوژیک را قبل از شکل گیری و تثبیت این صفات جهت دهی یا اصلاح نمود.

    کلید واژگان: سیستم فعالساز رفتاری, سیستم بازداری رفتاری, اختلال سایکوپاتی اولیه و ثانویه
    Bahareh Deljou, Abbas Bakhshipour Rudsari*, Alireza Farnam
    Background

     The level of activity of behavioral brain systems is one of the effective factors in the occurrence or persistence psychopathic behaviors. Therefore, the aim of this study was to structurally model primary and secondary psychopathic disorder based on behavioral brain systems.

    Methods

     This research is applied in terms of purpose and descriptive in terms of correlational research method. The statistical population of this study includes all medical students of Tabriz University of Medical Sciences. A total of 284 subjects were selected as a sample by convenience sampling method and they performed Lonson, Kiel and Fetispatrick Psychopathy Scale and the Carver and White Brain-Behavioral Systems Scale. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and structural equation modelling with SPSS software version 24 and LISREL version 8.80.

    Results

     The results showed that the behavioral activation system has a positive and significant relationship with primary and secondary psychopathy and the behavioral inhibition system has a negative and significant relationship with primary and secondary psychopathy (P <0.01). The results of structural equation model showed that behavioral activator system and behavioral inhibition system have an effective role on primary and secondary psychopathy (P <0.01). Also, the results of structural equation model showed acceptable model (2/df= 2.50, RMSEA= 0.075, CFI= 0.96, NFI= 0.94, GFI= 0.94).

    Conclusion

     According to the function of activating systems and behavioral inhibition, pathological personality traits can be oriented or corrected before the formation and stabilization of these traits.

    Keywords: Behavioral activator system, Behavioral inhibition system, Primary, Secondary Psychopathic Disorder
  • Alireza Farnam *, Masumeh Zamanlu, Bahareh Deljou, Arash Mohagheghi
    To date, of essential goals in psychiatry and establishment of future medical centers is creating therapeutic environments with the aim of improving clinical outcomes, preventing the progression of personality difficulties to serious psychiatric disorders, increasing self-satisfaction in society, facilitating personal growth and actualization, as well as reducing high medical costs. In this regard, the Personality Modulation Clinic in 2016 in Tabriz University of Medical Sciences was established, with the aim of providing appropriate mental health services for clients who do not fulfill criteria for a specific mental disorder, in the traditional classifications; nevertheless, desiring to eliminate inner obstacles towards mental growth, self-actualization, spirituality and the proper well-being they lack. The services in this clinic provide clients with support in order to seek innovative growth opportunities within themselves, by removing inner obstacles towards personality development. These obstacles are roughly equivalent to the diagnosis of “personality difficulty” in the 11th edition of the International Classification of Diseases (ICD-11). Moreover, the therapeutic foundation of this clinic is an emerging medical paradigm known as Cosmetic Psychiatry. At the beginning of any new scientific establishment, as usually happens, and was true for this clinic as well, the bond of philosophical concepts are unveiled, and this is the irreversible and undeniable link between science and philosophy. Thereby, important questions appeared, which were approached philosophically.
    Keywords: Personality development, Mental Health, personality difficulty, positive psychiatry
  • علیرضا فرنام، بهاره دلجو، معصومه زمانلو

    اهمیت سلامت روان روز به روز در مراقبت‌های بهداشتی برجسته‌تر می‌شود و رویکرد درمان از اختلالات شدید و مزمنی که موضوع غالب در گذشته بود به سمت درمان طیف‌هایی از اختلالات خفیف‌تر و نیز کمک به ارتقای عملکرد، سلامت، شادمانی و تعالی پیش می‌رود. در این راستا سیستم‌های تشخیصی جدید بر تغییر موضع از رویکرد قبلی، یعنی تشخیص و درمان طبقه‌ای (Categorical) به رویکرد ابعادی (Dimensional) راهنمایی شده‌اند. این تغییر موضع ممکن است شیوه‌های رایج مراقبت روان را تحت تاثیر قرار داده و نیازمند رهیافت‌ها، دستورالعمل‌ها و مراقبت‌های طراحی شده ی جدیدی باشد که می‌توانند انقلابی در مقوله ی سلامت روان ایجاد کنند. لذا در این راستا راه‌اندازی کلینیکی مانند کلینیک تعدیل شخصیت (Personality Modulation) و ارایه خدمات آموزشی- درمانی در قالب این کلینیک راهبردی با هدف مراقبت و ارایه خدمات منطبق با به-روزترین نظام طبقه‌بندی تشخیصی لازم می‌بود؛ به صورتی که بتوان رشد و اعتلای سلامت روان را به طور گسترده‌تر و حتی در مورد افراد روی هم رفته سالم یا افرادی با اولویت رشد و ترقی روان تسهیل نمود. در این رویکرد به کسانی خدمات ارایه می‌شود که در تقسیم‌بندی‌های جدید روان‌پزشکی یازدهمین بازنگری طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها (International Classification of Diseases (ICD-11))، تحت کد دشواری شخصیت (Personality Difficulty) قرار می‌گیرند و خدمات مزبور منجر به ارتقای ایشان در زمینه‌های شخصی، شغلی و اجتماعی خواهد شد. در پاسخ به کاستی‌های سیستم‌های طبقه‌بندی قبلی، نسخه یازدهم طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها، رویکرد جدیدی را برای طبقه‌بندی اختلالات شخصیت اتخاذ کرده است که از نوع رویکرد ابعادی بوده و در آن تمرکز در وهله اول بر تشخیص و تعیین شدت بیماری و سپس تعیین دامنه ی علایم مشتمل بر پنج دامنه ی صفاتی دخیل در اختلالات شخصیت می‌باشد. این پنج دامنه شامل عواطف منفی (Negative Affectivity)، غیراجتماعی بودن (Negative Affectivity)، علیه اجتماع بودن (Dissociality)، عدم کنترل تکانه (Disinhibition) و وسواسی‌گری (Disinhibition) است2، 3. تایرر (Tyrer) و همکاران4 ضمن پایه‌گذاری این طبقه‌بندی جدید ابعادی، همچنین فضا را برای ارایه تشخیص جدید تحت عنوان دشواری شخصیت باز نمودند. تشخیص دشواری شخصیت به خودی خود یک اختلال روان‌شناختی محسوب نمی‌شود، اما برای سودرسانی بالینی در افراد تقریبا نرمال قابل استفاده است و جزو score Z-های نسخه یازدهم طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها برای افراد غیر بیمار تعیین شده است. این تشخیص برای توصیف افرادی می‌باشد که به صورت تیپیک بیمار یا دچار اختلال شخصیت نیستند، اما مشکلات مرتبط با مدیریت زندگی دارند که باعث مسایل طبی شده و صرف هزینه برای جامعه و سیستم‌های درمانی را ایجاب می‌نماید5. محققین مزبور در نهایت به این نتیجه دست یافتند که تغییرات پیشنهادی باعث بهبود کارایی بالینی در تشخیص اختلال شخصیت و کاهش برچسب ننگآور آن شده و به تسهیل انتخاب درمان مناسب کمک می‌کند.

    کلید واژگان: تعدیل شخصیت, دشواری شخصیت, رویکرد ابعادی
    Alireza Farnam*, Bahareh Deljou, Masumeh Zamanlu

    Mental health and treatment approaches have indeed garnered attention in health care. Treatment approaches have shifted from severe and chronic disorders prevalent in the past to milder disorders. Further, these approaches aid in improving performance, health, happiness, and superiority.1 To this end, new diagnostic systems have been introduced to move away from traditional approaches (i.e., stratified diagnosis and treatment) to a dimensional approach. This shift in attitude may affect major current mental health practices requiring innovative approaches, guidelines, and care to revolutionize mental health. Thus, setting up the clinic of personality modulation was inevitable as it provides educational-therapeutic services in accordance with the most up-to-date diagnostic classification system. It can also promote the growth of mental health. Even healthy people or those who pay attention to their mental growth and development can also benefit from the clinic's services. In a dimensional approach, services are provided for those who fall in the category of difficult code of personality in the new psychiatric divisions of the ICD-11. These services will lead to their personal and professional development.
    To compensate for the shortcomings of previous classification systems, the ICD-11 has adopted a dimensional approach, a new approach to the classification of personality disorders, in which the focus is primarily on diagnosing and determining the severity of the disease. Moreover, the range of symptoms includes five ranges of traits related to personality disorders. These five domains encompass Negative Affectivity, Detachment, Dissociality, Disinhibition, and Anankastia .2,3 Thierry, Crawford, Mulder, Bleschfeld, Farnam, et al.,4 establishing this dimensional classification, proposed a new diagnosis called personality difficulty. Diagnosis of the personality difficulty is not a psychological disorder in itself. However, it can still be used for the clinical benefit of virtually normal individuals and has been included in the Z-scores of the ICD-11 for Non-Patients. This diagnosis consists of people who are neither typically ill nor have a personality disorder. Rather, these people have problems with life management that causes medical problems and incurs costs for the community and treatment systems.5 The researchers concluded that the proposed changes could aid clinical efficacy in diagnosing the personality disorder and selecting appropriate treatment. In this way, the misconceptions concerning the false label attached to the disorder term can be dispelled.4
    Therefore, current psychiatry is moving in a direction with a program not only for patients but also for almost normal people who have problems in their lives or feel that there are some difficulties in developing their personality. One style of psychiatric treatment called cosmetic psychiatry6 or positive psychiatry7 has attracted attention among the whole range of psychiatric disciplines. Cosmetic Psychiatry refers to the empowerment and strengthening of people's cognitive, behavioral, and emotional processes who do not suffer from a specific disorder. In other words, the treatment is to improve a person's mental state in the absence of any clinical disorder.8 The development of the ICD-11 has led to innovative approaches which were not available before. The reason for the clinic's foundation lies in the philosophical theories presented by Georg Wilhelm Friedrich Hegel and Sadr al-Muta'allehin Shirazi. They saw soul and psyche as a constantly evolving category. According to their theories, the soul is inherently growing and ascending unless a factor disrupts this process.

    Keywords: Personality Modulation, Personality Difficulty, Dimensional Approach
  • Alireza Farnam *, Bahareh Deljou

    Subclinical personality difficulties are the source of many interpersonal problems, and it is necessary for psychiatry residents to gain a comprehensive knowledge of the concepts of personality and personality disorders, including subclinical disorders. Clinical education is one of the most important aspects of medical students’ training. Improving the quality of this course is of particular importance. The services provided at the Personality Modulation Clinic of Razi Educational and Medical Center in Tabriz have been designed based on available scientific evidence and experiences for individuals with personality difficulties. The current research evaluates the effects of a new treatment known as the “Personality Biopsychological Approach” for individuals with personality difficulty for the first time given the absence of such an integrated and coherent program in clinical education. There are five main phases of study design: assessing patients’ needs, assessing psychiatric residents’ needs, formulating educational goals, the design of treatment model, and implementation. The current study found that society’s mental health is a top priority for national growth and development. Therefore, training psychiatrists in this field plays a crucial role in ensuring both individuals’ and society’s health and well-being. This study indicates that psychiatry residents’ acquaintance with this issue can increase their ability in the correct diagnosis and intervention in preventing the exacerbation of psychiatric disorders.

    Keywords: Personality biopsychologicalapproach, Personality difficulty, Clinical education, Personality modulation clinic
  • بهاره دلجو، عباس بخشی پور رودسری*، علیرضا فرنام
    زمینه‌ و‌ هدف

     مدل صفات شخصیتی آیزنک اختلال شخصیت جامعه‌ستیز را براساس سه‌صفت برون‌گرایی، روان‌رنجورخویی و روان‌پریش‌خویی توصیف می‌کند. هدف پژوهش حاضر، مدل‌یابی ساختاری صفات شخصیتی در دو نوع الگوی آسیب‌پذیری اولیه و ثانویه اختلال شخصیت جامعه‌ستیز براساس مدل آیزنک بود.

    روش‌ بررسی

    روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بود که در قالب مدل‌یابی معادلات ساختاری ارایه شد. جامعه آماری پژوهش را تمامی ‌دانشجویان پزشکی شهر ‌تبریز در سال‌تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. تعداد 284نفر به‌شیوه نمونه‌گیری دردسترس به‌عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس خودگزارش‌دهی جامعه‌ستیزی لونسون (لونسون و همکاران، 1995) و مقیاس تجدید‌نظرشده شخصیت آیزنک-فرم ‌کوتاه (آیزنک و همکاران، 1985) پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری در نرم‌افزارهای SPSS نسخه 24 و LISREL نسخه 8٫80 تحلیل شد. سطح معنا‌داری همه آزمون‌ها 0٫01 بود.

    یافته‌ها

    بررسی ضرایب مسیر مستقیم بین مسیرهای مختلف نشان‌ داد، روان‌رنجورخویی با اختلال شخصیت جامعه‌ستیزی اولیه (0٫001>p، 0٫301=Beta) و ثانویه (0٫001>p، 0٫823=Beta) رابطه مستقیم و معنا‌دار داشت؛ همچنین روان‌پریش‌خویی با اختلال شخصیت ‌جامعه‌ستیز اولیه (0٫001>p، 0٫502=Beta) ‌و ثانویه (0٫001>p، 0٫310=Beta) رابطه مستقیم و معنا‌دار داشت؛ اما برون‌گرایی با اختلال شخصیت جامعه‌ستیزی اولیه (0٫061=p، 0٫123-=Beta) و ثانویه (0٫080=p، 0٫122=Beta) رابطه معنا‌دار نداشت. همچنین داده‌های گردآوری‌شده با مدل پیشنهادی پژوهش تناسب داشتند (2٫46=df/2x، 0٫96=CFI، 0٫91=GFI، 0٫94=NFI، 0٫072=RMSEA).

    نتیجه‌گیری

    براساس یافته‌های این پژوهش، تیوری آیزنک تاثیر مهمی در بسط تیوریک و پژوهشی سبب‌شناسی اختلال شخصیت جامعه‌ستیز دارد و از نقش اساسی تیوری آیزنک در اختلال شخصیت جامعه‌ستیز حمایت می‌کند.

    کلید واژگان: برون گرایی, روان رنجورخویی, روان پریش خویی, اختلال شخصیت جامعه ستیز اولیه و ثانویه
    Bahareh Deljou, Abbas Bakhshipour Rodsari*, Alireza Farnam
    Background & Objectives

     Psychopath evaluation and conceptualization in non–clinical individuals has attracted increasing attention in recent years. Psychopathy is a set of emotional, interpersonal, and behavioral traits that represent cruelty, recklessness, deception, bigotry, excitement, and aggression. Underlying individual differences in Antisocial Personality Disorder (APD) are biological issues. One of the personality theories that addressed individual differences, especially biological differences, is Eysenck's theory of personality. Eysenck's personality traits model describes APD based on the following traits: extraversion, neuroticism, and psychoticism. Thus, the present study aimed to investigate the relationship between personality traits of primary and secondary psychopathy based on Eysenck’s model.

    Methods

     The present correlational research applied structural equation modeling. The statistical population of this study included all medical students in Tabriz City, Iran, in the academic year of 2019–2020. In total, 284 subjects were selected using the convenience sampling method. The inclusion criterion of the study included medical students. Besides, the exclusion criteria of the study were the presence of active mental health disorders and absence from >2 sessions. The required data was gathered by the Levenson Self–Report Psychopathy Scale (LSRP) (Levenson et al., 1995) and Eysenck Personality Questionnaire–Revised Short (EPQ–RS) (Eysenck et al., 1985). The obtained data were analyzed using Pearson correlation coefficient and structural equation modeling in SPSS and LISREL. The significance level of all tests was 0.01.

    Results

     The collected results indicated that neuroticism had a direct and significant relationship with primary APD (Beta=0.301, p<0.001) as well as secondary APD (Beta=0.823, p<0.001). Psychosis had a direct and significant relationship with primary APD (Beta=0.502, p<0.001) as well as secondary APD (Beta=0.310, p<0.001); however, extraversion had no significant relationship with primary APD (Beta=–0.123, p=0.061) as well as secondary APD (Beta=0.122, p=0.080). Furthermore, the collected data fitted with the proposed research model (x2/df=2.46, CFI=0.96, GFI=0.91, NFI=0.94, RMSEA=0.072).

    Conclusion

     According to the current research results, Eysenck's theory has a tremendous influence on the development of theoretical and research etiology of psychopathy and supports the major role of Eysenck's theory in APD.

    Keywords: Extraversion, Neuroticism, Psychoticism, Primary, Secondary, Antisocial personality disorder
  • علیرضا فرنام*، بهاره دلجو
    بحران پاندومی کووید- 19 انسان را در بی دفاع ترین حالت در مقابل هجوم مرگ قرار داد. بشر معاصر، خود را در مقابل مرگ بسیار ایمن می دید. اما بحران کرونا احتمال مرگ پیشرس را بسیار بالا برد و جمع کثیری از انسان ها را متوجه عمیق ترین تعارض های درون روانیشان کرد: بودن یا نبودن، زندگی یا مرگ! باز فعال شدن تعارض های بنیادین در اثر محرک ها و وقایع بیرون، از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت روحی- روانی انسانها و رفتارهایی است که از آنها سر می زند. وقایع بزرگ با نتایج مهیب، موجب باز فعال شدن تعارض های مربوط به سطوح عمیق تر روان بشری می گردند، تعارض بین بودن و نبودن! و نتیجه آن رو آمدن دو عاطفه «اضطراب وجودی» و «حیرت» خواهد بود. با جلب شدن توجه بشر به «بودن» خود و درک عمیق این مسئله که «نبودن» نیز در کمین ماست، بشر رویکردهای جدیدی را در زندگی اتخاذ خواهد کرد. رویکردهایی که با تجلیات اضطراب وجودی (طبق نظر تیلیش) منطبق است. اما این رویکردها لزوما هم مثبت و سازنده نخواهد بود و احتمال واکنش های مخرب و غیرسازنده را نیز نباید از نظر دور داشت.
    کلید واژگان: پاندومی کووید- 19, تعارض های درون روانی, دازاین, بودن یا نبودن, سلسله مراتب خودآگاهی, سطوح بودن, انواع اضطراب وجودی
    Alireza Farnam *, Bahareh Deljou
    COVID-19 pandemic crisis has put everyone in the most vulnerable position, facing the onslaught death. The contemporary human beings used to see themselves as very safe and far from death. However, the COVID-19 crisis has greatly increased the likelihood of death, guiding a large number of people to their deepest psychological conflicts: being versus non-being, life versus death. Reactivation of the basic conflicts of the human psyche by events in the external world are among the most effective factors of psychic states and behaviors. Considerable events, particularly those with disastrous consequences, can reactivate the most fundamental conflicts of the human soul, the conflicts about being versus nonbeing, with the resultant emergence of existential anxiety and astonishment! Attracting the attention of the contemporary humans to their being and the profound comprehension of the inevitable nonbeing would guide towards new approaches which are in accordance with Paul Tillich’s formulations, regarding types and expressions of existential anxiety. Ought to be in mind that these approaches would not be necessarily positive or negative, thereby the possibility of the emergence of nonproductive and even destructive approaches lies ahead, though the vice versa is also true
    Keywords: COVID-19 Pandemic, Dasein’s Conflicts, the hierarchical levels of self-awareness, existential anxiety
  • Alireza Farnam*, Bahareh Deljou, Neda Farzin

    One of the major challenges that humankind have not properly dealt with is Mindbody problems. Through which ways, an immaterial entity (Soul) emerges out of a material body, and the relationship that exists between these two entities have constantly stimulated proposed explanations to find novel models in this regard. Mulla Sadra‟s “substantial motion theory” suggests providing an extensive explanation concerning the relationship between mind and soul. Sadra considered "change" as an all-pervasive reality running through the entire universe including the category of substance. According to Sadra, in certain circumstances that have the potential to occur only in humans, for the aforementioned reason, matter changes essentially and converts to the soul. Mutational changes occur in the substance of matter like the emergence of life out of unliving matter, and self-aware soul‟s appearance out of unaware matter. Based on Mulla Sadra‟s perspective, contemplating, along with investigating the situations based on this fundamental transformation, endorses sufficient perception of the relation between spirit and body.

    Keywords: Substantial motion, Self-aware soul, Mind-Body problem, Four categories (quantity quality position place)
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال