به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب behrouz khosravian

  • اسماعیل سلیمانی، رقیه نوری پور لیاولی *، بهروز خسرویان، امیرحسین حسنی، سیمین حسینیان
    هدف
    اعتیاد به مواد مخدر به خاطر دشواری در رسیدن به درمان پایدار و نرخ عود بالا علیرغم انجام سم زدایی و مداخلات دارویی و روان شناختی، از موضوعات مهم سلامت به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر میزان ولع مصرف و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در سوءمصرف کنندگان مواد بود.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد40 بیمار وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز متادون درمانی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پس از پاسخ دهی به پرسش نامه های ولع مصرف مواد و آزمون مکانیزم توجه انتخابی استروپ، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جای گرفتند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش پرسش نامه ولع مصرف فرانکن (2003) و آزمون استروپ بود. جلسات درمانی نوروفیدبک شامل 20 جلسه بود که هر جلسه به مدت 30 دقیقه اجرا شد. سپس هر دو گروه بار دیگر به پرسش نامه های فوق پاسخ دادند.
    یافته ها
    تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که در میانگین گروه های آزمایش و گواه در میزان ولع مصرف مواد و سوگیری توجه در مرحله پس آزمون تفاوت وجود دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج، به نظر می رسد که نوروفیدبک می تواند موجب کاهش ولع مصرف و سوگیری توجه به نشانه های مواد در سوءمصرف کنندگان مواد شود. لذا به درمان گران پیشنهاد می شود از نوروفیدبک به عنوان یک روش مداخله برای درمان افراد معتاد استفاده شود.
    کلید واژگان: نوروفیدبک, ولع مصرف, سوگیری توجه, اعتیاد}
    Esmaeil Soleimani, Roghieh Nooeipour *, Behrouz Khosravian, Amir Hossein Hasani, Simin Hoseinian
    Objective
    Drug addiction is one of the most important health issues due to the difficulty of achieving sustainable treatment and the presence of high relapse rates despite detoxification and psychological interventions. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of neurofeedback in the rate of craving and attentional bias to drug-related stimulants among substance abusers.
    Method
    A quasi-experimental research design with random assignment in experimental and control groups with pre-test and post-test was employed in this study. A total of 40 opiate-dependent patients who had presented to methadone treatment centers were selected as participants through random sampling. After responding to Desires for Drug Questionnaire (DDQ) and Stroop Selective Attention Test, the participants were randomly assigned to two groups, namely experimental group (20 subjects) and control group (20 subjects). Neurofeedback treatment sessions consisted of 20 sessions where each session lasted 30 minutes. Then both groups responded to the above questionnaires again.
    Results
    Data analysis was conducted by running covariance analysis and it was shown that there is a significant difference between the experimental and control groups regarding the amount of craving and attentional bias in the post-test phase.
    Conclusion
    According to the current research findings, it seems that neurofeedback can reduce the rate of craving and attentional bias to substance symptoms among substance abusers. Therefore, it is recommended that therapists use neurofeedback as an intervention method for the treatment of addicts.
    Keywords: neurofeedback, drug craving, attentional bias, addiction}
  • تورج هاشمی نصرت آباد، مجید محمود علیلو، بهروز خسرویان *
    پیش زمینه و هدف

    پرخوری عصبی یکی از اختلالات خوردن محسوب می شود که در آن شخص پرخوری کرده و سپس پاک سازی می کند. تحقیقات بر روی نمونه های بالینی افراد با پرخوری عصبی، تنوعی از متغیرها را شناسایی کرده اند که با رفتار پرخوری عصبی همراه می شوند. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی نقش کمال گرایی، عاطفه منفی و سیستم های مغزی- رفتاری در پیش بینی پرخوری عصبی انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    برای این منظور 70 نفر از افرادی که به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند، و 70 نفر فرد عادی به روش هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های کمال گرایی هویت و قلت، مقیاس بالینی اضطراب و افسردگی هد و مقیاس BAS،BIS کارور و وایت استفاده شد. برای تحلیل نتایج روش های آمار توصیفی و روش تحلیل ممیز مورد استفاده قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بیماران مبتلا به پرخوری عصبی در مقایسه با افراد عادی سطوح بالایی از کمال گرایی، عاطفه منفی و bas را گزارش کردند درحالی که بیماران پرخوری عصبی سطوح پایین تری از bis را در مقایسه با گروه عادی نشان دادند. همچنین متغیرهای پیش بینی کننده 85/0 از واریانس پرخوری عصبی را تبیین کردند.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که کمال گرایی، عاطفه منفی و سیستم های مغزی- رفتاری به طور معنی دار وقوع یا عدم وقوع پرخوری عصبی را پیش بینی می کنند.

    کلید واژگان: کمال گرایی, عاطفه منفی, سیستم های مغزی, رفتاری, پرخوری عصبی}
    Dr Touraj Hashemi Nosratabad, Dr Majid Mahmoud Aliloo, Behrouz Khosravian
    Background and Aims

    Bulimia nervosa is an eating disorder in which a person binges and purges. Research on clinical samples with bulimia nervosa patients has identified a variety of variables associated with bulimic behavior. This research was aimed at determine the role of perfectionism, negative effect, and brain- behavior systems in prediction of bulimia disorder.

    Materials and Methods

    This study was conducted on 70 bulimia nervosa patients among clients of treatment center, and 70 normal individuals that were selected via purposeful sampling. For gathering information, the Hewitt and Flett multidimensional perfectionism, Head depression, anxiety scale and Carver and Whitt brain-behavioral systems questionnaires were used. Descriptive statistics was used to analyze the results as well as discriminative analysis methods.

    Results

    Bulimia nervosa patients reported higher levels of perfectionism, negative affect compared with the normal groups. In addition, bulimia nervosa patients showed lower level of bis compared with the normal groups. Also predictors accounted for 85% of the variance in bulimia nervosa.

    Conclusion

    This study revealed that perfectionism, negative affect and brain- behavioral systems predicted occurrence of bulimia nervosa significantly.

    Keywords: Perfectionism, Negative effect, Brain behavioral systems, Bulimia nervosa}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال