به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

banafshe omidvar

  • زهراء آذری، سجاد امینی منش*، محمد مظفری، بنفشه امیدوار
    زمینه

    نقش والدین در بهبود کیفیت زندگی کودکان کم توان ذهنی کاملا  روشن است. مطالعات نشان می دهد ارتقای سطح مهارت های زندگی مادران می تواند به بهزیستی و کیفیت زندگی این کودکان و والدین آن ها منجر شود. بنابراین انجام پژوهش های کنترل شده در این حوزه ضروری و دارای اولویت است.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد.

    روش

    طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش والدین کودکان کم توان ذهنی بودند که در سال 1400-99 در شیراز مشغول به آموزش بودند. نمونه پژوهش 30 نفر والدین دارای فرزند کم توان ذهنی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه نگرش والدین گردآوری شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری و نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود تسط خود، پذیرش خود و داشتن هدف اثر معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد پذیرش محبت، ناامیدی و حمایت افراطی نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تاثیر معناداری داشته است.

    نتیجه گیری:

     با توجه به اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر در پژوهش حاضر، توجه بیشتر به آن در حوزه پژوهش و آموزش به خانواده های دارای کودکان کم توان ذهنی کاربردی به نظر می رسد.

    کلید واژگان: مهارت های زندگی, ذهن آگاهی, بهزیستی روانشناختی, نگرش والدین, کودکان کم توان ذهنی
    Zahra Azari, Sajad Aminimanesh*, Mohammad Mozafari, Banafshe Omidvar
    Background

    The role of parents in improving the quality of life of intellectually disabled children is clear completely. Studies show that promoting the life skills of mothers can lead to the well-being and quality of life of these children and their parents. Therefore, conducting controlled research in this field is necessary and has priority.

    Aims

    The present study aimed to investigate the effectiveness of mindfulness-based life skill training on psychological wellbeing and attitudes among parents of mild mentally retarded children.

    Methods

    The research design was experimental with a pretest-post-test and control group. The statistical population of the study was the parents of mentally retarded children who were studying in Shiraz during the 1400-99 academic year and were matched based on age and level of education. The sample consisted of 30 parents with mentally retarded children who were selected by convenience sampling and randomly assigned into experimental (n = 15) and control (n = 15) groups. Also, the intervention was performed in eight sessions of 120 minutes (one session per week). Research data were collected using a psychological wellbeing and parental attitudes questionnaires and analyzed using multivariate and univariate analysis of covariance and SPSS-22.

    Results

    The results showed that mindfulness-based life skills training had a significant effect on improving self-control, self-acceptance and having a goal. The results also showed that mindfulness-based life skills training had a significant effect on the dimensions of acceptance of love, despair and extreme support of parents of children with mild intellectual disabilities.

    Conclusion

    Considering the efficacy of mindfulness-based life skill training on parents’ attitudes and psychological wellbeing, it seems necessary to pay more attention to this factor in the research and education of families who have children with intellectual disabilities.

    Keywords: Life Skills, Mindfulness, Parents' attitude, Psychological Wellbeing, Intellectual Disability
  • زهراء آذری، سجاد امینی منش، محمد مظفری، بنفشه امیدوار
    زمینه و هدف

    امروزه اهمیت کیفیت زندگی در کودکان کم توان ذهنی مورد توجه روزافزون قرار گرفته است. با توجه به نقش والدین در بهبود کیفیت زندگی کودکان کم‌توان ذهنی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت‌های زندگی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر رابطه والد فرزندی والدین کودکان کم‌توان ذهنی آموزش‌پذیر انجام شد.

    روش و مواد

    روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش والدین کودکان کم‌توان ذهنی بودند که در سال تحصیلی 1400-1399 در شیراز مشغول به تحصیل بودند و بر مبنای سن و سطح تحصیلات همتا شدند. نمونه پژوهش 30 نفر از والدین دارای فرزند کم‌توان ذهنی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به‌شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. آموزش به صورت حضوری به مدت هشت جلسه دوساعته، در هر هفته یک جلسه و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی برگزار شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه رابطه والد فرزند گردآوری شد و با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری و با استفاده از نرم افزارSPSS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین (انحراف معیار) حل تعارض گروه آزمایش از (1/6) 6/47 در پیش‌آزمون به (2/8) 9/51 در پس آزمون افزایش یافت (001/0=P). همچنین میانگین (انحراف معیار) پذیرش فرزند گروه آزمایش از (5/4) 9/36 در پیش‌آزمون به (9/5) 41 در پس آزمون افزایش یافت (001/0=P). در گروه گواه نمرات پذیرش فرزند و حل تعارض در پیش آزمون و پس آزمون تفاوتی نداشت. همچنین نتایج تحلیل کوریانس تک متغیری نشان داد که بین ابعاد رابطه والد و فرزند دو گروه گواه و آزمایش در مرحله پس‌آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P).

    نتیجه گیری

    مطالعه نشان داد آموزش مهارت‌های زندگی مبتنی بر ذهن‌آگاهی، موجب افزایش پذیرش فرزند و حل تعارض در والدین کودکان کم‌توان ذهنی آموزش‌پذیر شد. لذا استفاده از این مداخله در حوزه برای خانواده های دارای کودکان کم‌توان ذهنی سودمند به نظر می رسد.

    کلید واژگان: مهارت های زندگی, ذهن آگاهی, رابطه والد فرزندی, کم توان ذهنی
    Zahra Azari, Sajad Aminimanesh, Mohammad Mozafari, Banafshe Omidvar
    Background and Objective

    The importance of quality of life in children with intellectual disabilities (ID) is receiving increasing attention nowadays. Considering the role of parents in improving the quality of life of children with mental disabilities, the present study was conducted to determine the effectiveness of mindfulness-based life skills training on the parent-child relationship among parents with ID children.

    Materials and Methods

    The research design was experimental with a pretest, post-test and control group. The statistical population of the study was the parents with ID children who were training in schools in Shiraz in 2021. The parents were matched based on age and level of their literacy. The sample size is 30 parents who were selected by convenience sampling and randomly assigned into experimental (n = 15) and control (n = 15) groups. The intervention was performed in 8 sessions of 120 minutes (one session per week) for experimental group. Data were collected using a child-parent relationship questionnaire and analyzed using multivariate and univariate analysis of covariance and SPSS Statistics for Windows, version 22.0 (SPSS Inc., Chicago, Ill., USA).

    Results

    The mean (SD) of conflict resolution in the pre-test was 47.66 (6.11) which increased to 51.86 (8.18) in the post-test the experimental group. Also, the mean (SD) of the child acceptance in the pre-test was 36.93(4.47), which increased to 41.00 (5.85) in the post-test (P=0.001). In the control group, the mean (SD) of conflict resolution and child acceptance in pre-test and post-test were not different. The univariate correlation analysis showed that there is a significant difference between the dimensions of the parent-child relationship between the control and experimental groups in the post-test (p <0.001).

    Conclusion

    The study showed that mindfulness-based life skills' training is effective on conflict resolution and child acceptance in their parents of children with intellectual disabilities. Therefore, the use of this intervention in the field seems to be beneficial for families with children with ID.

    Keywords: Life Skills, Mindfulness, Parent-Child Relationship, Intellectual Disability
  • آرزو حبیب زاده شیرازی، بنفشه امیدوار*
    مقدمه

    هدف از انجام این پژوهش پیش بینی خودکارآمدی شغلی بر اساس تفکر انتقادی و شخصیت پویا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.

    روش ها: 

    جامعه آماری شامل کلیه کارمندان شیف صبح دانشکده دندانپزشکی شیراز بود که از آن میان تعداد 80نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازمقیاس خودکارآمدی شغلی (سارجی، 2015)، تفکر انتقادی (ریتکس، 2003) و شخصیت پویا (بایتمن و کرانت، 1994) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان داد که بین شخصیت پویا و تفکر انتقادای با خودکارآمدی شغلی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شخصیت پویا و تفکر انتقادی به صورت معناداری خودکارآمدی شغلی را در کارکنان پیش بینی می کنند.

    نتیجه گیری

    این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشتی روانی کارکنان در بر دارد.

    کلید واژگان: شخصیت, تفکر, خودکارآمدی
    Arezoo Habibzadeh Shirazi, Banafshe Omidvar *
    Introduction

    This study aimed to predict job self-efficacy based on critical thinking and dynamic personality. The present study was a descriptive correlational study. The statistical population of this study includes all employees of the morning shift at Shiraz Dental School.

    Methods

    The statistical sample of this study includes 80 employees who were selected by random clustering. To collect data to test research hypotheses, the SARJI Occupational Self-Efficacy Scale, Ritex Critical Thinking, and the dynamic personality of Batman and Krant were used. Cronbach's alpha coefficient was also reported to evaluate the reliability of the questionnaire. Pearson correlation test and multiple regression analysis were used for data analysis by means of Statistical Package for Social Sciences (SPSS) package.

    Results

    The results showed that dynamic personality and critical thinking have a significant relationship with job self-efficacy. Also, the results of multiple regression analysis showed that dynamic personality and critical thinking significantly predict job self-efficacy in employees.

    Conclusion

    This finding has important implications for training and promoting the employees’ mental health.

    Keywords: Personality, Thinking, Self-efficacy
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال